--- On Thu, 7/30/09, [Tondar News] پیک خبری تندر <list@tondar.
هم میهنان گرامی به خبرهای رادیو تندر صدای انجمن پادشاهی ایران توجه فرمائید + + + + + + + + + چهلمین روز به خون خفتن دخت ایران؛ تجمع در تهران و 30 شهر دیگر: تجمع درتهران: 1- میدان ونک آلترناتیو اول میدان سرو - آلترناتیو دوم پارک وی 2- میدان محسنی آلترناتیو اول بولوار کاوه - آلترناتیو دوم میدان هروی 3- میدان هفت حوض آلترناتیو اول فلکه سوم تهرانپارس - آلترناتیو دوم فلکه اول تهرانپارس 4- میدان فاطمی آلترناتیو اول میدان هفت تیر - آلترناتیو دوم میدان فردوسی 5- پل گیشا آلترناتیو اول فلکه صادقیه - آلترناتیو دوم میدان انقلاب شیراز : فلکه گاز -آلترناتیو اول بلوار ارم - آلترناتیو دوم فلکه نمازی مشهد : پارک ملت -آلترناتیو اول بلوار سجاد - آلترناتیو دوم فلکه احمد آباد اصفهان : سی و سه پل -آلترناتیو اول چهارراه نظر - آلترناتیو دوم میدان فیض تبریز : چهارراه آبرسان -آلترناتیو اول میدان دانشسرا - آلترناتیو دوم میدان قونقا گرگان : خیابان شالیکوبی- آلترناتیو بلوار ناهارخوران اهواز : چهارراه نادری -آلترناتیو اول زیتون کارمندی - آلترناتیو دوم فلکه سوم کیانپارس ارومیه : میدان مرکزی-آلترناتیو خیابان خیام یزد : چهارراه دولت آباد -آلترناتیو میدان امیرچخماق بندرعباس : مقابل مجتمع ستاره جنوب-آلترناتیو میدان ولیعصر رشت : سه راه حاجی آباد -آلترناتیو اول پارک شهر، آلترناتیو دوم میدان لاکانی بوشهر : میدان امام -آلترناتیو خیابان مطهری اراک : میدان باغ ملی-آلترناتیو دروازه تهران کرمانشاه : میدان جوانشیر -آلترناتیو چهارراه جوانشیر قم : میدان سعیدی -آلترناتیو میدان مطهری قزوین : میدان آزادی-آلترناتیو میدان عارف قزوینی اردبیل : چهارراه امام -آلترناتیو میدان آزادی همدان : میدان امام -آلترناتیو میدان بوعلی ایلام : میدان امام-آلترناتیو چهارراه جمهوری کرمان : میدان آزادی-آلترناتیو میدان باغ ملی خرم آباد : میدان آزادی-آلترناتیو پارک شریعتی سنندج : میدان اقبال- آلترناتیو پارک استقلال بیرجند : میدان دوم رحیم آباد-آلترناتیو میدان اول بجنورد : روبروی مجتمع ارم-آلترناتیو چهارراه مخابرات ساری : سه راه قارن-آلترناتیو فلکه ساعت سمنان : میدان معلم -آلترناتیو میدان مطهری یاسوج : میدان هفت تیر -آلترناتیو پارک چمران زاهدان : پاساژ قائم -آلترناتیو میدان آزادی زنجان : سبزه میدان-آلترناتیو حسینیه اعظم شهرکرد : میدان فردوسی-آلترناتیو چهارراه بازار ............ روز هشتم امرداد ماه را به واپسین روز مرگ استبداد مذهبی بدل می کنیم + + + + + + + + + ادامه اعتراضات شبانه مردم در آستانه چهلم جان باختگان: گزارشات حاکی است که مردم تهران در مناطق گوناگون بر بام منازل خود قرار گرفتند و شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگر روسیه را سر دادند. در پونك و سید خندان و تهران پارس مردم شعار مرگ بر دیكتاتور را فریاد می زدند. شدت اعتراضات در صادقیه، میر داماد و سیدخندان بیشتر از دیگر مناطق تهران بود. نیروهای سرکوبگر بسیج و سپاه پاسداران مایوس و سرخورده شاهد اعتراضات مردم بودند و قدرت هر عملی از آنها سلب شده بود. + + + + + + + + + نام های شقایق های پرپر شده ایران زمین که تاکنون شناسایی شده اند به ٧٨ تن رسید: جمھوری اسلامی در عین حال به طور گسترده و سازمان یافته تلاش می کند افکار عمومی ایران و جھان را از میزان قربانیان از سوی دیگر رفتار ماموران سرکوبگر رژیم اسلامی با تمامی خانواده ھای جانباختگان راه آزادی غیر انسانی و توھین آمیز بوده است. مامورانوزارت اطلاعات جمھوری اسلامی با تحت فشار قرار دادن خانواده ھای قربانیان رویدادھای اخیر، تنھا با قید تعھد و شروط ١- مراسم بی سر و صدا و تنها با حضور افراد نزدیك خانواده صورت بگیرد. مامورین وزارت اطلاعات تلاش گسترده ای را بکار می برند تا از انتشار نام و عکس جان باختگان جلوگیری کنند. آنھاحداکثر فشار را بر روی خانواده ھای قربانیان بکار می برند تا بتوانند جنایت مرتکب شده را بپوشانند و مردم ایران و جھانیان و بویژه سازمان ھای حقوق بشری از آن بی اطلاع بمانند. به رغم تھدیدات و فشارھای ماموران وزارت اطلاعات نام های منتشره تاکنون به ھمت برخی از خانواده ھا و کوشندگان دفاع از نام ها و اطلاعات بدست آمده از جان باختگان: ٢- اشکان سھرابی، ١٨ ساله، دانش آموزپشت کنکوری، در تقاطع بوستان سعدی و رودکی در حین تظاھرات علیه جمھوری اسلامی به گواه شاھدان مورد هدف گلوله نیروھای لباس شخصی رژیم اسلامی قرار گرفت و کشته شد و در قطعه ٢۵٧ بھشت زھرا ردیف ۵٠ شماره ١٩ به خاک سپرده شده است. ٣- بھمن جنابی ٢٠ ساله، شاغل در مغازه نصب و تعمیرات شوفاژ. وی به گواه شاھدان توسط نیروھای لباس شخصی در حین تظاھرات علیه جمھوری اسلامی به ضرب گلوله به قتل رسید. ۴- حسین طھماسبی جوان ٢۵ ساله می باشد كه در جریان تجمعات اعتراضی روز دوشنبه ٢۵ خرداد ماه در ۵- کیانوش آسا، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مھندسی شیمی در دانشگاه علم و صنعت ایران بود. او در جریان تظاھرات ۶- مھدی کرمی، مھدی کرمی ٢۵ ساله که در ٢۵ خرداد در تقاطع جنت آباد وخیابان کاشانی در اثر اصابت گلوله به گلویش کشته شده است. ٧- مصطفی غنیان، دانشجوی مھندسی دانشگاه شریف که با تیراندازی نیروھای بسیج کشته شد. دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تھران در شب دوشنبه ٢۵ خرداد در پی یورش وحشیانه لباس شخصی ها به کوی دانشگاه تھران کشته شد. محل خاکسپاری: مشھد. ٨- ناصر امیر نژاد متولد: ١٣۶٢ - در مورخه ٢۵ خرداد ١٣٨٨ ، وی دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تھران در رشته ھوا- فضا بود که در جریان راھپیمایی مردم تھران در میدان آزادی در ابتدای خیابان محمد علی جناح در تیراندازی از ساختمان بسیج در ٢۵ خرداد ١٣٨٨ کشته شد. پیکر بی جان این دانشجو در ٢٩ خرداد ١٣٨٨ در یاسوج تشیع و به خاک سپرده شد. ٩- محمد حسین برزگر ٢۵ ساله، دیپلم شغل آزاد به دلیل اصابت گلوله به سر در مورخه چھارشنبه ٢٧ خرداد در میدان ھفت تیر ١٠ - رضا طباطبایی ٣٠ ساله لیسانس حسابداری، كارمند به دلیل اصابت گلوله به سر در ٣٠ خرداد در خیابان آذربایجان ١١ - ایمان ھاشمی ٢٧ ساله شغل آزاد به دلیل اصابت گلوله به چشم شنبه ٣٠ خرداد در خیابان آزادی جان باخت و چھارشنبه ٣ ١٢ - پریسا كلی ٢۵ ساله فارغ التحصیل رشته ادبیات به دلیل اصابت گلوله به گردن در یكشنبه ٣١ خرداد در بلوار كشاورز ١٣ - محسن حدادی ٢۴ ساله طراح برنامه ھای كامپیوتری شنبه ٣٠ خرداد به دلیل اصابت گلوله بر پیشانی در خیابان نصرت ١۴ - محمد نیكزادی ٢٢ ساله فارغ التحصیل عمران در سه شنبه ٢۶ خرداد به دلیل اصابت گلوله به سینه در میدان ونك جان ١۵ - علی شاھدی ٢۴ ساله بعد از دستگیری و انتقال به كلانتری در تھرانپارس یكشنبه ٣١ خرداد به دلایل نامعلوم در كلانتری ١۶ - واحد اكبری ٣۴ ساله شغل ازاد و متاھل دارای یك دختر ٣ ساله در شنبه ٣٠ خرداد به دلیل اصابت گلوله به پھلو در خیابان ١٧ - ابوالفضل عبدالھی ٢١ ساله فوق دیپلم برق ٣٠ خرداد در مقابل دانشگاه صنعتی شریف به دلیل اصابت گلوله به پشت ١٨ - سالار طھماسبی ٢٧ ساله دانشجوی كارشناسی مدیریت بازرگانی رشت شنبه ٣٠ خرداد در خیابان جمھوری به دلیل ١٩ - فھیمه سلحشور ٢۵ ساله دیپلم یكشنبه ٢۴ خرداد به دلیل اصابت باتوم به سر و خونریزی داخلی در میدان پهلوی پس از انتقال به بیمارستان در مورخه ٢۵ خرداد جان باخت و ٢٧ خرداد در قطعه ٢۶۶ به خاك سپرده شد. ٢٠ - وحید رضا طباطبایی ٢٩ ساله لیسانس زبان انگلیسی روز چھارشنبه ٣ تیر در بھارستان به دلیل اصابت گلوله به سر کشته شد ٢١ - فرزاد جشنی جوانی ایلامی فرزند جعفر، اھل شھرستان آبدانان ایلام، که برای امرار معاش در تھران به سر می برده ٢٢ - شلیر خِضری، دانشجو، اھل شھر پیرانشھر، روز ١۶ ماه ژوئن، به ھنگام یورش وحشیانه نیروھای رژیم اسلامی به دانشگاه تھران، ٢٣ - یعقوب بروایه، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته تئاتر در دانشکده ھنر ومعماری دانشگاه تھران، روز چھارم تیر ماه توسط ٢۴ - کاوه علی پور، ١٩ سالھ، شنبه ٣٠ خردادماه در تھران به قتل رسید. بنا به گزارش وال استریت ژورنال: حکومت برای ٢۵ - سعید عباسی فر گلچی، ٢۴ سالھ، فروشنده کیف و کفش، کسبه ساکن خیابان رودکی، مجرد، ھویت یکی دیگر از ٢۶ - مبینا احترامی، دانشجوی بھبھانی دانشگاه تھران در جریان یورش وحشیانه انصار حزب الله و لباس شخصی ھا به کوی دانشگاه در ٢٧ - فاطمه براتی، در جریان حمله انصار حزب الله و لباس شخصی ھا به کوی دانشگاه در شامگاه ٢۴ خرداد مورد یورش وضرب و شتم قرار گرفته و جان خود را ازدست داد. گفته می شود پیکر این دانشجویان بدون اطلاع به خانواده ایشان و پنهانی در گورستان بھشت زھرای تھران به خاک سپرده شدند. ٢٨ - کسری شرفی، در جریان حمله انصار حزب الله و لباس شخصی ھا به کوی دانشگاه در شامگاه ٢۴ خرداد مورد یورش وضرب و شتم قرار گرفته جان خود را از دست داد. گفته می شود پیکر این دانشجو بدون اطلاع به خانواده ایشان و پنهانی درگورستان بھشت زھرای تھران به خاک سپرده شده است. ٢٩ - کامبیز شعاعی، در جریان حمله انصار حزب الله و لباس شخصی ھا به کوی دانشگاه در شامگاه ٢۴ خرداد مورد یورشوضرب و شتم قرار گرفته و جان خود را از دست داد. گفته می شود پیکر این دانشجو بدون اطلاع به خانواده ایشان و پنهانی در ٣٠ - محسن ایمانی، در جریان حمله انصار حزب الله و لباس شخصی ھا به کوی دانشگاه در شامگاه ٢۴ خرداد مورد یورش ٣١ - فاطمه رجب پور ٣٨ ساله که به اتفاق مادرش سرور برومند در جریان تیراندازی نیروھای نظامی به مردم در مورخه ٢۵ ٣٢ - سرور برومند ۵٨ ساله که به اتفاق دخترش فاطمه رجب پور در جریان تیراندازی نیروھای نظامی به مردم در تاریخ ٢۵ ٣٣ - علیرضا افتخاری، ٢۴ ساله خبرنگار ابرار اقتصادی. پیکر بی جان علیرضا افتخاری، که در جریان جنبش اخیر مفقود شده بود؛ پس ٣۴ - احمد نعیم آبادی، او توسط قاتلان گردان ١١٧ عاشورا در میدان آزادی به ضرب گلوله کشته شد و پیکربی جانش را روز ٣۵ - نادر ناصری، ٣٠ خردادماه در خیابان مورد هدف گلوله مزدوران رژیم اسلامی قرار گرفته و کشته شد، پیکر بی جان وی در شهر بابل به خاک سپرده شده است. ٣۶ - مسعود خسروی، در ٢۵ خردادماه در میدان آزادی به ضرب گلوله مزدوران رژیم اسلامی از پای درآمد، و در گورستان بھشت زھرا به خاک سپرده شد. ٣٧ - مسعود ھاشم زاده، در ٣٠ خرداد ماه در تھران کشته شد، وی به ھمراه خانواده اش در منطقه ستارخان تھران زندگی می کردند و در ھمان محل نیز توسط شلیك مستقیم نیروھای نظامی جان باخت اما به علت اینکه به خانواده اجازه خاکسپاری در تھران را ندادند، خانواده مجبور به انتقال ایشان به روستای مادریشان در گیلان -روستای ولی آباد خشک بیجار شدند. ٣٨ - ایمان نمازی دانشجوی رشته عمران دانشگاه تھران، در مورخه ٢۵ خردادماه در پی یورش لباس شخصی، به کوی دانشگاه کشته شد. ٣٩ - سالار قربانی پارام ، ٢٢ ساله، بود در تظاھرات ھای اخیر کشته شد. جمھوری اسلامی علت مرگ را تصادف اعلام كرده ۴٠ - حسین طوفان پور درتظاھرات روز ٣٠ خرداد توسط نیروھای امنیتی در خیابان دستگیر شد. بر پایه اظھارات شاھدان ۴١ - تینا سودی، دانشجو، روز شنبه ٣٠ خرداد توسط گلوله ی مزدوران رژیم اسلامی در میدان انقلاب کشته شد. اما ماموران به خانواده تیناسودی گفته اند كه اگر می خواھید جسدش را بگیرید باید بگوئید كه با مرگ طبیعی مرده است. ۴٢ - حسین اخترزند، یکی ازجانباختگان حوادث اخیردراصفھان، محله مسجد لنبان، فردی به نام می باشد که مجردبوده است ۴٣ - جعفر بروایه، استاد دانشگاه چمران اھواز و دانشجوی مقطع دکترای دانشگاه تھران که برای شرکت در امتحانات به تھران ۴۴ - دانشجو حمید مداح شورچه، ھمراه با گروھی در صحن مسجد گوھرشاد دست به تحصن زدند که توسط نیروھای امنیتی ۴۵ - مریم مھر آذین ٢۴ ساله در خیابان آزادی با شلیک مزدوران رژیم اسلامی گلوله کشته شد. ۴۶ - میلاد یزدان پناه ٣٠ سال در خیابان آزادی با شلیک گلوله مزدوران رژیم اسلامی از پای در آمده است. ۴٧ - حامد بشارتی ٢۶ ساله در خیابان آزادی با شلیک گلوله مزدوران رژیم اسلامی کشته شد. ۴٨ - بابک سپھر ٣۵ ساله در خیابان آزادی با شلیک گلوله مزدوران رژیم اسلامی از پای در آمده است. ۴٩ - ندا اسدی ۵١ - فرزاد ھشتی. ۵٢ - امیر طوفانپور. ۵٣ - محمد، ١٢ ساله ۵۴ - محرم چگینی قشلاقی فرزند میرزا قلی ٣۴ ساله در قطعه ٢۵۶ بھشت زھرا ردیف ١۴۶ شماره ١٣ به خاک سپرده شده است. ۵۵ - محمد حسین فیضی فرزند غلامرضا ٢۶ ساله درقطعه ٢۵٧ بھشت زھرا ردیف ٣١ شماره ٢۵ به خاک سپرده شده است. ۵۶ - رامین رمضانی فرزند مھدی ٢٠ ساله سرباز وظیفه در درگیری ھای ھفته دوم پس از انتخابات در تھران کشته شده است، پیکر ۵٧ - سھراب اعرابی ١٩ ساله که در زندان اوین زیر شكنجه کشته شد، سھراب اعرابی ١٩ ساله سال آخر دبیرستان و آماده برای امتحان كنكور در جریان خیزش انقلابی مردم ایران در ٣٠ خرداد روز شنبه بازداشت و به مكان نامعلومی منتقل می شود. پس از پیگیری ھای پی در پی خانواده بویژه ی مادرش متوجه می شوند كه وی در زندان اوین است، مادر این جوان روز سه شنبه ١۶ تیر با گذاشتن كفالت در دادگاه انقلاب ھر روز منتظرآزادی فرزند ش بود، با وجود این كه این مادر می دانست كه فرزندش در زندان اوین است ولی خیلی نگران بود و می گفت می ترسم بچه ام را بكشند. این مادر عكسی از فرزندش تھیه كرده بود و به ھر زندانی كه آزاد می شد عكس عزیزش را نشان می داد و از آنھا می پرسید كه آیا او را می شناسند و یا در زندان دیده اند؟ او می گفت به ھر كجا و ھر كسی مراجعه می كنم جواب نمی دھند و می گویند صبر كن آزاد م یشود. این مادر كارش از صبح تا شب جلو زندان ماندن شده بود تا اینكه یك دفعه از طرف قاضی مر تضوی خبر آمد كه سھراب اعرابی در زندان درگذشته است. خانواده اش را خبر كنید تا جنازه فرزندشان را تحویل بگیرند........ ۵٨ - داود صدری، ٢٧ ساله روز ٢۵ خرداد در جریان تظاھرات میلیونی مردم تھران تیر خورده و به بیمارستان علی منتقل گزارش شده که مقامات جمھوری اسلامی ٣۵٠ ھزار تومن بابت پول تیر و ۶ میلیون ھم بابت تحویل تحویل جنازه از خانواده داود درخواست کرده اند. ھمچنین گزارشات حاکی از آن بوده که به خانواده داود توصیه کرده اند که اعلام کند داود بسیجی بوده و توسط مردم به قتل رسیده است. ۵٩ - آرمان استخری پور، ١٨ ساله از شیراز که در درگیری ھای چند روز اخیر شیراز درمحله ابیوردی مورد اصابت باتوم قرار گرفته و به کما رفته بود. او که به منزل پیرزنی در حوالی درگیری ھا پناه برده بود روزدوشنبه ٢٢ تیر جان باخت. علت مرگ او مرگ مغزی اعلام شده است. پیکر این عزیز جان باخته سه شنبه ٢٣ تیر در دارالرحمه شیراز به خاک سپرده شد. گفتنی است که پزشک آرمان علت مرگ وی را مرگ مغزی اعلام کرد. ۶٠ - سعید اسماعیلی خان ببین، ٢٣ ساله كه بر اثر وارد شدن ضربه به سرش در حوادث تھران كشته شده است، در شھر ۶١ - مھرداد حیدری، روزنامه نگار مشھدی کشته شد، مھرداد نقدھای تندی بر وزارت اطلاعات و نیروھای امنیتی در روز ۶٢ - علی فتحعلیان. محل جان باختن: روبروی مسجد لولاگرمحل سکونت: خیابان رودکی، خیابان شکوفه (خمسه) ۶٣ - ترانه موسوی، دختر جوانی که در تجمع مسجد قبا توسط نیروھای لباس شخصی و بسیجی بازداشت شده بود پس از چند ۶۴ - حسن کاظمینی، پدر بزرگ وی به نام علی کاظمینی طی نامه سرگشاده ای نوشته است: چند روز پیش نوه ١٩ ۶۵ - معزز جوان ٢٧ ساله نیز یکی از جانباختگانی است که در اعتراضات گسترده و خونین مردم تھران در ٣٠ خرداد ماه شرکت ۶۶ - محمد کامرانی، طبق گفته خانواده وی، محمد را در حالیکه تقریبا نیمه جان بوده و سراسر بدنش علائم باتوم و شکنجه بوده ۶٧ - میثم عبادی، خانواده میثم عبادی از کشته شدن فرزند خود در روز ٢٣ خرداد در فلکه صادقیه تھران خبر دادند.میثم عبادی ۶٨ - رامین قھرمانی، ساکن محله ی شھرآرا پس از حدود ١۵ روز بازداشت، بلافاصله پس از آزادی در منزل دچار تشنج شده و ٧٠ - امیر جوادی فر لنگرودی، ٢۴ ساله دانشجوی دانشگاه آزاد قزوین که در اعتراض ھای ١٨ تیرماه در محدوده ی امیرآباد بر پایه ی گزارشات دریافتی امیر در روزی که زندانیان را از کھریزک به اوین می آوردند، در آن فضای تنگ، گرم و در ٧١ - یوسف صالح، درباره ی او اطلاعات زیادی در دست نیست، تنھا برخی از بستگان جان باختگان دیگر تایید کرده اند که ٧٢ - دانشجو حسن شاپوری برپایه ی گزارش رسیده از یکی از زندانیان آزاد شده ی بازداشتگاه کھریزک است. ٧٣ - دانشجو رضا فتاحی برپایه ی گزارش رسیده از یکی از زندانیان آزاد شده ی بازداشتگاه کھریزک است. ٧۴ - میلاد .. ،جوانی که توسط صادق یکی از شکنجه گران، شب اول دستگیری اش به باد مشت و لگد گرفته شد و به کما رفت، پس از آن میلاد را با خودشون می برند، امام دکتر ھم بند زندانیان می گوید؛ گوش و دھن میلاد به شدت خونریزی کرده و او متاسفانه درگذشته است. وی نیز یکی از زندانیان آزاد شده ی بازداشتگاه کھریزک است. ٧۵ - مرتضی سلحشور، یکی از زندانیان آزاد شده ی بازداشتگاه کھریزک بوده که جان باخته است. ٧۶ - مراد آقاسی،از یکی از زندانیان آزاد شده ی بازداشتگاه کھریزک بوده که جان باخته است. ٧٧ - محسن انتظامی، از یکی از زندانیان آزاد شده ی بازداشتگاه کھریزک بوده که جان سپرد است. ٧٨ - امید رضا میرصیافی، یک وبلاگنویس که در اسفند ١٣٨٧ در زندان در اثر شکنجه جان می بازد. + + + + + + + + + یک نماینده مجلس، شمار کشته شدگان حوادث اخیر را 30 تن اعلام کرد:! مقامهای جمهوری اسلامی طی یک ماه گذشته، شمار کشته شدگان در رویدادهای اعتراضی به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری را 20 تن اعلام کرده و تعداد مجروحان را چند صد تن خوانده بودند. این در حالی است که گروههای طرفدار حقوق بشر میگویند تعداد کشتهشدگان بسیار بیشتر از آمار اعلام شده توسط دولت ایران است. + + + + + + + + + داود صدری را تیرانداز پایگاه مقداد کشت: داود صدری 25 ساله، تکنیسین برق در شامگاه 25 خرداد در جریان اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم در میدان آزادی تهران و درپی شلیک گلوله از بام پایگاه بسیج مقداد در ابتدای بزرگراه جناح کشته شده است. پیکر نیمه جان وی به همراه 17 زخمی دیگر به بیمارستان رسول تهران منتقل گردید و ساعاتی بعد بر اثر شدت آسیب های وارده ناشی از اصابت گلوله به قلب و طحال وی درگذشت. خانواده وی در همان ساعات اولیه به جستجوی فرزند خود پرداختند ولی تا 5 روز پس از آن تنها با اظهار نظرهای ضد و نقیض مسئولین امر در مورد نحوه کشته شدن، ضاربان و محل نگهداری جنازه وی روبرو گردیدند. علی جمالی عضو شورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران و از بستگان داوود صدری می گوید: "خانواده صدری از همان لحظه شنیدن خبر به بیمارستان مراجعه کردند اما مسئولین بیمارستان از هرگونه پاسخگویی در خصوص وضعیت وی امتناع کردند. حضور نیروهای امنیتی در بیمارستان رسول مشهود بود و پس از مدتی خبر فوت داود صدری به خانواده وی اعلام شد ولی از تحویل جنازه ایشان خودداری نمودند." گفتنی است از 18 زخمی که در 25 خرداد به این بیمارستان منتقل شده بودند 8 تن جان باخته اند.. پیکربی جان این 8 تن به پزشکی قانونی کهریزک منتقل شد، اما پیگیری خانواده های این قربانیان برای تحویل پیکر بی جان عزیزان خود تا مدت ها بی نتیجه ماند. جمالی می گوید: "سرانجام پس از 5 روز پیگیری شبانه روزی در 31خرداد جنازه داود صدری به خانواده وی تحویل و تحت تدابیر امنیتی در امامزاده ابراهیم کرج به خاک سپرده شد؛ و درحالی که داود روز 25 خرداد کشته شده بود، گواهی فوت صادر شده به تاریخ 31 خرداد است." مسئول کمیته سیاسی سازمان ادوار تحکیم می افزاید: "متاسفانه نحوه برخورد حاکمیت با معترضین بیگناهی که با دست خالی در راهپیمایی مسالمت آمیز 25خرداد شرکت کرده بودند و حجم بالای کشته شدگان، زخمیان و بازداشت شدگان، نشان از آستانه تحمل اندک جمهوری اسلامی در مواجهه با منتقدان وضعیت موجود دارد. اینکه شروع اولین اعتراض ها به نتایج یک انتخابات و نه مخالفت با کلیت نظام بیش از 30 کشته (بنا بر اظهارات مسئولین ) بر جا گذاشته، خود شاهدی بر این مدعاست." جمالی همچنین به تهدیداتی اشاره می کند که موجب تاخیر در افشای جزییات بیشتری از نحوه شهادت داود صدری شده است. گفتنی است مراسم چهلمین روز کشته شدن داود صدری در ساعت 16 روز آدینه 9 مردادماه در مسجد امام علی واقع در فاز 3 شهرک اندیشه- بلوار آزادی برگزار می گردد. + + + + + + + + + عکس های دلخراش پیکر شکنجه شده یکی از جان باختگان در وب سایت ها پخش شد: + + + + + + + + + یک جوان دیگر در اثر شکنجه دژخیمان رژیم اسلامی جان باخت: این در حالی است که تا مورخه 30/4/88 و با پیگیری خانوادهاش از طریق دادگاه انقلاب و بازداشتگاه اوین و دیگر بازداشتگاههای موجود در تهران، هیچ اطلاعی از سرنوشت وی یا محل نگهداریاش در دست نبود. در روز 31/4/88 با تماسی که با خانوادهاش گرفته شد، از آنها خواسته شد تا به بیمارستان خمینی، برای تحویل گرفتن پیکر بی جان فرزند خود مراجعه کنند و با مراجعهی آنها مشخص شده است که دلیل کشته شدن وی بر اثر ضربهی مغزی بوده و روی بدن او آثار متعدد باتوم دیده شده است. همچنین تاریخ دقیق پرپرشدن او مشخص نیست. پیکر بی جان وی بامداد روز یکشنبه 4/5/88 در قطعهی 219 بهشت زهرا تهران در کنار مادر از پیش درگذشته اش به خاک سپرده می شود. + + + + + + + + + سجاد 20 ساله یک جوان دیگر بخون خفته: + + + + + + + + + نام و مشخصات یکی دیگر از جان باختگان جنبش مردم ایران: این گزارش حاکی است پیکربی جان او را تنها در ازای دریافت پول و تعهد مبنی بر اینکه هیچ شکایتی از کسی ندارند، تحویل دادهاند. در این گزارش همچنین تصریح شده که وقتی برخی مأموران به عنوان دلجویی به منزل خانوادهی سعید عباسی مراجعه میکنند، مرگ فرزند آنها را به «اغتشاشگران» نسبت میدهند و سپس از این خانوادهی داغدیده میخواهند که نام سعید عباسی را به عنوان بسیجی ثبت کند تا از مزایای خانوادهی شهید بودن استفاده کنند؛ که این درخواست با واکنش شدید خانواده ی سعید عباسی روبهرو میشود و آنها مأموران را از خانه بیرون میکنند. + + + + + + + + + تجمع و اعتراضات صدها تن از خانواده های دستگیر شدگان در مقابل دادگاه انقلاب و زنان اوین: بنابه گزارشات رسیده از مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین صدها تن از خانواده های جنبش اخیر مردم ایران ازبامداد روزسه شنبه تجمع کردند و نسبت به شرایط مبهم عزیزانشان و ادامه بازداشت آنها دست به اعتراض زدند. با توجه به اعلام مسئولین دادگاه انقلاب مبنی بر آزادی 140 تن از دستگیر شده ها با قرار كفالت و یا وثیقه تعداد زیادی ازخانواده ها كه بیش از 200 تن بودند از ساعت 8 بامداد به دادگاه انقلاب مراجعه كردند و نگران از وضعیت عزیزانشان در انتظار اعلام اسامی بودند به ویژه پدران و مادران و همسرانی كه در این مدت هیچ خبری از عزیز خود نداشتند و نمی دانستند كه آیا زنده است یا نه با چشمانی پر اشك در انتظار اعلام اسامی بودند خانواده ها فكر می كردند امروز اسامی زیادی برای تعیین كفالت و آزادی اعلام می شود كه نزدیك به ساعت 10 بامداد تنها اسم 30 تن برای قرار كفالت اعلام شد. با اعلام این تعداد اسم، خانواده ها به خشم آمدند و چه در درون و بیرون دادگاه انقلاب به خامنه ای ناسزا می گفتند، آنها می گفتند این هم اسلامشان چقدر دروغ... چقدر انتظار... چقدر توهین و تحقیر...دو سرباز كه در بیرون دادگاه انقلاب بودند خانواده ها را با فریاد از جلو درب ورودی دادگاه انقلاب دور می كردند. در مقابل زندان اوین هم حدود 100 تن از خانواده ها نگران و چشم انتظار ایستاده بودند و همچنان خواهان ملاقات عزیزانشان بودند اعضای خانواده دستگیر شده ها دو گروه شده بودند یك نفر به دادگاه انقلاب و یك نفر به زندان اوین مراجعه كرده بودند تا شاید در یكی از این دو مكان اسم عزیز آنها تایید شود. وضعیت مادرانی كه در این مدت از فرزند خود هیچ خبری نداشتند به شدت تاسف بار بود. مادری عصا بدست و در حالی كه در راه رفتن او را كمك می كردند با چشمانی اشك بار به درب دژبانی امد و با خشم خواهان خبری از فرزند خود بود اما هیچ كس جوابگوی این مادر نبود به در می كوبید و می گفت اگر فرزندم را كشته اید اگر مسلمانید حداقل جنازه او را تحویلم دهید. خانواده ها با دیدن این صحنه به خشم آمدند و می گفتند خامنه ای، احمدی نژاد امیدواریم به عزای تك تك بچه هایتان بنشینید امیدواریم هر چه زودتر سرنگون شوید و رو سیاهی تان را ببینیم. در روزهای اخیر شاهد تحویل پیکرهای جانباختگان راه آزادی به خانواده های آنها هستیم که اکثر آنها در زیر شکنجه های وحشیانه و قرون وسطائی نیروهای تحت امر ولی فقیه علی خامنه ای جان خود را تقدیم راه آزادی مردم ایران نمودند. قتل زندانیان بی دفاع در شکنجه گاه ها توسط نیروهای تحت امر ولی فقیه علی خامنه ای یک جنایت علیه بشریت می باشد و می باید آمرین و عاملین آن دستگیر و به مجازات برسند. لیست شمار دیگری از دستگیر شدگان اخیرجنبش مردمی ایران که شماری از آنان در مکان های نامشخص زندانی و شماری نیز در اوین زندانی گردیده اند، به آگاهی می رسد: 1- حامد پناهی 26 ساله لیسانس الكترونیك از شنبه 30 خرداد كه در اعتراضات شركت كرده هیچ گونه خبری از وی در دستن نیست. 2- شیدا آقا بیگی 23 ساله فوق دیپلم گرافیك از شنبه 30 خرداد هیچ گونه اطلاعی از وی در دست نیست. 3- محمد شرافتی 28 ساله لیسانس كامپیوتر از چهارشنبه 3 تیر هیچ خبری از وی در دست نمی باشد. 5- روزبه مرادی 27 ساله دانشجوی فوق لیسانس مدیریت پنجشنبه 18 تیر بازداشت و سه روز پس از دستگیری از زندان اوین با خانواده وی تماس می گیرند و دستگیری او را اعلام می كنند اما خانواده او در نگرانی و بی خبری از وضعیت سلامتی او به سر می برد. 6- صادق غیاثی 26 ساله آدینه 26 تیر در انقلاب بازداشت و به اوین منتقل شده است. 7- سعید تالشی 21 ساله دیپلم شنبه 30 خرداد در شادمان بازداشت و دراوین زند انی شده است. 8- احسان حاجی زاده 24 ساله دانشجوی حقوق دوشنبه 8 تیر در تهران پارس بازداشت و به كهریزك منتقل و سپس به اوین منتقل شده است. 9- آرمان نظام دوست 31 ساله لیسانس عمران پنجشنبه 18 تیر بازداشت و به دراوین زندانی شده است. 10- علیرضا بابایی 26 ساله فوق دیپلك كامپیوتر پنجشنبه 18 تیر در امیر آباد بازداشت و در اوین زندانی است. 11- كامران هنرور 27 ساله لیسانس حسابداری آدینه 26 تیر با یورش نیروهای لباس شخصی به منزل وی برای بار دوم بازداشت و در اوین زند انی شده است. 12- هومن باقر پور 20 ساله دانشجوی هنر چهارشنبه 3 تیر در بهارستان بازداشت و در اوین زندانی شده است. 13- حسام الدین قاضی 28 ساله لیسانس مدیریت دولتی آدینه 26 تیر در پهلوی بازداشت و دراوین به سر می برد. 14- فرشید علیزاده اردبیلی 25 ساله دوشنبه 1 تیر در جنت آباد بازداشت و در اوین زندانی شده است. 15- بهروز نیازی 32 ساله فوق دیپلم برق آدینه 26 تیر در انقلاب بازداشت و به اوین منتقل شده است. 16- مرتضی مرتضوی 23 ساله دیپلم پنجشنبه 18 تیر در ونك بازداشت و دراوین زندانی شده است. 17-بیژن میرزایی 29ساله لیسانس شیمی یكشنبه 31 خرداد هنگام گفتن الله اكبر در پشت بام نیروهای لباس شخصی به منزل وی یورش برده و وی را بازداشت و در اوین زندانی است. 18- نادر جوادی 25 ساله پنجشنبه 18 تیر بازداشت و به كلانتری 148 منتقل و سپس به اوین منتقل شده است. 19- محمد حسام حسینی19 ساله دیپلم هنر شنبه 30 خرداد در آزادی بازداشت و تا كنون هیچ اطلاعی از وی در دست نیست اما نام ی توسط زندان اوین تایید شده است. 20- اشكان حقیقت نظر 27ساله آدینه 26 تیر در ولی عصر توسط لباس شخصی ها بازداشت و به اوین منتقل شده است. 21- امیر زندی 25 ساله شغل آزاد یكشنبه 31 خرداد در تهران پارس بازداشت و در اوین منتقل زندانی شده است. 22- علی احتشام 29 ساله فوق لیسانس ریاضی پنجشنبه 18 تیر در وصال بازداشت و به كلانتری 148 منتقل و سپس به اوین منتقل گردیده است. 23- امیر محمودی 22 ساله دانشجوی كامپیوتر آدینه 26 تیر در انقلاب بازداشت و در اوین زند انی است.. 24- حسین فراهانی 27 ساله سه شنبه 30 تیر در هفت تیر بازداشت و به اوین منتقل گردیده است. 25- ناصر طالبی نجف آبادی 31 ساله آدینه 26 تیر در انقلاب بازداشت و دراوین به سر می برد. 26- فرهاد كبیری 22 ساله دانشجو پنجشنبه 18 تیر بازداشت و به كهریزك منتقل و سپس به اوین منتقل شده است. 27- شایان مطهری 28 ساله كارمند شركت خصوصی پنجشنبه 18 تیر در امیر آباد بازداشت و دراوین به سر می برد. 28- امین میثاقی 28 ساله لیسانس علوم اجتماعی آدینه 26 تیر بازداشت و دراوین به سر می برد. 29- فراز در روز شنبه 3 امرداد در میدان ونک بازداشت گردیده و در آخرین تلاش های خانواده برای یافتن او، گفته اند که وی در اوین زندانی است. در روزهای اخیر شاهد تحویل پیکرهای جانباختگان راه آزادی به خانواده های آنها هستیم که اکثر آنها در زیر شکنجه های وحشیانه ای که یاد آوری یورش های وحشیانه تازیان به سرزمینمان ایران هستند. نیروهای تحت امر ولی فقیه علی خامنه ای در زندان هر روز خون شماری از فرزندان آزادی خواه ایران را زیر شکنجه های وحشیانه می ستانند. قتل زندانیان بی دفاع در شکنجه گاه ها توسط نیروهای تحت امر ولی فقیه علی خامنه ای یک جنایت علیه بشریت می باشد و می باید آمرین و عاملین آن دستگیر و به مجازات برسند. + + + + + + + + + آثار خون در اتوموبیل یکی از اعضای جبهه مشارکت: + + + + + + + + + نمیگذارم خون محسن پایمال شود: محسن روحالامینی ۱۸ تیرماه در تهران دستگیر شد و جسد وی دو هفته بعد، در حالی آثار ضرب و شتم بر بدنش دیده میشد، برای خاکسپاری تحویل خانوادهاش شد. جانباختن این جوان که پدرش از مشاوران محسن رضایی نامزد دهمین دوره ریاست جمهوری بود، بازتابهای گستردهای در میان مقامهای جمهوری اسلامی داشت؛ به طوری که برخی نمایندگان مجلس خواستار مشخص شدن علت مرگ وی شدهاند. عبدالحسین روحالامینی که با شبکه پرستی وی گفتگو میکرد، افزود: «در بعضی حوادث در کشورها چندهزار ماشین آتش زده میشود، ولی کنترل میکنند و خون یک نفر ریخته نمیشود. چطور محسن ما سالم از خانه برود و من جسد او را تحویل بگیرم؟» روحالامینی اظهار داشت که «فرزند من» مانند بسیاری از جوانان ایران پرسشهایی داشت که نمیشود اینگونه پاسخ آنها را داد و باید «مسیرهای پاسخگویی» را تغییر داد. «در بعضی حوادث در کشورها چندهزار ماشین آتش زده میشود، ولی کنترل میکنند و خون یک نفر ریخته نمیشود. چطور محسن ما سالم از خانه برود و من جسد او را تحویل بگیرم» پدر این جوان افزود که از پیگیری حق فرزندش و «محسنهای مردم» صرفنظر نخواهد کرد. این فعال سیاسی افزود که بسیاری از «دوستان و بزرگان» از وی انتقاد کردهاند که چرا برای پیگیری سرنوشت فرزندش آنها را در جریان نگذاشته است که وی در پاسخ گفته است: «محسنهای مردم را دریابید. حتما باید یکی را بشناسید؟ به فکر آنهایی باشید که واسطه و پارتی ندارند و سرگردانند و لطمه دیدهاند.» روحالامینی با انتقاد از وضعیت کنونی ایران، خواستار تغییر در نحوه اداره امور شد و گفت: «محسن ما رفت و بر نمیگردد، ولی محسنهای مردم را باید دریافت.» روحالامینی اظهار داشت که «فرزند من» مانند بسیاری از جوانان ایران پرسشهایی داشت که نمیشود اینگونه پاسخ آنها را داد و باید «مسیرهای پاسخگویی» را تغییر داد. + + + + + + + + + پروین فهیمی، مادر سهراب اعرابی؛ من مادر سهراب اعرابی در مراسم فردا شرکت خواهم کرد. به نام پروردگار هستی بخش بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند دهان به دهان شنیده ام و در خبرها خوانده ام که آقای موسوی و کروبی در تلاش هستند تا برای بزرگداشت شهدای حوادث اخیر در مصلی تهران برنامه سوگواری برگزار کنند. این درحالی است که برگزاری بزرگداشت جمعی برای همه جان باختگان حوادث بعد از انتخابات، وظیفه ای است که بردوش تمامی مسوولان اجرایی، نظارتی و مدیریتی این مملکت است که تا کنون نیز در برگزاری آن تعلل کرده اند. حال که این دو شخصیت سیاسی قدم جلو گذاشته اند و چنین برنامه متین و مناسبی را پیشنهاد داده اند، بنده نیز به عنوان مادر یک شهید بی گناه انتظارم آن است که مسوولان امکانات لازم را برای این امر مهم فراهم نمایند. ضمنا پنج شنبه چهلم ندای عزیز است، من مادر سهراب اعرابی در این مراسم شرکت خواهم کرد. پروین فهیمی - هفتم مرداد 1388 + + + + + + + + + نگرانی نسبت به وضعیت نامعلوم شیوا نظرآهاری: شیوا نظر آهاری، پس از گذراندن 33 روز در سلول انفرادی بند 209، در 26 تیر ماه به سلول های عمومی بند مزبور منتقل و در طول این مدت تنها موفق به چند تماس کوتاه با خانواده اش شده است. او طی این مکالمات از ارائه درخواست ملاقات با خانواده خود خبر داده که تا به امروز چنین امکانی محقق نشده است. بامداد روز دوشنبه نیز مادر شیوا نظرآهاری، همراه با دیگر خانواده های زندانیان، به زندان اوین مراجعه و ضمن تحویل پول و لباس برای وی، در خواست ملاقات نمود اما با پاسخ منفی مسوولان مواجه شد. شهرزاد کریمان، نحوه درخواست ملاقات با دخترش را مراجعه اولیه به دادسرا بیان می کند. دادسرا او را به زندان اوین ارجاع داده و مسوولان اوین نیز مجددا وی را به سمت دادسرا هدایت می کنند و در نهایت، پیشنهاد ارائه دوباره درخواست را در هفته آینده می دهند. + + + + + + + + + درخواست آزادی محمدعلی دادخواه وکیل پرونده های سد سیوند و...: + + + + + + + + + تداوم بازداشت غیرقانونی جمعی از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران: دکتر حسینعلی عرب، دانشیار و رئیس بخش فارماکولوژی دانشکده دامپزشکی، معاون اسبق سازمان دامپزشکی کل کشور و عضو اسبق شورای مدیریت دانشگاه، دکتر علی اصغر خدایاری، استادیار گروه معدن دانشکده فنی، دکتر چوبینه از اعضای هیات علمی دانشکده علوم پزشکی، دکتر تاجرنیا از اساتید دانشکده دندان پزشکی دانشگاه تهران و دکتر عبدالله رمضان زاده عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی، از جمله اساتیدی هستند که یک ماه از بازداشت آنان در زندان اوین می گذرد. + + + + + + + + + علی مقامی، یکی از اعضای ستاد مهدی کروبی بازداشت شد: علی مقامی در بحبوحه انتخابات در ستاد مهدی كروبی فعالیت می كرد. در نخستین دور بازداشت ها كه عده ای از اعضای جبهه مشاركت و از جمله دكتر میردامادی بازداشت و آزاد شدند علی مقامی نیز به مدت سه روز بازداشت بود وپس از آزادی به اداره محل خود رفت و به روال عادی زندگی و شغل وكارهای علمی خود پرداخت اما برخلاف انتظار او و خانواده اش در بیرون از خانه بازداشت شد. + + + + + + + + + عضویت در "گروهک ضد انقلابی حقوق بشر"!!! نامبرده که به دلیل ابتلا به بیماری قلبی تحتنظر پزشک به درمان مشغول بود بدون ذکر دلیلی برای بازداشت، دستگیر و پس از طی مدت 21 روز انفرادی در بازداشتگاه اطلاعات این شهر، در نهایت در تاریخ 30 تیرماه به بند امنیتی زندان سپیدار اهواز منتقل شد. مجموعه فعالان حقوقبشر در ایران مطلع شده است مسئول روابط عمومی این تشکل در یکی از اتهامهای مطرح شده از بازپرسی شعبهی 12 دادگاه انقلاب اهواز متهم به عضویت در "گروهک ضد انقلابی حقوق بشر!" شده است. لازم به ذکر است پیشتر و در تاریخ سوم آذرماه سال گذشته نیز خانم سما بهمنی و آقای دکتر حبیب بهمنی به اتهام عضویت در مجموعه در دادگاه انقلاب سنندج مورد محاکمه قرار گرفتند و از این افراد تاکنون خانم بهمنی به سه سال حبس تعلیقی محکوم شده است و پروندهی آقای بهمنی نیز کماکان مفتوح است. مجموعه در زمان مورد اشاره طی اطلاعیهیی این اتهامها و اقدامها را زمینهچینی برای آغاز برخوردهای بیشتر با این تشکل مدنی دانست و نسبت به آن هشدار داد. پس از پروندههای خانم و آقای بهمنی اکنون اتهام بیپایه و اساس وارد شده به آقای عابدینی خود گواه از تحلیل صحیح مجموعه از اهداف دستگاه امنیتی در گسترش برخورد با این تشکل مردم نهاد است. البته برخورد با مجموعه بهعنوان عضوی از جامعهی مدنی و کنشگران حقوق بشر در روند بستهتر شدن جامعه و جلوگیری از دیدهبانی اجتماع صورت میگیرد و این برخورد میتواند هشداری دیگر در خصوص فقدان امنیت تمامی فعالان مستقل حقوقبشری در ایران باشد و همین موضوع واکنش مناسب مدافعان حقوق بشر را میطلبد. در همین رابطه مجموعه توضیحات خود را در قالب نامهی سرگشادهیی خطاب به آیتالله شاهرودی، ریاست محترم قوهی قضائیه نگاشته است و امید دارد با ابطال این اتهام بی اساس دستگاه قضایی استقلال خود را نمایان کند. از دو عکاس مشهور خبری اعتراف گرفته شد: در خبر ایرنا آمده است: از میان عناصر دستگیر شده در این خصوص دو تن از آنها به نامهای مجید.س و ساتیار.الف ضمن اقرار به ارتباطات خود با جریان مذکور نحوه فعالیت و همکاری خود با این جریان را تشریح و سایر اعضا و سرپل های ارتباطی شبکه عکس را معرفی کرده اند که بررسی های بیشتر در این باره ادامه دارد. گزارش ایرنا حاکیست، این افراد پس از آن دستگیر شدند که تصاویری از اغتشاشات تهران را برای رسانه های خارجی ارسال کردند. براساس اعترافات به دست آمده، عناصر مذکور برای انجام ماموریت خود به ویژه برای ارسال تصاویر مورد نظر از مدتها پیش تحت آموزش قرار گرفتند. (آیا عکاس ها قرار است کاری به غیر از گرفتن عکس و ارسال آن بکنند؟!) یکی از عکاسان دستگیر شده یک سال و نیم قبل از سوی یکی از مجموعه های ضد انقلاب فعال در غرب در یک کشور آسیایی تحت آموزش اساتیدی از صربستان و گرجستان قرار گرفته بود و محل ملاقات هایش با عناصر دشمن در دوبی نیز شناسایی شده است. مجید سعیدی بنیانگذار واحد عکس خبرگزاری فارس است و تا پیش از شروع به کار دولت نهم دبیر سرویس عکس فارس بود. ساتیار امامی نیز در همین دوره به خبرگزاری فارس پیوست و جزو عکاسان ارشد این خبرگزاری بود. در دوره دبیری مجید سعیدی در خبرگزاری فارس، بخش عکس این خبرگزاری به مهمترین واحد تولید عکس خبری کشور تبدیل شد. پس از رفتن سعیدی از این خبرگزاری و سیطره جو امنیتی در محیط کار بیشتر عکاسان نسل اول خبرگزاری فارس از جمله ساتیار امامی به خبرگزاریهای دیگر رفتند. + + + + + + + + + اتهامات سنگین علیه بازداشت شدگان؛ محاکمه از هفته آینده: + + + + + + + + + به زنان زندانی در بند 209 چه می گذرد؟ دوستی می گفت برای توجیه فرزندش زندانیان را به دو دسته خوب و بد تقسیم می كند تا وقتی دوستان و همكارانش به زندان می افتند، دخترش فكر نكند كه مادرش آدم بدی است. این خاطره را نقل كردم كه بگویم، اخباری كه این روزها از زنان زندانی خوب (روزنامه نگاران، فعالان حقوق بشر و حقوق زنان و وكلا) به گوش می رسد حكایت از آن دارد كه آنها در بند عمومی 209 به سر می برند. از جمله شادی صدر، وكیل و فعال بازداشت شده حقوق زنان در تماس با همسرش گفته كه در انفرادی نیست و مسوولان دادگاه انقلاب نیز درباره وضعیت او به وكلایش گفته اند كه در بند عمومی به سر می برد. برای آنها كه بند 209 را تجربه كرده اند و تعدادشان هم كم نیست یك لحظه شكل بند نسوان 209 جلوی چشم می آید و این سوال به ذهنشان می رسد كه آیا 209 بند عمومی نسوان دارد؟ این سوال را با تنی چند از فعالان جنبش زنان كه بند 209 زندان اوین را تجربه كرده اند مطرح كردم. محبوبه عباس قلی زاده، کنشگر حقوق زنان كه آخرین بار در اسفند سال 85 بازداشت شد یكی از كسانی است كه در بند 209 اوین در حبس بوده است. او سلول های این بند را چنین توصیف می كند: "سلول ها تقریبا اطاق هایی با ابعاد سه در دو بود كه دستشویی كوچكی داشت با دیوارهای سیمانی كه رنگ روغن سبز داشت. رد یك تیغه حذف شده در وسط سلول معلوم بود. توالت و حمام بیرون سلول در ابتدای راهرویی بود كه به صورت یو بود و در نتیجه بند دویست و نه زنان شامل دو سالن می شد كه انتهایش به یك راهروی 5 متری وصل می شد و حالت یو را ایجاد می كرد." او ادامه می دهد: "در گوشه همان راهروی 5 متری و در سمت مقابل سلول ها اطاق زندانبانان قرارداشت كه فرش شده بود با یك تلویزیون و فلاسك چای. اگر یك دو راهروی سی متری كه توسط یك راهروی 5 متری به هم وصل شده اند را تصور كنید، و سلول هایی با درهای آهنی در سمت چپ كه هر كدام دو در آهنی دارند و در ابتدای ورودی هر سالن یك گلخانه مربع دو متر مكعبی و بعد از آن یك توالت یك در سه متر كه اتفاقا یك دوش هم به آن چسبیده است، و بعد از آن درهای سلول هایی كه هیچكس نمیداند پشت آنها چه می گذرد، تصویری از بند زنان زندان 209 خواهید داشت." محبوبه كه دو هفته در این بند نگه داشته شده و در انفرادی نیز بوده درباره سلول های انفرادی می گوید: "در مجموع در چهار گوشه این سالن یو شكل، چهار سلول كوچكتر از حد معمول یعنی دو متر در یك و نیم متر قرار داشت كه داخلش توالت كوچك آهنی فرنگی داشت و دستشویی. و زندانی حق بیرون رفتن حتی برای توالت و حمام را هم نداشت. كه به این سلولها می گفتند سلول انفرادی و به بقیه سلول ها كه دو در سه متر بود و معمولا ظرفیت چند نفر را دارد می گفتند زندان انفرادی گروهی ." این کنشگر حقوق زنان تاكید می كند كه اصولا چیزی به اسم بند عمومی 209 برای زنان وجود ندارد: "اصلا چیزی به نام بند عمومی 209 برا ی زنان وجود نداشت و اگر زندانی در آن اطاق های چند نفره بود اصطلاحا می گفتند فلانی عمومی است. یا اگر در آن سلول های یك و نیم در دو متر حبس بود می گفتند انفرادی." از محبوبه می پرسم این دو نوع سلول چه فرقی با هم دارند؟ توضیح می دهد: "در واقع فرق اصلی این دو، در حق توالت رفتن در بیرون از سلول بود كه خودش می شد یك فرصتی برای حس حیات داشتن و دیدن چهار تا سلول دیگر كه حس می كنی آدمهایی در ان زندگی می كنند و تنها نیستی." او درباره قوانین بند 209 می گوید: "قانون سكوت یكی از قوانین مهم بند 209 است یعنی نباید جز با پچ پچ با خودت یا همراهت حرف بزنی و حتی با زندانبان. همیشه چراغ بالای سرت روشن است و همین باعث می شود ساعت بیولوژیك بدن دچار اختلال شود. هیچ چیزی غیر از قرآن و شاید نهج البلاغه برای خواندن وجود ندارد. هوا خوری یعنی رفتن به همان گلخانه كه چون یك سقف شیشه ای دارد و دو تا گلدان آپارتمان و دو سطل آشغال بزرگ، اسمش را گذاشته اند گلخانه." به گفته محبوبه این گلخانه یكی از مهم ترین قسمت های بند برای زندانی است: "در هفته اول من نمی دانستم كه آب داخل سلول آلوده است و می شود لباسها را شست اما بتدریج فهمیدم كه آب داخل سلول ها از چاه است و آلوده و یك شیر آب در گلخانه است كه به آب تهران وصل است و می شود شیشه آب معدنی پلاستیكی را از آن پر كنی و بیاوری داخل سلول. اجازه داری موقع حمام لباسهایت را بشوری و از بندی كه در همین گلخانه است آویزان كنی و به بهانه آن كمی آسمان را از پشت شیشه ها ببینی .و وقتی از زندانبان می خواهی كه بروی هوا خوری به تو اجازه دهد كه در همان گلخانه در جا قدم بزنی، چون این همه اثاث اجازه نمی دهد راه بروی." اما گویا هواخوری كلا جای دیگری است. محبوبه اضافه می كند: "در هفته دوم فهمیدم كه اصلا هواخوری یك جای دیگر است. یك 15 در 15 متر كه شبیه زمین بسكتبال است و شیشه سقفی دارد و یك دوربین كه تو را می پاید. و این محوطه همیشه توسط مردهای زندانی اشغال بود و نوبت زنها دم غروب می شد كه آفتاب رفته بود و نمیتوانستی تن نور ندیده ات را اندكی به انرژی آفتاب بسپاری." آسیه امینی، کوشنده ی حقوق بشر یكی از افراد دیگری است كه بند 209 اوین را تجربه كرده است. او در مدت بازداشت خود در اسفند 88 در سه سلول مختلف حبس بوده است. از او می پرسم آیا در در بند 209 به بند عمومی زنان برخورده است؟ می گوید: "در راهرویی که ما در آن بودیم و اتفاقا من سه سلولش را تجربه کردم، سلول عمومی به معنایی که ما از زندان عمومی می شناسیم وجود نداشت. به نظرم این اصطلاح از آنجا رایج شد که در همانجا بعضی از افراد به طور جدا و تنها نگه می داشتند و برخی را به طور دسته جمعی در یک سلول. یعنی عمومی به معنی تنها نبودن است نه به معنای در خدمت داشتن امکانات زندان عمومی." آسیه نیز مواردی مشابه با محبوبه را درباره قوانین سلول ها یادآور می شود: " در این سلولها لامپ همیشه روشن است و تاریکی وجود ندارد. رفتن به دستشویی با اجازه زندانبان است. هواخوری درکار نیست مگر اینکه بازجو بخواهد و اجازه دهد. کتاب یا روزنامه ای نیست. امکان رفت و آمد وجود ندارد. در حالی که در بند عمومی زندانی ها به سلولهای هم می روند و حتا در طبقات می توانند رفت و آمد کنند. در 209 رفت و آمد فقط برای بازجویی بود و دستشویی . آنهم با چشم بند و همراه با زندانبان." او از شبی می گوید كه در یك سلول انفرادی دو در یك و نیم متر با سه زندانی دیگر گذرانده: "بعد از بازجویی ها سلول های ما را عوض می کردند. برای همین هر کداممان چند سلول را تجربه کردیم. این سلول آخری از همه بدتر بود. خیلی تنگ بود. یک توالت فرنگی هم وسط اتاق بود که البته درش بسته بود .در این اتاق چهار نفر بودیم که شب به نوبت پاهایمان را دراز کردیم. من می دانم که تحمل چنین سلولی برای یک شب در برابر رنجی که بسیاری کشیده اند آن قدر ناچیز است که بهتر است گفته نشود. اما فقط از این رو گفتم که بپرسم آیا چنین سلولی صرفا به دلیل اینکه در آن چهار نفر زندانیند، عمومی است؟ من اینطور فکر نمی کنم." اما جلوه جواهری، فعال حقوق زنان كه طی دو سال گذشته بارها بازداشت شده می گوید كه چیزی تحت عنوان بند عمومی 209 نمی شناسد و البته تنها یك بار در 209 زندانی بوده است. جلوه اضافه می كند: "من از افرادی که هم بندی ام بودند و ماه ها در 209 بودند خیلی دقیق درباره این بند سوال كردم و حتی نقشه 209 را هم برای من کشیدند." جلوه از همان سالن یو شكلی حرف می زند كه محبوبه توضیح داد، می گوید:" تاجایی که از زندانیان 209 پرسیدم برای زنان فقط همین سالن یو شکل است اما برای مردان غیر از سالن یو شكل،سالن دیگری كه در واقع همان بند عمومی 209 محسوب می شود اما بنا به دلایلی باز هم بند عمومی محسوب نمی شود است. آنجا برخی از مزایای بند عمومی را ندارد. مثلا هر وقت دلت بخواهد یا وقت بگیری نمی توانی تلفن بزنی. لزوما ملاقات نداری. اما می توانی به کتابخانه 209 بری. و با تعداد بیشتری از افراد در مکان بازتری باشی." به گفته جلوه بند زنان و مردان تفاوت های دیگری هم دارد: "هواخوری های زنان تنها یک حیاط کوچک است كه در نوک سالن یو شکل قرار دارد و یک پاسیواست که معمولا همانجا تنها اجازه هواخوری به زنان را می دهند.. مگر آنکه بازداشت کمی طولانی تر شود. اما مردان یک حیاط بزرگ دارند که در آنجا می توانند به راحتی بازی کنند. جلوه احتمال می دهد شادی صدر كه گفته می شود در بند عمومی 209 محبوس است، در سلول های انفرادی بند 209 همراه با چند زندانی دیگر نگهداری می شود و تاكید می كند كه عبارت بند عمومی 209 اشتباه است. با این اوصاف به نظر می رسد حتی آن دسته از زندانی هایی كه گفته می شود در سلول های انفرادی 209 نیستند در شرایط سختی باشند. چون در هر صورت در شرایط سخت سلول های انفرادی حال تنها یا با افراد دیگری روزها را پشت سر می گذارند. لامپ بالای سرشان روشن است، آب سلولشان آلوده است و اگر هم سلولی داشته باشند به خاطر كوچك بودن فضا و نبودن سیستم تهویه حی نفس كشیدن برایشان سخت است. + + + + + + + + + مسببان کشتارهای اخیر معرفی و مجازات شوند: هم از این روست که با روشن شدن ابعاد پشت پردهی این جنایتهای عظیم، اکنون خواست معرفی و مجازات آمران و عاملان این کشتار به خواست عموم مردم تبدیل شده است. کانون نویسندگان ایران که از جملهی نخستین نهادهای آزادیخواه است که این خواست را مطرح کرد، اکنون در کنار مردم همان خواست را به گونهیی قاطعتر، صریحتر و شفافتر مطرح میکند: مسببان کشتارهای اخیر در هر رده و مقامی باشند باید به مردم معرفی شوند و در دادگاه صالح به مجازات برسند. + + + + + + + + + مصاحبه با یک روزنامه نگار درباره بازداشتگاه کهریزک: از همان زمان شماری از کوشندگان حقوق بشر و انجمن دفاع از حقوق زندانیان به نحوه بازداشت و برخوردها اعتراض داشتند. اما آنچه نام کهریزک را باز در صدر اخبار قرار داد، این بود که در ناآرامی های اخیر ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری تعدادی از بازداشت شدگان را به این مرکز منتقل کردند. آنچه در زیر می خوانید، گفت و گویی است با حنیف مزروعی، فرزند رجبعلی مزروعی، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، درباره بازداشتگاه کهریزک. حنیف مزروعی روزنامه نگار و وبلاگ نویس در مورد این بازداشتگاه می گوید: " بازداشتگاه مستقیما تحت نظر اطلاعات ناجا یا همان نیروی انتظامی است. کهریزک در جنوب تهران در وسط بیابان واقع شده است. براساس آنچه ما شنیده ایم حدود دو سه سوله در این منطقه قرار دارد. داخل هر سوله ۲۰ کانتینر یا ۱۰ کانیتر وجود دارد." حنیف مزروعی می گوید بازداشت شدگان را داخل این کانتینر نگه می دارند، او اضافه کرد:" در حوادث اخیر گفته می شود که بین ۲۰ تا ۴۰ تن را در هر کانتینر به زور جای می دهند. این در حالی است که در هر کانتینر بیشتر از پنج تن را نباید جای داد." به گفته این روزنامه نگار تنها محفظ هوایی این کانتینرها یک سوراخ کوچک است که هوا از آن وارد می شود. حنیف مزروعی ادامه داد:" براساس گفته کسانی که آزاد شدند،نور مستقیم آفتاب به این کانتینرها می تابد و هوای داخل آن بسیار گرم است. به لحاظ بهداشتی نیزوضعیت بازداشت شدگان نامناسب است. " آمار متفاوتی از تعداد بازداشت شدگان در کهریزک منتشر شده است، اما حنیف مزورعی می گوید در بیشترین حالت حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ تن در این بازداشتگاه زندانی بودند که این آمار با توجه به مشکلات بهداشتی و فضای این مرکز بسیار زیاد است. حنیف مزروعی در مورد تاثیر انتشار دستور رهبر ایران در مورد تعطیلی این بازداشتگاه می گوید:" قبل از اعلام خبر تعطیلی بازداشتگاه، کهریزک ۱۰ روز است که تعطیل شده است و طبق آخرین اطلاعات حدود ۴۰ تن از باقی ماندگان به زندان اوین منتقل شدند." این روزنامه نگار با اشاره به برخورد خشن با بازداشت شدگان در کهریزک می گوید:" گفته شده که بازداشت شده ها را با انواع کابل و شلنگ مورد ضرب و شتم قرار داده اند، همچنین گفته می شد که بازداشت شدگان روز ۱۸ تیرماه را در آنجا لخت کرده، پس از اینکه آب فشار قوی روی آنها گرفته اند، آنها را با شلنگ و کابل کتک زدند." وی با اشاره به نظارت نیروی انتظامی بر این بازداشتگاه می گوید قوه قضائیه نظارت مستقیمی بر این بازداشتگاه نداشت، اما اطلاعات ناجا این بازداشتگاه را اداره می کرد اما خطر دیگری هم وجود دارد. او در این خصوص توضیح می دهد: "در بعضی از مراکز سپاه یا بازداشتگاه پاسارگاد در جنوب غربی تهران حتی اسم بازداشت شدگان نیز ثبت نمی شود." این روزنامه نگار افزود: "یکی از دوستان ما که روزنامه نگار است،چند وقت پیش بازداشت شده بود و دراین بازداشتگاه مورد ضرب وشتم قرار گرفت. برای پاسخگویی به یک سئوال به قدری سرش را به میز می کوبیدند که از حال می رفته است." به گفته حنیف مزروعی، از وضعیت بازداشتگاه پاسارگاد اطلاعات دقیقی در دست نیست. این بازداشتگاه متعلق به سپاه است و هیچ نهاد قضایی دسترسی به این بازداشتگاه ندارد. بازداشتگاه پاسارگاد پیش از این کارخانه اسلحه سازی بوده است." + + + + + + + + + در زندانهای ایران چه میگذرد؟ کشته شدن محسن روحالامینی، فرزند یک مقام عالیرتبه اصولگرا، علاوه بر افکار عمومی، مقامات نظام را هم تکان داد. گفته میشود این دانشجوی ۲۵ ساله از جمله کسانی بوده که در کهریزک مورد بازجویی و سوءرفتار قرار گرفتهاست. کهریزک، به دستور آیتالله خامنهای تعطیل شد. مهدی محمودیان، روزنامهنگار و کوشنده ی حقوق بشر میگوید: «سه سال بود که در کهریزک جوانان را شکنجه میکردند ولی فریادها را کسی نشنید. ایکاش قبل از کشته شدن آقا محسن، کهریزک را بسته بودند». به نظر محمودیان اگر صداقتی در تعطیلی کهریزک است، باید مسئولان آن را معرفی، بازداشت و بازجویی کنند. بازداشتگاههای مخفی و موازی: بازداشتگاههای مخفی و موازی: زندانهای سپاه: تهدید و سکوت خانوادهها: شهرستانها و ناپدید شدگان: سرنوشت مبهم زندانیان سیاسی: + + + + + + + + + انتقال برخی زندانیان اوین به نقطه ای نامعلوم در اصفهان: + + + + + + + + + اعتراف نماینده مجلس رژیم اسلامی به وجود بازداشتگاه در وزارت کشور: جلالی نماینده مجلس امروز در جمع خبرنگاران اعلام کرد که در مورد «بازداشتگاه طبقه منفی 4» که در وزارت کشور اطلاعاتی به کمیته پیگیری مسائل بازداشت شدگان اخیر رسیده است که در حال بررسی آن هستند. اظهارات سخنگو این کمیته در شرایطی صورت می گیرد که در بامداد 25 خرداد پس از حمله نیروهای لباس شخصی و انتظامی به کوی دانشگاه بیش از 200 دانشجو به این زیرزمین در وزارت کشور منتقل شدند. دانشجویان در ساعات اولیه بازداشت نمی دانستند در کجا به سر می برند اما پس از آزادی از محل نگهداری که در طبقه منفی چهار وزارت کشور واقع شده خبر دادند. خبرنامه امیرکبیر در 2 گزارش در تاریخ های 28 خردادماه و 9 تیرماه وجود این شکنجه گاه ها در وزارت کشور و شکنجه دانشجویان کوی دانشگاه در این مکان را گزارش کرده بود اما در همان زمان خبرگزاری فارس و یکی دیگر از سایت های حامی دولت به تخطئه این گزارش پرداختند. طبق گفته های دانشجویان آزاد شده رفتار صورت گرفته با آنان در این بازداشتگاه غیرانسانی بوده و طی مدت بازداشت مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفتند و حتی آب و غذا به آنها نمی دادند. این دانشجویان همچنین اعلام کردند که نیروهای لباس شخصی در هماهنگی کامل با نیروهای انتظامی و گارد ضدشورش به کوی دانشگاه تهران حمله کردند و در بامداد 25 خردادماه پس از ضرب و شتم دانشجویان بسیاری از آنان را به وزارت کشور منتقل کردند. کاظم جلالی همچنین در مصاحبه خود اعلام کرد که با 200 نفر از بازداشت شدگان اعتراضات به نتایج انتخابات دیدار کرده اند و در عین حال درخواست دیدار با 50 نفر دیگر را که ازچهره های سیاسی و روزنامه نگاران هستند، داده اند که با آن موافقت نشده است. وی همچنین اظهار کرده «با کسانی که در رابطه با بازداشت شدگان اخیر دچار تخلف شده اند برخورد خواهد شد.» پیگیری های صورت گرفته در مورد وضعیت زندانیان تنها پس از مرگ فرزند روح الامینی در بازداشتگاه کهریزک صورت جدی به خود گرفته است و کمیته مزبور در حال پیگیری دستگیرشدگان است. جلالی در ادامه نیز از آزادی سعید حجاریان اظهار بی اطلاعی کرده است و تأکید کرده که قوه قضائیه اعلام نموده برخی گروهک ها در مدیریت بحران نقش داشته اند. + + + + + + + + + از تمامی فرزندان ایران خواسته می شود؛ نام لباس شخصی هائی را که می شناسند به «تندر» اعلام و منتشر نمایند، تا در اختیار همه مبارزان قرار گیرد: + + + + + + + + + یک بازداشتگاه مخفی دیگر: + + + + + + + + + برکناری سعید مرتضوی دادستان تهران: + + + + + + + + + اعتراف نماینده مجلس رژیم اسلامی به وجود بازداشتگاه در وزارت کشور: جلالی نماینده مجلس اسلامی امروز در جمع خبرنگاران اعلام کرد که در مورد «بازداشتگاه طبقه منفی 4» که در وزارت کشور اطلاعاتی به کمیته پیگیری مسائل بازداشت شدگان اخیر رسیده است که در حال بررسی آن هستند. اظهارات سخنگو این کمیته در شرایطی صورت می گیرد که در بامداد 25 خرداد پس از حمله نیروهای لباس شخصی و انتظامی به کوی دانشگاه بیش از 200 دانشجو به این زیرزمین در وزارت کشور منتقل شدند. دانشجویان در ساعات اولیه بازداشت نمی دانستند در کجا به سر می برند اما پس از آزادی از محل نگهداری که در طبقه منفی چهار وزارت کشور واقع شده خبر دادند. خبرنامه امیرکبیر در 2 گزارش در تاریخ های 28 خردادماه و 9 تیرماه وجود این شکنجه گاه ها در وزارت کشور و شکنجه دانشجویان کوی دانشگاه در این مکان را گزارش کرده بود اما در همان زمان خبرگزاری فارس و یکی دیگر از سایت های حامی دولت به تخطئه این گزارش پرداختند. طبق گفته های دانشجویان آزاد شده رفتار صورت گرفته با آنان در این بازداشتگاه غیرانسانی بوده و طی مدت بازداشت مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفتند و حتی آب و غذا به آنها نمی دادند. این دانشجویان همچنین اعلام کردند که نیروهای لباس شخصی در هماهنگی کامل با نیروهای انتظامی و گارد ضدشورش به کوی دانشگاه تهران حمله کردند و در بامداد 25 خردادماه پس از ضرب و شتم دانشجویان بسیاری از آنان را به وزارت کشور منتقل کردند. + + + + + + + + + مطهری: آقای شاهرودی بازجویان جانی را مجازات کنید: علی مطهری در نامه ای به محمود هاشمی شاهرودی ضمن مقصر قلمداد کردن وی در مسامحه با «تخلفات مسئولان و وابستگان آنها»، پیامد آن را سکوت رئیس قوه قضائیه در مورد خشونت ها و جرائم انجام شده در برخورد خلاف موازین با بازداشت شدگان وقایع جاری دانست. این نماینده مجلس در نامه خود به رئیس قوه قضائیه از برخورد توأم با فشارهای روحی و جسمی سخن می گوید و تصریح می کند که این نوع برخوردها، گاه به «مرگ فرد بازداشت شده منتهی شده است که آخرین آنها مرگ جانگداز محسن روح الامینی» است. در این نامه بدون اشاره به سایر قربانیان حوادث جاری به این نکته اشاره رفته است که قربانی نامبرده «فرزند آقای دکتر روح الامینی رئیس محترم انستیتو پاستور» بوده است. وی در نامه خود به محمود هاشمی شاهرودی می نویسد؛ این افراد «نباید بدون مجازات باقی بمانند». در ادامه این نامه رئیس قوه قضائیه به روشنی خطاب قرار گرفته که «به نظر میرسد جناب عالی به عنوان مدعی العموم حساسیت لازم را نسبت به مبارزه با این ظلم ها و دفاع از حقوق مظلومان ندارید والا کار به اینجا نمی رسید». علی مطهری مسامحه رئیس قوه قضائیه را امری مسبوق به سابقه می داند و به نوعی وی را مسئول روی دادهای اخیر تا «قتل ناجوانمردانه» محسن روح الامینی معرفی می کند، آنجا که خطاب به وی می نویسد: «اگر از ابتدا در مقابل تخلفات مسئولان و وابستگان آنها مسامحه نمی کردید و همه اتهامات و شایعات، شفاف و حق از باطل جدا می شد، فضایی برای مناظره کذایی احمدی نژاد، موسوی و به دنبال آن این فتنه پدید نمی آمد». وی در پایان نامه خود به رئیس قوه قضائیه اظهار می دارد که هنوز زمان باقی است و از وی می خواهد که به عنوان نخستین گام قاتل محسن روح الامینی را به جامعه معرفی و وی را مجازات کند تا علاوه بر تسلای خاطر خانواده او و همه ملت ایران، این مجازات «عبرتی برای جانیانی که خود را بازجو نامیده اند» شود. در همین حال سهراب سلیمانی، مدیر کل زندان های استان تهران که زیر مجموعه قوه قضائیه است، درباره نحوه برخورد با بازداشت شدگان ناآرامی های اخیر گفته است که «در مجموعه زندان هیچ گونه رفتار خلاف شان اداری، انسانی و اخلاقی تحت هیچ شرایطی انجام نمی شود و بعید می دانم کسی ادعا کند که این افراد در مجموعه زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته باشند». وی همچنین اظهار داشته که محسن روح الامینی و محمد کامرانی مننژیت داشتند و گفته است که بعد از این اتفاق، تمام زندانیان زندان اوین واکسن مننژیت زدند. یادآوری می شود؛ درد این نماینده ی انتصابی مجلس اسلامی، فرزندان به خون خفته ایران در رویدادهای اخیر نیست، بلکه تنها فرزند آقای دکتر روح الامینی رئیس محترم انستیتو پاستور موجب نگرانی ایشان شده است. + + + + + + + + + بیماری مننژیت در بازداشتگاههای جمهوری اسلامی: هر چند كه سلیمانی اعلام كرده است كه كامرانی و روحالامینی پیش از انتقال به بازداشتگاهها به مننژیت مبتلا بودهاند اما این سوال در اذهان عمومی شكل گرفته است كه وضعیت بازداشتگاههای كشور چگونه است كه كامرانی و محسن روحالامینی 25 و 24 ساله به خاطر عفونت مغزی در زندان تسلیم مرگ شدهاند. همین امر سبب شده است تا با مسعود پزشكیان، نماینده تبریز و وزیر بهداشت دولت محمد خاتمی و امیدوار رضایی، عضو كمیسیون بهداشت و درمان مجلس و پرفسور مغز و اعصاب در خصوص بیماری مننژیت و میزان اعتبار این ادعا كه «كامرانی و روحالامینی بر اثر ابتلا به مننژیت كشته شدهاند به گفتوگو بنشینیم. دكتر پزشكیان: هیچكدام از كشتهشدگان مننژیت نداشتهاند. این یعنی مسوولان ما حداقلهای بهداشتی در بازداشتگاهها را رعایت نمیكنند و به حقوق شهروندی بازداشتشدگان توجهی ندارند. با توجه به اینكه كامرانی و روحالامینی زمینه خانوادگی ابتلا به مننژیت را نداشتهاند پس این بیماری چگونه منجر به مرگ آنها شده است؟ شرایط انتقال مننژیت در زندان چیست؟ گفته شده كه محمد كامرانی و روحالامینی پیش از زندان به مننژیت مبتلا بودهاند؟ روند پیشروی این بیماری چگونه است كه پس از گذشت حداقل دو هفته از بازداشت آنها منجر به مرگشان شده است؟ اقدام وزیر بهداشت خبر از ارسال دو هزار داروی ضدمننژیت و آمپولهای پنیسیلین قوی به زندان داده است را چگونه ارزیابی میكنید؟ دكتر رضایی: پرونده پزشكی روحالامینی را مطالعه كردم. گفته میشود كه شما جسد محسن روحالامینی را كه اخیرا پس از انتقال از بازداشتگاه در بیمارستان كشته شده است را دیدهاید؟ با توجه به اینكه شما پزشك متخصص مغز و اعصاب هستید آیا تایید میكنید كه مرگ وی بر اثر مننژیت بوده باشد؟ شما پرونده پزشكی محسن روحالامینی را مطالعه كردهاید؟ پس میتوان گفت كه محسن روحالامینی در اثر مننژیت كشته نشده است؟ نظر پزشكیقانونی چه زمان اعلام میشود؟ اگر محسن روحالامینی بر اثر مننژیت فوت نشده علت مرگ وی چه بوده است؟ وضعیت زندانها و بازداشتگاهها را به عنوان عضو كمیسیون بهداشت و درمان چگونه ارزیابی میكنید؟ به عنوان یك نماینده و عضو كمیسیون بهداشت و درمان برنامهای برای ارتقای وضعیت بهداشتی بازداشتگاهها ندارید؟ میتوان گفت كه اقدام وزارت بهداشت برای ارسال داروهای ضدعفونی در راستای تشدید رشد بیماریهای عفونی در بازداشتگاههاست؟ مننژیت چیست؟ اما در برخی مواقع بر اثر فشاریا ضربه برسر، این لایه پوشاننده ملتهب شده و تبدیل به مننژیت میشود. گاهی اوقات عفونت سینوسها،گوش میانی و عفونتهای ناشی از آسیب سر موجب ایجاد مننژیت میشوند. مننژیت باکتریایی از هنگام آغاز علایم تا ۲۴ ساعت پس از آنتیبیوتیک درمانی واگیردار است واگر هر چه سریعتر اقدام درمانی صورت نگیرد باعث مرگ فرد میشود. علایم این بیماری كمی گمراه كننده است و ممكن است خیلی راحت متوجه علایم آن نشد چرا كه علایم آن در تمام افراد یكسان نیست و در همه به یك صورت ظاهر نمیشود. نشانههای این بیماری عبارت است از تب، سفتی گردن، سر درد و حساسیت به نور. باکتریهای فراوانی میتوانند عامل بیماری باشند اما باکتریهایی که بیشتر باعث ابتلای افراد به مننژیت میشوند شامل مننگوکوکوس،آنفلوآنزاتیپ «ب» یا پنوموکوکوس هستند. مننژیت ویروسی به طور معمول خفیف بوده و افراد پس از مدتی کوتاه به طور کامل بهبود مییابند. اما مننژیت باکتریایی از طریق افراد بیمار و یا حامل باکتری (در حلق و بینی) منتشر میشود. عامل بیماری از طریق سرفه و عطسه توسط شخص بیمار در هوا منتشر شده و تا ساعتها معلق میماند. تنفس هوای آلوده موجب انتقال بیماری میشود. باکتری ابتدا در حلق و بینی تکثیر میشود سپس وارد خون میشود و آنگاه وارد مغز و نخاع شده و این نواحی را عفونی میكند. مننژیت ویروسی نیز به وسیله افراد بیمار یا حامل ویروس منتقل میشود ولی واگیردار بودن آن کمتر از مننژیت باکتریایی است. این ویروس که به طور معمول موجب عفونت دستگاه گوارش میشود از طریق دهان وارد بدن شده و ممکن است تا چندین هفته پس از بهبود بیمار در روده او باقی بماند. هیچ آنتیبیوتیکی برای درمان مننژیت ویروسی مؤثر نیست. ویروس موجود در دستگاه گوارش از طریق جریان خون وارد مغز میشود اما به طور معمول ضایعاتی در مغز ایجاد نمیکند. همخانواده و یا همخانه بودن، همکلاس بودن، نشستن یا ایستادن در کنار فرد بیمار حداقل به مدت یک ساعت، استفاده مشترک از سیگار، آب و غذا، یا کشتیگرفتن با شخص بیمار میتواند باعث شود تا این بیماری به شخص سالم منتقل شود. به این ترتیب با توجه به اینكه شرایط یاد شده با زندانهای كشور شباهت فراوانی دارد از این رو احتمال انتقال این بیماری در زندان از افراد مبتلا به افراد سالم بسیار وجود دارد چون در صورتی كه به روند درمان این بیماری بیتوجهی شود نباید انتظاری جز تشدید بیماری و انتقال آن به سایر افراد داشت. این درست همان شرایطی است كه میتواند در زندانهای كشور مشاهده شود. + + + + + + + + + اظهارات وزیر بهداشت مؤید اعمال شكنجه وحشیانه بر زندانیان: بنابراین نوع اول مى تواند ناشى از ویروس یا باکترى باشد و نوع دوم در اثر آسیب هاى ناشی از ضربه به مغز و نخاع. معنى اظهارات وزیر بهداشت رژیم این است که در زندان اوین بیمارى مننژیت عفونى، اپیدمى شده است و ارسال دو هزار آمپول پنى سیلین و آمپول ضد مننژیت از احتمال ابتلای یکصد تا سیصد زندانى به این بیمارى حکایت دارد. باید اظهارات وزیر بهداشت را با آنچه در خیابانهاى تهران به تصویر کشیده شده، منطبق دانست، یعنى بیماران مبتلا شده به مننژیت، کسانى هستند که زیر باتوم، دچار صدمه و آسیب جدى شده اند. + + + + + + + + + اعلام جرم بر علیه شکنجه گران: به گزارش رسیده؛ به نقل از یک مقام قضایی که نخواست نامش فاش شود، در پی تعطیلی شکنجه گاه کهریزک و تائید شکنجه ها و فجایعی که بر زندانیان در آنجا گذشته است، برخی از زندانیان آزاد شده و همینطور خانواده های کشته شدگانی که فرزندانشان در آنجا نگهداری و کشته شده اند، با مراجعه به مراجع قضایی، نسبت به ظلم و ستم هایی که به عزیزانشان شده است اقامه دعوا کرده اند. به گفته این مقام آگاه، خانواده هایی که عزیزانشان را در اثر شکنجه وضرب و شتم در این بازداشتگاه از دست داده اند ضمن شکایت از مسئولین و گردانندگان این بازداشتگاه، خواهان مجازات و قصاص قاتلین عزیزانشان شده اند. در پی گزارش وزارت اطلاعات از آمریت ص. م. در سركوبهای خیابانی، و درپی گزارش دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، افشای شكنجه گاه كهریزك صورت پذیرفته است. بازداشتگاه کهریزک چند سال پیش و به بهانه طرح ارتقائ امنیت اجتماعی توسط فرماندهی پلیس تهران بزرگ و با هماهنگی سعید مرتضوی دادستان وقت تهران احداث شد. در همان زمان نیز بسیاری از کوشندگان حقوق بشر در مورد شرایط غیر انسانی حاکم بر آن کمپ خبر داده بودند که هیچ کس نخواست صدای آنها را بشنود. + + + + + + + + + سعید حجاریان احتمالا امروز آزاد می شود: سعید حجاریان از ۲۵ خردادماه در بازداشت بوده است و خانواده اش گفته اند او را در زندان شکنجه و اذیت و آزار کرده اند و وضعیت روحی و جسمی او را بحرانی توصیف کرده اند. سعید حجاریان ده سال پیش ترور شد و پزشک او نیز پیشتر هشدار داده است که فشار روحی و جسمی در زندان ممکن است سبب سکته مغزی او شود. در همین حال نایب رئیس کمیسیون قضایی مجلس اسلامی ضمن خبردادن از آزادی قریب الوقوع سعید حجاریان، گفته است که اتهام های مصطفی تاج زاده و بهزاد نبوی، از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی «اقدام علیه امنیت ملی» است و آنها آزاد نخواهند شد. همسران این دو زندانی، در نامه ای به آیت الله شاهرودی گفته اند بیش از ۴۰ روز است که از آنها مطلقا بی خبرند و خبرهای مربوط به شکنجه و ضرب و شتم آنها در زندان، خانواده هایشان را بسیار نگران کرده است. چهرههای شاخص سیاسی در بین آزادشدگان حضور ندارند: سخنگوی كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از آزادی 140 تن از بازداشت شدگان حوادث اخیر خبر داد. وی با بیان اینكه 140 تن از بازداشتشدگان حوادث اخیر با قرار كفالت و ضمانت آزاد شدند در پاسخ به این سوال كه آیا چهره های شاخص سیاسی در بین 140 تن وجود دارند،با رد این موضوع گفت: تعداد 140 تنی كه با قرارهای مناسب آزاد شدند كسانی هستند كه دارای اتهامات سبكتری هستند. وی در پاسخ به این سوال كه آیا بازدید این كمیته موجب آزادی این عده شده است؟ گفت: آزادی این افراد در جریان بازدید این كمیته نبوده بلكه رایزنیهای دیروز كمیته وپژه بررسی وضعیت بازداشتشدگان اخیر با مسئولان مربوطه در آزادی آنها موثر بوده است. + + + + + + + + + تعداد دانشجویان بازداشت شده مشخص نیست: محمدحسن دوگانی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس که در کمیته ویژه بررسی بازداشت شدگان اخیر عضویت دارد درمورد آمار دانشجویان بازداشت شده اظهارداشت: متاسفانه از تعداد دقیق دانشجویان بازداشت شده اطلاعی نداریم اما مسوولان دستگاه قضایی به ما وعده دادند که اطلاعات دقیقی از دانشجویان و اعضای هیات علمی دانشگاهها که در حوادث اخیر بازداشت شدهاند، به ما ارایه دهد. به گفته وی، گزارشی از نحوه برخوردها و دستگیریها از سوی روسای دانشگاههای کشور به کمیسیون آموزش و تحقیقات ارایه شده که براساس آن دانشجوی بازداشت شدهای در حال حاضر در شهرستانها وجود ندارد و دانشجوی کشته شدهای هم در شهرستانها نداریم. وی با تاکید بر لزوم تامین امنیت دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی به شکل ویژه خاطرنشان کرد: چنانچه نیاز به راهکارهای قانونی در این زمینه داشته باشیم آن را درمجلس تصویب خواهیم کرد و میکوشیم تا ابزارهای مورد نیاز نیز در اختیار دانشگاهها قرار گیرد تا در مواقع ضروری امنیت داخل دانشگاهها از سوی نیروهای امنیتی ویژه تامین شود. دوگانی در پاسخ به این سوال که منظور از نیروهای امنیتی ویژه در دانشگاه چیست؟ گفت: تامین امنیت دانشگاهها یا باید با تقویت حراست دانشگاهها انجام شود و یا نیروهای امنیتی ویژهای در خود دانشگاه مستقر شوند. + + + + + + + + + دستگیری سه تن در اردبیل: به گزارش ایسنا به نقل از مدیریت روابط عمومی و ارتباطات دادگستری کل استان، در پی گزارشات مردمی، ماموران پلیس امنیت عمومی شهرستان مرزی پارس آباد موفق شدند دو مرد و یک زن را که با تبلیغ شیطان پرستی در بین جوانان منطقه اقدام به فروش آلات مربوطه میكردند، دستگیر كنند. از نامبردگان تعداد 132 فقره اشیاء مختلف شامل سربز شاخدار، انگشتر با مارک و علائم اسکلت انسان و... کشف و ضبط شده است. پارس آباد یکی از شهرستانهای مرزی استان در شمال غربی ایران، از شمال و شرق به کشور جمهوری آذربایجان محدود بوده و براساس سرشماری سال 75، دارای 138 هزار و 887 تن جمعیت است. + + + + + + + + + دیدار فعالان صنفی معلمان با خانواده ی آقای سلطانی و سهراب اعرابی: در این دیدارخانم نقی ای ازسازمان معلمان ایران در تسکین و تمجیدجایگاه آقای سلطانی و خانواده ی ایشان خطاب به خانم دهقان گفت: " اینها پیش قرآولان آزادی هستند،از اینکه شما را فعال می بینیم خوشحال هستیم.به دوستی با شما افتخار می کنیم،ارزشهای شما و همسر شما باعث افتخار ماست. در پایان خانم دهقان همسر آقای سلطانی گفت:بسیار سپاسگزارم از شما به خاطر توجهی که به ماداشته اید.بی گمان کسانی که نگران مردم بوده اند،روزمردم خواهنددانست،که حق با کیست،چه کسانی راست گفته اند.من تعهد شما رامی ستایم،که با توجه به شرایط سخت امروزی دور هم جمع شدید و یادی از ما کرده اید. خانم دهقان گفت: آقای سلطانی همیشه می گفت برای من مهم نیست که موکل من درچه مذهبی هست،زن است مرداست کودک است،اراده ی خدا این است،که عدالت روی زمین اجرا بشود. همسر آقای سلطانی درادامه افزود: اولویت من آقای سلطانی نیست، اولویت من جوانانی است که شناخته شده نیستند،و کسی را ندارند،و گمنام هستند. اولویت من کسانی است که خانواده هایشان نمی داندکجاهستند. امروزدغدغه ی همه ی ماحقوق انسانی است،برای ما بشر بودن مهم است، همه کسانی که می خواهنداراده ی خدا را درروی زمین اجربشود،به همین شیوه می اندیشند،برای ما بشر بودن و انسانبودن مهم است. ما نمی خواهیم حقوق انسانها پایمال بشود،زیرا این را خدا به ما آموخته است. خانم دهقان در باره ی وظیفه ی معلمان در این برهه از زمان گفت: تعهدی که درمعلمان وکانون ها دیدم خوشحالم، بهترین کاراین است که معلمان اطلاع رسانی کنند،همینطور سرکشی کنند،یاد کنند از کسانی که دستگیر شده اند.. خانم دهقان در باره ی آخرین خبرها گفت: ما دیروز با آقای سلطانی دیدار داشته ایم،گفته شده که برای آزادی آقای سلطانی 8،000،000،000 ریال وثیقه مشخص شده است،ماحتی 80میلیون تومان هم نداریم، همچنین در دیرای که با آقای سلطانی داشتیم،خبر مرگ خواهر آقای سلطانی را نیز به ایشان رساندیم. پس ازاین دیدار، معلمان واعضای کانون صنفی راهی منزل جان باخته ی راه آزادی سهراب اعرابی شدند. اما چه غریبانه بود، چه دردمندانه بود،چه حسرت آور بود، خانه ی بی برادر. مادر سهراب حرف های ناگفته ی بسیار داشت، می دانستم تاکنون درخلوت ضمیرش آرام آرام هزار ان بار این شعر بابا طاهر عریان را زمزمه کرده است: گلی که خوم بدادم پیچ وتابش به آب دیدگانم دادم آبش به درگاه الهی کی روا بی گل از مو دیگری گیره گلابش روزگاری چهار برادر در این خانه کوچک، در کنار هم فضای خانه را لبریز شادی و لبخند می کردند،دل مادر را ازسختی روزگار با شیرین کاری های خود شاد می کردند، قطرات مروارید اشک ،بر گوشه ی چشم مادر را با انگشتان خود می ربودند،تا لشکر غم بر دل مادر چیره نگردد. خانه ای بود و امیدی و لبخندی، دیگر هیچ............ کدام همسایه می داند،بردل مادری دردمند،از اندوه جوانش که اینک همبستر خاک است،چه می گذرد؟ کدام رهگذر با نگاهی می بیند،کوه اندوهی را بر دوش دل مادری که پرپر شدن جوانش را به تماشا ایستاده است؟ به دنیا پای نهاد پسری تاشریک اندوه وشادی مادر ی باشد، نامش را سهراب نهادند، بوی پروانه ی نوزادی اش هنوز بر سرزمین خاطرات مادر پرپر میزند، شیرینی کودکی هایش هنوز از خاطر مادر رخت برنبسته، برزبان آوردن واژ های کودکی اش هنوز شیرین ترین خاطرات مادر است. نااستواری گام های کودکی اش هنوز زیباترین تصاویر ذهن مادر است! قدکشیدنش را، نخستین روز مدرسه اش، جشن تولد 20 سالکی اش؟! با لبانی خشک از ستم دیوان روزگار، همچون هاجر سراغ سهرابش را از کدامین اسیربگیرد؟! چه کسی شایسته ی مرگ است؟؟! راستی ، چرا برخی پیامبران نابودی اند؟! چرا برخی رسولان وحشت اند؟! چرا برخی بذرافشان نیستی اند.؟! جسدی بی روح ارمغان کدامین شیطان است؟ به مادری رنج کشیده؟؟!! به مردمی فرو رفته در شگفتی و ناباوری؟ آیا اکنون جزعکسی بردیوار و خاطره ای در ذهن نشانی از سهراب نیست! اما فردا چه خواهی کرد؟! ای آدم کش؟! با جوانان فردا؟! با تاریخ؟! با انبوهی از لشکریان سهراب، با برادرانی که هنوز مرگ سهراب را نشنیده اند؟! یا باور نکرده اند؟! امافردا چه خواهی کرد؟! ای آدم کش؟! + + + + + + + + + مادر دانشجوی جان باخته؛راه پسرم را ادامه می دهم: مادر كیانوش آسا دانشجوی جان باخته سکوتش را شکست: كیانوش آسا دانشجوی مقطع كارشناسی ارشد در رشتهی پتروشیمی و از نخبگان دانشگاه علم و صنعت ایران بود كه در جریان تجمع روز دوشنبه 25 خرداد تهران در اعتراض به نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از سوی بسیجیان مسلح مورد اصابت گلوله قرار گرفت. پنجم تیر ماه برای نخستین بار خبر شهادت كیانوش آسا در رسانهها منتشر شد و به دنبال آن اخبار و گزارشهایی از برگزاری مراسمهای سوگواری در دانشگاه علم و صنعت و در شهر زادگاهش، كرمانشاه از طرف دوستان و خانواده با حضور دانشجویان و همشهریان انتشار یافت. اما در این مدت هیچ خبری در مورد چگونگی مرگ كیانوش اعلام نشد و خانواده وی در میان بهت و ناباوری از مرگ اینچنینی كیانوش و با غم و اندوه ناشی از آن تنها به برگزای مراسمهای سنتی اكتفا کردند و هیچ صحبت دیگری در این رابطه مطرح نكردند. اكنون با گذشت بیش از یك ماه از وقوع این اتفاق ناگوار و خروج تدریجی خانواده از فضای معمول و محزون، مادر كیانوش آسا نیز با تأسی به مادران سهراب و ندا و...، تصمیم گرفته تا سكوت خود را بشكند و در كنار دیگر خانوادههای شهدای وقایع اخیر به دادخواهی خون فرزندخود زبان بگشاید. مصاحبه با فاطمه فلاح، مادر كیانوش آسا در اتاق خود كیانوش و در كنار میز مطالعه و صندلی خالی او در فضایی حزن انگیز ناشی از تألمات روحی یك مادر داغدار انجام گرفت. آغاز و پایان مصاحبه اشك است كه از چشمان خسته از زاری خانم فلاح جاری میشود. در تمام طول مصاحبه بغض است كه گلوی خسته از فریاد فاطمه خانم را میفشارد، با این وجود در میانهی مصاحبه هر از گاهی لبخند تلخی بر لبان بیرنگش مینشیند و به آرامی میگوید: هنوز مرگش را باور ندارم، هر شب خواب میبینم كه برگشته است... نخستین پرسشم درباره آخرین ملاقات و تماسی است كه با كیانوش داشتید؟ وقتی برای رفتن به ترمینال آماده شد برایش اسفند دود كردم و موقع خداحافظی محكم در آغوشش كشیدم. باز هم تأكید كردم مبادا حال كه در مرحلهی پایانی تحصیلاتش و در آستانهی استخدام شدن قرار دارد اقدامی كند كه دچار مشكل شود. هر چه گفتم سكوت كرد و نهایتاً گفت: "دایه جان نگران نباش، اتفاقی نمیافتد. تا دو هفتهی دیگر كار پروژهام كه تمام شد بر میگردم، قرار است در همین جا مشغول به كار شوم و دیگر در كنارت میمانم." روز یكشنبه هم چند بار با تلفن همراهش تماس گرفتم و هر بار همان حرفها را تكرار كردم. تا آنجا كه دیگر از توصیههای مكررم خسته شد و با همان لحن آرامش گفت: "دایه مگر من بچه هستم كه اینقدر سفارش میكنی." ساعت دو بعد از ظهر روز دوشنبه مجدداً با كیانوش صحبت كردم. گفت كه از صبح برای انجام كاری بیرون بوده و تازه برگشته خوابگاه و میخواهد چیزی برای ناهار درست كند. این آخرین تماسم با كیانوش بود و از ساعت نه شب به بعد هر بار كه تماس گرفتم تلفن همراهش خاموش بود. وقتی خاموشی تلفن همراه كیانوش ادامه یافت واكنشتان چه بود؟ نخستین فكری كه به ذهنتان رسید چه بود؟ از تلاشها و پیگیریهای خواهر و برادر كیانوش در تهران بگوئید. كجاها رفتند و چه نتیجهای گرفتند؟ این وضعیت تا سهشنبه ادامه داشت. من هم مرتباً با آنها در تماس بودم. بعد از همهی این جستجوها یكی از آشناها پیشنهاد میكند كه به پزشكی قانونی هم سر بزنند. بالاخره صبح روز چهارشنبه سوم تیر ماه پسر و دخترم در مراجعه به پزشكی قانونی تهران، پس از آنكه اسم كیانوش را در بین اسامی افراد كشته شده دارای مشخصات پیدا نمیكنند، سراغ تصاویر جان باختگان مجهول الهویه می روند و در میان آنها چهره غرق در خون كیانوش را شناسایی می کنند. این خبر چگونه به شما رسید و اقدامات بعدیتان برای تحویل جسد از پزشكی قانونی چه بود؟ از آن طرف كامران و پرستو در تهران با آن حال خراب دنبال مراحل قانونی تحویل جسد بودند. باید از طرف دادسرای جنایی اجازه تحویل جسد داده میشد. پنجشنبه مراجعه كرده بودند كه قاضی نبوده و موكول كردند به روز شنبه. در این بین دوباره رفته بودند پزشكی قانونی برای تشخیص هویت جسد. من آنجا حضور نداشتم اما با توجه به دلبستگی شدید و روابط عمیق عاطفی بین فرزندانم میتوانم تصور كنم كه كامران و پرستو از دیدن جنازه برادرشان چه حالی داشتهاند و چه لحظات دردناكی را گذراندهاند.نهایتاً روز شنبه كه مجدداً میروند به دادسرای جناحی در خیابان 12 فروردین، پس از تنظیم شكایت نامه و درخواست تحویل جسد، قاضی كه با دیدن مدارك تحصیلی كیانوش متوجه میشود دانشجوی ارشد دانشگاه علم و صنعت بوده، ضمن اظهار تأسف دستور تحویل جسد را صادر میكند. آیا در گواهی پزشكی قانونی علت مرگ عنوان شده است؟ در برگزاری مراسم خاكسپاری، سوم و شب هفت در كرمانشاه مشكل یا محدودیتی برای شما ایجاد نشد؟ برای مراسم سوم كه در یكی از تالارهای شهر برگزار شد جمعیت زیادی آمده بودند. آنقدر زیاد كه تالار چندین بار پر و خالی شد. استاد كیانوش هم از تهران آمده بود و سخنرانی كرد. بعد از پایان مراسم هم جمعیت زیادی ما را تا درمنزل همراهی كردند. در مسیر حركتمان نیروهای انتظامی زیادی ایستاده بودند و همهی ترس من از این بود كه مبادا به مردم و بخصوص جوانان آسیبی برسد.مراسم شب هفت هم به همین ترتیب در منزل شخصی برگزار شد. عدهای از جوانان آمدند و برایمان شاخههای گل آوردند. این حضورها و ابراز همدردیها برای ما بسیار دلگرم كننده بود. راستش تنها چیزی كه در این مدت غم از دست دادن كیانوش را برایم كمی قابل تحمل كرده همین حضور پی در پی جوانانی است كه اسم هیچ كدامشان را نمیدانم اما آنها را خوب میشناسم. چون كسانی هستند مثل كیانوش، همفكر او، مهربان و انسان دوست. اما از فعالان سیاسی اصلاح طلب، آنهایی كه كیانوش همیشه اسمشان را میآورد كسی به دیدن ما نیامد. علاوه بر اینها تا كنون چندین مراسم یادبود و تحصن اعتراضی هم از طرف دوستان كیانوش و دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در تهران برگزار شده است. اخیراً هم شنیدم كه دانشجویان طی تجمعی درخواست نامگذاری پارك واقع در دانشگاه علم و صنعت به نام كیانوش آسا را مطرح كردهاند. با توجه به اینكه كیانوش در جریان اعتراض به نتیجهی انتخابات ریاست جمهوری جان خود را از دست داده است، میخواستم در مورد نگاه سیاسی او و واكنشش نسبت به نتیجهی انتخابات بپرسم؟ آنگونه كه در مراسم ختم كیانوش از سوی دكتر اشرفی زاده استاد وی بارها مورد تائید و تأكید قرار گرفت كیانوش از دانشجویان نخبهی دانشگاه علم و صنعت بوده است. ممكن است اشارهای به سوابق تحصیلی و علمی كیانوش بكنید؟ كیانوش در تمام طول مدت تحصیلش در مدرسه جزو شاگردان نمونه بود. از هوش و استعداد بالایی برخوردار بود، بخصوص در ریاضیات. هر سال از طرف مدیران مدرسه به خاطر معدل بالایش مورد تشویق قرار میگرفت و لوح تقدیر دریافت میكرد. هنوز تقدیرنامههایی راكه از مدرسه یا در المپیادهای علمی گرفته است دارم. سال 81 با معدل بالا دیپلم گرفت و سال 82 در رشتهی مهندسی پتروشیمی دانشگاه رازی كرمانشاه پذیرفته شد. سال 86 هم به محض تمام كردن دوره لیسانس با رتبهی بالا در آزمون كارشناسی ارشد قبول شد و برای ادامهی تحصیل به تهران رفت.همین تابستان قرار بود با تحویل پروژه و انجام دفاعیه فوق لیسانسش را بگیرد اما... كیانوش علاوه بر اینكه خودش بچهی درس خوانی بود دیگران را نیز تشویق به این كار میكرد. با وجود اینكه كیانوش فرزند سوم خانواده بود اما روی ادامهی تحصیل برادر و خواهرانش بسیار حساس بود و در این مورد احساس مسئولیت میكرد. طوری كه كامران برادر بزرگش كه اصلاً قصد ادامهی تحصیل در دانشگاه را نداشت با اصرار كیانوش و كمك او وارد دانشگاه شد و الان در رشتهی مهندسی صنایع مشغول به تحصیل است. دختر بزرگم فوق لیسانس بیوشیمی از دانشگاه تهران دارد و دختر كوچكم امسال تازه در كنكور شركت كرده است. كیانوش از یك سال پیش دغدغهی كنكور همین خواهر كوچكش را داشت. مرتب از تهران برای او كتاب میآورد و وقتی كرمانشاه بود مدام با او درس كار میكرد. امتحان كنكور پریسا همزمان شد با روز تشییع جنازه كیانوش و او كه به اصرار خانواده با حال نامناسب سر جلسهی امتحان حاضر شده بود نتوانست تا آخر بنشیند و بیرون آمد. از خصوصیات اخلاقی كیانوش و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی او بگوئید. برجستهترین خصوصیت كیانوش احساس مسئولیتی بود كه در مورد اعضای خانواده، افراد جامعه، دوست و آشنا داشت. این حس در مورد من، برادر و خواهرانش قویتر عمل میكرد. طوری كه حاضر بود از كار خودش بگذرد و به خودش سخت بگیرد اما نگذارد كوچكترین ناراحتی یا مشكلی برای ما به وجود آید. مطمئناً همین حس مسئولیت پذیری بوده كه كیانوش را به خیابان كشانده و در كنار مردم معترض قرار داده است. فعالیتهای اجتماعیاش هم ناشی از همین احساس مسئولیتی بود كه در جامعه احساس میكرد. كیانوش از سال 78 عضو یك انجمن زیست محیطی بود و در این زمینه فعالیت میكرد. خودش شخصاً در برنامهی پاكسازی پارك كوهستان كرمانشاه كیسه دست میگرفت و زبالهها را جمع آوری میكرد. بسیاری از درختهای پارك شهرك ظفر و شهرك پردیس كرمانشاه نهالهایش توسط كیانوش كاشته شده است.نقاشی بسیار زیبا میكشید و نوازنده تنبور بود. این ساز را بدون رفتن به كلاس و تنها با گوش دادن به نوارهای تنبور نوازی زنده یاد سیدخلیل عالینژاد یاد گرفته بود. یكی از دوستان كیانوش بعد از این اتفاق شعری برای او گفته كه اسمش هست "صدای تنبور میآید" خانم فلاح به نظر میرسد پس از شهادت كیانوش شما به گونهای سكوت اختیار كرده و به برگزاری مراسمهای سنتی سوگواری اكتفا نمودهاید. آیا میخواهید به همین صورت ادامه دهید یا قصد دارید قضیهی قتل فرزندتان را پیگیری كنید؟ مطمئناً ساكت نخواهم نشست و از طرق قانونی و ممكن اقدام خواهم كرد. اگر هم این مدت حرفی نزدم به خاطر این بود كه میخواستم مراسمها برگزار شوند و با توجه به حضور زیاد جوانان در مراسمها مشكلی برای كسی پیش نیاید. اما حالا دیگر دلیلی برای ادامهی سكوت نمیبینم. عزیزترین كسم را از دست دادهام. وجودم را از من گرفتهاند. دیگر چرا باید سكوت كنم؟ سكوت كنم تا خونش پایمال شود؟ كیانوش اهل این نبود كه ظلم را قبول كند. من هم مادر او هستم و میخواهم راهش را ادامه دهم. پسر من با اطمینان از مسالمت آمیز بودن این اعتراضات و اینكه چند میلیون نفر از مردم در آن شركت دارند در راهپیمایی حضور یافته بود. اما این تظاهرات آرام به خشونت كشیده شد. عدهای جوان مثل پسر من را به گلوله بستند. آیا جواب حرف گلوله است؟ آیا جواب اعتراض مرگ است؟ مسئولان باید پاسخگو باشند. بیست و پنج سال زحمت كشیدم تا كیانوش را به اینجا برسانم. یك نخبه تحویل جامعهی علمی كشور دادم. كیانوش سرمایهی علمی این مملكت بود. درود مادران آزاده ای که ایران زمین از داشتن آنان بر خود می بالد، درود بر تمامی مادرانی همچون مادران نداها و کیانوش ها، فرزندان ایران براین باورند شما مادران دلیر و فرزندان دلنبندتان در دل تمامی جوانان میهن یادی زنده و همیشگی خواهید دارید. نام ندا، کیانوش، سهراب، اشکان و سجاد بر صفحه طلائی تاریخ سرفراز ایران آزاد حک خواهد شد. فرزندان راستین ایران یادشان برای همیشه در قلب های آیندگان زنده خواهند بود. درود بر تمامی شیرزنان ایران و مادران دلاور ایران زمین. زنده باد آزادی - پاینده ایران + + + + + + + + + کنسرت موسیقی ارشاد اسلامی در روز چهلم جان باختگان جنبش مردمی ایران: البته لازم به یادآوری است که آیین نیاکانی ما سیاه پوشی و گریه را برای جانباخته گان ناشایست میداند و شادی و دستافشانی را فراروی خود قرار میداده است. از این روی این جانیان ناخواسته به ترویج آیین نیاکانی ما ایرانیان میپردازد. + + + + + + + + + قنبری: بازداشتگاه کهریزک در حد یک انبار است: وی افزود: «در برخی از این بازداشتگاهها حقوق شهروندی رعایت نمیشود و بازجوها زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار میدهند.» وی تاکید کرد:«این بازداشتگاه در حد یک انبار است که فاقد امکانات اولیه و امکانات بهداشتی است.» + + + + + + + + + پیشنهاد اختصاص روز جهانی دعا برای ظهور: به گزارش كمیته رسانه پنجمین همایش بینالمللی دكترین مهدویت، حجتالاسلام فرامرز سهرابی اظهار داشت: ما در زمینه باور به ظهور، دارای یك تفاهم كامل و معنیدار با جهانیان هستیم و این خود سرآغاز و دلیلی در روز و هفته جهانی دعا برای ظهور است. سهرابی تصریح كرد: دعا موجب خواستن میشود و خواستن بهپا ایستادن برای به دست آوردن را موجب میشود. به همین خاطر انتظار یعنی آماده بودن و توانمندسازی. + + + + + + + + + نقش مزدوران خارجی در کشتار جوانان در کهریزک: جوانان در اصل در اوین جان نباختند. آنها در کهریزک بودند بهمین خاطر جهت نزدیکی به سردخانه های جنوب و انبار میوه به کهریزک پیکر آنها را به آنجا انتقال می دهند. نزدیکان محسن رضایی هم به وی اطلاع دادند که روح الاامنینی و کسان دیگر بدست عرب های تروریست شکنجه شده اند. عرب های حزب الله هم پسر رییس ستاد انتخاباتی محسن رضایی یا کسان دیگر را اصلاً نمی شناسند. آنها بودند که مانند گرگ های گرسنه با تبر و دشنه به مردم حمله ور می شدند. جالب است بدانید که خود ماموران آدمکش ترسیده اند و حاضر نیستند در این محل بمانند. زیرا طبق اطلاعات موثق چند عرب لبنانی خود آلوده به مننژیت شدند و طبق گفته یکی از پاسدارها، یکی از تروریست های وارداتی بر اثر آلودگی به درک واصل شد. + + + + + + + + + بازداشت داوطلبان 9 سالۀ سوقصد انتحاری: یک سخنگوی ارتش پاکستان در گفتگوئی با خبرگزاری فرانسه ضمن اعلام بازداشت این عده افزود دو داوطلب دیگر سوء قصد های انتحاری نیز خود را تسلیم مقامات دولتی کرده اند. بشیر بیلور، یک سخنگوی ارتش پاکستان در درۀ سوات گفت طالبان پاکستانی در این منطقه بیش از دویست جوان و نوجوان را برای دست زدن به سوء قصدهای انتحاری اجیر کرده و آموزش داده بودند. به گفته ی این سخنگو، والدین شماری از این کودکان با مقامات دولتی تماس گرفته و از شستشوی مغزی فرزندان شان به وسیلۀ طالبان شکایت کرده اند. + + + + + + + + + برخورد وزیرننگین راه و ترابری رژیم اسلامی با بازماندگان فاجعه سقوط هواپیماهای روسی: وی خاطرنشان کرد: در حالی که در کشور ارمنستان که ۵ تن از کشتهشدهها از این کشور بودند، عزای عمومی اعلام شد. تنها با تغییر رئیس سازمان هواپیمایی موضوع حل نمیشود. چرا مشکلات اساسی بررسی نمیشود؟ تا چه زمانی باید شاهد این نابسامانیها در وضعیت هواپیمایی کشوری باشیم و مردم کشته بدهند و آبروی خطوط هوایی ایران در دنیا در معرض تهدید قرار گیرد؟ صادق خطاب به ابوترابی که ریاست جلسه را برعهده داشت، گفت: چرا هیئت رئیسه مجلس دراین رابطه سکوت کرده است. + + + + + + + + + روس ها خودشان از هواپیماهاى فرانسوى و آمریكایى استفاده مى كنند: یك كارشناس استاندارد پرواز اظهار كرد: با وجود اینكه اینكه تحریم در سیستم حمل و نقل هوایى مسافرى كشور وجود دارد اما هواپیماهاى غربى، هم براى كشور مقرون به صرفه تر است و هم سیستم فنى كشور با این نوع هواپیماها طراحى و هماهنگ شده است. این خلبان اظهار كرد: هواپیماهاى توپولوف و ایلوشین در روسیه سابق به دو منظور باربرى و مسافرى مورد استفاده قرار مى گرفت كه هم اكنون در ایران هر دونوع این هواپیما براى مسافربرى استفاده مى شود؛ به ویژه هواپیماى ایلوشین كه در همه جاى دنیا براى ترابرى استفاده مى شود. وى افزود: حداقل در شرایط فعلى كه تحریم بر كشور سایه انداخته و مشكلاتى در خرید هواپیماهاى غربى وجود دارد مى توان به جاى خرید هواپیماهاى دست دوم شرقى، هواپیماى فوكر كه محصول مشترك كشورهاى اروپایى است (موتور آن متعلق به شركت فالكن هلندى، بدنه آن فرانسوى و...) كه براى مسیرهاى كم مسافر و مناطق سرد سیر بسیار مقرون به صرفه بوده و از نظر ایمنى بسیار بهتر از هواپیماهاى روسى است، مورد استفاده قرار گیرد. یادآوری می شود؛ این در حالی است که درایران آزاد این امکان برای فرزندان ایران وجود دارد که از بهترین هواپیماهای جدید، در سراسر جهان همچون سال های پیش از انقلاب، بهره بگیرد. + + + + + + + + + خرید 80 فروند "آن-148" ساخت روسیه توسط جمهوری اسلامی: به گزارش «ریا نووستی»، این مطلب را روزنامه "کامرسانت-اوکراین" به نقل از "دمیتری کیوو" طراح ارشد کورپوراسیون "آنتونوف" اطلاع می دهد. به گفته وی در ماه ژوئن میان اوکراین، روسیه و ایران یادداشت همکاری سه جانبه در خصوص صدور 50 فروند هواپیمای مسافربری "آن-148" امضا شد. این هواپیما تولید مشترک روسیه و اوکراین است. کیوو همچنین اطلاع داد: بخشی از این هواپیماها به صورت آماده صادر می شود و بخش دیگر آنها در موسسه هواپیماسازی HESA مونتاژ خواهند شد. گزینه مسافربری این هواپیماها قابلیت انتقال 68-85 مسافر را دارد. ارزش مدل ساده هر هواپیما در حدود 20 میلیون دلار برآورد می شود. یادآوری می کنیم که اولین یادداشت همکاری صدور آن-148 به ایران توسط کییف در ماه اکتبر سال 2008 امضا شد. در آن زمان ارزش قرارداد بیش از 1 میلیارد دلار اعلام شده بود. + + + + + + + + + شعارهای ضد روسی ایرانیان؛ نارضایتی و دروغ پردازی روس ها: به نظر "دالغا خاتین اوغلو"، تحلیلگر خبرگزاری "ترند نیوز" و مدیر بخش فارسی این خبرگزاری، «روسیه از کنارگذاشتن رقیبهای اقتصادی خود به دلیل تحریمهایی که علیه ایران اعمال میشد و از اینکه در بازار اقتصادی ایران یکهتاز باشد، خرسند است». خاتین اوغلو معتقد است که نگرش مردم ایران برای دولتمردان روسیه در رابطه با معاملات سیاسی و تحلیل سیاستمداران این کشور از وضعیت ایران بیاهمیت است. زیرا در خود روسیه هم به حقوق بشر احترام نمیگذارند و تظاهرات مخالفان سرکوب میشود. با توجه به افزایش مخالفتایرانیها علیه سیاستهای روسیه، مقامات این کشور مجبور به واکنش شدهاند. "آندره نستیرینکو" سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد که رویدادهای ایران یک مسئله داخلی است. وی اظهار داشت: «برخی از سیاستما در قبال ایران، که بر اساس آن مداخله در امور این کشور را غیرسازنده میداند، ناراحت هستند، اما تعداد این افراد انگشت است». سخنگوی وزارت خارجه روسیه با اشاره به شعارهای ضد روسی در تظاهرات اخیر تهران میگوید: «علیرغم این اعتراضها افکار عمومی ایران خواهان گسترش هر چه بیشترهمکاریهای این کشور با روسیه است». + + + + + + + + + 5 پروژه بزرگ دارویی در ایران متوقف شد: + + + + + + + + + خطر شیوع آنفلوآنزای خوکی در ایران؛ ابتلای 10 ایرانی دیگر به آنفلوآنزای خوكی به فاصله یك روز: دکتر مهدی گویا، رییس مرکز مدیریت بیماریهای واگیردار وزارت بهداشت خبر داده که فرصت محدود سازی بیماری در ایران از دست رفته و اینک باید به طرف حفظ سرویسهای ضروری برای تداوم و بقای جامعه رفت. وی تاکید کرده که برای مبارزه با بیماری آنفلوآنزای خوکی، ترتیب تجهیز ۱۰۰ اتاق قرنطینه با استانداردهای جهانی در کشور داده شده است. دکتر گویا از ذخیره سازی و اعمال روشهای پیشگیری دارویی چون واکسن یا آنتیبیوتیکهای ضروری گفته و افزوده، سازمان جهانی بهداشت هنوز واکسن مختص آنفلوآنزای خوکی را به رسمیت نشناختهاست. قرار است که سازمان بهداشت جهانی تا اوایل ماه سپتامبر، نحوه و نوع واکسن مصرفی را اعلام کند.. لزوم آموزش و اطلاعرسانی: دکتر غلامرضا سودبخش، متخصص بیماریهای عفونی، احتمال فراگیری آنفلوآنزای خوکی در ایران را با توجه به عادتهای رفتاری و فرهنگی رایج، بسیار بالا میداند: «مردم عادت دارند در هر دیدار، یکدیگر را ببوسند و با دست کثیف به همدیگر دست بدهند. نردهها و دستگیرههای اتوبوس و تاکسی بسیار آلودهاند وکسی آنها را تمیز نمیکند. کلید خانه، دستگیره در و وسایل مورد استفاده عموم ضد عفونی نمیشوند. من احتمال میدهم که بویژه پس از بازشدن مدارس در مهرماه، بالای صدها هزار نفر مبتلا به آنفلوآنزای خوکی در ایران داشته باشیم». اپیدمی در عربستان: آنفلوآنزا، بیماری ویروسی حاد دستگاه تنفسی است که با تب، سردرد، درد عضلانی، عرق، آبریزش بینی، گلودرد و سرفه بروز میکند. این بیماری در سه نوع آ، ب و ث دستهبندی میشود. آنفلوآنزای نوع "ب" خفیف است و آنفلوآنزای نوع "ث" انسان را مبتلا نمیکند. آنفلوآنزاهای خطرناک و مشترک میان انسان و حیوان، مانند آنفلوآنزاهای مرغی و خوکی در گروه " آ " قرار دارند. ضریب مرگ و میر در آنفلوآنزای خوکی به خلاف آنفلوآنزای مرغی چندان بالا نیست. خطر مرگ برای مبتلایان به آنفلوآنزای خوکی ۱ تا ۲ درصد و در آنفلوآنزای مرغی ۵۰ درصد است.. دورهی بیماری، از زمان کمون تا مدت واگیرداری ۹ روز است. رعایت اصول بهداشت و جداسازی کامل وسایل بیمار از دیگران، شرط لازم بهبودی است. موقعیت جهانی بیماری: به نقل از سازمان جهانی بهداشت، ویروس آنفلوآنزای خوکی به ۱۶۰ کشور جهان رسیده و ممکن است طی دو سال آینده، شمار مبتلایان به آن به ۲ میلیارد تن افزایش یابد. + + + + + + + + + وزارت بهداشت: مبتلایان آنفلوآنزای خوکی درکشور 50 تن شدند: به گزارش رسیده تا روز چهارشنبه 50 مورد ابتلا به بیماری آنفلوانزای نوع H1N1)A) در کشور مشاهده شده است که اکثریت آنها از سفر حج به کشور بازگشتهاند. + + + + + + + + + خون فروشی در میدان پهلوی: این روزها تاجران فرآوردههای خونی، آشکارا در پایتخت ایران به فعالیت میپردازند. آنها برای توسعه کار خود، از تبلیغات خیابانی و پرداخت پورسانت به بازاریابها نیز بهرهگیری میکنند. + + + + + + + + + خروج میلیاردها دلار پول و طلا از ایران به ترکیه: + + + + + + + + + اعتراضات کارگران پارس متال: گفتنی است كه کارگران به نوع پرداخت حقوقشان که به صورت تکه تکه انجام می شد اعتراض كردند. بر اساس همین خبر مدیر عامل شرکت پیش از این قول داده بود که حق افزایش تولید 4 ماه عقب افتاده را یک جا پرداخت می کند و بعد از آن سعی می کند که حقوق ها را نیز به صورت مرتب پرداخت کند، اما هنوز چند روز از قول مدیر عامل نگذشته است كه برای كارگران حق افزایش تولید فقط برای 2 ماه حساب شده است كه آن هم به صورت قسطی به کارگران پرداخت می شود. + + + + + + + + + قطع سهمیه بنزین موتورهای آبیاری موجبات نارضایتی کشاورزان را فراهم كرده است: بهمن محمدیاری ضمن بازدید از مناطق روستایی شهرستان های یادشده افزود: با توجه به فصل کشاورزی ونیاز کشاورزان به بهره مندی از دستگاه های زراعی، قطع سهمیه بنزین موجب اختلال در امور کشاورزی شده است. نماینده تالش، رضوانشهر وماسال در مجلس شورای اسلامی از عدم توجه مسئولان مربوطه نسبت به نیاز کشاورزان که با زحمت طاقت فرسا به تامین امور معیشتی خود می پردازند انتقاد نمود وتاکید کرد: مسئولان مربوطه می بایست نسبت به تامین نیازهای کشاورزان ازجمله آب زراعی و... توجه بیشتری داشته باشند ووظایف خود را به درستی در حمایت اصولی از بخش کشاورزی در گیلان انجام دهند. + + + + + + + + + اعتراض كارگران كارخانه شكلات فرمند: + + + + + + + + + كارگران اخراجی امیركبیر مقابل سازمان تبلیغات تجمع كردند: بنابراین به گزارش، بامداد امروز كارگران اخراجی شركت "ندا" به منظور دریافت مطالبات 2 سال قبل خود مقابل سازمان تبلیغات اسلامی در میدان کاخ تهران تجمع كردند. 2 سال پیش در پی تغییر مدیریت انتشارات امیركبیر، شركت ندا، عامل توزیع كتابهای این موسسه انتشاراتی منحل و تمامی 40 كارگر آن اخراج شدند. اخراج شدگان كه از 4 تا 15 سال در این شركت دارای سابقه كار هستند، از 2 سال پیش تاكنون برای دریافت مطالبات خود بارها به موسسه انتشارات امیركبیر مراجعه كردهاند كه تمامی آنها بینتیجه بوده است. یكی از تجمعكنندگان بابیان اینكه هیاتهای تشخیص و حل اختلاف اداره كار به نفع كارگران رای داده و كارفرما را ملزم به پرداخت مطالبات معوقه كردهاست، گفت: با این حال دادگاه فقط دستور توقیف اموال مسوولان سابق این موسسه انتشاراتی را داده است و این درحالی است كه مسوولان کنونی این شركت انتشاراتی در این ماجرا مسوول هستند. + + + + + + + + + اعتصاب کارگران هفت تپه در اعتراض به کار در شرایط بد آب و هوایی: کارگران معترض با جمع شدن در برابر درب این کارخانه خواستار تعطیل شدن کار تا زمان مساعد شدن آب و هوای منطقه شدند که با حضور نیافتن هیچکدام از مسولین معترضین، درب دفتر مدیر کارخانه تجمع کردند. + + + + + + + + + كارگران همچنان اسیر قراردادهای موقت: بررسیها نشان از تحقق ناقص این وعدهها دارد، چرا كه هم برخی دستگاههایی كه خود رسما از قرارداد دائمی شدن كاركنان خود خبر داده بودند، به طور كامل به این وعده عمل نكرده و این مساله را در بخشی از مجموعه خود پیاده كردند و هم دستگاه مادر و مدیریت كننده این فرآیند (وزارت كار و امور اجتماعی) هنوز اصلیترین زیرساخت اجرای این وعده یعنی فرمهای استاندارد قرارداد كار را در اختیار جامعه كارفرمایی دولتی و خصوصی قرار نداده است. عدم نظارت بر شركتهای پیمانكاری و نبود قوانین موثر بازدارنده برای جلوگیری از شیوه قرارداد بستن و مقدار پرداختها مطابق با ضوابط قانون كار نیز از سوی دیگر باعث رشد معضل قراردادهای موقت شده است. براساس عرف بازار كار ایران، كارگران به 3 دسته فصلی، موقت و دائمی تقسیم میشوند. كارگران فصلی كارگرانی هستند كه در فصل خاصی با مزد توافقی با كارفرما برای مدت معینی به كاری مشغول شده و پس از پایان یافتن فصل آن كار، از آن شغل جدا میشوند. كارگران كشاورزی یا ساختمانی بیشتر این افراد را تشكیل میدهند. اما كارگران موقت، كارگرانی هستند كه برای تمام ایام سال به كار برای كارفرمایان مشغولند، اما از جهت مزایا مانند كارگران فصلی از هیچ امتیازی چون بیمه، حق اولاد، حق مسكن، پوشش حق بیمه بیكاری، بن و غیره برخوردار نیستند. این كارگران همچنین فاقد قرارداد قانونی كار هستند و لذا كارفرمایان براحتی امكان اخراج آنها را داشته و آنها نیز كمتر قادر به دریافت حقوق قانونی خود از كارفرمایان در مراجع قانونی نظیر دادگاهها یا مراجع حل اختلاف بخصوصی كه توسط وزارت كار و امور اجتماعی تشكیل شده، هستند. با وجود این وضعیت كارگران دائمی یا رسمی همچون كارمندان رسمی از بقیه بهتر است؛ چراكه كارفرمایان دولتی یا خصوصی نمیتوانند از مصوبات قانونی كه سالانه درباره مزد و جزئیات مزایایی آن و همچنین نحوه اخراج از كار صادر میشود، تخطی كنند. چراكه این دسته از كارگران قراردادهایی با مفاد استاندارد قانونی دارند و مراجع ذیصلاح پوشش كامل بیمه بیكاری یا بازگشت به كار را برای آنان در نظر گرفتهاند. نگاهی به وضعیت اشتغال این 3 دسته از كارگران نشان میدهد كارگران موقت بیشترین فشار را به لحاظ كاری و مالی تحمل میكنند و در عین حال از كمترین مزایا و پشتیبانی قانونی نیز برخوردارند. جالب اینجاست كه جمعیت این كارگران در تركیب جمعیتی جامعه كارگری كشور از سایر گروهها بیشتر است. براساس آماری كه خانه كارگر در سال 1386 منتشر كرده است، از 100 درصد جمعیت كارگری كشور 45 درصد قرارداد موقت، 30 درصد قرارداد دائمی و 25 درصد كارگران فصلی فاقد قرارداد هستند. شركتهای پیمانكاری، قوز بالای قوز: موسیالرضا ثروتی، عضو كمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس میگوید: تولد شركتهای پیمانكاری نیروی انسانی كه از دولت هشتم باب شد، در ظاهر برای كوچكسازی دولت و واگذاری وظایف به بخش خصوصی بود، اما این واقعیات مورد توجه قرار نگرفته بود كه دولتها برخی امور را نباید به بخش خصوصی واگذار كنند، چرا كه سودجویی موجود در آن با امنیت جانی، مالی و اجتماعی و فرهنگی شهروندان مرتبط است. مثلا سیستم بهداشت در هیچ كشوری خصوصی نیست. وی افزود: امور كارگری نیز در همین قاعده میگنجد، چرا كه دولت نباید حقوق افراد زیادی را به واسطهای كه بر آن نظارت نمیشود، واگذار كند. هماكنون هیچ تضمینی وجود ندارد كه تمام این وجوه به دست كارگران رسیده و شركت واسطه كه به طور طبیعی به دنبال كسب سود بیشتر است، بخشی از این وجوه را به نفع خود مصادره نكند. وی اظهار كرد: روشن است وقتی ارادهای بخواهد پرداختی كارگر را كمتر كند، جایی برای انعقاد قرارداد دائم و قانونی كه تمام ضوابط و مزایا مانند حق مسكن، بن، حقاولاد، سختی كار، اضافه كاری، نوبت شیفت، روز تعطیل و غیره را در بر بگیرد، كمتر وجود خواهد داشت، چرا كه در این صورت سود كمی برای واسطه باقی میماند و قرائن نشان میدهد این شركتها به سود تعیین شده راضی نیستند. پرسش من از مسوولان این است كه شما چگونه مطمئن خواهید بود آن كارگر ساختمانی یا خدماتی كه دستش به هیچ كجا بند نیست، حقوق كاملش را از شركت پیمانكاری دریافت كرده است؟ از كجا میفهمید بیمه شده، یا مزایایش را دریافت كرده است؟ به نظر من وضعیت فعلی ظالمانه است و باید تغییر كند. سلیمان جعفرزاده، رئیس كمیسیون اجتماعی مجلس میگوید: به نظر من این كه دولت خود را از فرآیند جذب و استخدام نیروی انسانی تقریبا به طور كامل حذف و فقط وزارت كار یا وزارت رفاه را مسوول رسیدگی به كار این افراد كرده، خود سیاستی شتابزده است؛ چرا كه اولا باید مكانیسمهای نظارتی شكل بگیرد و بعد مسوولیتی واگذار شود. وی افزود: الان ما حتی در صورتی كه شركتهای پیمانكاری را نداشتیم، برای رسیدگی به امور قراردادهای موقت مشكل داریم. مثلا وزارت كار هنوز تیپ قراردادهای كار استاندارد را به ما ارائه نكرده و لذا امكان تكلیف كردن آن به شركتهای پیمانكاری و الزام به اجرای آن وجود ندارد. وی اظهار كرد: البته دولت قولهایی در این باره داده كه بررسیهای ما نشان میدهد این وعدهها در حد 30 درصد محقق شده است، مثلا وزارت صنایع و معادن اواخر سال 87 وعدهای در این باره داد كه به بخشی از آن عمل شده است. وی خاطرنشان كرد: اما مساله قراردادها و كارگران موقت با این اقدامات حل نمیشود؛ چراكه سیستم غلط مهندسی شده است. ما برای اصلاح این مهندسی، ابتدا باید تكلیفمان را با شركتهای پیمانكاری روشن كنیم و به این پرسش پاسخ دهیم كه اصولا آنها را میخواهیم یا خیر. پرسش دوم این است كه آنها را چگونه میخواهیم؛ با چه ضوابط و نظارتی. وی افزود: از سوی دیگر ما باید به نگاه دولت به نیروی انسانی پرداخته و دیدگاه <ارزان تمام شدن> را در این بخش كمرنگ كنیم، یعنی دولت وقتی پای محاسبه حقوق یا قرارداد كاری شهروندان پیش میآید، دیدگاه اقتصادیاش را كمتر دخالت دهد و نگاهش حمایتی باشد. در آن صورت با ابلاغ قراردادهای استاندارد و بازخواست از شركتهای پیمانكاری میتوان مساله كارگران موقت و ظلمهایی كه در حال حاضر به آنان میشود و حقكشیهای موجود را از میان برد. + + + + + + + + + ادامه ركود هتلها و مسافرخانهها در تهران و بیكاری10 هزار كارگر: محمدعلی فرخمهر رئیس اتحادیه صنف هتلداران تهران در اینباره گفت: از ابتدای تیرماه، وضعیت مراجعه مسافرمان داخلی به هتلها نسبت به قبل بهتر شده است اما هنوز ظرفیت پذیرش هتلها نسبت به تیرماه سال گذشته، 40 تا 50 درصد پایینتر است. وی افزود: تا پیش از 22 خرداد، وضعیت پذیرش مسافران خارجی در هتلهای تهران مانند گذشته خوب بود اما از بعد انتخابات تاكنون هتلهای تهران از مسافران خارجی كه در برای انجام گردشگر، تجارت، رقابتهای ورزشی و درمان، به ایران میآمدند كاسته شده است. وی با یادآوری اینكه همیشه از اردیبهشت تا مهرماه هر سال برای هتلداران تهرانی، شلوغترین ایام برای پذیرش مسافران به ویژه مسافران خارجی است گفت: این ادعا كه در فصل تابستان به دلیل گرمای هوا و سرازیر شدن مردم به نقاط خنك و خوشآب و هوا، از به میزان اتاقهای خالی هتلهای تهران افزوده میشود. نادرست است. به گفته فرخمهر بحران كنونی صنعت هتلداری در تهران فقط به خالی ماندن اتاقها محدود نشدهاست بلكه دامنه آن به توقف پروژه های احداث هتلهای جدید نیز كشیده شده است. وی با یادآوری اینكه در پی افزایش رونق صنعت گردشگری به ویژه گردشگری خارجی، مقدمات احداث 50 هتل جدید در محدوده تهران فراهم شده، گفت: در حال حاضر تمامی پروژههای در دست احداث به دلیل كمبود نقدینگی متوقف شده و یا هرگز به اجرا درنیامدهاست. به گفته فرخمهر، هماكنون در تهران 140 هتل، هتلآپارتمان و پانسیون عضو اتحادیه هتلداران هستند كه در مجموع تعداد افراد شاغل در آنها به 10 هزار تن میرسد. وی در خصوص وضعیت شاغلان این صنعت گفت:اتحادیه تاكنون اعضای خود را از تعدیل كارگران به مدت یك ماه باز داشته است اما چنانچه این ركود ادامه یابد و خوشبینیها دوباره به ناامیدی تبدیل شود؛ امكان پرداخت دستمزد این 10 هزار كارگر وجود نخاهد داشت در نتیجه كارگران خودبخود برای تامین معاش مجبور به ترك كار میشوند. از سوی دیگر مسافرخانههای تهران نیز از بحران پیش آمده بینصیب نماندهاند، محمد حسینلو، رئیس اتحادیه صنف مسافرپذیران تهران گفت: در 30 سال گذشته هیچگاه مسافرخانههای تهران این چنین با كمبود مسافر مواجه نبودهاند. به گفته وی از 20 روز مانده به انتخابات تاكنون آنقدر از مراجعه مسافران به مسافرخانهها كاسته شده است كه درآمد یك مسافرخانه 22 اتاقه در ظرف یك ماه به مبلغی در حدود معادل 37 هزار تومان (معادل در آمد 2 شب با ظرفیت پذیرش مطلوب) كاهش پیدا كرده است. وی با بیان اینكه 120 میهمانپذیر عضو اتحادیه متبوعش وضعیتی مشابه دارند، گفت: در حال حاضر برای پرداخت دستمزد نزدیك به هزار كارگر دچار مشكل هستیم و از همین رو انتظار داریم كه حداقل سازمان گردشگری تا پایان ركود پیش آمده برای پرداخت حقوق كارگران وامهای 10تا 15 میلیون تومانی را با بهره پایین به مسافرخانهداران تهرانی پرداخت كند. + + + + + + + + + واردات سیب آمریکایی از بندر رجایی: سیبهای وارد شده از نوع قرمز و مرغوب هستند و روی برچسب آن بارکد و نشان ایالات متحده آمریکا USA حک شده است. سیبها «رد دلیسیوس» نام دارند و کد تجاری 4015 روی آن درج شده است. فعالان بازار میوه در جنوب کشور میگویند: سیبهای وارداتی از بهترین نوع سیبها هستند که البته نمونه مشابه آن در ایران هم برداشت میشود. سیبهای آمریکایی از بندر شهید رجایی، که بزرگترین بندر بارگیری کشور است وارد ایران شده، اما هنوز به طور دقیق معلوم نیست که آیا از بنادر دیگر هم این نوع سیب وارد شده است یا خیر. هفته گذشته بزرگترین کشتی کانتینری جهان به ظرفیت14 هزار TEU کانتینر در کنار ترمینال شماره دو بندر شهید رجایی پهلوگیری کرد و از همان لحظه عملیات تخلیه و بارگیری بیش از 5500 TEU کانتینر توسط شرکت تایدواتر آغاز شد. کشتی MSC BEATRICE متعلق به خطوط کشتیرانی MSC سوئیس پس از انجام عملیات تخلیه و بارگیری در بندر دبی ساعت 9 صبح روز آدینه دو هفته گذشته در لنگرگاه بندر شهید رجایی لنگر انداخت و پس از آن در ساعت 14 روز بعد آن موفق به پهلوگیری در ترمینال جدید بندر شهید رجایی شد. با ورود این کشتی به بندر شهید رجایی به سرعت عملیات تخلیه و بارگیری کانتینرهای این کشتی با استفاده از شش دستگاه گنتری کرین سوپر پست پاناماکس آغاز شد. محموله 150 تنی سیب آمریکایی به احتمال زیاد از طریق همین کشتی به ایران آمده است، اما از آنجایی که ناظران و بازرسان وزارت بازرگانی نظارتی بر پهلوگیری این کشتی و محتویات کانتینرها نداشتهاند، سیبهای قرمز آمریکایی به راحتی در جعبههای انبوه وارد بندر شهید رجایی شدهاند و سپس برای توزیع به شهرهای مختلف منتقل گشتهاند. حجم واردات این محصول 130 تا 150 تن تخمین زده شده است که بخشی از این حجم در بازار میوه کشور توزیع شده و مابقی آن در سردخانهها محفوظ است تا یک ماه دیگر و در ایام ماه رمضان با قیمتی بالغ بر 3000 تومان در هر کیلو توزیع شود. ثبت سفارش واردات سیبهای آمریکایی از سوی یکی از شرکتهای خصوصی واردکننده میوه انجام گرفته است و وزارت بازرگانی و گمرک نیز با آن موافقت کردهاند. گفته میشود اجازه واردات برخی کالاهای پرمشتری در ایران به طور محدود در اختیار عدهای قرار میگیرد، در نتیجه رقابت شدیدی برای به دست آوردن مجوز واردات اینگونه کالاها وجود دارد. واردات انبوه سیبهای آمریکایی در حالی صورت میگیرد که سیبهای تولیدی کشاورزان ایرانی به دلیل دلالی در بازار میوه و مقرون به صرفه نبودن تولید میوه در ایران، روی دستشان مانده است و برخی از کشاورزان نیز روی به شغلهای دیگری آوردهاند که شاید یکی از دلایل کاهش تولید سیب در کشور همین امر باشد.. این در حالیاست که وزارت بازرگانی و وزارت کشاورزی همواره بر حمایت خود از کشاورزان تأکید دارند اما در عمل، سیب، نه تنها از لبنان و پاکستان که از آمریکا وارد کشور میشود و دلارهای نفتی ایران تا آنسوی جهان برای واردات سیب میرود. + + + + + + + + + هر سال 350 میلیون هكتار جنگل نابود می شود: بنابر این گزارش، سازمان جهانی خواروبار و كشاورزی در گزارش منتشره خود در روز دوشنبه افزایش خطر آتش سوزی در برخی كشورهای اروپائی و استرالیایی را مورد اشاره قرار داد و تاكید كرد: راه حل اصلی برای كنترل آتش سوزیها بها دادن به جوامع محلی است. بر پایه ی این گزارش به طور متوسط، هر ساله آتش سوزیها در جهان، 350 میلیون هكتار از زمینها را از بین میبرد و به داراییها و معیشت مردم خسارت وارد میكند. آتش سوزیهای غیر قابل كنترل همچنین به نابودی پوشش گیاهی، به گرم شدن كره زمین،آلودگی هوا، نابودی تنوع زیست محیطی و تشدید پدیده كویرزایی كمك میكند؛ پیشگیری از آتش سوزی نیز یكی از مهمترین و موثرترین اقدامات در این زمینه است. پایان تمپراتوری مریم و مصعود رجوی و نمنه عبرت انگیز سرسپردگی به بیگانه: دولت عراق کنترل اردوگاه اشرف را در دست گرفت. برخی گزارش ها حاکی از زخمی بیش از ۳۰۰ تن از ساکنان اردوگاه است. نیروهای دولتی این کشور وارد اردوگاه اشرف در شمال بغداد شده اند، اما ساکنان این اردوگاه عملیات نیروهای عراقی را بسیار خشن توصیف کرده و می گویند 7 تن در آن کشته شده اند. دولت عراق از ماه ها پیش قول بستن این اردوگاه که محل اقامت حدود 3400 عضو سازمان مجاهدین خلق است را داده بود. هدف دولت عراق اخراج مجاهدین ایران است. در پی یورش وحشیانه نیروهای عراقی بیش از 300 تن از ساکنان این اردوگاه زخمی شده اند. + + + + + + + + + انتشار تصویر هولناک یکی از اعضای مجاهدین در وب سایت ها: + + + + + + + + + هم میهنان با رسیدن به پایان خبرهای امروز تا گاهی دیگر بدرود
+ + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + برای خروج از لیست «پیک خبری تندر» یک ایمیل به listmaster-tondar- دوستان و آشنایان خود را از وجود «رادیو تندر» آگاه سازید. برای شنیدن رادیو تندر فایل همراه را به نام 8.m3u با برنامه های Media Player و یا Winamp بشنوید. علاوه بر آن هم این فایل را متوانید برای دوستان خود بفرستید. در خارج از کشو که تارنمای ما فیلتر نمیشود، «رادیو تندر» را مستقیما از طریق آدرس زیر در اینترنت دریافت کنید: https://www. آرشیو سخنرانی های استاد فولادوند در یو تیوب: http://www.youtube. آرشیو ایمیل های فرستاده شده را در آدرس زیر میتوانید بازبینی کنید: http://groups. برای پیوستن به ما نخست یک ایمیل کوتاه به <info@tondar. --~--~------ You received this message because you are subscribed to the Google Groups "tondar.org" group. To post to this group, send email to listmaster-tondar- To unsubscribe from this group, send email to listmaster-tondar- For more options, visit this group at http://groups. -~---------- |
Attachment(s) from tire akhar
1 of 1 File(s)
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch format to Traditional
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر