کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ بهمن ۲۴, شنبه

Re: [farsibooks] لاله های سرخ : اسلام / توافق و بحث با کامران

 

برایان گرامی سلام

یادآوری یکی دو نکته.چون شما بر " عدم تحمیل عقیده" و منطقی بودن اصرار دارید قبل از اینکه به بحث ادامه بدم مایلم  دو نکته رو اینجا یادآوری کنم .

اول اینکه تیتر ایمیلی که من برای گروه فرستادم که شعری بود بمناسبت سیاهکل این بود: لاله های سرخ: آذرخش . که منظومه ای ست که یک فرد کمونیست بنام آذرخش آنرا به خاطر سی و نهمين سالگرد نبرد قهرمانانه 19 بهمن 1349 سروده و شما تیتر ایمیل را به اینصورت تبدیل کردید. لاله های سرخ: اسلام . از آنجاییکه خودت پیشقدم در مطرح کردن توافق بر سر موضوع تحمیل عقیده شدی بنظرم این اولین قدمیست که باید در راستای نظرات خود و بخصوص " صداقت و امانت داری" در استفاده از مطالب بردارید. دوم اینکه شما هر باری که می نویسید بر این نکته تاکید دارید که به بزرگان دین تان بی احترامی نشود. راستش نمیدانم که چرا این موضوع را به " من" یادآوری میکنید؟!! من نه متعصب هستم و نه بی احترامی میکنم! اگر منظورت " ناسزا گویی" ست. بهتر دیدم قبل از پرداختن به مسایل دیگر ریشه یک " ناسزا" که در جامعه ما چه در رژیم گذشته و چه در رژیم حال توسط مزدوران هر دو رژیم " ترویج" میشود را اندکی بررسی کنم. به نظرم تمام این نکات مسایل مهمی ست که به ما در شناخت از رژیم های مزدور امپریالیسم، و مزدوران آنها و " جا انداختن فرهنگ تحقیر زنان و زن ستیزی" توسط آنها کمک میکند. ناسزایی که " پیام" به من داد یکی از ناسزایی ست که مزدوران ساواک و ساواما هر دو از آن به خیال خام خود برای شکستن مبارزین استفاده میکنند. یکی از ناسزای های او به من این بود: مادر تو یک صیغه یی بوده که توی حرامزاده را ساخته! فرض که مادر من صیغه ایی بوده؟ صیغه در هر دو رژیم توسط " فقهای دینی" ترویج داده شده! اساس و پایه بند صیغه توسط رفسنجانی زالو صفت برای رسمی کردن فحشا بود. پس از  اعدام کردن چند زن تنفروش از جمله زنی معروف به " پری بلنده" که در مکانی بنام " شهرنو" در رژیم شاه مستبد و آدم کش برای امورات زندگی اش به " ریاست آن مرکز" مشغول " بکار" بود و بستن آن مکان رفسنجانی خود " ریاست فحشای رسمی " در ایران را با بیرون کشیدن بند فقه که ستمگرانه ترین بند فقه در مورد زنان است را به خمینی جلاد " هدیه" کرد و چنین گفت: " اماما فقه فکر همه چیز حتی فحشا را هم کرده است." اما صیغه چیست؟ صیغه به زن فقیر و تهیدست( کمونیستها به ریشه های فقر و تهیدستی میپردازند اینکه چگونه فقیر شده چرا تهیدست است را باید بررسی کرد و ماهیت ضدانسانی اینگونه بندهای ستمگرانه را عریان میکنند که به مذاق حکامان ظالم خوشایند نیست) میگوید برای نیازهای ابتدایی زندگی ات ( که تامین بخشی از آنها وظیفه دولت است بخشیهایی مثل مسکن و تحصیل و بهداشت که باید رایگان باشد و بخش خورد و خوراک هم باید با تامین کار مهیا شود) میتوانی جسم خود را در ازای مبلغی " معین" به مدتی " معین" بفروشی ... درست! حالا اگر مادر بیچاره من ( دقت کن فقط بزرگان دین شما نیستند که باید به آنها بی احترامی نشود و اصولا بی احترامی فقط یک مشت فحش و ناسزا نیست بلکه قوانین ستمگرانه و استثمارگرانه ظالمانه ترین ناسزاهاست درست مثل بند صیغه فقه) و هزاران زن هم هستند که قوانین فقهی نه تنها خود پایه ریز توهین و تحقیر و اسارت و استثمار شان میشود بلکه زمینه این تحقیر و توهین را برای افرادی " نادانی"  مثل " پیام" فراهم میکند تا به " خیال ابلهانه" خود با تحقیر مادر بنده که مرا از راه " حرام"(بورژوازی اخلاقیات فاسد خود را از طریق قوانین ارتجاعی و زن ستیزانه زنانی را که به زور آنها را مورد سوء استفاده جنسی قرار میدهد برای "حفظ آبروی نداشته خودش" آنها را " فاحشه" خطاب کرده و این " فرهنگ" ارتجاعی را از طریق مزدورانش مثل " پیام" در جامعه رایج میدهد) بعد هم به " فرزند آن زن" میگوید " حرامزاده! تا به این وسیله هم آن زن و هم فرزندش را مورد تحقیر قرار دهد. چرا مورد تحقیر قرار دهد؟  تا به خیال خامشان دهان  آن زن و آن فرزند را ببندند و " زن صیغه ای" و " فرزند حرامزاده" او به فکر انتقام جوبی از آنها نیفتند!

حالا موضوع " صیغه یا فحشای رسمی" را از زاویه دیگر بررسی کنیم! فرض که مادر من مثل هزاران زن بینوا در آن جامعه که برای امرار معاش تن خود در کنار کاردیگری که انجام میدهد و دستمزدش کفاف امورات روزمره اش را نمیکند" مجبور " شد از طریق " صیغه" شدن تن خود را به جای " فروش در شهر نو شاه ظالم" در " شهرنوی اسلامی رفسنجانی" بفروشد و در این میان نیز باردار هم شد، خب با این جنین ناخواسته اش چه باید بکند؟ آیا قوانین جامعه به او اجازه میدهند که آزادانه تصمیم بگیرد که جنین خود را حفظ کند و فضای فرهنگی جامعه آنقدر سالم است که کسی به فرزند متولد شده اومثل پیام " حرامزاده" نگوید و در کوچه و مدرسه مورد آزار و تحقیر قرار نگیرد؟ دوم اینکه آیا آن زن میتواند باز هم آزادانه بدون دخالت هیچ رهبر دینی و غیر دینی در تصمیم گیری هایش تصمیم بگیرد که جنین خود را سقط کند بی آنکه مورد " لعن و مجازات" قرار بگیرد! آیا صیغه شدن یکی از بندهای فقه هست یا خیر؟ آیا این فقه به دین ربط دارد یا خیر؟ آیا اساس تفکر بنا گذاشتن بندی بنام  " صیغه" در فقه  زیر بنای اقتصادی دارد یا خیر؟ آیا این بند صیغه توسط طبقه " توانگر" برای تحقیر و ظلم به طبقه بینوا و تهیدست نوشته شدن یا خیر؟ چطور شده که یکی بینوا شده و یکی توانگر؟  چرا " توانگر" هدفش اینه که " بینوا" رو مورد تحقیر و توهین توسط آدمهایی مثل پیام قرار بده؟ و جالب اینکه سرمایه داری جهانی ( امپریالیسم ) توسط رژیم های مزدور شاه و شیخ خود در جامعه برای انسانهای ناآگاه و نادان چنین ترویج میکند که زنان کمونیست فاحشه هستن و کمونیزم یعنی اشتراکی کردن زنان و بی خدایی! در حالیکه اگر به دقت و یا یک دیدگاه علمی مارکسیستی مسئله " تنفروشی و تجارت سکس" در جوامع بررسی شود، که در سطر بالا تا حدی به آن در ایران پرداخته شد، پی میبریم که این خود امپریالیسم و ارتجاع است که برای اینکه " کار" نیافریند، برای اینکه ستم بیشتر در حق زنان روا دارد( که البته در این دوره از زمان در مورد مردان هم در جوامع غربی صدق میکند) مراکز فروش " تن" را با تبلیغات مسموم خود رواج داده و انواع و اقسام فیلمهای پورنو و قرصهای " تقویتی" را ساخته تا روابط سالم و طبیعی زن و مرد را هر چه بیشتر " حیوانی" کرده و از این راه نیز سودهای کلان از طریق رفسنجانی های فاسد به جیب بزند

ببین برایان گرامی! میگوید کمونیستها و یا اصولا کمونیزم " طبقات کارگر" را در جوامع بوجود نیاورد! روند سرمایه داری، مالکیت خصوصی و استثمار انسان توسط انسان بود که توده ها را به " طبقات " تقسیم بندی کرد، قرار گرفتن ابزار تولید در دست عده ای باج و خراج بگیر که بعدها اسمشان را ابتدا " نجیبزادگان" که در اصل نانجیبان خود اینان بودند و بعدها " شاه " گذاشتند بود که زور و ستم بر طبقه " بی ابزار تولید" را حاکم کرد! در اینمورد میتوانی کتاب منشاء خانواده مالکیت خصوصی و دولت ترجمه چریک فدایی خلق مسعود احمدزاده را مطالعه کنی تا با پیدایش طبقات بیشتر آشنا شوید . طبقه کارگر را کمونیزم بوجود نیاورد بورژوازی و پرولتاریا حاصل استثمار و انباشته کردن کالا و در نتیجه سود سرمایه ست که حاصل آن میشود طبقه استثمارشونده که این طبقه به طبقه کارگر و زحمتکش و محرومان جامعه اتلاق میشود! طبقه ایی که در ازای فروش " ارزان " کار مزد ناچیز دریافت میکند طبقه استثمارگر(توانگر)  سود حاصل از فروش کار طبقه کارگر جیبهایش فربه میشود! در این زمینه نیز میتوانی کتاب سرمایه اثر مارکس را مطالعه کنی.

کمونیستها هر چیزی را همینطوری و بدون پایه های علمی و از روی احساسات و تخیل و موهومات نه میپذیرند و نه رواج میدهند! شما چه با دین و چه بی دین آیا با استثمار انسان توسط انسان موافق هستی؟ آیا حاضر هستی که زنی بخاطر تنگناهای اقتصادی در جامعه تن خود را از طریق صیغه و یا غیر صیغه بفروشد تا لقمه نانی کسب کند؟

برایان گرامی! لطفا اگر مایل هستی که به بحث ادامه دهی لازمه آن این است که مطالعه نیز داشته باشی! یکی از مهمترین ابزار شناخت من از امپریالیسم و ارتجاع مطالعه بود به ویژه مطالعه آثار صمد بهرنگی! صمد بهرنگی بود که نوشته هایش به من آموخت که باید به دنبال ریشه مشکلات و مسایل بود و این کار بی زحمت و بی تلاش و بی مطالعه و بی سفر کردن به نکات محروم امکان پذیر نیست! باور کن که دوست ندارم صفحات کاغذ را با کلمات بدون پشتوانه علمی پر کنم.

جداسازی یعنی چه؟ مثل اتوبوسها در ایران که زنها جدا از مردها مینشیند؟ برایان جان، کمونیزم جداسازی نمیکند اتفاقا میگوید برای از بین بردن مشکلاتی مثل رنگ، نژاد ، ملیت ، دین... که باعث جداسازی انسانها از یکدیگر میشود مبارزه کرد! شما هر رنگ ودین و ملیتی و زبانی که داری که نباید باعث شود که در جامعه در کنار یکدیگر و یا از مبارزه در یک صف جدا شویم! این جدا سازی ها برای چیست؟ رنگ و نژاد و ملیت  مذهب و زبان چیزهایی ست که سرمایه داری برای اینکه به روند " سودجویانه ددمشنانه" خود ادامه دهد با این قبیل موضوعات نه تنها جنگها بر پا کرده ، وقتی جنگ میشه چه کسی سود میبره و چه کسی خانه خراب میشه؟ امپریالیسم در رژیم ارتجاعی شاه نیز سعی داشت که مردم را از کمونیستها جدا کند!چطور؟ توسط مزدورانی مثل "پیام" با ترویج ناسزایی نظیر فحاشی های پیام که در ایمیلهای او شاهد بودیم! اما مردم وبخصوص کارگران و محرومان و خلقهای تخت ستم ایران در زمان شاه ستمگر و دزد وقتی شاهد بودند که کمونیستهایی چون چریکهای فدایی خلق ایران با حماسه سیاهکل چگونه از جان خود برای رهایی وطن و مردم ایران از بند استثمار و زور و سانسور و شکنجه و اعدام و تیرباران میگذرند و با شاه جلاد سگ زنجیری امپریالیسم میجنگند آنها را مدافع واقعی حقوق خود دانسته و همراه آنها در سراسر ایران تظاهرات میلیونی بر علیه شاه ظالم برپا میکردند و عکس صمد بهرنگی آموزگار بچه های محرومان و ستمدیدگان بر سر دستهایشان بود! اما با روی کار آوردن خمینی جلاد بجای شاه جلاد و دزدیدن انقلاب 57 امپریالیسم از طریق ارتجاع آخوندی که قبلا در " دربار شاه" نیز تعالیم مزدوری نیز دیده بود، با کشتار همان کسانی که انقلاب را برپا کرده، شاه جلاد را فرار داده بودند، بر مسند قدرت نشست و کمونیستها را " محارب با خدا" نامید تا از این طریق آنچه که امپریالیستها میخواستند را متحقق کند! آیا سزای مخالفان نظری تو شکنجه و اعدام باید باشد؟

اما علم کامل نیست یعنی چه؟ کامل بودن یعنی چه؟ شما ابتدا یک پدیده " فرضی" داری و آن این است که " خدا" کامل است! درست؟ بعد میخواهی بقیه پدیده های غیر فرضی را حول محور آن بررسی کنی! علم رو هر روز بیشتر رشد میکند. اصولا مقایسه دین و کمونیزم به نظر من کار درست و منطقی نیست. یکی از دلایل آنهم این است که دین جنبه علمی نداره، اینکه انیشتن یهودی بود یا بودایی این در علمش چه تاثیری داره؟ یهودی بودن او که باعث علم و دانش او نشد! حاصل تلاش سلولهای مغزی او بود که شد انیشتن!مارکس هم در خانواده مسیحی بدانیا آمده بود.. و این هیچ ربطی به " دین " ندارد! برایان گرامی شما هر دینی که داری داشته باش بی دینی من هم نباید شما را نگران کنه. این همان چیزی هست که سرمایه داری میخواهد و توسط آخوندها و البته با کشتار کمونیستها و سایر مبارزین راه آزادی موفق شد که در ادامه رژیم شاه جلاد به ریاکاری و دورغ بیشتر دامن بزند و جیبهای خامنه ای و رفسنجانی های داخلی و دزدان و غارتگران دنیا را از شرق و غرب پرکنند!

ممنون از حوصله شما و سایر خوانندگان محترم/ کامران

 



--- On Thu, 11/2/10, brayan white <brayan66_87@yahoo.com> wrote:


From: brayan white <brayan66_87@yahoo.com>
Subject: [farsibooks] لاله های سرخ : اسلام / توافق و بحث با کامران
To: farsibooks@yahoogroups.com
Date: Thursday, 11 February, 2010, 3:26

 

کامران عزیز سلام

در مورد جوابهایی که به پرسشهای من دادید قانع شدم و با شما موافقم

 

اما در مورد کشور ایران و به خصوص اکثریت مردم ایران که هم اکنون تا حدودی نسبت به وضع حکومت ناراضی هستند چند نکته را یاد آور میشم : اول اینکه در حال حاضر مردم ایران معتقد به دین اسلام هستند حالا دین اسلام واقعی یا اسلام آخوندی بماند اما می خواهم بگویم اینکه شما گفتید که صحبت شما بر سر دین نیست و بر سر استثمار انسانهاست کمی در مورد ایران فرق می کند دلیل آن هم اولا تعصبات دینی و فرهنگی مردم و ثانیا محیط کشور و تاثیرات آن بر روی افکار مردم است

دوم اینکه  کارگرانی که شما از آنها حمایت میکنید ممکن است در کشور های دیگر به عقاید شما توجه کنند اما در ایران به دلایل مختلف همین کارگرانی که در اعتراض به حکومت اعتصاب می کنند با شنیدن نام کمونیسم با آن نیز مخالفت می کنند و این چیزی است که من از نزدیک آن را دیده ام

سوم اینکه گفتید که کمونیست ها مقولاتی مانند مذهب ، ملیت، زبان، رنگ و نژاد را موضوعاتی برای جدا سازی انسانها از یکدیگر تلقی میکنند ! اما من می خواهم بگویم که اگر همه ی انسانها به یک چیز معتقد باشند و دست از مخالفت با یکدیگر بر دارند خود به خود جدایی بین انسانها نیز پایان می یابد و با تمام احترامی که برای شما قائل هستم باید بگویم که خود کمونیسم و وجود آن ، جدا کردن عده ای از انسانها که طرفداران آن هستند با بقیه افراد است و نمیتوان پذیرفت که کمونیسم موافق یکپارچگی است همانطور که نمی توان پذیرفت که اسلام موافق یک پارچگی است

اما حد اقل اسلامی که من به آن معتقدم این مساله را گفته که به زور نمی توان فردی را مسلمان کرد همانطور که شما هم گفتید که کمونیسم هم تحمیل عقاید را نمی پذیرد

در مورد اینکه گفتید که کمونیسم چیزی به جز علم نیست هم می گویم که چون علم هنوز به تکامل نرسیده باید پذیرفت که کمونیسم هم کامل نیست اما همین علم در اصل کامل است ؟ من می خواهم بگویم که بله هست اما انسان هنوز به همه ی علم دسترسی پیدا نکرده است

من می خواهم بگویم که من مسلمان که به وجود پاک یک آفریننده که همه چیز را خلق کرده و می کند معتقدم هنوز به علم کامل نرسیده ام و حال آنکه در کشوری که مانند چین که کمونیسم هم هستند و به قول شما ممکن است بی خدا هم باشند به همین حد از علم رسیده اند که آن حرکات را در المپیک انجام دهند یا اصلا همین کپی برداری هم خود نوعی رسیدن به علم است

اما این دلیل نمی شود که کمونیسم خود را مجهز به علم بداند و بقیه که معتقد به خدا هستند فاقد علم باشند

انیشتین که در ابتدا معلوم نبود که یهودی است یا مسیحی هم به علم بسیار بالا دست یافت تا آنجا که نابغه ی قرن بیستم شناخته شد اما حالا مسیحیان می گویند مسیحی بوده  یهودیان میگویند یهودی بوده و مسلمانان می گویند مسلمان شده و هر کس سعی دارد او را از خود معرفی کند 

 اما من می خواهم بگویم که اگر همه ی مردم دنیا به یک دین و به یک مذهب و به یک نژاد و به یک ملیت و ... معتقد باشند و اینگونه تقسیم بندی های امپریالیسم و کمونیسم و سوسیالیسم و... وجود نداشته باشد ، همه با هم و با کمک علم که روز به روز در حال رسیدن به تکامل است به سعادت و سر بلندی می رسند

این چیزی که من گفتم در دین مبین اسلام هم هست اما هیچ کجا و در هیچ محفلی سخن از این اعتقاد اسلام نمی زنند زیرا بر خلاف منافعشان است

شما خود را کمونیست معرفی کردید و طرفدار طبقه ی کارگر ، خودتان با همین لفظ کارگر عده ای را از بقیه جدا کرده اید در این مورد هم از شما نظرتان را می خواهم بدانم که چیست ؟

این که همه ی مردم جهان به یک دین و مذهب و ... معتقد باشند در حال حاضر نشدنی است ، اما در یک جامعه مانند ایران که از اقوام و نژاد های مختلف تشکیل شده به نظر من تنها همین دین بوده که آنها را در کنار یکدیگر نگه داشته است

در مورد اینکه گفته بودید انگلیس بود که شاه اسماعیل را وادار به رسمی کردن مذهب شیعه کرد هم باید بگویم که اگر مطالعه در کتب تاریخی را بیشتر کنید متوجه می شوید که پای انگلیس به ایران از زمان شاه عباس صفوی بود و نه از زمان شاه اسماعیل و ورود انگلیس به ایران هم فقط به دلیل فروختن سلاح گرم به ایران بود چون دولت عثمانی از این سلاح بهره مند بود و اگر شاه اسماعیل با انگلیس رابطه داشت زود تر از عثمانی سلاح گرم خریداری می کرد

به هر حال در اینکه مذهب تشیع واقعی و دوستداران اهل بیت در تمام دوران حتی در زمان صفویه و حتی در زمان حال مورد حمله ی مخالفانش قرار گرفته که شکی نیست

اما این فقط به دلیل وجود تفکر عدالت و ذات خداپرستی و مردم پناهی این مذهب است

حتی شما که کمونیست هستید هم باید شنیده باشید که مولا ی شیعیان علی (ع) شبانه برای فرزندان یتیم غذا می برد و اصلا خود آن بزرگوار یک کارگر بود یک باغبان بود که با ریختن عرق زندگی می کرد و حتی اطرافیان او که خودشان با میل خود او را خلیفه کردند تحمل چند سال عدالت را نداشتند و دست به جنگ با او زدند

من هرگز به کمونیست بی احترامی نکرده ام و نمی کنم اما از شما می خواهم که کمی منطقی باشید و این نقد ها را بپذیرید و اگر شما هم نسبت به اسلام نقدی دارید به من بگویید به شرطی که بی احترامی به بزرگان دین نباشد من سعی می کنم پاسخ منطقی به آن بدهم

امید وارم که در رسیدن به حقیقت پیروز باشید و با آرزوی اینکه همه ی مردم جهان به یک عقیده معتقد شوند تا هر آن چیزی که بین آنها فاصله انداخته از بین برود

 

خداوند در قرآن خطاب به پیامبر می فرماید : آنان که دین را پراکنده کردند و در آن فرقه فرقه شدند چشم از آنها بپوش که چنین کسان به کار تو نیایند ، از دست آنان نیز غمگین مباش که مجازات کار آنها با خداست ، بعد از این به گناه آنچه می کنند سخت آگاهشان می گرداند. ( انعام - 159)قرآن مجید 

 

در ضمن ایمیل های شما در فارسی بوک ارسال می شود و از این بابت نگران نباشید

با احترام فراوان برایان 66

 

 

 

 

  

برایان گرامی سلام برای اینکه چیزی از قلم نیفتد سطرهای آبی رنگ پاسخ من به سطرهای شماست.  آرزوی موفقیت در درسهایتان دارم

در این موارد که در پایین آوردید کاملا با شما موافقم و از شما ممنونم اما فقط می خوام اینو متذکر  بشم که هیچ کس ، توجه کن که می گویم هیچ کس حق ندارد عقاید خودش را به دیگران تحمیل کند البته گفتن عقاید خود به عنوان نظر شخصی اشکالی ندارد اما اینکه مثلا من که به دین اسلام و قرآن و خدای خود معتقدم هیچ حقی به خودم نمی بینم که عقایدم رو به شما و یا دیگر اعضای گروه تحمیل کنم چون به عقیده ی من دین اسلام دین برابری و عدالت خواهی و دینی برتر و بالاتر از دین اسلام آخوندی موجود در ایران کنونی است و دلیل این اختلاف بین اسلام من و اسلام حاضر در تفکرات سیاستمداران ایران کنونی تغییراتی است که همین آخوند های موجود در ایران در آن ایجاد کرده اند

برایان گرامی  به نظرم تحمیل عقاید با تبلیغ عقاید تفاوت دارد. تحمیل کنندگان عقاید مثل " کنه" به شما میچسند و میخواهند که " کالا" یشان را بخرید اما تبلیغ کنندگان عقاید( عقاید علمی) معمولا از شیوه های علمی و منطقی استفاده میکنند. آنچه که ایمیل های من برخی ها را برآشفته میکند حقایقی ست که در نوشته ها و یا اخبار و یا وقایع تاریخی ست! اگر امروز کسی بگوید که " شاه جلاد" آزادیخواه بود یا معنی آزادیخواهی را نمیداند یا اینکه بقول برشت " بیشعور" ی ست که حقایق را نمیداند! خب وقتی که 19 بهمن سالگرد رستاخیز سرخ سیاهکل میشود یکی از آن حقایق تاریخی مطرح میشود که سلطنت طلب ها این حقیقت را برنمیتابند و برخوردهایی که شاهد هستیم نشان میدهند. بهر رو بحث من به هیچ وجه بحث دین نیست! بحث استثمار، سانسور اختناق و سرکوب است که هر فردی در حطیه عقاید سیاسی خود نظرات خود را در مورد این مقولات بروز میدهد

اما نظر بقیه هم برای خودشان محترم است

بله نظر بقیه برای خودشان محترم است در جایی که نظر باشد نه فحاشی های " شعبان بی مخی"!

من نه به هیچ دین دیگری و یا مذهب دیگری توهین نکرده و نمی کنم و در این مورد با شما موافقم اما همچنان اصرار دارم که بگویم دین اسلام که من به آن معتقدم با اسلام آخوندی و دینی که هم اکنون در راس جمهوری اسلامی قرار دارد تفاوت دارد و ریشه ی اختلافات آن در منافع آخوند ها بوده است

کمونیست ها مقولاتی مانند مذهب ، ملیت، زبان، رنگ و نژاد را موضوعاتی برای جدا سازی انسانها از یکدیگر تلقی میکنند! اگر کمی تاریخ معاصر را مطالعه کنید و یا حتی اخبار جهان را دنبال کنید( حتی با سانسور شدنها هم میشود حقایق را دنبال کرد) میبیند که چطور مثلا بین سنی و شیعه در عراق امپریالیستها( بخصوص انگلیس) جنگ برپا کرده و هزاران شیعه و سنی  یکدیگر را تا به امروز کشتند! در یوگسلاوی تا دیروز مسلمان و مسیحی در کنار هم زندکی میکردند و امروز به خون هم تشنه " شان" کردند! در فرهنگ خودمان دقت کنید! چه برخوردهای ناشایستی با اعراب داریم! زبان نیز از دیگر مقولات است که خلقهای ایران مثل خلق ترک و کرد و بلوچ تحت ستم قرار گرفته اند...و الا آخر.. نتیجه اینکه آنچه باعث این جداسازی ها میشود ریشه در " سود سرمایه " دارد که چگونه بخواهد آنرا و از طریق کدام یک از آن مقولات تامین نماید. من با اینکه کمونیست هستم اما با شما تا حدی هم عقیده هستم که آخوندها در راستای منافع امپریالیستها نه تنها جنایات زیادی را در حق مردم ایران اعمال داشتند بلکه به دین اسلام نیز ضربه زدند. اما بحث من به هیچ وجه بحث " دین" نیست بلکه بحث اصلی ام استثمار انسان توسط انسان و سلب آزادیهای استثمارشوندگان توسط استثمارکنندگان میباشد چون دین  یک امر کاملا شخصی ست

در مورد این آقای پیام هم می گویم که نظر ایشان نیز برای خودش توجیه دارد و نه برای دیگران همانطوری که اگر می تواند طبق سوالی که یکی از دوستان پرسیده بودند نظرش را در مورد ولایت فقیه و شخص رهبری بیان کند تا حقیقت نظرش مشخص شود چون در اکثر ایمیل ها نظر ایشان پراکنده بود و اصلا معلوم نیست که ایشان بالاخره موافق شاه است یا مخالف و یا موافق آخوند است یا مخالف و یا اینکه اصلا به چه چیزی معتقد است

راستش من نه وقت و نه حوصله سروکله زدن با افرادی که سخنان " ناشایست" بر زبان میاورند دارم، اما از آنجاییکه این شخص به خودش اجازه داد در مورد رستاخیز سیاهکل و کسانی که بخاطر شکستن جو اختناق حاکم بر ایران و در راستای منافع طبقه کارگر و محرومان در دوره شاه جلاد جان خود را فدا کنند اظهارنظرات " شعبان بی مخ" موابانه کند برخورد کردم و گرنه این گونه نظرات " ضد انسانی و ضد آزادیخواهی" ابدا ارزش برخورد کردن ندارند

به هر حال ایشان هم حق ندارد نظرش را به دیگران تحمیل کند حتی اگر خود خامنه ای باشد که اصلا یکی از دلایل تحریف اسلام خود خامنه ای است اما متاسفانه استفاده ابزاری از اسلام باعث شده تا افرادی مانند پیام عقایدی هچل هفت پیدا کنند البته این هم نظر شخصی من است و ممکن است دیگران نظر دیگری داشته باشند

تحمیل عقیده وقتی شخصی باشد قضیه اش فرق میکند نهایتش این است که شما به راه خود میروی و وقعی به عقیده طرف مقابل نمیگذاری! اما وقتی این تحمیل عقاید " دولتی و سرکوبگرانه" شد آنوقت دیگر قضیه در زندگی همه ما تاثیر دارد! همانطور که شاهد هستیم!

کامران عزیز من خوشحال میشم اگه در مورد عقاید شخصی خودت یعنی اعتقادات شخصی ات توضیحاتی بدی چون من واقعا در مورد کمونیسم گیج شدم چون یک جا خوندم کمونیست ها به هیچ چیز معتقد نیستند و در جای دیگه خوندم که اونها در حقیقت خدا پرستند اما دینشون غیر از ادیان موجود در دنیاست و فقط خدا پرستند برایان گرامی بنده به عنوان کمونیست نه خدا پرستم نه دینی دارم!

این نظرات هم یک شبه کسب نشده است ! سالها تجربه  زندگی شخصی و اجتماعی، مطالعه، تحقیق مرا کمونیست ساخت تعریف خاصی نیست، لازم است تا افکار خود را به علم مجهز کرد و کمونیزم هم چیزی به جز علم نیست! سرمایه داری جهانی و رژیم های وابسته  به آن با ترویج اینکه " آهای مردم کمونیستها بی خدا هستند" از این حربه استفاده میکند تا بین من و شما جدایی ایجاد کند تا به این وسیله بتواند به اهداف شوم و سودجویانه خود دست یابد! عزیزترین عزیزی که رژیم فعلی بعد از خواهر و برادرم از من گرفت دوست مجاهدم بود که خصلتهای والای انسانی او برایم قابل ستایش است! ما با هم پشت یک میز و نیمکت درس میخواندیم او " با خدا" بود و من " بیخدا" ولی هرگز به این دلیل با هم هیچ مشکلی نداشتیم! نابود باد این رژیم جنایتکار  که عزیزان مردم را شکنجه کرد و کشت! در خاتمه همانطور که " مسلمان قلابی" داریم " کمونیست قلابی" هم داریم!

 

در مورد اینکه اوضاع سیاسی ایران به چه سمتی می رود هم من می خواهم بگویم که کشور ما در 200 سال گذشته ضربه های بدی از آخوند ها خورده که اگر حتی صد سال هم بگذره کسی نمی تونه این کشور رو درست کنه چون خاصیت ایرانی ها اینه که وقتی هر کس به قدرت می رسه بقیه ی مردم رو خیلی راحت فراموش می کنه

دویست سال بیشتره! تاریخ میگه به  دوره صفویه برمیگرده وقتی که انگلیسها شاه اسماعیل رو با دلال بازی های خود " وادار" کردند که شیعه  را دین رسمی ایران کند و او نیز در کشتن هزاران سنی و در آخر هم " مادر انگلیسی" خود کوتاهی نکرد! آندوره نیز مثل این دوره که در آن هستیم هنرمندان ونویسندگان و روشنفکران به هند پناهنده شدند!  تاریخ را بخوانید حتی از سانسور " حقایق" هم میتوان به حقیقت پی برد. متاسفانه تاریخ ما را بیشتر " انگلیسی" ها نوشتند علتش هم اختناق و سانسور حکامان مستبدی بوده که خودشان به خورد ما میداده " اند"! 

در مورد این که گفته بودین که شما طرفدار طبقه ی کارگر هستید ، من به شما حق میدم اما من از شما یه سوال دارم و اون این که به نظر شما در کشور آمریکا که یک کشور سرمایه داری محسوب میشه چند درصد کارگر وجود دارند ؟ الآن که کسی نمیتونه پیشرفت های علمی و صنعتی آمریکا رو کتمان کنه ، درسته ؟

برایان گرامی سرمایه داری انحصاری(امپریالیسم) برای هر چه " ارزان " تر کردن دستمزد کارگران صنایع خود را به کشورهای به قول خودش " جهان سوم" مثل بنگلادش، اندونزی ، هند... منتقل کرد تا از این طریق نه تنها مثلا به کارگر " امریکایی یا انگلیسی" دستمزد عادلانه و درخورش را پرداخت نکند بلکه به پرداخت یک صدم درصد دستمزد به کارگر بنگلادشی و مکیدن بیشتر شیره جان آنها سودهای نجومی به جیب بزند. اما پیشرفتهای علمی و صنعتی آمریکا را چه کسانی تامین میکنند ؟ جرج بوش و اوباما ؟ معلومه که کارگران و زحمتکشان و متخصصان حرفه ای هستند که این پیشرفتها را ایجاد میکنند، در ضمن " پیشرفت آمریکا" در چه چیز بوده؟ آیا در راستای منافع انسان بوده یا " سود"؟  

اما کشوری مثل چین که حالا اینطوری که من شنیدم کمونیستی هستند ، به غیر از کپی برداری از اجناس کشور های دیگه کاری بلد نیستند اگر ممکنه من رو راهنمایی کنید تا حقیقت مشخص بشه

برایان گرامی، کپی برداری از اجناس دیگه یه چیزیه " بازاردنیا" رو قبضه کردن یه چیز دیگه! این یه بحث مفصل اقتصادیه ! من از چین دفاع و کپی برداریش دفاع نمیکنم ولی میشه شما بگید که در المپیک آن حرکات آکروباتی زیبا هم " کپی برداری " بود؟ یا مدالهایی که در ورزش کسب میکنند؟ بهر رو اگه بخواهیم در مورد کمونیزم حرف بزنیم مستلزم مطالعه ست، آنچه که در مورد کپی برداری چین میتونم بگم( من راستش نمیدونم کپی برداری میکنن حالا فرض که میکنن) اونها به دنبال " مارک" مثل دیوور و نایک و شانل و اینها نیستند، آنها به میزان تولید انبوه کالا برای   طبقه متوسط رو به پایین فکر میکنند تا طبقه متوسط رو به بالا به همین علت هم هست که بازار رو گرفتن! حتما دلایل دیگه هم داره...

ایمیل های من هم به فارسی بوک خیلی سخت فرستاده میشه و این فقط به دلیل سرعت پایین اینترنت در شهر ماست البته به غیر از پایین آوردن سرعت توسط رژیم استفاده ی از اینترنت در این ساعت از شب توسط دانشجو ها به خاطر انتخاب واحد هم باعث کم شدن سرعت شده

حالا زحمت این ایمیل هم به گردن شما افتاد. امید که توضیحات طولانی و خسته کننده نباشه. اجازه بده با سطری از نوشته های صمد بهرنگی که به گروه هم ارسال داشتم اما سانسور شد ایمیلم رو پایان ببرم

چرا دستگیری از بینوایان را تبلیغ میکنیم و هرگز نمی گوییم که چگونه آن یکی " بینوا" شد و این یکی " توانگر" که سینه جلو دهد و سهم بسیار ناچیزی از  ثروت خود را به آن بابای بینوا بدهد و منت سرش بگذارد که آری من مردی خیر و نیکوکارم و همیشه از آدم های بدبخت بیچاره ای مثل تو دستگیری میکنم البته اینهم محض رضای خداست والا تو خودت آدم نیستی

(رفیق صمد بهرنگی دوست و یاور بچه های کارگران و محرومان)

با احترام کامل ، برایان

با احترام متقابل، کامران


--- On Wed, 10/2/10, brayan white <brayan66_87@ yahoo.com> wrote:


From: brayan white <brayan66_87@ yahoo.com>
Subject: [farsibooks] لاله های سرخ :اسلام /سوالاتی از کامران
To: farsibooks@yahoogro ups.com
Date: Wednesday, 10 February, 2010, 12:59

 

کامران عزیز سلام

در این موارد که در پایین آوردید کاملا با شما موافقم و از شما ممنونم اما فقط می خوام اینو متذکر  بشم که هیچ کس ، توجه کن که می گویم هیچ کس حق ندارد عقاید خودش را به دیگران تحمیل کند البته گفتن عقاید خود به عنوان نظر شخصی اشکالی ندارد اما اینکه مثلا من که به دین اسلام و قرآن و خدای خود معتقدم هیچ حقی به خودم نمی بینم که عقایدم رو به شما و یا دیگر اعضای گروه تحمیل کنم چون به عقیده ی من دین اسلام دین برابری و عدالت خواهی و دینی برتر و بالاتر از دین اسلام آخوندی موجود در ایران کنونی است و دلیل این اختلاف بین اسلام من و اسلام حاضر در تفکرات سیاستمداران ایران کنونی تغییراتی است که همین آخوند های موجود در ایران در آن ایجاد کرده اند

اما نظر بقیه هم برای خودشان محترم است

من نه به هیچ دین دیگری و یا مذهب دیگری توهین نکرده و نمی کنم و در این مورد با شما موافقم اما همچنان اصرار دارم که بگویم دین اسلام که من به آن معتقدم با اسلام آخوندی و دینی که هم اکنون در راس جمهوری اسلامی قرار دارد تفاوت دارد و ریشه ی اختلافات آن در منافع آخوند ها بوده است

در مورد این آقای پیام هم می گویم که نظر ایشان نیز برای خودش توجیه دارد و نه برای دیگران همانطوری که اگر می تواند طبق سوالی که یکی از دوستان پرسیده بودند نظرش را در مورد ولایت فقیه و شخص رهبری بیان کند تا حقیقت نظرش مشخص شود چون در اکثر ایمیل ها نظر ایشان پراکنده بود و اصلا معلوم نیست که ایشان بالاخره موافق شاه است یا مخالف و یا موافق آخوند است یا مخالف و یا اینکه اصلا به چه چیزی معتقد است

به هر حال ایشان هم حق ندارد نظرش را به دیگران تحمیل کند حتی اگر خود خامنه ای باشد که اصلا یکی از دلایل تحریف اسلام خود خامنه ای است اما متاسفانه استفاده ابزاری از اسلام باعث شده تا افرادی مانند پیام عقایدی هچل هفت پیدا کنند البته این هم نظر شخصی من است و ممکن است دیگران نظر دیگری داشته باشند

کامران عزیز من خوشحال میشم اگه در مورد عقاید شخصی خودت یعنی اعتقادات شخصی ات توضیحاتی بدی چون من واقعا در مورد کمونیسم گیج شدم چون یک جا خوندم کمونیست ها به هیچ چیز معتقد نیستند و در جای دیگه خوندم که اونها در حقیقت خدا پرستند اما دینشون غیر از ادیان موجود در دنیاست و فقط خدا پرستند

در مورد اینکه اوضاع سیاسی ایران به چه سمتی می رود هم من می خواهم بگویم که کشور ما در 200 سال گذشته ضربه های بدی از آخوند ها خورده که اگر حتی صد سال هم بگذره کسی نمی تونه این کشور رو درست کنه چون خاصیت ایرانی ها اینه که وقتی هر کس به قدرت می رسه بقیه ی مردم رو خیلی راحت فراموش می کنه

در مورد این که گفته بودین که شما طرفدار طبقه ی کارگر هستید ، من به شما حق میدم اما من از شما یه سوال دارم و اون این که به نظر شما در کشور آمریکا که یک کشور سرمایه داری محسوب میشه چند درصد کارگر وجود دارند ؟ الآن که کسی نمیتونه پیشرفت های علمی و صنعتی آمریکا رو کتمان کنه ، درسته ؟

اما کشوری مثل چین که حالا اینطوری که من شنیدم کمونیستی هستند ، به غیر از کپی برداری از اجناس کشور های دیگه کاری بلد نیستند اگر ممکنه من رو راهنمایی کنید تا حقیقت مشخص بشه

 

ایمیل های من هم به فارسی بوک خیلی سخت فرستاده میشه و این فقط به دلیل سرعت پایین اینترنت در شهر ماست البته به غیر از پایین آوردن سرعت توسط رژیم استفاده ی از اینترنت در این ساعت از شب توسط دانشجو ها به خاطر انتخاب واحد هم باعث کم شدن سرعت شده

با احترام کامل ، برایان 66

برایان گرامی سلام

ممنون از ایمیل شما! من به هیچ وجه در هیچ ایمیلی و هرگز به هیچ" دینی" توهین نمیکنم. بعنوان یک کمونیست آگاه ( برخی ها نیز خود را کمونیست جا زده و به غیر از فحاشی به دین متاسفانه هنر دیگری ندارند) فکر میکنم که با دین هم میشود برخورد علمی داشت و فحاشی به دین به غیر از برانگیختن احساسات و تعصبات مذهبی توده ها و بر هم زدن صفوف مبارزاتی بر علیه دشمن طبقه کارگر حاصل دیگری ندارد

اما برایان گرامی، لحن و شیوه نوشتن پیام بسیار زشت و در اصطلاح عامیانه " چارواداری" ست! من به این شخص که گاها در ایمیلی هم گفته " شاه مرد بود" کاری نداشتم بهر رو این افراد هم دارای نظرات خود هستند نباید که آنها را " حذف" کرد؛ ایشان اما دست خود را رو کرد و با فحاشی به کمونیستها مبارزین سیاهکل سعی کرد که " ژشت طپش دل برای ایران" بگیرد که البته شیوه برخورد این شخص بی اغراق مرا بیاد شکنجه گران ساواک میاندازد مطمئنا افراد دیگری  در گروه هستند که در اینمورد با من هم عقیده میباشند 

اینکه کسی خود را در پشت کلمه ایران پنهان کند و بعد بخواهد کمونیست و مجاهد را بکشد که میشود شیوه های هر دو رژیم جنایتکار شاه و شیخ، غیر از این است؟ هر کس مگر در ابراز نظراتش در این گروه " آزاد" نیست؟ اگر هم کسی با نظر دیگر مخالف است میتواند با استدلال مخالفت خود را اعلام کند و نه با توهین و فحاشی و حرفهای ناشایست زدن!ضمنا برایان گرامی ، این عده افراد دیگر دستشان برای کسانی که اندکی مطالعه و ، تجربه سیاسی داشته باشند رو شده است ، درست است که خیلی ایمیل بین من و این شخص رد و بدل شد در همینجا از تمام اعضای محترم فارسی بوک بخاطر حوصله شان سپاسگزاری کرده و از اینکه ایمیلهای مستهجن پیام را دریافت میکردند متاسف هستند ، اما همین ایمیل ها باعث شد که او " ماهیت اصلی" خود را نمایان سازد، البته این افراد هر از گاهی پیدایشان میشود وقتی دستشان رو شد و افشا شدند میروند و با آی دی دیگری میایند که باز هم وظیفه تمام افراد آگاه است که دست اینان را رو کند. بهرو شما میتوانید با نظرات من کاملا مخالف باشید ولی حق ندارید " دهان" مرا ببندید، و یا مرا  بکُشید و بعد هم مدعی " دموکرات" بودن و یا " آزادیخواهی" باشید! مگر هر دو رژیم سانسور و خفقان و احتناق براه نینداختند و دهان مخالفان را نبسته و نمیبندند؟
لطفا به سطور زیر از تراوشات این شخص " مودب" دقت نمایید تا پی به ماهیت " سیاسی"  او ببرید. من عین این جملات رو هم از ساواک شنیدم هم از ساواما! ممنون از حوصله شما و تمامی دوستان عزیز در ایمیل گروه فارسی بوک 

در ضمن مدیر محترم فارسی بوک ایمیلهای مرا به گروه ارسال نمیکند،اما من ایمیلهای ، گروه را دریافت میکنم ممنون میشوم که این ایمیل را شما به گروه ارسال فرمایید

با احترام

Vaghti ke be tu migam madarat sighei bood va to yek haroomzadeh motlagh hasti, baraye hamin javabet bood. pass baraye bistoomin baar moshakhs shod ke khaeni va harfi daresh nist.  Zamane tu niz mesl Ali Geda khaahad aamad, ghoseh nakhoor aziz...... 
Na Marg to va hame fameliat. Jonbesh sabz paydad mikoneh jaaasoos anjabi bi pedar madar.
--- On Wed, 10/2/10, brayan white <brayan66_87@ yahoo.com> wrote:


From: brayan white <brayan66_87@ yahoo.com>
Subject: [farsibooks] لاله های سرخ : اسلام / پاسخی به کامران و پیام
To: farsibooks@yahoogro ups.com
Date: Wednesday, 10 February, 2010, 5:45

 

با سلام خدمت پیام و کامران عزیز

در مورد مطالبی که کامران عزیز نوشته بودند باید بگم که با شما موافقم اما دوست عزیز توجه کنید که مردم ایران مردمی هستند که روی دین خود تعصب ویژه ای دارند و این مربوط به حال نیست چرا که همه می دانیم که ایرانیان تنها دو دین برای خود انتخاب کردند زرتشت و اسلام . حالا چرا در آن زمان مردم از زرتشت به اسلام رو آوردند به خاطر این بود که حکومت آن زمان یعنی ساسانیان در ابتدا از دین زرتشتی به عنوان وسیله ی حکومتی استفاده کردند و همانطور که دکتر شریعتی در کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی می گوید ، درست در اوج قدرت دینی یک دین بزرگ مانند زرتشت ، این دین شکست خورد چرا که پادشاهان آن به تحریف دین روی آوردند و در آخرین پادشاهان ساسانی غرور و حس خدایی به وجود آمد و همین باعث شد تا مردمی که به دین خود متعصب بودند با کوچکترین لغزشی در زمینه ی دعوت به دین دیگر که در اصل با دین زرتشت اولیه تقریبا یکی است ، آن را پذیرفتند البته این همه ی دلیل تغییر دین در مردم نیست ، چرا که الان شما می گویید تغییر دین در آن زمان به خاطر حمله ی اعراب به ایران بوده ، ولی لین چیزیست که در همه ی کتب تاریخی نوشته شده و حتی شما می تونید از کتب لاتین که توسط مورخان خارجی نوشته شده اند استفاده کنید

اما در زمان محمد رضا پهلوی هم تمام صحبت های شما درست ، اما باید قبول کنیم که خمینی با حربه ی دین که ای داد دین شما از دست رفت ، مردم را فریب داد و در مورد فقری که در زمان شاه بود هم با شما مخالفم چون مردمی که فقیر باشند هرگز دست به انقلاب نمی زنند چون فقط به دنبال کسب روزی هستند ، در این مورد شما رو ارجاع می دم به گفته ی آغا محمد خان قاچار خطاب به فتحعلی شاه که گفت : اگر می خواهی در این سرزمین به راحتی سلطنت کنی سعی کن مردم گرسنه و بیسواد باشند ، حالا مردم گرسنه اند که در شهر های دیگر غیر از تهران حتی یک روز هم که شده بازار تعطیل نمیشه که مثلا یک اعتراضی به دولت یا .... بکنند حتی با وجود نا امنی های این چند روز اخیر در مثلا قزوین که مغازه های بازار آتش زده شده یا کرکره ها کنده شده یا قفل ها بریده شده اند

در مورد تهران کمی فرق می کرده و می کنه چون مردم پایتخت همیشه کمی آگاه تر بوده و هستند

در پاسخ به دوست عزیزم پیام هم باید بگم که اصلا به نظر شما اسلام به چه معنیه ؟ آیا غیر از تسلیم شدن معنی میده ؟ به نظر من تمام ادیان از جمله مسیحیت و یهودیت در اصل با اسلام هیچ فرقی ندارند حالا اینکه پیامبر کی بوده و این ادیان توسط کی اومده من کاری ندارم اما دینی که برای مردم آورده شده و یک عده اونو قبول کردند برای خودشون محترمه و هیچ کس حق نداره به یکی بگه که چرا تو مسلمونی یا چرا مسیحی هستی ؟ اما در مورد اسلامی هم اکنون تحت عنوان اسلام می شناسیم باید بگم که آیا در قرآن نوشته شده که همه ی مردم باید مسلمون بشن ؟ نه ، در کجای این دین گفته شده که ولی فقیه همه کاره است ؟ در کجای این دین گفته شده که مردم رو بکشید ؟ این اسلامی که توسط آخوند ها در حال تزریق به مغز مردم بیچاره است همون زرتشتیه که در زمان ساسانیان به مغز مردم تزریق شد ، در مورد این که گفته بودید که چرا اون کافر ها همه چی ساختند و مسلمونا هیچی هم باید بگم که اولا اونا کافر نبودند و به خدا معتقد بودند و هستند و در ثانی مسلمونا فقط به خاطر درگیری در داخل دین یعنی فقط به خاطر مذهب و اینکه چرا فلانی شیعه است یا فلانی سنیه عقب مونده هستند و این درگیری هم درست از زمان قدرت گیری صفویه یعنی مذهب تشیع در ایران به وجود اومده و درست در اوج قدرت این مذهب ضربه ی بدی به تشیع و حتی کل دین خورده من پیشنهاد می کنم که شما برای اینکه دین اسلام واقعی رو بشناسی تنها به خود قرآن البته ترجمه ی اون مراجعه کنی تا ببینی که این به اصطلاح مسلمون های موجود در کل دنیا اعم از شیعه و سنی حتی به یک در صد از کلام خدا عمل نمی کنند و هر کشوری اون رو تفسیر به رای کرده و به همین دلیل به اختلاف با دیگر کشور های اسلامی افتاده و عقب مونده باقی مونده اما همون کافر هایی که شما می گی در صنعت پیشرفت کردند نه تنها کافر نیستند بلکه به خاطر احترام به دین و نظر همدیگه بوده که تونستن با هم کنار بیان و حتی از قرآن مسلمونا در پیشرفت علمشون کمک بگیرن حالا هم اگر می بینی باز هم ایران عقب مونده است به خاطر اینه که هنوز هم که هنوزه مردم دارن تو سر و کله ی هم می زنن که کی راست میگه تا حرف اونو در کل کشور پیاده کنن اما اگه هر کس فکرش رو و نظرش رو برای خودش نگه داره و همه فقط به فکر پیشرفت باشند مطمون باش که حتی اگه کافر هم باشن به نتیجه می رسن و این اصلا به عقاید ربطی نداره اما این بنا نمی شه که مثلا یکی بیاد و به عقاید دیگری بی احترامی کنه همین بی احترامی ها و توهین ها خودش یکی از عوامل عقب موندگیه کشور های جهان سومه 

 

به هر دوی شما دوستان عزیز پیشنهاد می کنم که کمی مطالعه در زمینه های مختلف داشته باشین و همینجوری نگین که مثلا اسلامی که شما میگید کو؟ کمی جست و جو کنید پس این همه دین پژوه در دنیا برای چی به وجود اومدن ؟ این همه کتاب در مورد ادیان مختلف نوشته شده بالاخره اینا که بیخودی نبودن . در ضمن این که کی چه دینی داره اصلا ربطی به سیاست نداره چون همین باعث عقب موندگی کشور های جهان سومه مثلا در یک ایمیل دیگه من دیدم که دوست عزیزم پیام به دین یک آقایی توهینی کرده بودن ولی من تقصیر رو از شما نمی بینم چون تا وقتی افرادی مثل اون آقا که قصد تحمیل دینشون به دیگران رو دارن در زمین هستند این طور توهین ها هم صورت میگیره اما شما هم دوست من اشتباه بزرگی مرتکب شدین چون نظر هر کس برای خودش و تنها برای خودش محترمه اگه این احترام به نظر دیگران در جامعه جا بیفته اون موقع به یک دموکراسی کامل رسیدیم ، منظورم از نظر تنها دین نیست بلکه کلا در هر زمینه ای نظر هر کس برای خودش محترمه و لی برای بحث در مورد اینکه نظر کی بهتره و نظر کی بدتر باید ابتدا مطالعه ی طرفین به حد کافی باشه و بعد افراد دیگه ای اینها رو مورد نقد قرار بدن تا برای همه این نظر ها مشخص و معین بشه 

با آرزوی اینکه شما دوستان عزیز کمی به این نوشته ها فکر کنید 

در ضمن من اصلا قصد دعوا یا مثلا تغییر عقیده ی شما رو نداشتم و ندارم اما به نظر من اسلام واقعی با اسلامی که این آخوندها به مغز مردم فرو می کنند فرق داره و پیشنهاد می کنم حتما اگر خواستید با اسلام واقعی آشنا بشید فقط به قرآن رجوع کنید حتی احادیث هم مورد اطمینان نیستند در ضمن اینکه دین هر کس چی باشه دست خودشه شما می تونید غیر از قرآن مثلا هر پنج انجیل و هر هفت تورات و اوستا و زبور و ... رو بخونید و هر کدوم که به نظرتون بهتر بود اون کتاب رو و دین رو انتخاب کنید ، اما در نظر داشته باشین که هم اکنون از هفت میلیارد جمعیت روی کره ی زمین شش میلیارد و نهصد میلیون خدا رو به عنوان یک وجود پاک و مقدس قبول دارن و اون صد میلیون بقیه هم باز اعتقاد به خدا دارند اما نه به صورت یکتا بلکه مثلا مثل یونان به چند خدایی معتقدند که باز هم به نظر من نظر اونها برای خودشون محترمه اما حق ندارن نظرشون رو به دیگران تحمیل کنند

 

معذرت می خوام که طولانی شد  

 



__._,_.___
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ