از انتشارات چریکهای Ùدایی خلق ایران
-------------------------
شمائی از پروسه تکوين نظرات
چريکهای Ùدائی خلق ايران
(ÛµÛ° â€" Û´Û¶ )
به خاطره تابناک
پانزده رزمنده شهيد سياهکل
تقديم می شود.
با ايمان به پيروزی راهمان
چريکهای Ùدائی خلق ايران
Û±Û¹/Û±Û±/Û¶Û±
به ياد پانزده رزمنده شهيد سياهکل
مويه Ú©Ù† بØر خزر
پيرهن چاک بده
جنگل سرخ گيلان
قلب خود را بدرای
قله سخت البرز
پانزده مرد دلير
پانزده جان به Ú©Ù
دست برآورد گه رزم عظيم
پانزده Øيدر رزمنده پاک
خونشان .....................
خونشان خون بهم بيخته خلق دلير
خونشان رنگ گياه
ريخت از پنجه ضØاک زمان
بر سر خاک
***************
مويه Ú©Ù† بØر خزر
بنگر خلق ستمديده ايران به بند
Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ سان بيشرÙان، قاتلها
می ربايند ز آغوش تو
Ùرزند تو را
بنگر بر ص٠آدمکش ها
................................
روسپی های وقيØ
همه سر تا پا شکمان
جملگی خادم ضØاک زمان
Ùˆ همه ضØاکان گوش دارند
به Ùرمان جنايتگر قرن
***************
قرن ما، قرن رهائی بشر
پرش از ساØÙ„ اکتبر به ويتنام Ùˆ عدن
جنبش از خلق Ùلسطين به خليج
Øرکت از جنگل Ú©Ù†Ú¯Ùˆ تا به کره
باد ای باد سØر
بوی خون شهدا را
برسان تا به جنوب
بکشان تا به شمال
بشکÙد بر لب دهقان بلوچ
گل لبخند اميد
مرØبا خيزاند
از دل مرد عرب
به طپش وا دارد
قلب آزاده کرد
قدم اول هر راه سترگ
با شکست هم Ù†Ùس است
درس گيريم از اين جانبازی
واژگون گردانيم
قصر Ùرعونی ضØاک زمان
پانزده مظهر والای شرÙ
پانزده درÙ' درخشنده
در اين تاريکی
خنده زن بØر خزر
خلق بر می خيزد
*****
جزوه Øاضر Ú©Ù‡ بمناسبت سيزدهمين سالگرد رستاخيز سياهکل به چاپ آن مبادرت ورزيديم، Øاوی شمائی از پروسه تکوين نظراتی است Ú©Ù‡ رستاخيز شکوهمند سياهکل، سرآغاز مبارزه مسلØانه در ايران بر آن استوار شده. در اين جزوه نشان داده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ بنيانگزاران سازمان چريکهای Ùدائی خلق از Ú†Ù‡ دانش عميق مارکسيستی برخوردار بوده Ùˆ چگونه نظراتی را تدوين نمودند Ú©Ù‡ ÙŠÚ©ÛŒ از درخشانترين دوران های تاريخی را در ميهن ما بوجود آورد.
تاريخ سازمان چريکهای Ùدائی خلق، تاريخ براÙروختن مشعل Ùروزان انقلاب در شبهای ظلمانی خلق، تاريخ شکست اÙسانه قدر قدرتی دشمن، تاريخ دميدن روØيه تعرضی در خلق Ùˆ براÙراشتن پرچم مبارزه بر Ùراز ÙŠÚ©ÛŒ از سياهترين دوران های تاريخی ميهن ماست. در اين دوران بود Ú©Ù‡ انقلابی ترين Ùرزندان خلق قدم به صØنه مبارزه گذاشتند Ùˆ با جانبازيها Ùˆ Ùداکاريهای بی نظير خويش Øماسه های خونين Ø¢Ùريدند Ú©Ù‡ از صلابتشان عجز دشمن در مقابل چشم همگان آشکار گشت. نور اميد Ùˆ ايمان بر دلها مستولی گرديد Ùˆ راه مبارزه خلق گشوده شد. خونبهای چريکهای Ùدائی خلق Ú©Ù‡ برای نشان دادن راه واقعی مبارزه به خلق Ùˆ کشاندن توده های در بند ميهنمان به مبارزه عليه امپرياليسم Ùˆ سگان زنجيريش بيدريغ بپای آزادی خلق ريخته شد، آن سنتهای پر ارج انقلابی Ùˆ آن Ùرهنگ مبارزاتی سرشار از روØيه پرولتری گرديد Ú©Ù‡ تبلور آن را خلقهای ايران در جريان مبارزات شکوهمند سالهای ÛµÛ· - ÛµÛ¶ Ùˆ در قيام Û²Û² â€" Û²Û± بهمن نشان دادند. چنين تاريخ درخشانی را خلق ما Ùˆ جنبش کمونيستی ايران مرهون آن نظرات انقلابی است Ú©Ù‡ با تلاشهای گسترده مبارزاتی بنيانگزاران سازمان چريکهای Ùدائی خلق ايران در کتاب همواره زنده "مبارزه مسلØانه هم استراتژی، هم تاکتيک" رÙيق کبير مسعود اØمدزاده تدوين شده است.
تاريخ نگارش اين جزوه زمانی بود Ú©Ù‡ Ùرصت طلبان برای تخطئه تئوری مبارزه مسلØانه به نظرات شهيد بيژن جزنی متوسل شده Ùˆ آنرا در مقابل نظرات رÙيق مسعود علم کرده بودند. از آنزمان تا کنون Øوادث بسياری گذشته است. دستجات Ùˆ گروههائی بوجود آمده اند Ú©Ù‡ هر ÙŠÚ© بنØÙˆÛŒ سعی دارند خود را متعلق به چريکهای Ùدائی خلق نشان دهند. در چنين اوضاعی انتشار جزوه "شمائی از پروسه تکوين نظرات چريکهای Ùدائی خلق" پيام آور اين Øقيقت است Ú©Ù‡ نام پر اÙتخار سازمان چريکهای Ùدائی خلق ايران از تئوری ظÙر نمون آن جدائی ناپذير بوده Ùˆ تنها کسانی ØÙ‚ دارند خود را وارث چريکهای Ùدائی خلق بنامند Ú©Ù‡ به تئوری مبارزه مسلØانه اعتقاد داشته Ùˆ به آن عمل بنمايند. بدون Ø´Ú© آنچه از دير باز عليه تئوری Ùˆ خط مشی چريکهای Ùدائی خلق صورت گرÙته Ùˆ ميگيرد انعکاس جريان مبارزه طبقاتی در بطن جامعه يعنی انعکاس مبارزه نيروهای غير پرولتری با خط مشی انقلابی پرولتارياست. ما ايمان داريم Ú©Ù‡ سازمان ما در پرتو پايبندی به تمامی اعتقادات، سنتها Ùˆ Ùرهنگ رÙقای Ùدائی شهيد قادر خواهد بود يکبار ديگر انسجام Ùˆ يکپارچگی را در جنبش کمونيستی ايران تأمين نمايد. Øرکت بالنده سازمان ما Ùˆ اعتلای روزاÙزون آن گويای اين واقعيت است.
با ايمان به پيروزی راهمان
چريکهای Ùدائی خلق ايران
شمائی از پروسه مبارزه ايدئولوژيک در گروه چريکهای Ùدائی خلق (ÛµÛ°-Û´Û¶)
هد٠بØØ«:
مبارزه عليه برخورد ليبراليستی با گذشته سازمان، خط مشی سازمان Ùˆ تئوری مبارزه مسلØانه زير پوششهائی نظير "برخورد خلاق با گذشته"ØŒ "انتقاد Ùˆ انتقاد از خود" Ùˆ Øتی "تکامل تئوری در عمل".
نتيجه بØØ«:
تØکيم مواضع ايدئولوژيک Ùˆ تئوريک سازمان جهت تØليل اوضاع کنونی Ùˆ درک Ø´Ú©Ù„ سازمانی Ùˆ وظاي٠مبارزاتی کنونی.
خطر برخورد ليبراليستی
از بين بردن يکپارچگی تئوريک سازمان Ùˆ در نتيجه انØرا٠عملی Ùˆ اØياناً سکون در برنامه ريزی Ùˆ نتيجه نهائی بی اعتباری سازمان در نظر توده ها، در وضعيت کنونی بمعنای بی اعتباری مبارزه مسلØانه Ùˆ Øتی مارکسيسم خواهد بود.
چه عواملی باعث پيدايش برخورد ليبراليستی شده است؟
Û±- برخوردی Ú©Ù‡ Øزب توده Ùˆ اپورتونيستها در همان آغاز مبارزه مسلØانه با اين مبارزه کردند تا Øدی زمينه را برای برخوردهای ليبراليستی بعدی Ùراهم نمود. اين مدعيان دروغين مبارزه Ú©Ù‡ در مقابل انعکاس توده ای مبارزه مسلØانه Ùˆ تØسينی Ú©Ù‡ توده ها نسبت به آغاز کنندگان آن نشان دادند چاره ای جز سکوت نداشتند، از در٠دلسوزی در آمده، چريکها را جوانان "Ú©Ù… تجربه ای" جلوه دادند Ú©Ù‡ به سائقه شور جوانی دست به اعمالی البته قهرمانانه ولی نسنجيده مي زنند. اينها اکثراً در جريان کار عظيم تئوریکی Ú©Ù‡ گروه ما در Ùاصله سالهای بين Û´Û¶ تا Û´Û¹ انجام داد Ùˆ در ضمن برخورد عملی مهمترين آثار مارکسيستی را مطالعه کرده Ùˆ به تØليل شرايط اقتصادی - اجتماعی ايران پرداخت قرار داشتند، ولی ناجوانمردانه اين امر را از توده ها پنهان کردند. کار تئوريکی Ú©Ù‡ در عرض اين چهار سال توسط اين گروه انجام شد در هيچ دوره ای Ùˆ توسط هيچ Øزب Ùˆ Ùرقه ای در ايران انجام نشده است. تقريباً تمام آثار کلاسيک مارکسيستی مورد مطالعه رÙقا قرار گرÙت Ùˆ لازمترين آنها ترجمه Ùˆ در اختيار جنبش قرار داده شد. تا جائی Ú©Ù‡ امکان داشت شرايط جامعه مورد مطالعه Ùˆ تØقيق قرار گرÙت Ùˆ نتيجه مباØØ« بصورت نوشته ها Ùˆ بØثها در Ù…ØاÙÙ„ Ùˆ گروهها Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯ اما متأسÙانه بسياری از اين نوشته ها بدليل آنکه نسخه های اصلی آنها بدست پليس اÙتاد Ùˆ يا بدلائل ديگر کمتر در دسترس همگان قرار گرÙت. خلاصه در آنزمان Ú©Ù‡ Øتی صديقترين انقلابيون (ما در اينجا از اپورتونيستها Ùˆ توده ايها سخن نمي گوئيم) برای وارد کردن تئوری انقلابی به مسکو Ùˆ هاوانا Ùˆ Ù¾Ú©Ù† مساÙرت Ù…ÛŒ کردند Ùˆ يا به Ùکر به راه آوردن "رهبری منØرÙ" Øزب توده بودند ØŒ گروه ما صادقانه Ùˆ صميمانه در همين خاک با Ø³Ù„Ø§Ø Ù…Ø§Ø±Ú©Ø³ÙŠØ³Ù… بدنبال راه ØÙ„ مسائل جنبش Ù…ÛŒ گشت.
۲- شهادت با تجربه ترين تئوريسينهای سازمان در همان سالهای اول، ميدان را برای انتشار عقايد ليبراليستی خالی گذاشت.
Û³- برخلا٠آنچه در اعلاميه Û±Û¶ آذر (1) آمده، بی تجربه بودن Ùˆ ضع٠تئوريک کادرهای بی تجربه بعدی علت تداوم نظريات اوليه سازمان نبود بلکه اين امر خود توجيه کننده Ù†Ùوذ عقايد ليبراليستی در سازمان است. بی اطلاعی اين کادرها از مواضع ايدئولوژيک اين سازمان Ù…ÛŒ توانست موضع اپورتونيسم را در رهبری بدواً تØکيم Ùˆ سپس تØمل نمايد.
Û´- جاذبه مبارزه مسلØانه در نهضت Ùˆ بی اعتبار شدن اشکال صرÙاً سياسی مبارزه در جنبش وضع را به صورتی در آورد Ú©Ù‡ گروههای صرÙاً سياسی Ú©Ù‡ نه جرأت Ùˆ نه امکان دست زدن به مبارزه مسلØانه را داشتند برای آنکه ظاهراً نشان دهند Ú©Ù‡ از قاÙله عقب نيستند بØثهای بيکران Ù…ØÙÙ„ÛŒ خود را در Øول بØØ« پيرامون تئوری مبارزه مسلØانه متمرکز کردند Ùˆ به اين ترتيب به Ùعاليت مسالمت آميز خود به Ù†ØÙˆÛŒ مسالمت آميز رنگ Ùˆ آبی مسلØانه دادند Ùˆ Øاصل اين بØثها تعداد زيادی ايرادات Ùˆ توضيØات در رد Ùˆ قبول تئوری مبارزه مسلØانه شده Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ در مخالÙت Ùˆ Ú†Ù‡ در مواÙقت رابطه ای با جهان واقعی ندارد Ùˆ مبارزه مسلØانه امروز برای آنکه سالم بماند بايد اين قبيل تئوريسينها را بشناسد Ùˆ Øتی مشت سر سخت ترين "هواداران مبارزه مسلØانه" را نيز در ميان اين جمع برای مردم باز کنند.
سازمان ما Ú†Ù‡ ره آورد تئوريکی برای نهضت انقلابی ايران داشته Ùˆ مبارزه مسلØانه را با Ú†Ù‡ پشتوانه تئوريکی آغاز نموده است؟
برای درک تضاد اصلی جامعه، از تجربيات جنبش کمونيستی مي شد استÙاده کرد. اين مسئله را جنبش کمونيستی جهانی مخصوصاً چين Ùˆ ويتنام برای ما ØÙ„ کرده بودند Ùˆ با مطالعه آثاری مثل آثار رÙيق مائو براØتی ميتوان Ùهميد Ú©Ù‡ در کشور های وابسته به امپرياليسم تضاد اصلی جامعه تضاد خلق با امپرياليسم است. ولی واردات بايد به همينجا ختم مي شد Ùˆ طبق اين اصل Ú©Ù‡ Ù†Ùوذ در هر پديده ای Ùقط از طريق تضادهای درونی آن پديده ميسر است، بنابراين برای شناخت ماهيت سلطه امپرياليستی بر کشورمان Ù…ÛŒ بايست به جستجوی پايگاه امپرياليسم در جامعه خود Ù…ÛŒ پرداختيم.
مطالعه تاريخی به ما نشان داد Ú©Ù‡ امپرياليسم وقتی پا در ايران گذاشت Ù…ÛŒ بايست برای Ù†Ùوذ در ايران پايگاهی بدست آورد. لذا طبيعتاً برای اجاره اين پايگاه هم Ú©Ù‡ شده بايد به ÙŠÚ©ÛŒ از طبقات داخلی مراجعه کند. تØليل طبقاتی جامعه مثلا در زمان قاجاريه به ما نشان مي داد Ú©Ù‡ طبقات اصلی جامعه عبارت بودند از Ùئودالها، دهقانان Ùˆ بورژوازی Ú©Ù‡ از اين سه طبقه دهقانان طبقه استثمار شونده را تشکيل مي دادند Ùˆ طبيعتاً نمی توانستند متØد امپرياليسم Ú©Ù‡ اساساً استثمار کننده است باشند. بورژوازی داخلی نيز Ú©Ù‡ در اتØاد با استعمارگران جز آوردن شريک پرخوری بر سر سÙره خود Ù†Ùع ديگری نمی ديد Øاضر به اتØاد نبود Ùˆ Øتی ضرورت مبارزه با اين مهمان ناخوانده را از همان آغاز اØساس Ù…ÛŒ کرد (بخصوص Ú©Ù‡ آينده را نيز در وضعيت عادی از آن خود مي ديد) اما وضع Ùئودالها وضع ديگری بود. Ùئودالها Ú©Ù‡ خود را در مقابل جنبش بورژوازی Ùˆ دهقانان مي ديدند از ترس اين دو نيرو هم Ú©Ù‡ شده Øاضر بودند Ú©Ù‡ خود را در آغوش هر تازه واردی Ú©Ù‡ Ùکر Ù…ÛŒ کردند Ù…ÛŒ تواند از آنها Øمايت نمايد بيÙکنند Ùˆ Ø¨Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø®ÙˆØ¯ را به او بÙروشند، به خصوص Ú©Ù‡ در وهله اول خرج اين معامله ظاهراً از جيب بورژوازی بود Ùˆ Ù†Ùع آن به جيب Ùئوداليسم مي رÙت. اين است Ú©Ù‡ Ùئوداليسم با امپرياليسم متØد شد. (2)
امپرياليسم با استÙاده از اين پايگاه شروع به Ù†Ùوذ کرد Ùˆ ابتدا در زمينه تجارت، سپس در صنعت Ùˆ در آخر در کشاورزی دست اندازی خود را بسط داد Ùˆ قدرت نظامی خود را ابتدا در اختيار Ùئوداليسم قرار داد Ùˆ پس از تØکيم مواضع خويش اساساً، دستگاه نظامی را در اختيار خود گرÙت Ùˆ بتدريج روابط دلخواه خود يعنی روابط بورژوائی را برقرار ساخته Ùˆ بورژوازی وابسته را با استÙاده از اين پايگاه در کشور بوجود آورد. اينکار پس از اتØاد با Ùئوداليسم برايش آسان بود Ùˆ بورژوازی کمپرادر از ميان همين Ùئودالها Ùˆ بورژوازی تجاری بوجود آمد. Ùئوداليسم در معامله ای Ú©Ù‡ کرد، قدرت نظامی خود را در مقابل دو طبقه متخاصم يعنی دهقانان Ùˆ بورژوازی بومی بطور بی سابقه ای اÙزايش داد. ولی همين امر باعث شد Ú©Ù‡ قدرت سياسی خود را بتدريج به Ù†Ùع امپرياليسم از دست بدهد Ùˆ Ù…ÛŒ بينيم Ú©Ù‡ اگر بورژوازی در جوامع کلاسيک از زمين روئيد، بورژوازی کمپرادÙر در کشور ما از آسمان نازل شد. Ùˆ همين تÙاوت طبيعت اين بورژوازی کمپرادر را با بورژوازی بومی به Ø´Ú©Ù„ کلاسيک نشان Ù…ÛŒ دهد. اگر آن بورژوازی دمکرات بود اين ÙŠÚ©ÛŒ طبيعتاً مستبد است.
بتدريج Ú©Ù‡ امپرياليسم بورژوازی کمپرادر را بيشتر بسط Ù…ÛŒ داد، پايگاه او کمتر بر Ùئوداليسم استوار بود تا جائيکه سرانجام آنچنان پايگاه Ù…ØÚ©Ù…ÛŒ برای خود به صورت بورژوازی کمپرادر ايجاد کرد Ú©Ù‡ بتواند متØد خود را قربانی کند. البته قربانی ای Ú©Ù‡ ديگر رمقی در بدن نداشت. Ùˆ پس از سر بريدنش خونی هم ريخته نشد Ùˆ شايد "سÙيدی" "انقلاب" هم بهمين معنا بود.
از اين تØليل ما برای ØÙ„ مشکلات جنبش دو نتيجه مي گرÙتيم: ÙŠÚ©ÛŒ آنکه کساني Ú©Ù‡ برای ايجاد شرايط مبارزه ضد امپرياليستی منتظر شرايط دمکراتيک هستند، همانقدر بيهوده Ùکر مي کنند Ú©Ù‡ کساني Ú©Ù‡ برای بهبود وضع جهان، منتظر ظهور امام زمان هستند. چون تا وقتی وابستگی امپرياليستی وجود دارد Ø´Ú©Ù„ Øکومت استبدادی Ùˆ ديکتاتوری است Ùˆ تنها در صورتی دمکراسی بوجود Ù…ÛŒ آيد Ú©Ù‡ اين سلطه براÙتاده باشد، در آن صورت برای اين منتظرين Ùقط آن Ù…ÛŒ ماند Ú©Ù‡ بيآيند Ùˆ از دستاوردهای اين دمکراسی استÙاده کنند Ùˆ با هزار دروغ ثابت نمايند Ú©Ù‡ سهم بزرگی در مبارزه داشته اند.
نتيجه ديگری Ú©Ù‡ از اين عامل گرÙته مي شد اينکه اصلاØات ارضی نه ÙŠÚ© عقب نشينی رژيم در مقابل خواست برØÙ‚ دهقانان Ùˆ ترس از مبارزه مسلØانه توده ای در روستاها، بلکه هجوم جديدی بود از طر٠سرمايه های خارجی به Øوزه های جديدی از نيروی انسانی Ùˆ منابع طبيعی. (3)
در مورد رهبری جنبش:
ما از تØليل تاريخی بورژوازی شروع کرده ايم Ùˆ آنرا با تکامل تاريخی بورژوازی کشورهای غربی مقايسه کرديم Ùˆ به تÙاوتهائی دست ياÙتيم Ú©Ù‡ نشان مي داد بورژوازی ما از نظر تاريخی ديگر نمی تواند آن نقشی را بازی کند Ú©Ù‡ بورژوازی غربی بازی کرد Ùˆ مثلا نمی تواند در انقلاب بورژوا دمکراتيک Ú©Ù‡ به ÙŠÚ© معنا انقلاب خودش هم هست رهبری را بدست داشته باشد. (4) مهمترين اختلا٠ها عبارتند از:
Û±- در کشورهای غربی Ø³Ù„Ø§Ø Ø¢ØªØ´ÙŠÙ† در اختيار بورژوازی بود در Øاليکه در کشور ما اين Ø³Ù„Ø§Ø ØªÙˆØ³Ø· بورژوازی غرب در اختيار Ùئوداليسم قرار گرÙت.
Û²- در کشورهای غربی بورژوازی صنعتی از رشد بورژوازی تجاری بوجود آمد Ùˆ Ù…ÛŒ دانيم مادام Ú©Ù‡ بورژوازی نتواند صنعت قابل توجهی ايجاد کند زمينه اقتصادی برای تسلط سياسی ÙˆÛŒ بوجود نمی آيد در Øاليکه در اينجا بورژوازی غربی از همان آغاز قسمت عمده ای از تجارت آنهم با امتيازاتی نسبت به بورژوازی ملی را در اختيار خود گرÙت.
3- بورژوازی غرب کالای خودش را به بازار رقابتی Ù…ÛŒ ريزد Ú©Ù‡ در آن بورژواهای متØد او وجود داشتند ولی در بازار اينجا بورژوازی داخلی با رقيبی بسيار بزرگتر از خودش طر٠بود.
Û´- بورژوازی غربی در مقابل Ùئوداليسم Ùرتوت Ùˆ Ùاسد قرار داشت Ú©Ù‡ بر اثر مرور زمان تا خرخره در قرض همين بورژوازی Ùرو رÙته بود. Øال آنکه بورژوازی داخلی ما در مقابل Ùئوداليسمی قرار داشت Ú©Ù‡ اگر Ú†Ù‡ خودش به تنهائی زار Ùˆ ناتوان Ùˆ Ù…Ùلوک بود ولی پشت سرش قدرت استعمارگری ايستاده بود Ùˆ به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¯Ø³Øª همين استعمارگر بود Ú©Ù‡ از آستين Ùئوداليسم در Ù…ÛŒ آمد. همه اينها در مبارزه سياسی بر ضد امپرياليسم تعيين کننده نقشی بود Ú©Ù‡ بورژوازی بومی توانست بازی کند. مبارزه با امپرياليسم؛ يعنی مبارزه با سرمايه بين المللی، نمی توانست با شعارها Ùˆ استراتژي تاکتيک بورژوازی صورت بگيرد Ú©Ù‡ از تاريخ توسری خورده بود Ùˆ شرايط تاريخی آن را نسبت به ØريÙØ´ Ù…Ùلوک Ùˆ درمانده بارآورده بود. اين است اساس تØليلی Ú©Ù‡ توÙيق مبارزه ضد امپرياليستی را به رهبری بورژوازی در کشور ما غير ممکن Ù…ÛŒ کند. (5)
مبارزه با سرمايه بين المللی نه با تاکتيک Ùˆ استراتژي سرمايه ناچيز ملی، بلکه با تاکتيک Ùˆ استراتژي پرولتاريا ميسر است. اين ظلم را ما در ØÙ‚ بورژوازی نکرده ايم تاريخ کرده است Ùˆ ما Ùقط آنرا بØساب آورده ايم تا در تاکتيک Ùˆ استراتژي خود دچار اشتباه نشويم Ùˆ با ÙŠÚ© مقدار تبليغات نواستعماری، دولت هائی را Ú©Ù‡ با هزار بند به امپرياليسم پيوند دارند، مستقل نينگاريم Ùˆ با اين زمينه ذهنی مبادا در مورد درک شرايط Ùعلی Ùˆ واقعی جامعه خود دچار اشتباه شويم.
تأمين رهبری پرولتاريا Ùˆ انجام مبارزه پرولتاريا در شرايط خاص مستلزم شيوه ای از مبارزه است Ú©Ù‡ با شرايط موجود تطبيق کند Ùˆ همچنين مستلزم سازمانی است Ú©Ù‡ با اين شيوه مبارزه مطابقت دارد (مطلبی Ú©Ù‡ مدتها ما را سردرگم مي کرد Ùˆ به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¨Ù‡ دست Ùˆ پای ما پيچيده بود اين مطلب بود Ú©Ù‡ ما نمی Ùهميديم سازمان مبارزه را، شيوه مبارزه تعيين Ù…ÛŒ کند. نه اصول Ú©Ù„ÛŒ مربوط به مبارزه Ùˆ يا اصول عام مارکسيسم. ما با توجه به اصول عام بÙکر تشکيل Øزب بوديم Ùˆ با اين Ùکر هر عملی مي کرديم گامی هم ما را به هد٠نزديک نمي کرد Ùˆ در واقع از ما هيچ عملی سر نمي زد Ùˆ بعدها بود Ú©Ù‡ با مطالعه خلاق متوجه شديم Ú©Ù‡ درک ما از مارکسيسم سطØÛŒ Ùˆ مکانيکی بوده است Ùˆ پيش از آنکه مسئله شيوه مبارزه را ØÙ„ کرده باشيم Ù…ÛŒ خواستيم سازمان آن را ايجاد کنيم در Øاليکه بين شيوه مبارزه Ùˆ سازمان مبارزه رابطه ديالکتيکی Ù…Øتوا Ùˆ Ø´Ú©Ù„ موجود است. کاÙÛŒ بود ما شيوه صØÙŠØ Ù…Ø¨Ø§Ø±Ø²Ù‡ را ØªØ´Ø±ÙŠØ Ú©Ù†ÙŠÙ… تا خطوط اصلی Ø´Ú©Ù„ سازمانی ظاهر شود.)
برای ØÙ„ اين مسئله خود بخود دو مرجع وجود داشت Ú©Ù‡ بايد در ارتباط با يکديگر مورد استÙاده قرار گيرد، ÙŠÚ©ÛŒ متون مارکسيستی Ùˆ مطالعه تئوريک Ùˆ ديگری رجوع به واقعيت Ùˆ برخورد عملی با واقعيات ملموس (البته در آنزمان در نظر اکثر روشنÙکران Ùقط ÙŠÚ© مرجع وجود داشت Ùˆ آنهم آثار مارکسيستی بود Ùˆ شايد هم بتوان Ú¯Ùت Ú©Ù‡ گروه ما اولين گروهی بود Ú©Ù‡ اين بدعت را در نهضت کمونيستی ايران وارد کرده است Ú©Ù‡ به واقعيات Ù…Øيط هم توجهی بشود. آثاری Ú©Ù‡ در آنزمان از گروهها Ùˆ سازمانها بدست ما مي رسيد اکثراً پس از ÙŠÚ©ÛŒ دو جمله مقدماتی شروع به بازنويسی تئوريهای مختل٠نهضت مارکسيستی از قبيل کوبا Ùˆ چين Ùˆ شوروی مي کرد. امروزه هم بنØÙˆ بارزی در آثار گروههای مختل٠مارکسيستی اين الگوبرداری مشاهده مي شود.) خلاصه در جريان اين برخوردها بود Ú©Ù‡ متوجه شديم Ú©Ù‡ ارتباط با توده ها Ùˆ طبقه کارگر با شيوه های کلاسيک Ùˆ سياسی خود در شرايطی Ú©Ù‡ مثلا در سال Û´Û¸ در ايران بود امکان پذير نيست (وقتی ما صØبت از ارتباط ميکنيم اپورتونيستها Ú©Ù‡ هر جا دلشان بخواهد مارکسيست اند Ùˆ هر جا Ú©Ù‡ بخواهند آزاد انديش، اين کلمه را به معنی غير مارکسيستی آن تعبير Ù…ÛŒ کنند Ùˆ در بØثهای دور Ùˆ درازی Ú©Ù‡ بر عليه ما براه Ù…ÛŒ اندازند خود را به پيروزی مي رسانند. ارتباط از نظر ما يعنی داشتن رابطه تشکيلاتی يعنی همان Ù…Ùهومی Ú©Ù‡ مارکسيسم از ارتباط با توده Ù…ÛŒ Ùهمد. مثلا ارتباط با طبقه کارگر يعنی مثلا قدرت متشکل کردن کارگران در سنديکاها Ùˆ لااقل تماس با کارگران متشکل در اين سنديکاها، نه ارتباط با اÙراد جداگانه طبقه. مارکسيستی Ú©Ù‡ نتواند با طبقه کارگر در ارتباط تشکيلاتی باشد بايد اين شجاعت را داشته باشد Ú©Ù‡ بگويد من نتوانستم. ولی اپورتونيستها Ú©Ù‡ با اين تØري٠لÙظ در بØØ« يکطرÙÙ‡ با ما پيروز مي شوند خود چگونه ارتباطی با طبقه کارگر برقرار کردند؟ آيا کوششی در اين زمينه کردند؟ Ú†Ù‡ نتيجه اي Øاصل شد؟ آيا آشنائی خود را با چند کارگر، بجای رابطه خود با طبقه کارگر جا نمي زنند؟ بگذريم از کساني Ú©Ù‡ به ما Ù…ÛŒ تازند Ú©Ù‡ چون شما دست به اسلØÙ‡ برديد رژيم در کارخانه ها را Ù…ØÚ©Ù… بست Ùˆ رابطه ما را قطع کرد. در اينجا گروه به Ù…Ùهوم تبليغ مسلØانه رسيد با اين ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ú©Ù‡ وقتی نتوانيم بطور مسالمت آميز بين توده ها تبليغ نمائيم بايد اين کار را در پناه Ø³Ù„Ø§Ø Ùˆ بوسيله آن انجام دهيم. خود بخود با اين نظر ديگر Ø´Ú©Ù„ سازمان Ù…ØÙÙ„ÛŒ نمی توانست تطابق داشته باشد. اين بود Ú©Ù‡ در Ø´Ú©Ù„ سازمانی گروه دست برده شد Ú©Ù‡ وضع آن توسط سازمان دهندگان آن روشن شد Ùˆ در مورد ÙˆØدت سازمانی بر اين اعتقاد بوديم Ú©Ù‡ نيروهای مارکسيست- لنينيست بايد گرد ÙŠÚ© استراتژي واØد بدنبال ÙˆØدت خود بگردند نه از طريق ادغام مکانيکی در يکديگر. ولی تئوری تبليغ مسلØانه هنوز روشن نبود، هنوز ما نمی دانستيم Ú©Ù‡ بطور مسلØانه برای Ú†Ù‡ چيزی تبليغ کنيم بهمين جهت مطالعه ادامه پيدا کرد Ùˆ بار ديگر به بررسی شرايط عينی Ùˆ ذهنی مبارزه پرداختيم Ùˆ به سئوال برای Ú†Ù‡ تبليغ کنيم اين جواب طبيعتاً داده شد Ú©Ù‡ برای شيوه اصلی مبارزه، ولی شيوه اصلی مبارزه Ú†Ù‡ بود؟ ما در اينجا با کمال صداقت متوجه شديم Ú©Ù‡ در پشت کلمه تبليغ مسلØانه Ùˆ شجاعتهای ناشی از Ø·Ø±Ø Ø§ÙŠÙ† شيوه مبارزه عجز خود را از ØÙ„ مسئله اصلی پنهان کرده بوديم. (بودند کساني Ú©Ù‡ با ديدن Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø ØªØ¨Ù„ÙŠØº مسلØانه در ÙŠÚ© جزوه از سازمان Ùاصله گرÙتند.)
بايد لنينيسم را از نو Ù…ÛŒ خوانديم Ùˆ Ù…ÛŒ ديديم Ú©Ù‡ مسئله اصلی هر انقلابی چيست تا بتوانيم با بدست آوردن شيوه ØÙ„ اين مسئله به شيوه اصلی مبارزه دست يابيم Ùˆ درياÙتيم Ú©Ù‡ مسئله اصلی ØÙ„ مسئله تسخير قدرت دولتی است Ùˆ تسخير قدرت دولتی لازمه اش درهم شکستن نيروی سرکوب قدرت دولتي است. برای لنين مساله به اين صورت Ù…Ø·Ø±Ø Ø¨ÙˆØ¯ Ú©Ù‡ درهم شکستن تزاريسم Ùˆ بورژوازی موکول است به درهم شکستن ارتش تزاری، ولی برای ما مسئله اندکی پيچيده تر بود Ùˆ به اين صورت Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÙŠ شد Ú©Ù‡ تسخير قدرت دولتی مستلزم درهم شکستن ارتش داخلی Ùˆ Øتی ارتش کشورهای خارجی (امپرياليستی) Ú©Ù‡ سربزنگاه به ياری او خواهد آمد، Ù…ÛŒ باشد. اکنون اين ارتش را چگونه بايد درهم شکست؟ آيا ما Ù…ÛŒ توانستيم مانند بلشويکهای روس به کار سازماندهی سياسی پرولتاريا Ùˆ تبليغ Ùˆ ترويج توده ها بپردازيم تا روزی Ú©Ù‡ ارتش تزاری در جنگ امپرياليستی درگير Ù…ÛŒ شود Ùˆ بسياری از نيروی خود را از دست مي دهد Ùˆ نيروی توده ها را در اين جنگ به تØليل Ù…ÛŒ برد Ùˆ خشم آنها را متوجه خود مي کند Ùˆ در Øاليکه ارتش تزاری اکثراً در جبهه های جنگ هستند با ÙŠÚ© قيام مسلØانه به Ú©Ù…Ú© سازمانی Ú©Ù‡ از پيش آماده کرده ايم قدرت را در دست بگيريم؟ پاسخ منÙÛŒ به اين سئوال Ùˆ دلائل آن روشنتر از آن است Ú©Ù‡ اØتياجی به ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ø§Ø´ØªÙ‡ باشد. ما Ú©Ù‡ نمی توانيم تشکيلات سياسی بدهيم ديگر وارد بØثهای بعدی نمی شويم در مقابل اين سئوال به توپچی ای Ù…ÛŒ مانيم Ú©Ù‡ باروت ندارد. از چنين کسی دلائل تير نيانداختن را نخواهيد. در ارتباط با اين مسئله مطالعه دقيقتری از تجربه های کوبا، چين Ùˆ ويتنام صورت گرÙت. Ùˆ به اين نتيجه رسيديم Ú©Ù‡ مبارزه مسلØانه تنها Ø´Ú©Ù„ÛŒ از مبارزه است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند زمينه را برای انجام کليه اشکال مبارزه لازم Ùراهم نمايد. مبارزه مسلØانه تنها شيوه ای از مبارزه بود Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانست درمراØÙ„ ابتدائی جو سياسی Ù…Øيط را تØت تأثير قرار دهد Ùˆ برای اهدا٠جنبش در ميان توده ها تبليغ کند Ùˆ در عين Øال برای اين تبليغات Ù…Øتوا Ùˆ هد٠تعيين کند Ùˆ بوسيله خود مبارزه مسلØانه مردم به مبارزه مسلØانه دعوت شوند Ùˆ بوسيله همين مبارزه تشکل يابند Ùˆ در جريان همين مبارزه وضعی بوجود آيد Ú©Ù‡ سيستم ناگزير به شيوه های گوناگون سرکوب متوسل شود Ùˆ آنچنان ورقهای گوناگون خود را رو کند Ú©Ù‡ سرانجام به جائی برسد Ú©Ù‡ ديگر "نتواند" Ùˆ در جريان همين مبارزه است Ú©Ù‡ آنچنان Ùشاری بر مردم وارد ميشود Ùˆ چنان آگاهی به مردم داده ميشود Ùˆ چنان نمونه هائی از جانبازی به مردم ارائه Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ ديگر نخواهند نظام موجود پا برجا بماند Ùˆ باز در جريان همين مبارزه مسلØانه است Ú©Ù‡ آن پيشاهنگی بوجود Ù…ÛŒ آيد Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند درتمام مراØÙ„ رهبری را بدست گيرد Ùˆ مبارزه را از اÙت Ùˆ خيزهای بسيار متنوعی Ú©Ù‡ پيش بينی آنها بهيچوجه ميسر نيست عبور دهد Ùˆ نيز به اتکاء همين مبارزه مسلØانه است Ú©Ù‡ تمامی مبارزات سياسی - اقتصادی Ùˆ ايدوئولوژيک ما برای مردم معنی Ùˆ Ù…Øتوا پيدا Ù…ÛŒ کند.
وقتی ما Ù…ÛŒ Ú¯Ùتيم "شرايط عينی انقلاب" آماده است Ùکر مي کرديم Ú©Ù‡ از بديهيات سخن Ù…ÛŒ گوئيم ÙˆØال آنکه بعداً در کشاکش بØثهای اسکولاستيک اين خود مسئله شد. رÙيق جزنی با Ø·Ø±Ø ÙŠÚ© مطلب Ú©Ù‡ عده ای گمان Ù…ÛŒ کنند شرايط عينی انقلاب آماده است Ùˆ توده ها بلاÙاصله بدنبال ما Ù…ÛŒ آيند به معارضه با اين نظر برخاسته Ùˆ از خطر اپورتونيسم Ú†Ù¾ هشدار داده است. در Øاليکه ما در Øين تØليل شرايط عينی انقلاب خود بيشتر از هر کسی اذعان کرده بوديم Ú©Ù‡ توده ها در Øال رکود Ùˆ خمود Ùˆ بی عملی هستند Ùˆ بارها در کتاب "مبارزه مسلØانه هم استراتژی هم تاکتيک" بر طولانی بودن پروسه توده ای شدن مبارزه تأکيد کرديم. پس ما طر٠انتقاد رÙيق جزنی قرار نمی گيريم از اين Ù„Øاظ Ú©Ù‡ معتقديم شرايط عينی انقلاب موجود است . با بررسی Ù…Ùهوم دقيق از شرايط عينی انقلاب متوجه ميشويم Ú©Ù‡ رÙيق به آن وضعيت انقلابی نظر دارد Ú©Ù‡ استثمار شوندگان نخواهند Ùˆ استثمار کنندگان نتوانند بشيوه کهن Øکومت کنند. بسادگی پاسخ Ù…ÛŒ گوئيم، Ú©Ù‡ نه! منظور ما از آماده بودن شرايط عينی برای انقلاب آن نيست Ùˆ در واقع از اين Ù„Øاظ جز بØØ« بر سر٠الÙاظ بØØ« ديگری نيست.(6) وقتی ما صØبت از شرايط عينی مي کنيم وضعيت تضادها در جامعه خود Ùˆ تضاد Ú©Ù„ خلق با امپرياليسم را در نظر داريم Ùˆ از اين Ù„Øاظ است Ú©Ù‡ ما Ù…ÛŒ گوئيم شرايط عينی انقلاب آماده است Ùˆ Ùکر Ù…ÛŒ کنيم Ú©Ù‡ ÙŠÚ© مطلب بديهی را عنوان کرده ايم ولی وضعيت انقلابی به آن صورت Ú©Ù‡ مورد نظر رÙيق جزنی است اساساً به اين معنی Ùقط شرايط عينی نيست بلکه آميزه تÙÚ©ÙŠÚ© ناپذيری از شرايط عينی Ùˆ ذهنی است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان در صورت اضاÙÙ‡ شدن پرولتاريای آگاه Ùˆ متشکل اØياناً به پيروزی انقلاب منجر شود. ما مي گوئيم بسيار خوب شما قبول داريد Ú©Ù‡ در سال 49 شرايط برای آغاز مبارزه مسلØانه آماده بود يا نه؟ اگر بگوئيÙد نه، طرز برخورد ما با شما همان است Ú©Ù‡ با توده ايها Ùˆ اپورتونيستها است Ùˆ جای آن اينجا نيست. اگر بگوئيد آری، بايد دلايل عينی آنرا نشان دهيد ولی اين دلايل عينی جز به آمادگی شرايط عينی صØÙ‡ نمی گذارد. پس بکوشيم تا با مبارزه مسلØانه وضعيت انقلابی را جلو بيندازيم. يعنی کاری کنيم Ú©Ù‡ هرچه زودتر آنها (رژيم) نتوانند Ùˆ اينها (توده ها) نخواهند.
آيا اين کار شده، آيا عجز شاه از ادامه Øکومت تا Øد زيادی به سبب همين مبارزه بر روی توده ها نبود؟ آيا اين مبارزه استعمارگران را وادار نکرد تا چنان شيوه هائی را بکار برند تا کاسه صبر استعمار شوندگان لبريز شود Ùˆ آيا مبارزين Ù…Ø³Ù„Ø Ø¨Ù‡ مردم در Ú©ÙˆÚ†Ù‡ Ùˆ خيابان در همان شرايط رکود طرز جانبازی Ùˆ شهادت را ياد ندادند؟ بياد آوريم Ú©Ù‡ در آغاز موج توده ای جنبش، تا Ú†Ù‡ Øد وعاظ Ùˆ مبلغين برای تهييج مردم Ùˆ وا داشتن آنها به جانبازی Ø´Ø±Ø Øال همين مبارزين Ù…Ø³Ù„Ø Ø±Ø§ همه جا بازگو مي کردند Ùˆ Ù…Øتوای اصلی تبليغاتشان اکثراً همين بود. اگر اين واقعيت را نخواهيم بپذيريم مجبوريم Ùکر کنيم شايد آن دسته Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ گويند اين نهضت را روØانيونی Ú©Ù‡ اکثراً تا ديروز به دعاگوئی شاه مشغول بودند بپا کرده اند درست Ù…ÛŒ گويند Ùˆ در آنصورت بايد مثل خود آنها به معجزه معتقد بود.
مبارزه مسلØانه پس از آنکه آغاز شد راه خود را Ù…ÛŒ يابد Ùˆ در سر راه خود از هر شيوه ای Ú©Ù‡ لازم بداند سود Ù…ÛŒ جويد. در جائی به عمل تبليغی دست Ù…ÛŒ زند Ùˆ در جائی ديگر ÙŠÚ© نهضت سياسی را سازمان ميدهد Ùˆ در ÙŠÚ© جا واقعاً گروهی چريکی برای جنگ Ùˆ سازمان دادن مردم ÙŠÚ© Ù…ØÙ„ در ÙŠÚ© مبارزه مسلØانه Ù…ØÙ„ÛŒ Ùˆ اØياناً سمت دادن Ùˆ ملی کردن آن شرکت Ù…ÛŒ کند . بهرØال مبارزه مسلØانه ضمن آنکه Ù…ÛŒ پذيرد کار خود را اساساً توسط روشنÙکران آغاز کرده از توده ای شدن مبارزه مسلØانه Ù…Ùهومی متاÙزيکی در نظر ندارد. اساساً مبارزه مسلØانه مبارزه ای است Ú©Ù‡ کار همه توده ها نيست Ùˆ در بهترين شرايط نيز عده ای از پيشروترين توده ها در آن شرکت دارند ولی توده ای شدن اين مبارزه بدان Ù…Ùهوم است Ú©Ù‡ اکثريت مردم Ù…ØÙ„ معينی Ú©Ù‡ عرصه مبارزه است Ùˆ اکثريت ملت با آن همراهی مادی Ùˆ معنوی داشته باشند. لذا مبارزه مسلØانه در هيچ جا نه کوبا، نه در چين Ùˆ نه در ويتنام منتظر آن نشده است Ú©Ù‡ توده ها بالÙعل آمادگی خود را برای مبارزه مسلØانه نشان دهند بلکه پيشاهنگ مبارزه مسلØانه را آغاز کرده Ùˆ توده ها را به آن کشيده است. پس وقتی ما از آغاز مبارزه سخن Ù…ÛŒ گوئيم برای آنست Ú©Ù‡ دست مبارزه مسلØانه را باز بگذاريم تا بهر شيوه ای Ú©Ù‡ شرايط اجازه Ù…ÛŒ دهد مبارزه کند. البته با در نظر داشتن سمت گيری مبارزه يعنی آگاه کردن Ùˆ متشکل کردن کارگران Ùˆ توده ها در جهت مبارزه مسلØانه. اگر بجای کلمه "آغاز" کلمه ديگری را بگذاريم Ùˆ مثلا از "تدارک" استÙاده کنيم بايد بلاÙاصله هشدار دهيم Ú©Ù‡ مبادا کسی تصور کند Ú©Ù‡ بين مرØله تدارک Ùˆ مرØله توده ای شدن مبارزه Ùاصله مشخصی موجود است Ùˆ وظايÙÛŒ است Ú©Ù‡ مخصوص دوره تدارک است Ùˆ در آن دوران Ùقط بايد آن وظاي٠انجام شود Ùˆ مبارزه مسلØانه منتظر بماند تا به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø "وضعيت انقلابی" Ùراهم آيد Ùˆ آن وقت توده ای شود. اين درک درستی نيست Ùˆ تئوری مبارزه مسلØانه اگر Ù…ÛŒ خواست با اين درک در جهان تبليغ شود ما امروز نه انقلاب کوبا را داشتيم Ùˆ نه انقلاب چين Ùˆ ويتنام را. ÙŠÚ© مثالی قضيه را روشن Ù…ÛŒ کند. Ùرض کنيم ما همانطور Ú©Ù‡ پيش بينی کرده بوديم در سياهکل بدون ارتکاب اشتباه (7) موجوديت هسته را در Ù…ØÙ„ ØÙظ Ù…ÛŒ کرديم Ùˆ اين هسته چريکی Ù…ÛŒ توانست به تدريج با مردم تماس گرÙته Ùˆ در Ù…ØÙ„ به قدرتی تبديل شود (يعنی مبارزه ضربتی اوليه را از سر گذرانده Ùˆ نظير بسياری از مبارزات چريکی Ú©Ù‡ هم امروز در Ø¢Ùريقا جريان دارد در منطقه Ù…Øدودی امکان عمل آزاد از نيروی سرکوبی Ú©Ù‡ از سرکوب قطعی او مأيوس شده بگيرد) Ùˆ با اين قدرت نمائی مردم ÙŠÚ© دهکده Ú©ÙˆÚ†Ú© را به طر٠خود جلب کند. آيا در اين صورت مبارزه مسلØانه Ù…ÛŒ تواند از تشکل اينها صرÙنظر کند به اين دليل Ú©Ù‡ هنوز مرØله تدارک نگذشته Ùˆ اگر آنها را متشکل کند Ùˆ سازمان Ù…Ø³Ù„Ø Ø¨Ø¯Ù‡Ø¯ با تئوری Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ گويد مرØله تدارک مرØله ای است Ú©Ù‡ اساساً خرده بورژوازی روشنÙکر به عنوان پيشاهنگ مبارزه Ù…ÛŒ کند در اينجا Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ گويد. آيا Ù…ÛŒ گويد در اينجا مبارزه توده ای شده است؟ چگونه Øمايت اهالی ÙŠÚ© قريه Ú©ÙˆÚ†Ú© را Ù…ÛŒ توان در ÙŠÚ© مملکت 36 مليونی توده ای شدن مبارزه مسلØانه ناميد. روشنÙکر هم Ú©Ù‡ نيستند پس اين پديده چيست. اين است آن سردرگمی Ú©Ù‡ در صورت جدا کردن مکانيکی تدارک مبارزه مسلØانه از خود مبارزه مسلØانه پديد ميايد.
اکنون Ú©Ù‡ Ù…Ùهوم مبارزه مسلØانه روشن شده بود بهتر Ù…ÛŒ توانيم Ø´Ú©Ù„ سازمانی آن را تعيين کنيم مبارزه مسلØانه هم تاکتيک آغاز مبارزه مسلØانه Ùˆ هم استراتژي آن بود، همه چيز را همين مبارزه مسلØانه تعيين مي کرد. خود بخود سازمان مبارزه را نيز همين مبارزه مي بايست تعيين کند. پيشاهنگ در جريان همين مبارزه بايد به وجود آيد. ما در اين مبارزه با جبهه واØدی روبرو مي شويم Ú©Ù‡ عناصر گوناگون در آن، در مبارزه هستند. آنگاه پيشاهنگ در جريان همين مبارزه بايد رهبری خود را در اين مبارزه تثبيت کند. پس Ø´Ú©Ù„ سازمانی نيز بايد توسط همين مبارزه تعيين شود ولی اين Ø´Ú©Ù„ سازمانی تØت تأثير وضعيت دستگاه سرکوب نيز قرار دارد. زيرا در شرايط مبارزه مخÙÛŒ اکثر ضربه های پليس نه در جريان خود مبارزه بلکه از طريق کار سازمانی به مبارزين وارد Ù…ÛŒ شود پس بايد شيوه هائی از سازماندهی را در پيش گرÙت Ú©Ù‡ در Øين مبارزه مسلØانه توانائی مقابله با پليس مخÙÛŒ را نيز داشته باشد Ùˆ در اينجا بود Ú©Ù‡ تجربه کوبا به ما Ú©Ù…Ú© کرد Ùˆ ما شيوه سازماندهی سياسی - نظامی را از تجربه انقلاب کوبا اخذ کرديم. آن چنان شرايط دمکراتيکی نداشتيم Ú©Ù‡ Øزبی سياسی تشکيل دهيم تا اين Øزب در صورت لزوم مبارزهمسلØانه را سازمان دهد. ما در شرايطی بوديم Ú©Ù‡ خود Øزب هم بايد در جريان مبارزه مسلØانه بوجود آيد. Ùˆ به اين ترتيب بود Ú©Ù‡ سازمان سياسی - نظامی پذيرÙته شد Ùˆ عضو سازمان ما چريک ناميده شد. چريک در ادبيات بين المللی امروز ÙŠÚ© Ù…Ùهوم سياسی â€" نظامی است ،ولی هرگاه Ù…ÛŒ بينيم Ú©Ù‡ اپورتونيستها Ùقط جنبه نظامی آنرا در نظر Ù…ÛŒ گيرند پس از نه سال مبارزه برای آنها ديگر لازم نيست تا تعريÙÛŒ از چريک يعنی عضو سازمان سياسی - نظامی ارائه دهيم. اين Ù…Ùهومی است Ú©Ù‡ ديگر امروز با خون شهيدان ما در صØنه تاريخ تعري٠شده است Ùˆ کساني Ú©Ù‡ با بی اعتنائی از آن Ù…ÛŒ گذرند Øداکثر اپورتونيستهای Ùضل Ùروشی هستند Ú©Ù‡ نمی Ùهمند کلمات از زندگی واقعی معنا Ù…ÛŒ گيرد Ùˆ نه از Ùرهنگهای لغت. در رابطه با مسئله سازماندهی همان طور Ú©Ù‡ Ùوقاً نيز اشاره کرده ايم بايد ابتدا با تØليل شرايط عينی Ùˆ ذهنی مبارزه، شيوه مبارزه را تعيين کرد Ùˆ آنگاه از نوع سازماندهی متناسب با آن سخن Ú¯Ùت. Ú¯Ùتيم Ú©Ù‡ سياسی - نظامی بودن Ø´Ú©Ù„ سازمانی بيشتر به وسيله Ùقدان شرايط دمکراتيک برای ايجاد ÙŠÚ© Øزب صر٠توجيه مي شد. اکنون اگر بخواهيم در اين Ø´Ú©Ù„ØŒ سازمان سياسی - نظامی دست ببريم بايد ابتدا ØªØ´Ø±ÙŠØ Ú©Ù†ÙŠÙ… Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ تغييراتی در شرايط بوجود آمده واین امر Ú†Ù‡ شيوه ای از مبارزه را در Øال Øاضر ايجاب Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ آن شيوه مبارزه تغيير در Ø´Ú©Ù„ سازمانی موجود را ايجاب Ù…ÛŒ کند Ùˆ خلاصه ما بايد ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ù‡ÙŠÙ… Ú©Ù‡ در Ú†Ù‡ مرØله ای از مبارزه هستيم Ú©Ù‡ شيوه جديد سازمانی لازم آمده، اين شيوه جديد سازماندهی را اگر Øزب Ù…ÛŒ ناميم منظور چگونه Øزبی است؟ آيا ÙŠÚ© Øزب سياسی يا ÙŠÚ© Øزب سياسی - نظامی Ùˆ اگر Ùقط سياسی است ارتباط آن با عمل نظامی چيست؟ آيا سازمان نظامی جدا از سازمان Øزب باقی Ù…ÛŒ ماند Ùˆ به Ú†Ù‡ صورت؟ آيا سازمان نظامی از بين Ù…ÛŒ رود Ùˆ Ùقط شيوه سياسی مبارزه باقی Ù…ÛŒ ماند Ùˆ به Ú†Ù‡ صورت؟ Ùˆ اگر چنين است Ú†Ù‡ شرايطی ادامه کاری را در اين مبارزه سياسی تأمين Ù…ÛŒ کند؟ بهر Øال پيش از آنکه اين مسائل Ø·Ø±Ø Ùˆ ØÙ„ شود نمی توان ÙŠÚ© وظيÙÙ‡ سازمانی را بطور جدی Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯. (8)
ÙŠÚ© توضيØ: در مورد Øزب توده گروه ما در تØليل گذشته اين Øزب دهها دليل برای اثبات غير مارکسيستی بودن اين Øزب بدست آورد در Øاليکه ÙŠÚ© بررسی اصولی نيز کاÙÛŒ بود تا اين امر را ثابت کند. اگر هد٠مارکسيسم از تÙسير جهان تغيير آن است پس در هنگام بررسی ÙŠÚ© Øزب مارکسيستی نبايد به اينکه در Ú†Ù‡ زمان Ùˆ چگونه اين Øزب مارکسيسم را به خودش Ù…ÛŒ بندد قضاوت نمود بلکه بايد برنامه استراتژيک Ùˆ مبارزاتی عملی اين Øزب جهت تسخير قدرت دولتی Ùˆ ايجاد نظام نوين در جامعه بر اساس تØليل مارکسيستی معيار قضاوت قرار گيرد. Ùˆ از ÙŠÚ© ديدگاه چون Øزب توده هرگز چنين برنامه ای را عملا در پيش روی خود قرار نداده، قرار دادن اين Øزب در عداد اØزاب مارکسيستی Ùˆ سپس بØØ« از "انØراÙ" آن باعث سردرگمی نهضت مي شد Ùˆ Ú†Ù‡ بسيار Ùعاليتهای صميمانه ای Ú©Ù‡ مبارزين در آنزمان در راه اين تØليل غلط انجام دادند Ùˆ بهيچ نتيجه ای نرسيد، اگر معتقد بوديم Ú©Ù‡ Øزب توده از مارکسيسم منØر٠شده است برای آنکه سکتاريست نباشيم وظيÙÙ‡ ابتدائی ما اين بود Ú©Ù‡ کوشش کنيم Øزب توده را براه بياوريم ÙˆÙقط پس از نوميد شدن از اين مبارزه بود Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ بايست راه مستقلی در پيش بگيريم ولی تØليل صØÙŠØ Ø§Ø² Øزب توده به گروه اجازه داد Ú©Ù‡ قاطعانه را Ù‡ مستقل در پيش گيرد Ùˆ بهمين دليل دچار عوارضی Ú©Ù‡ مثلا گروه رÙيق جزنی شد، نشود. بطور Ú©Ù„ÛŒ با اين تØليلها بود Ú©Ù‡ مي شد به Ùرمولهای مبارزاتی Ú©Ù‡ در آنزمان ÙŠÚ©ÛŒ پس از ديگری از آثار بزرگان مارکسيسم رونويسی مي شد پاسخ داد Ùˆ برای اولين بار در تاريخ ÙŠÚ© خط مشی مبارزاتی مارکسيستی مستقل در ايران ارائه نمود Ú©Ù‡ گسترش Ùˆ رشد بعدی آن صØت آنرا در عمل ثابت نمود. با اين تØليل بود Ú©Ù‡ مي شد بدون آنکه از Ù„Øاظ عملی دچار انØرا٠شويم از Ù„Øاظ نظری بگوئيم کساني Ú©Ù‡ جامعه ايران را نيمه Ùئودال Ùˆ نيمه مستعمره مي دانند، نمی توانند مشکل مبارزاتی کشور را ØÙ„ کنند. کساني Ú©Ù‡ انقلاب سÙيد را عقب نشينی رژيم در مقابل توده ها عنوان Ù…ÛŒ کنند نمی توانند استراتژي صØÙŠØÛŒ برای مبارزه عنوان کنند. کساني Ú©Ù‡ راه مبارزه صرÙاً سياسی را عنوان Ù…ÛŒ کنند هرگز از Øد Ù…ØاÙÙ„ روشنÙکری Ùˆ مطالعه آثار مارکسيستی Ùراتر نخواهند رÙت. تنها از طريق مبارزه مسلØانه است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان مبارزه را به ميدانهای جديدی کشيد Ùˆ اين عملا به اثبات رسيد.
ممکن است انتقاد شود Ú©Ù‡ مبارزه مسلØانه به مبارزه سياسی ارزش کاÙÛŒ نمی دهد صرÙنظر از آنکه اساساً مبارزه مسلØانه عاليترين Ø´Ú©Ù„ مبارزه سياسی است، ما از همان آغاز به مبارزه مسلØانه بعنوان زمينه ای برای همه انواع ديگر مبارزه Ù…ÛŒ نگريستيم ولی مسئله بر سر اين است Ú©Ù‡ وقتی گروه Ùˆ سازمانی در Øد امکانات خود دست به مبارزه Ù…ÛŒ زند ممکن است در عمل به مبارزات سياسي ارج لازم داده نشده باشد، در اينصورت انتقاد متوجه تئوری نيست بلکه متوجه طرز کاربرد آن در عمل است ولی اگر کار سياسی را "پای دوم" نهضت بناميم به اين معنا ما کار سياسی را دست Ú©Ù… Ù…ÛŒ گيريم زيرا هواداران اين تئوری آنرا دست بالا گرÙته اند. وقتی نقش Ù…Øوری مبارزه مسلØانه را Ù…ÛŒ پذيرند Ùˆ آنرا Ø´Ú©Ù„ تعيين کننده Ù…ÛŒ نامند ديگر چگونه از "پای دوم" سخن Ù…ÛŒ گويند. مگر مسئله اساسی شناخت عمده از غير عمده Ùˆ اصلی از Ùرعی نيست وقتی صØبت از نقش Ù…Øوری مبارزه مسلØانه Ù…ÛŒ کنيم سخنی مارکسيستی Ú¯Ùته ايم ولی وقتی از مبارزه مسلØانه Ùˆ مبارزه سياسی (البته بمÙهوم Ù…Øدود کلمه) بعنوان دو پای جنبش سخن Ù…ÛŒ گوئيم ÙŠÚ© دوآليست "آزاد انديش" بيش نيستيم. (9)
پايان
زيرنويس:
1- منظور اعلاميه ايست Ú©Ù‡ اپورتونيستهای رخنه کرده در سازمان چريکهای Ùدائی خلق در سال ÛµÛ¶ منتشر ساختند. آنها در اين اعلاميه خط مشی سازمان را "ملغی" اعلام کرده Ùˆ نظرات رÙيق شهيد جزنی را بجای آن نشاندند.
2- اين اتØاد بورژوازی غرب با Ùئوداليسم کشورهای مستعمره Ùˆ نيمه مستعمره باعث چنان سردرگمی شده است Ú©Ù‡ Øتی بعضی از تئوريسينهای مارکسيست در تØليل آن دچار رويزيونيسم شده اند Ùˆ گمان کرده اند Ú©Ù‡ چنين اتØادی با اين اصل مارکسيستی Ú©Ù‡: "بورژوازی به هر جا قدم گذارد مناÙع اش ايجاب Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ روابط بورژوازی را برقرار نمايد" مغايرت دارد، در Øاليکه تØليل تاريخی به ما نشان Ù…ÛŒ دهد: استعمارگر Ú©Ù‡ از سر٠لاعلاجی با Ùئوداليسم متØد Ù…ÛŒ شود همواره متوجه مغايرت اين شيوه توليد با مناÙع خود Ù…ÛŒ باشد.
3- البته اصلاØات ارضی تضاد کمرنگی Ú©Ù‡ بين Ùئوداليسم Ùˆ بورژوازی کمپرادور وجود داشت را نيز ØÙ„ کرد ولی اين ÙŠÚ©ÛŒ از نتايج Ùرعی اين اصلاØات بود Ú©Ù‡ در ÙŠÚ© تØليل همه جانبه البته بايد به Øساب آيد.
4- امروز ديگر Ù…ÛŒ توان بورژوازی ملی را مرده دانست شايد کساني Ú©Ù‡ جبهه ملی را رها کردند Ùˆ به خدمت روØانيت در آمدند خود نيز اين امر را Ùهميده باشند. اينها وکلائی هستند Ú©Ù‡ پس از مرگ موکلشان به Øيات ادامه دادند.
5- البته ممکن بود مبارزه ضد امپرياليستی با رهبری بورژوازی ملی Ú©Ù‡ براØتی Ù…ÛŒ تواند خرده بورژوازی را بدنبال خود بکشد شروع شود ولی بØØ« بر سر پيروزی اين مبارزه است.
در آثار رÙيق جزنی مشاهده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ رÙيق هنوز به اØتمال برقراری دو نوع دمکراسی در کشورهای وابسته معتقد است Ú©Ù‡ ÙŠÚ©ÛŒ دمکراسی ملی با رهبری بورژوازی Ùˆ ديگری دمکراسی خلق با رهبری پرولتارياست. رÙيق به تØليل امکان پيروزی دمکراسی ملی نمی پردازد Ùˆ Ùقط در جائی از سوريه Ùˆ الجزاير بعنوان نمونه ياد Ù…ÛŒ کند ولی از نظر ما اينگونه دمکراسي ها به پيروزی مبارزه ضد امپرياليستی يعنی قطع، قطعی Ù†Ùوذ امپرياليسم منجر نمی شود Ùˆ خلقهای اين کشورها مسلماً انقلاب ديگری در پيش دارند. شايد نازک کاری های نو استعماری کار تØليل را Ú©Ù…ÛŒ مشکل کرده باشد ولی شرايط عينی در اينمورد بسيار گويا است.
6- پس از آنکه مبارزه مسلØانه آغاز شد Ùˆ کمابيش تئوريهای مربوط به آن به زندان وارد شد رÙيق جزنی بعنوان ÙŠÚ© مبارز به Øقانيت اين تئوری اذعان نمود Ùˆ ظاهراً آنرا پذيرÙت Ùˆ سعی کرد با توجه به تجربيات خود به غنای هرچه بيشتر اين تئوری بپردازد Ùˆ آنرا بسط Ùˆ گسترش دهد ولی متأسÙانه به اين کار موÙÙ‚ نشد بطوريکه سيستم نظری ای ارائه داد Ú©Ù‡ در مغايرت کامل با تئوری مبارزه مسلØانه قرار دارد مثلا ÙŠÚ©ÛŒ دانستن شرايط عينی انقلاب با وضعيت انقلابی تنها در Øد ÙŠÚ© اشتباه نبود در عمل باعث انØراÙاتی جدی از مارکسيسم - لنينيسم گشت Ùˆ در Ø´Ú©Ù„ دادن به سيستم های نظری Ú©Ù‡ با واقعيت ايران انطباق نداشت نقش ايÙا کرد.
7- ما شکست هسته چريکی سياهکل را يک شکست تاکتيکی می دانيم و دلائل آن در آثار سازمانی ما منعکس است.
8- بنظر ما اين ÙŠÚ© اصل عام است Ú©Ù‡ در شرايط ديکتاتوری بورژوازی کمپرادور تشکيل سازمان صرÙاً سياسی بهر صورتی از طر٠مارکسيستها Ùقط بمعنای آماده کردن قربانيانی برای مسلخ ديکتاتوری است در شرايطی Ú©Ù‡ نهادهای دمکراتيک بهيچوجه موجود نيست Ùˆ Øداکثر نوعی هرج Ùˆ مرج موجود است نمی توان Ø´Ú©Ù„ سياسی - نظامی سازمان را بهم زد. اگر امروز ما Ù…ÛŒ توانيم در معادله های سياسی بØساب آئيم، صرÙاً باين جهت است Ú©Ù‡ سازمانی سياسی - نظامی بوده Ùˆ هستيم Ùˆ برای آنکه به Øساب آئيم بايد اين سازمان را ØÙظ کنيم. در شرايط ايران Ùقط در مناطق آزاد شده Ù…ÛŒ توان سازمانهائی صرÙاً سياسی بوجود آورد Ùˆ به بقای آنها اطمينان داشت.
---------------------------------------------------------------
ماهی سیاه کوچولو
Be a better friend, newshound, and know-it-all with Yahoo! Mobile. Try it now.
This is a non-political list.

Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch format to Traditional
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe
.
__,_._,___
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر