کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۹ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

[farsibooks] مگر می توان....؟

 

http://triboonshoma.blogfa.com/post-365.aspx

چند دهه‏ای‏ست که رژیم جمهوری اسلامی دارد با تمام قوا و با تمامی امکانات پلیسی جنبش‏های اعتراضی را سرکوب می‏نماید و تاکنون جان هزاران تن از مخالفین و معترضین را گرفته است. پرونده‏ی رژیم جمهوری اسلامی در این زمینه بسیار کلان است و هر روزه دارد کلان‏تر هم می‏شود. مگر انتظاری در خلاف این از جانب سران حکومت وجود دارد و مگر حمهوری اسلامی می‏تواند صرفاً و صرفاً با اتخاذ سیاست‏ها و روش‏های نرم حکومت‏داری کند؟ جمهوری اسلامی با سرکوب زاده شده است و با قهر انقلابی هم ساقط خواهد شد. راهی خلاف آن ممکن‏پذیر نیست و راهِ انتخابی مدافعین و مبلغین سرمایه که کم هم نیستند و دارند از عدم کار بست "خشونت" از جانب نیروهای انقلاب سخن می‏گویند، نمی‏تواند چاره ساز باشد و در خدمت به رهائی و در خدمت به تحقق منافع‏ی میلیون‏ها انسان محروم نیست. به تجربه‏ی دیگر جنبش‏ها و اعتراضات و مهمتر از همه‏ی این‏ها به تجربه‏ی اعتراضی جوانان و توده‏های محروم طی سه دهه‏ی اخیر نگاهی بی‏اندازیم و نشان دهیم که کدامین سیاست‏ها و کدامین اسلوب‏های مبارزاتی می‏تواند بساط ظالمان را بر چنید و پرچم جامعه‏ای عاری از استثمار و ستم را برافزازد. 

سی سال تلاش و مبارزه، سی سال دربدری و سی سال پرداخت هزینه، سی سال بدون دستآوردهای کلان و هدف‏مند، نمایان‏گر آن حقایق و بی ثمری مبارزه‏ای‏ست که در مقابل‏مان قرار دارد. به غیر از این است‏که عنصر مستبد و دیکتاتور بمنظور تأمین منافع‏ی خود نیاز به سرکوب و خفه نمودن مخالفین خود دارد؟ مگر این طبیعت مبارزه‏ی طبقاتی نیست؟ مگر این طبیعت منافع‏ی دو طبقه‏ی متضاد از هم نیست و مگر نفس سیاست حاکم بر طبقات و نیروهای ضد انقلاب، راه‏اندازی جنگ و بکارگیری خشونت و خون و خونریزی‏ علیه‏ی محرومان نیست؟ خلاف این‏ها را نمی‏توان در دنیای سرمایه‏داری یافت و بدون کمترین تردیدی این نظام‏های سرمایه‏داری و دیکتاتور‏اند که مدافع و مبلغ آنند.

رژیم جمهوری اسلامی هم بعنوان بانی و حامی خشونت و مدافع‏ی سرمایه‏های امپریالیستی، همه‏ی راه‏های آرام و مسالمت‏آمیز را بلوکه نموده است. سلاح جمهوری اسلامی هم تاکنون از چنین کارکردی پیروی نموده است و در مقابل، راهی به غیر از پاسخ‏گوئی عملی و تعرض به جان و مال حکومت‏مداران از جانب مدافعین منافع‏ی مردمی باقی نگذاشته است. به این دلیل روشن که نظام‏های سرمایه‏داری تا خرخره مسلح‏اند و دارند به یمُن آن جامعه‏ی انسانی را به مسیر قهقرائی کامل سوق می‏دهند و دارند شیره‏ی جان کارگران و زحمت‏کشان را می‏مکند و دارند به یاری ارگان‏های مسلح و سرکوب‏گر خود بر حیات بناحق خویش تداوم می‏بخشند. به غیر از این است‏که تاکنون رژیم جمهوری اسلامی هرگونه اعتراضات آرام و مسالمت‏آمیز را به خاک و خون کشاند؟ به غیر از این است‏که اجازه‏ی هرگونه تشکل و تشکیل نهادهای مردمی را از آنان سلب نموده است و تشکلات دست‏ساز و نهادهای دل‏بخواه‏ی خود را به میلیون‏ها انسان محروم تحمیل نموده است؟ به غیر از این است‏که سران حکومت در عمل به اثبات رسانده‏اند که حتی تحمل "خودی"ها را هم ندارند و زبان و منطق‏شان در مقابل هرگونه مخالفتی کار بست سلاح، زور و شکنجه است؟ آیا باز هم نیازی‏ست تا به نتایج مبارزه‏ی "آرام" و "مسالمت‏آمیز" اشاره نمود و نشان داد که نه تنها راه انقلاب ایران، از راهِ انتخابی تاکنونی عبور نخواهد کرد بلکه بر انبان هزینه‏ها هم خواهد افزود؟

در این سی ساله دشمنان کارگران و زحمت‏کشان، ایران را به میدان تعرض خویش تبدیل نموده‏اند و دارند با اندک نیروی خودی ولی سراپا مسلح، جامعه و زندگی توده‏های ستم‏دیده را به نابودی کامل می‏کشانند. دارند بزور و با اتخاذ سیاست‏های ارتجاعی بر سرمایه‏های خود می‏افزایند و دنیای انسانی را به سخره می‏گیرند. بساط اینان باید بر چیده شود. چرا که سرمایه و مدافعین آن، صلاحیت انتخاب چگونه زیستن برای سازندگان اصلی جامعه را ندارند. به دلیل این‏که ماهیت و رسالت‏شان با دنیای انسانی و عدالت‏خواه در تضاد قرار دارد. تاریخ و تجارب مبارزاتی در این زمینه بسیار فراوان‏اند و نیازی به نگاهِ دورادور نیست تا به درستی و یا به نادرستی سیاست‏ها و تاکتیک‏ها پی بُرد. همین چند روز قبل بود که در گوشه‏ای از جهان سرمایه‏داری یعنی در قرقیزستان، مردمی خشم‏گین و عصیان‏زده بدلیل زندگی محنت‏بار به خیابان‏ها سرازیر شدند و با سلاح بساط کاخ‏نشینان را بر چیدند. آنان در عمل نشان داده‏اند که مبارزه‏ی انتخابی و تحمیلی مدافعین سرمایه ره بجائی نخواهد بُرد و بر فلاکت و بدبختی‏های‏شان خواهد افزود؛ نشان داده‏اند که وعده وعیدهای سران نظام‏های جابرانه پوچ است و به کارشان نخواهد آمد. به همین دلیل سلاح را بر هر گونه روش‏های نافرجام تقدم شماردند و این‏بار و بدون انتخاب سیاست‏های سازش‏کاران و خودفروشان سیاسی راه مقابله‏ای را بر گزیدند و سینه‏ی دشمنان کارگران و زحمت‏کشان را نشانه گرفتند؛ نشان دادند که بدون اتخاذ سیاست‏های تعیین کننده و بدون کار بست سلاح در مقابل دشمن مسلح نمی‏توان به آزادی و به خواست‏های اولیه‏ی خود دست یافت؛ نشان داده‏اند که قهر ضد انقلابی را می‏توان با قهر انقلابی در هم شکست. این‏ها از زمره طبیعت و بدیهیات مبارزه در جهان سرمایه‏داری‏ست و بی تردید در جوامع بسته و خشنی هم‏چون جامعه‏ی ایران، نمی‏توان خلاف آن‏چه را که – جدا از تفاوت‏های سیاسی، اقتصادی و سیاست‏های حاکم بر آن - در قرقیزستان اتفاق افتاده است را پیشه‏ی خود ساخت. واضح است‏که این نوع روش و مبارزه در مقابل نظام‏های سرکوب‏گر و خشن امتحان خود را پس داده است و باید اذعان نمود که بدون انتخاب آن، امر انقلاب به پیش نخواهد رفت و دشمنان کارگران و زحمت‏کشان هم‏چنان میدان‏دار خواهند بود.

جبر تاریخ و علی‏رغم خواسته‏های باطنی ناپیگیران منافع‏ی مردمی، انقلاب، دوستداران واقعی آنرا به چنین مسیر تعیین کننده‏ای سوق خواهد داد. چرا که به اثبات رسیده است‏که این مستبدان‏اند که بانی و مدافع‏ی خشونت‏اند و بر خلاف مشاطه‏گران و سازش‏کاران خشونت با منفعت سرمایه‏داران عجین شده است و بی دلیل هم نیست که حکومت‏گران دارند به کُشت و کُشتار توده‏ها می‏پردازند. بنابراین عکس‏العمل مثبت در برابر چنین سیاستی یعنی کار بست زور انقلابی در مقابل زور ضد انقلابی نه تنها امری طبیعی و بجاست بلکه باعث خواهد گردید تا بساط مستبدان و حاکمان زورگو بر چیده شود. به اثبات رسیده است‏که پائین آوردن هرگونه هزینه‏ی خسران‏ساز با انتخاب مبارزه‏ی ثمربخش مربوط می‏باشد.

بنابراین لازم و ضروری‏ست تا مروری تازه به تجارب مبارزاتی برجای مانده و سودمند انداخت و از آن‏ها آموخت و به عنوان سازمان و عناصر مدافع‏ی منافع‏ی توده‏های محروم، زمینه‏های فعالیت تمام کننده را فراهم نمود و جنبش‏های اعتراضی را از دوران بی ثمری به دوران ثمربخشی رهنمون ساخت. مضافاً این‏که دیده شده است تبلیغ و انتخاب هرگونه سیاست و تاکیتک‏های نافرجام تاکنونی در ایران بر عمر مستبدان و حاکمان زورگو افزوده و زندگی کارگران و زحمت‏کشان را به تباهی هر چه بیش‏تری سوق داده است. به عبارتی واقعی باید گفت که جواب هر حکومت مستبد و زورگو سلاح است و طبعاً بدون مسلح شدن به آن، جامعه‏ی ایران طعم آزادی و رهائی را نخواهد چشید. براستی که سئوال این است‏ آیا می‏توان قدرت اهریمنان را بدون استفاده از چنین ابزاری درب و داغان نمود و حاکمیت کارگران و زحمت‏کشان را برقرار نمود؟

 

+ نوشته شده در  شنبه بیست و یکم فروردین 1389ساعت   توسط شباهنگ راد |  نظر بدهید

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
MARKETPLACE

Stay on top of your group activity without leaving the page you're on - Get the Yahoo! Toolbar now.


Welcome to Mom Connection! Share stories, news and more with moms like you.


Hobbies & Activities Zone: Find others who share your passions! Explore new interests.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ