http://www.goftman-
نوشته شده توسط Administrator | ||
دوشنبه, 24 خرداد 1389 12:15 | ||
مسالۀ حجاب در اسلام: دوباره خوانی متون ( قرائت یک بهائی ایرانی از ایات مربوط به حجاب)
کاویان صادق زاده میلانی
اسلام و قران، مانند دیگر ادیان ابراهیمی و تمامی ایدئولوژیها، گاه به گاه برای توجیه همه گونه مردم آزاری و آسیب زدن به محرومان و اقشار آسیب دیده به کار رفته و کاربردی ابزاری در دست قدرت بوده است. از این رو است که اسلام و قرآن، و در برخی نگرشها تمام ادیان در دادگاه عقل و خرد متهم شده و گناهکار شناخته می شوند. نظر ما بر این است که این نگرش اشتباه است. اسلام دینی است الهی که در فضایی تاریخی ویژه ای و در مکانی خاص برخاسته است. اشکال مورد نظر ناشی از استفاده غلط از آموزه های موقت دینی و بدون در نظر گرفتن فضای نزول و موقتی بودن محدودۀ اجرای آنها است.در این مقاله نقطه واگرایی مساله حقوق زن در اسلام با مدرنیته را از نقطه نظر دین بهائی و دید تاریخی ادیان مطرح می شود. دین یک پدیدۀ ساکن یا جزمی نیست بلکه یک آئین در فضایی پدید می آید، رشد می کند و متبلور می شود. هر آئین در بدو پیدایش با محیط و جامعه در تعامل است. نظری که مخالفان دین اسلام مطرح می کند یک نگرش کلی و مبتنی بر یک جمع بندی کلی است، ولی بدون توجه به ریز جریانهای تاریخی و اجتماعی و بدون توجه به چارچوب تاریخی آن. برای نمونه گفته می شود که اسلام زن را در حجاب می کند و یا قران مرد را بر زن برتری داده و از اینها نتیجه می گیرند که اسلام نهادی یا دینی با بار منفی و آموزه های منافی با حقوق بشر است. حال بپردازیم به مسالۀ حجاب برای آغازی به نقد و بازنگری حقوق زن در اسلام. در اینکه در عرف اسلامی زن موجودی با حقوقی نیم مرد و حضور اجتماعی کمرنگ است شک نیست. با تندگرایان و افراطیونی مانند طالبان کاری نداریم و نمونه همین ایران کنونی کافی است. در این مقاله به سقف جنسیتی، سنگسار، حق حضانت و سایر موارد آپارتاید دینی نمی پردازیم و به همین نماد حجاب بسنده می کنیم. برای آغاز به آیۀ منشاء حجاب رجوع کنیم. بحث را از سورة النور پی می گیریم.
به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند كه اين براى آنان پاكيزهتر است زيرا خدا به آنچه مىكنند آگاه است (۳۰) خب تحریف این آیة در این ترجمه واضح است. موضوع اصلا ً "پاکدامنی ورزیدن نیست" موضوع حفاظت فروج که آلت تناسلی و عورت است، می باشد. حال در دنباله این آیة به وضع زنان و مسالۀ حجاب بپردازیم: وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۱﴾ و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعا از آن پيداست و بايد روسرى خود را بر سينه خويش [فرو] اندازند و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش] خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن] بىنيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكردهاند آشكار نكنند و پاهاى خود را [به گونهاى به زمين] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مىدارند معلوم گردد اى مؤمنان همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنيد اميد كه رستگار شويد (۳۱) این هم از آیة مربوط به حجاب که این روزها نیز باب دندان اولیای امور است و گروههای ضربت و بچه های منکرات و خواهران زینب و مانند اینها به مزاحمت دختران و پسران کشور و ازار آنان می پردازند. این آیة نیز مشخص می کند که مساله حجاب برای زن علاوه بر ستر عورت (که برای مرد نیز صادق است) پوشاندن سینه با روسری یا پارچه نازک یا مانند آن است و غیر از این نیست. در مورد زیور آیة مشخص می کند که زیور آلات را باید از برخی جز اشنایان خانوادگی دور داشت. خب حجابی که شامل پوشش سینه با پارچه نازکی و ستر عورت باشد، خیلی هم "حجاب" نیست و بیشتر به چیزهایی دیگری و صحنه های مستهجنی می ماند که شایسته این مقال نیست. خب اینجا اسلام تغییری در وضع زن نداده بجز اینکه مرد و زن هردو را به داشتن چشمانی با عفت دعوت می کند که عیبی نیز ندارد. این آموزه قرآنی در کل از لباس و پوشش زنان احتمالا ً در مقایسه با پیش از اسلام کاسته است. این مصاحبه با حجت الاسلام محسن کدیور روشنگر برخی از امور است و بسیار راهگشا است. ایشان بحث خوبی را آغاز می کنند و تا بحث حوزۀ عمومی و خصوصی پیش می روند: http://www.kadivar. از نگاه من این نگرش مهم و لازم است ولی کافی نیست. مطلب اساسی این است که تعریف قرآنی پوشش بر مبنای تاریخی و فضای اجتماعی عرب با آنچه به اسم اسلام تعلیم داده می شود تفاوت دارد. آنچه آموزش داده می شود و به اسم اسلام عرضه می شود، مردسالاری است و اسلام نیست. دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهی چنین می آورد: "3. وجوب پوشانیدن تمام بدن در زنان مگر صورت، دو کف دست و مچ پا به پائین: «و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن. (نور،31). » " مشخص است که آیة هیچ مطلبی در مورد پوشاندن بدن بجز دو کف و مچ به پائین ندارد. ولی همین آیة به عنوان زیر بنای تنگ کردن فضا بر زنان و بستن عرصه پیشرفت بر آنان و محدود کردن آنان به فضای "درون" و خفه کردن صدای زنان انجامیده. این تقصیر دین اسلام نیست و گناه این یکی را باید بر مسلمانان آغازین و نسلهای بعدی آنها نوشت و نه بر قرآن و پدیدۀ وحی. اسلام مردسالار نیست ولی مسلمانان مردسالار شده اند و بدون قرائت درست کتاب قرآن و فهم تاریخی آن 1400 سال است زنان توسط مردان و به بهانه دین و با تکیه بر خوانش غلط کتاب سرکوب می شوند. حال به نمونه دیگری بپردازیم و آن حجاب به معنی پوشش مو است. پوشش مو واکنش به یک معضل ویژه تاریخی است. اگر پوشش مو در آیة 53 سورة احزاب حجاب مطرح شده، این حجاب یک اصل فراگیر تاریخی نیست بلکه واکنش وحی (یا محمد بن عبدالله) به یک مسالۀ تاریخی است. کدام مساله؟ موضوع ازدواج پیامبر با زینب است و اینکه مهمانها دیر از منزل پیامبر بیرون می روند و بالاخص یکی از مهمانها انس بن مالک دیر که بسیار دیر می ماند و از بیت بیرون نمی رود. و بالاخره پیامبر پرده (حجاب) را بین خود و انس بن مالک می کشد و این در حینی است که آیة 53 سورة احزاب با دستور حجاب نازل می شود. این حجاب اصلا ً برای زن نیست و اصل موضوع کشیدن پرده بین دو مرد یعنی شخص پیامبر و یکی از صحابه است. همین امروز در تهران عده ای بی گناه توسط عده ای بیخبر و قدرت طلب به جرم بدحجابی بازداشت شده اند بدون اینکه بدانند که منشاء حجاب چیست و کدام است و حجاب اساساً بین دو مرد نازل شده و یکی از طرفین پیامبر در شب زفاف بوده است که می خواسته مهمان پر رو و فضولی را ردّ کند. آیة ای نیز داریم که می گوید که اتاقهای زنان پیامبر به مردان باز بوده و پارچه ای آن را از فضای عمومی جدا می کرده و البته لازم بوده که مردانی که می خواهد زنان پیامبر را مورد خطاب قرار دهند وارد فضای خصوصی اتاق زنان پیامبر نشوند و از پشت پرده با آنان صحبت کنند. یا اینکه زنان پیامبر و زنان مسلمان برای اینکه مورد تعرض جنسی منافقان در مدینة قرار نگیرند وحی می رسد که یک جلباب (پارچه نازک و احتمالا شفاف) بر سر بیندازند تا شناخته بشوند و بر عکس زنان برده و خدمه و دیگران مورد تعرض عمدی منافقان قرار نگیرند. زنان پیامبر و زنان مسلمان نیز تا سال پنجم هجری همین جلباب را نیز نمی انداختند و به هر حال هدف دیده نشدن موی آنان و روی آنان نبوده است. اینها زواید بر دین و اساس آن است که نابخردان بنابر میل شخصی و نیاز به بستن فضا بر روی زنها ساخته و پرداخته کرده اند و ربطی با اسلام ندارد. اینها را مردهایی که توان برابری با زنان را نداشته اند سامان داده اند تا فضا را از زن بگیرند. این نوع پوشش برای این نبوده که نامحرم روی زن را و یا موی زن را نبیند و یا از نظر جنسی پوششی باشد. پوشش همان است که آورده شد و آن عبارت از فروج و برای زن سینه است. این نوع پوشش برای این بوده که زنان مومن از بقیه تمیز داده شوند و مورد تعرض که سنت محلی بوده قرار نگیرند. تعرض این بوده که زنان را مردان غیر مومن و یا منافقان (در مورد زنان رسول) مورد فشار برای شهوترانی و آمیزش جنسی قرار می دادند و وقتی مورد بازخواست قرار می گرفتند که چرا با زن پیامبر چنین کردید می گفتند که زن پیامبر را از بقیه تمیز ندادیم. پوشش روی سر که همان قطعه ای از لباس عرب است جلباب است که بر خلاف نظر آیت الله مطهری در کتاب مسالۀ حجاب ربطی به "چادر" ندارد. (مساله حجاب، 172) کتب تفسیر نیز واضح می سازد که چارچوب تاریخی موضوع تعرض به زنان است مانند «فلا یوذیهن اهل الریبة بالتعرض لهن» (تفسیر البیضاوی 2:252 در تفسیر 33:59، احزاب 59). مردان با توجیه نادرست بر مبنای این آیة مقنعه را به زور بر سر زنان کشیده اند، و زنان ناچار از حق حضور در فضای اجتماعی محروم شده اند، و در حال حاضر در ایران گرفتار یک پوشش دست و پا گیر غیر منطقی و یک پوشش موی غیر موجه هستند که نتیجه تلاش مستمر مردانی سست و ضعیف برای سرکوب زنان است. آیةها و توجیه دینی این سرکوب بهانه ای بیش نیست. پایدار باشید
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر