http://negahedigar1
قسم حضرت عبّاس و دم خروس
تاکنشان
با کولهباری از موادّ قانونی، که البتّه ابداً اجرا نمیشود، و نیتی در قلب برای انکار جمیع واقعیات، و دلی هراسان از آنچه که مطرح خواهد شد، و جوابهایی از پیش آماده شده در نفی شواهد محکم و متقن، جناب محمّدجواد لاریجانی، مسئول حقوق بشر قوّهء قضائیه ایران، همراه با خیل و حشم بسیار که هر یک در تکان دادن سر به نشانهء تکذیب اسناد و مدارک وظیفهای به عهده داشتند، راهی ژنو شدند و با دبدبه و کبکبه در جایگاه خویش جلوس فرمودند و آن زمان که آغاز به سخن فرمودند فقط به موادّ قانونی در ایران اشاره فرمودند و این که چه قوانین پیشرفتهای در این مرز و بوم حاکم است و اسلام در چه حدّی به حمایت از حقوق مردمان میپردازد و نظام تا چه حدّ موظّف به صیانت از انام است. آن هنگام که سخن از حقوق پایمال شدهء بهائیان به میان آمد، نمایندهء وزارت کشور، چشمان را بست و دهان را گشود و فرمود که در ایران هیچ فرد بهائی به علّت عقیدهء خویش در زندان به سر نمیبرد!
البتّه هر یک از گروههایی که حقوقشان در این نظام، که نام اسلام را یدک میکشد، پایمال شده خود به بیان شواهد و دلایل در ردّ اظهارات سراسر کذب این گروه نمایندگی ایران خواهند پرداخت و نیازی به کلام دیگران نخواهند داشت. امّا، در مورد بهائیان چند نکته را باید مطرح ساخت تا که شاید، اگر شرط محال را محال ندانیم، مورد توجّه جناب لاریجانی قرار گیرد. گو این که کسی که در زمان استیصال به ریاست جمهوری کشور دیگری اهانت میکند و خلقت خدادادی او را تحقیر میکند و در واقع به خدایش توهین میکند که خالق او است، نمیتواند یا که نمیخواهد سخنی را بشنود و اگر بشنود بدان عمل نماید و رسیدگی کند. امّا، به قول یکی از رفتگان این خاندان، در گفتن اثری است که در نگفتن نیست.
جناب لاریجانی از قول بنده به نمایندهء وزارت کشور که با شما همراه بود بفرمایید، گیرم که تمام بهائیانی که در زندان هستند، به دلیلی جز عقیده و ایمانشان محبوس باشند، دربارهء مدیر کلّ یکی از بخشهای وزارت کشور که در مراجعهء یکی از بهائیان برای دادخواهی به او گفت، "من از دیدن شما بهائیان مشمئز میشوم" و به یکی دیگر از آنها گفت، "همین که در این مملکت به شما اجازه میدهند نفس بکشید بروید شکر کنید و سپاسگزار باشید" و به یکی دیگر که برای بسته شدن محلّ کسبش شکایت برده بود گفت، "همین است که هست؛ شما چقدر پررو هستید که با این همه کارها هنوز بر عقیدهء خود پافشاری میکند" چه میگوید؟ آیا اینها نیز بنا به دلایل دیگر باید محرومیت را تحمّل کنند؟ آیا اینها باید برای آن که جناب مدیر کلّ مشمئز نشوند، از جمیع حقوق خود صرف نظر کنند و از تظلّم نیز چشم بپوشند؟
جناب لاریجانی از نمایندهء وزارت کشور بپرسید که گیرم بهائیانی که در زندانند به علّت عقیدهشان نباشد، تخریب گورستانهای بهائی، و قطع اشجار آنها که در حیطهء کار شهرداریها است، و جوابگو نبودن نیروی انتظامی که زیر نظر وزارت کشور است، به چه علّت است؟ آیا مردگان هم اغتشاش کرده بودند یا از دیار عُقبی توطئه کرده و برای اغتشاشها برنامهریزی کرده بودند؟
جناب لاریجانی، از نمایندهء وزارت آموزش و پرورش سؤال کنید که معلّمان علوم تربیتی که کودکان بهائی را آزار میدهند، آیا آن هم به علّت عقیدتی نیست؟ آیا کودکان دبستانی هم به آشوب و اغتشاش متّهمند؟ آیا با فرو ریختن اشک چشم کودکان دبستانها تمامی مشکلات شما حلّ خواهد شد؟ آیا اگر کودکی در جواب سؤال معلّم که، "آیا از اقلّیتهای مذهبی کسی در کلاس هست؟" بگوید که من هستم و چون از دین بپرسد، بهائی بودن را اعلام نماید، تبلیغ محسوب میشود که باید از کلاس اخراج شود؟
جناب لاریجانی، از نمایندهء وزارت علوم و فناوری بپرسید که محرومیت جوانان بهائی از تحصیلات عالیه، اگر به علّت اعتقادات دینی آنها نیست به چه علّت است؟ اگر موضوع دین نیست، پس از چه روی خالی گذاشتن محلّ مذهب، که نام بهائی در آن درج نشده، نقص پرونده محسوب میشود؟
جناب لاریجانی، از نمایندهء وزارت اطّلاعات سؤال بفرمایید که اگر بهائیانی که در زندانها هستند به علّت بهائی بودنشان نیست و جرمی مرتکب شدهاند، چرا بعد از قریب دو سال از آوردن حتّی یک سند و مدرک علیه یاران ایران عاجز ماندهاند و عاقبت به جان جوانان بهائی افتادهاند و دختران هجده نوزده ساله را به جرم برنامهریزی اغتشاشهای عاشورا و غیره دستگیر میکنند؟ آیا جمهوری اسلامی ایران اینقدر زبون شده که چند جوان معصوم که فقط پیامکی ردّ و بدل کردهاند میتوانند برایش دسیسهای بچینند و توطئهای نمایند؟ آیا برای شما شرمآور نیست که میخواهید تمامی بار مسئولیت سنگین نابسامانی اجتماعی و اقتصادی را که فریاد و فغان مردم را به اوج آسمان رسانده گردن چند جوان بهائی بیندازید و سپس وقتی در مجمعی بینالمللی که واقف بر حال بهائیان است و اسناد مثبته در اثبات پایمال شدن حقوق آنها ارائه میکنند، از شما میپرسند خود را پشت دیوار بلند حاشا و دروغ پنهان میکنید؟
جناب لاریجانی، آیا باید قسم حضرت عبّاستان را باور کنیم یا دم خروستان را؟ وقتی اینهمه شواهد و دلایل را در داخل مملکت به شما نشان میدهند، جواب میدهید، "همین است که هست!" و چون در مجمعی بینالمللی وارد میشوید همه چیز را از بیخ و بُن منکر میگردید. این چه شهامتی است و این کدام شجاعت که از بیان حقیقت هراس دارید و آنچه را که در مخالفت با اعتقادات دینی گروهی که ابداً در مملکت مرتکب جرمی نشدهاند انجام میدهید، به موضوعات دیگر نسبت میدهید؟ برای اهل عالم شکّی باقی نمانده که شما فقط و فقط به علّت مخالفت با دیانت بهائی، به علّت تجدید احکام و شریعت، به علّت نفی خاتمیت، به علّت اعلان ظهور قائم موعود، به علّت جلب توجّه هموطنان به این آئین، به آزار و اذیت بهائیان میپردازید. گیرم که چهار صباحی به خیال خود چند نفر را فریب دادید، آیا میتوانید برای همیشه همگان را فریب دهید؟ حاشا و کلاّ که بتوانید.
جناب لاریجانی، بد نیست لَختی به خود آئید و از خواب گران بیدار شوید و نگاهی حقیقتجویانه به اطراف خویش بیندازید یا حقایق را جویا گردید و از مسند دفاع از حقوق بشر که بر آن تکّیه زدهاید آنچنان که مرضی درگاه خدایتان است استفاده نمایید. باشد که خدایتان تأیید فرماید و در سبیل اثبات حقّ و حقیقت رهنمونتان شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر