کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبه

Re: [farsibooks] Fw:مادر داغدار؟ یا مادر مفتخور و انگل و تشنه شهرت؟


برادر کامران،لطفا بس کن،به این رفتار های زشت خودت افتخار نکن،ظاهرا هدفت فقط پاشیدن تخم نفاقه،اون بنده خدا داره تسلیت میگه
 ،باز هم کینه توزانه برخورد میکنی؟تو که شاه رو متهم میکنی  با کمونیست دشمنی داشت شما چرا باز به دشمنی ادامه میدی؟مگه طعم تلخ کینه توزی و دشمنی رو نچشیدی؟ چرا باز کینه ورزی میکنی؟ تو که اینجا این قدر خصمانه صحبت میکنی اگر قدرت و حکومت رو بدست بگیری چه میکنی؟ تو هم می خوای به راه کشت و کشتار ادامه بدی؟ تو که شاه رو به جلاد بودن متهم میکنی؟ اخه تو چرا برادر من؟ به جای اینکه جوری رفتار کنی که حداقل دو نفر جذب شما بشن  فقط به انزجار از کمونیست دامن میزنی.
این قدر از کمونیستت تعریف میکنی بگو بینم چی داره این کمونیست؟ اهدافش چیه؟ چه برنامه ای برای جامعه داره؟
من که از کمونیست چین رو میبینم که اخر خط تولیدش چوبه دار رو گذاشته که اگه کارگر بدبخت یه وقت  یه محصول رو اشتباه مونتاژ کرد همونجا بفرستنش بالای دار برای عبرت سایر کارگران، ضمن اینکه تمام دنیا می دونن دستمزد کارگرا تو چین خیلی پایینه، کمونیست این جوری از طبقه ضعیف جامعه دفاع می کنه؟ یا یه کشور کمونیستی دیکه کره شمالیه : - اینترنت ممنوع- موبایل ممنوع-تلفن شخصی ثابت برا خونه ها ممنوع- ماشین ممنوع و فقط برای افراد رده بالای نظامی مجازه- تمام افراد کشور ممنوع الخروجند-خدمت سربازی پنج ساله- ازدواج بدون تایید سازمان اطلاعات ممنوعه- این کمونیست شما قراره این ها رو برای ما به ارمغان بیاره؟
میشه یه خورده بیشتر از کمونیست و اهداف و ارمان هاش همچنین نحوه پیاده سازی اون در جامعه توضیح بدین.
 
امیدوارم از بنده دلگیر نشید بنده فقط هدفم اگاهی بیشتره
 
با تشکر

--- On Wed, 1/26/11, Kamran <tavakol_k@yahoo.com> wrote:

From: Kamran <tavakol_k@yahoo.com>
Subject: Re: [farsibooks] Fw:مادر داغدار؟ یا مادر مفتخور و انگل و تشنه شهرت؟
To: farsibooks@yahoogroups.com
Date: Wednesday, January 26, 2011, 5:33 AM

عجب! شعبان بی مخ که خودت به این اسم اعتراف کردی و افتخار! تا حالا که داشتی عکس این چیزها رو میگفتی چطور شد یک دفعه " ما " شدی و بعد هم کشتار کمونیست و مجاهد را محکوم میکنی؟ واقعا فکر میکنی همه مثل خودت بی مخ و احمق هستند؟ که شاه بخواهند که استثمارشان کند و آزادیخواهان را بکشد آنهم بدون حمایت " امپریالیستها" بعد هم نشخوار کند " پاینده ایران" کدام ایران؟ ایرانی که در دست امپریالیستهاست؟ این میشه آزادی میهن؟

البته " شاه شما " را انقلاب 57 بدست توده های ستمدیده و نیروهای انقلابی ضدامپریالیست به قعر آشغالدانی تاریخ فرستاد و " جاویدش" نمود، کسی که میگوید " جاوید شاه" یعنی " جاوید ساواک آدم کش" آن و جاوید غارتگری، و جاوید جنایات دیگر، گفتم که شعبان بی مخی؟ مدام هم این بی مخ بودنت را ثابت میکنی

حالا باز برو و بیا فحش های چارواداری بده

--- On Tue, 25/1/11, majid rezaee <majid_rezaee84@yahoo.com> wrote:


From: majid rezaee <majid_rezaee84@yahoo.com>
Subject: Re: [farsibooks] Fw:مادر داغدار؟ یا مادر مفتخور و انگل و تشنه شهرت؟
To: farsibooks@yahoogroups.com
Date: Tuesday, 25 January, 2011, 23:17

همانطور که ما برای از بین رفتن این جوان متاسفیم برای آن سه جون نیز متاسفیم و همچنین برای همه کشته شدگان در راه آرمانهای ویهنیشان چه خوب و چه بد وهمه را محکوم میکنیم

به امید روزی که هیچ جوانی را به جرم آزادی خواهی یا کمونیست بودن و یا مجاهد بودن و یا اسلامی و بسیجی بودن به رگبار گلوله نبندند.

پاینده ایران

جاوید شاه

--- On Tue, 1/25/11, Kamran <tavakol_k@yahoo.com> wrote:


From: Kamran <tavakol_k@yahoo.com>
Subject: Re: [farsibooks] Fw:مادر داغدار؟ یا مادر مفتخور و انگل و تشنه شهرت؟
To: farsibooks@yahoogroups.com
Date: Tuesday, January 25, 2011, 7:37 AM

مادر " داغدار" این سه دانشجو را در زمان ورود نیکسون

چه کسی وبرای چه هدفی کُشت و مادرانشان را

داغدار کرد؟  

 

مادر علیرضا که میگوید داغ فرزندش که به " آزادی ایران فکر میکرد" برای مادر سخت است ، هرگز به مخیله اش نمیتواند خطور کند که رژیمی که این زن " شهبانو" ی آن بود ماشین آدم کشی اش یعنی  همان ساواک شکنجه و کشته و سر به نیست شدند، آسان بود و هست؟ کشتار فرزندانی که آنان نیز به آزادی ایران فکر میکردند و برای متحقق شدن فکرشان مبارزه میکردند و نه خودکشی، و آزادی ایرانشان به معنی رهایی از زیر سلطه امپریالیستها بود و نه نوکر امپریالیست بودن با " تحت و تاج مفت خوری و غارتگر و جنایتکاری"! البته برای مادر علیرضا که در غار بلورین ماقبل تاریخش زندگی میکند و از دسترنج کارگران و محرومان این زندگی انگلی خود را میگذراند درک این معانی غیر ممکن است، چرا که او به زندگی انگلی و سگ زنجیر آمریکا بودن عادت کرده، منتهی یادش رفته که تاج و تخت شان را مردم به زباله دانی تاریخ پرتاب کردند

--- On Mon, 24/1/11, majid rezaee <majid_rezaee84@yahoo.com> wrote:


From: majid rezaee <majid_rezaee84@yahoo.com>
Subject: [farsibooks] Fw: MARASAM SHAHPOUR ALIREZA DAR WASHINGTON
To: "BOOKS FARSI" <farsibooks@yahoogroups.com>
Date: Monday, 24 January, 2011, 14:54


 

 

 

گالری عکس مراسم .

 

مراسم یادبود شاهزاده علیرضا پهلوی در واشنگتن برگزار شد

مراسم یادبود علیرضا پهلوی دومین پسر آخرین پادشاه ایران روز یکشنبه، بیست و سوم ژانویه ۲۰۱۱، در شهر بتزدا در ایالت مریلند در حومه واشنگتن دی سی، برگزار شد. تقریبا به شکل همزمان مراسم دیگری نیز در نقاط مختلف از جمله در ایالت کالیفرنیا و شهر پاریس برگزار شد.

مراسم واشنگتن در سالن استراتمور در ایالت مریلند برگزار شد، سالنی که گنجایش حدود ٢٠٠٠ نفر را داشت و یک ساعت پیش از شروع مراسم  ظرفیتش پر شده بود و طی آن حاضران به آرامی و گاهی با صدای بلند گریه می کردند.

گالری عکس مراسم .

نسل اول مهاجرانی که ایران را پس از انقلاب ترک کرده بودند، نسل دومی ها که جوان بودند و بسیار جوان ترها در این مراسم شرکت داشتند.

نادر صدیقی که اجرای مراسم را بر عهده داشت، در ابتدای سخنانش گفت من برای این که عمق اندوهی گران را بیان کنم، کمتر موفق شدم.

و اما هر کسی این اندوه را بگونه ای بیان کرد. شهاب هاشمی فیلمساز و کارگردان ایرانی فیلمی از علیرضا تهیه کرده بود که تصاویری از امواج شاید، که شاید از دریای خزر بود، آن را بپایان میرساند و صدای خواننده ای که می خواند: «اگر ایران به جز ویران سرا نیست، من این ویران سرا را دوست دارم» تصاویر را همراهی میکرد.

علیرضا پهلوی که روز ۱۴ ژانویه ۲۰۱۱ در منزل مسکونی اش در بوستون خودکشی کرد، وصیت کرده است که جسدش سوزانده شده و خاکسترش در دریای خزر در شمال ایران پراکنده شود.

به دلیل علاقه شاهپور علیرضا به موسیقی، اجرای موسیقی زنده در مراسم گنجانده شده بود و تارا کمانگر، نوازنده پیانو و سیروس بروخیم، نوازنده ویولن، قطعاتی از آهنگسازان بزرگ فردریک شوپن و امین اله حسین موسیقی دان مشهور ایرانی را نواختندشاید که علیرضا در جهان دیگر نوای موسیقی این دو نوازنده جوان ایرانی را بر دل نشانده باشد.

در روی صحنه پرچم شیر و خورشید و سبد های با گل های سپید قرار داشت. خانواده پهلوی قبلاً از شرکت کنندگان خواسته بودند که گل به همراه نیآورند. این گل ها، گل های خانواده است، خانواده پهلوی.

صفحه بسیار بزرگ تلویزیونی که روی صحنه قرار دارد گل های شقایق قرمز آتشین دشتهای ایران را نشان می دهد، لاله های وحشی، امواج دریای مازندران، بلندی کوه های پر برف و خانه های شمال ایران را.

سخنرانان مراسم در سخنان خود، از عشق علیرضا به ایران، فرهنگ، تاریخ و زبان های قدیمی و کهن آن سر زمین یاد کردند.

فرداد فروزان دوستی که از ١٧ سالگی با علیرضا بوده است در سخنانی از وی یاد میکند. فرداد بنام ایران و ایرانیان کلام خود را شروع می کند و می گوید کلامی برای تسلی دلهای آزرده شرکت کنندگان نمی یابد چرا که خود بسیار آزرده است. فرداد می گوید علیرضا در دوستی بی شائبه و فداکار بود و بارها هنگام سخن گفتن برای دوستی که فداکار بوده، صدایش می گیرد و بغض گلویش را می فشارد.

گریه های گاه آرام و گاه با صدای بلند حضار در هنگام سخنرانی ها به گوش می رسید و این گریه ها هنگامی که مادر وی، فرح پهلوی ملکه سابق ایران سخن می گفت اوج می گرفت. شاید خاطره از دست دادن جوانی که عاشق ایران بوده است، به همراه مادری که در از دست دادن او نا شکیباست؛ شرکت کنندگان را بیقرار تر کرده است.

فرح پهلوی در سخنان خود گفت: «غم از دست دادن فرزند برای مادر بسیار سخت است، برای هر مادری سخت است زیرا هر مادری شازده خانوم و شازده پسری دارد». ملکه سابق ایران می گوید نباید بگذاریم که فقط غم و غصه و عزا باشد که ما را بهم نزدیک کند، نباید بگذاریم که بشکنند و نباید بشکنیم.

کمی پیش از آن ستار می گفت که علیرضا را بسیار دوست می داشته و برایش خواند که:

این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست

من خانه بدوشم

این خاک فریباست ولی خاک وطن نیست

من با که بجوشم

و باز خوانده بود ...

بیمارم و تب دارم و در سینه مجروح

چندان که فغان بر کشم از دل نفسی نیست

این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست

شاهزاده رضا پهلوی نیز در سخنان خود از خاطراتش با علیرضا، از این که وی روح شوخ و طبع مثبتی داشته است سخن گفت و از این که توانسته بود در تابستان گذشته روزهایی را با برادرش سپری کند و آخرین مسابقات جام جهانی فوتبال را به اتفاق او تماشا کند. وی گفت آخرین تصویر از او آرام بود.

فریدون فرح اندوز که خود چندی پیش فرزندش را از دست داد و درد مشابهی را پشت سر گذاشته است شعری از مولوی را خواند.

در کنار همه آنان که از شاهپور علیرضا پهلوی سخن گفتند، گفته های دکتر رحیم شایگان شاید  متفاوت بود. رحیم شایگان استاد دانشگاه کالیفرنیا گفت مایل است که از از زاویه دیگری درباره علیرضا، یعنی بعد تحصیلی وی، سخن بگوید. او گفت: «علیرضا پس از ورود به دانشگاه هاروارد به شناختن زبان های ایرانی بر آمد. موضوع پایان نامه تحصیلی او، «مینوی خرد» بود. پروفسور شایگان گفت که بی شک گرایش علیرضا به ایران باستان تحت تاًثیر رویدادهای اخیر تاریخ ایران بوده است.

وی گفت سیر اندیشه علیرضا اهمیتی بسیار دارد. وی به دنبال حکمتی خفته در اندیشه کهن فرهنگ این سرزمین بود و در آخر، سخنانش را با صدای بسیار گرفته چنین به پایان رساند:

وی گل اولین گلستان شاهی است.

نکته جالب توجه در گفتار کسانی که از شاهپور علیرضا یاد می کردند، علاقه وی به ایران به ویژه تاریخ و فرهنگ و زبان های کهن ایرانی بوده است.

در ایران اما، تصاویر حکایت دیگری دارند، حکایت از این که در آنجا نیز در غم علیرضا شریک هستند. فرح پهلوی در سخنانش از همه سپاسگزاری کرد: از صاحب مغازه ای که در کنار در ورودی برای پسرش خرما گذاشته است و از جوانی که به او نوشته است آن شب در آن شهر دور دست، در غربت، علیرضا خودش را از قفس پرواز داد.

در ایران نیز، برای علیرضا، علیرضائی که بنا به گفته آن جوان ایرانی از قفس خود را پرواز داده بود؛ آگهی پخش می کردند. آگهی هائی که روی کیوسک تلفن ها چسبانده شده بودند.

روی کیوسک تلفن ها و روی دیوارها ...

 

گالری عکس مراسم ..

 

 

 

 

 

 

 

 

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

Should you not wish to be contacted

at this e-mail address again

 please reply usinge your original mail address

 with "REMOVE" in subject line to the iranian@telus.net 

 so you can be deleted from our mailing list .

 thanks

shahriar fathi

پاینده ایران پادشاهی

 شرم و ننگ بر جمهوری اسلامی

شهریار فتحی

 

 






هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ