کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه

[farsibooks] یورش گسترده 11 اسفند 88 نیروهای امنیتی و بازداشت فعالان جامعۀ مدنی و حقوق بشر

 


--

یورش گسترده 11 اسفند 88 نیروهای امنیتی و بازداشت فعالان جامعۀ مدنی و حقوق بشر

 

کاویان صادق زاده میلانی

 

در 11 اسفند در طی یک برنامۀ حساب شده نیروهای امنیتی به منازل تعدادی از فعالان حقوق بشر و جامعۀ مدنی مراجعه کرده و در تعداد زیادی از آنها را بازداشت کرده اند. در مجموع بنابر اطلاعات رسیده 23 نفر مورد مراجعه و ضبط کامپوتر و پرونده های شخصی قرار گرفته اند. در این مورد مصاحبۀ خوب احمد باطبی با مجموعۀ فعالان حقوق بشربیانگر بسیاری از نکته های کلیدی این جریان است.

 http://www.hra-news2.info/news/13512.aspx

 

حداقل در مورد اقای ابوالفضل عابدینی این بازداشتها به خشونت به قربانی و خانواده او انجامیده است. بنابر اخبار رسیده تا این لحظه شش تن از قربانیان این جریان از جوانان بهائی هستند. در مورد این جوانان وطن و دیگر بازداشت شدگان 11 اسفند 1388 این را باید عرض کنم که اینان از خوبان زمانه هستند. جوانانی که قیام به خدمت عاشقانه با ایرانیان و مرز و بوم را بر رفاه شخصی و امرار معاش و کسب رزق یومی ترجیح داده و با زحمت و عرق جبین جامعۀ مدنی را ساماندهی می کرده اند، و این نیز نیاز به گفتن ندارد که فعالیت حقوق بشری چیزی جز خدمت به جامعۀ مدنی نیست.  

گفتنی است که بازداشت شدگان متعلق به طیف جامعۀ مدنی هستند و در گروهها و اجتماعات گوناگون حقوق بشری خدمت می کرده اند و از نطر طیف فکری و اندیشه طیفی گسترده هستند و زیبایی فعالیت مدنی و حقوق بشری نیز در همین است که کثرت گراست.

در مراجعه به منازل دو تن از جوانان بهائی حسام میثاقی و سپهر عاطفی به گفته خانواده‌های این دو فعال مدنی، اتهام این افراد از سوی نیروهای امنیتی، «ارتباط با منافقین» و «محاربه» عنوان شده است. همچنین ماموران اضافه نمودند که طی پروژه‌ی بازداشت «اعضای جنبش نرم» برای دستگیری این افراد اقدام نموده‌اند.

http://www.schrr.net/print.php?articleid=8710


توجه عموم جامعۀ ایرانی را به این اتهامات واهی جلب می کنم. این واضح است که این دو جوان محروم از تحصیل به دلیل باورهای دینی و اعتقادی هستند. آیا جوانی که بدلیل ظلم واضح دستگاه حاکم و آپارتاید دینی با نوشتن نامه به قوۀ اجرائیه و یا ملاقات با نمایندگان مجلس و تشکیل همایش در شفاف سازی پروندۀ خود و ظلمی که به ناحق به او روا رفته است و احقاق حق اقدام می کند قیام به «محاربه» کرده است؟ آیا مستحق این است که مورد یورش نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران قرار گیرد و بازداشت شود؟ آیا این پاسخ مناسب نمایندگان ملّت به تظّلم یک جوان ایرانی در مورد جفاهای روا رفته به او است؟

از این نکته نباید ناگفته بگذرم که نیروهای امنیتی که کمر بر سرکوب هر تظلّم بسته اند و هر دادخواهی را با پاشنۀ پوتین و برخورد امنیتی پاسخ می دهند معنی واژه هایی را که براحت و بدون آگاهی از پیشینۀ تاریخی آن به کار می برند را نیز نمی دانند. شک دارم که در عرف فقه اسلامی به نامه نگاری و تظلم جوانان بهائی در واکنش به آپارتاید دینی جمهوری اسلامی بتوان «محاربه» گفت و اطمینان دارم چیز منبع مطلع و آگاهی چنین روایتی را جدی نمی گیرد.

در کتاب نهج البلاغه که نیروهای امنیتی و اطلاعاتی باید بار دیگر به آن مراجعه کنند داریم که در حکومت عدل پرور نباید زبان کسی در برابر قدرت به لکنت بیفتد. این معیار و شاخص حداقلی را با بازداشتهای امنیتی و آزار زندانیان وجدان و اتهاماتی ناروا چون محاربه به محرومان از تحصیل مقایسه کنید.

 

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ