کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۹ اسفند ۳, سه‌شنبه

[farsibooks] Fwd: در میان بهت و شگفتی مردم، عقرب سیاه تبرئه شد

 


امروز خبری رو براتون میزارم که حتما از شنیدنش شوکه میشید! قضیه از این قراره
که یه نفر ملقب به عقرب سیاه بيش از 30 زن و دختر جوان را به تپه‌هاي اطراف
تهران كشانده و به طرز وحشيانه‌اي اين افراد را مورد تجاوز قرار داده ولی در
عین ناباوری از این حکم تبرئه شد و ظاهرا فقط حکم شلاق براش صادر شده



نکته اینجاست که قضیه کاملا مشکوک هست چرا که این فرد در مدتی که بازداشت شده و
در زندان بوده با شاکیانش تماس میگرفته و تهدید میکرده اگر علیه من توی دادگاه
شهادت بدید بلا سرتون میارم



اینکه اصلا چجوری آدرس و تلفن و مشخصات شاکیان رو به دست میاورده و راحت از توی
زندان باهاشون تماس میگرفته و تهدیدشون میکرده و آخر سر هم از این اتهام تبرئه
شده، باعث ایجاد علامت سوال هایی بزرگ در ذهن مردم شده






ابتدا خبر تبرئه شدن رو براتون میزارم و سپس نظرات مردم و بعد هم مصاحبه با یکی
از قربانیان. حتما همشو بخونید









*حكم تبرئه براي متجاوز به سی زن و دختر جوان*






[image: عضویت در گروه اینترنتی منصور
قیامت]<http://ozviyat.blogsky.com/Comments.bs?PostID=1>

http://www.irupload.ir/images/06729201549625532668.jpg









*سرویس اجتماعی «تابناک» ـ* حكم تازه شعبه 79 دادگاه كيفري استان تهران، مبني
بر تبرئه عقرب سياه، بهت و شگفتی همگاني را به دنبال داشته است.



به گزارش خبرنگار «تابناک» اجتماعی، سه سال پیش، عقرب سياه، با عنوان مسافركش،
سی زن و دختر را به بيابان‌هاي رباط كريم مي‌كشاند و پس از سرقت اموالشان، به
طور فجيعي به آنان تجاوز مي‌كرد.



در این باره باید گفت، شاید اقدامات شنيع و غير انساني عقرب سياه در گيرودار
ساير اخبار و ملاحظات رسانه‌ها، بازتاب بسیاری نداشته، ولی مطمئناً‌ هر ايراني
غيرتمندي، با خواندن جنايات عقرب سياه، غيرتش به جوش مي‌آید.



هر چند بنا به ملاحظات اخلاقي، رسانه‌ها همواره از لفظ آزار و اذيت به جاي
تجاوز استفاده مي‌كنند، آنچه عقرب سياه انجام داده، تنها تجاوز نيست، بلکه
جرایم او اقدام عليه بشريت است.



بنا بر این گزارش، روش مورد استفاده عقرب سياه براي ربودن زنان و تجاوز به آنان
قابل توجه است و انتشار آن مي‌تواند باعث سوء استفاده ديگر مجرمان حرفه‌اي شود.
اين مجرم در روش خود، چنان بلايي بر سر قربانيان مي آورده است كه اين زنان
بي‌گناه، ديگر تواني براي دفاع از خود نداشته و بسياري از قربانيان عقرب سياه،
هم‌اكنون دچار بيماري‌هاي رواني و افسرده شده‌اند که در این باره باید گفت، يكي
از قربانيان طلاق گرفته و همسرش، اين زن را با كودكش تنها گذاشته است.



بنا بر این گزارش، گویا عقرب سياه به میانجیگری يكي از اقوام خود، توانسته است
از طناب دار براي بار دوم فاصله بگيرد و احتمالاً پس از مدتي از زندان آزاد
خواهد شد! اما هيچ كس به فكر زنان و دختران بي‌دفاعي كه قرباني شدند، نيست





صدور چنين احكامي از سوی دستگاه قضايي ـ كه افتخار خود را اجراي حدود الهي
مي‌داند و دفاع از مظلوم را مهمترين هدفش مي‌خواند ـ باعث شگفتی است





حال این پرسش مطرح است، چگونه مي‌توان از حكم صادره براي عقرب سياه كه امنيت
زنان و خانواده را به مخاطره انداخته و چهره نامطلوب و غير انساني از جامعه
ايران اسلامي را به تصوير مي‌كشد، به سادگي گذشت؟



عقرب سياه سزاوار رأفت نيست، بلکه سزاوار هزاران بار مرگ است، ولی در اقدامي
عجيب،‌  حكم صادره، اميد به دستگاه قضايي براي مبارزه با فساد و ناامني را
كم‌رنگ كرده است





نه تنها قضات و مديران، بلكه همه مردم بايد به فرموده اميرالمومنان (ع) از غصه
بميرند كه در جامعه اسلامي، عقرب سياه مي‌تواند به سی زن شوهردار تجاوز كرده و
آن‌گاه به شلاق و زندان محكوم شود. اين تجاوز‌ها در قلمرو حکومت اسلامی رخ داده
و باعث مي‌شود تا مسئولیت سنگینی بر عهده دستگاه قضايي باشد.



حضرت علي ـ عليه السلام ـ در خطبه‌اي از نهج‌البلاغه مي‌فرمايند: به من خبر
رسيده که مردي از لشکر شام، به خانه زني مسلمان و زني غير مسلمان که در سايه
حکومت اسلام بوده، وارد شده و خلخال و دستبند و گردبند و گوشواره‌هاي او را به
غارت برده، در حالي‌ که هيچ وسيله‌اي براي دفاع، جز گريه و التماس کردن
نداشته‌اند. لشکريان شام با غنيمت فراوان رفتند بدون اينکه حتي يک نفر آنان
زخمي بردارد يا قطره خوني از او ريخته شود. اگر براي اين حادثه تلخ، مسلماني از
روي تأسف بميرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است...اين‌گونه معصيت خدا
مي‌شود و شما رضايت مي‌دهيد؟ (نهج البلاغه، خطبه 27



گفتنی است، اینها همه در حالی است که بارها رسانه های گوناگون، از تهدید
قربانیان جنایت عقرب سیاه به دست وی و دوستانش خبر داده بودند تا رضایت داده و
وی را از اعدام برهانند؛ خبری که مورد بی توجهی قرار گرفت










*: نظرات خوانندگان*







دوستان کسی می‌دونه این جانی چه کاره است که این همه رابط و کانکشن داره؟ به
اطلاعات همه دسترسی داره و راحت همه را تهدید می‌کنه؟ کلا سرش به کجا بنده؟
واقعا اگر این مردک این همه جنایت انجام داده باید به حبس ابد با اعمال شاقه در
یک جا با شرایط سخت جوی محکوم بشه



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



این اقا با شوکر به قربانیانش حمله میکرده و به اونها تجاوز میکرده ....حتی به
برخی دست بند میزده تا هیچ مقاومتی نداشته باشند ....این ابزار پیش کیه ؟ این
ادم با اطمینان همه رو تهدید میکرده که از زندان بیاد بیرون ازشون انتقام
میگیره ....حتی یکی از قربانیان اظهار داشت با اینکه ادرس خونه و شماره تلفنم
رو پس از اولین تهدید این ادم عوض کردم مجددا از زندان به شماره جدیدم زنگ زد و
گفت ادرس خونه تو هم اینه ...اگه شکایتت رو پس نگیری ازت انتقام میگیرم



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



خیلی دردناک است
کسی که جرمش به رسانه ها هم کشیده شده این چنین به صورت قانونی از قانون فرار
کند
پس آنها که جرمشان رسانه ای نشده و تعدادشان خیلی بیشتر است چه؟
آیا دستگاه قضا وجود عادلانه دارد یا تنها فرمالیته است و تنها برای عوام
کاربرد دارد؟
آیا این آفت تنها در دستگاه قضا است یا در کل دستگاهها؟



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



مگه اغتشاش کرده که اعدامش کنن؟ چقدر بی رحم هستین شما



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



نباید هم او را اعدام کرد چون همچین انسان سنگدلی به درد استخدام در کهریزک
میخورد



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


تا حالا پرونده های مفاسد اقتصادی و آقازاده ها را خاکه رو خاکه میکردند حالا
تجاوز به عنف هم به اون اضافه شده



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


واقعا در مملکت اسلامی به همین سادگی به ناموس مردم دست درازی میکنند و با
قلدری حکم برائت می گیرند؟؟؟
وای بر ما



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ










*مصاحبه با سارا، یکی از قربانیان عقرب سیاه*








سارا 32 ساله سومين قرباني عقرب سياه است كه حدود 4 سال پيش براي اولين بار
قرباني اين فرد شده و جسد بي جان وي در اطراف بخش فشافويه كشف شد.



خبرگزاري فارس در ادامه پيگيري‌هاي خود براي مشخص شدن سرنوشت اين فرد با يكي از
قربانيان عقرب سياه كه نفر سومي است كه در دام وي گرفتار شده مصاحبه انجام داده
است.



وي در تشريح چگونگي وقوع حادثه و همچنين حواشي متعدد جلسه دادگاه مطالبي را
مي‌گويد كه در زير مي‌خوانيد البته بخشي از مصاحبه به دليل جريحه‌دار نشدن عفت
عمومي و همچنين حفظ محتويات پرونده قضايي توسط خبرگزاري فارس حذف شده است و نام
اين فرد به صورت مستعار در اين مصاحبه آمده است








لطفا خودتان را معرفي کنيد و بگوييد چند سال سن داريد؟

من سارا هستم و 32 سال سن دارم





*در چه تاريخي و در چه محلي طعمه عقرب سياه شديد؟*

به درستي تاريخ دقيق اين حادثه خاطرم نيست اما 4 سال پيش زمستان بود که در روزي
که به شدت برف باريده بود طعمه اين فرد کثيف شدم. ساعت 11 صبح بود که به بانک
مراجعه کردم و مقداري پول از بانک گرفتم و قصد داشتم به خانه‌مان بروم. از آن
جا که پول همراهم بود يک پرايد را به صورت دربست گرفتم که خودروي همين عقرب
سياه بود. پس از چند دقيقه اين فرد به سمت عقب برگشت و يک سيني خرما را به سمت
من گرفت و به من تعارف کرد من هم عزادار فوت يکي از اقوام بودم و به همين دليل
براي احساس همدردي با اين فرد يکي از خرماها را برداشته و خوردم. پس از آن که
فاتحه را قرائت کردم شروع به خوردن خرما کردم و پس از تنها چند لحظه کوتاه همه
چيز دور سرم گشت و ديگر هيچ چيزي متوجه نبودم





[image: عضویت در گروه اینترنتی منصور
قیامت]<http://ozviyat.blogsky.com/Comments.bs?PostID=1>

http://www.irupload.ir/images/05186884874023417207.jpg










هيچ چيزي را متوجه نمي‌شديد؟ چرا به طور کامل هنوز به خواب نرفته بودم و هنوز
روشني هوا را مي‌توانستم احساس کن.





بعد از آن خاطرتان هست چه شد؟ عقرب سياه خودرو را به گوشه اتوبان هدايت کرد و
از ماشين پياده شد و با يک وسيله که بعد متوجه شدم به آن شوکر مي‌گويند چندين
بار به بدن من زد و ديگر از آن جا به بعد چيزي خاطرم نماند تا بالاي تپه سردي
که در فشافويه وجود داشت.





چه طور شد که بيدار شديد؟ نمي‌دانم چقدر زمان گذشته بود؛ زيرا ساعتم را از دستم
باز کرده بود اما به محض آن که به هوش آمدم ديدم روي تپه‌اي به صورت دراز کش
رها شده‌ام و عقرب سياه در حال زدن ضربه با سنگ به گيج‌گاهم است.





عکس العمل شما چه بود؟ بدنم هيچ گونه احساسي نداشت تنها گريه مي‌کردم از اين که
چرا لباسي بر تن ندارم حتي نمي‌توانستم خودم را تکان بدهم. نمي‌توانستم فرياد
بزنم. از او پرسيدم چرا اين کار را مي‌کند و مدعي شد من صورت وي را ديده‌ام و
بايد بميرم تا او شناسايي نشود.





*فقط شما را با سنگ مي‌زد يا نه؟* نه فقط سنگ نبود بدنم بي حس بود اما متوجه
شدم که با يک پيچ‌گوشتي دارد بدن مرا سوراخ مي‌کند، تمام بدنم غرق در خون شده
بود.





بعد از آن چه شد؟ سرم داد و هوار کرد و از من خواست تا روش کشتنم را انتخاب کنم
گفت يا بايد مرا زنده زنده دفن کند يا اين که من را زير چرخ‌هاي خودروي پرايدش
له کند. به او گفتم من طاقت زجر کشيدن ندارم مرا خفه کن اما از تو يک درخواست
دارم.





چه چيزي از عقرب سياه مي‌خواستيد؟

به او گفتم داخل کيفم يک قرآن است و عکس پسرم؛ تورو خدا قرآن را به من بده و
اجازه بده با عکس پسرم وداع کنم اما او قرآن را به صورت من کوباند و عکس پسرم
را هم پاره کرد و در قبري که براي من کنده بود ريخت.





عقرب سياه دست و پاي شما را بسته بود؟

بله عقرب سياه دستان مرا از پشت بسته بود مانند متهماني که از پشت سر به آنها
دست بند زده مي‌شود.





پايتان را هم بسته بود؟ بله پاهايم را با شال و روسري سرم بسته بود و اجازه هيچ
گونه تکان خوردني را به من نمي‌داد.





بعد چه شد؟

عقرب سياه شروع کرد به فشار دادن گلوي من و مرا خفه کرد.

شما متوجه شديد؟ باورتان نمي‌شود اما بالاي سر جنازه خودم ايستاده بودم و داشتم
مي‌ديدم که گلويم را دارد فشار مي‌دهد اما هيچ کاري از دستم بر نمي‌آمد.





چگونه نجات پيدا کرديد؟

نمي دانم چقدر از زماني که مرا خفه کرده بود گذشته بود اما به هوش آمدم و خودم
را به پايين تپه برفي و سنگي کشاندم و رسيدم لب جاده اصلي.





آن جا بود که نجات پيدا کرديد؟

بله دقيقا همان جا بود که يک راننده کاميون ايستاد و پتويي که در داخل خودروي
خود داشت را به دور من پيچيد و بعد از آن هم با مأموران پليس و اورژانس تماس
گرفت.

چگونه خانواده‌تان از موضوع با خبر شدند؟ بعد از آن که حالم بهتر شد شماره
خانواده‌ام را به مأموران پليس دادم اما آن قدر از سوي عقرب سياه شکنجه شده
بودم که خانواده‌ام با ديدنم مرا نشناخته بودند و مدعي شده بودند من دخترشان
نيستم.





شما در دستگيري عقرب سياه موثر بوديد، بفرماييد چگونه اين کار را انجام داديد؟

من در دستگيري وي موثر نبودم بلکه در شناسايي منجر به دستگيري وي نقش داشتم.





ماجرا از چه قرار بود؟

من با توجه به ديدن چهره وي توانستم از او چهره نگاري کنم و همين امر باعث شد
ابتدا مرد جواني در اصفهان شناسايي شده و دستگير شود و بعد از آن هم عقرب سياه
بر اساس همان چهره‌نگاري يک سال و نيم بعد دستگير شد.

شنيده‌ايم که عقرب سياه در طول اين سال‌ها طعمه‌هاي خود را تهديد کرده، موضوع
از چه قرار است آيا صحت دارد؟ بله عقرب سياه بيشتر موارد از زندان رجايي شهر به
من و مابقي زناني که طعمه وي بوده‌اند تماس مي‌گيرد و مدعي مي‌شود اگر به
دادگاه برويم و بر عليه او شهادت بدهيم ما را خواهد کشت.





موضوع تهديدها را برايمان تعريف کنيد؟

ابتدا با من تماس گرفت و با لحني آرام مدعي شد اشتباه کرده و توبه کرده و در
حال حاضر به يکي از قاريان قرآن در زندان تبديل شده است.





شما به او چه گفتيد؟

به او گفتم حتي اگر قاري قرآن هم شده باشي بايد اعدام شوي؛ زيرا تو وحشي هستي.

برخورد عقرب سياه چه بود؟ به محض آن که به او گفتم بايد بميري لحن وي تغيير کرد
و شروع کرد مرا تهديد کردن و مدعي شد مي‌داند اسم فرزندم چيست و حتي در کدام
مدرسه درس مي‌خواند.





اين اطلاعات را از کجا به دست آورده بود؟

نمي‌دانم اطلاعات شخصي من و 30 زن ديگر را چگونه به دست آورده است اما هربار با
همين اطلاعات ما را تهديد کرده است.

شما بعد از آن که متوجه شديد از پسرتان خبر دارد چه کاري کرديد؟ به سرعت
خانه‌ام را تغيير دادم و مدرسه فرزندم را نيز عوض کردم.





تهديدهايش متوقف شد؟


نه بار ديگر با من تماس گرفت و مدعي شد "خيال کردي اگر مدرسه فرزندت را تغيير
بدهي يا خانه‌ات را جا به جا کني من نمي‌توانم پيدايت کنم " به شدت ترسيده بودم
اما ديگر نمي‌دانستم بايد چه کنم.





روز دادگاه هم شما را تهديد کرد؟

بله اين فرد کثيف روز دادگاه هم زماني که در حال رفتن به داخل دادگاه بود من و
ديگر زنان را تهديد کرد که ما را خواهد کشت.





شما با عقرب سياه در دادگاه درگير شديد؟ بله من قصد داشتم تا با کيف دستي‌ام
ضربه‌اي به صورت او بزنم؛ زيرا خنده‌هايش ما را آزار مي‌داد اما به يکباره يکي
از قضات به سمت من آمد و گفت اگر از کارهايم دست نکشم مرا بازداشت خواهد کرد.

قاضي ديگر چه گفت؟ زماني که ما از شدت ترس و وحشت ناشي از يادآوري آن لحظه‌هاي
سخت او را تهديد کرديم قاضي نيز از برخي از همکاران خود خواست تا صورت جلسه‌اي
بنويسند که ما عقرب سياه را تهديد کرده‌ايم.





شما به دفتر رئيس مجتمع هم رفته‌ايد؟

بله من و تعدادي از زنان به دفتر رئيس مجتمع آقاي افتخاري رفتيم و به او گفتيم
قاضي پرونده نمي‌خواهد اجازه بدهد که ما در جلسه محاکمه حضور داشته باشيم ايشان
هم به دفتر قاضي پرونده رفت و موضوع را حل و فصل کرد و قرار شد ما در دادگاه
حاضر باشيم.





*خانم سارا! شما درخواستتان از مسئولان قوه قضاييه چيست؟* من و بقيه زنان از
مسئولان قوه قضاييه مي‌خواهيم تا ما را از اين کابوس نجات دهند و عقرب سياه را
به اشد مجازات برسانند.













* *
*

بعضی از ایمیل های این گروه به پوشه اسپم میروند. لطفا پوشه اسپم خود را نیز چک
کنید









[image: عضویت در گروه اینترنتی منصور
قیامت]<http://ozviyat.blogsky.com/Comments.bs?PostID=1>





[image: عضویت در گروه اینترنتی منصور
قیامت]<http://ozviyat.blogsky.com/Comments.bs?PostID=1>
*****

******

--
دریافت این پیام بدلیل عضویت شما در "گروه اینترنتی منصور قیامت" است.


جهت تماس با منصور قیامت (مدیر این گروه) به این آدرس ایمیل ارسال کنید:
Mansour.Ghiyamat@gmail.Com


اگر ایمیل ها برای شما مزاحمت ایجاد میکنند و مایل به دریافت آنها نیستید
کافیست یک ایمیل با عنوان "لغو عضویت" به منصور قیامت مدیر این گروه
ارسال کنید

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
MARKETPLACE

Stay on top of your group activity without leaving the page you're on - Get the Yahoo! Toolbar now.


Get great advice about dogs and cats. Visit the Dog & Cat Answers Center.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ