کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۹ اسفند ۱۰, سه‌شنبه

[farsibooks] ۱۸مارس سالروزکمون پاریس برکارگران جهان فرخنده باد

 

صفحه نخست » سرتیتر, عمومی » ۱۸مارس سالروزکمون پاریس برکارگران جهان فرخنده باد

۱۸مارس سالروزکمون پاریس برکارگران جهان فرخنده باد

منتشر شده توسط مجله هفته در اسفند ۱۰, ۱۳۸۹ ۰ نظر

اگرانقلاب فرانسه به بورژوازی راه مبارزه بافئودالیسم و کلیسا را آموخت، کمون پاریس با یورش به دژ بورژوازی و فتح آن در۱۸ مارس ۱۸۷۱ در برابر بشریت راه نو، افق یک زندگی وجهانی نوئی راگشود و به طبقه کارگر و زحمتکشان جهان شیوه تسخیر قدرت سیاسی را درمبارزه طبقاتی آموخت.

دراواسط سال ۱۸۷۰جنگ بین حاکمین فرانسه و آلمان شروع شد. ناپلئون سوم پس از شکستهای پی درپی سرانجام در دوم سپتامبرمنطقه سدان را به آلمانی ها و اگذار و خود توسط ارتش بیسمارک دستگیر و زندانی شد.

کارگران و مردم تحت فشار پاریس پس از واقعه شکست ناپلئون و تحت رهبری فعالین انترناسیونال اول بعد از دو روز جنگ با مرتجعین داخلی و غلبه بر محافظان کاخ سلطنتی فرانسه با تصرف مجلس و شهرداری بساط امپراطوری دوم را برچیده و جمهوری سوم را مستقر نمودند.

به میدان آمدن طبقه کارگر و رزمندگان انترناسیونال اول سرمایه داران و حزب جمهوری خواه راکه ازعناصرمرتجع،سلطنت طلبان وسرمایه داران بوجودآمده بودبه وحشت انداخت، آنان بنا به ماهیت طبقاتی خود ازکسب قدرت سیاسی توسط کارگران ونجات مردم ازجنگ خانمان برانداز،بیشتر از تسلط دشمن خارجی بر کشور هراسناک بودند. از این رو با عوام فریبی و دامن زدن به احساسات ناسیونالیستی بخش ناآگا ه مردم با کسب قدرت، دولت ضد کارگری خود را به اصطلاح "دولت دفاع ملی" جا زدند.

جمهوری سوم تحت نام "حکومت دفاع ملی" به جای دفاع ازحقوق و حاکمیت مردم فرانسه درمقابل دشمن متجاوز خارجی به منظور آمادگی برای سرکوب طبقه کارگر و رزمندگان انترناسیونال کمونیستی آماده سازش و صلح با ارتش پروس (آلمان) شد. این عملکرد "دولت دفاع ملی" بیانگر این حقیقت ساده بود که مرتجعین و سرمایه داران فرانسوی تسلط بیگانگان و تحمل شرایط ننگین تسلیم بردشمنان خارجی را بر دخالت کارگران و زحمتکشان در سیاست و تعیین سرنوشت خود ترجیح می دادند. کارگران نیز از عمل مرتجعین و حاکمین آموختند که برای سرمایه داران، آزادی، استقلال، حاکمیت ملی و دفاع از حقوق مردم اهمیتی ندارد، برآنها تنها حفظ منافع طبقاتی خود، ثروت و سود مهم است. این تجربیات درعمل به طبقه کارگر و زحمتکشان ثابت کرد مرتجعین و سرمایه داران در مقابله با خواست های کارگران نه تنها حاضرند استقلال و حاکمیت ملی را به امپراطور آلمان به بخشند بلکه آماده اند با هم دستی ارتجاع بین المللی، تفنگهای خود را بسوی مردم، رزمندگان انترناسیونال اول و اولین جنبش کارگری جهان بر گردانند و هزاران انسان شیفته آزادی را به خاک و خون بکشند. بورژوازی فرانسه پس ازامضاء قرارداد آتش بس با آلمان و برگزاری به اصطلاح گنگره ملی، باانتخاب " تی یرس" به ریاست دولت سرکوب و خلع سلاح کمونارها را به اومحول کرد.

ارتش مزدور فرانسه به نیروهای گارد ملی کموناردها حمله میکند. نیروهای مردمی پاریس و در پیشاپیش آنان گارد ملی کارگران و رزمندگان انترناسیونال جهت جلوگیری از انحطاط فرانسه و نجات مردم زحمتکش و طبقه کارگر از ستم و استثمار طی یک نبرد قهرمانانه ارتش ارتجاعی را فراری می دهند. کمونارها با خلع ید از سرمایه داران در۱۸مارس ۱۸۷۱(۲۸اسفندماه ۱۲۴۸)پس از۶ ماه جنگ علیه ارتش پروس و مرتجعین داخلی با فتح پاریس برپائی کمون پاریس اولین حکومت کارگری را به با فریادهای زنده باد کمون به گوش جهانیان رساند. کمون پاریس در۲۲ مارس ارتش دائمی را منحل ومتعاقب آن کمیته مرکزی گارد ملی به مناسبت استقرار نخستین دولت کارگری در روزنامه رسمی مورخ ۲۵ مارس ۱۸۷۱ نوشت: "برای نخستین باراز۴سپتامبر۱۸۷۰به بعد،جمهوری از قید حکومت دشمنان خود رها شده است. …به جای یک ارتش دائمی که از قدرت حاکم دربرابرشهروندان دفاع می کند، یک قشون ملی خواهد بود که از شهروندان در برابر قدرت دفاع کند." مارکس در ستایش این پیروزی طبقه کارگر نوشت: "وای که این پاریس یان ازچه نرمش وچه ابتکار تاریخی و چه قابلیت خود فدا کردنی برخور دارند! آنان که در مدت شش ماه تمام بر اثر قساوتهای دشمن و از آن بیشتر بر اثر خیانتهای داخلی گرسنه و خانه خراب شده بودند در زیر سر نیزه های پروس یان سر به شورش برداشتند، چنانکه تو گوئی هرگز جنگی در بین فرانسه و آلمان درنگرفته و بیگانه در پشت دروازه های پاریس نبوده است! تاریخ نمونه ای از این والاتر و بزرگتر در عمر خود ندیده است!… شورش پاریسی، هر چه می خواهد بشود، حتی اگر از بین برود… بزرگترین و افتخار آمیزترین فتح حزب ما از زمان شورش… ماه ژوئن است." (کارل مارکس نامه به کوگلمان ص۱۶۲ و ۱۶۳) در ۱۹ مارس۱۸۷۱کمیته مرکزی گارد ملی طی اعلامیه ائی اعلام کرد" همشهریان، خلق پاریس، یوغی را که می خواستند به گردنش بیندازند به دورانداخته است. … حکومت نظامی ملغی شده است. … امنیت همه شهروندان به کمک گارد ملی تأمین است."

کمونارها درتلاش خود برای پاسداری از برقراری حاکمیت مردم برمردم با اعتقاد به آزادی بیان، حق برگزاری اجتماعات، تظاهرات و امنیت نه تنها برای زحمتکشان بلکه برای عموم مردم حتی برای مخالفان سیاسی خود را تضمین کرده بودند. (آزادی تنها بااستقرارکمونیسم ،زوال دولت ومحوطبقات برای همگان تامین خواهد شد.)درحالی که ورسائی ها در پاریس و ورسای دست به ترور فعالین کمون و طرفداران آن می زدند، کمونارها بر اساس شیوه تفکر پرولتری که از خصلت اجتماعی تولید نشات می گیرد با بر خورداری از روحیه تفاهم ، انسان دوستی وبا کاربرد دمکراسی و را طبقاتی، مسلحانه توسط گاردملی از تظاهرات طرفداران ورسائی در پاریس محافظت می کردند. کمونارها که با انسان دوستی عاشقانه در زمان تسلط خود درپی نابودی مخالفان وضدانقلابی ها نبودند و هرگز این همه رذالت، ددمنشی و بربریت را در سرمایه داری تصورنمی کردند. مرتجعین ورسائی از این رومانتیسم انقلابی و انسانی پرولتاریا، حداکثر سود را بردند. آنان بعد از فرار به ورسای به جمع آوری و تمرکز نیرو پرداختند. و سرانجام در ۲۱ ماه مه اوباشان ورسائی به فرماندهی سرهنگ گالیفه با کمک ارتش آلمان به کمون پاریس حمله می کند. پس ازهفت روز نبرد مرگ و زندگی سنگ فرشهای پاریس با خون بیش از ۳۰ هزار انسان گلگون می شود. آدمکشان ورسائی هرکسی را که در لباس زحمتکشان در کوچه های پاریس می دیدند به قتل می رساندند. در ۲۸ ماه مه با نمایان شدن صورت کریه و ضدبشری بورژوازی در برابر کارگران و آزادیخواهان جهان آنان دوباره به قدرت دست انداختند.

کمون پاریس در مدت زمان۷۲ روزحاکمیت تاریخی خود و طی یک هفته جنگ نابرابر خیابانی وخانه به خانه با مرتجعین داخلی و ارتش اشغالگر پروس (آلمان) با نثار جان بیش از ۳۰ هزار رزمنده و با شکافته شدن قلب عاشق صدها نفر از رزمندگان کمون در میدانهای تیر و پای دیوار قهرمانان در گورستان پرلاشز، زندانی وشکنجه شدن حداقل ۵ هزار نفر در سیاهچالهای قرون وسطائی سرمایه داری و تبعید بیش از ۵۰ هزار نفر با دریدن نقاب دروغین انسان دوستی از چهره بورژوازی مسیر مبارزاتی طبقه کارگر و مردم آزادیخواه جهان را تغیر داد و درسهای گرانبها و فراموش نشدنی به جنبش کارگری و کمونیستی جهان آموخت.

جنگ هفت روزه مابین کمون پاریس و مزدوران ارتجاعی ورسای و حامیان پروسی آنان تمامی تخیلات واهی خوش خیالان شیفته جهان سرمایه داری را درباره نقش "انسانی و مترقی" بورژوازی برهم زد و به روشنی این واقعیت عینی را در برابر همگان عیان کرد، که هیچ گونه اشتراک منافع بین کارگران و سرمایه داران موجود نیست. تبلیغ سازش و اتحاد طبقاتی میان این دو طبقه متضاد از ترفندهای فریب کارانه سرمایه داری وعاملان آنان می باشد.

تا برپائی کمون پاریس تمام انقلابات جامعه بشری ماشین دولتی را کاملتر و تحکیم کردند. اما کمون درعمل به طبقه کارگر آموخت که نمی توان ماشین دولتی بورژوازی را به خدمت گرفت، باید آنرا منهدم کرد.

کمون به کارگران جهان آموخت دمکراسی ناب، دمکراسی بدون قید وشرط چیزی جزء عوام فریبی بورژوازی نمی باشد. دمکراسی رابطه مستقیم با زیربنای اقتصادی و سیستم سیاسی ناشی از آن دارد و امری طبقاتی است.

گر چه کمون نتوانست با جذب دهقانان به صفوف خود رابطه ای محکم و اصولی با دهقانان بی زمین برقرار کند و با کمک آنان، برضدانقلاب ورسای غلبه نماید. ولی به پرولتاریا روسیه آموخت که دراتحاد با زحمتکشان و دهقانان، ضدانقلاب داخلی وحامیان بین المللی آنان را تا خارج مرزها دنبال و سرکوب کند.

اگر تاکتیک دفاعی کمونارها از پاریس وعدم حمله آنان به ورسای، کمون پاریس و پرولتاریا فرانسه را از کمک انقلابیون مارسی، تولوز، ناربون و… محروم کرد و باعث شکستشان شد. اما درعوض به کارگران روسیه آموخت نباید به ضد انقلاب مغلوب و سرمایه داران مجال تمرکز و تجدید قوا را داد.

کمون درعمل به کارگران جهان آموخت بهتر دفاع ازمنافع طبقه کارگر و مردم حمله به دژ بورژوازی مغلوب می باشد.

در حقیقت آرمان کمون، آرمان بشریت و راه کمون کار برد عملی اصول اساسی کمونیسم علمی بود. به حق کارگران جهان روز۱۸ مارس رابه پاس بزرگ داشت اولین انقلاب کارگری جشن میگیرند. بدون شک خاطره جانباختگان کمون برای همیشه در قلب آزادیخواهان و کارگران زنده خواهد ماند.

ایرانیان برای اولین بار درسال ۱۸۸۰ دراستانبول مراسم یادبود کمون را برگزار کردند. در این روز مقاله ائی به قلم میرزارضاکرمانی در روزنامه اختردرباره کمون بدین مضمون انتشار یافت "من با هر کسی که به مساوات ایمان داشته باشد… موافقم. از آنجا که کمون به مساوات، عدالت و سوسیالیسم ایمان دارد. من از آنها حمایت میکنم. … من طرفدار کمونم…"

در شرایط کنونی بایستی با آموزش ازتجربیات مثبت ومنفی کمون، از تکرارطوطی وار شعارها و خواستهای آن اجتناب ورزیده و برای غلبه بر دشمن طبقاتی ،مشخص نمودن شعارها، تاکتیکهای متناسب با اوضاع و شرایط عینی جامعه بیش از پیش ضرورت دارد.

امروزه امواج جنبش رفاهی وعدالت خواهانه که از تونس و مصر شروع شده تمام منطقه خاورمیانه و آسیای میانه را به لرزه در آورده است. بدون شک روند حرکت و سمت رشد آن در سرنوشت طبقه کارگر و مردم منطقه، ازجمله برجنبش انقلابی ایران بی تاثیرنخواهد بود. درچنین شرایط اصلاح طلبان،چپ های خجالتی، اپوزیسیون حکومتی وعوامل امپریالیستهاهمسوبا امپریالیسم جهانی و صهیونیستها پس ازگذشت ۱۴۰ سال همچون دوران اوج گیری مبارزات مردم پاریس از۴ سپتامبر ۱۸۷۰ به بعد سازش طبقاتی ودوری ازخشونت را به مردم به تنگ آمده از جور و ستم، غارت و استثمار توصیه میکنند، در صورتیکه خشونت و جنگ از طرف عاملان سرمایه داری حاکم بر مردم تحمیل می شود.

همانطورکه صدوچهل سال پیش مارکس در کتاب "جنگ داخلی درفرانسه" نوشت: "این نبرد را نمی توان ریشه کن کرد، حتی اگرسیل خون جاری شود. برای ریشه کن کردن این نبرد کافی است حکومت های استبدادی حاکم از سوی سرمایه برکار، راکه همانا شرط ادامه وجود انگلی آنهاست برچینند. "خیزش توده های میلیونی مردم خاورمیانه، افریقا، اسیای میانه و آمریکای لاتین دوباره تشکل طبقه کارگر و تحقق بخشیدن به آرمان کمون یعنی رهائی ازقید سرمایه را نوید می دهد.

حسین – بهادری


__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ