Sacred cows make the best hamburgers
---------- Forwarded message ----------
From: <radiofarda@list.radiofarda.com >
Date: 2010/8/8
Subject: خبرنامه وبسایت رادیو فردا - 2010/08/08 08:06:02 ب.ظ
golparast.com
From: <radiofarda@list.
Date: 2010/8/8
Subject: خبرنامه وبسایت رادیو فردا - 2010/08/08 08:06:02 ب.ظ
خبرنامه وبسایت رادیو فردا 2010/08/08 08:06:04 ب.ظ گزارشها و تحلیلها از ایران و جهان تازهترین فیلترشکن رادیو فردا: |
سياسی احمدینژاد: سهم اروپا از اقتصاد ۹۰۰ میلیاردی ایران ۲۴ میلیارد دلار است محمود احمدینژاد در تازهترین سخنان خود تحریمهای اروپا را به دلیل سهم ۲۴ میلیارد دلاری این اتحادیه در «اقتصاد ۹۰۰ میلیارد دلاری ایران» بیاثر ارزیابی کرد و اظهار داشت که چه بسا ملت ایران وضع چنین تحریمهایی را جشن بگیرند. ادامه محمود احمدینژاد در تازهترین سخنان خود تحریمهای اروپا را به دلیل سهم ۲۴ میلیارد دلاری این اتحادیه در «اقتصاد ۹۰۰ میلیارد دلاری ایران» بیاثر ارزیابی کرد و اظهار داشت که چه بسا ملت ایران وضع چنین تحریمهایی را جشن بگیرند.اتحادیه اروپا به تازگی و پس از اعمال دور چهارم تحریمهای سازمان ملل بر ایران، تحریمهای مضاعفی را علیه جمهوری اسلامی وضع کرد که عمدتاً بخشهای انرژی، بیمه و بانکداری ایران را هدف قرار داده است.این تحریمها همچون دیگر تحریمهایی که در سالهای اخیر بر ایران وضع شدهاست، از سوی مقامهای ایرانی بیاثر خوانده شدهاند. بیشتر بخوانید: استقبال آمريکا از تحريمهای اتحاديه اروپا و کانادا عليه ايران اتحادیه اروپا بسته تحریمهای مضاعف علیه ایران را به طور رسمی تصویب کرد اکنون نیز محمود احمدینژاد در همایش هفته جهانی مساجد، اروپا را متهم کرده است که نمیداند با چه جامعهای روبهروست. وی در این همایش خطاب به امامان جماعت مساجد گفته است که « اروپاييها ميگويند تحريم ميكنيم و كالا نميفروشيم. فكر ميكنند كه با اين كارشان ما زمين ميخوريم. آنها گاهي قابل ترحم ميشوند چراكه نميفهمند دنيا عوض شده و نميدانند كه با چه جامعهاي طرف هستند. آنها ايران را نميشناسند. ما پيش از اين خيال ميكرديم كه تاريخ را نميدانند اما حالا فهميدهايم كه آنها جامعه ما را هم نميشناسند».وی به کشورهای اروپایی هشدار داده است که با وضع این تحریمها خود را از اقتصاد ایران محروم کردهاند.سه راهکار برای مقابله با تحریمهامحمود احمدینژاد در ادامه سخنان خود در همایش هفته جهانی مساجد، افزوده است که کارگروهی که در سالهای اخیر برای [مقابله با] تحریمها تشکیل شده تصمیمهایی داشته است.وی برای نمونه سه تصمیم این کارگروه را تشریح کرده است که شامل «استفاده از این تحریمها برای گسترده و جهانی کردن تولیدات ایران»، «بهرهگیری از اقدام زشت اروپا برای برپایی یک نظام اقتصادی جدید در جهان»، و «ضربه متقابل به تحریمکنندگان» است.آقای احمدینژاد در تشریح راهکار اخیر گفته است که «از همان مسیری که آنها میخواهند به ما ضربه بزنند، چنان ضربهای بزنیم که ساقط شوند».وی در عین حال افزوده است که برخی از تصمیمات ایران برای مقابله با تحریمها قابل اعلام عمومی نیست.رئیس دولت دهم که پیشتر قطعنامههای سازمان ملل را به دستمالهای مصرف شده تشبیه کرده بود، اضافه کرده است که هیچکس در دنیا نیست که این قطعنامهها را ظالمانه نداند و «در اتحادیه مرکوسو که چند کشور قدرتمند آمریکای جنوبی در آن هستند، اعلام شد که این تحریمها ظالمانه است».وی ادامه داده است که «اگر این تحریمها اثر هم بگذارد در پنج یا ۱۰ سال آینده است و به دوره اوباما نخواهد رسید. این تحریمها اثر خواهد گذاشت و اقتصاد ایران را شکوفاتر، مستحکمتر و قدرتمندتر خواهد کرد».«اگر یک دولت مشروعیت کامل داشته باشد، ایران است»محمود احمدینژاد که اعلام مناقشهبرانگیز پیروزیاش در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸، هنوز از سوی مخالفان دولت و حامیان آنها پذیرفته نشده، در بخش دیگری از سخنان خود مدعی شده است که اگر یک دولت در جهان به طور کامل مشروعیت داشته باشد، ایران است.وی در تشریح این موضوع افزوده است که «البته ما دولتهای مشروع دیگری در جهان داریم مانند سودان و سوریه. اما این دولت ماست که هم رأی ملت را دارد و هم تنفیذ رهبری».رئیس دولت دهم افزوده است که آنها میگویند به مردم ایران فشار بیاوریم تا آنها هم به دولت ایران فشار بیاورند اما باید بدانند که ملت ایران آرزوی اینکه بتوانند با فشار بر آنها به دولت ایران فشار بیاورند را بر دلشان خواهند گذاشت.وی همچنین اضافه کرده است که تحریمکنندگان ایران، «واقعاً دست و پایشان را گم کردهاند و قوه عقلیشان مختل شده است» و ادامه داده است که «البته من به شما بگویم که آنها دیگر کارشان تمام است و این را از روی علم، ایمان و یقین میگویم. هر چه هم خرابکاری کنند زودتر به نقطه پایانی میرسند».نقش روزی حلال در سیاستهای کلی برنامه پنجمرئیس دولت دهم در آخرین بخش از سخنان خود، گفته است که در سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه دولت به ترتیب نقشهای اصلی را به مسجد، خانواده و «توسعه روزی حلال» داده است چرا که به گفته وی «اگر روزی در جامعه حلال نباشد، تلاشهای مسجد و خانواده بیاثر خواهد بود».وی در عین حال افزوده است که در زمان تصویب این سیاستها، «گفتند که تعبیر روزی حلال تعبیر خوبی نیست و آن را حذف کردند».وی ادامه داده است که «اگر مبنا خانواده درست و روزی حلال باشد، دیگر از جامعه جنایتکار بیرون نمیآید» و برای شاهد مثال خود یادآور شده است که «این صهیونیستها که میبینید، یا خانوادهشان ویران بوده و یا روزیشان حلال نبوده است. والا نمیتوان تصور کرد که اینقدر جنایت توسط اینها انجام شود». رسانههاى دولتى و شبه دولتى در ايران مثل نقل و نبات به افراد، رفتارها، اقوال، پديدهها و كالاهاى غير مورد نظر خود برچسب مى زنند. افراد غير همرنگ، دگر باش (هر كس سبك زندگى متفاوتى با اسلامگرايان دارد) و دگر انديش برچسبهايى مثل فاسد، جاسوس، نا خالصى، هرهرى مسلك، مرتد، معاند، دشمن، مزدور، متهتك، ملحد، قلم به مزد، فتنه گر، وابسته، و مزدور مى گيرند. ادامه رسانههاى دولتى و شبه دولتى در ايران مثل نقل و نبات به افراد، رفتارها، اقوال، پديدهها و كالاهاى غير مورد نظر خود برچسب مى زنند. افراد غير همرنگ، دگر باش (هر كس سبك زندگى متفاوتى با اسلامگرايان دارد) و دگر انديش برچسبهايى مثل فاسد، جاسوس، نا خالصى، هرهرى مسلك، مرتد، معاند، دشمن، مزدور، متهتك، ملحد، قلم به مزد، فتنه گر، وابسته، و مزدور مى گيرند. اعمال مخالفان نيز صفاتى مثل نا مشروع، لهو و لعب، اشرافى گرى، كثيف، فساد اخلاق، انحرافى، و زننده دريافت مى كنند. پسوند «نما» قبل از صفاتى مى آيند كه نبايد به غير همرنگها داده مى شده است (مثل دانشجو نما، ايرانى نما، روحانى نما). كالاهاى فرهنگى مورد توجه غير همرنگها نيز برچسبهايى مثل ضد ارزشى، بى ارزش، ضد اسلامى، سياه نما، مبتذل، مستهجن، هتاك، گستاخانه، وقيح و موهن مى گيرند. (تمام برچسبهاى فوق از روزنامهى كيهان، و سايت هاى الف، تابناك، رجا نيوز و فارس در طى سه روز برداشته شدهاند اما در ديگر سايتهاى اقتدارگرايان نيز كم و بيش به چشم مى خورند.)كلام از جنس كنشبرخى از تعابير و واژهها بيشتر شان بيانى و توصيفى دارند و برخى شان كنشى و كاركردى. «قد بلند» و «فارسى زبان» پديدههايى را توصيف مى كنند و «ضد انقلاب» يا «فتنه گر» گروهى را به كنش عليه موصوف فرا مى خوانند و از توصيف و تبيين تهى هستند. «مبتذل» يا «فاسد» يا «مستهجن» يا «لهو» واقعيتى را توصيف نمى كنند بلكه احساس منفى گوينده و متعاقب آن، خواست و دستور وى را براى از ميان بردن يك پديده عرضه مى دارند. به همين دليلى آن دسته از آثار فرهنگى در ايران را كه حكومت نمى تواند با عناوينى مثل «توهين به اسلام» يا ناقض امنيت ملى از عرصهى عمومى حذف كند بر چسب مبتذل يا مستهجن مى زند تا سانسور يا ممنوع شوند. مبتذل يعنى «نگذاريد انتشار يابند»، مستهجن يعنى «از بروز خطر سهمگين اين اثر با ممنوعيت آن جلوگيرى كنيد» يا وقيح يعنى «با تعقيب قضايى يا حملهى لباس شخصىها گوينده يا نويسنده را به سزاى اعمالش برسانيد.» نخبه گرايى فرهنگى در خدمت اسلامگرايىزدن برچسبهايى مثل مستهجن يا مبتذل يا لمپن با اسلامگرايى آغاز نشد. روشنفكران ماركسيست و سكولار آثارى را كه دوست نمى داشتند و مورد توجه عموم قرار مى گرفت (مثل موسيقى بازارى كسانى مثل آغاسى، سوسن يا جواد يسارى، فيلمهاى فارسى عامه پسند مثل اكثر فيلم هاى فردين يا ايرج قادرى، نمايشهاى روحوضى يا كتابهاى پر فروش ذبيح الله منصورى) مبتذل مى خواندند. اخلاقگرايان عرفى نيز آثارى را كه فراتر از چارچوب اخلاقى خود مى دانستند مستهجن يا غير اخلاقى معرفى مى كردند. با سوار شدن اسلامگرايان بر ماشين دولت اين عناوين كه زمينهاى در ميان نخبه گرايان فرهنگى داشت براى سانسور دولتى مورد استفاده واقع شدند. در چارچوب ايدئولوژيك دولتى عباراتى مثل «مبتذل» و «مستهجن» به «منكر» ارتقا يافتند تا بار حقوقى پيدا كنند و بتوان با تمسك به اين عبارات افراد را مورد مجازات قرار داد.در مرحلهى اول تصفيهى فرهنگى با هماهنگى ماركسيستها، روشنفكران ليبرال و اسلامگرايان آثار معروف به كوچه بازارى از عرصهى عمومى حذف شدند. در فاصلهاى كوتاه تا حد سه سال از همين عناوين براى ممنوع كردن آثار همان نخبه گرايان فرهنگى استفاده شد و آثار آنها با همان چاقويى كه آنها براى رد آثار ديگران استفاده مى كردند سر بريده مى شدند. عقلانى سازى سانسور و حذفمعيار نخبه گرايان فرهنگى براى استفاده از اين عناوين عدم عمق فكرى، ضعف ساختارى، و عدم رعايت معيارهاى صورى و زيبايى شناسانهى آثار مورد بحث بوده است كه با برچسب مبتذل و مستهجن ارزش داورى مى شدند. اما معيار اسلامگرايان عدم انطباق با معيارهاى فقهى بود. اسلامگرايان آنجا كه با جامعهى هنرى و فرهنگى روبرو مى شدهاند به معيارهاى فنى و فكرى متوسل مى شدهاند و آنجا كه در برابر روحانيون و وفاداران به آنها قرار مى گرفتند به معيارهاى فقهى تمسك مى ورزيدهاند. سانسور و حذف و تك صدايى در نظام اسلامگرا وجهى فقه گرايانه و وجهى نخبه گرايانه دارد اما حكومت در طى دورهاى كوتاه با تصفيه و سركوب، فقه گرايان را به جاى نخبههاى فرهنگى نشاند.جادوى برچسبحدود دو دهه طول كشيد تا چپهاى مذهبى (بعدا اصلاح طلبان مذهبى) به تدريج از اواخر دههى هفتاد شمسى از اين گونه ادبيات بر چسب زنانه فاصله بگيرند. اما نيروهاى اقتدارگرا كه على رغم حضور در قدرت در سه دههى گذشته خود را محروم از قدرت مطلقه مى ديدند اين ادبيات را همواره مورد استفاده قرار دادهاند و بخشى از عبارات را نيز در كوله پشتى خود نگاه داشتند تا روزى قدرت مطلق العنان را در حوزه ى فرهنگ و سياست به چنگ آورند. آنها تاثير جادويى اين برچسبها را براى كسب قدرت در اوايل دههى شصت ديده بودند و هنوز براين باورند كه اين عبارات جادو مى كنند. به همين علت است كه از اين گونه ادبيات به وفور در سايت هاى سياسى مثل الف و تابناك و جهان نيوز و رجا نيوز و فارس و روزنامههاى رسالت و ايران و كيهان استفاده مى شود. ارتقاى واژههاى توصيفى به برچسبغير از برچسبهاى توهين آميز و تحقير كننده و پرونده سازانه، از عبارات توصيفى دل ناچسب براى اقتدارگرايان مثل لائيك، ليبرال، و سكولار نيز براى برچسب زدن به منتقدان و افراد ناهمرنگ استفاده مى شود. ليبرال به معنى آزاديخواه و پيرو مكتب ليبراليسم اقتصادى يا سياسى است اما در عرف اقتدارگرايان به عنوان لاابالى و ضعيف و قرتى از آن استفاده مى شود. سكولار و لائيك نيز معانى خاص خود را در دنياى سياست و علم سياست دارند اما در عرف اسلامگرايان به معنى بى دين و ضد دين هستند. از اين برچسبها براى رد صلاحيت نامزدهاى انتخابات، تقاضا كنندگان مجوزهاى دولتى براى مديريت رسانهها، احزاب، موسسات فرهنگى و اجتماعى و ديگر نهادهاى مدنى، و افراد خواهان مشاغل دولتى استفاده مى شود. ***اگر مبناى داورى، سليقه و مذاق گروهى خاص باشد هر گروهى مى تواند آثار مورد علاقهى گروه ديگر را با انواع برچسبها مورد قضاوت قرار دهد. برچسبها ملك طلق يك گروه خاص كه به رسانهها و مجامع دسترسى دارند نيست. اما اگر مبنا آزادى و حقوق افراد باشد هم آثار محمد رضا شجريان و شهرام ناظرى و فرهاد فخر الدينى و مجيد انتظامى و شهرداد روحانى بايد حق انتشار داشته باشند و هم آثار سوسن و آغاسى و جواد يسارى. هم آثار عباس كيارستمى و محسن مخملباف و داريوش مهرجويى مخاطب دارند و هم آثار ايرج قادرى و مسعود كيميايى. هم آثار صادق هدايت و هوشنگ گلشيرى و رضا براهنى و سيمين دانشور و غلامحسين ساعدى خواننده دارند و هم داستانهاى فتانهى حاج سيد جوادى و ر. اعتمادى و فهيمه رحيمى و نسرين ثامنى.داورى زيبايى شناسانه و حرفهاى نيز در حوزهى كارى اهل موسيقى و فيلم و رمان، پژوهشگران دانشگاهى و منتقدان هنرى است كه عموما نقشى در سياست گذارىها ندارند و بسيارى از مردم نيز نظرات آنها را ملاك مصرف فرهنگى خود قرار نمى دهند. در حوزه ى كتاب، تئاتر و ديگر آثار هنرى نيز همهى اقشار مى توانند با احترام به سلائق ديگران به مصرف كالاهاى مورد علاقهى خود بپردازند.----------- هفت فعال سیاسی اصلاحطلب که در جریان محاکمههای انتخاباتی سال گذشته به تحمل حبسهای طویلالمدت محکوم شدهاند، با استناد به اظهاراتی که به تازگی از یک مقام نظامی- اطلاعاتی انتشار یافته، نسبت به وی و برخی فرماندهان قرارگاه ثارالله به دلیل دخالتهای «غیرقانونی» در روند انتخابات اعلام جرم کردهاند. ادامه هفت فعال سیاسی اصلاحطلب که در جریان محاکمههای انتخاباتی سال گذشته به تحمل حبسهای طویلالمدت محکوم شدهاند، با استناد به اظهاراتی که به تازگی از یک مقام نظامی- اطلاعاتی انتشار یافته، نسبت به وی و برخی فرماندهان قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران به دلیل دخالتهای «غیرقانونی» در روند انتخابات اعلام جرم کردهاند. بیشتر بخوانید: «سپاه قبل از نظامی بودن يک سازمان امنيتی - سياسی است» رییس اداره سیاسى سپاه: از دوره خاتمى سپاه مقابله با جنگ نرم را آغاز کرد فرمانده سپاه: فتنه گران به دنبال تبديل رهبری به يک مقام تشريفاتی هستند فرمانده سپاه: مهمترين تهديد عليه نظام از داخل است شکایت نامه این فعالان سیاسی که به امضای محسن امینزاده، مصطفی تاجزاده، عبدالله رمضانزاده، فیضالله عربسرخی، محسن صفایی فراهانی، محسن میردامادی و بهزاد نبوی رسیده است، خطاب به رئیس دستگاه قضایی ایران و نیز رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح است و با استناد به سخنرانی سردار مشفق از مسئولان اطلاعاتی قرارگاه ثارالله، روند «دخالت غیرقانونی» این قرارگاه در انتخابات اخیر ریاست جمهوری تشریح شده است.شکایتنامه این هفت فعال زندانی اصلاحطلب تحت عنوان «اعلام جرم هفت قربانی کودتای انتخاباتی علیه پرونده سازان» در وبسایتهای نزدیک به اصلاحطلبان از جمله وبسایت کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی، انتشار یافته است.این فعالان اصلاحطلب خود را قربانی «پروندهسازیها و خلافکاریهای گروهی استبدادطلب از جمله عدهای از نظامیان قانونشکن، در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم و پس از آن» معرفی کردهاند و تصریح کردهاند که از سوی همین گروه دستگیر و متهم به اقدام علیه امنیت کشور شده و بر اساس آن با «احکام ظالمانه» به زندانهای طویلالمدت و محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدهاند.در شکایتنامه این افراد، از قرارگاه ثارالله سپاه به عنوان «مرکز برنامهریزی» برای دستگیری فعالان سیاسی و اجتماعی، در چارچوب «عملیاتی سازمانیافته برای دخالت در انتخابات ریاست جمهوری» یاد شده است.امضاءکنندگان که اکثر آنها حتی پیش از شکلگیری اعتراضها به نتایج اعلام شده انتخابات خرداد ۸۸ بازداشت شده بودند و در محاکمههای انتخاباتی به اقدام علیه امنیت ملی متهم شدهاند، سخنرانی سردار مشفق در جمع روحانیون مشهد را که در ماههای اخیر در سایتهای اینترنتی انتشار یافته است و محتوای آن به گفته آنها «تاکنون از سوی هیچ نهاد حکومتی تکذیب نشده است»، به عنوان «سند مهمی در جهت روشن شدن مسائل پشت پرده انتخابات ریاست جمهوری دهم و حوادث پس از آن» ارزیابی کردهاند.اظهارات این مقام امنیتی پیشتر در آذرماه سال ۸۸ تحت عنوان سخنان معاون وزیر اطلاعات در جمع روحانیون مشهد منتشر شده بود و این مقام امنیتی و نظامی مدعی شده بود مباحث مطرح شده در این جمع را در جلسات متعدد دیگری از جمله به نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مراجع و نمایندگان مجلس خبرگان ارائه کرده است.وی در این سخنرانی با متهم کردن رهبران و شخصیتها و احزاب اصلاحطلب به تلاش براى «براندازى نظام جمهورى اسلامى» از طریق انتخابات، بارها تکرار کرده بود که هدف اصلى اصلاحطلبان «به زیر کشیدن مقام رهبرى» بوده است.هفت فعال سیاسی اصلاحطلب در شکایتنامه خود به تشریح ابعاد مختلف سخنان سردار مشفق پرداختهاند و از جمله تصریح میکنند که گروهی که آقای مشفق آنها را نمایندگی میکند «پیروزی آقای احمدینژاد را پیروزی مقام رهبری و شکست وی را شکست ایشان تلقی و با نسبت دادن چنین نظری به مخالفان آقای احمدی نژاد، فعالیت سیاسی مخالفان وی را توطئه علیه رهبری و نظام توصیف میکند و با این توجیه، دخالتهای غیرقانونی همه جانبه برای خنثی کردن فعالیتهای قانونی رقبای انتخاباتی آقای احمدینژاد و شکست آنان را وظیفه خود میداند».به گفته این فعالان اصلاحطلب، «این سند که برای توجیه عملیات غیرقانونی برنامهریزی شده این گروه [از نظامیان] در دو سال گذشته و تخریب یاران صدیق امام و خدمتگزاران این مرز و بوم ایراد شده، صریحاً پرده از روی مداخلات غیرقانونی این گروه نظامی و اطلاعاتی در جهت پیروز کردن آقای احمدینژاد در انتخابات دور دهم و جلوگیری از پیروزی نامزدهای دیگر برمی دارد و مقاصد و تدابیر آنان در جهت زمینهسازی برای هرگونه اقدام خلاف قانون از جمله مختل کردن فعالیت نمایندگان نامزدهای رقیب در شعب اخذ رأی در سراسر کشور را روشن کرده و به عبارت مشهور برنامه کودتای انتخاباتی این اقلیت تمامیتخواه، به مدد استفاده از اسلحه، سایر ابزارهای پلیسی و اطلاعاتی و زندان را برملا میکند».امضاکنندگان این شکایت نامه افزودهاند این سند نشان میدهد که «این گروه قانونستیز، صحنه رقابتهای انتخاباتی را صحنه نبرد با 'دشمن' تلقی و براساس تخیلات و توهمات خودساخته، خود را برای عملیاتی تمام عیار آماده کرده و در چنین چارچوبی وارد عمل شده است».در ادامه شکایتنامه این فعالان اصلاحطلب آمده است: بر اساس این سند، «طراحان این عملیات نظامی- اطلاعاتی، از ماهها پیش از انتخابات، فعالیتهای اطلاعاتی و امکانات خود را برای کنترل جریانهای رقیب آقای احمدینژاد به کار گرفتهاند» و همچنین این سند نشان میدهد که «گروهی از صاحب منصبان نظامی- اطلاعاتی، به رغم ممنوعیتهای قانونی، به عنوان بخشی از یک جناح سیاسی در انتخابات وارد عمل شدهاند و نه تنها اکنون از ابراز آن واهمهای ندارند، بلکه به آن افتخار میکنند».این هفت فعال سیاسی در ادامه شکایتنامه خود، ایجاد اختلال در فعالیتهای نامزد رقیب محمود احمدینژاد در شعب اخذ رأی، ورود غیرقانونی به صحنه رقابتهای انتخاباتی و استفاده از اختیارات و امکانات نظامی- اطلاعاتی به قصد تخریب چهره نامزد رقیب، دخالت در فعالیتهای جاری انتخاباتی گروههای رقیب و تعیین تکلیف برای نامزدهای رقیب، و تلاش برای ایجاد اختلاف میان نامزدها و حامیان نامزدهای رقیب را از موارد اقدامهای غیرقانونی گروهی از نظامیان دانستهاند که توسط سردار مشفق نمایندگی میشوند و به دلیل چنین اقداماتی خواستار پیگیری دستگاه قضایی در این زمینه شدهاند.این فعالان سیاسی همچنین اعلام رسمی، علنی و صریح وابستگی نظامیان به یک جناح سیاسی خصوصاً در جریان انتخابات ریاست جمهوری؛ اقدام به پروندهسازی قبل از وقوع هرگونه جرم ادعایی و درخواست حکم دستگیری تعدادی از فعالان سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی؛ دخالت در امور قضایی از جمله تهیه کیفرخواست برای افراد در جریان حوادث پس از انتخابات؛ دروغپردازی و نشر اکاذیب علیه شخصیتها، احزاب و فعالان سیاسی به منظور توجیه مداخلات غیر قانونی در انتخابات ریاست جمهوری؛ و مداخله غیرقانونی در انتخابات دور هشتم مجلس شورای اسلامی و محروم کردن اکثر حوزههای انتخابیه کشور از داشتن نامزدهای رقابتی، را از دیگر اقدامهای غیرقانونی این گروه بر شمردهاند.امضاکنندگان این شکایتنامه همچنین ابراز امیدواری کردهاند که این اعلام جرم به سرنوشت شکایتی که در سال ۸۴ توسط رئیسجمهور وقت، محمد خاتمی، در مورد تخلفات برخی فرماندهان نظامی در انتخابات ریاست جمهوری نهم ارائه شد، دچار نشود و یادآور شدهاند که اگر آن شکایت مورد رسیدگی قرار میگرفت، «دیگر شاهد دخالتهای مکرر غیر قانونی این گروه از مسئولان نظامی و اطلاعاتی در انتخابات، بویژه انتخابات ریاست جمهوری دهم، حوادث خیابانی ناشی از آن و هزینههای گزاف و غیرقابل جبران آن برای کشور و ملت ایران نبودیم».اظهارات سردار مشفق، از مسئولان اطلاعاتی قرارگاه ثارالله، پیش از این هم مورد واکنش میرحسین موسوی قرار گرفته بود و این نامزد رقیب محمود احمدینژاد در انتخابات دهم، از رواج دروغگویی ابراز تأسف کرده بود و محتوای این اظهارات را سرشار از «دروغهای شاخ دار و افسانهسازیهای مبتذل» خوانده بود.آقای موسوی درباره هدف از این سخنان گفته بود: «تهیهکنندگان این نوار روی جهل و نادانی که ممکن است افراد به دلایلی داشته باشند، طمع کردهاند و جالب است که این نوار با حمله به معدود احزاب قانونی کشور آغاز میشود و ما وقتی این نوار را در کنار این اظهار نظر میگذاریم که در کشور فقط یک حزب داریم و آن هم حزب ولایت است، میبینیم که عدهای کشور را دانسته و ندانسته به بن بست میکشانند».مقامهای قضایی ایران هنوز واکنشی به شکایتنامه منتشر شده از سوی این هفت فعال زندانی اصلاحطلب نشان نداده اند. بابک بردبار، یکی از ۱۷ زندانی سیاسی، که در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده بود، شنبه شب از زندان آزاد شد و بدین ترتیب یکی از شروط پنجگانه زندانیانی اعتصابی، که هنوز در اعتصاب به سر میبرند محقق شد. ادامه بابک بردبار، عکاس خبری و یکی از ۱۷ زندانی سیاسی، که در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده بود، شنبه شب از زندان آزاد شد و بدین ترتیب یکی از شروط پنجگانه زندانیانی اعتصابی محقق شد. بیشتر بخوانید: درخواست خانوادههاى زندانیان سیاسى از صادق لاریجانی برای پایان اعتصاب غذا در اوین بابک بردبار که خود نیز به جمع اعتصابیون پیوسته بود، قرار بود به مناسبت نیمه شعبان آزاد شود که این امر محقق نشد، به طوریکه این گروه از زندانیان آزادی وی را جز شروط خود برای پایان دادن به اعتصاب غذا قرار دادند.بابک بردبار، ششم دیماه سال گذشته که مقارن با اعتراضات گسترده در روز عاشورا بود، هنگام عکاسی در تهران بازداشت شد؛ وی در اردیبهشت ماه امسال برای ۱۵ روز به مرخصی آمد و پس از آن دوباره به زندان اوین بازگشت.بابک بردبار در حالی آزاد شده است که هنوز ۱۶ زندانی دیگر در اعتصاب غذا به سر میبرند و تاکنون تلاش خانوادهها برای تماس تلفنی یا ملاقات با آنها بینتیجه بوده است.علی مليحی فعال دانشجويی و عضو ادوار تحکيم وحدت، بهمن احمدی امويی روزنامهنگار، حسين نورانینژاد روزنام نگار و عضو جبهه مشارکت، عبدالله مومنی فعال دانشجويی و سخنگوی ادوار تحکيم وحدت، علی پرويز فعال دانشجويی، حميدرضا محمدی فعال سياسی، جعفراقدامی فعال مدنی، ضيا نبوی دانشجوی محروم از تحصيل، ابراهيم بابايی فعال مدنی، کوهيار گودرزی فعال حقوق بشر، مجيد دری فعال دانشجويی، مجيد توکلی فعال دانشجويی، کيوان صميمی روزنامهنگار، غلامحسين عرشی و محمد حسين سهرابیراد ۱۶ زندانیای هستند که از نزدیک به دو هفته پیش در اعتصاب غذا به سر میبرند.تاکنون شماری از شخصیتهای برجسته سیاسی از این زندانیان خواستهاند که به اعتصاب غذای خود پایان دهند.روز پنجشنبه میرحسین موسوی نیز با صدور پیامی از این زندانیان سیاسی خواست که به اعتصاب غذای خود را بشکنند. آیتالله بیات زنجانی، از مراجع تقلید، عبدالله نوری، وزیر کشور دولت خاتمی، احمد صدر حاج سید جوادی، وزیر کشور دولت بازرگان و از فعالان ملی مذهبی، از دیگر شخصیت های برجستهای هستند که از این زندانیان درخواست کردهاند به اعتصاب غذای خود پایان دهند.مهدی کروبی نیز، روز جمعه در دیدار با جمعی از خانوادههای روزنامهنگاران زندانی، از زندانیان اعتصابی خواست به خاطر سلامت خود به اعتصاب غذا پایان دهند.درهمین حال خانوادههاى زندانیان اعتصابی روز شنبه با انتشار نامهاى خطاب به صادق لاریجانى، رئیس قوه قضائیه جمهورى اسلامى، خواستار رسیدگى به وضعیت بستگان زندانى خود و انتقال آنها به بند عمومى به منظور پایان اعتصاب غذاى آنها شدهاند.در بخشى از نامه خانوادههاى این گروه از بازداشتشدگان رویدادهاى پس از انتخابات خطاب به رئیس قوه قضائیه که رونوشتى از آن براى رئیس و نمایندگان مجلس، رئیس سازمان زندانها، رئیس دادگسترى استان تهران و رئیس زندان اوین نیز ارسال شده، آمده است: «از جنابعالى تقاضا داریم با اشرافى که به مقوله عدالت دارید، در این امر دخالت فرموده و ترازوى عدالت را بین قوه غضبیه- شهویه- عقلیه مسئولین امور زندانیان، در حد اجراى دستورالعملهاى ناقص زندان اعمال فرمایید و جهت رفع نیازهاى اولیه این این محبوسان و اسیران اقدام نموده و با دستور انتقال زندانیان از سلولهاى انفرادى به بند عمومى به اعتصاب غذاى آنان پایان دهید و نگذارید از قبل جهالت و بىتدبیرى برخى از مامورین، خطر فاجعه انسانى در رخداد مرگ ناشى از اعتصاب غذا گریبانگیر زندانیان و مسئولان شود و ارزشهاى اسلامى و ملى بیش از این مخدوش گردد.» همزمان با انتشار خبرهايی مبنی بر وخامت اوضاع جسمانی عيسی سحرخيز، روزنامه نگار زندانی، کارگروه «بازداشت های خودسرانه» سازمان ملل متحد، از مقامات ايران خواست او را فورا آزاد کند. ادامه همزمان با انتشار خبرهايی مبنی بر وخامت اوضاع جسمانی عيسی سحرخيز، روزنامه نگار زندانی، کار گروه «بازداشتهای خودسرانه» سازمان ملل متحد، با محکوم کردن بازداشت يک ساله آقای سحرخيز، از مقامات ايران خواست او را فورا آزاد کند.متن نامه کار گروه «بازداشت های خودسرانه» سازمان ملل متحد به مقامات ايران توسط خانواده و وکيل مدافع عيسی سخر خيز روز شنبه منتشر شده است.در اين نامه علاوه بر در خواست آزادی فوری و بی قيد شرط عيسی سحر خيز، از مقامات جمهوری اسلامی ايران خواسته شده است تا «دادگاهی عادلانه بر اساس استانداردهای بينالمللی برای رسيدگی» به اتهامات عيسی سحرخيز تشکيل شود.عيسی سحرخيز، مدير کل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در دوران رياست جمهوری محمد خاتمی، پس از انتخابات رياست جمهوری سال گذشته توسط ماموران امنيتی بازداشت شد و بنا به نوشته دفاعيهاش، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت، که از جمله منجر به شکستگی دنده وی شد.مهدی سحرخيز، فرزند اين روزنامه نگار زندانی، در این باره به رادیو فردا گفت :«شکايتی توسط وکيل عيسی سحر خيز به سازمان ملل متحد ارائه شده بود و پس از يکسال پاسخ دادند و اين نامه را برای مقامات ايرانی فرستادند که مقامات ايرانی پاسخی به اين نامه ندادند. طبق اظهار نظر اين گروه بازداشت پدر من غير قانونی است».نگرانی از وضعيت جسمی عيسی سحر خيزمهدی سحرخيز درباره وضعيت جسمی عیسی سحرخیز میگويد:«پدرم ديشب ساعت سه نصف شب زمين خورده است و به سختی می توانند ده قدم راه بروند . ديسک کمر ايشان مشکل پيدا کرده و روی دو رگ سياتک امده است، ايشان نياز خيلی مبرمی به مراجعه به بيمارستان و دکتر دارند.»مهدی سحرخيز می افزايد:« تنها چيزی که الان می تواند ايشان را سرپا نگه دارد قرص های مسکن است و آمپول های فراوانی که به ايشان می زنند که بتواند درد را تحمل کند. ايشان الان قادر به حرکت نيست».مهدی سحرخيز می گويد شرايط بد زندان اصلی ترين دليل وخامت شرايط جسمی پدرش است.مهدی سحرخيز هم چنين تاکيد کرده است که پدرش پيش از زندان هيچ مشکلی نداشت است و بيماری وی در جريان بازداشت در يکسال اخير رخ داده است. اخبار تاييد نشده ای درباره صدور حکم محکوميت عيسی سحرخيز به زندان منتشر شده است. ولی مهدی سحرخيز از صدور چنين حکم اظهار بی اطلاعی کرده است.اتهام های عيسی سحرخيز تحت عنوان «شرکت در اغتشاشات پس از انتخابات» و «تشويق مردم به اغتشاش»، که هنگام بازداشت عليه وی اعلام شد، پيش از برگزاری دادگاه به «توهين به مقام رهبری» و «فعاليت و تبليغ عليه نظام» تغيير يافته بود. شماری از فعالان جنبش سبز در خارج از یک شبکه تلویزیونی با نام «شبکه سبز ایران» راهاندازی کردهاند که پخش اینترنتی آن آغاز شده و پخش ماهوارهای آن نیز تا چند روز دیگر آغاز خواهد شد. ادامه شماری از فعالان جنبش سبز در خارج از یک شبکه تلویزیونی با نام «شبکه سبز ایران» راهاندازی کردهاند که پخش اینترنتی آن آغاز شده و پخش ماهوارهای آن نیز تا چند روز دیگر آغاز خواهد شد.به نوشته پایگاه اینترنتی کلمه، روز جمعه ۱۵ مرداد ماه و همزمان با یکصد و چهارمین سالگرد نهضت مشروطیت ایران پخش اینترنتی برنامههای شبکه تلویزیونی رسا آغاز شده است.بیشتر بخوانید:تاثیر رسانههای فارسی زبان خارج از کشور در فرهنگ و جامعه ايران رسانههای اختصاصی جنبش سبز: رونق، مورد تهاجم، تثبیت بنیانگذاران این شبکه که خود را «جمعی از همراهان جنبش سبز مردم ایران» معرفی کردهاند، با انتشار بیانیهای اعلام کردهاند، پخش ماهوارهای «شبکه سبز ایران» در دهه اول ماه رمضان آغاز خواهد شد.زمینه فعالیت این شبکه تلویزیونی تازه تاسیس نیز «انعکاس و پخش اخبار، تحلیل، گزارش و برنامه های فرهنگی، هنری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی» اعلام شده است.این شبکه تلویزیونی در حالی آغاز به کار کرده است که به دنبال گسترش اعتراضها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایران، مقامهای جمهوری اسلامی اغلب روزنامهها و نشریات متعلق به اصلاحطلبان را توقیف کرده و سایتهای اینترنتی آنها را نیز مسدود کردهاند.مقامهای جمهوری اسلامی همچنین با صرف هزینههای هنگفتی، پخش ماهوارهای شبکههای فارسی زبان مستقر در خارج از کشور را نیز مختل کردهاند و هنوز معلوم نیست که آیا این تلویزیون رسا نیز به چنین سرنوشتی دچار خواهد شد یا خیر.در این میان بنیانگذاران شبکه تلویزیونی رسا در بیانیه خود با تشریح منشور ده مادهای «شبکه سبز ایران»، هدف از تاسیس این شبکه را انعکاس «صدای ملت ایران با کیفیت بهتر و موثرتر» عنوان کردهاند.در این بیانیه همچنین آمده است: « صدای ملت ما صدای آزادی، عدالت و حاکمیت قانون است. صدایی که با گلوله، زندان، شکنجه، تحقیر و تهمت نه تنها خاموش نشده است، بلکه طنینی جهانی یافته است.»موسسان شبکه تلویزیونی رسا مخاطب اصلی خود را ایرانیانی دانستهاند که «به دلیل انسداد فضای سیاسی و اجتماعی از خبر محروم ماندهاند.»آنها همچنین اعلام کردهاند که به هیچ دولت، سازمان و نهادی که از بودجه خارجی استفاده میکند، وابسته نیستند و بودجه خود را از طریق «تبلیغات و کمکهای مردم ایران» تامین خواهند کرد.در منشور «شبکه سبز ایران» در این باره آمده است: « رسا موسسهای است غیر انتفاعی و مستقل از احزاب، سازمانها و نهادهای سیاسی دولتی و غیر دولتی که به دلیل خفقان موجود در کشور، خارج از ایران ثبت شده و در چارچوب اصول مطرح شده در این منشور فعالیت میکند. منابع مالی این شبکه تنها از طریق کمکهای مردمی و تبلیغات خواهد بود و از هیچ دولت و یا سازمان دولتی خارجی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم مطلقاً کمکی دریافت نخواهد کرد.» محکومیت تازه برای اسانلو به اتهام ارتباط با ضد انقلاب منابعی در ايران که نخواستهاند نامشان فاش شود، به راديو فردا گفتهاند که منصور اسانلو، بار ديگر به زندان محکوم شده است، اما ميزان محکوميت او هنوز مشخص نيست و هنوز به وکلای مدافع و خود او ابلاغ نشده است. ادامه منابعی در ايران که نخواستهاند نامشان فاش شود، به راديو فردا گفتهاند که منصور اسانلو، رئيس زندانی هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، بار ديگر به زندان محکوم شده است، اما ميزان محکوميت او هنوز مشخص نيست و هنوز به وکلای مدافع و خود او ابلاغ نشده است.با اين همه بر اساس این گزارشها آقای اسانلو به دليل آنچه « ارتباط با ضد انقلاب» ناميده شده، محکوم شناخته شده است.محاکمه تازه منصور اسانلو، هفته گذشته در دادگاه انقلاب کرج بدون حضور وکلای او برگزار شده است.این محاکمه در شرايطی صورت گرفته که سازمان بينالمللی کار، آی ال او، چند هفته پيش اعلام کرد که قوه قضائيه جمهوری اسلامی با آزادی وی موافقت کرده است.پيش از اين، دادياری شش دادگاه انقلاب اسلامی شهر کرج، رئيس زندانی هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، را بار ديگر متهم به تبليغ عليه نظام کرده بود.اين دادسرا در عين حال، وی را از اتهام ارتباط با ضدانقلاب، مبرا دانسته بود.آقای اسانلو در تير سال ۱۳۸۶ توسط مأموران امنيتی در تهران بازداشت شد و مقامهای قضايی پس از سه روز انکار بازداشت او، سرانجام زير فشار اتحاديههای بينالمللی کارگری و تشکلهای کارگری در ايران اعلام کردند که وی در زندان اوين نگهداری میشود.پس از آن، آقای اسانلو به اتهام «اقدام عليه امنيت ملی و تبليغ عليه نظام» به پنج سال زندان محکوم شد، که هم اکنون در حال گذراندن اين دوره در زندان رجايی شهر کرج است.مقامهای قضایی ایران تاکنون در مورد محاکمه مجدد اين فعال کارگری و نيز اعاده اتهام ارتباط با ضد انقلاب عليه وی توضيحی ندادهاند.منصور اسانلو پيش از سال ۱۳۸۶ نيز سابقه بازداشت دارد. او نخستين بار پس از اعتراضهای کارگری در دی ماه ۱۳۸۴ بازداشت شد و بيش از هشت ماه زندانی بود.پس از آن، منصور اسانلو در آبان ۱۳۸۵ به مدت يک ماه زندانی بود.علاوه بر آقای اسانلو، ابراهيم مددی و رضا شهابی، دو عضو هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه نيز زندانی هستند.بازداشت اعضای اين تشکل کارگری و نيز ساير فعالان کارگری با اعتراضهای تشکلهای کارگری ديگر در ايران و نيز اتحاديههای بينالملی کارگری مواجه شده است.در آخرين مورد از اين اعتراضها، اتحاديه آزاد کارگران ايران خواستار آزادی فعالان کارگر زندانی شد.اين اتحاديه کارگری در بيانيه خود به اين مناسبت به نامهای منصور اسانلو، ابراهيم مددی، رضا شهابی، بهنام ابراهيمزاده و مهدی فراهی شانديز اشاره کرده است.با اين همه، اتحاديه آزاد کارگران ايران اعلام کرد که بازداشت فعالان و رهبران کارگری، هيچ خللی در اراده آنان برای دستيابی به حقوق انسانی طبقه کارگر ايجاد نخواهد کرد.در عرصه بينالمللی نيز ديويد کاکرافت، دبيرکل فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل، و شرن بارو، دبيرکل جديد کنفدراسيون بينالمللی اتحاديههای کارگری، چند روز پيش در بيانيهای مشترک خطاب به محمود احمدینژاد، خواستار آزادی فوری و بیقيد و شرط آقای اسانلو و ساير فعالان کارگر زندانی شدند. کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی روز یکشنبه از آغاز نمونهبرداری از چاههای جنوب و جنوب غرب تهران برای تهیه نقشه چاههای آلوده به نیترات بالا خبر داد. ادامه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی روز یکشنبه از آغاز نمونهبرداری از چاههای جنوب و جنوب غرب تهران برای تهیه نقشه چاههای آلوده به نیترات بالا خبر داد.به گزارش خبرگزاری نیمهرسمی فارس، انوشیروان محسن بندپی، نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و رئیس کمیته بررسی کننده وضعیت آب شرب تهران، روز یکشنبه، ۱۷ مردادماه، اعلام کرد که برای بررسی وضعیت آب شرب جنوب و جنوب غرب تهران که احتمال میرود حاوی نیترات بیش از حد مجاز باشد، کار نمونهگیری از آب چاهها و تهیه نقشه چاههای آلوده با همکاری سازمان آب و فاضلاب تهران آغاز شده است.وی در ادامه با اشاره به اینکه میزان نیترات برخی چاههای آب جنوب تهران «قطعاً» حاوی نیترات بیش از حد مجاز است، خاطر نشان کرد که مسئولان آب و فاضلاب اعلام کردهاند که این آبها با آب چاههای حاوی نیترات پایین مخلوط شده و پس از رسیدن نیترات آن به حد مجاز، در اختیار شهروندان قرار میگیرند.این در حالی است که به نوشته خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، ایرنا، وزارت بهداشت روز یکشنبه، ۱۷ مرداد با تأکید بر سالم بودن آب تهران اظهار کرد که بر اساس بررسیهای انجام شده، در ۹۶ درصد آبهای تهران هیچگونه آلودگی وجود ندارد.کاظم ندافی، مدیر کل سلامت محیط و کار وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی در این زمینه گفت که نمونهبرداری از آب تهران تا ۱۰ برابر افزایش یافته است و کارشناسان بهداشت محیط وزارت بهداشت نتایج این گزارشها را به طور مرتب گزارش میدهند.در همین زمینه نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با اشاره به اظهارات وزارت بهداشت مبنی بر سالم بودن آب تهران گفت: «سازمان آب و فاضلاب البته اعلام کرده که آلودگی در آبها وجود ندارد و ما هم اعتماد میکنیم که آب شرب تهران آلوده نیست، اما در صورتی که آلودگی به نیترات وجود داشته باشد، برای نوزادان خطرناک است».وی پیش از این نیز اعلام کرده بود که بالا بودن نیترات آب آشامیدنی جنوب تهران که از چندسال پیش مطرح بوده، میتواند موجب خفگی نوزادان شود. مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز در ۲۷ تیرماه به دلیل امکان بالا بودن میزان نیترات آب برخی از مناطق تهران توصیه کرده بود که زنان باردار و کودکان شیرخوار از آب معدنی استفاده کنند و آب لوله کشی ننوشند و در ۲۹ تیرماه این وزارت خانه به همراه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و وزارت نیرو منطقه یافتآباد، واقع در جنوب تهران را به دلیل بالا بودن میزان نیترات موجود در آب منطقه به عنوان «منطقه سیاه» معرفی کردند.با این حال وزارت بهداشت تأکید کرده است که میزان نیترات موجود در آب برای سایر افراد خطری نداشته و آب مناطق که حاوی نیترات بالا هستند نیز به وسیله آبهای حاوی نیترات کمتر، رقیق میشوند.دعوای آب معدنی؛ مهر استاندارد یا مهر وزارت بهداشتوزارت نیروی جمهوری اسلامی سال گذشته در یک توصیه بهداشتی از شهروندان تهران تقاضا کرد که به جای آب لولهکشی از آبهای بستهبندی شده استفاده کنند و یک سال پس از آن نیز وزیر بهداشت استفاده از آب بستهبندی را برای مادران و نوزادان توصیه کرد. پس از اظهارات وزیر بهداشت، استاندار تهران در تاریخ ۴ مرداد «شایعهپراکنی» در مورد آلوده بودن آب تهران را به برخی شرکتهای آب معدنی نسبت داد و هشدار داد که مافیای آب معدنی پایتخت به زودی معرفی خواهند شد.به دنبال این اظهارات، بحث آلوده بودن آبهای معدنی نیز به میان آمد و سایت «الف» صورت جلسه شرکت خدمات رفاهی نفت مورخ ۱۸ خردادماه در مورد نتایج بررسی کیفیت ۲۱ نمونه آب معدنی موجود در بازار ایران را منتشر کرد که به موجب آن، کیفیت ۱۲ نمونه از آبهای معدنی بررسی شده، مورد تأیید قرار نگرفته بود.پس از انتشار این صورتجلسه، وزارت بهداشت در تاریخ ۱۲ مردادماه ضمن انتقاد از شرکت خدمات رفاهی نفت، از کارشناسان این شرکت درخواست کرد که «اصالت و یا عدم اصالت» این صورتجلسه را اعلام کنند. دبیر انجمن تولیدکنندگان آب معدنی ایران نیز در تاریخ ۱۳ مرداد اعلام کرد که طی چند هفته اخیر و بالا گرفتن بحث غیر استاندارد بودن آبهای معدنی، تولیدکنندگان آب معدنی متحمل ضرر و زیان سنگینی شدهاند.با بالا گرفتن نگرانیها در مورد وضعیت بهداشتی آب معدنی، سخنگوی سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران در تاریخ ۱۶ مرداد ماه اعلام کرد که آبهای معدنی مورد تأیید سازمان استاندارد مورد تضمین این سازمان هستند و از شهروندان درخواست کرد که از آبهای معدنی بدون علامت استاندارد استفاده نکنند.در عین حال، کاظم ندافی، مدیرکل سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز روز یکشنبه، ۱۷ مردادماه اعلام کرد که وزارت بهداشت از منابع آبهای معدنی نمونهبرداری میکند و پس از مقایسه با معیارها و استانداردهای ملی، به درج مهر وزارت بهداشت بر روی آنها مبادرت میورزد.آقای ندافی تأکید کرد که آبهای معدنی که دارای مجوز از وزارت بهداشت هستند و مهر وزارت بهداشت بر روی آنها درج شده است، بهداشتی بوده و هیچگونه عارضهای حتی در بلندمدت را به دنبال نخواهند داشت. رئيس پليس مبارزه با مواد مخدر ايران اعلام کرده است که در سال ۸۶ پليس ۴۲ کيلوگرم شيشه کشف کرده بود اما اين آمار در سال ۸۸ به ۹۵۱ کيلوگرم رسيد. کارشناسان با ابراز نگرانی از افزایش مصرف مواد مخدر جدید از «تغییر الگوی مصرف» میگویند و مسئولان حتی پای «عدم رضایت جنسی» را به میان میکشند... ادامه يک مقام مسئول در بخش ستاد مبارزه با مواد مخدر نيروی انتظامی، از تحقيقی خبر داد که بر اساس آن مشخص شده يکی از دلايل افزايش اعتياد به خصوص به موادی چون شيشه يا کريستال عدم رضايت جنسی است. او از رشد دست کم ۳.۶ درصدی اعتياد و مصرف «کريستال» در سال های ۱۳۸۳ تا ۸۶ خبر داده که بر اساس تبليغات اينترنتی با تصور تقويت قوای جنسی همچنان رو به افزايش است. متامفتامين که به آن شيشه يا کريستال گفته می شود يک ماده مخدر و شيميايی مصنوعی است که محرک قوی اعتيادآوری است و بر روی سيستم عصبی انسان تاثير شديدی می گذارد. دکتر توماش پالنچک که در يک مرکز روان درمانی در پراگ کار کرده و سال هاست در زمينه تاثيرات مواد مخدر روی اعصاب و روان پژوهش می کند، دليل اصلی استفاده از کريستال در بسياری از کشورها از جمله جمهوری چک را دسترسی ساده و مراحل ساخت آسان آن و همين طور قيمت پايينش در مقايسه با بقيه مواد مخدر از جمله کوکايين می داند.اين پزشک و محقق در زمينه مواد مخدر درباره تاثير کريستال بر روی قوای جنسی می گويد: « بر اساس برخی تحقيقات، ماده مخدر شيشه می تواند نياز و فعاليت جنسی را به شکل غيرعادی افزايش دهد، اما مشکل اينجا است که مصرف بسياری از متامفتامين ها می تواند باعث افزايش نياز جنسی، افراط و از خود بيخودی خطرناکی شود. »کريستال می تواند زمان ارضای جنسی را در رابطه جنسی هم در مرد و هم در زن به شدت عقب بيندازد، ولی به گفته اين پزشک همين مسئله می تواند بسيار خطرناک باشد.دکتر توماش پالنچک می گويد «در دنيا بيشتر کوکائين به منظور مسايل جنسی استفاده می شود و متامفتامين برای مسايل جنسی کاربردی ندارد.»اين محقق در زمينه مواد مخدر درجمهوری چک، درباره عوارض استفاده از يک ماده شيميايی مثل شيشه يا کريستال به عنوان ماده مخدر به راديو فردا می گويد: «سردردهای بسيار شديد، حالت تهوع، تپش شديد قلب، سرگيجه، بالا رفتن فشار خون و حرارت بدن، لرزش دست ها و بسياری موارد ديگر از عوارض استفاده از اين ماده مخدر است. استفاده از کريستال با دوز بالا در رگ های مغزی تاثير می گذارد و می تواند باعث سکته قلبی و مغزی و مرگ شود.»آقای پالنچک می افزايد: « گاهی اين عوارض روی جوان کاملاً سالم خودش را در دراز مدت کمتر نشان می دهد، اما در کنار اعتياد او می تواند منجر به سکته شود. افسردگی، اضطراب، پرخاشگری و بيماری های روانی در کنار اختلال گفتاری و کلامی و بی خوابی فراوان از ديگر عوارضی است که افراد در کوتاه مدت در اثر استفاده از شيشه به آن مبتلا می شوند.»گفته می شود در ايران برخی از نوجوانان برای کاهش وزن از اين ماده شيميايی استفاده می کند. دکتر توماش پالنچک اين موضوع را تاييد کرده و می گويد: « اين ماده می تواند بی اشتهايی و در نتيجه سوء تغذيه و کم وزنی مفرط بياورد، ولی اين کم وزنی در حد بيماران آنارکسيا که به بی اشتهايی کامل مبتلا می شوند پيش خواهد رفت و باعث عوارض قلبی هم می شود. »اما در کنار اين همه عوارض چرا باز هم بايد سراغ چنين ماده ای رفت؟دکتر پالنچک توضيح می دهد: « بستگی به شخصيت و ژنتيک افراد مصرف کننده دارد و اين که چقدر ماده برای چه زمانی مصرف شده است. اينها عواملی هستند که باعث می شود فرد دوباره به سراغ ماده ای برود که مصرفش برای اولين بار در او احساس سرخوشی، شادمانی و از خود بيخودی ايجاد کرده است.» قيمت شیشه در سال گذشته هر کيلوگرم ۱۲۰ ميليون تومان بوده و با کاهش ناگهانی قيمت اکنون يک کيلوگرم از آن بين ۱۰ تا ۱۵ ميليون تومان قيمت دارد.رئيس پليس مبارزه با مواد مخدر ايران چندی پيش آماری از کشفيات مواد مخدر شيشه در ايران اعلام کرد و گفت: « در سال ۸۶ پليس ۴۲ کيلوگرم شيشه کشف کرده بود اما اين آمار در سال ۸۸ به ۹۵۱ کيلوگرم رسيد». اين درحالی است که قيمت اين ماده مخدر صنعتی در سال گذشته هر کيلوگرم ۱۲۰ ميليون تومان بوده و با کاهش ناگهانی قيمت اکنون يک کيلوگرم از آن بين ۱۰ تا ۱۵ ميليون تومان قيمت دارد.علی جزنی، پزشک در تهران، دليل استفاده و گرايش بيشتر به مواد مخدر شيميايی را علاوه بر قيمت ارزان تر آن نسبت به سال های گذشته موارد ديگری هم می داند و به راديو فردا می گويد: « متاسفانه درچند سال اخير اتفاق بدی رخ داده و آن هم تغيير الگوی مصرف مواد است که عمدتاً از مصرف مواد مخدری که حالت سنتی تر داشت به سوی مصرف مواد روانگردان رفت. وقتی فروشندگان احساس کردند اسم هرويين به خودی خود ترسناک است و ممکن است بازدارندگی ايجاد کند، آمدند با فعل و انفعالات شيميايی روی ماده اوليه هرويين يعنی دی استيل مورفين آن را از حالت پودر به حالت سنگ يا کريستال تبديل کرده و به اسم مجعول کراک ارائه کردند.»مسعود که سال ها به انواع مواد مخدر اعتياد داشته استف درمورد استفاده از شيشه يا کريستال در ايران می گويد: « طی يک پروسه زمانی شش يا هفت ماهه ممکن است شخص متوجه شود دارد کم کم گرفتار می شود. ولی درمورد کراک و شيشه اين طور است که حتی همان بار اول مصرف هم احتمال اين که برای هميشه گرفتار شوی وجود دارد. سنگ جزو مواد نيروزا است و در صنف راننده که نياز دارند شب را بيدار بمانند رايج است. الان شيشه هم همان کار را می کند و بعد از مصرف شيشه تا ۴۸ ساعت به خواب نمی روی. مصرف شيشه حدود ۸۰ هزار تومان در روز هزينه دارد و اين مبلغ ۴۰ برابر قيمت همان مقدار ترياک است. يعنی ممکن است يک گرم شيشه را به قيمت ۸۲ هزار تومان تهيه کنيد در حالی که قيمت پنج گرم ترياک که مصرف يک روز آدم معتاد است پنج هزار تومان است. من سال ۸۰ آخرين سالی بود که مواد مصرف می کردم و همين مقدار را هشت يا ۱۰هزار تومان می خريدم.»ميزان مصرف ماده شيميايی به نام شيشه فقط در ايران افزايش پيدا نکرده است بلکه در بسياری کشورها، جوانان به مصرف چنين ماده ای روی آورده اند.همچنين رئيس پليس مبارزه با مواد مخدر ايران اعلام کرده درحال حاضر حدود ۱۰۷ نفر ازاتباع ايرانی به اتهام حمل مواد مخدر صنعتی به خصوص شيشه در زندان های اندونزی، ۷۵ نفر در زندان های مالزی و ۸۷ نفر در زندان های تايلند به سر می برند.آزاده کيان، جامعه شناس مقيم فرانسه که سال ها در زمينه اعتياد در ايران تحقيق کرده است، دليل علاقه و روی آوردن جوانان در ايران به چنين ماده مخدری را چيز ديگری می داند و می گويد: « آن طور که از تخقيقات من برمی آيد دليل اصلی گرايش آحاد جامعه به خصوص جوانان و مردان به مصرف مواد مخدر، اول مشکل بيکاری است و همچنين نداشتن اميد به آينده. اين مسايل باعث می شود افراد به سمت اعتياد کشانده شوند برای فراموش کردن مشکلاتی که دارند. از طرف ديگر برای بخشی از جوانان، نبودن امکانات تفريحی يکی از دلايل گرايش بيش از پيش آنها به اعتياد است. يکی از پيامدهای اين مشکلات و مسايل اين است که برخی از خانم ها نيز بيش از پيش به اعتياد گرايش پيدا کرده اند و اين زاييده مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی است.»دليل افزايش علاقه جوانان به اين ماده مخدر هر چه باشد، موضوع اين است که ايران به خاطر موقعيت جغرافيايی خود يکی از مسيرهای اصلی ترانزيت مواد مخدر به شمار می رود، ولی برخلاف قوانين سخت گيرانه در مورد مواد مخدر ميزان قاچاق و مصرف اين مواد هر سال در ايران رو به افزايش است. روزنامه هاى يكشنبه ایران؛ ۱۷ مرداد ۱۳۸۹ دو روزنامه دنياى اقتصاد و خراسان گزارش هايى از تحليل معاون سياسى سپاه پاسداران در خصوص «احتمال حمله نظامى» و «تهديدات داخلى جمهورى اسلامى» را در شماره يكشنبه خود منتشر كرده اند. ادامه دو روزنامه دنياى اقتصاد و خراسان گزارش هايى از تحليل معاون سياسى سپاه پاسداران در خصوص «احتمال حمله نظامى» و «تهديدات داخلى جمهورى اسلامى» را در شماره يكشنبه خود منتشر كرده اند.به نوشته روزنامه دنياى اقتصاد، سرتيپ پاسدار يدالله جوانى درباره «طرح حمله نظامى از سوى آمريكا» گفته كه «اين تهديد آمريكا تهديد واقعى است و بايد تهديدات دشمن را جدى گرفت» و در عين حال تاكيد كرده كه «اگر دشمن دست از پا خطا كند با يك پاسخ كوبنده مواجه خواهد شد و پاسخ ما محدود به مرزهاى جغرافيايى نخواهد بود.»معاون سياسى سپاه پاسداران همچنين با اشاره به تصويب قطعنامه چهارم تحريم ها در شوراى امنيت سازمان ملل عليه فعاليت هسته اى جمهورى اسلامى و «تحريم هاى يك جانبه» گفته است: «آن ها در كنار تحريمهاى يك جانبه از اقدام نظامى و از آمادگى براى مذاكره سخن مىگويند اين به معناى اين است كه از حربه تحريم، فشار اقتصادى و تهديد نظامى مىخواهند به عنوان يك عامل فشار در پاى ميز مذاكره استفاده بكنند.»وى با تاكيد بر اينكه «جنگ با آمريكا جهاد در راه خدا است» گفته که «رهبر انقلاب فرمودند اين تهديدها چه واقعى، چه پوشالى، چه براى عمليات روانى و امتيازگيرى باشد، آماده دفاع باشيد.»معاون سياسى سپاه در خرداد سال ۸۸ و تنها چند روز مانده به برگزارى انتخابات رياست جمهورى طى مصاحبه اى با هفته نامه صبح صادق از «رفع تهديد هاى نظامى خارجى» سخن گفته و مدعى شده بود كه سپاه پاسداران بايد با هواداران سبز پوش ميرحسين موسوى و چهره هاى سرشناس اصلاح طلب به شدت برخورد کند تا آنچه وى «انقلاب رنگى و مخملى» خوانده بود «در نطفه خفه شود.»روزنامه خراسان نيز گزارش داده كه معاون سياسى سپاه طى يك سخنرانى در تبريز براى فرماندهان و بسيجيان حوزه ۸ تبريز با اشاره به اينكه «در يك سال گذشته حوادث و اتفاقاتى در كشور رخ داد كه در ۳۱ سال انقلاب مشاهده نشده بود» از «جنگ نرم» به عنوان تهديدى بزرگ نام برده و ادعا كرده كه «دامن زدن به قوميت گرايى مهم ترين برنامه دشمنان است.»استنكاف احمدى نژاد از ابلاغ هشتمين قانون براى اجراروزنامه هاى جمهورى اسلامى، جهان صنعت و دنياى اقتصاد ضمن تاكيد بر اينكه «احمدى نژاد همچنان از ابلاغ مصوبات مجلس خوددارى مىكند» از ادامه «ابلاغ قانون از سوى رييس مجلس» خبر داده اند.به نوشته روزنامه جهان صنعت «با اتمام مهلت قانونى ابلاغ قانون تعيين تكليف چاههاى آب فاقد پروانه بهره بردارى از سوى محمود احمدى نژاد، على لاريجانى با انتشار نامهاى به مديرعامل روزنامه رسمى كشور، اين قانون را براى درج در اين روزنامه ابلاغ كرد.»اين روزنامه شمار قوانينى كه رييس مجلس در چند هفته اخير براى اجرا ابلاغ كرده را شش قانون اعلام كرده اما روزنامه دنياى اقتصاد نوشته كه در مجموع طى چهار ماه نخست سال ۸۹ على لاريجانى هشت قانون كه محمود احمدى نژاد از ابلاغ آن استنكاف كرده را به طور مستقيم براى اجرا ابلاغ كرده است.روزنامه جمهورى اسلامى نيز در تيتر نخست شماره روز يكشنبه خود نوشته است كه سخنگوى شوراى نگهبان ابلاغ قوانين توسط رئيس مجلس را «مسيرى قانونى» دانسته و گفته است: «اين اقدام بر اساس قانون انجام شده و در حال حاضر به نظر نمىرسد كه كشور در حالت بن بست قرار گرفته باشد.»عباسعلى كدخدايى گفته است: «ما از همه نهادها تقاضا مىكنيم كه مصوبات مجلس و شوراى نگهبان را اجرا كنند ولى براى پيگيرى آن ابزار قانونى در دست نداريم.»وى در عين حال خبر داده كه به زودى «متن نامه دو روز پيش شوراى نگهبان» خطاب به محمود احمدى نژاد در ارتباط با عدم ابلاغ قوانين مصوب مجلس منتشر خواهد شد. «موج سوم ايدز در راه مدارس و دانشگاهها»روزنامه تهران امروز گزارش داده كه «ايدز جوانان ۲۵ تا ۲۹ سال ايران را نشانه رفته» و نوشته است: «آمارهاى رئيس انجمن ايدز نشان مىدهد كه موج سوم شيوع ايدز از راه جنسى دانشآموزان و دانشجويان را هدف گرفته است.» به گفته حميد رضا شاعرى كه رياست انجمن ايدز ايران را بر عهده دارد، «بيم آن مىرود كه مانند ساير كشورها سرايت جنسى، راه غالب انتقال اين ويروس شود و بنابراين انجام پيشگيرى به منظور وارد نشدن به موج سوم اين بيمارى لازم است.»وى افزوده است: «براى جلوگيرى از ورود به موج سوم ايدز ، نهادهاى آموزشى مربوط به جوانان مانند دانشگاهها و مدارس بايد به ايدز بپردازند ولى متاسفانه جمعيت هدف كه جوانان هستند، آموزش نمىبينند.»تهران امروز نوشته كه تلاش اين روزنامه براى اطلاع از برنامه هاى احتمالى «مسئولان بهداشت مدارس وزارت بهداشت و همچنين بخش سلامت وزارت آموزش و پرورش درباره برنامه اين دو وزارتخانه» براى مقابله با موج سوم ايدز «به پاسخى از سوى اين دو منجر نشد تا معلوم شود با توجه به تهديد كه قشر جوانان كشور را هدف گرفته است برنامهاى از سوى اين دو نهاد تهيه شده است يا نه؟»اين روزنامه همچنين از قول «مينو محرز» رئيس انجمن تحقيقات ايدز نيز از وجود ۱۶۰۰ پرونده جديد ثبت شده ابتلا به ايدز در انجمن تحقيقات ايدز خبر مىدهد كه مربوط به تماسهاى جنسى و استفاده از سرنگ در معتادان تزريقى است و تاكيد كرده كه «بيشترين شيوع ايدز در ايران ميان جوانان ۲۵ تا ۲۹ ساله است و ۹۳.۹ درصد از مبتلايان را مردان و ۶.۱ درصد را زنان تشكيل مى دهند.»موج اول ايدز از طريق فرآورده هاى خونى آلوده در ايران گسترش يافت و معتادان به مواد مخدر را به دليل استفاده از سرنگ هاى آلوده هدف گرفته بود.اعدام پنج نفر در اهواز به اتهام قاچاق موادمخدرروزنامه رسالت خبر داده كه پنج نفر به اتهام حمل و نگهدارى مواد مخدر در اهواز اعدام شده اند.اين روزنامه اسامى اعدام شدگان را با حروف اختصارى منتشر كرده و نوشته كه اين پنج نفر از سوى شعبه اول دادگاه انقلاب اهواز مستقر در ايذه به اعدام محكوم شده بودند و حكم صادره در خصوص آنان، پس از تائيد از سوى دادستانى كل كشور در محل زندان كارون اهواز به اجرا درآمد و اين پنج تن به «دار» آويخته شدند. روزنامه كيهان نيز همزمان از قول رييس پليس مبارزه با مواد مخدر «از زندانى بودن ۳۴۰ نفر از اتباع ايرانى به جرم قاچاق مواد مخدر در كشورهاى جنوب شرق آسيا خبر داده است.»به نوشته اين روزنامه، «تشديد قوانين برخورد با قاچاقچيان مواد مخدر در كشورهايى نظير تايلند، مالزى و اندونزى موجب شده تا سرنوشت اين افراد نامعلوم باشد.»به گفته حميدرضا حسين آبادى، «هيچ يك از زندانيان دستگير شده به جرم قاچاق مواد مخدر در اين كشورها آزاد نشده اند.»«احزاب در انتظار قانونى جديد»روزنامه جام جم گزارشى درباره تلاش دولت محمود احمدى نژاد براى تغيير قانون احزاب منتشر كرده و از قول مقام هاى وزارت كشور نوشته است: «به زودى موارد اصلاحى قانون براى طرح در مجلس مهيا می شود. اما در مورد اينكه مشكل قانون فعلى چيست و براى حل آن چه بايد كرد تاكنون اظهارنظرهاى مختلفى مطرح شده است.»مصطفى كواكبيان، دبيركل حزب مردم سالارى و نماينده سمنان در مجلس هشتم به اين روزنامه گفته که «تغيير قانون احزاب نمىتواند برخى از مشكلات پيش روى احزاب را برطرف كند و دولت با توجه به نگاهى كه دارد خيلى به سمت توسعه سياسى بيشتر حركت نخواهد كرد.»آقاى كواكبيان با اشاره به اينكه «حكومت به مفهوم كلى آن اعم از مجلس، دولت و دستگاه قضا، بسترهاى لازم را براى فعاليت احزاب فراهم نمىكنند» و «مردم اين اعتقاد را پيدا كردهاند كه احزاب به خاطر نهادينه نشدن، جايگاهى در حكومت ندارند و با اين حساب تلاش براى كارهاى حزبى امرى بيهوده است.»روزنامه جام جم ضمن اشاره به اينكه «۲۵۰ حزب داراى مجوز در كشور وجود دارد» درباره محتواى «قانون جديد احزاب» می نویسد: «اينكه در جريان اصلاح قانون احزاب، چه تغييرات ملموسى در اين قانون ايجاد خواهد شد هنوز به صورت دقيق منتشر نشده است ولى بخشى از آن به مساله حد و مرز آزادى احزاب برمىگردد.» دست کشیدن ایران از تولید گاز مایع و زمين گير شدن طرح هاى نفتی احمد قلعه بانى، مدير عامل جديد شركت ملى نفت ايران، كه جانشين سيف الله جشن ساز شده است روز شنبه اعلام کرد که ايران در نتيجه تجديد نظر در سياست صادرات گاز از پيگيرى طرح هاى توليد گاز مايع صرف نظر كرده است. ادامه احمد قلعه بانى، مدير عامل جديد شركت ملى نفت ايران، كه جانشين سيف الله جشن ساز شده است روز شنبه اعلام کرد که ايران در نتيجه تجديد نظر در سياست صادرات گاز از پيگيرى طرح هاى توليد گاز مايع صرف نظر كرده است. بر خلاف اظهارات مدير عمل شركت ملى نفت، و در نتيجه اعمال تحريم های آمريكا و عدم موفقيت شركت هاى خارجى در پيشبرد و اجراى طرح هاى توليد گاز مايع، ايران مجبور به اتخاذ اين تصميم و رها ساختن برنامه هاى توسعه فازهاى ۱۱ تا ۱۴ پارس جنوبى شده است.تكنولوژى توليد گاز مايع بيش و كم در انحصار شركت هاى آمريكايى است. داشتن حقوق مالكيت شركت هاى آمريكايى بر حدود ۹۰ در صد از فن آورى و تجهيزات مربوط به توليد گاز مايع، حتى شركت هاى اروپايى دست در كار توليد گاز مايع مانند توتال فرانسه و شل هلند را مجبور به پرداخت حقوق انحصارى براى دريافت اجازه توليد گاز مايع در سراسر جهان ساخته است. بعد از تصويب قطعنامه هاى تنبيهى شوراى امنيت عليه جمهورى اسلامى، محيط سرمايه گذارى خارجى در ايران تدريجا براى شركت هاى اروپايى دشوارتر از پيش شد. اعمال تحريم هاى يك جانبه آمريكا عليه ايران، ادامه فعاليت شركت هاى نفتى اروپايى را بدليل دارا بودن منافع گسترده تجارى در آمريكا، عملا ناممكن ساخت.خروج توتالايران با شركت توتال فرانسه قراردادى به منظور توسعه فاز ۱۱ميدان گازى پارس جنوبى با هدف توليد و صادرات پنج ميليون تن گاز مايع در سال به امضاء رسانده بود. شركت توتال بدون اشاره رسمى به دلايل پا پس كشيدن خود از طرح «پارس- ال- ان- جى» ، از اجراى قرارداد ياد شده خوددارى ورزيد. جمهورى اسلامى پس از چانه زنى هاى و تعلل فراوان ناگزير به فسخ قرار داد با توتال شد و در ۱۰ فوريه سال جارى به منظور پيگيرى طرح ياد شده قرار داد ديگرى با شركت نفت دولتى چين به امضاء رساند.به منظور توسعه فازهاى ۱۳ و ۱۴ پارس جنوبى و توليد و صادرات سالانه ۱۶ ميليون تن گاز مايع، ايران قرارداد ديگرى با شركت نفت بريتانيايى و هلندى شل و همچنين شركت اسپانيايى رپسول امضاء كرد. شل و رپسول اندكى قبل از تصويب قطعنامه ۱۹۲۹ انصراف خود را از پيگيرى اين طرح اعلام داشتند. طرح سوم توليد گاز مايع كه با استفاده از تكنولوژى آلمانى در حال پيگيرى است و تا كنون بالغ بر یک ميليارد دلار نيز صرف تمهيد مقدمات اجراى آن شده است، عليرغم پيشرفت نسبى بيشتر، در عمل با مشكلاتى مشابه دو طرح ديگر روبرو است.ايران و قطرآقاى قلعه بانی اظهار داشته كه طرح هاى توليد گاز مايع در شرايط كنونى براى ايران مقرون به صرفه ن |
__._,_.___
This is a non-political list.
.
__,_._,___
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر