کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه

Re: [farsibooks] از برایان به آریس اچ ام

 

با سلام

بنده اصلا متعصب نیستم

مطالعه روی تمام ادیان را به طور کامل انجام داده ام

و هرگز نخواسته ام عقایدم را بر کسی تحمیل کنم

فقط یک جمله می گویم : مبادا کسی چه مسلمان و چه غیر مسلمان بر عقاید شخص دیگر توهین کند چرا که به طور مثال گناه یک فرد را که نباید بر دین او نوشت چون ممکن است او درک ناقصی از دینش داشته باشد

حالا حرف من این است که اگر شمایی که از قرآن آیه می آوری و حرف عبید زاکانی را می زنی آیا تا به حال به این فکر کرده ای که چرا افرادی در کشور های دیگر که در آنجا اصلا صدایی از اسلام یا یک دین دیگر نیست ، به اسلام رو می آورند

پاسخ به این سوال دلایل زیادی دارد که یکی از این دلایل شناخت کامل فرد از دین مورد نظر است و شناخت ناقص فرد از ادیان دیگر

اگر شما شناخت کامل داشته باشی ، جدای از اینکه افرادی مانند آخوند ها و سیاسیون چه می گویند و چه می کنند ، به دین خود اعتقاد کامل پیدا خواهی کرد و هر گاه دین دیگری را کامل تر دیدی ، به آن خواهی پیوست

در مورد قوانین اسلامی هم یک سوال از شما می پرسم : آیا اگر کسی بدون مهابا و از روی عمد در یک بیابان که پلیس و ... وجود ندارد ، به شما یک سیلی بزند شما چه کار می کنی ؟ من قطعا اگر تشخیص دهم که او از روی عمد سیلی زده عوض آن سیلی را خواهم زد ، قوانین اسلامی فقط برای گرفتن حق وضع شده اند

دوست عزیز پیشنهاد می کنم شما از روی تعصب به عقاید خود دشمنی با یک عقیده ی دیگر نکنید

در ضمن پاسخ به مطالب زیر را بنده در یک میل دیگر داده ام

 

فقط این را می خواهم بگویم که اگر این همه ادیان الهی وجود دارند ، پس در یک عقیده مشترکند آن هم وجود خداست

اما کسانی که می گویند خدا وجود ندارد ، من حاضرم با آنها ساعت ها بحث کنم تا وجود خدا را به آنها اثبات کنم این اثبات ها را تنها از راه علم کسب کرده ام یعنی همان چیزی که آقا کامران عقیده ی خود می داند

حالا اگر کسی میخواهد به او اثبات می کنم  

--- On Mon, 3/1/10, Aris H.M <thank_thegod_for_thesuffering@yahoo.com> wrote:


From: Aris H.M <thank_thegod_for_thesuffering@yahoo.com>
Subject: Re: [farsibooks] خاتمه به گفتگوی " غیرعلمی و ملایانه" برایان از قم
To: farsibooks@yahoogroups.com
Date: Monday, March 1, 2010, 12:43 AM

 
برادر عزیزم برایان ،من در تاپیک قبلی بدلیل تعصب بیش از حد شما از ادامه بحث سر باز زدم.اما با خواندن مطالب زیر و اسرار عجیب شما در منطقی جلوه دادن عقایدتان لازم دانستم نکاتی را ذکر کنم.سوال من این است که شما چگونه اصلا در زیر سایه اسلام که به قول عبید زاکانی دینی است آزادمدار که چون
در آن وارد شوی سر آلتت را ببرند و چو از آن خارج شوی سر خودت را .دم از دموکراسی میزنید؟مگر دموکراسی برابر با آزادی در انتخاب عقیده و مذهب نیست؟؟در صورتی که پذیرش ادیان دیگر برای یک مسلمان=مرگ است.و چگونه دم از مطالعه در ادیان مختلف وانتخاب اسلام میزنید؟اصلا انتخاب برای شما یا منی که در یک خانواده مسلمان متولد شده است چه معنایی دارد؟این ادعای شما بیشتر یک ژست روشن فکریست.چون مطالعات شما حتی در باره اسلام نیز با تعصب همراه بوده چه رسد به ادیان دیگر وگر نه میفهمیدید که اسلام برای اعراب نازل شده نه برای ما.همان گونه که خداوند در سوره 14 :ابراهیم می فرماید:"و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا حقایق را برای آنان بیان کند ،پس الله هر که را بخواهد بی راه میگذارد و هرکه را بخواهد هدایت می کند.و اوست ارجمند حکیم".که البته بدلیل اهمیت، این مطلب در سوره های دیگر نظیر سوره 10 :یونس،سوره16 :النحل،سوره 13:الرعد،سوره 22 :الحج و ....به نوعی دیگر تکرار شده است.اما به همین دلیلی که خداوند در متن بالا اشاره فرمود قرآن به زبان عربی نازل شده و در سوره 43:الزخرف،سوره 12:یوسف،سوره 20:طه، سوره 30:الزمر و..... به صراحت به عربی بودن قران برای درک صحیح و سهولت در فهم اشاره شده است. والا ما که از متن عربیش چیزی نمی فهمیم.اثبات این مطلب که قران برای سعادت اعراب نازل شده موضوع خیلی پیچیده ای نیست.کافیست نگاهی به سطح زندگی،امکانات،رفاه،صلح، ارتباطات بین الملل، درصد فساد وجرم، رضایت مردم از حکومت ،و حتی برنامه های تلویزیونی در کشور عربستان با حکومتی کاملا اسلامی در زیر پرچمی با تصویر ذلفقار بیندازید و نگاهی هم به لبنان و عراق و فلسطین وبخصوص کشورهای فارسی زبان مثل ایران وافغانستان و پاکستان بیندازید.
دوست من پیشنهاد من به شما به عنوان یک برادر کوچکتر این است که بجای مطالعه متعصبانه ادیان و آیین مختلف و سعی بیهوده برای اثبات منطقتان که بنظر من تبدیل شده به طوطی وار دم از دموکراسی زدن بدون علم به میزان انعطاف پذیری عقایدتان و بدون علم به بی معنی بودن دموکراسی در دنیای سرمایه داری و کپیتالیسم.کمی به مطالعه فلسفه ومقالات علمی روز دنیا بپردازید تا ببینید که کافرانی مانند نیچه در کتابهایی چون چنین گفت زرتشت (که البته هیچ ربطی به زندگی یا گفته های زرتشت ندارد)چگونه از ارزشهای والای انسانی سخن می گویند و دنیای امروز چگونه پله های ترقی و علم را در می نوردد، چگونه آغاز آفرینش را با تئوری بیگ بنگ بطور عملی شبیه سازی می کنند و برای رسیدن به واقعیت چه میکنند و ما چگونه با وجود انواع مواد شوینده وضدعفونی کننده و انتی باکتریال و انتی سپتیکها هنوز درگیر نحوه نظافت و اجابت مزاج و شستشوی مقعد خود هستیم تا خدایی ناکرده پروردگارمان که از اوتصویر پیر مردی مشغول گًِل بازی در ذهنمان هست از ما ناراضی شود.
دوست من کمی فکر کن....سوره 8 :الانفال
قطعا بدترین جنبندگان نزد الله کران و لالانی اند که نمی اندیشند(22).



From: Kamran <tavakol_k@yahoo. com>
To: farsibooks@yahoogro ups.com
Cc: fb <farsibooks-owner@ yahoogroups. com>; iskandar.hai@ gmail.com; brayan <brayan66_87@ yahoo.com>; persianbook <persianbooks@ yahoogroups. com>; Samad <mahi_siah_kocholo@ yahoogroups. com>
Sent: Fri, February 26, 2010 7:36:27 PM
Subject: Re: [farsibooks] خاتمه به گفتگوی " غیرعلمی و ملایانه" برایان از قم

 

با سلام به دوستان عزیز در گروه فارسی بوک

آقای برایان! دم خروس شما از لای عبای تان در قم بیرون زده است

شما که خود را دانشمند "22ساله"  میدانید و مدعی خواندن 22 هزار کتابهم هستید باید هم خود را " کمونیست" جابزنید( البته برای نادانهایی مثل خودتان) تا بتوانید سخنان بی سر و ته تان را که معمولا ملاهای بیسواد بالای منبر برای ناآگاهان سر هم میکنند را به پیش برید.شما مدام " ناآگاهانه و ملاوار" تکرار میکنید که مارکس و انگلس و لنین برداشتهایی از " قران" شما داشته اند بدون آنکه یکی از این " برداشت" ها را با سند و مدرک ثابت کنید! بنابراین من به این گفتگوی غیر علمی و ملایانه شما که هیچ پایه و مبنای علمی ندارد در اینجا خاتمه میدهم 

 

مرگ بر " قانون " ی که زنان را به دلیل روابط خارج از ازدواج سنگسار میکند و ننگ بر کسانی که از این قوانین زن ستیزانه دفاع میکنند و فکر میکنند که با " رنگ" کردن " اسلام" میتوانند به فریب توده های ستمدیده ادامه بدهند. این روباه صفتان فقط در راستای منافع سرمایه داری جهانی قدم برمیدارند

مرگ بر نوکران امپریالیستها چه خامنه ای  چه کروبی

چه احمدی نژاد  چه موسوی مکار



--- On Thu, 2/18/10, brayan white <brayan66_87@ yahoo.com> wrote:

From: brayan white <brayan66_87@ yahoo.com>
Subject: [farsibooks] لاله های سرخ : آذرخش / ادامه ی گفتگو کامران و برایان !؟
To: farsibooks@yahoogro ups.com
Date: Thursday, February 18, 2010, 10:53 AM

 

 

با سلام خدمت همه ی دوستان و من هم ممنونم که این گفتگوها را ادامه می دهید

چون لازم دیدم که این گفتگو باقی بماند موضوع را به "ادامه گفتگو" تغییر دادم

و همچنین خدمت کامران عزیز سلام عرض می کنم و معذرت خواهی دوباره بابت اینکه بعضی جاها باز هم نتوانسته ام منظورم را درست بیان کنم !!!! به هر حال چشم من با همان رنگ مشکی ادامه می دهم

  

 

 برایان، شما اینجا میگویی که هیچ کدام ازکارهای رژیم ربطی به " اسلام " ندارد، درست؟ پس چطور است که در پایان همین نوشته های " رنگ سبزت" از صیغه " اسلام " دفاع میکنی؟ و صدقه دادن را " نیک" میدانی؟ تمام دینها " صدقه و خیریه" را رواج میدهند تا ثروتمندان و چپاولگران را از آتش خشم بینوایان در امان دارند!ضمنا اگر چه به اختیار شماست اما دوست دانشمند ما میتوانستید با همان رنگ مشکی که فرقی با رنگ " سیاه" ندارد بنویسید که تداخل رنگ ایجاد نشود . بگذریم...

بله باز هم می گویم کارهای رژیم ربطی به اسلام ندارد چون اسلام نگفته بود دسته جمعی مردم را اعدام کنید ، اسلام نگفته بود ، همین طور هر کس را که در خیابان دیدید بگیرید و ببرید و شکنجه کنید ، اسلام نگفته است مال مردم یعنی بیت المال را با پلاکارد و ساندیس و ... حرام کنید ، اسلام نگفته است هر وقت هر کس به پستی رسید اقوام درجه اول خود را به مقامی برساند ، اسلام نگفته است که کاری کنید تا "فاصله ی طبقاتی" در جامعه به وجود بیاید و خیلی چیز های دیگر ، اما در مورد صیغه و صدقه در همان پایین توضیح خواهم داد.

برایان " دانشمند" گرامی! همه دانشمندان اینهمه مثل شما " تیز هوش و دانا" هستند؟

شما نوشتید که مارکس و انگلس و لنین با مطالعه " سطحی" قرآن به علم دست یاقتند، درست؟ از شما خواستم در مورد مارکس و انگلس و لنین لطفا با سند بفرمایید که چه برداشتی از قرآن داشتند که به " علم" کمونیزم ختم شد؟قرآن که میگوید ستمدیدگان " صبور و بردبار باشید" مارکس و انگلس و لنین میگویند ستمدیدگان جهان برای گرفتن حق تان ابتدا باید آگاهی مبارزاتی پیداکنید و سپس راههای مبارزه با دشمن طبقاتی تان! و به هیچ وجه اجازه ندهید زالو صفتان شیره جانتان را بیش از این بمکند و از هر دین و آیینی که میایید با هم " برای برانداختن سیستم زالوصفت سرمایه داری در سراسر جهان متحد شوید! وبدانید که با دشمن تا به دندان مسلح فقط باید مسلحانه به میدان نبرد برای نابودی آن رفت!"

برایان شما کتابهای علمی مارکس و انگلس و لنین را نخوانده اید و سرتان در کتابهای فقهی آنچنان غرق است که مسئولیت " حرف" خودتان را به دیگران " حواله " میدهید! اما این گالیله عجب " دانشمند" خنگ و کند ذهنی بود که پس از " 900" سال حرف " قرآن" را فهمیده! اما اگر چنین است پس چرا علمای دینی بجای " مسایل علمی" به مسایل " شکمی و زیر شکمی" تمام مدت فکر میکنند و رساله های مثل رساله های خمینی و سایر اوباش مینویسند؟ در مورد گالیله! که وقتی زیر درخت سیب نشسته بود و سیبی از درخت جدا شد و بر زمین افتاد و گالیله در آنزمان بود که به " قوه جاذبه" زمین پی برد... چرا کشیشان مسیحی او را شکنجه کردند؟ بدلیل اینکه کشیشها هم مثل آخوندهای بیسواد و مفتخور و مخالف علم برای "ادامه مفنخوری" باید جلوی علم را میگرفتند و بگیرند تا مردم در جهل مرکب زندگی کنند و کشیشان و ملاها و خاخام ها و... هر چه خرافات و موهومات است را به خورد مردم " ناآگاه و نادان" دهند! ناراحت نشوید، قصد توهین و جسارت ندارم، همین شما به جای مطالعه آثار علمی مارکس و انگلس و لنین که از خواندن آنها وحشت دارید که مبادا با خواندن آنها کمونیست شوید از من میخواهید که در قرآن " غیرعلمی" شما  شبی یک ربع  تفحص کنم و ببینم موضوعی بوده که مارکس و انگلس و لنین از آن برداشت " علمی" کرده اند؟

 اولا که این سخنانی که آقایان مارکس وانگلس و لنین گفته اند بر اساس منطق خودشان بوده اما در کتابهایشان بخشهایی هم وجود دارد که از اسلام بهره برده اند

دوما مردم جهان را برای گرفتن حق خودشان و مبارزه ی طبقاتی و ... شوراندن خود تکه تکه کردن جهان و فاصله ایجاد کردن بین انسانهاست

سوما آن کسی که زیر درخت سیب نشست و جاذبه زمین را کشف کرد "نیوتون " بود و نه گالیله گر چه هر دوی آنها بعد از اسلام زندگی می کردند و سال ها بعد به این نتایج رسیدند

چهارما یکی از ذلایلی که من با حکومت دینی و رژیم آخوندی مخالف هستم همین است که اینها فقط به دنبال کمر و زیر کمر ورساله دادن به بیرون از قرآن هستند و دیگر کاری به علم قرآن ندارند

پنجما اگر بگردید اشخاصی هم هستند که به دنبال علم قرآن بوده باشند من در کتاب هایی خوانده ام که قرآن ما هفت بطن دارد که هنوز یک بطن آن را هم بشر نتوانسته استخراج کند پس واضح است که اگر کمی جدای از رساله و ... به نقاط دیگر قرآن توجه کنیم متوجه بسیاری مطالب گوناگون خواهیم شد

 

برایان، امپریالیستها - وقتی " خمینی " را بجای شاه سوار انقلاب 57 کردند به همین علت بود که از مذهب و آخوندهای که سابقه مزدوری شان " زبانزد تاریخ" میباشد و " شهرت در حرام و حلال" کردن هر چیزی حتی همسرشما به شما را دارند استفاده کنند تا با زمینه های مذهبی در کشورهای مثل کشورما و عراق و افغانستان و.. جلوی " رشد علم" را بگیرند تا  خودشان به چپاول ثروت منابع ایران که حاصل دسترنج کارگران و زحمتکشان است مشغول باشند و ملاها و سایر مزدوران مثل موسوی و لاریجانی و غیره نیز به کشتار کمونیستها، مجاهدین، سایر مبارزین راه آزادی، بهایی ها، کردها و بلوچها و ترکها، سنی ها، "فاحشه" ها ، باشند و زنان را سنگسار کنند، اگر احکام فقهی و دینی نبود آیا ملاهای بیسواد عقب افتاده میتوانستند حکم کشتار زندانیان سیاسی را که اربابانشان به آنها دیکته کرده بودند  را " اجرا" کنند؟ به همین علت است که مردم در تظاهرات های 8 ماهه اخیر فریاد میزدند" ما میگیم شاه نمیخوام   اسمشو دکتر میذارن! اما امپریالیستها و ملاها دلشان به حال " دین و قرآن" شما نسوخته آنها به فکر منافع استثمارگرانه و جنایتکارانه خود هستند، وحشت آنها از این بود که انقلاب ایران به سمت کمونیزم نرود، درست مثل همین وحشت شما که فکر میکنید با خواندن چند سطر من " خوانندگان محترم کمونییست میشوند ودر سطر آخر رنگ سبزتان مینویسید دوستان " عجولانه" تصمیم نگیرید..... 

در مورد آمدن دین در سیاست که مشکلات اساسی وجود دارد و به نظر من هم نباید دین به سیاست وارد شود اما به شرط آنکه قوانین سیاسی با قوانین دینی مخالفت نکند شما ببینید من می گویم مخالفت نکند نه اینکه مو به مو قوانین دینی را انجام دهند

به نظر من شما در این مورد درست گفته اید ملا ها و امپریالیستها دلشان به حال هیچ کس نسوخته اما مردمی که 1400 سال است که چیزی نتوانسته در عقایدشان تاثیر گذار باشد جدای از درصد اندکی که به دلیل فقط زاده شدن در این دین و مذهب آن را دارند چگونه ممکن است با یک حرف آنها را دعوت به مثلا دین و عقیده ی دیگر کرد

قبل از همه چیز بگویم که من در تهران نیستم و محیط آن را هم خیلی کم دیده ام اما در اکثر شهرستان ها در محیط های تفریحی و بازار ها و .... بوده ام در کشور ما با تمام دزدی هایی که مردم از یکدیگر می کنند و با تمام کلاهبرداری ها یی که انجام می شود این مردم باز هم تا مثلا عاشورا می شود بدون اینکه اصلا کسی به آنها خبر دهد به خیابان می آیند عده ی زیادیشان خود جزو عزاداران هستند و عده ی نسبتا زیادی دیگر هم به حالت تماشاگران به بیرون می آیند جدای از فرهنگ ایرانی دینی که در مردم وجود دارد ، از شما می پرسم که این شور و نشاط از چه چیز ناشی می شود ؟ مگر تا همین 500 سال پیش در ایران عزاداری روز عاشورا می شد ؟ نه چون ایران سنی مذهب بود اما از صفویه به این سمت چون مذهب شیعه رسمی شد این عزاداری ها و ... به راه افتاد من بار قبل دیدم شما گفته بودید انگلیس شاه اسماعیل را وادار کرده تا مذهب شیعه را رسمی کند اما خیر اینطور نیست اصلا در زمان شاه اسماعیل هنوز انقلاب صنعتی هم در اروپا رخ نداده بود و انگلیس به دنبال قاره هایی می گشت تا جمعیت زیادی که از بابت نظریه ی ...... مارکس تولید شده بود را به آنجا کوچ دهد و آمریکا و بعد از آن استرالیا کشف شد

در زمان شاه عباس صفوی و حدود 80 یا 90 سال بعد از رسمی شدن مذهب شیعه بود که پای انگلیس برای فروش اسلحه گرم برای جنگ دیرینه ی ایران و عثمانی به ایران باز شد 

به هر حال کشور ما در حال حاضر بیشتر نیاز به همبستگی و اتحاد هر چه بیشتر دارد چون با فراخوانی مردم به یک سمت عده ای می آیند و بقیه یا از روی آگاهی و یا از روی ترس و یا از روی هر چیز دیگری نمی آیند

و این بیشتر به "جدایی انسانها" می انجامد همین

 برایان، شاید بد نباشد که سرتان را  را اندکی از " کتابهای غیرعلمی" کمی بیرون بیاورید و نگاهی به دنیای علمی آمار و ارقام اقتصادی بیندازید، در آمریکا بیکاری بر اثر " رکود اقتصادی" بیداد میکند به همین دلیل هم هست که اوباما از هر نیرنگی برای خاموش کردن خشم بیکاران با وعده و وعیدهایش استفاده میکند، در انگلیس 3،000،000  بله سه میلیون بیکار بوجود آمده که یک میلیون آن جوان هستند گفته میشود که به زودی این رقم به 4،000،000 میلیون برسد، برای سرگرم کردن مردم بیکار مدام برنامه های " تفریحی" و مصاحبه های مختلف تدارک میبینند....ولی همانطور که در ایران ستمدیدگان بیرون ریختند در تمام نقاط دنیا نیز بیکاران و ستمدیدگان به خیابانها ریختند، هر جایی هم یک " موسوی و کروبی" مزدور هست که بخواهد سوار مبارزات مردم شود، اما کور خوانده اند....مثلا در فرانسه چند سال پیش از رهبران " دینی" برای به خانه فرستادن جوانان شورشی که علیه بی عدالتی سرمایه داری به خیابانها ریخته بودند و شهررا به آتش کشیده بودند استفاده کردند، اما این دوره دیگر " رهبران دینی" هم کاری از دستشان برنمیاید حتی " فرشتگان آسمانی" هم قادر نیستند مردم ستمدیده را به خانه ها برگرداند، هشیار و بیدار باید بود و فریب موسوی و کروبی ریاکاران را نخورد. در آمریکا و انگلیس " دولت" های چپاولگرشان بجای کمک به مردم به بانکدارهای خونخوار کمک کردند تا از خطر " ورشکستگی" و " ضرر" نجات پیدا کنند، در کشورهایی مثل ما هم که نوکران امپریالیستها سوار قدرت قلع وقمع کردن هستند موسوی و کروبی را برای منحرف کردن افکار عمومی جلو میندازند تا " رای گمشده شان" را بیابند، و دهان مردم را برای وضعیت اسفناک اقتصادی ببندند! درست مثل زمان روی کار آوردن خمینی جلاد که در آنزمان نیز دنیا با " بحران اقتصادی" مواجه بود و امپریالیستها به خمینی سگ زنجیری شان گفتند خودت فکری به حال اقتصادتان کنید، و خمینی هم به مردم گفت" اقتصاد مال خر است" و برای بستن دهان مردم به بگیر و به بند مبارزین راه آزادی و کشتن آنها ، خانه نشین کردن زنان،حجاب اجباری  و غیره... پرداخت

 بله آنجا هم مردم بیرون ریختند اما آیا کسی کشته شد ؟ آیا کسی دستگیر و زندانی شد ؟ آیا به مردم آنجا بی توجهی شد حداقل اینکه همین امروز در مورد قدرت های اقتصادی که از روی تولید ناخالص داخلی کشور ها استخراج می شود و تولید ناخالص داخلی هم به علم و هم به صنعت یک کشور بستگی دارد ، اعلام شد و قدرت اقتصادی 17 که توسط احمدی نژاد اعلام شده بود مشخص شد که دروغی بیش نبوده و ایران 28 ام است اما کدام کشور اول است ؟ آمریکا با تولید ناخالص داخلی 14000 میلیلرد دلار و همچنین رشد اقتصادی 50 درصدی که نشانگر برنامه ریزی آن کشور است

در ضمن یک سوال دیگر شوروی سابق که یک کشور کمونیستی بود چرا از هم پاشید و دوباره سرمایه داری شد ؟ چرا نتوانست این کشور های مختلف که کنار هم جمع کرده بود و با شعار گرفتن حق به کارگران همه را با هم جمع کرده بود و از تمام دنیا جدا کرده بود را نگه دارد ؟

مگر همین حکومت کمونیستی نبود که حتی با کشور های دیگر در المپیک هم شرکت نمی کردند و برای خودشان المپیک داخلی برگزار می کردند ؟

 

بهایی هر چه بود وبه هر " حیله ایی" تشکیل شد، باید پیروانش را به دلیل عقایدشان کشت؟  به خانه هایشان هجوم برد و اموالشان غارت کرد؟ یا اینکه باید مردم را با امپریالیستها و حربه هایشان که برای تفرقه در بین مردم ما با هدف چپاول بیشتر سرزمین و مردم ماا استفاده میکنند آشنا ساخت! دشمن اصلی مردم امپریالیستها ( سیستم سرمایه داری جهانی)هستند و نوکران شاه و شیخ مرتجع نه  مسلمان و بهایی و سنی و کرد و ترک و بلوچ و مجاهد و کمونیست و یا سایر معتقدان به هر دینی و بی دینی!!

نه نباید آنها را کشت و یا اموالشان را غارت کرد اما باید آنها را آگاه کرد ، تفرقه افکنی بین مردم به هر شکل و با هر وسیله ای ولو دین اشتباه محض است و کار غلطی است اما در کشوری که مردم آن از همه ی اقوام تقریبا به یک دین و مذهب اعتقاد دارند با آوردن نام عقاید دیگر تفرقه در آنها ایجاد نمی شود ؟ این هم خود نوعی تفرقه افکنی است

  .

عجب " دولت مردمی" داشتیم و نمیدانستیم که به " خواست " اکثریت مردم" عمل میکند! برایان چرا اینمه ضد و نقیض میگویید! حتما " کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت" نیز به خواست خود همین مردم " اکثریت مردم" بود!!!!!!!!!!!! ! حتما " بیرون کشیدن کثیف ترین بند فقه یعنی صیغه" هم خواست " اکثریت مردم" بود!حتما خانه نشین کردن زنان با اخراج آنها از مشاغل دولتی نیز " خواست اکثریت مردم" بود و....!!

من ضد و نقیض نمی گویم من یک مسلمان هستم به دینم هم تعصب جدی و کامل "ندارم" و با حکومت دینی هم مخالفم اما به اصول دین خود پایبندم چون این دین را تنها از راه خون از والدین به ارث نبرده ام بلکه دین پژوهی کرده ام و همه ی ادیان را از بودا و برهما و بهایی و مسیحیت تا یهودیت و دین نوح نبی و ابراهیم (ع) بررسی کرده ام تا به اینجا رسیده ام

در مورد همین صیغه که شما اطلاعی از آن ندارید می گویم که ازدواج موقت که من در مورد آن در میل قبلی گفته بودم با صیغه فرق دارد

در مورد اینکه اعدام های دهه ی شصت  نه خواست اکثریت مردم نبود اما در مورد ازدواج موقت استثنائا خواست اقلیت مردم بود چرا باید بعد از سی سال که از انقلاب می گذرد این ازدواج موقت به صورت قانون در بیاید ؟ اما صیغه که در طول این سی سال هم بود

ازدواج موقت مانند همان ازدواج دایمی است اما مدت دار است و بیشتر به این دلیل در دین اسلام این ازدواج گذاشته شده که زن و مردی که می خواهند از هم آگاهی پیدا کنند و بعد با هم ازدواج کنند برای نرفتن به سمت تن فروشی زن و یا حریص شدن مرد ، این ازدواج موقت راه حل بوده

اما صیغه در مورد زن های فقیر که اموالی از همسران سابقشان " دقت شود که باید ازدواج کرده باشند" به آنها ارث نرسیده و توانایی مالی ندارند است که کمک خرجی باشد که در کشور ما متاسفانه به عنوان هیز بودن مرد ها مطرح می شود و هر که به دنبال صیغه می رود در واقع با زنا هیچ فرقی ندارد و فقط به خاطر امیال وهوس های حیوانی این کار صورت می گیرد و نه به خاطر کمک رسانی به همنوع

از ازدواج موقت هم دفاع کردم و می کنم چون باعث می شود که فساد در جامعه به وجود نیاید هر چند که در کشور ما فساد وجود دارد و شاید ، شاید این راه حلی برای از بین بردن فساد باشد

به نطر شما زنی که از نظر قیافه دچار مشکل شده یا بوده به هر دلیلی ، آیا باید تا موقعی که کسی به او پیشنهاد ازدواج می دهد صبر کند و اگر از نظر نیروی غریزه جنسی کم می آورد باز هم نباید کاری کند و به خودارضایی رو بیاورد ؟ اگر نتوانست چه ؟ با وجود داشتن کار خوب و درامد کافی باز هم نتوانست چه ؟ ازدواج موقت که بهتر از زنا کردن و تن فروشی است

.

آیا اینهمه جنایت تا به امروز به بنام دین و قرآن شده یا خیر؟ برایان گرامی، شما چرا اینهمه اصرار بر حکومت دینی دارید؟ در اروپا وقتی که کشیشان مسیحی گالیله را شکنجه میکردند، سینه های زنان را بدلیل روابط " نامشروع میبریدند، زبان روشنفکران را میبردند وعین همین کارهایی که ما سی و یکسال است توسط ملاها همکاران کشیشها شاهد هستیم -  ملاهای بیسواد  در ابتدای " انقلاب فرهنگی " شان اجازه تشریج جسد را در سالن تشریح دانشکده پزشکی نمیدادند و میگفتند جسد زنان را دانشجویان مرد  نباید ببینند و جسد مردان را زنان دانشجوی پزشکی نباید ببننند و استفاده از کامپیوتر را نزدیک به ده سال " حرام" اعلام کردند برای اینکه بتوانند به این وسیله جلوی رشد علم را در ایران بگیرند و تا امپریالیستها نیز در اینمدت بتوانند سیستم های اطلاعاتی شان را " کامپیوتراز" کنند. هر خرافه ایی را بتوانند به خورد مردم بدهند که البته کور خواندند وامروز حتی " دانشمند" ی مثل شما نیز از کامپیوتر بهره مند میشود. در اروپا بر اثر مبارزات طبقه کارگر و روشنفکران و سایر اقشار مردم دین به دخمه های کلیسا برگشت، اگر چه امروز پاپ مفتخور و کشیشها سعی دارند که دست آوردهای علمی را " حرام" اعلام کنند، اما رشد آگاهی در میان انبوه مردم به وِیژه نسل جوان این اجازه را به این مفتخوران نمیدهد!

در مورد حکومت دینی که نظر من هم مخالف با آن چیزی است که شما در مورد من فکر می کنید من هم با حکومت دینی مخالف هستم اما به شرطی که به دین مردم کاری نداشته باشد و از داشتن یک دین در مردم جلوگیری نکند و خلاف عرف جامعه نیز رفتار نکند

فرض کنید در یک کشور کمونیستی مانند چین بیایند و به مردم بگویند همه باید مثلا مسیحی شوید آیا درست است ؟  یا اینکه بیایند و فرهنگ اروپایی در چین تبلیغ کنند ، درست است ؟ نه چون همین چیز هاست که باعث جدا شدن مردم از یکدیگر میشود

 

 برایان، زمان شاه کجا کمونیزم اجازه تبلیغ داشت؟ باز هم از استدلالهای " دانشمندانه" تان استفاده کردید؟ شاه هم مثل همکارش خمینی کمونیستها را شکنجه میکرد و میکشت!سرمایه داری که دین یکی از ابزار فریب توده های نادان و ناآگاه برای آن میباشد و کمونیزم دشمن هم هستند. چرا؟ برای اینکه  کمونیزم علم است و بیدارکننده مردم ستمدیده و راه های علمی مبارزه با ستمگران و ستمگری و جهل و خرافه را نشان میدهد وسرمایه داری وانواع  دین هایش دشمن کمونیزم است و دینهایش "خواب کننده و به خلسه برنده" مردم ستمدیده! دینها تمام دینها در راستای منافع ثروتمندان چپاولگران و جنایتکاران متجاوز به حقوق بینوایان، ستمدیدگان را به صبر و شکیبایی در برابر ستمگران و ظالمان دعوت کرده و آنها را به " بهشت دورغین" وعده میدهد در حالیکه مفتخوران و زورگویان و غارتگران در " بهشت واقعی" و از غارت دسترنج  زحمتکشان پروار میشوند! به همین دلیل هم هست که افرادی مثل شما حتی از مطالعه آثار علمی مارکس و انگلس و لنین وحشت دارند.

من با این سخن که کمونیزم علم است و بیدار کننده ی مردم به هیچ وجه نمی توانم کنار بیایم چون اگر علم کامل بود بله می شد یک چیز هایی گفت اما علمی که در کشور های سرمایه داری حال حاضر در حال رشد است .......... بگذریم 

در مورد اینکه ادیان در نظام های سرمایه داری دخیل هستند جای شکی نیست اما نباید همه ی ادیان را به یک چشم دید و یا اینکه مثلا یک حکومت دینی شد بگوییم آن دین بد است و ..... باید بگوییم که دین از سیاست جدا و لی مردم به عقیده خود باشند

کشوری مانند ژاپن که از نظر علم و صنعت اینقدر پیشرفت کرد به چه دلیل بود ، به این دلیل که تا قبل از جنگ جهانی اول مردم پادشاه کشور را مانند خدا می دانستند اما یک پادشاه آمد و گفت من خدا نیستم و تمام شد و دین بودایی و ادیان مردم باقی ماند اما در حکومت دخالت نکرد و این شد که کشور با حصول علم از سایر ملل و سعی در ارتقای آن به اینجا رسید که حالا رسیده است 

 

  برایان! فحشا که ناشی از اخلاقیات ریاکارانه بورژوازی( طبقه توانگر ظالم) از دیرباز در تمام جوامع رواج پیدا کرده. چطوری؟  بدین ترتیب که یک فئودال، یک زمین دار، یک ثروتمند،  دختر یا زنی اکثرآ از طبقه تهیدست را برای ارضای امیال حیوانی خود مورد تجاور قرار میداد، برای اینکه آن دختر و زن، و نیز برادر و پدر و همسر آن دختر یا زن اعاده حیثیت نکنند، آن " توانگر ظالم و تجاوزگر" توسط نوکرانش آن دختر یا زن را در جامعه " رسوا" میکرد. چطوری؟ به مردم میگفت که آن دختر یا زن " فاحشه" است و با مردان دیگر " همخوابگی" میکند تا به این وسیله آن دختر یا زن را " رسوا و بد نام" کند! آن مرد ثروتمند ظالم ستمگر نه تنها دورغ میگفت نه تنها زور میگفت نه تنها تهمت میزد بلکه " اخلاقیات ریاکارانه " را نیز توسط نوکرانش در جامعه رواج میداد، و هر مردی که دستش به دهانش میرسید و یا عنوان و مقامی داشت همین کار را به دختران و زنان بینوا و فقیر انجام میداد،بهمین علت هم لنین میگوید که اینگونه زنان در سیستم سرمایه داری مورد ستم مضاعف قرار گرفته اند!

اما من فکر می کنم که این تجاوز ها و .... دامنه ای پیش از وجود اصلا علم در روی کره ی زمین وجود داشته تا بخواهد توسط مزرعه دار برای زور گفتن به دختران کارگر باشد هر چند ممکن است در اعصار بعد اینگونه شده باشد اما در گذشته ی دور چه ؟ در عصر حجر چه ؟  در دوران رنسانس چه ؟ در دوران جاهلیت چه ؟ در دوران قبل از حصول علم چه ؟ تا به حال نام لوط (ع) به گوشتان خورده ؟ در همان زمان بود که مردم سرزمین لوط در زمان ابراهیم (ع) به کار تجاوز می پرداختند و نه تنها با زن ها بلکه کار کثیف لواط و تجاوز به مردان در آن زمان اتفاق می افتاد آیا آن زمان هم علمی در مردم کشف شده بود ؟

در دوران جاهلیت قبل از اسلام چه که ازدواجی به نام ازدواج دست جمعی وجود داشت و مردم با تکامل علم(!) به این ازدواج رسیده بودند و گروهی از مردان با یک زن ازدواج می کردند و به این ترتیب کثیف ترین کارها را مرتکب می شدند

در اعصار بعد هم که یک نظریه ی بسیار جالب از آقای مارکس باعث شد تا خیلی چیز ها عوض شود و بعد هم به اشتباه خود اعتراف کرد و آن هم باز گذاشتن ارضای جنسی بود که همانطور که قبلا گفتم منجر به زیاد شدن جمعیت انگلاستان شد

 نمونه این ستم را میتوان هم دررژیم منفور قبلی در جامعه مشاهده کرد و هم دررژیم منفور فعلی  در میان ملاها و صاحب منصبان مشاهده کرد، زنی میگفت که برای طلاق همسرم به داداگاه مراجعه کردم، رئیس دادگاه که " ملا" هم بود به من میگفت که چرا میخواهی طلاق بگیری، با شوهرت باش و با من هم باش!!!! 

 افرادی که با میل حیوانی دست و پنجه نرم می کنند با این کار ها کاری ندارند و یکی دیگر از دلایل مخالفت من با حکومت دینی همین وجود افراد این چنینی در مسند امور است 

من از همه دوستان تقاضا دارم که مطالعه کنند، قرآن یا هر کتاب دینی را میخوانید این انتخاب شخصی شماست و تمایلات مذهبی شما به خودتان مربوط میباشد، اما کمونیزم علم است، علم شرایط رهایی از بند بهره کشی و زورگویی و ظلم! علم برابری حقوقی زن و مرد است! علمی ست که به زنان میآموزاند که اختیار تن شان به عهده خودشان است ونه هیچ کس دیگری تحت هر عنوانی! که به زنان میاموزاند که برای رهایی خود از بند جهل و خرافه  و ارتجاع باید خود را مسلح به سلاح علم کنند تا هر بی سرو پایی تحت هر عنوانی نتواند از آنان سوء استفاده کنند! دوست دانشمند برایان! شما آنقدر از کمونیزم، که آنرا نه مطالعه کرده اید و نه شناخت درستی از آن دارید هراس دارید - و هر آنچه  که از کمونیزم میدانید همانی ست که ملا های بیسواد جیره خواران امپریالیستها روز و شب بالای مبنر و یا در حوزه های " غیر علمیه" مشغول ترویج به طلبه ها در قم و سایر مکانهای " مطلوب امپریالیستها" هستند، وحشت دارید و فکر میکنید دوستانی که ایمیلهای من و شما را میخوانند فورا " کمونیست" میشوند وبهمین دلیل هم میگویید دوستان " عجولانه " تصمیم نگیرید! راستش آن کسی که با خواندن چند سطر نوشته من " کمونیست" شود مطمئن باشد که با چند سطر نفر دیگری " ضدکمونیست" میشود! کمونیزم را باید مطالعه کرد و آموخت، هستند کسانی که " یک شبه مثل طرفداران فردی بنام منصور حکمت"  که خود را کمونیزم نامیدند، کسانی که جز فحاشی به دین و خدا و پیغمبر و البته فقط هم دین اسلام هنر دیگری ندارند، اینها همانطور که یک شبه کمونیزم شدند یک شبه هم دوباره " شیعه  یا سنی یا جهود و بهایی میشوند! کمونیست بودن یعنی مسئول بودن، یعنی مدام مطالعه کردن و با جهل و خرافه ، ستم و زور ، بی عدالتی و نابرابری ، استثمار و خفقان تحت هر لوا و رژیمی بصورت علمی و آگاه کردن توده های تخت ستم مبارزه کند!دوستان عزیز هر دینی که دارید داشته باشید و دین تان را برای خودتان محفوظ بدارید، آنچه به شناخت آن نیاز حیاتی ست شناخت امپریالیسم است، راههایی فریبکاری آنرا بشناسید، اگر به درک علمی و شناخت درست از امپریالیستها برسید هرگز به هیچ مزدور و نوکر آن تحت هر لوا و رژیمی اجازه نمیدهید که هم وطن را بفروشند و هم دسترنج هموطنان را!  در خاتمه بد نیست از خودتان بپرسید که چطور است که مثلا در انگلیس که هم بهایی هست و هم سنی و هم شیعه و هم بودایی و مسیحی در کنار یکدیگر در همان سیستم زالو صفت سرمایه داری زندگی میکنند اما به ایران ما که میرسد خمینی را علم میکنند که همه را از دم تیغ " اسلام" بگزراند؟؟؟؟ امپریالیسم را بشناسید

من ضد کمونیزم نیستم ، اما دلایلی که با آن مخالف هستم هم کم نیست

1- کمونیزم از ابتدا نبوده چون علم از ابتدا نبوده اما اسلام از ابتدا بوده از زمان خلقت انسان و دینی است که آدم (ع) داشت

2- کمونیزم می گوید خدایی نیست و جهان از یک گاز و انفجار و تکامل خود ، به وجود آمده ، اما من می گویم همان گاز را چه کسی به وجود آورده اصلا همین تکاملی که کمونیزم می گوید به خواست چه کسی بوده

تمام دانشمندان جهان را بگیرند و دست و پایشان را ببندند و به هیچ کس اجازه ی فکر کردن ندهند ببینیم آیا باز هم همین علم به تکاملش ادامه می دهد

3-کمونیزم طرفدار کارگران است و با ضد سرمایه داری ، اما هین علمی که شما می گویید کمونیزم علم است ، در نظام های سرمایه داری در حال توسعه و تکامل است

4-هیچ کشور کمونیستی تاکنون نتوانسته از نظر علم ( که خودش علم است) به پای حتی یک کشور سرمایه داری غیردینی برسد

5- کمونیزم سعی دارد مردم را از هم جدا کند و عده ای کارگر را با فراخواندن به گرفتن حقشان از دیگر مردم جدا می کند فکر این فراخواندن را کرده ولی فکر این را نکرده که ممکن است برخی بیایند و برخی نیایند و اتفاقا در هر دو دسته از یک خانواده باشند و اینها از هم جدا شوند و یا با هم دشمن

6- سران این عقیده یعنی کمونیست ها ی اولیه نظریاتی داده اند که در حد نظریه باقی مانده و جلو نرفته و همچنین سخنانی گفته اند که بعدا پس گرفته اند

و ......... اینها دلایلی است که من نمی توانم کمونیزم را نه به عنوان نظام بلکه به عنوان علم بپذیرم ، علمی که نتواند حتی خودش را توجیه کند به چه درد می خورد ؟

ادیان هم که از ابتدا با بشر بوده اند اما انواع حکومت : زورگویی شاهان در چند عصر دلیل بر زورگویی همه شاهان نیست مثالی از شاهان خوب : کوروش ، داریوش ، انوشیروان عادل ، همه ی سلسله ی اشکانیان ، کریم خان زند ، نادر شاه و در راس همه ی آنها امیرالمومنین علی (ع) و خود پیامبر (ص) که هیچ کس نمی تواند در مورد زمان حکومت آنها مساله ای بیاورد که مخالف با علم ، عقل ، عرف و عقیده ی مردم باشد

مسیحیان هم به دلایلی دچار تغییراتی در نوع حکومت شدند و آن هم دخالت بیش از حد کشیشان در امور حکومتی بود وگرنه همین حالا مگر کشور آمریکا مسیحی نیستند و با اعتقاد ترین مردم به دینشان همین مردم آمریکا هستند حالا هر چیزی که از مسیحیت واقعی باقی مانده ، همان را قبول دارند

بار دیگر از حوصله تمام شما عزیزان سپاسگزارم. و از شما برایان گرامی نیز

مرگ بر امپریالیسم و ارتجاع و رژیم های مزدور آن تحت هر لوا و رژیمی

در پایان باز هم متذکر می شوم برای انتخاب یک عقیده باید همه ی عقاید را مورد بررسی قرار دهید شما کامران عزیز فکر می کنید من از کمونیست شدن ترسی دارم نه من خودم مدت ها کمونیست بودم و کتابهای صمد بهرنگی از ماهی سیاه کوچولو گرفته تا ماجراهای اولدوز ، کچل کفتر باز ، پسرک لبو فروش ، قطره ی برف ، دو گربه روی دیوار ، یک هلو و هزار هلو ، پیرزن وجوجه ی طلایی اش و ...... را همه را خوانده ام اما این شما هستید که از مسلمان شدن دوباره می ترسید و مثلا به جای یک ربع قرآن خواندن می خواهید به موسیقی مورد علاقه تان گوش دهید اما من هم موسیقی ام را گوش می دهم و هم به تحقیقات علمی ام می رسم و هم درس می خوانم و هم وقتم را صرف ایمیل زدن به گروه می کنم و هم در هفته به دو ساعت قرآن خواندن با درک آن می رسم و ابایی هم از هیچ دین و عقیده ی دیگری ندارم با کسی که بی احترامی کند تا جایی که بشود با احترامی می کنم اما از حدی که بگذرد با او برخورد می کنم یکتا پرست هستم و این عقیده ای را که نه صرفا از راه خون بلکه با انتخاب خودم با تحقیق در همه ی ادیان بدست آورده ام با هیچ چیز عوض نمی کنم ، از تمام آخوندها و حکومت شان متنفرم ولی قوانین واقعی اسلام و عرف جامعه ی ایرانی را دوست دارم و ایمان دارم که حتی بی دین ترین افراد که کمونیست هم نیستند ، اگر واقعا به دنبال عقیده ای درست و زیبا بروند ، قطعا اسلام را انتخاب خواهند کرد و نوع حکومت هم تاثیری در تغییر عقیده شان نخواهد داشت ، افرادی هم که در کشور های دیگر به مخالفت با اسلام می پردازند ، به این دلیل است که منافعشان به خطر افتاده و گرنه یک آفریقایی بدبخت که به قول شما از او دارند سوء استفاده می کنند برای منافع خودشان ، چه دلیلی دارد که هنوز بر عقیده ی خود باقی مانده و به کمونیزم رو نیاورده ، یا دیوانه بوده ، یا اسم کمونیزم هم به گوشش نخورده ، یا به او زور گفته اند و یا دین و عقیده اش را دوست داشته و نخواسته از آن بگذرد ، آنجا که دیگر آخوند و شیخ نیست ، اصلا سوریه که اینهمه مسلمان دارد و اینهمه مسیحی و آخوند هم ندارد چون سنی هستند و مفتی دارند برای احکام دینی (فقط) ، این همه هم در مورد اسلام در دنیا بد گفته می شود ، پس دلیل پافشاری شان بر عقیده شان چیست ؟  چرا اگر یک مسلمان واقعی را با شمشیر و زور تهدید به مرگ کنی و با برگشتن عقیده اش با او کاری نداشته باشی ، حاضر است بمیرد ولی از عقیده ی خود برنگردد ، اما مثلا در همین ایران ، اگر فردی را که مسلمان نیست و هر دین دیگری دارد ، با زور شمشیر به اسلام دعوت کنی در ظاهر نظرش عوض می شود تا جانش را نجات دهد ، چرا ؟ چون هیچ کدام به عقیده ای که دارند ، "ایمان" ندارند حتی می خواهد مسلمان باشد و یا نباشد و گرنه این همه جوان چرا باید در یک جنگ 8 ساله بین ایران و عراق کشته شوند جنگی که غیر از بدبختی برای هر دو کشور هیچ چیزی نداشته اما جوانان با اراده ی خود به جبهه رفته اند حالا سوء استفاده هایی که از نام پاک آنان ، همسران آنان و ...... بعدا صورت گرفته بماند افرادی  که به دروغ نام خود را به عنوان یک جبهه ای ثبت کردند و از مال مردم خوردند و یک آب هم از رویش تنها کسانی بودند که از این جنگ بهره بردند ، کسانی که بویی از انسانیت نبرده اند ، اما اینها هیچ ارتباطی به دین و عقیده ندارد ، چون اینها دین داشتند و دارند ، اما ایمان و انسانیت نداشتند و ندارند

اینها همان زالو صفتان مانند رفسنجانی ها و خامنه ای ها و احمدی نژاد ها و .... بودند که حالا هم برای نابود کردن طبقه ی ضعیف و فقیر جامعه کمر خود را بسته اند و با طرح های زیر لحافی و .... اقتصاد یک کشور را به باد می دهند ، البته احمدی نژاد خود یک کمونیست به تمام معناست و جاسوس اما به هر حال این واقعیت است

شمایی که همه ی مردمی که مثلا خانه اجاره می دهند و پول می گیرند را زالو صفت معرفی می کنید ، من خودم افرادی را می شناسم که خانه می سازند و به زوج های جوانی که خانه ندارند اجاره می دهند و وقتی پول اجاره ها به اندازه ی قیمت خانه شد ، خانه را به نام آنها می زنند ، این اسلام واقعی است کمک کردن به هم نوع و داشتن تقوا نه  صدقه داده و نه بیش از حد پول گرفته ، و یک سرمایه دار هم هست

دولت ایران هرگز نمی تواند از کمک چنین افرادی برخوردار شود چون این افراد قبلا کمکشان را به دولت کرده اند و نتیجه این شده که صندوق های صدقات فقط خرج حقوق کارمندان اداره ی صدقات می شود ، حالا هم شما بگویید همه ی صندوق های صدقات را جمع کنند ، ببینید که چطور صدای همین مردم بلند می شود همین مردم که بر ضد نظام و دولت و ...... شعار می دهند وقتی به مسافرت شمال می روند ، اولین کارشان انداختن صدقه است

واقع بینی بهتر از خیال بافی است

اگر کمی نظراتم را کمی تند بیان کردم از همه و علی الخصوص کامران عزیز و بزرگوار معذرت می خواهم

در مورد زنان هم که همه می گویند در اسلام برابری بین زن و مرد نیست ، فقط  دو نکته می گویم ، در قرآن ما هیچ سوره ای به نام مردان نیست اما یک سوره به نام نساء هست که نساء به معنی زن است و همچنین در اعمال حج یک طواف به نام طواف نساء وجود دارد که در صورت انجام ندادن آن زن و شوهر به یکدیگر محرم نیستند و نمی توانند اعمال زناشویی انجام دهند ، اعتبار و درجه ی زنان در اسلام به اندازه ی هیچ دینی به این بالایی نیست و ایتها همه به خاطر هاجر مادر اسماعیل(ع) و همسر ابراهیم (ع) است

 

ای اهل ایمان مال یکدیگر را به ناحق نخورید و مالی را بخورید که از طریق تجارتی که از روی رضا و رغبت بدست آورده اید و سودی برده اید و یکدیگر را نکشید که خداوند هر گز به ظلم و قتل شما در حق یکدیگر راضی نیست و البته خداوند به شما مهربان است / قرآن - سوره ی نساء - آیه ی 29 





__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ