کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ اسفند ۱۴, جمعه

[farsibooks] Thursday 4 March 2010 Esfand 13th 1388, Fwd: Best of Balatarin for 03/05/2010

 


http://us1.campaign-archive.com/?u=7fdb14e291091d23007369520&id=fe62688078&e=457d8de126


---------- Forwarded message ----------
From: Balatarin <balatarin@sabznameh.com>
Date: 2010/3/4
Subject: Best of Balatarin for 03/05/2010


Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




شبکه جنبش راه سبز (جرس): همزمان با انتشار تکذیبۀ دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی پیرامون استناد به فتوای ایشان برای صدور حکم اعدام یک دانشجو، آیت الله العظمی صانعی نیز امروز طی فتوایی اعلام کرد "هرگاه جمعیتی متشکل، به اعمال و رفتار حکومت اعتراض داشته و آنرا اعلام نمایند، قطع نظراز آنکه معترضین قطعاً محارب نمی باشند وعمل آنها دفاع از حقوق خودشان می باشد، بلکه اعتراضشان جایز- بلکه در برخی از مراحل- واجب است." طی چند روز گذشته برخی رسانه های خاص، با استناد به یکی از فتاوی آیت الله مکارم در مورد حوادث عاشورای امسال، خبر از صدور حکم اعدام برای یک دانشجوی جوان بنام محمد امین ولیان داده بودند که در پی تماس و سوال شهروندان از دفتر آن مرجع، ایشان این موضوع را تکذیب کرده و آنرا "شیطنت برخی سایت ها و سوء استفادۀ افراد معلوم الحال که همواره و به هر بهانه در صدد ضربه زدن به نهاد مرجعیت شیعه هستند" اعلام نمودند. آیت الله العظمی یوسف صانعی، امروز درپاسخ به استفتائی مبنی براینکه "معیار تشخیص محارب چه می باشد و مجازات آن چیست؟" مصادیق اصلی محاربه را -از مجموع کتاب و سنت و فتاوای فقها- کسانی معرفی کرد که "برای ایجاد رعب و وحشت و ناامنی درجامعه و سلب آزادی های مردم، بوسیله سلاح اقدام نماید و موجب ترس و وحشت مردم شوند؛ به نحوی که فساد در ارض بر آن صدق نماید." این مرجع تقلید شیعه، همچنین خاطرنشان نمود "بنابراین هرگروه یا جمعیت متشکلی که در برابر حکومت مشروع و قانونی که حافظ نظم وامنیت جامعه و اجراء عدالت باشد، برای ایجاد ناامنی و هرج و مرج و فضای رعب و وحشت قیام مسلحانه نماید، افراد آن جمعیت که سلاح بدست گرفته اند محارب میباشند و بقیه آنها حسب نظر اینجانب محارب نبوده گرچه مجرم و گناهکار و مستحق تعزیر می باشند و اما اگرکشیدن اسلحه برای ترساندن چند نفر حقیقی یا حقوقی بدون آنکه جنبه عمومی داشته باشد، بلکه برای اهداف شخصی و اختلاف با آنها باشد، محاربه نبوده و فساد فی الارض بر او صدق نمی کند." آیت الله صانعی همچنین تاکید فرمودند "ناگفته نماند هرگاه جمعیتی متشکل، به اعمال حکومت و رفتار آن اعتراض داشته باشند و اعتراض خودشان را بیان نمایند قطع نظر از آنکه قطعاً محارب نمی باشند و عمل آنها مشمول عنوان دفاع از حقوقشان و تظلم از ظلمی است که بر آنها رفته و اعتراض آنها نه تنها جایز بلکه در برخی از مراحلش واجب می باشد؛ بنابراین از نسبت محارب دادن به آنها و امثال آن هم، با انتخاب مجازات کشتن و اعدام که از مصادیق افترا به اسلام و از اکبر کبائر است، به خداوند عز و جل باید پناه برد." این مرجع تقلید جهان تشیع، از اختلاف بین علما در نحوه مجازات محارب، "حتی در صورت اثبات" خبر داد و اعمال تروریستی را نیز از "عوامل نادر" در جهت صدور حکم محاربه ذکر نمود و تصریح کرد "مجازات محارب در فرض اثبات با شرایط ذکر شده، یکی از چهار موردی است که در کتاب و سنت آمده و در کیفیت اجراء آنها اختلاف فراوان بین فقهاء وجود دارد که آیا به نحوه تخییر است یا ترتیب؟ و قطعاً برای رعایت احتیاط در دماء، قتل و یا صلب منجر به کشته شدن را باید محکمه و قانون، مختص بموارد بسیار نادر همانندعلمیات های تروریستی بداند و در موردی اجراء کند که جامعه آن را مناسب با جرمش بداند و سبب مفسده و وهن به اسلام نگردد و چگونه چنین نباشد بااینکه کشتن، از مجازاتهایی می باشد که اگر بعد معلوم شود اشتباه بوده قابل جبران نمی باشد ." آیت الله مکارم شیرازی : مطلقاً چنین فتوایی درباره چنین اشخاصی نداده‌ام آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی، از مراجع تقلید‎‏‎، فتوای اعدام برای یک دانشجویی دامغانی را که برخی سایت ها به ایشان منتسب کرده بودند با موضع گیری صریح ایشان در پاسخ به شایعه رسانه های خبری مبنی بر حکم آیت الله مکارم برای اعدام دانشجوی دامغانی تصریح کردند: ما مطلقاً چنین فتوایی درباره چنین اشخاصی نداده‌ایم و این شیطنتی است که بعضی از سایت‌ها انجام داده‌اند. ان‌شاءالله طبق موازین اسلام عمل کنید و عجولانه قضاوت نفرمایید. خداوند همه را مشمول لطف خود قرار دهد. در ضمن ما می‌دانیم بعضی از جوان‌ها تحت تأثیر هیجانات خاصی دست به بعضی از خشونت‌ها زده‌اند که باید آنها را ارشاد و راهنمایی کرد و در صورتی‌که وابسته به گروه‌های خاص فاسد و مفسد بیگانه نباشند، مشمول عفو واقع شوند. گفتنی است پیشتر برخی سایت‌های خبری که گویا دسترسی به پرونده داشتند ،حکم اعدام محمد امین ولیان، دانشجوی ۲۰ ساله ی دانشگاه دامغان ره با استناد به فرمایشات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی در خصوص محارب بودن حرمت‌شکنان روز عاشورا اعلام کرده بودند که خوشبختانه با موضع گیری صریح ایشان روشنگری لازم صورت گرفت. سایت ندای سبز آزادی پیشتر گزارش داده بود در پرونده این دانشجوی ۲۰ ساله محکوم به اعدام به سخنان آیت‌الله مکارم شیرازی در خصوص محارب بودن حرمت‌شکنان روز عاشورا استناد شده است و این سخنان به عنوان یک فتوای شرعی تلقی گشته و بر اساس آن حکم اعدام صادر گشته است و در دادگاه تجدید نظر تایید شده و هر لحظه امکان اجرای آن وجود دارد. روز سه شنبه دادستانی انقلاب طی اطلاعیه‌ای تأیید حکم اعدام این جوان ۲۰ ساله در دادگاه تجدید نظر را اعلام کرد. محمدامین ولیان، عضو فعال انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه دامغان و ستاد انتخاباتی دانشجویی میرحسین موسوی در این شهر، برآمده از خانواده‌ای مذهبی و انقلابی است، همواره مواضعی در چارچوب قانون اتخاذ کرده است و هیچ‌گونه وابستگی فکری و تشکیلاتی به گروه‌های معاند نظام جمهوری اسلامی و تشکل‌های غیرقانونی ندارد و تنها با اتهام در دست داشتن سنگ در روز عاشورا بازداشت شده است. ولیان فردی مذهبی، متدین و با مواضع اصلاح‌طلبانه است و صدور حکم اعدام برای او با استناد به یک عکس موجی از بهت و حیرت و نگرانی را در میان خانواده مذهبی و دوستان و آشنایان این دانشجوی خوش‌خلق و نجیب ایجاد کرده است. مظلومیت ولیان و عذاب وجدان دانشجوی بسیجی گفتنی است چند روز پیش از بازداشت محمدامین ولیان شبنامه‌ای مبنی بر شرکت او در تظاهرات اعتراض‌آمیز روز عاشورا در تهران توسط طیفی از دانشجویان افراطی وابسته به بسیج دانشجویی در دانشگاه پخش شد که طی آن خواهان برخورد جدی نیروهای امنیتی و مسئولین دانشگاه با وی شده بودند. پس از انتشار این شبنامه محمدامین ولیان بازداشت و به تهران منتقل شد و در دادگاه متهمان روز عاشورا به محاربه و افساد فی‌الارض متهم گشت. جالب اینجاست که مظلومیت او چنان آشکار بوده‌است که پس از محکومیت او به اعدام همان دانشجوی بسیجی که مطالب شبنامه را تنظیم و او را معرفی کرده دچار عذاب وجدان شده و برای درخواست لغو حکم اعدام او اقدام به گردآوری امضا از دانشجویان دانشگاه خود کرده است. ریاست دادگاه محمدامین ولیان را قاضی صلواتی برعهده داشت و او را به محاربه، افساد فی‌الارض، اجتماع و تبانی جهت انجام جرائم علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و توهین به مقامات ارشد نظام متهم کرد. بنا به گزارش خبرگزاری ایسنا محمدامین ولیان در جلسه دادگاه خود گفت: «من وقتی در زندان بودم در تلویزیون دیدم که سران بزرگ اصلاحات در این دادگاه ایستاده‌اند.» مطلبی که حاکی از تحت فشار قرار دادن وی و دادن اخبار دروغ و کذب توسط بازجویان به او است. گفتنی است در این دادگاه امین ولیان هیچ یک از اتهامات را نپذیرفت و حتی نماینده دادستان در پاسخ به ولیان و وکیل تسخیری وی که اتهام محاربه و افساد فی‌الارض را رد کردند، به طور غیرمستقیم از ایراد این اتهام به این فعال دانشجویی دانشگاه دامغان عقب‌نشینی کرد و گفت: «در باب محاربه اختلاف نظر زیادی وجود دارد که این موضوع جای بررسی دارد و تصمیم با ریاست دادگاه است». همچنین گفتنی است در این دادگاه در مورد بیانیه‌های انجمن اسلامی دانشگاه دامغان و دفتر تحکیم وحدت و همچنین برگزاری مناظره انتخاباتی بین مصطفی تاج‌زاده و اسماعیل گرامی مقدم به وی اتهاماتی وارد شد. ولیان در جریان دادگاه فقط پذیرفت که در تظاهرات برای دفاع از خود و به دلیل عصبانی ناشی از اقدامات وحشیانه نیروهای نظامی و لباس شخصی در سه مرحله سنگ پرتاب کرده است، اما این سنگ‌ها به کسی آسیب نزده است و از دادگاه خواست که بررسی کنند که چرا احساسات و نارضایتی او به این شکل بروز کرده است. محمدامین ولیان از روز بازداشتش تاکنون هیچ‌گونه ملاقاتی با خانواده و امکان انتخاب وکیل تعیینی و ملاقات با وی نداشته است و مستقیما از سلول انفرادی در بازداشتگاه‌های نامعلوم اطلاعات سپاه به دادگاه منتقل شده است.
با ۲۸۷ امتیاز و ۶۷ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


خداوکیلی کسی که این مزخرفات رو بگه متوهم هست یا نیست؟ (این عکس رو دوستم از تو یکی از ادارات تهران گرفته) به نوشته روی عکس دقت کنید.-بابا به خدا پیامبرشم این حرف ها رو نمی زد!(در آن دنیا قطعا شما را شفاعت خواهم کرد)
با ۲۱۰ امتیاز و ۷۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


آیت الله العظمی یوسف صانعی، امروز درپاسخ به استفتائی مبنی براینکه "معیار تشخیص محارب چه می باشد و مجازات آن چیست؟" مصادیق اصلی محاربه را -از مجموع کتاب و سنت و فتاوای فقها- کسانی معرفی کرد که "برای ایجاد رعب و وحشت و ناامنی درجامعه و سلب آزادی های مردم، بوسیله سلاح اقدام نماید و موجب ترس و وحشت مردم شوند؛ به نحوی که فساد در ارض بر آن صدق نماید." آیت الله صانعی همچنین تاکید فرمودند "ناگفته نماند هرگاه جمعیتی متشکل، به اعمال حکومت و رفتار آن اعتراض داشته باشند و اعتراض خودشان را بیان نمایند قطع نظر از آنکه قطعاً محارب نمی باشند و عمل آنها مشمول عنوان دفاع از حقوقشان و تظلم از ظلمی است که بر آنها رفته و اعتراض آنها نه تنها جایز بلکه در برخی از مراحلش واجب می باشد؛ بنابراین از نسبت محارب دادن به آنها و امثال آن هم، با انتخاب مجازات کشتن و اعدام که از مصادیق افترا به اسلام و از اکبر کبائر است، به خداوند عز و جل باید پناه برد."
با ۲۰۲ امتیاز و ۳ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


آیت الله بیات زنجانی، از مراجع تقلید شیعه، با انتقاد از کسانی که «برداشت غلط خود را با پیگیری هدفی خاص به عنوان دین معرفی می کنند»، گفت محارب کسی است که مردم را به خاک و خون می کشد نه معترضی با دست خالی.ایشان در پاسخ به سئوال یکی از حضار پیرامون تعریف فقهی و صحیح محارب و محاربه چنین افزودند: محارب و محاربه در فقه شیعی تعریف دارد و تعریفش همانی است که مرحوم صاحب جواهر و دیگر فقهای بزرگ فرموده‌اند. محاربه از باب مفاعله و از ماده حرب است و کسی را در فقه محارب می نامند که با دست بردن به اسلحه، برای ارعاب مردم اقدام کند. این نمی‌شود که من عندی و از جانب خود بیائیم و یک تعریف جدید برای محارب بگذاریم و هر کسی که ما را مورد نقد و اعتراض قرار داد، او را با این عنوان خطاب کنیم. با این تعریف فقهی که همه فقها هم روی آن اتفاق نظر دارند، آن کسی محارب خوانده می شود که اسلحه را به سوی مردم بگشاید و آنان را به خاک و خون بکشد نه آن کسی که با دست خالی آمده و فقط و فقط به رویه یا رفتاری اعتراض دارد.
با ۱۹۱ امتیاز و ۸ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


خبر آمد از پشت ديوارهاي بتني اوين که نماد شجاعت جنبش دانشجويي ايران ، نامه درخواست عفو از رهبر را پاره کرده است و به صراحت فرياد برآورده که اين شخص سيد علي خامنه اي است که بايد مورد عفو مردم قرار گيرد و نه دانشجويي که حق را ميخواهد . از ديروز به خود ميپيچم و اين سوال بر من فرو ميريزد که شجاعت ، راست قامتي و اعتقاد بر اعتقادات ، چگونه ميتواند از اسيري در بند ، آزاد مردي چنين بسازد و تعلقات دنيايي چگونه ميتواند از چون مني که به اصطلاح در بند حراميان مستبد حکومت نيستم ، چنين انساني سازشکار و خاموش ايجاد کند . بر ما مباد سکوت بر فاشيست حاکم و بر ما واجب باد تداوم فرياد حق خواهي و آزادي طلبي . مجيد عزيز ، راهت را بدون اندکي تعلل ، تداوم خواهيم بخشيد . اين موج را سر باز ايستادن مباد .
با ۱۸۲ امتیاز و ۲۰ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


چند ماه پیش به یکی از دوستان نه چندان قدیمی بالاترین قول دادم مطلبی بنویسم در مورد کاربران قدیمی بالاترین که اکنون دیگر فعال نیستند. اما هر چه تلاش کردم زمان کافی برای نوشتن مطلبی درخور به دست نیامد. از قول من هم اگر بیش بگذرد آبرویی برایم نخواهد ماند. ماجراهای اخیر هم که به نوعی مزید علت شده تا برخی را دوباره نبینیم، گوییا. البته می دانم که مقطعی است. گاه عدم حضور برخی از دوستان به ساعت یا چند ساعتی می رسد، گاه به روز و هفته و گاه هم ماه. بازگشت پس از سال را هم دیده ام و امیدوارم به دهه نکشد. که عمر این پوز پیر چنان نیست که دهه را رصد کند. حالا چاره ایی به ذهنم رسیده. امید بسته ام به یاری دوستان بالاترینی. و آن هم اینست که از کاربران فعال بالاترین درخواست کنم تا هر کدام از ایشان در پای کامنت های این لینک یک یا چند خاطره از دوران حضور خود در بالاترین را نقل کنند که کاربران غائب در آن نقش دارند. با این کار با یک تیر دو نشان به دست خواهد آمد. یک اینکه یادی از قدیمی هایی شده که در بسط بالاترین و فرهنگ جامعه خود نقش به سزایی داشتند و هم اینکه کاربران جدید با حال و هوای قدیم و آنچه رفته آشنا خواهند شد. می دانم که این نقل خاطرات سهم به سزایی در کاهش تنش های پیش رو خواهد داشت. حال آنکه اگر خاطرات به درستی گفته شوند خواهیم دید آنچه در پیش روی چشم ما باعث تقابل بین کاربران می شده است، تنها گردی بوده بر آینه اندیشه ما. همین. و نیز خدا را که دیده است ؟ شاید هم کاربران قدیمی بالاترین آمدند با یوزر خاک خورده و قدیمی خود و بر من منت گذاشتند و خود خاطره ایی نوشتند. شاید شد …
با ۱۷۸ امتیاز و ۵۶۳ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


در رسانه کودتا ، صبح تا شب دروغ می گویند و مراجع سکوت مي کنند. / رای مردم دزدیده شد و بعد از اعتراض، جوانان را به خاک و خون کشیدند حرفی از ناحیه مراجع نشنیدیم. / در هرجا جوانان رفتند آنها را زدند و کشتند در نماز جمعه ، در بهشت زهرا ، در قم ، در دانشگاه در روز قدس ، در روز 22 بهمن و در عاشورا، باز هم مرجعیت خاموش سکوت کرد. / در تعجبم که دوستان هنوز امیدی به این قوم ترسو و نان به نرخ روز خور دارند، به جمعیتی که با نام دین کارخانه داری می کنند . / دوستان من بعد از عاشورای خونین 88 ؛ بعد از له شدن زن و مرد ایرانی زیر چرخ دیکتاتور، در ظهر عاشورا ، مرجعیت که هیچ تا اطلاع ثانوی دین نیز مرده است .انقدر اینها را آدم حساب نکنید، این قوم ارزش توجه را ندارند./
با ۱۷۲ امتیاز و ۵۶ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


شبکه جنبش راه سبز (جرس): همزمان با انتشار تکذیبۀ دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی پیرامون استناد به فتوای ایشان برای صدور حکم اعدام یک دانشجو، آیت الله العظمی صانعی نیز امروز طی فتوایی اعلام کرد "هرگاه جمعیتی متشکل، به اعمال و رفتار حکومت اعتراض داشته و آنرا اعلام نمایند، قطع نظراز آنکه معترضین قطعاً محارب نمی باشند وعمل آنها دفاع از حقوق خودشان می باشد، بلکه اعتراضشان جایز- بلکه در برخی از مراحل- واجب است." طی چند روز گذشته برخی رسانه های خاص، با استناد به یکی از فتاوی آیت الله مکارم در مورد حوادث عاشورای امسال، خبر از صدور حکم اعدام برای یک دانشجوی جوان بنام محمد امین ولیان داده بودند که در پی تماس و سوال شهروندان از دفتر آن مرجع، ایشان این موضوع را تکذیب کرده و آنرا "شیطنت برخی سایت ها و سوء استفادۀ افراد معلوم الحال که همواره و به هر بهانه در صدد ضربه زدن به نهاد مرجعیت شیعه هستند" اعلام نمودند. آیت الله العظمی یوسف صانعی، امروز درپاسخ به استفتائی مبنی براینکه "معیار تشخیص محارب چه می باشد و مجازات آن چیست؟" مصادیق اصلی محاربه را -از مجموع کتاب و سنت و فتاوای فقها- کسانی معرفی کرد که "برای ایجاد رعب و وحشت و ناامنی درجامعه و سلب آزادی های مردم، بوسیله سلاح اقدام نماید و موجب ترس و وحشت مردم شوند؛ به نحوی که فساد در ارض بر آن صدق نماید." این مرجع تقلید شیعه، همچنین خاطرنشان نمود "بنابراین هرگروه یا جمعیت متشکلی که در برابر حکومت مشروع و قانونی که حافظ نظم وامنیت جامعه و اجراء عدالت باشد، برای ایجاد ناامنی و هرج و مرج و فضای رعب و وحشت قیام مسلحانه نماید، افراد آن جمعیت که سلاح بدست گرفته اند محارب میباشند و بقیه آنها حسب نظر اینجانب محارب نبوده گرچه مجرم و گناهکار و مستحق تعزیر می باشند و اما اگرکشیدن اسلحه برای ترساندن چند نفر حقیقی یا حقوقی بدون آنکه جنبه عمومی داشته باشد، بلکه برای اهداف شخصی و اختلاف با آنها باشد، محاربه نبوده و فساد فی الارض بر او صدق نمی کند." آیت الله صانعی همچنین تاکید فرمودند "ناگفته نماند هرگاه جمعیتی متشکل، به اعمال حکومت و رفتار آن اعتراض داشته باشند و اعتراض خودشان را بیان نمایند قطع نظر از آنکه قطعاً محارب نمی باشند و عمل آنها مشمول عنوان دفاع از حقوقشان و تظلم از ظلمی است که بر آنها رفته و اعتراض آنها نه تنها جایز بلکه در برخی از مراحلش واجب می باشد؛ بنابراین از نسبت محارب دادن به آنها و امثال آن هم، با انتخاب مجازات کشتن و اعدام که از مصادیق افترا به اسلام و از اکبر کبائر است، به خداوند عز و جل باید پناه برد." این مرجع تقلید جهان تشیع، از اختلاف بین علما در نحوه مجازات محارب، "حتی در صورت اثبات" خبر داد و اعمال تروریستی را نیز از "عوامل نادر" در جهت صدور حکم محاربه ذکر نمود و تصریح کرد "مجازات محارب در فرض اثبات با شرایط ذکر شده، یکی از چهار موردی است که در کتاب و سنت آمده و در کیفیت اجراء آنها اختلاف فراوان بین فقهاء وجود دارد که آیا به نحوه تخییر است یا ترتیب؟ و قطعاً برای رعایت احتیاط در دماء، قتل و یا صلب منجر به کشته شدن را باید محکمه و قانون، مختص بموارد بسیار نادر همانندعلمیات های تروریستی بداند و در موردی اجراء کند که جامعه آن را مناسب با جرمش بداند و سبب مفسده و وهن به اسلام نگردد و چگونه چنین نباشد بااینکه کشتن، از مجازاتهایی می باشد که اگر بعد معلوم شود اشتباه بوده قابل جبران نمی باشد ." آیت الله مکارم شیرازی : مطلقاً چنین فتوایی درباره چنین اشخاصی نداده‌ام آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی، از مراجع تقلید‎‏‎، فتوای اعدام برای یک دانشجویی دامغانی را که برخی سایت ها به ایشان منتسب کرده بودند با موضع گیری صریح ایشان در پاسخ به شایعه رسانه های خبری مبنی بر حکم آیت الله مکارم برای اعدام دانشجوی دامغانی تصریح کردند: ما مطلقاً چنین فتوایی درباره چنین اشخاصی نداده‌ایم و این شیطنتی است که بعضی از سایت‌ها انجام داده‌اند. ان‌شاءالله طبق موازین اسلام عمل کنید و عجولانه قضاوت نفرمایید. خداوند همه را مشمول لطف خود قرار دهد. در ضمن ما می‌دانیم بعضی از جوان‌ها تحت تأثیر هیجانات خاصی دست به بعضی از خشونت‌ها زده‌اند که باید آنها را ارشاد و راهنمایی کرد و در صورتی‌که وابسته به گروه‌های خاص فاسد و مفسد بیگانه نباشند، مشمول عفو واقع شوند. گفتنی است پیشتر برخی سایت‌های خبری که گویا دسترسی به پرونده داشتند ،حکم اعدام محمد امین ولیان، دانشجوی ۲۰ ساله ی دانشگاه دامغان ره با استناد به فرمایشات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی در خصوص محارب بودن حرمت‌شکنان روز عاشورا اعلام کرده بودند که خوشبختانه با موضع گیری صریح ایشان روشنگری لازم صورت گرفت. سایت ندای سبز آزادی پیشتر گزارش داده بود در پرونده این دانشجوی ۲۰ ساله محکوم به اعدام به سخنان آیت‌الله مکارم شیرازی در خصوص محارب بودن حرمت‌شکنان روز عاشورا استناد شده است و این سخنان به عنوان یک فتوای شرعی تلقی گشته و بر اساس آن حکم اعدام صادر گشته است و در دادگاه تجدید نظر تایید شده و هر لحظه امکان اجرای آن وجود دارد. روز سه شنبه دادستانی انقلاب طی اطلاعیه‌ای تأیید حکم اعدام این جوان ۲۰ ساله در دادگاه تجدید نظر را اعلام کرد. محمدامین ولیان، عضو فعال انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه دامغان و ستاد انتخاباتی دانشجویی میرحسین موسوی در این شهر، برآمده از خانواده‌ای مذهبی و انقلابی است، همواره مواضعی در چارچوب قانون اتخاذ کرده است و هیچ‌گونه وابستگی فکری و تشکیلاتی به گروه‌های معاند نظام جمهوری اسلامی و تشکل‌های غیرقانونی ندارد و تنها با اتهام در دست داشتن سنگ در روز عاشورا بازداشت شده است. ولیان فردی مذهبی، متدین و با مواضع اصلاح‌طلبانه است و صدور حکم اعدام برای او با استناد به یک عکس موجی از بهت و حیرت و نگرانی را در میان خانواده مذهبی و دوستان و آشنایان این دانشجوی خوش‌خلق و نجیب ایجاد کرده است. مظلومیت ولیان و عذاب وجدان دانشجوی بسیجی گفتنی است چند روز پیش از بازداشت محمدامین ولیان شبنامه‌ای مبنی بر شرکت او در تظاهرات اعتراض‌آمیز روز عاشورا در تهران توسط طیفی از دانشجویان افراطی وابسته به بسیج دانشجویی در دانشگاه پخش شد که طی آن خواهان برخورد جدی نیروهای امنیتی و مسئولین دانشگاه با وی شده بودند. پس از انتشار این شبنامه محمدامین ولیان بازداشت و به تهران منتقل شد و در دادگاه متهمان روز عاشورا به محاربه و افساد فی‌الارض متهم گشت. جالب اینجاست که مظلومیت او چنان آشکار بوده‌است که پس از محکومیت او به اعدام همان دانشجوی بسیجی که مطالب شبنامه را تنظیم و او را معرفی کرده دچار عذاب وجدان شده و برای درخواست لغو حکم اعدام او اقدام به گردآوری امضا از دانشجویان دانشگاه خود کرده است. ریاست دادگاه محمدامین ولیان را قاضی صلواتی برعهده داشت و او را به محاربه، افساد فی‌الارض، اجتماع و تبانی جهت انجام جرائم علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و توهین به مقامات ارشد نظام متهم کرد. بنا به گزارش خبرگزاری ایسنا محمدامین ولیان در جلسه دادگاه خود گفت: «من وقتی در زندان بودم در تلویزیون دیدم که سران بزرگ اصلاحات در این دادگاه ایستاده‌اند.» مطلبی که حاکی از تحت فشار قرار دادن وی و دادن اخبار دروغ و کذب توسط بازجویان به او است. گفتنی است در این دادگاه امین ولیان هیچ یک از اتهامات را نپذیرفت و حتی نماینده دادستان در پاسخ به ولیان و وکیل تسخیری وی که اتهام محاربه و افساد فی‌الارض را رد کردند، به طور غیرمستقیم از ایراد این اتهام به این فعال دانشجویی دانشگاه دامغان عقب‌نشینی کرد و گفت: «در باب محاربه اختلاف نظر زیادی وجود دارد که این موضوع جای بررسی دارد و تصمیم با ریاست دادگاه است». همچنین گفتنی است در این دادگاه در مورد بیانیه‌های انجمن اسلامی دانشگاه دامغان و دفتر تحکیم وحدت و همچنین برگزاری مناظره انتخاباتی بین مصطفی تاج‌زاده و اسماعیل گرامی مقدم به وی اتهاماتی وارد شد. ولیان در جریان دادگاه فقط پذیرفت که در تظاهرات برای دفاع از خود و به دلیل عصبانی ناشی از اقدامات وحشیانه نیروهای نظامی و لباس شخصی در سه مرحله سنگ پرتاب کرده است، اما این سنگ‌ها به کسی آسیب نزده است و از دادگاه خواست که بررسی کنند که چرا احساسات و نارضایتی او به این شکل بروز کرده است. محمدامین ولیان از روز بازداشتش تاکنون هیچ‌گونه ملاقاتی با خانواده و امکان انتخاب وکیل تعیینی و ملاقات با وی نداشته است و مستقیما از سلول انفرادی در بازداشتگاه‌های نامعلوم اطلاعات سپاه به دادگاه منتقل شده است.
با ۱۶۰ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


درخت گروی یکصد ساله در آستانه هفته منابع طبیعی در شهر نمونه گردشگری بین المللی شهمیرزاد در استان سمنان قطع شد. به گزارش خبرنگار مهر در شهمیرزاد، درخت گردوی یکصد ساله شهمیرزاد در زمینی که به منظور احداث ساختمان موسسه مالی اعتباری مهر در شهمیرزاد وجود داشت که بعد از بیش از یکسال پیگیری برای قطع درخت نتیجه داد و مردم شهمیرزاد شاهد قطع این درخت بودند. این درخت گردو در حاشیه خیابان اصلی شهمیرزاد قرار داشت که بعد از خریداری زمین برای احداث شعبه موسسه مالی و اعتباری مهر در شهمیرزاد زمزمه های قطع این درخت در شهر آغاز شده بود. این درخت گردو که از نظر مردم و کارشناسان شهرسازی هیچ ممانعتی برای احداث ساختمان ایجاد نمی کرد با تغییر نقشه می توانست به زندگی خود ادامه دهد. شهمیرزاد رویشگاه کهن ترین درختان گردوی جهان است که به دلیل وجود آب و هوای مناسب و تمامی عواملی که در رشد درختان سردسیری موثر هستند به عنوان قطب مهم گردوی ایران و جهان از سوی فائو شناخته می شود. گردو مهمترین محصول منحصر به فردی محسوب می شود که جنبه صادراتی دارد و مهمترین منبع درآمد باغداران شهمیرزادی است. درختان گردو در این شهر که در گذشته به میخ طلا شهرت داشتند همانند درخت نخل دارای شناسنامه و سند مالکیت جداگانه هستند و این درختان گردو مهریه بسیاری از زنان این منطقه بوده اند. شهمیرزاد در سفر اول هیئت دولت به استان سمنان به دلیل جاذبه های گردشگری و آب و هوای مناسب آن به عنوان شهر نمونه گردشگری بین المللی انتخاب شد. بزرگترین باغ گردوی متمرکز جهان در 700 هکتار در این شهر واقع شده است.
با ۱۴۸ امتیاز و ۳۰ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


س- معیار تشخیص محارب چه{که} می باشد و مجازات آن چیست؟//// جواب- آنچه از مجموع کتاب و سنت و فتاوای فقهاء استنباط می شود و حق در مسئله است اینکه محارب کسی است که برای ایجاد رعب و وحشت و ناامنی در جامعه و سلب آزادی های مردم، بوسیله سلاح اقدام نماید و موجب ترس و وحشت مردم باشد؛ آن هم به نحوی که فساد در ارض بر آن صدق نماید. علی هذا هر گروه یا جمعیت متشکلی که در برابر حکومت مشروع و قانونی که حافظ نظم و امنیت جامعه و اجراء عدالت است، برای ایجاد ناامنی و هرج و مرج و فضای رعب و وحشت قیام مسلحانه نماید، افرادی از آن جمعیت که سلاح بدست گرفته و عمل محاربه را انجام دهند که صدق محارب بر آنها صورت گیرد، محارب می باشند و بقیه آنها حسب نظر اینجانب تبعاً للفقهاء لاسیما المحقق فی الشرایع الذی قرآن الفقه و صاحب الجواهر، به خاطر اصل و احتیاط و خروج از نصوص، محارب نبوده گرچه مجرم و گناهکار و مستحق تعزیر می باشند و اما اگر کشیدن اسلحه برای ترساندن چند نفر حقیقی یا حقوقی بدون آنکه جنبه عمومی داشته باشد بلکه برای اغراض شخصی و اختلاف با آنها باشد، محارب نمی باشد و فساد فی الارض بر او صدق نمی کند. <<<<و ناگفته نماند هرگاه جمعیتی متشکل، به اعمال حکومت و رفتار آن اعتراض داشته باشند و اعتراض خودشان را بیان نمایند قطع نظر از آنکه قطعاً محارب نمی باشند و عمل آنها مشمول عنوان دفاع از حقوقشان و تظلم از ظلمی است که بر آنها رفته؛ نه تنها جایز بلکه در برخی از مراحلش واجب می باشد>>>>؛ فعلی هذا از نسبت محارب دادن به آنها و امثال آنها آن هم با انتخاب مجازات کشتن و اعدام که از مصادیق افتراء به اسلام و از اکبر کبائر است، به خداوند عز و جل باید پناه برد. و اما مجازات محارب در فرض اثبات با شرایط ذکر شده، یکی از چهار موردی است که در کتاب و سنت آمده و در کیفیت اجراء آنها اختلاف فراوان بین فقهاء وجود دارد که آیا به نحوه تخییر است یا ترتیب؟ و قطعاً برای رعایت احتیاط در دماء، قتل و یا صلب منجر به کشته شدن را باید محکمه و قانون، مختص بموارد بسیار نادر همانند علمیات های تروریستی بداند و در موردی اجراء کند که جامعه آن را مناسب با جرمش بداند و سبب مفسده و وهن به اسلام نگردد و چگونه چنین نباشد با اینکه کشتن، از مجازاتهایی می باشد که اگر بعد معلوم شود اشتباه بوده قابل جبران نمی باشد .
با ۱۴۶ امتیاز و ۳ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


آنچه مراجع تقليد ديني ميگويند براي مقليدنشان محترم است . منهم يک مرجع تقليد دارم که حرفش برايم حجت است . مرجع تقليد من ، اعدام را محکوم ميداند در شکل کلي آن و اين عمل بدوي را قتل عمد قانوني ميشناسد . عقل من ، اعتراض را حق هر شخص ميداند و دگر انديشي را لازمه پيشرفت . مرجع تقليد من عقل من است . با من رشد ميکند و به بلوغ ميرسد . مرجع تقليد من به تو و به تفکرات تو احترام ميگذارد و عقل جمعي را حکم ميداند . حکمي قابل تغيير بر حسب زمان و مکان و اين يعني وجدان جمع يا همان هيئت منصفه . اعدام محکوم است .
با ۱۴۰ امتیاز و ۲۴ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


آیت الله العظمی یوسف صانعی، امروز درپاسخ به استفتائی مبنی براینکه "معیار تشخیص محارب چه می باشد و مجازات آن چیست؟" مصادیق اصلی محاربه را -از مجموع کتاب و سنت و فتاوای فقها- کسانی معرفی کرد که "برای ایجاد رعب و وحشت و ناامنی درجامعه و سلب آزادی های مردم، بوسیله سلاح اقدام نماید و موجب ترس و وحشت مردم شوند؛ به نحوی که فساد در ارض بر آن صدق نماید." این مرجع تقلید شیعه، همچنین خاطرنشان نمود "بنابراین هرگروه یا جمعیت متشکلی که در برابر حکومت مشروع و قانونی که حافظ نظم وامنیت جامعه و اجراء عدالت باشد، برای ایجاد ناامنی و هرج و مرج و فضای رعب و وحشت قیام مسلحانه نماید، افراد آن جمعیت که سلاح بدست گرفته اند محارب میباشند و بقیه آنها حسب نظر اینجانب محارب نبوده گرچه مجرم و گناهکار و مستحق تعزیر می باشند و اما اگرکشیدن اسلحه برای ترساندن چند نفر حقیقی یا حقوقی بدون آنکه جنبه عمومی داشته باشد، بلکه برای اهداف شخصی و اختلاف با آنها باشد، محاربه نبوده و فساد فی الارض بر او صدق نمی کند." آیت الله صانعی همچنین تاکید فرمودند "ناگفته نماند هرگاه جمعیتی متشکل، به اعمال حکومت و رفتار آن اعتراض داشته باشند و اعتراض خودشان را بیان نمایند قطع نظر از آنکه قطعاً محارب نمی باشند و عمل آنها مشمول عنوان دفاع از حقوقشان و تظلم از ظلمی است که بر آنها رفته و اعتراض آنها نه تنها جایز بلکه در برخی از مراحلش واجب می باشد؛ بنابراین از نسبت محارب دادن به آنها و امثال آن هم، با انتخاب مجازات کشتن و اعدام که از مصادیق افترا به اسلام و از اکبر کبائر است، به خداوند عز و جل باید پناه برد." این مرجع تقلید جهان تشیع، از اختلاف بین علما در نحوه مجازات محارب، "حتی در صورت اثبات" خبر داد و اعمال تروریستی را نیز از "عوامل نادر" در جهت صدور حکم محاربه ذکر نمود و تصریح کرد "مجازات محارب در فرض اثبات با شرایط ذکر شده، یکی از چهار موردی است که در کتاب و سنت آمده و در کیفیت اجراء آنها اختلاف فراوان بین فقهاء وجود دارد که آیا به نحوه تخییر است یا ترتیب؟ و قطعاً برای رعایت احتیاط در دماء، قتل و یا صلب منجر به کشته شدن را باید محکمه و قانون، مختص بموارد بسیار نادر همانندعلمیات های تروریستی بداند و در موردی اجراء کند که جامعه آن را مناسب با جرمش بداند و سبب مفسده و وهن به اسلام نگردد و چگونه چنین نباشد بااینکه کشتن، از مجازاتهایی می باشد که اگر بعد معلوم شود اشتباه بوده قابل جبران نمی باشد ."
با ۱۳۵ امتیاز و ۲ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


نمایشگاه CeBIT2010 - هانوفر، آلمان
با ۱۳۴ امتیاز و ۴ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


همین!
با ۱۳۱ امتیاز و ۵۰ نظر سرگرمی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


اسماعیل افتخاری معروف به اسمال تیغ زن قبل از انقلاب یکی از باج گیرهای منطقه جمشید تهران بود. او پس از انقلاب ابتدا فرمانده گروه ضربت جنوب تهران شد و با یورش بردن به منازل و مغازه ها به مال و ناموس مردم تعدی می کرد. سپس گروه ضربت در کمیته های انقلاب ادغام شد و وی بعنوان فرمانده کمیته منطقه 12 تهران منصوب شد. احمدرضا رادان فرمانده فعلی نيروي انتظامي تهران بزرگ از جمله کسانی بود که در این کمیته و زیر دست این فرد کار می کرد (بنابه گفته خود اسمال تیغ زن).اسمال تیغ زن که توسط یکی از همدستانش بنام اکبر خوش کوش برای بعضی امور خاص به محفل سعید امامی معرفی می شود و در قتل سیامک سنجری،فاطمه قائم مقامی و ناصر سیگارودی شرکت داشته.او به پاس خدمات شایسته که انجام داده بود یک شرکت حمل و نقل دریایی ثبت می کند و صاحب تعدادی کشتی باری بوده ، و حتی زمانی که در زندان گوهردشت به اصطلاح زندانی بوده است امور آنها را پیگیری می کرداو در زندان دست بازی داشت و از احترام خاصی از طرف گردانندگان زندان بخصوص علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان برخوردار بوده . اسماعیل افتخاری معروف به اسمال تیغ زن علاوه بر سمتهای که در گروه ضربت و فرمانده کمیته 12 تهرانداشته بود. او همچنین سمتهایی مانند رياست حراست شرکت دخانيات ایران و در مراکز مختلفي نظير دادگاه انقلاب، سپاه پاسداران، بنياد مستضعفان و جانبازان و سد معبر شهرداري داراي سمت هايي بوده است. بنابه به گفته نماينده وزارت اطلاعات حاضر در جلسه دادگاه(اسمال تیغ زن )، آشکار شد که افتخاري " با در دست داشتن مجوز مخصوص، اجازه حمل هر نوع اسلحه اي را با خود داشته است اسمال تیغ زن همچنین به هوادران سازمانها و جریانات مخالف در بدو انقلاب حمله ور می شد و آنها را مورد ضرب و شتم ،دستگیری و تحت شکنجه قرار می داد او پس از سرکوب مردم ایران در 30 خرداد 1360 در شناسائی،دستگیری،انتقال به خانه های امن و شکنجه های وحشیانه آنها که گفته می شود در مواردی منجر به مرک شده است نقش داشته است. جنایتهای این فرد آنقدر گسترده بود که رژیم علیرغم اینکه اعمال غیر انسانی مختلفی علیه هواداران گروههای مخالف سیاسی که انجام داده بود و باعث خشنودی آنها شده بود ناچار به دستگیری وی شدند و وقتی که در دادگاه مورد محاکمه قرار گرفت به بخشی از جنایتهای هولناک خود اعتراف نمود. این جنایتکار به زندان اوین منتقل گردید ووزارت اطلاعات برای تحت فشار قرار دادن زندانیان سیاسی او را روانۀ بندی که زندانیان سیاسی در آن محبوس بودند کرد.اسمال تیغ زن علیه زندانیان اقدام به خبر چینی می کرد.و در حملات خونین که علیه زندانیان سیاسی توسط وزارت اطلاعات برنامه ریزی می شد همراه با پاسداربندها آنها را به اجرا در می آورد. ازجمله کسانی که در اثر حملات این فرد که با میله آهنی صورت گرفته بود و باعث مصدوم شدن آنها شده بود آقایان هاشم شاهی نیا و سعید شاه غله و دکتر ناصر زرافشان بود او مدتی است که به زندان گوهردشت منتقل شده بود و در اذیت وآزار و فشار علیه زندانیان سیاسی نقش داشت و بارها با زندانیان سیاسی و از جمله بهروز جاوید طهرانی درگیر شده بود. فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ،آزادی این مجرم خطرناک که مرتکب جنایتهای فراوانی شده است و به گفته این جنایتکار مامور بوده و معذور و فقط دستورات را اجرا می کرده است را محکوم می کند. فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
با ۱۳۱ امتیاز و ۱۰ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


آیت الله صانعی همچنین تاکید فرمودند "ناگفته نماند هرگاه جمعیتی متشکل، به اعمال حکومت و رفتار آن اعتراض داشته باشند و اعتراض خودشان را بیان نمایند قطع نظر از آنکه قطعاً محارب نمی باشند و عمل آنها مشمول عنوان دفاع از حقوقشان و تظلم از ظلمی است که بر آنها رفته و اعتراض آنها نه تنها جایز بلکه در برخی از مراحلش واجب می باشد؛ بنابراین از نسبت محارب دادن به آنها و امثال آن هم، با انتخاب مجازات کشتن و اعدام که از مصادیق افترا به اسلام و از اکبر کبائر است، به خداوند عز و جل باید پناه برد.
با ۱۳۰ امتیاز و ۰ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


آلمان می گويد جمهوری اسلامی ايران نبايد اجازۀ عضويت در شورای حقوق بشرِ سازمان ملل متحد را بيابد گيدو وِستروِله وزير امور خارجه آلمان روز چهارشنبه تأکيد کرد کشورهای عضو شورای حقوق بشر بايد با عضويت جمهوری اسلامی ايران در اين سازمان مخالفت کنند. آقای وستروله گفت عضويتِ جمهوری اسلامی ايران در اين شورا توهينِ روشنی به حقوق بشر خواهد بود. وزير امور خارجه آلمان در زمينۀ عدم صلاحيتِ جمهوری اسلامی ايران برای عضويت در اين شورا به سرکوبِ تظاهرکنندگانِ پس از انتخابات رياست جمهوری اسلامی در ايران اشاره کرد و گفت ايران حقوق بسياری از شهروندان خود را نقض کرده است. جمهوری اسلامی ايران در تلاش است تا که در اواخر سال ميلادی جاری به عضويتِ شورای حقوق بشر درآيد.
با ۱۲۷ امتیاز و ۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


بنا به اخبار رسیده از بوکان، چند روز پیش گلچین صالح پور 22 ساله از یک خانواده بسیار فقیر و اهل محله پشت تپه مهاباد که درزندان بوکان بسر می برد، به دلایلی که هنوز روشن نیست توسط عوامل رژیم کشته شده است. گلچین صالح پور در طول زمان زندان مدام تحت شکنجه های وحشیانه ماموران اطلاعاتی رژیم در زندان قرار داشته است و احتمال این می رود که در زیر شکنجه جان خود را از دست داده باشد. لازم به ذکر است که نیروهای امنیتی حکومت اسلامی در شهر بوکان، بعد از کشتن گلچین صالح پور بدون مطلع کردن خانواده اش او را در محلی دفن می کنند و تنها برای لحظاتی به مادرش اجازه داده اند که جنازه او را ببیند و به او نگفته اند که در کجا بخاک سپرده می شود. همچنین نیروهای اطلاعاتی، مادر گلچین را تهدید کرده اند که نباید در هیچ جایی از کشته شدن دخترش حرفی بزند. همچنین روز چهارشنبه 6 اسفند یک شهروند از اهالی نوسود به نام محمد رضا خالدی که پیشتر توسط نیروهای انتظامی به شدت مورد ضرب و شتم قرر گرفته بود بر اثر شدت جراحات وارده در یکی از بیمارستانهای کرمانشاه جان خود را از دست داد.محمد رضا خالدی پیرمردی فلج بود که از طریق نگهبانی از تاسیسات شهرداری نوسود امرار معاش مینمود. وی در تاریخ 27 بهمن ماه گذشته توسط نیروهای انتظامی در حالی که مشغول نگهبانی بود زیر ضربات مشت و لگد و باتوم قرار میگیرد، اما پس از آنکه ماموران به اشتباه خود در خصوص شناسائی فرد مورد نظرشان پی می برند نامبرده را در حالیکه بر اثر شدت ضربات وارده بیهوش شده بود رها کرده و محل را ترک می کنند. اهالی منطقه محمد رضا را به یکی از بیمارستانهای کرمانشاه منتقل می کنند، اما روز 7 اسفند به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست می دهد.
با ۱۲۰ امتیاز و ۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


بیاد چهل و سومین سال درگذشت دکتر محمد مصدق پیشوای مبارزات ملی ایران خبر کوتاه بود : " با کمال تاسف اطلاع یافتیم که آقای دکتر محمد مصدق سحرگاه امروز پنج شنبه در ساعت 5/4 بامداد 14/12/1345 در سن 87 سالگی در اتاق شماره 62 بیمارستان نجمیه تهران زندگی را بدرود گفت " این همه آن چیزی بود که روز نامه های دیروز رژیم توتالیتر چهل و سه سال پیش پایان حیات مردی را اعلام کردند که هفتاد سال برای حیات خلق های در زنجیر استبداد و استعمار و استثمار و استحمار مبارزه کرد تا توانست حیاتی سر فراز به همه آنانی ببخشد که زندگی را در مرگ قاهر می دیدند و مرگ را در حیاتی مقهور مشاهده می کردند. ( امام علی نهج البلاغه : الموت فی حیاتکم المقهورین و الحیات فی موتکم القاهرین – مرگ در حیات مقهور است، آنچنانکه زندگی در مرگ قاهر ). خبری ساده بود اما برای اعلام پایان حیاتی که به اندازه تمامی تاریخ بیداری خلقهای تاریخ مظلوم در عرصه مبارزات رهائیبخش خویش بر علیه قداره بندان زر و زور و تزویر – استعمار و استثمار و استبداد و استحمار عظمت داشت. پایان حیات مردی بود که هفتاد سال موسی وار بر زندگی رفاه و لذت و طبقه و برخورداری در حمایت کاخ فرعونی خویش عصیان کرد و خود را آواره صحرای سینای تبعید و زندان و احمدآباد تاریخ و … کرد تا به همه آنانی که زندگی را در خوشوقتی بودن خویش برای همیشه تاریخ معنی می کنند فریادی گردد که : مردان! زنان! جوانان ! کارگران ! دهقانان ! زحمت کشان ! ای همه خلقهای دربند استعمار و استثمار و استبداد و استحمار تاریخ! ای شمائیکه به تاریخ معنی بخشیدید و به انسانیت جهت و به آزادی موضوع و به سوسیالیسم هدف و به آگاهی مضمون ! بدانید که حیات و خوشبختی شما آنزمانی است که تقدیرتان بدست خویش نوشته شود. مصدق تک سوار یکه تاز سرزمین سوخته صفین امپریالیسم جهانخواری که دو جنگ بین الملل را به بهای قربانی کردن انسانیت در پای بت سرمایه و نظام کاپیتالیسم در بازار آشفته غرب و تاریخ مظلومیت خلقهای جهان سوم پشت سر گذاشته بود و با عربده هل من مزید دوباره مستانه خویش، تمامی هستی اقتصادی و سیاسی و فرهنگی خلقهای مستضعف تحت ستم را به چالش می کشید. مصدق ابراهیم ادهمی که حریت را در رهائی می دید کرامت را در سرنوشت معنی می کرد و هویت را در فریاد نشان می داد. مصدق بودای عصیانگر سرزمین خاموش و آرام و سوخته خلقهای محروم برگشته از جنگ بین الملل دوم بود که تمام بودنشان وجه المعامله یا وجه المصاله امپریالیستهای خونخوار پیروز برگشته از جنگ شده بود. مصدق منادی دل شکسته و تنها و تبعید ی و زخم خورده از شمشیر زهر الود نهروان جهالت و حماقت و تحجر و جزمیت و تقلید و تکلیف و فقاهت و کور ی و سیاهی و پاسدار شب و گریزان از فجر روحانیت شیعه از کاشانی تا بروجردی از فدائیان اسلام نواب صفوی تا حزب برادران سید نورالدین شیرازی از تکفیر خمینی تا تمویه محمد تقی فلسفی بود. مصدق مضروب و مجروح از پای افتاده و به بستر خزیده سرزمین نخلستان بنی نجار بود که از درد جمل نفاق و خیانت و خود فروشی و منفعت طلبی و گروه پرستی و خود محوری و حسد و کینه و خود خواهی و خود پرستی و سرسپردگی از حزب توده تا حزب زحمت کشان بقائی از حسین مکی تا خلیل ملکی سر در چاههای ینبع کرده و از درد در خویش بر خویش می نالید. مصدق قتیل قرآنهای بر سر نیزه کرده عمرو عاص و معاویه استبداد و دربار و توتالیتر و دسپاتیزم و اتوکراتیک و لمپنیسم و میلیتاریسم از شاه تا اشرف از رزم آرا تا نصیری از شعبان بی مخ تا طیب حاجی رضائی از سید ضیاء طباطبائی تا احمد قوام السلطنه بود. مصدق آنچنانکه خود گفت " من ایرانی و مسلمانم و بر علیه هرچه ایرانیت و اسلامیت را تهدید کند تا زنده هستم مبارزه می کنم ". آرش کمانگیری بود که برای تعیین سرزمین شرافت و کرامت ایران و اسلام، تمامی بودن خود را در نبرد با استعمار پیر انگلیس و شرکت نفت انگلیس بکار گرفت تا مرز توران استعمار به درازی دادگاه لاهه و شورای امنیت از سرزمین ایران دور کند. مصدق آنچنانکه خود می گفت " تنها گناه من و گناه بسیار بزرگ من این استکه صنعت نفت ایران را ملی کردم و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیم ترین امپراطوری جهان را از این مملکت برچیدم ". پرومته ای بود که برای رهائی خلقهای در زنجیر شرق از چنگ کرکسهای آدم خوار امپریالیسم جهانخوار غرب، خود را اسیر زنجیر خداوند قدرت زئوس کرد تا به بهای رنج خویش، رفاه و عزت و استقلال و اصلاحات و آزادی برای توده ها به ارمغان آورد. مصدق آنچنانکه خود می گوید " حیات من و مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات و استقلال و عظمت و سر فرازی میلیون ها ایرانی و نسل های متوالی این ملت کوچکترین ارزشی ندارد و از آنچه برایم پیش آمد هیچ تاسف ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سر حد امکان انجام داده ام .عمر من و شما و هر کس چند صباحی دیر یا زود به پایان میرسد ولی آنچه می ماند حیات و سر افرازی یک ملت مظلوم و ستمدیده است ". ( از دفاعیات مصدق در دادگاه استبداد محصول کودتای 28 مرداد 32 ) مسیح سرزمین زیتونی بود که در دادگاه سرزمین کنیسه در پای صلیب انتقام و استبداد و استعمار و استثمار برای رهائی و استقلال و آزادی و آگاهی و عزت و شرافت و کرامت خلقهای اسیر در زنجیر شرق و جهان سوم و ایران سرفراز فرمان به صلیب کشیدن خویش را و مصلوب شدن خود را به اصحاب استبدادگر و استعمارگر و استحمارگر و استثمارگر کنیسه صادر کرد تا همه خفتگان زمان را به بیداری و همه نشستگان زمین را به قیام و همه روشنفکران جهان را به نگاه و همه پوینده گان آزادی و استقلال و آگاهی خلقها را به صبر و حریت و همه سر سلسله جنبان مبارزه خلقها را به استقامت و صبر و تحمل فرا بخواند. مصدق آنچنانکه خود می گفت " من به تمام مقرراتی که حمایت از رنجبر می کند معتقدم .من غیر از حمایت از این طبقه مرامی ندارم و نمی خواهم که کارگری به نفع سرمایه دار بیچاره و زبون گردد. ایرانی خود بهترین کسی استکه که می تواند خانه خود را اداره نماید مشروط بر اینکه دیگران در امور او دخالت نکنند .یکی از مزایای دموکراسی آن است که مردم بتوانند آزادانه اظهار عقیده کنند. متاسفانه هریک از طبقات و صفوف مختلفه کشور را به جهاتی دعوت به سکوت می نمایند . از قبیل اینکه دانشجویان فقط درس بخوانند و در سیاست و سرنوشت خویش دخالت نکنند و کشاورزان فقط مشغول زراعت شوند و کاری به حکومت و سیاست و دولت نداشته باشند و کارگران در کارخانه ها کار کنند بی آنکه بدانند سرنوشت آنها بدست چه کسانی رقم می خورد و دست آوردهای آنها توسط چه کسانی غارت می شود و وکیلان در مجلس حرف ملت را نزنند و جار و جنجال که خواب آنها را آشفته می کند، ننمایند و احزاب سیاسی هم فقط افراد طرفدار آنها را وارد ادارات و حزب خود کنند تا فریاد مخالفی بوجود نیاید و گاهی برای اینکه مردم اغفال شوند و نگویند حزبی در مملکت نیست در یکی از موضوعاتی که در دانشکده ها درس می دهند و در روز نامه ها می نویسند سخنرانی کنند و صحنه سیاست ایران را برای آن دسته از مردمی که خادم اجنبی هستند قرق نموده تا آنها بتوانند روز را شب نشان دهند و شب را روز، دوست را دشمن کنند و دشمن را دوست ". سبطی عاصی بر قبطیان سیاست و اقتصاد و مذهب که همه چیز را برای ربوبیت و الوهیت و ملوکیت بر ناس به بازی می گیرند از زور و سر نیزه تا منبر و کتاب و کلاس و مذهب و از شور عوام تا جهل خواص و از گوساله زرین تا حلقوم مناره های معبد و از ساحری صدا و سیما تا خیمه شب بازیهای مجلس ریا و تزویر و از جعل حقیقت تا نفی صداقت و … همه بکار می گیرند تا ابوذر را در ربذه خاموش کنند و حسین را در کربلا ذبح شرعی نمایند و توده ها با زنجیر فقاهت به بندگی جهالت بکشانند حجر را در مرج العذار به تیغ فقاهت سر ببرند و کعب الحبار یهودی را مفسر قران و مبلغ فقاهت بکنند دجال یک چشمی بر سرنوشت توده ها حاکم کنند سبطیان در نیل قبطیان غرق نمایند و ابراهیم در پای بعل خدای جهالت و حماقت در آتش کهریزک نمرود، زنده زنده بسوزانند. آتشکده خاموش خرین فارس را بنام دفاع از عاشوا و ولایت دوباره برپا سازند تا آتشکده لرزان رو به افول ولایت مطلقه فقاهت آذر گشسب آذربایجان را جانی دو باره بخشند و آنچنان بر آتش استثمار نظام سرمایه داری آتشکده زرین مهر سبزوار بدمند تا توده های زحمت کش در بند قارون اجازه به فرعون اندیشدن را از خیال خود دور کنند و جز به سفره خالی از طعام خویش به چیز دیگری نیاندیشند. مصدق آنچنانکه خود می گوید " از نظر من اجنبی، اجنبی است شمال و جنوب فرق نمی کند و موازنه بین آنها یگانه راه نجات ما است و در سایه این سیاست، ما می توانیم تمامی خواسته های معنوی و مادی خودمان را که مانند یک ملت مستقل مستحق آن هستیم بر آنها تحمیل نمائیم ". خروس بی محلی بود که در تاریکی خاموش غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ( که تیغ استبدادگر فقاهت به فتوای استحمارگر شریعت و ستون استثمارگر معیشت فتوای شوم بودن فریاد آن خروس بی محل و حلال بودن ریختن خونش و آبرویش و نانش و نامش و هویتش و … با تیغ فقاهت صادر کرده بود ) پیام مطلع الفجر می داد که: أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ – سوره هود آیه 81 – آیا فجر توده ها نزدیک نیست. وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ – سوره الشعراء – آیه 227 – و بزودی خواهند دانست آنهائی که بر توده ها ستم کرده اند چه بازگشتگاهی باز خواهند گشت. ملولان همه رفتند در خانه ببندید / بران عقل ملولانه همه جمع بخندید بمعراج برایید چو از آل رسولید / رخ ماه ببوسید چو بر بام بلندید چو اوماه شکافید شما ابر چرایید / چو او چست و ظریفست شما چون هلپندید ملولان بچه رفتید که مردانه در این ره / چو فرهاد و چو شداد دمی کوه نکندید چو مه روی نباشید زمه روی متابید / چو رنجور نباشید سر خویش مبندید چنان گشت و چنین گشت چنان راست نیاید / مدانید که چونید مدانید که چندید چو آن چشمه بدیدید چرا آب نگشتید / چو ان خویش بدید یت چرا خویش پسندید چو در کان نباتید ترش روی چرائید / چو در آب حیاتید چرا خشک و نژندید چنین بر مستیزید زدولت مگر یزید / چه امکان گریزست که در دام کمندید گرفتار کمندید کزو هیچ امان نیست / مپیچید مپیچید بر استیزه مرندید چو پروانه جانباز بسائید برین شمع / چه موقوف رفیقید چه وابسته پندید از این شمع بسوزید دل و جان بفروزید / تن تازه بپوشید چو این کهنه فکندید ز روباه چه ترسید شما شیر نژادید / خر لنگ چرایید چو از پشت سمندید همان یار بیاید در دولت بگشاید / که ان یار کلیدست شما جمله کلندید خموشید که گفتار فرو خورد شما را / خریدار چو طوطیست شما شکر و قندید ( دیوان شمس صفحه 270غزل شماره 638 ) سلام بر مصدق منادی آزادی و دمکراسی سلام بر مصدق پیشوای نهضت مقاومت ملی ایران سلام بر مصدق بیدار کننده مشرق زمین سلام بر مصدق سر سلسله الجنبان مبارزه رهائیبخش خلقهای جهان در قرن بیستم سلام بر مصدق وجدان آگاه زمان سلام بر مصدق عدالت مظلوم سلام بر مصدق آگاهی مصلوب سلام بر مصدق انسانیت مهجور سلام بر مصدق عاصی بر غاصب سلام بر مصدق حقیقت همیشه زنده خلقهای محروم تاریخ سلام بر مصدق آشوبگر سرزمین امن غارتگران نفت جهانی سلام بر مصدق خادم سرزمین آزادی خلقها
با ۱۱۸ امتیاز و ۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


وزیر خارجه آلمان می گوید دولتی که ملت خود را به خاک و خون می کشد صلاحیت حضور در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد را ندارد.
با ۱۱۵ امتیاز و ۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

 


.....بالاترین بسرعت در جامعه اینترنتی ایرانیان و فارسی زبانان گسترش پیدا کرد و حتی استقبال از آن خارج از انتظار مدیریت بالاترین بود اما متاسفانه مدیریت بالاترین نتوانست هماهنگ با این رشد ، رفتار ضابطه مند و مبتنی بر قوانین مدنی پیشرفته را پیشه کند و همچنان درگیر رودربایستی با حلقه دوستان و رابطه بازی است. تجربه تاریخی هم نشان داده است که وقتی یک سیستم مدیریتی در حلقه خودی ها محاصره می شود و نمی تواند برداشت صحیحی از کل آن جامعه داشته باشد در نهایت بیشترین لطمه را می خورد به نظر می رسد تنها راه رهایی از این سیاست دوگانه خودی و غیرخودی و حل نهایی مناقشات همانطور که بسیاری از کاربران در نظرات این چند روز خود و حتی قبل تر بیان کرده اند وجود مرجعی باشد که به صورت دموکراتیک و شفاف از میان کاربران انتخاب شوند که بتوانند نگاهی بی طرفانه به قضایا داشته باشند ، این مرجع فقط برای قضاوت در موارد قانونی و حقوقی کاربران بالاترین بوده و کاری به محتوای بالاترین نداشته باشد(ادامه مطلب)
با ۱۱۵ امتیاز و ۱۶۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات

 


گلچین صالح پور 23 ساله از اهالی مهاباد که چندی پیش از سوی اطلاعات این شهر بازداشت شده بود در تک سلولی این نهاد امنیتی تحت شکنجه ی نیروهای موسوم به سربازان گمنام امام زمان جان باخت. پیکر بی جان این دختر کرد به دور از انظار عمومی از سوی نیروهای همین نهاد امنیتی در مکانی نامعلوم دفن شده است. خانواده ی مقتول که از قشر بسیار فقیر جامعه به شمار می آیند تا کنون از زمان قتل فرزندشان و محل دفن وی اطلاعی ندارند. طبق تحقیقات انجام شده، در اطلاعات شکنجه ی روحی و جسمی رکن اصلی و ثابت اعتراف گرفتن اجباری از متهمان موسوم به بازجویی می باشد. شایان ذکر است اطلاعات در کردستان سابقه ای سیاه در زمینه ی شکنجه و سرانجام قتل جوانان کورد دارد. که از آن جمله می توان به شهیدان ابراهیم لطف اللهی، شوانه سید قادری، کاوه عزیز پور و بسیاری دیگر اشاره نمود. شهید عگید نیز تحت شکنجه های وحشیانه ی اطلاعات خوی یک پای خود را از دست داد و پس از قطع آن، بدون دادگاهی و حکم قضایی توسط جلادان همین نهاد امنیتی به دار آویخته شد و پس از آن نیز هیچ گونه پیگرد قانونی گریبانگیر این نهاد جنایت پیشه نشد. همچنین شهیدان احسان فتاحیان و فصیح یاسمنی که از شکنجه های مرگبار اطلاعات جان سالم به در برده بودند ظاهرا به حکم قوه ی قضائیه اما فی الواقع به خواست همین نهاد انسان ستیز به دار آویخته شدند. از سایت سازمان ضد اعدام کردستان
با ۱۱۵ امتیاز و ۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
<a href="http://sabzna

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ