وری نایس
تاریخ : شنبه 1 تیر ماه سال 1387 یک روز احمدی نژاد همراه با گوردون براون، آنگلا مرکل و نیکولا سارکوزی در رستوران سازمان ملل نشسته بودند و می خواستند شام بخورند.
احمدی نژاد گفت: من تصمیم دارم ساختار سازمان ملل را عوض کنم. آن سه نفر با آرامش و لبخند گفتند: وری نایس، وری نایس
احمدی نژاد ادامه داد: من تصمیم دارم مدیریت جهان را تغییر بدهم. آن سه نفر با آرامش و لبخند گفتند: وری نایس، وری نایس
احمدی نژاد ادامه داد: اسرائیل را باید به سرزمینهای آلاسکا منتقل کنیم. آن سه نفر با آرامش و لبخند گفتند: وری نایس، وری نایس
احمدی نژاد ادامه داد: دنیا در حال تغییر است و آمریکا بزودی نابود می شود. آن سه نفر با آرامش و لبخند گفتند: وری نایس، وری نایس
در همین موقع پیشخدمت ها پیش غذا آوردند و همه مشغول غذا خوردن شدند. احمدی نژاد نگاهی به دوازده قاشق و چنگالی و کارد که جلویش گذاشته بودند کرد و در حالی که نمی دانست با کدام چنگال و کارد و قاشق باید غذا را شروع کند، پرسید: شما چطور تشخیص می دهید که باید الآن از کدام قاشق و چنگال استفاده کرد؟
گوردون بروان گفت: ما قبل از اینکه مسوول بشویم در کلاس های تشریفات دیپلماتیک شرکت کردیم، در آنجا همه رفتارهای دیپلماتیک را به ما یاد دادند، از جمله نحوه غذا خوردن. احمدی نژاد تعجب کرد و گفت: چه جالب! در آنجا در مورد مسائل اخلاقی هم چیزی به شما یاد دادند؟
مرکل گفت: بله، در آنجا ادب دیپلماتیک را هم یاد می دهند. احمدی نژاد گفت: مثلا اگر کسی مزخرف بگوید، به شما یاد می دهند که باید چکار کنید؟
سارکوزی گفت: بله، وقتی کسی مزخرف می گوید، با آرامش و لبخند به او نگاه می کنیم و می گوئیم: وری نایس، وری نایس |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر