کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۹ اسفند ۲۵, چهارشنبه

[farsibooks] Tuesday 15 March 2011 Esfand 24th 1389, Fwd: Best of Balatarin for 03/16/2011

 


http://us1.campaign-archive2.com/?u=7fdb14e291091d23007369520&id=13968b04f9&e=457d8de126

---------- Forwarded message ----------
From: Balatarin
Date: 2011/3/16
Subject: Best of Balatarin for 03/16/2011


Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




آهای دیکتاتور! می شنوی؟ اینها صدای اعتراض ملت ایران است. هر صدای انفجاری جواب فتوای تو درباره چهارشنبه سوری است. هر صدا بغض فرو خورده این خلق است که یک روز دیر یا زود بالاخره دامن تو را میگیرد. صدای مردمی است که پس از نزدیک به 2 سال هنوز میگویند ایستاده ایم و پیوسته این راه را ادامه میدهیم و در این راه مایوس نخواهیم شد
با ۲۳۷ امتیاز و ۱۷ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


در این فیلم زنی از اهالی آن سوی ارس می گوید اگر ایران مرزهای خود را به روی ما ببندد از گرسنگی خواهیم مرد. در حالی که پانترکان دم از آذربایجان بزرگ زیر درفش باکو میزنند و شاه سلطان علی اف (رییس جمهور موروثی) خود را رهبر همه آذری های جهان معرفی می کند، مردم آران (جمهوری آذربایجان) برای تامین مایحتاج اولیه زندگی مانند خوراک به مرزهای ایران می آیند. مردم آران هموطنان دیروز و همسایگان امروز ما هستند. حساب آنها از علی اف و اندک پانترکان آذری جداست. مرزهای ایران همیشه باید به روی آنها باز بماند.
با ۲۳۵ امتیاز و ۱۳۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


سومین پلاکارد دیکتاتور به پایان سلام کن. چهارشنبه سوری ۸۹ اتوبان مدرس
با ۱۸۶ امتیاز و ۲۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


دقیقیه پیش ماشین نیروی انتظامی توسط چند موتور سوار آتش زده شد مردم هم به هیجان بیشتری آمدند و شعار مرگ بر دیکتاتور گفتند مرگ بر دیکتاتور
با ۱۴۵ امتیاز و ۳۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


پدر محمد مختاری خواهان معرفی قاتل فرزندش شد و گفت او از ناحیه پیشانی مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود. محمد مختاری، ۲۲ ساله و دانشجوی مهندسی معدن دانشگاه آزاد شاهرود روز ۲۵ بهمن و در جریان اعتراضات مردمی، بر اثر اصابت گلوله جان باخت. او در آخرین استتس در صفحه فیس بوک شخصی خود نوشته بود: خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته‌ام! عکس پروفایل او نیز در فیس بوک، فراخوان راهپیمایی ۲۵ بهمن بود. نزدیکانش می‌گویند او یک معترض بوده است و عکس‌های منتشر شده از او نشان می‌دهد که دستبند سبز بر دست دارد. با این حال پیکر اینجانباخته ۲۵ بهمن، روز ۲۷ اسفند بر دستان لباس شخصی‌ها و نیروهای امنیتی تشییع شد. مصاحبه اسماعیل مختاری، پدر محمد مختاری را در ذیل بخوانید. آقای مختاری فرزند شما یک معترض بود؟ ممکن است ابتدا درباره محمد بفرمایید؟ محمد مثل جوان‌های دیگر بود، فکرش آزاد بود و دانشجوی سال آخر مهندسی معدن بود. در این جریاناتی که پیش آمده و دو دستگی‌هایی که شده بود محمد طرفدار سبز‌ها بود. یکسال و نیم بیشتر بود که طرفدار سبز‌ها بود و دستبند سبزی به دستش بسته بود. دستبندی که هیچ وقت از دستش باز نمی‌کرد اما روز ۲۵ بهمن این دستبند را باز کرد و به دستگیره در بست و رفت. الان هم این دستبند به دستگیره در است. او در یک خانواده مذهبی بزرگ شده بود، نماز می‌خواند، روزه می‌گرفت، شب‌های احیا می‌آمد تهران پیش ما. گاهی می‌گفتم بابا سحری نخورده‌ای روزه‌ات را بشکن، اما می‌گفت نه. هر سال می‌رفت تکیه خیابان مهر و محرم‌ها همیشه در این تکیه زنجیر می‌زد؛ پارسال هم علمدار بود... در عین حال مدرن بود، فوتبال بازی می‌کرد، تفریحاتش را داشت و رفیق دوست بود. خیلی از رفقایش را تازه من شناخته‌ام بعد از اینکه محمد رفت. عکس‌ها و فیلم‌های محمد را منتشر کردند و کلیپ‌ها و عکس‌های او را برای ما آوردند. البته اینکه گفتم محمد مذهبی بود توضیح بدهم که ما دو نوع مذهبی داریم یک طیفی بعد از انقلاب مذهبی شده‌اند و طیفی هم از قبل از انقلاب مذهبی بوده‌اند؛ خانواده ما هم از قبل از انقلاب مذهبی بودند. من ۴ پسر داشتم و سعی می‌کردم به ان‌ها و همچنین دخترم برسم تاجایی که می‌توانند درس بخوانند همیشه می‌گفتم هر چه باشد من تامین می‌کنم حتی اگر شده خانه را بفروشم می‌کنم اما شما باید درس بخوانید محمد هم درس می‌خواند........... محمد در آخرین استتس خود در فیس بوک نوشته «: خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته‌ام!» آیا او یا شما فکر می‌کردید ممکن است چنین اتفاقی بیفتد؟ من فکر می‌کنم به خود محمد الهام شده بود؛ یک چیزی الهام شده بود چون دو سه مساله برای ما مبهم است. همین چیزی که در فیس بوک نوشته بود. یا شوخی‌ای که‌‌ همان روز موقع ناهار با خواهرش می‌کرد. محمد به خواهرش گفته بود که این ناهار آخر است. از طرفی محمد تمام این یک سال و نیم ـ– دو سال اصلا مچ بند سبزش را از دست باز نمی‌کرد. به او می‌گفتم مراقب باش مشکلی پیش نیاید می‌گفت در امتحان هم آستین‌ام را بالا می‌زنم که خوب مچ بند سبزم را ببینند. اما روز ۲۵ بهمن باز کرد به دستگیره در بست و رفت. این‌ها را که کنار هم می‌گذارم انگار به او الهام شده بود. من هم آن روز می‌دانستم که محمد رفته خیلی نگران بودم از سرکار به خانه که رسیدم مدام راه می‌رفتم از نگرانی و... اما اصلا فکر هم نمی‌کردم چنین شود....... شما چگونه از شهادت فرزندتان خبردار شدید؟ یک نفر زنگ زد گفت پسرتان بیمارستان مصطفی خمینی است و سنگ به سر او خورده و پانسمان کرده‌اند. خودمان را رساندیم و متوجه شدیم که جریان چیز دیگری است. گفتند باید جراحی شود و جلو خونریزی را بگیریم و ببینیم چقدر آسییب دیده. گفتند ۵ ساعتی طول می‌کشد اما یک ساعت هم نشد او را به آی سی یو بردند. دست به پا‌هایش کشیدم پا‌هایش سرد بود نفس نمی‌کشید شلنگ اکسیژن هم از دهانش جدا شده بود. با این حال شب در آی سی یو بود و صبح رفتیم گفتند ساعت ۶ و نیم صبح فوت کرده. گلوله به کدام ناحیه اصابت کرده بود؟ تیر به پیشانی محمد خورده و بیرون نیامده بود؛ یعنی توی سرش گیر کرده بود. دقیقا به پیشانی،‌‌ همان وسط خورده بود. بعد از شستن پیکر محمد، صورتش را باز کردیم و جای گلوله را بوسیدم و.... پیکر محمد را چگونه تحویل گرفتید؟ در بیمارستان به ما تحویل ندادند گفتند باید کارهای قانونی‌اش انجام و پرونده تشکیل شود. رفتیم کلانتری و پرونده تشکیل دادیم روز بعد تشییع کردیم. شما در تشییع پیکر محمد حضور داشتید؟ گزارش‌ها و عکس‌هایی که منتشر شد نشان می‌داد که تشییع توسط نیروهای بسیجی صورت گرفته. صبح آمدند هماهنگ کردند و قرار بود ساعت ۱۰ و نیم تحویل دهند که تشییع کنیم؛ پسرم رفت تحویل بگیرد اما ساعت ۲ و نیم آمدند. گفتیم از حیاط خانه بلند کنیم تا مسجد ببریم و سوار آمبولانس کنیم. ما هنوز توی حیاط بودیم که جنازه را بردند. من بعد عکس‌ها را که نگاه می‌کردم دیدم از دوستان و آشنایان ما کسی زیر تابوت نبوده. یعنی تشییع را خودشان کردند و ما هم پشت سر بودیم. من دم در بودم که رسیده بودند جلو مسجد. آنجا هم ایستادند و شعار دادند و سینه زدند و فیلمبرداری کردند که من خیلی ناراحت شدم. ساعت ۵ و نیم هم گفتند برویم بهشت زهرا. گفتم بهشت زهرا که ساعت ۳ می‌بندد گفتند باز است. محمد در کدام قطعه به خاک سپرده شده؟ آیا خود شما محل تدفین را انتخاب کردید؟ در قطعه ۲۴۹، ردیف ۸۳، قبر ۶ به خاک سپردیم. در قبری دو طبقه که زیرش دوست محمد است و رویش خود او. برای خودمان هم عجیب است که چطور این قسمت شد. محمد دوستی به نام روزبه داشت که خیلی با هم رفیق بودند، همیشه با هم بودند در شاهرود با هم درس می‌خواندند سه سال پیش تصمیم می‌گیرند با هم به تهران بیایند. پدر و مادر روزبه مسافرت قبرس رفته بودند. پنج شنبه بعد از ظهر قرار می‌شود روزبه و محمد راه بیفتند اما محمد می‌گوید روز بعد می‌آید. روزبه راه می‌افتد به سمت خانه‌اش در تهران. روز بعد که محمد آمد نگران بود می‌گفت روزبه تماس نگرفته. کمی خوابید و دوباره بلند شد و رفت خانه او. کفش‌های روزبه را پشت در می‌بیند اما در را کسی باز نمی‌کند. در را می‌شکنند و می‌بینند روزبه روی تخت افتاده و کف کرده، گاز باز مانده بوده. محمد خیلی اذیت شد اصلا باور نمی‌کرد وقتی روزبه را دفن می‌کردند همین که سنگ لحد را گذاشتند محمد رفت توی قبر خوابید گفت خاک را روی من هم بریزید. از انجا او را در آوردیم و با او کلی حرف زدیم که قسمت روزبه این بوده و.... تا الان که خود محمد اینطور شد. موقع تشییع اصلا به ما نگفته بودند کجا می‌خواهند دفن کنند. پدر روزبه آمد گفت آن قبر را دو طبقه خریده بودم و محمد هم باید برود‌‌ همان جا. هماهنگ کردیم و محمد من هم صاف رفت همانجا که یک بار روی سنگ لحدش خوابیده بود. پایین روزبه است و بالا محمد. حتی فکر هم نمی‌کردیم قبری که روزی محمد از آن عکس گرفته بود روزی خود محمد برود داخل آن و بشود خانه‌اش.......... در برگه پزشکی قانون علت فوت محمد را چی نوشته‌اند؟ اصابت گلوله به سر شما تا جایی که می‌دانم مراسمی برای شب هفت محمد نگرفتید؛ دلیل خاصی داشت؟ ما اعلام کرده بودیم مراسم سوم را در مسجد نبی می‌گیریم و شب ۷ را در خانه. گفتند مسجد نبی جا ندارد. گفتیم خانه می‌گیریم. بعد جریان یک اسفند شروع شد و ما هم مراسم نگرفتیم شب ۷ رفتیم بهشت زهرا با فامیل و آشنایان. مراسم چهلم هم ۶ فروردین است و ما ۵ فروردین که جمعه است سر خاک محمد می‌رویم و‌‌ همان جا چهلم را می‌گیریم. شما شکایتی در این زمینه نکرده‌اید؟ منظورم برای شناسایی قاتل محمد است. روز اول گفتند شکایتی دارید؟ گفتم از کی شکایت کنم؟ اما الان شکایت نامه نوشته‌ام و پی گیری خواهم کرد. باید قاتل را معرفی کنند تا دل مادرش آرام شود، دل ما آرام بگیرد. می‌گویند منافقین کشته‌اند؛ خب معرفی کنند. بچه من نزدیک دو متر قدش بود از روبرو زده بودند مستقیم توی پیشانی. هرکسی که کشته معرفی کنند.... ممکن است بپرسم اکنون مادر محمد چه وضعیتی دارد؟ سایر اعضای خانواده همین طور. هرگز فکر می‌کردید که محمد به تظاهرات می‌رود و ممکن است...... هیچ کسی باور ندارد من الان هم باور ندارم فکر می‌کنم محمد، شاهرود است ترم آخر بود و ۴ سال بود می‌رفت و می‌آمد. الان هم فکر می‌کنم محمد آنجاست. اکثرا ساعت یازده و نیم می‌رسید. چند شب پیش ساعت حدود یازده و نیم زنگ خورد یکهو مادرش گفت محمد آمد...... باورمان نمی‌شود جوان سالم و ورزشکاری بود فوتبال بازی می‌کرد.... همیشه ترس این را داشتم که رفته شهرستان تنهاست گیر رفقای ناباب نیفتد، هیچ وقت فکر این را نمی‌کردم که اینگونه... نمی‌دانم چطور شد. الان عکسش روی مانیتور کامپیو‌تر، روبروی من است دستانش را باز کرده، حالتی که می‌خواهد کسی را بغل کند دست چپش هم سبز بسته........ مادرش خیلی بی‌قرار است مدام فیلم‌ها و عکس‌های محمد را نگاه می‌کند هر روز این فیلم‌ها و عکس‌ها را می‌بیند و.... هیچ یک از اعضای خانواده باور نداریم منتظریم که بیاید... اما محمد با یک اعتقادی رفت او در فیس بوک خود همه چیز را نوشته بود و پسوردش را هم با خود برد.......
با ۱۳۰ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


تهرانپارس امشب به منطقه ی جنگی تبدیل شده..ماموران جرات نزدیک شدن ندارند..فیلم خود گویاست تهرانپارس 24 اسفند چهارشنبه سوری
با ۱۲۹ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


علی خامنه‌ای مراسم چهارشنبه سوری را مراسمی بدون مبنای شرعی خواند و بر لزوم اجتناب از آن تاکید کرد. منبع: سایت جرس – ۲۳ اسفند ۱۳۸۸// مكارم شيرازی در پاسخ به استفتاء شنوندگان برنامه زمزم احكام راديو معارف، اعمالي كه در چهارشنبه سوري انجام مي گيرد، را حرام دانست. به نقل از سایت تابناک - ۲۱ اسفند ۱۳۸۹ // مرتضی مطهری چهارشنبه سوری را از آن «احمق‌ها» می‌دانست. به نقل از ویکیپدیای فارسی *** آقایان، آیین‌ای را تقبیح کرده‌اند که به قدمت تاریخ ایران توسط ایرانیان بزرگ داشته شده است و همه یا شنیده‌ایم و یا شاهد بوده‌ایم که طی ۳۲ سال گذشته هیچیک از مراسم دینی وعزای مذهبی نیز در میزان شادی مردم برای گرامیداشت مقدم بهار و جشن نوپوشی طبیعت، در چنین روزی، اثری نداشته است! اگرچه اجرای هر چه با شکوه‌ترآن طی سالهای بعد از انقلاب به نوعی دهن‌کجی مردم به اصرار حکومتیان در مخدوش کردن آن و زدودنش از تقویم بوده است، اما چهار‌شنبه‌سوری امسال تفاوت برجسته‌ای با سالهای پیشین دارد و آن درهمزمانی این آیین ملی است با استمراراعتراضات ملت نسبت به حکومت، حکومتی که طی دو سال گذشته بویژه یکماه اخیر بگونه‌ای نخواسته است، «نه» بزرگ ملت را به زمامداران حکومت بویژه راس همه آنها یعنی علی خامنه‌ای، ببیند و بشنود وهمواره سعی کرده است بگونه‌ای با دروغ پردازی و مغلطه پراکنی جلوه این اعتراضات را کمرنگ بنماید، اما امشب شبی نیست که آنها بتوانند خود را به نشنیدن بزنند، چرا که صدای شکستن استخوان‌هایشان درپایکوبی استوارانه پیر و جوان و زن و مرد، گوش فلک را کر خواهد کرد! با وجود تنگدستی و سفره‌های خالی ملت به لحاظ چپاول ثروت مردم توسط زمامداران و ضعف و بیسوادی مدیران اجرایی کشور از یکسو و به‌رغم سوگوار بودن هموطنان‌مان در از دست دادن بهترین جوانان وطن در مبارزه با رژیم اهریمنی جمهوری اسلامی و همچنین دوری مبارزان در بند و زندانی از خانواده‌هایشان در شبهای پایانی سال، اما ما ملت سلحشورانه راه آزادی‌خواهی را همچنان ادامه می‌دهیم. امشب با تسخیر خیابان‌ها و محله‌ها توسط مردم، معلوم می‌شود که قدرت ملت در اعتراض به خودکامه و خودکامگی چه میزان است! امشب شبی است که میزان اثر فتوای مجتهد و مرجع خودخوانده علی خامنه‌ای و سایر مراجعی که مراسم ملی مردم را به سخره می‌گیرند، در نهی مردم از برگزاری شب چهار‌شنبه‌سوری، برای همگان روشن و مشخص خواهد شد! آری امشب شفاف‌ترازدیگر شبها، می‌شود فهمید که فارغ از هر نوع دین و مذهب و حکومتی که داریم، چه اندازه ایرانی‌ایم و در چه ابعادی آیین ملی کشورمان را پاس می‌داریم: با فتوا یا بدون فتوا!
با ۱۲۴ امتیاز و ۱۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


همزمان با شب چهارشنبه آخر سال، طی اطلاعیه‌ای از سوی نیروی انتظامی استان قم از مغازه‌داران مناطق مرکزی و پر تردد شهر خواسته شده تا محل کسب خود را تعطیل کند. این اطلاعیه تقریبا به تمامی مغازه‌دارانی که مغازه آن‌ها در خیابان‌های شلوغ و پرتردد و مراکز خرید شهر می‌باشد، ارسال شده است. در این اطلاعیه آمده است: "به کلیه کسبه محترم ابلاغ می‌گردد در ساعت 16 مورخ بیست و چهارم اسفندماه نسبت به تعطیلی مغازه خود اقدام نمایند، در غیر این صورت وفق مقررات برخورد و نسبت به پلمپ مغازه اقدام خواهد شد". در این رابطه مدیر نظارت بر اماکن عمومی فرماندهی نیروی انتظامی استان قم بیان داشت: این اطلاعیه در اکثر نقاط پرتردد و شلوغ به خصوص مراکز خرید شهر مانند خیابان شهید بهشتی، صفائیه، زنبیل آباد، میادین اصلی شهر و... توزیع شده است. سرهنگ ورمرزیار در خصوص اینکه این کار در روند کسب و کار مغازه داران خلل وارد می‌کند و اینکه چه کسی خسارت ناشی از این تعطیلی را برای آنان جبران می‌کند، گفت: این کار برای امنیت بیشتر خود مغازه داران نیز هست و خسارت یک شب عدم کسب و کاری که آنان متحمل می‌شوند بسیار کمتر از این است که به خود آن‌ها صدمه جانی و یا به اموال‌شان نقصانی وارد شود. وی در پایان خاطرنشان کرد: از مغازه داران درخواست می‌شود که در این خصوص ‌‌نهایت همکاری را داشته باشند و والدین نیز دو ساعت زود‌تر از هر روز، کار بیرون را‌‌ رها کنند و به منازل بروند تا بتوانند کنترل بیشتری بر فرزندان خود داشته باشند تا همه شب عید و ایام تعطیل بهتری را تجربه کنیم.
با ۱۲۴ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


گاردین همچنین در ادامه گزارش خواندنی خود نوشت:«برخی نیز به گاردین گفتند آنها (کودکان 12 ساله) با وعده چلوکباب، یکی از غذاهای ملی ایران(!) جذب شده اند».
با ۱۲۴ امتیاز و ۲۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


با وجود اینکه طبق اعلام فعالین قرار است با تاریک شدن هوا مراسم چهارشنبه سوری برگزار شود اما از همین حالا صدای انواع و اقسام مواد محترقه و نارنجک....
با ۱۱۶ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


سازمان ملل متحد در گزارش حقوق بشر خود گفته است ایران اعدام قاچاقچیان مواد مخدر، زندانیان سیاسی و بزهکاران و نیز سرکوب مخالفان را افزایش داده است. بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد در این گزارش که روز دوشنبه منتشر شد، همچنین نسبت به سنگسار کردن، قطع اعضای بدن و ادامه صدور حکم سنگسار برای مردان و زنانی که متهم به زنا هستند ابراز نگرانی کرده است. این گزارش می افزاید خبرنگاران، وبلاگ نویس ها و وکلا دستگیر شده اند، امکان ادامه کار ندارند و گزارش های زیادی درباره شکنجه و محاکمات غیرعادلانه منتشر شده است. آقای بان از ایران خواسته است به گزارشگران ویژه سازمان ملل متحد اجازه دهد به ایران سفر و اوضاع را بررسی کنند. وی افزود از سال 2005 تاکنون با وجود درخواستهای مکرری که انجام شده، تهران اجازه ورود کارشناسان این سازمان را نداده است. این گزارش 18 صفحه ای می افزاید: "دبیر کل عمیقا نگران گزارش هایی است که درباره افزایش اعدامها، قطع اعضای بدن، دستگیری و حبس های خودسرانه و محاکمات غیرعادلانه و شکنجه های احتمالی و بدرفتاری با فعالان حقوق بشر، وکلا، روزنامه نگاران و مخالفین منتشر شده است." گزارش بان کی مون موجب تشدید فشارها بر ایران در نشست بعدی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو در 23 مارس خواهد شد. آمریکا در حال رایزنی های وسیعی برای محکوم کردن ایران در این شورا است.
با ۱۱۵ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


مبارک، بن علی، نوبت سیدعلی - مرگ بر اصل ولایت فقیه - بروجرد : چهارشنبه سوری ١٣٨٩
با ۱۱۵ امتیاز و ۹ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


تمام این اخبار به نقل از شاهدان عینی موثق مورد تائید بوف بالاترین است. با وجود اینکه هنوز در ابتدای ساعات شب چهارشنبه سوری (19 به وقت محلی ایران) هستیم گزارشهای رسیده حاکی از حضور گسترده جوانان در خیابانهای پایتخت است میدان محسنی غوغاست ، نیروهای بسیجی تلاش کردند تجمع گسترده مردم در این میدان را متفرق کنند که با واکنش مردم پا به فرار گذاشتند.نیروهای گارد در گوشه ای از میدان با نگرانی اوضاع را نظاره میکنند در منطقه میرداماد مردم نیروهای بسیجی موتور سوار را "هو" کردند و شعار مرگ بر "آخوند" سر دادند. در خیابان ظفر دختران و پسران جوان به پایکوبی میپردازند و صدای نارنجکها لحظه ای قطع نمیشود. مردم در تهران پارس در حرکتی ابتکاری، پوسترهای بزرگ خامنه ای را بر دیوار نصب کرده و با نارنجک های دست ساز آنها را هدف میدهند. از خیابان سبلان در جنوب شرق تهران خبر میرسد مردم در خیابانهای اصلی آتش گشوده اند و این منطقه تقریبآ در دست مردم است نیروهای بسیجی منطقه در منطقه فرمانیه صدای نارجکها لحظه ای قطع نمیشود. این صفحه امشب مرتبآ بروز میشود ..... سری دوم اخبار ساعت هفت و نیم به وقت تهران نیروهای بسیجی در چهارراه سبلان با موتور به مردم حمله کردند اما عقب نشستند منطقه خزانه و ابوذر تهران شاهد حضور متراکم مردم در خیابان است از کرج و رشت خبر میرسد مردم فعالانه در مراسم چهارشنبه سوری مشارکت دارند. در منطقه سلسلبیل مردم با نیروهای سرکوب درگیر شدند و اولین گاز اشک آور در سلسبیل به سوی مردم شلیک شد کرج: شیشه های بانکها در منطقه ی گوهر دشت کرج توسط معترضین شکسته شده است
با ۱۱۱ امتیاز و ۸۷ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


تمام كوچه هاي خزانه مملو از خانواده هاست.ميدان گلچين و ابوذر رو جوانان خزانه براي نيروهاي انتظامي به جهنم تبديل كردند ......
با ۱۰۸ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


آتش زدن موتور یگان ویژه توسط مردم سنندج در اختشاش چهارشنبه سوری.جاده صلوات آباد
با ۱۰۵ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


درگیری هر لحظه شدید تر می شود مردم از روی بام ها با سنگ سگان ولایت با اشک آور و تیر هوایی مردم در جواب شعار یا حسین میر حسین می دهند اوج درگیری سرسبیل نبش خیابان شکوفه می باشد بایستی نقاط دیگر شلوغ شود که گارد تمرکز نداشته باشه فقط رو این نقطه
با ۱۰۴ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"اعتراضات گسترده و سر دادن شعار مرگ بر خامنه ای در نقاط مختلف شهر مشهد و همچنین درگیری بین مردم و نیروهای سرکوبگر که از ساعت 18:30 آغاز شده است همچنان ادامه دارد. روز سه شنبه 24 اسفند از حوالی ساعت 18:30 مردم بصورت گسترده در خیابانهای مختلف شهر مشهد حضور یافتند و اقدام به برگزاری جشن چهارشنبه سوری نمودند. آنها بصورت گسترده در خیابان راهنمایی ، میدان جانباز، میدان ولی آباد ،سجاد،هاشمیه و سایر نقاط مراسم چهارشنبه سوری را با شعارهای مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای آغاز کردند. سیل خروشان مردم چنان گسترده است که ماموران ولی فقیه از مقابله با آنها هراسان هستند . حوالی ساعت 19:00 نیروهای سرکوبگر به مردمی که در خیابان هاشمیه در حال راه پیمایی و سر دادن شعار های مرگ بر خامنه ای و مرگ بر دیکتاتور بودند یورش بردند و درگیری گسترده ای بین مردم و نیروهای سرکوبگر روی داد که منجر به فرار نیروهای سرکوبگر گردید . نیروهای سرگوبگر در ابتدای تهاجم با باتون به مردم حمله می کردند و در حدود 8 نفر دستگیر کردند.در حال حاضر خیابان هاشمیه مشهد در دست مردم می باشد. مردم همچنین سر دو راهی طرقبه اقدام به سر دادن شعار علیه ولی فقیه نمودند. حضور گسترده مردم و سر دادن شعار اکثر نقاط شهر مشهد را فراگرفته است و هر لحظه بر شدت آن افزوده می شود. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران 24 اسفند 1389 برابر با 15 مارس 2011
با ۱۰۳ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


لحظاتی پيش و درپی حمله وحشيانه نيروی انتظامی به جوانانی كه سر خيابان فردوسی مشغول رقص و پايكوبی بودند دامنه خشونت به تمام شاهين شهر كشيد.درحال حاضر درگيری شديد در فردوسی و مخابرات اتفاق افتاده و پليس چندبار شليك هوايی كرده اما در منطقه موسوم به خونه چوبيها متاسفانه بعلت بن بست بودن تعداد زيادی از هموطنانمان بشدت زخمی يا دستگير شدند. شاهين شهر از حالت چهارشنبه سوری خارج شده و بيشتر شبيه وضعيت ليبی و بحرين است. مزدوران گارد ويژه سپاه در پارك بانك استان كمين كرده و هر لحظه ممكن است به مردم حمله كنند.
با ۱۰۳ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 



با ۱۰۰ امتیاز و ۱۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


می خواستم از آن دسته از آقایانی که اینقدر نگران سلامتی ما در مراسم آتشبازی چهارشنبه سوری هستند و دائم در تلویزیون این نگرانی را گوشزد می کنند بپرسم که آیا زندانی کردن و تجاوز در زندان و ضرب و شتم و توهین به نوامیس مردم و مزاحمت برای آنها که عقیدۀ خود را می گویند و به سلامتی افراد زیانی نمی رسانند خدای ناکرده این آقایان را ناراحت نمی کند؟
با ۹۷ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


بر اساس مشاهدات عینی از روی بام به شدت به سمت بسیجی ها و گارد مواد منفجره و سنگ پرتاب میشه شعارهایی مانند یا حسین میر حسین،الله واکبر، مرگ بر دیکتاتور آسمان رو پر کرده است
با ۹۵ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


علی رغم حضور سنگین نیروهای پلیس از صیح صدای انفجار در سطح شهر یه گوش می رسد و با نزدیک شدن به ساعت برگزاری مراسم صدا های انفجار بیشتر و بیشتر می شود.تمامی سطل های زباله توسط شهرداری تهران ار بیم آتش زده شدن از سطح شهر جمع اوری شده اند .حتی در کوچه های فرعی هم هیچ سطل زباله ای باقی نمانده است به طوری که اکثر آشغال های مردم روی زمین مانده است ! همچنین نیروهای امنیتی در کل سطح شهر به ویژه میادین بزرگ و خیابان هایی که مراسم در سال های قبل در آن برگزار می شد مستقر شده اند. در میدان امام حسین نیروهای یگان ویژه با ماسک و موتور های خود مستقر شده اند و به کسبه محل نیز هشدار داده شده تا امروز زودتر محل کار خود را ترک کنند.به نظر می رسد نیروی انتظامی قصد دارد تا از تجمع مردم در میادین بزرگ جلوگیری کند و تجمعات را به خیابان های فرعی هدایت کند.در برخی خیابان ها نیز نیروهای کلانتری و سربازان وظیفه با باتوم در پیاده رو ها مستقر شده اند.
با ۹۴ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


بالون های سبز در آسمان تهران، منطقه ستارخان / چهارشنبه سوری / ابتکار بینظیر، کم هزینه و بسیار تاثیرگذار از این پس این روش اعتراضی را بیشتر جدی بگیریم.
با ۹۴ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


سازمان ملل روز دوشنبه در گزارشی که در ژنو منتشر شد اعلام کرد که ایران سرکوب مخالفان را شدت بخشیده، و بر اعدام زندانیان سیاسی و نوجوانان مجرم و قاچاقچیان مواد مخدر افزوده است. در گزارش بان گی مون، دبیرکل سازمان ملل متحده، نسبت به اجرای احکامی چون شلاق، قطع عضو و سنگسار زنان و مردان ابراز نگرانی شده است. بان گی مون در این گزارش تصریح کرده است که ایران همچنان به زندانی کردن روزنامه‌نگاران، وبلاگ‌نویسان و وکلا ادامه می‌دهد یا مانع از کار آنها می‌شود و گزارش‌های شکنجه و محاکمات ناعادلانه در این مورد فراوان است. بان گی مون، در گزارش خود به شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو گفت: «دبیرکل از گزارش‌هایی که از افزایش اعدام، قطع عضو، دستگیری‌ها و بازداشت‌های خودسرانه، محاکمه‌های غیرمنصفانه و شکنجه احتمالی و بدرفتاری با فعالان حقوق بشر، وکلا، روزنامه‌نگاران و فعالان اپوزیسیون حکایت دارد، عمیقا نگران است.» بان گی مون روز دوشنبه از تهران خواست که به نمایندگان ویژه حقوق‌ بشر سازمان ملل اجازه دهد که برای بررسی اوضاع به ایران سفر کنند.
با ۹۲ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 



با ۹۲ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


يك روش مسالمت اميز براي ريزش نيروهاي سركوب گر عريان كردن انها درملا عام و گرفتن فيلم و پخش آن ميباشد با ين روش نيروهاي سركوب گر تحقير شديدي مي شوند وابهت انها شكسته مي شود و از ترس و بي ابرويي دچار ريزش شديدي براي شركت كردن در سركوب مي شوند فقط توجه داشته باشيد شئونات اخلاقي رعايت شود و آنها را نيمه برهنه رها كنيد نه كاملا برهنه
با ۹۰ امتیاز و ۲۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل، گفته است که ایران موارد نقض حقوق بشر ازجمله سرکوب مخالفان، اعدام زندانیان سیاسی و نوجوانان مجرم را تشدید کرده است. بان کی مون روز دوشنبه ۱۴ مارس (۲۳ اسفند) در گزارش خود در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو، از اجرای احکام شلاق، قطع اعضای بدن و ادامه صدور حکم سنگسار علیه زنان و مردان در ایران ابراز نگرانی کرده است. دبیر کل سازمان ملل همچنین در این گزارش گفته است:روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان در ایران بازداشت شده یا از فعالیت روزنامه‌نگاری و وبلاگ‌نویسی منع شده‌اند، محاکمات غیرمنصفانه داشته‌اند و ادعاهایی درمورد شکنجه آن‌ها مطرح شده است. براساس این گزارش، دبیرکل سازمان ملل از گزارش‌هایی درمورد «افزایش اعدام‌ها، قطع اعضای بدن، بازداشت‌های خودسرانه، محاکمات غیرمنصانه، بدرفتاری با فعالان حقوق بشر، وکلا، روزنامه‌نگاران و احتمال شکنجه زندانیان سیاسی به‌شدت ابراز نگرانی کرده است.» بان کی مون از دولت ایران خواسته است که اجازه دهد بازرسان حقوق بشر سازمان ملل به ایران سفر کنند تا شرایط زندانیان را ارزیابی کنند. او یادآوری کرده است که با وجود درخواست‌های سازمان ملل، دولت ایران از سال ۲۰۰۵ به هیچ بازرس حقوق بشر اجازه نداده است به این کشور سفر کند.
با ۸۹ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


پلیس و مقامات قضایی ایران می گویند که با بازداشت شدگان مراسم چهارشنبه سوری برخورد شدید خواهد شد، تردد موتورسیکلت ها از ساعت ۴ عصر در تهران ممنوع است و سه هزار آمبولانس در این شهر به حال آماده باش در آمده اند. پلیس استان های تهران و البرز با صدور اطلاعیه ای اعلام کرده اند که با شادی مردم مخالفتی ندارد، اما نادیده گرفته شدن "خط قرمزها" را تحمل نخواهند کرد. سرتیپ احمدرضا رادان، جانشین فرمانده پلیس ایران هم گفته است کسانی که در جریان مراسم چهارشنبه سوری امسال "ناامنی و بی نظمی" ایجاد کنند، بازداشت و اتومبیل آنها توقیف خواهد شد...
با ۸۹ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


پدر محمد مختاری خواهان معرفی قاتل فرزندش شد و گفت او از ناحیه پیشانی مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود. محمد مختاری، ۲۲ ساله و دانشجوی مهندسی معدن دانشگاه آزاد شاهرود روز ۲۵ بهمن و در جریان اعتراضات مردمی، بر اثر اصابت گلوله جان باخت. او در آخرین استتس در صفحه فیس بوک شخصی خود نوشته بود: خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته‌ام! عکس پروفایل او نیز در فیس بوک، فراخوان راهپیمایی ۲۵ بهمن بود. نزدیکانش می‌گویند او یک معترض بوده است و عکس‌های منتشر شده از او نشان می‌دهد که دستبند سبز بر دست دارد. با این حال پیکر اینجانباخته ۲۵ بهمن، روز ۲۷ اسفند بر دستان لباس شخصی‌ها و نیروهای امنیتی تشییع شد. مصاحبه اسماعیل مختاری، پدر محمد مختاری را در ذیل بخوانید. آقای مختاری فرزند شما یک معترض بود؟ ممکن است ابتدا درباره محمد بفرمایید؟ محمد مثل جوان‌های دیگر بود، فکرش آزاد بود و دانشجوی سال آخر مهندسی معدن بود. در این جریاناتی که پیش آمده و دو دستگی‌هایی که شده بود محمد طرفدار سبز‌ها بود. یکسال و نیم بیشتر بود که طرفدار سبز‌ها بود و دستبند سبزی به دستش بسته بود. دستبندی که هیچ وقت از دستش باز نمی‌کرد اما روز ۲۵ بهمن این دستبند را باز کرد و به دستگیره در بست و رفت. الان هم این دستبند به دستگیره در است. او در یک خانواده مذهبی بزرگ شده بود، نماز می‌خواند، روزه می‌گرفت، شب‌های احیا می‌آمد تهران پیش ما. گاهی می‌گفتم بابا سحری نخورده‌ای روزه‌ات را بشکن، اما می‌گفت نه. هر سال می‌رفت تکیه خیابان مهر و محرم‌ها همیشه در این تکیه زنجیر می‌زد؛ پارسال هم علمدار بود... در عین حال مدرن بود، فوتبال بازی می‌کرد، تفریحاتش را داشت و رفیق دوست بود. خیلی از رفقایش را تازه من شناخته‌ام بعد از اینکه محمد رفت. عکس‌ها و فیلم‌های محمد را منتشر کردند و کلیپ‌ها و عکس‌های او را برای ما آوردند. البته اینکه گفتم محمد مذهبی بود توضیح بدهم که ما دو نوع مذهبی داریم یک طیفی بعد از انقلاب مذهبی شده‌اند و طیفی هم از قبل از انقلاب مذهبی بوده‌اند؛ خانواده ما هم از قبل از انقلاب مذهبی بودند. من ۴ پسر داشتم و سعی می‌کردم به ان‌ها و همچنین دخترم برسم تاجایی که می‌توانند درس بخوانند همیشه می‌گفتم هر چه باشد من تامین می‌کنم حتی اگر شده خانه را بفروشم می‌کنم اما شما باید درس بخوانید محمد هم درس می‌خواند........... محمد در آخرین استتس خود در فیس بوک نوشته «: خدایا ایستاده مردن را نصیبم کن که از نشسته زیستن در ذلت خسته‌ام!» آیا او یا شما فکر می‌کردید ممکن است چنین اتفاقی بیفتد؟ من فکر می‌کنم به خود محمد الهام شده بود؛ یک چیزی الهام شده بود چون دو سه مساله برای ما مبهم است. همین چیزی که در فیس بوک نوشته بود. یا شوخی‌ای که‌‌ همان روز موقع ناهار با خواهرش می‌کرد. محمد به خواهرش گفته بود که این ناهار آخر است. از طرفی محمد تمام این یک سال و نیم ـ– دو سال اصلا مچ بند سبزش را از دست باز نمی‌کرد. به او می‌گفتم مراقب باش مشکلی پیش نیاید می‌گفت در امتحان هم آستین‌ام را بالا می‌زنم که خوب مچ بند سبزم را ببینند. اما روز ۲۵ بهمن باز کرد به دستگیره در بست و رفت. این‌ها را که کنار هم می‌گذارم انگار به او الهام شده بود. من هم آن روز می‌دانستم که محمد رفته خیلی نگران بودم از سرکار به خانه که رسیدم مدام راه می‌رفتم از نگرانی و... اما اصلا فکر هم نمی‌کردم چنین شود....... شما چگونه از شهادت فرزندتان خبردار شدید؟ یک نفر زنگ زد گفت پسرتان بیمارستان مصطفی خمینی است و سنگ به سر او خورده و پانسمان کرده‌اند. خودمان را رساندیم و متوجه شدیم که جریان چیز دیگری است. گفتند باید جراحی شود و جلو خونریزی را بگیریم و ببینیم چقدر آسییب دیده. گفتند ۵ ساعتی طول می‌کشد اما یک ساعت هم نشد او را به آی سی یو بردند. دست به پا‌هایش کشیدم پا‌هایش سرد بود نفس نمی‌کشید شلنگ اکسیژن هم از دهانش جدا شده بود. با این حال شب در آی سی یو بود و صبح رفتیم گفتند ساعت ۶ و نیم صبح فوت کرده. گلوله به کدام ناحیه اصابت کرده بود؟ تیر به پیشانی محمد خورده و بیرون نیامده بود؛ یعنی توی سرش گیر کرده بود. دقیقا به پیشانی،‌‌ همان وسط خورده بود. بعد از شستن پیکر محمد، صورتش را باز کردیم و جای گلوله را بوسیدم و.... پیکر محمد را چگونه تحویل گرفتید؟ در بیمارستان به ما تحویل ندادند گفتند باید کارهای قانونی‌اش انجام و پرونده تشکیل شود. رفتیم کلانتری و پرونده تشکیل دادیم روز بعد تشییع کردیم. شما در تشییع پیکر محمد حضور داشتید؟ گزارش‌ها و عکس‌هایی که منتشر شد نشان می‌داد که تشییع توسط نیروهای بسیجی صورت گرفته صبح آمدند هماهنگ کردند و قرار بود ساعت ۱۰ و نیم تحویل دهند که تشییع کنیم؛ پسرم رفت تحویل بگیرد اما ساعت ۲ و نیم آمدند. گفتیم از حیاط خانه بلند کنیم تا مسجد ببریم و سوار آمبولانس کنیم. ما هنوز توی حیاط بودیم که جنازه را بردند. من بعد عکس‌ها را که نگاه می‌کردم دیدم از دوستان و آشنایان ما کسی زیر تابوت نبوده. یعنی تشییع را خودشان کردند و ما هم پشت سر بودیم. من دم در بودم که رسیده بودند جلو مسجد. آنجا هم ایستادند و شعار دادند و سینه زدند و فیلمبرداری کردند که من خیلی ناراحت شدم. ساعت ۵ و نیم هم گفتند برویم بهشت زهرا. گفتم بهشت زهرا که ساعت ۳ می‌بندد گفتند باز است. محمد در کدام قطعه به خاک سپرده شده؟ آیا خود شما محل تدفین را انتخاب کردید؟ در قطعه ۲۴۹، ردیف ۸۳، قبر ۶ به خاک سپردیم. در قبری دو طبقه که زیرش دوست محمد است و رویش خود او. برای خودمان هم عجیب است که چطور این قسمت شد. محمد دوستی به نام روزبه داشت که خیلی با هم رفیق بودند، همیشه با هم بودند در شاهرود با هم درس می‌خواندند سه سال پیش تصمیم می‌گیرند با هم به تهران بیایند. پدر و مادر روزبه مسافرت قبرس رفته بودند. پنج شنبه بعد از ظهر قرار می‌شود روزبه و محمد راه بیفتند اما محمد می‌گوید روز بعد می‌آید. روزبه راه می‌افتد به سمت خانه‌اش در تهران. روز بعد که محمد آمد نگران بود می‌گفت روزبه تماس نگرفته. کمی خوابید و دوباره بلند شد و رفت خانه او. کفش‌های روزبه را پشت در می‌بیند اما در را کسی باز نمی‌کند. در را می‌شکنند و می‌بینند روزبه روی تخت افتاده و کف کرده، گاز باز مانده بوده. محمد خیلی اذیت شد اصلا باور نمی‌کرد وقتی روزبه را دفن می‌کردند همین که سنگ لحد را گذاشتند محمد رفت توی قبر خوابید گفت خاک را روی من هم بریزید. از انجا او را در آوردیم و با او کلی حرف زدیم که قسمت روزبه این بوده و.... تا الان که خود محمد اینطور شد. موقع تشییع اصلا به ما نگفته بودند کجا می‌خواهند دفن کنند. پدر روزبه آمد گفت آن قبر را دو طبقه خریده بودم و محمد هم باید برود‌‌ همان جا. هماهنگ کردیم و محمد من هم صاف رفت همانجا که یک بار روی سنگ لحدش خوابیده بود. پایین روزبه است و بالا محمد. حتی فکر هم نمی‌کردیم قبری که روزی محمد از آن عکس گرفته بود روزی خود محمد برود داخل آن و بشود خانه‌اش.......... در برگه پزشکی قانون علت فوت محمد را چی نوشته‌اند؟ اصابت گلوله به سر شما تا جایی که می‌دانم مراسمی برای شب هفت محمد نگرفتید؛ دلیل خاصی داشت؟ ما اعلام کرده بودیم مراسم سوم را در مسجد نبی می‌گیریم و شب ۷ را در خانه. گفتند مسجد نبی جا ندارد. گفتیم خانه می‌گیریم. بعد جریان یک اسفند شروع شد و ما هم مراسم نگرفتیم شب ۷ رفتیم بهشت زهرا با فامیل و آشنایان. مراسم چهلم هم ۶ فروردین است و ما ۵ فروردین که جمعه است سر خاک محمد می‌رویم و‌‌ همان جا چهلم را می‌گیریم. شما شکایتی در این زمینه نکرده‌اید؟ منظورم برای شناسایی قاتل محمد است. روز اول گفتند شکایتی دارید؟ گفتم از کی شکایت کنم؟ اما الان شکایت نامه نوشته‌ام و پی گیری خواهم کرد. باید قاتل را معرفی کنند تا دل مادرش آرام شود، دل ما آرام بگیرد. می‌گویند منافقین کشته‌اند؛ خب معرفی کنند. بچه من نزدیک دو متر قدش بود از روبرو زده بودند مستقیم توی پیشانی. هرکسی که کشته معرفی کنند.... ممکن است بپرسم اکنون مادر محمد چه وضعیتی دارد؟ سایر اعضای خانواده همین طور. هرگز فکر می‌کردید که محمد به تظاهرات می‌رود و ممکن است...... هیچ کسی باور ندارد من الان هم باور ندارم فکر می‌کنم محمد، شاهرود است ترم آخر بود و ۴ سال بود می‌رفت و می‌آمد. الان هم فکر می‌کنم محمد آنجاست. اکثرا ساعت یازده و نیم می‌رسید. چند شب پیش ساعت حدود یازده و نیم زنگ خورد یکهو مادرش گفت محمد آمد...... باورمان نمی‌شود جوان سالم و ورزشکاری بود فوتبال بازی می‌کرد.... همیشه ترس این را داشتم که رفته شهرستان تنهاست گیر رفقای ناباب نیفتد، هیچ وقت فکر این را نمی‌کردم که اینگونه... نمی‌دانم چطور شد. الان عکسش روی مانیتور کامپیو‌تر، روبروی من است دستانش را باز کرده، حالتی که می‌خواهد کسی را بغل کند دست چپش هم سبز بسته........ مادرش خیلی بی‌قرار است مدام فیلم‌ها و عکس‌های محمد را نگاه می‌کند هر روز این فیلم‌ها و عکس‌ها را می‌بیند و.... هیچ یک از اعضای خانواده باور نداریم منتظریم که بیاید... اما محمد با یک اعتقادی رفت او در فیس بوک خود همه چیز را نوشته بود و پسوردش را هم با خود برد.......
با ۸۷ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


رویترز: سازمان ملل متحد می گوید ایران سرکوب مخالفان و اعدام قاچاقچیان مواد مخدر، زندانیان سیاسی، و خلافکاران زیر 18 سال را افزایش داده است. در یک گزارش، دبیر کل سازمان ملل متحد، بان گی مون همچنین نگرانی خویش را از مجازات های شلاق، قطع عضو و تداوم محکومیت های زنان و مردان به اعدام به دلیل اتهام به زنا اعلام کرد. در این گزارش که به شورای حقوق بشر تقدیم شد، وی اعلام میدارد که روزنامه گاران، وبلاگر ها ، و وکلا یا دستگیر شده اند و یا در روند کاریشان موانعی ایجاد شده است و شایعات زیادی در خصوص محاکمات غیر عادلانه و شکنجه موجود است. احتمال دارد این گزارش 18 صفحه ای برروی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد فشار بیاورد تا از ایران به دلیل نقض حقوق بشر انتقاد کند.
با ۷۶ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 
 

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ