کامران عزیز سلام در مورد جوابهایی که به پرسشهای من دادید قانع شدم و با شما موافقم اما در مورد کشور ایران و به خصوص اکثریت مردم ایران که هم اکنون تا حدودی نسبت به وضع حکومت ناراضی هستند چند نکته را یاد آور میشم : اول اینکه در حال حاضر مردم ایران معتقد به دین اسلام هستند حالا دین اسلام واقعی یا اسلام آخوندی بماند اما می خواهم بگویم اینکه شما گفتید که صحبت شما بر سر دین نیست و بر سر استثمار انسانهاست کمی در مورد ایران فرق می کند دلیل آن هم اولا تعصبات دینی و فرهنگی مردم و ثانیا محیط کشور و تاثیرات آن بر روی افکار مردم است دوم اینکه کارگرانی که شما از آنها حمایت میکنید ممکن است در کشور های دیگر به عقاید شما توجه کنند اما در ایران به دلایل مختلف همین کارگرانی که در اعتراض به حکومت اعتصاب می کنند با شنیدن نام کمونیسم با آن نیز مخالفت می کنند و این چیزی است که من از نزدیک آن را دیده ام سوم اینکه گفتید که کمونیست ها مقولاتی مانند مذهب ، ملیت، زبان، رنگ و نژاد را موضوعاتی برای جدا سازی انسانها از یکدیگر تلقی میکنند ! اما من می خواهم بگویم که اگر همه ی انسانها به یک چیز معتقد باشند و دست از مخالفت با یکدیگر بر دارند خود به خود جدایی بین انسانها نیز پایان می یابد و با تمام احترامی که برای شما قائل هستم باید بگویم که خود کمونیسم و وجود آن ، جدا کردن عده ای از انسانها که طرفداران آن هستند با بقیه افراد است و نمیتوان پذیرفت که کمونیسم موافق یکپارچگی است همانطور که نمی توان پذیرفت که اسلام موافق یک پارچگی است اما حد اقل اسلامی که من به آن معتقدم این مساله را گفته که به زور نمی توان فردی را مسلمان کرد همانطور که شما هم گفتید که کمونیسم هم تحمیل عقاید را نمی پذیرد در مورد اینکه گفتید که کمونیسم چیزی به جز علم نیست هم می گویم که چون علم هنوز به تکامل نرسیده باید پذیرفت که کمونیسم هم کامل نیست اما همین علم در اصل کامل است ؟ من می خواهم بگویم که بله هست اما انسان هنوز به همه ی علم دسترسی پیدا نکرده است من می خواهم بگویم که من مسلمان که به وجود پاک یک آفریننده که همه چیز را خلق کرده و می کند معتقدم هنوز به علم کامل نرسیده ام و حال آنکه در کشوری که مانند چین که کمونیسم هم هستند و به قول شما ممکن است بی خدا هم باشند به همین حد از علم رسیده اند که آن حرکات را در المپیک انجام دهند یا اصلا همین کپی برداری هم خود نوعی رسیدن به علم است اما این دلیل نمی شود که کمونیسم خود را مجهز به علم بداند و بقیه که معتقد به خدا هستند فاقد علم باشند انیشتین که در ابتدا معلوم نبود که یهودی است یا مسیحی هم به علم بسیار بالا دست یافت تا آنجا که نابغه ی قرن بیستم شناخته شد اما حالا مسیحیان می گویند مسیحی بوده یهودیان میگویند یهودی بوده و مسلمانان می گویند مسلمان شده و هر کس سعی دارد او را از خود معرفی کند اما من می خواهم بگویم که اگر همه ی مردم دنیا به یک دین و به یک مذهب و به یک نژاد و به یک ملیت و ... معتقد باشند و اینگونه تقسیم بندی های امپریالیسم و کمونیسم و سوسیالیسم و... وجود نداشته باشد ، همه با هم و با کمک علم که روز به روز در حال رسیدن به تکامل است به سعادت و سر بلندی می رسند این چیزی که من گفتم در دین مبین اسلام هم هست اما هیچ کجا و در هیچ محفلی سخن از این اعتقاد اسلام نمی زنند زیرا بر خلاف منافعشان است شما خود را کمونیست معرفی کردید و طرفدار طبقه ی کارگر ، خودتان با همین لفظ کارگر عده ای را از بقیه جدا کرده اید در این مورد هم از شما نظرتان را می خواهم بدانم که چیست ؟ این که همه ی مردم جهان به یک دین و مذهب و ... معتقد باشند در حال حاضر نشدنی است ، اما در یک جامعه مانند ایران که از اقوام و نژاد های مختلف تشکیل شده به نظر من تنها همین دین بوده که آنها را در کنار یکدیگر نگه داشته است در مورد اینکه گفته بودید انگلیس بود که شاه اسماعیل را وادار به رسمی کردن مذهب شیعه کرد هم باید بگویم که اگر مطالعه در کتب تاریخی را بیشتر کنید متوجه می شوید که پای انگلیس به ایران از زمان شاه عباس صفوی بود و نه از زمان شاه اسماعیل و ورود انگلیس به ایران هم فقط به دلیل فروختن سلاح گرم به ایران بود چون دولت عثمانی از این سلاح بهره مند بود و اگر شاه اسماعیل با انگلیس رابطه داشت زود تر از عثمانی سلاح گرم خریداری می کرد به هر حال در اینکه مذهب تشیع واقعی و دوستداران اهل بیت در تمام دوران حتی در زمان صفویه و حتی در زمان حال مورد حمله ی مخالفانش قرار گرفته که شکی نیست اما این فقط به دلیل وجود تفکر عدالت و ذات خداپرستی و مردم پناهی این مذهب است حتی شما که کمونیست هستید هم باید شنیده باشید که مولا ی شیعیان علی (ع) شبانه برای فرزندان یتیم غذا می برد و اصلا خود آن بزرگوار یک کارگر بود یک باغبان بود که با ریختن عرق زندگی می کرد و حتی اطرافیان او که خودشان با میل خود او را خلیفه کردند تحمل چند سال عدالت را نداشتند و دست به جنگ با او زدند من هرگز به کمونیست بی احترامی نکرده ام و نمی کنم اما از شما می خواهم که کمی منطقی باشید و این نقد ها را بپذیرید و اگر شما هم نسبت به اسلام نقدی دارید به من بگویید به شرطی که بی احترامی به بزرگان دین نباشد من سعی می کنم پاسخ منطقی به آن بدهم امید وارم که در رسیدن به حقیقت پیروز باشید و با آرزوی اینکه همه ی مردم جهان به یک عقیده معتقد شوند تا هر آن چیزی که بین آنها فاصله انداخته از بین برود خداوند در قرآن خطاب به پیامبر می فرماید : آنان که دین را پراکنده کردند و در آن فرقه فرقه شدند چشم از آنها بپوش که چنین کسان به کار تو نیایند ، از دست آنان نیز غمگین مباش که مجازات کار آنها با خداست ، بعد از این به گناه آنچه می کنند سخت آگاهشان می گرداند. ( انعام - 159)قرآن مجید در ضمن ایمیل های شما در فارسی بوک ارسال می شود و از این بابت نگران نباشید با احترام فراوان برایان 66 برایان گرامی سلام برای اینکه چیزی از قلم نیفتد سطرهای آبی رنگ پاسخ من به سطرهای شماست. آرزوی موفقیت در درسهایتان دارم در این موارد که در پایین آوردید کاملا با شما موافقم و از شما ممنونم اما فقط می خوام اینو متذکر بشم که هیچ کس ، توجه کن که می گویم هیچ کس حق ندارد عقاید خودش را به دیگران تحمیل کند البته گفتن عقاید خود به عنوان نظر شخصی اشکالی ندارد اما اینکه مثلا من که به دین اسلام و قرآن و خدای خود معتقدم هیچ حقی به خودم نمی بینم که عقایدم رو به شما و یا دیگر اعضای گروه تحمیل کنم چون به عقیده ی من دین اسلام دین برابری و عدالت خواهی و دینی برتر و بالاتر از دین اسلام آخوندی موجود در ایران کنونی است و دلیل این اختلاف بین اسلام من و اسلام حاضر در تفکرات سیاستمداران ایران کنونی تغییراتی است که همین آخوند های موجود در ایران در آن ایجاد کرده اند برایان گرامی به نظرم تحمیل عقاید با تبلیغ عقاید تفاوت دارد. تحمیل کنندگان عقاید مثل " کنه" به شما میچسند و میخواهند که " کالا" یشان را بخرید اما تبلیغ کنندگان عقاید( عقاید علمی) معمولا از شیوه های علمی و منطقی استفاده میکنند. آنچه که ایمیل های من برخی ها را برآشفته میکند حقایقی ست که در نوشته ها و یا اخبار و یا وقایع تاریخی ست! اگر امروز کسی بگوید که " شاه جلاد" آزادیخواه بود یا معنی آزادیخواهی را نمیداند یا اینکه بقول برشت " بیشعور" ی ست که حقایق را نمیداند! خب وقتی که 19 بهمن سالگرد رستاخیز سرخ سیاهکل میشود یکی از آن حقایق تاریخی مطرح میشود که سلطنت طلب ها این حقیقت را برنمیتابند و برخوردهایی که شاهد هستیم نشان میدهند. بهر رو بحث من به هیچ وجه بحث دین نیست! بحث استثمار، سانسور اختناق و سرکوب است که هر فردی در حطیه عقاید سیاسی خود نظرات خود را در مورد این مقولات بروز میدهد اما نظر بقیه هم برای خودشان محترم است بله نظر بقیه برای خودشان محترم است در جایی که نظر باشد نه فحاشی های " شعبان بی مخی"! من نه به هیچ دین دیگری و یا مذهب دیگری توهین نکرده و نمی کنم و در این مورد با شما موافقم اما همچنان اصرار دارم که بگویم دین اسلام که من به آن معتقدم با اسلام آخوندی و دینی که هم اکنون در راس جمهوری اسلامی قرار دارد تفاوت دارد و ریشه ی اختلافات آن در منافع آخوند ها بوده است کمونیست ها مقولاتی مانند مذهب ، ملیت، زبان، رنگ و نژاد را موضوعاتی برای جدا سازی انسانها از یکدیگر تلقی میکنند! اگر کمی تاریخ معاصر را مطالعه کنید و یا حتی اخبار جهان را دنبال کنید( حتی با سانسور شدنها هم میشود حقایق را دنبال کرد) میبیند که چطور مثلا بین سنی و شیعه در عراق امپریالیستها( بخصوص انگلیس) جنگ برپا کرده و هزاران شیعه و سنی یکدیگر را تا به امروز کشتند! در یوگسلاوی تا دیروز مسلمان و مسیحی در کنار هم زندکی میکردند و امروز به خون هم تشنه " شان" کردند! در فرهنگ خودمان دقت کنید! چه برخوردهای ناشایستی با اعراب داریم! زبان نیز از دیگر مقولات است که خلقهای ایران مثل خلق ترک و کرد و بلوچ تحت ستم قرار گرفته اند...و الا آخر.. نتیجه اینکه آنچه باعث این جداسازی ها میشود ریشه در " سود سرمایه " دارد که چگونه بخواهد آنرا و از طریق کدام یک از آن مقولات تامین نماید. من با اینکه کمونیست هستم اما با شما تا حدی هم عقیده هستم که آخوندها در راستای منافع امپریالیستها نه تنها جنایات زیادی را در حق مردم ایران اعمال داشتند بلکه به دین اسلام نیز ضربه زدند. اما بحث من به هیچ وجه بحث " دین" نیست بلکه بحث اصلی ام استثمار انسان توسط انسان و سلب آزادیهای استثمارشوندگان توسط استثمارکنندگان میباشد چون دین یک امر کاملا شخصی ست در مورد این آقای پیام هم می گویم که نظر ایشان نیز برای خودش توجیه دارد و نه برای دیگران همانطوری که اگر می تواند طبق سوالی که یکی از دوستان پرسیده بودند نظرش را در مورد ولایت فقیه و شخص رهبری بیان کند تا حقیقت نظرش مشخص شود چون در اکثر ایمیل ها نظر ایشان پراکنده بود و اصلا معلوم نیست که ایشان بالاخره موافق شاه است یا مخالف و یا موافق آخوند است یا مخالف و یا اینکه اصلا به چه چیزی معتقد است راستش من نه وقت و نه حوصله سروکله زدن با افرادی که سخنان " ناشایست" بر زبان میاورند دارم، اما از آنجاییکه این شخص به خودش اجازه داد در مورد رستاخیز سیاهکل و کسانی که بخاطر شکستن جو اختناق حاکم بر ایران و در راستای منافع طبقه کارگر و محرومان در دوره شاه جلاد جان خود را فدا کنند اظهارنظرات " شعبان بی مخ" موابانه کند برخورد کردم و گرنه این گونه نظرات " ضد انسانی و ضد آزادیخواهی" ابدا ارزش برخورد کردن ندارند به هر حال ایشان هم حق ندارد نظرش را به دیگران تحمیل کند حتی اگر خود خامنه ای باشد که اصلا یکی از دلایل تحریف اسلام خود خامنه ای است اما متاسفانه استفاده ابزاری از اسلام باعث شده تا افرادی مانند پیام عقایدی هچل هفت پیدا کنند البته این هم نظر شخصی من است و ممکن است دیگران نظر دیگری داشته باشند تحمیل عقیده وقتی شخصی باشد قضیه اش فرق میکند نهایتش این است که شما به راه خود میروی و وقعی به عقیده طرف مقابل نمیگذاری! اما وقتی این تحمیل عقاید " دولتی و سرکوبگرانه" شد آنوقت دیگر قضیه در زندگی همه ما تاثیر دارد! همانطور که شاهد هستیم! کامران عزیز من خوشحال میشم اگه در مورد عقاید شخصی خودت یعنی اعتقادات شخصی ات توضیحاتی بدی چون من واقعا در مورد کمونیسم گیج شدم چون یک جا خوندم کمونیست ها به هیچ چیز معتقد نیستند و در جای دیگه خوندم که اونها در حقیقت خدا پرستند اما دینشون غیر از ادیان موجود در دنیاست و فقط خدا پرستند برایان گرامی بنده به عنوان کمونیست نه خدا پرستم نه دینی دارم! این نظرات هم یک شبه کسب نشده است ! سالها تجربه زندگی شخصی و اجتماعی، مطالعه، تحقیق مرا کمونیست ساخت تعریف خاصی نیست، لازم است تا افکار خود را به علم مجهز کرد و کمونیزم هم چیزی به جز علم نیست! سرمایه داری جهانی و رژیم های وابسته به آن با ترویج اینکه " آهای مردم کمونیستها بی خدا هستند" از این حربه استفاده میکند تا بین من و شما جدایی ایجاد کند تا به این وسیله بتواند به اهداف شوم و سودجویانه خود دست یابد! عزیزترین عزیزی که رژیم فعلی بعد از خواهر و برادرم از من گرفت دوست مجاهدم بود که خصلتهای والای انسانی او برایم قابل ستایش است! ما با هم پشت یک میز و نیمکت درس میخواندیم او " با خدا" بود و من " بیخدا" ولی هرگز به این دلیل با هم هیچ مشکلی نداشتیم! نابود باد این رژیم جنایتکار که عزیزان مردم را شکنجه کرد و کشت! در خاتمه همانطور که " مسلمان قلابی" داریم " کمونیست قلابی" هم داریم! در مورد اینکه اوضاع سیاسی ایران به چه سمتی می رود هم من می خواهم بگویم که کشور ما در 200 سال گذشته ضربه های بدی از آخوند ها خورده که اگر حتی صد سال هم بگذره کسی نمی تونه این کشور رو درست کنه چون خاصیت ایرانی ها اینه که وقتی هر کس به قدرت می رسه بقیه ی مردم رو خیلی راحت فراموش می کنه دویست سال بیشتره! تاریخ میگه به دوره صفویه برمیگرده وقتی که انگلیسها شاه اسماعیل رو با دلال بازی های خود " وادار" کردند که شیعه را دین رسمی ایران کند و او نیز در کشتن هزاران سنی و در آخر هم " مادر انگلیسی" خود کوتاهی نکرد! آندوره نیز مثل این دوره که در آن هستیم هنرمندان ونویسندگان و روشنفکران به هند پناهنده شدند! تاریخ را بخوانید حتی از سانسور " حقایق" هم میتوان به حقیقت پی برد. متاسفانه تاریخ ما را بیشتر " انگلیسی" ها نوشتند علتش هم اختناق و سانسور حکامان مستبدی بوده که خودشان به خورد ما میداده " اند"! در مورد این که گفته بودین که شما طرفدار طبقه ی کارگر هستید ، من به شما حق میدم اما من از شما یه سوال دارم و اون این که به نظر شما در کشور آمریکا که یک کشور سرمایه داری محسوب میشه چند درصد کارگر وجود دارند ؟ الآن که کسی نمیتونه پیشرفت های علمی و صنعتی آمریکا رو کتمان کنه ، درسته ؟ برایان گرامی سرمایه داری انحصاری(امپریالیسم) برای هر چه " ارزان " تر کردن دستمزد کارگران صنایع خود را به کشورهای به قول خودش " جهان سوم" مثل بنگلادش، اندونزی ، هند... منتقل کرد تا از این طریق نه تنها مثلا به کارگر " امریکایی یا انگلیسی" دستمزد عادلانه و درخورش را پرداخت نکند بلکه به پرداخت یک صدم درصد دستمزد به کارگر بنگلادشی و مکیدن بیشتر شیره جان آنها سودهای نجومی به جیب بزند. اما پیشرفتهای علمی و صنعتی آمریکا را چه کسانی تامین میکنند ؟ جرج بوش و اوباما ؟ معلومه که کارگران و زحمتکشان و متخصصان حرفه ای هستند که این پیشرفتها را ایجاد میکنند، در ضمن " پیشرفت آمریکا" در چه چیز بوده؟ آیا در راستای منافع انسان بوده یا " سود"؟ اما کشوری مثل چین که حالا اینطوری که من شنیدم کمونیستی هستند ، به غیر از کپی برداری از اجناس کشور های دیگه کاری بلد نیستند اگر ممکنه من رو راهنمایی کنید تا حقیقت مشخص بشه برایان گرامی، کپی برداری از اجناس دیگه یه چیزیه " بازاردنیا" رو قبضه کردن یه چیز دیگه! این یه بحث مفصل اقتصادیه ! من از چین دفاع و کپی برداریش دفاع نمیکنم ولی میشه شما بگید که در المپیک آن حرکات آکروباتی زیبا هم " کپی برداری " بود؟ یا مدالهایی که در ورزش کسب میکنند؟ بهر رو اگه بخواهیم در مورد کمونیزم حرف بزنیم مستلزم مطالعه ست، آنچه که در مورد کپی برداری چین میتونم بگم( من راستش نمیدونم کپی برداری میکنن حالا فرض که میکنن) اونها به دنبال " مارک" مثل دیوور و نایک و شانل و اینها نیستند، آنها به میزان تولید انبوه کالا برای طبقه متوسط رو به پایین فکر میکنند تا طبقه متوسط رو به بالا به همین علت هم هست که بازار رو گرفتن! حتما دلایل دیگه هم داره... ایمیل های من هم به فارسی بوک خیلی سخت فرستاده میشه و این فقط به دلیل سرعت پایین اینترنت در شهر ماست البته به غیر از پایین آوردن سرعت توسط رژیم استفاده ی از اینترنت در این ساعت از شب توسط دانشجو ها به خاطر انتخاب واحد هم باعث کم شدن سرعت شده حالا زحمت این ایمیل هم به گردن شما افتاد. امید که توضیحات طولانی و خسته کننده نباشه. اجازه بده با سطری از نوشته های صمد بهرنگی که به گروه هم ارسال داشتم اما سانسور شد ایمیلم رو پایان ببرم چرا دستگیری از بینوایان را تبلیغ میکنیم و هرگز نمی گوییم که چگونه آن یکی " بینوا" شد و این یکی " توانگر" که سینه جلو دهد و سهم بسیار ناچیزی از ثروت خود را به آن بابای بینوا بدهد و منت سرش بگذارد که آری من مردی خیر و نیکوکارم و همیشه از آدم های بدبخت بیچاره ای مثل تو دستگیری میکنم البته اینهم محض رضای خداست والا تو خودت آدم نیستی (رفیق صمد بهرنگی دوست و یاور بچه های کارگران و محرومان) با احترام کامل ، برایان با احترام متقابل، کامران |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر