---------- Forwarded message ----------
From: <radiofarda@list.radiofarda.com >
Date: 2010/8/10
Subject: خبرنامه وبسایت رادیو فردا - 2010/08/10 07:49:49 ب.ظ
daftareghermez.com
From: <radiofarda@list.
Date: 2010/8/10
Subject: خبرنامه وبسایت رادیو فردا - 2010/08/10 07:49:49 ب.ظ
خبرنامه وبسایت رادیو فردا 2010/08/10 07:50:17 ب.ظ گزارشها و تحلیلها از ایران و جهان تازهترین فیلترشکن رادیو فردا: |
daftareghermez.
سياسی محمد خاتمی: فتنه واقعی دروغ های ناشيانه ای است که گفته می شود محمد خاتمی در ديدار با خانواده يکی از زندانيان گفت که برخی در حالی در زندان به سر می برند که دروغگوهایی که جز تهمت زدن و ناسزا گفتن و دروغ پردازی با سوءاستفاده از عناوين رسمی کشور کاری ندارند، بيش از همه به انقلاب و نظام و مردم لطمه می زنند. ادامه محمد خاتمی در ديدار با خانواده يکی از زندانيان گفت که برخی در حالی در زندان به سر می برند که دروغگويانی که جز تهمت زدن و ناسزا گفتن و دروغ پردازی با سوءاستفاده از عناوين رسمی کشور کاری ندارند، بيش از همه به انقلاب و نظام و مردم لطمه می زنند. به گزارش وبسايت محمد خاتمی و سايت کلمه، آقای خاتمی که به همراه جمعی به ديدار خانواده جواد ماه زاده که در زندان به سر می برد رفته بود، با دفاع و حمايت از اين خبرنگار گفت:«ماه زاده درد دين داشت و با آرمان خود زندگی می کرد.»وی در ادامه گفت:« آيا چنين شخصی بايد در زندان باشد ولی دروغگويان که جز تهمت ندارند با آزادی کامل به همه چيز و همه کس لطمه بزنند؟» رييس جمهوری سابق ايران همچنين گفت:«گرچه بعضی از دروغها چنان ناشيانه است که هيچ انسان منصفی آن را باور نمی کند ولی چون با آنها برخورد نمیشود به پای نظام می نويسند.آيا اينها فتنه واقعی نيست؟» بیشتر بخوانید: جنتی: خداوند سمت رهبری را بر آیتالله خامنهای محول کرد وزير اطلاعات: ۱۷ ميليارد دلار برای فتنه پارسال در ايران هزينه شد واژه «فتنه» عبارتی است که حاميان دولت دهم مخالفان و معترضان نسبت می دهند و محمد خاتمی، ميرحسين موسوی و مهدی کروبی را با آن مخاطب قرار می دهند. آقای خاتمی به اشاره به حوادث پس از کودتای ۲۸ مرداد گفت:«حکومتی که رضايت مردم را در نظر نگيرد و خشونت را پيشه کند و امکان حضور و مشارکت مدنی مردم و جريان ها را سلب کند سبب میشود که حرکتهای خشن پيدا شود.»وی افزود:« باعث تاسف است که امروز در کنار سياستمداران و فعالان علمی ودانشگاهی و اجتماعی شاهد گرفتاری عده زيادی از اصحاب مطبوعات و رسانه و خبرنگار هستيم.»آقای خاتمی از سوی محافظه کاران تندرو و اصولگرايان مورد حمله قرار گرفته و به او اين اتهام زده شده که برای دامن زدن به ناآرامی های پس از انتخابات رياست جمهوری سال پيش در ايران، از کشورهای خارجی پول دريافت کرده است. احمد جنتی، دبير شورای نگهبان هم پيشتر اعلام کرده بود به اسنادی دست يافته که نشان میدهد، آمريکايیها يک ميليارد دلار در اختيار رهبران معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوری گذاشتهاند.آقای جنتی همچنين گفته بود: «آمريکايیها يک ميليارد دلار از طريق افراد سعودی که هم اکنون عامل آمريکا در کشورهای منطقه هستند، به سران فتنه دادند و همين سعودیها که به نمايندگی آمريکا صحبت میکردند، گفتند، اگر توانستيد نظام را منقرض کنيد، تا پنجاه ميليارد دلار ديگر را هم میدهيم، اما خداوند اين فتنه را به دست بندگان صالحش خاموش کرد.»حميد رسايی، نماينده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با تاييد گفته های آقای جنتی در گفت وگو شبکه ايران گفته است:«آنچه مشخص است ميزان کمک مالی کشورهای خارجی به جريان فتنه بيش از اين رقم هاست.»وی افزوده است:«يک ميليارد دلار مورد اشاره احمد جنتی را تنها شخص محمد خاتمی در جريان ديدارش با ملک عبدالله، پادشاه عربستان، از وی دريافت کرده است به طوری که در همان ايام نقل قولهايی و اخباری درباره اين کمک مالی در اختيار برخی شخصيت ها از جمله خود من قرار گرفت.» اشاره آقای رسايی به ديداری است که گفته می شود در تاريخ ۲۴ ارديبهشت ۸۸ و پيش از انتخابات رياست جمهوری ميان محمد خاتمی و پادشاه عربستان به صورت پنهانی انجام شده است. اين در حالی است که حيدر مصلحی وزير اطلاعات جمهوری اسلامی مبلغ را بالاتر اعلام کرده و گفته در جريان «فتنه» در سال گذشته در ايران، استکبار جهانی ۱۷ ميليارد دلار برای جنگ نرم هزينه کرد.خاتمی شکايت کنديک نماينده مجلس به آقای خاتمی توصيه کرده بابت تهام های دريافت پول که به او زده می شود، شکايت کند. به گزارش وبسايت پارلمان نيوز، محمد علی کريمی گفت:« آقای خاتمی بايد شکايت کند و دستگاه قضايی هم بايد به اين شکايت سريعا رسيدگی کند و چنانچه مستند قابل قبولی ارائه نشد مطابق قانون، مجازات لازم را اعمال کند.»نماينده کرمان در مجلس شورای اسلامی افزود:« فرقی نمی کند که اين حرف را يک فرد عادی که فاقد هر گونه مسئوليت حقوقی، سياسی يا قضايی است يا يک مقام مسئول می زند. ولی وقتی که يک مقام مسئول آن حرف را میزند بايد خيلی بيشتر مراقب حرف خودش باشد و عواقب آن را بپذيرد.» مؤسسه بینالمللی مطبوعات، روز دوشنبه اکبر گنجی، نویسنده، روزنامهنگار و فعال سیاسی ایرانی را که چند سالی است در خارج از ایران به سر میبرد به عنوان پنجاه و نهمین «قهرمان جهانی آزادی مطبوعات» برگزید. ادامه مؤسسه بینالمللی مطبوعات، روز دوشنبه اکبر گنجی، نویسنده، روزنامهنگار و فعال سیاسی ایرانی را که چند سالی است در خارج از ایران به سر میبرد به عنوان پنجاه و نهمین «قهرمان جهانی آزادی مطبوعات» برگزید.به گزارش وبسایت مؤسسه بینالمللی مطبوعات، پنج عضو هیئت داوران این مؤسسه، روز دوشنبه، ۱۸ مردادماه، متفقاً اکبر گنجی را به خاطر مبارزهاش در راه حقیقت و عدالت به عنوان نفر پنجاه و نهم فهرست شصت نفره قهرمانان جهانی آزادی مطبوعات معرفی کردند.آلیسون بِتِل مککنزی، مدیر موقت این مؤسسه، در مورد اکبر گنجی گفت: «شجاعت او در مقابل ارعاب و مبارزه مداومش در راه حقیقت و عدالت باید الهامبخش همه ما باشد.»وی همچنین اعلام کرد که مبارزه اکبر گنجی بهویژه در حال حاضر با آزار و اذیت مداوم زندانیان سیاسی در ایران مرتبط است.اکبر گنجی، نویسنده کتابهایی نظیر «تاریکخانه اشباح» و «عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری» که در اوایل انقلاب چندین سال عضو سپاه پاسداران بود، در اردیبهشتماه ۱۳۷۹ به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» به شش سال زندان محکوم شد.وی در مدتی که در زندان بود کتاب «مانیفست جمهوریخواهی» را به رشته تحریر درآورد و پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۸۶، ایران را ترک کرد.در فروردینماه امسال نیز اکبر گنجی به دلیل «فعالیتهای برجسته حقوق بشری» خود جایزه ۵۰۰ هزار دلاری دو سالانه حقوق بشرى انستيتوى «ميلتون فريدمن» را از آن خود کرد.مؤسسه بینالمللی مطبوعات در نظر دارد در مراسمی در ماه سپتامبر از اکبر گنجی و سایر روزنامهنگارانی که نامشان در فهرست «قهرمانان جهانی آزادی مطبوعات» قرار دارد تقدیر کند. این مؤسسه که مقر اصلی آن در وین پایتخت اتریش است، در سال ۲۰۰۰ و در پنجاهمین سالگرد آغاز فعالیت این مؤسسه در راه دفاع از آزادی مطبوعات در سراسر جهان، ۵۰ روزنامهنگار را به عنوان «قهرمان جهانی آزادی مطبوعات» برگزید که در این فهرست نام فرج سرکوهی، منتقد و روزنامهنگار ایرانی، نیز به عنوان نفر نهم ثبت شده است.این مؤسسه سپس تصمیم گرفت تا زمان برگزاری شصتمین سالگرد تأسیس این مؤسسه، ۱۰ نفر دیگر را نیز به این فهرست اضافه کند.نام آنا پولیتکوفسکایا، روزنامهنگار روسی و منتقد سرسخت ولادیمیر پوتین، که در سال ۲۰۰۶ در مسکو به قتل رسید، دو ماه پس از ترورش به عنوان نفر پنجاه و یکم به این فهرست اضافه شد.همچنین در سال ۲۰۰۷ هرانت دینک، روزنامهنگار ارمنیتبار ترکیه، نیز که در فوریه سال ۲۰۰۷ میلادی در استانبول به قتل رسید، به عنوان پنجاه و دومین «قهرمان جهانی آزادی مطبوعات» انتخاب شد.این سازمان بناست شصتمین «قهرمان جهانی آزادی مطبوعات» را در ماه آینده معرفی کند.مراسم تقدیر از این شصت روزنامهنگار از تاریخ ۱۱ تا ۱۴ سپتامبر و همزمان با شصتمین سالگرد تأسیس این مؤسسه در وین، پایتخت اتریش، و براتیسلاوا، پایتخت اسلوواکی، برگزار خواهد شد. در حالی که وبسایتهای خبری روز دوشنبه از ملاقات خانواده هدی صابر با این فعال ملی مذهبی خبر دادهاند، عزتالله سحابی در نامهای سرگشاده نسبت به نحوه بازداشت و زندانی شدن آقای صابر انتقاد کرده است. ادامه در حالی که وبسایتهای خبری نزدیک به منتقدان و مخالفان دولت روز دوشنبه از ملاقات خانواده هدی صابر، با این فعال ملی مذهبی، پس از ۱۰ روز بیخبری از وی خبر دادهاند، عزتالله سحابی در نامهای سرگشاده خطاب به مسئولان قضایی نسبت به وضعیت آقای صابر اظهار نگرانی کرده است. بیشتر بخوانید: هدی صابر، فعال ملی-مذهبی ناپدید شد عزتالله سحابی، از چهرههای شناخته شده ملیمذهبی، در نامه سرگشادهای که درخصوص وضعیت آقای صابر منتشر کرده است، با اشاره به سوابق و فعالیتهای پژوهشی، مذهبی و انساندوستانه آقای صابر، از مسئولان قضایی پرسیده است که چه شده است که این چنین در برابر بخش امنیتی (رسمی و غیررسمی و خودسر) «خاضع و تسلیم» شدهاند، تا آنجا که حوزههای تحت اختیار خود را نیز دربست به حضرات سپردهاند.آقای سحابی همچنین با مرور وضعیت ناپدید شدن آقای صابر یادآور شده است که پس از مفقود شدن وی «معلوم میشود که در روز روشن توسط افرادی غیرمسئول بازداشت شده است. شعبه اجرای احکام دادگاه انقلاب بازداشت او را (برای تحمل حبسی که سالها پیش بدان محکوم شده بود) توسط این نهاد رد میکند. وزارت اطلاعات رسمی کشور نیز همین موضع را اعلام میکند و قول پیگیری میدهد».عزتالله سحابی، در نامه سرگشادهاش از مسئولان قضایی پرسیده است که چه شده است که این چنین در برابر بخش امنیتی «خاضع و تسلیم» شدهاند، تا آنجا که حوزههای تحت اختیار خود را نیز دربست به حضرات سپردهاندوی ادامه میدهد که خود آقای صابر «پس از چند روز، که خانواده و دوستانش شدیداً در نگرانی به سر میبردند، تلفنی با خانواده تماس میگیرد و میگوید در اوین است و بازجویی شده و دو، سه روز آینده برای تحمل حبس به بند عمومی فرستاده خواهد شد. روزها میگذرد اما او تماساش با خانواده کاملاً قطع میشود و خانواده دوباره در اضطراب و نگرانی فرو میروند. معلوم است که همچنان تحت بازجویی است (و نه در حال تحمل حبس!). اما او چرا باید بازجویی شده و یا چرا باید تحمل حبس کند؟»انتشار نامه آقای سحابی در مورد وضعیت هدی صابر، همزمان با آن صورت گرفته است که خانواده وی سرانجام توانستند پس از چندین روز بی خبری از وی، با وی ملاقات داشته باشند.آن طور که میزان خبر، سایت خبری نزدیک به نهضت آزادی ایران نوشته است، خانواده آقای صابر پس از ۱۰ روز بیخبری از وضعیت وی توانستهاند با وی ملاقات داشته باشند و به گفته بستگان آقای صابر وی که از زمان بازداشت در بند ۲-الف به سر برده است به تازگی به بند ۳۵۰ منتقل شده است.خانواده آقای صابر پس از دیدار با این فعال ملی-مذهبی، از وضعیت مناسب روحی و جسمی وی خبر دادهاند.هدی صابر که پیش از این نیز سابقه محکومیت و تحمل زندان دارد، بعد از ظهر شنبه دوم مرداد ماه از محل کار خود خارج شد و در حالی که با همسرش قرار داشت، بر سر قرار خود حاضر نشد.این موضوع نگرانیهایی را در مورد ناپدید شدن آقای صابر موجب شد و سرانجام مشخص شد که این فعال ملیمذهبی به دست در زندان اوین به سر میبرد.به نوشته میزان خبر هدی صابر در سال ۱۳۷۹ نیز بازداشت شده بود و همراه با ۱۴ نفر دیگر، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی حداد محکمه و محکوم شد.با این حال این سایت خبر یادآور شده است که «هنوز احضاریهای برای دیگر متهمان این پرونده ۱۵ نفری (آقایان سحابی، پیمان، رئیسی طوسی، ملکی، رفیعی، بستهنگار، رجایی، رحمانی، مدنی، علیجانی، کاظمیان، پدرام، عمرانی، و محمدی اردهالی) نیامده است و مشخص نیست بازداشت یکباره هدی صابر که در پروژهای عامالمنعه و ملی در زاهدان و نقاط دورافتاده سیستان و بلوچستان، درحال یاری رساندن به فرزندان محروم ایران بوده است، با چه هدف و انگیزهای صورت گرفته است».در همین زمینه عزتالله سحابی نیز در نامه سرگشاده خود عنوان کرده است که «هدی صابر در سالیان اخیر دو بار بازداشت شده که یک بار همراه یک جمع ۱۵ نفره حکم گرفته است و یک بار هم همراه دو دوست دیگرش و جمعی از جوانان. بار دوم او (و دو دوستش) هشت ماه حکم گرفتند. در حالی که بیست و چهار ماه در حبس بودند. پس در رابطه با پرونده دوم او حبسی بدهکار نیست. در رابطه با پرونده اول هم که او هشت سال حبس داشت، تنها نبوده است و خود بنده و دیگر دوستان هم دارای حبس هستیم. چگونه است آقایان به فکر اجرای حکم یک نفر افتادهاند، در حالی که این هم ادعایی است که دو نهاد مسئول رسمی آن را تکذیب میکنند؟!»آقای سحابی با یادآوری وضعیت بازداشت و زندانی شدن آقای صابر، از رفتار بخشهای امنیتی به عنوان نمودی از بیقانونی و مطلقالعنان بودن عدهای خاص و محدود، و باز بودن دست عدهای بیتجربه، ماجراجو و قدرتطلب در همه امور کشور یاد کرده و افزوده است که این گروه احساس میکنند که قدرقدرتند و نباید به هیچکس جواب پس دهند.وی همچنبن تصریح کرده است که «قرآنی که ما میشناسیم این مطلقالعنانیها را تنها برای کسانی که خود را صاحب اختیار مطلق رعایا و بردگانشان میدانستند، مطرح و شدیداً محکوم میکند و یکی از دلایل بعثت انبیای الهی تقابل با همین مطلقالعنانیهای شرکآلود و بنده دانستن بندگان خدا بوده است و به نظر بنده همین مطلقالعنانیهاست که در سالیان و بویژه ماههای اخیر کار ملک و ملت را به این معضلات و بحرانها (در داخل و خارج) کشانده است». ساعاتی پس از آن که مشاور رهبر جمهوری اسلامی در سفر خود به سوریه از آمادگی تهران برای مذاکره با آمریکا درباره پرونده هستهای خبر داد، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران تصریح کرد که جمهوری اسلامی «بنا ندارد وارد مذاکرات دوجانبه با آمریکا شود». ادامه ساعاتی پس از آن که مشاور رهبر جمهوری اسلامی در سفر خود به سوریه از آمادگی تهران برای مذاکره با آمریکا درباره پرونده هستهای خبر داد، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران تصریح کرد که جمهوری اسلامی «بنا ندارد وارد مذاکرات دوجانبه با آمریکا شود». رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه ایران، روز سهشنبه در گفتوگو با خبرنگاران کلا رد کرد که جمهوری اسلامی با دولت ایالات متحده وارد گفتوگو خواهد شد. این در حالی است که علیاکبر ولایتی، مشاور آیتالله خامنهای در امور بینالملل، در آخرین ساعات روز دوشنبه از آمادگی جمهوری اسلامی برای گفتوگو با دولت ایالات متحده درباره فعالیتهای هستهای ایران خبر داده بود. آقای ولایتی در عین ابراز آمادگی برای گفتوگو اشاره کرده بود که جمهوری اسلامی «اعتقادی» به دولت آمریکا ندارد. او اما نگفته است که مقصودش از اعتقاد داشتن یا نداشتن به آمریکا چیست. اهمیت ابراز آمادگی ایران برای گفتوگو با آمریکا، آن هم از سوی مشاور رهبر جمهوری اسلامی، در آن است که زمانی اعلام شده که روزبهروز بر میزان تحریمهای سیاسی و اقتصادی علیه تهران افزوده میشود. پس از تصویب دور چهارم تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، چندین کشور نیز یکی پس از دیگری تحریمهای یکجانبه و مضاعفی را بر مقامات تهران تحمیل کردهاند که روزبهروز در دنیای سیاست و اقتصاد عرصه را بر جمهوری اسلامی تنگتر میکند. از سوی دیگر آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز دوشنبه با تایید نظر یک موسسه تحقیقاتی اعلام کرد که ايران دومين آبشار ۱۶۴ تايی از سانتريفیوژها را فعال کرده و توليد اورانيوم ۲۰ درصد غنی شده را در تاسيسات هستهای نطنز افزايش داده است. موسسه علوم و امنیت بینالملل روز جمعه گذشته در گزارشی اعلام کرده بود که جمهوری اسلامی بهرغم تحریمهای سازمان ملل با استفاده از تجهیزات تازه در تأسیسات نطنز موفق شده روند غنیسازی اورانیوم را بهبود ببخشد و آن را با کارایی بیشتری به انجام برساند. مؤسسه علوم و امنیت بینالملل در گزارش خود که بر وبسایت این مؤسسه منتشر شده گفته بود: «این مؤسسه مطلع شده است که ایران اکنون در تأسیسات نطنز برای بازیافت اورانیوم بر جای مانده در آبشار اول از یک آبشار جدید بهره میگیرد.» سخنگوی وزارت خارجه ایران روز سهشنبه همچنین گفت که ایران «منتظر پاسخ گروه وین و تعیین تاریخ و محل برگزاری این جلسه» است. اشاره وزارت خارجه جمهوری اسلامی به طرح مبادله اورانیوم برای رآکتور تحقیقاتی تهران با گروه موسوم به گروه وین متشکل از آمریکا و روسیه و فرانسه است. جمهوری اسلامی ابتدا در پذیرش این طرح تعلل کرد و به آن صراحتا پاسخ نداد، اما پس از تصویب دور تازه تحریمها بارها برای مبادله اورانیوم ابراز آمادگی کرده، اما گفته است که از غنیسازی اورانیوم در تاسیسات خود دست نخواهد کشید. ۱۵ نفر از زندانیان سیاسی زندان اوین که بیش از دو هفته در اعتصاب غذا بودند روز دوشنبه طی پیامی از داخل زندان اعلام کردند که به احترام درخواست «شخصیتهای جنبش» به اعتصاب خود پایان دادهاند. ادامه ۱۵ نفر از زندانیان سیاسی زندان اوین که بیش از دو هفته در اعتصاب غذا بودند روز دوشنبه طی پیامی از داخل زندان اعلام کردند که به احترام درخواست «شخصیتهای جنبش» به اعتصاب خود پایان دادهاند.به نوشته وبسایت خبری کلمه، پایگاه اینترنتی نزدیک به میرحسین موسوی، علی ملیحی، بهمن احمدی امویی، حسین نورانینژاد، عبدالله مومنی، علی پرویز، حمیدرضا محمدی، جعفر اقدامی، ضیا نبوی، ابراهیم بابایی، کوهیار گودرزی، مجید دری، مجید توکلی، غلامحسین عرشی، محمدحسین سهرابی راد و پیمان کریمی ۱۵ زندانی بند ۳۵۰ اوین هستند که روز دوشنبه به اعتصاب غذای خود پایان دادند.این در حالی است که کیوان صمیمی که به همراه بهمن احمدی امویی و مجید توکلی به اعتصاب غذای خشک دست زده بود، تا زمان انتشار خبر، تنها با تبدیل اعتصاب خود به اعتصاب غذای تر موافقت کرده و اعلام کرده بود تا زمانی که این ۱۵ نفر از انفرادی به بند عمومی منتقل نشوند، اعتصاب خود را نخواهد شکست.این ۱۵ نفر در پیام روز دوشنبه، ۱۸ مردادماه، خود ضمن تشکر از تمامی کسانی که «در داخل و خارج از کشور» صدای آنها را به گوش ایران و جهان رساندهاند، اعلام کردند که «همچنان بر خواستههای برحق خود که حقوق انسانی و اولیه یک زندانی است» پافشاری کرده و به مبارزه خود برای «تحقق کامل حقوق قانونی همه زندانیان که بخشی از حقوق ملت است» ادامه خواهند داد.نویسندگان این پیام آزادی بابک بردبار را «نشانهای از عزم دادستان تهران در تحقق» خواستههای قانونی زندانیان دانسته و ابراز امیدواری کردند که «دادستان تهران و دیگر مسئولان به وعدههای خود مبنی بر تحقق خواستههای پنجگانه» آنان و همچنین «برخورد قانونی با مأموران خاطی که به زندانیان سیاسی توهین کردهاند» عمل کنند.۱۷ زندانی سیاسی از بیش از دو هفته پیش، در اعتراض به بدرفتاری زندانبانان و شرایط نامناسب زندان دست به اعتصاب غذا زدند و شکستن این اعتصاب را مشروط به تحقق خواستههای پنجگانه خود دانستند که یکی از آنها آزادی سریع و بیقید و شرط بابک بردبار، عکاس خبری بود که با آزادی وی در نیمه شعبان موافقت شده بود، اما آزادی وی به تعویق افتاد و مأموران زندان وی را به سلول انفرادی منتقل کردند.به دنبال این اعتراضها میرحسین موسوی، مهدی کروبی، آیتالله بیات زنجانی، عبدالله نوری و احمد صدر حاج سیدجوادی در پیامهای جداگانهای از این زندانیان خواستند تا به اعتصاب غذای خود پایان دهند.در نهایت در تاریخ ۱۶ مرداد، دادستان تهران با آزادی بابک بردبار، عکاس خبری که وی نیز به اعتصاب غذا دست زده بود، موافقت کرد و به این ترتیب یکی از خواستههای پنجگانه این ۱۷ نفر به تحقق پیوست. با این حال ۱۶ زندانی دربند همچنان به اعتصاب خود ادامه دادند.به گزارش کلمه، به دنبال ادامه یافتن اعتصاب غذای زندانیان، سازمان مجاهدین انقلاب در تاریخ ۱۷ مردادماه، همگان را به حمایت از زندانیان سیاسی «مظلوم اما مقاوم» دعوت کرده و آزادی «فوری و بیقید و شرط همه آنان» را خواستار شد.همچنین چهار چهره ملی مذهبی در تاریخ ۱۸ مردادماه در نامهای ضمن هشدار در مورد سلامت زندانیان از مقامات قوه قضائیه خواستند تا به درخواستهای این زندانیان عمل کنند و از اعتصابکنندگان نیز درخواست کردند تا به اعتصاب خود پایان بدهند.۱۶ اعتصابی دربند همچنان از ملاقات با خانوادههای خود محروم هستند و این در حالی است که مقامهای دادستانی تهران و مسئولان زندان اوین به خانوادههای اعتصابکنندگان وعده ملاقات و برقراری تماس تلفنی با آنها را داده بودند. پس از انتخابات رياست جمهورى و موج گستردهى اعتراضات عمومى در ايران، اين ايده مرتبا از سوى مقامات جمهورى اسلامى بيان شده است كه بدون ولايت فقيه كشور به سراشيبى سقوط گام خواهد گذاشت و براى حفظ آن بايد همه به اوامر و رهنمودهاى رهبرى كه منافع هيئت حاكمه را نمايندگى مى كند تن در دهند.تهديدات نرم عليه رژيم كه در ادبيات حاكمان مرتبا تكرار مى شود همانا پرسش از اين ديدگاه يا نقد و نفى آن به هر طريق ممكن است. تصور ولايت فقيه به عنوان حافظ و پاسدار و صاحب كشور كدامين تصور از مردم، دولت و رابطهى ميان اين دو را منعكس مى كند؟ ادامه پس از انتخابات رياست جمهورى و موج گستردهى اعتراضات عمومى در ايران، اين ايده مرتبا از سوى مقامات جمهورى اسلامى بيان شده است كه بدون ولايت فقيه كشور به سراشيبى سقوط گام خواهد گذاشت و براى حفظ آن بايد همه به اوامر و رهنمودهاى رهبرى كه منافع هيئت حاكمه را نمايندگى مى كند تن در دهند. تهديدات نرم عليه رژيم كه در ادبيات حاكمان مرتبا تكرار مى شود همانا پرسش از اين ديدگاه يا نقد و نفى آن به هر طريق ممكن است. تصور ولايت فقيه به عنوان حافظ و پاسدار و صاحب كشور كدامين تصور از مردم، دولت و رابطهى ميان اين دو را منعكس مى كند؟ اولياى صالح خودكامهاستبداد ربانى سالار يا حكومت خودكامهى صالحان كه بدنهى آن از روحانيت به سوى نظاميان در حال تغيير بوده است بر چند پايهى نظرى استوار است. پايهى اول آن است كه گروهى بپندارند كه صلاح و مصلحت ديگران را بهتر از خود آنها تشخيص مى دهند (صغير پنداشتن مردم و ولى پنداشتن خود) و وكالت تام و تمام مردم را بدون حتى اخذ راى بر عهده دارند. تمايل به اداره كردن زندگى ديگر افراد در همهى انسان ها وجود دارد اما انسانهاى عادى اين امر را با توليد نسل و هدايت فرزندانشان انجام مى دهند؛ مستبدان اين كار را با يك كشور مى كنند. حكومتى كه اين گونه مستبدان شكل مى دهند را بايد دولت كودكيار و جامعهى متناظر با آن را جامعهى مهد كودكى ناميد؛ چنين دولتى كشور را يك مهد كودك مى داند و خود را مربى اين مهد كودك، بدون آن كه افراد (صغير فرض شده) حقى داشته باشند يا نمايندگان اين افراد بتوانند منافع و رفاه آنها را دنبال كنند. گريز از آزادىپايهى دوم استبداد افرادى كه خود را صالح و نمايندهى معصوم مى دانند، اضطراب و ترس عميق بسيارى از انسانها از ايستادن بر روى پاى خود است. برخى انسانها در صورت آزاد بودن و زندگى مستقل احساس گمشدگى و گمگشتگى مى كنند و نمى دانند با آزادى خود چه كنند و زندگى تحت قيمومت را بر اين آزادى و قدرت تصميم گيرى براى خود و تعليق ناشى از آن ترجيح مى دهند. دفاعيه هاى بسيارى از هواداران حكومت دينى از حكومت موجود پس از نقض گستردهى حقوق بشر توسط رژيم اگر از سر حفظ منافع و قدرت نباشد از اين جنس است. آنها كه ولى فقيه را ملجا و پناهگاه ملت معرفى مى كنند و او را عمود خيمهى كشور مى نامند در واقع صغارت و نياز خود به ارباب و قيم را اعلام مى كنند. آنها كه اضطراب آزادى دارند مى خواهند كسى باشد تا به آنها بگويد چه كنند: شاه، روحانى، پير يا شيخ قبيله. آنها نمى خواهند زير بار مسئوليت تصميم گيرى براى خويش بروند و در برابر اين مسئوليت پاسخگو باشند. طرفداران ولايت فقيه از روزى هراس دارند كه فقيه از قدرت كنار رود و كسى نباشد تا از آنها در عرصهى عمومى محافظت كند يا آنها را از پله هاى قدرت بالا كشد. آنها صغير بودن خود را به همهى مردم تسرى مى بخشند و حكومت مهد كودكى را تنها راه نجات ملت معرفى مى كنند.انحصار منابع و پول توجيبىپايهى سوم دولت كودكيار و جامعهى مهد كودكى، انتظارات حداكثرى از حكومت است به اين معنا كه حكومت و دولت متكفل همهى نيازها و دغدغههاى شهروندان است و خود آنها قادر نيستند به صورت انفرادى يا جمعى (در قالب شركتهاى خصوصى و نهادهاى مدنى) آنها را تامين كنند. دولت مهد كودكى همهى منابع كشور را در اختيار مى گيرد و بعد با منت گذارى و صدقه پراكنى بخش كوچكى از آنها را هر طور كه بخواهد با تحميل حقارت به مردم باز مى گرداند. شركتهاى دولتى و شبه دولتى و بنيادهاى حكومتى، رسانه هاى حكومتى، سازمان هاى دولتى توليد و توزيع فرهنگ و هنر تبليغاتى (مثل سازمان تبليغات اسلامى)، بسيج و نيروهاى شبه نظامى، و كميتهى امداد به ترتيب امور اقتصادى، فرهنگى، سياسى و اجتماعى كشور را در حكومت كودكيار اداره مى كنند و نيروهايى كه همه از حيث سياسى و فرهنگى در حد صغارت هستند و صغارت خود را هر روز اعلام و به آن افتخار مى كنند مجرى اين امور هستند. دولت كودكيار منابع متعلق به مردم را به صورت پول توجيبى به برخى از صغار كه مطيع باشند مى پردازد و پرداخت هاى بزرگ به عزيز كردهها تعلق مى گيرد. در مقابل پرداخت هاى اندك به مردم فقير از آنها انتظار مى رود كه به عنوان پيچ و مهره در صنعت دولتى تظاهرات عمل كنند و فرزندان خود را به صورت بسيجى و لباس شخصى در اختيار قواى سركوب بگذارند. بحران ناشى از اين شرايط تراژديك وقتى آغاز مى شود كه دولت كودكيار ۱) به كودكان خود به يك چشم نگاه نكند: برخى خودى و برخى غير خودى باشند؛ ۲) اهل سرمايه گذارى براى آينده نباشد و منابع را به طور روزمره مصرف كند؛ و ۳) به اتلاف منابع و هرز دادن آنها بپردازد و از طريق فساد بخشهايى را به خود اختصاص دهد. تقريبا همهى دولتهاى كودكيار چنين سرنوشتى را پيدا مى كنند. دولت متصدىپايهى چهارم، تصدى گرى و مديريت خُرد است. دولت در جوامع دمكراتيك به قانونگذارى و سياستگذارى و نظارت بر اجراى قانون و سياستها اقدام مى كند و اجرا و اداره را در غير از امور زير بنايى مثل آموزش (در صورتى كه بخش خصوصى ظرفيت انجام آن را نداشته باشد) به مردم واگذار مى كند اما دولت كودكيار در سطح خُرد و كلان به اداره و تصدى جامعه مى پردازد. جامعهاى كه يك مهد كودك تلقى شود طبعا از نگاه مديران ظرفيت ادارهى خود را نخواهد داشت و بايد همهى امور آن تحت تكفل باشد. اين تصدى و تكفل فراتر از سياستهاى حمايت گرايى يا مقررات گرايى در برخى كشورهاى در حال توسعه است. مداخله گرى پايهى پنجم دولت كودكيار، دخالت آن در امور اخلاقى و مذهبى و حوزهى خصوصى آدميان است. چنين دولتى مثل يك پدر باغيرت اما بى خرد و فضول و تماميت طلب در همهى امور كودكان محصور در مهد كودك دخالت مى كند بدون آن كه كودكان حقى به اعتراض در مورد روالهاى جارى داشته باشند. اگر يكى از مربيان كودكى را آزار دهد او هيچ حقى براى اعتراض نخواهد داشت. اين مربى است كه تعيين مى كند كودكان چه مى خورند، چه مى نوشند، چه مى بينند، چه مى شنوند، چه مى پوشند و با چه كسانى رفت و آمد مى كنند. حتى ملاك آزار ديدن را مربى تعيين مى كند. مميزىدولت كودكيار رسما كتاب ها را سانسور مى كند، حدود پنج ميليون سايت هاى اينترنتى را از صافى تنگ خود مى گذراند و بر روى كانالهاى ماهوارهاى غير دولتى پارازيت مى فرستد. ادعا هم آن است كه مواد عرضه شده در اين رسانهها براى مردم مناسب نيستند (انحراف آورند، هرزهاند، مبتذل اند، و از نظر اخلاقى و سياسى و مذهبى سالم نيستند). ولى حكومت مهربان همهى اين زحمات را نيز براى سعادت دنيوى و اخروى مردم انجام مى دهد و رسما اين اقدامات را بر عهده مى گيرد: «ما پارازيت مىفرستيم آنها هم پارازيت مىفرستند.» (عزتالله ضرغامى، رئيس سازمان و صداوسيما، ۶ خرداد ۱۳۸۹) ***مشكل امروز حكومت ولايت فقيه آن است كه بخش قابل توجهى از مردم كه احساس بلوغ دارند ديگر نمى خواهند اين دولت كودكيارى بر آنها حكومت كند و خواهان زندگى مستقل بدون مربيان تماميت خواه مهد كودك بزرگى به نام ايران هستند. اين مهد كودك براى بسيارى به تدريج به يك زندان تبديل مى شود و ادعاى نيت خير كودكياران پذيرفته نمى شود. اكثريت مردم ايران كه در جامعهى شهرى زندگى مى كنند، با سواد هستند و به رسانه هاى متفاوت دسترسى دارند چنين تصورى از رابطهى دولت و مردم ندارند و تحميل اين نظر بر آنها بر شكاف بيشتر حكومت و مردم منجر شده است. تنها بخش كوچكى از جامعه همچنان خواهان كودك بودن و سرپرستى حكومت است. بخش عمدهاى از اين جمعيت نيز صغارت را براى عايدات آن برگزيدهاند و در صورت قطع عايدات، به صغارت پايان خواهند داد.----------- آژانس بينالمللی انرژی اتمی خبر داده که ايران دومين آبشار ۱۶۴ تايی از سانتريفیوژها را فعال کرده و توليد اورانيوم غنی شده ۲۰ درصد را درتاسيسات هسته ای نطنز افزايش داده است. ادامه آژانس بينالمللی انرژی اتمی خبر داده که ايران دومين آبشار ۱۶۴ تايی از سانتريفیوژها را فعال کرده و توليد اورانيوم غنی شده ۲۰ درصد را درتاسيسات هسته ای نطنز افزايش داده است. به گزارش خبرگزاری آسوشيتد پرس، جيل تودور سخنگوی آژانس بينالمللی انرژی اتمی گفته است که در جريان ديدار بازرسان در هفدهم جولای(سه هفته پيش)، مشاهده شده که ایران به دو آبشار ۱۶۴ تايی از سانتريفوژها مواد هستهای تزریق میکند. به گفته این مقام آژانش این اقدام تهران نقض صريح قطعنامه شورای امنيت سازمان ملل است؛ در همه قطعنامههای شورای امنیت از ایران خواسته شده است که غنیسازی را متوقف کند. خانم تودور روز دوشنبه در مقر آژانس بين المللی انرژی اتمی در وين گفت که ايران در ماه مارس (پنج ماه پيش) به آژانس گفته بود که قصد دارد چنين «آبشاری» را فعال کند. بیشتر بخوانید: آژانس: مذاکرات مبادله سوخت اتمی میتواند به زودی انجام شود ايران: در صورت تامين سوخت اتمی ، غنی سازی ۲۰ درصدی دنبال نمی شود اورانيوم بيشتر غنی شده، زمان و کار کمتری برای تهيه ساخت بمب اتمی نسبت به اورانيوم کمتر غنی شده میبرد. تهران میگويد هدف از فعاليت های غنی سازی اورانيوم توليد انرژی است در حالی که غرب به فعاليت های هسته ای جمهوری اسلامی مشکوک است و آن را تلاشی برای ساخت بمب اتمی میداند. شورای امنيت سازمان ملل در چهار قطعنامه تحريمی از تهران خواسته فعاليتهای غنی سازی اورانيوم را به حال تعليق درآورده و صحت صلح آميز بودن فعاليتهای اتمی را به تاييد آژانس بينالمللی انرژی اتمی برساند. ايران قطعنامه های شورای امنيت را بیاثر خوانده و آنها را رد کرده است. ولایتی: با آمريکا هم گفت وگو می کنيم در همین حال علی اکبر ولايتی، وزير خارجه اسبق ايران و مشاور رهبر جمهوری اسلامی روز دوشنبه گفت که ايران حاضر است در موضوع اتمی با آمريکا گفت وگو کند. به گزارش خبرگزاری فرانسه، آقای ولايتی روز دوشنبه و در جريان سفر خود به سوريه گفت: «ما در عين اين که هيچ اعتقادی به دولت آمريکا نداريم اما ايران آماده است تا در موضوع اتمی گفتوگو کند.»وی در يک کنفرانس خبری در سفارت ايران در دمشق گفت: «ايران شرايطی نسبت به ترکيب کشورهای طرف گفت وگو (گروه پنج به علاوه يک) دارد اما آماده است مسئله را از راه گفت وگو حل کند.»محمود احمدی نژاد پيشتر پيشنهاد کرده بود در جريان سفر خود به مجمع عمومی سازمان ملل در نيويورک، گفتوگويی مستقيم با باراک اوباما داشته و در مورد مسائل اداره جهان گفت وگو کند. اين پيشنهاد از سوی کاخ سفيد رد شد. از سوی دیگر؛هيلاری کلينتون وزير خارجه آمريکا روز يکشنبه اعلام کرد واشينگتن برای گفت وگو با تهران آمادگی دارد و خواهان اين است که اهداف برنامه اتمی جمهوری اسلامی مشخص شود. احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان به تازگی مدعی شد، که ایالات متحده، از طریق سعودیها، یک میلیارد دلار، به «سران فتنه» داده است که با واکنش گسترده اصلاحطلبان مواجه شد. ادامه احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان به تازگی مدعی شد، که ایالات متحده، از طریق سعودیها، یک میلیارد دلار، به «سران فتنه» داده است که با واکنش گسترده اصلاحطلبان مواجه شد.سعید رضوی فقیه، روزنامه نگار در تهران و عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت ، درباره این اتهام و طرح ادعاهایی مشابه به رادیو فردا میگوید. سعید رضوی فقیه: من فکر میکنم دستگاه قضايی پيش از هر چيز بايد به شکايت آقای تاجزاده از آقای جنتی که سالها پيش ارائه شده، رسيدگی کند تا نشان دهد نسبت به شاکيان متفاوت بیطرف است. نکته ديگر اين که اگر واقعاً سندی برای حرفهايشان دارند خوب است به اطلاع افکار عمومی برسد يا مشخص کنند به کدام شعبه از دادگاه انقلاب اين اسناد جهت رسيدگی به پرونده سران جنبش سبز يا سران فتنه ارائه شده است. من فکر می کنم ادعای آقای جنتی اگر هم مستند به سندی باشد، اين اسناد از آن دسته مستنداتی است که از برخی متهمان دستگير شده تحت شکنجه اخذ شده است. ما طی يک سال و نيم گذشته شاهد بوديم بسياری از اتهاماتی که به هواداران يا سران جنبش سبز توسط دستگاه قضايی وارد شده فقط اعترافات بعضی از دستگيرشدگان بوده که بعدها ادعا کردند تحت شکنجه از آنها اعتراف گرفته شده است. من فکر نمیکنم تا به حال حتی يک سند محکمه پسند و مستند به افکار عمومی ارائه شده باشد.- تاثير اين ادعا در فضای سياسی ايران در حال حاضر چيست؟اين ادعاها نه تنها در دوره يک سال و چند ماه پس از انتخابات رياست جمهوری اخير بلکه در دوران اصلاحات نيز وارد میشد، از جمله اين که اشخاصی با چمدانهای پر از دلار به ايران آمدند و اين دلارها را بين اصلاحطلبان پخش کردند. حتی رهبر جمهوری اسلامی زمانی در يک سخنرانی خود گفت من دست دشمن را در برخی از اين روزنامهها میبينم، اما هرگز نه دستی از دشمن افشا شد و نه کسی که چمدانهای پر از دلار را به ايران آورده و بين اصلاحطلبان توزيع کرده بود شناسايی و دستگير شد.من فکر نمیکنم اين ادعای آقای جنتی با کمترين سندی که در افکار عمومی قابل توجه و اعتنا باشد منتشر شود. بسياری از رهبران جمهوری اسلامی از اين دست ادعاها بارها و بارها مطرح کردهاند.ـ چرا آقايان موسوی و کروبی به مراجع تقليد نامه نوشتند و چه اميدی به اين نامهنگاری وجود دارد؟آنها حتی اگر به دستگاه قضايی هم نامه بنويسند و از آيت الله جنتی شکايت کنند به رغم اين که میدانند دستگاه قضايی به شکايتشان رسيدگی نمیکند، فقط بايد برای ثبت در تاريخ و برای اطلاع افکار عمومی و برای رفع اتهام از پذيرفتن اين اتهام سادهلوحانه میبايستی اين کار را انجام دهند. در جايی که نمی توانيم اقدام عملی انجام دهيم حداقل میتوانيم صدای خودمان را به اعتراض در مورد اين حرفهای بيهوده بلند کنيم. به دنبال خودداری دولت احمدینژاد از اجرای چند مصوبه مجلس، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس این رفتار دولت را «سرکشانه» خوانده و گفت مجلس از اختیارات خود برای مقابله با «رفتار قانونشکنانه دولت» استفاده میکند. ادامه به دنبال خودداری دولت محمود احمدینژاد از ابلاغ و اجرای چند مصوبه مجلس شورای اسلامی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس این رفتار دولت را «سرکشانه» خوانده و گفته است، مجلس از اختیارات قانونی خود برای مقابله با «رفتار قانونشکنانه دولت» استفاده میکند.احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس روز دوشنبه در گفت و گویی با خبرگزاری خانه ملت، نسبت به پیامدهای سرپیچی رئیس دولت از اجرای قانون هشدار داده و از آن با عنوان «آموزشی بسیار بد برای مردم» یاد کرده است. بیشتر بخوانید: علی لاریجانی: دولت مصوبات را اجرا نکند، از ابزارهای نظارتی استفاده میکنیم کدخدایی: کاری جز توصیه به اجرای مصوبات مجلس نمیتوانیم بکنیم این نماینده اصولگرای منتقد محمود احمدینژاد با اشاره به خودداری رئیس دولت دهم از ابلاغ برخی مصوبت مجلس گفته است: «مجلس نمیتواند در برابر این رفتار قانونگریزانه و سرکشانه نسبت به قانون بیتفاوت بماند و قاعدتاً به تدریج ناچار به مرحلهای میرسد که از اختیارات قانونی خود برای مقابله با این رفتار قانونشکنانه دولت استفاده کند.»پیشتر نیز علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، تهدید کرده بود، چنانچه روند عدم اجرای مصوبات مجلس توسط دولت ادامه یابد، مجلس نیز از «ابزارهای نظارتی» خود استفاده خواهد کرد.اختلافها میان مجلس شورای اسلامی و دولت محمود احمدینژاد پس از آن بالا گرفته است که دولت از اجرای چند مصوبه مجلس از جمله «قانون اختصاص دو میلیارد دلار اعتبار براى قطار شهرى تهران» خودداری کرده است.در این میان به دنبال خودداری رئیس دولت دهم، از ابلاغ مصوبه مجلس برای تخصیص دو میلیارد دلار اعتبار از محل حساب ذخیره ارزی برای متروی تهران، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، رأساً اقدام به ابلاغ این مصوبه کرده است. علی لاریجانی در اظهار نظری دیگر با متهم کردن دولت محمود احمدینژاد به «تخلف از قانون اساسی» در باره نوع واکنش مجلس نسبت به «ادامه این روند از سوی دولت»، گفته بود: «برخورد با این روند راههایی دارد، اما باید از طرق خاصش رفت که کمهزینهتر باشد.»آقای لاریجانی این سخنان را در واکنش به انتشار اخباری در باره خودداری دولت از ارسال مصوبات خود به مجلس و «قطع ارتباط میان دولت و مجلس» بر زبان آورده بود.به گفته محمدرضا خباز، نماینده کاشمر و عضو هیئت تطبیق مصوبات با قوانین و مقررات، دولت دهم در سه ماه گذشته تنها دو مصوبه خود را برای بررسی به مجلس شورای اسلامی فرستاده است.این در حالی است که بر اساس اصل ۱۳۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی دولت موظف است کلیه تصویبنامهها و آییننامهها و مصوبات کمیسیونهای تشکیل شده در دولت را برای بررسی به مجلس شورای اسلامی بفرستد.در این میان آقای توکلی در توصیف پیامدهای «سرپیچی از اجرای قانون» توسط رئیس دولت، یک بیت شعر معروف از گلستان سعدی را ذکر کرده است که عبارتست از: «اگر زباغ رعیت ملک خورد سیبی ... برآورند غلامان درخت از بیخ.»رئیس مرکز پژوهشهای مجلس همچنین افزوده است: «طبیعی است وقتی رئیسجمهور که مجری قانون اساسی است و به اجرای آن قسم خورده است از اجرای قانون سرپیچی میکند، آموزش بسیار بدی برای مردم دارد و از آن بدتر این است که رابطه دو قوه را تیره و تاریک میکنند و کشور را که علیالاصول باید با همکاری و همیاری قوای سهگانه اداره شود دچار ضرر و آسیب میکند.»وی همچنین با دفاع از اقدام رئیس مجلس در ابلاغ مستقیم قوانین تاکید کرده است، «بر اساس قانون، رئیس دولت موظف است بعد از ارسال یک قانون توسط رئیس مجلس ظرف پنج روز آن را امضاء کرده و برای اجرا ابلاغ کند.»آقای توکلی در ادامه گفته است: «همزمان با طی این روند، روزنامه رسمی نیز باید این قانون را چاپ کرده و بعد از گذشت پانزده روز، قانون باید اجرایی شود اما متاسفانه در دولت نهم و دهم پیش آمده است که رئیسجمهور به این وظیفه مصرح قانونی خود عمل نمیکند و استدلالهای نادرستی میآورند که قانون را نمیپسندند و یا اجرای آن مشکل است و یا به ضرر ملت آن را قلمداد میکنند.» بيرون و درون زبان محمود احمدى نژاد موج انتقاد به زبان محمود احمدى نژاد در روزهاى اخير بالا گرفت و حتى صادق لاريجانى، رییس قوه قضائيه نيز در نشست مطبوعاتى خود از رییس جمهور خواست تا از بيان جمله هایی چون «خورد كه خورد، بگذار بخورد تا دردش بيايد» خوددارى و «با ادبياتى متين و فاخر و با تعابير جا افتاده و البته درست و منصفانه» سخن بگويد. ادامه موج انتقاد به زبان محمود احمدى نژاد در روزهاى اخير بالا گرفت و حتى صادق لاريجانى، رییس قوه قضائيه نيز در نشست مطبوعاتى خود از رییس جمهور خواست تا از بيان جمله هایی چون «خورد كه خورد، بگذار بخورد تا دردش بيايد» خوددارى و «با ادبياتى متين و فاخر و با تعابير جا افتاده و البته درست و منصفانه» سخن بگويد.«سخن گفتن درست و منصفانه» از قدرتمندان نظام هاى استبدادى و تك صدایی بر نمى آيد چرا كه راه نقد راديكال سخنان آنان بر منتقدان بسته است و هم از اين رو است كه اغلب سخنان رییس قوه قضائيه و كردار نهاد زير فرمان او نيز، حتى با معيارهاى خود او، «درست و منصفانه» نيست. رییس قوه قضائيه، كه مجتهدى درس خوانده است، در همان نشست مطبوعاتى و چند دقيقه پس از انتقاد از زبان احمدى نژاد، از يكى از شگردهاى رییس جمهور ـ به كارگيرى ضرب المثل هاى عاميانه به جاى استدلال عقلانى ـ بهره گرفت و نقد برنامه هاى اقتصادى دولت را در زمينه توزيع رايانه هاى دولتى به يك ضرب المثل عاميانه تقليل داد و خطاب به رییس جمهور گفت: «آرزو بر جوانان عيب نيست».زبان و تفكرزبان نه فقط قالب و جامه بيان تفكر آدمى است كه ابعادى مهم از فكر، بينش و جهان نگرى او است. آدمى در زبان و با زبان مى انديشد و زبان هر كس نه فقط «بيان» تفكر او كه تا حد بالایی «همان» تفكر او است.واژه ها، تركيب ها، جمله ها و بافت كلام هر كس انديشگى و شيوه انديشه و فرهنگ او را بيان مى كند و با تحليل زبان هر كس مى توان انديشه، جهان نگرى، بينش و شيوه انديشدن او را شناخت و تحليل كرد. اغلب منتقدان به زبان احمدى نژاد انتقاد خود را به بهره گيرى رییس جمهور از واژه ها، تركيب ها و ضرب المثل هایی كه در عرف عام، «بى ادبانه، عاميانه، مبتذل، توهين آميز، دشنام و ناسزا» تلفى شده و نيز بر لحن «خصمانه، مبارزه طلبانه و دشمن تراشانه» او محدود كرده و كم تر به تحليل محتوا و نسبت تنگاتنگ اين زبان با جهان بينى گوينده و نيز با زبان رايج سياست و سياستمداران در ايران مى پردازند.از منظر اغلب منتقدان نزديكى و شباهت لايه بيرونى زبان رییس جمهور به زبان لايه هایی كه منتقدان آنان را «كم فرهنگ ترين» لايه هاى جامعه ايرانى مى دانند و «لمپن پرولتاريا»،«لات ها و گردن كلفت ها»،«عوام و بى سودان» و... خطاب مى كنند، با شان و مقام او مغايرت دارد. در زبان رییس جمهور ضرب المثل هاى عاميانه به جاى استدلال هاى عقلانى و نظرى و كارشناسى مى نشينند تا نتيجه دلخواه او را به سرعت به مخاطبانى منتقل كنند كه تمثيل و تصوير و توصيف و روان شناسى بيش از استدلال هاى عقلانى و كارشناسى بر آنان موثر است.در اين انتقادها اگر منطق درونى و انديشگى زبان رییس جمهور در زبانى، از نگاه منتقدان، «متين، فاخر و ديپلماتيك» بيان و پوشيده شود و اگر رییس جمهور از واژه ها، تركيب ها و ضرب المثل هاى، باز هم از نگاه منتقدان، «عاميانه و مبتذل» پرهيز كند، زبانى متناسب با مقام خود يافته است.اين گونه منتقدان نه فقط محتوا، فرهنگ و جهان نگرى نهفته در زبان احمدى نژاد و پيوند تنگاتنگ زبان او را با جهان نگرى او، و جهان نگرى ديگر رهبران جمهورى اسلامى، در نمى يابند كه مشابهت زبان رییس جمهور و فرهنگ نهفته در اين زبان را با زبان و فرهنگ زحمتكشان شهرى، لايه هاى مادون طبقه، حاشيه نشيان شهرى، روستایيان فقير و كم درآمد ــ لايه هایی كه در آمارهاى رسمى اكثريت جمعيت ايران معرفى مى شوند ــ ناديده مى گيرند. برخى منتقدان، زبان احمدى نژاد را به «بى فرهنگى» او نسبت مى دهند و برخى بر آن اند كه رییس جمهور آگاهانه و عامدانه و با شناخت دقيق زبان، فرهنگ، جهان نگرى و روان شناسى مخاطبان و هواداران خود از زبان و فرهنگ آنان، و به ويژه از زبان، فرهنگ و جهان نگرى زحمتكشان شهرى و روستایی، بهره مى گيرد تا رابطه عميق ترى با مخاطبان و راى دهندگان اصلى خود برقرار كند.در فرض دوم، سخنرانى هاى رییس جمهور مصرف داخلى دارند و احمدى نژاد زحمتكشان شهرى و لايه هاى فقير و كم درآمد جامعه را چون مخاطبان اصلى خود برگزيده و متناسب با فرهنگ، زبان و روان شناسى جمعى آنان سخن مى گويد.سياست خارجى ايران، و حتى واكنش دولت هاى جهان به اين سياست نيز نه بر اساس سخنرانى هاى احمدى نژاد كه بر اساس مناسبات ديپلماتيك واقعى و كردار نظام جمهورى اسلامى تعيين مى شود. در اين فرض، رییس جمهور انتقاد لايه هاى متوسط، روشنفكران و حتى روحانيت نسل اول رهبران انقلاب اسلامى را از زبان خود به جان مى خرد تا حمايت و همراهى بيش تر هواداران و راى دهندگان اصلى خود را جلب كند.زبان روحانيت «عوامانه سخن گفتن با عوام» در سنت روحانيت ايران نيز ريشه دارد.روحانيت شيعه، به ويژه آن گروه كه اهل منبر و وعظ و خطابه بودند، دستكم تا پيش از انقلاب اسلامى، با مردمان با زبانى به گفته آنان «عوامانه» و تصويرى و تمثيلى و توصيفى سخن مى گفتند اما در محافل يا حوزه هاى درسى و در آثار مكتوب خود از زبانى ديگر بهره مى گرفتند كه «فاخر» نبود اما از نوعى «ادب و متانت متعارف» برخوردار و بر تركيبى از واژه هاى عربى و فارسى ديوانى دوران قاجار شكل گرفته بود.آيت الله خمينى نيز در سخنرانى هاى عمومى خود از زبانى به اصطلاح «عاميانه» بهره مى گرفت كه در آن تصوير و تمثيل و توصيف به جاى استدلال عقلى و نظرى مى نشست اما او از تركيب هاى به اصطلاح بى ادبانه پرهيز مى كرد.زبان شعرى آيت الله خمينى به زبان مقلدان سبك هاى هندى و عراقى شباهت مى برد و پيام هاى مكتوب او براى عموم به زبانى نزديك به زبان پاورقى نويسان و مترجمان متون رومانتيك دهه هاى بيست و سى نوشته شده اند.خمينى نوشته هاى تخصصى فقهى خود را به زبان مجتهدان سنتى ايران پيش از انقلاب مى نوشت كه بر تركيبى از واژه هاى عربى و فارسى ديوانى و تصنعى عصر صفوى و قاجار است شكل گرفته بود.تفاوت زبان سخنرانى هاى عمومى با زبان شعر يا نثر نزد آيت الله خمينى مى توانست نتيجه «عادت مالوف» روحانيت باشد يا نتيجه اين برداشت روحانيون شيعه كه «با عوام بايد به زبان عوام» سخن گفت.محتواى فكرى زبان احمدى نژادمنطق درونى، انديشه و جهان نگرى نهفته در زبان احمد نژاد، حتى آن گاه كه به زبانى به اصطلاح «مودب و متين» سخن مى گويد، از جمله بر اين مفاهيم بنا شده است كه مخالفان و منتقدان داخلى و خارجى از «حقانيت» و «قدرت» بى بهره اند، زور و پيروزى در نبرد دليل حقانيت و عقلانيت است و آن كه زورمندتر است حق دارد، جهان عرصه جنگ است و در اين جنگ خشونت، تعرض و مبارزه طلبى و زورگوئى روا است و...اين زبان مى كوشد تا زخم عميقى را كه شكست هاى تاريخى بر پيكر ناسيوناليسم ايرانى نقش كرده است بيدار و احساس كاذب قدرتمند بودن و حق داشتن را در روان شناسى ايرانيان تقويت كند.در منطق اين زبان حق و عقلانيت به قدرت ارجاع مى شوند. منطق نهفته در اين زبان به نظام ارزشى به اصطلاح «لات ها و گردن كلفت ها و لمپن پرولتاريا» نزديك است كه «قدرت بدنى» و پيروزى در نبرد را با حق داشتن برابر مى دانند.در زبان رییس جمهور ضرب المثل هاى عاميانه به جاى استدلال هاى عقلانى و نظرى و كارشناسى مى نشينند تا نتيجه دلخواه او را به سرعت به مخاطبانى منتقل كنند كه تمثيل و تصوير و توصيف و روان شناسى بيش از استدلال هاى عقلانى و كارشناسى بر آنان موثر است.بررسى شباهت زبان ریيس جمهور با زبان سياست در ايران معاصر به يادداشتى ديگر نيازمند است. نمونه هایی صراحت آزار دهندهبرخى نمونه ها در سخنان احمدى نژاد با صراحتى آزار دهنده ذهنيت اغلب رهبران جمهورى اسلامى را آشكار مى كنند اما صراحت آزار دهنده از حقيقت نمائى اين جمله ها نمى كاهند:در باره استراتژى ايران در پرونده هسته اى: «ايران ترمز و دنده عقب قطار هسته اى خود را دور انداخته است!»خطاب به اعضاى شوراى امنيت سازمان ملل: «آن قدر قطعنامه بدهيد تا قطعنامه دان شما پاره شود!»در توصيف دولت سابق آمريكا: «آمريكا مثل يك چهارپا در باتلاق منطقه در گل گير كرده» و « بوش و وزير خارجه آمريكا جزء بىشعورهاى عالمند!»در باره سخنان هيلارى كلينتون: «ما يك ضرب المثل در فارسى داريم و كسى كه حرف بى جا مى زند و خارج از قد و قواره خودش صحبت مى كند، به آن مى گوييم يك كلام از مادر عروس!»در باره تحول موقعيت ايران: «آن ممه را لولو برد» در باره تحريم ها: «همش كشكه! طرف راه مىرفت مىگفت ابرقدرت، قدر قدرت، اى زكى!»در باره وزير خارجه فرانسه: «آقاى كوشنر چى مىگه، چون حرف زياد مىزنه، خود فرانسوىها به ما مىگن اين يه ذره تعادل نداره در حرف زدنش، نمىدونه چى بگه .اين خيلى متوجه ابعاد حرفهايى كه مىزنه نيست، مى زنه ديگه، حالا، فعلاً حرف مفته و، بعدشام ... يعنى كلهشون كردن تو برف، هى حرف مىزنند»در باره نظام جهانى: «همه نظام سلطه روى سه چهار تا پايه است، يك پايه اصلىاش رژيم صهيونى است، يه قدرت مسلط اند و عقل درست و درمونى هم ندارن خيلى . اينا درشو مىذارن!»در باره احتمال حمله نظامى به ايران: «هيچ كسى جرئت اين كار رو نداره، ممكنه چارتا صهيونيست وحشى هم باشن، اما اينا خودشون نيستند، اينا سگ ديگرانن، افسارشون دست ديگرانه، قلادشون دست ديگرانه!»در باره رییس جمهور كنونى آمريكا: «به نظرم كارهاى آقاى اوباما چنگى به دل نمىزنه» خطاب به باراك اوباما: «آقاى اوباما، شما تازه از راه رسيديد، يك مقدار صبر كن تا عرقت خشك شود، يك مقدار سرد و گرم را بچش، يك مقدار مراقبت كن، هر كاغذى كه جلويت گذاشتنن دليلى ندارد كه آن كاغذ را بخوانى. بدان گنده تر از تو، بزرگ تر از تو آن گردن كلفت تر از تو نتوانستند از اين غلط ها بكنند. تو كه جاى خود دارى!»جمله هاى گزيده شده البته تمامى گفتار آقاى احمدى نژاد نيست و رییس جمهور ايران نيز، چون ديگر دولتمردان ايرانى، در بخش هاى اصلى سخنرانى هاى خود جهان نگرى مبتنى بر هم ارزى حق با زور و خشونت را، كه در اين جمله هاى صريح آشكار مى شوند، در جامه هاى «متين و مودبانه»مى پوشاند.جمله ها و تركيب هایی از اين دست از منظر منتقدان «بى ادبانه، غير متين، غير فاخر، لاتى، غير ديپلماتيك، مغاير با شان و فرهنگ ايرانى و...» تلقى مى شوند اما با صراحت و روشنى و وضوح واقعيت سياست را در جمهورى اسلامى آشكار مى كنند.----------- روزنامه هاى سه شنبه ایران؛ ۱۹ مرداد ۱۳۸۹ دو روزنامه تهران امروز و كيهان سرمقاله هاى شماره سه شنبه خود را به اعتراض دو روز پيش رييس قوه قضائيه از «ادبيات و اظهارات محمود احمدى نژاد» اختصاص داده اند. ادامه دو روزنامه تهران امروز و كيهان سرمقاله هاى شماره سه شنبه خود را به اعتراض دو روز پيش رييس قوه قضائيه از «ادبيات و اظهارات محمود احمدى نژاد» اختصاص داده اند.روزنامه تهران امروز در سر مقاله خود با عنوان «دولتمردان و گفتمان عوامگرا» نوشته است: «گويا كار به جايى كشيده است كه رئيس قوه قضائيه مناسب مىبيند به رييس دولت درباره شيوه گفتارش، تذكرى تلويحى دهد و او را متنبه سازد كه روش گفتارى مناسبى ندارد» اما موضوع استفاده از ادبيات و گفتار خاص منحصر به محمود احمدى نژاد نمىشود و برخى از دولتمردان درصددند از رئيس خود پيشى بگيرند و در اين زمينه پيشتاز شوند.تهر ان امروز تاكيد كرده كه علاوه بر احمدى نژاد معاونان و وزراى وى نيز از چنان ادبيات استفاده مى كنند و نوشته است: «به عنوان نمونه آقاى رحيمى، معاون اول رئيسجمهور در جمع روساى آموزشوپرورش مناطق سراسر كشور، استراليايىها را گلهدار توصيف مىكند و مىگويد: كرهاىها هم بايد سيلى بخورند تا آدم شوند.»اين روزنامه درباره ادبيات مورد استفاده رييس و اعضاى دولت نوشته است: «دولتمردان طرز رفتار و شيوه گفتار بزرگان سلف را فراموش كردهاند و از گونهاى لحن و گفتار استفاده مىكنند كه اگر در گذشته به علت سخافت آن باب نبوده ، دستكم شاذ و نادر مىنموده و مىتوان به ضرس قاطع ادعا كرد كه بزرگان عرصه سياست و بهويژه روحانيت سياسى در ايران، هرگز بدان زبان و لحن سخن نگفتهاند.»روزنامه كيهان اما به طور تلويحى از ادبيات محمود احمدى نژاد حمايت كرده و با اين ادعا كه «بگو مگوهاى تمام نشدنى» چون «يك بدعت مذموم و ناپسند» در ميان مسئولان رواج يافته نوشته است كه اين بگو مگو ها «باعث نگرانى و دغدغه مردم شده» و بايد «متوقف شود.»روزنامه كيهان كه پيشتر در شماره روز دوشنبه خود اعتراض صادق لاريجانى به محمود احمدى نژاد را منتشر نكرده بود، روز سه شنبه بخش هايى از سخنان رييس قوه قضائيه را در صفحات ميانى منتشر كرده اما در سرمقاله خود تاكيد كرده است: «مسئولان و مديران بخصوص در رده هاى بالا با رعايت قانون و مبنا قراردادن آن بيش از پيش با يكديگر همكارى داشته باشند و نگذارند كه معضل حرف زدن از طريق تريبون هاى عمومى با يكديگر به يك بدعت ناپسنديده مبدل گردد.»اين روزنامه در عين حال به مقام هاى توصيه كرده كه از رسانه اى كردن اختلافات خوددارى كنند و می نویسد: «گرهى را كه با دست باز مى شود ، نبايد با دندان باز كرد.»روزنامه رسالت نيز در تيتر نخست خود به مقام هاى ارشد حكومتى توصيه كرده كه «از اظهارات دشمن شاد كن بپرهيزند.»به گزارش اين روزنامه، مرتضى نبوى از چهره هاى جناح حاكم در در همايش هفتگى جامعه اصناف و بازار همچنين مقام هاى دولتى را به ايجاد چالش متهم كرده و گفته است: «در دولت كسى نبايد به خود اجازه دهد موجب چالش در كشور شود تا بزرگان دينى احساس خطر كرده و موضع گيرى كنند.»وى با تاكيد بر اينكه «عقلانيت حكم مى كند از دامن زدن به اختلافات پرهيز كنيم» گفته که مجلس شوراى اسلامى در مقابل اقدامات و اظهارات مقام هاى دولت احمدى نژاد «بايد خويشتن دار باشد و به اختلافات دامن نزند.»«گرانى زودتر از مردم به پيشواز رمضان رفت»روزنامه خراسان گزارشى از موج گرانى اقلام خوراكى منتشر كرده و نوشته که «گرانى زودتر از مردم به پيشواز رمضان رفت.»به گزارش اين روزنامه، بررسى قيمت ها در ايام نزديك به ماه مبارك رمضان نشان مى دهد در آستانه اين ماه ميوه، گوشت قرمز، مرغ و ديگر اقلام و ارزاق عمومى مردم جهش قيمتى كاملا محسوسى است.اين روزنامه ضمن مقايسه قيمت هاى سال ۸۷ با سال ۸۸ و نيز نرخ اقلام خوراكى در روزهاى اخير افزوده است: «قيمت انواع ميوه درجه يك معادل ۵۸ درصد» و «قيمت انواع گوشت گوساله و گوسفندى معادل ۳۲.۵ درصد» گران شده است.روزنامه خراسان می نویسد: «در سال ۸۷ در اين ايام قيمت گوشت ۸ هزار تومان بوده، اما سال ۸۸ قيمت آن به ۱۰ هزار تومان رسيده و سال ۸۹ هم قيمت گوشت قرمز به بيش از ۱۵ هزار تومان رسيده» اما «مسئولان ذى ربط امسال نيز چون هر سال نويد مى دهند كه در اين ايام ماه رمضان گرانى ارزاق نداريم.»اين روزنامه از «عدم پاسخ گويى» و «نداشتن برنامه» دولت براى مهار گرانى انتقاد كرده و از قول محمدرضا خباز مخبر كميسيون اقتصادى مجلس شوراى اسلامى نوشته است: «در شرايط فعلى به اين نتيجه رسيده ايم مسئولانى كه پيشاپيش به مردم قول و وعده مى دهند كه كمبود نداريم و قيمت ها افزايش نمى يابد قطعا معكوس جواب مى دهد.»«قطعنامه ها را موريانه مى خورد چون شعب ابوطالب»روزنامه مردمسالارى واكنش سخنگوى اقتصادى دولت به گسترش تحريم ها را مورد توجه قرار داده و از قول وى نوشته است: «قطعنامه ها عليه ايران با گذشت زمان به عهدنامه اى شبيه عهدنامه شعب ابوطالب كه موريانه ها آن را خوردند تبديل خواهد شد.»به نوشته اين روزنامه، شمس الدين حسينى روز دوشنبه در نشستى با خبرنگاران در خصوص تحريم ها گفته است: «ايران به هيچ وجه از تحريم ها استقبال نمى كند و از اينكه قطعنامه جديدى بر عليه ايران صادر شود خوشحال نمى شويم ، اما در حال حاضر سعى مى كنيم فشارها از اين ناحيه را مديريت كرده تا توليدكنندگان، صنعتگران و بازرگانان از اين مرحله عبور كنند.»اين روزنامه می افزاید: سخنگوى اقتصادى دولت كه وزارت اقتصاد و دارايى را هم بر عهده دارد با اعلام آمارهايى تلاش كرده تا «بى اثر بودن تحريم ها» را به خبرنگاران اثبات كند. همزمان روزنامه آرمان به نقل از رييس امور قراردادهاى شركت نفت فلات قاره ايران از آثار تحريم ها بر كاهش سرمايه گذارى و قراردادهاى اين شركت خبر داده است.اين روزنامه، ايرج پورشريف با اشاره به اينكه ارزش قراردادهاى شركت نفت فلات قاره ايران «در سال ۸۶ نزديك به پنج ميليارد دلار و در سال ۸۷ نيز قريب ۳.۷ ميليارد دلار بوده» است می نویسد: «ولى با توجه به موانع و مشكلات بوجود آمده، اين رقم در سال ۸۸ به ۱.۷ ميليارد دلار كاهش يافت.»رئيس امور قراردادهاى شركت نفت فلات قاره ايران با تاكيد براينكه «در پى تشديد تحريمها، رقم انعقاد قراردادها در سال ۸۸ كاهش يافت» گفته است: «به طور حتم ، اگر تحريمها نبود، اين رقم مىتوانست به مراتب بيشتر از اين ميزان باشد.»اعتراض سازمان پرستارى از خلف وعده دولتروزنامه جام جم از اعتراض سازمان پرستارى كشور نسبت به خلف وعده دولت براى استخدام ۲۳ هزار پرستار خبر داده است.به گزارش اين روزنامه، رئيس سازمان پرستارى كشور روز دوشنبه ضمن اعلام «عملى نشدن وعده دولت براى استخدام ۲۳ هزار پرستار» گفت كه «با كارشكنى معاونت نظارت راهبردى رياست جمهورى» وعده محمود احمدى نژاد در روز پرستار مبنى بر استخدام ۲۳ هزار پرستار و اجراى قانون كاهش ساعت كارى عملى نشده است.غضنفر ميرزابيگى، رئيس سازمان پرستارى كشور سابقه خلف وعده دولت و ناديده گرفتن مطالبات پرستاران را به سه سال پيش ارجاع داده و گفته است: «تيرماه سال ۱۳۸۶ قانون تعرفهگذارى خدمات پرستارى در مجلس تصويب و دولت موظف شد كه تا بهمن ماه همان سال اجرايش كند ، اما با گذشت سه سال نه از آن مصوبه خبرى است و نه از اجرايش.»جام جم همچنين نوشته است: «پرستاران با مشكلات زيادى مانند ساعت كار بالا و نداشتن تعرفه خدمات مواجه هستند و براى رفع هر دو اين موارد قوانينى در مجلس با رأى بالا به تصويب رسيده اما از سوى دولت اجرا نشده باقى مانده است.»اين روزنامه در عين حال با اشاره به سابقه تحصن پرستاران كشور در سال ۸۳ از قول رييس سازمان نظام پرستارى افزوده است: «پرستاران بشدت از اين وضعيت ناراضى هستند و با تصويب شوراى عالى نظام پرستارى اگر تا آخر ماه مبارك رمضان اين دستورات اجرايى نشود، جامعه پرستارى همان كارى را مىكند كه در سال ۸۳ كرد، يعنى برگزارى تجمع و درخواست برگزارى تجمع را اگر اين روند تا آخر ماه رمضان ادامه داشته باشد به وزارت كشور ارائه مىكنيم.»«شرط دادن مرخصى به زندايان سياسى؛ تغيير رفتار»روزنامه آرمان اظهارات روز دوشنبه دادستان تهران درباره بازداشت شدگان پس از انتخابات و نيز واكنش به انتشار گزارش هايى از اعتصاب غذاى زندانيان سياسى را منتشر كرده است.به نوشته اين روزنامه، عباس جعفرى دولت آبادى با اين ادعا كه «ضد انقلاب و عوامل فتنه سعى دارند دستگاه قضايى را با انتشار مطالب خلاف واقع و شايعه پراكنىهاى خود وارد چالش رسانه اى و جنگ روانى بىحاصل كنند» گفته که «سكوت دادستانى تهران دليلى بر نداشتن پاسخ به اين اكاذيب نيست.»دادستان تهران البته هيچ توضيحى درباره وضعيت زندانيانى كه اعتصاب غذا كرده اند نكرده است.عباس جعفرى دولت آبادی در عين حال «تغيير در سياستهاى اعطاى مرخصى به زندانيان» را رد كرده اما گفته است: «براى موافقت با مرخصى شروطى در نظر گرفته شده است كه از جمله عدم ارتكاب جرم از طريق تشكيلاتى و ابراز ندامت از اعمال گذشته است.»وى به طور ضمنى به استفاده ابزارى |
__._,_.___
This is a non-political list.
.
__,_._,___
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر