روز جهانی مبارزه با اعدام 10 اکتبر است و نه 29 ژانویه!
در تاريخ ١١ ژانويه ٢۰١١ حزب کمونيست ايران٬ حزب کمونيست کارگرى ايران و مبارزان کمونيست طی فراخوانى روز ٢٩ ژانويه را روز جهانی مبارزه با اعدام و مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی اعلام کردند۰
از آنجایی که روز جهانی مبارزه با اعدام در سراسر دنیا 10 اکتبر است و تمامی انسان ها بدور از تعلق حزبی، قومی و ملیتی در این روز انزجار خود را از احکام اعدام اعلام میدارند، از این رو من این عمل 3 تشکل ( و تشکلات جانبی آنان) را بعنوان عملی خود مرکزبین، گروهگرا و ناسیونالیستی محکوم میکنم. جای بسیار تاسف است که حزب حکمتیست و افرادی شتابزده حمایت و پشتیبانی خود را از فراخوان حزب کمونیست کارگری، حزب کمونسیت و مبارزان کمونیست اعلام نمودند. آیا این اسفبار نیست که در نزد این فراخوان بنویسها یک نفر پیدا نشد که بگوید: خانمها وآقایان اشتباه میکنید، روز جهانی مبارزه با اعدام 10 اکتبرمیباشد (29 ژانویه، روز 10 اکتبر است) و ما به مناسبت این روز، دو ماه پیش یعنی 10 اکتبر سال 2010 اعلامیه ویژه صادر کردیم و در انترناسیونال شماره 370 نیز دوباره درج شد؛ نکنید این کار را که بی اعتبار میشویم.
براى اطلاع خوانندگان بايد گفت که اين 3 تشکل از طريق سازمان کارگران و زحمتکشان کردستان (کومه له) در قالب حزب کمونيست ايران هويت يافتند۰ بعد ازچندی منصور حکمت به دلایلی از این حزب جدا شد و حزبی درست کرد بنام حزب کمونیست کارگری و صدارت آنرا بعهده گرفت. پس از مرگ صدر منصور حکمت بین دو تن از معاون های او کورش مدرسی و حمید تقوایی بر سر رهبری حزب اختلاف افتاد و هیچ یک از طرفین به نفع دیگری کوتاه نیآمد. در نتیجه بین این دو نفر انشعاب شد، صدر حمید تقوایی در حزب کمونیست کارگری و صدر کورش مدرسی در حزب کمونیست کارگری حکمتیست.
آذر ماجدی و علی جوادی، دو تندیگر از اعضاء این حزب به حق گفتند؛ چرا ما نه؟ ما چه از این دو نفر کم داریم؟ سپس حزبی درست کردند به نام حزب اتحاد کمونیسم کارگری ( نمی دانم چرا این حزب را در برگذاری اکسیون 29 ژانویه به بازی نگرفتند). انشعاب بعدی در بخش حکمتیست حزب کمونیست کارگری اتفاق افتاد و منشعبین خود را مبارزان کمونیست نامیدند. این بررسی بسیار کوتاه که خیلی از جدایی های دیگر این حزب را مدنظر نداده است از آن جهت ضروریست که خوانندگان آگاه شوند این فراخوان ها به اکسیون 29 ژانویه در واقع فراخوان 5 جناح یک حزب است و نه فراخوان احزاب و تشکلات گوناگون "مخالف جمهوری اسلامی". این اتحاد عمل 5 جناح یک حزب در بر پایی یک اکسیون بسیار مثبت است و من میدانم که باز تکرار خواهد گردید، چون تنها نیروهای چپ توان براندازی نظام سرمایه داری را دارند و نه پسر شاه، احزاب سلطنت طلب و جریانات سبز. این اتحاد عمل شاید نشانی از آن است که سر آقای تقوایی به سنگ خورده و او دست از اتحاد عمل با نیروهای دسته راستی برداشته است، حتی اگر جفای دسته راستی ها نسبت به تقوایی باعث آن گردیده باشد. شاید، از آن جهت که باید صبر کرد و دید، آیا آقای تقوایی باز از در پشت با سلطنت طلبان و سبزها دست در دست وارد میدان میشود و یا او فقط چراغ راهنما را برای دل خوشی اعضاء حزب به چپ زده است. بهوش باشیم و چشمانمان را باز کنیم و خوب تماشا کنیم، به راست یا به چپ حرکت خواهند کرد.
تا به اینجا در یک دید سطحی همه چیز عادی و بسیار خوب است. اما با خواندن دقیق فراخوانهای 29 ژانویه متوجه می شویم که در فراخون ها مهندسی امضاء صورت گرفته است. این حزب 4 جناحه برای این که در نظر افکار عمومی زیاد بنظر آیند و از این طریق افراد، احزاب، سازمانها و تشکلات "مخالف جمهوری اسلامی" را به زیر چتر حزب به کشند، افراد، نهادها و انجمن های حزبشان هر يک با شناسنامه های گوناگون چند بار فراخوان صادر کرده اند و یا فراخوان امضاء کرده اند تا شلوغ شود و جهانی بنظر آیند.
دومین مهندسی در فراخوان 29 ژانویه، روز جهانی مبارزه با اعدام که از جانب حزب کمونیست کارگری به مردم جهان دیکته شده است، تاریخ صدور فراخوان ها و روز برگذاری اکسیون است. هر 3 جناح حزب کمونیست کارگری بدون انکه باهم از قبل تبانی کرده باشند، به هم چشمک زده باشند، یا جلسات مشترک پنهانی برگذار کرده باشند، یا گفتگويی با هم داشته باشند و یا قصد حذف دیگر تشکلات "مخالف جمهورى اسلامى" را داشته باشند، تصادفا هر جناح بدون اطلاع از دیگری در تاریخ 01.11. 2011 فراخوانی با متن تصادفاً تقربیاً یکسان مینویسند و از مردم واحزاب "مخالف" رژیم جمهوری اسلامی می خواهند که در اکسیون تصادفاً روز 29 ژانویه شرکت کنند. به عبارت دیگر این 3 تشکل تصمیم را بدون شرکت "مخالفان جمهوری اسلامی" گرفتند و حالا دیگر مخالفان جمهوری اسلامی باید از تصمیم آنان اطاعت کنند و دنبال ليدر براه افتند۰ از بالای سر مردم برای مردم تصمیم میگیرند.
سومین مهندسی این 3 تشکل در هاله نور قرار دادن بانیان اکسیون جهانی مبارزه با اعدام 29 ژانویه است. آنچنان جمله بندی کرده اند که آدم فکر می کند، از ما بهتران در حق ما "مخالفان جمهوری اسلامی" لطف کرده ان و روز بین المللی مخالفت با اعدام که 10 اکتبر است را به روز 29 ژانویهتغییر داده اند.
خانم مینا احدی، یکی از اعضاء حزب کمونیست کارگری در فراخوانی که صادر کرده است، مینویسد:
" ٢٩ ژانویه از سوی نهادهای متعددی روز اعتراض جهانی علیه اعدامها و روز دفاع از زندانیان سیاسی اعلام شده است۰"
حال سئوال اين است٬ نهادهای متعدد کيستند که به خود اجازه داده اند براى ما "مخالفين جمهورى اسلامى" روز ٢٩ ژانويه را روز اعتراض جهانى تعيين کنند؟
من دولت تعيين ميکنم۰ من توى دهان اين دولت ميزنم۰ من روزنامه آيندگان نمى خوانم۰ جمهورى دموکراتيک غربيه۰ من اسلام مى خواهم۰ زنان بايد حجاب داشته باشند۰
آيا اين فرمايشات برايتان آشنا نيست؟ شما٬ خانم احدى بهتر است براى خودتان تصميم بگيريد و نه براى مردم!
حزب کمونيست کارگرى که خانم مينا احدى نيز عضو آن ميباشد٬ در فراخوان خود مينويسد:
"روز ٢٩ ژانویه قرار است از طرف سازمانها، نهادها و مخالفین جمهوری اسلامی، علیه اعدام و در دفاع از زندانیان سیاسی، در کشورهای مختلف تظاهرات شود."
دراين فراخوان براى اين که داستان جلوه بزرگى به خود گيرد و زياد به نظر آيد٬ سازمانها و مخالفين جمهورى اسلامى به ليست نهادهاى متعدد اضافه شده است و باز سئوال مطرح ميشود٬ اين سازمانها و مخالفين جمهورى اسلامى کيستند؟ چرا چهره خود را پشت سازمانها و مخالفين جمهورى اسلامى پنهان ميکنند؟ آيا باز همه با هم٬ وحدت کلمه؟
حال به بينيم جناح ديگر حزب کمونيست کارگرى٬ يعنى مبارزان کمونيست که نسان نودينيان عضو آن ميباشد٬ چه ميگويند:
"٢٩ژانویه روز اعتراض به اعدام و علیه اعدام هاییاست که در چند ماه گذشته رو به فزونی گذاشته و این روز، روز دفاع از آزادیزندانیان سیاسی میباشد که از طرف سازمان و احزاب و شخصیتهای سیاسی ـ مدنی واجتماعی اعلام شده است."
خوب٬ در اين فراخوان تعداد موجودات نامرئى بيشتر ميشوند: احزاب و شخصیتهای سیاسی ـ مدنی واجتماعی۰ آيا مردم ايران نبايد بدانند٬ نام اين احزاب و شخصیتهای سیاسی ـ مدنی واجتماعی چيست؟ از کدام کشور هستند؟ از کى شخصيت شده اند؟ تا کنون چه دست آوردى داشته اند؟ به چه دليل خود را شخصيت مینامند؟ آيا سرنوشت ما را بايد شخصيت ها تعيين کنند؟ آن هم از مدل مدنى (مدنى به زبان فرانسوى ميشود بورژوايى)! صداى آشناى حزب توده و اکثريت ميايد!
"تشکیلات خارج از کشور حزب کمونیست ایران، همگام با سایر نهادها، کمیته ها، سازمان ها و احزاب کمونیست و انقلابی، خود را در آکسیون های اعتراضی که قرار است روز شنبه ٢٩ ژانویه در مراکز شهرهای بزرگ و یا در مقابل سفارت خانه ها و کونسولگری های رژیم اسلامی برگزارشود، شریک و سهیم میداند."
در اينجا رفقاى حزب کمونیست ایران به ليست نامرئى ها، عبارت کمیته ها٬ احزاب کمونیست و انقلابی را اضافه مى کنند٬ بدون آنکه مشخصا نام آن احزاب را بنويسند۰ نيروهاى چپ هميشه واضح٬ روشن و شفاف نام دوستان و دشمنان مردم را مينويسند و از مبهم گويى حذر ميکنند۰اين را نيز بگويم که فراخوان اين حزب تنها فراخوانى است که از موضع چپ نوشته شده است۰ اما با موجى همراه شده است که هدف آن "آشتی ملی با ارتجاع مغلوب"، همه با هم، وحدت کلمه و مطرح کردن خود به هرقیمت است.
"زمان یک حرکت وسیع اعتراضی و همآهنگ فرا رسیده است. در همین راستا سازمانها و احزاب و نهادهای مخالف زندان و شکنجه و اعدام علیه این احکام قرون وسطایی در روز 29 ژانویه بعنوان روز جهانی دفاع از زندانیان سیاسی و مبارزه علیه اعدام در ایران، بمیدان میآیند"
در اینجا رفقای حزب حکمتیست نیز بدون آنکه از صحت و صقم داستان خبر داشته باشند در دام حزب کمونیست کارگری میافتند و خبر از فرا رسیدن حرکت وسیع اعتراضی هماهنگ سازمان ها، احزاب و نهادهای مخالف زندان و شکنجه را میدهند بدون آنکه بتواند نام دو حزب و یا سازمانی را که میخواهند حرکت هماهنگ بکنند و مبتکر این روز هستند را نام ببرد. همانطور که میبینید تا اینجا بالاخره معلوم نشد، چه شخصی یا حزبی روز 29 ژانویه را روز جهانی مبارزه با اعدام اعلام کرد. به جستجوی خود ادامه میدهیم و ببینیم آقای حسن ماسالی از شخصیت های فراخوان دهنده 29 ژانویه چه مینویسد:
"همانطور که اطلاع دارید تعداد کثیری از فرهیختگان، نویسندگان و کوشندگان حقوق بشر، با گوناگونی اندیشه، همبستگی خود را با مبارزات مردم ایران اعلام کرده اند و در این شرایط بحرانی، خواستار اتحاد عمل بر ای تحقق مبانی انسانی و حقوق بشر در ایران شده اند،"
داستان پیچیده شد، آخر معلوم نشد این از ما به بهتران چه کسانی هستنند؟ یکی میگوید پیشنهاد دهنده، تصمیم گیرنده و انتخاب کننده این روز نهادهای بین المللی هستند، دیگری میگوید نه بابا احزاب و سازمانها هستند، نفر بعدی مینویسد که کمیته ها و احزاب کمونیستی هستند، مادر عروس میگوید شخصیتهای سیاسی ـ مدنی واجتماعی هستند و حسن آقا مینویسد، آنها فرهیختگان، نویسندگان و کوشندگان حقوق بشرهستند. بله همه حق دارند، چون هر یک از آنها از حدس خود حرکت کرده است. واقعیت این است که چنین نهاد، سازمان، احزاب و شخصیت های بین المللی وجود ندارد و این تنها اختراع حزب کمونیست کارگری است، که با جمله بندی نامفهوم که هر کس از آن برداشت و حدس دیگری داشته باشد، با جوء سازی فراخوان نویسان خودی و باران امضاء های خودی این توهم را برای افکار عمومی بوجود آورده که گویا سازمان ملل متحد، سازمان عفو بین الملل و ... روز 29 ژانویه را، روز جهانی مبارزه با اعدام اعلام کرده اند و این احزاب نیز از آن حمایت میکنند. آنطور که از ظواهر امر برمی آید، حزب کمونیست کارگری توانست با این روش حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری حکمتیست، سبزهای سکولار و حسن ماسالی را به زیر چتر خود بکشاندن.
جالب اینجاست که نه حزب کمونیست ایران، نه حزب کمونیست کارگری حکمتیست، نه سبزهای سکولار و نه آقای حسن ماسالی میدانند که روز جهانی مبارزه با اعدام وجود دارد و نیازی به اختراع مجدد آن نیست. آیا این اسفبار نیست که در نزد این فراخوان بنویسها یک آدم پیدا نشد که بگوید: خانمها وآقایان اشتباه میکنید، ما بمناسبت این روز دو ماه پیش اعلامیه ویژه صادر کردیم. حال میرسم به مهندسی دیگری از حزب کمونیست کارگری ایران:
مهندسی سوم، تقلب در روز جهانی مبارزه با اعدام است. این روز در سراسر جهان روز 10 اکتبر میباشد. حزب کمونيست کارگرى بدون آوردن دليل و استدلال اين روز را به ٢٩ ژانويه تغيير داده است۰ اينجا اين سئوال مطرح ميشود٬ چرا ٢٨ ژانويه٬ يا ٣۰ ژانويه و يا ١۰ اکتبر نه؟ آیا حزب کمونیست کارگری خبر از وجود روز جهانی مبارزه با اعدام را ندارد؟ و يا نه٬ اين حزب طبق سنت اش اينجا هم از مردم جهان انشعاب٬ انشعاب و انشعاب ميکند؟ آیا اهداف دیگری پشت این مهندسی پنهان است؟ در آیند خواهیم دید!
سرنگون باد رژيم سرمايه دارى جمهورى اسلامى
بر قرار باد حکومت شورایی کارگران
پرویز احمدزاده
25.1.2011
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر