نان شب تقلب شده محرومان! "در ادامه ریاکاریهای جناح معمارمیرحسین قصاب!" خبرنگار در حوزه رای گیری انتخابات:حاج خانم توصیه شما به نامزدها و هواداران چیه؟ زهرا خانم رفسنجانی:مردم بیان جلو، اگه تقلب کردن بریزن تو خیابونا". به همین راحتی بود که زهراخانم همسر رفسنجانی به خون خواهی "انقلاب خدای ظالم" بلند شد و فتوا صادر کرد. به راستی با چه پشتوانه ایی این فتوا ها صادر میشود؟ مردم بریزن تو خیابون برای چپاولگری رفسنجانی و خانواده دزد و فاسد آن؟ http://www.youtube.com/watch?v=cgGB7K7mpiE&feature=related http://www.youtube.com/watch?v=CQqhhQQcqjo&feature=player_embedded رفسنجانی: "یادگارهای سودمند امام، و افراد بی ریشه و کم ریشه..." رفسنجانی: " ....و اگر به بادگادگارهای سودمند امام پای بند نباشیم خیلی چیزها پشت سر اینها میریزه. درختهای کوچکی در سایه درختهای تنومند ریشه دار بزرگ میتوانند کم کم رشد کنند..( بخوان خرده بورژازی دلال را تشویق به حمایت از خود نمودن همان ارازل و اوباشی امروز با سربندهای سبز از آزادیخواهی دم میزنند و وقتی وقتش برسد لباس گله های بسیجی شان را به تن میکنند)... اما اگر اون درختها نباشند طوفان این درختها را از جا میکَنه و نهالها رو میخکشانه و از بین میبره... (و در این جا به تشویق " مایه داران کوچک"که از همه رقم وجود دارند به استفاده لفظی نام امامان و پیغمبران خدای ظالمان میپردازد که): " ..باید حفظ کنیم همانجوری که درگذشته هم بود نام پیغمبرها نام امامان نام ائمه اطهار نام حضرت علی سرمایه دفاع از متون اسلام ( بخوان سود سرمایه داری) بوده وبه نام اونها بسیاری از مشکلات حل میشد.:( شاه خواب امام رضا را میدید که او را از کشته شدن نجات داده یا خواب امام زمان را میدید).....و ادامه میدهد:" و ما در انقلاب خودمان میبینیم چقدر گروه ها آمدند رفتند مبارزه کردن زندان رفتند خب دیدیم که آب از آب تکان نخورد اما وقتی یک مرجع تقلید شاخ و برگ اون درخت تنومند رو بر سر مردم گستروند، توده مردم در پناه این مرجع تقلید توانستند خودشان را نشون بدند." این بخشی از حرفهای رفسنجانی سرمایه داری خونخوار بود که در لینک زیر قابل دسترس است. خطوط داخل پرانتز از من است. اینکه رفسنجانی امروزه شنیده میشود که با گردن کلفتی از سرمایه داری اسلامی دفاع میکند همان وقاحت روسپی گرانه ایست که ریاکارانه در پشت اسم حکومت مستضعفان امام جلاد او زندگی کارگران و محرومان ایران را به آنچنان سیاهی کشاند که رفسنجانی و خانواده اش و در راس آن فائزه خانم ناچار شدند که انحصار تجارت سکس را نیز بنام خود نمایند. اما زالو رفسنجانی خوب میداند که وقتی طوفان انقلاب توده های استثمارشده بیاید ریشه او و خانواده اش و سایر اوباشی چون او را از اعماق زمین کنده و آتش جهنم واقعی را زیر پایشان شعله ور میسازند. http://www.youtube.com/watch?v=0SWy0zj_5bs&feature=related فقر و جرایم اجتماعی دو پدیده در هم تنیده هستند که مثل خوره بر جان محرومان جامعه می افتند، آنهایی که کاری دارند و با دستمزد معینی شیره جانشان کشیده میشود حقوق شان کفاف مایحتاج اولیه زندگی یعنی خورد و خوراک شان را نمیکند، آنهایی که از کار افتاده هستند که در جهنم و بیداد جامعه سرمایه داری با انواع بیماریهای ناشی از سوء تغدیه مواجه شده، و در ظلمت نابرابری طبقه دزد و غارتگر بدون آنکه کک کسی گزیده شود میمرند و سوره های تمام دینها و خرافات هم به آنها میگویند" مرگ دست خداست". همان خدای ظالمی که دیروز خدای ثابت پاسال و خرم و وهاب زاده های ساواکی و خاندان سلطنت بود که خون مردم را در شیشه میکردند، خدای ظالمی که غارتگران و جنایتکاران را دوست دارد به همین دلیل مرگ آنها را در دست خودشان قرار میدهد! و مرگ فقرا و محرومان و استثمارشوندگان را در دست های ظالم خودش نگه میدارد. آیا شرایط برابر در رژیم سرمایه داری اسلامی میتواند وجود داشته باشد؟ در جامعه ای که شکاف طبقاتی آن قابل توصیف و تصور نیست. به چه معنا، به این معنا که وقتی کارگران بدون اطلاع قبلی با تعطیل شدن کارخانه مواجه میشوند، وقتی که دستمزدهایشان با هزینه های زندگی شان هم خوان نیست،وقتی که مردم برای مایحتاج خورد و خوراکشان مجبورند سه شفیت کار کنند و باز هم حقوقشان به خرج نمیرسد و آن حادثه هولناک در کارخانه ایران خودرو روی میدهد که کارگران در محل کار خود نیز قربانی ظلم و بیدادگری سرمایه داران خون آشام میشوند؛ آیا کارگران و بیکاران و محرومان به همین راحتی که این زهرا خانم میتوانند یک میکروفون داشته باشند که وقتی دولت در پرداخت و رعایت حقوق شان تقلب کرد به همکاران خود بگویند بریزید تو خیابون؟ آیا کارگران و محرومان با آمدن خمینی ظالم که حکومت مستضعفان(بخوان مستکبران) را بنا کرد بلندگو دار شدند؟ که این دولتی که سی و دو سال است با خون آشامانی چون شوهر زهراخانم در مورد حقوق و نان شب کارگران و محرومان تقلب میکند به مستضعفان بگوید بریزید تو خیابان؟! یا اینکه با توسل به عقاید دینی مردم که هنوز هنوز است رفسنجانی جنایتکار مکارانه از آن یادگارهای امام جلادش یاد میکند به بهانه " تقلب در رای" توسط میرحسین قصاب مبارزاتشان هم دزدیده میشود؟ از آن گذشته زهرا خانم رفسنجانی از کجا میدانست که قرار است تقلب شود که میگوید اگر تقلب شد هواداران جنایتکاران بریزند تو خیابان؟ و آیا این درست عین همان حکایتی نیست که میرحسین قصاب زمانی که از حوزه رای گیری بیرون آمده بود غیب گویی کرده بود که او رئیس جمهور میشود؟ تا به این وسیله ذهنیت هوادارانش را برای " رای تقلب شده" آماده کند؟ جنگ، جنگ قدرت و پول است و سرکوب و استثمار هر چه بیشتر طبقه کارگر در جهت خادمی بیشتر به امپریالیستهاست! مگر غیر از این است که این جناح ها که امروز برای هم خط و نشان میکشند و یکدیگر را به "عدم رعایت دموکراسی" متهم میکنند، وقتی جناح احمق زندانیان سیاسی را اعدام میکند، جناح معمار قصاب آن اعدام ها را سرکوب میکند؟ پس این چه " دموکراسی طلبی" ست؟ مگر غیر از این است که خمینی امام هر دوی این جناح ها و دسته جات نیز بعوض گرفتن لوله تفنگ به جانب دشمن جهانخوار آمریکا، چوبه های دار و تیرباران را برای مبارزانی که میخواستند مردم و مملکت از سلطه " دشمن جهانخوار آمریکا" رها شوند مهیا کرد و خاوران ها را آباد کرد؟ معمار میرحسین قصاب و کروبی مکار مردم را در همبستگی با "قیام آزادیخواهانه مردم تونس و مصر برعلیه حکومت استبدادی در کشور"دعوت به راهپیمایی میکنند، که هواداران همه رنگش، حتی آن فرصت طلبانی که قصد تحریف تاریخ پرافتخار سیاهکل را ناشیانه برای مشتی مثل خود قصد دارند ، نیز به تبلیغ برای آن مشغول "بودند"، که البته مردم مصر بر دهان میرحسین و هواداران رنگینش زد و گفت دلسوزی برای ما موقوف! مردم محروم مصر مثل مردم محروم ایران بدلایل اقتصادی به خیابانها ریخته اند که مبارک سی سال تمام بر آنها تحمیل کرده و جیب سرمایه داران آمریکا و اسراییل را پر میکرد، درست مثل رژیم سرمایه داری اسلامی در ایران با تمام جناح و دسته های دزد و غارتگر و جنایتکار آن! و آنها از اینکه مبارک فقط به فکر منافع اقتصادی – سیاسی آمریکا بود تا منافع اقتصادی – سیاسی محرومان و زحمتکشان مصر مانند معمارمیر حسین قصاب هرمبارز آزادیخواه که برای رهایی از سلطه امپریالیستهامبارزه میکرد را شکنجه میکرد و میکشت، نیمخواستند، و نیز فلسطین بیخ گوش آنها ست و مانند رژیم دورغگوی ایران اجازه نمیدهند که به اسم مردم فلسطین به کام صهیونیستهای آدم کش جیب مردم محروم را خالی کنند! حال معمارمیرحسین قصاب برای اینکه صدای بی صداها را بیشتر خفه کند، تا جیب رفسنجانی ها، خامنه ای ها، و سایر ازال و اوباش رژیم پر شود مدام از " آزادیخواهی" داد سخن دارد! و این "آزادیخواهی را برای محرومان تونس و مصر نیز میخواهد! و البته آزادیخواهی طبقه غارتگر و جنایتکار برای چپاول و استثمار هر چه بیشتر طبقه محروم و زحمتکش و نیز سرزمین ایران! و این نهایت بی شرفی یک معمار است که مهارتهای فکری او در جهت ویرانگری زندگی استثمارشوندگان در خدمت به منافع اقتصادی – سیاسی امپریالیسم خون آشام آمریکا و شرکای آن قرار میگیرد. آمریکا اما همانطور که میدانید *شیوه قلدری خود را تغییر داده، سی آی ای آدم کُش آن اسمش شده خانه دموکراسی آمریکا، مردم کشورهای تحت رژیم های مستبد وابسته به امپریالیستها جانشان از فقر و بی عدالتی ، نابرابری و زورگویی به لب آمده و برای نابودی این یکتاتوری ها در اینجا و آنجای دنیا به خیابانها میریزند. امپریالیسم آمریکا بدلیل هزینه های نجومی ارتش وحشی اش به عراق و افغانستان و نیز بدلیل ورشکستگی اقتصادی سرمایه داران خون آشام خود برای پیشبرد سلطه گری خود از انقلابات رنگی استفاده میکند. و در وحله اول تمام سعی اش بر این است که رژیم های مستبدی مثل مبارک و حمهوری اسلامی را بر قدرت نگهدارد، چون این رژیم ها در حفظ غارتگری آمریکا کار کشته شده اند، تعلیم مزدور جدید هم هزینه دارد و هم و وقت گیر و برای سرمایه داران خونخوار وقت " طلا" ست! به همین رو ضمن اینکه اپوزیسیون های واقعی را توسط همین رژیم ها قتل عام میکند – مانند قتل عام زندانیان سیاسی دهه شصت در ایران توسط معمار کشتار میرحسین قصاب – از دل جناح های همین رژیمها یک مخالف درست میکند، و اینکار را هم از طریق صندوق انتخابات ریاست جمهوری انجام میدهد که هزینه اینکار هم برای آنها کمتر است، و دیده بانان حقوق بشر، ان جی او ها، سایر نهادهای که به اسامی مختلف مثل *قارچ پرورش میدهد به یاری این مخالف میشتابند. و قضیه همانی میشود که در ایران شاهد بوده و هستیم! دو هدف اصلی این مخالف ساختگی رژیم یکی مخدوش کردن صف مخالفین واقعی رژیم های مستبد و غارتگر که بدلیل اقتصادی به خیابان میریزند، و دیگر ادامه روند حفظ منافع اقتصادی – سیاسی امپریالیسم آمریکا! نقش جناح های رژیم های وابسته به امپریالیسم آمریکا در این بازی آمریکایی چیست؟ این دسته جات و جناح ها همانطور که باز هم نمونه حی و حاضر آنرا در ایران شاهد هستیم، یکی توسط جناح احمق لقب میگیرد ، و وظیفه این جناح احمق هم این است که مدام ابلهانه اولپ و تلوپ به " آمریکا و اسراییل" کند و جناح مخالفش که دست ساز خانه دموکراسی آمریکاست را به فتنه گری محکوم کند، و به کشتار مخالفین ادامه دهد اما نه این مخالفین ساختگی بلکه زندانیان سیاسی که از لحاظ نظری با این رژیم مخالف هستند. و گرنه جناح ساختگی مخالف که هم نظر همینهاست و رژیم اسلامی را هم میخواهد یعنی باز هم همان چیزی که آمریکا میخواهد و برایش کم هزینه تر است! و رژیم بجای کشتار جناح دست ساز مخالف به کشتار علی صارمی 62 ساله و کمانگر و صدهاا زندانی سیاسی دیگر دست میزند، که اتفاقا جناح دست ساز آمریکا نیز ، کروبی و خاتمی و هاشمی جانی، از این کشتارها حمایت میکند. و همه این شواهد خود نشانگر آن است که جناح های رژیم " ظاهرن مخالف" یکدیگر در ظاهر،در پشت پرده اما دست در دست هم با "وحدت کَلَمَه" همواره به کشتار مخالفین مخالفین رژیم مشغول، و پر کردن جیب سرمایه داران خونخواری چون رفسن جانی و خامنه ای و اربابان جهانی اینها مشغولند. و نقش جناح ظاهرن رقیب آن یعنی جناح معمار میرحسین قصاب، این است که هم همچنان بر سر " رای تقلب" شده پافشاری کند و از عدم دموکراسی ناله مند باشد. همان دموکراسی که میخواهد با حفظ ارزشهای اولیه نظام" ( بخوان کشتار مفسدین فی الارض و محارب با امپریالیستها و منافق) و با فریبکاری مثل یک روباه مکار رژیم خدای ظالمی که از جنس سرمایه داران جنایتکار و زالو صفت است را سرپانگهدارد! که به این طریق برای آمریکا نیز وقت بیشتری خریده تا آمریکا بتواند کنترل خاورمیانه را که در حال در رفتن از دستش میباشد را در دست بگیرد. آنچه مسلم است، اگر چه که امروزه نیروهای مسلح کمونیستی در جوامع تحت سلطه امپریالیستها حضور ندارند که این گونه رژیم ها را به چالش کشند تا روند انقلاب های اجتماعی را هموارتر کنند، اما همانطور که میبینیم فاکتورهای زیادی وجود دارد مثل ورشکستگی اقتصادی امپریالیسم آمریکا که در بالا به آن اشاره شد،حاکی از این است که به صلاحش نیست که به این کشورها لشکر کشی کند، و حتی ارتش سی آی ای خود را به آنجا ها بکشاند، بنابراین مدام توسط احمق ها از یک سو بر طبل جنگ می کوبد و از سوی دیگر معمار ان قصاب بر عدم دموکراسی در کشور! تا به این وسیله صدای محرومان جامعه که برای نداشتن نان شب به خیابانها میریزند را خفه کنند! از طرفی هم اما مدام از طرف اپوزیسیون واقعی رژیم غیب گویی میشود که جنبشهای مردمی در ایران و مصر و تونس.." رهبری" ندارند، انگار که کشف عظیمی از طرف آنها که بدون مرزبندی طبقاتی مدام " دردمشترک" را به میان میکشند صورت گرفته. کشفی که بی شرمانه بوسه زدن بر مدالهای امپریالیستهای خون آشام را دلیل دلیری بوسه زننده میدانند... آن چه مسلم است این است که مبارزه طبقاتی بیش از هر زمانی دیگر در حال شکل گرفتن است، سرمایه داری جهانی در لبه ورشکستگی قرار دارد،حمله ای نظیر حملات وحشیانه ارتش آمریکا به عراق و افغانستان مستلزم هزینه های نجومی برای اقتصاد بحرانی آمریکاست ، اینکه طرفداران مبارزه طبقاتی تا چه میزان بر سر این مبارزه جدی باشند و همت گذارند، تا چه میزان بر سر آموزشهای آموزگاران پرولتاریا چه در تئوری ها و چه در فعالیت روزمره شان همت گذارند و جدی باشند و آنرا سرلوحه برنامه مبارزاتی خود قرار دهند و الهام و امید بخش طبقه استثمار شده باشند، اینکه کمونیستها هرگز از ابراز نظراتشان شرم نمیکنند. و به دام رهبرسازی های امپریالیستها از میان اپوزیسیون هرگز نمی غلطند. همانطور که لنین آموزگار کبیر پرولتاریا به ما می آموزاند: «زحمتکشان و توده های استثمار شونده را فقط طبقه ای می تواند رهبری کند که بدون تزلزل براه خود می رود، در سخت ترین، سنگین ترین و خطرناکترین شرایط، روحیه خود را نباخته و دچار یأس نمی شود. ما به انگیزه های هیستریک نیاز نداریم. ما به گامهای سنجیده گردانهای پولادین پرولتاریا احتیاج داریم» در پایان طبقه کارگر و توده های محروم و زحمتکش باید بدانند آنچه که دشمن از آن وحشت دارد نیروی اراده آنها وخشم و کینه طبقاتی شان برای به زیر کشیدن چرخ دندانه های سرمایه داری خونخوار و نابودی مالکیت خصوصی ست، همین نیرو و اراده است که وقتی با علم کمونیسم عجین میشود هیچ چیز قادر نیست آنرا از حرکت بازدارد. امروز با سنگ فردا با تفنگ! تمام وحشت دشمن از همان سنگ و تفنگ است. نه تنها دشمن حتی برخی از " دشمنان دشمن" نیز که امروز بی شرمانه از طریق سانسور و حذف اینترنتی افرادی که حقایق را افشا میکنند، فریاد " نه به اعدام" سرمیدهند بدون شک و قطعا در فردای قدرت " اینان" اولین طناب های دار را بر گردن مخالفین امپریالیستها و آنان که اسرار هویدا میکردند، میاندازند تا سنگها را از سر راه خود برای خادمی به امپریالیستها بردارند. همان کاری که خمینی جلاد کرد! اشتباهی که اینبار توده های آگاه نباید مرتکب شوند این است که رفسنجانی های جنایتکار و سایر اوباش رژیم نباید راحت مثل شاه و ثابتی حیوان و ثابت پاسال و وهاب زاده ها و سایر گله های ساواک شکنجه گر و آدم کُش از ایران با غارتگری هایشان خارج شوند. که بعدها مثل "وهاب زاده کارشناس جنبش فدایی" با آموزشهای " خانه دموکراسی آمریکا" از آب دربیایند که امروز زیر چتر دلال خبری انگلیس " بی بی سکینه" دهان متعفن شان را باز کنند و در مورد چریکهای فدایی خلق نظرپردازی کنند. همه این جنایتکاران درشت و ریز را باید توسط دادگاههای خلقی که به ویژه خانواده های زندانیان سیاسی دهه شصت که عزیزانشان را شکنجه و اعدام کردند در آن تصمیم گیری میکنند محاکمه و به سزای اعمال خود برسند. صبا راهی 24 بهمن 1389 **کارزار دلارهای آمریکایی که بخصوص به جوانان عزیز برای شناخت از ماهیت امپریالیسم آمریکا حتما مطالعه شود. http://19bahman.net/mataleb_e_resideh/89/Karzar-e_Dolarhaye_Amrikaei.htm یک نمونه از " آژانس های خبری" که فقط به جنایات رژیم از یکسال پیش به اینطرف میپردازد آنهم نه به تمامی جنایات مثل کشتن زندانیان سیاسی، و نه به کشتار زندانیان سیاسی دهه شصت! http://www.iran-ina.com/News-Details.aspx?newsId=44394&back=3 *زهرا خانم ،سردسته چماق داران در سال 60- 59 در تهران بود ،زنی که با حضور هیستریکی خود جیغ های وا انقلاب سر میداد و با گروه جوان چماقدار ، بدون هیچ مشکلی برای حضور در تجمع مردانه، زنانه، عرق‌ریزان شعار " خمینی عزیزم بگو تا خون بریزم" میداد و وارد میدان میشد. معمولا بعد از یکی دو دقیقه غش میکیرد و در حالیکه با رعش های هیستریکی روی دستها چرخانده میشد برای ایجاد ترس و وحشت به طرف جمعیت هجوم برده میشدد و در نهایت تجمع را بهم میزدند، و بعد هم زهرا خانم را داخل پیکان سفیدی کرده و از محل دور میشدند. |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر