http://www.hra-
کد خبر : 13289 تاریخ : 5/12/1388 - 21:59
كودكان غزه و فلسطين، سپر دفاع اخيرا اجلاس دوره اي شوراي حقوق بشر در ژنو به كار خود پايان داد و ماحصل كلام نماينده جمهوري اسلامي انكار هرگونه اذيت و آزاري بر جامعه بهاييان ايران بود.كه ادعاي ايشان با واقعيتهاي ملموس و روزمره كه مردم بهايي ايران به آن مبتلا و گرفتارند تفاوت از زمين تا آسمان دارد. ايشان يا از وضع ايران و قوانين حاكم و سليقه‌هاي شخصي كه يا صريحا و يا تلويحا بهاييان را از حق كسب و كار و تحصيل و بسياري از حقوق اوليه انساني محروم مي‌كند بي خبر هستند كه در اين صورت و با كمال احترام به ايشان ، نبايد يك فرد ناآگاه و غير مطلع متصدي سخنگويي نظام باشد و يا آنكه آگاه بوده و خواسته‌اند تا با سياست كلامي و ارائه نمودن چهره‌اي موجه بر اعمال و روش ناموجه نظام در مواجهه با بهاييان سرپوش گذاشته و از آن به سكوت و يا نفي حقيقت بگذرند و مافي الضمير خود را در مجامع بين‌المللي آشكار نسازند. هدف و غايتي كه دوستان نامهربان ايشان در برخورد با بهاييان ايران بي‌تعارف و بدون شرم و حيا بر زبان آورده و ابراز مي‌دارند اينست كه مي‌خواهيم ريشه شما بهاييان را بخشكانيم. ولي از آنجا كه ابراز منويات قلبي در مجامع جهاني مشكل ساز خواهد گرديد و مكنونات دل را بايد فقط به اهلش گفت جناب لاريجاني در اجلاس مزبور كتمان عقيده كرده و از آزادي بهاييان! دم زدند و آتش ضغينه و بغضاي مذهبي موجود در قلب خود و همكارانشان را از ديدگان نامحرمان اجلاس پنهان نمودند. در اين ميانه ، بهاييان بسيار سعي مي‌كنند تا آتش ضغينه و كينه مذهبي در صدر متعصبين را خاموش كنند چه كه خود آن نفوس ، اول قرباني آتش افروخته به دست خويش هستند و اگر اعتقاد قلبي و حقيقي به روز جزا و داوري پيدا نمايند نيك پي‌خواهند برد كه در پيش قاضي حقيقي ديگر نمي‌توان سخن به بيراهه گفت و حقيقت را مخفي ساخت و سپس به اين جهان برگشت و مجددا همان سيره ناعادلانه را ادامه داد. يكي از نكات جالب در دفاعيات آقاي لاريجاني اين بود كه هيچ فرد بهايي در ايران به صرف بهايي بودنش محاكمه نمي‌شود . البته بنده نيز تا اندازه‌اي با اين گفته آقاي لاريجاني موافقم زيرا اصولا احكام صادره براي بهاييان ، بدون حضور و محاكمه ايشان صادر مي‌گردد. مثلا حكم داده‌اند بهاييان اجازه تحصيلات عاليه و ورود به دانشگاه ندارند يا حكم داده‌اند كه بهاييان نبايد در سازمان‌هاي دولتي و يا شبه دولتي استخدام شوند. يا حكم داده‌اند كه حساب‌هاي بانكي همه بهاييان ، مكالمات تلفني و ارتباطات آنها توسط اداره اطلاعات هر شهري تحت كنترل و نظارت قرار گيرد و خلاصه از اين قبيل احكام ، كه همه آنها در دادگاهي مجهول و بدون حضور نمايندگان جامعه بهايي صادر شده است. از اين روست كه جناب لاريجاني چنين گفته زيرا حكم همه بهاييان از قبل صادر شده و لزومي براي محاكمه بهاييان احساس نمي‌شود و محاكمه‌اي براي ايشان صورت نگرفته و نمي‌پذيرد. همچنين بايد به سابقه تاريخي ادعا نيز نظري افكند. آيا فتواي ديني احتياج به محاكمه و قشون كشي هيات منصفه و حضور وكيل مدافع و امثال اين لوس بازي‌ها دارد!؟ جمهوري اسلامي كه وام دار و ميرات خوار علماي قاجار و پهلوي است خود را بي‌نياز از برگزاري دادگاه براي بهاييان مي‌داند. سوال ايشان از خود چنين است ، آيا آن علماي اعلام و اجداد والاتبار براي كشتن بهاييان در طول چندين نسل دادگاه و محاكمه برگزار كردند؟ حاشا و كلا ! آيا آن حضرات مستطاب اشتباه كردند؟ استغفرالله !! پس گناه اين فرزندان و نوادگان و نبيرگان و نديدگان همان گناه پدرانشان و همانند گناه اجدادشان محرز و مسلم است پس چرا وقتمان را تلف كنيم ؟ امور مهمه‌اي مانند حفظ ضياع و بسط عقار در پيش است جان چند بهايي چه ارزشي دارد كه از آن امور شيرين دل بركشيم و به خاطر اين نفوس ضاله اوقاتي به تحقيق و عدالت گستري صرف كنيم! حكم همان حكم قرون ماضي و روش و سيره همان سنت آبا و اجدادي و محكمه همان سياه بازيهاي دوران تركتازي منتهي آنها را كمي بزك دوزك كرده ، نامشان را دادگاه گذاشته تا به كفار فرنگ‌نشين نشان دهيم كه ما هم دادگاهي داريم شايد دهانشان بسته شود! حقيقت تلخ اينجاست كه جمهوري اسلامي همه بهاييان ايران از پير و جوان ، مرد و زن ، روستايي و شهري را دشمن خود مي‌پندارد و خود را به خون ايشان تشنه مي‌بيند. آن سابقه دشمني و بدفهمي و كژانديشي ناشي از تعصبات كور به ارث گرفته شده از گذشتگان و تمايل به مطامع دنيوي از قرون پيشين به نسل امروزين به ميراث گذاشته است و همه اهل بها را مجرم و گناهكار مي‌بيند پس طبيعي است كه در چنين حالتي اصولا قضاوت شرافتمندانه‌اي صورت نخواهد گرفت. حقيقت مسلمي كه آقاي لاريجاني و امثال ايشان فراموش كرده‌اند اينست كه به محض اينكه يك ايراني بگويد من بهايي هستم مانند يك مجرم تبهكار كه جرمش محرز بوده و چندين قرن است كه به اثبات رسيده با او برخورد خواهد شد و ديگر نيازي به محاكمه نيست! يكي از هزاران دليل اين مدعا ، اتهام مدير هتاك كيهان است كه همه بهاييان ايران را جاسوس خطاب كرده . مگر دادگاهي در ايران صدها هزار بهايي اين سرزمين را به جاسوسي متهم كرده ؟ و مگر آيا اين حكم به اثبات رسيده است ؟ اگر دستگاه قضايي سالم و بي غرضي موجود بود في‌الفور به عنوان مدعي العموم از اين توهيني كه به صدها هزار مردم ايران شده و ايشان را به جاسوسي متهم ساخته ، دادگاهي تشكيل مي‌داد و به خاطر اين دروغ پراكني و نشر اكاذيب و بهتان و سو استفاده از يك روزنامه و تبديل آن به منبع اغتشاش اذهان و توهين به بخشي از ملت ايران و رواج تنفر و بدبيني در بين خوانندگان مديرش را توبيخ و مجازات مي‌كرد ولي اسفا كه در فضاي اسلامي هر هرزنامه‌اي مي‌تواند مطالبي دروغ و سراسر افترا به چاپ رساند بي آنكه دستگاهي يا مسئولي ، ترمزي بر آن قلم ويرانگر ايران باشد. در هر مرحله از زندگي در ايران هنگامي كه ديانتت را سوال مي‌كنند چون اظهار نمايي بهايي هستي از مسير طبيعي آن مرحله خارج شده و مراحلي از تشكيك و اتهام ، تهديد و بازجويي ، تعزير و در نهايت با محروميت از حقوق كامل و وجوه تامه آن مرحله از زندگي مواجه و گرفتار مي‌شويد. اما چون آقاي لاريجاني كودكان غزه را سپر بلاي خود نمودند چند موردي از نقض حقوق كودكان ايراني در طي گذر از آن مراحل زندگي براي ايشان بيان مي‌شود تا به اوضاع و احوال دردناك كشور خود بيش از پيش واقف شوند. شايد به خود آمده و بتوانند براي كودكان كشور خود كاري انجام دهند. كودكان به لحاظ داشتن روحي پاك و قلبي تابناك مورد علاقه و محبت بزرگسالان هستند و از آنجا كه داراي قوت و قدرت نيستند هرگونه آسيبي به آنها سبب تالم روح انسانهاي با وجدان شده ، مظلوميت ايشان قلب هر انساني را به درد مي‌آورد بر خلاف سياسيون عالم كه جهت بقاي سيستم موجود خود و نه دفاع از آب و خاك و وطن و ميهن ، جنگ را چيز خوبي مي‌دانند بهاييان جنگ را مطرود دانسته تبعات جنگ كه اصلي ترين قرباني آن كودكان هستند را نامبارك و منفور مي‌دانند . در جنگهاي رويداده در جهان گاهي نژاد ، گاهي مذهب گاهي حس وطن پرستي افراطي بر آتش بيداد و سركش آن مي‌افزود و بدين سبب باعث تداوم و كشتار مردمان بيگناه از هر دو سوي نبرد مي‌شد . چه بسيار نفوسي كه در اثر بدخواهي و ناداني و لجاجت روساي خود در يك لحظه هستي و زندگيشان از بين رفت و پس از اتمام نبرد نيز آن گونه روسا كمترين علاقه‌اي به حيات و زندگي مردم كشور خود نشان ندادند. در آثار ديانت بهايي وطن پرستي صحيح و معقول مورد توجه قرار گرفته و از آن به عنوان پيش زمينه‌اي لازم براي جهان دوستي ياد شده است. بهاييان از آن لحاظ كه دنيا را يكي از عوالم الهي و عالم خاك را ملك طلق حضرت رب الارباب مي‌دانند آباداني و سرسبزي و پيشرفت همه اين ملك برايشان مهم است نه فقط يك محدوده جغرافيايي خاص و هرگز قصد خرابي و دمار و اضمحلال يك قطعه ديگر را در سر نمي‌پرورانند. در هنگام نبرد بين دو جهت متباغض و متنفر از يكديگر ، بهاييان جهت‌گيري سياسي نمي‌نمايند چون ديانت بهايي وجه سياسي مانند هيچكدام از انظمه سياسي موجود ندارد. اما به تالمات انساني هر دو طرف توجه دارند و براي اتمام جنگ و ازاله ستيز ، به روش عملي خود كه انتشار افكار صلح آميز و ازاله تنفر و تعصب مذهبي ، زباني ، نژادي و امثال آن و نيز آشنايي نفوس با تعاليم اين عصر از جمله بيان اين حقيقت كه همه نوع انسان در جهان برادر و خواهر هم هستند و تفاوتهاي موجود نبايد سبب برتري و خودخواهي و سرانجام جنگ شود مبادرت مي‌نمايند. در تعاليم بهايي بر لزوم تاسيس محكمه جهاني براي حل و فصل قطعي دعاوي هر كشور عضوي تاكيد شده كه كشورهاي جهان هر چه سريعتر با همكاري يكديگر و مشاركت جهاني آن محكمه متشكل از تمامي كشورهاي جهان كه داراي حقوقي متساوي و برابر مي‌باشند را برپا كنند و اختلافات ارضي خود را يكبار و براي هميشه به آن محكمه محول سازند و هرآنچه كه آن محكمه حكم كند همان را بپذيرند و اگر من بعد كشوري بر عليه كشور ديگري اقدام به جنگ نمايد و عليرغم انذارات محكمه كبري دست از تجاوز برندارد كل اعضا بر كشور خاطي هجوم برده او را سر جايش نشانند. به عقيده بهاييان جنگ و گرفتاري‌هاي موجود در جهان به خاطر عدم اعتنا مردمان به دستورات و تعاليمي است كه حضرت حق در اين عصر براي مردم نازل فرموده و ادبار و رويگرداني علت ظهور جنگ و عذاب و رنج و درد شديد است. لذا هم و غم بهاييان اينست كه علاوه بر گسترش ديانت خود در جهان ، در جامعه خود انعكاسي از تعاليم حق را نشان دهند تا مردمان شكاك نمونه عيني و تظاهر بيروني تعاليم سماوي در اين كره خاك را به چشم ظاهر مشاهده كنند. تا به مرحله صلح عمومي و وحدت عالم انساني و استقرار عالم ملكوت در عالم ناسوت نايل آييم. هم اكنون در جهان جنگ و ستيزهاي خانمان برانداز بسياري در جريان است كه تنها يكي از اين جنگها مورد علاقه شديد و توجه عميق سياسيون ايران قرار گرفته به قسمي كه ظلم رايج در كشور تحت اداره خود را فراموش كرده در مواقع لغزش و خطا ، ديدگان مردم دنيا را به سوي آتش افروخته در آن سوي مرزها فرا مي‌خوانند . جناب لاريجاني در اجلاس شوراي حقوق بشر اظهار تاسفي از وضعيت كودكان غزه و فلسطيني بر زبان آورده و با اين عبارت كه "کسانی که این قدر در مورد بهایی ها حساس هستند، کاش نسبت به کودکان غزه و فلسطین هم حساس بودند " خواسته يا ناخواسته كه صد البته ناخواسته بوده وجه مشابهتي بين وضع بسيار وخيم بهاييان ايران و كودكان غزه را عنوان مي‌نمايند و از منتقدين خويش مي‌خواهند همان مقدار كه به وضع بهاييان حساس هستند به وضع كودكان غزه نيز حساس باشند چرا ؟ چون از ديدگاه ضمير ناخودآگاه ايشان وخامت مشابهي در هردو مورد ديده مي‌شود و حساسيت وضع بهاييان ايران را مشابه مورد حساسيت وضع كودكان غزه و مرتكبين و مسببين هر دو وضعيت را در يك سطح انتقاد قرار مي‌دهند. البته با كمال احترام به جناب لاريجاني به اعتقاد شخصي حقير ، ايشان نه به وضعيت بهاييان ايران حساس هستند كه قطعا خودشان براين امر مذعن و معترفند و نه به وضعيت كودكان در هيچ جاي جهان. و تنها جهت گريز از پاسخگويي افكار مردم ايران به اين قبيل شعارهاي رايج و مستعمل مستمسك مي‌شوند.كه دلايلي براي اثبات اين مدعا به نظر خوانندگان محترم مي‌رسانم. از منظر انساني درد كودك فلسطيني با كودك اسراييلي تفاوتي ندارد كودك زخمي بنا به موطن و كشورش مورد قهر و غضب و يا مهر و رحمت قرار نمي‌گيرد. كودكي كه مادرش را از دست داده نبايد به خاطر نژاد و دين مادرش مورد بي‌مهري و انتقام كشي يا محبت و نازپروري قرار بگيرد. كودك به صرف اينكه كودك است عزيز است. در هر سرزميني كه مورد تعرض و اذيت قرار گيرد حس همدردي قلبي ديگر انسانها را به همراه دارد. اگر اظهار همدردي ما به كودكي ، صرفا و تماما به علت تعلق او به يك سرزمين خاص باشد بوي نژاد پرستي و حق كشي از آن به مشام هر صاحب شمي و هر عاقل هوشمندي ميرسد. آيا كودك اسراييلي كه در برابر ديدگان مادر هدف تك تيرانداز عرب فلسطيني قرار مي‌گيرد و جان مي‌دهد و يا كودكاني كه در اتوبوس در حملات انتحاري جان مي‌بازند ، سزاوار ترحم و عامل قتل ايشان مستحق ملامت نمي‌باشد؟ در هيچ ملت و مذهبي اطفال مقصر نيستند پس چه جاي شادي از مرگ كودكان اسراييلي و يا ناديده گرفتن و انكار صدماتي كه آنها همانند اطفال فلسطيني نيز در آن جنگ متحمل مي‌شوند؟ اما دليل اصلي و محكم بنده در ارتباط با عدم تعلق قلبي ايشان به كودكان جهان از جمله كودكان فلسطيني تحميل همان رنج و دردهاي وارده مورد ملامت ايشان ، به اطفال بهايي ايران آنهم به صورتي تعمدي و سيستماتيك و با گستره وسيع و مستمر همراه با كينه و تنفر آنهم از سوي دستگاه حاكميت و اولياي امور است . دست و قلبي كه به آزار كودك بهايي ايراني راضي و خرسند شده باشد نمي‌تواند طرفداري خود از كودكان فلسطيني را منبعث از انسانيت معرفي كند بلكه آن طرفداري ناشي از علايق و علل سياسي زودگذر است كه ما را با اين مورد كاري نيست. جناب لاريجاني آيا مي‌دانستيد كه در سالهاي اوليه استقرار جمهوري اسلامي در مملكت ايران كه شما و دوستانتان تصدي اداره امور را بر عهده گرفته بوديد كودك بيمار بهايي به علت ندادن پاسپورت و معالجه در خارج از كشور به كام مرگ فرستاده شد؟ مسئول درگذشت آن طفل معصوم كه شش سال سن بيشتر نداشت شما و همكارانتان بوديد كه همواره ضمن ايجاد فشار و تضييقات شديد بر جامعه بهايي ، آن ظلم و بيداد را نيز منكر مي‌گرديد. يا در همان سالهاي اوليه كه آتش غضب ديني شما مشتعل بود چه كودكان صغير را كه پدرانشان را از ايشان گرفته ، به شهادت رسانديد گرچه آن كودكان اكنون جوانان رشيد و بالغ شده‌اند كه چون كوهي در برابر سهمگيني تندبادهاي ستم شما همچنان مقاومت مي‌نمايند ولي آغوش پر مهر پدر را در آن سنين حساس و تاريخ ساز شما از ايشان دريغ داشتيد گريه‌هاي آن پسرك نازنين كه در سنين خردسالي بر تربت پدر از دست رفته‌اش اشك مي‌ريخت و او را صدا مي‌كرد كنگره‌هاي عرش را مي‌لزراند اما اسفا كه ستونهاي سنگي و سنگين قلب حاكمان و مسئولان را ذره‌اي تكان نداد و گوشهاي ابليس مكان را تاثري حاصل نساخت. مگر خانه‌هاي بهاييان شيراز و برخي شهرهاي ايران به شراره اعتساف شما و همرزمانتان سوخته نشد؟ چه بسياري از كودكان كه در آن وقايع جانگداز قلب كوچك و لطيفشان مضطرب و نگران گشت و چه مقدار مشقات در آن بي‌پناهي به ايشان وارد آمد. سپاه شما هيچگاه نخواست بفهمد كه به خانواده‌اي بيگناه تعرض و آسيب مي‌رساند نه به عده‌اي جنايتكار. بي‌خانماني و دربه دري آن اطفال معصوم در سينه تاريخ محفوظ خواهند ماند. به چه جرمي چنين رفتاري را پسنديديد؟ هنگامي كه پدر يا مادر خانواده‌اي را از كار اخراج مي‌نموديد آيا هيچگاه به تاثرات و تالماتي كه در ذهن كودكان خانواده ايجاد مي‌شود انديشيده‌ايد؟ روح حساس و سريع الانتقال كودكان بسيار از زودتر از بزرگان درد و رنج را حس مي‌كند و به خاطر مي‌سپارد. اخراج ناعادلانه والدين بهايي از محل كسب و كارشان ضايعه‌اي در روان و ضمير كودكان به جاي مي‌گذارد. با توسل به چه وسيله‌اي مي‌توانيد آن ضايعات را جبران كنيد؟ زماني بود كه اطفال بهايي را در مدارس مورد ضرب و شتم قرار مي‌داديد آيا به رنجي كه به آن كودك وارد مي‌آمد پي برده‌ايد؟ و بسيار موارد ديگر. با گذشت سالهاي اوليه از آن هجمات و لطمات بر اطفال بهايي تنها موردي كه فعلا رفع شده گذرنامه است اما ساير مظالم همچنان استمرار و وجود دارد. جناب لاريجاني عجب از شما كه درد كودك فلسطيني را احساس مي‌كنيد ولي درد كودكان بهايي كه هموطن شما هستند براي شما نامحسوس و ناملموس باقي مانده است. آيا خبر داريد كه در اين چند ماهه به دفعات قبرستانهاي بهاييان در جاي جاي اين كشور پهناور مورد يورش نيروهاي لباس شخصي شما قرار گرفت و كودك عزيزي كه تنها خاطره از پدر از دست رفته‌اش تكه سنگي در بياباني دور از شهر بود با زمين صاف و مسطح كه جاي زنجيرهاي بلدوزرهاي حكومتي بر آن نقش بسته بودند مواجه شد آيا مي‌توانيد به زخم جانكاه آن دخترك عزيز كه قبر صاف شده پدرش داغ دوري او را دوباره شعله ور ساخت پي بريد ؟ و مانع ارتكاب اين اعمال وحشيانه طرفداران خود شويد؟ در كجاي جهان اين رسوم غير متمدنانه كه مجوزش به دست همكاران شما صادر مي‌گردد به وقوع پيوسته است؟ نفوسي كه حتي به خداوند نيز اعتقادي ندارند دست به چنين اعمالي نمي‌زنند. آيا خبر داريد كه ماههاي متمادي است خانواده‌هاي بهايي در شهر سمنان مورد اذيت و آزار بي‌امان واقع شده حتي به منازل آنها با كوكتل‌مولوتف حمله مي‌شود آيا به بار نگراني روحي و رواني اطفالي كه در اين منازل زندگي مي‌كنند واقفيد؟ اطفال بهايي را به چه علت در مدارس تيزهوشان ثبت نام نمي‌كنيد؟ آيا متوجه اين ستمگري غير قابل بخشش خود بر اين ارواح معصوم و پاك هستيد؟ يك كودك بهايي عليرغم آنكه در مدرسه از تمامي همكلاسانش نمرات بهتري كسب كرده ولي نفر دوم به مسابقات استاني راه پيدا مي‌نمايد و او ناباورانه و با قلبي شكسته و با هق هق گريه و سر در آغوش مادر داستان اين ستم و اجحاف معلم و مدير مدرسه را تعريف مي‌كند و علت آنچه كه رخ داده است را از مادرش جويا مي‌شود. در ارتكاب اين عمل چه ثوابي در كارنامه اعمال شما درج خواهد شد؟ كودكان معصوم كه اخيرا در برخي از مدارس كشور در برابر ساير همكلاسانشان و توسط معلم پرورشي ، به پدر و مادرشان نسبتهاي زشت و زننده داده مي‌شود و سبب اندوه و غصه قلب شكسته طفل معصوم و بيگناه مي‌گردد طبق كدام قانون و كدام شريعت ، تهمت و افتراي مامور شما جائز و رواست؟ آن كودكان دلبند كه در مدرسه گرفتار خشم معلم قرآن شده و ناگاه و بدون دليل خود را در معرض ضربات وحشيانه و عقده‌گشايانه فرد مزبور مي‌بينند به سوي كدام مامن امني در مدرسه پناه برند تا پنجه جور و جفاي مقلدان شما روح سپيد آن كبوتران وفا را آزاري نرساند؟ آن پدران و مادران جوان بهايي را كه اخيرا به بهانه‌هاي واهي و كاملا غير واقعي در زندان نگاه داشته‌ايد و ايشان را از خانواده گرم خود جدا نموده‌ايد و ماهها اجازه ملاقات كودكانشان را معلق ساختيد و آن كودكان و اطفال را از نيازهاي اوليه حيات كه لذت ديدار و دركنار والدين بودن است را محروم نموديد به چه دليل انساني مي‌توانيد عدم ملاقات اطفال با والدين را توجيه نماييد؟ آيا شكنجه رواني بر آن اطفال را تعمدا وارد ساخته تا بدين وسيله والدين آنها را نيز خورد كرده باشيد؟ جناب لاريجاني وسعت و دامنه ظلم موجود شامل جامعه سيصد هزار نفري بهاييان ايران است كه حقير نه به تمام آن مظالم اشراف كامل دارم و نه اوراق و كلام استطاعت انتقال آن مظلوميت و شرح بيان اين مصيبات و مشقات را دارد. با كمال تاسف ستم و بيدادگري تنها شامل حال كودكان بهايي ايران نيست و بسياري از كودكان عزيز و دلبند اين سرزمين زرخيز اكنون دوران پرتلاطمي را طي مي‌كنند كه مسلما در سنين جواني اثرات نامطلوب به بار خواهد آورد و ايشان را به مسيرهاي ناشايست زندگي سوق خواهد داد. و پرداختن به موضوعات آن عزيزان فرصت و زمان ديگري را مي‌طلبد تنها مواردي كوتاه به عنوان شاهد يادآوري مي‌شود. كودكي دهساله كه در سرماي زمستان تروازيي در مقابل خود گذاشته و با نگاه ملتمسانه خود حساس‌ترين و شادترين لحظات زندگانيش اين چنين بايد طي شود نيازمند كمك و ياري شما و دوستان شما است تا از اين وضعيت نجات يابد. اگر بهاييان در اين عمل قدمي بردارند همانند جوانان شيراز به تبليغ دينشان متهم و روانه زندان مي‌شوند. آيا به كودكاني كه در مترو به دست فروشي مشغولند تا به حال توجه شده است؟ اينان در اين سنين جايشان پشت نيمكت و صندلي مدارس است. پسران و دختراني كه در ترافيك خياباني با لباسهاي كثيف و قيافه‌هاي مغموم از دستفروشي ارتزاق مي‌كنند چه كسي جز اولياي امور مي‌تواند در زندگي و روش زندگي ايشان تغييري مثبت ايجاد كند و معضلات بسيار ديگر كه اميدواريم نفوس سليمه در رفع و رجوع آنها بكوشند. نگارش: مقدم منبع خبر : خبرگزاری هرانا |
__._,_.___
This is a non-political list.
.
__,_._,___
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر