کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۹۰ فروردین ۱۰, چهارشنبه

[farsibooks] نیت و اهداف امپریالیست‏ها در جنگ با لیبی

 

نیت و اهداف امپریالیست‏ها در جنگ با لیبی

 

شباهنگ راد

قدرت‏مداران جهانی به بهانه‏ی دفاع از مردم لیبی، جنگ دیگری را علیه‏ی محرومان این کشور آغاز نموده‏اند. به قول خویش می‏خواهند با جنگنده‏های نظامی و با موشک‏پرانی، آسایش "زمینی" را برای محرومان به ارمغان آورند!! مضحک‏تر از این ممکن نمی‏باشد و نتایج مخرب جنگ عراق و افغانستان و دربدری میلیون‏ها توده‏ی محروم این جوامع هم‏چنان دارد از جمله سر تیترهای بلندگوهای امپریالیستی را تشکیل می‏دهد. چندین سال است‏که مردم افغانستان و عراق دارند، آزادی‏های اهدائی دولت‏های بزرگ جهانی را با پوست و گوشت خود لمس می‏نمایند و نه از یاد رفتنی‏ست و نه فراموش شدنی. چرا که سرمایه‏داران جهانی خانه‏های‏شان را به ویرانه تبدیل نموده‏اند؛ زیر ساخت‏های جامعه را کاملاً در هم ریخته‏اند؛ بر شدت فقر و فلاکت و بیکاری افزوه‏اند؛ امنیت را به پائین‏ترین درجه‏ی ممکنه رسانده‏اند و کسی در این میان از فردای خود نمی‏داند. همه‏ی این‏ها سوغاتی امپریالیست‏ها برای مردم عراق و افغانستان بوده و می‏باشد و به اصطلاح مقصود دولت‏مردان در آن بود که "آزادی"های به اسارت گرفته شده‏ی میلیون‏ها توده‏ی رنج‏دیده را به آنان باز گردانند!!

 

با این اوصاف نیازی به حدس و گمانه زنی‏ها نیست و پیشاپیش می‏توان نتایج مخرب جنگ لیبی و لشکرکشی‏های امپریالیست‏ها را ترسیم نمود. مشخص است‏که این جنگ نمی‏تواند بکار میلیون‏ها انسانی که در زیر سیاست‏های سرکوب‏گرایانه‏ی قذافی، زندگی‏شان بر باد رفته است، آید. هم‏چنین آشکار است‏که عدم حقانیت قذافی به معنای حقانیت جنایت‏کارانی هم‏چون کامرون، اوباما، سارکوزی و غیره نیست. چرا که همه‏ی این‏ها سر و ته یک کرباس‏اند و نیت‏شان، چپاول و تسلط هر چه بیشتر و درازمدت‏تر، بر منابع‏ی طبیعی این کشور و تخطئه‏ی اعتراضات مردمی‏ست.

واقعیت این است‏که خانه تکانی سیاسی جوامع‏ی شمال افریقا، بر هوشیاری سرمایه‏داران جهانی افزوده و آنانرا وادار نموده است تا بمنظور کنترل جنبش‏های اعتراضی و امنیت بیشتر چاه‏های تولیدی، چاره‏جوئی نمایند و اجازه ندهند تا ماشین سوددهی این کشورها، دچار اخلال و مشکلات گردد. همین چند روز قبل بود که اوباما تاکید داشت اگر چه ما خواهان "دموکراسی" و "آزادی" برای این جوامع می‏باشیم؛ امّا هدف اصلی ما، تأمین و امنیت منابع طبیعی و تولیدات نفتی‏ست. براستی که این همه‏ی وظایف‏شانرا تشکیل می‏دهد و هدف‏شان کنترل مطلوب‏تر چاه‏های سوددهی‏ست و نمی‏خواهند در تولیدات نفتی هفتمین کشور جهان، اخلالی بوجود آید و منفعت سرمایه‏داران جهانی به خطر افتد.

 

دارند دروغ می‏گویند که پرواز جنگنده‏های‏شان در حمایت از مردم لیبی‏ست؛ دارند دروغ می‏گویند که هدف از موشک‏پرانی، تخریب پایگاه‏های سرکوب قذافی‏ست. صدها نفر در لیبی و در اثر موشک‏باران دولت‏مردان جهانی جان‏شانرا از دست داده‏اند و صدها خانه‏ی محرومان با خاک یکسان شده است. می‏خواهند همان سیاست تخریب زیر ساخت‏های کویت، عراق و افغانستان را در این کشورها پیاده نمایند و در فردای بعد از تخریب، به بازسازی آن‏ها بپردازند؛ بازسازی‏ای که کار و کسب شرکت‏های ساختمانی، راه سازی، پل‏سازی و غیره‏ی امپریالیستی را رونق خواهد بخشید و بالطبع کمکی به نظام اقتصادی دولت‏مردان جهانی‏ست. جنگ برای امپریالیست‏ها سودمند است و نقش چند گانه دارد. آزمایش و فروش سلاح‏ها و هم‏چنین ایجاد پایگاه‏های متفاوت و دخالت مستقیم در ترمیم خرابی‏های بعد از جنگ، بکار اقتصاد درمانده و فرتوت‏شان خواهد آمد. این‏ها از زمره اهداف پلید امپریالیست‏هاست و مشاهده شده است‏که جنگِ بر افروخته شده و لشکرکشی‏ها به کشورهایی هم‏چون عراق و افغانستان در خدمت به چنین سیاست و منفعتی سازمان یافته است و بالطبع راه‏اندازی جنگ و موشک‏پرانی‏های لیبی هم نمی‏تواند در خلاف سیاست‏های تاکنونی امپریالیست‏ها باشد و اصلاً و ابداً با منفعت مردمی نزدیکی‏ای ندارد.

 

در حقیقت منفعت مردم در تداوم اعتراض، علیه‏ی حکومت‏های حامی‏شان نهفته می‏باشد. اعتراضی که گام به‏گام خواسته‏های معترضین را رادیکال‏تر و گام به‏گام آنانرا به مطالبات پایه‏ای‏شان نزدیک‏تر خواهد نمود. پر واضح است‏که چنین روش و سیاستی تضمین کننده‏ی منافع‏ی واقعی میلیون‏ها توده‏ی رنج‏دیده‏ی شمال افریقا و از جمله مردم لیبی‏ست. به بیانی، آرمان سرمایه‏داران، تحقق آزادی و برسمیت شناختن حقوق پایه‏ای انسان‏ها و راه اندازی انقلاب نیست. آنان بدنبال "انقلاب" از نوع, خوداند و از گسترش اعتراضات خودجوش مردمی وحشت دارند. بحث و همه‏ی هدف‏شان کنترل و آرامش بخشیدن اعتراضات بدون رهبری‏ست. بی دلیل هم نیست که دارند می‏کوشند، عناصر وابسته بخود را به این جنبش‏ها تحمیل می‏نمایند تا مبادا روزی اعتراضات مردمی مسیر طبیعی و حقیقی خود را باز یابد. چرا که دولت‏مردان جهانی، اعتراضات از نوع, خود را می‏خواهند و قصدشان سازمان‏دادن تحرکات منطبق بر منافع‏ی خودی‏ست. بیهوده هم نبوده و نیست که هر دولتی در راه‏اندازی سریع‏تر جنگ اصرار داشت و بیهوده هم نبوده و نیست که هر دولتی در تلاش است تا بر منابع‏ی طبیعی لیبی، چنگ بیشتری اندازد و جناح‏های رقیب را از آن کشور پس زند. با این تفاصیل مگر می‏توان جنگ آنانرا به حساب جنگ مردم با دولت‏های سرکوب‏گر و مرتجع منطقه‏ی خاورمیانه و شمال افریقا گذاشت؟ مگر می‏توان لحظه‏ای تردید داشت که به اصطلاح مدافعین امروزی مردم از زمره مدافعین دیروزی و واقعی سرکوب‏گرانی هم‏چون قذافی، مبارک، بن علی و امثالهم نبوده و نمی‏باشند. بزعم آنان، "دنیای نوین" نیازمند بازنگری و باز تعریف است و انجام آن‏هم بدون جنگ و لشکرکشی و خون و خون‏ریزی و جابجائی حاکمان کنونی ناممکن می‏باشد. براستی که این چه جامعه و دنیای مدافع‏ی حقوق مردمی‏ست که از یک‏طرف نظاره‏گر مرگ هزاران تن از توده‏های افریقائی توسط دولت‏های سرکوب‏گر و وابسته می‏باشد و از طرف‏دیگر پرچم اعتراض و مخالفت را در دست نمی‏گیرد؟!

 

در پرتوی چنین اعمال و واقعیاتی‏ست که دارد تاکید می‏شود، جنگ آنان، جنگ مردم نیست و بنابه تجارب تاکنونی و موجود است‏که دارد اعلام می‏گردد جنگ آنان بر سر تصاحب هر چه بیشتر منابع‏ی طبیعی کشورهایی هم‏چون لیبی و کنار زدن جناح‏های رقیب است. از این‏دست نمونه‏ها در دنیا فراوان‏اند و روز به روز دارد اضافه‏تر هم می‏گردد. مشاهده شده است‏که هم تخریب زندگانی و زیر ساخت‏های جامعه برای آنان سوددهی دارد و هم دوران بازسازی بعد از جنگ. در هر دو دوره این سرمایه‏داران جهانی‏اند که از زمره برندگان واقعی‏ آنند. بنابراین توضیح حقیقی ماهیت و اهداف امپریالیست‏ها برای افکار عمومی و متعاقباً بر ملا نمودن سیاست‏های دولت‏مردان جهانی و مهمتر از همه‏ی این‏ها، با سامان بخشیدن فعالیت‏های روشن و عملی کمونیست‏ها و همه‏ی مدافعین منافع‏ی مردمی در جامعه‏ی خودی‏ست که می‏توان، دامنه‏ی نقشه‏های شوم و آتی امپریالیست‏ها را محدود ساخت و مانع‏ی تعرض هر وسیع‏تر و گسترده‏تر آنان علیه‏ی کارگران و زحمت‏کشان گردید. متأسفانه جنبش‏های اعتراضی مردمی در همه‏جا، دارد از نقیصه و فقدان رهبری سالم و رادیکال رنج می‏برد و بی دلیل هم نیست که سرمایه‏داران جهانی بدون کمترین موانع‏ی جدی‏ای، مصر بر تحقق سیاست‏های چپاول‏گرایانه‏ی خود در شمال افریقا، خاورمیانه و خلاصه در سرتاسر جهان‏اند.

 

خلاصه‏ی کلام این‏که وقت تصفیه حساب‏های جدی سازمان‏های کمونیستی‏ست؛ وقت دخالت‏گری‏های عملی و فعالیت مستقیم بمنظور کنترل اوضاع جامعه و اعتراضات مردمی‏ست؛ وقت ترکاندن پوسته‏های تشکیلاتی بی‏محتوا و خیز به سمت بسیج و هدایت جنبش‏های اعتراضی علیه‏ی سرمایه‏داران جهانی و دولت‏های دست نشانده‏ی‏شان می‏باشد؛ و بالاخره وقت نشان دادن یگانه آرمان کارگران و زحمت‏کشان است. در حقیقت اثبات حقانیت کمونیزم و پس زدن مخالفان طبقاتی میلیون‏ها انسان محروم با اتخاذ چنین سیاست‏هایی گره خورده است و بی‏تردید بدون انجام وظایف عملی و روزانه‏ی کمونیست‏ها و انقلابیون، سرمایه‏داران بر حیات خود قوام خواهند بخشید و جنبش‏های اعتراضی را یکی پس از دیگری به عقب خواهند راند.

 

 

27 مارس 2011

7 فروردین 1390

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بازگشت

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ