به طور متوسط روزی یک اعدام. هر شب که سر بر بالین می گذاریم می توانیم اطمینان داشته باشیم که یک نفر از هموطنانمان بر سر دار جان باخته است. و این به غیر از آن چند هزار نفری است که در روز به دلیل تصادفات و سوانح و آلودگی و مسمومیت و خودکشی جان می سپارند. هر روز هزاران نفر در زندان های رژیم مورد بدترین رفتارها ، رذیلانه ترین آزارها و پست ترین شکنجه ها قرار می گیرند و باز ما می رویم سرکار و می آییم و خوشحالیم که امروز هم به خیر گذشت.
به راستی چه چیزی از من و شمای ایرانی این گونه افراد بی تفاوت و بی احساس و بی مسولیتی ساخته است؟ صحبت کردن از غیرت و شرف و آبرو را کنار بگذاریم، کجاست راز قدرتی تا این حد بالا در دانستن همه واقعیت های سیاهی که در انتطار ماست و بعد بی خیال نشستن و انتظار کشیدن تا چه روزی نوبت ضرب و شتم و شکنجه و اهانت و تجاوز و اعدام ما یا نزدیکانمان فرا رسد؟
سال 89 سال کنار گذاشتن تعارف هاست؛ سال آینه گرفتن در مقابل خود، سال خود را شناختن و پی بردن به راز این درجه از پذیرش ظلم و ستم و تحقیر و دم بربستن و ساکت ماندن تا بیا از بیماری و دق و روان پریشی بمیریم و یا بر سر دار و در دخمه های رژیم. به راستی چه چیزی سبب می شود که 99 درصد جامعه در چنگ 1 درصد این گونه اسیر و ناتوان باشد؟
در یک تحلیل نهایی این فقط به خاطر پشت کردن ما به ارزش های انسانی مان است که این بلا بر سر ما آمده و این گونه در مرداب ستم و تحقیر فرو می رویم و دم نمی زنیم.
سازمان خودرهاگران بر این باورست تا این واقعیت ها به دور از تعارفات بیان نشود، تکرار نشود و تبدیل یه موضوع اصلی ما ایرانیان نشود حرکت های مثل جنبش خرداد 88 با گل های پرپر شده ای چون ندا و سهراب و ترانه سبب تغیر نخواهد شد. زیرا اکثریت چنان غرق در بی تفاوتی است که رژیم اندک نیروهای فداکار و آگاه جامعه را شناسایی و تار و مار می کند.
به همین دلیل ما از تمامی هموطتان خود می خواهیم که تعارف ها را در قبال خود و. دیگران کنار بگذارند و سال 89 را به سال خودنگری و بازسازی دستگاه ارزشی خویش اختصاص دهند. باشد که از نوزایش اخلاق در انسان ایرانی مسیر رهایی که نه مسیر خودرهایی هموار شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر