جنبش ما هستيم را به شيوه های مختلف ادامه خواهد داد. طرفداران جنبش، پرچم نصب خواهند کرد، شعار ما هستيم بر در و ديوار خواهند نوشت، جلوی نانوايی ها تجمع خواهند کرد... تا حکومت اسلامی آگاه شود که اين افراد هستند و بعد... در مورد بعد فعلا بحث و گفت و گويی نيست. مکانيسمِ سقوط حکومت اسلامی مشخص نيست. ظاهرا با جذب تعداد بيشتری از مردم اين کار قرار است انجام شود. به چه صورت و با چه کيفيتی، حداقل برای بينندگان تلويزيون کانال يک معلوم نيست. برای مردم عادی، که طرفدار سادگی و سهولت اند، اين ساده سازی ايده آل است، چون قابل درک است؛ قابل اجراست. مثل سال ۵۷، به زبانِ طنز می نويسم، "ما نيستيم". به زبان طنز می نويسم، "تا ندانم چه حکومتی بر سر کار خواهد آمد، نخواهم بود. دنباله روی کسی نخواهم بود. تنها به فکر رفتن حکومت نخواهم بود. آلت دست نخواهم بود. در و ديوار سياه کن، عقل مردم تباه کن، جيب ملت خالی کن نخواهم بود." آيا اين ها حرف هايی غير منطقی و غير قابل قبول است؟ اگر به سال ۵۷ باز گرديم، آيا اين حرف ها را با کمال ميل و اشتياق قبول نخواهيم کرد؟ پس اِشکالی در اين سخنان نيست؛ ولی می توانم در يک جمله بگويم که مجموعهی نوشته های من، "انتقاد به کليتِ وضع موجود است" و اين شامل همه کس، از خود ما آحاد مردم، تا بالاترين مقام حکومت و شخص ولايت فقيه می شود. به اعتقاد من، کار يک نويسنده ی منتقد، پرداختن به ظاهر نيست، نشان دادن باطن است. کشف روابط حاکم ميان پديده های اجتماعی ست. اتصال عمل مردم است، به عمل حکومت؛ اتصال عمل شخص من است، به عمل رهبر مملکت. کشف علت ظهور و رشد ديکتاتورها در بستر فرهنگی جامعه است. بحث بر سر ماهيت است. بحث بر سر ريشه است. وضعيت موجود در ايران مطلقا قابل دفاع نيست؛ خسارتی که حکومت اسلامی به ايران و مردم ايران وارد آورده قابل محاسبه نيست و راهی جز تحول و دگرگونی بنيادی برای رهايی از اين وضعيت نابسامان وجود ندارد. کسانی که دم از مذاکره با آمريکا می زنند يا از الفبای سياست چيزی نمی دانند يا الفبای غيرت را بلد نيستند (ولی فقيه حکومت اسلامی) در سالگرد قطع رابطه با آمريکا: بزودی «آگاهان به الفبای غيرت» مشخص خواهند شد |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر