اعتصاب عمومی اعتصاب عمومی سیاسی و قیام مسلحانه سراسری رژیم جمهوری اسلامی که با یک موج وسیع نارضایتی و اعتراض و مبارزه علنی تودههای جان به لب رسیده روبرو شده است، میکوشد با توسل به سرکوب خشن و بی رحمانه، مبارزات مردم را که هنوز در این مرحله پراکنده، محدود، محلی و منفرداند، درهم بکوبد و اوضاع را تحت کنترل درآورد. برای مقابله با این اقدامات سرکوبگرانه و ارتجاعی رژیم، باید به اشکال موثرتر و کاراتری از مبارزه روی آورد و به جنبش اعتراضی علنی، خصلتی سراسری داد. اما چگونه؟ تجربه مبارزات دوران انقلاب علیه رژیم شاه نشان داد که جنبش از طریق یک اعتصاب عمومی سیاسی می تواند شکلی سراسری، منسجم و سازمان یافته به خود بگیرد. هنگامی که یک اعتصاب عمومی سیاسی شکل بگیرد، رژیم دیگر به سادگی نمیتواند میلیونها تن از مردم را که به مبارزه ای متحد در سراسر ایران برخاستهاند، سرکوب کند. اعتصاب عمومی سیاسی که به مبارزه شکل سراسری و سازمان یافته خواهد داد، کارآئی ابزارهای سرکوب نظامی رژیم را محدود خواهد ساخت. این اعتصاب از نظر اقتصادی و مالی ضربهای فلجکننده به رژیم وارد خواهد آورد. وقتی که میلیونها کارگر دست از کار بکشند و چرخ تولید را متوقف سازند و میلیونها تن دیگر از مردم در دیگر موسسات خصوصی و دولتی به اعتصاب بپیوندند، از یک سو سودهای کلان سرمایهداران قطع می گردد و از سوی دیگر منابع تغذیه مالی دولت که با اتکاء به آنها، مردم را سرکوب و تحت ستم قرار میدهد، قطع خواهد شد. اعتصاب عمومی سیاسی، در صفوف طبقه حاکمه و دستگاه دولتی نیز شکاف خواهد انداخت و سردرگمی و تزلزل را در صفوف طرفداران حکومت و نیروی سرکوب نظامی و انتظامی آن گسترش خواهد داد. در یک کلام بحران حکومتی را تشدید خواهد کرد. این اعتصاب در عین حال از نظر بین المللی نیز رژیم را بیش از پیش منفرد و رسوا خواهد ساخت سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار حکومت شورائی کارگران و زحمتکشان سرنگونی انقلابی رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی تنها از طریق یک انقلاب تودهای امکانپذیر است. اما سرنگونی این رژیم تنها یک جنبه از نتایج انقلاب است. مهم ترین مساله در هر انقلاب این است که چه کسی قدرت سیاسی را به دست میگیرد یعنی کدام طبقه به قدرت می رسد. تجربه انقلاب علیه رژیم شاه به تودههای مردم ایران نشان داد که تنها سرنگونی یک رژیم کافی نیست. اگر سرمایه داران و دیگر مرتجعین دوباره قدرت را به دست بگیرند، شکست انقلاب قطعی است. از همین رو، از آن جائی که با سرنگونی رژیم شاه، تودههای کارگر و زحمتکش، قدرت را به دست نگرفتند، با به قدرت رسیدن مرتجعین و استقرار جمهوری اسلامی، خواستهای مردم در انقلاب تحقق نیافت و این انقلاب با شکست روبرو گردید. لذا برای این که بار دیگر انقلاب نوین توده مردم، عرصه تاراج مرتجعینی دیگر قرار نگیرد، تودههای کارگر و زحمتکش باید این تجربه گذشته را به دقت درنظر داشته باشند. زحمتکشان باید هرگونه خوشباوری به وعده و وعید و اعتماد ناشی از زودباوری و ناآگاهی را کنار بگذارند. چرا که از هم اکنون بسیارند کسانی که به مردم وعده میدهند و میگویند اگر ما به قدرت برسیم چنین و چنان خواهیم کرد و به خواستهایتان جامه عمل خواهیم پوشید. کارگران و زحمتکشان باید هوشیار باشند و دیگر به وعده و وعیدها اعتماد نکنند. مردم زحمتکش باید دست رد بر سینه این مدعیان دروغین بزنند و به آنها بگویند، شما سال ها حکومت کردهاید و امتحان خود را پس دادهاید. دیگر کافی است. اکنون نوبت ما کارگران و زحمتکشان است که خودمان زمام امور را در دست بگیریم. اگر قرار است، ما تودههای مردم، ما کارگران و زحمتکشان، رژیم را سرنگون کنیم، اگر قرار است انقلاب به پیروزی برسد، این خود ما کارگران و زحمتکشان هستیم که باید قدرت سیاسی را به دست بگیریم و خواستهایمان را عملی سازیم. ارسال به: اعضای گروه یاهو،گوگل،شخصیتهای سیاسی-اجتماعی-فرهنگی هنری-اقتصادی،احزاب،سازمانها،نشریات،رادیوها،تلویزیونها انجمنهای زنان-دانشجویان-دانش آموزان-معلمان روزنامه نگاران-وبلاگ نویسان-نویسندگان سندیکاهای کارگری و سایت ها در داخل و خارج از کشور | | |
__._,_.___
This is a non-political list.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر