---------- Forwarded message ----------
From:
Balatarin <balatarin@sabznameh.com> Date: 2010/5/27
Subject: Best of Balatarin for 05/28/2010
![این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.]()
برخی از دوستان غیر مذهبی، با فرستادن کارهای توهین‌آمیز در رابطه با محمد ابن عبدالله و زنش عایشه، آنها را به تمسخر می‌گیرند، تمسخری که نه بر اساس واقعیت که بر اساس توهین بنا نهاده شده است. این کار موجب آزردگی خاطر هم‌میهنان مسلمان ما می‌گردد؛ بجا و شایسته می‌باشد در شرایط حساس کنونی که این رژیم نه به مذهبیان دگراندیش رحم می‌کند و نه به غیر مذهبیان(البته ستم بر غیر مذهبیان بسیار بیشتر است) از فرستادن چنین لینک‌هائی خودداری نمائیم. اگر ما نیر منطق خویش را نه بر اساس دلیل که بر اساس توهین بنا بگذاریم، پس فرق ما با اسلامیونی مانند خامنه ای و مصباح و بن لادن و .... چیست؟ آیا ما هم باید به راه آنها گام برداریم؟ من معتقدم ما حتی در نقدها هم باید اصول فرزانگی را رعایت نمایم، زیرا هدف ما روشنگری ملت است نه توهین و ایجاد جو کینه میان هم میهنان! شاید در این سایت، اینجانب یکی از منتقدان صریح دین باشم و بیش از 95% لینک‌هایم در موضوع نقد دین است و در این راه هیچ تابوئی را قبول ندارم، اما همواره سعی نموده‌ام در نقد دین رعایت انصاف را داشته باشم و هیچگاه چیزی که معتقد بودم دروغ و یا توهین‌آمیز می‌باشد، را در این سایت مهم اجتماعی ایرانیان لینک نکردم. از چند روز پیش نیز تصمیم گرفته‌ام که نقد دین را تا آخر این ماه کنار بگذارم و منتظر عکس‌العمل رژیم خون‌آشام حاکم بر کشورم بمانم که با هم‌میهنانم چه برخوردی خواهد کرد، هر برخوردی که نمود برای من برد است؛ اگر به خواسته‌های مردم توجه نمود و به اصطلاح از خر شیطان پیاده شد؛ نقد دین را بصورت خاص(نه برای توده ی مردم ) ادامه خواهم داد، اما اگر باز با نام دین به جان و مال مردم افتاد، همانگونه که بیشتر گفتم، دینش را بیش از پیش و با انرژی مضاعف رسوا خواهم نمود، آنها مطمئن باشند که پتانسیل این کار را دارم. از دوستان آتئیست خود درخواست دارم که حتی‌الامکان از نقد دین در این مدت خودداری نمایند، تا انرژی‌ها به سمت رژیم سرریز گردد و اگر هم مایل به این کار باشند، از توهین جدا خودداری نمایند.
با ۲۲۵ امتیاز و ۳۹۷ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
حالا هي بگيد اين خانم طرفدار سبزهاست
با ۲۲۰ امتیاز و ۴۵ نظر سرگرمی فرستاده شده در بخش
نظرات
مجید توکلی در حالی پنجمین روز اعتصاب غذای خود را سپری می‌کند که بر اثر اعتصاب غذا دچار خونریزی معده شده است.مجید توکلی فعال دانشجویی و حسین رونقی ملکی که در پنجمین روز اعتصاب غذای خود هستند با وضعیت نامناسبی روبه‌رو شده‌اند. بر اساس اخبار رسیده از زندان اوین، مجید توکلی که از بیماری کلیه رنج می‌برد بر اثر اعتصاب غذای خشک دارای وضعیت جسمی نگران کننده‌یی بود و قادر به صحبت کردن نیست. همچنین وی دچار خونریزی معده شده است. مجید توکلی از صبح یکشنبه در پی انتقال به سلول انفرادی دست به اعتصاب غذا زده بود، بسیاری از فعالین سیاسی و مدافعان حقوق بشر در پی ادامه‌ی وضعیت نگران کننده وی طی روزهای گذشته و امروز در سراسر جهان دست به اعتصاب غذا و تحصن در مقابل سفارت‌های ایران و نهادهای بینالمللی زده‌اند. به گزارش رهانا، از وضعیت حسین رونقی ملکی نیز تا کنون خبری به دست نیامده است، پدر و مادر وی روز گذشته برای پیگری وضعیت این وبلاگ‌نویس به تهران مراجعه کرده‌اند، اما تا این لحظه هیچ خبری از فرزندشان به دست نیاورده‌اند. وضعیت جسمی حسین رونقی ملکی (بابک خرمدین) در سومین روز اعتصاب غذا بسیار وخیم گزارش شده بود، به طوری که وی قادر به صحبت کردن با خانواده‌ی خود در مکالمه‌ی کوتاه تلفنی نبوده و خانواده حرف‌های او را به درستی متوجه نشده بودند. مجید توکلی فعالی دانشجویی از ۱۶ آذر ماه در پی برگزاری مراسم روز دانشجو بازداشت و به ۸ سال زندان محکوم شده است. حسین رونقی ملکی نیز از ۲۲ آذر ماه بازداشت و تا کنون در بند ۲ الف زندان اوین نگهداری شده است.
با ۱۸۹ امتیاز و ۸ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
پارلمان‌نیوز:در ساعت سی دقیقه بامداد روز پنجشنبه،بیش از بیست تفر از افراد لباس شخصی با اسلحه،با حمله به دفتر هیات امنا و هیات موسس دانشگاه آزاد اسلامی و دفتر مرکز علوم و فناوری‌های پیشرفته به طور غیرقانونی وارد این ساختمان شدند.دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی اعلام کرد که این افراد طی چهار ساعت حضور غیرقانونی،همراه با زور و تهدید و یا دستبند زدن به نگهبانهای ساختمان و بازداشت موقت آنان در محل به تعدادی از واحدهای اداری این ساختمان وارد شده و با تخریب و زیر و رو نمودن کلیه وسایل موجود آن، تعدادی از مدارک،اسناد،کیس‌های کامپیوتری و اشیاء مختلف دیگر را همراه خود خارج نمودند که تا این لحظه لیست دقیق وسایل خارج شده مشخص نشده است. بر اساس این گزارش، افراد لباس شخصی با ادعای حضور نماینده دادستان و قاضی و نیز ادعای همراه داشتن حکم دادستانی این اقدامات خلاف را انجام داده‌اند که مراجع قضایی از قبل و تاکنون هیچگونه اطلاع و یا خبر رسمی در این زمینه به مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی نداده‌اند.بر اساس اعلام دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد،این اقدامات در ادامه تحرکات روزهای اخیر علیه دانشگاه آزاد اسلامی و به دنبال اعلام تغییرات غیرقانونی در اساسنامه این دانشگاه و معرفی اعضای جدید هیات امناء و همچنین برگزاری تجمعات خلاف تعدادی از افراد لباس شخصی در مقابل دفاتر مختلف دانشگاه آزاد انجام شده است.دفتر هیات امنا دانشگاه آزاد اسلامی تاکید کرده است که خواستار رسیدگی عاجل و فوری از مراجع ذیصلاح قانونی و قضایی به منظور رسیدگی و پیگیری فوری این اقدامات می‌باشد.
با ۱۸۲ امتیاز و ۲۰ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
سياست خارجي فعال محمود و شركا ، تپه اي در جهان نگذاشته است براي پيك نيك كه آلوده نباشد به هنر آقايان و اين چيز جديدي نيست . وقتي كوتوله سياسي ميخواهد عربده بكشد بر بام كلبه اي در دهكده جهاني ، مجالي بر او نميدهند داروغه گان و شحنه گان كه باج ها را گرفته اند و سبو ها را شكسته اند . حكايت چوب است و خوردن پياز و هزار و يك تحميل ديگر به وقت زبوني . زبوني از دست ملت فهيم كه با اقتدار رصد ميكند احوال جهان را و به لبخندي و گاهي اخمي ، معادلات پر هزينه حكومت را بر هم ميزند . اما اينبار قدري مشكوكم به اين ژست دعوا و ياد زرگرها ميافتم و دعواهاي زرگريشان . اينكه نعلين كرشمه اي بيايد و پوتين شيشكي بيندازد بر راهش ، در اين آشفته بازار دنيا وقتي دارد كه بدون شك اينوقت نيست . نياز محمود و سيد علي بسيار بيشتر از آن است كه رفيق نيم بند گرمابه و منقل را چنين ارزان بفروشند . شايد سياست جديد ، انزوايي خود خواسته باشد براي هوا كردن فيلي از آن دست كه كره شمالي هوا كرد و در اين بين ، اعتبار روسيه بايد كنار رود تا جايي ديگر رخ بنمايد . به هر حال امروز علي كنار حوضي نشسته است بي ماهي و گند آب بسته و ريگ در آن مي اندازد تا شايد صداي قلپ كردن آن تكه سنگ ، صدايي باشد در گوشش كه تنهايي را آسان كند برايش . علي مانده است و حوضش . سيد علي مانده است و محمود . به پاي هم پير ميشوند اين دو عجوزه ؟
با ۱۶۶ امتیاز و ۱۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات
رهانا:کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر در اثر اعتصاب غذا در سلول انفرادی به بهداری زندان اوین منتقل شد. کوهیار گودرزی دانشجوی اخراجی دانشگاه صنعتی شریف که از تاریخ ۲۹ آذر ماه بازداشت شده و چندی پیش به سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل شده بود، در اثر تداوم اعتصاب غذا به بهداری زندان منتقل شده است و هم‌اکنون زیر سرم قرار دارد. پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی در این خصوص به خبرنگار رهانا گفت: امروز که برای ملاقات وی به زندان مراجعه کرده بودم مسئولان به من اجازه‌ی ملاقات ندادند و گفتند تا زمانی که در سلول انفرادی است، حق ملاقات ندارد. وی همچنین در خصوص قطع تماس فرزندش با خانواده گفت: تماس‌های کوهیار از حدود ۱۵ روز پیش با ما قطع شده و هیچ اطلاعی از وضعیت وی نداریم. مخترع در ادامه گفت: امروز زمانی که از زندان برمی‌گشتم فردی از زندان با من تماس گرفت و گفت که کوهیار که در اثر اعتصاب غذا بیهوش شده است را به بهداری زندان اوین منتقل کرده‌اند. وی از حضور خود در دادستانی تهران خبر داد و گفت: نامه‌یی را برای دادستانی نوشته بودم که اجازه‌ی ملاقات با فرزندم را داشته باشم اما این ملاقات تا کنون هیچ نتیجه‌یی نداده است. مادر کوهیار گودرزی در پایان با انتفاد از برخورد ماموران امنیتی با زندانیان گفت: فرزندان ما مگر چه گناهی کرده‌اند که مجبور به اعتصاب غذا در زندان‌ها می‌شوند؟ ما فرزندان‌مان را بزرگ نکرده‌ایم که به سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل شوند و در آنجا گرسنه و تشنه بمانند. کوهیار گودرزی عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر، در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ماه به دلیل اعتراض به رئیس اندرزگاه ۳۵۰ زندان اوین به سلولهای انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شده است. حسین رونقی ملکی، وبلاگ‌نویس و فعال حقوق بشر و همچنین مجید توکلی، فعال دانشجویی نیز در پنجمین روز از اعتصاب غذای خود در سلولهای انفرادی زندان اوین به سر می‌برند. پایان پیام
با ۱۵۳ امتیاز و ۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات
این "مرگ بر بی حجاب" و "مرگ بر بدحجاب" هایی که این چند روز به وفور روی دیوارهای شهر دیده می شن، رسما من رو می ترسونن. شبانه یه سری میان و یه سری شعارهایی رو روی دیوارها می نویسن، تا در وقت مقتضی به عنوان درخواست مردم از اونا استفاده شه. این دیگه صدای پاش نیست، این خود فاشیسمه، به عریان ترین شکل ممکن... فاشیسم قطعا به جنگ منجر می شه، خارجی یا داخلی...
با ۱۵۲ امتیاز و ۲۵ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
ضرغامی با تاكيد بر اينكه نمي‌توان برخوردهاي سلبي چنداني كرد اظهارداشت: ما پارازيت مي‌فرستيم آنها هم پارازيت مي‌فرستند و سپس كانال‌هاي ما روي ماهواره آنها قطع مي‌شود مانند شبكه العالم كه از روي عرب ست و نايل ست بر خلاف قرارداد حذف شده است. بنابراين بايد توجه كنيم كه متناسب با توانمندي‌هاي كار انجام شود همانطور كه درانتخابات آن همه جمعيت به پاي صندوق راي آمدند كه نشان داد نظام موثر بوده است/البته تفاوت زمان حاضر با سال 60 از نظر امكانات تبليغاتي زياد است آن هنگام تبليغات نبود و جريانات زود حذف شدند اما اكنون جريانات فتنه فقط به حاشيه رفتند مثلاً يك خواننده قديمي كه به خاطر توجه و عنايت نظام تصوير و صدايش پخش مي‌شود و اذان نوستالژيك داشته دشمن از او شخصيت‌سازي ميكند در حالي كه كساني بودند صداي خوبي داشتند و حذف شدند كه اين فرد مذكور خوشبختانه گفت كه ما از اول هم انقلابي نبوديم در حالي كه بعضي‌ها مي‌گفتند اينها فقط با رهبري مشكل دارند. ضرغامي گفت: مي‌گوينداز اينكه آهنگ ما با تصوير امام پخش مي‌شود ناراحت هستيم لذا اين مساله براي كساني كه فكر ميكردند مديريت فعلي نمي‌تواند اين افراد را اداره كند پيام خوبي بود. وي تصريح كرد: جشنواره كن تمام بضاعت خود را براي مخالفت نظام مي‌گذارد و به خانمي جايزه مي‌دهند كه از فردي كه خانه خود را لوكيشن شكنجه كرده است دفاع ميكند و براي آن كارگردان صندلي خالي هم مي‌گذارند.گله ما از آقايان اين است كه اي كاش اين فرد را 10 روز زودتر يا ديرتر آزاد ميكردند تا مبادا تصور شود كه وي تحت تاثير جشنواره كن آزاد شده است كه اين ناهماهنگي‌ها بي‌توجهي به فضاي تبليغات و جنگ نرم است.
با ۱۴۳ امتیاز و ۲۷ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات
امروز بعدازظهر با خانم توکلی در شیراز که به دلیل اعتصاب غذا و ضعف، صدای ضعیفی داشتند، تماس گرفتم. ابتدا از ایشان پرسیدم چه خبر تازه‌ای از پسرشان مجید توکلی بعد از اعتصاب غذای خشک او در زندان انفرادی اوین دارد؟ آخرین خبری که با مجید توکلی داشتیم، همین دیروز یک نفر زنگ زده بود گفت که مجید خیلی وضعیتش در زندان خراب است ، هیچ‌چیزی هم نمی‌خورد. اعتصاب غذای خشک است حتی هرکاری هم می‌کنیم آب هم نمی‌خورد. مجید که دست به اعتصاب غذا زده است؛ شما هم در همبستگی با او به اعتصاب غذا دست زده‌اید. این‌طور نیست؟ بله. دیگر یک مادر چه کار می‌تواند بکند. یک مادر که دستش از همه‌جا کوتاه است. هیچ‌جا. هرجا زنگ می‌زنم، هرجا می‌روم جوابی به من نمی‌دهند. دیگر مجبور شدم که اعتصاب غذا کنم. الان چند روز است؟ سه روز است. سه روز؟ بله. شما می‌دانید که برای چه او را به زندان انفرادی منتقل کرده‌اند؟ نه من اصلاً دلیلش را نمی‌دانم. به من نگفتند اصلا.ً فقط می‌دانم گفتند مجید را بردند انفرادی و اعتصاب غذا کرده. شما در طی این مدتی که مجید زندانی شده، یعنی از شانزدهم آذر تا به‌حال، آیا با او ملاقاتی داشته‌اید؟ نخیر. من چون بیمار هستم، نمی‌توانم به هیچ عنوان مسافرت کنم. چهارماه و نیم که انفرادی بود که هیچ تماسی با من نداشت. وقتی که او را آوردند بند عمومی، فقط با من یک تماس تلفنی داشت. همین. دیگر من هم خیلی خوشحال بودم که صدای مجید را می‌شنیدم. صدای مجید به گوشم می‌رسید. برای مادر خیلی خوشحال کننده بود. ولی الان نه. چهار روز است که من نمی‌دانم چه بگویم؛ انتظار زنگ مجید را دارم. انتظار صدای مجید را دارم. دیگر نمی‌دانم. خانم توکلی آیا برادرش و پدر مجید توکلی برای ملاقات با او به تهران رفتند؟ بله. برادرش خیلی می‌رفت و پیگیری می‌کرد. خوب جوابی بهش نمی‌دهند. پدرش هم به ملاقاتش رفت. بعد خواست که با آقای دولت‌آبادی ملاقات کند، اجازه ندادند. گفتند ملاقات نمی‌دهیم. چندین بار هم خودم زنگ زدم، گفتم که می‌خواهم با آقای دولت‌آبادی تلفنی صحبت کنم، بازهم اجازه ندادند. گفته می‌شود که مجید توکلی نامه‌ای در زندان اوین نوشته است در اعتراض به اعدام پنج زندانی سیاسی و همین باعث شده است که او را به زندان انفرادی منتقل کنند و او دست به اعتصاب غذای خشک بزند. شما در این مورد خبری دارید؟ نه من اصلاً در این زمینه اطلاع ندارم. اصلاً هیچ¬گونه اطلاعی ندارم. خانم توکلی آیا خانواده‌ی مجید هم تحت فشار مقام‌های امنیتی بودند که در این مورد صحبتی نکنند؟ خب به ما گفته‌اند که با رسانه‌ها صحبتی نکنید. ولی وقتی آنها جوابی به ما نمی‌دهند، صدایمان را با رسانه‌ها بهشان می‌فهمانیم تا جوابمان را بدهند. دیگر ما چه کار کنیم؟ ما صدایمان را از کجا به گوش آنها برسانیم اگر با رسانه‌ها صحبت نکنیم؟ چون ما هرچه زنگ می‌زنیم و هرچه مراجعه می‌کنیم جوابی به ما نمی‌دهند. در همبستگی با مجید توکلی، امروز گروهی از دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر، بیانیه‌ای منتشر کرده‌اند و نگران سلامتی مجید توکلی هستند و گفتند اگر آسیب جسمی به او برسد، این را متوجه مقام‌های بالا ازجمله آیت‌الله خامنه‌ای می‌دانند. شما درباره‌ی این بیانیه چه فکر می‌کنید؟ والا من که تا حالا اطلاعی نداشته‌ام. چه می‌دانم. من از اینها می‌خواهم که مشکل مجید را حل کنند. چون مجید هیچ گناهی، خلافی نداشته است. پانزده دقیقه سخنرانی بوده. نمی‌خواستند که این‌جور فضایی به‌وجود بیاورند. دیگر برای پانزده دقیقه سخنرانی چرا این‌جور فضا باید به‌بار بیاید؟ برای پانزده دقیقه سخنرانی، او را به هشت سال و نیم زندان محکوم کرده‌اند. این‌طور نیست؟ بله. بله برای پانزده دقیقه سخنرانی، هشت سال و نیم زندان برای مجید داده‌اند. قبلاً دوبار هم مجید در سال‌های ۸۶ و ۸۷ بازداشت شده و روی هم نزدیک به دوسال و نیم در زندان بوده است. آیا وضعیت جسمی‌اش تا قبل از این که دست به اعتصاب غذا بزند، بد نبوده؟ وضعیت جسمی‌اش که خیلی ضعیف شده بود. ولی روحیه‌اش ماشاءالله خیلی خوب بود. روحی هرچی بگویم کم گفته‌ام. روحیه‌اش خیلی خوب بود. به من روحیه می‌داد و انرژی به من می‌داد. می‌گفت مادر ناراحت نباش. مادر خدا کریم است، خدا بزرگ است. من که گناه یا خلافی نکردم. من روزشانزده آذر، روز دانشجو بوده، صحبت کردم. هیچ گناهی یا خلافی هم ندارم. این را به من می‌گفت. خانم توکلی آیا مجید توکلی وکیل یا وکلایی هم دارد که دنبال کارهایش باشند؟ بله. آقای دادخواه هستند. آقای علیزاده طباطبایی جدیداً آمده‌اند روی پرونده‌اش کار می‌کنند. آقای علیزاده مثل این که می‌تواند برود داخل و او را ببیند، اما آقای دادخواه، نه. اجازه نمی‌دهند که او وارد شود. این وکلا با شما تماس داشته‌اند؟ با آقای دادخواه دیروز صحبت کردم. گفت اجازه بدهند می‌روم. با آقای علیزاده هم صحبت کردم، گفت: چشم پیگیری می‌کنم، می‌روم. شما چقدر امیدوار هستید که وضعیت مجید بهتر شود، او را از انفرادی آزاد کنند یا از زندان آزاد شود؟ من خیلی امیدوارم. چون هیچ گناه و خلافی نداشت. مگر چه گناه و چه خلافی کرده است که در زندان، آن‌جوری زیر نظر خودشان است. حالا هم هیچ گناه یا خلافی ندارد که او را در انفرادی انداختند. من خیلی امیدوارم. من امیدوارم که خدا آزادی برای مجیدمان بیاورد. بعد از اعلام وضعیت وخیم جسمانی مجید توکلی، خیلی از فعالین حقوق بشر و سیاسی و دانشجویی در شهرهای مختلف جهان در همبستگی با مجید توکلی امروز دست به اعتصاب غذا زده‌اند. فکر می‌کنید در حال حاضر این همبستگی‌ها به هر حال یک مقدار موثر باشد در وضعیت مجید توکلی؟ امیدوارم که تاثیرگذار باشد. آنها هم، کسانی که پرونده مجید زیر دستشان است مسئول این کار هستند عدالت را رعایت کنند و پرونده‌ی مجید من را هم بررسی کنند و از انفرادی بیرون ببرند که اعتصاب غذایش را بشکند. من خیلی تشکر می‌کنم از کسانی که از مجید من حمایت می‌کنند. چون همه‌ی جوان‌ها برای من مجید هستند.
با ۱۴۱ امتیاز و ۰ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
خبرگزاری هرانا با انتشار ویدئو و عکس از بهرام تصویری زندانی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، به افشاگری در مورد تجاوز وی می پردازد. بهرام تصویری در این ویدئو ملتماسانه می خواهد که به دادش برسند. این زندانی هر لحظه ممکن است از سوی ماموران کشته شود. لطفا اطلاع رسانی کنید...
با ۱۲۷ امتیاز و ۱۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات
مجيد خون ريزي كرده است . معده اش جواب نميدهد ديگر . به او برسانيد كه بهار بي او بي معناست . نميخواهم اگر نباشد . مجيد دوام بياور و آن اعتصاب لعنتي را بشكن . بودن به از نبود شدن خاصه در بهار . مجيد توكلي نماد شجاعت جنبش دانشجويي ايران است . دارد از دستمان ميرود . فغان از بي غيرتي من . فغان از سكوت تو و فرياد بر گوش كر جهان . مجيد جان بشكن آن اعتصاب غذاي خشك را . با مرگ نحس پنجه ميفكن . من بي ارزش تر از آنم كه تو جان شريفت را به راهم بدهي . بمان مجيد . بمان .
با ۱۱۳ امتیاز و ۸ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
بامداد روز پنجشنبه لباس شخصی، با اسلحه، با حمله به دفتر هیأت امناء و هیأت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی و دفتر مرکز علوم و فناوری های پیشرفته بطور غیر قانونی وارد ساختمان فوق الذکر گردیدند. و کلیه مدارک ، اسناد، کیس های کامپیوتری واشیاء مختلف دیگر را همراه با خود خارج نموده اند افراد فوق الذکر با ادعای حضور نماینده دادستان و قاضی و با اظهار مبنی بر داشتن حکم دادستانی اقدامات فوق را انجام داده اند که مراجع قضایی از قبل و تاکنون هیچگونه اطلاع و یا خبر رسمی در این زمینه به مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی نداده اند.
با ۱۱۲ امتیاز و ۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات
. . . . . از او پرسيدم و بسيار پرسيدم اما آنچه ديگرگون كرد مرا ، شرح سختي هاي زندان نبود . شرح شكنجه هاي روحي و جسمي او و سايرين آنقدر منقلبم نكرد كه جملات پر اميدش مرا برآشفت . از روحيه بالاي همبنديان ميگفت . از اينكه آنها را ميزده اند ، خرد و خمير و نالان به اتاق مي انداخته اند و آنجا ، كانوني از مهر و عشق دوستي را بين يكديگر به اشتراك ميگذارده اند . ميگفت هيچ كدام را نميشناختم روز اول اما امروز همه آنها را برادران تني خود ميدانم . با هم گپ ميزديم . ساعتها رخوت زندان را با هم و به اميد ميگذرانديم . از وقتي كه ديگر حصارهاي امنيتي سست شد ، پس از حدود 20 روز اول ، ديگر محيط زندان آن ترس و بيم اول را نداشت . ديگر به بازجويان با ديده حقارت نگاه ميكرديم . آنها را زبونتر از سوسكهايي ميديدم كه گاهي شبها از زير در به اتاق مي سريدند . ترس مال همان چند روز اول بود . بعد از آن كنك كه ميخورديم ، سوژه خنده بعدش ميشد در خفاي خودمان . همه چيز سريع به خاطره تبديل ميشد و مسخره . ميگفت زندانيان عمومي را هم در بعضي ساعات هواخوري ميديدم و اخبار بيرون ، روحمان را جلا ميداد . همه ايستاده اند . همه ايستاده اند . همه ايستاده اند . موسوي و كروبي و سايرين هم ايستاده اند و مقاوم . همين اخبار ، باورمان را تقويت ميكرد . برخي از زندان بانان هم همدردي ميكردند و محبت . مشخص بود كه خون است دلشان از وضع ما . به چشم خودش گريه هق و هق يكي از كارمندان زندانباني اوين را ديده بود . پرسيدم چه ميخواهي بكني ؟ نميخواهي سفري بروي تا آب و هوايي عوض كني ؟ نميخواهي قدري دور شوي از اين جريانات ؟ و دوست داشتم به حرفم گوش كند كه خانواده اش مرا مسئول اندختن اين زنگوله برگردنش كرده بودند . سرش را بالا آورد . در چشمانم خيره شد . اما اينبار نه سكوت كرد و نه در گلو بغضي داشت . كجا بروم ؟ بچه ها هنوز آنجا هستند . بايد به خيابان برويم در اين ماه . بايد خيابانها را مال خود كنيم . بچه ها هنوز آنجا هستند . سفر بروم ؟ استراحت كنم ؟ نه ، 22 خرداد بايد به خيابان برويم . همه مان . بايد بمانيم . بايد كف خيابان بنشينيم تا به خواسته برسيم . بايد مقاومت كنيم . بچه ها هنوز آنجا هستند . بايد به جاي آنها هم برويم . بايد . . . ديگر نميترسد او . از هيچ چيز نميترسد . ديگر باور دارد كه هيچ چيز آنقدر سخت نيست كه ارزش سكوت را داشته باشد . وقتي از حقير بودن بازجوهايش صحبت ميكرد ، آنقدر گفت كه دلم براي آنها سوخت . آنقدر بزنند ، آنقدر بيرحم نشان دهند خودشان را ، آنقدر كثيف و پست و ملعون باشند ، و بعد يك جوان 24 ساله ، آنها را با همه هاله كثيفي كه بر خود ساخته اند ، اينگونه حقير ببيند . سوسكي كه از زير در سلول سر ميخورد .
با ۱۰۹ امتیاز و ۸ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
سازمان عفو بین‌الملل در گزارش سالانه خود اعلام کرد که وضعیت حقوق بشر در ایران «بسیار وخیم‌تر» شده است. این گزارش که در تارنمای عفو بین‌الملل منتشر شده، سال ۲۰۰۹ در ایران را سال «وحشت» توصیف کرده‌است. بنا به این گزارش نزدیک به پنج‌هزار نفر از منتقدان دولت ایران در شرایط «دشوار و در خطر دائمی شکنجه»، در زندان هستند و در یک سال گذشته حداقل ۱۶ نفر از مخالفان دولت در ایران به اعدام محکوم شده‌اند. عفو بین‌الملل همچنین از محاکمه بیش از ۸۰ نفر از بازداشت‌شدگان اخیر طی یک سال گذشته خبر داده‌است. دولت ایران پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد سال گذشته، شمار زیادی از معترضان به «تقلب» در انتخابات را سرکوب کرد. گزارشهای منتشر شده در رسانه‌ها حاکی از کشته شدن ده‌ها نفر از مخالفان و «شکنجه و تجاوز» به بازداشت‌شدگان است. ایران، کنگو، اسرائیل، فلسطین، روسیه، افغانستان، چین و سریلانکا از جمله کشورهایی هستند که در این گزارش به سبب نقض حقوق بشر مورد انتقاد قرار گرفته‌اند.
با ۱۰۹ امتیاز و ۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
مادر مجيد توكلى: به خاطر مجيد اعتصاب غذا كرده ام. ديگر كارى از دستم بر نمى آيد كه انجام بدهم. من يك مادرم. مى خواهم با فرزندم همدردى كنم. چون او اعتصاب غذا كرده من هم مى خواهم با او اعتصاب غذا كنم. چند روز است كه از مجيد خبرى نداريد؟/ در اين شش ماهى كه (مجید) زندان است نديدمش. نتوانستم ملاقاتش كنم. من بيمارم و نمى توانم مسافرت كنم. وقتى كه آوردندنش به بند عمومى، هر روز دو دقيقه تا سه دقيقه با من تلفنى تماس مى گرفت. از يكشنبه تا به حال هيچ اطلاعى از او ندارم. يكشنبه ساعت هشت و ربع با من تماس گرفت. احوالپرسى كرد. ديگر چيزى به من نگفت كه انفرادى يا جاى خاصى باشد. اما دراين مدت كه مجيد بازداشت شده است- از آذرماه پارسال تا كنون- شما نتوانسته ايد او را ببينيد؟/ بله. من اصلا در اين شش ماهى كه زندان است نديدمش. نتوانستم ملاقاتش كنم. من بيمارم و نمى توانم مسافرت كنم. وقتى كه آوردندنش به بند عمومى، هر روز دو دقيقه تا سه دقيقه با من تلفنى تماس مى گرفت. خانم توكلى، شما نمى خواهيد درخواست يا نامه اى خطاب به مقامات قضايى بنويسيد و از آنها بخواهيد كه مشكل را به نوعى حل كنند و شرايط را به گونه اى تغيير بدهند كه مجيد به اعتصاب غذايش پايان دهد؟/ من درخواست مى كنم از هر كسى كه مى تواند، هر كارى بكند در دستگاه قضايى، و چه كسان ديگر، چه كسانى كه پرونده مجيد دستشان است، هر كدامشان مى توانند، هر شخصى و هر كسى كه باشد، كمك كنند تا مجيد از اين اعتصاب غذا و انفرادى بيرون بيايد. اعتصاب غذايش را بشكند و آزاد بشود. مجيد من، گناهى ندارد. مجيد من يك ربع سخنرانى كرده است. من انتظار آزادى مجيد را مى كشيدم نه انتظار شنيدن خبر برگشتن او به انفرادى و اعتصاب غذا. آقاى پناهى هم پيش از آزاد شدنش دست به اعتصاب غذا زده بود. خيلى ها از او خواسته بودند كه به خاطر حفظ سلامتى خودش، دست از اعتصاب غذا بردارد. آيا شما فكر نمى كنيد كه اعتصاب غذاى شما همراه با مجيد، هم سلامتى مجيد و هم سلامتى شما را به خطر مى اندازد؟ و از اين بابت خيلى ها نگران حال شما و مجيد هستند؟ من مادر هستم. چكار مى توانم بكنم؟ طاقت ندارم كه ببينم فرزندم اعتصاب غذا كرده ولى من بخواهم غذا بخورم. نمى توانم. اصلا نمى توانم. وجدانم قبول نمى كند كه فرزندم اين همه زجر (بکشد) و شكنجه شود. چهار ماه و نيم انفرادى را تحمل كند و حالا هم بخواهد اعتصاب غذاى خشك بكند در سلول انفرادى. من مادرم. از دستم هيچ كارى بر نمى آيد. هيچ كارى نمى توانم برايش بكنم.هيچ كس هم جوابگو نيست. فقط من هم برايش اعتصاب غذا كرده ام بلكه صداى من به گوش مسئولينى كه مى توانند براى مجيد كارى كنند، برسد. من از آنان خواهش مى كنم براى مجيد من هر كارى مى توانند انجام بدهند.چون مجيد بيمار است. او چهار ماه و نيم انفرادى را تحمل كرده، نه هواخورى داشته و نه هيچ . ريه اش مشكل پيدا كرده است. ديگر نمى دانم چه بگويم. يك مادر احساس مادرى دارد. وقتى فرزندش در زندان است، انگار كه قلبش در زندان است. انگار كه قلبش در انفرادى است. با خبر هستيد كه تعداد زيادى از زندانيان سياسى داخل اوين، تعدادى از هواداران جنبش سبز در داخل و خارج كشور، با اعتصاب غذاى مجيد اعلام همبستگى كرده اند؟ مى خواستم احساس شما را در مورد اين همبستگى كه در داخل و خارج از كشور صورت گرفته است، بدانم. بله. من از همه اينها تشكر مى كنم. خيلى خيلى ممنونم. تشكر مى كنم كه با مجيد اظهار همدردى مى كنند. حالا كه مجيد من در انفرادى است، مجيدهاى ديگر بيرون هستند.همه اينها براى من مجيدند. من خيلى تشكر مى كنم از اينها. از ديروز تا به حال تماس تلفنى زيادى داشتم كه با من همدردى مى كردند. من از همه شان سپاسگذارم و تشكر مى كنم.
با ۱۰۵ امتیاز و ۵ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
سازمان "عفو بین‌الملل" گزارش خود از وضع حقوق بشر در سال ۲۰۰۹ را منتشر کرده است. در گزارش عفو بین الملل، جمهوری اسلامی یکی از بدنام ترین حکومتهای جهان در زمینه نقض حقوق انسانی معرفی شده است. این سازمان سال ۲۰۰۹ را در ایران سال "وحشت" نامیده است مثل همیشه جلدی سیاه دارد. محتوای گزارش سالانه‌ی "عفو بین‌الملل" را هم فقط می‌توان با رنگ سیاه توصیف کرد. در گزارش عفو بین‌الملل گوشه‌هایی از نقض حقوق بشر در ایران برشمرده شده است ایران، انگشت نمای جهان ایران در سال ۲۰۰۹ انگشت‌نما شد. اعتراض به روند و برآیند انتخابات ریاست جمهوری بالا گرفت، مردم به صورتی مسالمت‌آمیز به خیابان‌ها ریختند، اما با سرکوب شدید مواجه شدند. روزها و هفته‌های متوالی جهانیان چشم به ایران دوخته بودند. گزارش عفو بین الملل تعداد کسانی را که در سال گذشته در دوره‌هایی در زندان‌های سیاسی ایران بوده‌اند ، حدود ۵ هزار تن اعلام می‌کند مونیکا لوکه، دبیر کل شعبه‌ی آلمان "عفو بین‌الملل" در مصاحبه‌ای هنگام معرفی گزارش سال ۲۰۰۹ گفته است: «ایران مرا به وحشت می‌اندازد». در خبرهای روز پنجشنبه ۲۷ مه، روز انتشار گزارش سالانه‌ی "عفو بین‌الملل" مدام از وحشتناکی وضعیت حقوق بشر در ایران سخن می‌رود
با ۱۰۲ امتیاز و ۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
روز گذشته اخباری مربوط به ابلاغ اجرای حکم حبیب الله لطیفی زندانی محکوم به اعدام کرد منتشر شد. خبری که در نتیجه ی پیگیری های "روز" از سوی برخی از نزدیکان آقای لطیفی هم تائید شد. پیشتر سازمان عفو بین الملل با انتشار بیانیه‌ای نسبت به اعدام وی هشدار داده بود. صالح نیکبخت وکیل مدافع این زندانی سیاسی در مصاحبه با "روز" ضمن اعلام نگرانی از اجرایی شدن حکم اعدام حبیب الله لطیفی می گوید: "چنانکه حکم قطعی شود، تنها امکانی که جهت جلوگیری از اجرای شدن آن وجود دارد اعاده دادرسی است. مساله ای که سابقا نیز در راستای آن اقدام کرده بودیم اما بی نتیجه مانده بود. به غیر از این تنها عملی که ما به عنوان وکیل می توانیم انجام دهیم تقاضای عفو است". این مصاحبه در پی می آید. از اولین ساعات روز گذشته اخباری مبنی بر احتمال اجرایی شدن حکم حبیب الله لطیفی موکل شما، در روز 17/3/1389 بر خروجی برخی از رسانه ها قرار گرفته است. آیا شما از این موضوع مطلع هستید؟ تا کنون خبری مبنی بر قطعی شدن حکم آقای حبیب الله لطیفی دال بر اجرایی شدن آن به اینجانب نرسیده است. در جریان آخرین ملاقات من با ایشان طی هفته گذشته و همچنین با توجه به اینکه والدین آقای لطیفی برای ایشان تقاضای عفو کرده اند و و پرونده جهت رسیدگی در کمسیون عفو به تهران ارسال شده، هنوز پاسخی به این موضوع داده نشده است و تا زمانی که نتیجه ی این درخواست روشن نشود، به عنوان وکیل پرونده باید بگویم که حکم اجرا نخواهد شد. پیگیری های حقوقی شما در مورد پرونده آقای لطیفی در چه مرحله ای قرار دارد؟ چنانکه حکم قطعی شود، تنها امکانی که جهت جلوگیری از اجرای آن وجود دارد اعاده دادرسی است. مساله ای که سابقا نیز در راستای آن اقدام کرده بودیم اما بی نتیجه مانده بود. به غیر از این تنها عملی که ما به عنوان وکیل می توانیم انجام دهیم تقاضای عفو است. مساله ای که سابقا هم از طرف ما و هم از طرف خانواده موکلم انجام شده است. توانایی یک وکیل طبق قوانین در همین اندازه است. موکل شما آقای لطیفی به چه جرمی به اعدام محکوم شده اند؟ آقای لطیفی به اتهام محاربه محکوم به اعدام شده اند. در جزئیات این اتهام آمده است که ایشان در ایجاد انفجارهای صوتی در میدان آزادی شهر سنندج و همچنین "سه راهی غفور" در همین شهر مشارکت داشته و از آن فیلم تهیه کرده اند. وی همچنین متهم شده است که در انفجار اتومبیل دادستان سنندج مشارکت داشته و نیز در حادثه حمله به پاسگاه محله "کانی کوز له" در سنندج شرکت داشته و از آنها فیلم و عکس تهیه کرده است. در حالی که حبیب لطیفی در دفاعیات خود در دادگاه و در زمان بازجویی این اتهامات را رد کرده و گفته است که در روز انفجار اتومبیل آقای دادستان سنندج و حمله به پاسگاه "کانی کوزله" که منجر به کشته شدن یکی از پرسنل آنجا شد، نه تنها در این حوادث مداخله ای نداشته بلکه در سنندج نبوده و در جایی دیگر به طور مخفی زندگی می کرده اند. ما از دادگاه بدوی و دادگاه تجدید نظر هم تقاضا کرده ایم که به این دو موضوع رسیدگی شود و کسانی که شاهد این جریان بوده اند و می دانسته اند که آقای لطیفی در آن حادثه دست داشته است احضار شوند؛ از سوی دیگر از خانواده ای که درآن زمان به آقای لطیفی پناه داده اند هم تقاضا شود تا جهت شهادت در دادگاه حاضر شوند. مساله ای که هیچ گاه رسیدگی نشد. از سوی دادگاه اعلام شد که گزارشهای مقامات انتظامی برای ما کافی هستند. به غیر گزارش نهاد های انتظامی و امنیتی که به آن اشاره کردید، آیا مستندات دیگری در ارتباط با اثبات اتهامات آقای لطیفی به دادگاه ارائه شده است؟ مستند مقامات قضایی، اقرار خود آقای لطیفی در مراحل تحقیقات است. اما بعدها آقای لطیفی این اقرارات را تکذیب کردند و گفتند که در شرایط خاصی مجبور به اقرار به اتهامات شده اند. اعترافات یک متهم در دستگاه قضایی ایران و در چنین شرایطی تا چه اندازه قابل استناد است؟ در این مورد در قوانین جمهوری اسلامی ایران به استناد قانون دادرسی کیفری توضیح داده شده است. اینجانب هم در طول سال گذشته در طول محاکماتی که انجام شده است بارها تاکید کرده ام که اقرار در قوانین کیفری نمی تواند به تنهایی دلیل بر ارتکاب جرم باشد، مگر اینکه آن اقرار متاثر از یک واقعیت باشد. به این معنا که اگر کسی در هر شرایطی بگوید که مرتکب جرم شده اما اقرار وی منطبق با واقعیت نباشد، این اقرار نمی توند به مستندی برای قاضی یا دستگاه قضایی جهت صدور حکم قرار بگیرد. این موضوع یکی از مسایلی است که همیشه در دستگاه قضائی ایران یکی از مشکلات اساسی بوده است. به دلیل اینکه دادستان و دیگر مقامات قضایی بر این نکته تاکید دارند که متهم در شرایط عادی اقرار کرده است. حبیب می گوید آنچه که من اقرار کرده ام در مورد انفجار اتومبیل دادستان یا حادثه کانی کوزله، مبتنی بر واقعیت نبوده، آن هم به دلیل اینکه من شاهدانی دارم که در آن روز اصلا در شهر سنندج نبوده ام. از طرف دیگر ایشان ادعا می کنند که در همان زمان مشخص با چندین نفر تماس تلفنی داشته اند، این امر را متخصصان مخابراتی می توانند تشخیص بدهند که در آن زمان کجا بوده ام. یکی دیگر از دلایل حبیب برای اثبات بی گناهیشان همچنان که پیشتر گفتم، شهادت خانواده ایست که زمان وقوع آن حوادث در خانه ی آنها پنهان بوده است. چندی پیش نیز مساله اجرایی شدن حکم موکل شما در رسانه ها مطرح شد. خانواده حبیب در آن زمان در مصاحبه با ما گفتند که برخی از فعالان حقوق بشر و شخصیت های سیاسی منطقه با تلاشهای خود از اجرای حکم آقای لطیفی و برخی دیگر از اعدام شدگان جلوگیری کرده اند؛ آیا نتیجه این تلاش ها به پرونده الحاق شده است؟ در مورد اینکه سازمان های دفاع از حقوق بشر و شخصیت های دیگری در جهت الغای احکام حبیب لطیفی اقدامی کرده باشند، اطلاع دقیقی در دست نیست و انعکاس آنها عملا در پرونده وجود ندارد. تاکنون آنچه که موجب به عقب افتادن اجرای حکم حبیب شده، اعاده دادرسی وکیل و درخواست عفو خانواده وکیل بوده است. موضوع درخواست عفو شخصیت های منطقه نسبت به این موضوع را من هم از منابع موثق شنیده ام، درخواستی که برای دو نفر ازجمله آقای حبیب لطیفی و همچنین آقای شیرکومعارفی انجام شده است. منبع اطلاع اینجانب هم شخصی نزدیک به ریاست جمهوری عراق بوده است که گویا ایشان اقداماتی جهت الغای این احکام صورت داده اند. در آن مورد هم جز اینکه این مساله را از مقامات نزدیک به حکومت اقلیم کردستان شنیده ام هیچ اطلاع دیگری ندارم. اما در مورد اینکه حکم بنا به درخواست آنها متوقف شده باشد، هیچ مستندی دراین باره در پرونده ایشان وجود ندارد. مادر آقای لطیفی چندی پیش در مصاحبه با روز از تقدیم تقاضای عفو خانواده لطیفی به آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی به هنگام سفرشان به کردستان گفتند. این درخواست آیا مورد رسیدگی قرار گرفته است؟ من هیچ اطلاعی در این مورد ندارم. با توجه به تشدید صدور احکام در کردستان و اعدامهای هفته ی گذشته، لطفا از آخرین وضعیت دیگر موکلان محکوم به اعدام کرد بگویید؟ احکام همه موکلان اینجانب به غیر آقای لطیفی نقض شده اند. تاکنون حکم هیچ کدام از موکلان اینجانب قطعی نشده است. تنها نگرانی من به عنوان وکیل زندانیان اعدامی، در مورد آقای لطیفی است که امیدواریم حکم ایشان هم اجرایی نشود. حتی اگر فرض ما هم بر این باشد که آقای لطیفی مرتکب جرمی شده باشند اما به نظر ما هیچ یک از آن اتهاماتی که ایشان در شرایط نامناسب قبول کرده اند در حد صدور اجرای حکم اعدام نیست. مواردی را هم که به عنوان اتهام عرض کردم حتی اگر بنا بر اقرارات ایشان تصاویری را هم برای برخی از گروه های کرد مخالف ایران فرستاده باشد، ایشان در عملیات مسلحانه شرکت نداشته و طبق قوانین مربوط به مجازات فعالیت موثری مقابل جمهوری اسلامی ایران انجام نداده اند و بر همین اساس هم حکم و مجازات ایشان الزاما اعدام نیست. حتی در صورت اثبات اتهام محاربه بر طبق همین قوانین، اعدام تنها مجازات نیست. ما در صورت اثبات این اتهامات در قوانین مجازات تبعید و زندان به مدت زیاد را داریم. در مورد آقای لطیفی هم با توجه به شرایط پرونده امیدوارم در مرحله تجدید نظر- البته اگر تجدید نظری صورت بگیرید- این موارد لحاظ شود. به طور قطعی هیچ یک از موکلین اینجانب که به این اتهامات ها محکوم به اعدام شده اند، شایستگی صدور و اجرای حکم اعدام را ندارند. به فعالیتهای موثر اشاره کردید. این اتهام در مورد برخی دیگر از اعدام شدگان و زندانیان متهم به اعدام نیز مطرح است. لطفا به لحاظ حقوقی در مورد این اتهام و اتهام محاربه توضیحاتی ارائه دهید؟ فعالیت های موثر یا اقدام موثر که در قانون مجازات اسلامی به آن اشاره شده است، یک حالت کلی و بدون تعریف مشخص از اتهام است. همین امر باعث شده که قضات دادگاه ها تعریف و تفسیر متفاوتی از این جرم داشته باشند. این اشاره نقطه ثقل مورد اختلاف متهم و وکیل است با تفسیری که نمایندگان دادستان از مساله بیان می کنند و در خیلی از موارد که به پرونده های اینجانب مربوط می شود دفاعیات و توضیحات ما موثر واقع شده است. این اتهام دقیقا به این معنا است که اگر فعالیتها و اقدامات متهمین در موارد حمله مسلحانه و تروریستی وجود نداشته باشد اصولا این اقدمات شکل نمی گرفتند. این استدلال در مواردی در دادگاه تجدید نظر کشور و حتی در دادگاه های کردستان خوشبختانه مورد توجه قضات عالی رتبه دیوان عالی کشور قرار گرفته و احکام نقض شده اند، اما در مواردی هم مثل آقای لطیفی علیرغم تلاش و دقت لازم وکیل، به گونه ای دیگر این اتهام تفسیر شده است. بر همین مبنا هفته ی گذشته در آخرین ملاقات به آقای لطیفی گفتم که با توجه به این شرایط نگرانی ها در مورد اجرای حکم شما کمتر شده است. اما دقیقا هنگام خروج من از زندان از طریق رسانه ها، از اجرایی شدن حکم پنج زندانی سیاسی دیگر که چهار تن از آنها کرد بودند مطلع شدم. شما می گویید اقدامات موثر به گونه ای است که در نتیجه همکاری با گروه های کرد، عمل خاصی به نتیجه رسیده باشد. مقامات جمهوری اسلامی سالهاست که ادعا می کنند گروه های کرد منحل شده و عملا بی تاثیر هستند. با توجه به این امر آیا به عنوان مثال اقدام به همکاری با یک گروه منحله از نگاه حاکمیت، می توانند جرم محسوب شود؟ در مقام یک وکیل وظیفه اینجانب تنها دفاع از موکلانم است. درپرونده هایی که مسئولیت آنها به عهده من است اتهامات مختلفی مطرح شده که عموما به اتهامی که شما اشاره کردید مربوط نمی شوند. اگر پاسخ بنده برای شما ملالت آور نباشد، باید بگویم که من تنها در مواردی می توانم پاسخ دهم که مستقیما به پرونده موکلانم مربوط باشند. نه تنها در مورد پرونده های موکلانم، حتی در مورد سایر پرونده های دیگر هم که به فعالیتهای سیاسی گروه های کرد اشاره شده است، به عنوان یک کارشناس حقوقی نمی توانم قضاوتی داشته باشم. اما اگر من زمانی به عنوان یک فرد سیاسی در جامعه ظاهر بشوم، ممکن است که تفسیر دیگری غیر از تفسیر وکالتی و حقوقی داشته باشم. هفته گذشته پنج زندانی سیاسی بدون اطلاع خانواده و وکلایشان اعدام شدند. اجرای احکام این زندانی ها را چگونه تفسیر می کنید؟ چون اینجانب مستقیما به پرونده آن پنج نفر دسترسی نداشته و مورد مطالعه قرار نداده ام نمی توانم پاسخ روشنی به سئوال شما بدهم، اما به نظر اینجانب اجرای احکام قضایی زندانیان سیاسی و عقیدتی به ویژه احکام اعدام از سوی قضات نباید تابع شرایط سیاسی مملکت قرار بگیرند. اما به نظر اینجانب اجرای احکام پنج زندانی سیاسی در هفته گذشته در شرایط خاصی صورت گرفته است. چون این گروهی که متهمان بر اساس ارتباط با آن محکوم به اعدام شده بودند در ارتباط با حزب کارگران کردستان ترکیه هستند، بنابراین اجرای این احکام از سوی دولت ایران می تواند پیامی برای دولت ترکیه باشد، پیامی مبتنی بر برخورد دولت ایران با همپیمانان داخلی حزب کارگران کردستان ترکیه در داخل مرزهای ایران است. چون اینجانب مفسر سیاسی نیستم، بیش از این در مورد اتهام و اجرای احکام هفته گذشته صحبت نمی کنم. به عنوان آخرین سئوال، با توجه به اخبار منتشر شده روز گذشته در مورد افزایش احتمال اجرای شدن حکم آقای لطیفی، شما مسیر پرونده ی ایشان را چگونه پیش بینی می کنید؟ همچنان که در ابتدای مصاحبه عرض کردم، خبری دال بر احتمال اجرایی شدن این حکم به بنده به عنوان وکیل پرونده اعلام نشده است. تنها امیدوارم که درخواست اعاده دادسری وکیل و همچنین درخواست عفو خانواده آقای لطیفی نتیجه مثبت بدهد.
با ۹۸ امتیاز و ۰ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
وضعیت سلامت مجید توکلی پس از ۵ روز از اعتصاب غذای خشک به شدت وخیم شده و وی دچار خونریزی معده شده است. علی توکلی برادر مجید توکلی ضمن اعلام این خبر به سایت دانشجونیوز گفت: "امروز چند تن از زندانیان به ما اطلاع دادند که وضعیت مجید امروز به شدت وخیم شده و از صبح دچار خونریزی معده شده است." وی افزود: "زندانیان از طریق نگهبان بند 240 مطلع شدند که مجید قدرت تکلم خود را نیز تقریبا از دست داده و در حالت نیمه بیهوش است." علی توکلی ضمن نگرانی شدید از نسبت به وضعیت سلامتی برادرش خواستار توجه فوری مسئولین به وضعیت مجید توکلی شد. همچنین وضعیت سلامتی مادر مجید توکلی که پس از مطلع شدن از وضعیت فرزندش دست به اعتصاب غذا زده، نگران کننده اعلام شده است. مجید توکلی از روز یکشنبه و پس از انتقال به سلول انفرادی در اعتراض به عدم رعایت حقوقش به عنوان یک زندانی دست به اعتصاب غذا زده است.
با ۹۸ امتیاز و ۴ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
دکتر لاهیجی نایب رئیس فدراسیون بینالمللی جوامع حقوق بشر می‌گوید درروزهای آینده شورای حقوق بشر سازمان ملل رسیدگی به پرونده ایران را آغازخواهد کرد. به اعتقاد وی انتشار گزارش عفو بین‌الملل نیز در همین راستا صورت گرفته است. سازمان عفو بین‌الملل در گزارش سالانه خود ایران را یکی از بدنام‌ترین کشورها در زمینه حقوق بشر خوانده است. دکتر عبدالکریم لاهیجی نایب رئیس فدراسیون بینالمللی جوامع حقوق بشر می‌گوید در روزهای آتی قرار است پرونده ایران در شورای حقوق بشر سازمان ملل مورد بررسی قرار گیرد. این حقوقدان معتقد است انتشار گزارش عفو بین‌الملل می‌تواند بر روند رسیدگی به پرونده ایران در این شورا تاثیر بگذارد. دکتر لاهیجی همچنین از آغاز به کار کمپینی برای آزادی تمامی زندانیان عقیدتی در ایران خبر می‌دهد. به گفنه‌ی وی این کمپین، کاری مشترک بین فدراسیون بینالمللی جوامع حقوق بشر و سازمان گزارشگران حقوق بشر است. به گفته‌ی دکتر لاهیجی، هدف این کمپین جلب توجه جهانی به خصوص به زندانیان گمنام سیاسی است. او می‌گوید: «ما یک لیست ۴۰۰ نفره از زندانیان عقیدتی در اختیار داریم ولی متاسفانه می‌دانیم که این تعداد خیلی بیش از اینها و حدود ۸۰۰ نفر است ولی اسامی دقیق بقیه در اختیار ما نیست». دکتر لاهیجی اضافه می‌کند که لیست تهیه شده از زندانیان سیاسی تنها شامل زندانیان پس از انتخابات نمی‌شود بلکه زندانیان قدیمی‌تر مثل صادق کبودوند، زینب بایزیدی و منصور اسانلو را هم در بر می‌گیرد. این کمپین روز دوشنبه آینده دهم خرداد ماه با همکاری شهرداری پاریس آغاز خواهد شد و تا روز ۲۲ خرداد، سالگرد انتخابات ریاست جمهوری ادامه خواهد داشت.
با ۹۵ امتیاز و ۰ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
وضعیت جسمی مجید توکلی در پنجمین روز اعتصاب غذایش در سلول انفرادی بند 240 زندان اوین وخیم است تا جایی که وی حتی قدرت تکلمش را بر اثر ممانعت از نوشیدن آب از دست داده است. برادر مجید توکلی از بی توجهی مسئولان در رابطه با وضعیت مجید توکلی ابراز تاسف کرد و به گزارشگر هرانا گفت:"گویا مسئولان با مجید دشمنی دارند."
با ۹۲ امتیاز و ۱۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات
سی دقیقه بعد از بامداد روز پنجشنبه 06/03/89 بیش از بیست نفر از افراد لباس شخصی، با اسلحه، با حمله به دفتر هیأت امناء و هیأت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی و دفتر مرکز علوم و فناوری های پیشرفته بطور غیر قانونی وارد ساختمان فوق الذکر گردیدند. در این اطلاعیه آمده است: این افراد طی 4 ساعت حضور غیر قانونی ، همراه با زور و تهدید وبا دستبند زدن به نگهبانهای ساختمان و بازداشت موقت آنان در محل به تعدادی از واحدهای اداری این ساختمان ورود نموده وبا تخریب و زیر و رو نمودن کلیه وسایل موجود آن، تعدادی از مدارک ، اسناد، کیس های کامپیوتری واشیاء مختلف دیگر را همراه با خود خارج نموده اند . لیست وسایل خارج شده در این مرحله نامشخص می باشد . در این اطلاعیه اشاره شده است که؛ افراد فوق الذکر با ادعای حضور نماینده دادستان و قاضی و با اظهار مبنی بر داشتن حکم دادستانی اقدامات فوق را انجام داده اند که مراجع قضایی از قبل و تاکنون هیچگونه اطلاع و یا خبر رسمی در این زمینه به مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی نداده اند. در ادامه این اطلاعیه نوشته شده است: لازم به ذکر است که اقدامات فوق در ادامه تحرکات روزهای اخیر علیه دانشگاه آزاد اسلامی و به دنبال اعلام تغییرات در اساسنامه این دانشگاه و معرفی اعضای جدید هیأت امناء و همچنین برگزاری تجمعات تعدادی از افراد لباس شخصی در مقابل دفاتر مختلف دانشگاه آزاد انجام شده است .
با ۹۲ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات
جيد توكلى، عضو شوراى مركزى دفتر تحكيم وحدت، از روز يكشنبه در اعتراض به انتقال مجدد به سلول انفرادى، اعتصاب غذا كرده است. بر اساس گفته هاى زندانيان اوين، او در عين حال از بيمارى ريوى رنج مى برد.اعتصاب غذاى مجيد توكلى با اعلام همبستگى زندانيان سياسى، عقيدتى در اوين و هواداران جنبش سبز در داخل و خارج از كشور همراه شده كه اعلام كرده اند همگام با مجيد توكلى دست به اعتصاب غذا خواهندزد. مادرِ مجيد توكلى نيز همراه با پسرش و ديگر زندانيان سياسى اوين اعتصاب غذا كرده است. او در گفت وگو با رادیو فردا اصرار دارد كه او را نيز با نام مجيد توكلى معرفى كنيم، چرا كه به گفته مادر اين دانشجوى زندانى، با اين كه مجيد زندانى است اما مجيدهاى ديگر آزادند و راه او را ادامه مى دهند. مادر مجيد توكلى از دليل آغاز اعتصاب غذاى خود سخن گفته است ... خانم توكلى: به خاطر مجيد اعتصاب غذا كرده ام. ديگر كارى از دستم بر نمى آيد كه انجام بدهم. من يك مادرم. مى خواهم با فرزندم همدردى كنم. چون او اعتصاب غذا كرده من هم مى خواهم با او اعتصاب غذا كنم. چند روز است كه از مجيد خبرى نداريد؟ از يكشنبه تا به حال هيچ اطلاعى از او ندارم. يكشنبه ساعت هشت و ربع با من تماس گرفت. احوالپرسى كرد. ديگر چيزى به من نگفت كه انفرادى يا جاى خاصى باشد.
با ۹۱ امتیاز و ۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
به گفته عفو بین الملل، پس از دستور مستقیم رهبر جمهوری اسلامی برای خاتمه دادن به تظاهرات اعتراضی مردم، نیروهای امنیتی و در راس آنها، شبه نظامیان بسیجی، برای سرکوب تظاهرکنندگان به خیابان ها اعزام شدند اما این تظاهرات به طور پراکنده همچنان ادامه یافت که یکی از نمونه های قابل توجه آن، تظاهرات گسترده در جریان مراسم مذهبی عاشورا بود. عفو بین الملل در تشریح نحوه برخورد ماموران امنیتی با تظاهرکنندگان، از "قتل غیرقانونی" معترضان سخن گفته و می نویسد که "ماموران بسیجی با حمله به تظاهرکنندگان، راندن موتور سیکلت به داخل صف آنان و اقدامات دیگر در صدد رساندن آسیب جدی به معترضان برآمدند و در حالیکه مقامات دولتی از کشته شدن 43 نفر در جریان تظاهرات خبر داده اند، منابع دیگر گفته اند که احتمال می رود آمار اصلی از یکصد نفر هم بیشتر باشد در حالیکه صدها تن دیگر هم زخمی شده اند".
با ۹۱ امتیاز و ۷ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش
نظرات
روسیه در واکنش به سخنان محمود احمدی نژاد گفت: مسکو تنها برپایه منافع ملی خود عمل می کند و سخنان محمود احمدی نژاد «عوام فریبی سیاسی» است. سرگئی پریخُودکو، مشاور ارشد کاخ کرملین، دربیانیه ای افزود: هیچ کس هرگز نتوانسته است با عوام فریبی سیاسی، قدرت خود را حفظ کند و روسیه نمی تواند هیچ نوع تندروی سیاسی و تضاد مواضع را بپذیرد. احمدی نژاد روز چهارشنبه گفته بود: روسیه باید در اتخاذ مواضعش در ارتباط با برنامه هسته ای ایران، «تامل کند. »
با ۹۰ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات
این روزها هیچ تفاوتی با زمان جنگ ندارد .این روزها ایرانمان غرق جنگی خانمانسوز گشته که هر روز جوانانش را به مسلخ می برد و به وحشیانه ترین طریق ممکن با آنان برخورد می کند.مگر حتما باید در جنگ دشمن خارجی به میهن تجاوز کند تا ما حالت اضطراری و فوق العاده بگیریم وضعیت کنونی میهن چیزی کم از یک جنگ خانمان سوز ندارد.سرمایه های کشور به شدت در حال تاراج شدن است و اقتصاد میهن را به ورشکستگی کامل رساندند.میراث تاریخی مان را به نحو غیر قابل باوری تاراج کردند و منابع طبیعی کشور را به نابودی کشاندند.دیگر چه اتفاقی باید بیافتد تا بفهمیم که آری ایران در حال جنگی دردناک است.مادر میهن هر روز ضربه ای را می پذیرد .فرزندانش را به اسارت می برند .دخترانش را به وقیحانه ترین وجهی تحقیر می کنند و در جواب شکایت جز سرکوب چیزی نمی یابد. عدم درک رسالت خویش در این برهه حساس و خطرناک خیانتی است در حق عزیزان از دست رفته مان.ظلمی است در حق نگاه ندایی که تنها ندایش آزادی ایران بود.ظلمی است در حق جوانی سهراب و تن سوخته ترانه .ظلمی است در حق تمام پنج هزار اسیری که روزهای متمادی در سلولهای این بی خدایان بسر بردند و تن به خفت نسپردند.ظلمی است در حق جوانی مجید توکلی که این روزها خبر از عدم تکلمش به گوش می رسد و ابوالفضل عابدینی که با 28 سال سن باید 11 سال حبس را تحمل کند.
| |
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر