کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۶ بهمن ۲۴, چهارشنبه

[farsibooks] تجاربی که باید آنها را پاس داشت



مقاله ای از نشریه کار شماره ٥١٩ ارگان مرکزی سازمان فدائیان(اقلیت)

  ========================

تجاربی که باید آنها را پاس داشت

 

٢٢ بهمن، سالروز قیام مسلحانه‌ی توده‌های مردم فرارسیده است. این روز، برای طبقه‌ی کارگر و توده‌های مردم ایران از یک سو یادآور خاطره‌ی شیرین سرنگونی حکومت شاه و از سوی دیگر، تلخی مصادره‌ی انقلاب توسط مرتجعین به رهبری خمینی است.

مبارزات طبقه‌ی کارگر و توده‌های مردم علیه رژیم شاه با فرارویی به اعتصاب عمومی سیاسی و قیام مسلحانه، حکومت قدر قدرت شاه را سرنگون کرد. این خود، نشان داد که حکومت‌های دیکتاتور و سرکوبگر هر اندازه که بر طول و عرض دستگاه سرکوب و ماشین نظامی خود بیافزایند، در مقابل توده‌ی متحدی که بپا خاسته و به اشکال نیرومند و کارآی مبارزه، اعتصاب عمومی سیاسی، تظاهرات توده ای و قیام مسلحانه، روی آورده است، تاب مقاومت ندارند و درهم فرومی‌ریزند.

اما، شادکامی سرنگونی رژیم شاه، با کسب قدرت سیاسی توسط مرتجعین و برپایی حکومت اسلامی، به کام زحمتکشان زهر شد. دیگر نیازی به بازگوئی این مسئله نیست که تودهای مردم ایران در طول سال های پس از استقرار جمهوری اسلامی، با چه رنج و عذابی رو به رو بوده اند.

اکنون، ٢٩ سال پس از قیام مسلحانه‌ی ٢٢ بهمن، ‌نه تنها تضادهایی که به قیام انجامید، حل نشده وحتا تخفیف نیافته ، بلکه جمهوری اسلامی و نظام سرمایه‌داری این تضادها را به منتها درجه تشدید نموده‌اند. این تضادها، جز با برپایی انقلابی دیگر حل نخواهند شد؛ انقلابی که جمهوری اسلامی را از اریکه‌ی قدرت به زیر کشد، انقلابی که با نظام ستمگرانه‌ی سرمایه‌داری تعیین تکلیف کند و جامعه را ازشر  کثافات و عوارض حکومت دینی و نظام طبقاتی رها سازد.

مردمی که در مبارزات منجر به سرنگونی رژیم شاه شرکت داشته‌اند و شاهد به یغمارفتن دستاوردهای انقلاب ۵۷ توسط دستگاه ارتجاعی حاکم بوده‌اند، البته در این سال‌ها، مبارزات خود را علیه جمهوری اسلامی، در اشکال متعددی ادامه دادند و تلاش فراوان به کار بردند تا به حاکمیت این رژیم سرکوبگر و ارتجاعی مذهبی پایان دهند.

اما نیروی انقلاب آتی، در اساس، نسل جوانی است که انقلاب ۵۷ و به یغما رفتنش توسط ارتجاع حاکم  را به چشم ندیده است. در دوران این حاکمیت نکبت‌بار زاده شده و رشد یافته و مادام که حکومت اسلامی بر سر کار است، هیچ آینده‌ی روشنی در انتظارش نیست. و این نسل،‌ مصصم است مبارزات خود برای سرنگونی جمهوری اسلامی را به سرانجام برساند. اما چه عواملی سبب شکست انقلاب ۵۷ شدند و چگونه می‌توان پیروزی انقلاب آتی را تضمین نمود؟

 

انقلاب ١۳۵۷، انقلابی عموم خلقی و همگانی بود

 

در واپسین سال‌های حکوت شاه، تضادهای نهفته در جامعه تشدید شده و به نقطه‌ی ستیز و انفجار رسیدند. واکنش توده‌ها به این شرایط، ابتدا رشته‌ای از شورش‌های تهیدستان شهری بود و پاسخ حکومت شاه به این شورش‌ها، سرکوب و سرکوب بیشتر. اما با هر سرکوب، موج اعتراض و مبارزه‌ی علنی وسعت می‌گرفت.  سرکوب خونین تظاهرات ١۷ شهریور، مرحله‌ی جدیدی در رشد و اعتلای جنبش پدید آورد. بحران انقلابی به یک موقعیت انقلابی فراروئید. توده‌ی مردم با مبارزات خود نشان می‌دادند که دیگر به وضع موجود تمکین نمی‌کنند و به چیزی کمتر از سرنگونی رژیم شاه رضایت نمی‌دهند.

اعتصابات، کارخانه‌ها و مراکز تولیدی و خدماتی را فرا گرفت. طبقه‌ی کارگر با حضور خود در این مبارزات، تناسب قوا را به نفع انقلاب برهم زد واعتصاب کارگران صنعت نفت، ضربه‌ی مهلکی بر رژیم شاه وارد آورد. اعتصاب عمومی سیاسی، به شاه و اربابانش نشان داد که دیگر راه نجاتی باقی نمانده است. نه سرکوب، نه رفرم و نه تعویض پی در پی کابینه‌ها، قادر نبودند جلوی سیلی را که به راه افتاده بود، سد نمایند. طوفان انقلاب می‌رفت که به سال ها دیکتاتوری رژیم پهلوی در ایران پایان دهد. شاه ناگزیر به فرار شد و قیام مسلحانه‌ی ٢٢ بهمن، طومار نظام سلطنتی را در هم پیچید.

اما، طبقه‌ی کارگر و توده‌هایی که با جانفشانی به حکومت ستمگر شاه پایان دادند،  داغ دهه‌ها سرکوب و اختناق را برتن وجان داشتند. طبقه‌ی کارگر که پیگیرترین نیروی انقلاب بود و تضمین پیروزی انقلاب تنها می‌توانست با تشکل این طبقه و رهبری آن بر جنبش میسر شود، در دوران رژیم شاه از داشتن هرگونه تشکل مستقل محروم بود و آگاهی طبقاتی آن در سطح نازلی قرار داشت. لذا  به عنوان یک توده‌ی بی‌شکل و فاقد استقلال طبقاتی به جنبش سرنگونی رژیم شاه پیوست و در امواج خرده‌ بورژوایی که جامعه را فراگرفته بود، فرو رفت و در جنبش همگانی غرق شد.

این خود، زمینه ساز رهبری ارتجاع مذهبی بر جنبش همگانی گردید. این تجربه به وضوح نشان داد که اگر طبقه کارگر با استقلال طبقابی در انقلاب شرکت نکند و مهر طبقاتی خود را بر انقلاب نکوبد، انقلاب، جز شکست سرنوشتی نخواهد داشت.

 

مرگ بر شاه، بعد چه؟

 

بی‌سازمانی و سطح نازل آگاهی طبقه‌ی کارگر و توده‌هایی که انقلاب نتیجه‌ی ازخودگذشتگی و جانفشانی آن‌ها بود، سبب گردید که آنان از نظامی که می‌خواهند جایگزین نظام سلطنتی پهلوی کنند، تصور روشنی نداشته باشند. شعار مرگ بر شاه، هر روز و شب در خیابان‌ها طنین‌انداز بود، اما روشن نبود که چه چیزی قرار است جایگزین رژیم شاه شود. انقلاب، همگانی بود و شعارها سَلبی. مردم می‌دانستند که رژیم شاه را نمی‌خواهند، اما نمی‌دانستند چه می‌خواهند. این نقطه‌ی ضعف به خمینی مرتجع و حامیان او امکان داد، تدریجا ابتکار عمل را در دست بگیرند.  پس از توافقات امپریالیستی در گوادولوپ، که مقرر شد شاه برود و خمینی قدرت سیاسی را در دست بگیرد، طرفداران خمینی، شعار ناتمامِ مرگ بر شاه را اینگونه به نفع خود تکمیل کردند: دیو چو بیرون رود، فرشته درآید. شاه رفت، وخمینی، این ضحاک زمان، برمسند قدرت تکیه زد.

 این تجربه می آموزد که اکنون دیگر نباید به شعار مرگ بر جمهوری اسلامی قناعت کرد، بلکه باید بدیل آن را که تضمینی بر حاکمیت توده های وسیع مردم بر سرنوشت خویش باشد، قرار داد. این بدیل، چیز دیگری جز حکومت شورائی کارگران و زحمتکشان از طریق استقرار یک دولت شورائی نیست. 

 

مساله‌ی قدرت سیاسی

 

اساسی‌ترین مسالةی هر انقلاب، مساله‌ی قدرت سیاسی است. تاریخ بشریت سرشار از انقلاباتی ست که علی‌رغم جانفشانی توده‌های مردم، شکست خورده‌اند و در یک شکل آن، به جابجایی قدرت از یک بخش طبقه‌ی حاکم به بخش دیگر آن انجامیده‌اند. انقلاب ١۳۵۷ توده‌های مردم ایران شکست خورد، چرا که قدرت سیاسی در دست طبقه‌ی سرمایه‌دار باقی ماند. ارتجاعی با ارتجاعی مهلک‌تر جایگزین شد. محمد رضا شاه در هماهنگی با قدرت‌های امپریالیست می‌خواست ایران را به جزیره‌ی ثبات و آرامش برای سرمایه‌ی جهانی تبدیل کند و برخی مطالبات را که  مردم ایران دهه‌ها برای آن مبارزه کرده و جان داده بودند، به شکل اخته شده و ملوکانه در قالب رفرم‌های دهه‌ی چهل به اجرا درآورد. خمینی، که با همان حد از تحولات نیز درستیز بود، از موضعی ارتجاعی، در تضاد با مظاهر جامعه‌ی مدرن در این رویا به سر می‌برد که اسلام ناب محمدی را بر شئون زندگی مردم حاکم گرداند. اساس، حفظ نظام سرمایه‌داری بود با حذف مظاهر زندگی امروزی. از این رو در دوران حاکمیت رژیم اسلامی، نه تنها ستم و استثمار ناشی ار نظام ستمگرانه‌ی سرمایه‌داری برجای ماند، بلکه جای اختناق و سرکوب پادشاهی را اختناق و سرکوب مذهبی گرفت و شرایطی به مراتب هولناک‌تر را بر زندگی توده‌های مردم تحمیل نمود. بنابراین برای این که انقلاب آتی بتواند به سرانجام پیروزمندش برسد، و به سرنوشت انقلاب شکست خورده پیشین دچار نشود،  قدرت سیاسی باید در دست توده های کارگر و زحمتکش قرار گیرد یعنی یک قدرت کارگری باشد.

 

مبارزه‌ی ضدامپریالیستی، آزادی‌های سیاسی و حقوق دمکراتیک

 

دهه‌ها حاکمیت سرکوب و اختناق نظام پهلوی توده‌ها را در ناآگاهی نگاه داشته بود و این ناآگاهی، نتایج زیانبار خود را در عرصه‌های گوناگون برجای گذارده بود. از جمله این که در تقابل با رژیم شاه، که ایران را به جزیره‌ی امن انحصارات امپریالیستی تبدیل کرده بود، خمینی با شعارهای ضدامپریالیستی پای به عرصه گذاشت؛ شعارهای عوامفریبانه و ضد امپریالیستی از موضع واپسگرایانه. اما در امواج خرده‌بورژوایی-مذهبی‌ی آستانه‌ی انقلاب، سرنگون‌کنندگان حکومت سلطنتی غافل بودند که مبارزه ی ضد امپریالیستی، مبارزه علیه نظام سرمایه‌داری در کلیت آن است و مبارزه علیه نظام سرمایه‌داری، مبارزه‌ای است برای رهایی ستمدیدگان از هرگونه ستم، سرکوب و استثمار، مبارزه‌ای است برای برابری واقعی آحاد جامعه. تنها پس از کسب قدرت سیاسی توسط خمینی و متحدین‌اش بود که توده‌ها دریافتند قرار است به بهانه‌ی مبارزه‌ی به اصطلاح ضدامپریالیستی، حقوق سیاسی و اجتماعی مردم محدود شود، حقوق فردی آحاد جامعه به کل انکار گردد، قرار است زنان به خانه‌ها بازگردند، حجاب اجباری شود و بساط شلاق و سنگسار بر سر هر کوی و برزن برپاگردد.

مرورپیروزی قیام مسلحانه‌ی ٢٢ بهمن و سرنگونی نظام سلطنت و شکست انقلاب که ارتجاع طبقاتی و مذهبی را بر مسند قدرت نشاند، مروری است بر اساسی ترین تجارب مثبت و منفی یک رویداد سیاسی بزرگ در زندگی مبارزاتی توده های مردم ایران. آموختن از این تجارب و به کاربندی آنها برای پیروزی انقلابی که در پیش روست.

 
ما کار می خواهیم٬ ما نان می خواهیم٬ ما آزادی می خواهیم و ما حکومت شورایی می خواهیم و

__._,_.___
This is a non-political list.
Recent Activity
Visit Your Group
Y! Messenger

All together now

Host a free online

conference on IM.

All-Bran

10 Day Challenge

Join the club and

feel the benefits.

Dog Groups

on Yahoo! Groups

Share pictures &

stories about dogs.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ