پیک خبری تندر
لیست فیلتر شکن های امروز
https://114.38. 130.137
https://118.170 .183.11
https://122.126 .97.233
https://114.47. 2.18
https://122.126 .97.233
https://118.170 .183.11
درود بیکران به شما فرزندان خوب آریابوم، پادشاهان ایران
امروز 12 تیرماه 6373 شاهنشاهی
برابر با 12 تیر ماه 1388 معاویه ای
و برابربا 3 جولای 2009 میلادی است
هم میهنان گرامی به خبرهای رادیو تندر صدای انجمن پادشاهی ایران توجه فرمائید
+ + + + + + + + +
تیرگان خجسته باد:
در تیرگان، آرش جان خود را در کمان گذاشت تا ایران پایدار بماند و مردمان در آرامش. امروز هزارها هزار آرش و ندا جان خود را در کمان اعتراض گذاشته اند، تا ایران پایدار بماند و ایرانی به آزادی و آرامش برسد..
+ + + + + + + + +
من از خون ریزی بی رنگ می ترسم:
فکر ضجه های پیرمردی هراسان و سرگشته که خبر مرگ ندایش را شنیده رهایم نمی کند. هر چند که او را هرگز ندیده ام ولی عجز و درمانگیش را درک می کنم, زمانیکه نه از رغبت که از روی استیصال در برابر دوربین کفتاران نشست و از مرگ دختر جوانش گفت و بالاجبار آنرا به کسانی نسبت داد که بسیاری از آنان از جنس ندایش بودند. می توانم تجسم کنم حال پزشک فرهیخته ایی را که بر قسمش پایدار ماند و بر بالین دختر محتضر حاضر شد. دختری که در برابر دیدگان میلیون ها انسان به ضرب گلوله کفتاری در خون خود غلطید و اکنون دژخیم دیو صفت می خواهد از پزشک ما را به جرم صداقت و انسانیتش انتقام بکشد.
من می ترسم. از شب هایی می ترسم که خواهران و برادرانم در دخمه هرزه سگان بد سگال شوند بدون آنکه بتوانم فریادی بکشم.
از روزگاری می هراسم که به دلیل گناه نکرده مرد، پست ترین اراذل حرمت همسرش را در برابر دیدگانش بدرند و مرد از ترس کودکانش در خود بمیرد و خاموش بماند ازروزی می ترسم که گرگ در هیبت چوپان گوسفندان را به مسلخ ببرد.
من از دشمن نمی ترسم که دشمن های و هو داره
تو میدون جرات و جان نبرد از رو برو داره
از اون دوست ِ هراسه من که مظلوم سر به تو داره
به عشق و صلح بی تزویر تظاهر تا گلو داره
من از اعدام بی شمشیر می ترسم
من از تسلیم شدن بی جنگ می ترسم
من از نزدیکی نرم نخ و گردن
من از خون ریزی بی رنگ می ترسم
من از دشمن نمی ترسم که دشمن های و هو داره
تو میدون جرات و جان نبرد از روبرو داره
خراب نعره های شیر نشد پایسته هیچ گونه
من از موریانه می ترسم که بغضش سرد و پنهونه
مگه آتیش اسکندر حریف بودن ما بود؟
مگه کابوس تیموری دلیل مرگ رویا بود؟
من از اعدام بی شمشیر می ترسم
من از تسلیم شدن بی جنگ می ترسم
+ + + + + + + + +
۶ تن در زندان اوین تهران به دار آویخته شدند:
بنا به گزارش خبرگزاری حکومتی ایران، ۶ تن در زندان اوین بامداد روز چهارشنبه به دار آویخته شدند هویت هیچ کدام از این ۶ تن اعدام شده و همچنین علت محکومیت ایشان اعلام نشده است
خبرگزاری ایسنا نوشت که علت محکومیت این ۶ تن قتل نفس بوده است. همچنین این گزارش از به تعویق افتادن اعدام ۳ تن دیگر که قرار بود روزپنجشنبه اعدام شوند خبر داد. یکیاز این افراد نوجوانی به نام حسین ر. بوده که در سن ۱۶ سالگی مرتکب قتل شده است.
+ + + + + + + + +
13جوان بلوچ در معرض خطر اعدام:
انجمن فعالان حقوق بشر بلوچستان: انسان های آزادیخواه، فعالین حقوق بشر و هم وطنان آزاده، به گزارش روز چهارشنبه خبرگزاری حکومتی "ایسنا" "دادگاه علنی" سیزده تن که تنها نام یکی از آنها ذکر شده و از آنها بعنوان اعضای گروه موسوم به"جنبش مقاومت مردمی ایران" نامبرده شده است، در زاهدان برگزار گردید و طبق گزارش یادشده در ظرف پانزده روز حکم آنها صادرخواهد شد.
دراین گزارش آمده است: ابراهیم حمیدی، رییس كل دادگستری استان سیستان و بلوچستان" به برگزاری جلسهی دادگاه پروندهی اعضای گروه عبدالمالك ریگی اشاره كرد و گفت: عبدالحمید ریگی، برادر عبدالمالك ریگی به همراه 12 تن از همدستانشان بازداشت شدند و اولین جلسهی دادگاه علنی آنها در زاهدان برگزار شد و در حال حاضر منتظر جلسات بعدی هستیم."
مدیریت قضائی رژیم دراستان با کمک رسانه های حکومتی در چندین موارد جهت شکستن و تضعیف روحیه خانواده های متهمان و شاید بمنظور "جنگ روانی" اقدام به پخش مشخصات ناقص و اطلاعات غلط در مورد احکام و پرونده های دستگیرشدگان نموده است. برای نمونه رسانه های حکومتی درنیمه خرداد امسال درارتباط با عبدالحمید ریگی در گزارشات خود چنین وانمود کردند که وی در نیمه خرداد امسال اعدام شده است.
همانگونه که در رسانه های حکومتی آمده بود، بیش از 150 تن در ارتباط با اعتراضات شهرزاهدان که در اوایل خرداد امسال صورت گرفت بازداشت شدند. در گزارشی علیمحمد آزاد، استاندار سیستان و بلوچستان در این زمینه اعلام نمود: "در این استان عده ای وهابی و سلفی كه طراحی كننده جریاناتی كه با احساسات شیعیان بازی می كند شناسایی شده و یا در حال شناسایی می باشد. آزاد ادامه داد: بعد از انتخابات پیش رو تعداد زیادی از افراد دستگیر شده آماده اجرای حكم خواهند بود".
بنا بر گزارش قبل اعضای "انجمن فعالان حقوق بشر بلوچستان" شمارزیادی ازاین دستگیرشدگان قبل از "انتخابات رئیس جمهوری" به زندان کرمان انتقال داده شده اند و برای ده تن حکم اعدام صادر گردیده و گویا قرار است این حکم ها پس از انتخابات به مرحله ی اجرا در آید.
مدیریت قضائی استان در ارتباط با پرونده های هیچکدام از دستگیر شدگان یادشده برابر روال همیشگی شفاف عمل نکرده و از ذکر نام، محل و زمان دستگیری و نحوه ی تشکیل دادگاه آنها در بیانیه خود خودداری نموده است. بیم آن می رود که شاید این دوازده تن از جمع دستگیرشدگان اخیر زاهدان باشند.
جمهوری اسلامی تا کنون صدها هزاران تن از جوانان بلوچ را با اتهامات واهی چون "اقدام علیه امنیت ملی و یا "قاچاقچیان و اشرار مسلح" بدون داشتن حق دفاع و اثبات جرم اعدام کرده است. این خطر وجود دارد که این سیزده جوان هم به چنین سرنوشتی دچار و یا به حبس طولانی مدت محکوم شوند. از این رو انجمن فعالان حقوق بشر بلوچستان، از همه سازمان های کوشنده ی حقوق بشری، سازمان عفو بین اللمل، شما انسان های آزادیخواه و هم میهنان آزاده خواسته است که برای حفظ سلامت و تامین امنیت جانی این افراد اقدام فوری نمائید.
چهارشنبه، 10 تیر ماه 1388 برابر با 2009-07-01
+ + + + + + + + +
توضیحات تازه در باره اعدام ها در زاهدان:
توضیحات تازه یک مقام قضایی در ایران نشان می دهد که افرادی که دربامداد روز یکشنبه هشتم خرداد ماه سال جاری در زاهدان و به اتهام دست داشتن در بمب گذاری مسجد علی ابن ابیطالب اعدام شدند، نقش مستقیم در ماجرای بمب گزاری نداشته اند.
انفجار غروب پنجشنبه ۷ خرداد در مسجد علی ابن ابیطالب زاهدان، 25 کشته بر جای گذاشت.
یک قاضی که بنا بر گزارش خبرگزاری رسمی حکومتی نام او به دلایل امنیتی اعلام نشده گفته است که "برخی افراد سوال می کنند که چگونه عاملان این حادثه در مدت کوتاهی دستگیر و محاکمه و اعدام شدند."
بنا بر توضیحات این مقام قضایی یک گروه از اعضای جنبش مقاومت ایران دو روز پیش از بمب گذاری در مسجد علی ابن ابیطالب دستگیر شدند و به شرکت در گروگانگیری و تهیه مواد منفجره برای اقداماتی مربوط به سال پیش از حادثه متهم شده اند.
به گفته این مقام قضایی محاکمه متهمان در فاصله شب شنبه هفتم خرداد ماه تا سحرگاه روز یکشنبه انجام شده و بلافاصله پس از اتمام دادگاه دار زده شده اند.
گفته شده که مواد منفجره به کار رفته توسط متهمان در اختیار بمبگذار قرار داده شده است. اما مشخصات بمبگذاری که مواد در اختیار او قرار داده شده تاکنون اعلام نشده است.
پیش از این گفته شده بود که بمبگذاری انتحاری بوده است. درآن زمان حجت الاسلام ابراهیم حمیدی، مدیرکل دادگستری سیستان و بلوچستان "حاجی نوتی زهی "، "غلام رسول شاهوزهی" و "ذبیح الله نارویی" را به عنوان سه متهمی که اعدام شده اند معرفی کرده بود.
بنا بر همین گزارش محاکمه 13 عضو جنبش مقاومت ایران که از سوی ایران به عنوان یک گروه تروریستی شناخته می شود از روز شنبه ششم تیرماه آغاز شده است.
اعترافات عبدالحمید ریگی:
خبرگزاری های جمهوری اسلامی به نقل از روابط عمومی قوه قضاییه گزارش داده اند که "عبدالحمید ریگی شفا"، برادر عبدالمالک ریگی رهبر گروه جنبش مقاومت ایران، از جمله متهمان این محاکمه است. ریگی ده ماه پیش توسط ماموران امنیتی پاکستان به مقامات ایران تحویل داده شد.
قاضی دادگاه متهمان را به راه بندی و سرقت مسلحانه، آدم ربایی، اقدام مسلحانه علیه نیروی انتظامی و قتل اعضای نیروی انتظامی، ربودن چند تبعه کشورهای دیگر و چند مورد تبانی جهت آدم ربایی متهم کرده است.
همچنین بنا بر گزارش، قاضی دادگاه تشکیل چند گروه را به طور"اسمی" به متهمان نسبت داده است.
+ + + + + + + + +
اعضای هیات علمی دانشگاه امیرکبیر خواستار آزادی تمامی اساتید و پوزش خواهی مسئولان شدند:
اساتید دانشگاه امیرکبیر با انتشار بیانیه ای نسبت به بازداشت چند تن از اعضای هیات علمی دانشگاه اعتراض کرد و خواستار آزادی آنها تا آخر وقت روز چهارشنبه و پوزش خواهی مسئولین مربوطه شدند. اعضای هیات علمی دانشگاه امیرکبیر در نامه خود همچنین به تهدیدهای صورت گرفته دانشجویان اعتراض کرده و خواستار ایجاد امنیت شغلی برای تمامی اساتید دانشگاه و دانشجویان شدند.
در این بیانیه از علیرضا رهایی رئیس انتصابی دانشگاه امیرکبیر نیز خواسته شده است به ممنوع الورود کردن دانشجویان پایان داده و به تمامی دانشجویان اجازه داده شود به دانشگاه وارد شوند.
شایان ذکر است هفته گذشته پس از دیدار اساتید دانشگاه های تهران با میرحسین موسوی نزدیک به ۷۰ تن از آنان بازداشت شدند که اکثر آنان پس از چند ساعت آزاد گردیدند. اما همچنان شماری از اساتید از جمله دکتر علی محدث مدیر گروه رشته علوم کامپیوتر دانشکده ریاضی دانشگاه امیرکبیر همچنان در بازداشت به سر می برند.
در این بیانیه همچنین با توجه به شرایط امنیتی ایجاد شده در دانشگاه و عدم تامین تندرستی کوشندگان دانشجویی، از ریاست دانشگاه امیرکبیر خواسته شده است تا امکان برگزاری امتحان در شهریور ماه برای دانشجویان غایب ایجاد شود.
+ + + + + + + + +
بازداشت گسترده کوشندگان دانشجویی دانشگاه صنعت نفت:
پس از آزادی امین نیکزاده و حسین رحیمی دو دانشجوی بازداشت شده دانشگاه صنعت نفت پس از تحصن دانشجویان، روز چهارشنبه دهم تیرماه نیز چند تن دیگر از دانشجویان این دانشگاه به کمک حراست دانشگاه بازداشت شدند.
سجاد طاهرزاده دبیر انجمن دانشجوئی دانشکده نفت اهواز به همراه سهند بختیارپور دبیر سه دوره سابق انجمن این دانشکده، مصطفی منفرد عضو شورای صنفی، مهدی کریمی از کوشندگان پیشین انجمن دانشجوئی دانشگاه امیرکبیر و دانشجوی کنونی این دانشکده و پیام پیکری دیگر دانشجوی این دانشکده، دانشجویان بازداشت شده اخیر هستند.
به گزارش رسیده؛ این دانشجویان به دعوت مهدی زاده رئیس حراست دانشگاه صنعت نفت چهارشنبه عصر به دفتر حراست دانشکده نفت اهواز رفتند، و پس از آن به وسیله مأموران امنیتی در دفتر حراست بازداشت شدند.
از وضعیت دانشجویان بازداشتی تا کنون خبری در دست نیست.
مهدی زاده در پاسخ دانشجویان برای توجیه این عمل خود اذعان داشته است که این افراد از سوی سپاه بوده و حکم بازداشت در دست داشتند و وی اگر از تحویل دانشجویان خودداری کرده بود، خود وی نیز بازداشت می شد.
گفتنی است که در روز های اخیر دانشجویان دانشگاه صنعت نفت شاهد موج احضار گسترده کوشندگان دانشجویی به کمیته انضباطی بوده است. کوشندگان دانشجویی منتقد این دانشگاه در روزهای اخیر به شدت تحت فشار هستند و با توجه به فرا رسیدن فصل تابستان و تعطیل شدن دانشگاه نیروهای امنیتی و مسئولین دانشگاه سعی دارند با حداکثر سوء استفاده از نبودن دانشجویان در دانشگاه کوشندگان دانشجویی را به شدید ترین وجه ممکن تحت فشار قرار دهند.
+ + + + + + + + +
هشدار سازمان دیده بان بشر نسبت به شرایط وخیم جسمی سعید حجاریان در زندان:
(نیویورک- اول ژویپه 2009برابر 10 تیرماه - سازمان دیده بان بشرامروز گزارش داد که بازجویی های خشن و مراقبت های پزشکی ناکافی، زندگی سعیدحجاریان زندانی را تهدید می کند. سازمان دیده بان حقوق بشر امروز از دولت ایران خواست که فورا حجاریان را که بر اثر ترورنافرجان سال 2000 به سختی ناتوان شده است برای مراقبت های تخصصی که به آن نیازمند است به یک کلینیک پزشکی مناسب انتقال دهند یا برای مراقبت های ویژه توسط خانواده اش وی را آزاد کنند.
سارالی ویتسون مدیربخش خاورمیانه وشمال آفریقای سازمان دیده بان حقوق بشردراین زمینه گفت: "اینکه مقامات ایرانی مردی که به اندازه سعیدحجاریان بیماراست را زندان کنند به اندازه کافی بداست اما موقعیت زندان، رفتارناگوار و فشارزیاد برای گرفتن اعترافات دروغین زندگی او را با خطر جدی مواجه کرده است."
حجاریان 55 ساله بدون هیچ اتهامی در مورخه 15 ژوپیه 2009 به همراه جمعی از سیاستمداران، روزنامه نگاران، رهبران دانشجویی و افراد دیگری که مقامات درتلاشی هماهنگ شده وادامه دار برای سرکوب تجمعات سراسری علیه نتایج مناقشه برانگیز دوازدهم ژویپه در ایران دستگیرشدند اند زندانی شد. او به مراقبت های داپم پزشکی نیازمند است وهمسرش که خودپزشک است بعد از ملاقات وی گفت که وضعیت سلامتی او به صورت جدی درحال وخیم تر شدن است.
سعید حجاریان که در دهه هشتادمیلادی خود یکی از مقامات امنیتی به شمار می رفت، در دهه نود تبدیل به یکی از استراتژیست های پیشرو جنبش اصلاحات شد. دراواخر دهه نودمیلادی، صبح امروز، روزنامه ای که توسط حجاریان منتشر می شد نقش مهمی در افشای ارتباط وزیراطلاعات، که قبلا برای او کارکرده بود، با جریان قتل های زنجیره ای وناپدید شدن روشنفکران برجسته ایفا کرد. او در سال 1997 مشاورسیاسی محمدخاتمی رییس جمهور وقت شد و در سال 1999 به عضویت شورای شهرتهران انتخاب شد.
درمیان افرادی که روزنامه نگاران صبح امروز به عنوان کسانی که درجریان قتل های زنجیره ای بودند نام بردند مصطفی پورمحمدی و غلامحسین محسنی اژه ای به چشم می خوردند که هیچگاه برای ظنی که به آنها برای این قتل ها می رفت موردبازخواست قرارنگرفتند. پورمحمدی تا سال گذشته به عنوان وزیر کشوردولت احمدی نژاد خدمت می کرد وپس از آن به ریاست سازمان بازرسی کل کشور رسید و محسنی اژه ای نیز وزیر اطلاعات دولت احمدی نژاد است.
ویتسون گفت: "در دهه نود، حجاریان نقش حساسی را در جریان افشای نقش مقامات مسوول درجریان قتل های موسوم به قتل های زنجیره ای ایفا کرد. این حقیقت که دو تن از چهره های اصلی که توسط روزنامه او به این قتل ها متصل شدند هم اکنون درمناصب عالی هستند نگرانی های جدی را در خصوص امنیت وی دربازداشت ایجادکرده است. "
درمورخه دوازدهم مارس سال 2000، یک موتورسوار مسلح درجلوی ساختمان شورای شهرتهران در خیابان بهشت حجاریان را هدف گلوله قرارداد. بعدازرفتن به کما، حجاریان که به سختی زخمی شده بود توانست نجات پیدا کند اما به صورت داپمی از کار افتاد. مقامات رسمی پس از آن یکی از اعضای بسیج به نام سعید عسگر راکه برای کشتن حجاریان اقدام کرده بود دستگیر کردند. او به پانزده سال زندان محکوم اما پس از مدتی کوتاه آزاد شد.
حجاریان درجریان این ترور دچارضایعه نخاعی شد. از آنجاییکه ضایعات به وجود امده حس تعادل او را به شدت از خودمتاثر کرد او همچنان از صندلی چرخ دار (ویلچر) استفاده می کند. برای کنترل وضعیت سلامتی، کمک های پرستاری وچندین دارویی که مصرف می کند حجاریان نیازمند مراقبت های داپمی پزشکی است.
از زمان سوءقصد به این سو، حجاریان همچنان یکی از مروجان صریح اصلاحات بوده است. پس از اینکه این شایعه رواج پیداکرد که وی در زندان فوت کرده است مقامات ایرانی به برخی بستگاه وی از جمله همسرش وجیهه مرصوصی که خود پزشک است اجازه دادند تا در روز 26 ژوپن با وی ملاقات کنند.
به دنبال این ملاقات، مرصوصی به دیده بان حقوق بشر گفت که وضعیت پزشکی حجاریان با بالارفتن قابل توجه فشار خون ونیز بدترشدن وضعیت ذهنی وی به شدت رو به وخامت گذاشته است. مرصوصی گفت: "بعد از جراحاتی که توسط ترورنافرجام او به وجود آمد فشارخون وی همواره پایین بود اما الان با توجه به فشارهای زندان به مرز بحرانی رسیده است. به علاوه وضعیت سلامت وی به دلیل رژیم غذایی نامناسب در زندان بدتر شده که می تواند در نهایت منجر به حمله قلبی وی شود." او همچنین به دیدبان حقوق بشر گفت: "وقتی او را دیدم درهمه مدت اشک صورتش را پوشانده بود. "
مرصوصی گفت که مقامات زندان به صورت داپمی از حجاریان بازجویی کرده اند و او را تحت فشار زیادی گذاشته اند تااعتراف کند که خود و دیگران رهبران اصلاح طلب در جریان توطپه غیرقانونی علیه دولت نقش داشته اند. یکی از پزشکان او به نام تقی اسدی که هم اکنون در ایالات متحده زندگی می کند به دیده بان حقوق بشر گفت که ادامه بازداشت حجاریان زندگی او را به خطر می اندازد.
قوانین استانداردهای حداقلی سازمان ملل برای معالجه زندانیان ملزم می دارد که: "زندانیان بیمار که نیازمند معالجات خاص هستند باید به موسسات تخصصی یا بیمارستان های عمومی منتقل شوند." ناتوانی در فراهم آوردن مراقبت های لازم پزشکی برای زندانی ای که به شدت رنجور است توسط دادگاه های بین المللی غیرانسانی و معالجه پست نامیده شده که یکی از جدی ترین موارد نقض حقوق بشر است.
ویتسون درهمین زمینه گفت: دولت ایران از وضعیت پزشکی وناتوانی او برای افزایش فشار و بازجویی های آزاردهنده وتوهین آمیز استفاده می کند تا بدین وسیله از او اعترافات اجباری اخذ شود. این یکی از موارد جدی نقض حقوق بشر است و آنها لازم است که این اطمینان خاطررا فراهم کنند که وی هرچه سریعتر به مراقبت های لازم پزشکی دسترسی داشته باشند. امرمهمی که با خارج کردن وی از اوین امکان پذیراست. "
+ + + + + + + + +
بازداشت عباس کوشا عضو دفتر سیاسی جبهه مشارکت:
به گزارش رسیده؛ عباس کوشا هفته گذشته نیز در هنگام مراجعه به منزل در قم بازداشت که پس از چند روز آزاد گردید، اما مجددا چهارشنبه شب توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
با این حساب شمار اعضای بازداشت شده جبهه مشارکت به 19 تن رسیده است که حاکی از بیشترین برخورد مقامات امنیتی با اعضای این گروه در حوادث پس از انتخابات است.
شایان ذکر است که دفتر جبهه مشارکت در نخستین روز پس از انتخابات ریاست جمهوری توسط نیروی های امنیتی پلمپ گردیده و بسیاری از اعضای اصلی این گروه یا دستگیر و یا در حال حاضر پنهان زندگی می کنند.
+ + + + + + + + +
احضار مجدد کوشندگان کارگری در بوکان به اداره اطلاعات و دادگاه اسلامی:
بنا به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، در پی احضار مجدد هادی تنومند، حسن رسول نژاد و احمد اسکی بغدادی پس از چند جلسه بازجویی در اداره اطلاعات بوکان و دادگاه این شهر، به دادگاه سنندج جهت ادامه دادگاه منتقل شده اند.
در همین راستا روز پنجشنبه 4 تیر ماه عمر مینایی و روز شنبه 6 تیر ماه کریم فاتح و رحمان کردار از دیگر کوشندگان این شهر به اطلاعات فرا خوانده شدند و پس از بازجویی به نامبردگان اعلام گردید، پرونده آنها تکمیل و روز دوشنبه 8 تیر ماه از دادگاه بوکان به دادگاه سنندج منتقل خواهد شد.
دستگاه قضایی رژیم نامبردگان را به اتهام عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، حضور آنها در منزل غالب حسینی و به اتهام شرکت در مراسم اول ماه مه سال 87 دستگیر و زندانی، و مورد محاکمه قرار گرفته اند.
+ + + + + + + + +
بیش از طلبه ها، نظامی ها در شهر مستقراند:
حکومتگران رژیم اسلامی گلوی قم را بیش از تهران گرفته اند انفجار زیر پوست شهر قم است، این را تنها کسانی که با محافل مختلف در ارتباط اند می توانند تائید کنند. قم بیش از هر شهر دیگر ایران،- حتی تهران- تحت کنترل است.
در اداره ی ارشاداسلامی در شهر قم همانند تمام اداره های استان قم حدود 90% کارمندان از معترضان به نتیجه انتخابات نمایشی که این امرموجب شده، چرخشی 180 درجه ای در منش و رفتار کارمندان بوجود بیاید. اما در یک تصمیم ناگهانی و شتابزده که معلوم نیست از جانب چه کسی یا کسانی اتخاذ شده است، اکثر کارمندان این اداره را اخراج کرده اند و بعضی از آنها هم روز دوشنبه جلوی موسسه ی مصباح یزدی در بلوار جمهوی اسلامی بعد از بلوار امین تحصن کردند و با برخورد ماموران پلیس بازداشت شدند. همه ی اینها برای جلوگیری از رسیدن موج اعتراض و تظاهرات علنی به قم است، چرا که با پیوستن این شهر به تظاهرات علنی در خیابان ها عملا مشروعیت مذهبی و دینی خامنه ای و دولت نیز زیر سوال خواهد رفت، به همین دلیل است که با هر نوع حرکت اعتراضی در قم به شدت برخورد می شود تا نطفه های آن بسته نشود.
+ + + + + + + + +
آتش زدن محل کسب یک شهروند بهایی:
نیمه شب سه شنبه مورخ دوم تیرماه مهاجمین ناشناس به مغازه دو شهروند بهایی ساکن سمنان یورش آوردند.
یورشگران بوسیله مواد آتش زا به مغازه فیلترفروشی پیمان شادمان حمله نمودند و خساراتی را به محل کسب این شهروند وارد آوردند.
شایان ذکر است در همان تاریخ مهاجمان ناشناس به وسیله مواد آتش زا مغازه عینک سازی آقای اکبر پورحسینی دیگر شهروند بهایی این شهر را مورد حمله قرار دادند.
حمله به منازل و محل کسب شهروندان بهایی خصوصاً در شهر سمنان در طی ماه های اخیر افزایش چشمگیری داشته است، علیرغم این موضوع و پیگیری های حقوقی این شهروندان تاکنون اقدام موثری که منجر به توقف این روند شود از سوی نهادهای ذیربط صورت نگرفته است.
+ + + + + + + + +
حضورنمایندگان دادستانی و وزارت ارشاد در چاپخانه اعتمادملی:
برای دومین شب پیاپی نمایندگان دادستانی و وزارت ارشاد اسلامی با حضور در چاپحانه روزنانه اعتمادملی خواستار تغییر صفحات روزنامه شدند. به گزارش رسیده؛ نمایندگان دادستانی و وزارت ارشاداسلامی با حضور در چاپخانه روزنامه اعتمادملی خواستار حذف مصاحبه مدیرمسول روزنامه اعتمادملی درباره علل عدم انتشار روزنامه در روز چهارشنبه شدند.
+ + + + + + + + +
روزنامه های حیات نو و صدای عدالت نیز پروانه انتشار نیافتند:
در حالی که روزنامه اعتماد ملی امروز با ممانعت دادستان تهران و وزارت ارشاد اسلامی با عدم انتشار روبرو شد، روزنامه های حیات نو و صدای عدالت نیز به شیوه مشابه امروز پروانه انتشار نیافتند.
+ + + + + + + + +
صدای اعتراضات گسترده مردم تهران بر بام خانه های خود:
بنابه گزارشات رسیده از مناطق گوناگون تهران، مردم تهران امشب همانند شب های گذشته بر بام منازل خود حاضر شدند و نداهای اعتراض گسترده خود را سر دادند..
از هر کوچه وخیابان و محله صدای فریاد های اعتراض مردم نسبت به شب های گذشته رساتر و گسترده به گوش می رسد.
شعار مرگ بر دیکتاتور و در موارد زیادی شعار مرگ بر خامنه ای سکوت شب های تاریک و ظلمانی استبداد را در هم می درید و فضای رعب و وحشت بر قلب سیاه سرکوبگران حاکم وارد می کرد. مردم تهران امشب از ساعت 22:00 تا حوالی 23:00 بصورت گسترده بر بام خانه های خود قرار گرفتند و همه با هم شعارهای مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه ای سر دادند. فریادها از تمامی نقاط تهران شنیده می شد.
نیروهای گارد ویژه، سپاه پاسداران، بسیج و لباس شخصی ها با موتورهای خود ساعاتی قبل از شروع فریادهای اعترض مردم در سطح کوچه و محلات نمایش قدرت و وحشت بر پا کرده بودند. همچنین نیروهای پیاده آنها ضمن تخریب اموال مردم به درب منازلی که شعار مرگ بر دیکتاتور می دادند با باتوم های خود می کوبیدند. آنها همچنین به منازل مردم سنگ پرتاب که این سنگ ها گاه باعث تخریب شیشه ی پنجره های منازل می شد و این مسئله باعث می گردید که علاوه بر شعار مرگ بر دیکتاتور، شعار مرگ بر خامنه ای هم داده می شد.
+ + + + + + + + +
آمار دولتی کشته شدگان:
پاسدار احمدی مقدم، فرمانده ی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، در روز چهارشنبه گفت در نا آرامی های روی داده پس از انتخابات بیست ودوم خرداد ماه سال جاری، بیست تن کشته و ١٠٣٢ تن دستگیر شده اند.
فرمانده ی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی تأکید کرد که در این رویدادها هیچیک از افراد نیروی انتظامی کشته نشده اند. بنابر ادعای مسئولان جمهوری اسلامی، بسیاری از دستگیرشدگان آزاد شده اند و بقیه ی آنان در دادگاه های عمومی و انقلاب تحت پیگرد قضائی قرارگرفته اند.
پیش از این شبکه ی تلویزیونی انگلیسی زبان "پرس تی.وی"- متعلق به جمهوری اسلامی- از کشته شدن بیست تن در جریان سرکوب تظاهرات مردم به وسیله ی نیروهای دولتی خبر داده بود اما مدعی شده بود که هشت تن از کشته شدگان از بسیجیان بوده اند. نیروهای بسیج در سرکوب تظاهرات نقشی چشمگیر داشتند.
فرمانده ی نیروی انتظامی در جایی از سخنان خود، با اشاره به اینکه بزرگترین شاکی وقایع دو هفته ی گذشته است، گفت: ماموران نیروی انتظامی از هر دو طرف درگیری سنگ می خوردند، به شکلی که تاکنون پانصد مأمور نیروی انتظامی مجروح شده اند، این در حالیست که، به گفته ی وی، ماموران ناجا بسیار خویشتنداری کرده و تلاش می کردند که با کمترین درگیری، موضوع را خاتمه دهند.!
احمدی مقدم، در مورد اعدام فردی به نام " عبدالحمید ریگی"، که اخیرا در سیستان و بلوچستان اعدام شده است، گفت که این فرد برادر عبدالمالک ریگی نیست و تنها با وی تشانه اسمی دارد.
یادآوری می شود؛ نهادهای مدافع حقوق بشر از دستگیری بیش از دو هزار تن در جریان سرکوب تظاهرات مردم خبرداده اند. به گفته ی برخی از این نهادها، شمار زیادی نیز ناپدید شده و از سرنوشتشان خبری در دست نیست.
+ + + + + + + + +
منبع روسی: سپاه پاسداران درصدد محاکمه موسوی:
مسکو، 11 تیر، خبرگزاری «ریا نووستی»/ فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران محاکمه "میرحسین موسوی" رقیب اصلی "محمود احمدی نژاد" رئیس جمهور ایران در انتخابات ریاست جمهوری که 22 خرداد ماه برگزار شده بود را مطالبه می کند.
موسوی روز گذشته در اولین بیانیه خود پس از وقفه ای طولانی، دولت احمدی نژاد را نامشروع نامیده است.
به گزارش «ریا نووستی» از رادیو روسیه، سپاه پاسداران اتهامی شامل 9 بند بخاطر "تعرض به امنیت ملی" به نخست وزیر سابق کشور وارد کرده است. موسوی بعنوان سازمان دهنده اصلی اعتراضات در تهران محسوب می شود که منجر به کشته شدن 20 تن شد.
دادخواست ساختارهای امنیتی که حامی "محمود احمدی نژاد" هستند، به دادستانی کل ارائه شده است. در صورت آغاز محاکمه، ممکن است موسوی 67 ساله دست کم به 10 سال حبس محکوم شود.
+ + + + + + + + +
بسیج خواستار محاکمه میر حسین موسوی شد:
شورای تبیین مواضع بسیج در دانشگاه های تهران در نامه ای به دادستان کل کشور، خواستار محاکمه مهندس موسوی به اتهام معاونت درناآرامی های اخیر شد.
این نامه در9 بند مهندس موسوی را برپایه مواد گوناگون قانون مجازات اسلامی مجرم دانسته و خواهان رسیدگی قاطعانه و بدون مسامحه با او شده است.
یکی از مواردی که در نامه بسیج دانشجویی به دادستان کل کشور مطرح شده است، مباشرت در برهم زدن امنیت کشور براساس ماده ۴۹۸ قانون مجازات اسلامی است.
مطابق این ماده هرکس با هر مرامی دسته، جمعیت یا شعبه، جمعیتی بیش از دو تن در درون یا برون از کشور تحت هر نام یا عنوان تشکیل دهد یا اداره ننماید که هدف آن برهم زدن امنیت کشور باشد و محارب شناخته نشود به حبس از ۲ تا ۱۰ سال محکوم می شود.
مباشرت دراجتماع و تبانی در ارتکاب جرائم مطابق ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی از دیگر بندهای این نامه است. بر پایه این ماده هرگاه دو تن یا بیشتر جرائمی بر ضد امنیت داخلی و خارجی کشور مرتکب شوند، در صورتی عنوان محارب بر آن صادق نباشد، به دو تا پنج سال حبس محکوم خواهند شد.
بند سوم نامه مهندس موسوی را متهم به مباشرت در افترا و توهین و هتک حرمت اشخاص کرده است که مطابق ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی هرکس با توجه به سمت به یکی از روسای سه قوه و یا اعضای دیوان محاسبات توهین کند، به سه تا شش ماه حبس و یا تا ۷۴ ضربه تازیانه و یا ۵۰ هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم می شود.
مباشرت و معاونت در تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، از دیگر مواردی است که شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه های تهران بزرگ به آقای موسوی نسبت داده است.
پیشتر نیز خبری درمورد شکایت گروهی از نمایندگان مجلس اسلامی از مهندس موسوی اعلام شده بود اما محسن کوهکن، سخنگوی هیات رئیسه مجلس در مورد تنظیم شکایتی از سوی نمایندگان مجلس اسلامی علیه برخی کاندیداها در گفت و گو با ایلنا اظهار بیاطلاعی کرد.
+ + + + + + + + +
شماری از نمایندگان مجلس اسلامی از موسوی به قوه قضائیه شکایت کردند:
عضو هیات رییسه فراکسیون انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه همه باید پیرو قانون باشند، ادامه داد: براساس قانون وقتی شورای نگهبان در مورد نتیجه یک انتخابات اعلام نظر کرد، همه چیز در مورد آن انتخابات تمام میشود.
مرتضی آقا تهرانی در پاسخ به این که کسانی که به نظر شورای نگهبان اعتراض دارند چه باید بکنند؟ اظهار داشت: اعتراض به شورای نگهبان به هیچ وجه امکان پذیر نیست همه باید به قانون در این زمینه عمل کنند.
به گزارش رسیدها، وی با حضور در جمع خبرنگاران پارلمانی ادامه داد: کسانی که نسبت به نظر شورای نگهبان اعتراض دارند، خودشان بگویند که راهکار بررسی اعتراضشان چیست.
آیا راهکارشان این است که همه چیز را به هم بریزند و یک کشور نو و یک حکومت جدید ایجاد کنند؟ هر کاری میخواهند انجام دهند، بگویند که چیست؟
آقاتهرانی در پاسخ به پرسشی که به شایعه شکایت شماری از نمایندگان علیه مهندس موسوی به قوه قضاییه اشاره وا فزود: شنیده ام که کسانی دنبال این مساله هستند.
آقا تهرانی در پاسخ به خبرنگار ایلنا که پرسید آیا این اقدام از سوی فراکسیون انقلاب اسلامی پیگیری شده است و شما آن را امضا کردهاید یا نه؟ گفت: من نمیدانم که چه کسانی دنبال طرح شکایت علیه موسوی هستند خودتان کشف کنید. چکار دارید که من این طرح را امضا کردهام یا نه؟
+ + + + + + + + +
شکنجه و اعتراف تلویزیونی، پروژه بی شرمانه رژیم اسلامی:
رژیم ددمنش جمهوری اسلامی با اعلام وضعیت فوق العاده و گسیل گله های اوباش حکومتی، خیابان های کشور را قرق کرده و حتا اجازه رفت و آمد معمولی را نیز به شهروندان نمی دهد. در روزهای گذشته تعداد بسیار زیادی از زنان و مردان مبارز در خیابانها دستگیر و در زندانهای بی نام و نشان حبس شده اند.. همچنین با یورش گله های اوباش حکومتی به خوابگاه های دانشجویان، پس از ضرب و شتم دانشجویان شمار زیادی از آنان بازداشت شده اند. دستگیری گسترده اساتید دانشگاه ها از جمله دستگیری 70 استاد دانشگاه امیرکبیر در یک روز و در حبس نگه داشتن تعدادی از آنها همراه با عده زیادی از فعالان سیاسی و اجتماعی و روزنامه نگاران و وبلاگ نویسانی که به طور فله ای دستگیر شده اند، باعث نگرانی اقشار وسیعی در داخل و خارج از کشور شده است.
روز دوشنبه محمدرضا باهنر، نایب رییس مجلس ارتجاع گفت: "دوستانی که شک کرده اند از یک گروه و طیف نیستند. ما شاهد این مساله در خانواده های حزب الهی، بی پول و پولدار هستیم و فتنه و مشکلی است که باید آنرا حل و جبران کرد."
برای حل و جبران فتنه و مشکلی که حتا حزب الهی ها را مساله دار کرده است، بسیاری از کارشناسان بر این عقیده اند که رژیم سعی خواهد کرد تا با شکنجه، دستگیر شدگان را به اعترافات ساختگی وادار کند و برای پاسخ به عناصر خودی توجیهی دست و پا نماید. به همین دلیل همه آگاهان بر این عقیده هستند که شکنجه و سختگیری در زندانها بر روی زندانیان با شدت هرچه بیشتر در جریان است. سازمان عفو بین الملل با انتشار بیانیه ای، پروژه اعتراف گیری تحت شکنجه و به تلویزیون کشاندن دستگیر شدگان را که از هم اکنون می توان آن را حدس زد محکوم کرده است. همزمان، نمایندگان سازمان دیده بان حقوق بشر، سازمان عفو بین الملل و کمپین بین المللی حقوق بشر درایران در یک نشست خبری در نیویورک از بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد درخواست کردند تا برای بررسی خشونت علیه معترضان به انتخابات به ایران سفر کند یا فرستاده ای اعزام کند..
هرچند رییس قوه قضاییه رژیم اسلامی هیاتی را برای تعیین تکلیف بازداشت شدگان تشکیل داده است و نمایندگانی از مجلس آخوندها نیز تشکیل کمیته ای برای پیگیری وضعیت بازداشت شدگان را آغاز کرده اند اما پرواضح است که این هیاتها و کمیته های بی خاصیت فقط برای نمایش در برابر سازمان ها و تشکل های بین المللی که نگران سرنوشت دستگیر شدگان هستند ساخته شده و هیچگونه ارزش اجرایی و عملی ندارند.
رژیم ددمنش جمهوری اسلامی به صورت وحشیانه ای دستگیر شدگان را شکنجه می کند و پروژه اعترافات تلویزیونی را بی شرمانه ادامه می دهد و بعید نیست برای زهر چشم گرفتن شماری را نیز به جوخه های اعدام بسپارد. از هم اکنون باید این پروژه های فاشیستی را محکوم کرد و خواهان آزادی بی قید وشرط همه دستگیرشدگان شد.
+ + + + + + + + +
مرتضوی جلادی که در تهران فرمان میدهد کیست؟
مرد اجرایی سرکوب کنونی روزنامهنگاران و معترضان دستگیر شده در تهران، سابقهای سیاه در نقض حقوق بشر دارد. از تاریخ ٢٣ خرداد سعید مرتضوی دادستان تهران سرکوب را در تهران مدیریت میکند. برای ماموران وزارت اطلاعات و ضابطین دادستانی حکم دستگیری هر کس را که " مشکوک" تلقی کنند، صادر کرده است.. پرونده ها را آماده و اتهامات بازداشت شدگان را مشخص و بازجوییها را هدایت می کند. بنا بر گذشتهاش ما میدانیم که دادستان فعالانه در بازجوییها شرکت دخالت دارد.
سعید مرتضوی در سال ١٣٤٦ در شهرستان میبد متولد شده است. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در این شهر به پایان برد، برای ورود به دانشگاه بسیجی شد و توانست بدون کنکور با سهیمه بسیج به دانشگاه آزاد واحد تفت راه یابد. از سال ١٣٦٥ بعنوان دادیار کارش را در دستگاه قضایی آغاز کرد و مدتی بعد به ریاست دادگستری شهر بابک رسید. وی خیلی سریع دریافت راه صعود مدارج برای کسی چون او نزدیک شدن با " موتلفه اسلامی" است که دستگاه قضایی را در اختیار داشت. به تهران آمد و از سال ١٣٧٣ در معاونت سیاسی دستگاه قضایی بکار گرفته شد. مدتی بعد رئیس شعبه ٩ دادگاه عمومی تهران و سپس به شعبه ٣٤ مجتمع قضایی ویژه کارکنان دولت منتقل شد. اما " قاضی مرتضوی" شدن او به دوران آغاز اصلاحات برمی گردد و نقش اصلی که در پائیز کردن "بهار مطبوعات" بازی کرد. ریاستش بر شعبه ١٤١٠ که "دادگاه مطبوعات" خوانده میشد، وی را با توقیف صدها روزنامه و بازداشت ده ها روزنامه نگار بعنوان جلاد مطبوعات معروف کرد.
دادستان تهران از سال ١٣٨٣ که گاه در دانشکده روزنامهنگاری درس حقوق هم میدهد! در مسئولیت جدید خود نیز سیاست سرکوب مطبوعات و روزنامه نگاران را ادامه داد.. روزنامه نگاران زندانی را در اکثر موارد در سلول های انفرادی نگاهداری و در پشت درها بسته محاکمه میکند. دو گزارشگر ویِژه سازمان ملل در امر دستگیری های خود سرانه و آزادی مطبوعات آمیبی لیگابو و لویی ژوانه در این باره در گزارش خود در سال ١٣٨٤ شهادت داده اند. پیش از آنها موریس کاپیتورن نماینده ویِژه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل برای ایران از مقامات ایران خواهان برکناری وی از همه مسئولیت های قضایی شده بود.
یکی از ویژهگی های سعید مرتضوی در بازجوییها که بارها از سوی بازداشت شدگان تائید شده است، استفاده از همهی ابزارها برای اعمال فشار بر زندانی و آزار و اذیت روحی و روانی زندانی است.
سعید مرتضوی یکی از اصلی ترین مسئولان قتل زهرا کاظمی خبرنگار عکاس کانادایی ایرانیتبار در سال ١٣٨٢ است. زهرا کاظمی در دوم تیر ماه ١٣٨٢ در حین عکسبرداری از تجمع خانوادههای زندانیان در مقابل زندان اوین بازداشت شد. این روزنامه نگار در مدت بازداشت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در اثر ضربات وارده در بیست تیر ماه در بیمارستان نظامی بقیة الله اعظم جان سپرد. در تاریخ ٣ تیرماه سال جاری وزیر امور خارجه کانادا لورانس کانون اعلام کرد "دو گزارش تحقیق و بررسی در ایران تائید کردهاند که سعید مرتضوی دستور بازداشت و زندانی کردن زهرا کاظمی را که منجر به شکنجه و مرگ وی شد صادر کرده است." سعید مرتضوی برای پنهان کردن نقش خود در این قتل اسناد دولتی را جعل و دستکاری کرده است. کانادا بارها از ایران درخواست کرده است که در باره قتل زهرا کاظمی به شکل جدی تحقیق و بررسی انجام شود.
در سال ١٣٨٣ و در ماجرای معروف به " پرونده وبلاگ نویسان" که آن نیز تحت هدایت سعید مرتضوی انجام گرفت. روزنامه نگاران و وبلاگنویسان امیدمعماریان، روزبه میرابراهیمی، جوادغلام تیممی و شهرام رفیع زاده با شکنجه و تهدید مجبور به اعتراف و مصاحبه شدند.
شهرام رفیع زاده یکی از " متهمان" این پرونده در سال ١٣٨٣ روزنامهنگار روزنامه اعتماد بود و از مهر تا آذر ماه زندانی و تحت شرایط دشواری در زندان انفرادی قرار داشت. این نویسنده و شاعر ایرانی در باره نقش دادستان تهران به گزارشگران بدون مرز میگوید " در پرونده ما او در کلیه مراحل بازداشت،شکنجه و اعتراف گیری اجباری نقش داشت. با این حال در دو مورد بسیار مهم مرتضوی به شکل مستقیم نقش داشت اول : پس از آزادی صوری ٣ بار ما را به دفترش احضار کرد، و به صراحت ما را تهدید کرد که یا باید اعترافات اجباری را که در بازداشتگاه صورت گرفته در برابر خبرنگاران تکرار کنیم یا اینکه ما را دوباره بازداشت میکند و اینبار با حبس طولانی ٢٠ سال به بالا و برای همیشه زندانی میشویم.مرتضوی به صراحت ما را تهدید کرد که اگر زیر بار اعترافات نرویم ممکن است برای خودمان یا یکی از اعضا خانواده مااتفاقی مثل تصادف رانندگی رخ بدهد. او به ما گفت که این "نمایش" همان جلسه دادگاه شماست اگر آنچه را که گفتم و همان محورهای مورد نظر را در برابر خبرنگاران بگویید، میتوانید به رافت اسلامی نظام امیدوار باشید و برگردید سر زندگی تان ولی اگر این کار را نکنید امکان زندگی از شما و خانواده گرفته میشود. مورد دوم او میخواست مشکل شخصیاش را در متهم شدن به قتل زهرا کاظمی را هم در جریان بازداشت ما حل کند، میخواست ما اعتراف کنیم و ورود زهرا کاظمی به کشور را به یکی از مسئولان اصلاح طلبان ربط دهیم.
در ٢٨ اسفند امیدرضا میرصیافی وبلاگ نویس جوان در زندان اوین و در اثر مماشات و تعلل مسئولان زندان درگذشت. این روزنامه نگار نیز به دستور سعید مرتضوی بازداشت و زندانی شده بود. گزارشگران بدون مرز در اولین اطلاعیه خود در همان تاریخ خواهان تشکیل کمیسیون مستقلی برای بررسی و تحقیق در باره چگونگی قتل این رورنامهنگار و وبلاگنویس شد.
امروز در بندهای سیاه ٢٠٩ زندان اوین بر همه معلوم است که سعید مرتضوی با کدام روش با روزنامه نگاران دستگیر شده برخورد میکند.
+ + + + + + + + +
گزارش گاردین از شکنجه و آزار جنسی بازداشت شدگان اخیر:
روزنامه گاردین چاپ انگلستان گزارشی تکان دهنده از ضرب و شتم و شکنجه و آزار جنسی بازداشت شدگان اخیر در زندان های رژیم را منتشر کرده که اوج رذالت و ددمنشی جمهوری اسلامی را نشان می دهد.
شیراز، سهشنبه، ۹ تیرماه ۸۸:
اسفندیار پورگیو
حدود ده و نیم بود که از پنجرهی مغازه دیدمش. از دور میشد تشخیص داد که بازداشت بوده و تازه آزاد شده. تمام صورتش کبود بود، دندانهایش را شکسته بودند و دور چشمهایش باد کرده بود به طوری که به سختی میتوانست بازشان کند. بعد از آزاد شدن مستقیم رفته بود خانه ولی پدرش راهش نداده بود. گفته بود: «دیگر جایت توی این خانه نیست.» نگفته بود که بهش تجاوز کردهاند. فقط گفته بود که دو هفته بازداشت بوده. من هم اول متوجه نشدم. به من چیزی نگفت، تا اینکه دکتر تشخیص داد و خودش هم تأیید کرد.
هیچکس توی خانوادهاش مدرسه نرفته. مادرش مرده ولی چندتا خواهر و برادر دارد. به او حسودی میکنند چون دیپلمش را رفته. آدمی است خیلی معمولی، دوستدختر دارد، هجده سالش است و چهارشانه است و قدبلند. قبلش اهل سیاست هم نبود. موقع انتخابات آمد از من پرسید که به نظرم به چه کسی رأی بدهم. به من اعتماد دارد. پدرش طرفدار احمدینژاد است و یک سال است که به او میگوید منافق.
در یکی از شهرستانهای اطراف شیراز مغازه دارم. امروز صبح زود از بازداشتگاهی در مرکز شهر آزاد شد.. خودت میدانی کجاست. مسافت زیادی را پیاده آمد تا رسید به ستاد، بعد تاکسی گرفت و به تاکسی گفت که پول ندارد.. تاکسی هم او را تا ترمینال آورد. بعد سراغ رانندهای رفت که میشناخت او هم بیآنکه پولی بگیرد آوردش تا همین شهر ما.
روی صندلی افتاد. سؤالها را من شروع کردم. آری، بازداشت بوده. اولین چیزی که گفت این بود که جایی را ندارد برود. آیا میتواند یکی دو روزی پیش من بماند؟ گفتم اگر میتواند یکی دو ساعت صبر کند تا بعد با هم به خانه برویم. موافقت کرد. به یکی از دوستان پزشکم زنگ زدم تا بیاید خانه او را ببیند. بعد بردمش خانه.
کتف و بازویش پارگی داشت. زخم بود. صورتش هم علاوه بر کوفتگی زخم شده بود. استخوانهایش نشکسته بود ولی تمام بدنش ضرب دیده بود. میخواستم از او عکس بگیرم که نگذاشت. دکتر گفت تنها چهارتا از دندانهایش سالم مانده، بقیهاش شکسته. نمیشد حرفهایش را فهمید. آنوقت دکتر توضیح داد چه اتفاقی افتاده. پارگی مقعد داشت و دکتر احتمال خونریزی رودهی بزرگ میداد. گفت باید به سرعت ببریمش بیمارستان. گفت برایش بدن باقی نگذاشتهاند، این دیگر آدم بشو نیست.
دکترش آدم ترسویی است ولی تمام روزش را صرف او کرد. هرکه بود از دیدن صحنه شوکه میشد.
در بیمارستان به اسمی دیگر پذیرفتندش. دفترچهی بیمهی کس دیگری را نشان دادیم. پرستارها گریه میکردند، به خصوص دوتایشان که مرتب میپرسیدند کدام حیوانی او را به این روز انداخته. چهارساعت بیهوش بود، آرامبخش که تزریق کردند به هوش آمد. همراهان سایر مریضها جمع شده بودند ببینند چه بلایی سرش آمده.
بعد به هوش آمد. کاملاً درهم شکسته بود.. میگفت پولتان را برای من دور نریزید، وقتی از بیمارستان مرخص بشوم خودم را میکشم. بیشتر از همه از این ناراحت بود که نتوانسته در کنکور شرکت کند.
دوشنبه دو هفته پیش گرفته بودندش. جمعی از جوانهای درشتاندام سپر انسانی دور تظاهراتکنندگان تشکیل داده بودند. او هم یکی از آنها بوده. میگفت توانسته چندتا از یگانهای ویژه را بزند. آنها را به درون جمعیت میکشیده و کتکشان میزدهاند. ولی گوشهای گیرش آوردهاند و روی سرش ریختهاند.
«مرا تا شب توی ماشین حبس کرده بودند. بعد منتقلم کردند به سلول انفرادی. دو روز در سلول انفرادی بودم. مرتباً بازجوییام میکردند، کتکام میزدند و از سقف آویزانم میکردند. بهش میگویند جوجهکباب. دست و پای آدم را به هم میبندند و از سقف آویزان میکنند، بعد میچرخانندت و با کابل میزنند. میگفتند اگر همکاری نکنی جوجهکبابات میکنیم.
«روزی یک وعده غذا میدادند و آب گرم برای نوشیدن. سیلی مکرر جزو مجازاتها بود. در بازجوییها مرتباً میپرسیدند که آیا از خارج دستور گرفتهام؟ بعد مرا پیش قاضی بردند که قرار بود حکم نهایی را صادر کند. مرا به دو میلیون و پانصد هزار تومان جریمه محکوم کرد و دوسال زندان تعلیقی و تعزیری. گویا تمامش ظاهرسازی بود. فکر کردم از بازداشتگاه میبرندم زندان. ولی مرا به جایی فرستادند که اسمش را گذاشتهاند «اتاق گردنکلفتها». چند جوان دیگر هم به سن و سال من آنجا بودند. از یکی از مأمورها پرسیدم که چرا مرا به زندان نفرستادهاند. گفت هنوز چند روزی باید مهمانمان باشی.
«در حین بازجویی از من خواستند که تعهد بدهم و اعتراف کنم. نکردم. گفتند «از دوستانات بپرس که با کسانی که همکاری نمیکنند چه کار میکنیم.» بقیه را هم دوشنبه بیست و پنجم گرفته بودند. نگران بودم که نکند مردم از خیابانها رفته باشند و تظاهرات ساکت شده باشد. با همسلولیهایم مشورت کردم چه کار کنم. هیچکس نظری نداشت. وسوسه شدم اعتراف کنم ولی نکردم. از روز سوم دوباره شروع کردند به کتک زدن. روز بعد، دوباره بازجویی کردند و ریختند روی سرم. اصرار داشتند که از خارج دستور میگرفتهام. من هم میگفتم که صرفاً به رأیم اعتراض داشتهام. شنبه یا یکشنبه (روز پنجم یا ششم) بود که برای اولین بار به من تجاوز کردند. سه چهار مأمور درشتهیکل که قبلاً ندیده بودیم وارد شدند. گفتند «ما با گردنکلفتها جور دیگری رفتار میکنیم.» بعد سروقت من آمدند و شروع کردند به پاره کردن لباسهایم. فهمیدم چه قصدی دارند و سعی کردم از خودم دفاع کنم. دونفرشان مرا روی زمین خواباندند و نفر سوم کارش را کرد. آنهم در مقابل سایر بازداشتشدگان. آنها هم کاری از دستشان برنمیآمد. نمیتوانستم ببینمشان اما شنیدم که تحرکی کردند و کتکشان زدند. چهار پنج دقیقه بیشتر طول نکشید. به همسلولیهایم گفتند «ببینید ما با گردنکلفتها چه کار میکنیم.» بعد رفتند.
«همسلولیهایم به خصوص یکیشان که سناش بیشتر بود مرا دلداری میدادند. میگفتند کسی با این کار شخصیتاش خرد نمیشود. میگفتند باید پیهاش را به تنات میمالیدی.
«هیچوقت فکر نمیکردم واقعاً چنین کاری بکنند. شنیدناش خیلی فرق دارد با اینکه ببینی دارد چه به سرت میآید. بهخصوص من که همیشه خودم را قوی میدانستم.
«در روزهای بعد این کار را با دو همسلولی دیگر هم کردند. بعدش دیگر روال عادی شد و هر روز این کار را میکردند. مردی که بار اول این کار را با من کرده بود یکبار گفت «من باز هوس این خوشگل را کردهام» ولی دیگران به او یادآوری کردند که «نه، به نوبت.» آنقدر ضعیف شده بودیم و کتک خورده بودیم که کاری از دستمان برنمیآمد. اولینبار که این کار را با کسی دیگر کردند سعی کردم واکنشی نشان بدهم ولی چنان کتکم زدند که باقیاش را یادم نمیآید. آنگاه دوباره منتقلم کردند به سلول انفرادی.
«بازجوییها دوباره شروع شد. در سه روز قبل بازجویی در کار نبود، فقط کتک میزدند. میگفتند «حالا آدم شدی؟ فهمیدی ما با گردنکلفتها چه کار میکنیم؟ اگر آدم نشوی میفرستیمات عادل آباد بند بچهبازها که هرروزت همین باشد.»آنقدر ضعیف شده بودم که نمیدانستم چه جوابی بدهم. آنوقت گفتند باید رابطهایت را افشاء کنی. گفتم رابطی ندارم و خبر تظاهرات را از روی اینترنت گرفتهام و به نظرم کار درستی آمده و شرکت کردهام. آن روز شلواری به من دادند چون شلوار خودم دیگر قابل استفاده نبود.
همین رویه ادامه داشت تا امروز صبح که آزد شدم. بعضی وقتها دوبار در روز این کار را میکردند. سهشنبه حتا یادم نمیآید که چه کار کردند.
«اما این را میدانم که از کارشان لذت میبردند و قصدشان فقط شکنجهی من نبود. احتمالاً به همین دلیل هم مرا از دیگران جدا کردند. از من خوششان آمده بود. به غیر از یکیشان، بقیهشان درشتهیکل بودند. در هفتهی آخر، دیگر بازجویی و کتک زدن در کار نبود. فقط تجاوز میکردند و سلول انفرادی.»
این چیزهایی است که او تعریف کرده. ولی نه به این صورت. باید جاهای خالی اش را با حدس و گمان پر میکردم و از او میپرسیدم تا تأیید کند. رنج جسمی و روانی فراوانی برد تا اینها را تعریف کند و در میانش میزد زیر گریه. از او خواستم که این کار را بکند شاید سودی به حال کسانی داشته باشد که به وضعیت مشابهی دچارند.
+ + + + + + + + +
خبر زیر از سوی خارجه نشین های ابله به نام «صاحبنظران» و «اندیشمندان برجسته ای» که نه نام دارند و هیچ گاه در هیچ مبارزه ای شرکت نکرده اند تجویز و به صورت حرفه ای پخش میشود تا مبادا جوانان این کشور اسلام زده به فکر مفابله با دشخیمان بر بیایند. این روشنفکران شاشو که بزرگترین رشادتشان در کشورهای آزاد رد کردن چراق قرمز هست میخواهند به جوانان بقبولانند که در این دنیا چاره ای ندارند جز فرمانبرداری و اگر هم خواهان زندگی بهتری هستند باید به اربابان غربی آنها التماس کنند.
اما جوانان میهن چاره دارند. چاره آنها پیوستن به تندر است و بس!
مبارزات سفید (بدون خونریزی) - نافرمانی های مدنی:
تیرماه 1383 - امروزه صاحبنظران و اندیشمندان برجسته جهان به این نظر مشترك دست یافته اند كه « گذر از دیكتاتوری به دموكراسی » جزبا «راه نافرمانی های مدنی» حاصل نخواهد شد. یكی از شخصیت هایی كه در این باره پژوهش های جامعی انجام داده، «جین شارپ » است. اودرباره نوع سلاحی كه در این قبیل مبارزه به كار گرفته می شود، می گوید:
« مبارزات مدنی، توسط جنگ افزارهای روانی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی صورت می گیرد كه توسط مردم و موسسات اجتماعی به كار گرفته می شوند. این سلاح ها با نام های گوناگونی همچون اعتراضات، اعتصابات، عدم همكاری ها، تحریم ها و بی میلی نیروهای مردمی شناخته شده اند.»
چهارچوب كلی این نوع مبارزه نشان می دهد كه هر اقدام و حركتی كه در راستای دستیابی به هدف صورت می گیرد، می بایست دارای چند ویژگی باشد:
1) فراگیر بودن حركت
2) میزان تأثیر گذاری آن در روند مبارزه
3) عملی بودن (قابلیت اجرایی) آن
4) كم خطر بودن آن
5) داشتن حداقلِ بار مالی (كم هزینه بودن)
كه عمدتا از راه روشنگری های كلامی، نوشتاری، دیداری (تصویری) و نیز ارتباط با گروه های تأثیر گذار و تصمیم ساز، به مرحله اجرا گذاشته می شود.
بر اساس آن چه گفته شد، روش های زیر را كه در حوزه های عمل گوناگون، با توجه به گروه های مبارز در درون و برون مرز طبقه بندی شده اند، می توان به كار بست:
حوزه اجتماعی
الف) فعالیت های انفرادی در درون مرز
روشنگری نوشتاری
ـ دیوارنویسی خیابان ها، اماكن عمومی (مانند حمام های عمومی، توالت ها و دستشویی های عمومی، اتاقك های تلفن همگانی و .....) با تكیه بر هویت ملی و سمبل های میهنی.
ـ شعارنویسی بر روی تصاویر سران رژیم و اسكناس ها، علیه عملكرد حكومت.
ـ معرفی سازمان های مبارزاتی و ثبت مشخصات رسانه ها و تریبون های در اختیار آنان بر روی اسكناس ها (مانند فركانس رادیو و تلویزیون های مبارز و پایگاه ها و سایت های خبری در اینترنت).
ـ تحریر و تنظیم نامه های سرگشاده و انتشار آن در رسانه ها.
ـ چاپ و توزیع شبنامه، اعلامیه و الصاق (چسباندن) آن ها بر روی دیوارهای اماكن عمومی.
ـ چاپ جزوه و كتاب در زمینه مباحث مربوط به مبارزه و بركناری رژیم.
ـ تكثیر و توزیع نوارهای سخنرانی سیاسی ضد رژیم و برنامه های رادیو و تلویزیونی سازمان های مبارز.
ـ ایجاد پایگاه های خبری، سایت ها و وبلاگ ها و ... در اینترنت.
ـ تعویض اسامی خیابان ها و كوچه ها و گذرگاه هایی كه به نام عوامل رژیم نامگذاری شده یا واژگانی كه بار معنایی ویژه برای رژیم دارند . (مانند بهشتی، مفتح، نواب صفوی ... یا انقلاب اسلامی، هفتم تیر، هفده شهریور و ....).
روشنگری دیداری
ـ طراحی كاریكاتور، نشانه ها و سمبل ها، بر روی دیوار های اماكن عمومی، خیابان ها، منازل و ...
ـ تهیه و نصب پوسترهای افشاگرانه، بر روی دیوارها .
ـ چسباندن علائم و نشانه های مشترك و شعارهای یكسان بر پشت شیشه های اتومبیل.
ـ پوشیدن پیراهن های مزین به نشانه های نمادین (سمبلیك) ملی و میهنی .
ـ استفاده از اشیاء تزیینی (مانند پرچم ایران، مجسمه شیر، نیم تنه كورش و داریوش و ...) و زینتی (مانند دستبند و گردن آویزهایی با تصویر نقشه ایران، فَروَهر، شبدر و ...) كه بیانگر هویت ملی یكسان افرادند.
ـ مخدوش ساختن تابلوهای متعلق به نهادهای حكومتیِ نصب شده در خیابان ها و معابر، از طریق پاشیدن رنگ و .... (بجز تابلوهای راهنمایی و رانندگی، كه آسیب به آنها پیامد های خطرناك برای مردم دارد.)
روشنگری كلامی
ـ انجام سخنرانی های آگاهی بخش.
ـ تشویق دیگران به مقاومت در برابر رژیم، پیروی از حركت های براندازانه غیر خشونت آمیز و پیوستن به دیگر مبارزان و گروه ها و سازمان های اپوزیسیون.
ب) فعالیت انفرادی برون مرز
روشنگری نوشتاری
ـ تدوین نامه های سرگشاده علیه رژیم و انتشار آن از طریق رسانه ها (رادیو و تلویزیون و سایت های خبری).
ـ تنظیم شكواییه در محاكم بین المللی، علیه جنایات، شكنجه و موارد نقض حقوق بشر در ایران و انعكاس آن در رسانه ها.
ـ چاپ روزنامه، كتاب، جزوه و بروشور و توزیع آن.
ـ ایجاد پایگاه های خبری و سایت های اینترنتی.
روشنگری دیداری
ـ طراحی كاریكاتور، نشانه های سمبلیك و نمایش آن از طریق رسانه ها، اماكن عمومی مجاز، محل گردهمایی ها.
ـ حمل پرچم های شیر و خورشید و پلاكارد های تبلیغاتی.
ـ نصب پوستر در اماكن مجاز و محل تجمع ها و سالن های اجتماعات.
ـ تكثیر نوارهای ویدیویی مربوط به مراسم راهپیمایی، تظاهرات و سخنرانی های مربوط به ایران، در برون مرز.
ـ تكثیر نوارهای سرودهای ملی و میهنی.
روشنگری كلامی
ـ سخنرانی و افشاگری در مورد دیدارها و فعالیت های سیاسی پنهان و پشت پرده سران و كارگزاران حكومت، با مسوولان و مدیران كشورهای دیگر.
ـ معرفی كارگزاران و وابستگان رژیم، كه جهت سرمایه گذاری های شخصی، به خارج از كشور تردد می نمایند.
ج) فعالیت گروهی درون مرز
ـ ایجاد تشكل ها و هسته های صنفی، جهت برگزاری اعتصابات و تظاهرات و ....
ـ ایجاد تشكل ها و هسته های محلی، جهت اجرای طرح های مبارزة بدون خشونت در محلات و مناطق مسكونی.
ـ برپایی تظاهرات پراكنده و برگزاری سخنرانی های روشنگرانه.
ـ صدور بیانیه و اعلامیه های گروهی، بویژه از سوی تشكل های غیردولتی (NGO).
ـ ایجاد راهبندان به وسیله اتومبیل ها یا ایجاد موانع گوناگون، ریختن زباله و نخاله های ساختمانی .
ـ روشن كردن چراغ های اتومبیل ها و بوق زدن های پی در پی، بویژه در هنگام تظاهرات.
ـ پخش و همسرایی (همخوانی) سرودهای ملی و میهنی و حماسی (مانند سرود ای ایران، زندانیان سیاسی و ...).
ـ تغییر پوشش و نحوه خودآرایی و استفاده از رنگ هایی كه مورد تأیید رژیم نیست.
ـ ایجاد سرو صدا در زمان تظاهرات (مانند به صدا درآوردن سوت، طبل، كوبیدن بر ظروف پخت غذا و ..).
ـ آزار غیر فیزیكی عوامل رژیم در زمان تظاهرات (مانند : هو كردن و تحقیر و ...).
ـ تعقیب و دنبال كردن گروهی عناصر رژیم، به هنگام تظاهرات.
ـ محاصره نیروهای انتظامی و ممانعت از بازداشت مخالفان رژیم و مبارزان .
ـ تجمع در برابر زندان ها، همراه با روشن كردن شمع در شب و مطالبه آزادی زندانیان سیاسی .
ـ برگزاری مراسم آیینی و سنتی در برابر زندان ها (مانند چیدن سفره هفت سین و ..).
ـ تشكیل كاروان های سواره و پیاده، جهت حركت های اعتراضی، به سوی مراكز استان ها و پایتخت.
ـ شركت در مراسم خاكسپاری و دیگر مراسم آیینی و مذهبی مربوط به قربانیان رژیم.
ـ اعتصاب، كم كاری و تمارض (بیمار نمایی) گروهی در محل كار.
ـ در خانه ماندن و خاموش كردن چراغ ها، به هنگام تصمیم و اعلام جنبش.
ـ عدم شركت در تمامی تظاهراتی كه از سوی رژیم اعلام می گردد (اعم از راهپیمایی 22 بهمن، روز قدس، نماز های عید فطر، نماز جمعه و ...).
ـ تحریم و عدم حضور در مساجد و اماكن مقدس (مگر بر اساس ضرورت هایی كه جنبش اعلام می كند).
ـ تحریم مسابقات ورزشی یا تبدیل این مراسم به تظاهرات ضد رژیم.
ـ تحریم هرگونه انتخاباتی كه از سوی رژیم برگزار می شود.
ـ عدم پذیرش مسوولیت هایی كه از سوی مسوولان رژیم پیشنهاد می شود.
ـ سازماندهی اعتصابات استادان، معلمان، صنوف و قشرهای گوناگون فعال در جامعه.
ـ تحریم كلاس های درس و امتحانات از سوی دانش آموزان و دانشجویان.
ـ اعتصاب غذا توسط زندانیان سیاسی و مبارزان ؛ و انتشار اخبار آن در رسانه ها.
ـ از حركت بازداشتن گردش كار و امور در ادارات و سازمان ها و نهادهای دولتی.
ـ اخلال و كارشكنی در به جریان افتادن و روند رسیدگی به پرونده های مربوط به مبارزان در محاكم قضایی.
د) فعالیت گروهی برون مرز
ـبرپایی گردهمایی ها و انجام سخنرانی های آگاه كننده.
ـ صدور بیانیه ها و اعلامیه های گروهی.
ـ تنظیم استشهادیه های گروهی و جمع آوری امضا، در مورد جنایات رژیم و ارایه آن به مجامع بین المللی.
ـ برپایی اجتماعات، تظاهرات و راهپیمایی.
ـ برگزاری مراسم دعای جمعی در اماكن عمومی برای سرنگونی رژیم، همراه با انجام آیین های نمادین (مانند سیاه پوشی، عزاداری و پخش حلوا، برای مرگ آزادی، دموكراسی، دین، اقتصاد و ...) ؛ بویژه در مناسبت های جهانی و بین المللی، مانند روز جهانی زن، كودك، حقوق بشر، بهداشت و ...
ـ حمل عكس های فعالان و مبارزان و مخالفان و زندانیان سیاسی، در تظاهرات.
ـ استفاده از ماسك هایی كه چهره شیطانی سران رژیم را نشان می دهد. (حُسن این عمل، پنهان ماندن چهره مبارزان در خارج از كشور است.)
ـ انجام تحصن (تظاهرات نشسته) و نمایش های خیابانی درباره جنایات رژیم. (مانند اعدام، شلاق زدن، سنگسار نمایشی و برگزاری نمادین تشییع جنازه و به خاكسپاری رژیم ج ا ا. و ...) ..
ـ پخش و همسرایی سرودهای ملی و میهنی و حماسی (مانند ای ایران، زندانیان سیاسی، و ...) .
ـ انتقاد علنی از رژیم در تمامی مجامع و محافل كوچك و بزرگ.
ـ تبدیل مراسم مسابقات ورزشی (كه تیم های ایرانی در آن حضور دارند) به تظاهراتی علیه رژیم.
ـ عدم حضور در تمامی گردهمایی های سیاسی، فرهنگی، هنری، كه از سوی رژیم در خارج از كشور برگزار می شود ؛ یا شركت در آن ها و تبدیل شان به تریبونی برای افشاگری علیه رژیم.
حوزه اقتصادی:
الف) فعالیت درون مرز
ـ برداشت سپرده های بانكی از بانك ها ؛ و تمامی بنگاه های اقتصادی متعلق به سران رژیم و وابستگان آن ها (از جمله صندوق های قرض الحسنه و ...).
ـ عدم اعطای وام و امتیازات بانكی و تجاری به عوامل رژیم و كارشكنی در گشایش اعتبار برای آنان.
ـ عرضه همزمان و ناگهانی سهام خریداری شده توسط مردم، كه موجب سقوط ارزش سهام خواهد شد.
ـ فروش اوراق قرضه ای كه پیشتر از سوی دولت عرضه و توسط مردم خریداری شده است.
ـ انصراف از ثبت نام هایی كه وجوهی را تحت عنوان پیش فروش اقلامی مانند اتومبیل، تلفن همراه و غیره، دریافت كرده اند.
ـ ممانعت و كارشكنی در جا به جایی محموله هایی كه به طور قاچاق، از طریق پایانه های غیردولتی متعلق به نهادهای حكومت (مانند سپاه ، رهبری و ...) وارد یا صادر می شود.
ـ عدم پرداخت قبوض آب، برق، تلفن، گاز، مالیات های مقرر و عوارض شهرداری و ...
ـ عدم بازپرداخت اقساط وام ها.
ـ برپایی اعتصابات در بازار، سازمان ها، نهادهای دولتی و حكومتی، شركت نفت، فرودگاه ها، همچنین توسط رانندگان وسایل نقلیه عمومی و حمل و نقل، بنادر و كشتیرانی و راه آهن و تمامی خدماتی كه توقف شان جان مردم را به خطر نیندازد.
ـ كارشكنی و توقف چرخه های تولید در صنایع مادر و سنگین (مانند پتروشیمی، ذوب مس، ذوب آهن، فولاد، مهمات سازی و ...)
ـ حمله به ابزارهای تبلیغاتی معرفی كالاهای ساخت دیگر كشورها (مانند بیلبورد ها) از طریق پاشیدن رنگ، تخریب تابلو ها و پاره كردن پوسترهای تبلیغاتی و ...
ـ معرفی دلالان و واسطه های داخلی فعال در بخش بازرگانی، كه پل ارتباطی میان سران و كارگزاران رژیم با بنگاه های اقتصادی دیگر كشورها هستند.
ـ تخلیه زباله به عنوان اعتراض، در مقابل نمایندگی های بازرگانی و شركت های طرف قرارداد رژیم.
ب) فعالیت در برون مرز
ـ واكنش اعتراضی نسبت به اعطای اعتبارات مالی به حكومت ج. ا. و عقد قراردادهای تجاری، ساخت و ساز و غیره (در قالب راهپیمایی، ارسال نامه و ...)
ـ عدم عقد قراردادهای تجاری و بازرگانی با عوامل رژیم.
ـ پرهیز از داشتن هرگونه رابطه تجاری و اقتصادی با شركت های متعلق و وابسته به سران و كارگزاران رژیم.
ـ تحریم خرید كالا و دریافت خدمات توسط مشتریان از بنگاه ها و موسساتی كه رژیم درخارج از كشور راه اندازی كرده است.
ـ تحریم فروش كالا به عوامل رژیم، از سوی تولیدكنندگان و فروشندگان.
ـ نهیه فهرست سیاه از تجار و شركت هایی كه مستقیما با هیأت حاكمه و وابستگانشان داد و ستد اقتصادی دارند.
ـ معرفی شركت ها، موسسات و دارایی های سران رژیم و وابستگانشان.
ـ افشای سرمایه گذاری های خارجی سران و عمال رژیم.
ـ تهدید به تخریب اموال و دارایی های سران و عمال رژیم، در خارج از كشور.
ـ تجمع و اعتراض در برابر سفارت خانه هایی كه با رژیم ارتباطات گسترده اقتصادی دارند.
ـ ارسال نامه های تهدیدآمیز به شركت ها و صاحبان صنایعی كه با رژیم معاملات اقتصادی كلان دارند.
ـ تهدید منافع اقتصادی دولت های حامی رژیم ؛ از طریق ارسال فكس، نامه و.....
حوزه سیاسی و امنیتی
الف) درون مرز
ـ برگزاری رفراندوم های نمایشی در دانشگاه ها.
ـ نظرسنجی های دوره ای توسط دانشجویان، در خصوص عملكرد مسوولان رژیم و میزان محبوبیت شان.
ـ گمراه كردن ماموران امنیتی رژیم در دستیابی به اطلاعات.
ـ شناسایی و معرفی ماموران امنیتی به مردم، از هر طریق ممكن.
ـ شنود پیام های بی سیم نیروهای انتظامی و گزارش آن به دبیرخانه امنیتی « جنبش ».
ـ كپی برداری از اسناد محرمانه و فوق محرمانه و ارسال ان برای دبیرخانه امنیتی.
ب) برون مرز
ـ دیدار با نمایندگان مجالس كشورهای دیگر، جهت افزایش آگاهی نسبت به ماهیت رژیم ؛ و تقاضای اعمال فشارهای جهانی بر روی سردمداران ج. ا.
ـ تقاضا از دولت ها، ملت ها و سازمان های بین المللی در حمایت از مردم ایران و مبارزان ضد رژیم.
ـ تقاضای تحریم سیاسی، از دولت ها.
ـ تقاضای تحریم اقتصادی.
ـ تهیه فهرست سیاه از دولت ها و شركت های حامی رژیم.
ـ تقاضای قطع روابط دیپلماتیك با ج. ا.
ـ تقاضا از دولت های خارجی، جهت عدم صدور روادید برای مسوولان رژیم و وابستگان شان،
ـ تقاضای اخراج ج. ا. از سازمان ها و نهاد های بین المللی، به دلیل نقض حقوق بشر.
ـ تظاهرات و تحصن در مقابل سفارتخانه ها و نمایندگی فرهنگی ج. ا.
ـ اشغال بدون خشونت نمایندگی های ایران در سایر كشورها.
ـ شناسایی و معرفی و طرد عوامل نفوذی و تفرقه انداز در میان مبارزان (اعم از برهم زنندگان اجتماعات، سخنرانی ها و.. و حتی كسانی كه به رسانه های همگانی برون مرز راه می یابند و از تریبون های آن ها، اهداف خود را پی می گیرند، یا برخورد با تلفن كنندگان به این رسانه ها كه جهت ایجاد شكاف میان مبارزان، بر روی خطوط می آیند.)
مبارزه از طریق فشارهای روانی
الف) درون مرز
ـ شناسایی و معرفی كارگزاران وابسته به سران رژیم (افشای نسبت های خویشاوندی آنان با یكدیگر).
ـ شناسایی و معرفی عاملان جنایات، شكنجه، گروه های فشار (لباس شخصی) و روسای زندان ها.
ـ افشای روابط خانوادگی میان بازرگانان، بازاریان، مدیران و مسوولان سازمان ها و بنیادها و غیره، با سران و مسوولان رده بالای رژیم.
ـ بی اعتنایی، عدم معاشرت و قطع روابط دوستانه با سرسپردگان رژیم.
ـ تلاش در آگاهی رسانی و جذب كسانی كه بر اساس باورهای مذهبی، مدافع عملكرد و حامی مسوولان رژیم هستند.
ـ در انزوا و تنگنای كاری قرار دادن وابستگان رژیم، در محیط های كاری.
ـ پرهیز از خرید كالاهای تجار خرده پا وكسبه های طرفدار رژیم.
ـ بی اعتنایی (بایكوت) و در محرومیت عاطفی قراردادن طرفداران رژیم.
ب) برون مرز
ـ طرد و قطع رابطه با وابستگان سیاسی و اقتصادی سران و مسوولان رژیم.
ـ طرد همكاران رژیم در حوزه های گوناگون فرهنگی و هنری.
ـ تحریم كالاها و خدمات عرضه شده از سوی رژیم.
تحریم رسانه های حامی رژیم در خارج از كشور.
ـ تحریم كالاها و خدمات آگهی دهندگان به رسانه های حامی رژیم در برون مرز.
مبارزه كارشناسان ارتباطات و رایانه
عصر كنونی را عصر ارتباطات و اطلاعات نامیده اند. عصری كه اَبَر رایانه ها حرف نخست را می زنند. عصری كه تكنولوژی رایانه ای ، رسیدن به هر ناممكنی را ممكن ساخته است.
با توجه به این كه امروزه حكومت های ضد انسانی برای سلطه گسترده و روزافزون و نیز سركوب مبارزان و مخالفان خود، كریدورهاو دالان های اطلاعاتی را به انحصار خود در می آورند و از كامپیوتر، به عنوان ابزاری مدرن بیشترین بهره را می جویند، انسداد این گذرگاه ها و ناكارآمد كردن شبكه های اطلاعاتی، ارتباطی، تبلیغاتی، تنها به مدد متخصصان این رشته ممكن است.
برهمین اساس، كارشناسان این رشته می توانند نقشی برجسته و كلیدی در « مبارزه بی خشونت » ایفا نمایند. راه كارهای پیشنهادی عبارتند از :
ـ نفوذ به سیستم های اطلاعاتی و امنیتی رژیم.
ـ نفوذ، ایجاد اختلال و مسدود كردن كریدورهای فرماندهی و اطلاعاتی نیروهای مسلح.
ـ ایجاد اختلال در سیستم های تبلیغاتی رژیم. (مانند رادیو و تلویزون).
ـ نفوذ و از كار اندازی (هك كردن) پایگاه های اطلاعاتی و خبر رسانی اینترنتی.
ـ ایجاد اختلال در شبكه های مالی رژیم، مانند بانك ها.
ـ ایجاد اختلال در شبكه های مخابراتی نیروهای سركوبگر (بسیج و نیروهای انتظامی و.....)
لباس شخصی ها چی؟ کارشناسان شاشو؟ حتما میخواهید که ما گل به آنها بدهیم؟!
+ + + + + + + + +
پاسخ حکومت به اعتراضات مردم، ریختن خون آنها بود:
رئیس جمهور پیشین رژیم اسلامی، حکومت را به تحقیر و سرکوب اعتراض مردم و ریختن خون آنها متهم کرد. او گفت که اعتراضی که سرکوب شود ادامه خواهد یافت اگرچه ممکن است شکل آن تغییر یابد.
خاتمی که در دیدار با خانواده های دستگیر شدگان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری سخن میگفت، فضای تبلیغاتی کنونی را به فضایی تشبیه کرد که "مدام از آن سم به جامعه تزریق میشود" و در حالی که بساط "پروژهی نخنمای توابسازی و گرفتن اعترافات بیاساس و نمایشهای تلویزیونی" گسترده شده، همزمان "دم از آشتی ملی و فضای آرام زده میشود.»
صدا و سیما کجاست؟
خاتمی با یادآوری حرکت مسالمتآمیز مردم در انجام تظاهرات و پرسش توأم با سکوت آنها از حکومت در بارهی سرنوشت رأیی که به صندوق ریختهاند، اذعان داشت: « و پاسخ حکومت به این حرکت بزرگ مردمی چه بود؟! ریختن خون مردم، امنیتی کردن فضای جامعه و اتهام زنی به خیرخواهان نظام.»
انتقاد شدید به رویکرد صدا و سیما و رویهی قوهی قضائیه در حوادث اخیر بخش دیگری از اظهارات محمد خاتمی در جمع خانوادههای دستگیرشدگان بود.
او با اشاره به بستن همهی راههای خبررسانی برای رقبای احمدینژاد گفت: «امکانات مخابراتی، اینترنت و مطبوعات را به شدت محدود کردهاند و در فضایی کاملا بسته و امنیتی که هر روز دهها نفر در کمال بی خبری دستگیر میشوند رسانه به اصطلاح ملی بارها و بارها صحنه های خاصی را نشان می دهد تا از آن برای تحریک احساسات بخشی از جامعه بهره برداری کند و آنگاه انگشت اتهام را به سوی مردم نشانه می گیرند که چرا برای دریافت اخبار و اطلاعات به منابع دیگر رجوع کردهاند!»
+ + + + + + + + +
بیانیه شماره 9 مهندس موسوی:
در این بیانیه آمده است؛ همانگونه که انتظار میرفت شورای نگهبان، پس از نمایشهایی که توجه هیچکس را جلب نکرد، و با چشم بستن بر روی انبوه تقلبها و تخلفهای صورت گرفته، سرانجام نتایج دهمین دورة انتخابات ریاست جمهوری را تایید کرد. جشنوارهای که تجدید حیات ملت ما را مژده میداد با تقلب و تخلف از عهدهای اسلام و انقلاب با ناگوارترین صحنهها به پایان رسید؛ با حمله به خوابگاه دانشجویان، با خونهای ریخته شده، جوانان کتک خورده و مورد اهانت قرار گرفته، صدا و سیمای از انظار جامعه افتاده، قلمهای شکسته، روزنامههای بسته، با فضای امنیتی کودتاگونه و بیاعتمادی تلخ و گستردة مردم نسبت به نتایج اعلام شده برای انتخابات و دولت ناشی از آن. به زودی گرمای حادثه فرو مینشیند و دستاندرکاران این ماجرا با صورتحساب بلندبالای اشتباهات خود روبرو میشوند. آیا آنان از تحمیل آنچه روی داد سود بردند؟
در قسمت دیگری از این بیانیه آمده است؛ گروهی از نخبگان بر سر آنند که گرد هم آیند و با تشکیل جمعیتی قانونی صیانت از حقوق و آرای پایمال شده مردم در انتخابات گذشته را از طریق انتشار مدارک و اسناد تقلبها و تخلفهای انجام گرفته و نیز رجوع به محاکم قضایی پیگیری کنند و نتایج آن را مستمرا به اطلاع عموم مردم برسانند. اینجانب نیز به این جمع میپیوندم. این گروه اجرای اصول معطل مانده قانون اساسی! ! ! را در دستور کار خود خواهد داشت و علاوه بر آن در این مرحله مطالبات زیر را دنبال خواهد کرد:
- توقف برخوردهای امنیتی، فوق امنیتی و نظامی با مسائل انتخاباتی و بازگشت کشور به فضای طبیعی سیاسی
- اصلاح قانون انتخابات به نحوی که امکان تکرار تقلبات گسترده را از بین ببرد و بیطرفی نهادهای مجری و ناظر را تضمین کند
- رعایت اصل 27 قانون اساسی در مورد آزادی تجمعات
- آزادی مطبوعات و رفع توقیف از آنها
- فعالیت مجدد سایتهای خبری مستقل
- ممنوعیت مداخلات غیرقانونی دولت در فضای ارتباطی، نظیر اینترنت، پیامهای کوتاه، و جلوگیری از قطع ارتباطات تلفنی و شنود مکالمات مردم و هر گونه تجسس دیگر
- توقف برخوردهای یکجانبه، افترا، دروغپردازی و اهانت در رسانه رسمی کشور
- برخورداری از کانالهای مستقل تلویزیونی در خارج و داخل کشور
- صدور مجوز برای تشکیل جمعیتهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی
- آزادی همه دستگیرشدگان سیاسی، ابطال پروندهسازیهای جعلی امنیتی و دخالت ندادن پروندههای جاری در برخورداری آنها از حقوق اجتماعی
در انتها به همه مردم شریف کشورمان، چه آنها که به اینجانب رای دادند و چه آنهایی که به اینجانب رای ندادند، به ویژه کسانی که در حوادث ناگوار هفتههای اخیر صدمه دیدند درود میفرستم. همچنین مقام شهیدانی را که به جرم حقخواهی و آزادیطلبی در خون خود غلطیدند ارج مینهم و از خداوند بزرگ برای خانوادههای عزیز آنان طلب صبر و اجر دارم.
+ + + + + + + + +
جمعیت ایران 16 سال دیگر 87 میلیون میشود:
سازمان ملل متحد در برآوردی اعلام کرد که جمعیت جمهوری اسلامی ایران تا 16 سال دیگر به بیش از 87 میلیون تن خواهد رسید.
به گزارش رسیده؛ به نقل از مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد، بر اساس بر آورد آخرین نمودار بخش جمعیت اداره امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد در سال جاری میلادی، جمعیت ایران، 74 میلیون و 196 هزار نفر اعلام شده است که تخمین زده می شود این میزان درسال های 2025 و 2050 به ترتیب به رقم های 87 میلیون و 134 هزار و 96 میلیون و975 هزارتن برسد.
این نمودار که اخیراً در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک منتشر شده، سه کشور پر جمعیت جهان را در سال 2009 به ترتیب چین با یک میلیارد و346 میلیون تن، هند با یک میلیارد و 198 میلیون تن و ایالات متحده آمریکا با 315 میلیون تن معرفی کرده است که تا سال 2050 هند با جمعیتی معادل یک میلیارد و 614 میلیون تن از چین که جمعیتش به رقم یک میلیارد و417 تن خواهد رسید پیشی گرفته و پر جمعیت ترین کشور جهان خواهد شد.
در این نمودارآمده است در حال حاضر 69 درصد از مردم ایران شهرنشین هستند و 7 درصد از جمعیت این کشور بالای 60 سال سن دارند در حالی که 24 درصد زیر 15 سال هستند.
بر پایه ی این بر آورد، میزان مرگ و میر کودکان زیر 5 سال در ایران 34 مورد در هر 1000 تولد زنده قید شده در عین حال امید به زندگی در زمان تولد در ایران 71 سال است.
+ + + + + + + + +
ترکیدگی لوله نفت در رودخانه کشکان- ده ها کیلومتر از رودخانه آلوده شد:
ترکیدگی لوله نفت در مسیر انتقال نفت پلدختر به مرکزی موجب آلوده شدن ده ها کیلومتر از مسیر رودخانه کشکان شد.
به گزارش رسیده؛ در خرم آباد، در حادثه ای که ساعت 7 بامداد روز پنجشنبه در مسیر خطوط انتقال نفت پلدختر رخ داد کیلومترها از آب رودخانه کشکان آلوده شد تا برای چندمین بار در طول سال های اخیر این رودخانه شاهد تلفات بی شمار آبزیان باشد.
مدیر کل سازمان محیط زیست استان لرستان در خرم آباد عنوان کرد: درساعت 7 بامداد روز پنجشنبه یکی از لوله ها ی نفت مسیر سرکان مالکوه به سمت اراک در 30 کیلومتری پلدختر و در منطقه "جلگه خلج" دچار ترکیدگی شد.
علی رحیم کاکاوند از ترکیدگی لوله نفت به عنوان یک "فاجعه زیست محیطی" یاد کرد و بیان داشت: در حال حاضر نفت وارد رودخانه کشکان شده و کیلومترها از مسیر این رودخانه را آلوده و آبزیان زیادی را تلف کرده است.
وی با تاکید بر اینکه تاکنون ترکیدگی لوله نفت مهار نشده است، افزود: نفت این لوله که یک لوله 10 اینچی انتقال نفت است هم اکنون با شدت در حال ورود به رودخانه کشکان است.
مدیر کل سازمان محیط زیست استان لرستان با اشاره به اعزام تیم کارشناسی این سازمان برای برآورد تلفات از دقایق اولیه بامداد روز پنجشنبه، بیان داشت: پیش بینی می شود تاکنون هزاران قطعه از آبزیان منطقه تلف شده باشند.
کاکاوند ادامه داد: با توجه به اینکه رودخانه جریان دارد و با توجه به قرارگیری در فصل تابستان دبی آب رودخانه نیز پایین، و خطر آلودگی و اتلاف آبزیان چند برابر شده است.
وی با تاکید بر اینکه ترکیدگی لوله نفت در مسیر رودخانه تخریب شدیدی ایجاد خواهد کرد، افزود: با توجه به عدم مهار این ترکیدگی و اینکه رودخانه کشکان از جمله رودخانه هایی است که به رودخانه سیمره می ریزد پیش بینی می شود تلفات ادامه داشته باشد.
مدیر کل سازمان محیط زیست استان لرستان با بیان اینکه از محل ترکیدگی تا شهر پلدختر آلوده شده است، یادآور شد: پیش بینی می شود تاکنون حدود 40 کیلومتر از مسیر رودخانه کشکان آلوده شده باشد.
کاکاوند با انتقاد از وضعیت لوله های انتقال نفت، خاطر نشان کرد: با توجه به اینکه لرستان در مسیر ترانزیت شمال به جنوب است لوله های انتقال نفت از این منطقه عبور می کنند که هر ساله به علت پوسیدگی لوله ها و همچنین عدم ارزیابی زیست محیطی مسیر نصب لوله ها محیط زیست منطقه قربانی اینگونه حادثه ها شود.
وی یادآور شد: لوله های انتقال نفت در این منطقه بیش از 10 سال عمر دارند و تاکنون دچار خوردگی و پوسیدگی شده اند به طوریکه این چندمین حادثه ای است که در طول یکی دو سال اخیر در منطقه به وقوع پیوسته است.
به گزارش رسیده، نشت نفت به رودخانه کشکان تا زمان مخابره ی خبر همچنان مهار نشده و ادامه دارد.
+ + + + + + + + +
جبران خسارت به دولت اسلامی:
از روز گذشته که اس. ام .اس ها پیام ها را ارسال می کند هر پیامکی چندین بار ارسال می شود تا جبران خساراتی را که در دوهفته گذشته بودجود آمده را جبران نماید و بدین ترتیب این بار از بودجه مردم نیز حکومتگران اسلامی رسما دزدی نمایند. این موضوع را با ارسال چند پیام و دریافت چند پیام آزموده شده و گاهی پیامکی بیست بار فرستاده می شود.
+ + + + + + + + +
جزیره كیش مومنانه میشود:
رییس سازمان منطقه آزاد كیش، داوود مددی با تاكید بر اینكه مسوولان جزیره كیش قصد دارند این منطقه را به عنوان یك جزیره مومنانه معرفی كنند گفت: وجود مراكز گردشگری با روال معمول در اروپا و دیگر كشورها اتفاقی طبیعی است در حالی كه ما اعتقاد داریم باید چیزی نو بیافرینیم تا مردم از آن استقبال كنند.
وی در پایان با اشاره به لزوم رعایت قوانین اسلامی در همه مكانهای مختلف جزیره كیش برای تحقق جزیره مومنامه گفت: چنین مكانی برای گردشگران جذابیت خواهد داشت ضمن اینكه به زودی مقررات رفتار عمومی در جزیره منتشر خواهد شد.
+ + + + + + + + +
پرسش و پاسخ؛ چه چیزی در انتظار ایران است؟
رویترز: به نظر میرسد که این حرکات اعتراضی خاتمه نخواهد یافت
بحران انتخابات ریاست جمهوری باعث بروز گسترده ترین و شدیدترین ناآرامیها در دوران حیات جمهوری اسلامی درایران شد. تظاهرکنندگان معترض در مخالفت با هشدارهای آیتالله خامنهای رهبر ایران که از پیروزی محمود احمدی نژاد حمایت کرد، به خیابانها آمدند.
حکومت تظاهرات اعتراضی را به "عوامل بیگانه" نسبت میدهد و محمود احمدی نژاد و سایر رهبران ایران به آمریکا و غرب هشدار میدهند که در امور داخلی ایران دخالت نکنند. آمارهای دولتی حاکی از آن است که تاکنون تزدیک به ۲۰ نفر کشته ، دهها تن زخمی و صدها تن بازداشت شدهاند.
خبرگزاری رویترز در گفتوگو با دو کارشناس امور ایران پرسشهایی را در مورد آینده این تحولات در میان گذاشته است.
پرسش اول: آیا معترضان در ایران از دستور آیت الله خامنه ای برای توقف تظاهرات تبعیت خواهند کرد؟
رویترز مینویسد تجربه نشان داد که حتی پس از هشدارهای رهبر ایران مردم معترض به تظاهرات خود ادامه دادند و این در شرایطی است که جو پلیسی شدیدی در خیابانهای تهران حاکم بود. به نظر میرسد که این حرکات اعتراضی خاتمه نخواهد یافت.
انوش احتشامی کارشناس امور ایران و استاد دانشگاه دورهام در انگلستان به خبرگزاری رویترز میگوید: «من بعید میدانم که تظاهرات اعتراضی خاتمه یابد. این اعتراضها به اشکال و روش های جدیدی بروز خواهند کرد. سرنوشت این اعتراضها تا حد زیادی به میرحسین موسوی بستگی دارد. اگر وی در راس این حرکت باقی بماند اعتراضها به شکل صلحآمیز همان خواست محوری یعنی ابطال نتایج رای گیری را دنبال خواهد کرد. ولی اگر وی نتواند این حرکت را رهبری کند ممکن است بخشی از این اعتراضها به حرکات خشونتآمیز بیانجامد که در این شرایط بدترین گزینه خواهد بود.»
به اعتقاد انوش احتشامی، اگر میرحسین موسوی بازداشت شود ابعاد این حرکت اعتراضی وارد مقیاس جدیدی خواهد شد و ممکن است چهرههای مهمی مثل آیت الله حسینعلی منتظری، هاشمی رفسنجانی، و محمد خاتمی نیز دراین موضوع دخالت بیشتری بکنند.
باقر معین، کارشناس دیگر مسائل ایران در پاسخ این پرسش به خبرگزاری رویترز میگوید به دلیل جو سرکوب، فضای پلیسی و دستگیری چهرههای اصلی معترضان، اعتراضها در اشکال جدید و در ابعاد کوچکتری بروز خواهند کرد . باقر معین میگوید: «این بحران راه حل امنیتی ندارد. حکومت ایران باید به یک شکلی مردم معترض به تقلب در اننخابات را راضی کند. دراین حوادث بخشی از وفادارترین لایههای طرفدار حکومت نیز به اعتراضها پیوسته اند. حکومت ایران برای سرکوب ابزارهای فراوانی دارد اما نخواهد توانست جلوی نافرمانی مدنی را بگیرد.»
پرسش دوم: آیا حکومت اسلامی مشروعیت خود را از دست داده است؟ اگر از دست داده است چگونه میتواند این مشروعیت را بازیابد؟
رویترز مینویسد تظاهرات وسیع مردم در مخالفت آشکار با حرفها و عملکرد رهبر ایران مشروعیت نظام را زیر پرسش برده است. قبل از اعلام نتایج رای گیری معترضان خواستار برکناری احمدی نژاد بودند ولی اکنون آیت الله خامنه ای و کل این سیستم مورد پرسش است.
شاید تنها راه برای بازگرداندن مشروعیت نظام و راضی کردن معترضان «سرکشیدن جام زهر» توسط آیت الله خامنه ای و پذیرش انتخابات مجدد باشد. دراین حالت او حمایت بخشی از طرفداران سرسخت خود را از دست خواهد داد، ولی میتواند اوضاع را در داخل آرام کرده و وجهه ایران را در سطح جهان تا حدی ترمیم کند.
انوش احتشامی در این مورد به رویترز میگوید: «مشروعیت رژیم اسلامی اکنون زیر پرسش است و تا زمانیکه توده وسیع مردم از نحوه و نتایج انتخابات ناراضی باشند این مشروعیت زیر پرسش خواهد بود.»
باقر معین نیز معتقد است که آیت الله خامنه ای با تایید شتابزده نتیجه رای گیری و جانبداری از محمود احمدی نژاد خود را در موقعیت لرزانی قرار داده است. باقر معین میگوید: «از این به بعد هرگونه انتقاد و مخالفتی با محمود احمدی نژاد دامن رهبر را نیز خواهد گرفت چون آیت الله خامنه ای به جای عمل کردن برفراز جناحهای رقیب این بار علنا از یک گروه خاص جانبداری کرد.»
پرسش سوم: پیام آیت الله خامنه ای به معترضان رفتن به خانه و یا مواجه شدن با سرکوب است. ولی آیا حکومت اسلامی میتواند عواقب ناشی از سرکوب را تحمل کند؟
رویترز مینویسد که سابقه حکومت اسلامی نشان داده که بین پذیرش خواست معترضان و یا سرکوب این حکومت همیشه گزینه سرکوب را پیش برده است و نمونه آن سرکوب خونین تظاهرات دانشجویی در تیرماه ۱۳۷۸ بود.
انوش احتشامی در این مور میگوید: «وضعیت ایران اکنون به طور کلی طوفانی است و هیچیک از طرفین بحران دقیقا نمیدانند که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. با وجودیکه سرکوب میتواند برای دورهای موقت آرامش را به همراه بیاورد اما آرامشی که محصول خونریزی است عواقب سنگینی برای حکومت خواهد داشت.»
باقر معین نیز معتقد است: «ادامه سرکوب و شرایط فعلی بیش از همه بر موقعیت رهبر ایران تاثیر خواهد گذاشت. هر چه این شرایط ادامه یابد شکاف های بیشتر و عمیق تری در روحانیت حاکم بروز خواهد کرد.»
پرسش چهارم: آیا این حوادث باراک اوباما رییس جمهور آمریکا را مجبور خواهد ساخت که سیاست تماس و گفتوگو با ایران را لغو کند؟
رویترز مینویسد پاسخهای تند تهران به سخنان باراک اوباما در مورد حوادث اخیر و اتهامات رهبران ایران به دولت آمریکا مبنی بر دخالت در امور داخلی ایران نشان میدهد که حداقل در آینده نزدیک بعید است تماس یا گفتوگویی بین دو طرف برقرار شود. علاوه بر این در شرایط کنونی حکومت اسلامی بیش از هر زمان دیگر به یک دشمن خارجی نیاز دارد که همه مشکلات را به آن نسبت دهد. از سوی دیگر برای رئیس جمهور آمریکا نیز تماس و گفتوگو با حکومتی که مردم خود را چنین سرکوب میکند کار دشواری خواهد بود.
انوش احتشامی به رویترز میگوید: «باراک اوباما اکنون به جای پیشبرد سیاست تماس با ایران با یک معضل جدید وپیچیده روبهرو شده است. عواقب حوادثی که در هفتههای اخیر درایران روی داد به شکل چشمگیری بر وضعیت کل منطقه تاثیر خواهد گذاشت.»
+ + + + + + + + +
به رغم ادعای فرمانده ناجا، نام آرش حجازی، شاهد قتل ندا در لیست اینترپل نیست:
پس از اظهارات احمدیمقدم، فرمانده ناجا درباره تحت تعقیب بودن آرش حجازی، شاهد قتل ندا آقا سلطان، بوسیله اینترپل، بررسی ها نشان می دهد نام وی در لیست سیاه افراد تحت تعقیب اینترپل وجود ندارد.
پیگیری کنندگان، با جستجو در سایت ایترپل و وارد کردن نام آرش حجازی با ملیت ایرانی، مشاهده نموده اند که هیچ پروندهای از ایشان تا کنون در این مرکز بینالمللی ثبت نشده است.
گفتنی است نامبرده مدعی شده بود در صحنه قتل ندا آقاسلطان حضور داشته و پس از درگذشت وی، مردم کارت ضارب مسلح را گرفته اند. وی قاتل را به یکی از نهادها منتسب کرده بود.
اما فرمانده نیروی انتظامی كشور گفت: آرش حجازی كه در پرونده قتل ندا آقا سلطان به عنوان شاهد، جنجال سازی كرده تحت تعقیب پلیس بینالملل (اینترپل) است.
وی تأكید كرد: قتل ندا آقا سلطان سناریو است و هیچ ربطی به اغتشاش های تهران ندارد.
+ + + + + + + + +
واكنش كاخ سفید به ادعاى «سناریوى از پیش تعیین شده» قتل ندا آقا سلطان:
رابرت گیبس، سخنگوى كاخ سفید آمریكا، ادعاى فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اینکه قتل «ندا آقا سلطان» سناریو بوده است را «بهت آور» دانست.
اسماعیل احمدى مقدم، فرمانده نیروى انتظامى ایران روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگاران، قتل «ندا آقا سلطان» را یك سناریوى از پیش تعیین شده دانست و گفت: «آرش حجازى یكى از شاهدان این ماجرا كه در این پرونده نقش داشته است و اقدام به سم پاشى علیه نظام كرده، فرارى است و وزارت اطلاعات در پى دستگیرى این فرد است..»
رابرت گیبس، سخنگوى كاخ سفید آمریكا در باره این اظهارات گفت: «به نظر من، این یك كارزار برای ارائه اطلاعات غلط درباره حادثه اى است كه رخ داده است.»
وى افزود: «به نظر من اینكه مرگ یك زن بیگناه طراحى شده باشد، حتى بوسیله آنها، بهت آور است.»
ندا آقا سلطان كه به نماد اعتراض ها علیه نتایج انتخابات ریاست جمهورى ایران در خارج تبدیل شده است هفته گذشته و در جریان یكى از راهپیمایى ها كشته شد.
ویدئوى صحنه مرگ این زن ۲۷ ساله كه از صورت او خون بیرون مى ریزد به سرعت در اینترنت و تلویزیون هاى مهم دنیا پخش شد و در بسیارى از اعتراض هاى خارج از كشور به سركوب ها در ایران، عكس وى در دست معترضین قرار دارد.
با بالا گرفتن اعتراض ها به مرگ ندا آقا سلطان، باراك اوباما، رییس جمهور آمریكا، در یك مصاحبه مطبوعاتى گفت كه از دیدن تصاویر مرگ وى ناراحت شده و افزود: «من فكر مى كنم هر كسى كه این تصویر را مى بیند متوجه مى شود اساسا در این زمینه بى عدالتى رخ داده است.»
رسانه هاى دولتى جمهورى اسلامى بلافاصله مسئولیت مرگ «ندا» را متوجه عوامل خارجى كردند و حتى روزنامه «جوان» كه به سپاه پاسداران نزدیك است آن را به خبرنگار اخراج شده تلویزیونى بى. بى. سى. نسبت داد.
یكى از شاهدان مرگ ندا آقا سلطان پزشكى به نام آرش حجازى بود كه پس از سفر به لندن در باره جزئیات حادثه با شبكه بى بى سى گفت و گو و اعلام كرد كه وى به ضرب گلوله یك بسیجى كشته شده است.
هفته جارى، محمود احمدى نژاد، رییس جمهور ایران از قوه قضاییه ایران خواست تا به این پرونده رسیدگى كرده و عاملان حادثه را محاكمه كند.
در همین زمینه، فرمانده نیروى انتظامى جمهورى اسلامى روز چهارشنبه گفت: «آرش حجارى، پزشكى كه در صحنه قتل ندا آقاسلطان حضور داشته است، توسط نیروهاى وزارت اطلاعات و پلیس اینترپل تحت تعقیب است.»
احمدى مقدم مى گوید كه «قتل ندا آقا سلطان سناریو است و هیچ ربطى به اغتشاش هاى تهران ندارد.»
انتخابات ریاست جمهورى ایران كه با معرفى محمود احمدى نژاد به عنوان نامزد پیروز به پایان رسید با اعتراض هاى گسترده اى همراه بود كه در جریان آن صدها تن بازداشت و شماری از معترضان نیز كشته شدند.
بر پایه ی اعلام فرمانده نیروى انتظامى، علاوه بر ندا آقا سلطان حداقل ۱۹ تن دیگر در اعتراض هاى پس از انتخابات ریاست جمهورى كشته شدند. با این حال، وى هیچ توضیحى در باره هویت كشته شدگان نداد.
+ + + + + + + + +
لوموند؛ حكومت ترور و وحشت در ایران:
روزنامه فرانسوی لوموند در سرمقاله خود تحت عنوان "حكومت وحشت در ایران" نوشت، مردان مسلح با لباس شخصى بدون هیچ حكمى اقدام به دستگیری معترضان مى كنند، در خانه ها در خیابان در هر ساعتى از شبانه روز. خیلی ها زندانی یا ناپدید شده اند. ضرب و شتم و شكنجه در زندان ها امری رایج است. طرفداران احمدى نژاد به طور علنى معترضان را تهدید به اعدام كرده اند. مردم ایران در معرض خشونت شبه نظامیان بسیجى قرار دارند. در ایران حکومت وحشت برقرار شده است.
این روزنامه نوشت احمدى نژاد كه با حمایت خامنه اى، سگ هاى خود را علیه معترضان رها كرده مدعى است كه در دور اول انتخابات با 63 درصد آرا پیروز شده است. ولى اگر چنین میزانى از حمایت مردمى درست است، پس چه نیازی دارد که اینگونه مردم را سرکوب کند. از هنگامی كه میلیون ها ایرانى جرات كردند به خیابان ها بیایند تا تقلب گسترده انتخاباتى را افشا کنند، بیش از 2 هزار تن تاكنون دستگیر شده اند. همكاران موسوى، وزراى پیشین، خبرنگاران، دانشگاهیان، دانشجویان،کوشندگان حقوق بشر در هر سن و سال، همه را به بند کشیده اند.
لوموند نوشت حکومتی كه مشروعیت آن بیش از پیش زیر سئوال رفته است، زندانى مى كند، شكنجه مى كند و مى كشد. گویى كه باندازه كافى خود را قوى و داراى اعتماد به نفس نمى یابد كه حتى فضایى براى ابراز نظر معترضان قانونى كه فقط به دنبال باقى ماندن كادر جمهورى اسلامى هستند، باقى بگذارد. این حکومت با دستگیر كردن کارمندان ایرانی سفارت انگلستان به اروپا حمله مى كند. با بازداشت یک كارمند محلى به سازمان ملل متحد حمله می کند. این اقدامات را برای ایجاد رعب و وحشت انجام می دهد. بایستى بیم وضعیتى بدتر از این را داشت. امیدواریم كه این اقدامات سرکوبگرانه با محكومیت هاى بین المللى روبرو گردد و حداقلى از همبستگى با مردم ایران شنیده شود.
خوب جای خوشبختی است که لوموند هم بلآخره جنایات ملاها را در ایران میتواند ببیند. بد نیست هم این گزارش کوچک را نیز در لومند دیپلماتیک در تهران انتشار میابد نیز درج میکرد. چی میشود؟ آن را میبندند؟
+ + + + + + + + +
استعفا از پرس. تی. وی. به خاطر نحوه گزارش انتخابات ایران:
روزنامه تایمز در شماره روز چهارشنبه، 1 ژوئیه، گزارشی را به اعتراض یک مجری تلویزیونی به نحوه ی خبررسانی یک شبکه برون مرزی دولت ایران اختصاص داده است.
در گزارش این روزنامه در مورد شبکه تلویزیونی انگلیسی زبان پرس. تی. وی، متعلق به دولت جمهوری اسلامی، آمده است که یکی از مجریان بریتانیایی این تلویزیون که از آن با عنوان "بلندگوی دولت ایران" در لندن یاد شده، در اعتراض به عدم بی طرفی پرس. تی. وی. در گزارش ماجرای انتخابات اخیر از این شبکه استعفا داده است.
تایمز می افزاید که بودجه شبکه بیست و چهار ساعته تلویزیونی پرس. تی. وی. را رژیم ایران تامین می کند و به گفته منتقدان، این شبکه از دفاتر غیر قابل تشخیص خود در نزدیکی هنگر لین در لندن، تبلیغاتی به دولت ایران را برای ساکنان بریتانیا پخش می کند.
این روزنامه می نویسد که نیک فراری، یکی از گویندگان مشهور رادیویی بریتانیا، روز گذشته در اعتراض به اقدام دولت ایران در سرکوب شدید مخالفان پس از انتخابات اخیر از شغل خود در پرس تی وی استعفا داد اما هنوز هم چند شهروند دیگر بریتانیایی، از جمله چند نماینده پارلمان و خواهر شری بلر، نخست وزیر سابق، همچنان به کار در این شبکه ادامه می دهند..
به نوشته تایمز، در حالیکه دولت ایران روزنامه نگاران خارجی را از آن کشور اخراج می کند، پرس تی وی آزادانه به فعالیت خود در بریتانیا ادامه می دهد و حتی توانسته است آگهی های تبلیغاتی خود را در اتوبوس های شهری لندن نصب کند.
تایمز در توصیف این شبکه تلویزیونی می نویسد که رژیم ایران، پرس. تی. وی. را دو سال قبل و با هدف اعلام شده "شکستن انحصار" رسانه های غربی تاسیس کرد و نحوه گزارش دهی آن از انتخابات اخیر و رخدادهای پس از آن، قطعا با سایر رسانه های تفاوت داشته است.
از جمله عناوین خبری این شبکه تلویزیونی در روزهای اخیر می توان به این موارد اشاره کرد: "احمدی نژاد وعده می دهد انحصار جهانی را بشکند"، "احمدی نژاد دستور رسیدگی به مرگ مشکوک ندا را صادر کرد" و "شورای نگهبان پرونده انتخابات ایران را بست."
شکایت از پرس. تی. وی:
به نوشته تایمز، سازمان آفکام (Offcom) که عملکرد رسانه ها را زیر نظر دارد، در حال حاضر مشغول بررسی شکایتی در این زمینه است که پرس تی وی تعهد خود در مورد گزارش دهی دقیق و بی طرفانه را نادیده گرفته است در حالیکه بسیاری از ایرانیان مقیم لندن هم از اینکه این شبکه می تواند آزادانه به این نوع اقدامات ادامه دهد به خشم آمده اند.
پاتکین آذرمهر، یکی از وبلاک نویسان معروف، در توصیف پرس. تی. وی. می گوید که "این شبکه تلویزیونی بلندگوی رژیمی شریر است و در حالیکه شعار خود را انعکاس صدای کسانی که صدایشان به جایی نمی رسد عنوان می کند عملا پخش کننده صدای دروغگویان است" و می پرسد "جرا روزنامه نگاران خارجی از گزارش جنایاتی که در ایران روی می دهد محروم می شوند اما پرس تی وی بدون هیچ مانعی، به مسموم کردن ذهن جوانان مسلمان در بریتانیا ادامه می دهد؟"
نیک فراری، مجری برنامه صبحگاهی رادیو ال بی سی لندن، در مصاحبه با تایمز گفته است که نحوه گزارش دهی پرس تی وی تا زمان انتخابات "نسبتا منصفانه" بود اما دیگر چنین نیست و می افزاید که به نظر او، این شبکه تلویزیونی صرفا آنچه را که به آن گفته می شود پخش می کند و به همین دلیل، خود او قادر نیست به کار با چنین تشکیلاتی ادامه دهد.
تایمز می نویسد که علاوه بر نیک فراری، شبکه پرس. تیو ویو لورن بوث، خواهر شری بلر، و درک کانوی و جرج گالووی، نمایندگان مجلس عوام، و دو روزنامه نگار بریتانیایی به نام های اندرو گلیگان و ایوان ریدلی را هم در استخدام خود دارد و لورن بوث به تایمز گفته است که اهمیت برنامه او در این شبکه که با عنوان "کودکان فلسطینی را به خاطر آور" پخش می شود چنان است که نمی تواند از اجرای آن صرفنظر کند.
به نوشته تایمز، گلیگان، ریدلی و گالووی گفته اند که برنامه های آنان به موضوع دخالت های سیاسی ارتباطی ندارد و اگر چنین بود، آنان هم از این شبکه کنار می رفتند.
در همانحال، جرمی کوربین، نماینده مجلس، گفته است که به دلیل نگرانی از عدم بی طرفی پرس تی وی در پخش گزارش های مربوط به انتخابات درایران، از شرکت در برنامه این شبکه در مورد پوشش خبری این انتخابات در رسانه های غربی صرفنظر کرده است.
تایمز می افزاید که شبکه پرس. تی. وی. به تماس تلفنی این روزنامه برای گفتگو در مورد نحوه برخورد با اخبار انتخاباتی پاسخی نداده است.
این روزنامه در عین حال به نقل از بوریس جانسون، شهردار لندن، گزارش می کند که قرارداد پرس. تی. وی .برای نصب آگهی های تبلیغاتی در اتوبوس های شهری لندن یکشنبه این هفته تمام می شود و در صورتی که این شبکه خواستار تمدید این قرارداد باشد، سازمان حمل و نقل شهری این موضوع را به کمیته نظارت بر آگهی های تجاری، که مسئول جلوگیری از خلاف گویی در تبلیغات بازرگانی است، ارجاع خواهد کرد.
+ + + + + + + + +
دولت اردن شبکه های تلویزیونی رژیم اسلامی را بست:
دولت اردن دفاتر دو شبکه تلویزیونی متعلق به دولت ایران را بسته است.
سایت اینترنتی شبکه تلویزیونی عرب زبان العالم نوشته است که دفاتر این شبکه خبری در عمان، پایتخت اردن، به دستور وزارت اطلاع رسانی این کشور بسته شده است.
العالم همچنین از دستور دولت اردن برای بسته شدن دفاتر شبکه تلویزیونی انگلیسی زبان پرس تی وی، که آنهم متعلق به دولت ایران است، خبر داده است.
برپایه ی این گزارش، مقامات دولت اردن "مجوزهای" این دو شبکه تلویزیونی را لغو و فعالیت آنها در عمان را منع کرده اند.
به نقل از نبیل الشریف، وزیر اطلاع رسانی اردن، گزارش شده که شبکه العالم مجوزهای لازم را از دولت این کشور دریافت نکرده بود اما العالم گفته است که بیش از شش ماه پیش، درخواست های لازم را تسلیم مقامات اردن کرده و در انتظار صدور مجوز بوده است.
این گزارش می افزاید که شبکه تلویزیونی پرس. تی. وی. هم تقاضای صدور مجوز فعالیت در اردن را کرده بود اما تا زمان تعطیلی دفاتر آن، این مجوز صادر نشده بود.
دولت اردن هنوز در مورد گزارش تعطیل دفاتر این دو شبکه تلویزیونی رژیم اسلامی اظهار نظر نکرده است..
شبکه خبری العالم در سال 2003 توسط سازمان رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی تاسیس شد و هدف خود را انتشار اخبار مربوط به جهان عرب و کشورهای عرب اعلام داشت.
شبکه های تلویزینی جمهوری اسلامی:
برنامه های این شبکه، که به زبان عربی پخش می شود، از طریق ماهواره در نقاط گوناگون جهان دریافت می شود. العالم دفاتری در بیروت و بغداد هم تاسیس کرده است. شبکه خبری پرس. تی. وی. در اوایل سال 2007 برای پخش برنامه به زبان انگلیسی با دارائی های فرزندان ایران توسط حکومت اسلامی راه اندازی شده است.
+ + + + + + + + +
حکم زندان بخاطر ارائه اسرار نظامی به دانشجوی ایرانی:
مسکو، 11 تیر، خبرگزاری «ریا نووستی» پروفسور روت استاد بازنشسته دانشگاه تنسی آمریکا روز چهارشنبه 1 جولای بخاطر ارائه اطلاعات محرمانه درباره نیروی هوایی آمریکا به چین و ایران محکوم به 4 سال زندان شد.
به گزارش «ریا نووستی» از آسوشیتدپرس، اتهام دولتی از این قرار بود که پروفسور روت به دو دانشجوی دوره دکترای خود، "سیروس نورگستر" از ایران و "سینگ دای" از چین، پروانه داد که در چارچوب تحقیقات در زمینه سیستم های پلاسما برای هدایت هواپیماهای پرنده بدون سرنشین با اطلاعات محرمانه ای که او در اثر ارتباطات خود با ارتش آمریکا بدست آورده بود، آشنا شوند.
این اتهام مربوط به کار او در سال های 2004-2006 در رابطه با دو قرارداد با نیروی هوایی آمریکا بود.
+ + + + + + + + +
لغو و تعویق پی در پی سفرهای دیپلماتیک:
سیاست خارجی جمهوری اسلامی مرتبط یا غیرمرتبط از فضای پس از انتخابات ریاست جمهوری كه منجر به بروز حدود دو هفته ناآرامی در اعتراض به اعلام نتایج انتخابات شد، تاثیر گرفته و دستخوش تغییراتی شده كه دامنه آن به لغو سفر محمود احمدی نژاد به كشورهای خارجی و لغو سفر سران كشورهای دیگر به ایران كشیده شده است.
احمدی نژاد قرار بود دیروز در راس هیات بلندپایه سیاسی- اقتصادی به منظور حضور و سخنرانی در اجلاس دو سالانه اتحادیه آفریقا، به لیبی سفر كند. اما به ناگاه بامداد دیروز اعلام شد این سفر لغو شده است. پس از لغو سفر محمود احمدی نژاد به شرم الشیخ مصر و لیبی، سفر سلطان قابوس پادشاه عمان به ایران نیز لغو شد.
عامل قطعی در تعویق سفر پادشاه عمان به ایران، ناآرامی ها و بحران های پس از انتخابات ریاست جمهوری اعلام شده است. خبرگزاری فرانسه در مسقط به نقل از مقامی كه به نامش اشاره ای نكرد، گزارش داد سلطان قابوس پادشاه عمان سفرش به تهران را به تعویق انداخته است. مقام یاد شده گفت این سفر برای مدت نامشخصی به تعویق افتاده است.
+ + + + + + + + +
چهره نگاری از ایرانیها در فرودگاه نجف:
سایت حکومتی جهان نیوز: کنترل های پی درپی در فرودگاه نجف توسط ماموران عراقی باعث اذیت و آزار زائران ایرانی گردیده و نارضایتی شدیدی میان آنها ایجاد کرده است.
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حج، ماموران فرودگاه حتی از زائرانی که عینک طبی بر چشم دارند، می خواهند عینک خود را برداشته تا بدون عینک از آنها چهره نگاری نمایند.
+ + + + + + + + +
آمریکا به اتباع خود درباره سفر به ایران هشدار داد:
مسکو، 11 تیر، خبرگزاری «ریا نووستی»/ وزارت امور خارجه آمریکا به شهروندان این کشور درباره خطرات ناشی از سفر به ایران هشدار داد.
به گزارش «ریا نووستی» از شبکه خبری "نوایا پالیتیکا" در اعلامیه وزارت امور خارجه آمریکا گفته می شود: "وزارت امور خارجه به اتباع آمریکا هشدار می دهد که ریسک مربوط به سفر به ایران را به دقت بررسی کنند. افرادی که تبعیت دوگانه دارند (آمریکایی و ایرانی) ممکن است بهنگام خروج از ایران به دشواری هایی برخورد کنند".
+ + + + + + + + +
آنگلا مرکل، ایران امروز را با آلمان شرقی مقایسه می کند:
آنگلا مرکل اختناق درایران را با آنچه درآلمان شرقی گذشته بود، مقایسه کرد. صدراعظم آلمان روزپنج شنبه درسخنانی درمقابل بوندستاگ، پارلمان کشورش اعلام کرد که هرروزبه افراد دستگیر شده درایران می اندیشد و تلاش می کند آنها ازخاطره ها فراموش نشوند.
آنگلا مرکل، که زاده ی بخش شرقی آلمان است، افزود: که از اهمیت به یاد داشتن ونگران بودن درمورد سرنوشت کسانی که درآن دوران دربخش شرقی کشورش یا جمهوری دموکراتیک آلمان، به زندان افتاده بودند، آگاه است. صدراعظم آلمان که هفته ی آینده دراجلاس سران هشت کشوربزرگ صنعتی جهان در ایتالیا شرکت می کند، ابرازامیدواری کرد که این نشست بتواند "پیام محکمی را درارتباط باآزادی شرکت درتظاهرات و برخورداری ازحقوق انسانی و شهروندی در ایران" ارسال کند.
+ + + + + + + + +
بحران ایران موضوع اصلی گفتگوهای اوباما در اروپا:
به گزارش خبرگزاری فرانسه، بحران ایران در راس مهم ترین مسایلی است که رئیس جمهور آمریکا قصد دارد در دیدار با مقامات روسیه و همچنین در جریان مذاکرات خود در نشست كشورهاى عضو گروه 8 در ایتالیا به آن بپردازد.
یكى از مشاوران ارشد پرزیدنت اوباما در سیاست خارجى با اعلام این خبر گفت: بحران ایران و برنامه هسته ای رژیم تهران در راس گفتگوهای رئیس جمهور آمریکا در این دیدارها قرار خواهد داشت.
+ + + + + + + + +
اروپا به دنبال فراخواندن تمامی سفرا از تهران:
یک مقام آگاه اعلام كرد كه اتحادیه ی اروپا فراخواندن سفرای خود از تهران را بررسی میکند. به گزارش رسیده؛ پیشنهاد فراخوان موقت سفرا برای چند روز به نشانه اعتراض به دستگیری کارمندان سفارت انگلیس در تهران خواهد بود.
خبرگزاری فرانسه گزارش داد كه این پیشنهاد از سوی انگلیس به کشورهای عضو اتحادیه اروپا ارائه شده است. این پیشنهاد در جریان دیدار امروز نمایندگان سیاسی وزارت خارجه ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا در استکهلم بررسی میشود.
رژیم تهران مشروعیت خود را از دست داده است:
وزیر امروز خارجه سوئد که کشورش از دیروز ریاست دوره ای اتحادیه اروپا را بر عهده گرفت، گفت: رژیم تهران مشروعیت خود را از دست داده است.
كارل بیلدت، گفت روشن است كه رژیم تهران تلاش مى كند موقعیت خود را از طریق به كار گیرى سركوب شدید حفظ كند، اما پوشیده نیست كه این رژیم، رژیمى تضعیف شده است.
وزیر امروز خارجه سوئد تصریح كرد، رژیم تهران مشروعیت خود را هم از لحاظ داخلى و هم خارجى از دست داده است.
+ + + + + + + + +
آزاد شدن سه کارمند دیگر سفارت انگلستان در تهران:
مسکو، 11 تیر، خبرگزاری «ریا نووستی» مقامات ایرانی شمار دیگری از کارمندان سفارت بریتانیا را که در زندان به سر می بردند آزاد کردند.
به گزارش «ریا نووستی» خبرگزاری آسوشیتدپرس با اعلام این خبر عنوان کرد: تمامی کارمندان سفارت بریتانیا در تهران به استثنای یکی از کارمندان این سفارت در تهران آزاد شده اند.
+ + + + + + + + +
نیوزویک خواستار آزادی روزنامه نگارش است:
هفته نامه ی نیوزویک خواستارآزادی "فوری" روزنامه نگارش در ایران است.
رادیو فرانسه: هفته نامه ی نیوزویک روزچهارشنبه دراعلامیه ای خواستار آزادی فوری مازیاربهاری، روزنامه نگار ایرانی ـ کانادائی شد که ازده روز پیش درتهران در بازداشت به سرمی برد..
به نوشته ی نیوزویک، مازیار بهاری ازسوی یکی ازخبرگزاری های ایرانی متهم شده است که در"کارزاری که توسط رسانه های خارجی به منظورتحت پوشش قرار دادن غیر مسئولانه ی رویدادهای ایران، طراحی شده بود"شرکت داشته است. نیوزویک "قاطعانه این اتهامات را تکذیب کرده است". این اعلامیه مازیاربهاری راروزنامه نگاری با تجربه معرفی کرده افزوده است که وی مقالات و فیلم های مستندی با حفظ کامل "بی طرفی" تهیه کرده است. مازیار بهاری از دهسال پیش در ایران زندگی می کرد.
+ + + + + + + + +
کره شمالی دوموشک کوتاه برد آزمایش کرد:
به گزارش خبرگزاری فرانسه، مسئولان نظامی کره جنوبی امروز اعلام کردند کره شمالی روز پنج شنبه اقدام به پرتاب دو موشک کوتاه برد از سواحل شرقی این کشور کرده است.
سخنگوی وزارت دفاع کره جنوبی گفت، کره شمالی دو فروند موشک کوتاه برد خود را از پایگاهی در نزدیکی بندر "وونسان" در شرق این کشور آزمایش کرد.
کره شمالی چهارشنبه اعلام کرد در ماه ژوئیه چند رزمایش نظامی برگزار می کند. این کشور از ژاپنی ها خواست طی این مدت به مناطق ساحلی کره شمالی نزدیک نشوند.
پرتاب دو موشک کره شمالی در حالی صورت گرفت که بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد سه شنبه از آن کشور خواسته بود از هرگونه اقدامی که به وخامت اوضاع بینجامد، پرهیز کند.
+ + + + + + + + +
آغاز عملیات گسترده تفنگداران آمریکایی علیه طالبان:
به گزارش خبرگزاری فرانسه از هلمند (جنوب افغانستان)، ارتش آمریکا بامداد روز پنجشنبه از آغاز عملیاتی گسترده در استان هلمند افغانستان خبر داد.
برپایه اعلام نیروهای تفنگدار حاضر در افغانستان، یورش نظامی نیروهای آمریکایی به مواضع طالبان در جنوب این کشور گسترده ترین عملیات ارتش آمریکا از زمان جنگ ویتنام به شمار می آید.
در این عملیات، که "خنجر" نامیده شده است، نزدیک به چهار هزار نیروی تفنگدار و ششصد و پنجاه نیروی نظامی و انتظامی افغان شرکت دارند.
در بیانیه ارتش آمریکا در افغانستان آمده است: در این عملیات، که نزدیک به پنجاه هواپیمای جنگنده نیز در آن شرکت می کنند، پایگاه های طالبان در جنوب افغانستان هدف قرار می گیرد.
در همین حال، ژنرال لری نیکولسون، فرمانده تفنگداران اعزامی آمریکا به افغانستان تاکید کرد عملیات خنجر از لحاظ وسعت استقرار و به کار گیری نیروها و سرعت عمل آنان با دیگر عملیات ارتش آمریکا متفاوت است.
برپایه ب بیانیه ارتش آمریکا، نیروهای آمریکایی با نفوذ در دره رود هلمند، به عمق مناطقی دست خواهند یافت که تا کنون هیچیک از نیروهای بین المللی حاضر در افغانستان به آن دسترسی نداشته اند و در کنترل طالبان بوده است.
ژنرال نیکولسون در عین حال، هفته گذشته در کنفرانس مطبوعاتی اش خاطر نشان کرد اجرای عملیات خنجر، که مرحله نخست آن سی و شش ساعت به طول خواهد انجامید، عاری از مخاطره نیست.
به گفته این نظامی ارشد آمریکایی، هدف از این اقدام نظامی، برقراری امنیت در دره هلمند پیش از آغاز انتخابات ریاست جمهوری افغانستان است.
+ + + + + + + + +
هم میهنان با رسیدن به پایان خبرهای امروز تا گاهی دیگر بدرود
پاینده ایران، برقرارآئین ریشه ای وکوبنده تندر
+ + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + + +
دوستان و آشنایان خود را از وجود «رادیو تندر» آگاه سازید. برای شنیدن رادیو تندر فایل همراه را به نام 8.m3u با برنامه های Media Player و یا Winamp بشنوید. علاوه بر آن هم این فایل را متوانید برای دوستان خود بفرستید.
برای پیوستن به ما نخست یک ایمیل کوتاه به <info@tondar.org> بفرستید و اعلام آمادگی کنید. پس از آن ما با شما تماس میگیریم. چنانچه تماس شما از آریابوم ایران است در این ایمیل از دادن اطلاعاتی که منجر به تشخیص هویت شما میشود مانند عکس، شماره تلفن و ... خودداری کنید..
--~--~---------~--~----~------------~-------~--~----~
You received this message because you are subscribed to the Google Groups "tondar.org" group.
To post to this group, send email to listmaster-tondar-org@googlegroups.com
To unsubscribe from this group, send email to listmaster-tondar-org+unsubscribe@googlegroups.com
For more options, visit this group at http://groups.google.com/group/listmaster-tondar-org?hl=en
-~----------~----~----~----~------~----~------~--~---
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر