ضربو شتم، دستبند و بازداشت الفاظی است که معمولا در اخبار پلیسی و پیرامون افراد شرور و قوی بنیه جامعه بکار می رود اما این بار با کمال تاسف اعمال مذکور در قبال یک جانباز نابینای 50 ساله دماوندی و به جهت عدم وظیفه شناسی مسئولان بیمارستان صورت میگیرد. هنوز چند روزی از ولادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) و گرامیداشت روز جانباز نمیگذرد که یکی از جانبازان سرافراز جنگ تحمیلی توسط مسئولان "بیمارستان سوم شعبان" دماوند مورد بیتوجهی و از سوی مأمورین نیروی انتظامی این شهرستان مورد ضربو شتم قرار میگیرد. محمود کلهر، 50 ساله و اهل دماوند در سال 64 و طی عملیات والفجر هشت از ناحیه دو چشم آسیب دید و از همان زمان بینایی خود را برای همیشه فدای اسلام و پاسداری از این خاکو بوم نمود. *عدم وظیفهشناسی پرستار بیمارستان سوم شعبان * این جانباز دماوندی، پیرامون حادثه فوق، اظهار داشت: روز شنبه پس از شرکت در مراسم ختم داییزادهام به دلیل وجود ترکشی از دوران جنگ در جمجمه، کمی دچار سرگیجه شده و با عذر خواهی از دیگران به خانه بازگشتم. وی ادامه داد: با استراحت حال عمومی من بهتر نشد و معمولا در این مواقع و به تجویز پزشک میبایست دارویی را به شکل تزریق استفاده کنم که در غیر این صورت وضعیت جسمانی یاد شده میتواند منجر به مرگ شود. محمود کلهر با گلایه از بیمسئولیتی پرستار بیمارستان سوم شعبان، خاطرنشان کرد: به همین جهت به وسیله تاکسی تلفنی به محل بیمارستان سوم شعبان مراجعه کردم اما پرستار مسئول تزریق با بیتفاوتی و با بیان جمله "اگر رگ را پیدا کردم میزنم و الا کاری انجام نمیدهم" کار خود را رها کرد و رفت. وی بیان داشت: من از حیاتی بودن تزریق دارو و ضرورت تسریع در انجام این عمل با خبر بودم و به محض مشاهده رفتار سرد و بیاهمیت پرستار با گرفتن آستین پیراهن او در خواست انجام وظیفهاش را نمودم، درگیری بالا گرفت و مسئولان بیمارستان با مرکز فوریت پلیسی 110 تماس گرفتند. رفتار زشت نیروی انتظامی در قبال جانباز دماوندی این جانباز دماوندی از رفتار زشت نیروی انتظامی در قبال خود خبر داد و افزود: مأموران نیروی انتظامی بدون توجه به وضعیت جسمانی من و تنها با پرسش این سؤال که "کلهر کجاست" مرا از تخت به روی پایین آوردند و پس از بستن دستبند تا درب خروجی روی زمین کشیده و در آسفالت خیابان به صورت درازکش نگه داشتند تا اتومبیل پلیس برای انتقال من به محل بیمارستان برسد. کلهر ادامه داد: به رغم اسرار مسئولان بیمارستان به جهت عدم انجام این رفتار، مأمورین نیروی انتظامی بر بازداشت من تأکید داشتند و به صحبتهای سایرین توجه نمیکردند. من نیز به جهت نابینایی متوجه حرکات دست خود نبودم و شاید در این درگیری چنگی نیز به صورت کسی انداخته باشم. وی با اشاره به تهیه صورت جلسهای صوری در محل درگیری، عنوان کرد: پس از انتقال و در حالیکه یکی از ماموران با ضربات زانو به کمر، من را رو به جلو هدایت میکرد صورت جلسهای صوری با امضای چند نفر در محل درگیری تهیه شد و بر هم زدن نظم بیمارستان را به عنوان جرم برای من در نظر گرفتند در صورتی که این عدم وظیفهشناسی پرستار بیمارستان بود که به غائله دامن زد.
خیلی راحت میتونیم بگیم میخواست نره جنگ و وجدان خودمون رو راضی کنیم و گول بزنیم ولی حقیقتا خودتون رو به جای شخص بزارید گه زندگی و مرگتون دست یک نفره و میبینید داره راحت باهاش بازی میکنه و طفره میره
فربد...
خیلی راحت میتونیم بگیم میخواست نره جنگ و وجدان خودمون رو راضی کنیم و گول بزنیم ولی حقیقتا خودتون رو به جای شخص بزارید گه زندگی و مرگتون دست یک نفره و میبینید داره راحت باهاش بازی میکنه و طفره میره
فربد...
__._,_.___
This is a non-political list.
MARKETPLACE
.
__,_._,___
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر