کتاب‌های فارسی: [farsibooks] al-Azhar

Message:
http://negahedigar1.blogfa.com/post-226.aspx

دروازه را توان بست امّا ...

سمندر مشکی باف

سیمایش تابناک شد و نور شادی در آن دوید، چه که از آن سوی جهان، در میان خیل مردمان،
یکی هم مطابق میل "تابناک" سخن گفته بود و باید که با کوس و کرنا این خبر اعلام
می‎شد. گویی، در این پهنهء بیکران جهان سخت تنها مانده بود و هیچ هم‌نوایی نمی‎یافت
و اینک "الازهر" به دادش رسیده بود تا ستمی دیگر بر ستمدیده وارد آورد و دلش شاد شود.

نوشته بود که پس از یک سده خاموشی، این مرکز مطالعات مذهبی آغاز به سخن گفتن نمود.
امّا، الازهر هیچگاه از سخن گفتن علیه بهائیان باز نایستاده بود. از همان ابتدا، از
همان یک قرن پیش، که دربارهء بهائیان آغاز به سخن کرد، شهادت بر استقلال این آئین
داد و آن را وابسته، نه به اسلام، و نه به هیچ دین دیگر، دانست و اینک نیز همان سخن
دیرین تکرار کرده است. بهائیان نیز چنین می‎گویند؛ همانطور که حضرت مسیح خود را
یهودی نمی‎دانست و دیانتی جدید آورد، همانطور که حضرت محمّد خود را بت‌پرست و یهودی و
مسیحی نمی‌دانست و دیانت بدیع آورد، بهائیان نیز دیانت خود را وابسته و فرع بر هیچ
دیانتی نمی‎دانند و آن را دیانتی مستقل می‎شناسند که از سوی خداوند فرستاده شده است.

امّا، نکات دیگری هم از قول الازهر نقل شده که توجّه به آنها خالی از تفریح نخواهد بود:

1- نوشته‎اند که "بهائیت وابستگی کامل به صهیونیزم جهانی دارد." از این مضحک‎تر
نمی‏توان ادّعایی را مطرح کرد؛ به چند دلیل:

اوّل آن که: اگر در تورات و قرآن وعده داده شده که سرزمین موعود، یا ارض موعود به
یهودیان داده خواهد شد، و اگر در تورات و قرآن یهودیان را قوم برتر نامیده، به
بهائیان چه ربطی دارد؟ شاید خداوند هم صهیونیست بوده و هست. می‎توانید خدا را
بازخواست نمایید که چرا چنین وعده‎ای صهیونیستی داده و اینک شما را اینقدر سراسیمه
ساخته است.

دوم آن که، اگر حضرت بهاءالله بالاجبار، و بنا به خواستهء دو سلطان مسلمان ایرانی و
ترک، به این ارض موعود برده شدند و همانجا این دار فانی را وداع گفتند و جسدشان در
آنجا مدفون گردید و زیارتگاه بهائیان شد، حضرت محمّد در شب معراج بنا به میل خویش از
مکّه به ارض موعود رفتند و از آنجا راهی سدرةالمنتهی گشتند و بیت‎المقدّس را تبرّک بخشیدند.

سوم آن که، حضرت محمّد در میانهء نماز از این نقطه روی برگرداندند، امّا شما هنوز حاضر
نیستید از این مکان دست بردارید. حضرت محمّد، به نصّ قرآن، در میانهء نماز اظهار
ناراحتی کرد و به جبرئیل گلایه نمود که، "آقا ما اگر نخواهیم به این طرف نماز
بخوانیم، چه کسی را باید ببینیم؟" خداوند نیز به حضرتش اجازه داد از بیت‎المقدّس روی
برگرداند و به بیت‎الحرام روی بیاورد. امّا، مسلمین به این نیت حضرتش وقعی ننهادند و
اگر در تمام عمر یک بار به بیت‎الحرام توجّه می‎کنند، تمام فکر و ذکرشان بیت‎المقدّس است.

2- نوشته‌اند که بهائی "دین خودساخته" است. آیا می‎توانید، برای مثال و نمونه،
یک دین الهی را نام ببرید که در ابتدای ظهورش این برچسب را از مخالفان و جاهلان
دریافت نکرده باشد؟ آیا فقط یکی از پیامبران الهی را می‎توانید اسم ببرید که توسّط
معاندان غافل و گمراه خوانده نشده و ضعیف و در به در نشده باشد؟ و آیا فقط در یک
مورد می‎توانید شاهد و نمونه بیاورید که مخالفانش بعد از سالها، تکفیر نشده باشند؟

3- نوشته‎اند که، "پیروان این دین خودساخته، گمراه بوده و به هیچ دینی ایمان
ندارند." از قدیم گفته‎اند "دروازه را توان بست امّا دهان مردم را نتوان." اگر
الازهر، که به قول تابناک "پژوهش‎های متعدّدی در مورد بهائیان انجام داده"، تا کنون
پی نبرده که بهائیان تنها گروه غیرمسلمانی هستند که به دیانت اسلام معتقدند، و به
جمیع ادیان الهی احترام می‎گذارند، و از پیروان جمیع ادیان، نمایندگانی در میان آنها
وجود دارند و در واقع از هر گروه و دین و مذهبی به دیانت بهائی ایمان آورده‎اند،
مقصّر "تابناک" نیست که به گفتهء الازهر استناد کرده است. اگر اعتقاد به حقانیت
اسلام را "گمراهی" می‎نامید، بله حق با شما است، بهائیان گمراهند. اگر اعتقاد به
حقانیت حضرت مسیح و حضرت موسی را "گمراهی" می‎نامید، بله حق با شما است.

4- نوشته‎اند که، "در کشورهای جهان، و بویژه سرزمین‌های اسلامی منشأ فساد، تخریب
و رذالت هستند." زهی حیرت، در جمیع کشورهای جهان، بهائیان حضور دارند و نهایت
احترام را برای آنها قائلند. در سرزمین‌های اسلامی هم حضور دارند و هیچ مشکلی با
دولت و ملّت ندارند. البتّه عربستان، که جز وهابّیان را نمی‎پذیرد، به بهائیان نیز
اعتنایی ندارد. امّا در سایر کشورهای اسلامی، به جز ایران و مصر، که به اذیت و آزار
این گروه بی‎دفاع پرداخته‌اند و روز به روز هم بر فشار و حملات و افتراها و
اکاذیبشان علیه آنها می‎افزایند، هیچ مشکلی نه ایجاد کرده‎اند و نه کسی با آنها
مخالفتی کرده است. کاش فقط در یک مورد نشان می‎دادند که فلان فساد یا رذالت از این
گروه ظاهر شده است. جز آن که در حق آنها ظلم و اذیت روا شده، در مصر منازلشان را به
آتش کشیده و در ایران حتّی به قبرستانهایشان رحم نکرده‎اند، چه فسادی از این گروه
ظاهر شده است که آقای طنطاوی زبان باز کرده و افترا آغاز فرموده است. جالب است که
در مصر حتّی از دادن شناسنامه به آنها خودداری کردند و رذالت را به بهائیان نسبت دادند.

کاش سایت تابناک به نظر آن ایرانی ساکن ملبورن توجّهی مبذول می‎داشت که چگونه در میان
قبایل استرالیا، فردی از بومیان این کشور، به ایران که زادگاه حضرت بهاءالله است،
عشق و احترام دارد. حقّ آن بود که سایت تابناک به این عشقی که بهائیان در قلب اتباع
کشورهای دیگر نسبت به ایران ایجاد کرده‎اند احترام می‎گذاشت و از سخن تکراری الازهر
ابراز خوشنودی نمی‎نمود. داوند انصاف عنایت فرماید.