کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ آذر ۱۹, پنجشنبه

[farsibooks] Thursday 10 December 2009 AAzar 19th 1388, Fwd: Best of Balatarin for 12/11/2009

 


From http://balatarin.com FYI...


---------- Forwarded message ----------
From: Balatarin <balatarin@sabznameh.com>
Date: 2009/12/10
Subject: Best of Balatarin for 12/11/2009
To: iskandar.hai@gmail.com


Email not displaying correctly? View it in your browser.
بالاترین


دلیر مردانی که برای همراهی با مجید تـــوکلی و به سخره گرفتن خبرگزاری های دولت کودتا با لباس به اصطلاح زنانه عکس گرفته اند.
با ۳۲۲ امتیاز و ۸۵ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 



با ۲۶۸ امتیاز و ۲۷ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


حامیان دولت کودتا، همچون لشکر به باتلاق نشسته ای گشته اند که ثمرهء همهء تقلاهایشان تنها فروتر رفتن در این باتلاق مرگ است. از خس و خاشاک خواندن مخالفان گرفته تا اعتراف گیری های مضحک و خبرهای جعلی بنگاههای لجن پراکنی رجا نیوز و فارس نیوز و داستان کهریزک و اینک لباس زنانه بر تن توکلی پوشاندن، همه و همه تنها بر علیه همانهایی عمل کرد که به خیال خام خود قصد بی آبرو کردن جنبش عظیم سبز را داشته اند. دلم گواهی می دهد که این آخری (داستان فرار توکلی با لباس زنانه)، بازی بد سرانجامی را پیش پای کودتاچیان نگون بخت می نهد. جنبش زنان آزادیخواه ایران دیر زمانی است که مترصد یافتن روزنه ای می باشند تا خواسته های برابری طلبانهء به حق خود را با فراگیرترین جنبش تاریخ ایران پیوند زنند و اینک به همت دشمنان نادان ما تحقق این آرزوی دیرین دست یافتنی به نظر می رسد. شاید بهتر باشد که برای پاسخ دادن به آن تفکر مریضی که استفاده ار لباس زنانه را نشانهء ضعف و زبونی یک مرد می داند، پیشنهاد مسیح علی نژاد برای روسری به سر کردن مردان جنبش سبز، بسیار جدی مورد بررسی قرار گیرد. کم کمک زمان آن می رسد تا حق انتخاب آزادانهء پوشش زنان ایران زمین به عنوان یکی از محوری ترین خواسته های این جنبش بدل گردد. حال که هزینهء روسری از سر به در کردن زنان و دختران بسیار فراتر از توان این بخش از جامعه است، مردان جنبش سبز می توانند با این حرکت نمادین، اعتراض خود را به 30 سال حجاب اجباری، ضمیمهء دیگر خواسته های این جنبش کنند و نشان دهند که اگر روزی پدرانمان از روی جهالت حق انتخاب را از مادر و خواهر و دختر و همسر خود گرفتند، ما در این مبارزه برای باز پس گیری این حق دوش به دوش آنان گام برمی داریم. حرکتی که بدون شک جهان را انگشت به دهان می کند. آری، ما نسلی هستیم مصمم که برخاسته ایم تا همهء سدهایی را که پدرانمان از روی جهالت، پیش پای ما گستردند، یکی پس از دیگری از پیش رو بر داریم و به قول عبدالکریم سروش: ما نسل کامکاری هستیم. ما زوال استبداد دینی را جشن خواهیم گرفت. جامعه ای اخلاقی و حکومتی فرادینی طالع تابناک مردم سبز ماست.
با ۲۱۹ امتیاز و ۳۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


همین!
با ۲۰۲ امتیاز و ۲۷ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


به نام يزدان پاک "ارتش پناه ملت" درسال های دفاع مقدس که دوشادوش برادران سپاه، از اين آب وخاک دفاع می کرديم، درواقع مشغول دفاع ازشرف وآبرو و حيثيت وجان و مال ملت ايران بوديم. ارزش کشورهم به دليل ارزش ملت ايران است. سلاح ارتشی وسپاهی بايد در راه خدمت به اين ملت به کارگرفته شده وجان آنان هم در راه مردم ايران فدا شود. در روزگاری که همدوش برادران سپاهی جان خود را فدای اين ملت می کرديم هرگزگمان نمی برديم که ممکن است روزی گروهی ازسپاهی ها، بر خلاف خواست بخش اعظم پرسنل صادق و ايثارگرسپاه، قدرت سلاح خود را در مقابل اين ملت به کارگيرند.
با ۱۷۳ امتیاز و ۵۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


...اما آيا نمي‌فهمند كه عيان كردن زن ستيزي‌شان چه پيامدي مي‌تواند داشته باشد؟ نمي‌دانند كه تحقير لباس زنانه و مشخص‌تر گفتن اين‌كه "چادر زنانه" پوشيدن نشانه ترس است، تحقير زناني كه با آن‌ها به دانشگاه مي‌آيند هم هست؟ نمي‌فهمند تحقير مجيد به خاطر اين كه مدعي‌اند "با چادر فرار كرده" عيان مي‌كند كه به آن‌چه در تمام اين سال‌ها "حجاب برتر" مي‌خواندند، چه نظري دارند؟ ...
با ۱۵۵ امتیاز و ۱۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


همزمان با حضور باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در نروژ برای دریافت جایزه صلح نوبل، دانشگاه اسلو، پایتخت نروژ، آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، را برنده عنوان «دیکتاتور سال» اعلام کرد. بیشتر بخوانید: * عفو بین‌الملل: حقوق بشر در ایران هرگز به این وخامت نبوده است * رهبر ایران رویدادهای انتخاباتی را به رزمایش تشبیه کرد * آیت الله خامنه‌ای: نظام کوتاه نخواهد آمد * رهبر ایران: نظر آقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیک‌تر است آیت‌الله خامنه‌ای یکی از ۱۱ نامزدی بود که کارشناسان حقوق بشر به عنوان نامزدهای «جایزه دیکتاتور سال» معرفی کرده بودند: کیم یونگ ایل، رهبر کره شمالی، رابرت موگابه، رئیس جمهور زیمبابوه، و ژنرال تان شو، رهبر میانمار، از جمله نامزدهای این جایزه بوده‌اند. این جایزه که امسال برای نخستین بار اعطا می‌شود «به فردی تعلق می‌گیرد که در طول یک سال، بیشترین مخالفت را در میان مردم خود و میان ملت‌ها بیافریند و به طور چشمگیری میزان رنج بشر را افزایش داده و زندگی‌ انسان‌ها را تباه کرده و ایجاد جنگ و آشوب کند». دانشجویان دانشگاه اسلو از طریق شبکه اجتماعی فیس‌بوک و محل‌های رای‌گیری در این دانشگاه به آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان «دیکتاتور سال» رای داده‌اند. پروفسور نینا ویتوزک، یکی از بنیان‌گذاران «جایزه دیکتاتور سال»، درباره این جایزه می‌گوید: «این جایزه تلنگری است به دنیا، درباره نسل‌کشی و شکنجه میلیون‌ها ‌نفر که روح‌شان روزانه در جاهایی که جهنم به پاست آزرده می‌شود و درهم می‌شکند.» آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، فردای پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خردادماه امسال نتایج انتخابات را تایید کرد و در ۲۹ خردادماه به معترضان به نتایج هشدار داد که مسئول هرگونه خون‌ریزی خودشان هستند. آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، که فرماندهی کل نیروهای مسلح را در ایران در اختیار دارد، به گفته محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، از نقش این نیرو در سرکوب مخالفان تقدیر کرده است. رهبر جمهوری اسلامی در مواجهه با اخبار و گزارش‌های شکنجه و کشته شدن زندانیان در بازداشتگاه‌ها در یک سخنرانی گفته بود که نباید این گونه مسائل انتخابات را تحت‌الشعاع قرار دهد. آیت‌الله خامنه‌ای همچنین از برگزاری دادگاه‌های دسته‌جمعی مخالفان و پخش اعترافات تلویزیونی حمایت کرده و اعترافات متهمان را «مسموع» دانسته بود. در همین حال روز پنج‌شنبه باراک اوباما ، رئیس جمهور ایالات متحده، برای دریافت جایزه صلح نوبل وارد اسلو شد. باراک اوباما ضمن اذعان به انتقادهایی که برای اعطای جایزه نوبل به وی شده است ابراز امیدواری کرد که بتواند در کاهش جنگ‌افزارهای اتمی و مبارزه با گرمایش زمین به پیروزی نائل شود و انتقادها نیز فروکش کند. منتقدان می‌گویند باراک اوباما که تنها یازده ماه از ریاست‌ جمهوری‌اش می‌گذرد، چندان کارنامه‌ درخشانی از خود برجای نگذاشته و اعطای این جایزه به وی با شتاب‌زدگی همراه بوده است. برخی از منتقدان همچنین می‌گویند در حالی که اوباما در دو جبهه افغانستان و عراق می‌جنگد شایسته جایزه صلح نوبل نیست. باراک اوباما پیش از دریافت این جایزه گفت: «تردید ندارم که که دیگرانی هستند که چه بسا بیش از من لایق جایزه باشند.»
با ۱۳۳ امتیاز و ۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


بدون شرح! (نظر یکی از خوانندگان روزنامه خراسان)
با ۱۳۱ امتیاز و ۱۰۰ نظر سرگرمی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


وزیر اطلاعات اکبر هاشمی رفسنجانی را به همسویی با 'سران فتنه' متهم کرده و از اقداماتی برای برخورد با فرزندان او سخن گفته است. حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات کابینه محمود احمدی نژاد، در سخنانی اکبر هاشمی، رئیس جمهوری سابق، رئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحات نظام را به خاطر تاکید دوباره بر راه حل های پیشنهادی خود برای برون رفت از بحران سیاسی کنونی هدف انتقاد شدید قرار داد و به همسویی با مخالفان دولت متهم کرد. آقای مصلحی که شامگاه چهارشنبه برای گروهی از طلبه و مدرسان مدرسه فیضیه در قم سخن می گفت با اشاره با اظهارات اخیر آقای رفسنجانی در مشهد، این سخنان را "تکان دهنده" توصیف کرد. وزیر اطلاعات با اشاره به این سخنان گفت "ایشان در سفر اخیر خود به مشهد مقدس اعلام کرد که مواضع من همان است که در نماز جمعه تهران بیان کردم و تکان دهنده این است که مباحثی را که در بیانیه های سران فتنه مطرح می شود، بیان می کند."
با ۱۳۰ امتیاز و ۱۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


ماهنامه علمی «نیچر» در مقاله‌ای از یافتن «تقلب‌های جدید و گسترده» در رساله‌های دانشگاهی وزیران علوم و راه و ترابری جمهوری اسلامی و دیگر مقامات ایرانی خبر داد. این نشریه که در رده‌های اول نشریات علمی جامع جهان قرار دارد از جمله از «کپی کردن مطالب دانشمندان پاکستان از سوی وزیر راه و ترابری ایران به منظور تهیه رساله علمی» خبر می‌دهد.
با ۱۲۶ امتیاز و ۶ نظر علم و تکنولوژی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


در تصویر: ریچارد داوکینز
با ۱۱۷ امتیاز و ۹۲ نظر علم و تکنولوژی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


تلويزيون 2 دانمارک در گزارشی از سالروز 16 آذر در ایران، شرایط حاکم بر کشور را حامل نشانه های یک فروپاشی کامل حکومتی ارزیابی کرد. دربخش از این گزارش خبرنگار پرسابقه دانمارکی که از قیام ها و انقلاب های بسیاری گزارش تهیه کرده است گفت: اگر از من سوال کنید که آیا فکر می کردم دیوار برلین چه وقت فرو می ریزد؟ می‌گفتم که فکر می کردم فرو می ریزد ولی‌ فکر نمی کردم با این سرعت فرو بریزد. حالا، می گویم رژیم حاکم بر ایران رفتنی است و رفتن آن آغاز شده است. حال یک هفته، یک ماه، شاید هم یک سال دیگر طول بکشد، اما رفتنی است. هرگز در تاریخ ۳۰ ساله جمهوری اسلامی اتفاق نیفتاده بود که مردم چنین از جان گذشته و بدون ترس، به اخطار و تهدیدهای خامنه‌ای و سران حکومت بی اعتنائی کنند و به خیابان بیآیند. شما در همین تظاهرات 16 آذر ببینید رژیم ایران چه کرد: تمام ارتباطات (موبیل، اینترنت) را در منطقه حوالی دانشگاه‌ها قطع کرد، فعالیت خبرنگاران خارجی را ممنوع کرد، خبر رسانی را مختل کرد، اما با این همه تدابیر خبرها مثل برق در سرتاسر جهان پخش شد
با ۱۱۴ امتیاز و ۵ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


آن ها را شناسایی کنید و به دیگران هم بشناسانید. گروهی از این مزد بگیران در حال دستگیری جوانانند، گروهی فیلم و عکس می گیرند، گروه خبر چینی می کنند، گروهی باتوم بدست و شوکر بدست بدنبال شکار می گردند، گروهی فرمان صادر می کنند ولی غافل از این که از چشم های تیز بین آزادی خواهان دور نمی مانند و هر روز امنتیتشان کمتر و کمتر می شود و اگر دست از سرکوب مردم برندارند بهای گزافی خواهند پرداخت. رسانه شمایید. عکس های زیر را از طریق ایمیل به دیگران هم بفرستید، در وبلاگ های خود منتشر کنید و از آن ها پرینت بگیرید و همه جا پخش کنید. فردا شاید همین ها در مراسم عزاداری محرم به دنبال شکار غیوران سبز باشند. با شناسایی و پخش عکس هایشان نگذاریم آزادانه هر کاری که دلشان می خواهد بکنند. امنیت ما در امنیت نداشتن این هاست. از بین 32 نفر زیر پنج عکس را از رادیو فردا گرفته ام و بقیه کار عکاس سبزدلیری است که عکس های دیگرش را در پست قبلی دیدید (اینجا). (روی عکس ها کلیک کنید تا آن ها را در اندازه های بزرگ ببینید)
با ۱۰۶ امتیاز و ۱۰ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


آقای اژه‌ای، نمی دانم با این تهدیدها می خواهید به کجا برسید؟ تهدید می‌کنید که با مخالفان برخورد می کنید؟ مگر برخوردی مانده که نکرده باشید؟ از قتل و تجاوز بالاتر هم داریم؟ چه کسانی را می‌ترسانید؟ اگر قرار به به‌کارگیری زور بود که جنبش سبز اگر می خواست، با سه میلیون تظاهرکننده روز قدس همه تهران را گرفته بود و شما حالا گوشه‌ای آب خنک می‌خوردید! خدا را صدهزارمرتبه شکر کنید که طرف تان "سبز" است. تهدید شما هیچ اثری ندارد. گنده‌تر از شما را که سپاه پاسداران بود، دیدیم که بعد از آن‌همه تهدید، روز قدس دور از چشم تظاهرکنندگان گوشه‌ شهر پنهان شده بود! می‌گویید والدین مراقب فرزنان‌شان باشند تا به‌دست بیگانه نیفتند؟ قبول! ازین پس والدین هم در کنار فرزندان‌شان در تظاهرات شرکت می کنند. وعده ما 22 بهمن که قرار است رکورد روز قدس را بشکنیم. اما وقتی شما از برخورد قانونی می گویید، شنونده بی‌اختیار یاد قتل های زنجیره ای و نقش شما در آن می‌افتد. یادتان نرفته که حکم‌های ترور را سعید امامی می‌آورد و شما فتوای شرعی زیرش می نوشتید تا مختاری، پوینده، سعیدی سیرجانی و فروهرها را با آن وحشی‌گری بکشند. یادتان باشد که آمر باید در این قتل‌ها مجازات شود و نه عامل. عامل هم که شما بودید و هم پالکی‌هایتان. باور کنید دور نیست روزی که پاسخ کارهای نفرت انگیزتان را بگیرید.
با ۱۰۶ امتیاز و ۲۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


در زماني که «عقلاي قوم» در جستجوي راهکاري براي برون‌رفت از بحران فرساينده و خطرناک کنوني هستند، و براي ايجاد همدلي و تفاهم در ميان سران جريان‌هاي سياسي متعارض مي‌کوشند، سخنان ديشب شيخ حيدر مصلحي، وزير اطلاعات، در مدرسه فيضيه قم حيرت‌انگيز است. مصلحي اتهامات سنگيني را عليه آيت‌الله هاشمي رفسنجاني، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، بيان کرد. او گفت ...
با ۱۰۵ امتیاز و ۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


رسوایی سرقت علمی توسط مقامات دولتی ایران ابعاد وسیعتری به خود می گیرد. نشریه نیچرنیوز موارد جدیدی از سرقت علمی انجام شده توسط وزرای دولت احمدی نژاد و دیگر مقامات دولتی را مشخص نموده است. در یکی از مقالات در ارتباط با مقاومت آسفالت جاده که توسط بهبهانی -وزیر راه و ترابری و استاد راهنمای پایان نامه دکترای احمدی نژاد- به همراه حسن زیاری – معاون وزیر راه و ترابری که به تازگی توسط کامران دانشجو به ریاست دانشگاه پیام نور منصوب شده است- و محمد خبیری –دانشجوی سابق دکترا- چاپ شده است، بخش های بسیاری از مقاله، مشابه یک مقاله چاپ شده توسط محققین پاکستانی می باشد. در دو مقاله دیگر که در سال 2008 با موضوع تقویت آسفالت جاده ها توسط بهبهانی، حسن زیاری و شمس نوبخت- دانشجوی دکترا- چاپ شده است، موارد بسیاری از مشابهت و کپی برداری از چند مقاله دیده می شود. تماس ها با بهبهانی و زیاری تاکنون نتیجه ای نداشته است و این دو از هرگونه پاسخگویی طفره می روند. اما سردبیر ژورنالی که این دو مقاله در آن به چاپ رسیده است، می گوید: هر دو مقاله، از وب سایت ژورنال خارج شده اند و بررسی بیشتر بر روی مقالات ادامه دارد. از موارد دیگر می توان به مقاله ای در مورد مدل سازی آلودگی زیست محیطی در ایران اشاره داشت که توسط اسماعیل فتحی فر- مهندس محیط زیست در دانشگاه سهند- و محمد علی کیانی نژاد- یکی از اعضای 37 نفره شورای عالی انقلاب فرهنگی به چاپ رسیده است که کپی کاملی از یک مقاله ارائه شده در یک کنفرانس در مجارسان می باشد. به این لیست باید نام علیرضا علی احمدی- وزیر آموزش و پرورش در دولت قبلی احمدی نژاد- را اضافه نمود. مقاله ای که توسط او و سه همکار دیگرش در سال 2006 به چاپ رسیده است دارای پارگراف ها و جملاتی است که کاملا مشابه سه مقاله چاپ شده در سه ژورنال مختلف است. آقای علی احمدی حاضر به پاسخگویی در این مورد نشد. اما بابک امیری یکی از مولفین مقاله می گوید که پیش نویس مقاله قبل از بررسی نهایی به طور تصادفی به ژورنال ارسال شد و من بابت این اشتباه بزرگ عذرخواهی می کنم.
با ۱۰۴ امتیاز و ۱۱ نظر علم و تکنولوژی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


ببینید ! تیتر پیشنهاد مسیح علی نژاد است
با ۱۰۲ امتیاز و ۱۶ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


در سراسر جهان در هر ۱۱ ثانیه عضو جنسی ِ یک دختر ناقص می شود. ۱۴۰ میلیون دختر و زن قربانی ناقص سازی عضو جنسی خود توسط خانواده های شان می شوند. در این رابطه کشورهای آفریقایی در صدر لیست کشورهای جهان قرار دارند. اما با این حال در همین کشور آلمان، حدود ۲۰هزار زن زندگی می کنند که از عواقب این عمل در رنج اند و تقریبا ۴هزار دختر در معرض خطر چنین رسم ظالمانه ای بوده و مورد تهدید قرار دارند. جنگی که فمینیست ها سالیان سال علیه ناقص کردن عضو جنسی زنان و محو هرگونه لذت جنسی در آنان پیش برده اند، اکنون در میان سیاست مداران و پزشکان نیز سربلند کرده است. فادومو، دختری ست از سومالی که ٨۰ درصد عضو جنسی اش در سن ۷ سالگی بریده و مجددا به هم دوخته شده است و از آن در حد یک سوراخ کوچک باقی مانده است. فادومو که اکنون ۴۴ سال دارد و سال هاست که در آلمان زندگی می کند، به کمک پزشکان و با عمل جراحی تلاش کرد تا صدماتی را که از طریق "ختنه" به او وارد آمده است، تا حدی ترمیم کند. او سازمان "فوروارد" را راه اندازی کرده و با جدیت هرچه تمام تر علیه نابودی لذت جنسی زنان می جنگد. فادومو داستان زندگی خود را در سال ۲۰۰۴ در کتابی به اسم "تولد در زیر باران " به چاپ رساند. او بارها در مکان های مختلف کتاب خوانی کرد. اما این بار در ۲۵ نوامبر ۲۰۰٨، روز جهانی علیه خشونت بر زنان، در سالن بزرگ "بوندس تاگ"، مجلس آلمان در برلین، کتاب خود را می خواند که خود گویای یک برخورد جدی به مسئله "ختنه" زنان در آلمان است. این آکسیون را سازمان "فوروارد" و "تردوفم" ارگانیزه کردند. برلین تنها شهر اروپایی نیست که در روز جهانی علیه خشونت بر زنان، مردم را به مبارزه با "ختنه" زنان فرا می خواند. هم زمان، در لندن، پاریس، مادرید، آخن و هم چنین استکهلم و اسلو نیز برنامه های عملی علیه چنین رسم ظالمانه ای آغاز شده است. در مجموع ۱۵ کشور اروپایی در این آکسیون سراسری شرکت می کنند. هدف: مقابله هرچه جدی تر با "ختنه" زنان، به ویژه در کشورهای آفریقایی. اما از جمله در اروپا و در خودِ آلمان. اگرهنوز هستند کسانی که فکر می کنند این رسم وحشیانه تنها در آفریقا و پشت بوته های جنگل عمل می شود، سخت در اشتباهند. کشورهای فرانسه و انگلیس که مهاجرین آفریقایی نسبت به سایر مهاجرین در آن ها اکثریت دارند، زودتر از کشورهای دیگر پی به این اشتباه برده اند. آفریقایی ها سنت "ختنه" دختران را در اروپا نیز وارد کرده اند و از آن با عنوان هویت یابی دختران خود و مرزبندی با فرهنگ اروپایی و غریبه نام برده و به آن عمل می کنند. در شرایطی که پاریس و لندن در سال های ۷۰ با اولین دختربچه هایی که در حال خون ریزی به بیمارستان ها حمل می شدند، روبه رو شدند و در مقایسه با سایر کشورها بسیار زودتر متوجه شدند که باید کاری کنند، برلین و بن تا سال های ۹۰ نسبت به چنین رسمی به مثابه یک فرهنگ ناآشنا که می بایست با آن هم زیستی کرده، می نگریستند و با تولرانس، چنین پدیده هایی را تحمل می کردند. آن ها فمینیست هایی را که در مقابل چنین رسم وحشیانه ای فریاد اعتراض به عمل می آوردند، مورد انتقاد قرارداده و آن ها را متهم می کردند که تنها یک قشر برگزیده را تحمل می کنند. چنین دورانی بالاخره گذشتند. اما امری که هنوز نسبت به آن بی اعتنایی می شود، حدود ۲۰هزار دختر و زنی هستند که هم اکنون با نقص عضو جنسی خود در آلمان و در میان ما زندگی می کنند و ۴ هزار دختری که به این رسم بربرمنشانه تهدید می شوند. در سال ۱۹۹۹ یک دکترمصری در حین انجام عمل "ختنه" در مطب خود در برلین با دوربین مخفی فیلم برداری می شود. این دکتر در آن زمان در مقابل ۱۲۰۰ مارک حاضر به انجام عمل "ختنه" شد. ۶ سال بعد نیز در سال ۲۰۰۵ دکتری در بوخوم به این عمل شنیع مبادرت می ورزد. بسیاری نیز هستند که از آن ها مدرکی در دست نیست. اگر پزشکی برای این کار پیدا نشود، راه های دیگری از طریق خانواده یافت می شوند. آن ها فردی را که "ختنه" می کند، از آفریقا وارد کشور می کنند. هم اکنون میزان متوسط دست مزد "ختنه"کردن به ۲۰۰۰ یورو می رسد و این میزان حتی تا ۱۰ هزار یورو نیز بالا می رود. اگر خانواده امکان تهیه این مقدار پول را ندارد، یک سفر به میهن سازمان داده شده و عمل "ختنه" به راحتی انجام می شود. سئوال این است: چطور می توان جلوی چنین عملی را گرفت؟ راه حل کلیدی در مقابل ناقص کردن عضو جنسی دختران و نابودی لذت جنسی آنان، در درجه اول ارائه آگاهی نسبت به نتایج دهشتناک این عمل است. تحقیقاتی که یونیسف و سازمان "تردوفم" در سال ۲۰۰۵ با هم کاری ِ اتحادیه پزشکان زن به انجام رسانده اند، نشان می دهد، از ۵۰۰ پزشک متخصص زنان که مورد سئوال قرار گرفته اند، حدود ۹۰ درصد از "ختنه" زنان اطلاعات کافی ندارند و مایل به آگاهی بیشتر در مورد این عمل هستند. حدود ۲۰۰ نفر از ۵۰۰ پزشک مورد سئوال قرار گرفته، هم اکنون دختران و زنان "ختنه"شده را تحت معالجه خود دارند و ٣۵ نفر آنان خبر از مواردی دادند که قصد "ختنه " دختران خود را دارند. از بسیاری از این پزشکان درخواست شده تا عضو جنسی زنان را بعد از زایمان، مجددا بدوزند و از سه پزشک به طور مشخص خواسته شده تا دخترانشان را "ختنه" کنند. اتحادیه پزشکان آلمان، در ۲۵ نوامبر ۲۰۰۵ تصمیماتی را در جهت مبارزه با ختنه دختران به تصویب رسانده اند. از قبیل: "توصیه هایی به نحوه برخورد با زنان "ختنه"شده"، "ختنه زنان نتایج اسفبار و غیرقابل جبران فیزیکی و روحی برای زنان در بردارد".... اطلاعات داده شده در این تصمیمات حاکی از آن است که شیوه های مختلف در نحوه "ختنه" دختران به کار می رود و از پزشکان درخواست شده که "با احساس درک نسبت به این بیماران، مسئولانه به معاینه و معالجه آنان بپردازند" تأکید اتحادیه پزشکان بر آن بود که دوختن عضو جنسی زنان بعد از زایمان همان قدر خطرناک است که ناقص کردن این عضو و بعد دوختن آن از کودکی و نوجوانی. چنین عملی در هر حالت یک ضایعه جسمی جبران ناپذیر به همراه می آورد. به علاوه پزشکان می بایست فورا بعد از زایمان، مادری را که قصد "ختنه " نوازد دخترش را دارد، آگاه به عواقب این عمل کنند. "ارائه مشاوره و آگاهی فورا بعد از زایمان به مادر، تنها امکانی است که به موقع و قبل از انجام عمل "ختنه" می تواند موثر واقع شود و پزشکان می بایست به خاطر نجات نوزاد دختر از این موقعیت استفاده بهینه کنند"، هم چنین "می بایست مسئولین ارائه مشاوره به مهاجرین در این رابطه، مورد تعلیم قرار گرفته و یا مراکز جدیدی با همین منظور و مقصود تأسیس گردند". زابینه مولر دکتر زنان، از ۱۰ سال پیش خود را در درمان زنان "ختنه"شده، متخصص کرده است. او صدها زن "ختنه" شده را تحت معالجه قرار داده و از آن میان به طور مشخص به ٣۰ زن، توسط عمل جراحی و باز کردن مجدد عضو جنسی او یاری رسانده است. زابینه می گوید: زنان آفریقایی "ختنه" خود را امری عادی می پندارند و تنها از نتایجی که به بار آورده است، ناراضی اند. مثل: قطره قطره ادرار کردن! این زنان درست مثل مردان شان تصور می کنند که عضو جنسی زنان اروپایی به شکل دیگری خلق شده است! پزشکان، به ویژه متخصصین زنان، اولین کسانی هستند که از نزدیک با "ختنه" یک دختر مواجه شده و آن را رویت می کنند. عکس برداری از چنین پدیده ای، وظیفه ای ست که نه تنها به یادگیری و تخصص یابی پزشکان در این زمینه یاری می رساند، بلکه ماماها و پرستاران را نیز با آن آشنا کرده و راه های کمک به بیمار را هموار می کند. یکی دیگر از وظایف پزشکانی که با دختر "ختنه" شده مواجه می شوند، اطلاع رسانی به ادارات مربوط به نوجوانان است. هدف، در وهله اول حفاظت از خواهران جوان تر دختر که در معرض خطر فوری هستند، می باشد. هم چنین خانواده ها باید موظف شوند تا فرزندان شان را به معاینات اجباری بیاورند تا به این ترتیب هیچ موردی مخفی نمانده و دختر ناقص شده فورا تحت معالجه قرار گرفته شود. سئوال این است: چرا چنین برنامه های عملی و پر محتوایی که توسط اتحادیه پزشکان به تصویب رسیده، در درخواست های ائتلافی دو حزب حاکم بر آلمان که به ویژه در باره "ختنه" زنان در سال ۲۰۰٨ به تصویب رسیده، هیچ گونه جایی ندارد؟ فراخوان مصوبه ۲۰۰٨ در مجلس آلمان به مثابه یک شمشیر دولبه عمل می کند. از یک طرف واقعیت است که نابودی لذت جنسی زنان در فراخوان ائتلافی به عنوان یک ضایعه برای حقوق زنان و به طور کل حقوق بشر نامیده شده است و برای مبارزه علیه چنین ضایعه ای در آلمان، یک استراتژی روشن و عملی درخواست شده است و از این زاویه چنین مصوبه ای پیش رفت قابل ملاحظه ای در مبارزه با "ختنه" زنان به شمار می رود. از طرف دیگر اما، این فراخوان نقائص بسیاری دارد. برای مثال بسیاری از مطالبات مهم زنان که از مدت ها پیش در برنامه های سازمان های متشکل و با تجربه زنان در مبارزه با این امر مطرح و درخواست شده، در مصوبه وارد نشده است. دو انتقاد اصلی به فراخوان مصوبه ۲۰۰٨ مجلس آلمان به قرار زیر است: اول این که دو کشور غنا و سنگال از لیست کشورهایی که به دلیل انجام عمل "ختنه" محکوم می شوند، درآمده و این دو کشور اکنون قابل اطمینان محسوب می شوند. درحالی که در واقعیت چنین نیست. دوم این که قانون مرور زمان می بایست در این مصوبه طولانی تر شود. آن قدر که دختران صدمه دیده بتوانند بعد از بالغ شدن ، علیه نقص جسمی خود شخصا به دادگاه شکایت کنند. مانند تجاوز جنسی به دختربچه ها که قانون، مدتِ مرور زمان را تا زمانی که دختر بتواند در سن ۱٨ سالگی شکایت خود را ارائه دهد، تعیین کرده است. اشکال مهم تر در فراخوان ائتلاف بزرگ مصوبه مجلس آلمان این است که آن ها تلاشی برای وضع یک قانون و مقررات ویژه برای نابودی لذت جنسی دختران ندارند، بلکه چنین عملی را جزئی از ناقص کردن اعضای بدن به طور عام و یا بدرفتاری بافرزند تلقی کرده و در زیر قوانین مربوطه می گنجانند. اما تشکل های زنان "فوروارد" و "تردوفم" تلاش دارند تا با نابودی لذت جنسی زنان به طور مستقل برخورد شده و این عمل قوانین مجازاتی خود را داشته باشد. برای مثال، اگر چنین عملی در کشور محل تولد خانواده دختر انجام گیرد، بررسی آن تحت قانونِ مجازات های خارج کشوری انجام می گیرد و چون نقص عضو جنسی جزو مجازات های خارج کشوری نیست، در نتیجه قانون نسبت به عمل نابودی لذت جنسی دختران نیز فلج و بی عمل باقی می ماند. در حالی که برای مثال ازدواج اجباری دختران که در کشور محل تولد پدر و مادر انجام می گیرد، به طور مستقل وبا قانونی مربوط به خود برخورد می شود. واضح است که تصویب یک قانون جداگانه و مستقل و مشخص تأثیر بسیار زیادی در محدود کردن حیطه عمل مزبور خواهد گذاشت. چنین قانونی در باز کردن دیدگان مسئولین مربوطه نیز نقش بزرگی بازی خواهد کرد. به ویژه ادارات مربوط به نوحوانان که غالبا به علت ترس از مارک خوردن راسیستی و واهمه از عکس العمل حاد خانواده های مربوطه، در این گونه موارد فلج و بی عمل باقی می مانند. آنان با وجود یک قانون مشخص نسبت به عمل مشخص بسیار راحت تر می توانند با موارد پیش آمده برخورد کنند. جواهر کومار زن ٣۱ ساله سومالیایی که خود قربانی این عمل است، می گوید: وقتی به ادارات نوجوانان مراجعه کرده تا مانع نابودی لذت جنسی دختری گردد، با این پاسخ مواجه شده که ما در زندگی شخصی این خانواده ها دخالتی نمی کنیم. البته موردی نیز وجود داشته که مسئولین مربوطه قاطعانه وارد عمل شده و با تهدید خانواده به گرفتن حق سرپرستی دختر، آن ها را مجبور به عقب نشینی از این سنت وحشیانه کرده و دختر را به طور مرتب تحت نظارت و معاینه قرار دادند. یکی از تصمیمات رادیکال ادارات قضایی آلمان در سال ۲۰۰۴ این بود که ادارات نوجوانان دارای این قدرت باشند که به محض اطلاع از وجود چنین خطری برای دختر، حق سرپرستی را مورد بررسی قرار داده و حق اختیار اقامت فرزند توسط خانواده را محدود نمایند. یعنی خانواده قادر نیست محل اقامت دختر خود را تعیین کند. این مصوبه فورا در مورد دختری که در سن ۵ سالگی قرار بود توسط خانواده اش به گامبیا سفر کرده و عضو جنسی اش ناقص و سپس دوخته شود، به اجراء درآمد. دادگاه حق اختیار اقامت دختر را از خانواده بر اساس این مصوبه سلب کرده و تأیین نمود که خانواده حق بردن دختر را تا سن ۱٨ سالگی به گامبیا ندارند. روشن است که این مصوبه هنوز فاصله زیادی در جهت مبارزه جدی با نابودی لذت جنسی دختران دارد و صرفا به عنوان یک اقدام پیش گیرانه تلقی می شود و هم چنان جای یک سرنخ هدایت کننده مشخص در جنگ با این سنت وحشیانه خالی است. سرنخی که روشن کند کدام اداره و کدام ارگان در این رابطه مسئول هستند. تاکنون در آلمان موردی وجود نداشته که دختر بعد از سن ۱٨ سالگی نسبت به این عمل خانواده خود شکایت به عمل آورد. اما در فرانسه چند ده مورد از این قبیل شکایت ها وجود داشته و پرسروصداترین آن ها در سال ۱۹۹۹ رخ داده است. دختر ۱٨ ساله ای به خاطر نقص عضو جنسی بدن خود، از مادرش شکایت کرد. دادگاه با زندانی کردن مادر و هم چنین با حکم ٨ سال زندان برای شخصی که به دستور مادر دست به این عمل زده بود، خاتمه می یابد. انگلستان که از سال ۱۹٨۵ "ختنه" زنان را قابل مجازات می داند، برنامه بسیار مشخصی دارد که طی آن روشن می کند، چگونه باید یک دختر تحت خطر مورد حفاظت قرار گیرد. در مجموع اما، اینکه در کدام شرایط و کدام مورد می توان به موقع دخالت کرده و مانع از انجام این عمل شد، مورد سئوال و بحث است. برای مثال موردی که هم اکنون در یکی از دادگاه های آلمان درحال بررسی است، مورد دختری ۱۰ ساله است که از طرف اداره مربوط به نوجوانان به دادگاه ارجاع شده است. ظاهرا قرار بود خانواده این دختر او را به اتیوپی برده و بریدن بخشی از عضو جنسی او را به مرحله عمل درآورند. پدر و مادر این دختر در دادگاه ادعا می کنند که هرگز چنین قصدی نداشته اند و خودشان نیز این عمل را قبول ندارند. سازمان های مختلف زنان که در این رابطه فعال هستند، برنامه های پیش گیری به موقع از وقوع این حادثه را بسیار ناکافی ارزیابی می کنند و معتقدند می بایست به طور کل به سفر بردن دختران زیر ۱٨ سال به کشورهایی که در آنان چنین سنتی رواج دارد، ممنوع اعلام شود. تنها به این ترتیب است که می توان ریسک ناقص کردن عضو جنسی دختران را پایین آورد. اما چنین قانونی به احتمال زیاد در مجلس آلمان تصویب نخواهد شد و تنها راه عملی حفاظت از دختران و پیش گیری از چنین فاجعه ای، معاینه مرتب و دوره ای دختران است. به این ترتیب می توان امیدوار بود که بسیاری از فجایع دیگری نیز که درخانه ها بر سر دختران می آید، افشاء شده و از آن جلوگیری به عمل آید. در ضمن می بایست روشنگری درباره ازبین بردن لذت جنسی دختران در کلاس هایی که برای خارجیان سازمان دهی می شود، گنجانده شده و از این طریق به ارائه آگاهی بیشتر در این زمینه یاری کرد. هیچ کدام از این برنامه ها در مصوبه مجلس آلمان مطرح نشده است و به همین دلیل سازمان "تردوفم" یک کمپین ۲ ساله برای پیش برد برنامه های اساسی علیه نابودکردن لذت جنسی دختران سازمان دهی کرده است. "تردوفم" یک فیلم کوتاه چند دقیقه ای ساخته که یک قیچی را در صفحه یک ساعت نشان می دهد و این قیچی هر ۱۱ثانیه یک بار به علامت بریده شدن باز و بسته می شود. در هر ۱۱ثانیه عضو جنسی یک دختر در سطح جهان ناقص شده و لذت جنسی او نابود می گردد. نه تنها در کشورهای دور، بلکه در میان خود ما! دفتر مشاوره با مهاجرین آفریقایی جواهر کومار زنی سومالیایی که خود این سنت بربرمنشانه را تجربه کرده است، اکنون تمام انرژی خود را در راه جنگ علیه ناقص کردن عضو جنسی دختران به کار می برد. آن هایی که به دفتر او در دوسلدورف مراجعه می کنند، اغلب بسیار جوان هستند، ۱۴، ۱۵ یا ۱۶ ساله. آن ها می گویند، چند هفته است که یکی از دوستانم به مدرسه نیامده است. آیا شما می توانید قضیه را دنبال کنید؟ برخی اوقات حتی پسران به دفتر مراجعه می کنند، زیرا در خفا شنیده اند که قرار است خواهرشان در سفر بعدی به میهن "ختنه" شود! کومار، بعد از شنیدن چنین اخباری، فورا دست به کار شده و بعد از تحقیقات کامل به پدر و مادر دختر مزبور مراجعه کرده و تلاش می کند با آگاه سازی و روشنگری، خانواده را از انجام این عمل منع کرده و آنها را نسبت به عواقب قانونی و مجازات مربوط به آن مطلع سازد. جواهر کومار تا کنون موفق شده است ۱۲ دختر را از خطر نابودی کامل لذت جنسی و خطرات جانی که این عمل به همراه می آورد، برهاند. جواهر که خود مادر سه فرزند است، از عواقب چنین عملی به خوبی اطلاع دارد. دختران و پسرانی که به دفتر کومار مراجعه می کنند، اغلب سنی دارند که کومار زمانی در همان سن در ساعت ورزش مدرسه، بی هوش بر زمین افتاد. جواهر ۱۴ ساله، تازه ٣ سال بود که به آلمان مهاجرت کرده بود. دکتری که جواهر را بعد از بی هوشی معاینه کرد، وضعیت او را معما تشخیص داد تا یک دکتر متخصص زنان او را دقیقا معاینه کرده و متوجه شد که عضو جنسی جواهر در سن ۵ سالگی بریده شده و سپس آن چنان تنگ دوخته شده که اولین عادت ماهانه او نمی توانست از بدنش جاری شود. دکتر به پدر وی گفت، بدن جواهر باید به سرعت باز شود وگرنه راهی به جز مرگ برایش وجود ندارد. جواهر تعریف می کند که پدرش همیشه مخالف این سنت بوده و این مادر بزرگش بود که او را مخفیانه به دکتر برده و عضو جنسی او را ناقص کرده است. جواهر در نوجوانی هر ماه به علت پریود، دو روز مریض می شد و تازه آن زمان متوجه شد که تفاوت هایی با سایر دختران دارد و وقتی در ۱۷ سالگی ازدواج کرد، برای انجام رابطه جنسی با مشکل جدی مواجه شد. دکتر جراح می بایست بدن او را مجددا باز می کرد. جواهر کومار از ۱۱ سال پیش تمام هم و غم خود را برای همین امر گذاشت که مانع سرنوشت مشابه برای سایر دختران شود. اولین شوک، زمانی که او در سال ۱۹۹۶ به سومالی سفر کرده بود، بر او وارد شد. او می بایست سوگواری یک خانواده را که دختر ٨ ساله شان بعد از این عمل به علت خون ریزی شدید جان خود را از دست داده بود، تجربه کند. یا زنی که بعد از زایمان، مجددا به سرعت دوخته شد و کسی متوجه نشد که او دوقلو حامله بوده و بعد از دوختن، وضعیت زن آن چنان به مخاطره می افتد که کاری از دست کسی بر نمی آمد، به ناچار او را سوار جیپ کرده و به شهر بزرگ تری که ۱۵۰۰ کیلومتر فاصله داشت، بردند و در آن جا توانستند در نهایت زندگی زن را نجات داده اما فرزند دیگر او مرده به دنیا آمد. جواهر دست به کار شد و اولین کلینیک خود را در شمال سومالی بازگشایی کرد که متأسفانه با زلزله سونامی نیست و نابود شد. اما بعد از کمک های مالی که از این جا و آن جا به دست آورد، در اوایل ۲۰۰۹ اولین کلینیک مخصوص دختران و زنان "ختنه"شده و بچه های شان را بازگشایی کرد. اضافه بر آن جواهر موفق شده است مدرسه ای را در سومالی با ۱۱۰۰ شاگرد، ۴۰۰ پسر و ۷۰۰ دختر راه اندازی کند. شرط پذیرش دختران، ختنه نبودن آنان می باشد. اما جواهر کومار می داند که دختران آفریقایی در آلمان نیز تحت حفاظت نیستند. جواهر خانه خود در دوسلدورف را تبدیل به مرکز مشاوره در همین خصوص کرده بود و ۴ سال تمام به زنان و دختران جوان رهنمود می داد، تا از طریق وام هایی که به او تعلق گرفت، دفتری را در این رابطه تأسیس کرد. هر هفته ۴ تا۶ مراجعه به دفتر مشاوره جواهر کومار صورت می گیرد. کومار زنان جوان را که باید بدنشان را باز کنند یا دچار جراحات چرکی بوده و یا زایمان در پیش دارند، به متخصص زنان معرفی کرده و آنان را تا به آخر همراهی می کند. در این فاصله شبکه های ارتباطی با پزشکان نیر به وجود آمده است. پزشکانی که کم کم یاد گرفته و تجربه کرده اند که چگونه با حساسیت هر چه تمام تر با چنین بیمارانی برخورد کرده و آنان را معالجه کنند. جواهر تمام سعی خود را می کند تا زنان و به خصوص مادران را از عواقب این عمل مطلع کند. گاهی شوک تراپی موثرتر از هر روشن گری عمل می کند. برای مثال نشان دادن عکس هایی از چگونگی بریدن عضو جنسی دختر و یا فیلم هایی از مشکلات زنان بعد از ناقص شدن شان، تأثیر فوق العاده ای روی زنان باقی می گذارد. از سال ۱۹۹۹ احمد محمود برادر جواهر نیز در کنار خواهرش در این مبارزه شرکت می کند. او که شاهد رنج کشیدن خواهرش در نوجوانی بود، نمی توانست نسبت به این مسئله بی اعتنا باقی بماند. احمد محمود شغل خود را که معلمی بود، در سومالی رها می کند و در آلمان به عنوان مترجم در این مرکز مشاوره به زنانی که هنوز آلمانی بلد نیستند، کمک می کند. او تمام تلاش خود را کرد تا خواهرزاده های خود را از طریق صحبت های طولانی و راضی کردن خانواده، از این بلا برهاند. بارها پیش آمده است که او راه نمایی های بزرگی به پدران خانواده که کمتر از همسران شان خواهان این عمل بودند، کرده است و درارائه مشاوره مهارت پیدا کرده است. جواهر نیز در کنار برادرش به ارائه مشاوره به زنانی مشغول است که مجبورند برای جلوگیری از "ختنه" دختران شان با همسران شان بجنگند. بسیار پیش می آید که جواهر برای ارائه مشاوره و اطلاعات به یک خانواده مجبور است به خانه های شان برود. زیرا هستند زنانی که سال ها در آلمان زندگی می کنند اما به زبان آلمانی تسلط نداشته و حتی گاها نمی توانند سوار اتوبوس یا قطار شوند. این ها زنانی هستند که تنها با اجازه همسران شان و غالبا همراه با آنان امکان خروج از خانه را پیدا می کنند. یک زن سومالیای اخیرا به این مرکز مشاوره مراجعه کرده و اطلاع می دهد که شوهرش قول ازدواج دختر ۴ ساله شان را به یک مرد از عربستان سعودی داده است و آن مرد درخواست "ختنه" دختر را کرده است. اکنون این مادر و دختر در خانه امن زنان هستند و از دست شوهر فراری گشته اند. در رابطه با یک مورد دیگر، جواهر کومار موفق شده است از طریق اداره نوجوانان حق تعیین اقامت دخترشان را از خانواده ای که می خواست دختر را برای "ختنه" به آفریقا بفرستد، بگیرد. طبیعی ست که زندگی جواهر با چنین فعالیتی سخت تر شده و بارها مورد تهدید قرار گرفته است. نه تنها در آفریقا، بلکه در آلمان نیز بسیاری از اقدامات جواهر خشمگین هستند. جایزه شجاعت در ۲۲ نوامبر ۲۰۰٨ به جواهر کومار تعلق گرفت. او به این سئوال که آیا شما خود را شجاع می دانید، پاسخ داد: "به نظرم، آری". حکم زندان برای "ختنه"کننده در سال ۱۹۹۹ در فرانسه یک وکیل زن به نام لیندا وایل کوریل برای اولین بار موفق می شود زنی را که سالیان سال عمل "ختنه" دختران را انجام میداده، محاکمه و به ۵ سال زندان محکوم کند. ماریاتو دختری از خانواده آفریقایی (مالی) به محض رسیدن به سن ۱٨ سالگی به پلیس مراجعه کرده و از خانواده خود شکایت می کند. او و خواهرانش در معرض خطر ازدواج اجباری بوده و همگی در کودکی "ختنه" شده اند. ماریاتو سال های مدید تصور می کرد که چنین بلایی برسر همه دخترها می آید تا این که در ساعت درس سکسوآل، همین که معلم به تشریح اجزای بدن یک دختر مشغول شد و بعد در ادامه گفت که در بعضی کشورها، قسمت هایی از عضو جنسی دختر را از بین می برند، متوجه شد که قضیه از چه قرار است. خانواده دختر حاضر به لودادن "ختنه" کننده نشدند، اما ماریاتو که هنوز اسم آن زن را به خاطر داشت، با گرفتن وکیل شکایت خود را دنبال می کند. کشور فرانسه نیز که مانند بسیاری از کشورهای اروپایی، سال ها به دلیل ترس از مارک ضد خارجی و راسیست بودن و به بهانه تحمل فرهنگ ها، با پدیده "ختنه" دختران و ازدواج اجباری هم زیستی کرده بود، از سال های ۱۹٨۰ کم کم با چنین پدیده های وحشیانه ای مرزبندی به عمل آورده و مشغول بررسی و ریشه یابی آن ها تحت عنوان ضایع کردن حقوق بشر شد. این مبارزه تا مدت ها تنها به خانواده ها توجه داشت و به کسانی که این عمل را مرتکب می شدند، توجهی نمی کرد. مورد مشخص ماریاتو که نه تنها خانواده، بلکه "ختنه"کننده را نیز به پای محاکمه کشاند، برای اولین بار اتفاق افتاد. حوا گرو زنی که از سال ۱۹٨٣ تا ۱۹۹۴، ۴۵ دختر را "ختنه" کرده بود، در دادگاه خود را نماینده سنتی معرفی کرد که دختران را از بدنامی و فساد نجات می دهد. حوا که عمل "ختنه" را از مادر بزرگ خود آموخته است، تصور می کند به این وسیله کمک بزرگی به دختران و زنان می کند و تمام تلاش خود را به کار می برد تا این عمل را به بهترین نحو انجام دهد. افتخار او این است که زیر دست او، هیچ دختری از بین نرفته است. و به همین خاطر بسیار معروف شده بود. حتی بر سر درب خانه او صف ایجاد می شده است. به طوری که در سال ۱۹٨۴ اولین شکایت از طریق همسایگان نسبت به او انجام گرفته بود. حوا در آن زمان شکایت علیه خود را یک تلاش راسیستی می بیند و به لیندا وایل کوریل، وکیل ماریاتو اتهام می زند که نفرت از سیاه پوستان باعث انجام این محاکمه شده است. برای خانم وکیل بسیار ساده بود که این اتهام را از خود بری کند. تمام تلاش او در وهله اول برای نجات دختران آفریقایی و سیاه پوست بوده، چطور می توان او را به راسیست بودن متهم کرد؟ اکنون حوا، که بعد از ۵ سال از زندان آزاد شده، متوجه عمل خود و نتایج اسف بار آن گردیده است. او می گوید، با این که هم چنان خانواده هایی به همین خاطر به من مراجعه می کنند، اما من دیگر حاضر نیستم دست به این عمل بزنم. لیندا وایل کوریل از سال های پیش علیه این سنت وحشیانه می جنگیده. البته خانم وایل کوریل در آن سال های می بایست به تنهایی در کریدورهای قضایی فریاد بزند. اما بعد از این که مهاجرت آفریقاییان به فرانسه آسان تر شد، وسعت به کار رفتن این سنت نیز در فرانسه شدت گرفت. هرچند که به آن به مثابه یک فرهنگ خارجی نگریسته می شد و حتی وقتی اولین دختربچه های ناقص شده با خون ریزی به بیمارستان ها آورده می شدند، با آن به عنوان تحمل فرهنگ ها روبرومی شد. تا آن که در تاریخ ۱٣ ژوییه ۱۹٨۲ مرگ یک دختر، در پاریس غوغا به پا کرد. بوبو دختر سه ماهه ای که به علت "ختنه" در خون خود غلتید، سر تیتر روزنامه های فرانسوی شد و برای اولین بار تم نابودی لذت جنسی زنان به طور علنی مورد بحث قرار گرفت. نتیجه:خانواده بوبو به ۶ ماه حبس تعلیقی محکوم شدند. لیندا وایل کوریل به مبارزه خود شدت بیشتری بخشید و کمیته ای را در همین ارتباط بنیان گذاری کرده و فعالیت خود را ارگانیزه نمود. در اکتبر همان سال بینوتو یک نوزاد آفریقایی به بیمارستان حمل شده در حالی که از شدت خون ریزی در حال مرگ بوده است. زندگی بینوتو در آخرین دقایق نجات داده شد. با این که گزارش این واقعه به پلیس و ارگان های قضایی داده می شود، اما کسی آن را دنبال نمی کند. دلیل: بعد از مرگ بوبو، بهتر است که دیگر سر وصدای تازه ای بلند نشود! یک سال بعد مانتسا دختری از مالی جان خود را از دست می دهد، خانواده به حبس تعلیقی محکوم می گردد. وقتی خانواده از درب دادگاه بیرون آمده و آزادانه به خانه خود می روند، مالیایی ها از شادی هورا می کشند. چرا که فرانسوی ها می توانند این سنت وحشیانه آفریقایی ها را درک و تحمل کنند! مبارزه لیندا وایل کوریل ادامه پیدا می کند و بعد از ۱۲ سال کم کم به نتیجه می رسد. او موفق می شود حوا گرو را به ۵ سال زندان محکوم کند. اکنون حوا گرو همراه با لیندا کتابی منتشر کرده اند که در آن داستان زندگی حوا و "ختنه" ۴۵ دختر طی ۱۰ سال در فرانسه به صورت افشاگرانه تشریح شده است. لیندا وایل کوریل، وکیلی که حوا را به جرم "ختنه" دختران، برای ۵ سال به زندان افکند، اکنون نزدیک ترین دوست و حامی او محسوب می شود. حق پناهندگی به دلیل خطر "ختنه" در آلمان یک قاضی زن در آگوست ۲۰۰۶ با حکم خود، دختری ۱۹ ساله از نیجریه را با این که خطر "ختنه" و ازدواج اجباری او را تهدید می کند، به کشور خود بازمی گرداند. این دختر که در سن ۱۶ سالگی به این علت که قرار بود "ختنه" شود، از ده خود فرار می کند، ا کنون مجبور است به همان کشور بازگردد. دلایل قاضی عبارتند از این که: "عمل "ختنه" در قانون نیجریه ممنوع است و دولت نیجریه سعی در روشن گری و آگاه سازی مردم خود در این رابطه دارد. به علاوه دختر"ختنه" شده در جامعه به عنوان یک انسان کامل و با ارزش محسوب شده و خانواده او در اجتماع تأیید می شوند. در حالی که یک دختر "ختنه" نشده در نیجریه جایی در اجتماع ندارد و هرزه، کثیف و غیر قابل ازدواج کردن و هم چنین کسی که سلامتی خود و بچه هایش را به خطر می اندازد، محسوب می شود......" . قاضی دادگاه در نهایت با چنین دلایلی تمدید اقامت دختر ۱۹ ساله را در آلمان نمی پذیرد و او را محکوم به بازگشت به کشور خود می کند. دختر ۱۷ ساله دیگری از سیرالئون که خواهر بزرگ ترش با وجود مخالفت خانواده از طریق افراد دیگر فامیل "ختنه" شده است، در دادگاه محکوم به بازگشت می شود. او تلاش می کند تا به حکم خود اعتراض کرده و درخواست محاکمه مجدد کند تا در نهایت و در صورت تأیید دادگاه بتواند اقامت خود را تمدید نماید. ممنوعیت "ختنه" در قانون، هیچ گاه نمی تواند به طور قاطع مانع "ختنه" دخترانی شود که از طریق خانواده و در اختفا صورت می گیرد. اما متأسفانه تمام تأکیدات قضات آلمانی بر قانون کشور مربوطه است و به سنت حاکم در آن کشور توجهی نمی شود. این در حالی ست که آلمان در تاریخ اول ژانویه ۲۰۰۵ قانونی را گذراند که طبق آن خطر "ختنه" برای یک دختر، دلیل قاطع جهت حق پناهندگی او در آلمان محسوب می شود. بعد از سال ها مبارزه علیه نابودی لذت جنسی دختران، بالاخره قانونی که بر اساس آن زنانی که به دلیل جنسیت شان در خطر هستند، دارای حق پناهندگی در کشور آلمان را دارا می شوند، به تصویب رسید. یعنی زنان و دخترانی که در صورت بازگشت به کشورشان در خطر نقص عضو جنسی و در نتیجه نابودی لذت جنسی شان قرار می گیرند، حق اقامت دائم در آلمان را پیدا می کنند. مجلس آلمان این قانون را مجددا در ژوئن ۲۰۰٨ تأیید کرده و آن را با جمله :"مبارزه موثر با نابودی لذت جنسی زنان و دختران" تکمیل نموده است. آری، در تئوری قانون به روشنی تفسیر شده است، اما در عمل سرنوشت چنین زنانی هم چنان در اراده قاضی دادگاه است که چگونه این قانون را تفسیر کرده و چه حکمی صادر کند. هیچ گاه در تجربه دیده نشده است که یک زن به محض ارائه خطر "ختنه" فورا حق پناهندگی خود را بگیرد. غالب زنان آفریقایی که تقاضای پناهندگی می کنند، اعلام می کنند که قرار بوده با پیرمردی اجبارا ازدواج کنند و قبل از ازدواج می بایست "ختنه" شوند و به این دلیل فرار کرده اند. دادگاه برای بررسی چنین ادعایی به مدرک نیاز دارد اما کسی نمی تواند چنین خطری را اثبات کند و شاهدی نیز وجود ندارد. در نتیجه دادگاه ادعای زن را غیرقابل اثبات اعلام کرده و زن را کشورش بازمی گرداند. با تمام این ها تأثیرات مثبت این قانون را نیز می توان دید. برای مثال تنها در سال ۲۰۰۵ بعد از تصویب این قانون، ٣۲ زن حکم اقامت در آلمان را از دادگاه دریافت کردند و ۶ نفر نیز موفق شدند از استرداد به کشور خود حفظ شوند. در حالی که طی ۱۰ سال از ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۵ تنها ۴٣ زن موفق به گرفتن ورقه اقامت موقت شده بودند. اداره مهاجرت و پناهندگی آلمان اعلام کرده است که در اولین سال بعد از تصویب قانون پناهندگی در مجموع ۵۶ زن نه فقط به دلیل خطر "ختنه" شدن بلکه همچنین به دلیل تهدید به ازدواج اجباری و خرید و فروش زنان به حق اقامت در آلمان دست یافتند. در سال ۲۰۰۶ این رقم به ۱۱۴ و در سال ۲۰۰۷ به ۱٨٣ نفر رسید. (*)نشریه آلمانی اِما، شماره ۱ سال ۲۰۰۹
با ۹۹ امتیاز و ۵۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


اوباما: آشکار است که سران این دولت ها بیش تر از قدرت هر کشوری از آرزوهای مردم خود هراس دارند.
با ۹۹ امتیاز و ۱۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


من سنی مذهب هستم و به عزاداری دهه محرم اعتقاد ندارم. اما امسال مشتاقانه و بی صبرانه منتظر ایام محرم هستم تا بصورت فعال در آن شرکت کنم. محرم امسال یک رنگ و هوای دیگری دارد. محرم امسال سبز سبز است. محرم امسال نوید آزادی می دهد. در محرم امسال می خواهم از ته دل فریاد بزنم " یا حسین، میرحسین". الان می فهم شعار "کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا" یعنی چه. الان می فهم یزید چه بلایی سر حسین آورد. همان بلایی که سید علی زمانه ما، سر میرحسین آورد. در محرم امسال من سنی مذهب دوشادوش برادران تشیع شعار می دهم مرگ بر یزید زمانه، مرگ بر سید علی گدا. هر که دارد هوس آزدی، بسم الله
با ۹۷ امتیاز و ۱۳ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده امروز پنج‌شنبه در سخنرانی مراسم دریافت جایزه نوبل صلح خود، از معترضان ایرانی پشتیبانی کرد. این مطلب در بخش‌های خلاصه‌شده‌ای که از سخنرانی وی توسط کاخ سفید منتشرشده دیده می‌شود. آقای اوباما بامداد امروز برای مراسم دریافت جایزه نوبل صلح به اسلو پایتخت نروژ وارد شد. این مراسم و سخنرانی رئیس جمهوری آمریکا به طور زنده از تلویزیون‌های جهان پخش خواهد شد. بارام اوباما در سخنرانی خود می‌گوید: «آمریکا همیشه در کنار آنانی خواهد بود که به دنبال آزادی هستند از جمله ایران، میانمار و زیمبابوه.» وی افزود: «ما شاهدی هستیم برای عزت خاموش اطلاح‌گرانی مانند آنگ سن سوچی، شجاعت آن دسته از اهالی زیمبابوه که با وجود ضرب و شتم رأی خود را به صندوق ریختند، و صدها هزار نفری که با سکوت در خیابان‌های ایران راهپیمایی کردند.» رئیس‌جمهوری ایالات متحده ادامه داد: «این نشان می‌دهد که رهبران این دولت‌ها بیش از آن‌که از قدرت دیگر ملت‌ها بترسند از آرزوهای مردم خود می‌ترسند.» وی افزود: «و این مسئولیت همه مردم آزاد و ملت‌های آزاد است که به این جنبش‌ها بگویند امید و تاریخ در کنار شما و با شماست.» باراک اوباما در پی اعلام اهدای جایزه به او در ماه اکتبر، گفت آن را به عنوان دعوتی از همه ملت‌ها برای رویارویی با چالش های مشترک سده بیست و یکم قبول خواهد کرد.
با ۹۷ امتیاز و ۱۹ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


يكي از هموطنان‏ ‏كردمان آقاي احسان فتاحيان را دفعه اول به 10 سال زندان محكوم‏ ‏كردند، پس از تحمل زندان ايشان را به اعدام محكوم كردند! در‏ ‏حالي كه دادگاه تجديدنظر حق ندارد مجازات را تشديد كند. چون‏ ‏10 سال زندان از حداقل مجازات كمتر نبوده است و اين حكم‏ ‏برخلاف قانون است ...آنها كه مي‎گويند اسلام را قبول نداريم هم‏ ‏بايد حقوقشان رعايت شود. در اين راه كه قدم برمي داريد قطعا‏ ‏مشكلاتي پيش مي‎آيد، زنداني مي‎شويد، از كار بي كارتان مي‎كنند‏ ‏و فشارهاي ديگر، ولي نااميد نشويد،..آقايان از اول ، انتخابات را‏ ‏منحرف كردند. بعد عده اي را زدند عده اي را زنداني كردند، بعد‏ ‏گفتند پرونده انتخابات مختومه شد...آيت الله خميني در پاريس درباره آزادي مي‎گفتند: "حتي‏ ‏كمونيست ها هم در حكومت آينده ما حق اظهارنظر دارند." حالا‏ ‏كه مسلمانها هم ، حتي آنها كه براي انقلاب زحمت كشيدند و‏ ‏زندان رفته اند را از حق اظهارنظر محروم مي‎كنند، آنها را بازداشت‏ ‏مي‎كنند و به زور اعتراف مي‎گيرند كه ما ضد انقلاب و ضد نظام‏ ‏هستيم ! ‏ ‏همه ما بر اساس آيات قرآن وظيفه داريم كه امر به معروف و نهي از‏ ‏منكر كنيم . صرف دعا كردن كافي نيست و فايده ندارد و نبايد‏ ‏دلمان را به اين كه گوشه اي بنشينيم و دعا كنيم خوش كنيم ، بلكه‏ ‏علاوه بر آن بايد در جاي خودش وارد شد و به وظيفه عمل كرد.‏ ‏امر به معروف و نهي از منكر هم مربوط به امور جزئي نيست بلكه‏ ‏مربوط مي‎شود به امر جامعه و حكومت...
با ۹۶ امتیاز و ۱۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


شیرین عبادی درین مصاحبه می گوید: هنگامی که بخش بزرگی از جمعیت کشوری خواهان دموکراسی هستند به آن دست خواهند یافت...هرکس که در ایران یرای یک NGO حقوق بشر فعالیت کرده است زندانی یا ممنوع الخروج شده است. همه حساب های بانکی من بسته شده اند و شوهرم از خروج از کشور منع شده است. آنها همچنین پیام هایی برای من فرستاده اند که «هر جای دنیا که باشی تو را

__._,_.___
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ