پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو پردهء ریای رژیم در ماجرای رکسانا صابری دریده شد حشمت اله طبرزدی گمان می کنم نام «سعید درخشندی» را بارها شنیده باشید. او دانش آموخته ی کارشناسی ارشد در رشته ی علوم سیاسی است که 3 سال پیش، به اتفاق آقایان ابوالفضل جهاندار و کیوان انصاری و به اتهام تلاش برای انقلاب نرم، بازداشت شد. پس از مدت ها بازجویی و شکنجه در بازداشتگاه 209، اقای کیوان انصاری آزاد ولی جهاندار و درخشندی هر کدام به دو سال و نیم و سه سال حبس محکوم شدند. البته اقای جهاندار علاوه بر این دوسال و نیم در پرونده ای دیگر که به فعالیت های سیاسی مربوط می شد، به شش ماه دیگر محکوم شد تا سه سال او نیز تکمیل شود که پس از دوسال ونیم و به جهت کمردرد شدید به مرخصی استعلاجی امد و هنوز حکم او به پایان نرسیده است. اما سعید درخشندی که در این مدت از هر نوع مرخصی محروم بوده است تا 14 مرداد سال جاری باید آزاد شود. برای این که 3 سال حبس او به اتمام می رسد. او برای 16 ماه در بازداشت موقت به سر می برد تا بالا خره حکمش صادر شد و در این مدت 3 سال بارها و بارها مورد ازار و اذیت قرار گرفت و حتا کتاب هایی که با تایید زندان اوین و توسط خانواده اش برای او ارسال شده بود را امنیتی ها غیر قانونی توقیف کرده و هنوز به او بر نگردانده اند. من نزدیک به 7 ماه با این زندانی حبس کشیده ام و به خوبی او را می شناسم. تنها ایرادی که امنیتی ها، و حتا قاضی حداد، به او وارد می کنند این است که او کوتاه نمی آید و حاضر نیست دست از عقاید خود بردارد. و او نیز در پاسخ به آن ها تاکید می کند که من با آمدن به زندان به ماهیت شما بیشتر پی بردم و نمی توانم از عقاید سیاسی خود دست بردارم. او می گوید اگر شما مدعی هستید که امام حسین مظلوم بود پس ما چه هستیم؟ اگر می گویید: شریح قاضی خود فروخته بود، پس شما چه هستید؟ و اگر می گویید: شمر ظالم بود، پس شما چه هستید؟ برای این که خودتان مدعی هستید که یزید می خواست از سر اجبار از امام حسین بیعت بگیرد و امام حسین نه تنها بیعت نکرد بلکه دست به شمشیر برد و با یزید جنگید. در حالی که ما دست به شمشیر نبردیم اما شما ظالمانه ما را به زندان انداختید. و، در عین حال، همین یزید به زینب اجازه می دهد تا در مجلس او علیه آن ها سخنرانی کند ولی شما حتا به ما حق دفاع نیز نمی دهید! سخن من در این نوشتار البته به این امور معطوف نبود. بلکه موضوع مهم تری را در نظر داشتم که به پرونده ی درخشندی از یک سو و ریاکاری رژیم جمهوری اسلامی در بحث مربوط به حقوق بشر از دیگر سو مربوط می شد. همگان آگاهند که جمهوری اسلامی به همان میزانی که برای شهروندان خود ارزش قایل نیست و به هردلیل و با هر بهانه و تحت هر شرایطی آن ها را مورد توهین و تحقیر قرار می دهد، می خواهد چنان وانمود کند که بر خلاف این امر، حکومتی دموکراتیک و قانونمند است. یک روز به نام امنیت اجتماعی، روز دیگر به نام مبارزه با انقلاب نرم، و یک روز به نام نظارت استصوابی و یا به بهانه ی دفاع از امنیت ملی، و موضوعاتی از این دست، شهروندان را مورد آزار و اذیت قرار می دهد. اما همین رژیم آن گاه که نوبت به پاسخگویی در مقابل دولت های خارجی، به ویژه غربی، می رسد آن چنان حرف می زند و عمل می کند که گویا ایران آزاد ترین کشور دنیا است و قوه قضاییه اش به اندازه ای پاسدار حقوق شهروندی است که دیگران باید از آن ها درس بیاموزند! این یک بام و دو هوا به جمهوری اسلامی محدود نمی شود. هر دولتی که دموکراتیک نیست و غیر پاسخگو است و در عمل نیز غیر شفاف است از همین قاعده پیروی می کند. از یک سو توی سر شهروندان خود می زند که مبادا دم بر آورند و از دیگر سو به دیگران چنین وانمود می کند که انگار همه از دست او راضی اند! درجریان پرونده ی سعید درخشندی، که من نیز از آن اگاه بودم، هنگامی که پدر پیر ۷۰ ساله اش از شهرستان برای پیگیری وضعیت فرزندش به دادگاه انقلاب مراجعه می کند با عتاب قاضی حداد یا سایرین قرار می گیرد که چرا مصاحبه کرده و در مورد فرزندت حرف زده ای؟ کار بالا می کشد و تصمیم می گیرند این پیر مرد را به جرم همین اطلاع رسانی راهی زندان کنند. به او می گویند برای این که بازداشت نشود باید سند بگذارد و می گذارد! حال بین پدر پیر سعید درخشندی که از شهرستان داران اصفهان آمده است با خانواده ی رکسانا صابری که از آمریکا آمده، و نحوه ی برخورد رژیم با آن ها یک مقایسه ی سر انگشتی بکنید. البته که بازداشت رکسانا صابری یک ظلم مضاعف است و باید محکوم شود. اما سخن من درمورد ریاکاری این رژیم مدعی مبارزه با تبعیض و تحقق عدالت علوی است. خانواده ی صابری بیش از یک ماه است که در ایران هستند و هر روز با یک رسانه ی بین المللی در مورد وضعیت فرزند خود سخن می گویند، و هر روز یک وکیل جدید برای دفاع از فرزند آنها اعلام امادگی می کند، ولی پدر پیر درخشندی و درخشندی ها برای یک مصاحبه مورد توهین و تحقیر قرار می گیرند. (به راستی که اف بر این همه ریاکاری و تبعیض! یک نفر نیست از این ها بپرسد که شما که تا این اندازه به افکار عمومی در غرب و نظرات دول آن ها اهمیت می دهید که از شما و میهمان نوازی اتان تعریف کنند چرا باید دختر بی گناه ایرانی تبار را این گونه بازداشت و محاکمه و محکوم نمایید؟) ایا پدر درخشندی به دلیل این که [ماشين] استینش کهنه است و صدایش به جایی نمی رسد باید به دلیل یک مصاحبه بازداشت شود اما آن یکی به دلیل این که از آمریکا آمده و دارای چند وکیل سرشناس است و همه ی دول و رسانه ها را در اختیار دارد حق دارد (که البته حق دارد و این جا فقط بحث در مورد رفتار دو گانه ی رژیم اسلامی است) تا هر روز با هر رسانه ای حرف بزند تا مثلاً شما اثبات کنید که بسیار دموکرات و بشر دوست هستید؟ نه آقایان و خانم ها! نه! با این چیز ها و با این اقدامات دوگانه صرفاً و صرفاً به ریاکاری متهم می شوید. برای این که دنیا به خوبی می داند که حتا اگر رکسانا صابری مجرم بود، می بایست در دادگاهی با حضور هیئت منصفه و به صورت علنی و با حضور وکیل مدافع محکوم می شد نه این که او را به سلول انفرادی ببرید و از او بخواهید که این اتهام را بپذیرد تا آزادش کنید اما به جای آزادی به ۸ سال زندان محکومش نمایید! دنیا پذیرفته است که شما برای ارزش های انسانی هیچ اهمیتی قایل نیستید؛ پس با این رفتار دوگانه بیش از این خود را مفتضح نکنید. شما، با ریاکاری، افکار عمومی در داخل و خارج را از دست داده اید و با حقوق بشر نمی توان برخورد گزینشی و دوگانه داشت. چهارشنبه دوم اردیبهشت 1388 https://newsecul.ipower.com/ بازگشت به خانه |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر