پروفسور ماتهویس کلاین آنتی کمونیسم (کمونیسم ستیزی) – دایرالمعارف روشنگری • آنتی کمونیسم گرایش بنیادی و خط مشی ماهوی خاص تمامت ایدئولوژی و سیاست امپریالیسم است که بر ضد جنبش کارگری انقلابی، مارکسیسم ـ لنینیسم، دولت های سوسیالیستی و کلیه جنبش های مترقی دوران ما بطور کلی عملی می شود. • آنتی کمونیسم مهمترین حربه ایدئولوژیکی استراتژی تمام ارضی امپریالیسم و سلاح جنگ پسیکولوژیکی آن است. • سابقه تاریخی آنتی کمونیسم به سال های چهل قرن نوزدهم می رسد، یعنی به دوره آغازین پیدایش جنبش کارگری مدرن و سوسیالیسم علمی. • این پدیده را می توان هم در رساله پاپ (۱۸۴۸) دید و هم در افترائات و دروغپراکنی های ایدئولوگ های روحانی، فئودالی و بورژوائی بر ضد سوسیالیسم. • این پدیده خود را در تعقیب عملی پلیسی سازمان ها و شخصیت های کمونیستی، در ممنوع اعلام کردن انجمن های کارگری و مجامع سوسیالیستی و در تبعید تئوریسین های سوسیالیستی و امثالهم نمایان می سازد. • اولین تلاش پلیسی ـ دولتی رسمی ارتجاع آلمان جهت جلوگیری از توسعه جنبش کارگری جوان از طریق محروم سازی آن از حزب انقلابی اش، دادگاه کمونیست ها در کلن (۱۸۵۲) بر ضد رهبران «انجمن کمونیست ها» بود، که بوسیله مارکس و انگلس بنیانگذاری شده بود. • اگرچه وکلای مدافع و بویژه مارکس جعلی و بی پایه بودن مدارک و دلایل پلیس پروس را اثبات و افشا کردند، با این حال، اکثر متهمین به حبس های درازمدت محکوم شدند و قوانین آنتی کمونیستی وضع گشتند تا سرکوب مبتنی بر زور ایده ها و گرایش های کمونیستی قانونی جلوه کند و رشد جنبش کارگری سد شود. • آنتی کمونیسم بدین طریق از همان آغاز پیدایش خود، بمثابه دشمن پیشرفت اجتماعی و معنوی بوده و عمل کرده است. • زرادخانه آنتی کمونیسم از همان آغاز حاوی سلاح های زیر بوده است: ***** • در دهه های بعد با تشدید هر چه بیشتر مبارزه طبقاتی، آنتی کمونیسم نیز کین توزتر و بربرمنش تر گشت. • وقتی که بورژوازی و قدرتمداران ارتجاعی آن با اقدامات بین الملل اول، با تشکیل احزاب کارگری انقلابی ملی و بویژه با پیروزی کمون پاریس (۱۸۷۱) حاکمیت طبقاتی خود را در خطر دیدند، با استفاده از قوای نظامی، قتل عام سیاسی و تأسیس اردوگاه های کار اجباری، به تکمیل متدهای ضد کارگری و ضد سوسیالیستی خود پرداختند. • بدین طریق بود که بورژوازی بزرگ فرانسه و ضد انقلاب با پشتیبانی اشغالگران پروسی ـ آلمانی با توسل به قوه نظامی کمون پاریس را در هم کوبیدند. • تنها در «هفته خونین ماه مه» سی هزار کمونار (اعضای کمون پاریس) را بطرز وحشیانه ای قتل عام کردند و شصت هزار کمونار را به زندان افکندند و یا به اردوگاه های کار اجباری روانه کردند. • این متدها را هم نیروهای ارتجاعی بورژوازی بزرگ و اشراف زمیندار وارد زرادخانه آنتی کمونیستی خویش کردند و در دوره بعد، همیشه و هرجا که لازم دیدند، بدون تأمل کوچکی بر ضد جنبش کارگری و سوسیالیسم بکار بستند. • پس از کمون پاریس، ارتجاع پروسی ـ آلمانی مبارزه سیاسی و ایدئولوژیکی خود را بر ضد جنبش کارگری و سوسیالیسم علمی شدت بخشیدند. • بنا بر «قانون سوسیالیست ها» اداره جات پلیس ممالک آلمان توانستند سازمان ها، مجامع و نوشته جات سوسیالیستی و سندیکائی را ممنوع اعلام کنند، متخلفین را جریمه نقدی کنند و یا به زندان افکنند و «مبلغین حرفه ای» را به ترک محل زندگی و سکونت وادارند. • ارتجاع آلمان در دوره «قانون سوسیالیست ها» فعالین سوسیالیست و کارگران را به بیشتر از هزار سال زندان محکوم کرد، ۱۳۵۵ نوشته چاپی و در آن میان آثار مارکس و انگلس را ممنوع اعلام کرد، ۹۰۰ نفر از سوسیالیست ها را و ۵۰۰ پدر خانواده ها را به تبعید واداشت. • علاوه بر ایدئولوگ های واپسگرای افراطی ارتجاع اشرافی ـ بورژوائی از قبیل ترایچکه و نیچه، ایدئولوگ های روحانیت کاتولیک نیز با ساز و برگ جنگی بر ضد مارکسیسم و ایده های هومانیستی و مترقی وارد کارزار شدند. • تصویب «قانون سوسیالیست ها» در سال ۱۸۷۸ آتش بسی در مبارزه فرهنگی جاری در پروس پدید آورد، روحانیت کاتولیک، «حزب مرکزیت» و ارتجاع حاکم به هم نزدیک شدند. • درست در همین سال، پاپ لئو سیزدهم فتوای آنتی کمونیستی خود را صادر کرد و به پشتیبانی ایدئولوژیکی مستقیم از «قانون سوسیالیست ها» برخاست و به توجیه آن کمر بست. • فتوای پاپ علیرغم انتقادات عوامفریب از دولت بورژوائی، سوسیالیسم را آماج حملات تند و تیز قرار داد، به تحریف فجیع آن دست زد و به تند باد افترا و تهمت و بهتان بست: • پاپ به کشیش ها هشدار داد که مواظب باشند تا کسی از کاتولیک ها به جنبش کارگری ـ سوسیالیستی نپیوندد. • بدین طریق، کلیسا و سپس تعلیمات اجتماعی کاتولیکی رسمی به خدمتگذاران ارتجاع و آنتی کمونیسم بدل شدند. • انتقاد بورژوائی از مارکس که پس از کمون پاریس پا گرفت، از سوئی نمایندگان باصطلاح «سوسیالیسم پلاتفرم» (واگنر، اشمولر، برنتانو و غیره) نقش خاصی به عهده گرفتند و از سوی دیگر فرقه های مختلف نئوکانتیانیسم سنگ تمام گذاشتند. • «سوسیالیسم پلاتفرم» «انجمن سیاست اجتماعی» را به کعبه فعالیت علمی و سیاسی خود بدل کرده بودند که در سال ۱۸۷۲ تأسیس شده بود. • اما هر دو همصدا با مبارزه طبقاتی انقلابی پرولتاریا به مخالفت بی چون و چرا می پرداختند. • اما از آنجا که مبارزه ایدئولوژیکی آنان بر ضد مارکسیسم با انتقاد معینی از کاپیتالیسم و سیستم طبقاتی ارتجاعی آن همراه بود و علاوه بر آن، خواست های لیبرال ـ دموکراتیکی و سوسیال ـ رفرمیستی مطرح می شدند، بویژه در میان نیروهای خرده بورژوائی و اوپورتونیستی جنبش کارگری نفوذ ایدئولوژیکی کسب کردند. • بدین طریق بود که آنها و قبل از همه، نئوکانتیانیسم به منبع و سرچشمه بیواسطه رویزیونیسم بدل شدند که از پایان قرن نوزدهم، یعنی با گذار سرمایه داری به مرحله امپریالیسم تشکیل شده بود. • در دوران امپریالیسم و قبل از همه، بعد از انقلاب سوسیالیستی اکتبر که دوران تاریخی گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم شروع شد، آنتی کمونیسم ـ همانند ایدئولوژی و سیاست امپریالیستی بطور کلی ـ خصلت بربرمنش، انسان ستیز و تبهکاری به خود گرفت. • آنتی کمونیسم با استفاده از رسانه های گروهی امپریالیستی و وسایل قدرت دولتی از فراز ایدئولوژی و سیاست امپریالیستی در کلیه عرصه های حیات اجتماعی نفوذ می کند. • آنتی کمونیسم اکنون دیگر فقط بر ضد جنبش کارگری، تئوری و پراتیک سوسیالیسم علمی مبارزه نمی کند، بلکه علاوه بر آن، بر ضد کلیه ایده ها و گرایشات دموکراتیک و هومانیستی مترقی و بر ضد جنبش های رهائی بخش ملی، ضد فئودالی و ضد امپریالیستی سمپاشی و مبارزه می کند. • از زمان پیروزی انقلاب سوسیالیستی اکتبر، آماج استراژیکی اصلی سیاست آنتی کمونیستی امپریالیسم عبارت است از بر گرداندن توسعه تاریخی بشریت که با انقلاب سوسیالیستی اکتبر آغاز شده به وضع سابق. • بدین طریق، دو نیروی ضد انقلاب، یعنی مداخله گران خارجی و گاردهای سفید داخلی با هم متحد شدند و به جنک مشترک بر ضد جمهوری شوراها پرداختند. • از همان زمان، آنتی کمونیسم و میلیتاریسم وحدت ناگسستنی با هم داشته اند و در این وحدت، به تسلیحات صرفنظر ناپذیر امپریالیسم بدل شده اند، تسلیحاتی که نه فقط بر ضد خارج، یعنی اتحاد شوروی، بر بر ضد داخل، یعنی جنبش کارگری انقلابی و همچنین بر ضد دموکراسی و پیشرفت بطور کلی بکار می روند. • از این زمان، رویزیونیسم ـ حداقل در رابطه با موضعگیری و آماجگذاری آنتی کمونیستی ـ آنتی بلشویستی اصلی اش ـ به یکسانی همواره غلیظ تر با ایدئولوژی و سیاست آنتی کمونیستی امپریالیسم می رسد. • تفاوت های معین رویزیونیسم و امپریالیسم در رابطه با متدهای مورد استفاده، جمله پردازی های شبه مارکسیستی رویزیونیسم، تلاش های به اصطلاح «تئوریکی» آن، کشف تضاد میان مارکسیسم و لنینیسم، میان سوسیالیسم دموکراتیک و دیکتاتوری بلشویستی و یا میان مارکسیسم به اصطلاح «شرقی» و «غربی» نمی توانند تغییری در ماهیت امر دهند. • مبارزه ایدئولوژیکی و سیاسی مشترک امپریالیسم، رویزیونیسم و اوپوتونیسم بر ضد مارکسیسم ـ لنینیسم، بر ضد اتحاد شوروی و حزب کمونیستی، مارکسیستی ـ لنینیستی، علیرغم تفاوت در نوع استدلال و متدهای مورد استفاده، آماج های یکسانی داشته است که به شرح زیر اند: • تشکیل جبهه متحد ایدئولوژیکی متشکل از رویزیونیست ها، امپریالیست ها و میلیتاریست ها بر ضد سوسیالیسم تا بتوان بر مبنای آن زمینه را برای جنگ و سرنگونی قهرآمیز سوسیالیسم آماده ساخت. • تحت حاکمیت فاشیسم، آنتی کمونیسم در پیوند با آنتی سمیتیسم (یهود آزاری) تمامت ایدئولوژی انسان ستیز فاشیستی خود را به صورت عریان عیان ساخت. • اکنون معلوم می شود که آنتی کمونیسم ـ هر جا که منافع سیطره بر جهان امپریالیسم به خطر افتد ـ به ارتکاب چه جنایات هولناکی قادر است و به چه انسانیت ستیزی و بربریت وحشتناکی حاضر و قادر است. • در چنین مواقعی اما پرده استتار از چهره آنتی کمونیسم فرو می افتد و ماهیت آن به عریانی عیان می گردد و یکسانی ماهیت و نمود آشکار می گردد. • ایدئولوژی ها و متدهای ارتجاعی و ضد انسانی که آنتی کمونیسم در دوره های مختلف توسعه تاریخی خویش پدید آورده و بکار برده، اکنون از سوی ایدئولوگ ها و قدرتمندان فاشیستی بطور سیستماتیک جمعبندی می شوند، تکمیل می شوند و بر ضد هر چیز پیشرفته بی رحمانه بکار برده می شود. • آنتی کمونیسم ـ بمثابه ابزار ایدئولوژیکی اصلی فاشیسم ـ به عنوان نفی کامل نه فقط کمونیسم و سوسیالیسم، بلکه پیشرفت و انسانیت بطور کلی به اثبات رسیده و عمل کرده است. • برای فاشیسم در راه نابود سازی کمونیسم هر وسیله ای مباح و مشروع و مجاز است: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ***** • با ترور فاشیستی بر ضد کمونیسم، دموکراسی و پیشرفت در داخل کشور، مسلح گشتن پر شتاب ارتش آلمان فاشیستی و تدارک جنگ بر ضد کشورهای دیگر و قبل از همه، بر ضد اتحاد شوروی در پیوند بیواسطه قرار داشت. • برای کامیابی در این جنگ بر ضد اولین دولت و نظام اجتماعی سوسیالیستی در تاریخ بشر (کامیابی بیشتر از هجوم ۱۴ دولت امپریالیستی که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اکتبر، صورت گرفته بود) و بر ضد جنبش بین المللی کمونیستی بطور کلی، آلمان هیتلری در سال ۱۹۳۶ با ژاپن پیمان آنتی کمونیستی بست و در سال های بعد، ایتالیا، هورتی ـ مجارستان، اسپانیای فرانکو و رژیم های فاشیستی دیگر بدان پیوستند. • اگرچه پیمان آنتی کمونیستی فقط بر ضد اتحاد شوروی نبود، بلکه علاوه بر آن، بر ضد دول دموکراتیک دیگر و بر ضد آزادی، استقلال خلق ها بطور کلی بود و هدفش بر قراری سیطره جهانی دول محوری فاشیستی بود، با این حال، «دموکراسی های غربی» بدون مقاومتی آن را پذیرفتند و چه بسا مورد پشتیبانی قرار دادند. • این «دموکراسی های غربی» ـ بویژه ایالات متحده آمریکا و انگلیس ـ بر آن بودند که جنگ دول فاشیستی بر ضد اتحاد شوروی، فاتحه نظام اجتماعی سوسیالیستی را خواهد خواند و ضمنا خود دولت های فاشیستی را تضعیف خواهد کرد. • به همین دلیل است که آنتی کمونیسم نه فقط ـ به قول توماس مان ـ تئوری بنیادی قرن بیستم، بلکه تا زمانی که کاپیتالیسمی وجود دارد، خطری جدی برای صلح، آزادی و استقلال خلق ها ست، تبهکاری در حق بشریت و انسانیت بطور کلی است. • پایان جنگ جهانی دوم و نتایج حاصله از آن اثبات کرد که اتحاد شوروی از آغاز تشکیل خویش ـ قبل از همه ـ آماج اصلی آنتی کمونیسم بوده است. • اتحاد شوروی با پیروزی بر فاشیسم، نه فقط آزادی و استقلال خود را، بلکه آزادی و استقلال همه خلق های جهان و از آن جمله خلق آلمان از بربریت فاشیستی نجات داده است و برای خلق ها امکان و پیش شرط شروع راستین از نو در آزادی و استقلال را فراهم آورده است. • مردم شوروی با فداکاری و خدمات قهرمانانه خویش، با میلیون ها قربانی خود در مبارزه رهائی بخش ضد فاشیستی در انظار مردم جهان ارج و احترام خارق العاده ای کسب کرده است. • از این رو بود که قدرت امپریالیستی دیگر نتوانستند ـ حداقل در سال های نخستین بعد از جنگ ـ کین توزی آنتی کمونیستی خود را به سیاق سابق ادامه دهند و مجبور شدند که تاکتیک، فرم ها و متدهای جدید آنتی کمونیسم را بکار اندازند. • از آنجا که این ایدئولوژی علاوه بر این، بنا بر موافقت نامه پوتسدام در انظار جهانیان بمثابه ایدئولوژی ضد دموکراتیک و جنایت کارانه اعلام و محکوم شده بود، آنتی کمونیسم نخست نتوانست آشکارا و مستقیم عرض اندام کند. • به عبارت دیگر، تضاد بنیادی دوران، یعنی تضاد میان امپریالیسم و سوسیالیسم در دوره بعد از جنگ جهانی دوم نیز و حتی در مرحله توسعه عالی تری همچنان در کار بود و در نیتجه بنیان مادی به جای خود مانده بود و آنتی کمونیسم و ایدئولوژی امپریالیستی جدید می بایستی بطور قانونمندی بر روی آن بنا شود و کارگر افتد. • بدین طریق، آنتی کمونیسم از ایده های جهانوطنی وارداتی از ایالات متحده آمریکا، از ایده های رویزیونیستی مختلف به شرح زیر استفاده می کند: ۱ ۲ ۳ ۴ I • ایدئولوژی بورژوائی در سال های نخست پس از جنگ جهانی دوم تا سال ۱۹۴۹ خود را دموکراتیک، ضد توتالیتاریستی، هومانیستی، مسیحی و یا حتی سوسیالیستی جا می زند. • آنتی کمونیسم این ایدئولوژی بورژوائی با نقاب عوامفریب دموکراسی، هومانیسم و مسیحیگری بر چهره، چنان وانمود می کند که گویا کمونیسم و نظام اجتماعی سوسیالیستی در اتحاد شوروی و دیگر دموکراسی های خلقی جوان فرقی با فاشیسم ندارند و همه را از دم ضد دموکراتیک، ضد هومانیستی، توتالیتر و فاشیستی می نامد. • آنگاه ایدئولوژی بورژوائی و نظام بورژوائی مبتنی بر آن بمثابه «راه سوم» در میانه دو نوع «توتالیتاریسم»، یعنی کمونیسم و فاشیسم جلوه داده می شود. • مبارزه بر ضد مارکسیسم در این دوره ـ قبل از همه ـ به عهده تئوریسین های جناح راست سوسیال ـ دموکراسی از قبیل شولتس، تایمر، تیلیچ، ایشر، وایسر، بوزه و امثالهم گذاشته می شود که حول مجلات موسوم به «قرن سوسیالیستی» و «کنش و روح» گرد آمده اند. • هدف آنها عبارت از این می شود که فلسفه مارکسیستی را بمثابه ماتریالیسم مکانیکی جا بزنند و بطرز نئوکانتیانیستی به شیوه رویزیونیسم سابق تحریف کنند، روح انقلابی آن را به غارت برند و از آن یک جهان بینی کاملا انتزاعی و انسانی عام باقی بگذارند، جهان بینی ئی که در آن مذهب و جریانات ایدئالیستی از هر قماش بتوانند جا خوش کنند. • آنها در این تلاش و تشبثات از حمایت عوامل زیر بطور همه جانبه برخوردار می شوند: ۱ • کاتولیک های چپ (دیرکس، کنپ اشتاین و غیره) در مجله موسوم به «دفاتر فرانکفورت» که مارکس «جوان» را به جان مارکس «پیر» می اندازند. ۲ • محافل مسیحی محافظه کار که با شعار «فراتر از مارکس» (گابلنتس) از «سوسیالیسم مسیحی» دم می زنند. ۳ • محافل خرده بورژوا ـ لیبرال (وبر، میچرلیخ) که سودای تشکیل «سوسیالیسم آزاد» را بر سر دارند. ***** • همه اینها ـ صرفنظر از شیوه استدلال اگزیستانسیالیستی، آنتروپولوژیکی و یا تئولوژیکی هر کدام از آنها ـ در این نکته متفق اند که ایدئولوژی مورد نظر آنها یک ایدئولوژی بورژوائی «خط سوم» است، یعنی بر فراز تضاد اصلی دوران، یعنی بر فراز تضاد سوسیالیسم و امپریالیسم قرار دارد. • چنین ایدئولوژی ئی در آن زمان با نیازهای اقشار پهناوری از جمعیت آلمان غربی دمساز بود، اما با گرایشات ارتجاعی امپریالیسم جان تازه گرفته ی آلمان هم انطباق داشت. • این ایدئولوژی از سوئی اعتراض و مخالفت اقشار خرده بورژوائی بر ضد امپریالیسم را بازگو می کرد، ولی همزمان، با تردستی خارق العاده ای آب به آسیاب همین امپریالیسم می ریخت. • زیرا بمراتب شدیدتر از امپریالیسم، مارکسیسم ـ لنینیسم، اتحاد شوروی و سیستم جهانی در حال تشکیل سوسیالیسم را زیر آتش توپ و تانک و مسلسل ایدئولوژیکی می گرفت. • هر ایدئولوژی «خط سوم» ـ همیشه و در نهایت ـ به نفع ارتجاع و ضد انقلاب تمام می شود. II • با تقسیم آلمان به دو دولت در سال ۱۹۴۹ مرحله نوین توسعه آنتی کمونیسم در آلمان شروع می شود. • آنگاه در مبارزه بر ضد کمونیسم به حملات علنی و آشکار آغاز می کند و ایدئولوژی ها و متدهای پیکارجو را به خدمت می گیرد. • اکنون دیگر ایدئولوژی «راه سوم» اعتبار و نفوذش را از دست می دهد و با شروع دهه ۵۰ قرن بیستم، جای خود را به جبهه پهناور پیکارجوی جدید مارکسیسم ستیزی تحت عنوان «انتقاد از مارکسیسم» می دهد، جبهه جدید التشکیلی که بطور سیستماتیک عمل می کند. • سردمداران «انتقاد از مارکسیسم» ـ قبل از همه ـ از ایدئولوگ های ارتجاعی کاتولیکی و پروتستانی روحانیت سیاسی تشکیل می شوند. • ایدئولوگ ها و رهبران روحانیت ـ بدون کوچکترین ابائی ـ خود را در خدمت سیاست آنتی کمونیستی و انتقامجوئی سیستم حاکمیت احیا شده انحصاری ـ دولتی در حال انسجام امپریالیسم آلمان قرار می دهند. • آنها به توجیه مسلح شدن مجدد ارتش آلمان می پردازند، از عضویت آلمان غربی در ناتو دفاع می کنند، رواج مجدد خدمت سربازی، نظامی سازی حیات اجتماعی، ممنوع اعلام کردن حزب کمونیست آلمان، تعقیب مبارزان صلح را مورد تأیید قرار می دهند، به توجیه گرایشات رژیم آدینائر در زمینه تجدید نظر در مرزهای آلمان، تسلیحات اتمی و حتی تدارک یک جنگ اتمی بر ضد کشورهای سیستم جهانی سوسیالیسم می پردازند. • آنها با «جنگ روانی» که به ابتکار اشتراوس ـ وزیر جنگ آلمان غربی ـ به راه افتاده بود و در پیمان ناتو نیز بطور مؤسسه ای تشکیل یافته بود، احساس یگانگی قلبی می کنند و کلیسا را ـ علیرغم تمایلات صلح طلبانه اقشار پهناور مردم ـ با عقد «قرار داد ارشاد ارتشی» به کلیسای پیمان ناتو و به آلت دست امپریالیسم و میلیتاریسم بدل می کنند. (مراجعه کنید به میلیتاریسم) • ائتلاف میلیتاریسم با روحانیت به محافل حاکمه کمک می کند که «حتی مسلح گشتن به تسلیحات اتمی، تدارک جنگ اتمی و جنگ صلیبی بر ضد سوسیالیسم را بمثابه «امری خدا خواسته» جا بزنند و جنبش توده ها بر ضد تسلیح اتمی و بخاطر صلح و پیشرفت را سد کنند.» توسعه همکاری نظامی ـ روحانی در آلمان غربی، امپریالیسم آلمان را به متحد اصلی امپریالیسم امریکا در اروپا و کشور خاک آلمان غربی را به پایگاه اصلی پیمان جنگی ناتو تبدیل می کند. • رژیم آدینائر ـ بمثابه تنها رژیم در اروپا ـ مطالبات انتقامجویانه مطرح می سازد و به حمایت آشکار از «سیاست جنگ سرد»، سیاست «حمله غافلگیرانه» بر کشورهای سوسیالیستی و جنبش های رهائی بخش ملی امپریالیسم آمریکا برمی خیزد. • ایدئولوگ های روحانیت و نقادان مسیحی مارکسیسم (هلموت تیلیکه) این سیاست تجاوزگرانه را بمثابه یک «جنگ تدافعی اخلاقی مشروع» بر ضد «خطر بلشویستی» در شرق توجیه می کردند. • تئولوگ های کاتولیکی (هیرشمن، ولتی، گوندلاخ و غیره) استدلال می کردند که «در چنین جنگ هائی حتی استفاده از تسلیحات اتمی را نمی توان غیر اخلاقی و غیر مسیحی تلقی و محکوم کرد.» • بدین طریق، آنتی کمونیسم پیچیده در هاله مقدس مذهب مسیحی از سوی رژیم تشنه به جنگ آدینائر بی دغدغه خاطری با انتقامجوئی امپریالیسم آلمان گره زده می شود و به درجه دکترین رسمی دولتی آلمان غربی ارتقا می یابد. • اما این دکترین، علیرغم حمایت همه جانبه ایدئولوگ های روحانی، نقادان مارکسیسم، «انستیتوهای شرق» و «تیم های کشوری» آکادمی های کاتولیکی و پروتستانی، ایدئولوگ های فاشیستی سابقه دار از نو فعال، ژنرال ها و سیاستمداران، محکوم به شکست بود. • علت شکست آن را باید در مقاومت توده های مردم، رشد قدرت اتحاد شوروی و سیستم جهانی سوسیالیسم دید. • سردمداران سیاست ورشکسته مجبور به ترک صحنه می شوند: • تکانه های جدید برای سیاست خارجی پر انعطاف در سال های ۱۹۲ ـ ۱۹۶۳ از سوی شرودر ـ وزیر خارجه ـ اعمال می شوند. • آلمان دموکراتیک می بایستی از کشورهای سوسیالیستی دیگر ایزوله شود و زمینه برای اتحاد مجدد به سلیقه امپریالیسم آلمان آماده گردد. • طرح شرودر در سیاست خارجی رژیم ارهاردت به چراغ راهنمائی در سیاست خارجی او بدل شد و با تغییراتی در آن مورد حمایت جناح راست سوسیال ـ دموکراسی نیز قرار گرفت. • در حزب سوسیال ـ دموکرات آلمان سخن از آن در میان بود که «آنتی کمونیسم بی تمایز» دیگر با با توسعه فعلی امور سازگار نیست. • بنظر ویلی براندت، در کشورهای سوسیالیستی دیگر نیز قرار بود ـ مثل آلمان دموکراتیک ـ بکمک رویزیونیسم نفوذ ایدئولوژیکی کرد و سیستم جهانی سوسیالیسم را مثل خوره بتدریج خورد و پوک کرد و سرانجام به راه سرمایه داری برگرداند. • بنا بر دکترین هالشتاین ، می بایستی با این کشورها علاوه بر روابط اقتصادی و فرهنگی، روابط سیاسی و دیپلوماتیک نیز برقرار ساخت ولی تجدید نظر در مرزها را همچنان حفظ کرد. • همانطور که او در کتاب خود تحت عنوان «طرحی برای اروپا» مطرح می کند، نقشه های هژمونی رژیم آلمان غربی نخست باید در فرم همبود همکاری تحقق یابد و سرانجام به اتحاد سیاسی کشورهای اروپای غربی ـ که یک قدرت اتمی خواهد بود ـ منجر شود. • برای درک درست ماهیت و آماج سیاست آنتی کمونیستی شرقی «جدید» رژیم آلمان غربی باید طرح اشتراوس را با طرح ویلی براندت ادغام کرد. • این سیاست شرقی «جدید» بخش انتگراتیو (همپیوندساز) استراتژی تمام ارضی امپریالیسم بوده است. ارنست مایونیکا (۱۹۲۰ ـ ۱۹۹۷) از سیاستمداران آلمان، از اعضای حزب دموکرات ـ مسیحی آلمان حقوقدان و مؤلف کتاب سیاست خارجی آلمان امکانات و محدودیت های سیاست خارجی آلمان بن ـ پکن (روابط آلمان غربی با چین) • برای به زانو در آوردن کشورهای سوسیالیستی و نرم کردن آنها، ـ به قول تبلیغات امپریالیستی ـ برای «خالی کردن زیر پای آنها بلوک شرق»، تبلیغات آنتی کمونیستی ایده ها و تئوری های بیشماری در اختیار دارد که بنا بر شرایط مشخص در این و یا آن کشور و با توجه به خودویژگی های ملی و تفاوت منافع میان اقشار اجتماعی مختلف و غیره بطور تمایزمند و بر طبق آماج مورد نظر بکار می بندد. • تبلیغات آنتی کمونیستی ـ امروزه ـ علاوه بر تئوری های متنوع از قبیل «جامعه صنعتی مدرن»، «همگرائی» سرمایه داری و سوسیالیسم و غیره، علاقه شدیدی به تئوری های سوسیال ـ دموکراتیکی و رویزیونیستی دارد که از تزهای زیر تشکیل می شوند: ۱ • سوسیالیسم «دموکراتیک» ۲ • سوسیالیسم «طرفدار آزادی» ۳ • سوسیالیسم «انسانی» ۴ • سوسیالیسم «مسیحی» ۵ • «بیگانگی» انسان ها ۶ • «راه سوم» ۷ • «تعویضاتی» در مارکسیسم «مدرن» ۸ • نقش «رهبری» روشنفکران. • این تئوری ها به مذاق افراد وابسته به قشر روشنفکر بیشتر خوش می آیند و آسانتر از تئوری های بورژوائی درک و هضم می شوند. • هدف این است که در کشورهای سوسیالیستی ستون پنجم تشکیل شود و «پایگاه انقلاب» ، یعنی ضد انقلاب سوسیالیستی تدارک دیده شود. • منظور واقعی از سیاست «جدید» مربوط به شرق، سیاست «پل زدن»، یعنی آنتی کمونیسم مدرن همین است. • آنتی کمونیسم بسته به مکان و زمان ـ بطور پراگماتیستی ناب ـ کلیه عناصر ارتجاعی آموزش های فلسفی، اخلاقی، اقتصادی و تئولوژیکی ایدئولوژی بورژوائی را و کلیه وسایل و متدهای مناسب را بطور مستقیم، با توسل به زور، بطور مستور، بسته به منافع و آماج های امپریالیست ها در برهه زمانی معین بکار می برد. • آنتی کمونیسم در شرایط کنونی، تاکتیک پر انعطاف را ترجیح می دهد. آماج های آنتی کمونیسم از طریق سیاست «پل زدن» • آنتی کمونیسم با سیاست «پل زدن» قصد رسیدن به آماج های زیر را دارد: ۱ • رخنه در کشورهای سوسیالیستی. ۲ • ایزوله کردن آلمان دموکراتیک از اتحاد شوروی و متحدان دیگر. ۳ • از بین بردن قدرت کارگری ـ دهقانی در آلمان دموکراتیک و چپاول آن. ۴ • از بین بردن نظام سوسیالیستی در دولت های سوسیالیستی اروپای مرکزی و غربی. *****
با توجه به بزرگی خطر آنتی کمونیسم برای بشریت، افشا و سرکوب آن یکی از وظایف سیاسی و ایدئولوژیکی مقدم همه سوسیالیست ها و کمونیست ها و کلیه انسان هی دارای گرایشات هومانیستی و صلح جوئی است. • مراجعه کنید به رویزیونیسم. پایان |
کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد
stat code
stat code
۱۳۹۰ فروردین ۱۴, یکشنبه
[farsibooks] آنتی کمونیسم (کمونیسم ستیزی):ماتهویس کلاین
__._,_.___
This is a non-political list.
MARKETPLACE
.
__,_._,___
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی وبلاگ
-
▼
2011
(1107)
-
▼
آوریل
(210)
- persian electronic library مرجع جامع روشهای عبور ...
- [farsibooks] یک فایل صوتی بسیار آموزنده برای آنان ...
- Re: [farsibooks] WG: "به اسم کهريزک"
- Fw: Fw: Fw: Fw: [farsibooks] اگراتفاق نمي افتاد..
- Re: [farsibooks] معنای عشق
- Re: [farsibooks] اگراتفاق نمي افتاد..
- Re: [farsibooks] Fw: اگر قصد یک سفر مجانی دارید ث...
- Re: [farsibooks] اگراتفاق نمي افتاد..
- Re: [farsibooks] اگراتفاق نمي افتاد..
- Re: [farsibooks] اگراتفاق نمي افتاد..
- [farsibooks] بيشرمانه زيستن
- Re: [farsibooks] وقتی خامنه ای به دنیا آمد
- Re: [farsibooks] دلت شماره چنده؟
- Re: [farsibooks] جنبش عدم پرداخت قبض های گاز خانگی...
- Re: [farsibooks] عبادت بجز خدمت خلق نيست
- persian electronic library Women's Book
- [farsibooks] Women's Book [1 Attachment]
- [farsibooks] Tuesday 19 April 2011 Farvardin 30th ...
- [farsibooks] Fw: [BestIran] Tasaviri Didani Az Lon...
- Re: [farsibooks] *ادبستان کاوه* حالم بد است ای م...
- Re: [farsibooks] * پوست بدن يک نوزاد
- persian electronic library Persian vs. Farsi
- [farsibooks] Persian vs. Farsi [2 Attachments]
- Re: [farsibooks] * پوست بدن يک نوزاد
- [farsibooks] Monday 18 April 2011 Farvardin 29th 1...
- Re: [farsibooks] نسبت دینداران با علم
- Re: [farsibooks] نسبت دینداران با علم
- [farsibooks] Sunday 17 April 2011 Farvardin 28th 1...
- Re: [farsibooks] نامه ای به ملکه انگلستان
- [farsibooks] INSTITUTE OF ISLAMIC SCIENCES, TECHNO...
- Re: [farsibooks] Re: نوزاد رهبری موقع ختنه گفت: یا...
- Re: [farsibooks] * پوست بدن يک نوزاد
- [farsibooks] Re: نوزاد رهبری موقع ختنه گفت: یاحسین
- [farsibooks] ده مرجع برتر کتاب های فارسی رایانه یی
- Re: [farsibooks] بيتي زيبا از مولانا
- [farsibooks] Saturday 16 April 2011 Farvardin 27th...
- Fw: [farsibooks] Fw: [ . . . ::: Love 4 Eshgh ::: ...
- [farsibooks] Fw: [BestIran] Mashini az jense Tala
- [farsibooks] Friday 15 April 2011 Farvardin 26th 1...
- [farsibooks] پوست بدن يک نوزاد
- Re: [farsibooks] مجاهدین خلق
- Re: [farsibooks] مجاهدین خلق
- [farsibooks] Thursday 14 April 2011 Farvardin 25th...
- Re: [farsibooks] گنجی به روایت ویکی پدیا که اطلاعا...
- [farsibooks] سخنرانی انگلس در مراسم خاکسپاری کارل ...
- Re: [farsibooks] مجاهدین خلق
- Re: [farsibooks] مجاهدین خلق
- Re: [farsibooks] Ú¯ÙØ¬Û Ø¨Ù Ø±ÙاÛت ÙÛÚ©Û...
- Re: [farsibooks] گنجی به روایت ویکی پدیا که اطلاعا...
- [farsibooks] گنجی به روایت ویکی پدیا که اطلاعات " ...
- [farsibooks] مکتب ایرانی
- Re: [farsibooks] مجاهدین خلق
- Re: [farsibooks] مجاهدین خلق
- persian electronic library Sufism and Taoism کتاب ...
- [farsibooks] Sufism and Taoism کتاب "تصوّف ابن عرب...
- [farsibooks] Wednesday 13 April 2011 Farvardin 24t...
- Re: [farsibooks] Fw: مهندس واقعی
- [farsibooks] Fw: [Mahi_Siah_Kocholo] دختران جوان ح...
- Re: [farsibooks] ملکه تومروس
- Re: [farsibooks] دانلود کامل فیلم اخراجیهای 3
- Re: [farsibooks] ملکه تومروس
- [farsibooks] Tuesday 12 April 2011 Farvardin 23rd ...
- [farsibooks] Fw: مهندس واقعی
- Re: Fw: Fw: Fw: Fw: [farsibooks] Fw: [Sineh] -:|:-...
- [farsibooks] دلیل عقب ماندگی ؟
- Re: [farsibooks] دانلود کامل فیلم اخراجیهای 3
- Re: [farsibooks] دانلود کامل فیلم اخراجیهای 3
- [farsibooks] Fw: Fwd: Fw: چند توصيه روانشناسي
- Re: Fw: Fw: Fw: Fw: [farsibooks] Fw: [Sineh] -:|:-...
- Re: Fw: Fw: Fw: Fw: [farsibooks] Fw: [Sineh] -:|:-...
- [farsibooks] موزیک مبارزه / لذت ببرید
- [farsibooks] ترانه " نه خدا ، نه ارباب": گروه کانا...
- Re: Fw: Fw: Fw: Fw: [farsibooks] Fw: [Sineh] -:|:-...
- [farsibooks] Monday 11 April 2011 Farvardin 22nd 1...
- Re: Fw: Fw: Fw: Fw: [farsibooks] Fw: [Sineh] -:|:-...
- Re: [farsibooks] حلالِ مشکلات
- Fw: Fw: Fw: Fw: [farsibooks] Fw: [Sineh] -:|:- دلی...
- Fw: [farsibooks] Fw دلیل عقب ماندگی ؟
- Fw: Fw: Fw: Fw: [farsibooks] Fw: [Sineh] -:|:- دلی...
- Re: [farsibooks] Fw دلیل عقب ماندگی ؟
- Re: [farsibooks] Fw دلیل عقب ماندگی ؟
- [farsibooks] Fw: Fwd: Tasavir Ziba va ShegeftAngiz...
- [farsibooks] FW: سايتهاي مفيد - انگليسي
- [farsibooks] Fw: زیرنویس های خنده دار فارسی
- [farsibooks] Fw دلیل عقب ماندگی ؟
- Re: Fw: Fw: Fw: [farsibooks] Fw: [Sineh] -:|:- دلی...
- Re: Fw: Fw: Fw: [farsibooks] Fw: [Sineh] -:|:- دلی...
- [farsibooks] Sunday 10 April 2011 Farvardin 21st 1...
- Re: [farsibooks] Fw: قرعه کشی بلیط هواپیما
- [farsibooks] صحنه ای که بروسلی با دیدن اون خودکشی ...
- Re: Fw: Fw: Fw: [farsibooks] Fw: [Sineh] -:|:- دلی...
- [farsibooks] خفن ترین انشاء و خفن ترین نمره
- [farsibooks] صرفا جهت اطلاع
- [farsibooks] Fw: Fwd: *** Spring in Kurdestan - Ir...
- [farsibooks] Fw: قرعه کشی بلیط هواپیما
- Fw: [farsibooks] معنی عدالت در صدر اسلام!
- Re: Fw: Fw: Fw: [farsibooks] Fw: [Sineh] -:|:- دلی...
- [farsibooks] Ugrading from Girlfriend 7.0 to Wife 1.0
- [farsibooks] هشت ريشتر يعني چقدر؟
- Re: Fw: Fw: Fw: Fw: Fw: [farsibooks] معنی عدالت در...
-
▼
آوریل
(210)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر