کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۹ خرداد ۲۹, شنبه

[farsibooks] Saturday 19 June 2010 Khordad 29th 1389, Fwd: Best of Balatarin for 06/20/2010

 


http://us1.campaign-archive.com/?u=7fdb14e291091d23007369520&id=109954ae6a&e=457d8de126


---------- Forwarded message ----------
From: Balatarin <balatarin@sabznameh.com>
Date: 2010/6/19
Subject: Best of Balatarin for 06/20/2010


Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




چشمان ندا هنوز نگران است به ما و نگران است به كشش هاي بلند ابدي . هنوز اسراي بسياري در اردوگاه گروگان گيران ميهن داريم و هنوز خاك سرزمين پدري در معرض آماج سم ستوران ولايت فقيه است . هنوز سايه شوم حكومت ديني و ظلم سيد علي بر سرزمين مام ميهن گسترده است و هنوز بر خاك عزيزاني كه براي آزادي جان دادند گريانيم . آيا اين زمان مناسب است براي واكاوي اختلافات ديرين ؟ فضايى شده است براي خودش اين خرداد كه ميتوانست حماسه اى در خور ملت فهيم و دلير ايران باشد و تبديل شده است به فضاى تهمت و رقابتهاي كور و تخريب . تبديل شده است به بحثهاي تكراري و واگذاشتن قاتلين ملت به خود . شده است فضاي نقادي هاي اغلب مغرضانه ، حذف رقيب و هياهو براي هيچ . آيا خرداد زمان مناسبي بود براي اينهمه هجمه از دوست و دشمن ؟ آيا بهتر نبود هدف مشتركمان را كه شكست فاشيست حاكم است با اتحاد پيش بگيريم ، بر پذيرش پلوراليسم و آزادي هم پيمان شويم و بحثهاي داخلي را به فرداي آزادي ايران موكول كنيم كه همه بتوانند از خود دفاع كنند؟ از مواضع خود ، از بودن ها و از شدنها ؟ امروز بايد تنها بر كليد واژه هاي جنبش توافق و تراضي كرد . بر آزادي و عدالت . امروز بايد تنها بر يك عهد ، متعهد بود و آن حق حضور همه انديشه ها ، اقوام ، مذاهب و روشها است در فرداي آزادي ايران . چون سپيده آزادي بدمد و چون فضا ظرفيت پذيرش انديشه و كلام را داشته باشد ، ميتوانيم به راحتي بگوييم و بشنويم و راه را باز كنيم . به نام خودمان . به نام حقيقي و راستين خودمان . به نام حقيقت . بياييد به احترام آن چشمان گشوده رو به فردا ، به احترام آن خونهاي شريفي كه در مقدم آزادي بر زمين ريخت و به حرمت همراهان در بندمان ، امروز را در اتحاد بر ظلم حاكم بستيزيم و اختلافات را كنار بگذاريم . امروز روز اتحاد است . امروز سالگرد جاودان شدن آن چشمان زيباست كه امتداد نگاهش ، رو به فرداي آزادي و آبادي ايران بود .
با ۲۱۸ امتیاز و ۴۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


دکتر عبدالکریم سروش در نامه‌ای که امروز منتشر شد، آیت‌الله خامنه‌ای را به خاطر سخنرانی‌اش در ۱۴ خرداد اخیر سرزنش کرد و آنرا خطابه‌ای پرخطا خواند. سروش، «خود علی خوانی» رهبر جمهوری اسلامی را که خود را در «محاصره دشمنان» می‌بیند را کج خیالی و قیاس باطل عنوان کرده است و می‌نویسد که «مالیخولیای دشمن ستیزی» رهبری قوت بیشتر یافته است.
با ۲۱۷ امتیاز و ۴۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


به سالیان دور در دبیرستان سخت گیر البرز، تحت ریاست معلم بزرگ دکتر مجتهدی، یک بار در یکی انبارها گویا سیمی اتصال کرده بود و دودی برخاست. همین موجب شد کلاس ها را موقتا تعطیل کنند تا مبادا به کسی صدمه ای وارد شود. قرار شد همگی دانش آموزان در زمین ورزش جمع شوند تا ماموران آتش نشانی تحقیق و تفحص کنند و مطمئن شوند. آقای موسوی ماکوئی می گفت این جور وقت ها معلوم می شود چه کسانی اهل درس اند و کی ها در پی فرصت برای زدن به در. حالا این حکایت ماست و کارتون نیک آهنگ کوثر. به شرحی که می دانید هفته گذشته او طرحی کشید و در آن مهندس موسوی را پیر شده تجسم کرد که دارد بیانیه سیصدم را می نویسد. این حرفی است که مدت هاست می نویسد، این دفعه کشید آن را، وقتی هم می نوشت کاری نداشت که نوشته هایش شده میهمان دائمی ستون ویژه کیهان و خبر اول رجانیوز. اما ما که قرار نیست مانند کیهانیان استدلال کنیم. ناسزا گفتم به کسی که نظری جز ما دارد به مثابه آن است که برخی منتظرند خبری برسد و زود به در بزنند و ماشین حذف به کار اندازند. کیهانیان مهم ترین دلیل مخالفتشان با سبزها این است که مطبوعات غرب شما را منعکس می کنند و گاهی مدیران کشورهای غربی هم برای این که دل رای دهندگانش را به دست آورد یادی هم از جنبش سبز مردم ایران می کند. یا فلان خانم وزیر خارجه برای پوشاندن سیاست "تندتر از رییس" خود، دستمال مخملی سبز به دست می کند چندان که کیهانیان بتوانند بر استدلال خود پای فشارند. وگرنه کیست نداند که حمایت آن است که در کاخ سفید از احمدی نژاد می شود که در سه چهار سال گذشته عیب هایش را می پوشانند و همه آن می کنند که او لازم دارد برای اداره یک حرکت پوپولیستی. در عین حال پیامبران و پیام رسانانشان هم در ترددند به این امید واهی که احمدی نژاد بتواند ریشه روحانیت سمج را بکند. همان روحانیت که سی سال به اصرار عجیبی شعار مرگ بر آمریکا را زنده نگاه داشت تا خود را گیر یکی انداخت که راهنمای چپ را زده به راست می پیچد. و این سرنوشت همه حرکت های پوپولیستی منجر به فاشیسم است، و سرنوشت آمریکائیان هم به ظاهر جز این نیست که فریب بخورند. دور نیفتیم. کارتون نیک آهنگ کوثر باعث شد که گروهی علاقه مندی خود را به جنبش سبز و مهندس موسوی، با ناسزا گفتن به او ابراز دارند. آن ها که نظر مخالف داشتند و بیان کردند، به نظرم درست همان بود که باید باشد. اما در این میان انگار چند نفر هم منتظر بودند که کلاس خالی شود و بزنند به در. نیت خوانی و بدگوئی و نسبت های تند دادن علاوه بر این که شایسته کسانی نیست که خود را سبز می دانند، شایسته هیچ انسان دموکراتی نیست. این را باید گذاشت برای کیهانیان و امثالهم که جز این راهی نمی شناسند برای توجیه خود. توهین کردن به هنرمندی که سخت کار می کند و چون کار می کند ممکن است یک روز نظرش با نظر ما مخالف باشد، یک روز دیگر موافق، جز آن که بی سلیقگی است نشانه علاقه مندی به هیچ تفکر دموکرات و آزاد اندیشی نیست. این جنبش متکثرست اگر راست بگوییم. گروه ها و طرز تفکرهای مختلف خود را صاحب آن می دانند و چنین هم هست. دیده اید که بخشی به طور جدی مهندس موسوی و بیانیه هایش را نقد می کنند و از فاصله سی سالی و هزار کیلومتری به او یاد می دهند که ایران چطورست و ایرانی چطور فکر می کند. اما همین هم حسن جنبش است، جنبشی که به قول آقای خاتمی باید بپذیرد که قهرمان نمی خواهد، رهبر نمی خواهد بلکه فضای پاکی می خواهد که اگر هم حکومت از ما دریغ می دارد، خود که می توانیم از هم دریغش نکنیم. گرچه هنوز کسانی به معیارهای پیشین پای بندند سراغ رهبر را می گیرند و معتقدند که بی مایه فطیرست، اما در عالم واقع جنبش سبز چتری است گسترده که اگر خوب حفاظت شود و بتواند خارراه های خود را کنار بزند و هر یک سال بیانیه ای مانند بیانیه آخری مهندس موسوی صادر کند و هر سال یک بار چهره ای همچون تاج زاده را پرده برداری کند، این همه زلال شده و شفاف، کاری بزرگ کرده است. سبزها ظرفیت خود را زمانی نشان دادند که حسین درخشان گرفتار شد و....
با ۱۷۸ امتیاز و ۶۹ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


مکان : میدان ونک جنب داروخانه قانون. بعد از رفتن معتادها فیلم دیگری رو گرفتم که نشان میده آنطرف خیابان ماشین ون نیروی انتظامی ایستاده تا به حجاب بانوان گیر بده. (در قسمت نظرات). معتاد پیراهن سفید گوشی تلفن عمومی رو گرفته بود و وانمود میکرد که داره با تلفن صحبت میکنه و هر از چند گاهی هم چند تا دکمه فشار میداد یا کارت تلفن جامیزد و بر میداشت یا دهنی گوشی رو به سمت نفر دیگه میکرد که وانمود کنه که دارن با تلفن صحبت میکنند تا کسی شک نکنه. چند نفر از رهگذرها هم توجهشون جلب شد و با تعجب از کنارشون گذشتند. معتاد پیراهن تیره بعد از مخلوط کردن مواد با آب میشینه و یکمی از خونشو میکشه تو سرنگ (خون بازی) که سرنگ قرمز میشه و بعد به مدت زیادی سرنگ رو تکون میده. آخرش هم به هم نزدیک میشن که کسی اونارو نبینه و نوبتی با سرنگ مشترک تزریق میکنند. جالب اینکه بعدش هم هر کدومشون به یه سمتی رفتند که کسی شک نکنه، و هر چند که پیراهن سفیده بعدش برگشت رفت به سمتی که پیراهت تیره رفته بود. مملکتی داریم ها.
با ۱۶۵ امتیاز و ۱۹ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


حجاب اجباري يك توهين است.
با ۱۴۳ امتیاز و ۱۰۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


فتوای واجب الاطاعت آیت ا... جرمنی: برهمه کاربران واجب موکداست به همه لینک های مربوط به بحث انحرافی نیک آهنگ منفی دهند تا این غائله که سود آنرا حسین بازجو می برد پایان یابد
با ۱۳۲ امتیاز و ۱۰۴ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


.... ما دو برادر بودیم، مادرم در روزهای مبارزه سخت یک ساله اش با سرطان، تنها به این دلیل که چهار سال از امیر بزرگتر بودم، پیش از اینکه فوت کند، دست برادرم را در دستهای من گذاشت و گفت؛ امیر را به تو می سپارم، امیر آن روزها تازه دانشجو شده بود، به مادرم قول داده بودم که مواظب امیر باشم اما نتوانستم…. // وقتی امیر را در خیابان زدند، ما خودمان او را بردیم بیمارستان و بعد با دست های خودمان او را تحویل کسانی دادیم که نمی دانستیم، پیکر بی جان برادرم را تحویل مان می دهند… آیا ممکن است اطلاع رسانی در همین اندازه، دردسر های بعدی را متوجه خانواده های جان باختگان کند؟ نه هیچ مشکلی ندارد ما واقعیت ها را می گوییم، پدرم از همان روز اول سکوت نکرد و واقعیت ها را گفت تا همه بدانند در بازداشتگاه های کشور چه می گذرد، من هم فکر می کنم گفتن برخی از واقعیت ها در چهارچوب قانون کمک می کند تا هم کشته شدگان ما فراموش نشوند و هم وقایع تلخی که برای عزیزان ما تکرار شد دیگر برای هیچ ایرانی در هیچ یک از بازداشتگاه های کشور دوباره تکرار نشود. ما می دانیم که با حرف زدن ها و با پیگیری های ما، امیر دیگر بر نمی گردد اما هدف از اطلاع رسانی این است تا جنایت کهریزک برای هیچ کسی دوباره تکرار نشود. برخی از خانواده ها در روزهای اول به دلیل معذوریت ها و برخی فشارهای سکوت کردند، شاید همین دلیلی شد که این روزها نامی از بسیاری از شهدا را نمی شنویم. ....
با ۱۲۴ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


آن قوٌت جوانی وان صورت بهشتی‌ ....‌ای بی‌خرد تر از من، از دست چون بهشتی‌؟*** تا صورتت نکو بود افعال زشت کردی.... پس فعل را نکو کن اکنون که زشت گشتی*** و اینک ای "رهبر معظم"! من به شما میگویم که فرمان هبوط صادر شده و از آسمان به زمین رسیده است. بهشت ولایت دیگر جای شما نیست. صدای آدمیان صدای خداست. آیا صدای خدا را نمیشنوید؟ آقای خامنه ای٬ نطق چهاردهم خرداد هزار و سیصدو هشتاد و نه شما را همه شنیدیم. خطابه‌ای پر خطا بود. لغزش‌های ذهنی‌و زبانی در آن موج میزد. نشان از فتور در قوه ناطقه داشت. خطیب زبر دست ما که در دوران سی‌ساله پس از انقلاب به چالاکی از همه سخنوران پیشی‌گرفته بود، آن روز سخت آشفته و نا توان مینمود. در سخنش نه سحر بلاغت بود نه شهد عبارت، نه کمال معنا نه جمال صورت. صفرای غضب، پروای ادب را از او ستانده بود. چندان که ذهن آشفته بر زبان خفته اش شلاق میزد مرکب سخن رام نمی‌شد. کلمات سرکش و بی وقار از قفس مغز بیرون میجستند و بر شاخ زبان مینشستند. داوری‌های باژگونه تاریخی‌حفره‌های کلام را افزون تر کرده بود و خطیب از یکی‌بر نیامده در حفره دیگر می‌افتاد. با طلحه و زبیر در می پیچید و به جای علی‌با آنان می جنگید. دل اهل سنت را به دست نیاورده به درد آورد. خود را چون علی‌در محاصره دشمنان میدید و بدین خیال کج و قیاس باطل چنان مبتهج بود که مخالفان سیاست و ریاست خود را غاصبان مسند وصایت و ناقضا ن عهد ولایت پنداشت. معرکه و مهلکهٔ غریبی بود. تماشاچیان از او انتظار حمله داشتند اما او قوت دفاع هم نداشت. هم نطق خشکیده بود هم منطق. نه خوب سخن میگفت نه سخن خوب میگفت.نه به نقل وفا میکرد نه به عقل. ناطقه و عاقله گویی با هم فرو خفته بودند. کار بدانجا کشید که کورکورانه دست در انبان فرسوده تاریخ کند و شخصیت‌های خفته را بر انگیزد وبیازارد و به آنان نقش‌های مجعول دهد و بر اجتهادشان مهر انحراف نهد و آیین ویژه خود را معیار داوری عمل دیگران سازد و انتقام گذشتگان را از معاصران بگیرد و با کبر تمام ،حق و باطل را در نزدیکی‌و دوری از خود تعریف کند و بدین حیله آب رفته مشروعیت را به جوی خشکیده ولایت باز گرداند آقای خامنه ای وقتی‌بر سر کار آمدید، در خیال، شریعتی‌غرب ندیده‌ای را میدیدم که عنان سیاست را به دست گرفته است. فقه و فلسفه و تفسیر نمیداند، به عوض اهل تاریخ و هنر و بلاغت است. می‌گفتم همین نیکو است. فقیهان و فیلسوفان غالبا تاریخ نمیدانند و لذا به قول ابن خلدون نا اهل‌ترین کسان برای ریا ست اند. زمان که گذشت و استبداد نظری وعملی ،شما را به سؤء تدبیر و ستمگری کشا ند و مداحان و متملقان بر شما جوشیدند و ناصحان و ناقدان به زنجیرو زندان افتادند ونظم ملک پریشان شد وبانگ بینوایان بر آمد ودست تطاول حرامیان در اموال ونفوس بیگناهان گشوده شد، بر من آشکار شد که جامه ریاست و ولایت را بر اندام شما نیک نبریده اند و روح خسته و خواب آلوده تاریخ در نیمه شبی‌تاریک، کلید این ملک را نا سنجیده به دست شما داده است. روزی نبود که از شجره خبیثه استبداد حنظلی فرو نیفتد و سری را نشکند یا کامی‌را تلخ نکند. به دعا با خدا می‌گفتم ایرانی‌را از هلاکت و سلطانی را از سؤء سیاست برهان، اما طناب توحش که سخت تر شد و آتش اختناق که بالاتر گرفت دانستم کار فقط از دعا نمی‌رود. سالها نیک خواهانه نصیحت کردم و امیدوارانه دل به تاثیر بستم، اما "از قضا سرکنگبین صفرا فزود" و بیمار رنجور تر شد. بیمار ما خیال اندیش شده بود. نصیحت ها را دروغ ودغلبازی ونقدها را توطئه وبراندازی می دید و جرم‌های جاسوسی و ناموسی برای ناقدان میتراشید و آنان را به زجر و زنجیر می کشید. مداحان را می خرید ونقادان را می درید ورقیبان را سر می برید. و اینک ای "رهبر معظم"! من به شما میگویم که فرمان هبوط صادر شده و از آسمان به زمین رسیده است. بهشت ولایت دیگر جای شما نیست. صدای آدمیان صدای خداست. آیا صدای خدا را نمیشنوید؟
با ۱۲۱ امتیاز و ۱۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


واقعا دستتون درد نکنه با این وقت شناسی!!! الان وقت این بحث ها و صحبت هاست!!! شب شهادت ندا و بقیه شهیدان جنبش سبز تمام بالاترین شده حرف و صحبت از یک کاریکاتوریست! دست مریزاد بچه ها ... دست مریزاد...واقعا نمیدونم چی بگم
با ۱۱۲ امتیاز و ۱۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


عکس هایی از ایران.
با ۱۰۶ امتیاز و ۴۸ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


برای تفرقه افکنی حتی حدیث هم درست میکنند./ملت ایران همه همیشه برادری خود را حفظ میکند/کرد-لر-ترک بلوچ-ترکمن-وغیره همه با هم برادریم
با ۹۸ امتیاز و ۱۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


دکتر عبدالکریم سروش در نامه‌ای که امروز منتشر شد، آیت‌الله خامنه‌ای را به خاطر سخنرانی‌اش در ۱۴ خرداد اخیر سرزنش کرد و آنرا خطابه‌ای پرخطا خواند. سروش، «خود علی خوانی» رهبر جمهوری اسلامی که خود را در «محاصره دشمنان» می‌بیند را کج خیالی و قیاس باطل عنوان کرده است و می‌نویسد که «مالیخولیای دشمن ستیزی» رهبری قوت بیشتر یافته است.
با ۹۶ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


رژ گونه‌ی ِ خارجی می‌خری برای چی؟ رژهای وطنی تولید کرده‌ایم به رنگ ِ چک و سیلی لب‌هایت را با تو دهنی قرمز می‌کنیم صورتت را جلو بیار امتحانش واجب است ناخن‌هایت را می‌کشیم تا همیشه قرمز باشد هی عقب افتاده رنگ ِ خون سال‌هاست که مد شده است
با ۹۶ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


امیر آباد - ساعت 6:30 بعد از ظهر. درست در همین ساعت، همین جا تشت رسوایی جمهوری اسلامی بر زمین افتاد و کوس رفتن این ظالمان از همه جا به گوش رسید،اما هزینه اش از دست دادن عزیزانمان بود. عزیزانی به نازنینی یک "ندا"، به بلندای یک" سهراب" ، سوزناکی یک "محرم" و شیوایی یک "ترانه". صدای شیهه این چارپایان در گوش پایتخت کرکننده بود که اینچنین بر میهن می تازند و همزمان کلنگ گور خود را می زنند و به زباله دان تاریخ نزدیک می شوند. سالهاست صدای پای استبداد دینی در این مرز و بوم پژواک می کند. سالهاست صدای ضربه نعلین بر این خاک، دهشتناک تر از چکمه های استبداد هراس بر تن هر آزادی خواه می اندازد، اما از این ساعت، درست در همین جا، امیر آباد، تقاطع آزادی و استبداد، ساحت مقدس نظام لکه دار شد و شمارش معکوس برای رفتن آغاز شد. امیر آباد سیراب شد و نقشش بر همگان رخ نما شد و نقشه های پلید این نظام، نخ نما شد. درست در همین لحظه جانانی برفتند و مادرانی سوگوار بر جای ماندند و هزاران علامت سوال؟ چه فرق دارد ندا باشد، یا سهراب و یا محرم؟ چه فرق دارد امیر آباد باشد یا آزادی و یا کهریزک؟ مهم نقطه مشترک مبارزه برای آزادی است، تقابل و تضاد با استبداد دینی، استبدادی دینی که روزی با خون یادگاران خاوران، قدرت خود کامه را قرقره می کرد، امروز با خون فرزندان همان راه به لرزه افتاده است. هر روز نیرنگی جدید در "تقاطع" وهر بار دسیسه ای نو در "بزنگاه"، اما حنای این بنگاه مردم فریبی و فستیوال حماقت سالهاست زرد رنگ است. هان! ولایت خودکامه! نیروهایت در حال ریزش اند همچون ساعت شنی که صدای خرد خرد شن هایش، شمارش معکوس تو را تداعی می کند. دیگر آبرویی برایت نمانده که با آسیاب فقاهت قصد حلاجی اش را داشته باشی تا باز اندک آبروی خود را باز یابی و اکسیری سازی برای جان ناقصت. شاید برای تو ناگهان چه زود دیر شده باشد اما برای ما خون دلخورده گان، سالهاست چه دیر زود می شود. هان! ولایت خود کامه! دوای درد خود را خوب می شناسی اما آن را از خود دریغ می کنی، داروی نظافت چیزی نیست که همیشه در دسترس باشد، آن را دریاب و غنیمت بشمارش!
با ۹۵ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


طرح خاموشی 10 دقیقه ای طرحی است که در صورت اطلاع رسانی گسترده، تاثیرش چندان کمتر از تظاهرات خیابانی نیست! در حالی که از نظر امنیتی قطعاً ایمن تر از آن است. هزینه ندارد و کلاً لازم نیست هیچ کار محیر العقولی انجام شود. فقط کافیست هر خانواده چند کلید برق را فشار دهد تا تهران در خاموشی فرو رود و کور دلان بدانند که ما هستیم! اگر به خیابان نمی آیی. اگر شعار نمی نویسی، اگر الله اکبر روی پشت بام نمی گویی و هزار اگر دیگر...حق داری. جان هر انسانی عزیز است و محترم. اما این یکی را به حرمت خون شهدای 30 خرداد ( شنبه سیاه) انجام بده!
با ۹۵ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


مراجع به اصطلاح تقلید یک‌صدا بی‌احترامی به حسن خمینی را محکوم می‌کنند، ولی تجاوز جنسی در زندانها را نه: جناب انسان‌هائی که خود را مرجع می‌دانید! آیا قطع سخنرانی حسن خمینی زشت‌تر بود یا کشتن انسانها به جرم سکوت؟ انگار فریاد شما زمانی از حلقومتان شنیده می‌شود که به همنوعتان احترام گذاشته نشود! البته پر واضح است که شما تنها به فکر خمستان هستید و صد البته می‌ترسید که فردا این بی‌احترامی از سوی مریدان، دامنگیر خود شما را بگیرد.
با ۹۴ امتیاز و ۱۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


مسیح علی نژاد- تا کنون هشت دادگاه برای عاملان شکنجه در کهریزک برگزار شده است. عاملان را در دادگاه به صف کرده اند و از آمران خبری نسیت. فقط دادگاه پرسنل نیروی انتظامی را برگزار کرده اند در حالی که پس از افشای شکنجه و تجاوز در کهریزک، متهم ردیف اول همان کسی بود که حتی مجلس اصولگرا هم از او نام برد. سعید مرتضی. این روز ها کجاست دیکتاتور کوچکی که نامش تداعی گر چند موضوع تلخ در تاریخ سیاسی ایران است: قلع و قمع روزنامه ها، قتل زهرا کاظمی، قتل عمد در کهریزک. متن مصاحبه ام با برادر یکی از قربانیان که هم از دادگاه غیر علنی متهمان کهریزک می گوید و هم از آنچه بر برادرش در کهریزک گذشت: برادر شهید امیر جوادی فر: بی صبرانه منتظر برپایی دادگاه قضات هستیم جرس مسیح علی نژاد: این صحبت های برادر امیر جوادی فر دانشجوی معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران است که سال گذشته پس از ضرب و شتم و بازداشت، در راه انتقال ازکهریزک به اوین جان باخته بود. بابک جوادی فر تنها چهار سال از امیر ۲۵ ساله بزرگتر است اما به گفته خودش، مادر آنها، پیش از درگذشت خود امیر را به او سپرده بود، به همین دلیل او در طی این یک سال همه تلاش خود را به کار گرفته است تا بداند عاملان پرونده کهریزک با دستور چه کسانی و چگونه توانسته اند همه قوانینی که او به عنوان یک جوان به آن احترام می گذارد را زیر پا بگذارند و امانت مادرش را از او بگیرند. اگرچه بر اساس گزارش رسمی مجلس و سازمان قضایی نیروهای مسلح تایید شده است که سه نفر از معترضان انتخابات سال گذشته، پس از دستگیری بر اثر ضرب و جرح ماموران و صدمات وارده کشته شده اند، اما هر گونه اطلاع رسانی در مورد شکنجه های های زندانیان در این بازداشتگاه از سوی مقامات ارشد جمهوری اسلامی «سیاه نمایی» عنوان شده است. به همین دلیل دادگاه متهمان پرونده کهریزک نیز به صورت غیر علنی در هشت جلسه، برگزار شده است تا خانواده های جان باختگان و زندانیانی که در کهریزک مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار گرفته اند نیز مطابق قانون حق اظهار نظر در مورد شکنجه های مطرح شده در این دادگاه را به صورت رسمی در رسانه ها نداشته باشند. متن کامل گفتگوی جرس با بابک جوادی فر، برادر امیر جوادی فر که در دادگاه غیر علنی متهمان پرونده کهریزک حضور داشته است در پی می آید: آقای جوادی فر، به نظر می رسد شما در دادگاهی که برای متهمان پرونده کهریزک برگزار شده بود، برای اولین بار در جریان آنچه بر امیر و زندانیان دیگر کهریزک گذشته بود قرار گرفتید، درست است؟ واقعیتش این است که من پیش از این، از طریق کسانی که با امیر در کهریزک بوده اند، در جریان آن وقایعی که حتی رهبری نظام نیز آن رفتارها را جنایت عنوان کرد ، قرار گرفته بودم. طبیعی بود که دلم می خواست بدانم برادرم لحظه های آخر با چه کسانی بود و حرف های آخرش چه بود. سراغ چه کسانی رفتید و آنها از وضعیت امیر در کهریزک چه گفتند؟ من سراغ تک تک کسانی که با امیر در کهریزک بوده اند رفته ام، کسانی که به ما گفتند امیر در روزهای آخر بینایی اش را از دست داده بود، کسانی که می گفتند به دلیل آلودگی فضای بازداشتگاه پس از ضرب و شتم، چشم های امیر چرک کرده بود و دیگر بینایی کامل نداشت تا بتواند به تنهایی راه برود. سراغ کسانی رفته ام که زیر بغل امیر را می گرفتند تا موقع راه رفتن به در و دیوار نخورد. امیر در اتوبوسی که ساعت دوازده و نیم ظهر روز بیست و سوم تیر آنها را از کهریزک به اوین منتقل می کردند، به دلیل ضرب و شتم هایی که شده بود، حالش بد می شود، او را پیاده می کنند و بعد روی زمین می خوابانند. با کسی که مراقبت پزشکی می دانست و از اتوبوس پیاده شد و به امیر تنفس مصنوعی داده بود هم صحبت کردم، می گفت؛ امیر موقع تنفس مصنوعی خون بالا آورده بود. بعد از آن، آنها امیر را دیگر به بیمارستان منتقل نکردند، شاید اگر به بیمارستان منتقل می شد، حالا امیر زنده بود. می خواستید بدانید امیر لحظه های آخر به کسانی که با او در کهریزک بودند، چه می گفت … متاسفانه به دلیل ضربه هایی که به سر امیر وارد شده بود….افت جسمانی و بدنی امیر تنها چیزی بود که همه از آن گفتند، در چنین شرایطی هیچ کس هیچ حرف خاصی از امیر نشنید تا به ما بگوید، به ما فقط گفتند، اولین نفری که در جنایت کهریزک جان داد، امیر بود، بعد حال محسن بد می شود و سپس محمد کامرانی، بعدها نفر چهارم را هم آقای روح الامینی مطرح کرد که ما هنوز نمی دانیم آیا خانواده آقای رامین آقازاده قهرمانی، شکایت خود را از متهمان کهریزک پس گرفته اند یا نه، چون در دادگاه هم حضور نداشتند. چه کسانی به عنوان متهم در این دادگاه حضور داشتند؟ اول باید بگویم، متاسفانه علی رغم اینکه از روز نخست دادگاه ما اصرار داشتیم که متهمان پرونده کهریزک باید به صورت علنی محاکمه شوند اما به دلیل معذوریت هایی که خودشان داشتند این دادگاه را غیرعلنی برگزار کردند. شما خودتان خبرنگار هستید و می دانید که نام بردن اسامی متهمان این پرونده و جزییات آنچه در دادگاه گذشته است بر اساس قانون، جرم تلقی می شود و من هم به هر حال به قانون این نظام به عنوان شهروند ایرانی احترام می گذارم، بر این اساس فقط همین را می توانم به شما بگویم که ۱۲ نفر از رده های مختلف نیروی انتظامی در این دادگاه به عنوان متهم حضور داشتند. از نیروهای رده بالای نیروی انتظامی هم کسی در این دادگاه به عنوان متهم حضور داشت؟ بله از گروهبان، استوار، سردار و حتی سرتیپ تمام نیز در این دادگاه به عنوان متهم جنایات کهریزک، دفاعیات خود را تقدیم دادگاه کردند. آیا از دادستان تهران که از سوی مجلس شورای اسلامی هم به عنوان متهم از او یاد شده بود، در این دادگاه نامی برده شد؟ این دادگاه مربوط به پرسنل نیروی انتظامی بود، ما بی صبرانه منتظر برگزاری دادگاه قضات هستیم تا در آن به اتهامات دادستان وقت تهران و سایر قضات که دستور انتقال بچه ها به کهریزک را داده بودند، رسیدگی شود. ظاهرا اول باید سلب مصویت از قضات صورت بگیرد تا آنها را دادگاهی کنند چقدر امیدوار هستید که دادگاهی برای دادستان وقت تهران یا قضاتی که دستور انتقال زندانیان را داده اند برگزار شود؟ ببینید، وقتی که آقای روح الامینی، پدر محسن روح الامینی یکی دیگر از کسانی که در کهریزک جان باخته است، با رهبری دیدار داشتند، خود رهبری تاکید کرده بودند کلیه کسانی که در این جریان نقش داشتند در هر رده ای باید محاکمه شوند و به سزای عمل خود برسند، آخرین دادگاه پرسنل نیروی انتظامی برگزار شد اما خانواده شهدایی که در کهریزک جان باخته اند بی صبرانه منتظر برپایی دادگاه قضات هستند. آقای جوادی فر، به جز خانواده جان باختگان، آیا کسانی که از کهریزک آزاد شده اند، به عنوان شاکیان ماجرای کهریزک در این دادگاه حضور داشتند؟ از میان ۱۴۵ نفری که روز نوزده تیر به کهریزک منتقل شده بودند، تعدادی شکایت کرده اند که از این تعداد جمعی هم بنا به دلایلی شکایت خود را پس گرفته اند، اما در نهایت یک تعداد چهل الی پنجاه نفری در دادگاه غیرعلنی حضور داشتند که قاضی از آنها به عنوان شاکی و مطلع سوال می کرد. آیا در مورد شکنجه ها در این دادگاه پدر شما و خانواده سایر جان باختگان مباحثی را مطرح کردند؟ مسوولین و قضات خودشان بهتر از ما می دانستند که در کهریزک چه اتفاقاتی رخ داد، یعنی فاجعه ای که رخ داده برای مسوولین نظام خیلی مشخص تر از اطلاعاتی است که ممکن است ما از برخی ها شنیده باشیم، خود گزارش سازمان قضایی نیروهای مسلح که در دادگاه قرائت شده بود هم بسیاری از این واقعیت ها را گفته بود. آیا ممکن است اطلاع رسانی در همین اندازه، دردسر های بعدی را متوجه خانواده های جان باختگان کند؟ نه هیچ مشکلی ندارد ما واقعیت ها را می گوییم، پدرم از همان روز اول سکوت نکرد و واقعیت ها را گفت تا همه بدانند در بازداشتگاه های کشور چه می گذرد، من هم فکر می کنم گفتن برخی از واقعیت ها در چهارچوب قانون کمک می کند تا هم کشته شدگان ما فراموش نشوند و هم وقایع تلخی که برای عزیزان ما تکرار شد دیگر برای هیچ ایرانی در هیچ یک از بازداشتگاه های کشور دوباره تکرار نشود. ما می دانیم که با حرف زدن ها و با پیگیری های ما، امیر دیگر بر نمی گردد اما هدف از اطلاع رسانی این است تا جنایت کهریزک برای هیچ کسی دوباره تکرار نشود. برخی از خانواده ها در روزهای اول به دلیل معذوریت ها و برخی فشارهای سکوت کردند، شاید همین دلیلی شد که این روزها نامی از بسیاری از شهدا را نمی شنویم. آیا پس از دستور رهبر نظام، مبنی بر تعطیلی کهریزک، هیچ یک مسولان نظام برای دلجویی و پیگیری به خانه شما آمده اند و از نزدیک پیگیر ماجرا شده اند؟ پدرم به اتفاق آقای روح الامینی و کامرانی، یک دیداری با آقای لاریجانی ریاست قوه قضاییه داشتند، همچنین از طرف دبیر خانه شورای عالی امنیت ملی نیز خانواده ما را خواستند تا شرح ماوقع را در اختیارشان قرار هیم، آقای احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی نیز به خانه ما آمد و پیگیر ماجرا شد، استاندار و اعضای شورای شهر تهران نیز همان روزهای اول به دیدار خانواده ما آمد و در این دیدارها خود مسوولان بهتر از ما می دانستند که چه اتفاقاتی در کهریزک رخ داده است . مردم و رهبران جنبش سبز چطور؟ آقای موسوی و خانم رهنورد دوبار زحمت کشیدند و برای دلجویی شخصا به خانه ما آمده اند، آقای کروبی نیز به منزل ما تشریف آوردند، ما هرجا هم که رفتیم وقتی مردم ما را شناختند، با مهربانی اظهار همدردی کردند، دوستان امیر هرگز ما را تنها نگذاشتند، و من واقعا قدردان همدلی های مردم هستم. پس در تمام این مدت توقعی بیش از همراهی از مردم نداشته اید؟ روزی که امیر در خیابان دانشگاه، مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، مردم از همه وقایع علی رغم شرایط خاص آن روز فیلم و عکس تهیه می کردند، دلم می خواست کسانی که در روز هجده تیر، در کنار امیر بوده و شاهد ضرب و شتم برادرم بوده اند، اگر فیلم و عکسی از آن صحنه ها تهیه کرده اند، منتشر کنند تا دنیا بداند، چه اتفاقی برای یک دانشجو ممکن است بیافتند. این تنها خواسته من است به عنوان برادر امیر که بی صبرانه منتطر هستم باز هم نشانه ای ببینم تا شاید واقعیت های دیگری آشکار شود. حرف آخرتان… ما دو برادر بودیم، مادرم در روزهای مبارزه سخت یک ساله اش با سرطان، تنها به این دلیل که چهار سال از امیر بزرگتر بودم، پیش از اینکه فوت کند، دست برادرم را در دستهای من گذاشت و گفت؛ امیر را به تو می سپارم، امیر آن روزها تازه دانشجو شده بود، به مادرم قول داده بودم که مواظب امیر باشم اما نتوانستم…. وقتی امیر را در خیابان زدند، ما خودمان او را بردیم بیمارستان و بعد با دست های خودمان او را تحویل کسانی دادیم که نمی دانسیتم، پیکر بی جان برادرم را تحویل مان می دهند…من و امیر با هم در یک خانه زندگی می کردیم، حالا هر روز که از محل کارم برمی گردم، جای خالی اش را در خانه احساس می کنم، خانه پر است از عکس ها و خاطرات و نشانه های ی امیر اما خالی است از حضورش.
با ۹۲ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


مهدی یحیی نژاد بسیار انتقاد پذیرتر و قائل تر است به آزادی بیان تا دوستانمان در اردوی جنبش " خرد جمعی توحیدی ". چقدر کاریکاتور و پیوند انتقادی نسبت به او و بالاترین در همین سایتی که خودش سنگ بنای آن را نهاده درج شد و مادام که گلوی ادب فشرده نشد ، آنها را تحمل کرد. به احترام آزاد اندیشیت مهدی ، در برابرت تا کمر خم می شوم.
با ۹۰ امتیاز و ۹۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


سازمان عفو بین الملل به مناسبت اولین سالگرد قتل ندا آقا سلطان، از قصور مقامات ایران در رسیدگی به پرونده قتل او انتقاد کرده و عدم محاکمه عاملان آن را نمونه ای از فرهنگ معافیت خطاکاران از مجازات دانسته است؛ فرهنگی که به گفته این سازمان، از زمان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته در ایران رواج پیدا کرده است. ندا آقا سلطان، دختر ۲۷ ساله ایرانی در روز ۳۰ خرداد سال گذشته در مرکز تهران و پس از شرکت در تظاهراتی آرام به ضرب گلوله کشته شد. انتشار فیلم کوتاهی از لحظات جان سپردن او، بازتاب فراوانی در رسانه های جهان داشت و او را به یکی از نمادهای جنبش اعتراضی در ایران تبدیل کرد. حسیبه حاج صحراوی، معاون بخش خاورمیانه و شمال آفریقای عفو بین الملل، می گوید: "مرگ ندا نه تنها حاکی از تخطی های بی شمار مقامات ایرانی از حقوق بشر است، بلکه نشان دهنده سرپیچی مستمر آنها از به محاکمه کشیدن عاملان شکنجه و کشتار منتقدین جمهوری اسلامی است." این بیانه افزوده است که علیرغم انتشار فیلم لحظات جان سپردن ندا و شهادت شاهدان مرگ او، مقامات ایران تاکنون نه تنها در مورد این واقعه، بلکه در مورد هیچ یک از معترضانی که در حد فاصل ماه های خرداد تا آذر ماه سال گذشته به دست مأموران حکومتی ایران کشته شدند، تحقیق مستقلی انجام نداده اند.
با ۸۹ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


خبرنگاران سبز - به یاد شهید جنبش سبز محمد نادری پور (رئیس شاخه ی دانشجویی ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در شهرستان سیرجان) تحصیلات : دانشجوی رشته مهندسی عمران در دانشکده مهندسی سیرجان-دانشگاه باهنر کرمان. او ساعت 19 روز 10 تیر پس از خارج شدن ا ز جلسه امتحان در دانشگاه و سوار شدن بر خودرویش توسط افراد لباس شخصی ربوده می شود و دو روز بعد جسد وی درون خودرویش در گوشه ای از شهر سیرجان یافت می شود.
با ۸۹ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


شهید سيد علي موسوي حبيبي، 42 ساله فرزند میرحسن، خواهر زاده ميرحسين موسوي، پدر 2 فرزند، يك دختر 17 ساله و يك پسر 7 ساله، برادر شهید، روز یک شنبه 6 دی ماه 1388 ظهر عاشورا در جریان اجتماعات مسالمت آمیز در اعتراض به کودتای خرداد 88، يك پاترول جلوي منزل وی چندين نفر را زير مي گيرد و بعد از درون پاترول 5 نفر از نيروهاي امنیتي پياده مي شوند و يكي از آن ها از نزديك ترين فاصله با كلت به سينه سيد علي موسوي شليك مي كند. وی بعد از انتقال به بيمارستان ابن سينا واقع در فلكه دوم صادقيه به شهادت می رسد. به نقل از جرس، وی از چندين روز قبل تلفني بارها تهديد به قتل شده است. خانواده او از اين تهديدها با خبر بوده اند و برايش ابراز نگراني مي كرده اند. در روز عاشورا يك پاترول جلوي در خانه آن ها ابتدا چندين نفر را جلوي چشم سيد علي موسوي زير مي گيرد، بعد از درون پاترول 5 نفر از نيروهاي امنیتي پياده مي شوند و يكي از آن ها از نزديك ترين فاصله با كلت به سينه سيد علي موسوي شليك مي كند طوري كه گلوله از پشت او خارج مي شود. بعد آن 5 نفر با پاترول سراسيمه مي گريزند. برادر زن سيد علي او را به بيمارستان مي رساند اما قبل از آن كه سيد علي موسوي به بيمارستان برسد به شهادت نائل مي شود. براساس گزارش شاهدان عینی، روز عاشورا حوالی ساعت ۱ تا ۲ بعدازظهر یک اتومبیل پاترول مشکی رنگ با چهار سرنشین لباس شخصی با سرعت هرچه تمام‌تر به سمت مردمی که در خیابان شادمان حضور داشتند یورش برد که ابتدا دو نفر را زیر گرفت و از روی یکی از آنها به طور کامل رد شد، نفر کنار راننده هم مسلح به کلت بوده و در طول حرکت، چند گلوله به سمت مردم شلیک کرد و سپس طول خیابان شادمان را به همین صورت طی کرده، دور زد به سمت خیابان آزادی برگشت. بعد از رفتن پاترول چند نفر زخمی و تیرخورده روی زمین افتاده بودند که مردم به کمک آنها رفتند. با توجه به شواهد خواهرزاده میرحسین موسوی هم در همین منطقه تیر خورده و به قتل رسید. براساس این گزارش دو یا سه موتورسوار نیز اتومبیل پاترول را همراهی می‌کردند و هزاران نفر مردمی که در خیابان شادمان حضور داشتند شاهد این صحنه بوده و برخی حتی می‌توانند چهره ضارب را شناسائی کنند. سرنشینان اتومبیل فوق بعد از انجام این جنایت وارد اتوبان یادگار امام شده، در لاین شمال به جنوب توقف کرده و با نیروهای بسیجی حاضر در محل گفتگو کرده‌اند.
با ۸۶ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


مديرکل کوی دانشگاه تهران در آستانه فرا رسيدن سال‌روز ۱۸ تير از تعطيلی کوی به دليل «تعميرات» خبر داد. داريوش اسماعيلي، با بيان اينکه دانشجويان در فاصله زمانی ۲۹ خرداد ماه تا ۵ تيرماه فرصت دارند وسايل خود را به انبار تحويل دهند تصريح کرد: «کوی دانشگاه در فاصله زمانی نهم تير تا ۲۵ تيرماه تعطيل است.» وی افزود: «امتحانات دانشجويان دانشگاه تهران تا سوم تيرماه پايان مي‌يابد و دانشجويان تا پنجم تيرماه فرصت دارند تا کوی دانشگاه را به صورت کامل تخليه کنند.» به گفته‌ی آقای اسماعيلی «در اين فاصله زمانی که کوی تعطيل است، تعميرات اساسی و ضروری در اين مرکز انجام خواهد شد.» به اعتقاد برخی دانشجويان ساکن کوی اين اقدام در جهت جلوگيری از اعتراضات سال‌روز هجدهم تيرماه صورت گرفته است. در هجدهم تير سال ۷۸ نيروهای امنيتی با حمله به کوی دانشگاه تهران با دانشجويان درگير شدند که اين امر منجر به کشته شدن دست‌کم سه تن و بازداشت شماری از فعالان دانشجويی شد.
با ۸۶ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


آیا ما سبزها که به حمایت از آسیب دیدگان و شهدایمان شهره هستیم 30 خرداد را فراموش خواهیم کرد؟آیا ما سبزها که یاد کیانوش شهید را در ارتفاعات گرامی داشتیم سالگرد 30 خرداد را زیاد خواهیم برد؟آیا اشک های مادران داغدار این عزیزان را از یاد خواهیم برد ؟آن روز نیست باد که به چنین وضعی دچار شویم .آن روز نیست باد که یاد عزیزان از دست رفته مان را زیاد ببریم و بزرگداشت آن بزرگواران را به خانه هایمان بیاوریم که مبادا خطری تهدیدمان کند.آن روز نیست باد که قدرت جنبش مان را در پستوی خانه نهان کنیم چرا که ترس از اهریمنان وجودمان را گرفته باشد.آن روز نیست باد که ما سالگرد شهادت عزیزترین فرزندان این مرزو بوم را زیاد ببریم و دچار روزمرگی هایمان شویم .آن روز نیست باد که مادر ندای میهن به تنهایی بر مزار این دخت ایران بنشیند و جگر سوخته اش تکه تکه شود و در غم تنهایی این حضور سرافکنده گردد .اگر چه سرافکندگی نه برای او و نه برای ندا که برای ما خواهد بود که اینچنین در سالگرد آن شنبه خونین دچار بحث های مضحک روزمره شدیم و یادمان رفت که دشمنی بنام دیکتاتور داریم که هر لحظه در حال تدارک یورش به بنیان های ماست و ما در چه وادی سیر می کنیم.فردا 30 خرداد ساعت 18 ندا و سایر شهدایمان در انتظار ما هستند ...تنهایشان نگذاریم
با ۸۵ امتیاز و ۴۶ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


من خودم از کسانی هستم که جناب نیک آهنگ مرا "سبزالهی" خواند. ولی بهتر است بدانیم نباید اجازه دهیم هر فردی خواسته یا ناخواسته بتوانید این چنین بین ما تفرقه بیاندازد. "میرحسین موسوی" و "نیک آهنگ کوثر" دو انسان هستند که هر دو جایز الخطا هستند و نیک آهنگ باید قبول کند که حد "نقد" را گذراند و با کاریکاتور آخرش به طرفداران میرحسین موسوی توهین کرد. این افراد طرفدار موسوی اند و عقایدشان برای خودشان محترم است. پس کسی حق ندارد آن ها را به این دلیل تمسخر یا مورد حمله قرار دهد. هدف من از این مطلب به چالش کشیدن این قضیه نیست، فقط می خواهم بگویم دوستان؛ بیایید برای مصلحت جنبش هم که شده این دعوای کودکانه را کنار بگذاریم!
با ۸۵ امتیاز و ۲۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جنبش ایرانی - اسلامی یعنی تکرار قصه‏های تلخ گذشته... انسانیت را معیار کار قرار دهیم... بیانیه هجدهم ارائه شده توسط شما دارای نکات خوب و مثبتی می‏باشد. اما ایرادات واشکالاتی هم به آن وارد است. از جمله همین اصطلاح جنبش ایرانی - اسلامی! ایرانی بودن همه مردم ایران را پوشش می‏دهد، ولی اسلامی بودن هرگز این گونه نبوده، نیست و نخواهد بود. حتی اگر معیار کار اکثریت باشند، باز هم در درجه اول حقوق اقلیت و گروههای غیرمسلمان نادیده گرفته شده است و در درجات بعدی حقوق خیلی از گروههای مسلمان (مخصوصاً اهل سنت) هم با این تعاریف محدود زیر سوال می‏رود. حتی استفاده از این عنوان اسلامی سال‏ها است که باعث رنجش خاطر خیلی از مسلمانان و مذهبی‏ها شده است. چون تعریفی که از اسلام در ایران وجود دارد، محدود به نوعی از این مذهب با یک گرایش سیاسی - اجتماعی خاص است که علاوه بر تقسیم مردم به مسلمان و غیرمسلمان، خود مسلمانان را هم دسته بندی می‏کند. یعنی همان قضیه خودی - غیر خودی یا ایرانی و ایرانی تر. آیا شما دوست دارید که دوباره همان اشتباهات گذشته تکرار شود؟ مهم نیست که تصور شما از این واژه چیست. واقعیت این است که به دلیل مقدس فرض کردن مذهب، همیشه نتیجه پایانی با آن چیزی که در ذهن بوده است، 180 درجه متفاوت است. اما پیشنهاد من این است که جنبش سبز مردم ایران باید جنبش ایرانی - انسانی باشد. جنبشی که پیام آن صلح و دوستی با همه مردم جهان و اولویت اصلی آن اتحاد و همدلی همه مردم ایران و گوش دادن به خواسته‏های همه گروههای قومی، مذهبی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران باشد. انسانیت مفهوم بزرگ و عمیقی است که همه خوبی‏ها را پوشش می‏دهد و هر عقیده و اندیشه‏ای را می‏تواند در درون خود جای دهد و بپذیرد. یعنی پلورالیسم (تکثرگرایی) واقعی. البته عقاید و اندیشه‏هایی که در خدمت مردم باشند و نه عقاید انسان ستیز. اگر معیار ملیت مشترک و از آن والاتر یعنی انسانیت باشد، باور کنید که صدای ما رساتر خواهد بود. مگر خود شما نمی‏گویید که جنبش سبز باید تکثرگرا (پلورالیستی) باشد؟ اگر واقعاً به چنین چیزی اعتقاد دارید، پس بدانید که اصطلاح جنبش ایرانی - اسلامی باز هم نوعی انحصارطلبی و محدود سازی است که خیلی‏ها را نه پوشش می‏دهد و نه باعث ایجاد علاقه و انگیزه نسبت به این حرکت مردمی می‏شود.
با ۸۳ امتیاز و ۱۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


سازمان عفو بین الملل از مقامات جمهوری اسلامی خواسته است، قاتل ندا آقاسلطان را بپای میز محاکمه آورد. درخواست عفو بین الملل در آستانه ۳۰ خرداد، سالگشت کشته شدن ندا بضرب گلوله در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، بعمل آمده است. در بیانیه این سازمان بین المللی مدافع حقوق بشر که امروز ( شنبه ) منتشر شده، قتل ندا، نه تنها نشانگر ارتکاب موارد متعدد نقض حقوق بشر علیه ایرانیان بلکه همچنین نمایانگر مخالفت سرسختانه دولت در آوردن مسئولان شکنجه و قتل منتقدانش بپای میز محاکمه خوانده شده است.
با ۷۴ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


رادیو کوچه: مدیرکل کوی دانشگاه تهران در آستانه فرا رسیدن سال‌روز ۱۸ تیر از تعطیلی کوی به دلیل «تعمیرات» خبر داد. داریوش اسماعیلی، با بیان اینکه دانشجویان در فاصله زمانی ۲۹ خرداد ماه تا ۵ تیرماه فرصت دارند وسایل خود را به انبار تحویل دهند تصریح کرد: «کوی دانشگاه در فاصله زمانی نهم تیر تا ۲۵ تیرماه تعطیل است.» وی افزود: «امتحانات دانشجویان دانشگاه تهران تا سوم تیرماه پایان می‌یابد و دانشجویان تا پنجم تیرماه فرصت دارند تا کوی دانشگاه را به صورت کامل تخلیه کنند.» به گفته‌ی آقای اسماعیلی «در این فاصله زمانی که کوی تعطیل است، تعمیرات اساسی و ضروری در این مرکز انجام خواهد شد.» به اعتقاد برخی دانشجویان ساکن کوی این اقدام در جهت جلوگیری از اعتراضات سال‌روز هجدهم تیرماه صورت گرفته است. در هجدهم تیر سال ۷۸ نیروهای امنیتی با حمله به کوی دانشگاه تهران با دانشجویان درگیر شدند که این امر منجر به کشته شدن دست‌کم سه تن و بازداشت شماری از فعالان دانشجویی شد.
با ۷۲ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


دانشجویان سبز دانشگاه های شریف و امیر کبیر برآنند تا در روز یکشنبه 30 خرداد و به پاسداشت شهدای این روز، تجمع اعتراضی برگزار کنند. به گزارش دانشجونیوز، دانشجویان دانشگاه امیرکبیر امروز اعلامیه ها و تراکت هایی در دعوت از دانشجویان و اساتید در سطح دانشگاه پخش کردند که در آن محل و ساعت برگزاری تجمع ذکر گردیده بود. این دانشجویان محل تجمع خویش را مقابل دانشکده معدن و ساعت گردهم آیی اعتراضی را 12 ظهر اعلام کرده اند. همچنین دانشجویان سبز دانشگاه شریف در اطلاعیه ای دانشجویان را به گردهم آیی اعتراضی در روز 30 خرداد ساعت 12 و در مقابل دانشکده کامپیوتر فراخوانده اند.
با ۷۲ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


کمیته انضباطی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه برخوردهای گسترده با دانشجویان این دانشگاه که تاکنون محرومیت از تحصیل بیش از 40 تن از این دانشجویان را در پی داشته است، احکام تعلیق دیگری برای بیش از 15 نفر دیگر از دانشجویان معترض صادر کرد. به گزارش دانشجونیوز، در ادامه صدور احکام سنگین انضباطی برای دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی تهران، در چند روزه گذشته، بیش از 15 نفر دیگر از دانشجویان این دانشگاه با احکام سنگین کمیته انضباطی مواجه شدند و برخورد با دانشجویان را وارد مرحله جدیدی کردند. پیش از این نیز برای بیش از 40 نفر از دانشجویان این دانشگاه احکام سنگینی مشتمل بر تعلیق از تحصیل به مدت دو ترم و محرومیت از خوابگاه و تحصیلات دانشجویی و رفاهی محکوم شده بودند. طی یک ماه گذشته و پس از حضور محمود احمدی‌نژاد در دانشگاه شهید بهشتی و اعتراض دانشجویان به حضور وی در این دانشگاه، حراست و کمیته انضباطی برخوردهای بی سابقه‌ای را با دانشجویان این دانشگاه کرده است. کمیته انضباطی بدون اخذ دفاعیات دانشجویان و به صورت غیابی احکام سنگینی را برای تعداد بسیاری از دانشجویان صادر نموده است. تعداد و نوع احکام صادره در تاریخ دانشگاه شهید بهشتی و همچنین در قیاس با برخوردهای دیگر دانشگاه ها از نظر گستردگی، بی سابق بوده است. در بندی از احکام صادره شورای انضباطی، پیشنهاد تعلیق 4 ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات را در قالب ارائه بند 16 آیین نامه تنبیهات انضباطی به شورای مرکزی انضباطی دانشگاه داده است. این در حالی است که بسیاری از دانشجویان تعلیقی تعداد واحدهای تحصیلی بسیار کمی برای فارغ التحصیلی از دانشگاه باقی مانده دارند و بسیاری نیز در کنکور کارشناسی ارشد موفق شده اند و با وجود احکام تعلیق از ورود به دوره ارشد باز خواهند ماند. با صدور احکام جدید، بنا به اطلاعات واصله تعداد حکم های انضباطی به حداقل 60 عدد رسیده است، و این تعداد دانشجو به مدت حداقل دو ترم از تحصیل در دانشگاه باز خواهند ماند و تا انتهای تحصیل نیز از خدمات رفاهی و خوابگاه دانشگاه محروم خواهند بود. برخورد با دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی از زمانی شدت گرفت که حضور مخفیانه محمود احمدی نژاد و دولت مردانش در این دانشگاه با اعتراض گسترده دانشجویان مواجه شد و فضای دانشگاه را برای یک روز ملتهب کرد. هر چند دانشجویان این دانشگاه بر این عقیده‌اند که فشارها و دستورهای مقامات دولتی بیرون از دانشگاه و شخص وزیر علوم مسئولین این دانشگاه را ملزم به برخورد گسترده و سنگین با دانشجویان کرده است، اما یکی از مسئولین حراست مدعی شده است که اطلاعات سپاه پاسداران و همچنین ستاد تامین استاد تهران مستقیما پیگیر وضعیت این دانشگاه است. در این راستا چند شب گذشته نیز در شب 25 خرداد و شکل گیری تجمع آرام دانشجویان در محوطه خوابگاه و سر دادن الله اکبر از سوی دانشجویان با برخورد شدید و خشن نیروهای حراست و فحاشی و توهین دانشجویان بسیجی این دانشگاه مواجه شد و فردای آن روز بیش از 6 نفر از دانشجویان معترض به حراست دانشگاه احضار شدند. دانشگاه شهید بهشتی طی سال تحصیلی گذشته علی رغم محدودیت ها و فشارهای فزاینده بر دانشجویان شاهد اعتراضات گسترده به مناسبت های مختلف بوده است. و در حالی که ارعاب، تحدید و تهدید و همچنین برخوردهای سنگین با دانشجویان شهید بهشتی افزایش یافته است، اما به همان نسبت میزان اعتراضات دانشجویی نیز افزایش یافته است
با ۷۱ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


شب سی ام خرداد، شبی که یزید زمان و دیکتاتور قرن دستور قتل عام جوانان آزادی طلب ایران را صادر نمود، شبی که چشمان شهید ندا

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
MARKETPLACE

Stay on top of your group activity without leaving the page you're on - Get the Yahoo! Toolbar now.


Get great advice about dogs and cats. Visit the Dog & Cat Answers Center.


Hobbies & Activities Zone: Find others who share your passions! Explore new interests.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ