http://negahedigar1
قائم و آخرین دین؟- بخش دوم
کورش
قبل از شروع این نوشتار لازم به ذکر است انچه که در این مقالات به حضور عزیزان می رسد نگاهی بر باور خاتمیت می باشد که در بین مسلمانان شایع است و قصد یادآوری نصوص و روایات و ایات فراموش شده در رد و نفی این باور می باشد و هرگز چنسن قصدی ندارم که بدین طریق به اثبات حقانیت دیانت بهایی بپردازم.گرچه ممکن است این نیز حاصل شود ولی حقانیت هر دین با مطالعه آثار ان دین حاصل خواهد شد و در ایین بهایی این امر چنان واضح و اشکار است که جمال مبارک می فرمایند:
" بگو ای دوستان ، راهنما آمد. گفتارش از گفتارها پدیدار و راهش میان راهها نمودار....." ادعیه محبوب ص 264
آیات و بیانات جمال مبارک خود معیاری است که معیارهای دیگر با ان سنجیده می شود و هدف این نوشتار چیز دیگری است.
تصور و توهم خاتمیت فقط بین مسلمانان نیست. پیروان همه ادیان گذشته از جمله بودایی و یهودی و زرتشتی و مسیحی چنین می پندارند.اگر پیروان همه ادیان سلف در یک باور با هم اشتراک تام داشته باشند ، همان خاتمیت است.بررسی چنین باوری در همه ادیان جالب خواهد بود ولی در اینجا به کنکاشی در ایات قرانی و نصوص شیعی می پردازیم.در اسلام شواهد و قرائن آشکارا در رد این باور وجود دارد که متاسفانه لابه لای کتب مانده اند و خاک می خورند و مسلمانان از آنها بهره ای نمی برند.
محبت به رسول اکرم و ائمه آنقدر در بین مسلمانان افزایش می یابد که به تدریج تبدیل به نوعی تعصب در محبت می شود و این خود حجابی می شود و مانع کشف حقیقت و دیدار محبوب می گردد.نبیل زرندی در کتاب تاریخ حکایتی از شیخ احمد نقل می کند که ذکر ان خالی از فایده نخواهد بود:
"" روزی يکی از حضّار از شيخ پرسيد در احاديث مذکور است که چون حضرت موعود ظاهر شود بکلمهای تکلّم مينمايد که نقبای ارض و سيصد و سيزده نفر از بزرگان که در خدمت او هستند از شنيدن آن کلمه فرار خواهند کرد آن کلمه کدام است. شيخ فرمود گفتاری را که نقبای ارض طاقت شنيدن ندارند تو چگونه جرأت کردی که از آن کلمه پرسيدی طالب محال مباش زيرا اين مطلب نگفتنی است و اين راز نهفتنی استغفار کن و اين پرسش را تکرار منما. سائل مغرور سؤال را تکرار کرد و بالحال و اصرار تمنّای جواب نمود آخر کار شيخ باو فرمود اگر در آن روز باشی و بتو بگويند که دست از ولايت علی بردار چه خواهی کرد. سائل مزبور فرياد بر آورد خدا آن روز را نياورد چنين چيزی هرگز ممکن نيست چطور ميشود باور کرد که از لسان حضرت موعود امثال اين کلمات صادر شود. شيخ سائل مزبور را باين عبارت امتحان کرد و نقض ايمان او آشکار شد زيرا آن بيچاره نميدانست حضرت موعود دارای قدرت و اختياری است که هيچ کس نبايد در مقابل او بمعارضه قيام و بمناقشه اقدام کند زيرا آن بزرگوار مظهر يفعل ما يشاء و يحکم ما يريد است. هر کس با او مجادله کند از فضل الهی محروم و در زمرهء غافلين محسوب است و لکن هيچ يک از شاگردان شيخ احمد بمقصود اصلی او از جوابی که بسائل داد پی نبردند ""
لذا این تعصب خود گویای همه چیز است که چرا اکثر مردم طبق روایات قائم را نمی پذیرند.
در حالیکه از دیدگاه الهی خورشید امروز با دیروز فرقی ندارد. این همان است فقط احکام و آموزه ها جدیدتر شده است و دلیل تجدید ایین به خاطر تاثیری است که ادیان گذشته و رشد تعقل بشری در تکامل نفوس انسانی می گذارند. و لذا خداوند در هر دوره شمسی را برای هدایت بشر و خروج او از ظلمات ظاهر می فرمایند.ولی منشا نور و گرمی همیشه یکی بوده و هست.تجدید ادیان برای تکامل بشر صورت می گیرد. هر ایین در دوره خود باعث رشد بشزیت می شود اما پس از گذشت مدتی نیاز است تا هماهنگی جدیدی در احکام و آموزه های بشری ایجاد شود تا روحی جدید در کالبد بشریت دمیده شود. باید برای ارواح خشکیده آب آسمانی نازل شود تا دوباره نفوس جانی تازه بگیرند. تعبیر قران کریم در این مورد بسیار زیباست:
قل ارایتم ان اصبح ماوکم غورا فمن یاتیکم بماء معین (ملک 30)
بگو بنگرید (وبا تامل بگویید) اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی می تواند آب گواراو جاری در دسترس شما قرار دهد.
امام باقر در تفسیر آیه فوق می فرمایند:
" این آیه درباره قائم نازل شده است. خداوند می گوید اگر امامتان از نظر شما پنهان گشت بطوریکه نمی دانید او کجاست پس چه کسی راهنما در مقابلتان قرار می دهد تا اخبار آسمانها و زمین و حلال و حرام خداوند را به شما بگوید؟(1) به خدا سوگند هنوز تاویل این ایه نیامده و ناچار تاویلش تحقق خواهد پذیرفت(2)
1-بحارالنوار ج 51 – ص 52 – حدیث 27 و کمال الدین غیبه الشیخ ص 50 ح 21
2- کمال الدین ص 53 ح 30
تعبیر آب گوارا و تازه و جاری (معین) به آیین قائم که باعث زنده شدن روحانی بشر می شود بسیار زیباست.اب قبلی (احکام و آموزه های دین قبلی) فرو می رود و آب گوارای جدید (حلال و حرام و احکام و . به تعبیر حدیث ) جایگزین ان می شود.لذا دین جدیدی توسط قائم عرضه می گردد و به همین دلیل یکی از القاب قائم صاحب الامر می باشد.
در قران کریم امده است:
" اذا تتلی علیه آیاتنا قال اساطیر الاولین." قلم /15
هنگامی که ایات ما بر او خوانده می شود می گویند افسانه های پیشینیان است.
خطاب ایه به حضرت رسول اکرم نیست.چون در ایات قبلی این سوره حضرت محمد رابه صورت مخاطب حاضر مورد خطاب قرار می دهند.(گرچه خطاب همان جا هم در ظاهر به حضرت محمد و در اصل به امت است) ولی اشاره ایه مذکور و خطاب ان به سوم شخص می باشد. لذا وقتی از حضرت امام صادق در مورد این ایه می پرسند ایشان می فرمایند :
" بی دینان چون خبر ظهور قائم را بشنوند انرا افسانه می پندارند و هنگامیکه او را می بینند می گویند ما تورا نمی شناسیم و تو از فرزندان فاطمه زهرا نیستی همچنین که مشرکین این گونه سخنان بر پیامبر گفتند"( مهدی موعود ص 263)
آیه مبارکه در مورد قائم می فرماید بر او آیاتی نازل می شود. پس قائم صاحب کتاب و شریعت است که ایه بر او نازل می شود.
در ایه و روایت زیر نزول جبرئیل بر قائم اعلام گردیده است. جبرئیل در اسلام ملکی بود که بر پیامبر نازل می شد و حامل پیام وحی بود.آیه قران می فرماید:
" اتی امرالله فلا تستعجلوه سبحانه و تعالی عما یشرکون"
امر خدا(دین خدا) به زودی فرا می رسد پس ای کافران شما تقاضای تعجیل آن مکنید خداوند منزه از آنچه شرک می پندارید است"
اولا در این ایه می فرمایند امر خدا که همان دین خداست (← کاربرد امر در قران) به زودی فرا می رسد .
ثانیا در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است که جبرئیل پس از بیعت با حضرت قائم یک پایش را بر کعبه و پای دیگرش را بر بیت المقدس می گذارد و با صدای فصیح و رسا و شیوا ندا می دهد که همه خلایق می شنوند و می گوید : "اتی امرالله فلا تستعجلوه" امرو زمان خدا رسیده است برای ان عجله نکنید" بحارالانوار ج 52 ص 286 ح 18
بیعت جبرئیل با قائم مصداق و نشانه ای از صاحب کتاب بودن قائم است. مانند همه رسولان که ملک وحی برانان نازل می شد.
در بحارالنوار ج 52 ص 226 و همچنین غیبت نعمانی ص 146 امده است:
" قائم که از نسل علی بن ابی طالب است در اخلاق و اوصاف شکل و سیما هیبت و شکوه چون عیسی بن مریم است. خدای تعالی آنچه به پیامبران داده به او نیز با اضافات بیشتری خواهد داد"
این حدیث متذکر می گردد که انچه به پیامبران قبل داده شده به قائم بیشتر از ان داده خواهد شد.یعنی قائم در مقام از پیامبران قبل برتر و بالاتر است و همچنین می تواند علاوه بر مقام امامت دارای مقام نبوت هم باشد. قائم تنها در صورتی می تواند از پیامبران قبل برتر باشد که مانند انها دارای شریعت ، کتاب و نفوذ کلام و همچنین مقامی بیشتر از اینها نیز داشته باشد. لذا قائم دارای شریعت و کتابی مجزا از اسلام است . حضرت امام صادق در تاویل ایه زیر:
" هو الذی ارسله رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون"
اوست خدایی که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرو فرستاد تا انرا بر همه ادیان پیروز گرداند . اگر چه ناخوشایند کافران باشد.
می فرمایند:
" به خدا سوگند تاویل این ایه هنوز نازل نشده است و تا زمان قیام قائم نیزنازل نخواهد شد . پس زمانی که قائم به پا خیزد هیچ کافری و مشرکی نمی ماند مگر انکه خروج او را ناخوشایند می شمارد.(کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق ج 2 ص 670)
اذا دین قائم برتر از همه ادیان سلف می باشد که بر همه انها پیروز می شود.و این خود بالاتر بودن مقام قائم را می رساند.
امام صادق راجع به قائم می فرمایند:
" کلنا قائم بامر الله واحد بعد واحد حتی یجی صاحب السیف فاذا جاء صاح السیف جاء بامر غیر الذی کان"
همه ما قائم به امر خداییم.یکی پس از دیگری تا زمانیکه صاحب شمشیر بیاید و امر و دستوری غیر از انچه بوده می اورد. (اصول کافی ج 1 ص 536)
همه آیات قرانی و احادیث دلالت بر این است که قائم با شریعت جدید به سوی خلق می آید. و این نافی باور خاتمیت است.در مقاله بعدی بیشتر و با دید دیگری به این موضوع می پردازیم.
به امید زدودن غبار از دل همه ابنا بشری و تابش شمس حقیقت بر انها تا هر یک تابنده ای برای نور الهی باشند.
خوب و خوش باشید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر