کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۷ شهریور ۲۱, پنجشنبه

Fw: [farsibooks] Fw: مردم راي بدهند، اگر گفتند اين نظام بماند، ما حداقل تا 20 يا 30 سال ديگر حرف نمي ‏زنيم. ولي اگر مردم راي منفي دادند بايد


مطمئنا احمدی نژاد رییس جمهوری بعدی نخواهد بود .خواست یک ملت یه خواست یک نفر نیست
 .کدام نقطه عطفی در کارنامه ایشان است که بخواهند 4سال دیگر رییس جمهور شوند؟
--- On Thu, 9/11/08, ali allah <darvishalli@yahoo.co.in> wrote:
From: ali allah <darvishalli@yahoo.co.in>
Subject: [farsibooks] Fw: مردم راي بدهند، اگر گفتند اين نظام بماند، ما حداقل تا 20 يا 30 سال ديگر حرف نمي ‏زنيم. ولي اگر مردم راي منفي دادند بايد
To: adabestan-kaveh-ahangar@yahoogroups.com, "A Democracy" <irdemocracy@gmail.com>, "tooomaj fadaee" <toomaj_fadaee_2000@yahoo.com>, farsibooks@yahoogroups.com, forough_farokhzad@yahoogroups.com, "gzing ghazi" <gzingghazi@yahoo.com>, "iskandar hai" <iskandar.hai@gmail.com>, "hassan HASSANI" <hjk_1356@yahoo.com>, "IRANSCOPE INFO" <iranscope@hotmail.com>, "Delavarane Iran" <delavarane-iran@t-online.de>, iranianvoice@gmail.com, jafrimail4@gmail.com, "ketabdar ketabdar" <farsibooks@gmail.com>, "Jaano Kherad" <jaanokherad@yahoo.com>, "S . L" <lostpersianboy@yahoo.com>, "Bahai Library" <bahai_library@yahoo.com>, "Mosleheddin Nikaeen" <nikaeenms@yahoo.com>, "ziba nobary" <zibanawak@googlemail.com>, "alireza nourizadeh" <nourizadeh@hotmail.com>, "Pirooz piroozi" <pipiroozi@yahoo.ca>, "ali tanrisiz" <tanrisiz_atheist@yahoo.com>, "tisphoun" <tisphoun@yahoo.fr>
Date: Thursday, September 11, 2008, 11:26 AM

 



دوشنبه، 18 شهریور ماه 1387 برابر با 2008 Monday 08 September

با سخنان آقای خامنه ای انتخابات بی معناست - محمد ملکی

سایت روز: گفتگو با محمد ملکي، نخستين رييس دانشگاه تهران، قرار بود درباره تحليل وضعيت انتخابات آينده رياست ‏جمهوري باشد. اما ملکي که از گورستان خاوران به منزل بازگشته بود با بيان اتفاقات رخ داده در گورستان ‏خاوران، بحث را به سوي ديگري برد.
آقاي ملکي، به عنوان اولين سوال، مي خواستم تحليل شما را از آرايش نيروهاي اصلاح طلب و ‏تحول خواه در انتخابات بدانم.‏‎ ‎
من پيش از آنکه به سوال شما بپردازم، مي خواهم به اتفاقي اشاره کنم که امروز[جمعه – 8 شهريور] افتاده ‏است. طبق سنت همه ساله، به مناسبت فاجعه سال 67 خانواده ها در خاوران جمع مي شدند و گلي بر سر ‏مقبره ها مي گذاشتند و فاتحه اي مي خواندند و درد و دلي مي کردند. سال هاست خانواده ها اين کار را انجام ‏مي دهند. امسال اما وضع به گونه اي ديگر بود. ‏
چطور؟‎ ‎
در نزديکي گورستان متوجه شديم که در دو طرف جاده پليس هاي کاملا مسلح و به تعداد زياد حضور دارند. ‏در نزديکي در ورودي گورستان هم که وضع خيلي بدتر بود و تقريبا هر 50 متر ماشين پليس و لباس شخصي ‏ها حضور داشتند و در گورستان راهم بسته بودند. افرادي را هم که آن جا بودند با خشونت از آن جا دور مي ‏کردند. من از سربازي که آن جا بود پرسيدم چرا اوضاع اين طوري است. آن سرباز در جواب من گفت که ‏اين جا خط سير مقامات است. ما در چنين شرايطي زندگي مي کنيم. بيست سال پيش هزاران نفر کشته شده و ‏هزاران خانواده عزادار شده اند. حالا عده اي مي خوهند جمع شوند و فاتحه اي بخواننداما پليس با آنها ها چنين ‏رفتاري مي کند. اين حداقل حق يک مادر، فرزند، همسر است که بر سر قبر عزيزش برود و فاتحه اي ‏بخواند. حالا در چنين شرايطي شما از من سال مي کنيد که وضع "انتخابات" چگونه است!‏

‎‎يعني به نظر شما در اين اوضاع صحبت از انتخابات بي معناست؟‏‎ ‎
من اول بايد وضع جامعه را توضيح بدهم تا بتوانم درباره انتخابات توضيح بدهم.‏

‎‎خب چه بايد کرد در اين وضعيت؟‎ ‎
نيروهاي آزادي خواه اول بايد تکليف خودشان را مشخص کنند و ببينند چه مي خواهند. با کمال تاسف بايد ‏بگويم که نيروهاي اپوزيسيون که روي خود نام هايي مثل عدالت خواه، آزادي خواه و.... گذاشته اند و از مردم ‏سالاري دم مي زنند، خودشان هم نمي دانند دنبال چه هستند. خودشان هم نمي دانند معني اين کلمات چيست. ‏اول بايد مساله براي خود اين گروه ها مشخص شود..‏

يعني بايد مبارزه کرد؟‎ ‎
در جامعه اي مثل جامعه ما، براي رسيدن به آزادي و عدالت بايد تلاش کرد. عده اي در اين سي سال هزينه ‏اش را پرداختند و مشکلات را تحمل کردند. نمونه اش همان هزاران نفري هستند که در زندان ها قتل عام ‏شدند.‏

‎‎نگفتيد اپوزيسيون مشخصا چه بايد بکند؟‎ ‎
من در چند مصاحبه اين مساله را مطرح کرده ام که اين آقايان اپوزيسيون – که اسم خودشان را اپوزيسيون ‏گذاشته اند – هنوز نمي خواهند فاجعه اي را که در اين مملکت اتفاق افتاده است مطرح کنند و جرات مطرح ‏کردن آن را ندارند، در حالي که همه دنيا از اين مساله خبر دارند. در اين شرايط اين جماعت چه مي خواهند ‏بکنند؟ دنبال کدام انتخابات مي خواهند بروند؟ بايد تکليف خودشان را با نظام مشخص کنند. اگر در داخل نظام ‏هستند، بروند در داخل نظام همکاري کنند. اگر معتقدند اين نظام کاربرد خود را از دست داده و نمي تواند ‏مملکت را به آرمان سال 57 برساند، تکليف را بايد مشخص کنند.‏

‎‎تکليف خودر ا با نظام معين کنند؟‎ ‎
بله، بايد تکليف را معلوم کنند. چه مي خواهند؟ اين آقاي کروبي که بر طبق گفته روزنامه رسما خودش را ‏کانديدا کرده است،برنامه اش چيست؟ ايشان وقتي رييس جمهور مي شود، اول بايد فرمي پر کند و اعلام کند ‏که به ولايت فقيه و قانون اساسي معتقد هستم. کسي که مي خواهد با اين شرايط رييس جمهور شود، نمي تواند ‏کاري خلاف دستور و فرمان – يا آن طور که خود آقاي کروبي در مجلس ششم و در بحث مطبوعات بنيان ‏گذاشت – يا حکم حکومتي انجام دهد. هيچ کس نمي تواند کاري بکند.‏

‎‎يعني درباره بقيه کانديداها هم همين نظر را داريد؟‎ ‎
من فقط آقاي کروبي را مثال زدم. همه کساني که بحثشان وجود دارد. آقاي خاتمي،آقاي نوري و آقايان ديگر. ‏اين ها چه مي خواهند بکنند؟ بايد برنامه بدهند و تکليف خودشان را با نظام مشخص کنند.‏

‎‎به هر حال وقتي در انتخابات ثبت نام مي کنند، موضع مشخصي دارند.‏‎ ‎
اگر با نظام هستند و آن را قبول دارند، نظام که دارد کار خود را انجام مي دهد. هرکسي هم که آقاي خامنه اي ‏تعيين کند رييس جمهور مي شود.. اخيرا هم که رييس جمهور را رسما تعيين کرد و گفت در 5 سال آينده آقاي ‏احمدي نژاد رييس جمهور است. اين ها چه مي خواهند بکنند؟ مي خواهند در مقابل صحبت هاي آقاي خامنه ‏اي بايستند؟ آيا اين شهامت و جرات و جربزه را دارند؟ مي توانند بگويند که آقاي خامنه اي بر طبق قانون ‏اساسي خود اين نظام، اشتباه کرده و بايد بي طرف باشد؟ آيا در اين چند روز در روزنامه خود آقاي کروبي در ‏همين زمينه سوالي مطرح شده است؟ تا وقتي اين مسايل مطرح نشود و سوال ها بيان نشود، اين صحبت ها، ‏صحبت هايي مسخره و سرگرم کننده خود و مردم است.‏

‎‎اپوزيسيون چه بايد بکند؟ شما زماني مساله رفراندوم را مطرح کرديد که البته ظاهرا به نتيجه ‏مشخصي هم نرسيد.‏‎ ‎
آن زمان که ما مساله رفراندوم را – با اتکا به صحبت هاي آقاي خميني که در بهشت زهرا در بدو ورود به ‏ايران مطرح کرد – مطرح کرديم، به اين نتيجه رسيده بوديم که جز اين چاره اي نيست. چون ما نه معتقد به ‏حمله خارجي بوديم و نه معتقد به اينکه با اين حکومت و دستگاه مي توان کاري کرد. اروپا و امريکا هم که ‏مساله حقوق بشر را فراموش کرده اند و همه فکر و ذکرشان مساله اتمي است. بعد هم ما گفتيم به آراي ‏عمومي مردم رجوع کنيد. ‏

‎‎واکنش ها هم البته مناسب نبود.‏‎ ‎
در خارج بحث هايي شد و نظرات موافق و مخالف هم مطرح شد که البته در اين مدت بي سابقه بود. در داخل ‏هم که سايت ما را فيلتر کردند. در داخل مسخره بازي و مخالفت شروع شد. الان کنتورهاي آقايان هم که يکي ‏يکي دارد مي افتد. همان هايي که ما را مسخره مي کردند الان حرف هاي ديگر مي زنند.‏

‎‎يعني چه حرف هاي ديگري مي زنند؟‏‎ ‎
آقاي دکتر يزدي که رفراندوم را مسخره مي کرد و مي گفت اين کار غلط است و بايد التزام به قانون اساسي ‏داشت، در مصاحبه با همين سايت روز مي گويد تا زماني که ولايت فقيه باشد نمي شود کاري کرد. وقتي هم ‏که ولايت فقيه را از قانون برداريم عملا بسياري از مواد قانوني عوض مي شود. آقاي حجاريان مي گويد از ‏راه پارلمانتاريسم نمي توان به جايي رسيد. آقاي عبدي مي گويد بايد راه مفري براي رسيدن به دموکراسي ‏آزادي پيدا کرد. ‏

‎‎تا همين حد هم پيشرفت نيست؟‎ ‎
اين آقايان اگر راست مي گويند و معتقد به اين حرف هستند، سر يک ميز بنشينند و بگويند که بايد اين نظام ‏تغيير کند و اين هم راه ماست. بنده به رفراندوم اعتقاد دارم چون راه ديگري نمي شناسم. اما آقايان اگر به راه ‏ديگري اعتقاد دارند يا راه ديگري به فکرشان مي رسد – که البته غيرخشونت آميز باشد – آن را اعلام کنند. ‏

‎‎اين اراده را در آن ها نمي بينيد؟‎ ‎
متاسفانه مي بينيد که مثلا آقاي کروبي راه خود را از اصلاحاتي ها جدا کرد و کانديدا شد. هر کس به ديگري ‏فحش مي دهد و دعوا مي کنند. اين ها همه به اين دليل است که اپوزيسيون ما، اپوزيسيون نيست. ‏

‎‎پس با اين وضع اميدي به آن ها نيست.‏‎ ‎
بله،پيش بيني من اين است که کمي با هم دعوا مي کنند و بعد هم تمام. چون اين انتخابات با صحبت هاي آقاي ‏خامنه اي، ديگر انتخابات نيست. کمي دعوا مي کنند و عده اي از مردم را به صحنه مي آورند و تقلباتي هم ‏صورت مي گيرد. انتخاباتي هم که اقاي کردان مي خواهد انجام دهد واقعا تاريخي و ديدني خواهد بود.‏

‎‎واقعا فکر مي کنيد قضيه رفراندوم عملي خواهد شد؟‏‎ ‎
وقتي همه يک چيزي را بخواهند، اين اتفاق مي افتد. ما در سال 56 تصور نمي کرديم يک سال ديگر انقلاب ‏عظيمي در ايران اتفاق بيفتد، اما افتاد و دليل آن هم همبستگي مردم بود. ما تا موقعي که به اتحاد آن سال ها ‏برنگرديم، اتفاقي نمي افتاد. عده اي معتقدند تنها راه اين است که رفراندوم شود. بايد اين را خواست و پاي آن ‏ايستاد.‏

‎‎به هر حال حاکميت هم با اين مساله برخورد خواهد کرد.‏‎ ‎
اين مساله اي نيست که به خاطر آن کسي را اعدام کنند. شايد چند نفر را هم دستگير کنند ولي اين هم هزينه اين ‏کار است. اين مساله اي است که دنيا آن را قبول دارد، حقوق بشر آن را قبول دارد. بايد خواست و پاي آن ‏ايستاد. بايد اين را تحميل کرد. ‏

‎‎و البته اين مساله که همان زمان هم مطرح شد که حاکميت زير بار نمي رود.‏‎ ‎
من مي دانم، دوستان هم مي دانند دستگاه زيربار نمي رود. مي دانند درصد مردمي که به نظام راي مي دهند ‏بسيار پايين است. ولي بايد فشار باشد. ولي اگر همه متحد شوند،اصلاحاتي ها، نهضت آزادي، ملي ـ مذهبي ها ‏و... تحميل مي شود. يعني بايد انتخابات آزاد برگزار شود.‏

‎‎شرايط انتخابات آزاد چيست؟‎ ‎
اين بحثي که خانم عبادي و دوستانشان در جمعيت دفاع از انتخابات آزاد مطرح کردند و شامل 20 بحث هم ‏مي شود. دستگاه وقتي مواجه با يک خواست عمومي شود، مجبور به تسليم است. علت اينکه الان هم زيربار ‏نمي روند، اين است که در خود اپوزيسيون اين را قبول ندارند، عده اي مسخره مي کنند، عده اي فحش مي ‏دهند.....‏

‎‎البته باز هم احتمال وقوع آن بسيار کم است.‏‎‎
مشکل است، شايد الان امکانش کم باشد. ولي به هر حال بايد فشار باشد. ‏

‎‎البته با بحث هايي هم که وجود دارد، حاکميت زيربار نمي رود. چون مثلابحث اين است که اين ‏نظام حتما برود و...‏‎ ‎
ما نمي گوييم اين نظام برود. مردم راي بدهند، اگر گفتند بماند، ما حداقل تا 20 يا 30 سال ديگر حرف نمي ‏زنيم. ولي اگر مردم راي منفي دادند بايد ساختارديگري شکل بگيرد.‏

‎‎باز هم بر مي گرديم به سوال اول. حاکميت که اجازه نمي دهد و شما هم که قدرت اجرايي نداريد.‏‎ ‎‎‎
مي دانم و مي فهمم که کار مشکل و سخت است. اما توجه بکنيد حاکميتي که از جمع شدن ده نفر در يک ‏گورستان تااين حد مي ترسد، اين دليل قدرت رژيم نيست. اين دليل ضعف است.‏

‎‎اين اراده را در اپوزيسيون – چه داخلي و چه خارجي – براي اين کار مي بينيد؟‎ ‎
نه. اين اراده را در اين ها نمي بينم. چون به نظر من اسم اين ها اپوزيسيون است. خيلي از اين ها که ادعاي ‏اپوزيسيون بودن مي کنند، اگر 4 تا پست به آن ها بدهند، ساکت مي شوند و همه حرف ها را کنار مي گذارند. ‏اين مشکل اساسي ماست. ما بايد دنبال کساني باشيم که واقعا دنبال آزادي و عدالت هستند و حاضرند در اين ‏راه هزينه بپردازند. ‏

‎‎در جناح هاي داخلي مثل اصلاح طلبان يا نهضت آزادي و ملي – مذهبي ها چطور؟‏‎ ‎
اصلاحاتي ها که جناحي از حاکميت هستند. اين دوستان هم که ادعا مي کنند بيشتر حرف مي زنند و حاضر به ‏پرداخت هزينه نيستند. من به اين دوستان اميد چنداني ندارم. اين آقايان تا کي مي خواهند اين روش را ادامه ‏دهند، من نمي دانم. ‏

‎‎باز هم بر مي گرديم به سوال اول به نوعي. در اين انتخابات چه بايد کرد؟‎ ‎
تحريم، عدم شرکت. هر چيزي اسمش را مي گذارند. دستگاه مي خواهد عده اي را جلوي صندوق هاي راي ‏ببرند. اپوزيسيون بايد روي اين مساله کار کند. دانشجويان بايد روي اين مساله کار کنند. چه کسي آقاي خاتمي ‏را مطرح کرد؟ همين دانشجويان. بايد روي اين مساله کار کنند.



Now with a new friend-happy design! Try the new Yahoo! Canada Messenger


__._,_.___
This is a non-political list.
Recent Activity
Visit Your Group
Yahoo! Groups

Special K Challenge

Join others who

are losing pounds.

Y! Messenger

Want a quick chat?

Chat over IM with

group members.

Popular Y! Groups

Is your group one?

Check it out and

see.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ