کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه

[farsibooks] کم حافظگی یا تناقض گویی؟

 

 

--

کم حافظگی یا تناقض گویی؟

تاکنشان

اوایل انقلاب که هفت تن از بهائیان را در اقلیم یزد به شهادت رساندند، در روزنامه‎ای که خبر شهادت آنها در آن درج شد، چنین آمده بود که بهائیان در سراسر ایران پول جمع می‎کنند که به اسرائیل بفرستند و اینها در ارتباط با همان قضیه اعدام شده‎اند و سپس افزوده بود که بهائیان از اسرائیل پول دریافت می‎کنند که جاسوسی کنند و آشوب به پا کنند. یعنی در واقع، نویسنده خبر در میدان تناقض‎گویی گوی سبقت از حریفان ربوده بود. و این ضدّ و نقیض‌نویسی که از آن زمان تا کنون همچنان رواج داشته و احدی هم بدان توجّه نمی‎کند، در خبرهای اخیر نیز همچنان رعایت می‎گردد، زیرا عدول از آن به نوشتن هر خبر و تفسیری خاتمه می‏دهد.

فردانیوز، در دُرّ و گوهرپراکنی جدیدش آسمان و ریسمان را به هم بافته و با فراموش کردن اتّهامات پیشین که به جامعهء بهائی وارد می‎کردند، در تفسیری کاملاً متباین و متناقض با آنها، موضوع جدیدی را پیش کشیده است. قبلاً بهائیان را متّهم می‎کردند که سعی در جذب پسران جوان دارند و در این راه از هیچ اقدامی فروگذار نمی‎کنند. حال، ظاهراً آن موضوع به جایی نرسیده و آن اتّهام زیاد چشمگیر نبوده و ضربهء کاری وارد نیاورده و جامعهء بهائی را منفور نساخته است، اینک عکس قضیه را مطرح فرموده‎اند که شاید تأثیری نماید. البتّه نویسندهء فردانیوز، که طبق معمول هیچ سند و مدرکی هم ارائه نمی‎کند و به "لیت و لعلّ" متمسّک شده حدس‎هایی می‏زند که معلوم نیست پایه و اساسش چه واقعه‎ای بوده است، اعلام می‏کند که، "به نظر می رسد در این زمینه [یعنی جذب دختران جوان به جامعهء بهائی] بودجه و دستورالعمل خاصّی از طرف تشکیلات بهائیان وجود داشته..."

در همین یک جمله چند نکته به چشم می‏خورد. اوّل آن که به ضرس قاطع چیزی دستگیرشان نشده و فقط به نظرشان رسیده است. دوم این که تشکیلات بهائیان را که تعطیل کرده‌اند و اکنون در همان حدّ نیم‎بند هم که زمان خود وزارت اطّلاعات اجازه داده بود و نظارت می‎کرد و وزیر اطّلاعات رسماً در مصاحبهء تلویزیونی اعلام کرد که مطّلعند و زیر نظر دارند و غیرذلک، به امر دادستان کلّ تعطیلش کردند. سوم این که تشکیلاتی که وجود ندارد از کجا باید بودجه تأمین کند و دستورالعمل صادر نماید؟ مگر نه آن که بر شیء معدوم اثری مترتّب نیست؟

بعد، یک مرتبه متوجّه شده‎اند که دیگر تشکیلاتی وجود ندارد، پس باید محملی برای تأمین بودجه تراشید، پس چه بهتر که با یک تیر دو نشان بزنند. "احتمالاً این بودجه بخشی از همان بودجه تصویب شدهء کنگرهء امریکا جهت فعالیت اینترنتی علیه جمهوری اسلامی ایران باشد." باز هم "احتمالاً"، یعنی ابداً اطمینانی نیست و البتّه هیچ سند و مدرکی هم وجود ندارد! ثانی بر آن، این بودجه بخشی از همان بودجه مصوّب کنگره امریکا است. جالب است که خودشان می‎گویند آن بودجه برای فعالیت اینترنتی است و اینجا می‎گویند لابد بخشی از آن را به جامعهء بهائی داده‎اند تا دختران مسلمان را جذب نماید. آیا تصوّر می‎کنند که در امریکا هم بودجه به همین راحتی تصویب می‎شود که در مجرای دیگری خرج شود و هیچ حساب و کتابی در بین نیست؟ به هر حال، همین نکته مؤیّد این است که می‎دانند در تشکیلات بهائی پولی وجود ندارد که خرج جذب دیگران شود.

نوشته‎اند از طریق سایت اینترنتی بهائیان قصد دارند دختران مسلمان را جذب کنند. زهی حیرت! آیا شما دختران خود را اینقدر سست تربیت کرده و نادان پرورده‎اید که با یک سایت اینترنتی فریب بخورند؟ اگر واقعاً جوانان مسلمان به آئینی غیر از اسلام روی آورده‎اند، مشکل را در آئین خود بیابید نه آن که به دیگران برچسب بزنید. از آن گذشته تحقیق بفرمایید که در سایت‎های بهائی چه نکاتی وجود دارد که جالب و جاذب است. غیر از بیان حقایق و ارائه مطالب دینی و الهی و رفع شبهات و جواب ایرادات و اتّهامات چه نکته‎ای در آنها درج می‎گردد که جذب دیگران نموده یا می‎نماید؟ وقتی بدون سند و مدرک سخن می‎گویید، خوانندگان و مراجعین به سایت‎های شما اعتمادشان سلب می‎شود و لاجرم به جایی روی می‎آورند که جز با ارائه سند و مدرک سخن نمی‎گوید. بخصوص وقتی به بهتان و افترا متمسّمک می‎شوید، هر خوانندهء منصفی را منزجر می‏سازید. لهذا، نگاهی به خود بیندازید تا کاستی‎ها را مشاهده نمایید و در رفع آنها و ایجادجذّابیت در خویش بکوشید.

نوشته‎اید بهائیان قصد دارند از دختران مسلمانی که جذب جامعهء بهائی می‎شوند برای تبلیغات خود استفاده نمایند. شاید ندانید که هر فرد بهائی، وقتی این عقیده را می‌پذیرد، و آن را راه رستگاری خود می‎داند، وظیفه دارد آن را به دیگران نیز بگوید، امّا نه اصراری می‎ورزد و نه جبری در این میان وجود دارد. تبلیغ امری است فردی و ابداً ربطی به جامعه ندارد.

مرقوم فرموده‌اند بهائیان "قصد راه‎اندازی سایت بهائیت جهت تبلیغ و دفاع از این فرقه را دارند." البتّه، فردانیوز بهتر از خود بهائیان خبر دارد که آنها قصد چه کارهایی را دارند! از آن گذشته، نوشته‎اید هدف از این سایت‎ها [اگر واقعاً چنین قصدی وجود داشته باشد] تبلیغ و دفاع از منویات و اعتقادات است. حدّاقلّ این است که به شهادت خودتان قصد تهمت زدن به دیگران و حمله به مقدّسات پیروان سایر ادیان و قلب حقایق و تحریف واقعیت‎ها را ندارند. فقط قصد دارند از خود دفاع کنند، یعنی جواب تهمت‎های ناروای شما را بدهند و در جهت بیان اعتقادات خویش، که شما به آن نام تبلیغ می‎دهید، قدمی بردارند.

در ادامه مطلب، برای آن که سیرداغ و پیازداغش را زیاد کنند، دیگربار به قصد جذب دختران مسلمان به آئین بهائی اشاره کرده‎اند. نمی‎دانم چرا اینقدر اصرار دارند که مخاطب این سایت‎ها فقط دخترانند. شاید فکر می‎کنند مانند آن امام جمعه‎ای که پیشنهاد کرده بود که دو فرستندهء تلویزیونی درست کنند که یکی مخصوص آقایان باشد و دیگری مخصوص خانم‎ها، بهائیان هم سایت‎های مخصوص دختران دارند و غیر از دختران کسی نمی‎تواند وارد این سایت‌ها بشود.

در ادامهء خبر به جذب گروهی از فرهنگیان به "یک فرقهء انحرافی" اشاره کرده و نامی از فرقهء مزبور به میان نیاورده‎اند. لابد هر گروه و فرقه و حزب و آئینی که در ایران تعدادی را به خود جذب نماید، بهائیان باید جوابگو باشند. تصریح کرده‎اند که فرقهء مزبور تجزیه‎طلب هستند و عجیب اینجا است که مسئولان امنیتی و اطّلاعاتی به این مطلب مهم پی نبرده‎اند امّا فردانیوز پی برده است. امّا، نکتهء ظریف اینجا است که فردا نیوز برای آن که مبادا ذکر نام فرقهء دیگری در اینجا سبب شود فکر خواننده از آئین بهائی منحرف شود، ابداً اسم فرقهء مزبور را نمی‏نویسد. مطمئنّاً اگر مقصودش بهائیان بودند، با حروف درشت و پررنگ می‌نوشت.

افاضهء کلام نهائی نویسندهء خبر گریزی به وقایع تاریخی است. حضور حضرت بهاءالله در سفارت روسیه در هنگام تیراندازی به شاه را مرقوم داشته‌‎اند. امّا، ننوشته‎اند که همسر منشی ایرانی سفارت روس خواهر حضرت بهاءالله بوده و ایشان در منزل خواهرشان بوده‎اند. ضمناً مرقوم نفرموده‎اند که علیرغم توصیه پسر صدراعظم به ایشان که از طهران خارج شوند تا این غائله خاتمه یابد، شخصاً سواره به طرف اردوی ناصرالدّین‌شاه رفتند و خود را معرفی کردند که شاه و صدراعظم از این کار ایشان متعجّب شدند.

نوشته‎اند شخص سفیر روس از ایشان حمایت کرد. خیر، شخص سفیر از عدالت حمایت کرد. یعنی در نامه‎ای به صدراعظم نوشت که این شخص باید به طور صحیح و عادلانه محاکمه شود و دست داشتن او در واقعهء تیراندازی به شاه ثابت گردد و اگر ثابت نشد آزاد گردد. بعد از چهار ماه اسارت در بدترین شرایط، عدم شرکت حضرت بهاءالله در این واقعه ثابت شد و منجر به آزادی ایشان گردید و خود دولت ایران تبعید ایشان به عراق را تصویب کرده اعلان نمود. خوب بود با گرفتن درس عبرت از آقای ورزی، که به قلب تاریخ و تحریف حقایق اقدام کرده چهرهء خویش را مخدوش فرمودند، نویسنده فردانیوز قدری مطالعه می‎فرمودند و تاریخ را می‎دیدند بعد می‎نوشتند.

آخرین شاهکار نویسندهء فردانیوز ملاقات کنسول دولت فرانسه و انگلیس در بغداد با حضرت بهاءالله است. بد نیست ایشان چند کشور دیگر مانند بورکینا فاسو، ساحل عاج، گینه بیسائو، جزایر باهاماس و غیره را هم می‎افزودند؛ کسی که بازخواست نمی‎کند! وقتی مطلبی نوشته می‎شود و به واقعهء تاریخی اشاره می‎شود، مأخذ و منبع آن نیز معرفی می‏گردد نه آن که روی هوا ادّعایی بشود و الحمدلله هر سایتی در مصونیت کامل است مگر سایت‎های بهائی و دیگران هر چه خواستند می‎نویسند و هر دروغی خواستند می‎گویند و هر تبلیغ کذبی علیه بهائیان خواستند انجام می‎دهند و کسی هم جلودارشان نیست که نیست.

مطلب بسیار مهمّ فردانیوز را در http://www.fardanews.com/fa/pages/?cid=104887 مطالعه بفرمایید

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ