کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۹۰ فروردین ۱۶, سه‌شنبه

[farsibooks] سوسیالیسم و کمونیسم : ماتهوس کلاین

 

 سوسیالیسم و کمونیسم – فصل اول

فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سوسیالیسم و کمونیسم – فصل اول

منتشر شده توسط مجله هفته در فروردین ۱۴, ۱۳۹۰ ۰ نظر


سوسیالیسم و کمونیسم

پروفسور ماتهویس کلاین
برگردان شین میم شین

دایره المعارف روشنگری

ماتهویس کلاین (۱۹۱۱ ـ ۱۹۸۸)
فیلسوف آلمانی، استاد فلسفه مارکسیستی

از افسران ارتش آلمان هیتلری
از بنیانگذاران کمیته ملی آلمان آزاد
به سبب تبلیغات ضد فاشیستی در ارتش از سوی دادگاه نظامی غیابی نازی به جرم خیانت به اعدام محکوم شد.
از آموزگاران فلسفه در دانشگاه کارل مارکس

موضوعات پژوهشی او:
تئوری شخصیت، اتیک، هومانیسم


سوسیالیسم و کمونیسم به سه معنی زیر بکار می روند:

۱


اولا به معنی فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی که بر مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید استوار هستند و بطور برنامه ریزی شده و آگاهانه توسعه می یابند.

۲


ثانیا به معنی تئوری علمی مبارزه رهائی بخش طبقه کارگر و گذار از نظام سرمایه داری به کمونیسم.

۳


ثالثا به عنوان تجسم مفهومی جنبش کارگری مارکسیستی ـ لنینیستی.

۱
سوسیالیسم و کمونیسم

به معنی فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی مبتنی بر مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید


سوسیالیسم «نه یک مرحله گذار کوتاهمدت در توسعه جامعه، بلکه یک فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی نسبتا مستقل در دوران تارخی گذار از سرمایه داری به کمونیسم در مقیاس جهانی است.
قبلا، بنا بر تذکر مارکس در برنامه گوتا ، سوسیالیسم فقط بمثابه یک مرحله گذار تلقی می شد که در طی آن جامعه باید خود را از «خال های» سرمایه داری پاک کند و پیش شرط های مادی و معنوی لازم را برای مرحله دوم، یعنی کمونیسم فراهم آورد
.
از این رو به این مسئله توجه زیادی مبذول نمی شد که سوسیالیسم بر مبنای خاص خود توسعه می یابد

در سوسیالیسم تضاد موجود میان کردوکار صنعتی و کشاورزی، کردوکار مادی و معنوی ـ عمدتا ـ از میان برداشته می شود، برابر حقوقی زن و مرد و ملت ها تحقق می یابد.
کمک و حمایت متقابل مشخصه همکاری و همزیستی انسان ها در جامعه آزاد از استثمار است
.
جامعه تحت حاکمیت طبقه کارگر و متحدین او، یعنی تحت حاکمیت خلق است
.
و لذا دیگر طبقاتی وجود ندارند که در استثمار و سرکوب مردم کشور خودی و بیگانه ذینفع باشند و یا طالب جنگ و اشغال خاک دیگران باشند
.
صلح عنصر بنیادین سوسیالیسم و کمونیسم را تشکیل می دهد
.
در سوسیالیسم، همبود انسان های آزاد توسعه می یابد، انسان های آزادی که بوسیله کار مشترک آزاد و خلاق، با ایدئال های اخلاق ، انترناسیونالیسم و میهن پرستی سوسیالیستی، احساس مسئولیت نسبت به جامعه، عشق به کار و انسان های زحمتکش و انضباط سوسیالیستی با هم پیوند دارند.

قوانین حرکت و توسعه جامعه سوسیالیستی بر مبنای شرایط آگاهانه تعیین شده از سوی جامعه عمل می کنند.
تولید بطور برنامه ریزی شده بر مبنای علم و فن مدرن انجام می یابد و در خدمت رفع نیازهای مجموعه افراد جامعه و لذا در خدمت شکوفائی فردیت هر انسانی است.

سوسیالیسم در روند انقلاب سوسیالیستی با استقرار دیکتاتوری پرولتاریا، با تصاحب وسایل تولید جامعه از سوی طبقه کارگر و متحدینش پدید می آید.
طبقه کارگر تحت رهبری حزب مارکسیستی ـ لنینیستی در وحدت با دهقانان زحمتکش و دیگر اقشار زحمتکش قدرت دولتی را در دست دارد، که به نفع مجموعه خلق و در جهت رفاه آن مورد استفاده قرار می گیرد.

دولت سوسیالیستی ابزار قدرت تعیین کننده در جریان ساختمان سوسیالیسم است:
دولت سوسیالیستی با کردوکار اقتصادی ـ سازمانی و فرهنگی ـ تربیتی، توسعه سوسیالیستی جامعه را رهبری می کند و میزان کار و مصرف را کنترل می کند
.
اتحاد طبقه کارگر با طبقات و اقشار زحمتکش دیگر شالوده قدرت کارگری ـ دهقانی است که ماهیت خود را در دموکراسی سوسیالیستی نمایان می سازد
.
طبقه کارگر، دهقانان، روشنفکران و دیگر اقشار زحمتکش به تشکیل همبودی از طبقات و اقشار دوست اقدام می کنند
.
زیر پای جامعه طبقاتی آنتاگونیستی برای هیمشه خالی می شود و به جای آن، وحدت اخلاقی و سیاسی خلق تشکیل می گردد که نتیجه اشتراک در آماج ها، ایدئولوژی و اخلاق است
.
با پیروزی مناسبات تولیدی سوسیالیستی، همه انسان ها رابطه یکسانی با وسایل تولید برقرار می کنند، همه شهروندان از حقوق برابر برخوردار می شوند و تکالیف یکسانی را به عهده می گیرند
.
تفاوت های موجود میان اقشار و طبقات فقط تفاوت هائی با خصلت غیرآنتاگونیستی اند که از فرم های متفاوت مالکیت سوسیالیستی سرچشمه می گیرند
.
وسایل تولید جامعه در مالکیت جامعه قرار می گیرند
.

مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید به دو فرم تشکیل می گردد:
مالکیت تماماجتماعی و مالکیت اتحادیه ای.

کار بر این بنیان، در خدمت تکثیر ثروت کل جامعه قرار می گیرد.
تولید اجتماعی بر طبق قوانین اقتصادی سوسیالیسم در جهت رفاه و توسعه همه جانبه همه اعضای جامعه برنامه ریزی، اداره و سازماندهی می شود
.
آماج اقتصاد مبتنی بر برنامه سوسیالیستی عبارت است از توسعه و تکمیل بی وقفه تولید بر پایه علم و فن پیشرفته موجود برای رفع هرچه بهتر نیازهای مادی و فرهنگی روز افزون جامعه و افراد منفرد
.
شرط اصلی برای بهسازی مداوم و برنامه ریزی شده زندگی جامعه عبارت است از تلاش به بالا بردن راندمان کار
.
از این رو، استفاده سیستماتیک از علم و فن مدرن در کلیه رشته های تولیدی، تسلط به مدرن ترین روش های تولید، برنامه ریزی، رهبری و سازمان کیفیتا عالی اقتصاد ضرورت ناگزیر دارد.

I
مقایسه شیوه تولید سوسیالیستی و سرمایه داری


شیوه تولید سوسیالیستی در مقایسه با شیوه تولید سرمایه داری، امکانات کیفیتا بهتری را برای بالاتر بردن مدام راندمان کار و تسریه حداکثر رشد آن در اختیار دارد:
در شیوه تولید سوسیالیستی، تولید اجتماعی آگاهانه و بر طبق برنامه صورت می گیرد
.

این یکی از بزرگترین برتری های سوسیالیسم نسبت به سرمایه داری است.
زیرا بدین طریق، امکانات نا شناخته ای برای استفاده حداکثر از اقتصاد مواد و مصالح و کار، برای راندمان بهتر کار اجتماعی و سرعت رشد اقتصاد فراهم می آید
.
در عین حال در به روی کلیه زحمتکشان برای ورود به عرصه آموزش و پرورش باز است
.

انحصار آموزشی ـ پرورشی طبقه سرمایه داران در سوسیالیسم از بین می رود.
کلیه دستاوردهای فرهنگ، علم و فن در اختیار زحمتکشان قرار می گیرند
.
هرکس امکان توسعه استعدادهای خود را دارد
.
برای همه امکان تحصیل دانش و شکوفائی شخصیت خویش مهیا می شود
.

رشته های علمی ئی نیز که فایده بیواسطه ندارند، بر طبق برنامه توسعه می یابند.
اختراعات، کشفیات و نوآوری ها می توانند در مقیاس تماماجتماعی مورد استفاده قرار گیرند
.
به سبب از بین بردن مالکیت خصوصی بر وسایل تولید اجتماعی، کار به یگانه منبع درآمد کلیه اعضای جامعه بدل می شود و همزمان حق کار برای همه شهروندان تحقق می یابد
.

کار خصلت اجتماعی بیواسطه کسب می کند و از وسیله صرف برای زنده ماندن به امر افتخارآمیزی مبدل می شود.
کار ـ بدین طریق ـ علاوه بر علاقه مندی مادی، جاذبه اجتماعی ـ اخلاقی کسب می کند
.
انضباط کاری مبتنی بر اجبار اقتصادی در سرمایه داری، جای خود را به انضباط آگاهانه نوین می سپارد که بر وظیفه شناسی داوطلبانه استوار است، وظیفه ای که هر کس در قبال جامعه دارد
.

مسابقه سوسیالیستی بیانگر موضعگیری نوین نسبت به کار است.
تقسیم نعمات مادی و فرهنگی در وابستگی به کمیت و کیفیت کار انجام یافته از سوی هر فرد در تولید اجتماعی صورت می گیرد
.
سوسیالیسم کار فردی هرکس را برسمیت می شناسد و مورد قدردانی قرار می دهد
.

قانون اساسی زیر در سوسیالیسم معتبر است:
از هرکس به اندازه استعدادش، به هرکس به اندازه کارش!

این اصل وسیله ای برای بالاتر بردن راندمان کار و برای تحکیم انضباط کار سوسیالیستی است.
تنها محدودیتی که برای میزان کارمزد وجود دارد، سطح راندمان کار است
.
از این رو، کمک به ارتقای سطح راندمان کار اجتماعی در راستای منافع هر کس است
.

این امر بیانگر وحدت منافع شخصی و اجتماعی است.
بخش دوم
مراحل مختلف توسعه سوسیالیسم


توسعه سوسیالیسم تا پیروزی کامل آن از مراحل مختلفی می گذرد.
«
اگر ما روند تاریخی از پیدایش عناصر سوسیالیسم در نظام ضد فاشیستی ـ دموکراتیک تا عصر حاضر را در نظر گیریم، آنگاه با دو مرحله توسعه مواجه می شویم:

مرحله اول
توسعه سوسیالیسم


در مرحله اول از طرق زیر، بنبان های سوسیالیسم پبریزی می شوند:

۱


از طریق انتقال گام به گام وسایل تولید به دست خلق

۲


از طریق سازماندهی اقتصاد مبتنی بر برنامه

۳


از طریق توسعه تدریجی اتحادیه های تولید کشاورزی، اتحادیه های صنایع دستی و کارخانجات با سهام دولتی و فرم های سوسیالیستی تجارت

۴


از طریق اصلاحات مهم آموزشی.

*****


این مرحله با پیروزی مناسبات تولیدی سوسیالیستی و با اجرای کامل سیستم قوانین اقتصادی سوسیالیسم به پایان می رسد

I
ضرورت گذار به انقلاب سوسیالیستی


ضرورت گذار به انقلاب سوسیالیستی و ساختمان بنیان های سوسیالیسم از تضادهای بنیادی امپریالیسم سرچشمه می گیرد که به شرح زیر اند:

۱


تضاد خصلت اجتماعی نیروهای مولده با مناسبات تولیدی مبتنی بر مالکیت خصوصی بر وسایل تولید.

۲


تضاد تولید اجتماعی فراگیر با تصاحب خصوصی و بویژه انحصاری ـ کاپیتالیستی فراورده های تولیدی.

۳


تضادهای موجود میان سازماندهی آگاهانه و برنامه ریزی شده کار و تقسیم کار در کارخانجات و شرکت های سرمایه داری با هرج و مرج (آنارشی) تماماجتماعی تولید.

۴


تضادهای موجود میان سطح توسعه علوم و خودپوئی و یا شعور غلط در اداره و رهبری جامعه.

۵


تضادهای موجود میان سطح توسعه جامعه و وجود و سلطه یک طبقه استثمارگر که مبارزه طبقاتی آشتی ناپذیر طبقه کارگر و متحدانش را بر ضد طبقه سرمایه دار و مبارزه آشتی ناپذیر نیروهای صلح طلب را بر ضد نیروهای جنگ طلب به دنبال می آورد.

*****


این تضادها پس از برقراری دیکتاتوری پرولتاریا از بین می روند.

II
وظایف دیکتاتوری پرولتاریا


دیکتاتوری پرولتاریا دو وظیفه اساسی به عهده دارد:

وظیفه اول


وظیفه اول دیکتاتوری پرولتاریا عبارت است از در هم شکستن مقاومت طبقات استثمارگر سرنگون شده، سرکوب آنها و جلوگیری از اقدامات سیاسی آنها برای احیای نظام اجتماعی کهنه.

وظیفه دوم


وظیفه دوم دیکتاتوری پرولتاریا عبارت است از تحول سوسیالیستی اقتصاد و مجموعه زندگی اجتماعی.

*****


حل این تضادها با ملی کردن سوسیالیستی تولید بزرگ سرمایه داری آغاز می شود.
در کشورهائی که طبقه ای از فئودال ها و زمینداران کاپیتالیستی بزرگ وجود دارد، قدرت اقتصادی آنها از طریق سلب مالکیت و واگذار کردن اراضی به دهقانان زحمتکش از بین برده می شود
.

طبقه کارگر می تواند با تکیه بر بخش سوسیالیستی در اقتصاد ملی که در پی ملی کردن تولید بزرگ سرمایه داری بوجود می آید، دو فرم اقتصادی اصلی باقی مانده، یعنی تولید کالائی کوچک و بقایای سرمایه داری خصوصی را به فرم های اقتصادی سوسیالیستی تبدیل کند.
برای از بین بردن عناصر سرمایه داری خصوصی ـ قبل از همه ـ از وسایل اقتصادی استفاده می شود، وسایل اقتصادی ئی که تناسب نیروها را به نفع تحکیم و رشد بخش سوسیالیستی تغییر می دهند
.
سیاست اقتصادی طبقه کارگر و متحدین او در زمینه غلبه بر سرمایه خصوصی، در دیکتاتوری پرولتاریا ـ قبل از همه ـ از طریق مسابقه اقتصادی صورت می گیرد
.

استفاده از وسایل اقتصادی مانع استفاده از وسایل سیاسی نمی شود.
وسایل اقتصادی و سیاسی توأمان، سیاست دولت پرولتری را تشکیل می دهند
.
این سیاست در رابطه با نمایندگان فرم های اقتصادی سرمایه داری که به دولت سوسیالیستی وفادار می مانند، عمدتا از طریق اقناع و تجدید تربیت صورت می گیرد.

بهسازی شرایط زندگی مادی و فرهنگی مردم توسعه سریع صنعت، کشاورزی و فرهنگ سوسیالیستی را الزامی می سازد.
با گسترش بخش سوسیالیستی در اقتصاد ملی، قوانین اقتصادی سوسیالیسم هر چه بیشتر وارد عمل می شوند و اهمیت برنامه ریزی سوسیالیستی واحد رفته رفته بالا می رود
.
با توسعه مبتنی بر برنامه ـ بویژه ـ صنعت سوسیالیستی، یعنی پایه مادی ـ فنی سوسیالیسم تشکیل می گردد
.
در کشاورزی برای استفاده معقول از تکنیک مدرن و بهره گیری از معارف علمی جهت بالاتر بردن راندمان کار، چاره ای جز گذار از تولید فردی دهقانی به تولید اتحادیه ای وجود ندارد
.
اجتماعی کردن تولید کالائی پراکنده دهقانان و صنعتگران دستی از طریق ورود داوطلبانه آنها به اتحادیه ها صورت می گیرد
.

در رابطه قانونمند با تحول سوسیالیستی اقتصاد ملی، توسعه بعدی قدرت دولت سوسیالیستی و تحول سوسیالیستی مجموعه ایدئولوژی و فرهنگ صورت می گیرد.
انقلاب فرهنگی سوسیالیستی به همپیوندی (اینتگراسیون) انقلاب سوسیالیستی با ساختمان سوسیالیسم کمک می کند
.
توسعه قدرت دولت سوسیالیستی تنها تحت رهبری طبقه کارگر و حزب آن و با تحکیم مداوم وحدت طبقه کارگر با اقشار و طبقات دیگر خلق امکان پذیر است
.

دموکراسی سوسیالیستی نشاندهنده قوت رو به رشد دولت سوسیالیستی است، که با شرکت آگاهانه و بیواسطه زحمتکشان در رهبری دولت و اقتصاد وسعت و ژرفا می یابد.
با اتمام ساختمان بنیان های سوسیالیسم، قوانین اقتصادی سوسیالیسم به تأثیرگذاری کامل نایل می آیند و با پیروزی مناسبات تولیدی سوسیالیستی در کلیه عرصه های اقتصاد ملی، امکانات اجتماعی و اقتصادی برای احیای کاپیتالیسم از بین می رود
.

در برنامه حزب سوسیالیست متحده آلمان دموکراتیک می خوانیم:
«
طبقه سرمایه دار از بین رفته است
.
دیگر بورژوازی بزرگ و زمیندار بزرگ وجود ندارد
.
دهقانان بزرگ سابق ـ اکنون ـ در اتحادیه های تولیدی کشاورزی عضو شده اند
.
سیستم استثمار انسان بوسیله انسان ـ اکنون ـ از بین رفته است
.
آنتاگونیسم طبقاتی که در جامعه مبتنی بر استثمار وجود داشت، تقریبا بطور کامل از بین رفته است
.
ادامه حیات صنایع خصوصی کوچک نمی تواند در این وضع تغییری ایجاد کند
.
زیرا این صنایع با اقتصاد سوسیالیستی بطور تنگاتنگ پیوند خورده اند
.
از بین بردن استثمار انسان بوسیله انسان، بحران های اقتصادی، بیکاری، عدم تأمین اجتماعی طبقه کارگر بزرگترین دستاورد سوسیالیسم اند

مرحله دوم
توسعه سوسیالیسم


در مرحله دوم توسعه سوسیالیسم، ساختمان همه جانبه و فراگیر سوسیالیسم به محتوای اصلی کردوکار طبقه کارگر و متحدینش بدل می شود.

«با پیروزی مناسبات تولیدی سوسیالیستی، وقت آن فرامی رسد که کلیه عناصر سیستم اجتماعی سوسیالیسم، از جمله خود مناسبات تولیدی بر مبنای سوسیالیسم توسعه یابند.

بدین طریق در نتیجه مبارزه انقلابی طبقه کارگر، در نتیجه استفاده آگاهانه حزب از قوانین توسعه ـ در مقایسه با سرمایه داری ـ فرماسیون اجتماعی کیفیتا نوینی، یعنی سوسیالیسم تشکیل می گردد.
آنگاه، قانونمندی ها و مقولات فرماسیون اجتماعی سوسیالیستی، از جمله تولید کالا، قانون ارزش، قیمت و سود بر بنیان اجتماعی ـ اقتصادی خاص خود عمل می کنند
.
این مقولات در سوسیالیسم نیز وجود عینی دارند
.
زیرا آنها در شرایط مشخص رابطه متقابل نیروهای مولده و مناسبات تولیدی کنونی عمیقا ریشه دوانده اند
.
بنابرین، وظیفه کردوکار علمی رهبری در ساختمان فرماسیون اجتماعی سوسیالیستی نه غلبه بر این مقولات، بلکه استفاده کامل از آنها به نفع زحمتکشان است

استفاده درست از قوانین اقتصادی توسعه نیروهای مولده را، توسعه مناسبات تولیدی سوسیالیستی را و تحول مجموعه روابط اجتماعی را امکان پذیر می سازد.

III


ساختمان همه جانبه سوسیالیسم


در برنامه حزب سوسیالیستی متحده آلمان دموکراتیک وظیفه ساختمان همه جانبه سوسیالیسم به شرح زیر تعیین می شود:

۱


«ساختمان همه جانبه سوسیالیسم در کشور، یعنی توسعه اقتصاد ملی و بالاتر بردن تولید و راندمان کار بر بنیان عالی ترین سطح علم و فن، برای محتوامندتر و زیباتر کردن زندگی زحمتکشان، برای رفع هرچه بهتر نیازهای آنها و تحقق بخشیدن کامل به اصل «از هرکس به اندازه استعدادش، به هرکس به اندازه کارش»

۲


ساختمان همه جانبه سوسیالیسم، یعنی توسعه و تحکیم روابط سوسیالیستی نوین میان زحمتکشان.
تبدیل شعور عالی، شادی کار و از خود گذشتگی در راه منافع جامعه به خصایل برجسته انسان های جامعه سوسیالیستی.

۳


ساختمان همه جانبه سوسیالیسم، یعنی تبدیل آموزش و پرورش و فرهنگ به دارائی همه زحمتکشان، برای غنی تر ساختن هستی آنها و برای توسعه شخصیت آنها.
این امر امکان تسلط آنها بر نیروهای مولده مدرن را فراهم خواهد آورد
.
آنها ـ بدین طریق ـ می توانند به جامعه هرچه بیشتر خدمت کنند، ضمنا از امکانات بهتر بهره برداری کنند و نیازهای شخصی خود را بهتر برآورده سازند.

۴


ساختمان همه جانبه سوسیالیسم، یعنی تبدیل کشور به کشور سوسیالیستی مدرن و بالاتر بردن اعتبار سیاست صلح جوی آن و نیروی جاذبه آن در جهان.
ساختمان همه جانبه سوسیالیسم عمل مشترک همه مردم خواهد بود، زیر آن با منافع آنها عمیقا انطباق دارد
.
خلق نیروئی است که این وظیفه بزرگ را به انجام می رساند

IV
نتایج حاصل از ساختمان همه جانبه سوسیالیسم


با ساختمان همه جانبه سوسیالیسم، نیروهای مولده به سطح توسعه عالی تر خواهند رسید.
دستاوردهای علم و فن همه جانبه تر مورد استفاده قرار خواهند گرفت و بدون ممانعت وارد روند تولید خواهند شد
.
توسعه سریع تولید صنعتی سوسیالیستی و استفاده از متدهای تولید صنعتی در کشاورزی به ارتقای راندمان کار منجر خواهد شد، آنسان که نیازهای مادی و معنوی جمعیت کشور هرچه بیشتر رفع خواهند شد.

آماج تولید سوسیالیستی عبارت است از رفع هر چه بهتر نیازهای مادی و معنوی اعضای جامعه، شکوفاسازی روابط اجتماعی سوسیالیستی، شخصیت انسان ها، استعدادها و خلاقیت های آنها، تقویت سازمان سیاسی آنها و دولت و جامعه

بر پایه قوانین اقتصادی سوسیالیسم، وحدت منافع خصوصی و اجتماعی به نیروی محرکه نیرومند توسعه اجتماعی بدل خواهد شد.

در آلمان دموکراتیک، ساختمان همه جانبه سوسیالیسم تحت شرایط انقلاب علمی ـ فنی، به معنی ساختمان سیستم اجتماعی سوسیالیسم توسعه یافته ـ قبل از همه ـ بر تدارک همه جانبه هسته اصلی آن، یعنی سیستم اقتصادی سوسیالیسم، تحقق آن بمثابه یک کل و اعتلای کلیه زیرعرصه های دیگر حیات اجتماعی از قبیل علم، آموزش و پرورش، فرهنگ، حقوق و ایدئولوژی به سطح جامعه سوسیالیستی پیشرفته است.

برای اثبات برتری سوسیالیسم نسبت به امپریالیسم باید همه این توان ها و نیروهای محرکه سوسیالیسم شکوفا شوند.
حل این مسئله در رابطه با پیروزی در مبارزه طبقاتی تحت شرایط و امکانات کنونی، از اهمیت ملی و بین المللی بزرگی برخوردار است
.

با ساختمان همه جانبه سوسیالیسم، دموکراسی سوسیالیستی شکوفا خواهد شد و آگاهی اجتماعی بطور مداوم با آگاهی فردی تکمیل خواهد گردید.
زحمتکشان درمؤسسات دولتی و در احزاب و سازمان های اجتماعی ـ به معنای فراگیر کلمه ـ به رهبران روند توسعه اجتماعی بدل خواهند شد
.
تربیت انسان ها بر طبق شیوه سوسیالیستی کار و زندگی اهمیت بزرگی کسب خواهد کرد
.

انقلاب فرهنگی سوسیالیستی ضرورت پیدا خواهد کرد.
توسعه فرهنگ و خصلت اوپتیمیستی (مبتنی بر خوش بینی) و آینده خواه ایدئولوژی سوسیالیستی بر توسعه و تکامل انسان جامعه سوسیالیستی تأثیر لازم را اعمال خواهد نمود.

علم با تولید، تربیت و یا آموزش و پرورش جوانان با کار تولیدی رابطه تنگاتنگ دارد.
تجهیز صنعت و کشاورزی به مدرن ترین تکنیک، کارگران را رفته رفته از بار سنگین کار آزاد می سازد و راه ذوب کار جسمی و فکری در یکدیگر را هموار می سازد
.
با برقراری سیستم اجتماعی سوسیالیسم توسعه یافته، فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی کمونیسم تدارک دیده می شود
.
این روند یک قانونمندی عینی است که تمامت توسعه جامعه سوسیالیستی را در برمی گیرد.

«گذار از سوسیالیسم به کمونیسم اینجا نیز ـ همانند دیگر کشورهای سوسیالیستی ـ بتدریج همراه با فراهم آمدن شرایط و تکوین نطفه های نظام اجتماعی عالی تر و قبل از همه، سطح رشد عالی تر نیروهای مولده صورت خواهد گرفت.
سوسیالیسم از این نقطه نظر، فرماسیون اجتماعی لازم برای تدارک کمونیسم است

کمونیسم عالی ترین مرحله در توسعه جامعه بشری است.
کمونیسم نظام اجتماعی بی طبقه است که در آن، وسایل تولید بطور یکپارچه در مالکیت خلق قرار می گیرند و کلیه اعضای جامعه بلحاظ اجتماعی برابرحقوق هستند و در آن با توسعه همه جانبه افراد، نیروهای مولده نیز بر پایه علم و فن رشد می یابند و کلیه منابع ثروت اجتماعی پر می شوند و اصل «از هرکس به اندازه استعدادش، به هرکس به اندازه نیازشتحقق می یابد.

جامعه کمونیستی، جامعه کار خلاق و وفور نعمت برای همه خواهد بود.
جامعه زندگی فرهنگمند و معنامند برای همه خواهد بود
.
جامعه توسعه کامل شخصیت، آزادی، برابری و برادری خواهد بود.

کمونیسم جامعه به درجه عالی سازمان یافته انسان های مولد آزاد شعورمند خواهد بود.
جامعه ای که در آن، خودگردانی اجتماعی حاکم است
.
جامعه ای که در آن، کار مفید برای جامعه به نیاز اولین در زندگی همه مردم بدل خواهد شد، به ضرورتی بدل خواهد شد که انسان ها بدان آگاه اند و هر کس استعدادهای خود را برای خدمت به مردم بکار می بندد.

«شعور کمونیستی عالی، شادی در کار، انضباط و از خود گذشتگی در راه منافع جامعه، مشخصات لاینفک انسان های کمونیستی را تشکیل خواهند داد.
کمونیسم ببرکت علم و فن رشد یابنده، توسعه لاینقطع تولید اجتماعی و ارتقای راندمان کار را امکان پذیر خواهد ساخت
.
انسان را به کامل ترین تکنیک مجهز خواهد نمود و به آنها در قبال طبیعت، قدرت بیسابقه ای عطا خواهد کرد و امکانات هرچه بیشتری را برای رام کردن و هدایت نیروهای بنیادین طبیعی در اختیار آنها قرار خواهد داد
.
سازمان برنامه ریزی شده مجموعه اقتصاد اجتماعی به سطح عالی تری خواهد رسید، آن سان که نیازهای دم افزون اعضای جامعه با استفاده مؤثرتر و معقول تر از ثروت مادی و منابع نیروهای کار برآورده خواهند شد
.
در کمونیسم از طبقات خبری نخواهد بود
.

تفاوت های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی از بین خواهند رفت و تفاوت های شیوه زندگی در شهر و روستا نیز به همین سان.
روستا در رابطه با توسعه نیروهای مولده و خصلت کار، فرم های مناسبات تولیدی، مناسبات زندگی و سطح رفاه جمعیت به سطح شهر ارتقا خواهد یافت
.
با پیروزی کمونیسم، در کردوکار تولیدی انسان، کار فکری و جسمی بطور ارگانیک در یکدیگر ذوب خواهند شد
.
قشر روشنفکر، دیگر قشر اجتماعی خاصی نخواهد بود
.
کارگران کار جسمی بلحاظ فرهنگی و فنی با علوم انسانی آشنا خواهند بود
.
کمونیسم ـ بدین طریق ـ بر تقسیم جامعه به طبقات و اقشار اجتماعی پایان خواهد داد
.
تاریخ تاکنونی بشریت ـ به استثنای جامعه اولیه ـ تاریخ جامعه طبقاتی بوده است.

تقسیم جامعه به طبقات متخاصم استثمار انسان بوسیله انسان را، مبارزه طبقاتی و آنتاگونیسم میان ملت ها و دولت ها را موجب شده است.
در کمونیسم همه انسان ها در جامعه مقام یکسانی خواهند داشت
.
نسبت به وسایل تولید رابطه یکسانی خواهند داشت
.
از شرایط یکسان کاری برخوردار خواهند بود
.
سهم یکسانی از ثروت مادی خواهند داشت و در امور اجتماعی فعالانه شرکت خواهند کرد.

روابط میان شخصیت و جامعه بر مبنای وحدت منافع اجتماعی و فردی، فرم هماهنگی به خود خواهند گرفت.
خواست ها و آرزوهای انسان ها ـ علیرغم تنوع شان ـ بیانگر نیازهای سالم و معقول انسان هائی خواهند بود که بطور همه جانبه توسعه یافته اند
.
آماج تولید کمونیستی عبارت است از پیشرفت مداوم جامعه و تهیه مواد مادی و فرهنگی برای همه اعضای جامعه بر طبق نیازهای روز افزون شان و مطالبات و علایق شان
.
نیازهای مردم در کمونیسم با استفاده از صندوق اجتماعی رفع خواهند شد
.
نعمات مصرفی فردی در مالکیت بی حد و مرز هر عضو جامعه خواهد بود و بطور بی حد و مرز در اختیار او قرار خواهد داشت
.

جامعه کمونیستی مبتنی بر تولید بدرجه عالی سازمان یافته و تکنیک بدرجه عالی توسعه یافته خصلت کار را تغییر خواهد داد، بی آنکه اعضای جامعه از کارکردن معاف شوند.
جامعه کمونیستی ـ به هیچوجه ـ جامعه مبتنی بر هرج و مرج، علافی و کاهلی نخواهد بود
.
هر فرد مستعد به کار در کار اجتماعی شرکت خواهد کرد و گنجینه های مادی و معنوی جامعه را بطور مداوم افزایش خواهد داد
.
به سبب خصلت تغییر یافته کار و فنی شدن روز افزون کار و رشد شعور انسان ها در کلیه اعضای جامعه نیاز به کار داوطلبانه بر طبق علایق شان، برای رفاه عمومی توسعه خواهد یافت
.
تولید کمونیستی درجه عالی سازمان، دقت و انضباط را الزامی خواهد ساخت، که نه بر پایه زور و اجبار، بلکه بنا بر وظیفه شناسی اجتماعی و بنا بر شیوه زیست کلی جامعه کمونیستی تضمین خواهد شد
.

کار و انضباط برای انسان ها به باری بدل نخواهد شد.
آنگاه فاتحه کار بمثابه وسیله ای برای زنده ماندن خوانده خواهد شد
.
کار به خلاقیت حقیقی و به سرچشمه لذت و شادی بدل خواهد شد
.

کمونیسم فرم عالی سازمان زندگی اجتماعی است.
کلیه سلول های تولیدی، کلیه ارگانیسم های خودگردان بر طبق برنامه بمثابه اقتصاد ملی سازمان خواهند یافت و در آهنگ واحد کار اجتماعی بطور هماهنگ به هم خواهند پیوست
.
در کمونیسم ملت ها بدلیل اشتراک منافع اقتصادی، سیاسی و روحی کامل و به سبب دوستی و همکاری برادرانه از هر نظر به هم نزدیک و نزدیک تر خواهند شد
.
کمونیسم عبارت از نظامی است که در آن استعدادها و مهارت ها و بهترین خصائل و خصائص اخلاقی انسان های آزاد غنچه خواهند زد و شکوفا خواهند شد
.
روابط خانوادگی ـ بطور قطعی ـ از حسابگری های مادی آزاد خواهند شد و بر عشق و دوستی متقابل استوار خواهند گردید

 

V

 

مشخصات دوره گذار از سوسیالیسم به کمونیسم


گذار از سوسیالیسم به کمونیسم یک روند تدریجی است که در طی آن شرایط مادی و معنوی لازم برای جامعه بی طبقه کمونیستی فراهم خواهد آمد. • مشخصات دوره گذار از سوسیالیسم به کمونیسم ـ بطور کلی ـ به شرح زیر خواهند بود:

I

 

1

ایجاد پایه های مادی ـ فنی کمونیسم.


۲

تسریع حداکثر پیشرفت فرهنگی.


ارتقای لاینقطع راندمان کار و بر بنیان آن، ارتقای مداوم سطح زندگی مردم.

۴

سبقت از پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری در مسابقه صلح آمیز اقتصادی।

II

 

1

تحکیم مالکیت تمام اجتماعی.


۲


تبدیل مالکیت اتحادیه ای (مالکیت اقتصادی کلکتیف) به مالکیت تمام اجتماعی.

از بین بردن تفاوت های شهر و روستا، کار فکری و کار جسمی.

۴

از بین بردن تدریجی تفاوت های موجود میان طبقات آشتی پذیر و تفاوت های اجتماعی دیگر.

III

 

1

توسعه کار ایدئولوژیکی ـ تربیتی.

۲

از بین بردن بقایای شعور بورژوائی در تفکر انسان ها.

بالاتر بردن آگاهی کمونیستی زحمتکشان.

IV

 

1

تکمیل هر چه بیشتر دموکراسی سوسیالیستی

۲

گسترش فونکسیون سازمان های اجتماعی

توسعه فعالیت و ابتکار عمل توده های خلق.


۴


تقویت همزمان حزب مارکسیستی ـ لنینیستی.

V

 

1

تقویت سیستم جهانی سوسیالیستی.

۲

توسعه تقسیم کار سوسیالیستی و همکاری در سیستم سوسیالیستی جهانی.

VI

تحکیم صلح بر بنیان اصل لنینی همزیستی مسالمت آمیز کشورهای مختلف با سیستم های اجتماعی متفاوت.


*****


اینها وظایف عمده ای اند که هر کشور سوسیالیستی با در نظر گرفتن وضع خاص خود در گذار از سوسیالیسم به کمونیسم باید انجام دهد.

• «در حالیکه گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم در نتیجه مبارزه طبقاتی صورت می گیرد و تحول رادیکال روابط اجتماعی را الزامی می سازد، گذار از سوسیالیسم به کمونیسم در غیاب طبقات استثمارگر و تحت شرایطی صورت می گیرد که اعضای جامعه (کارگران، دهقانان و روشنفکران) در پیروزی کمونیسم عمیقا ذینفع اند و آگاهانه در راه آن تلاش می ورزند.

بنابرین، طبیعی است که ساختمان کمونیسم با متدهای دموکراتیک زیرین تحقق یابد:

۱

از طریق تکمیل و توسعه روابط اجتماعی.

۲

از طریق زوال فرم های کهنه زندگی و تشکیل فرم های نوین.

۳

از طریق انسجام و تأثیر متقابل.

در گذار جامعه از سوسیالیسم به کمونیسم دیگر از دشواری های مبارزه طبقاتی برای ساختمان سوسیالیسم خبری نخواهد بود.
ایجاد پایه های مادی ـ فنی کمونیسم، پیش شرط اصلی برای گذار از اصل سوسیالیستی «از هرکس به اندازه استعدادش، به هرکس به انداز کارش» به اصل کمونیستی «از هرکس به اندازه استعدادش، به هرکس به انداز نیازش» است.

زیرا تحقق این امر، تنها بر بنیان رشد تولید اضافه بر نیاز از نعمات مادی و معنوی امکان پذیر است.

این رشد تولید از طریق ماشینیزاسیون و اوتوماتیزاسیون همه جانبه صورت می گیرد.

مراجعه کنید به اوتوماتیزاسیون، ماشین

اگر توسعه تولید به درجه ای برسد که تولید اوتوماتیزه شده مسلط و حاکم باشد، می توان از ایجاد پایه های مادی ـ فنی کمونیسم سخن گفت.

اگر عرصه های کشاورزی از صنعت عقب مانده تر باشند، باید این عقب ماندگی مرتفع گردد.
برای رسیدن به این هدف باید سیستم ماشینی ایجاد گردد که به وظایف زیر جامه عمل می پوشاند:

۱

مکانیزه کردن کامل کشاورزی.

۲

استفاده از معارف شیمی کشاورزی و بیولوژی کشاورزی در تولید کشاورزی.

۳

الکتریزاسیون فراگیر کار کشاورزی.

*****

 

بدین طریق، کار کشاورزی به فرم خاصی از کار صنعتی بدل خواهد شد. • جامعه باید برای تسریع گذار به کمونیسم توجه جدی به پیشرفت علم مبذول دارد.
گذار از سوسیالیسم به کمونیسم وابسته به پیشرفت علمی است
.
از سوی دیگر باید نتایج کار علمی به پراتیک و تولید منتقل شوند
.
برای نیل به سازمان حتی الامکان بهتر و تولید با راندمان بالاتر باید سیستم محاسبه اقتصادی و استفاده از اهرم ارزشی و پولی در دوره گذار تکمیل شود.

فصل ششم

اقدامات ضرور برای رشد تولید

 

رشد تولید باید از طریق سلسله ای از اقدامات به شرح زیر تسهیل و تسریع شود:

I
1


توسعه و تکمیل تخصصی کردن و همکاری

۲


بهسازی تعیین محل تولید در چارچوب ملی و در چارچوب سیستم جهانی سوسیالیستی

۳


توسعه هر چه بیشتر اصل سانترالیسم (مرکزیت) دموکراتیک در اداره اقتصاد

۴


بهسازی متدهای برنامه ریزی.

II

 

1


ایجاد پایه های مادی ـ فنی کمونیسم هرچه پیشرفته تر باشد، خصلت کار در دوره گذار به همان اندازه سریعتر تغییر می یابد:

۱


کار جسمی سنگین خاتمه می یابد.

۲


کردوکارهای یک فرم و خسته کننده به اوتومات ها محول می شوند.

۳


سهم کار جسمی کارگران در قیاس با کار فکری آنها کاهش می یابد.

III


تسلط بر تکنیک تولیدی جدید و بسیار مدرن تربیت کیفی هرچه بیشتر کارگران و تبدیل آنان به فن آوران و مهندسین را ایجاب می کند.

IV


از طریق مکانیزاسیون و اوتوماتیزاسیون تولید ـ همزمان ـ پیش شرط های لازم برای از بین بردن تک حرفه ای بودن مادام العمر کارگران فراهم می آیند.

V


اجتماعی کردن پیشرونده تولید فرم های دوگانه موجود مالکیت را به هم نزدیکتر می سازد.این نزدیکتر گشتن دو فرم مالکیت و ذوب نهائی آندو در یکدیگر، به شرح زیر صورت خواهد گرفت:

۱


گسترش تقسیم اجتماعی کار موجب انسجام هر چه بیشتر بخش دولتی و اتحادیه ای اقتصاد سوسیالیستی خواهد شد.

۲


رشد صندوق تقسیم ناپذیر اقتصاد اتحادیه ای، آن را به صندوق تولیدی کارخانجات دولتی نزدیکتر خواهد ساخت।

۳


حل مسائل تولیدی انتگراسیون (همپیوندی) نیروهای تعدادی از اتحادیه های تولیدی را ایجاب خواهد کرد که نتیجتا مالکیت اشتراکی بر وسایل تولید پدید خواهد آمد و ماهیتا به مالکیت خلقی عمومی نزدیکتر خواهد شد و در آینده مالکیت اتحادیه ای و دولتی در همدیگر ذوب خواهند شد.

VI


از بین بردن تفاوت های شهر و روستا.

۱


انقلاب تکنیکی (فنی) در کشاورزی کار دهقانان اتحادیه ای را هر چه بیشتر به کار کارگران متخصص شهری نزدیکتر خواهد ساخت.

۲


با تغییر شیوه تولید کشاورزی ـ همزمان ـ تفاوت های مربوط به شرایط زندگی و سطح فرهنگ میان شهر و روستا از بین خواهد رفت.

۳


آنچه که بعد از محو تفاوت های اقتصادی ـ اجتماعی باقی خواهد ماند، تفاوت های کار صنعتی و کشت و کار خواهد بود، چیزی که به تفاوت میان رشته های صنعتی شباهت دارد.

VII


مشخصه دیگر دوره گذار عبارت از این است که در آن تقسیم جامعه به انسان هائی که عمدتا کار جسمی و یا فکری می کنند، از بین می رود.

۱


توسعه تکنیک تولید ارتقای سطح فرهنگی ـ فنی کارگران و دهقانان را و رسیدن آنها به سطح روشنفکران را الزامی می سازد و کاهش ساعات کار زمینه لازم را برای ان فراهم می آورد.

۲


سازمان تمامت آموزش و پرورش مردم در راستای انجام این وظیفه انجام می گیرد. ۳


با محو تفاوت های دو فرم مالکیت سوسیالیستی، با محو تفاوت های عمده میان شهر و روستا و با رفع تفاوت میان کار جسمی و فکری، تفاوت های موجود میان طبقات و اقشار اجتماعی مختلف نا پدید می گردند.

VIII


همزمان، بقایای نابرابری در جایگاه زن و مرد از بین می رود.

۱


با رشد تولید می توان زنان را هرچه بیشتر از بار کار خانگی و تا حدودی از بار تربیت کودکان و تحمل مخارج زندگی کودکان آزاد ساخت.بدین طریق، دورنمای بزرگتری برای زنان در رابطه با وسعت بخشیدن به دانش خویش، شکوفاسازی استعدادها و توانائی های خویش گشوده می شود.

۲


در دوره گذار از سوسیالیسم به کمونیسم، نابرابری واقعی در تقسیم نعمات مادی که در نتیجه استعدادهای نابرابر برای انجام کارهای معین، ارتقای کیفی نابرابر و وضع خانوادگی مختلف پدید می آید، بتدریج از بین می رود.

۳


راه نیل به این آماج ها ـ اما ـ نه از طریق یکسانسازی تصنعی، بلکه با رعایت اصل علاقه مندی مادی صورت می گیرد.

IX


غلبه بر تفاوت های موجود یک گرایش عینی ـ واقعی است که بنیان های آن را عوامل زیر تشکیل می دهند:

۱


همسانسازی خصلت کار در رشته های اقتصادی منفرد.

۲


از بین بردن تفاوت های عمده میان کار فکری و جسمی و میان فرم های دولتی و اتحادیه ای مالکیت.

۳


دولت این گرایش را در سیاست مربوط به تعیین دستمزد و در سیاست مربوط به تعیین صندوق مصرف که بر پایه اصل کار انجام داده شده پرداخت می شود و بخشی که برای مصرف اجتماعی صرف می شود، در نظر می گیرد.

۴


سهم درصدی صندوق مصرف اجتماعی در دوره گذار بطور مداوم افزایش داده می شود تا نیازهای ضرور کلیه اعضای جامعه به پیشرفته ترین و صرفه جویانه ترین وجهی رفع شوند.

۵


با بزرگتر شدن صندوق مصرف اجتماعی، کلیه اعضای جامعه می توانند در آغاز با تقبل هزینه ناچیزی و بعد بطور رایگان از مزایا و ثروت هر چه بیشتر بهره مند شوند.

X


با تربیت کمونیستی زحمتکشان، روند عینی گذار از سوسیالیسم به کمونیسم تسریع می شود.

یکی از مهمترین عناصر روند تربیتی ارتقای سطح دانش عمومی و دانش حرفه ای تک تک انسان ها ست.

دولت برای نسل جدید امکانات آموزش خوب پدید می آورد و سطح آموزشی بقیه اعضای جامعه را با گسترش شبکه ابتکارات آموزشی مختلف بالاتر می برد.


اصول روند آموزش


روند آموزش بر اصول زیر استوار می شود:

I


پیوند تنگاتنگ تحصیل با تولید.
این پیوند برای نسل جدید از طریق تحصیلات پلی تکنیکی فراهم می آید
.

تحصیلات پلی تکنیکی آماج های زیر را در نظر می گیرد:

۱


از آن خود کردن مقدمات علمی تولید مدرن.

۲


کسب توانائی های لازم برای بکار انداختن کارافزارهای توسعه یافته مدرن.

۳


بقیه افراد جامعه بدون قطع کردوکار تولیدی خویش به گسترش دانش خود می پردازند.

۴


آماج مورد نظر در طول دوره گذار از سوسیالیسم به کمونیسم عبارت از این خواهد بود که کلیه اعضای جامعه تحصیلات دبیرستانی و دانشگاهی داشته باشند.

II


وظیفه مهم و قابل حل در چارچوب تربیت کمونیستی عبارت خواهد بود از ارتقای شعور کمونیستی.
برای نیل به این هدف، باید تبدیل جهان بینی مارکسیستی ـ لنینیستی به جهان بینی همه اعضای جامعه آماج قرار داده شود
.

در راه نیل به این آماج، باید بقایای ایدئولوژی بورژوائی در شعور مردم، مثلا خصایص زیر از بین بروند:

۱


عدم احساس مسئولیت نسبت به مالکیت اجتماعی و کار

۲


ناسیونالیسم

۳


پیشداوری های مذهبی

۴


بی بندوباری اخلاقی و امثالهم

موضعگیری کمونیستی نسبت به کار در کانون کار تربیتی کمونیستی قرار دارد.
زیرا، تنها زمانی که کار به نیاز حیاتی اولیه کلیه انسان ها بدل شود، زمانی که نیروهای محرکه اخلاقی نسبت به کار نقش مسلط بازی کنند، آنگاه می توان کمونیسم را تحقق بخشید
.

تربیت کمونیستی به پیروزی اخلاق کمونیستی در همه عرصه ها کمک خواهد کرد.
آنگاه وضعی پیش خواهد آمد، که هنجارهای اخلاق کمونیستی از سوی همه اعضای جامعه بطور داوطلبانه بمثابه هنجارهای رفتاری خویش نسبت به یکدیگر و نسبت به جامعه برسمیت شناخته شده و رعایت شوند.

III


از آنجا که کمونیسم تنها با شرکت کلیه اعضای جامعه می تواند استقرار یابد، باید دموکراسی سوسیالیستی توسعه بیشتری بیابد و تکمیل شود.

راه اصلی برای توسعه و تکمیل دموکراسی سوسیالیستی به شرح زیر است:

۱


تکمیل ساختار و متدهای کار ارگان های دولتی

۲


تحکیم پیوند ارگان های دولتی با خلق و جلب هرچه بیشتر زحمتکشان به اداره بیواسطه دولت.

با پیروزی سوسیالیسم و گذار به کمونیسم، دولت دیکتاتوری پرولتاریا به دولت تمام خلق بدل خواهد شد.

در جامعه کمونیستی پیشرفته ـ بشرط پیروزی سوسیالیسم در سراسر جهان ـ دولت خلقی به خودگردانی کمونیستی مبدل خواهد شد و دولت زوال خواهد یافت.

حل موفقیت آمیز وظایف دوره گذار و ساختمان کمونیسم ـ همانطور که پراتیک نشان داده است ـ حتی قبل از پیروزی سوسیالیسم بر سرمایه داری در مقیاس جهانی امکان پذیر است.

از آنجا که توسعه کشور سوسیالیستی ـ بر خلاف سرمایه داری ـ به بهای عقب ماندگی کشورهای دیگر صورت نمی گیرد، بلکه از طریق کمک متقابل و دوستی انجام می یابد، کلیه کشورهای سوسیالیستی می توانند ـ علیرغم تفاوت هائی که بلحاظ سطح توسعه دارند ـ تقریبا در زمان واحد به مرحله دوم و عالی تر جامعه کمونیستی، یعنی به کمونیسم وارد شوند.

ساختمان کمونیسم در پیشرفته ترین کشور سوسیالیستی و دیگر کشورهای سوسیالیستی بر تمامت توسعه بین المللی تأثیر بزرگی اعمال خواهد کرد.

با موفقیت در این امر، تناسب قوا میان نیروهای صلح طلب و جنگ افروز به نفع نیروهای صلح طلب تغییر خواهد کرد و امکان عملی ساختن اصل همزیستی مسالمت آمیز در سیاست جهانی و جلوگیری از جنگ جهانی فراهم خواهد شد.

 

پایان فصل اول

__._,_.___
Recent Activity:
This is a non-political list.
MARKETPLACE

Get great advice about dogs and cats. Visit the Dog & Cat Answers Center.


Stay on top of your group activity without leaving the page you're on - Get the Yahoo! Toolbar now.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ