کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۹ تیر ۲۲, سه‌شنبه

[farsibooks] Fwd: خبرنامه وب‌سایت رادیو فردا - 2010/07/13 09:11:10 ب.ظ

 



---------- Forwarded message ----------
From: <radiofarda@list.radiofarda.com>
Date: 2010/7/13
Subject: خبرنامه وب‌سایت رادیو فردا - 2010/07/13 09:11:10 ب.ظ



خبرنامه وب‌سایت رادیو فردا
 
خبرنامه وب‌سایت رادیو فردا
2010/07/13 09:11:15 ب.ظ
گزارش‌ها و تحلیل‌ها از ایران و جهان

تازه‌ترین فیلترشکن رادیو فردا:
darezard.com
 
ايران

اسلامی کردن دانشگاه‌ها؛ طرح حکومتی به قدمت یک انقلاب اسلامی کردن دانشگاه‌ها؛ طرح حکومتی به قدمت یک انقلاب
اجرای طرح اسلامی کردن دانشگاه ها در شرایط کنونی برای برخی تحلیل گران مسایل ایران تنها یادآور انقلاب فرهنگی ایران است. طرحی که به باور آنها در تمام نظام های ایدئولوژیک جهان آزموده شده و به نتیجه نرسیده است. ادامه

آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران به تازگی از حضور روحانیون جوان در دانشگاه ها به عنوان یک فرصت مغتنم نام برده و گفته است که «یکی از مظاهر اسلامی شدن دانشگاه ها همین است». آقای خامنه ای این اظهارات را در جمع روحانیون مسئول نهاده نمایندگی اش در دانشگاه های ایران بیان کرده است. یک روز پیش از گفته های اخیر رهبر جمهوری اسلامی ایران، محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران هم در همایش مسئولان نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها گفته بود که مدیران در تربیت دانشجویان غفلت کرده اند.اسلامی کردن یا اسلامی شدن دانشگاه ها اولین بار ۱۴ ماه پس از انقلاب اسلامی بهمن ۵۷ در پیام نوروزی آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، مطرح شد. آقای خمینی گفته بود باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاه های سراسر ایران به وجود آید. گفته ای که مبنای انقلاب فرهنگی در آن سال ها قرار گرفت و اسلامی کردن دانشگاه ها را در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار داد. پس از حوادث انتخابات ریاست جمهوری دهم بحث اسلامی کردن دانشگاه ها بار دیگر در فضای جامعه طنین انداخت و در تریبون نماز جمعه مطرح شد. به اعتقاد سعید رضوی فقیه، تحلیل گر مسائل سیاسی ایران در تهران طرح دوباره این موضوع دو نتیجه متفاوت و متناظر را برای طراحان آن دنبال دارد؛ «از یک طرف قصد حاکمیت اینست که با موج اعتراضی که علیه سیاست های جاری در دانشگاه ها برخاسته و سال ها هم هست که تداوم دارد مقابله کنند و از طرف دیگر ایجاد تغییرات و تحولات محتوایی در دروس دانشگاه ها هم سال هاست که مد نظر بعضی از روحانیون عالیرتبه است از جمله شاید آیت الله خامنه ای و به ویژه آیت الله مصباح یزدی...»اما برخی هم مانند سعید پیوندی، استاد جامعه شناسی در پاریس که پژوهش هایی برای مسائل آموزشی انجام داده، معتقد است که جمهوری اسلامی ایران و دولتمردانش به دنبال شکاف عمیقی که با نسل جوان دانشجویان معترض پیدا کرده اند، به دنبال راهی برای ترمیم این شکاف می گردند و این واکنش فوری به این مسئله است.آقای پیوندی به رادیو فردا می گوید: «هر بار که یک بحران در حکومت به وجود می آید، به خصوص رابطه اش با جامعه دچار مشکل می شود، بحث کارکرد نظام آموزشی و دانشگاه ها پیش می آید و مسئولان نظام فکر می کنند که اگر یک بحران یا مشکلی در رابطه شان با جوان ها و جامعه وجود دارد، این بر می گردد به خوب کارنکردن نظام آموزشی که به اندازه کافی اسلامی نشده است.»محمود احمدی نژاد در گفته های بیستم تیرماه خود در جمع روحانیون خواستار تغییر موضع دانشگاه از علم و دانش به موضوع به گفته او «انسان» شده است و آیت الله خامنه ای بر وجود و بروز مجموعه روحانی در دانشگاه انگشت گذاشته است. اسلامی کردن یا اسلامی شدن دانشگاه ها اولین بار ۱۴ ماه پس از انقلاب اسلامی بهمن ۵۷ در پیام نوروزی آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، مطرح شد. اما اگر این گفته ها را در امتداد هم بدانیم، روحانیون منتسب به رهبر جمهوری اسلامی در دانشگاه ها تا چه اندازه می توانند این شکاف را پر کنند؟سعید پیوندی می گوید: «اساساً آموزش را در یک بعد کاملاً انفعالی می بینند و فکر می کنند که جوان ها یک لوح سفیدی هستند که اینها هرچه بگویند آنها هم تبدیل به آن چیزی که اینها می خواهند می شوند. برای همین هم فکر می کنند که به اندازه کافی به اینها مطالب اسلامی گفته نشده است یا آموزش اسلامی داده نشده. کسانی که نماینده این تفکر هستند، روحانیت است. برای همین هم دائم بر این وحدت تکیه می شود.»در سال ۱۳۸۰ هم شورای عالی انقلاب فرهنگی پژوهشی را در این باره در دو بعد جامعه شناختی و نظری انجام داد. این پژوهش که زیر نظر نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها انجام شده بود، پیشنهاد می کرد که حرکتی که به گفته این پژوهش به سوی «ترکیب گرایی» است انجام گیرد. اما به ظاهر بعد از گذشت سه دهه، در بر همان پاشنه پیشین می چرخد. با این حال آیت الله خامنه ای در صحبت های اخیر خود لحن ملایم تری در برخورد با دانشجویان به کار گرفته و گفته است: «جوان دانشجوی ما انصافاً بی نظیر است. اساتید ما هم همینطور.» او همچنین در جمع روحانیون منتسب خود گفته است: «توی این دوره و در این مجموعه دولتی کار شما روان است. در بعضی از دولت ها به این روانی نبوده است. بعضی ها اصل قضیه را قبول نداشتند.»در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، رهبر جمهوری اسلامی ایران به انتقادات تند و تیز از مصطفی معین، وزیر علوم و تحقیقات و فنآوری وقت پرداخته بود و گفته بود: «در باب اسلامی شدن دانشگاه ها هم دیگر به من گزارش رسیده گفته اند به نظرم هفتاد و دو، سه جلسه تشکیل شده. آن شورای مربوط به اسلامی شدن دانشگاه ها. از آقای دکتر معین باید سئوال کنیم این مصوبات چند تا و چگونه در دانشگاه ها اجرا شده. من به ایشان گفتم. من اعتراض دارم. یک چیزهایی اش عکس شده. یعنی الان در دانشگاه های کشور ترویج موسیقی می شود. نباید بشود.»برخی اجرای طرح هایی را فاقد پشتوانه تئوریک می دانند و همچون سعید رضوی فقیه معتقدند که مجریان طرح تصور درستی از گفته های خود ندارند؛ «اگر قرار بود که دانشگاه ها اسلامی شوند، سه دهه فرصت کافی برای روحانیون و حکومت دینی بود که دانشگاه ها را با همه ابزار و وسایلی که در اختیار دارند، اسلامی کنند. محتوای دروس را تغییر دهند. دانشجویان و اساتید را طراز اسلامی سیاسی و حکومتی کنند. اگر نتوانستند به این معناست که احتمالاً چنین امری امکان پذیر نیست و چنین هدفی قابل وصول نیست. حداقل به سادگی قابل وصول نیست.» در حالی که تمام تمرکز صحبت های اخیر مقام های دولتی و مذهبی ایران بر دوش دانشگاه سنگینی می کند، محمد بنیادی، معاون پرورشی و تربیت بدنی سازمان آموزش و پرورش استان تهران از اعزام هزار روحانی به مدارس تحت عنوان افسران جنگ نرم خبر داده است. اما سعید پیوندی می گوید که در مجموع چنین تهدیداتی نمی تواند فضای دانشگاه ها را برای طولانی مدت تحت تاثیر خود قرار دهد.این جامعه شناس می افزاید: «حوزه علمیه چه در روش کارش و چه در موضوع کارش و چه در محتوای درسی اش چیز جدیدی برای اینکه به دانشگاه بدهد، ندارد و تاثیر دانشگاه روی حوزه علمیه در سی سال پیش به مراتب بیشتر از تاثیر حوزه روی دانشگاه بوده. دانشگاه یک جایی است که تفکر انتقادی، فکر کردن و پرسشگری در آن جزو اساسی ترین کارکردهاست. برای همین هم نمی شود دانشگاه را گفت که چطور فکر کند. چطور دانشجو تربیت کند. چه چیزهایی را به دانشجو بدهد. دانشجو هم آن چیزها را یاد بگیرد.»اجرای طرح اسلامی کردن دانشگاه ها در شرایط کنونی برای برخی تحلیل گران مسایل ایران تنها یادآور انقلاب فرهنگی ایران است. طرحی که به باور آنها در تمام نظام های ایدئولوژیک جهان آزموده شده و به نتیجه نرسیده است.


 
سياسی

کلینتون: امیری آزادانه به آمریکا آمد و آزاد است به ایران بازگردد کلینتون: امیری آزادانه به آمریکا آمد و آزاد است به ایران بازگردد
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، روز سه‌شنبه با تأکید بر اینکه شهرام امیری، آزادانه به آمریکا سفر کرده است و آزاد است که از آمریکا بازگردد، افزوده است که تصمیم به سفر به آمریکا و بازگشت به ایران توسط خود آقای امیری و به تنهایی اتخاذ شده است. ادامه

هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، روز سه‌شنبه با تأکید بر اینکه شهرام امیری، آزادانه به آمریکا سفر کرده است و آزاد است که از آمریکا بازگردد، افزوده است که تصمیم به سفر به آمریکا و بازگشت به ایران توسط خود آقای امیری و به تنهایی اتخاذ شده است. بیشتر بخوانید: شهرام اميری چقدر می‌دانست؟ جنگ جاسوسی - امنیتی بین ایران و‌آمریکا خانم کلینتون در گفت‌وگو با خبرنگاران اضافه کرد که در واقع آقای امیری روز گذشته (دوشنبه ۲۱ تیرماه) برنامه سفر به ایران را تنظیم کرد اما قادر نبود که همه مقدمات لازم برای سفر به ایران از طریق یک کشور ثالث را فراهم کند.وزیر خارجه آمریکا همچنین بار دیگر از ایران خواست که سه کوهنورد آمریکایی را که از یک سال پیش در ایران زندانی هستند، آزاد کند و اطلاعات بیشتر در مورد رابرت لوینسون که در سال ۲۰۰۷ در قالب یک سفر کاری در ایران ناپدید شده است، فراهم نماید.رسانه‌های دولتی ایران روز سه‌شنبه از پناه بردن شهرام امیری، «کارشناس هسته‌ای»، به دفتر حافظ منافع ایران واقع در سفارت پاکستان در واشینگتن خبر داده بودند.فیلیپ جی کرولی در حال پاسخ به خبرنگاران در مورد شهرام امیریدر حالی که سخنگویان وزارت خارجه پاکستان، حضور آقای امیری را در دفتر حفاظت از منافع ایران در واشینگتن تأیید کردند، فیلیپ کراولی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده، نیز روز سه شنبه، موضع وزارت خارجه این کشور را در مورد که نحوه حضور شهرام امیری در ایالات متحده را با خبرنگاران در میان گذاشت.به گزارش خبرگزاری فرانسه، فیلیپ کرولی، در این مورد گفت که «شهرام امیری به میل خود به اینجا آمده است و بدیهی است که آزاد است به ایران باز گردد».در همین حال یک مقام دیگر وزارت خارجه ایالات متحده در گفت‌وگو با رادیو فردا ضمن تأیید موضع این وزارتخانه در مورد شهرام امیری گفت این مسئله با حضور سه کوهنورد ایرانی که بدون میل شخصی و بدون هیچ اتهامی در ایران به سر می‌برند، در تناقض است.وی همچنین اضافه کرد که آقای امیری اکنون در انتظار آماده شدن مدارک لازم برای بازگشت به ایران است.پیش از این، منوچهر متکی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در یک کنفرانس خبری در مادرید، ضمن اشاره به پناه بردن شهرام امیری به دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی در واشنگتن، اعلام کرده بود که شهرام امیری خواستار بازگشت به تهران شده است و ابراز امیدواری کرده بود که شهرام امیری بدون هیچ مشکلی به کشور خود باز گردد و ایالات متحده، مانع بازگشت وی به وطنش نشود.واحد مرکزی خبر، وابسته به رادیو و تلویزیون دولتی ایران، نیز گزارش کرد که شهرام امیری طی تماس با خبرنگار صدا و سیما در نیویورک گفته است که پس از انتشار ویدئو‌های وی در اینترنت، آمریکایی‌ها سعی داشتند برای «سرپوش گذاشتن» بر این آدم ربایی او را به صورت مخفیانه به ایران بفرستند، اما موفق نشدند.وی در ادامه افزوده است: «زمانی که ویدئوی من در اینترنت منتشر شد، آمریکایی‌ها متوجه شدند که بازنده این ماجرا هستند».جمهوری اسلامی مدعی است که آقای امیری در خرداد ماه سال گذشته در عربستان سعودی توسط مأموران سیا ربوده شده است.مقامات ایرانی در یک سال گذشته همواره بر موضع خود مبنی بر ربوده شدن شهرام امیری توسط ایالات متحده آمریکا پافشاری کرده‌اند و این در حالی است که آمریکا می‌‌گوید شهرام امیری خود خواستار پناهندگی در این کشور بوده است.


 
چوب حراج به دو دستاورد انقلاب و جنگ چوب حراج به دو دستاورد انقلاب و جنگ
انقلاب ۱۳۵۷ و جنگ هشت ساله ایران با عراق علی‌رغم هزینه‌های مالی و انسانی بسیار بزرگ و منتهی شدن به تحکیم قدرت مطلقه و استبدادی روحانیت دو دستاورد عمده برای مردم ایران داشت: تحکیم موازنه‌ منفی به‌واسطه‌ کاهش نقش قدرت‌های بزرگ و منطقه‌ای در ایران در جهت‌دهی به تصمیم‌گیری در سیاست‌های داخلی و بین‌المللی، و تشکیل یک نیروی دفاعی ملی به نام بسیج که نقشی عمده در خروج نیروهای عراقی از کشور ایفا کرد. ادامه

انقلاب ۱۳۵۷ و جنگ هشت ساله ایران با عراق علی‌رغم هزینه‌های مالی و انسانی بسیار بزرگ و منتهی شدن به تحکیم قدرت مطلقه و استبدادی روحانیت دو دستاورد عمده برای مردم ایران داشت: تحکیم موازنه‌ منفی به‌واسطه‌ کاهش نقش قدرت‌های بزرگ و منطقه‌ای در ایران در جهت‌دهی به تصمیم‌گیری در سیاست‌های داخلی و بین‌المللی، و تشکیل یک نیروی دفاعی ملی به نام بسیج که نقشی عمده در خروج نیروهای عراقی از کشور ایفا کرد. فراتر از این که چه گرو‌ه‌ها و اقشاری چه میزان برای این دستاوردها هزینه کرده باشند، این دستاوردها در چه جهتی بهره‌برداری شده باشند، یا چه سوء‌استفاده‌هایی از آنها شده باشد، هر ملتی (و دولت منتخب آن) موظف است که از این دستاوردها نگهبانی کند.حکومت خامنه‌ای در بیست و اندی سال گذشته به تخریب این دو دستاورد مشغول بوده است. این رژیم برای مبارزه با غرب و درس‌آموزی از رژیم‌های کمونیستی برای سرکوب شهروندان به ابرقدرت‌های اقتدارگرا یعنی چین و روسیه گرایش پیدا کرد و عملا در بلوک سیاسی این قدرت‌ها قرار گرفت (بدون آن که منافعی نصیب مردم ایران شود) و در نتیجه استقلال سیاسی خود را مخدوش کرد. رژیم خامنه‌ای تصمیمات منطقه‌ای خود را بر اساس خوشایند و ناخوشایند روسیه و چین تنظیم می‌کرده، بدون آن که پاسخ مناسبی دریافت کند. دشمنی ایدئولوژیک با غرب و تلقی شیطانی از آن چنین هزینه‌ بزرگی را بر جامعه‌ ایران بار کرده است. بیشتر بخوانید: پیام خامنه‌ای در مرگ منتظری، خود خداپنداری رهبر آيت‌الله خامنه‌ای خواستار وحدت جناح‌های درون حاکميت شد خامنه‌ای همچنین با تبدیل سپاه و بسیج به گارد ویژه‌ رهبری و دستگاه سرکوب مخالفان، آنها را بر سیاست و فرهنگ و اقتصاد کشور مسلط ساخت و با استفاده از این نیروها برای سرکوب دگراندیشان و دگرباشان، حرمت و اعتبارشان را بر باد داد. نیروهای بسیجی که در دهه‌ شصت علی‌رغم سرکوب دگراندیشان و دگرباشان به خاطر حضور در جنگ تحمل می‌شدند یا حداقل برخی از آنها در میان اقشار مختلف احترام داشتند در دوران خامنه‌ای در فرهنگ و نگاه اکثر مردم به عوامل دست راستی حکومت پنهان و «شعبان بی‌مخ حکومت» تغییر ماهیت دادند («اگر زمان شاه يک شعبان بی‌مخ بود، اکنون اين حاکميت صدها شعبان بی‌مخ تربيت کرده است.» مهدی کروبی، ۸ تیر ۱۳۸۹). این حکومت دین و دینداری و بسیاری از منابع انسانی و طبیعی کشور را نیز تخریب کرده است، اما از آنجا که در اینجا تنها دستاوردهای جنگ با عراق و انقلاب ۱۳۵۷ مد نظر هستند به این موارد نمی‌پردازم. استقلال سیاسی زیر علامت سوالحکومت خامنه‌ای نه بر اساس موازنه‌ مثبت (باج دادن به همه‌ قدرت‌های بزرگ و رقیب که در دوران قاجار دنبال می‌شد) و نه بر اساس موازنه‌ منفی (باج ندادن به هیچ طرف، سیاست مصدق) عمل می‌کند، بلکه مشی و سیاست خارجی حکومت باج دادن به چند طرف برای مقابله با دشمنی است که خود حکومت برای خود تراشیده است. مشی حکومت ایران مبارزه با آمریکاست، در حالی که دولت آمریکا در مسائل داخلی کشور دخالتی نمی‌کند. حکومت برای مقابله با تبعات اعمال خود در مبارزه با آمریکا به چین و روسیه باج می‌دهد تا در شورای امنیت یا دیگر مجامع بین‌المللی طرف حکومت ایران را بگیرند یا سکوت کنند که در نهایت نیز چنین نمی‌کنند. حکومت همچنین برای پیدا کردن دوست به کشورهای آمریکای لاتین و آفریقایی باج می‌دهد تا در مجامع بین‌المللی به نفع آن رای دهند یا رای ممتنع بدهند. سخنان خامنه‌ای مبنی بر باج ندادن تنها برای نشان دادن مشت آهنین وی در برابر معترضان داخلی است. حکومت در سال ۲۰۰۵ حدود هشتصد میلیون دلار به روسیه برای خرید سامانه‌ اس-۳۰۰ پرداخت کرد (الف، ۲۳ خرداد ۱۳۸۹)، اما هنوز این سامانه به ایران تحویل داده نشده است. حدود دو دهه است که روس‌ها قرار است نیروگاه اتمی بوشهر را راه‌اندازی کنند، اما مدام به تاخیر می‌افتد. بسیج و سپاه، علیه مردمحکومت خامنه‌ای برای سرکوب مخالفان، بسیج و سپاه را از نیروهایی که وظیفه‌ دفاع از کشور را دارند به نیروهایی که مسئول سرکوب دگراندیشان و دگرباشان هستند استحاله کرده است. این کار با چندین خط مشی صورت گرفت: ۱) اخراج یا بازنشستگی آن دسته از نیروها که تابع محض خامنه‌ای نبودند؛ ۲) تصفیه‌ آن دسته از نیروها، بالاخص در سطوح فرماندهی، که مقلد خامنه‌ای نیستند؛ ۳) وارد کردن هیئت‌های محلی عزاداری در مناطق حاشیه شهر به سازمان‌دهی سرکوب و قرار دادن آنها در تشکیلات بسیج؛ ۴) شکل دادن به یک تشکیلات سراسری تحت نظارت بیت [خامنه‌ای] که به عنوان لباس شخصی‌ها مشهور شده‌اند؛ و ۵) ایجاد هماهنگی میان نیروهای اطلاعاتی و نظامی و انتظامی که لباس شخصی‌ها را در شرایطی که وارد عملیات می‌شوند حمایت کنند. این اقدامات رفته‌رفته فرهنگ بسیج را که غالبا در دفاع از کشور در دهه‌ شصت شکل گرفته بود (در عین اقدامات برخی بسیجیان در سرکوب زنان و جوانان در سطح شهرها) به سمت تبعیت محض از رهبری و اِعمال سیاست‌های تمامیت‌طلبانه‌ حکومت سوق داد. این اقدامات تا آن حد گسترش یافت که امروز دیگر واژه‌ بسیجی به معنای بی‌سواد و اراذل و اوباش و مزدور در فرهنگ عامه استفاده می‌شود. لطیفه‌های بسیجی که در دوران پس از انتخابات ساخته می‌شوند بسیجی را به صورت مثل اعلای فردی "ابله"، "مزدور"، "بی‌فکر" و "بی‌فرهنگ" معرفی می‌کنند. این امر نتیجه‌ مستقیم سوء‌استفاده از این نیرو برای سرکوب دگراندیشان و دگرباشان بوده است. علاوه بر آن سپاه و بسیج در دوران خامنه‌ای به ازای سرکوب مخالفان و اطاعت محض از رهبری پاداش‌های بزرگی مثل منابع مهم اقتصادی و مقامات کلیدی سیاسی و مدیریت بخش فرهنگ کشور را گرفتند و به مجتمع‌های انحصاری اقتصادی و سیاسی تبدیل شدند. سپاهیان امروز به جایی رسیده‌اند که ساعاتی از وقت خود را به رتق و فتق امور اقتصادی و شرکت‌های شبه‌دولتی خود می‌گذرانند و ساعاتی دیگر را به طراحی عملیات سرکوب مردم در خیابان‌ها. جمهوری اسلامی، نظام خود- تخریب‌گرنظام جمهوری اسلامی از روز استقرار نه تنها به تخریب دستاوردهای مردم ایران، بلکه به تخریب خود مشغول بوده است. این نظام از چهار جهت به تخریب بی‌وقفه‌ خود مشغول بوده است. اول آن که این نظام فاقد سازوکارهای تصحیح خود است. فقدان آزادی رسانه‌ها و احزاب این نظام را از بهره‌برداری از نتایج گفت‌وگوها و راه حل‌های مطرح‌شونده در حوزه عمومی محروم کرده است. رهبران این نظام حتی به مشورت باورمندان به آن نیز توجهی نمی‌کنند. فراتر از آن که به اصلاح‌پذیری یا عدم اصلاح‌پذیری حکومت باور داشته باشیم، خود حاکمیت در جهت تصحیح خود عمل نمی‌کند.دوم این که این نظام مرتبا به دشمنان خود افزوده و از دوستانش کاسته است. سیاست حذف مرتبا دایره خودی‌ها را کوچک‌تر و غیرخودی‌ها را بزرگ‌تر کرده است. ریزش نیروها در منظر حاکمیت خالص شدن آن را نوید می‌دهد. این خلوص در نهایت به سمتی مالیخولیایی و نابودکننده سوق پیدا کرده است. سوم آن که این نظام برای کنترل داخل کشور با تمسک به دشمن‌سازی و نظریه‌ توطئه همواره به یک دشمن خارجی نیاز داشته است و تنش‌زایی به بخشی لاینفک از سیاست خارجی آن تبدیل شده است. از این جهت کشورهای غربی مرتبا به تضعیف نقش آن در منطقه و جهان می‌پردازند. حتی در مواردی که مصلحت نظام اقتضای کاهش تنش در روابط خارجی را داشته، نیاز به دشمن خارجی برای سرکوب منتقدان با متهم کردن آنها به همکاری با آن دشمن از این امر جلوگیری کرده است. و چهارم آن که فساد مثل خوره ستون‌های این نظام را خورده است و امروز کمتر فردی را می‌توان در حاکمیت یافت که از قدرت خویش سوء‌استفاده نکرده باشد. حاکمان جمهوری اسلامی در عرض سی سال حکومت دستی در کشتن و حذف مخالفان و دستی دیگر در تصرف منابع کشور داشته‌اند.***بدین لحاظ حاکمیت جمهوری اسلامی نه تنها اخلاق و دین و منابع انسانی و طبیعی کشور را خرج منافع و قدرت یک گروه خاص کرده، بلکه دستاوردهای ملی را نیز چوب حراج زده است. منتظری بر این باور بود که جمهوری اسلامی «نه جمهوری است و نه اسلامی». می‌توان به گفته‌ وی افزود که این حکومت «نه جمهوری است، نه اسلامی، و نه ملی».


 
ديده‌بان حقوق بشر: ايران نبايد غيرنظاميان عراقى را هدف قرار دهد ديده‌بان حقوق بشر: ايران نبايد غيرنظاميان عراقى را هدف قرار دهد
ديده‌بان حقوق بشر از ايران خواسته است تا تا همه اقدام‌هاى احتياطى را به كار گيرد تا در جريان گلوله‌باران مواضع شورشيان كرد به غيرنظاميان ساكن ده‌ها روستاى كردستان عراق آسيبى نرسد. ادامه

ديده‌بان حقوق بشر از جمهورى اسلامى ايران خواسته است تا تا همه اقدام‌هاى احتياطى را به كار گيرد تا در جريان گلوله‌باران مواضع شورشيان كرد به غيرنظاميان ساكن ده‌ها روستاى كردستان عراق آسيبى نرسد.ديده‌بان حقوق بشر كه مقر آن در نيويورک است مى‌گويد كه حملات ايران به حزب حيات آزاد كردستان (پژاک) در اواخر ماه مه شدت يافت و باعث آواره شدن بيش از ۵۰۰ خانواده كرد عراقى و زخمى شدن تعداد نامشخصى از روستاييان و همچنين كشته شدن يک دختر نوجوان شده است.اين سازمان از روستاييان عراقى نقل قول مى‌كند كه به اعضاى ديده‌بان حقوق بشر گفته‌اند که مأموران مرزى ايران دام‌هاى آنها را هدف قرار داده و گاهى به سوى روستاييان نيز آتش گشوده‌اند.گروه پژاک كه شاخه ايرانى حزب كارگران كردستان تركيه (پ كاكا) است پايگاه‌هاى خود را در شمال عراق و نوار مرزى با ايران قرار داده است و هر از چندگاهى به سربازان و نيروهاى مرزى جمهورى اسلامى حمله مى‌كند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در ماه هاى گذشته براى مقابله با حملات اين گروه اقدام به گلوله‌باران مناطق شمال عراق كرده است.در این شرایط جو استورک، معاون ديده‌بان حقوق بشر، مى‌گويد: «ايران بايد كليه اقدامات احتياطى را براى جلوگيرى از آسيب ديدن غيرنظاميان در اثر آتش توپخانه و ساير حملات به كار گيرد».وى مى‌افزايد: «شليک توپ به مناطقى كه مردم زندگى مى‌كنند به خصوص اگر فاقد اهداف نظامى باشد و نيز هدف قرار دادن دام‌ها نقض جدى قوانين جنگ است».اواسط خردادماه گذشته، يک سخنگوى نيروهاى امنيتى منطقه كردستان عراق، به خبرگزارى رويترز گفت كه بيش از ۳۰ تن از نيروهاى ايرانى با خودرو و ادوات نظامى تا عمق دو كيلومترى استان اربيل عراق وارد شده و موضع گرفته‌اند.پيشتر نيز دولت اقليم كردستان عراق خبر داده بود كه نيروهاى نظامى ايران بيش از يک هفته است با آتش توپخانه و هلى ‌كوپتر مناطق مرزى كردستان را به منظور مقابله با گروه پژاک زير آتش گرفته‌‌اند.به گفته مقام‌هاى محلى، در جريان اين حملات، بيش از ۳۰۰ خانوار از مردم منطقه مجبور به ترک خانه‌هاى خود شده و يک زن در جريان اين گلوله‌باران كشته شد.ديده‌بان حقوق بشر مى‌گويد كه از روز سوم ژوئن تاكنون حدود ۵۰۰ خانواده از روستاهاى مرزى خود گريخته و به اردوگاه‌هاى چادرى استان‌هاى اربيل و سليمانيه پناه برده‌اند. پيش از آنها نيز ۲۵۰ خانواده ديگر، در ماه هاى گذشته از آتشبار توپخانه ايران فرار كرده و به اين چادرها آمده‌اند.بر اساس گزارش اين سازمان بين‌المللى حقوق بشرى، سازمان‌هاى امداد رسانى و مؤسسات محلى با مشكلات متعددى براى تأمین نيازهاى اوليه اين خانواده‌ها روبه‌رو بوده‌اند.این سازمان بین‌المللی همچنین به نقل از چند مقام محلی نوشته است که مناطق محل استقرار نیروهای پژاک از مناطقی که مورد گلوله‌باران ایران قرار گرفته‌اند فاصله دارد و تأکید کرده است که «دیده‌بان حقوق بشر هیچ نشانه‌ای حاکی از فعالیت پژاک در این منطقه و مناطق اطراف که بازدید کرد، ندید».ديده‌بان حقوق بشر همچنین مى‌افزايد که گزارش سازمان‌هاى امدادرسانى حاكى است كه حملات تركيه به اندازه آتشبارهاى ايران بر غير نظاميان كرد عراقى تأثير نداشته است.گروه پژاک از سوى جمهورى اسلامى ايران و برخى از كشورهاى جهان در فهرست سازمان‌هاى تروريستى قرار گرفته است. اين گروه مى‌گويد كه به دنبال خودمختارى براى منطقه كردستان ايران است.


 
کاهش تدریجی گزینه‌ها در برابر برنامه‌ اتمی ایران کاهش تدریجی گزینه‌ها در برابر برنامه‌ اتمی ایران
به دنبال به بن‌بست رسیدن مذاکرات ۵+۱ با شرکت دولت اوباما، معلق ماندن مذاکرات، و عدم تاثیر تحریم‌ها در تغییر رفتار دولت ایران، افکار عمومی جوامع غربی بر سر یک دوراهی قرار گرفته‌ است: حمله‌ نظامی یا تشدید تحریم‌های اقتصادی. ادامه

به دنبال به بن‌بست رسیدن مذاکرات ۵+۱ با شرکت دولت اوباما، معلق ماندن مذاکرات، و عدم تاثیر تحریم‌ها در تغییر رفتار دولت ایران، افکار عمومی جوامع غربی بر سر یک دوراهی قرار گرفته‌ است: حمله‌ نظامی یا تشدید تحریم‌های اقتصادی. طبیعی است که هریک از گزینه‌ها بنا به فرض پس از مذاکرات طولانی برای رسیدن به یک مصالحه انتخاب می شوند. با فرض دنبال کردن دیپلماسی برای رسیدن به مصالحه، اگر نتیجه‌ای به دست نیاید که در شرایط حاضر بسیار غیرمحتمل به نظر می‌رسد، نمی‌توان انتظار داشت که دول غربی دست روی دست بگذارند. سخن گفتن دیپلمات‌ها (مثل سفیر امارات متحده‌ عربی در ایالات متحده)، دانشگاهیان (مقاله‌ آمیتای اتزیونی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه «جرج واشینگتن» تحت عنوان «آیا می‌توان جلوی ایران اتمی را گرفت؟» در نشریه «مطالعات نظامی» ارتش آمریکا) و سیاسیون (سناتور جو لیبرمن) از احتمال یا ضرورت حمله‌ نظامی علیه تاسیسات اتمی و زیربنایی ایران در اوایل ماه ژوییه ۲۰۱۰ ناشی از احساس در بن‌بست قرار گرفتن در بخشی از افکار عمومی در کشورهای غربی است. نوع واکنش به این بن‌بست نیز تا حدودی شکل گرفته است. بر اساس یک نظرسنجی انجام شده در روزهای هفتم آوریل و هشتم ماه مه ۲۰۱۰ در ۲۲ کشور، افکار عمومی ۱۶ کشور غربی و بعضی از کشورهای اسلامی برای درگیری احتمالی با ایران آماده است. در این نظرسنجی، ۶۶ درصد آمریکایی‌ها، ۵۹ درصد فرانسویان، ۵۱ درصد آلمانی‌ها، ۵۵ درصد مصریان، و ۵۳ درصد اردنی‌ها به دخالت نظامی علیه ایران رأی موافق داده‌اند.مذاکرات در تعلیقپس از چندین سال مذاکره و چهار قطعنامه‌ شورای امنیت مبنی بر ضرورت توقف غنی‌سازی توسط جمهوری اسلامی و نیز یک سال مذاکره‌ دولت اوباما با حکومت جمهوری اسلامی، در نیمه‌ دوم سال ۲۰۱۰ وضعیت رابطه‌ غرب با ایران در موضوع غنی‌سازی مبهم‌تر از همیشه می‌نماید. افکار عمومی در کشورهای غربی خواهان فشار دولت‌ها بر ایران جهت رسیدن به یک مصالحه است و افکار عمومی در ایران خواستار کسب اطلاعات بیشتر در مورد برنامه‌ تسلیحات اتمی حکومت. دول غربی مجبورند به افکار عمومی خود تن در دهند، اما حکومت ایران همچنان غنی‌سازی را با هدف تسلیحاتی کردن آن ادامه می‌دهد بدون آن که مردم در جریان کم و کیف آن قرار گیرند. همه‌ قرائن و شواهد تکنیکی حاکی از تسلیحاتی بودن این برنامه است: از پنهان‌کاری همیشگی رژیم در این موضوع تا مقرون به صرفه نبودن غنی‌سازی برای نیروگاه‌های هسته‌ای در داخل کشور، از میزان ظرفیت تاسیسات موجود تا قرار داشتن این برنامه تحت نظارت و عملیات سپاه پاسداران، و از برنامه‌‌های دیگر رژیم جهت دستیابی به کلاهک پرتاب تا منبع دریافت تکنولوژی (پدر بمب اتمی پاکستان).ناامیدی از افق تحریم‌هادر شرایط عدم تمکین ایران به تصمیمات شورای امنیت و تعلیق جنبش سبز تنها راهی که در کوتاه‌مدت برای نیروهای غیر جنگ‌طلب باقی ماند تحریم اقتصادی یک‌جانبه از سوی ایالات متحده و اتحادیه اروپا بود، چون امکان اجماع بر سر این تحریم‌ها در شورای امنیت فراهم نشد. علی‌رغم تردیدهایی که در مورد تاثیر تحریم‌ها بر تغییر رفتار حکومت وجود دارد تحریم‌ها حداقل کاری است که این دولت‌ها می‌توانند کرد و توافق بر سر آن در میان سیاستمداران و افکار عمومی بسیار آسان‌تر از حمله‌ نظامی بوده است. پس از تصویب این تحریم‌ها در کنگره آمریکا و اتحادیه‌ اروپا، این کشورها در حال فراهم کردن زمینه‌های اجرای این تحریم‌ها با تمرکز بر حوزه‌ انرژی و آوردن فشار به سپاه هستند.اما واکنش جمهوری اسلامی به تحریم‌ها گردن‌کشی، تهدید، انکار، توهین، و جایزه دادن به خود بوده است. کارکرد این روش‌های عوام‌فریبانه و غیردیپلماتیک کاهش اعتماد به مقامات ایران و آمادگی بیشتر افکار عمومی در کشورهای اروپایی و آمریکا برای برخورد حادتر با سیاست‌های دولت ایران خواهد بود. حکومت ایران با این روش‌ها بیش از همه زمینه را برای سخن گفتن از حمله‌ نظامی فراهم آورده است. حمله‌ نظامی و دلایل مقوم آن در صورت شکست کامل دیپلماسی، و نزدیک بودن ایران به آزمایش بمب اتمی خود، حمله‌ نظامی تنها گزینه‌ آمریکا یا اسرائیل برای توقف این برنامه خواهد بود و مقامات ایرانی نیز این را به خوبی می‌دانند. باراک اوباما در مصاحبه با شبکه ۲ تلويزیون اسرائيل (۱۷ تیر ۱۳۸۹) تصریح می‌کند که «دستيابی ايران به سلاح هسته‌ای غيرقابل قبول است و ما برای جلوگیری از وقوع چنين اتفاقی، دست به هر اقدامی خواهيم زد». با عدم علم به این گزینه و جدیت آن، طرف ایرانی اصولا وارد مذاکرات پنج به علاوه‌ یک نمی‌شد یا پس از هر قطعنامه‌ تحریمی، سیگنالی برای تداوم مذاکرات ارسال نمی‌کرد. نتایج مباحث مطرح در هسته‌های فکری در کشورهای غربی نمایانگر عدم آمادگی دول غربی برای زیستن در کنار ایرانی با در اختیار داشتن بمب اتمی است. مقامات ایران غنی‌سازی تا هر مرحله‌ای را راه بدون بازگشت معرفی می‌کنند وهمه‌ قرائن موید نظامی بودن این برنامه است. آن چنان که از مواضع رسمی حکومت برمی‌آید، حتی تحریم و محرک‌های مقبول غنی‌سازی را در ایران متوقف نخواهد ساخت، چون هرگونه عقب‌نشینی در این امر از حیث سیاسی شکستی برای نظامی‌گرایان در برابر رقبای داخلی خود به شمار خواهد آمد. ماجرای غنی‌سازی اگر پیش از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ موضوعی محوری در سیاست خارجی بود، اکنون به موضوعی کلیدی در سیاست داخلی تبدیل شده است، گرچه از آن بحث چندانی در رسانه‌ها صورت نمی‌گیرد. استدلال طرفداران حمله‌ نظامی آن است که حمله نظامی حتی اگر برنامه‌ اتمی را کاملا از میان برندارد آن را سال‌ها به تاخیر خواهد انداخت و در این فاصله ممکن است موضوع با تغییر رژیم کلا حل شود. طرفداران حمله‌ نظامی در برابر مشکلات این گزینه نیز بر این باورند که در مورد مخاطرات آن اغراق شده است. آنها معتقدند در امکان انتقام‌گیری ایران در عراق و افغانستان اغراق شده است. حکومت علی‌رغم دشمنی با آمریکا با دول این کشورها روابط دوستانه دارد و این عنصری محدودکننده در اقدام علیه نیروهای آمریکایی در این دو کشور است. علاوه بر آن، حکومت ایران در سال‌های گذشته به حمله به نیروهای آمریکایی یا کمک به نیروهای مخالف آمریکا در منطقه مشغول بوده و کار جدیدی قرار نیست انجام شود.سخن دیگر طرفداران حمله‌ نظامی در برابر موضع فعالان سیاسی جنبش سبز مبنی بر تضعیف جنبش در صورت حمله‌ نظامی آن است که حمله‌ نظامی آمریکا بیش از آن که به تقویت حکومت در برابر اپوزیسیون منتهی شود به تضعیف آن منجر می‌شود، چون حکومت باید در آن واحد در چند جبهه بجنگد. حمله نظامی به تاسیسات اتمی که هیچ سودی از آن متوجه مردم نیست یک حکومت سرکوبگر را به حکومتی مقبول مبدل نخواهد کرد. کسانی نیز که در مقابله‌ حکومت و مخالفان ساکت مانده‌اند در مقابله‌ حکومت و قدرت خارجی نیز ساکت خواهند ماند. همچنین حمله‌ خارجی منابع دولتی را برای سرکوب در داخل محدودتر خواهد کرد، چون جامعه‌ امروز ایران جامعه‌ای است که پول حرف اول را در آن می‌زند و حکومتی که پول کافی نداشته باشد از قدرت بسیج آن نیز کاسته می‌شود. نیروهایی که اکنون قدرت را در ایران در دست دارند بی‌اعتقادترین و ضعیف‌النفس‌ترین نیروها در تاریخ جمهوری اسلامی هستند و صرفا به امید کسب ثروت و قدرت در حال سرکوب نیروهای بی‌سلاح در داخل کشور هستند. مقایسه میان سپاه و بسیج امروز با سپاه و بسیج دهه شصت قیاس مع‌الفارق است. راه حل جنبش سبز: دموکراسیاما از نگاه بخش عمده‌ای از فعالان جنبش سبز، نه تحریم اقتصادی و نه حمله‌ نظامی راه حل مشکل حرکت حکومت دینی به سوی مسلح شدن به بمب اتمی نیست. بمباران ممکن است موثر واقع شود، اما پیامدهای ناگواری برای صلح بین‌الملل و روابط مفاهمه‌آمیز بین‌المللی دارد. تحریم‌ها قابل دور زدن و تاسیسات تخریب شده نیز قابل بازسازی هستند. تنها راه برای بازداری ایران از این امر سقوط رژیم استبداد دینی و شکل‌گیری حکومت دموکراتیک در ایران است. اما در شرایطی که دول غربی چشم‌اندازی را برای دموکراتیزه شدن کشور نمی‌بینند و در این مسیر نیز چندان حرکتی نمی‌کنند، طبعا به دو گزینه‌ فوق تمسک می‌جویند: بازها به حمله‌ نظامی و پرستوها به تحریم اقتصادی (که به اعتقاد برخی مقدمه‌ حمله‌ نظامی است). تنها شرایط روز و نحوه‌ عمل دولت ایران است که هر روز یک فایل را بالای فایل دیگری قرار می‌دهد. هر دو گزینه به ضرر مردم ایران است، اما گزینه‌ نظامی علیه دولت و مردم، هر دو عمل خواهد کرد و تحریم اقتصادی در کوتاه‌مدت به ضرر حکومت و در دراز‌مدت به ضرر مردم. با فرض ۱) حرکت حکومت جمهوری اسلامی به سوی در اختیار گرفتن تسلیحات اتمی، ۲) کشدار و طولانی و پر دردسر بودن فرایند دموکراتیزاسیون در ایران، ۳) غیرقابل اعتماد بودن رهبران ایران برای در اختیار داشتن سلاح اتمی و نیز ۴) امکان بسیار اندک محاکمه‌ سران به اتهام جنایت علیه بشریت در دادگاه بین‌المللی یا به طور کلی اِعمال رژیم حقوق بشر در سطح بین‌المللی، از کسانی که هم با تحریم و هم با حمله‌ نظامی مخالف هستند انتظار می‌رود بگویند چه راه حلی برای متوقف کردن سران حکومت از پیشبرد برنامه‌ تسلیحات اتمی خود پیشنهاد می‌کنند. پیشنهاد نیروهای صلح‌طلب و دموکرات ایرانی کمک همه‌ طرف‌های ذی‌نفع در داخل و خارج به تسریع برنامه‌ دموکراتیزاسیون در ایران برای به سر عقل آمدن جمهوری اسلامی یا سقوط آن است. اما آن دسته از دول خارجی که در مبانی فکری خود صلح‌طلب نیستند و امیدی به نتیجه‌بخش بودن فرایند دموکراتیزاسیون در کوتاه‌مدت ندارند یا منافع ملی خود را بر دموکراتیک شدن دیگر جوامع ارجحیت می‌دهند نخست به تحریم اقتصادی و در صورت نتیجه‌بخش نبودن به حمله‌ نظامی به تاسیسات اتمی یا زیربنایی رای می‌دهند.


 
درخواست اسپانیا از ایران درباره از سرگیری گفت‌و گوهای اتمی درخواست اسپانیا از ایران درباره از سرگیری گفت‌و گوهای اتمی
وزیر خارجه اسپانیا روز دوشنبه در دیدار خود با منوچهر متکی از ایران خواست تا با از سرگیری گفت‌وگوها بر سر برنامه‌های اتمی‌اش به نگرانی‌های جامعه جهانی پایان دهد. ادامه

وزیر خارجه اسپانیا روز دوشنبه در دیدار خود با منوچهر متکی از ایران خواست تا با از سرگیری گفت‌وگوها بر سر برنامه‌های اتمی‌اش به نگرانی‌های جامعه جهانی پایان دهد.خبرگزاری فرانسه به نقل از بیانیه وزارت خارجه اسپانیا گزارش داد که میگل آنخل موراتینوس، وزیر خارجه اسپانیا در دیدارش با همتای ایرانی خود از وی خواسته تا « سوءظن ایجاد شده در اذهان جامعه جهانی را درباره اهداف اتمی ایران برطرف سازد.» بیشتر بخوانید:دعوت به گفت‌وگو با هدف سازش و تسلیم در ماه اوت آمریکا: اگر ایران جدی باشد، آماده گفت و گو هستیم وزیر خارجه اسپانیا همچنین از تهران خواست تا با آغاز دور تازه گفت‌وگوها، به سؤالات باقیمانده درباره برنامه اتمی‌اش پاسخ دهد.ایران پس از دعوت اتحادیه اروپا برای از سرگیری گفت‌وگو، توافق کرده است که در صورت تحقق شرایطی که برای چنین گفت‌وگوهایی مد نظر دارد، از ماه سپتامبر به میز ماکره بازگردد.از سر گیری گفت‌و‌گوها پس قطعنامه ۱۹۲۹چندی پیش نیز كاترين اشتون كه نمايندگى كشورهاى عضو گروه ۵+۱ شامل آمريكا، روسيه، فرانسه، بريتانيا و چين همراه با آلمان را بر عهده دارد روز ۲۴ خرداد در نامه‌اى به دبير شوراى عالى امنيت ملى ايران از وى دعوت كرد تا دور جديدى از مذاكرات بر سر پرونده هسته‌اى تهران آغاز شود.اما محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران در پاسخ به درخواست گروه ۵+۱ در نشستی مطبوعاتى با خبرنگاران گفت که : براى «ادب كردن »كشورهايى كه به قطعنامه چهارم رأى دادند، تا دو ماه ديگر با آنها درباره برنامه هسته‌اى مذاكره‌‌اى صورت نخواهد گرفت.با این‌حال یک هفته پس از اظهارات رئیس جمهور ایران ،سعید جلیلی، ‌مذاکره کننده ارشد ایرانی‌ در گفت و گوهای هسته‌ای، در پاسخ به درخواست رئيس سياست خارجی اتحاديه اروپا، ضمن اعلام آمادگی برای آغاز  گفت‌و گوهای «مشروط» گفت که دور جدید گفت و گو ها می‌تواند از سپتامبر سال میلادی جاری آغاز شود.آقای جلیلی در نامه ای شروط ایران را در این گفت‌و‌گوها، هدف اتحاديه اروپا ازگفت‌وگوها براى تعامل و همكارى است يا «ادامه روند دشمنى و تقابل ايران»، «التزام به منطق گفت‌وگو كه لازمه آن اجتناب از هرگونه تهديد به فشار باشد» و اعلام «نظر صريح و روشن» خانم اشتون درباره «سلاح‌هاى هسته‌اى» اسرائيل عنوان كرد.در واکنش به نامه آقای جلیلی ایالات متحده اعلام کرد که «به شرط جدی بودن ایران در گفت‌و‌گوها» از آغاز دور تازه گفت‌وگوها استقبال می‌کند.نامه آقای جلیلی از سوی دفتر کاترین اشتون نیز «مثبت» ارزیابی شد.درخواست گروه ۵+۱ از ایران چند روز پس از تصويب قطعنامه ۱۹۲۹ شوراى امنيت سازمان ملل عليه ايران ارسال شد. بر اساس اين قطعنامه، كه چهارمين دور تحريم‌ها را عليه تهران اعمال مى‌كرد افراد و شركت‌هاى جديدى در فهرست تحريم‌هاى سازمان ملل عليه ايران قرار مى‌گرفت.قطعنامه ۱۹۲۹ در واكنش به امتناع ايران از متوقف كردن غنى‌سازى اورانيوم، عدم پذيرش پيشنهاد مبادله سوخت آژانس بين‌المللى انرژى اتمى از سوى ايران و همچنين آغاز غنى‌سازى اورانيوم با غناى ۲۰ درصد در ايران تصويب شد.كشورهاى غربى نگران نظامى بودن فعاليت‌هاى هسته‌اى ايران و دستيابى اين كشور به سلاح اتمى هستند ولى تهران مى‌گويد كه اين برنامه ماهيت صلح‌آميز دارد.


 
اینترنت با بسیج چه خواهد کرد؟ اینترنت با بسیج چه خواهد کرد؟
تجربه سه دهه کنترل اجتماعی و فرهنگی نشان داده است که به جای آن که بسیج ولایت اینترنت را تغییر دهد، این اینترنت خواهد بود که بسیج و بسیجیان ولایت را تغییر خواهد داد. ادامه

سردار محمدرضا نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین، از افزایش دو تا سه برابری قدرت ایران در فضای مجازی و سایت‌های اینترنتی تا پایان سال جاری خبر داده است. فرماندهان بسیج با الگوگیری از فعالان جنبش سبز که به طور خوشه‌ای با استفاده از اینترنت به سازماندهی، ارتباط و اطلاع‌رسانی می‌پرداختند می‌خواهند هدایت بسیجیان را به صورت خوشه‌ای در کشور از طریق فضای مجازی انجام دهند. (فارس، ۱۸ تیر ۱۳۸۹) دو پرسش معمول در مورد این گونه اقدامات آن است که این گونه سازمان‌دهی چگونه در سرکوب معترضان موثر واقع خواهد شد و چه تاثیری بر فضای مجازی خواهد داشت؟ اما پرسش دیگر در مورد نتایج درازمدت این گونه اقدامات است: حضور بسیجیان در فضای مجازی چه تاثیری بر بسیج و بسیجیان خواهد داشت؟کمیته‌ها و کاسِت‌های موسیقی و فیلمیکی از کارهای نیروهای کمیته در دهه‌ اول عمر جمهوری اسلامی نظارت بر موسیقی و فیلم‌هایی بود که مردم دست به دست می‌کردند. ضبط و مصادره‌ این مواد سمعی و بصری به جای آن که مردم عادی را از گوش دادن به موسیقی نامطلوب حکومت و فیلم‌های ممنوعه منصرف سازد، نیروهای کمیته و کارگزاران فرهنگی کشور را که عمدتا انقلابی بودند با این محصولات آشنا کرد. همچنین این محصولات از مجرای دستگاه‌های انتظامی و قضایی به خانه مسئولان مکتبی راه پیدا کرده و نسل دوم آنها را در معرض این مواد قرار داد. امروز تقریبا همه‌ افراد آن نسل انقلابی که در دستگاه‌های فرهنگی کار ایدئولوژیک می‌کردند بخشی از همان نوع موسیقی یا فیلم‌های ممنوعه را مستقیم یا غیرمستقیم مصرف می‌کنند. آنها برای مقابله با این محصولات مجبور بودند آنها را مصرف کنند و این مصرف معمول آنها را که با پرهیز از دنیای هنر به نفی آن رسیده بودند به موسیقی و فیلم عادت داد. امروز دستگاه فرهنگی کشور همان نوع موسیقی لس‌آنجلسی را تولید و پخش می‌کند و بیشتر فیلم‌های تولیدی نیز با زرورقی از حجاب در همان فضای فیلم‌فارسی دهه ۱۳۵۰ تنفس می‌کنند. انگاره‌ تولید فیلم در ایران نیز از ژانرهایی از سینمای هالیوود گرته‌برداری شده است. سانسورچیان و تکثر فرهنگیاکثر افرادی که در کمیته‌های بازبینی فیلم‌های ایرانی و خارجی یا بازبینی کتاب (سانسور) یا نمایشنامه‌ها یا آثار موسیقی در دهه‌های شصت و هفتاد حضور داشتند امروز به افرادی متساهل و مداراگر تبدیل شده‌اند. درگیری با بخش فرهنگ و تنوع ایده‌ها و نگرش‌ها در میان تولیدکنندگان و آثار فرهنگی به آنان نشان داد که نمی‌توانند جهانی تک‌صدایی خلق کنند. به همین دلیل است که حاکمان جمهوری اسلامی هر از چند سال تقریبا همه‌ اعضای این کمیته‌ها را تغییر می‌دهند. همچنین اصرار خامنه‌ای بر آوردن نظامیان به این حوزه‌ها به این دلیل است که این افراد اهل اطاعت‌اند و بر اساس اعتقاد و باور خویش تصمیم نمی‌گیرند. کسی که بر اساس باور خویش تصمیم می‌گیرد ممکن است تصمیمش را تغییر دهد. مدیران جمهوری اسلامی و سفرهای خارجیمدیران جمهوری اسلامی چه در دهه‌ ۱۳۶۰ و چه در دهه‌ ۱۳۸۰ در آغاز کار جلوی در اداره ایستاده و به خانم‌های کارمند تذکر می‌داده‌اند که حجاب‌شان را درست کنند یا از حراست می‌خواسته‌اند چنین کنند. اما پس از چند سفر خارجی به‌عینه احساس می‌کردند که حجب و حیا به نوع لباس و آرایش افراد مربوط نیست؛ آنها در ارتباط با افرادی که در کنفرانس‌ها یا مجامع بین‌المللی حضور می‌یافتند به سرعت درمی‌یافتند که حجب و حیا به نحوه‌ اندیشه و فضای اجتماعی و نظام روابط میان انسان‌ها بستگی دارد و نه اندازه‌ دامن یا رنگ روژ لب یا جنس پارچه‌ لباس خانم‌ها یا آقایان. به همین دلیل پس از مدتی ریاست با مجموعه‌ کارکنان با تساهل بیشتری برخورد می‌کردند. پس از مدتی نیز اکثر همسران و بالاخص دختران خود آنها چادر را رها کرده و مانتو و روسری می‌پوشیدند. نیروی انتظامی و عروسی‌های مختلطممانعت مردم از برگزاری عروسی مختلط بدانجا نینجامید که افراد عروسی خود را بر اساس مدل مکتبی مثل عزاداری برگزار کنند: خواهران و برادران در دو قسمت جداگانه بنشینند و نه رقص و شادی در کار باشد و نه جذابیت خودنمایی و عرضه‌ زیبایی‌ها. از این جهت بسیاری از خیر سالن‌های تحت کنترل اداره‌ اماکن گذشتند و به باغ‌های اطراف شهرها برای برگزاری مراسم عروسی خود روی آوردند. مشکل نیروی انتظامی و ورود سرزده‌ آنان نیز با رشوه حل شد. بدین طریق ممر درآمدی دیگر برای کادر نیروی انتظامی که حقوق آنها در دوره‌هایی کفاف زندگی‌شان را نمی‌داد فراهم آمد. در نتیجه، اصرار بر ایدئولوژی‌ای که ظرف دنیای خارج دیگر تحمل آن را نداشت به فساد بیشتر دستگاه‌های دولت مکتبی منجر شد و با حفظ ظواهر احکام شریعت نیز رعایت شدند.بسیج و جنگ نرم در دنیای مجازیاز روزی که بسیجیان در برابر کامپیوتر بنشینند و متوجه شوند که ۱) در دنیای اینترنت چه تنوع و تکثری وجود دارد، ۲) این تنوع و تکثر در واقع انعکاسی از جهان خارج است، ۳) هیچ کس قادر نیست این تنوع و تکثر را حذف کند، و ۴) این دنیای متکثر و متنوع به نفع همه از جمله بسیجیان است و نه به ضرر آنها، به غیر از معدود عناصر جاه‌طلب و سیاه‌کاری که می‌خواهند با انکار واقعیت‌ها به مرکز قدرت نزدیک‌تر شوند بقیه به تدریج نگاه متفاوتی به جهان پیرامون خود خواهند یافت. درگیر شدن بسیجیان با اینترنت نه تنها خطری برای جنبش اعتراضی مردم ایران نیست، بلکه فرصتی است تا چشم نیروهای حاشیه‌شهری و کم‌اطلاع و مورد سوء‌استفاده واقع شده به روی دنیایی غیر از پایگاه مقاومت و محله و مسجدشان باز شود. هنگامی که بسیجی روی خط قرار گیرد دیگر نمی‌توان وی را به پایگاه اینترنتی رهبری یا مراجع یا مواد روضه‌خوانی و مداحی محدود کرد. ذهن جستجوگر آدمی وی را به آنجا خواهد برد که اقتدارگرایان و تمامیت‌طلبان از آن حذر داشته‌اند.***البته جامعه‌ ایران برای تحول نیروهای مکتبی و حکومتی هزینه‌های بسیاری پرداخته است: از صدها میلیون دلار که در این سی ساله خرج سفر مقامات شده تا میلیون‌ها ساعت اتلاف وقت مردم در بازرسی اتومبیل‌ها توسط نیروهای کمیته و بعد بسیج، از تحقیر توسط خواهر بسیجی تا بازداشت به جرم داشتن چند کاست فیلم بتامکس یا وی‌اچ‌اس (که اولی به تاریخ پیوسته است)، از هجوم نیروهای انتظامی برای جمع‌آوری آنتن‌‌های بشقابی تا حمله‌ بسیجیان به کنسرت‌های موسیقی، و از خون دل خوردن تولیدکنندگان کالاهای فرهنگی در راهروهای دستگاه سانسور تا عدم انتشار و پخش آثاری بزرگ از هنرمندان و نویسندگانی که فرصت باروری از آنها گرفته شده است. اما طرفی که در این تهاجمات و کنترل‌ها تغییر کرده مکتبی‌های حکومتی بوده‌اند، نه مردم که با مقاومت سبک زندگی خویش را حفظ کرده‌اند. تجربه سه دهه کنترل اجتماعی و فرهنگی نشان داده است که به جای آن که بسیج ولایت اینترنت را تغییر دهد، این اینترنت خواهد بود که بسیج و بسیجیان ولایت را تغییر خواهد داد.


 
ایران از پناه بردن شهرام امیری به سفارت پاکستان در آمریکا خبر داد ایران از پناه بردن شهرام امیری به سفارت پاکستان در آمریکا خبر داد
ایران می‌گوید که شهرام امیری، «کارشناس هسته‌‌ای» که ادعا می‌شود چند ماه پیش توسط مأموران سیا ربوده شده بود، ‌به سفارت پاکستان در واشنگتن پناه برده است. یک مقام پاکستانی نیز در گفت‌وگو با سرویس پاکستان رادیو اروپای آزاد، حضور آقای امیری در دفتر حافظ منافع ایران را تأیید کرده است. ادامه

رسانه‌های داخلی ایران روز سه شنبه، ۲۲ تیرماه اعلام کردند که شهرام امیری، «کارشناس هسته‌‌ای» که جمهوری اسلامی می‌گوید چند ماه پیش در عربستان سعودی توسط مأموران سیا ربوده شده بود، ‌به سفارت پاکستان در واشنگتن پناه برده است.خبرگزاری رویترز در این زمینه، به نقل از رادیوی دولتی ایران نوشت: «ساعاتی پیش، شهرام امیری به دفتر حفاظت از منافع جمهوری اسلامی، در سفارت پاکستان واقع در واشنگتن، پناه برده و خواستار بازگشت هرچه سریع‌تر به ایران شد».این درحالی است که سخنگوی سفارت پاکستان، بامداد سه‌شنبه در گفت‌وگو با رادیو مشعل، سرویس پاکستان رادیو اروپای آزاد، وجود چنین شخصی را در سفارت پاکستان انکار کرد.ساعاتی بعد اما، یکی از سخنگویان وزارت امور خارجه پاکستان در پاسخ به پرسش تلفنی رادیو مشعل، مراجعت شهرام امیری به سفارت پاکستان را تأیید کرد و گفت که وی شب گذشته، دوشنبه‌شب، به دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی در سفارت پاکستان پناه برده است.همچنین، یک سخنگوی دیگر وزارت امور خارجه پاکستان، عبد البسیط، به رویترز گفته است که آقای امیری در سفارت پاکستان نیست، بلکه در بخش حافظ منافع جمهوری اسلامی به سر می‌برد و مسئولین سفارت پاکستان در این زمینه با بخش ایران در تماس هستند.  وی اضافه کرد که مقام‌های بخش ایران به ما گفته‌اند که در تدارک بازگرداندن وی به ایران هستند.  مصطفی رحمانی، سرپرست بخش حافظ منافع ایران در واشنگتن نیز در گفت و گو با آسوشیتد پرس، خبر پناه بردن آقای امیری به بخش حافظ منافع ایران را تأیید کرده و گفته است که وزارت امور خارجه ایران به زودی جزئیات این امر را به اطلاع خواهد رساند.مقامات ایران می‌گویند که شهرام امیری، «کارشناس هسته‌ای و محقق دانشگاه صنعتی مالک اشتر»، در خردادماه ۸۸، زمانی که برای انجام مراسم حج به عربستان رفته بود، توسط سرویس‌های اطلاعاتی سیای آمریکا و با همکاری استخبارات عربستان ربوده و به آمریکا منتقل شد.این درحالی است که عربستان سعودی ربودن شهرام امیری را رد کرده است و ایالات متحده نیز گفته است که شهرام امیری به میل خود به ایالات متحده پناهنده شده است. در این میان، انتشار چندین ویدئو از «شهرام امیری» بر روی اینترنت نیز به این شبهات دامن زده است. در یکی از ویدئوها که بارها توسط رسانه‌های داخلی ایران به نمایش گذاشته شد، فردی که خود را شهرام امیری معرفی می‌کند، می‌گوید که طی عملیات مشترکی توسط تیم‌های اطلاعاتی سیای آمریکا و استخبارات عربستان ربوده شده و هم اکنون در شهر توسان در ایالت آریزونای آمریکاست.شهرام امیری همچنین در این ویدئو، هدف اصلی از این ربودن را «اعمال فشار سیاسی به جمهوری اسلامی و اثبات دروغ‌هایی» دانست که «آمریکا علیه جمهوری اسلامی مطرح می‌کند». بلافاصله پس از این ویدئو، پیام ویدئویی دیگری در اینترنت منتشر شد که در آن «شهرام امیری» می‌گوید صرفاً برای تحصیل در زمینه فیزیک بهداشت به آمریکا رفته است و تجربه تحقیقات تسلیحاتی ندارد.با این حال، در ویدئوی سوم این فرد می‌گوید که توانسته است از دست مأموران اطلاعاتی آمریکا فرار کند و اظهار می‌کند در صورتی که نتواند به ایران برگردد، دولت آمریکا مسئول جان اوست.در نهایت و در ویدئوی چهارمی که در تاریخ ۲ تیرماه منتشر شد، شهرام امیری به خانواده‌اش اطلاع می‌دهد که حالش خوب است و «تا چند روز آینده» به ایران باز خواهد گشت. ایران کماکان بر مواضع خود مبنی بر ربوده شدن شهرام امیری توسط ایالات متحده پافشاری می‌کند و می‌گوید اسناد و شواهد این امر را نیز به سفارت سوئیس در تهران که به عنوان حافظ منافع آمریکا نیز فعالیت دارد، ارائه کرده است و این درحالی است که ایالات متحده این ادعا را رد می‌کند و می‌گوید شهرام امیری به میل خود به ایالات متحده آمده است.


 
«ترکیه از تلاش‌های بین‌المللی درباره برنامه اتمی ایران کناره‌گیری می‌کند» «ترکیه از تلاش‌های بین‌المللی درباره برنامه اتمی ایران کناره‌گیری می‌کند»
یک مقام ارشد آمریکایی اعلام کرد که ترکیه با کنار کشیدن از تلاش‌های بین‌المللی بر سر برنامه اتمی ایران موافقت کرده است. ترکیه به همراه برزیل طرح تازه‌ای را برای تبادل سوخت هسته‌ای ایران ارائه کرده بود. ادامه

يک مقام ارشد آمريكايى اعلام كرد كه تركيه با كنار كشيدن از تلاش‌هاى بين‌المللى براى اعمال فشار بر ايران به دليل برنامه اتمی‌اش موافقت كرده است.اين مقام آمريكايى به خبرنگاران گفت که هيلارى كلينتون، وزير امور خارجه ايالات متحده، در گفت‌وگوى ۴۵ دقيقه‌اى روز دوشنبه با احمد داود اوغلو، همتاى تركيه‌اى خود از وى خواسته است تا موضوع برنامه اتمى ايران را به قدرت‌هاى جهانى عضو شوراى امنيت و سازمان بين‌المللى انرژى اتمى واگذار كند.به گزارش خبرگزارى آسوشيتدپرس، اين مقام آمريكايى كه به دليل خصوصى بودن مذاكرات نخواست نامش فاش شود، افزوده است كه وزير امور خارجه ترکیه با اين پيشنهاد آمريكا موافقت كرده است.این در حالی است که ترکیه به تازگی اعلام کرده بود که از نظر این کشور، توافقنامه تهران در مورد تبادل سوخت همچنان قابلیت اجرا دارد. بیشتر بخوانید: ترکیه: تبادل سوخت هسته‌ای ایران همچنان امکان‌پذیر است مبادله سوخت هسته‌اى؛ از «موافقت اصولى» با پیشنهاد آژانس تا «توافقنامه تهران» سفارت تركيه در آمريكا واكنشى به اين خبر نشان نداده است.تركيه و برزيل اوايل خردادماه گذشته سندى را با ايران امضا كردند كه بر اساس آن تهران موافقت كرد تا بخش عمده‌اى از اورانيوم غنى شده خود را براى تبديل به سوخت اتمى ۲۰ درصدى به تركيه ارسال كند.اما به رغم امضاى اين موافقتنامه، شوراى امنيت سازمان ملل متحد چهارمين قطعنامه تحريمى خود را عليه ايران به تصويب رساند. تركيه و برزيل به اين قطعنامه رأى منفى دادند و از عملكرد آمريكا به شدت انتقاد كردند.روابط آنكارا و واشينگتن از زمان تصويب اين قطعنامه در ماه گذشته دچار تنش شده است.جمهورى اسلامى ايران اميدوار است تا با وارد كردن برزيل و تركيه به جريان مذاكرات هسته‌اى خود با گروه ۵+۱ از فشارهاى بين‌المللى بر برنامه اتمى‌اش كاسته و يكپارچگى جهانى در برخورد با ايران را متزلزل كند.محمود احمدى نژاد، رئيس‌جمهور ايران، هفتم تيرماه در كنفرانس خبرى با خبرنگاران گفت كه «تركيب مذاكره‌كنندگان بايد مقدارى تغيير كند و حاضران در گفت‌وگوها نبايد به فقط پنج كشورى كه صاحب امتياز ناعادلانه حق وتو هستند، خلاصه شود و كسان ديگرى هم بايد در مذاكرات حضور داشته باشند.»از سوى ديگر، منوچهر متكى، وزير امور خارجه ايران، روز بيستم تيرماه، مدعى شد كه گروه وين براى مذاكره بر سر معامله سوخت اتمى ايران با حضور تركيه و برزيل در اين گفت‌وگوها موافقت كرده‌اند.اين در حالى است كه ديپلمات‌هاى غربى روز دوشنبه گفتند که قدرت‌هاى جهانى هنوز به طور رسمى در باره حضور يا كنار گذاشتن تركيه و برزيل از مذاكرات بر سر معامله سوخت اتمى تصميم‌گيرى نكرده‌اند.ايران مى‌گويد كه براى تأمین سوخت رآكتور تحقيقاتى تهران نياز به اورانیوم ۲۰ درصدى دارد و در صورتى كه آژانس بين‌المللى انرژى اتمى و كشورهاى طرف مذاكره با تهران اين سوخت را تأمين نكنند خود راساً سوخت اين راكتور را توليد خواهد كرد.روز يكشنبه، على اكبر صالحى، رئيس سازمان انرژى اتمى ايران خبر داده بود كه ايران ۲۰ كيلوگرم سوخت ۲۰ درصدى توليد كرده و به دنبال ساخت ميله‌هاى سوخت اتمى است.آمريكا و ساير كشورهاى غربى تهران را متهم مى‌كنند كه در پوشش فعاليت‌هاى هسته‌اى خود به دنبال ساخت بمب اتمى است و از ايران خواسته‌اند تا تمام فعاليت‌هاى مربوط به غنى‌سازى اورانيوم را متوقف كند. روز دوشنبه نيز دميترى مدودف، رئيس‌جمهور روسيه در چرخشى آشكار اعلام كرد كه ايران در آستانه دستيابى به بمب هسته‌اى است.ايران بارها اتهام تلاش براى ساخت بمب اتمى را رد كرده است و مى‌گويد كه اين برنامه اهداف صلح آميز دارد.


 
«همه در آتش تحریم خواهند سوخت» «همه در آتش تحریم خواهند سوخت»
مهدی کروبی، از رهبران مخالفان دولت، با ابراز نگرانی ازتحریم‌های جدید علیه ایران گفت که بخشی از حاکمیت و سپاه پاسداران به دنبال تحریم هستند. دبیرکل حزب اعتماد ملی که در جمع خانواده‌های زندانیان سیاسی پس از انتخابات سخن گفت، افزود: «نباید با ندانم‌کاری‌ها و سخنان سخیف، به دیگران بهانه و اجازه دهیم که به راحتی ایران را تحریم کنند». ادامه

مهدی کروبی، از رهبران مخالفان دولت، با ابراز نگرانی ازتحریم‌های جدید علیه ایران گفت که بخشی از حاکمیت و سپاه پاسداران به دنبال تحریم هستند.دبیرکل حزب اعتماد ملی که در جمع خانواده‌های زندانیان سیاسی پس از انتخابات سخن گفت، افزود: «نباید با ندانم‌کاری‌ها و سخنان سخیف، به دیگران بهانه و اجازه دهیم که به راحتی ایران را تحریم کنند».وی گفت:«بخشی از حاکمیت و سپاه پاسداران به دنبال تحریم هستند، چون در تحریم به سودهای کلان و نجومی دست پیدا می‌کنند و این مردمند که  متضرر می‌شوند».مهدی فتاپور عضو شورای مرکزی اتحاد جمهوریخواهان ایران در آلمان، درباره سخنان مهدی کروبی به رادیو فردا می گوید: مهدی فتاپور: نکته مهمی که قبلاً هم طرح شده بود و ایشان مورد تاکید قرار دادند، این بود که مسئولیت اصلی تحریم هایی که اعمال می شود، با نیرویی است که امروز در ایران حکومت می کند. کسانی که در ایران حکومت می کنند، امروز با مطرح کردن اینکه تحریم ها اهمیتی ندارد و اینکه در گذشته از این مشکلات زیاد داشتیم، ابعاد خطری را که جامعه ایران را تهدید می کند، می پوشانند و سعی می کنند بر روی این موضوع سرپوش بگذارند که سیاستی که آنها پیش برده اند، شرایطی به وجود آورده  است که در ماه های آتی، دشواری های اقتصادی بسیار جدی در پیش رو خواهد بود.بر همین اساس، تحریم ها این بار بسیار جدی خواهند بود و به طور قطع، تاثیر آنها، تاثیر درازمدتی خواهد بود و این خطر وجود دارد که این تحریم ها با توجه به سیاست نادرستی که توسط نیروهای حاکم در زمینه اقتصادی به خصوص در این سه چهار سال پیش رفت، منجر به این شود که موقعیت ایران را در عرصه بین المللی و حتی رقابت با سایر کشورهای منطقه در موقعیت بسیار نازل تری قرار دهد. آقای کروبی همینطور تاکید کرد در شرایطی که تحریم به وجود می آید، باید در انتظار آن بود که جنس ها به صورت قاچاق وارد شود، روال معمول اقتصادی به هم بخورد.در همین ارتباط، بخشی از نیروها که ارتباط نزدیکی با حاکمیت دارند یا در راس حکومت هستند، یا سپاه که اسکله ها را در اختیار دارد و بخش هایی از کسانی که در کارهای تجاری هستند و مستقیماً با حکومت مرتبط هستند، موفق می شوند از این شرایط استفاده کنند و سودهای کلانی به دست بیاورند، ولی من با این نکته که این بخش ها دلشان می خواهد ایران تحریم شود، و به این دلیل، این سیاست را پیش برده اند، زیاد موافق نیستم، چون تحریم هایی که صورت خواهد گرفت، همه در آن خواهند سوخت.در ماه های گذشته و همزمان با بحث تشدید تحریم ها علیه ایران، برخی کارشناسان معتقد بودند که این تحریم ها بیشتر بر روی مردم عادی تاثیر خواهد گذاشت که همین حالا هم به خاطر گرانی، تورم و سایر مشکلات  اقتصادی مثل بیکاری در  رنج هستند. این کارشناسان معتقد بودند که این تحریم ها، بیشتر این اقشار جامعه را تحت تاثیر قرار خواهد داد تا حاکمیت و یا سپاه پاسداران. نظر شما درباره این موضوع چیست؟به طور قطع، بیشترین فشار تحریم ها بر روی مردم عادی خواهد بود. نیروهایی که در حکومت دست دارند، امکاناتی دارند که اثرات این تحریم را کمتر احساس کنند. ولی مسئله اینجاست که چون تحریم ها به کل اقتصاد لطمه می زند، در مجموع، کل جامعه ایران ضرر می کند. البته مردم عادی بیشتر ضرر می کنند و در عین حال،  آنهایی که در راس حکومت هستند، ممکن است با گرسنگی و مشکلات اقتصادی و دارو و این مسائل مواجه نشوند. در حالی که مردم عادی با همین مشکلات مواجه خواهند شد، از جمله اینکه گرانی ابعاد بسیار سرسام آوری پیدا می کند و همچنین ممکن است قیمت ریال تغییر کند. همه این عوامل به وجود خواهد آمد. ولی مسئله اینجاست که کل اقتصاد جامعه ضرر می کند و همه نیروها، حتی کسانی که سرمایه بیشتری دارند، متضرر می شوند.آقای کروبی در رابطه با سیاست خارجی ایران که از آن به عنوان بی تدبیری نام برده و نیز عدم برخورداری از عقلانیت سیاسی، ابراز نگرانی کرده که ممکن است در  آینده وضعیت بسیار نگران کننده ای در کشور به وجود بیاید و هزینه های گزافی برای کشور فراهم شود. میرحسین موسوی، رهبر دیگر مخالفان، نیز چندی پیش در مقاله ای همین موضوع را مطرح کرده بود. به نظر شما، ابراز نگرانی آقایان کروبی و موسوی ناشی از چه عواملی می تواند باشد؟نگرانی آنها، نگرانی کاملا واردی است و ناشی از احساس مسئولیت آنهاست. وضعیت اقتصادی جامعه ایران چنین شده که بعد از بالارفتن پول نفت، به جای اینکه در سیاستی به کار گرفته شود، یعنی ثروت عظیمی که به داخل جامعه سرازیر شده بتواند در خدمت زیرساخت های اجتماعی باشد که بتواند در دوره بعدی جامعه ایران را در موقعیت بهتری قرار دهد، با سیاست نادرست، امکانات رقابتی تولید ایران را کاهش داده و ما همین امروز قبل از اینکه تحریم ها در ابعاد وسیع شرو ع شود، با بیکاری مواجه ایم. با ورشکستگی شرکت های اقتصادی مواجهیم. و در ماه های آینده این امر از طریق تحریم ها تشدید خواهد شد. آیا به نظر شما، این نگرانی ها می تواند در ارتباط با بحث  احتمال برخورد نظامی بین آمریکا و ایران باشد؟به هر حال، وقتی تنش وجود داشته باشد، این امکان هم وجود دارد که تنش ها حتی به درگیری های نظامی بکشد. البته خوشبختانه فعلاً این موضوع در دستور نیست. اگر چنین مسائل طرح شود، طبیعتاً ابعاد خطری که جامعه ایران را تهدید می کند، ابعاد گسترده تری پیدا می کند.


 
استقبال آمریکا از ابراز نگرانی مدودف درباره برنامه اتمی ایران استقبال آمریکا از ابراز نگرانی مدودف درباره برنامه اتمی ایران
آمریکا با استقبال از ابراز نگرانی رئیس‌جمهور روسیه در مورد توان اتمی جمهوری اسلامی، از سخنان دمیتری مدودف به عنوان نشانه «همکاری و دیدگاه مشترک» دو کشور در باره مسئله هسته‌ای ایران یاد کرده است. ادامه

ایالات متحده آمریکا با استقبال از سخنان تازه رئیس جمهور روسیه که گفته بود، جمهوری اسلامی به توانایی ساخت جنگ‌افزارهای هسته‌ای نزدیک می‌شود، از این سخنان به عنوان نشانه «همکاری و دیدگاه مشترک» دو کشور در باره مسئله هسته‌ای ایران یاد کرده است.به گزارش خبرگزاری فرانسه، ایالات متحده آمریکا روز دوشنبه از انتقادهای دمیتری مدودف، رئیس جمهور روسیه از ایران استقبال کرده و اعلام کرد، واشینگتن نیز همچون مسکو نگران ساخت جنگ‌افزارهای هسته‌ای توسط ایران است. بیشتر بخوانید: مدودف: ایران به توانایی تولید تسلیحات اتمی نزدیک‌تر می‌شود رئیس سیا: تحریم‌‌ ممکن است موثر نباشد؛ ایران امکان ساخت دو بمب دارد دمیتری مدودف، رئیس جمهور روسیه، روز دوشنبه در انتقادی آشکار از برنامه‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی گفته بود: «ایران به راه‌هایی که می‌تواند به ساخت بمب اتمی منتهی شود، نزدیک‌تر می‌شود.»فیلیپ کرولی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا در واکنش به ابراز نگرانی رئیس جمهور روسیه نسبت به برنامه اتمی ایران به خبرنگاران در واشنگتن گفته است: «این نشانه همکاری و دیدگاه مشترکی است که ایالات متحده آمریکا و روسیه در باره این مساله بدان دست یافته‌اند.»به گفته سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده ادامه فعالیت‌های حساس غنی‌سازی اورانیوم در ایران هر روز که می‌گذرد فاصله میان «یک برنامه هسته‌ای غیر نظامی و یک برنامه هسته‌ای

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
MARKETPLACE

Stay on top of your group activity without leaving the page you're on - Get the Yahoo! Toolbar now.


Get great advice about dogs and cats. Visit the Dog & Cat Answers Center.


Hobbies & Activities Zone: Find others who share your passions! Explore new interests.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ