کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

[farsibooks] "قرار نبود و نیست که این تبعیض‏ها در حق زنان روا داشته شود"!!

 

http://triboonshoma.blogfa.com/post-373.aspx

این را زهرا رهنورد بهمراه میرحسین موسوی در دبدار دیروز خود – چهارم خرداد ماه - با جمعی ار اعضای جوانان و دانشجویان حزب اعتماد ملی گفته است. عجب بلبشو بازاری شده است و مفاهیم واژه‏ها و ماهیت مدافعین بی حقوقی زنان در درون جامعه هم دارد وارونه جلوه داده می‏شود. این‏روزها کسانی دارند از حق و حقوق مردم و لگدمال شدن مطالبات پایه‏ای زنان سخن به میان می‏آورند که پرونده‏ای بسیار سنگین و مملو از قتل و جنایت زنان و توده‏های محروم در کیسه‏ی‏شان دارند. دنیای عجیب و غریبی را دارند به انسان و انسانیت تحمیل می‏کنند و دارند بنابه مصلحت روزگار و بمنظور پایداری نظام‏شان، رنگ عوض می‏کنند. در این میان زهرا رهنورد هم دارد برای عقب نماندن از کاروان سرمایه، ندای دفاع از حقوق زنان و رفع تبعیض‏ و آن‏هم در زیر سایه‏ی رژیم جمهوری اسلامی سر می‏دهد؛ حقوقی که سی سال آزگار است‏ دارد علناً و قانوناً لگدمال می‏شود و مختص به یکی و دو سال اخیر نیست.

براستی سئوال این است مگر جمهوری اسلامی فقط این‏روزهاست که دارد خلاف آن قرار و مدارها را در حق زنان در پیش می‏گیرد؟ مگر حمله به زنان و سرکوب حقوق اولیه‏ی آنان صرفاً و صرفاً به بعد از انتخابات ریاست جمهوری و هم‏زمان با "شکست" موسوی در خرداد ۸۸ بر می‏گردد؟ مگر زن در دهه‏ی اوّل حاکمیتِ رژیم جمهوری اسلامی که رهبران و مدافعین "سبز" دارند برای بازگشت آن سینه چاک می‏دهند، بهتر از آن‏چه در شرایط کنونی شاهد آنیم بود و زن در آن دهه از حقوق "والایی" برخوردار بوده است؟

 حدس و گمان‏ها و تردیدها را باید کنار گذاشت و از تحریف حقایق و آویزان شدن به جناح "مغلوب" دولتی و به اصطلاح مبارزه با جناح "غالب" دوری جست. برای این‏که اسناد سوزانده نشده است و مهمتر از همه‏ی این‏ها قربانیان بی‏شماری از سیاست‏های سرکوب و تجاوزگرایانه‏ی رژیم، در قید حیات‏اند و از یاد نبُرده‏اند که چگونه رژیم جمهوری اسلامی، به پاس قانون اساسی منتج از "قرآن"اش، یورش به زنان را سازمان داده است و جدا از اسید پاشی بر سر و صورتِ زنانِ "بی حجاب"، آنانرا از عرصه‏ی فعالیت‏های سیاسی – اجتماعی بدور ساخت و آن‏چنان ضربه‏ی هولناکی بر پیکره و روح و روان آنان وارد ساخت که توضیح آن تکان‏دهنده است. تحمیل لباس دل‏خواه‏ی خودی به نیمی از جمعیت جامعه، تجاوز به زندانیان سیاسی زن از همان اوان حاکمیت و اعدام‏های دسته‏جمعی زنان و غیره، نشان از موقعیت زنان در زیر سلطه‏ی سه دهه‏ی رژیم جمهوری اسلامی دارد؛ رژیمی که در چارچوب قانون اساسی و وفاداری عمیق‏اش به "اسلام"، به هیچ احد الناسی رحم نکرده است و هم‏چنان و در همان مسیر انتخابی و نوشته شده‏ی خود در پیش است.

نظام جمهوری اسلامی آمده است تا قرار تبعبض و بی‏عدالتی‏های درون جامعه را محترم به شمارد؛ قرار بر این بود تا زن را، نیمه‏ی مرد به حساب آورد؛ قرار بر این بود تا زن را از تعیین دروس و فعالیت‏های انتخابی‏اش بدور سازد؛ قرار بر این بود تا مردان بر زنان مسلط باشند و قرار بر این بود تا زن به موجودی بی اختیار و "دست دوّم" به حساب آید. این‏چنین نوشته شده است و سران حکومت هم تاکنون این‏چنین رفتار کرده‏اند و این‏چنین هم ادامه خواهند داد. دلیل اعتباری و پایداری چنین رفتار و کرداری را نسبت به زن باید در قوانین رژیم جمهوری اسلامی جستجو نمود. همان قانونی‏ که زهرا رهنورد دارد برای اجرای کامل آن با رقیبان دولتی خود - و این‏بار با رنگ "سبز"- می‏جنگد!!

بر خلاف "مدافع"‏ی امروزی حقوق زنان باید گفت که حمله و یورش افسار گسیخته به زن صرفاً و صرفاً به بعد از "انتخابات نهم و دهم" ریاست جمهوری اسلامی بر نمی‏گردد و ریشه‏ی دیرینه و قدمت سه دهه دارد. با سر کار آمدن رژیم جمهوی اسلامی و با تصویب قانون اساسی بود که موقعیت زندگانی – اجتماعی زنان آشکارتر گردید و در این میان هم، همه‏ی دولت‏ها از آغاز تاکنون از یک‏سو وفاداری خود را به رژیم و طبقه‏ی حاکمه و سرمایه‏داران و از سوی دیگر بی‏وفائی و بی‏مهری خود را همراه با چوب و چماق و زور و سرکوب به زنان نشان داده‏اند. اصلاً و ابداً چنین رفتاری در درون جامعه‏ی‏مان تازگی ندارد و اصلاً ابداً در خلاف ذائقه‏ی سرمایه‏داران و مدافعین‏اش نسبت به محترم شمردن حق و حقوقِ پایه‏ای زنان نیست.

این‏ها همان سیاست پای ریخته شده‏ی رژیم جمهوری اسلامی‏ست. برای این‏که قانون مصوبه‏ی رژیم جمهوری اسلامی، هم‏طراز با مطالبات پایه‏ای زنان نوشته نشده است. برای این‏که قانونِ مرتجعین است و در خدمت به رشد و بالندگی زنان نیست. این قانون سرمایه است و بدرد خودِ ظالمان و مدافعین تبعیض در درون جامعه می‏خورد. این قانونِ مدافع‏ی عده‏ی خاصی‏ست و کاری هم به حق و حقوق زنان و محرومان ندارد.

بنابراین سخن از پای‏بندی به آزادی و دموکراسی در چنین نظام‏هایی بیهوده است. حیات نظام‏هایی هم‏چون نظام جمهوری اسلامی با تعرض به حقوق نیمی از جمعیتِ زحمت‏کش جامعه گره خورده است و بی‏گمان، بدون لگدمال نمودن و اجحاف و استثمار و سرکوبِ ممتد زنان، سران حکومت قادر به گرداندن تسمه‏ی سرمایه در درون جامعه‏ی‏مان نیستند. به بیانی حقیقی قانون‏گرائی و عدم دخالت در زندگی زنان، نیازمندِ پای‏بندی عمیق و عملی به قانون انسانی‏ست. قانونی که متضمن منافع‏ی میلیون‏ها انسان محروم و زنان باشد. واضح است تا زمانی‏که ریشه‏ی مدافعین رنگارنگ رژیم جمهوری اسلامی و قانون اساسی ارتجاعی‏اش سوزانده نشود، موقعیت سیاسی – اجتماعی و زندگانی زنان پیچیده‏تر و بغرنج‏تر هم خواهد گردید.

 

+ نوشته شده در  چهارشنبه پنجم خرداد 1389ساعت   توسط شباهنگ راد |  نظر بدهید

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
MARKETPLACE

Stay on top of your group activity without leaving the page you're on - Get the Yahoo! Toolbar now.


Get great advice about dogs and cats. Visit the Dog & Cat Answers Center.


Get real-time World Cup coverage on the Yahoo! Toolbar. Download now to win a signed team jersey!

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ