کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۹ تیر ۲۶, شنبه

[farsibooks] Friday 16 July 2010 Tir 25th 1389, Fwd: Best of Balatarin for 07/17/2010

 

http://us1.campaign-archive.com/?u=7fdb14e291091d23007369520&id=7f0bd5b283&e=457d8de126 
---------- Forwarded message ----------
From: Balatarin <balatarin@sabznameh.com>
Date: 2010/7/16
Subject: Best of Balatarin for 07/17/2010


Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




دیدگاه: « رهبر من آن طفل دوازده ساله اي است که با نارنجک خود رازير تانک دشمن انداخت و آنرا منهدم نمود و خود نيز شربت شهادت نوشيد.» // عکس اول: نام: محمد حسین فهمیده. ملیت: ایرانی. شغل: کودک سرباز. سن هنگام خودکشی: سیزده سال. // عکس دوم: نام: محمد جنید ریگی. ملیت: ایرانی. شغل: کودک سرباز . سن هنگام خودکشی: چهارده سال.
با ۱۷۱ امتیاز و ۱۳۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


"شورای نگهبانو قبول نداری؟ مفسد فی الارضی. مفسد فی الارض حکمش اعدامه. قیام علیه حکومت اسلامی حکمش اعدامه. فتنه کردن و آشوب کردن حکمش اعدامه. خواهش می کنم هیچکدوم در دلتون خطور نکنه که آقا، حالا محاکمه بکنن، حکمش هم اعدام نباشه مهم نیست. چرا؟ چرا اعدام نکنند؟ چرا اعدام نکنند؟ حکم خدا را اجرا نکنند؟ چرا؟ به چه دلیل شرعی ما باید کوتاه بیایم؟" امیدوارم تکراری نباشد. جستجو کردم اما روی بالاترین نتوانستم پیدایش کنم. فکر می کنم این سخنرانی در 7 تیر 1389 انجام شد. "علیرضا پناهیان رئیس اتاق فکر نهاد رهبری در دانشگاه های ایران امروز یکشنبه 4 – 7 – 2010 گفت که خون به ناحق ریخته شده یك نفر با آبروی جمهوری اسلامی قابل مقایسه نیست كه برخی این آبرو و عزت را در دنیا لكه ‌دار كردند." این لینک خبرش هست: http://www.alarabiya.net/articles/2010/07/04/112997.html
با ۱۴۴ امتیاز و ۲۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


آن شعار فراموش نشدنی پارسال را یادتان هست؟ شعار زیبای ایرانی باغیرت، حمایت، حمایت... بلوچ هم ایرانی است... یکی از خودمان... پس لطفاً آرمان‏ها وشعارهای خودمان را فراموش نکنیم... چه بسیار جوانانی که در سراسر ایران مانند ندا آقا سلطان بودند و برای آزادی ایران از جان خود گذشتند... دوستان سبزاندیش... بچه‏های خوب جنبش سبز... ایرانیان... ای انسان‏ها... نمی‏دانم این قصه تلخ و سراسر غصه را از کجا شروع کنم... باز حادثه تلخی در زاهدان رخ داد و دوباره نگاهها به سمت یکی از فراموش شده ‏ترین مناطق ایران جلب شد. منطقه‏ای که مگر با چنین اخباری در صدر کانون توجهات بقیه مردم ایران قرار بگیرد. در غیر این صورت کسی به جزء مردم دردمند این منطقه و افرادی که از نزدیک درد و رنج بلوچ را دیده و لمس کرده‏اند، از این مردم و این منطقه نه خبری دارد و نه حالی می‏پرسد. شاید اگر بلوچ و بلوچستان را مظلومترین گروه و منطقه ایران بنامم، زیاد به بیراهه نرفته باشم. سال‏های سال است که بلوچ گرفتار تبعیض و ظلم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و ... است. اما اصالت خودش یعنی ایران و ایرانی بودن را رها نکرده است. چون ایران را دوست دارد. چون خودش را ایرانی می‏داند. اما چنان بلایی بر سر این قوم متمدن، با فرهنگ و اصیل ایرانی آورده‏اند که تن او را به شدت زخمی و مجروح کرده است. خیلی از جوانان و نوجوانان بلوچ، فرزندان رشید ایران زمین، گل‏های تازه شکفته‏ای بودند که به دست نامردان روزگار و دشمنان ایران و ایرانی کشته و شهید شده‏اند. درست مانند خواهر شهیدمان ندا آقا سلطان. چه بسیار مادرانی که در این منطقه داغدار فرزندان خود شده‏اند و رنج، غم و اندوه از دست دادن فرزندان خود را تحمل می‏کنند. درست مانند مادر ندا. در زمان جنگ ایران - عراق، جوانان زیادی از این استان و منطقه بدون هیچ چشم داشتی و به خاطر ایران به جبهه‏های جنگ رفتند. مانند بقیه مردم ایران. مانند خیلی از کسانی که آن روزها، از همه چیز خود برای ایران و ایرانی گذشتند. خیلی از دور افتاده ترین روستاهای این استان دارای چند شهید است. اما امروز همان روستا هیچ چیزی ندارد، به جزء تابلویی از نام شهیدان خود. پارسال و در هنگام انتخاب، اکثریت مطلق مردم بلوچ، به خصوص جوانان آزاد اندیش بلوچ، سبز بودند و رأی سبز خود را همراه با بقیه مردم ایران نوشتند. بعد از بیست و دوم خرداد، مردم بلوچ به شدت پیگیر اخبار و حرکت آزادی خواهانه مردم تهران از طریق ماهواره و رسانه‏هایی چون صدای آمریکا (VOA) و BBC بودند. همدلی و اتحاد بهترین، بزرگترین و ارزشمندترین کاری بود که از دست این مردم بر می‏آمد و آن را نسبت به سایر هموطنان خود به خصوص مردم تهران به خوبی نشان دادند. چه بسیار اشک‏هایی که با دیدن تصاویر صورت خونین و مظلوم ندا آقا سلطان و فیلم شهادت او، از چشمان خواهران و مادران بلوچ و هموطن ندا جاری شد... چه بسیار جوانان بلوچی که دوست داشتند، دست در دست مردم تهران، علیه ظلم و ستم مبارزه کنند و فریاد بزنند و ... اما قصدم از نوشتن این مطلب چه بود. می‏خواستم بگویم که کوچکترین کاری که از دست ما بر می‏آید، این است که حداقل هموطنان بلوچ خود را در فضای مجازی و رسانه‏هایی چون بالاترین تنها نگذاریم. به یادشان باشیم و اگر توانستیم در حمایت از ایشان هر کاری که از دستمان بر می‏آید، انجام دهیم و دریغ نورزیم. اینجاست که شعارهای زیبایمان معنی و مفهوم پیدا می‏کند: ایرانی باغیرت، حمایت، حمایت...
با ۱۴۰ امتیاز و ۱۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


::: مقامات آمریکایی می گویند که شهرام امیری که ادعا می کند توسط توسط ماموران آمریکا ربوده شده، سالها برای آمریکا جاسوسی می کرده و اطلاعات هسته ای مهمی را در اختیار سیا قرار داده است ::: آمریکا می گوید که یکی از منابعی که در سال 2007 مشخص کرد که ایران در حال ساخت سلاح هسته ای بوده، شهرام امیری می باشد ::: همچنین امیری اطلاعات بسیار مهمی از برنامه هسته ای ایران در اختیار سیا قرار داده است ::: شهرام امیری در هنگام ورود به ایران مدعی شد که توسط آمریکا ربوده شده و تحت فشار زیادی بوده است ...
با ۱۳۲ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


طی یک مقاله در سایت جرس، با یک منطق آخوندی ، سکولاریسم مورد حمله قرار گرفته است که جواب مقاله فوق را در اینجا می دهم/طرفداران دین و حکومت دینی می گویند باید اخلاق را بر اساس دین تعریف کردو سکولاریسم می گوید بر اساس نظر اکثریت جامعه این کار را باید انجام داد و طبیعتا نظر اکثریت، در اکثریت موارد عاقلانه ترین نظر نیز خواهد بود./همانطوری که داوکینز گفته است، اخلاق تعریف شده توسط دین، می شود سنگسار و قطع دست و پا!!/پنجاه سال پیش حتی در غرب نیز همجنس گرایی مذموم و ناپسند بود، اما رفته رفته نظر جامعه عوض شد،چون جامعه دریافت که بین پنج تا هفت درصد انسان ها همجنس گرا هستند و این انتخاب خود آنها نیز نیست و اصولا ژنتیکی است./اینکه اخلاق را به دین واگذار کنیم، اجازه تغییر آن را توسط جامعه ندهیم، یعنی اینکه عامه و اکثریت مردم شعور ندارند و باید یک گروه خاص(روحانیون) برای آنها اخلاقیات را تعریف کنند. جالب اینجاست که اخلاقیات تعریف شده توسط اسلام نیز مزخرف خالص است، به عنوان مثال طبق رساله امام ، موسیقی حرام است اما کامجویی از طفل دختر شیرخواره حلال! آیا بهتر نیست تعریف اخلاقیات را به اکثریت جامعه بسپاریم تا طبق نظر عموم موسیقی را آزاد و تجاوز به طفل شیرخواره را ممنوع اعلام کند ؟!/طبق آمارها ، در کشورهای غربی، مردم شروع به گرایش به بیخدایی کرده اند و این جمله که غرب شروع به مذهببی شدن کرده است، دروغ محض است!/تعریف سکولاریسم یعنی جدایی دین از سیاست و اداره جامعه طبق نظر اکثریت، و اگر اکثریت جامعه مذهبی باشند ، طبیعتا قوانین را به شکلی تصویب و اجرا می کنند که مذهب در آن لحاظ شده باشد، در سکولاریسم، حق افراد مذهبی محفوظ نگه داشته شده است./اما در حکومت دینی، اصولا افراد غیرمتدین، فاقد حقوق شهروندی هستند و به صورت پیش فرض، جامعه بر طبق دین اداره می شود، حال اگر اکثریت جامعه نیز غیر مذهبی باشند، دیکتاتوری به وجود خواهد آمد و علی رغم نظر اکثریت، جامعه بر طبق دین اداره خواهد شد، مانند اتفاقی که الان رخ داده است.
با ۱۳۱ امتیاز و ۵۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


حامد صابر مانند بسیاری دیگر از شهروند-خبرنگاران از وقایع پس از انتخابات گذشته عکس می گرفت. اما با وجودی که زندگی و کار او در ایران بود، این عکسها را با شجاعت تمام به نام حقیقی خود منتشر می کرد. او بخاطر این عکسها از 31 خرداد امسال اسیر شده است.
با ۱۲۹ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جرس: "پسر من بسیجی نبود خانم، تو را به خدا دروغ ننویسید، روزنامه های داخل ایران یک بار زنگ زدند و هرچه که خودشان دوست داشتند را نوشتند. ما به کی اعتماد کنیم؟ مزد سی سال خدمت صادقانه من به مملکتم این بود که پسر جوان مرا کشتند بعد در بنیاد شهید به من گفتند باید افتخار هم بکنید که بچه شما بسیجی باشد، گفتم وقتی پسر من بسیجی نبود، چرا باید دروغ بگویم، پسرم یک کارمند معمولی بود که کشتند و حالا هم به مصلحت خود کشور است که قاتلش را معرفی کنند." این واگویه های پدر شهید داود صدری جوان ۲۶ ساله ای است که در روز ۲۵ خرداد سال گذشته و پس از راهپیمایی های اعتراضی مردم ایران به انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در خیابان مورد هدف گلوله قرار گرفت و سپس در بیمارستان جان سپرد. یک سال بعد، خبرگزاری های هوادار دولت عکس این شهید و خانواده او را در مراسم سالگرد «شهداي فتنه» که به مناسبت گرامیداشت یاد و نام شهدای بسیجی برگزار شده بود، منتشر کرده اند. طاهره صدری خواهر داوود صدری در مراسم یادبود شهدای بسیجی که در مهدیه تهران برگزار شده بود حضور داشت . وی در مورد عکسی که رسانه های هوادار دولت از خانواده این شهید منتشر کرده اند، به جرس چنین توضیح می دهد: آن عکس متعلق به دختر من است که قاب عکسی از دایی شهیدش را در مراسم مهدیه تهران بالا برده بود اما نه برادرم بسیجی است و نه هیچ یک دیگر از اعضای خانواده ام بسیجی هستند، تنها به این دلیل که به خانه ما زنگ زده بودند و گفته بودند در آن مراسم شرکت کنید ما هم رفتیم .
با ۱۲۱ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


من می‌دانم که بسیاری از فقیهان، خود بهتر از دیگران این حقیقت را می‌دانند، اما چه می‌توان کرد قرنها است که فقاهت یک مشغلۀ پربرکات شده است و ظاهراً دوام این برکات با اظهار آن حقیقت نمی‌سازد! در این چند روز اخیر دوبار حکم سنگسار یک شهروند زن در ایران خبر مهم پاره ای از رسانه‌های جهان شده است. اخلاق وجدان به من می‌گوید با صراحت بنویسم که سنگسار انسان به نام خدا هم «نفی قداست خدا» است و هم «نفی کرامت انسان»‌ و بر قباحت و شناعت این عمل با هیچ توجیهی نمی‌توان سرپوش گذاشت.
با ۱۱۸ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


سخنرانی حجت‌الاسلام ابوترابی‌فرد در حال انجام است که صدای اعتراض گونه‌ای سخنرانی را قطع می‌کند: «حرف شمادرست جناب ابوترابی .... اما چرا مسبب اصلی اين حوادث بايد مدال بگيرد و هنوز خبری از بررسی اتهامات او نيست؟» ايلنا : شب گذشته مراسم سالگرد درگذشت محسن روح الامينی از جان باختگان حادثه سال ۸۸ کهريزک با حضور شخصيت‌های سياسی و با سخنرانی محمد حسن ابوترابی‌فرد نائب رئيس اول مجلس شورای اسلامی در مسجد وليعصر برگزار شد. حاشيه نگاری خبرنگار ايلنا از اين مراسم در ادامه می‌آيد
با ۱۰۴ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


در شرایطی که غرب کشور (کردستان) به سنگر بزرگ نافرمانی مدنی علیه فاشیسم اسلامی تبدیل شده است، جند الله به ترور، بمب گذاری و عملیات انتحاری ادامه می دهد و این تاکتیک های ناهمخوان، نه تنها به جنبش های سیاسی اجتماعی ملت ایران کمک نمی کند بلکه شرایط را برای سازماندهی از پائین و بسترسازی برای بمیدان آمدن و دخالتگری وسیع ترین اقشار اجتماعی در جنبش سراسری برای برچیدن حکومت اسلامی را دشوارتر می کند. جمهوری اسلامی در ایران، لکه ننگی بر دامن کل بشریت است که پاک کردن آن، وظیفه شهروندان آزادیخواه و دمکرات ایران می باشد که ناچارند زیر یک سقف متشکل شوند و در بستر جنبش های اجتماعی و نافرمانی مدنی،یک اراده واحد ملی-دمکراتیک در برابر جمهوری اسلامی سازمان دهند. جنگ شکل قهرآمیز سیاست است که آرمان ها، آرزوها، مطالبات و خواسته های گروه های سیاسی اجتماعی، فرقه ای و ... را از لوله های تفنگ فریاد می زند. مضمون سیاسی آزادیخواهانه، بشردوستانه و دمکراتیک ویا اهداف ارتجاعی و واپسگرایانه، خصلت جنگ ها را تعیین می کند و به آنها حقانیت یا مردودیت می بخشد. ما در سی سال گذشته شاهد دو جنگ رهائیبخش و ارتجاعی در غرب و شرق کشور بوده ایم ؛ اولی جنگ مقاومت در کردستان و دیگری سیاست ترور، گروگانگیری و بمب گذاری در بلوچستان بوده است. کردستان در فردای انقلاب مورد تهاجم فاشیسم اسلامی قرار گرفت و مقاومت در برابر سرکوب و تجاوز گروهها و دسته جات فاشیستی جمهوری اسلامی با دفاع از منافع مردم در کردستان گره خورد. ماهیت سیاسی جنگ علیه فاشیسم در کردستان با دفاع از آزادی، دمکراسی تنیده بود و از همینرو کردستان به سنگر مقاومت ایران علیه استبداد و دیکتاتوری تبدیل گشت. جنگ مقاومت در کردستان بیانگر آرزوها، آرمان ها و مطالبات مردمی ست که موجودیت شان مورد تهاجم قرار گرفته بود و در جستجوی آزادی،دمکراسی و زندگی بهتر بودند. و اما در شرق کشور که مردم بلوچ در شرایطی سخت تر از سایر مناطق ایران زندگی می کنند؛ مقاومت در برابر ارتجاع اسلامی نتوانست با آرمان های دمکراتیک و رهائیبخش مردم پیوند برقرار کند و گروه هائی جنگ علیه حزب الله حاکم بر کشور را از موضع "جندالله" آغاز کردند و در چارچوب ترور، بمب گذاری،و گروگانگییری با همکاری مالی و نظامی کشورهای همجوار ادامه یافت. انفجار بمب در مسجد و کشتن نه تنها تعدادی پاسدار، بلکه هزاران تن از سران این حکومت، راه پیشروی جنبش های اجتماعی و قدرت گیری مردم را هموار نمی کند. حکومت اسلامی هزاران جنایتکار برای جایگزینی و ادامه جنایت و خیانت به ملت ایران دارد و ضربات بر پیکر رژیم وقتی کارساز و جبران ناپذیرند که محصول اقدام همگانی و قیام آزادیخواهانه مردم آگاه و در خدمت اهداف یک جنبش سیاسی اجتماعی مدرن، دمکراتیک و لائیک باشد.
با ۱۰۱ امتیاز و ۱۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


برای شوخی کسانی که هیچ انتقادی را از سران سبز بر نمی‌تابیدند را «سبزاللهی» نامیدم. بعدا هم به من گفتند که استاد هادی خورسندی پیش از من به کار برده بود. دیروز یکی از دوستان فیس‌بوکی می‌گفت تاثیر این متلک آنقدر زیاد بوده که او را نا امید کرده. من از امروز دیگر به آدم‌هایی که گمان می‌کنم بی‌منطق هستند و می‌توانستند نباشند، نمی‌گویم «سبزاللهی» تا کسی ناراحت نشود. اما شما هم لطفا از خر شیطان پیاده شوید! یعنی چه که مسائل دهه ۶۰ را باز نکنید تا مبادا «حاکم توتالیتر» شاد شود؟ اگر قبول دارید که اشتباه کرده‌اید، خب بگویید که اشتباه کرده‌اید و می‌خواهید جبران کنید. اگر قبول ندارید که اشتباهی شده، خب بحث می‌کنیم.
با ۹۳ امتیاز و ۶۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


این منظومه در هفت بخش یا دفتر کوچک نوشته شده و در آن تلاش شده تا به اندازه ای که بضاعتم در ادبیات فارسی اجازه میدهد ترکیبی از اشعاری شبیه به شاهنامه فردوسی همراه با برخی از اصطلاحات روزمره به رشته تحریر درآید. پس اگر در لابه لای برخی از سطور بالاجبار از دایره ادب خارج شده ام پیشاپیش از خوانندگان عزیز پوزش میطلبم. موضوع این منظومه که روایت بسیار مختصری از زندگی محمود احمدی نژاد از ابتدا تا کنون است، در ابتدا قرار بود طنز آمیز باشد که با پیش رفتن کار، اندک اندک وجهه حماسی قضیه بر وجهه طنز آن چربید به گونه ای که تغییراتی اساسی در طرح اولیه پدید آمد. بخش نخست آن در این پیوست ارسال خواهد شد و بخشهای بعدی به مرور و ترجیحن با فاصله یک یا دوروز از پیوست قبلی ارسال خواهند شد. تأکید میکنم که: 1) در این نوشتار با توجه به بی حوصله گی اکثر خوانندگان ایرانی در خواندن مطالب بلند بخصوص شعر، حتی الامکان سعی شده که روایت به صورت بسیار خلاصه ارائه شود به گونه ای که به اصل آن خدشه ای وارد نشود. دفتر نخست، کوتاهترین دفتر این مجموعه است و بخشهای بعدی حاوی ابیات بیشتری خواهند بود. 2) داستان این منظومه برداشت و استنباط شخص من از وقایع ایران بوده که در برخی موارد با تخیلات من آمیخته شده است و لزومن درست نیست. 3) با توجه به اینکه هیچگونه چشمداشت مادی از ارائه این کار برایم متصور نیست، پس، از خوانندگان عزیز استدعا دارم در صورت ارسال این مطلب به فضای مجازی وب، دستکم برای حفظ اجر معنوی، نشانی وبلاگ و منبع اصلی و نام نویسنده مطلب را نیز حتمن ذکر کنند و از دستکاری مطلب اصلی جدن خودداری نمایند. 4) برای آسایش بیشتر خوانندگان، واژه هایی که بنظرم کمی غیر معمول می آمدند را به صورت پیوست به معنای واژه در فرهنگناامه اینترنتی دهخدا، پیوند دادم. این واژها ها به رنگ آبی و با زیر خط مشخصند. این نوشته را تقدیم میکنم به جنبش آزادیخواهی ملت ایران.تا چه قبول افتد و چه در نظر آید. ارادتمند همه ی شما دودوزه :)
با ۹۳ امتیاز و ۱۰۵ نظر فرستاده شده در بخش هنر و ادبیات
نظرات

 


در میان سخنان حجةالاسلام ابوترابی فرد یکی از سرداران دوران دفاع مقدس که در جلسه حضور داشت، صحبت وی را قطع کرد و با لحنی اعتراض گونه گفت: جناب ابوترابی سخنان شما به جاست ولی چگونه است که با توجه به پیگیری های موکد و موثر رهبر انقلاب و دستگاه های مسئول در این ماجرا، شخصی که به واسطه مسئولیتش در آن زمان متهم اصلی این پرونده است بلافاصله از جانب رییس جمهور مسئولیت می گیرد و هنوز خبری از بررسی اتهامات او نیست؟ در این لحظه ابوترابی فرد گفت: شما بدانید که مبارزه با چنین مفاسدی به مراتب از مبارزه با مفاسد اقتصادی و امثالهم سخت تر است که انشاءالله به ثمر خواهد نشست
با ۹۱ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


روزنامه واشنگتن پست به نقل از مقام‌های امنیتی آمریکا اعلام کرد که شهرام امیری بابت اطلاعاتی به آمریکایی‌ها داده، ۵ میلیون دلار گرفته است. آمریکایی‌ها همچنین اعلام کرده‌اند که او الزامی برای بازپس دادن این مبلغ ندارد اما ممکن است نتواند به این پول دسترسی داشته باشد. آمریکایی‌ها معتقدند که احتمالاً به دلیل فشار بر روی خانواده، او مجبور به ترک آمریکا شده است. بنا به نوشته واشینگتن پست، این مبلغ از بودجه‌ «تخلیه اطلاعات»(brain drain) جهت گرفتن اطلاعات بیشتر از داشمندان ایرانی در باره برنامه‌های هسته‌ای ایران هزینه شده است. با اینکه بعید به نظر می‌رسد امیری به سایت‌های مهم هسته‌ای ایران دسترسی داشته، اما به گفته مقام‌های امنیتی آمریکایی، امکان تایید برخی اطلاعات مهم از طریق او فراهم شده است. یک مقام رسمی امریکا گفت: «هر چه که او به دست آورد، باقی ماند و باید از تحریم اقتصادی ایران تشکر کرد» و «حالا مقامات ایرانی او را دارند و ما هم اطلاعات او را». شهرام امیری در فرودگاه امام خمینی اعلام کرده بود که مقامات CIA پس از ربودن او حاضر به پرداخت ۵۰ میلیون دلار به او برای تبلیغ علیه جمهوری اسلامی شدند که او آن را نپذیرفته است. او همچنین گفت که فقط یک محقق کوچک است و هر آدم عادی از او در مورد سایت نطنز بیشتر می‌داند. به نوشته واشینگتن پست، امیری که حدود یک سال با CIA همکاری می‌کرده است، ناگهان درخواست کرد که به ایران باز گردانده شود. ضمناً در این گزارش در مورد این که آیا اطلاعات داده شده توسط او به مبلغ عنوان شده می‌ارزیده است یا خیر نیز بحث مختصری شده است. لازم به ذکر است که سازمان CIA مجاز به آوردن ۱۰۰ نفر از اتباع کشورهای دیگر فارغ از محدودیت‌های مهاجراتی به آمریکا است. چنین افرادی که دارای اهمیت اطلاعاتی برای آمریکایی‌ها هستند با قول اقامت و تامین مالی به آمریکا آورده می‌شوند تا اطلاعات لازم برای دستگاه‌های امنیتی آمریکا در مورد ایران یا مثلا کره شمالی را فراهم کنند. اگر گفته مقامات آمریکایی صحت داشته باشد، وضعیت امیری پیچیده‌تر خواهد شد. البته معلوم نیست اگر این مساله به نوعی همکاری سازمان‌های امنیتی ایران و آمریکا محسوب شود. عبدالمالک ریگی نیز به گفته برخی منابع مطلع، با همکاری دستگاه‌های امنیتی پاکستان دستگیر و به ایران تحویل داده شد.
با ۸۹ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


در پی وقوع دو انفجار مرگبار در زاهدان، حسینعلی شهریاری، نماینده این شهر در مجلس ایران از سمت خود کناره گیری کرد و دو نماینده دیگر استان سیستان و بلوچستان هم تهدید به استعفا کردند. آقای شهریاری روز جمعه ۲۵ تیر (۱۶ ژوئیه) در استعفا نامه خود خطاب به علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نوشت: "با وجود پیگیری های فراوان اینجانب، متأسفانه مسئولان نتوانستند حداقل وظیفه خود را که همانا حفظ امنیت جان و مال مردم است، انجام دهند". او در این نامه نوشته است که "برای تأمین امنیت و احقاق حقوق شهروندی" مردم زاهدان از سمت خود استعفا می کند. پیمان فروزش، نماینده دیگر زاهدان و عباسعلی نورا، نماینده زابل در مجلس ایران هم گفته اند که در صورت تأمین نشدن امنیت استان سیستان و بلوچستان از نمایندگی مجلس کناره گیری خواهند کرد. دو انفجار انتحاری که پنجشنبه شب (۲۴ تیر) در برابر مسجد جامع شهر زاهدان (متعلق به شیعیان) روی داد، ده ها کشته و بیش از ۱۰۰ زخمی به جا گذاشت.
با ۸۶ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


سه نماینده استان سیستان و بلوچستان در اعتراض به بی‎توجهی نسبت به مشکلات امنیتی در این شهر تهدید به استعفا کردند. به گزارش خبرآنلاین، در حالیکه حسینعلی شهریاری نامه استعفای خود را به رئیس مجلس تقدیم کرده است، پیمان فروزش و عباسعلی نورا دیگر نمایندگان زاهدان نیز اعلام کردند که در صورت تداوم بی‏توجهی به این موضوع استعفا خواهند داد.
با ۸۶ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


معاون سازمان سنجش آموزش گفت که برگزاری آزمون تافل در ایران به دلیل "مشکلات در پرداخت حق ثبت نام به موسسه آمریکایی ای تی اس" از این پس ممکن نیست. ابراهیم خدایی گفت که پیش از این، هزینه ثبت نام برای موسسه ای تی اس که برگزارکننده آزمون تافل در سراسر جهان است، فرستاده می شد اما در حال حاضر در ارسال آن "مشکلاتی" پیش آمده است. "به دلیل عدم امکان پرداخت حق وجه ثبت نام آزمون تافل، متقاضیان این آزمون در حال حاضر نمی توانند در ایران برای شرکت در آزمون اقدام کنند." آقای خدایی در گفت و گو با خبرگزاری مهر، لغو آزمون تافل در ایران را "بی ارتباط با تحریم های اخیر ایران" دانست، اما در عین حال گفت: "با توجه به قطع همکاری بانکی ایران با کشورهای خارجی و عدم امکان ارسال هزینه ثبت نام، موسسه ای تی اس به تحریم ها استناد می کند." در سایت رسمی ای تی اس آمده است: "شورای امنیت سازمان ملل مصوبه ای داشته است که بر مناسبات تجاری بانک ها و موسسات مالی با ایران تاثیر گذاشته است. در نتیجه این مصوبه، ای تی اس در حال حاضر امکان دریافت هزینه های ثبت نام از ایران را ندارد و موقتا ثبت نام در ایران را معوق کرده است تا راهی برای آن جایگزین شود." در این سایت از متقاضیان درخواست شده روز ۲۲ جولای (۳۱ تیر) برای اطلاع یافتن از اخبار تکمیلی به سایت مراجعه کنند. آزمون تافل، آزمون زبان انگلیسی برای غیرانگلیسی زبانان است و شرکت در آن از پیش‌شرط‌های تحصیل در بیشتر دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی در جهان است. بر اساس اطلاعات موجود در سایت موسسه ای تی اس، بیش از ۷۵۰۰ دانشگاه و موسسه آموزشی در بیش از ۱۳۰ کشور جهان، مدرک تافل را به رسمیت می شناسند و تاکنون بیش از ۲۴ میلیون نفر در جهان در این آزمون شرکت کرده اند.
با ۷۸ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


مردی کاملا برهنه در کنار اتوبان مشغول استمناء بود که پلیس او را دستگیر کرد. او این عمل خود را به رانندگانی که از آنجا عبور می کردند نشان می داد البته این کار برای خیلی ها خوشایند نبود. این مرد 36 ساله که نژادپرست است بارها به جرم های مختلف دستگیر شده است
با ۷۵ امتیاز و ۱۶ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


"پیانیست " ساخته رومن پولانسکی داستان یک یهودی لهستانیٍ ،یک موسیقیدان کلاسیک می باشد که با رنج و خوش شانسی از واقعه Holocaust ( قتل عام یهودیان در لهستان ) نجات پیدا کرد . این یک فیلم هیجان انگیز نیست و از هرگونه اغواگری و فریبکاری برای ایجاد تعلیق دروغین و برانگیختن احساسات پرهیز می کند. فیلم شاهد پیانیست برای آنچه که دیده و برایش اتفاق افتاده می باشد . پولانسکی به ما نشان می دهد که نجات او پروزی محسوب نمی شود وقتی تمام کسانی که او دوستشان داشت ، دیگر زنده نبودند. پولانسکی در صحبت از تجربه هایش ، مرگ مادرش در اتاق گاز را آنچنان دردناک دانسته که به گفته خودش تنها مرگ او می تواند به این رنج پایان دهد . فیلم بر اساس زندگی نامه ولادیسلاو اشپیلمن (به قلم خودش) می باشد ، کسی که آثار چو پین (شو پین) را در ایستگاه رادیویی ورشو زمانی که آلمال به لهستان حمله کرد ، می نواخت. خانواده اشپیلمن خانوداه خوشبختی بودند و در آغاز جنگ در امنیت بودند . واکنش اولیه آنها این بود : ما هیچ جا نمی رویم . ما تنگ تر شدن حلقه نازیها را شاهدیم . خانواده او از گزارش های مربوط به اعلام جنگ انگلیس و فرانسه علیه آلمان دلگرم می شدند ، به خاطر اینکه نازیها به زودی عقب رانده می شوند و زندگی به حالت عادی بر می گردد. اما چنین اتفاقی نمی افتد . یهودیان شهر مجبور به تسلیم دارایی هایشان و نقل مکان به حومه شهر می شوند. در یک نمای تیره می بینیم که دیواری آجری برای جدا کردن آنها از شهر ساخته می شود. یک نیروی پلیس یهود برای اجرای قوانین نازیها ، به اشپیلمن پستی در این نیرو پیشنهاد می کند ، اما او امتنا می کند ، اما یک دوست خوب که به این نیرو پیوسته ، بعدا زندگی اشپیلمن را با بیرون کشیدن او از قطاری که عازم کمپ های مرگ است نجات می دهد . سپس فیلم داستانی بلند و باورنکردنی از چگونگی نجات اشپیلمن از جنگ با پنهان شدن در ورشو و کمک نیروی مقاومت لهستان تعریف می کند . در طول فیلم چندین بار می شنویم که اشپیلمن به دیگران اطمینان می دهد که همه چیز به حالت اول باز می گردد ، این ایمان و عقیده او بر پایه اطلاعات و یا خوش بینی او نیست ، بلکه این ایمان از هنر او سرچشمه می گیرد. خود پولانسکی نیز از نجات یافتگان Holocaust است . نجات او ، و همچنین پدرش ، به اندازه نجات اشپیلمن اتفاقی بود و شاید همین مسئله علت اصلی جذب شدن پولانسکی به این داستان است . استیون اسپیلبرگ سالها قبل تلاش کرده بود تا نظر پولانسکی را برای ساختن " فهرست شیندلر " جلب کند ، اما او امتنا کرد . شاید به دلیل اینکه داستان شیندلر روایت شخصی بود که نجات افراد را از Holocaust سازماندهی می کرد ، در حالیکه پولانسکی با توجه به تجربه اش می دانست که تقدیر و شانس نقش غیر قابل تصوری را در سرنوشت اکثر نجات یافتگان بازی می کرد . فیلم در لهستان - جایی که پولانسکی از زمان ساختن اولین فیلمش " چاقو در آب"(1962) در آنجا کار نکرده بود – و در پراگ در یک استودیوی آلمانی فیلمبرداری شد. پولانسکی با مجموعه های غول پیکر، خیابانی را دوباره دوباره خلق می کند که آپارتمانی که اشپیلمن به کمک دوستانش در آنجا مخفی شده بود به آن اشراف داشت .از پنجره بلند ساختمان پیانیست می تواند دیوارهای حومه شهر را ببیند و حدسهایی راجع به جنگ بزند. اشپیلمن برای مدتی امنیت دارد اما گرسنه ،تنها ، بیمار و وحشت زده است. هم اکنون پایان جنگ نزدیک است و شهر ویران شده ،در یک صحنه اشپیلمن در میان ویرانه ها اتاقی پیدا میکند که یک پیانو به طور کنایه آمیزی در آن باقی مانده اما او دیگر شهامت نواختن ندارد . صحنه های پایانی فیلم شامل مواجه اشپیلمن با یک سروان آلمانی است که به طور اتفاقی محل اختفای او را پیدا کرده . من توضیح نخواهم داد که چه اتفاقی می افتد اما به نظر من کارگردانی پولانسکی در این صحنه و استفاده او از وقفه ها و پرداختن به جزییات استادانه است . برخی از اظهار نظرها در مورد "پیانیست " آن را خشک و بی روح قلمداد کرده اند. شاید این حالت سرد و بی عاطفه بازتابی از آنچه که پولانسکی می خواهد بگوید باشد . تقریبا تمامی یهودیان واقعه Holocaust کشته شدند ، بنابر این تمام داستان های نجات یافتگان نمایش نادرستی از یک حادثه واقعی با جانشین کردن پایانی دروغین است . معمولا پیام این داستان ها این است که این قهرمانان با جرات و شهامت خودشان را نجات داده اند .خوب ،بعضی به این صورت نجات پیدا کردند اما بیشترشان قربانی شدند و نکته دردناک ایتست که با تحمل رنج و سختی بسیار نتوانستند نجات پیدا کنند . در راستای احترام به قربانیان ، " The Gray zone(2001) " ساخته "تیم بلیک نلسون" صادقانه تر و نزدیک تر به حقیقت است ، او در این فیلم به ما نشان می دهد که چگونه یهدیان گرفتار در سیستم نازیها مجبور به انجام اعمال غیر انسانی یرای نجات خود می شدند. با نشان دادن اشپیلمن به عنوان یک بازمانده و نه یک مبارز یا قهرمان – به عنوان مردی که همه تلاش خود را برای نحات زندگیش انجام می دهد اما بدون خوش شانسی و کمک چند نفر دیگر خواهد مرد – پولانسکی احساسات عمیق خود را منعکس می کند : او علی رغم خواسته اش زنده می ماند و مرگ مادر زخمی التیام نیافتنی برای او باقی می گذارد . بعد از جنگ متوجه می شویم که اشپیلمن در ورشو باقی می ماند و تمام عمرش را به عنوان یک پیانیست فعالیت می کند. او زندگینامه خود را پس از جنگ بلافاصله نوشت و به چاپ رساند ، اما به وسیله سران کمونیست توقیف شد . به خاطر اینکه برخلاف توافق نامه های پذیرفته شده میان گروه های مختلف سیاسی بود ( به عنوان مثال در کتاب او بعضی یهودیان افرادی منفعت طلب و در مقابل یک آلمانی انسانی خوب نشان داده شده) . کتاب در سال 1990 دوباره منتشر شد و توجه پولانسکی را جلب کرد که نتیجه اش ساخت این فیلم بود . فیلمی که از نشان دادن نجات اشپیلمن به شکل یک پیروزی بزرگ امتنا می کند و در عوض آن را به صورت داستانی از دید یک شاهد عینی که در آنجا حضور داشته و حوادث را دیده و به خاطر می آورد ، روایت می کند.
با ۷۵ امتیاز و ۱۱۰ نظر فرستاده شده در بخش هنر و ادبیات
نظرات

 


من به شديدترين وجه ممکن حملات تروريستی امروز، پنجشنبه را، به يک مسجد در استان سيستان و بلوچستان ايران که جندالله مسؤليت آن را به عهده گرفته است، محکوم می کنم. آمريکا همدردی خود را با خانواده ها و عزيزان مجروحين و کشته شدگان اين فاجعه، اعلام می دارد. ما همچنين خواستار آن هستيم که عاملين اين حملات دهشتناک برای اعمال خود در دادگاهی که منطبق با اصول عدالت جهانی باشد، محاکمه شوند. آمريکا هر گونه عمل تروريستی و خشونت فرقه ای را محکوم می کند و در هرجا که چنين وقايعی روی دهد در کنار قربانيان اين اعمال شنيع می ايستد. اين حمله و حملات مشابه اخير در اوگاندا، پاکستان، افغانستان، عراق و الجزاير تأکيد دوباره ای است بر الزام به اقدام جامعه بين المللی برای مبارزه با تشکيلات تروريستی که زندگی شهروندان بی گناه را در سرتاسر جهان، مورد تهديد قرار می دهند.
با ۷۵ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


لینک صفحه فیس بوک- دکتر آرش علایی و دکتر کامیار علایی را آزاد کنید- در بخش نظرات بیش از ۲ سال از زندانی کردن آرش و کامیار علایی دو پزشک کرد می‌گذرد. کامیار علایی، پزشک، پژوهشگر دانشگاه هاروارد، کارشناس بین‌المللی بهداشت، و پایه‌گذار برنامه کلینیک‌های مثلثی در جلوگیری از گسترش ایدز در ایران است که به همراه برادرش، آرش علایی در رابطه با فعالیت‌هایشان برای پیشگیری از ایدز، دستگیر و زندانی شده‌اند. برادران علایی در ۳ تیر ۱۳۸۷ دستگیر شدند و از داشتن وکیل مدافع منع شدند. گفته می‌شود در بازجویی به اتهام براندازی نظام، ارتباط با احزاب اپوزیسیون و تشکیل سازمان‌های غیردولتی که آمریکا در تشکیل آنها نقش داشته‌است، متهم گشته‌اند. دکتر علایی در مصاحبه با رادیو زمانه گفته بود: «برخی آمارها از وجود صد هزار نفر بیمار مبتلا به ایدز در ایران حکایت دارد اما می‌توانیم مانع از گسترش این بیماری شویم» مادر برادران علایی ۲ بهمن ۱۳۸۷ اعلام کرد در ملاقاتی که ۳۰ دی با پسرانش داشته متوجه شده است آنها از صدور حکم خود بی‌اطلاع‌اند، ۶۳ روز در زندان انفرادی هستند و نگران است با شکنجه از پسرانش فیلم اعتراف تلویزیونی گرفته شود.
با ۷۳ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش علم و تکنولوژی
نظرات

 


همین
با ۷۳ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


یک روز پس از بازگشت شهرام امیری دانشمند هسته‌ای به ایران نام‌برده با انتشار یک ویدیوی تازه که در زیرزمین وزارت اطلاعات تهیه کرده بود! خواستار بازگشت فوری به آمریکا شد. وی در این ویدیو با ظاهر آشفته می‌گوید: من شهرام امیری گلاب به رویتان جسارت نباشد یک غلطی کردم برگشتم ایران. حالا پشیمانم. آن پنج میلیون دلاری هم که سیا داد ارزانی خودش. فقط من را از اینجا بکشید بیرون. بابا صدرحمت به شیطان بزرگ. لااقل یک وعده غذای حسابی جلویمان می‌گذاشتند. ما از خیر خانه و وطن و خانواده و اسرار اتمی ایران و نیروگاه قم گذشتیم. فقط من را از اینجا بکشید بیرون که کارم تمام .... در این لحظه به مناسبت ورود یکی از برادران وزارت اطلاعات شهرام امیری مجددا تغییر لحن داده گفت: من شهرام امیری دانشمند هسته‌ای هفته گذشته اوباما روی پایم افتاد گفت شهرام هرچه بخواهی بهت می‌دهم ایران نرو! ولی من قبول نکردم و گفتم: دلم برای بازجویان وزارت اطلاعات یک ذره شده است. مجددا با خروج آن برادر وزارت اطلاعات لحن شهرام امیری تغییر کرده گفت:ترا به خدا هرکس این ویدیو را می‌بیند کمک کند من از اینجا بیایم بیرون! و در این لحظه نوار ویدیو به اتمام رسید......
با ۷۲ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


ديروز پنجشنبه 24 تير ، تولد آقا بود
با ۷۲ امتیاز و ۳۰ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


ندارد
با ۷۱ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


وزیر مسکن اخیرا در اقدامی غیرمنتظره از نظام مهندسی کشور خواست تا نقشه هایی را که با معماری ایرانی-اسلامی سنخیت ندارد، تایید نکنند. در حالی که هیچ گونه قواعدی برای ساخت و ساز بر مبنای الگوی ایرانی-اسلامی در کشور وجود ندارد، نیکزاد ساخت اندرونی و بیرونی، جداکردن آشپزخانه و لحاظ فاکتورهای معماری ایرانی - اسلامی در نمای ساختمان ها را نمونه هایی از ساخت و سازهای ایرانی - اسلامی اعلام می کند. کارشناسان مسکن در گفت وگو با خبرآنلاین بر این امر توافق دارند که این نظریه وزیر با توجه به شرایط فعلی حاکم بر ساخت و ساز کشور بیشتر شبیه به یک شوخی است تا پیشنهادی با پشتوانه کارشناسی. نکته حائز اهمیت آن که وزیر مسکن و شهرسازی مدعی است که نمونه این ساخت و ساز در پروژه مسکن مهر لحاظ شده و در حال حاضر مسکن های طرح مهر دارای نمای اسلامی ، اندرونی و بیرونی و آشپزخانه جدا هستند در حالیکه این تاکید وزیر از سوی نائب رئیس انجمن انبوه سازان مسکن که در حال حاضر برای ساخت مسکن مهر با نیکزاد همکاری دارد، کاملا نقض می شود. براساس اظهارات ربانی در حال حاضر عملا چنین چیزی در مسکن مهر رعایت نشده است چرا که فرهنگ حاکم بر جامعه براساس نیازها تغییر کرده است و دیگر چنین خانه هایی مورد استقبال قرار نمی گیرند. این عضو انجمن انبوه سازان مسکن در عین حال تاکید دارد: در حال حاضر آپارتمان ها اکثرا با متراژ 50 تا 70 متر ساخته می شوند که از لحاظ مهندسی گنجاندن نظرات وزیر به عنوان الگوی معماری ایرانی -اسلامی به هیچ وجه امکان پذیر نیست.
با ۷۰ امتیاز و ۳۰ نظر فرستاده شده در بخش علم و تکنولوژی
نظرات

 


شهرام امیری در امریکا می گفت که امریکایی ها حاضرند 50 میلیون دلار به او بدهند اما در فرودگاه گفت که مبلغ پیشنهادی 10 میلیون دلار بوده است. او که توسط وزارت امورخارجه دانشمند هسته ای خوانده می شد، در بازگشت به ایران اعلام کرد که چیزی از علم هسته ای نمی داند و یک محقق دانشگاهی معمولی است. یعنی فاصله یک دانشمند هسته ای با محقق دانشگاهی اینقدر است؟ البته شاید هم مشکل ارزیابی مدرک تحصیلی امیری بوده. امریکایی ها هرچه گشته اند، محل تحصیل نابغه بزرگ هسته ای را که دانشگاه مالک اشتر سپاه پاسداران بوده، در لیست دانشگاه های جهان پیدا نکرده اند!
با ۷۰ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


شیوع هپاتیت در بند یک زنان زندان اوین، وجود حشرات موذی به خصوص شپش و نبود وسایل بهداشتی و سرمایشی از یک سو و درگیری هر روزه زندانیان عادی با زندانیان سیاسی شرایط زندانیان زن سیاسی را روز به روز در اوین سخت تر می کند. به گزارش جرس، وضعیت این بند درشرایط بحرانی قرار دارد ولی هیچ اقدامی برای کنترل این وضعیت از سوی مسئولان صورت نمی گیرد. وجود حشرات موذی از جمله شپش موجب شده تعداد از زنان مجبور به تراشیدن موهای خود را از ته شوند. علاوه بر این نبود کولر و آب خنک در گرمای بسیار بالای هوا، زندانیان را با سختی بسیار مواجه کرده است. پیش از این نیز اخبار بسیاری راجع به شرایط بد زندانیان زن سیاسی و رواج بیماری در اوین منتشر شد اما همچنان وضیعت به روال قدیم ادامه دارد.
با ۶۹ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


تازه ترین آمارهای رسمی در ایران از ۲۶ درصد بیکاری در میان جوانان استان تهران دارد. این آمار البته شامل حال مناطق فقیرتر و دورافتاده تر ایران نمی شود.سازمان جوانان استان تهران اعلام کرده است که «دو بار در هفته در استانداری تهران با حضور مدیران ارشد استانداری در ادامه اجرای سیاستگذاری های عملیاتی برای ایجاد اشتغال و تدوین سند اشتغال جوانان تشکیل می شود.» این جلسات در راستای طرح های دیگری است که مقام های دولت ایران گفته اند در دست اجرا دارند تا از بیکاران جوان کاسته شود. عامل یا عوامل چنین آمار بیکاری بالایی آن هم در میان جوانان چیست؟ فریبرز رئیس دانا، اقتصاددان در تهران می گوید: یک تحلیل اقتصاد کلان که اینجا به کار ما می آید اینست که ممکن است سطح تقاضا ها به دلیل پائین بودن سطح درآمد مردم پائین باشد. در نتیجه انگیزه های سرمایه گذاری ایجاد نشود و بیکاری هم به وجود بیاید. اگر چنین است، باید اول درباره آن بحث تقاضا ها بگوییم. بله در بخشی از جامعه تقاضا برای کالاهای مصرفی که در داخل تولید می شود، کم است. چرا؟ برای اینکه درآمدشان کم است. بخش زیادی از روستا نشینان، لایه های پائینی شهری، خود بیکاران و سطح درآمد خانوارهای کم درآمد در حدی نیست که بتواند یک تقاضای پیوسته و مداوم برای کالاهای تولید داخل ایجاد کند. به دلیل فقر و محرومیت. از طرف دیگر آنجایی هم که تقاضا شکل می گیرد، یعنی میان طبقه متوسط و متوسط مرفه، کالاهای خارجی وجود دارند که به دلایل سیاسی، اقتصادی و به دلیل رقابت وارد بازار می شوند و در واقع برنده این فرآیند برای ایجاد اشتغال می شوند. یعنی مثلاً تولید کننده چینی می تواند اشتغال ایجاد کند برای خودش و نه تولید کننده ایرانی که از رقابت خارج می شود. به این ترتیب فقر، کم درآمدی و ناکارآمدی، ما را در یک چرخه باطل قرار می دهد. به این معنا که بیکاری هست، پس کم درآمدی هست. کم درآمدی هست، تقاضا پائین است. تقاضا پائین است، آنوقت باز بیکاری به وجود می آید. در کنار این چرخه باطل یک جریانی هم هست که عوامل مثبت را به داخل سیستم پمپاژ نمی کند، بلکه بدتر تخلیه می کند و آن هم رقابت های خارجی است و کالاهای وارداتی. به نظر شما چرا ۲۶ درصد جوانان کشور، اعم از دیپلمه یا زیر دیپلم تا کسانی که از مراکز عالی فارغ التحصیل شده اند، بیکار اند؟ چه ساز و کاری اینجا به وجود آمده یا وجود دارد؟ به طور مثال مدیر عامل بنیاد توسعه کار آفرینی و توان استان تهران گفته است که سطح توقع کارجویان یعنی جوانان در سطح کشور توسعه یافته است و خیلی از متقاضیان کار هم دنبال کار دولتی می گردند. آیا در همین حد است که جوانان ما بیکارند یا عوامل دیگری می تواند وجود داشته باشد؟ نه چنین نیست. این ها توجیه است برای فرار از واقعیتی که مسئولان و دست اندرکاران در آن مسئولیت دارند. دنبال کار دولتی می گردند!؟ تحفه ای نیست که مزایا و حقوق دولتی! آنقدر هم تبعیض وجود دارد که کسانی هم که می روند در دولت، می دانند که تا زمانی روابط اجتماعی، سیاسی خاصی با ساخت قدرت نداشته باشند به جایی نمی رسند و بعد مدت سی سال خودشان را با یک ظاهر و شکل خاصی نشان بدهند، چهره خاصی در بیاورند، صورتشان را، لباس شان را، رفتارشان را تا بتوانند آن شغل شان را حفظ کنند. نبودِ امنیت شغلی است که همین را هم به عنوان یک ملجاء و پناهگاهی مورد استفاده قرار می دهند جوانان. به طور کلی به نظر من کار وجود ندارد برای این جوانان و فارغ التحصیلان. ضمناً یادمان باشد مقدار زیادی از این جوانان و فارغ التحصیلان برای نیازهای اقتصاد آموزش ندیده اند. آموزش شان نارساست چه برسد به کسانی که دانشگاه ها هم راه پیدا نکرده اند و دیپلمه هستند و یا در رشته های فنی و حرفه ای درس خوانده اند. وجود این بیکاری گسترده در میان جوانان چه پیامدهایی می تواند داشته باشد؟ یکی از اصلی ترین عواملی که برای ازدیاد مثلاً مواد مخدر و به دنبال آن رشد پیدا کردن جریان فروش موارد مخدر و جدیداً مواد مخدر مصنوعی مانند انواع متا ویتامین ها، شیشه و اکس و این چیزها که به بازار می آید، بررسی من نشان می دهد تبعیض و بیکاری نقش بسیار موثری دارد. اما به جز آن به لحاظ مطالعات اقتصادی چهار سال پنج سال بیکاری یعنی چهار سال پنج سال بیکاری پنج میلیون نفر، یعنی نبودن قوه خرید. یعنی نبودن قوه خرید در شرایطی که جنس های بنجل ارزان خارجی می آید، ساخت تولید داخلی را می شکند. و تولید می رود به سمت کالاهایی که می خواهد صادر شود. مانند صنایع پتروشیمی. نه اینکه آنها بد باشند. آنها درآمدهای ارزی ایجاد می کنند که از سیستم خارج می شود. یعنی ربط زیادی به زنجیره تولید صنعتی پیدا نمی کند. در نتیجه اقتصاد با یک چهره به شدت طبقاتی و دوگانه رو به رو می شود. یک جا تولید هست، تولید صنعتی است و صنایع پیشرفته هم هست برای بازارهای جهانی، که سودش به عده معدودی می رسد و یک جا فقر گسترده.
با ۵۰ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اقتصاد
نظرات

 


با استفاده از مقاله محمد فلاح (دبير كل سابق ستاد مبارزه با مواد مخدر رياست جمهوري ايران) // ايران به علت قرار داشتن در شاهراه ترانزيت مواد مخدر و نيز جايگاه نسبتاً موجه مصرف ترياك در فرهنگ ايراني ، همواره با خطر و عوارض اجتماعي اعتياد روبرو بوده است . تخمين زده مي شود كه حدود 2 ميليون نفر معادل 3 درصد از كل جمعيت ايران به نوعي از مواد مخدر استفاده مي كنند . پس از پيروزي انقلاب اسلامي به ويژه در يك دهه اخير اقدامات بسيار جدي و مؤثري در مقابله با گروههاي قاچاق و توزيع مواد مخدر صورت گرفته است . با اين حال ، افزايش شيوع اعتياد در جمعيت زنان همه و همه حقايقي هستند كه لزوم برخورد ريشه اي تر و منطقي تر با اين معضل ملي را طلب مي كنند. // نكته مهمي كه در اين مجال قصد پرداختن به آن را داريم ؛ پرداختن به مشكلات بهداشتي و بيماريهاي عفوني خطرناك است كه يك فرد معتاد را در جامعه و محيط زندان تهديد مي كنند و با توجه به ارتباط اين افراد با كل جامعه ، آنها را به منابع خطرناكي براي انتشار بيماريهاي عفوني خطرناكي چون ايدز و هپاتيت تبديل مي سازند. // ايـدز // بر اساس آمارهاي جهاني ، حدود 80 درصد از عفوتنهاي ويروس ايدز از راه تماس و رابطه جنسي ، 12 درصد از طريق اعتياد تزريقي و استفاده از سرنگهاي آلوده و مشترك و 4 درصد از طريق انتقال فرآورده هاي خوني آلوده منتقل مي شوند . // افراد معتاد و به ويژه ، معتادان تزريقي به طرز فاحشي بيشتر از افراد عادي جامعه در معرض خطر آلودگي با ويروس ايدز ( HIV ) قرار دارند .// هپـاتـيت// هپاتيت به معني التهاب كبد است و 5 نوع ويروس هپاتيت D ، C ،B ،A و E شايع ترين و مهمترين علت اين بيماري به شمار مي روند . هپاتيتهاي ويروسي شايع ترين علت بيماريهاي مزمن كبدي و سرطان كبد شناخته شده اند و سازمان بهداشت جهاني سرطان و سيروز كبدي ناشي از هپاتيت B را نهمين علت مرگ و مير در تمامي دنيا معرفي كرده است . ويروسهاي هپاتيت نوع B وC مهمترين و خطرناكترين نوع هپاتيتهاي ويروسي را ايجاد مي كنند ودرست مانند ويروس ايدز ، اعتياد تزريقي و انتقال فرآورده هاي خوني آلوده ، مهمترين راه انتقال آنها به شمار مي روند و معتادان تزريقي ، باز هم به عنوان گروه پر خطري شناخته مي شوند كه بيش از افراد عادي جامعه در معرض آلودگي با اين نوع ويروسها قرار دارند . در خصوص بيماري هپاتيت نوع B كه 2 ميليون نفر را در ايران مبتلا نموده است ، 3 درصد جمعيت كشور را پوشش مي دهد . زنـدان جرمهايي كه افراد زنداني به علت انجام آنها در زندان به سر مي برند اغلب همان رفتارهاي پر خطري هستند كه فرد را در معرض ابتلاء به بيماريهاي عفوني خطرناكي چون ايدز و هپاتيت قرار مي دهند . ( اعتياد تزريقي ، بي بند و باري جنسي ، خشونت و ... ) از سوي ديگر ، محيط زندان براي بسياري از افراد ، نخستين فرصت زندگي براي آشنايي با اعمال خلافي چون اعتياد و بي بند و باري جنسي محسوب مي شود . با وجود تمام ممنوعيتها و مراقبتها ديده مي شود كه رفتارهاي پر خطري چون اعتياد تزريقي ، اشتراك سرنگ ، خالكوبي ، رابطه جنسي و ... در بين زندانيان از شيوع بالايي برخوردار است . زندانيهاي معتاد در اثر پيامدهاي رواني ماده مخدر و يا در ازاي دريافت پول يا دارو گاهي تن به روابط جنسي نامشروع مي دهند . از سوي ديگر، ممنوع بودن استفاده از مواد مخدر و در دسترس نبودن وسيله مناسب تزريق گاهي افراد معتاد را مجبور مي سازد كه از هر راه و به هر شيوه اي متوسل شود تا ماده مخدر را به بدن خود برساند . ديده شده است كه در برخي موارد 15 تا 20 نفر از يك سرنگ آلوده مشترك استفاده مي كنند و استفاده از وسايل معمولي مانند مغز خودكار به يك جهت تزريق مواد مخدر چندان ناشايع نيست . بر اساس اطلاعات موثق و تأييد شده اي كه از زندانها و مراكز بازپروري كشور به دست آمده است ، عده بسياري از ساكنان اين مراكز بخصوص در استانهاي كرمانشاه و كرمان از نظر عفونت با ويروس ايدز ، ويروس هپاتيت ، مثبت هستند . از سوي ديگر ، زندانها ، ديگر چهار ديواريهاي بلند و جدا از جامعه به شمار نمي روند . خيلي از زندانيها دوره حبس كوتاه دارند و بسياري از آنها در دوران مرخصي و يا پس از آزادي به جامعه باز مي گردند و با جامعه در ارتباط هستند . در تحقيقي كه در كشو رآمريكا انجام گرفت ديده شد كه 51 درصد از زندانيان و 12 ساعت پس از آزادي ، يك رابطه جنسي داشته و 11 درصد آنها در نخستين روز آزادي به تزريق مواد مخدر روي آورده اند . يك فرد معتاد زنداني نه تنها خود در معرض آلودگي به بيماريهاي خطرناكي چون ايدز و هپاتيت قرار دارد بلكه مي تواند به عنوان يك ناقل عمل كرده و عوامل عفوني خطرناك را به داخل انتقال دهد .
با ۴۸ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش ع

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
MARKETPLACE

Stay on top of your group activity without leaving the page you're on - Get the Yahoo! Toolbar now.


Get great advice about dogs and cats. Visit the Dog & Cat Answers Center.


Hobbies & Activities Zone: Find others who share your passions! Explore new interests.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ