کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ مرداد ۸, پنجشنبه

[farsibooks] 29 July 2009, Fwd: بالاترین

 


FYI...


---------- Forwarded message ----------
From: بالاترین <info@balatarin.com>
Date: 2009/7/29
Subject: بالاترین
To: iskandar.hai@gmail.com


بالاترین


ماجرای شگفت انگیز توقیف ۱۸.۵ میلیارد دلار پول ایران توسط ترکیه+اصل خبر

Posted: 28 Jul 2009 09:27 PM PDT

اصل خبر: در دسامبر ۲۰۰۸ در حالی‌ که ترکیه در اوج بحران اقتصادی به سر میبرد، اردوغان نخست وزیر این کشور خبر از وارد شدن مبلغی بالغ بر ۱۸.۵ میلیارد دلار داد بدون اشاره به منبع پول. حالا پس از گذشت ماهها یک تاجر(!) ایرانی به نام اسماعیل صفریان نصب مدعی پولها شده است. گفتنی است این مبلغ هنگفت به صورت ۷.۵ میلیارد دلار پول نقد در ساک‌های دستی‌ و ۲۰ تن شمش طلا به وسیله کانتینر وارد این کشور شده است. وکیل آقای صفریان نصب با داشتن مدارکی قانونی‌ از دولت ایران به خبرنگار کانال خبری ترکیه گفت که تمامی‌ کدها و ارقام متعلق با آقای صفریان نصب می‌باشد و از بانک مرکزی ترکیه اخذ شده است.شایان ذکر است که دولت ترکیه هم اکنون پولها را توقیف و آنها را در بانک مرکزی نگهداری می‌کند حالا سوال اینجاست که دولت ایران چگونه مجوز خروج چنین مبلغ هنگفتی را به همین راحتی‌‌ داده، و این تاجر میلیاردر چگونه۲۰ تن طلا و ۷.۵ میلیارد دلار پول را به همین سادگی‌ به ترکیه وارد کرده و چرا دولت ایران سکوت کرده.و اصلا چطور خبری در این مورد در خبرگزاریهای انتشار نیافت و از همه مهمتر سوال اصلی‌ این است که در ایرانی‌ که برای یک میلیون دلار باید جواب اصل ۴۹ رو پس بدی آقای صفاریان نصب چگونه و از چه راهی‌ این مبلغ رو کسب کرده، البته به نظر این جانب چنین شخصی‌ وجود خارجی‌ نداره. . ویدیو اصل خبر را که به زبان ترکی‌ می‌باشد میتوانید اینجا دنبال کنید
با ۲۶۰ امتیاز و ۸۹ نظر
نظرات

آیت الله منتظری: تعطیلی کهریزک «اغفال» مردم است

Posted: 29 Jul 2009 04:42 AM PDT

آیت‌الله حسینعلی منتظری، تعطیلی بازداشتگاه کهریزک به دستور آیت‌الله علی خامنه‌ای را اقدامی در جهت «اغفال مردم» دانست و گفت که نمی‌توان با تعطیلی یک بازداشتگاه، «تمام گناه را به گردن یک ساختمان» انداخت. آقای منتظری امروز چهارشنبه در پاسخ به نامه میرحسین موسوی، محمد خاتمی و مهدی کروبی به مقام‌های جمهوری هشدار داد که هرچه سریع‌تر «رشته امور» را از دست «یک عده افراد نامتعادل و اسیر توهمات و تمایلات خطى و گروهى» خارج کنند. منتظری با «بحرانی» خواندن وضعیت کنونی ایران، «ندانم‌کاری و بی‌تدبیری بعضی مسئولان» را عامل آن دانسته و از چنین شرایطی به شدت ابراز نگرانی کرده است. به نوشته این مرجع شیعه، چنین وضعیتی موجب نارضایتی «اکثریت قاطع مردم» از حاکمیت شده و فاصله آنها را با نظام جمهوری اسلامی بیشتر کرده است. در بخش دیگر این نامه، از مقام‌های جمهوری اسلامی خواسته شده که عوامل «بحرانی» کنونی را شناسایی کنند و با دادن پاسخی «معقول و قانع کننده» نارضایتی مردم را برطرف کنند. آقای منتظری تاکید کرده که مردم ایران «فهیم و دانا» هستند و در صورتی که «خطاکاران واقعا مجازات نشوند، قانع نخواهند شد.»این مرجع شیعه همچنین از «واداشتن» نیرو‌های بسیج و سپاه برای «برادرکشی و سرکوب مردم» در جمهوری اسلامی انتقاد کرده و پرسیده است: «آیا هدف از تشکیل سپاه و بسیج براى‏ ‏برادرکشى و سرکوب مردم بود؟». وی باردیگر، اعتراف‌ها از بازداشت‌شدگان اخیر که «تحت شکنجه و زور» اخذ شده است را «فاقد» مبنای شرعی و قانونی اعلام کرد و خواستار محاکمه علنی عاملان این اقدامات در دادگاهی «عادل و بی‌طرف» شد.
با ۲۲۲ امتیاز و ۱۱ نظر
نظرات

باران كوثري:اين صداوسيما براي من مشروعيتي ندارد.

Posted: 28 Jul 2009 10:23 PM PDT

سريال چطور؟ سريال؟ با من شوخي مي‌كنيد؟ مگر ممكن است من با اين تلويزيون كار كنم؟ خيلي خوشحالم كه قبل از اين هيچ سريالي را قبول نكردم كه الان وسط فيلمبرداري‌اش باشم و مجبور به حضور در تلويزيون باشم. الان اين صداوسيما براي من مشروعيتي ندارد.
با ۲۱۳ امتیاز و ۲۱ نظر
نظرات

قصه جوانی که خواستند بکشندش ولی زنده ماند: جنبش اصالت دارد

Posted: 29 Jul 2009 05:14 AM PDT

شرح ملاقات معصومه ابتکار با یکی از آسیب دیدگان جنبش.... امیر می گفت: به میدان آزادی که رسیدم حدود ساعت 8 شب بود. همانطور که به تنهایی داشتم از گوشه ای حرکت می کردم تعداد زیادی از افراد باتوم به دست و کلاه به سر را دیدم که به سویم می آیند، اما با خود فکر کردم به من که کاری ندارند و آرام از گوشه ای به راهم ادامه دادم که ... امیر حالا حدود 40 روز است که بر روی یک تخت در حالی که از گردن به پایین فلج است، خوابیده و شرایط تلخی را می گذراند. می گفت: دهها ضربه باتوم خوردم و در حالی که هیچ دفاعی نداشتم ناگهان تیری به صورتم اصابت کرد و بعد هم دو گلوله خلاص به سرم ... زنده ماندن امیر یک معجزه است. گلوله ای در کنار چانه او شلیک شده که پس از عبور از کنار فک در نزدیکی نخاغ ایستاده است و دو گلوله ای که به سرش زده اند، پوست را صدمه زده و مغزش آسیبی ندیده است.
با ۱۹۳ امتیاز و ۲۴ نظر
نظرات

آقای خامنه ای، امام میگفت: شاه اگر خبر نداره، شاه نیست! اگر هم خبرداره ، شریک جنایته

Posted: 29 Jul 2009 07:34 AM PDT

مگر می شود از کمترین و تقریبا بی اهمیت ترین اتفاق کهریزک از دید مامورین که همان بیماری های پوستی می باشد خبر داشته باشید، اما از کشته شدن تعداد بی شماری انسان بیگناه زیر باتوم و لگد های مامورین بی خبر باشید ؟ از ضربه مغزی شدن بازداشت شدگان زیر شکنجه بی خبر بود ؟ از تجاوز مامورین به افراد با آلت خود و فرو کردن باتوم و شیشه نوشابه به آنها بی خبر بود ؟ مگر می شود رهبر بود و کور باشی و کر باشی و نبینی و نشنوی این همه خبر را از کشته شدن این همه انسان بی گناه زیر دست سگ های پرورش یافته ات ؟ مگر می شود ؟ برای من و هموطنانم جای تعجب نخواهد بود اگر فردا روزی تقدیری هم از مسئولین این بازداشتگاه مانند جانشین فرمانده پایگاه مقداد ، شود! همانطور که جای تعجب نیست وقتی نمیبینی و نمی شنوی ! قدرت کر و کورت کرده ! آقای خامنه ای، امام میگفت: شاه اگر خبر نداره، شاه نیست! اگر هم خبرداره ، شریک جنایته! حالا بگو تو کدامش هستی !؟ یا خبر داری و شریک جنایتی و یا خبر نداری و رهبر نیستی ! کدامش ؟
با ۱۸۹ امتیاز و ۶ نظر
نظرات

نه حکومت اسلامی تان را می خواهیم، نه حداکثر رأفت اسلامی را

Posted: 29 Jul 2009 01:25 AM PDT

منصوب ترین رییس جمهور ایران، در نامه ای خطاب به هاشمي شاهرودي خواستار «اعمال حداكثر رأفت اسلامي نسبت به بازداشت‌شدگان اخير» شد! حتی نحوه بیان این جمله از زبان دروغگوی قرن، هراس انگیز است.رییس جمهوری که تاثیر دولت مهرورزش بر بدنه اقتصاد، فرهنگ، سیاست و مردم ایران تا ابد باقی خواهد ماند در این نامه نمکی بر زخم دل مردم پاشیده است. گویی بی گناهی را به باد کتک بگیری و بعد با پوزخندی شنیع بگویی سعی میکنم لطف کرده و ببخشمت! وقایع 26 سال حکومت اسلامی را اگر نادیده بگیریم، کارنامه ننگین دولت نهم در همه ابعاد را هم اگر به دیده لطف و از روی بزرگواری ببخشیم، در این فصل انتخابات دستگاه دیکتاتوری اسلامی جنایت و رفتار ضد بشری را بحدی رساند که سقف مطالبات مردمی که خواستار «بازشماری آرا » بودند به «انحلال حکومت اسلامی» رسیده است. اهمیتی ندارد دنبال دلیل درخواست آزادی و عقب نشینی ظاهری حکومت اسلامی در مورد عزیزان در بند باشیم، آنچه که مهم است ما که طعم حکومت اسلامی و این اواخر مهرورزی اسلامی را به کمال چشیده ایم، نیازی به رأفت مدل اسلامیتان (آنهم بعد از روزها اعمال آن در زندان!) نداریم. اگر رأفت و عدلی در این دستگاه وجود داشت، موجودیت خود شما زیر سوال بود. آنچه لازم الاجراست احقاق حق چندین ساله مردم است، که از دستان کوتاه و ناقص شما بر نمی آید!
با ۱۸۱ امتیاز و ۲۱ نظر
نظرات

خبر تایید شد: ساعت 16 فردا موسوی و کروبی به بهشت‌زهرا می‌روند

Posted: 29 Jul 2009 05:14 AM PDT

آفتاب: مهدی کروبی و میرحسین موسوی با حضور بر مزار کشته‌شدگان روز ٣٠ خرداد به مناسبت چهلمین روز درگذشت آنان خاطره‌شان را گرامی می‌دارند. به گزارش گروه سیاسی آفتاب، پایگاه خبری حزب اعتمادملی به نقل از دفاتر کروبی و موسوی اعلام کرد، مهدی کروبی و میرحسین موسوی با حضور بر مزار جان باختگان حوادث اخیر در کنار خانواده‌هایشان یاد و خاطره آنان را گرامی می‌دارند. بر اساس این گزارش، این مراسم عصر پنج شنبه (فردا) ساعت ١٦ بر سر مزار جان باختگان حادثه ٣٠ خرداد برگزار می‌شود. گفتنی است، ‌پیش از این کروبی و موسوی برای ساعت 18 روز پنجشنبه نیز فراخوانی را جهت حضور در مصلی تهران منتشر کرده بودند. (پایگاه اطلاع رسانی حزب اعتماد ملی هم این خبر را تایید کرد ،لینک در قسمت نظزات)
با ۱۸۰ امتیاز و ۱۰۷ نظر
نظرات

فتوای علمای بالاترین : 8مرداد/ ساعت4 بهشت زهرا (واجب کفائی) - ساعت 6 مصلی (واجب عینی) - ساعت 9 پارک ملت (مستحب).

Posted: 29 Jul 2009 08:53 AM PDT

فتوای علمای بالاترین : 8مرداد/ ساعت4 بهشت زهرا (واجب کفائی) - ساعت 6 مصلی ( واجب عینی ) - ساعت 9 پارک ملت ( مستحب ).
با ۱۶۱ امتیاز و ۲۶ نظر
نظرات

از کارمند بانک گرفته تا 20:30 مردم را از راهپیمائی های فردا (۸/۵/۸۸)آگاه می کنند.

Posted: 29 Jul 2009 10:27 AM PDT

از جو بوجود آمده پیش بینی میشه دو تجمعی که فردا قرار انجام بشه در حد راهپیمائی دوشنبه 25 خرداد 88 خواهد بود.چرا؟ دلیل دارم امروز تو ی بانک بودم یکی از کارمند های بسیار بد خلق بانک که معمولا جواب سلام را هم بزور می داد بطوریکه مردم بشنون به همکارش می گفت : فردا مردم می خوان جمع بشن مصلا بریم ببینیم چه خبره؟ من با معاون بانک کار داشتم یک ساعتی تو بانک منتظر معاون بودم. دقت کردم این جمله رو حدود 10 بار تکرار کرد. واما دیگری از 20:30 که با آب تاب و طولانی در مورد تجمع مردم صحبت میکرد. و با نشان دادن عکس شهدای جنبش سبز به مردم، به مردم انگیزه حضور داد
با ۱۳۶ امتیاز و ۶ نظر
نظرات

ایران فقط تهران نیست ، تمام شهرهای ایران بپا خیزید..8 مرداد ساعت 6

Posted: 29 Jul 2009 02:18 AM PDT

تهران :مصلی .... بچه های کرج و محل هایی که نزدیک تهران هستن منتظر حضور گرمتون تو مصلی تهران هستیم... شیراز : فلکه گاز ( بلوار ارم – فلکه نمازی ).... مشهد : پارک ملت ( بلوار سجاد – فلکه احمد آباد)... اصفهان : سی و سه پل ( چهارراه نظر – میدان فیض)... تبریز : چهارراه آبرسان (میدان دانشسرا –میدان قونقا )... گرگان : خیابان شالیکوبی ( بلوار ناهارخوران )... اهواز : چهارراه نادری ( زیتون کارمندی – فلکه سوم کیانپارس)... ارومیه : میدان مرکزی (آ خیابان خیام )... یزد : چهارراه دولت آباد ( میدان امیرچخماق)... بندرعباس : مقابل مجتمع ستاره جنوب ( میدان ولیعصر)... رشت : سه راه حاجی آباد ( اول پارک شهر ، دوم میدان لاکانی)... بوشهر : میدان امام ( خیابان مطهری)... اراک : میدان باغ ملی ( دروازه تهران)... کرمانشاه : میدان جوانشیر ( چهارراه جوانشیر)... قم : میدان سعیدی ( میدان مطهری)... قزوین : میدان آزادی (میدان عارف قزوینی)... اردبیل : چهارراه امام (آمیدان آزادی)... همدان : میدان امام (میدان بوعلی)... ایلام : میدان امام (چهارراه جمهوری)... کرمان : میدان آزادی (میدان باغ ملی)... خرم آباد : میدانآزادی ( پارک شریعتی)... سنندج : میدان اقبال ( پارک استقلال)... بیرجند : میدان دوم رحیم آباد ( میدان اول)... بجنورد : روبروی مجتمع ارم (چهارراه مخابرات)... ساری : سه راه قارن ( فلکه ساعت)... سمنان : میدان معلم (میدان مطهری)... یاسوج : میدان هفت تیر ( پارک چمران)... زاهدان : پاساژ قائم ( میدان آزادی)... زنجان : سبزه میدان (حسینیه اعظم)... شهرکرد : میدان فردوسی ( چهارراه بازار)... ما پیروزیم.....چون بیشماریم.......ما قدرتمندیم ....چون بسیاریم.....پیش بسوی مصلی تهران
با ۱۳۰ امتیاز و ۱۵ نظر
نظرات

هشدار آیت‌الله منتظری به سران جمهوری اسلامی: از سرنوشت محمدرضا پهلوی درس عبرت بگیرید

Posted: 29 Jul 2009 08:57 AM PDT

آیت الله حسینعلی منتظری، از مراجع تقلید شیعیان، در پاسخ به نامه اخیر هفتاد نفر از شخصیتهای سیاسی ایران از جمله میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی که از علمای اسلام در مقابل سرکوب و شکنجه معترضان یاری خواسته بودند، نوشته است که مقامات جمهوری اسلامی با بستن تنها یک بازداشتگاه نمی توانند مردم را "اغفال" کنند. آیت الله منتظری جواب داده است: " ‏تصمیم گیرندگان حوادث و فجایع اخیر آیا تجربه حکومت شاه و سایر رژیم هاى استبدادى را از یاد برده اند؟ مگر رژیم‏ ‏شاه با ایجاد خفقان و رعب و سرکوب آزادى خواهان و سانسور رسانه ها و زندانى و شکنجه نمودن فعالان سیاسى و‏ ‏معترضین و اعتراف گیرى از آنان و پرونده سازى و تبلیغات دروغ توانست در مقابل موج اعتراضات و نارضایتى هاى‏ ‏مردم مقاومت کند؟" آیت الله منتظری نوشته است: "عزیزانى که اکنون در زندان ها اسیر هستند و از آنان با زور و شکنجه اعتراف و مصاحبه مى‎گیرند و هر روز جنازه یکى از‏ ‏آن عزیزان را به خانواده ها تحویل مى‎دهند چه گناهى کرده اند؟ جز این که به تخلفات عدیده و تقلب در انتخابات به طور‏ ‏مسالمت آمیز و آرام اعتراض داشتند و خواستار احقاق حقوق از دست رفته خود بودند؟". این مرجع شیعیان همچنین با انتقاد از شیوه های دستگاه های اطلاعاتی برای گرفتن اعتراف از بازداشت شدگان، به فرمان رهبر جمهوری اسلامی برای تعطیلی اخیر بازداشتگاه کهریزک اشاره کرده و نوشته است: "این گونه اعترافات هیچ مبناى شرعى و قانونى ندارد و آمرین و عاملین آن مرتکب جرمى بزرگ شده اند و باید در دادگاهى‏ ‏عادل و بى طرف و علنى محاکمه شوند تا مردم واقعا احساس کنند به حقوقشان توجه شده است و به آینده امیدوار شوند،‏ ‏نه این که در صدد اغفال مردم باشند و مثلا با تعطیلى یک بازداشتگاه تمام گناه را به گردن یک ساختمان بیندازند."
با ۱۲۱ امتیاز و ۵ نظر
نظرات

هواپیمای تهران-مشهد سالم به زمین نشست.کارشناسان در حال بررسی علت این حادثه هستند !

Posted: 29 Jul 2009 03:09 AM PDT

همین.
با ۱۱۹ امتیاز و ۲۰ نظر
نظرات

همسر مصطفی تاج زاده: نمی دانم تاج زاده درقیدحیات است یانه!

Posted: 28 Jul 2009 08:29 PM PDT

فخرالسادات محتشمی پور، همسر مصطفی تاج زاده که بیش از یک ماه است بدون آنکه تماسی با خانواده خود گرفته باشد، در زندان به سر می برد در مصاحبه با روز تاکید کرد که شدیدا نگران وضعیت سلامت همسرش است و اساسا نمی داند وی درقید حیات است یا نه. او در این مصاحبه از مقاماتی که پیگیر وضعیت زندانیان سیاسی هستند، خواسته است حداقل درمورد وضعیت سلامتی وی خبری بدهند. وی با اشاره به تماس نگرفتن همسرش از ابتدای دستگیری گمی گوید: "همان هفته اولی که سراغ وی رفتیم وکیل مصطفی سوال کرد که چرا طی این هفته تماس نداشته است. آقای مرتضوی گفتند که همین هفته تماس می گیرند. طی روزهای بعد برخی از زندانیان با خانواده های خود تماس گرفتند، اما آقای تاج زاده تماس نگرفت. بعد از آن هم همچنان تماس نگرفته است. این روند همچنان ادامه پیدا کرده تا امروز که یک ماه و نیم از بازداشت غیرقانونی ایشان می گذرد. طبیعی است وقتی من نمی توانم تماس با ایشان داشتم باشم ووکیل وی نیز هیچ امکان دسترسی به موکلش ندارد، هر چه از داخل زندان منتشر می شود نگران کننده است. طی این مدت نیز ماه اخبار ضدونقیض بسیاری را شنیدیم که هر کدام از اینها برای خانواده زندانیان مضطرب کننده است. موضوعی که بیش از هر چیز اهمیت دارد این است که می خواهند اتهاماتی را به ایشان وارد کنند که به هیچ وجه صحت ندارد. من مطمئنم که همسرم به هیچ وجه آنها را نخواهد پذیرفت. آنها در غیاب من به منزل ما آمده و تفتیش کرده اند و به تنها چیزهایی که دست پیدا کرده اند دست نوشته های آقای تاج زاده بود که یا قبلا منتشر شده یا در خبرگزاری ها آمده است. هیچ چیز تازه ای وجود نداشته است. مجموعا دیدگاه های منتقدانه وخیرخواهانه ای بوده است که همواره مطرح کرده اند." وی با اشاره به تلاش دستگیرکنندگان برای اعتراف گیری و نظر مراجع در این خصوص افزود: "اگر خیرخواهی و نقادی مشفقانه جرم است آنگاه می توان گفت خیلی ها درکشور ما مجرم هستند. اگر بخواهند اتهاماتی بسازند و به ایشان نسبت بدهند وپرونده سازی کنند برای کسی قابل پذیرش نیست. قطعا اگر موردی در رابطه با ایشان داشتند حتما مطرح می کردند ونمی رفتند به این سمت که از دیگر دستگیر شدگان برعلیه آقای تاج زاده اعتراف بگیرند. خوشبختانه این بحث توسط مراجع و به دنبال ملاقاتی که با آنها داشتیم مورد نکوهش زیادی قرار گرفت. یعنی اعتراف گیری تحت فشار. برای مثال تعبیر آیت الله موسوی اردبیلی این بود که اعترافات در شرایط فشار وسخت که فرد را مجبور می کنند یکسری مسائل را مطرح کند به هیچ وجه شرعی ومقبول نیست. در قانون اساسی هم این موضوع تصریح شده و خوشبختانه برای مردم هم باطل بودن وبیهودن بودن چنین روش هایی روشن است. ولی به هرحال آقایان اقدامی را انجام داده اند ونمی خواهند به شکل مفتضحانه ای تمامش کنند. من مطمئنم که به دنبال راه حلی می گردند که بالاخره آبروی خودشان را حفظ کنند اما در این میان حق شهروندی وانسانی زندانیان و از جمله آقای تاج زاده هر روزپایمال می شود. هر چقدر این بازداشت ها طولانی تر شود به ضرر کسانی است که همسر من را بدون گناه و جرم در بازداشت غیرقانونی نگه داشتند. باید هر چه سریعتر امکان آزادی ایشان را فراهم کنند." محتشمی پوردرخصوص تعویض زندان مصطفی تاج زاده هم می گوید: "من هم این شایعه شنیده ام. اخبار متعددی در خصوص تغییرمکان زندان آقای تاج زاده، آقای عرب سرخی وآقای نبوی مطرح شده است. این سه نفری هستند که از زمان دستگیری هیچ تماسی با خانواده های خود نداشته اند. من بارها به هرکجا که برای پیگیری این دستگیری ها رفتم مطرح کرده ام که اگر من یا وکیل ایشان امکان دسترسی به وی را نداریم هر مرجع دیگری که چنین امکانی را دارد، بروند وخبر سلامتی شان را برای ما بیاورند. روز قبل من با آقای قنبری سخنگوی فراکسیون خط امام مجلس همین مساله را طرح کردم. گفتم بالاخره این آقایانی که پیگیری ها را صورت می دهند برای ما خبرسلامتی عزیزانمان را بیاورند. دوشنبه رییس زندان قسم خورد که ما هیچ راهی به جایی که این افراد نگهداری می شود نداریم.دسترسی به افرادی که در زندان اطلاعات هستند راحت تر است. اما ظاهرا این افرادی که در زندان اطلاعات سپاه هستند امکان دسترسی به آنها وجود ندارد." همسرمصطفی تاج زاده در پایان این گفت و گو با تاکید بر اینکه حتی نمی داند وی در قیدحیات است یانه، می افزاید: "اگر تماس تلفنی بگیرند وحتی ملاقات هم بگذارند کافی نخواهد بود. من خواستار آزادی بدون قیدوشرط مصطفی تاج زاده هستم. برای اینکه حق طبیعی وی است وهر لحظه ای راکه ایشان به صورت غیرقانونی در زندان باشد هزینه زا برای نظامی می دانم که ما به اصول کلی ان معتقدیم و فکر می کنیم قابل اصلاح است و باید اصلاح شود. حرکت ما هم در انتخابات وحضور همه کسانی که اعتقادی به این جریان داشتند به همین دلیل بود. اما در هر حال تماس های گرفته شده با خانواده ها وصداهای گرفته ولرزان زندانیان خیلی از خانواده ها را نگران کرده است. حتی در ملاقات ها هم وقتی خانواده ها وضعیت نابهنجار عزیزانشان را در زندان می بینند نگران می شوند. ما اصلا نگران این هستیم که آیا این افراد در قید حیات هستند یا نه. ما باید مطمئن شویم که این افراد و ازجمله همسرم سالم هستند."
با ۱۱۷ امتیاز و ۱ نظر
نظرات

آقای خامنه ای! تمامش کنید! (از ابراهیم نبوی)

Posted: 29 Jul 2009 02:06 AM PDT

آقای خامنه ای! ده سال بیشتر است که عادت کرده ام که هر روز طنزی بنویسم، و به برکت اوضاع احمقانه کشور که تحت عنایات خاصه حضرتعالی اداره می شود، همیشه آنقدر سوژه در دست و بال مان هست که بتوانیم بنویسیم چیزی که مردم بخندند، بخندند و بتوانند کمی نیرو بگیرند تا بار دشوار زندگی تلخی را که حکومت شما بر شانه های شان گذاشته تحمل کنند. امروز هم می خواستم چیزی بنویسم که نامه عزت ضرغامی را خواندم، هنوز تمام نشده حرف های قالیباف را که پس از مدتها منتشر شده شنیدم، و هنوز زمانی نگذشته تصاویر شکنجه شده های کهریزک را دیدم. روزگار زشت و تلخی است اینکه این روزها می رود و می گذرد که خنده شرم دارد از آنکه بر لب بنشیند و خنداندن معصیتی است که به دشواری می توان نزدیکش شد. آیا می فهمید دارید چه می کنید؟ آیا تصاویر آن همه کشتگان معصوم را دیده اید؟ آیا می دانید که دستبوسان و کاسه لیسان آستان ولایت تان دارند چگونه فرزندان این کشور را با زشت ترین شیوه ها و غیر انسانی ترین رفتارها نابود می کنند؟ اگر نمی دانید، بگوئید آنان که می دانند برایتان بگویند و اگر می دانید وای بر شما که شرم از رهبری این مملکت ندارید...آقای خامنه ای! تردید نکنید که اگر بسرعت بساط این فتنه را جمع نکنید، چیزی نخواهد گذشت که خودتان را هم بازداشت کنند و اگر زودتر از احمدی نژاد عمل نکنید، او زودتر عمل خواهد کرد. برای من و بسیاری از ملت سرنوشت شما شاید مهم نباشد. اما اگر باند مخوف احمدی نژاد قدرت را به دست بگیرند، نه از جمهوریت چیزی می ماند و نه اسلامیتی که به روایت آیت الله خمینی همنشین با جمهوریت بود، حفظ خواهد شد. یک مشت شکنجه گر و زورگوی بی اصول می مانند که یا کشور را به جنگ داخلی و ویرانگر نزدیک می کنند، یعنی ادامه طبیعی همین که هست، یا حکومتی فاشیستی مثل بعث عراق و سوریه می سازند که خدایگانش بشود احمدی نژاد و یک مشت کوتوله بی عرضه بهترین مردمان را بزنند و بکشند و شکنجه کنند.
با ۱۱۷ امتیاز و ۱۳ نظر
نظرات

آيت‌الله منتظري: با تعطيلى يك بازداشتگاه تمام گناه را به گردن يك ساختمان نيندازيد

Posted: 29 Jul 2009 08:53 AM PDT

سلام نيوز: آيت الله در پاسخ به نامه خاتمي، موسوي و كروبي نوشته است: به تصميم گيرندگان‌ هشدار مى‎دهم تا بحران كنونى عميق تر نشده، عقل، شرع و منطق را حكم قرار دهند و توجه داشته باشند كه مردم ايران بسيار فهيم و دانا هستند و اگر‏ ‏خطاكاران واقعا مجازات نشوند قانع نمى شوند.
با ۱۱۵ امتیاز و ۴ نظر
نظرات

میرحسین و کروبی ساعت 4 تا قبل از 5 در بهشت زهرا خواهند بود و ساعت 6 مصلی تهران .

Posted: 29 Jul 2009 07:46 AM PDT

میرحسین و کروبی ساعت 4 تا قبل از 5 در بهشت زهرا خواهند بود و ساعت 6 مصلی تهران . پس برنامه مصلی را لغو نکنید لطفا . مهم اجتماع میلیونی در مرکز شهراست که سایرین هم به ان ملحق میشوند
با ۱۱۴ امتیاز و ۴۲ نظر
نظرات

مردم را پراکنده نکنید، تجمع مصلی پابرجاست

Posted: 29 Jul 2009 06:57 AM PDT

حالا که اطلاع رسانی خوبی برای مصلی شده و جمعیت زیادی آمادگی حضور دارند این تجمع را به هم نزنید، دوستانی که مایلند می توانند بهشت زهرا بروند و بعد به تجمع مصلی بپیوندند. ما میدانیم که امکان حضور جمعیت زیادی در خارج از شهر فراهم نیست، لطفا شور و شوق مردم را خاموش نکنید
با ۱۱۴ امتیاز و ۱۶ نظر
نظرات

مادر كیانوش آسا: عزیزترین كسم را از دست داده‌ام. دیگر چرا باید سكوت كنم؟

Posted: 29 Jul 2009 07:03 AM PDT

كیانوش اهل این نبود كه ظلم را قبول كند. من هم مادر او هستم و می‌خواهم راهش را ادامه دهم. الان مادران زیادی مثل من هستند كه فرزندان‌شان را از دست داده‌اند و همین حال و روز مرا دارند. می‌خواهم به دیدن مادر سهراب بروم. در مراسم چهلم ندا هم شركت می‌كنم. اعتراضم را در كنار آن‌ها ادامه می‌دهم و با هم برای ‌دادخواهی ظلمی كه بر ما و فرزندان‌مان رفته اقدام خواهیم كرد...ادامه
با ۱۱۳ امتیاز و ۱ نظر
نظرات

نیویورک تایمز: خشم ایرانیان از وحشی گری در زندان ها + پنجشنبه یک روز مهم است!

Posted: 29 Jul 2009 07:47 AM PDT

در این مقاله نویسنده با اشاره به گزارش های موجود از وضعیت زندانیان، می نویسد که این موضوع باعث خشم بسیاری از ایرانیان و حتی نارضایتی محافظه کاران شده است. این مقاله اشاره می کند که با وجود شواهد آزادی برخی زندانیان از بیمارستان ها خبر می رسد که بیش از صد نفر در حوادث اخیر کشته شده اند. نویسنده همچنین خبر از آزادی تاجزاده و احتمال صدور قرار وثیقه برای تاجرنیا و نبوی خبر داده است. همچنین در این مقاله با اشاره به درگذشت محسن روح الامینی از آن به عنوان یکی از دلایل نارضایتی محافظه کاران از شرایط موجود نام برده شده است. در ادامه نویسنده ضمن اشاره به اینکه پنجشنبه روز چهلم شهدا و به ویژه ندا است از این روز به عنوان یک روز مهم نام بده است.
با ۱۱۲ امتیاز و ۱ نظر
نظرات

مادر كیانوش آسا سکوتش را در مصاحبه با روز شکست : هر شب خواب می بینم پسرم برگشته

Posted: 28 Jul 2009 06:40 PM PDT

بیش از یك ماه از شناسایی و تحویل جسد كیانوش آسا، دانشجوی 25 ساله کرمانشاهی از پزشك قانونی تهران و به دنبال آن برگزاری مراسم خاكسپاری، سوم و شب هفت او در كرمانشاه می‌گذرد و در حال حاضر خانواده وی خود را برای برگزاری مراسم سنتی چهلم آماده می‌كنند. مادر او در آستانه چهلم فرزندش برای اولین بار سکوت خود را شکسته و با روز گفت و گو کرده است. كیانوش آسا دانشجوی مقطع كارشناسی ارشد در رشته‌ی پتروشیمی و از نخبگان دانشگاه علم و صنعت ایران بود كه در جریان تجمع روز دوشنبه 25 خرداد تهران در اعتراض به نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از سوی بسیجیان مسلح مورد اصابت گلوله قرار گرفت. پنجم تیر ماه برای نخستین بار خبر شهادت كیانوش آسا در رسانه‌ها منتشر شد و به دنبال آن اخبار و گزارش‌هایی از برگزاری مراسم‌های ‌سوگواری در دانشگاه علم و صنعت و در شهر زادگاهش، كرمانشاه از طرف دوستان و خانواده با حضور دانشجویان و همشهریان انتشار یافت. اما در این مدت هیچ خبری در مورد چگونگی مرگ كیانوش اعلام نشد و خانواده وی در میان بهت و ناباوری از مرگ این‌چنینی كیانوش و با غم و اندوه ناشی از آن تنها به برگزای مراسم‌های سنتی اكتفا کردند و هیچ صحبت دیگری در این رابطه مطرح نكردند. اكنون با گذشت بیش از یك ماه از وقوع این اتفاق ناگوار و خروج تدریجی خانواده از فضای معمول و محزون، مادر كیانوش آسا نیز با تأسی به مادران سهراب و ندا و...، تصمیم گرفته تا سكوت خود را بشكند و در كنار دیگر خانواده‌های شهدای وقایع اخیر به دادخواهی خون فرزندخود زبان بگشاید. مصاحبه با فاطمه فلاح، مادر كیانوش آسا در اتاق خود كیانوش و در كنار میز مطالعه و صندلی خالی او در فضایی حزن انگیز ناشی از تألمات روحی یك مادر داغدار انجام گرفت. آغاز و پایان مصاحبه اشك است كه از چشمان خسته از زاری خانم فلاح جاری می‌شود. در تمام طول مصاحبه بغض است كه گلوی خسته از فریاد فاطمه خانم را می‌فشارد، با این وجود در میانه‌ی مصاحبه هر از گاهی لبخند تلخی بر لبان بی‌رنگش می‌نشیند و به آرامی می‌گوید: هنوز مرگش را باور ندارم، هر شب خواب می‌بینم كه برگشته است... نخستین پرسشم درباره آخرین ملاقات‌ و تماسی است كه با كیانوش داشتید؟ یك روز پس از برگزاری انتخابات، شنبه شب بود كه كیانوش برای انجام كارهای مربوط به پروژه‌ درسی‌اش كه در مراحل پایانی بود، راهی تهران شد. با توجه به نتیجه‌ی انتخابات و وضعیت به وجود آمده در تهران خیلی به او سفارش كردم كه مراقب خودش باشد. می‌دانستم كه او هم نسبت به این قضیه معترض است و با احساس مسئولیت قوی كه در او سراغ داشتم این احتمال را می‌دادم كه در تجمعات اعتراضی دانشجویان شركت كند اما هرگز فكر نمی‌كردم كه به چنین سرنوشتی دچار شود. وقتی برای رفتن به ترمینال آماده شد برایش اسفند دود كردم و موقع خداحافظی محكم در آغوشش كشیدم. باز هم تأكید كردم مبادا حال كه در مرحله‌ی پایانی تحصیلاتش و در آستانه‌ی استخدام شدن قرار دارد اقدامی كند كه دچار مشكل شود. هر چه ‌گفتم سكوت ‌كرد و نهایتاً گفت: "دایه جان نگران نباش، اتفاقی نمی‌افتد. تا دو هفته‌ی دیگر كار پروژه‌ام كه تمام شد بر می‌گردم، قرار است در همین جا مشغول به كار شوم و دیگر در كنارت می‌‌مانم." روز یكشنبه هم چند بار با تلفن همراهش تماس گرفتم و هر بار همان حرف‌ها را تكرار كردم. تا آن‌جا كه دیگر از توصیه‌های مكررم خسته شد و با همان لحن آرامش گفت: "دایه مگر من بچه هستم كه این‌قدر سفارش می‌كنی." ساعت دو بعد از ظهر روز دوشنبه مجدداً با كیانوش صحبت كردم. گفت كه از صبح برای انجام كاری بیرون بوده و تازه برگشته خوابگاه و می‌خواهد چیزی برای ناهار درست كند. این آخرین تماسم با كیانوش بود و از ساعت نه شب به بعد هر بار كه تماس گرفتم تلفن همراهش خاموش بود. وقتی خاموشی تلفن همراه كیانوش ادامه یافت واكنش‌تان چه بود؟ نخستین فكری كه به ذهن‌‌تان رسید چه بود؟ همان شب آن‌قدر دختر كوچكم شماره كیانوش را گرفت تا خسته شد و آخر شب گفت دیروقت است، لابد خوابیده. به پسر بزرگم گفتم كه نگران كیانوشم هر چه تماس می‌گیریم تلفنش خاموش است. او هم گفت حتماً رفته پیش دوستانش و شارژ گوشیش تمام شده. به دختر بزرگم زنگ زدم و موضوع را با او در میان گذاشتم. او هم گفت این روزها خط دهی موبایل‌ها در تهران دچار مشكل شده و حتماً خود كیانوش گوشی اش را خاموش كرده است.روز بعد هم به همین ترتیب مرتباً تماس می‌گرفتم اما گوشی كیانوش خاموش بود. به چند نفر از دوستانش زنگ زدیم، آن‌ها هم اظهار بی‌اطلاعی ‌كردند. احساس كردم چیزی را از ما مخفی می‌كنند. بالاخره از یكی از فامیل‌ها در تهران خواستیم تا به خوابگاه كیانوش برود و از او خبری بگیرد. به او گفته بودند از دیروز عصر كه بیرون رفته دیگر برنگشته است.هر چند از همان ابتدا احتمال این را می‌دادم كه در جریان شلوغی‌های ‌تهران مشكلی برای كیانوش پیش آمده باشد،اما با تداوم بی‌خبری از وی دیگر به یقین رسیدم. از آن‌جا كه احساس كردم پرستو و كامران دختر و پسر بزرگم بهتر می‌‌توانند در تهران برای‌یافتن خبری از كیانوش پی‌گیری كنند و به جاهای‌مختلف سر بزنند صبح روز چهارشنبه آن‌ها را برای‌ یافتن خبری از كیانوش به تهران فرستادم. از تلاش‌ها و پی‌گیری‌های خواهر و برادر كیانوش در تهران بگوئید. كجاها رفتند و چه نتیجه‌ای گرفتند؟ بدترین حالتی كه می توانست برای ما متصور باشد زخمی شدن كیانوش بود. بنا بر این دختر و پسرم به محض رسیدن به تهران از آن‌جا كه شنیده بودند مجروحین تظاهرات روز دوشنبه میدان آزادی را به بیمارستان حضرت رسول برده‌اند به این بیمارستان رفتند. اما به آن‌ها اجازه ورود نداده و تنها لیستی از مجروحین را نشان‌شان داده بودند كه اسم كیانوش در آن نبود. با اصرار آنان جهت ملاقات با مجروحین به آن‌ها گفته بودند بیش‌تر مجروحین و همه‌ی‌ كشته‌شدگان را مأموران امنیتی طی دو روز اخیر از این بیمارستان منتقل كرده‌اند. روز بعد به زندان اوین مراجعه كرده بودند. اما اسم كیانوش در بین اسامی ‌بازداشت شدگان نبود. از همان جا شنیده بودند كه به دلیل تعداد زیاد افراد دستگیر شده و كمبود جا، گروهی از آنان ‌را به بازداشتگاه كهریزك كه محل نگهداری معتادان به مواد مخدر است برده‌اند. این‌ها هم جمعه رفته بودند كهریزك و اسم و عكس كیانوش را به مأموران داده بودند، اما كیانوش آن‌جا هم نبود.روزهای ‌بعد دادگاه انقلاب، كلانتری شاپور، حفاظت ناجا، پلیس امنیت و تمامی آن جاهایی كه امكان می‌دادند ممكن است حتی ‌یك نفر از بازداشتی‌های روز دوشنبه را به آن محل برده باشند سر زدند اما هیچ خبری از كیانوش نبود. در این بین كامران هر روز به زندان اوین مراجعه می‌كرده تا لیست جدید بازداشتی‌ها را چك كند. این وضعیت تا سه‌شنبه ادامه داشت. من هم مرتباً با آن‌ها در تماس بودم. بعد از همه‌ی این جستجوها یكی از آشناها پیشنهاد می‌‌كند كه به پزشكی ‌قانونی هم سر بزنند.بالاخره صبح روز چهارشنبه سوم تیر ماه پسر و دخترم در مراجعه به پزشكی قانونی ‌تهران، پس از آنكه اسم كیانوش را در بین اسامی افراد كشته شده دارای مشخصات پیدا نمی‌كنند، سراغ تصاویر جان باختگان مجهول الهویه می روند و در میان آنها چهره غرق در خون كیانوش را شناسایی می کنند. این خبر چگونه به شما رسید و اقدامات بعدی‌تان برای تحویل جسد از پزشكی قانونی چه بود؟ ظهر كه زنگ زدم. نه پرستو با من حرف زد و نه كامران. یكی‌ از اقوام‌مان كه همراه‌شان بود گفت نیستند. به فاصله‌ی كوتاهی دوباره زنگ زدم. این بار خانه همان فامیل‌مان بودند و گفت كه خوابیده‌اند. مطمئن بودم اتفاقی افتاده كه آن‌ها نمی‌خواهند با من حرف بزنند. عصر درمانده و مضطرب همراه دختر كوچكم در خانه نشسته بودیم كه چند نفر از زنان فامیل آمدند و بعد از سلام و احوال پرسی كوتاه بدون اینكه از كیانوش خبری بگیرند مشغول مرتب كردن منزل شدند. به دنبال آن‌ها افراد دیگری هم آمدند و خانه‌مان كم كم شلوغ شد. همه ناراحت بودند. هر چه می‌پرسیدم چه شده كسی جواب نمی‌داد. ادعا می‌كردند به خاطر بی‌خبری از وضعیت كیانوش نگرانند. اما خودم می‌دانستم این‌‌ها نشانه‌ی خبرهای بد از كیانوش است. آن‌قدر اصرار و التماس كردم تا بالاخره گفتند كیانوش شهید شده است. آن‌ها گفتند اما من باور نكردم. هنوز هم برایم سخت است كه باور كنم. مرتب به كامران می‌‌گویم دوباره برو و در بین بازداشتی‌ها سراغ كیانوشم را بگیر. از آن طرف كامران و پرستو در تهران با آن حال خراب دنبال مراحل قانونی تحویل جسد بودند. باید از طرف دادسرای جنایی اجازه تحویل جسد داده می‌شد. پنج‌شنبه مراجعه كرده بودند كه قاضی نبوده و موكول كردند به روز شنبه. در این بین دوباره رفته بودند پزشكی قانونی برای تشخیص هویت جسد. من آن‌جا حضور نداشتم اما با توجه به دلبستگی شدید و روابط عمیق عاطفی بین فرزندانم می‌توانم تصور كنم كه كامران و پرستو از دیدن جنازه برادرشان چه حالی داشته‌اند و چه لحظات دردناكی را گذرانده‌اند.نهایتاً روز شنبه كه مجدداً می‌روند به دادسرای جناحی در خیابان 12 فروردین، پس از تنظیم شكایت نامه و درخواست تحویل جسد، قاضی كه با دیدن مدارك تحصیلی كیانوش متوجه می‌شود دانشجوی ارشد دانشگاه علم و صنعت بوده، ضمن اظهار تأسف دستور تحویل جسد را صادر می‌كند. آیا در گواهی پزشكی قانونی علت مرگ عنوان شده است؟ گواهی كه به ما داده نشد، ولی برگه‌ای كه همان جا به دختر و پسرم نشان داده‌اند علت مرگ را اصابت گلوله عنوان كرده‌اند. اما آنچه در این بین برای ما مبهم است اینكه كیانوش 25 خرداد تیر خورده اما تاریخ تحویل جسد به پزشكی قانونی 29 خرداد است. مشخص نیست در این فاصله‌ی 4 روز كیانوش در چه وضعیتی ‌بوده و كجا نگهداری ‌شده است. در برگزاری مراسم‌ خاكسپاری، سوم و شب هفت در كرمانشاه مشكل یا محدودیتی برای شما ایجاد نشد؟ راستش محدودیت آن‌چنانی نبود فقط چند بار با مراجعه به در منزل تذكر دادند. ما آن روزهای ‌اول دچار یك سردرگمی عجیبی بودیم. می‌خواستیم هر طور كه شده بتوانیم مراسم‌های ‌سوگواری را به شكل سنتی با حضور بستگان و آشنایان برگزار كنیم. به همین خاطر با احتیاط بیش‌تری عمل ‌كردیم تا بهانه‌ای برای ‌لغو مراسم یا ممانعت از برگزاری آن وجود نداشته باشد. برای همین مراسم خاكسپاری صبج روز یكشنبه هفتم تیر ماه بدون اطلاع رسانی عمومی و تنها با حضور اقوام و دوستان و چند نفر از اساتید كیانوش كه از تهران آمده بودند برگزار شد. من كه آن وقت به حال خودم نبودم اما می‌گویند تعداد زیادی افراد لباس شخصی از طرف نهادهای امنیتی در محل حضور داشته‌اند. بعد از پایان مراسم خاكسپاری هم وقتی به منزل رسیدیم چند مأمور اداره اطلاعات با مراجعه به یكی از آشنایان‌مان كه از مراسم فیلمبرداری كرده بود فیلم ضبط شده را از او گرفتند و با خود بردند. هر چند بعد از چند روز آن را به ما برگرداندند. اما خیلی از قسمت‌های فیلم را، حتی آنجا كه عزاداری من بر سر خاك كیانوش را نشان می‌‌داد حذف كرده بودند. برای مراسم سوم كه در یكی از تالارهای شهر برگزار شد جمعیت زیادی آمده بودند. آن‌قدر زیاد كه تالار چندین بار پر و خالی شد. استاد كیانوش هم از تهران آمده بود و سخنرانی كرد. بعد از پایان مراسم هم جمعیت زیادی ما را تا درمنزل همراهی كردند. در مسیر حركت‌مان نیروهای انتظامی زیادی ایستاده بودند و همه‌ی ترس من از این بود كه مبادا به مردم و بخصوص جوانان آسیبی برسد.مراسم شب هفت هم به همین ترتیب در منزل شخصی برگزار شد. عده‌ای از جوانان آمدند و برای‌مان شاخه‌های‌ گل آوردند. این حضورها و ابراز همدردی‌ها برای ما بسیار دل‌گرم كننده بود. راستش تنها چیزی كه در این مدت غم از دست دادن كیانوش را برایم كمی قابل تحمل كرده همین حضور پی در پی جوانانی ‌است كه اسم هیچ كدام‌شان را نمی‌دانم اما آن‌ها را خوب می‌‌شناسم. چون كسانی هستند مثل كیانوش، هم‌فكر او، مهربان و انسان دوست. اما از فعالان سیاسی اصلاح طلب، آن‌هایی كه كیانوش همیشه اسم‌شان را می‌آورد كسی ‌به دیدن ما نیامد. علاوه بر این‌ها تا كنون چندین مراسم یادبود و تحصن اعتراضی هم از طرف دوستان كیانوش و دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در تهران برگزار شده است. اخیراً هم شنیدم كه دانشجویان طی تجمعی درخواست نام‌گذاری پارك واقع در دانشگاه علم و صنعت به نام كیانوش آسا را مطرح كرده‌اند. با توجه به اینكه كیانوش در جریان اعتراض به نتیجه‌ی انتخابات ریاست جمهوری جان خود را از دست داده است، می‌خواستم در مورد نگاه سیاسی او و واكنشش نسبت به نتیجه‌ی انتخابات بپرسم؟ كیانوش برای ‌اینكه باعث نگرانی من نشود كمتر مرا در جریان این جور مسائل می‌گذاشت و در این مورد با من زیاد صحبت نمی‌‌كرد. ولی او پسرم بود و كاملاً او را می‌‌شناختم. می‌دانستم انسان دغدغه‌مندی‌ ‌است و نمی‌تواند نسبت به مسائل جامعه بی‌تفاوت باشد. در آن مدت قبل از برگزاری انتخابات كه در كرمانشاه بود مرتباً با افراد خانواده، فامیل و دوستان در این مورد بحث و تبادل نظر داشت. از آنان می‌خواست تا برای تغییر وضع موجود در انتخابات شركت كنند و به كاندیدای اصلاح طلب رأی ‌بدهند. نظرات كیانوش روی ‌بسیاری از افراد خانواده تأثیر گذاشت. بعد از اعلام نتیجه‌ی انتخابات او هم مثل بقیه‌ی مردم متعجب بود. اعتقاد داشت كه انتخابات سالم برگزار نشده و از به وجود آمدن این وضعیت بسیار ناراحت بود. آن‌گونه كه در مراسم ختم كیانوش از سوی دكتر اشرفی زاده استاد وی بارها مورد تائید و تأكید قرار گرفت كیانوش از دانشجویان نخبه‌ی دانشگاه علم و صنعت بوده است. ممكن است اشاره‌ای به سوابق تحصیلی و علمی كیانوش بكنید؟ كیانوش در تمام طول مدت تحصیلش در مدرسه جزو شاگردان نمونه بود. از هوش و استعداد بالایی برخوردار بود، بخصوص در ریاضیات. هر سال از طرف مدیران مدرسه به خاطر معدل بالایش مورد تشویق قرار می‌گرفت و لوح تقدیر دریافت می‌كرد. هنوز تقدیرنامه‌هایی راكه از مدرسه یا در المپیادهای علمی گرفته است دارم. سال 81 با معدل بالا دیپلم گرفت و سال 82 در رشته‌ی مهندسی پتروشیمی دانشگاه رازی كرمانشاه پذیرفته شد. سال 86 هم به محض تمام كردن دوره لیسانس با رتبه‌ی بالا در آزمون كارشناسی ارشد قبول شد و برای ادامه‌ی تحصیل به تهران رفت.همین تابستان قرار بود با تحویل پروژه و انجام دفاعیه فوق لیسانسش را بگیرد اما... كیانوش علاوه بر اینكه خودش بچه‌ی درس خوانی بود دیگران را نیز تشویق به این كار می‌كرد. با وجود اینكه كیانوش فرزند سوم خانواده بود اما روی ادامه‌ی تحصیل برادر و خواهرانش بسیار حساس بود و در این مورد احساس مسئولیت می‌كرد. طوری كه كامران برادر بزرگش كه اصلاً قصد ادامه‌ی تحصیل در دانشگاه را نداشت با اصرار كیانوش و كمك او وارد دانشگاه شد و الان در رشته‌ی مهندسی صنایع مشغول به تحصیل است. دختر بزرگم فوق لیسانس بیوشیمی از دانشگاه تهران دارد و دختر كوچكم امسال تازه در كنكور شركت كرده است. كیانوش از یك سال پیش دغدغه‌ی كنكور همین خواهر كوچكش را داشت. مرتب از تهران برای او كتاب می‌‌آورد و وقتی كرمانشاه بود مدام با او درس كار می‌كرد. امتحان كنكور پریسا هم‌زمان شد با روز تشییع جنازه كیانوش و او كه به اصرار خانواده با حال نامناسب سر جلسه‌ی امتحان حاضر شده بود نتوانست تا آخر بنشیند و بیرون آمد. از خصوصیات اخلاقی كیانوش و فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی او بگوئید. برجسته‌ترین خصوصیت كیانوش احساس مسئولیتی بود كه در مورد اعضای خانواده، افراد جامعه، دوست و آشنا داشت. این حس در مورد من، برادر و خواهرانش قوی‌تر عمل می‌‌كرد. طوری كه حاضر بود از كار خودش بگذرد و به خودش سخت بگیرد اما نگذارد كوچك‌ترین ناراحتی یا مشكلی برای ما به وجود آید. مطمئناً همین حس مسئولیت پذیری بوده كه كیانوش را به خیابان كشانده و در كنار مردم معترض قرار داده است. فعالیت‌های اجتماعی‌اش هم ناشی از همین احساس مسئولیتی ‌بود كه در جامعه احساس می‌كرد. كیانوش از سال 78 عضو یك انجمن زیست محیطی بود و در این زمینه فعالیت می‌كرد. خودش شخصاً در برنامه‌ی پاكسازی پارك كوهستان كرمانشاه كیسه دست می‌گرفت و زباله‌ها را جمع آوری می‌كرد. بسیاری از درخت‌های پارك شهرك ظفر و شهرك پردیس كرمانشاه نهال‌هایش توسط كیانوش كاشته شده است.نقاشی بسیار زیبا می‌‌كشید و نوازنده تنبور بود. این ساز را بدون رفتن به كلاس و تنها با گوش دادن به نوارهای ‌تنبور نوازی زنده یاد سیدخلیل عالی‌نژاد یاد گرفته بود. یكی از دوستان كیانوش بعد از این اتفاق شعری برای او گفته كه اسمش هست "صدای ‌تنبور می‌‌آید" خانم فلاح به نظر می‌رسد پس از شهادت كیانوش شما به گونه‌ای سكوت اختیار كرده‌ و به برگزاری مراسم‌های سنتی سوگواری اكتفا نموده‌اید. آیا می‌خواهید به همین صورت ادامه دهید یا قصد دارید ‌قضیه‌ی قتل فرزندتان را پی‌گیری كنید؟ مطمئناً ساكت نخواهم نشست و از طرق قانونی و ممكن اقدام خواهم كرد. اگر هم این مدت حرفی نزدم به خاطر این بود كه می‌خواستم مراسم‌ها برگزار شوند و با توجه به حضور زیاد جوانان در مراسم‌ها مشكلی برای كسی پیش نیاید. اما حالا دیگر دلیلی برای‌ ادامه‌ی سكوت نمی‌‌بینم. عزیزترین كسم را از دست داده‌ام. وجودم را از من گرفته‌اند. دیگر چرا باید سكوت كنم؟ سكوت كنم تا خونش پایمال شود؟ كیانوش اهل این نبود كه ظلم را قبول كند. من هم مادر او هستم و می‌خواهم راهش را ادامه دهم.پسر من با اطمینان از مسالمت آمیز بودن این اعتراضات و اینكه چند میلیون نفر از مردم در آن شركت دارند در راهپیمایی حضور یافته بود. اما این تظاهرات آرام به خشونت كشیده شد. عده‌ای جوان مثل پسر من را به گلوله بستند. آیا جواب حرف گلوله است؟ آیا جواب اعتراض مرگ است؟ مسئولان باید پاسخگو باشند.بیست و پنج سال زحمت كشیدم تا كیانوش را به این‌جا برسانم. یك نخبه تحویل جامعه‌ی علمی كشور دادم. كیانوش سرمایه‌ی علمی این مملكت بود. امید یك خانواده بود. همیشه می‌گفت كی می‌شود بتوانم این همه زحمت كه مادرم برایم كشیده ‌جبران كنم. منتظر بود تا مدركش را بگیرد و سر كار برود.امید یك مادر را برای دیدن خوشبختی فرزندش ناامید كردند. كیانوشم را با آن همه علم و هنر و مهربانی و تلاش‌گری كه داشت از من گرفتند. هر چند الان مادران زیادی مثل من هستند كه فرزندان‌شان را از دست داده‌اند و همین حال و روز مرا دارند. می‌خواهم به دیدن مادر سهراب بروم. در مراسم چهلم ندا هم شركت می‌كنم. اعتراضم را در كنار آن‌ها ادامه می‌دهم و با هم برای ‌دادخواهی ظلمی كه بر ما و فرزندان‌مان رفته اقدام خواهیم كرد.
با ۱۱۲ امتیاز و ۴ نظر
نظرات

ویدیو: سخنان مهم ميرحسين موسوي در جمع فرهنگيان و معلمان

Posted: 28 Jul 2009 09:07 PM PDT

وی با بیان اینکه ما چنین نظامی را نمی‌خواستیم گفت: آیا ما نظامی را می‌خواستیم که افرادی شبانه بریزند و خانه‌های دانشجویان و مردم را ویران و ماشین‌های آنها را تخریب کنند؟ و بعد همه ارگان‌های موجود از وزارت اطلاعات تا بسیج بگویند این‌ها به ما ربطی ندارند؛ این‌ها از کجا آمده‌اند آیا از کره مریخ آمده‌اند؟
با ۱۱۱ امتیاز و ۱۵ نظر
نظرات

سیستم اتوماتیک حدنصاب رای

Posted: 28 Jul 2009 11:54 PM PDT

بدلیل اینکه صفحه اول بالاترین حاوی تعداد زیادی از لینکهای سیاسی شده‌است، این احتمال وجود دارد که بالاترین مخاطبانی که برای لینکها ورزشی یا سرگرمی به وبسایت مراجعه می‌کردند را از دست بدهد. از آنجا که بالاترین تاثیرش بدلیل وجود مخاطبهای گوناگون وبسایت بوده است و گسترده نگه داشتن مخاطبان وبسایت نیاز به محافظت ویژه‌ای دارد. برای اینکه بتوانیم مخاطبهای مختلف را راضی نگه داریم یک سیستم جدید برای حدنصاب رای طراحی کردیم. همانطور که می‌دانید لینکها برای رفتن از صفحه لینکهای تازه به صفحه لینکهای داغ باید از حدنصاب رای طبقه‌بندی خود بگذرند. مثلا لینکهای ورزشی باید پانزده رای بیاورند و یا لینکهای سیاسی باید ۳۸ رای بدست بیاورند. این حدنصاب تا بحال توسط ما تعیین می‌شد و معمولا برای چند روزی ثابت می‌ماند. حالا یک آلگوریتم اتوماتیک طراحی کرده‌ایم که اجازه نمی‌دهد لینکهای هیچ بخشی بیش از ۳۰ درصد لینکهای صفحه اول را اشغال کنند. اگر بخشی بیش از ۳۰ درصد لینکهای صفحه اول را دارد به حدنصاب رای لازم برای لینکهایش اضافه میشود تا تعداد لینکهای صفحه داغش کاهش پیدا کند. از آنجا که هم اکنون لینکهای سیاسی حدود ۴۳ درصد لینکهای صفحه اول را اشغال می‌کنند، با براه اندازی سیستم جدید حدنصاب رای برای لینکهای سیاسی بالاتر خواهد رفت. احتمالا حدنصاب برای بخش های دیگر همچون ورزشی و سرگرمی پایین‌تر خواهد رفت و لینکهای بیشتر از این بخشها به صفحه اول خواهند آمد.
با ۱۰۸ امتیاز و ۱۴۰ نظر
نظرات

تداوم بازداشت غیرقانونی جمعی از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران

Posted: 28 Jul 2009 08:49 PM PDT

با گذشت بیش از یک ماه از بازداشت جمعی از اساتید دانشگاه تهران از وضعیت آنها هم چنان اطلاعی در دست نمی باشد. دکتر حسینعلی عرب، دانشیار و رئیس بخش فارماکولوژی دانشکده دامپزشکی، معاون اسبق سازمان دامپزشکی کل کشور و عضو اسبق شورای مدیریت دانشگاه، دکتر علی اصغر خدایاری، استادیار گروه معدن دانشکده فنی، دکتر چوبینه از اعضای هیات علمی دانشکده علوم پزشکی، دکتر تاجرنیا از اساتید دانشکده دندان پزشکی دانشگاه تهران و دکتر عبدالله رمضان زاده عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی، از جمله اساتیدی هستند که یک ماه از بازداشت آنان در زندان اوین می گذرد. به گزارش خبرنامه امیرکبیر، پس از تحصن و اعتراض گسترده اساتید دانشگاه تهران به حمله بیرحمانه نیروهای انصار حزب الله با حمایت نیروهای امنیتی و اطلاعاتی به کوی دانشگاه تهران، تعدادی از اساتید معترض بازداشت شدند. دکتر داود سلیمانی، استادیار دانشکده الهیات و دکتر علی محقر، دانشیار دانشکده مدیریت، معاون اسبق وزارت کشور و نیز دکتر حسین خالصی از دیگر اساتید بازداشت شده دانشگاه تهران هستند. بیش از 70 استاد دیگر نیز از دانشگاه های مختلف تهران، پس از دیدار با میرحسین موسوی بازداشت شدند که تعدادی از آنان ظرف 24 ساعت آزاد شدند ولی تعدادی از آنان هم چنان در بازداشت بسر می برند. گفتنی است، دکتر علی اصغر خدایاری، استادیار دانشکده معدن دانشگاه تهران و نیز معاون دانشگاه تهران در زمان وزارت دکتر معین، و از اعضای ارشد حزب مشارکت است که پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم بازداشت شده است. او در زمان دولت اصلاحات معاون اداری دانشگاه تهران بود که در جریان وقایع مربوط به 18 تیر و حمله وحشیانه نیروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران، یکی از حامیان اصلی دانشجویان بود. تداوم بازداشت این استاد دانشگاه با توجه به بیماری همسر وی نگرانی ها را در این خصوص افزایش داده است. دکتر عبدالله رمضان زاده، از اعضای ارشد حزب مشارکت نیز در 25 خرداد ماه در میدان سپاه پس از ضرب و شتم فراوان بازداشت شد. وی در طی این مدت از هرگونه ملاقات و ارتباط با خانواده خود محروم بوده است و گزارش های رسیده حاکی از فشارهای شدید جسمی و روحی بر وی می باشد.
با ۱۰۶ امتیاز و ۱ نظر
نظرات

سناریوی حذف هاشمی کلید خورد - شمشیر از رو بسته شد ، حمله به هاشمی رفسنجانی در بخش خبری 20:30

Posted: 29 Jul 2009 10:25 AM PDT

20:30 "چرا هاشمی در سال 84 که اختلاف رای 7 میلیون بود اعتراض نکرد و مردم را به خیابانها فرا نخواند و امروزی اعتراض می کند که اختلاف رای 11 میلیون می باشد . از این خبر تنها نتیجه ای که گرفته می شود این است که می خواهند همه این اعتراضهای مردمی را توطئه ای از جانب هاشمی رفسنجانی نشان دهند و قسمت سوم کودتای ننگین خود را با حمله به هاشمی و رسانه ای کردن آن شروع کنند تا از این فرصت بدست آماده اذهان مردم را به سمت سوی دیگر منحرف کرده و به هدف اصلی خود یعنی استقرار دولت و استمرار حکومت برسند پس بیایید با حمایت قاطع از هاشمی رفسنجانی این دسیسه تازه را خنثی کنیم و عواقب این کارشان را به آنها نشان دهیم که امروز مردم ایران همه آگاه هستند و از کسانی که از آنها حمایت می کنند تا آخرین قطره خونشان حمایت خواهد کرد.
با ۱۰۳ امتیاز و ۱۸ نظر
نظرات

نه نشد !با بستن به اصطلاح کهريزک تازه بايد به مردم پاسخ دهيد چرا و چه کسانی آن را باز کرده بودند

Posted: 29 Jul 2009 05:05 AM PDT

بسی خيال خام که قائله را با این نمايشات خطم کنيد .اگر تا ديروز فقط رائ مان را ميخواستيم حالا اسم تک تک بازجويان و شکنجه گران و قاتلان و آنانی که به ایشان فرمان ميدادند را هم ميخواهيم. نميتوانيد با آزاد کردن فقط چند زندانی و بستن به اصطلاح يک بازداشتگاه ما را به خانه هايمان بفرستيد. ديگر نه راه پس داريد و نه پيش
با ۱۰۲ امتیاز و ۸ نظر
نظرات

سایتهای رسمی موسوی و کروبی صراحتا می گویند بهشت زهرا قطعه 257 بعد بالاترین اصرار می کند مصلی

Posted: 29 Jul 2009 12:20 PM PDT

من واقعا سر از کار این دوستان بالاترین در نمی آورم. رسمی ترین سایتهایی که خیر موسوی و کروبی از انها منتشر می شود یعنی قلم و اعتمادملی هر دو با هم یک صدا می گویند فردا بهشت زهرا قطعه 257 بعد بعضی از دوستان به استناد حرف قبلی موسوی و فیس بوک موسوی که توسط خود او ارائه نمی شود می گویند مصلی.خیلی بد است اگر فردا موسوی و کروبی بروند بهشت زهرا و کسی نباشد.------------------ قلم نیوز: http://www.ghalamnews.ir/news-21247.aspx --------- اعتمادملی: http://www.etemademelli.ir/published/0/00/60/6011/
با ۱۰۲ امتیاز و ۳۷ نظر
نظرات

__._,_.___
This is a non-political list.
Recent Activity
Visit Your Group
Y! Messenger

PC-to-PC calls

Call your friends

worldwide - free!

Yahoo! Groups

Auto Enthusiast Zone

Passionate about cars?

Check out the Auto Enthusiast Zone.

Yahoo! Groups

Weight Management Challenge

Join others who

are losing pounds.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ