"بازنگری و مروری بر مواضع اپوزیسیون به اعتراضات اخیر" این عنوان مقاله ایست بقلم آقای شباهنگ راد. شباهنگ راد در جایی از مقاله مذکور می گوید : " .....به دنبال آن عده ای ساده اندیش هم با " تحقیقات " خود پی برده اند که این جنبش از همان نیمه شب22خرداد،موسوی و امثالم را دور زده است. وبا واژه های غیر واقعی هم چون " اعتلا "ی جنبش مردم"آگاه" و"انقلابی" آگاهانه به تحریف حقایق پرداخته اند!!! اگرمدافعین ایده"جنبش ارتجاعی" بر وظایف روشنگری خود خط بطلان کشیده اند،ایده فوق یعنی مدافعین"انقلاب"براه افتاده و دور زدگان پرچم"سبز"را باید و می بایست به حساب ذوق زدگان سیاسی و"قلم" زنان – تحریف حقایق نوشت. "قلم" زنانی که یک جانبه وبراساس تمایلات درونی خود به شرح رویدادها نشسته اند." از دیدگاه مارکسیسم، تحولاتِ جامعه ی انسانی همواره سیری صعودی داشته است.(اگرچه با افت و خیز) و جامعه ی ایران ازاین قاعده مستثنا نیست. نگاه کنیم که چگونه جامعه ی غارنشینی(کمون اولیه) به جامعه ی برده داری وچگونه به جامعه ی ارباب و رعیتی و سپس به جامعه ی سرمایه داری متحول شد. نگاه کنیم به سیر تحولات درعرصه ی تکنولژی. نگاه کنیم به جنبش آزادیخواهانه و – عدالت جویانه ی مردم ایران از انقلاب مشروطیت، از جنبش ملی شدن صنعت نفت، از- انقلاب سال 57، از مبارزات 3 دهه گذشته، از قیام خونین سال 88 که همواره در حال اعتلاء بوده است. دستآوردهای مبارزات آزادیخواهانه و عدالت جویانه ی مردم ایران بخصوص درسه دهه اخیر، که در ذیل به آن اشاره می کنم، اگر اعتلای جنبش نیست؛ پس چیست؟ الف: درک مفهوم لا ئیسیته ( جدایی دین از دولت ) بعنوان سنگِ بنای دموکراسی. ب: توهم روشنفکران، نیروهای سیاسی و کارگران و زحمتکشان نسبت به روحانیان دچار دگرگونی کیفی و اساسی شده است. پ: رادیکال شدن شعارهای جنبش از رأی منو پس بده تبدیل شد به مرگ بردیکتاتور، مرگ بر خامنه ای، مرگ براصلِ ولایت فقیه، تبدیل شد به مرگ بر جمهوری اسلامی، تبدیل شد به وای به روزی که مسلح شویم.(آیا طرح وبیان این شعارها به معنای عبور مردم از موسوی و اصلاح طلبان نیست؟) ت: شرکت وسیع زنان دراعتراضات سال88 که اکنون جزو جدایی ناپذیرِ مبارزاتِ بحق مردم ایران است. ث: مبارزات مستمر کارگران- دانشجویان- معلمان درزمینه های سیاسی-اجتماعی وصنفی. ج: منشور مطالبات حداقلی کارگران ایران.(1) چ: اعلام حمایت معلمان از مطالبات کارگران و زحمتکشان.(2) ح: ایجاد ده ها تشکل کارگری مستقل از دولت و کارفرما و تدوین قطعنامه مشترک روز جهانی کارگر درسال1388.(3) بقول رفیقی: کُنترل گسترده وسائل ارتباطیِ فردی و جمعی و جلوگیریِ وسیع از اطلاع رسانیِ مستقل و توده ای را به حسابِ فقدان اعتراضات و خاموشی جنبش گذاشتن نشانه بلاهتِ سیاسی ست. جنبش آزادیخواهانه و عدالت جویانه ی مردم ایران درزیر این حصارِ زخیمِ ممانعت وکنترل وانکار، راه خود را بی وقفه به جلو می گشاید. شکست جنبش را نه در نوساناتِ حرکت آن که باید اساسأ در رابطه با اهداف ومطالبات آن ارزیابی نمود. باید دید که آیا جنبش ازمطالبات به ویژه از خواست سرنگونی جمهوری اسلامی دست کشیده است یا نه؟ باورمندان به نظریه اعتلای جنبش،یک واقعیت تاریخی را بیان کرده اند. اما برخوردِ غیر اصولیِ شباهنگ راد به نظریه مذکور،اگر از روی عمد نباشد، یقینأ معلولِ نا آگاهی ست؛ نشان از درک غیر علمی او از مارکسیسم و انقلابات اجتماعی است. آیا انکارِ اعتلای جنبش توسط "روشنفکرانی"چون شباهنگ راد،به مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران آسیب نمی رساند؟ براستی چه کسی یک جانبه و براساس تمایلات درونی خود به شرح رویدادها نشسته است؟ رهبرانِ تشکل های کارگری در داخل کشور یا "شباهنگ"های خارج نشین؟ جهانگیر محبی 2010/15/6 منشورمطالبات حداقلی کارگران ایران http://www.syndicav ahed.us/index. php?option= com_content&task=view&id=227&Itemid=9 درس هایی ازاعتراضات کانون صنفی معلمان http://www.syndicav ahed.us/index. php?option= com_content&task=view&id=129&Itemid=8 قطعنامه مشرک روزجهانی کارگر- تشکل های کارگری ایران http://www.syndicav ahed.us/index. php?option= com_content&task=view&id=241&Itemid=10 منشور مطالبات حداقلی کارگران ایران به مناسبت سی و یکمین سالروزانقلاب ٥٧ | | | 1388/11/21 ساعت 19:09:06 | برای ما کارگران سلولهای زندان پایان کار نیست، ما میلیونها انسانیم، ما تولید کنندگان تمامی ثروتها و نعمات موجود هستیم، چرخ تولید و زندگی در جامعه در دستان ماست، پشتوانه ما تجربه اعتصاب متحدانه و شکوهمند کارگران نفت در انقلاب بهمن 57 است و ما با این پشتوانه و با اتکا به قدرت میلیونی خود و با الهام از خواستهای انسانی مردم ایران در انقلاب سال 57، امروز و پس از سی و یک سال از بهمن 57 رئوس خواستهای حداقلی خود را به شرح زیر اعلام میداریم و خواهان تحقق فوری و بی قید و شرط همه آنها هستیم. سی و یک سال از انقلاب بهمن 57 گذشت. مردم ایران در آنروزها با امید به برخورداری از یک زندگی بهتر و برچیده شدن چتر اختناق و سرکوب در صفی میلیونی به خیابانها آمدند و طبقه کارگر ایران و پیشاپیش آنان کارگران شرکت ملی نفت با اعتصاب سراسری خود و بستن شیرهای نفت کمر حاکمیت استبداد را در هم شکستند و توده های میلیونی مردم با شعار "کارگر نفت ما، رهبر سر سخت ما" پاسخی شورانگیز به این اقدام تاریخی آنان دادند و در روز 22 بهمن 1357 قدرت به دست مردم افتاد. سقوط حکومت استبداد در روز 22 بهمن 1357 برای مردم به جان آمده از ستم و خفقان، بهارانی پر شکوه بود که زن و مرد و پیر و جوان و کودک با سرود بهاران خجسته باد و با شوری وصف ناپذیر به استقبالش شتافتند، مردم همدیگر را در آغوش می کشیدند، اشک شوق می ریختند و در پس قطره های اشک شوق شان رهائی و بهروزی خود را با تمامی وجودشان لمس میکردند. اینک از آنروزهای پر شکوه و از آن روزهای امید و طراوت و شادابی 31 سال میگذرد، سی و یک سالی که امروز از آن همه امید و طراوات و شادابی چیزی جز فقر و بدبختی، بیکاری و دستمزد زیر خط فقر، طرح قطع یارانه ها و درماندگی میلیونها کارگر و مزد بگیر برای گذران زندگی بر جای نمانده است. اما زندگی ادامه دارد و مردم ایران هنوز و به حق در حال و هوای تغییر اند و امیدشان را برای دست یابی به یک زندگی انسانی و شاد و مرفه و آزاد از دست نداده اند. در این میان کارگران ایران در طول سالهای گذشته با اعتصابات و اعتراضات جسورانه خود و برپائی تشکلهای مستقل شان به دفاع از حق حیات و زندگی خود برخاستند و امروز بسیاری از آنان به جرم تشکل خواهی و خواست یک زندگی انسانی در پشت میله های زندان بسر میبرند. اما برای ما کارگران سلولهای زندان پایان کار نیست، ما میلیونها انسانیم، ما تولید کنندگان تمامی ثروتها و نعمات موجود هستیم، چرخ تولید و زندگی در جامعه در دستان ماست، پشتوانه ما تجربه اعتصاب متحدانه و شکوهمند کارگران نفت در انقلاب بهمن 57 است و ما با این پشتوانه و با اتکا به قدرت میلیونی خود و با الهام از خواستهای انسانی مردم ایران در انقلاب سال 57، امروز و پس از سی و یک سال از بهمن 57 رئوس خواستهای حداقلی خود را به شرح زیر اعلام میداریم و خواهان تحقق فوری و بی قید و شرط همه آنها هستیم. 1- برسمیت شناخته شدن بی قید و شرط ایجاد تشكلهاي مستقل كارگري، اعتصاب، اعتراض، تجمع، آزادی بیان، مطبوعات و تحزب 2- لغو فوری مجازات اعدام و آزادی فوری و بی قید و شرط کلیه فعالین کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی از زندان 3- افزايش فوري حداقل دستمزدها براساس اعلام نظرخود كارگران ازطريق نمايندگان منتخب آنها در مجامع عمومی کارگری 4- طرح هدفمند کردن یارانه ها باید متوقف و دستمزدهاي معوقه كارگران باید فورا" و بي هيچ عذر و بهانه اي پرداخت گردد 5- تامين امنيت شغلي براي كارگران و تمامی مزد بگیران، لغو قراردادهاي موقت و سفيد امضاء، برچيده شدن کلیه نهادهای دست ساز دولتی از محیطهای کار و تدوین و تصویب قانون کار جدید با دخالت مستقیم نمایندهای منتخب مجامع عمومی کارگران 6- اخراج و بيكار سازي كارگران به هر بهانه اي بايد متوقف گردد و تمامي كساني كه بيكار شده اند و يا به سن اشتغال رسيده و آماده به كار هستند بايد تا زمان اشتغال به كار از بيمه بيكاري متناسب با يك زندگي انساني برخوردار شوند 7- لغو کلیه قوانین تبعیض آمیز نسبت به زنان و تضمین برابری کامل و بی قید و شرط حقوق زنان و مردان در تمامی عرصه های زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی 8- برخورداري تمامي بازنشستگان از يك زندگي مرفه و بدون دغدغه اقتصادي و رفع هرگونه تبعيض در پرداخت مستمري بازنشستگان و بهره مندی آنان از تامین اجتماعی و خدمات درمانی 9- تمامي كودكان بايد جداي از موقعيت اقتصادي و اجتماعي والدين، نوع جنسيت و وابستگي هاي ملي و نژادي و مذهبي از امكانات آموزشي، رفاهي و بهداشتي يكسان و رایگانی برخوردار شوند 10- اول ماه مه بايد تعطيل رسمي اعلام گردد و در تقويم رسمي كشور گنجانده شود و هر گونه ممنوعيت و محدوديت برگزاري مراسم اين روز ملغي گردد
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه سندیکای کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه اتحادیه آزاد کارگران ایران انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه 21 بهمن ماه 1388 | درس هایی از اعتراضات کانون صنفی معلمان (رضا شهابی) | | | 1387/12/13 ساعت 18:56:15 | در سالیان گذشته کانون های صنفی معلمان با داشتن بیش از یک میلیون عضو در سراسر کشور و با گسترش اعتراضات اصولی خودشان شرایط را برای مبارزات کارگری بسیار فعال و شاداب کرده اند و با طرح خواسته های مشروعشا ن ، توانسته اند بخش وسیعی از حمایت های کارگری ... در سالیان گذشته کانون های صنفی معلمان با داشتن بیش از یک میلیون عضو در سراسر کشور و با گسترش اعتراضات اصولی خودشان شرایط را برای مبارزات کارگری بسیار فعال و شاداب کرده اند و با طرح خواسته های مشروعشا ن ، توانسته اند بخش وسیعی از حمایت های کارگری در صنوف مختلف را به خود معطوف دارند ، خواسته های این قشر زحمتکش در شرایطی مطرح می شود که بنا به وظیفه اصلی شان که همان آموزش و پرورش می باشد علاوه بر اینکه باید با رشد ناهنجاری های نا مناسب اخلاقی مبارزه کنند باید نیروهایی را تربیت کنند که بتوانند زمینه مناسبی را برای برون رفت از اقتصاد تک محصولی و وابستگی اقتصادی را فراهم آورند . در شرایطی که تمامی دولت ها با تحمیل نسخه جهانی سازی همه را برای اجرای این طرح فرا می خوانند در تمام کشور های جهان در حمایت از آموزش و پرورش و اینکه دولت هایشان را برای افزایش بودجه آموزش و پرورش متقاعد کنند اعتراضات فراوانی شکل می گیرد چرا که همه نیروهای اجتماعی به این امر واقفند که تنها راه دور شدن از این معضل آموزش اصولی نسل جوان با تکنولوژی جدید و راهکارهای مبارزاتی و پیکار با بیکاری می باشد . متاسفانه در کشو ما به همان نسبت که بودجه رفاهی ، آموزشی و خدمات اجتماعی کم می شود شاهد رشد بودجه امنیتی و نظامی هستیم ، در اینجا آموزش و پرورش مانند بسیاری از مسائل دیگر با یک بحران اساسی رو به روست و کسانی که در راس امور قرار دارند برای اینکه بتوانند امور را به صورت پادگانی اداره کنند از مسئولین نظامی انتخاب می شوند یعنی به جای امنیت جامعه که می باید در جهت بهتر شدن امکانات اقتصادی باشد ، شاهد جایگزینی امکانات اقتصادی با امور پلیسی هستیم. از زمان طرح مشکلات فرهنگیان و رشد مبارزاتشان ، فعالین کارگری و به خصوص اعضایی از سندیکای کارگران شرکت واحد و دیگر نهاد های مستقل کارگری در بسیاری از اعتراضاتشان در کنار آنها بودند و حتی در اطلاع رسانی اخبارشان کوتاهی نکردند ، چرا که فعالین کارگری مبارزات صنفی معلمین را بخشی از مبارزه کلی برای عدالت اجتماعی می دانند ولی متاسفانه از طرف نهادهای صنفی معلمین این برخورد متقابل صورت نگرفت. کانون صنفی معلمان در چند وقت گذشته ، فراخوانی را برای اعتراض عمومی معلمان در راستای به رسمیت شناختن دستمزد برابر اعلام نمود که به نظر نه تنها مثبت بلکه ضروری هم می باشد با اعلام این فراخوان اکثر فعالین کارگری حمایت خود را اعلام کردند و قصد همدوش شدن با فرهنگیان از اصولی ترین ایده های این فعالین بود اما در کمال تعجب اعلام تعلیق این اعتراض صنفی را در سایت های اینترنتی مشاهده کردیم متاسفانه در این مبارزه اعلام کردند که با صحبت های ریاست جمهوری و معاونین ایشان در رسانه ملی که به نظر می رسد ترفندی تازه برای به تعلیق در آمدن خواسته های اکثر معلمین بود. امیدوار بودیم این اعتراض جهت رسیدن به خواسته های صنفی معلمین باشد نه شنیدن صدای مسئولین آنهم با این مضمون که ما صدای اعتراض شما را شنیدیم ، چرا که بیش از سه سال است که اعضای سندیکای شرکت واحد این وعده و وعید ها را از مسئولین شنیده اند و هیچ نتیجه ای را مشاهده نکردند ، تعلیق اعتراض کانون صنفی چند مشکل برای مبارزات پیش رویجنبش کارگری و تشکل های مستقل کارگری از جمله سندیکاها بوجود آورد که در زیر به آن اسشاره می کنم : اول: مبارزات بخش های دیگر جامعه کارگری، که در حال کشاکش با دولت می باشند را به نوعی نادیده گرفته و انگار تنها دولتیان شنونده صدای اعتراض فرهنگیان می باشند که به نظر من نباید زیاد به صحبت هایشان اعتماد کرد چرا که از این وعده وعید ها را مسئولین عالی رتبه نظام به کرات برزبان رانده اند ولی عملا"هیچ وهیچ .... چرا که تضمینی برای اجرا و جود ندارد. وبا این تصمیم شما دست آنها را برای این باور که فشار هنوز کارایی دارد باز گذاشته اید . دوم : : فعالین کارگری را به نوعی به بدبینی می کشاند تا به کسانی که اعتماد کرده اند بیش از حد امید نداشته باشند چرا که پایبند به وعده هایشان نیستند البته به هیچ وجه نمی خواهم فشاری که روی نمایندگان معلمین هست را نادیده بگیرم ، در صورت وجود چنین فشارهای ناخواسته می شود موضوع را با اعضا در میان گذاشت و روح جمعی می تواند بهترین عمل را انجام دهد و شما هم با آنها همراه شوید .زمانی که برای لغو فشار برای تعلیق اعتراضات صنفی کارگران روی اعضای سندیکا بود ما این حرکت را به اعضا واگذار کردیم وهمکاران ما نیز هنوز در حال پرداخت بهای آن حرکت هستند و ما افتخار می کنیم که در کنار آنها بودیم. سوم : در شرایطی که در بسیاری از کشورها مبارزات اقتصادی بسیار دفاعی شده و حفظ همین دست آوردها تمام وقت مبارزین کارگری را گرفته ، راه را برای کسانی که مارا با ایدئولوژی های خاص خودشان محک می زنند باز گذاشتید تا یکبار دیگر بر طبل های خالی خودشان بزنند و بگویند دیدید نهاد صنفی کارایی ندارد . گروهی که به جای انتشار اخبار فعالین کارگری مطلب را مخفی نگاه داشته و به طور نمونه زمانی که حکم کارگران در دادسرا اجرا می شود به جای پیشدستی برای جلوگیری از اجرای حکم در بیرون مکانی که حکم های شنیع کارگری (شلاق)اجرا می شود می ایستند که با شیرینی و گل از کارگران استقبال کنند ما در حال مبارزه ای هستیم که که علاوه بر حرکت به جلو باید منتظر حملات جدیی باشیم اگر کارگران را دستگیر و احضار می کنند تنها راه آن ایستادگی و همدلی صنوف مختلف می باشد تا جلوی این حرکت ها گرفته شود ، شرایط مبارزاتی این دوره بسیار سخت است ولی امیدواریم با دست در دست هم نهادن از این آزمایش سربلند بیرون آئیم و شما هم بدانید ما در کنار شما هستیم و امید داریم دیگر با این تاکتیک ها پشتمان خالی نشود . با آرزوی سلامتی ، سربلندی و پیشرفت در کارهایتان رضا شهابی اسفند 87 | قطعنامه مشترک روز جهاني کارگر ( تشکل هاي کارگري ايران) | | | 1389/02/05 ساعت 21:59:29 | اول ماه مه روز همبستگي بين المللي طبقه کارگر و روز اعتراض جهاني کارگران به فقر و فلاکت و نابرابري است. در اين روز ميليونها کارگر در سراسر جهان دست از کار مي کشند، خيابانها را به تسخير خود در مي آورند و با اعلام خشم و انزجار از مصائب بي شماري که نظام سرمايه داري بر بشريت تحميل کرده است، رهائي از ستم و استثمار و بر پائي دنيائي بهتر را فرياد ميزنند. قطعنامه مشترک روز جهاني کارگر ( تشکل هاي کارگري ايران) اول ماه مه روز همبستگي بين المللي طبقه کارگر و روز اعتراض جهاني کارگران به فقر و فلاکت و نابرابري است. در اين روز ميليونها کارگر در سراسر جهان دست از کار مي کشند، خيابانها را به تسخير خود در مي آورند و با اعلام خشم و انزجار از مصائب بي شماري که نظام سرمايه داري بر بشريت تحميل کرده است، رهائي از ستم و استثمار و بر پائي دنيائي بهتر را فرياد ميزنند. طنين اعتراض به مشقات نظام سرمايه داري و برابري خواهي کارگران در اقصي نقاط جهان در حالي در روز اول ماه مه پهنه گيتي را در برميگيرد که علاوه بر ممنوعيت برگزاري مراسم اين روز در ايران، هم اکنون بسياري از کارگران برگزار کننده مراسم اول ماه مه سال 88 يا به زندان محکوم شده اند و يا در معرض صدور احکام سنگين قضائي قرار دارند و دهها تن از فعالين و رهبران کارگري به جرم برپائي تشکلهاي کارگري و دفاع از حقوق انساني شان در زندانها بسر ميبرند. تحميل چنين ابعاد وحشتناکي از بي حقوقي اجتماعي بر کارگران ايران در شرايطي است که سيستم سرمايه داري ايران پس از گذشت سه دهه از انقلاب بهمن 57، دستمزد کارگران را به يک چهارم مبلغ زير خط فقر تقليل داده و با عدم پرداخت بموقع اين دستمزدها و اخراج و بيکار سازي توده هاي عظيمي از کارگران و رواج قراردادهاي موقت و سفيد امضا شرايط به غايت جهنمي را بر ميليونها خانواده کارگري تحميل کرده است و امروزه براي تضمين بيش از پيش سود آوري سرمايه با به تعطيلي کشاندن کارخانه ها و طرح قطع يارانه ها در صدد است تا آخرين لقمه ها براي زنده ماندن ميليونها خانواده کارگري را از سفره آنان به جيب صاحبان سرمايه سرازير کند. اما همانگونه که ما کارگران ايران در انقلاب بهمن 57 و سالهاي اخير نشان داديم تاب تحمل اينهمه فلاکت و بي حقوقي را نخواهيم آورد و عليرغم زندان و سرکوب، پيشاپيش عموم مردم ايران در مقابل لگد مال شدن بديهي ترين حقوق انساني خود ايستادگي خواهيم کرد و اجازه نخواهيم داد بيش از اين حق حيات و هستي ما را به تباهي بکشانند. ما توليد کنندگان اصلي تمامي ثروتها و تعمات موجود در جامعه هستيم و داشتن يک زندگي انساني مطابق با بالاترين استانداردهاي زندگي بشر امروز را حق مسلم خود و عموم توده هاي مردم ايران ميدانيم. در اين راستا ما ضمن اعتراض به وضعيت موجود که از روز جهاني کارگر سال گذشته به اين سو کارگران و عموم توده هاي مردم ايران را بيش از پيش در معرض سرکوب و تحميل بي حقوقي قرار داده است بر تحقق مطالبات زير پاي مي فشاريم و خواهان تحقق فوري و بي قيد شرط همه آنها هستيم: 1- برپايي تشكل هاي مستقل از دولت و کارفرما، اعتصاب، اعتراض، راهپيمائي، تجمع و آزادي بيان حق مسلم ما است و اين خواسته ها بايد بدون قيد و شرط به عنوان حقوق خدشه ناپذير اجتماعي كارگران و عموم مردم ايران به رسميت شناخته شوند 2- ما طرح قطع يارانه ها (هدفمند کردن يارانه ها ) و حداقل دستمزد 303 هزار توماني را تحميل مرگ تدريجي بر ميليونها خانواده کارگري ميدانيم و خواهان توقف فوري طرح قطع يارانه ها و افزايش حداقل دستمزدها به يک ميليون تومان هستيم 3- دستمزدهاي معوقه كارگران بايد فورا" و بي هيچ عذر و بهانه اي پرداخت شود و عدم پرداخت آن بايستي به مثابه يك جرم قابل تعقيب قضائي تلقي گردد و خسارت ناشي از آن به كارگران پرداخت شود 4- اخراج و بيكار سازي كارگران به هر بهانه اي بايد متوقف گردد و تمامي كساني كه بيكار شده و يا به سن اشتغال رسيده اند و آماده به كار هستند بايد تا زمان اشتغال به كار از بيمه بيكاري متناسب با يك زندگي انساني برخوردار شوند 5- ما خواهان محو قراردادهاي موقت و سفيد امضاء، تامين امنيت شغلي كارگران و تمامي مزد بگيران ، رعايت بالاترين استاندارد هاي بهداشت و ايمني کار و بر چيده شدن تمامي نهادهاي دست ساز دولتي از محيطهاي کار هستيم 6- ما خواهان لغو مجازات اعدام و آزادي فوري و بي قيد و شرط ابراهيم مددي ، منصور اسالو ، علي نجاتي و کليه فعالين کارگري و ديگر جنبش هاي اجتماعي و اعتراضي از زندان و توقف پيگرد هاي قضايي عليه آنان هستيم . 7- ما ضمن محكوم كردن هر گونه تعرض به اعتراضات کارگري و اعتراضات مردمي، اعتراض به هر گونه بي حقوقي و ابراز عقيده را حق مسلم و خدشه نا پذير کارگران و عموم مردم مي دانيم 8- ما خواهان لغو کليه قوانين تبعيض آميز نسبت به زنان و تضمين برابري کامل و بي قيد و شرط حقوق زنان و مردان در تمامي عرصه هاي زندگي اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي و خانوادگي هستيم 9- ما خواهان برخورداري تمامي بازنشستگان از يك زندگي مرفه و بدون دغدغه اقتصادي و رفع هرگونه تبعيض در پرداخت مستمري بازنشستگان و بهره مندي آنان از تامين اجتماعي و خدمات درماني هستيم 10- کار کودکان بايد محو گردد و تمامي کودکان بايد جداي از موقعيت اقتصادي و اجتماعي والدين، نوع جنسيت و وابستگي هاي ملي و نژادي و مذهبي از امكانات آموزشي، رفاهي و بهداشتي يكسان و رايگاني برخوردار شوند 11- ما بدينوسيله پشتيباني خود را از تمامي جنبش هاي اجتماعي آزادي خواهانه اعلام مي داريم و دستگيري، محاكمه و به زندان افكندن فعالين اين جنبش ها را قويا" محكوم مي كنيم 12- ما ضمن اعلام حمايت قاطعانه از مطالبات معلمان، پرستاران و ساير اقشار زحمتكش جامعه ، خود را متحد آنها مي دانيم و خواهان تحقق فوري مطالبات آنان هستيم 13- ما بخشي از كارگران جهان هستيم و اخراج و تحميل هر گونه تبعيض بر كارگران مهاجر افغاني و ساير مليت ها را به هر بهانه اي محكوم مي كنيم 14- ما ضمن قدرداني از تمامي حمايت هاي بين المللي از مبارزات كارگران در ايران و حمايت قاطعانه از اعتراضات و خواسته هاي كارگران در سراسر جهان خود را متحد آنان مي دانيم و بيش از هر زمان ديگري بر همبستگي بين المللي كارگران براي رهايي از مشقات نظام سرمايه داري تاكيد مي كنيم 15- اول ماه مه بايد تعطيل رسمي اعلام گردد و در تقويم رسمي كشور گنجانده شود و هر گونه ممنوعيت و محدوديت برگزاري مراسم اين روز ملغي گردد زنده باد اول ماه مه زنده باد همبستگي بين المللي كارگران 1 مه 2010 11ارديبهشت1389 سنديکاي کارگران شرکت واحد اتوبوسراني تهران و حومه سنديکاي کارگران شرکت نيشکر هفت تپه اتحاديه آزاد کارگران ايران هيئت بازگشائي سنديکاي فلز کار و مکانيک هيئت بازگشايي سنديکاي کارگران نقاش انجمن صنفي کارگران برق و فلز کار کرمانشاه کميته پيگيري ايجاد تشکلهاي آزاد کارگري کميته هماهنگي براي کمک به ايجاد تشکلهاي کارگري انجمن دفاع از کارگران اخراجي و بيکار سقز شوراي زنان | منبع:سایت سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر