کتاب‌های فارسی: [farsibooks] فریبا داوودی مهاجر به جای عوضعلی کردان

۱۳۸۷ مهر ۲۳, سه‌شنبه

[farsibooks] فریبا داوودی مهاجر به جای عوضعلی کردان

View=>Encoding=>Unicode(UTF-8)

http://pegaheroshana.blogfa.com/post-123.aspx

اگر چه‎ ‎اين تصور که روزي بجاي عوضعلي کردان باشم تصوري دردناک و خجالت آور است، اما درچند روز ‏گذشته در خانه، خيابان، اتوبوس و حتي درخواب فکر مي کردم که اگر بجاي .ي بودم چه مي کردم؟‏

ابتدا بهترين کار را استعفا ديدم. اينکه استعفا بدهم وديگر هيچوقت از کنار وزارت کشورو صدا و سيما و ‏دانشگاهي که با مدرک جعلي به دانشجويان درس مي دادم عبور نکنم. ‏

بعد فکر کردم چگونه مي توانم هر روز از خواب بيدار شوم وبا همسر و فرزندانم رودر رو شوم؟ افرادي که در ‏تمام اين سالها برايشان موعظه کرده ام و از اخلاق و اسلام گفته ام. با آنها به نماز جمعه و تظاهرات رفته ام. ‏برايشان از ضرورت حفظ نظام و مناقب راي دادن به آقاي احمدي نژاد و امثال اين سخنراني کرده ام. بنابراين
فکر کردم که بعد از استعفا ازمقامي که جان و مال مردم در دستهايم بود ديگر هيچوقت به خانه برنگردم و يک ‏دفعه غيبم بزند. يک جايي بروم که نه همسايه ها باشند و نه کسبه محل. جايي که کسي مرا نشناسد. نه مسجدي ها ‏ونه هيئتي ها ونه اعضاي فاميل. ريشهايم را بتراشم يک عينک آفتابي بزنم، موبايلهايم را سر به نيست کنم ودر ‏يک شهر دور افتاده اي پنهان شوم. جايي که هيچ کس نداند من همان کسي هستم که مدرک دکتري دانشگاه ‏آکسفورد را جعل کردم، دانشگاه نرفته خود را ليسانس و فوق ليسانس جا زدم. وبا آن مدرک پولهاي زيادي از بيت ‏المال به جيب زدم. ‏

بعد‎ ‎فکر کردم اگر يکي از دانشجويان و يا کارمندان وزارت کشور و يا ديگر جاهايي که من کار کرده ام اهل اين ‏شهر باشد و اتفاقي مرا بشناسد و به در وهمسايه ها بگويد که اين همان وزير کشور قلابي است چه اتفاقي براي من ‏خواهد افتاد؟ اصلا ممکن است با داس و بيل به جانم بيافتند و تکه تکه ام کنند.‏

‏ در تمام اين روزها به گزينه هاي مختلفي که اگر بجاي وزير کشور بودم فکر کردم. به اينکه اگر يک انسان شجاع ‏درقوه قضاييه پيدا بشود ومرا به زندان بياندازد چگونه از دست زندانيهايي فرار کنم که چه بسا من و امثال من را ‏عامل بدبختي خود مي دانند. اگر مرا حتي به سلولشان هم راه ندهند به کجا پناه ببرم؟ همانهايي که چون مثل من ‏وزير و معاون نبودند با جرمي مشابه من آفتابه به گردنشان انداختند و در شهر گرداندنشان. روزها گشته و تشنه ‏در سوله ها ماندند و بعضي از آنها را هم از جراثقال آويزان کردند. همانهايي که شايد تنها به اندازه من زرنگ ‏نبودند و بلد نبودند که چگونه ريش بگذارندو تسبيح بياندازند و خود را ولايتي نشان بدهند.‏

بعد فکرکردم که شايد اگر بجاي آقاي عوضعلي کردان بودم بجاي دربدري و زندان مي رفتم مقابل بيت رهبري ‏بست مي نشستم وبه انتظار شفاعت و مراتب ارادت خودم را اعلام مي کردم تا شايد گشايشي باشد.‏

به همه گزينه ها فکر کردم که امکان دارد آقاي کردان بدان مبادرت نمايد. اما دو گزينه بود که مطمئن بودم جناب ‏وزير کشورهيچگاه برنخواهد گزيد. ايشان از غصه نه سکته خواهد کرد و نه خودکشي. چرا خودکشي يا سکته کند ‏وقتي که هنوز جناب آقاي رئيس جمهورتمام عيار از ايشان حمايت مي کندو از آن طرف شعار مبارزه با فساد را ‏هم مي دهد. چرا استعفا بهم در زمانيکه مي توان با تظاهر به دينداري به هر ثروت و قدرتي دست يافت. بله جناب ‏وزير استعفا نميدهد چرا که خوب مي داند با اتصال به حلقه هاي قدرت و تظاهر به اطاعت از ولايت فقيه و ‏دست بوسي مي توان از هرگونه امکاناتي برخودار شد و در پناه چتر امنيتي هر عمل نامشروعي را انجام داد وبه ‏مردمي که هرکدام به يک نوعي براي رسيدن به آزادي از خود مايه گذاشته اند خنديد. جناب وزير چرا استعفا بدهد ‏درزمانيکه افراد مي توانند با تکيه بر مقام خود دختري را به اتاق معاونت دانشجويي ببرند وبا يک صيغه نامه ‏جعلي آزاد شوند؟ ودر عوض دانشجويان افشا کننده به زندان بيافتند و دست آخر از تحصيل محروم شوند. چرا ‏استعفا بدهد وقتي مسئول نيروي انتظامي با 6 دختر عريان نماز جماعت مي خواند و راست راست راه مي رود و ‏طلبکار مردم مي شود؟

براستي درچه زمانه پر آشوبي هستيم، زمانه اي که امام زمان هم مصادره آقايان مي شود وهاله نور سرقفلي رئيس ‏جمهور مي گردد و مصافحه با برخي تبرک و شفاء! در مقابل، مرجع تقليدي مانند آيت الله منتظري که به اعدام ‏هزاران نفر اعتراض مي کند و قدرت او را شيفته نمي کند سالها حصر ميشود... کاظميني بروجردي که دين را ‏از سياست جدا مي داند مورد شکنجه قرار مي گيرد و عبدالله نوري که سر در مقابل ظلم و بي عدالتي سر پايين ‏نمي آورد تهديد به مرگ مي شود. ‏

چه زمانه پر آشوبي است زمانه اي که فردي مانند عوضعلي کردان وزير کشورمان هست و ما در خانه هايمان ‏نشسته ايم و فقط نگاه مي کنيم. کاش مي توانستيم در يک خانه تکاني اساسي آقاي کردان و امثال ايشان را به زباله ‏داني تاريخ روانه مي کرديم.‏

فریبا داوودی مهاجر

منبع:روز

__._,_.___

Messages in this topic (1) Reply (via web post) | Start a new topic

Messages

This is a non-political list.