Darvishalli درویش علی
--- On Sun, 4/5/09, Pirooz Piroozi <pipiroozi@yahoo.ca> wrote: From: Pirooz Piroozi <pipiroozi@yahoo.ca> Subject: زمانی که «امام خمینی» میگفت رابطه با آمریکا را میخواهیم چه کنیم؟ قطع شود، به درک To: "sIran" <iranian_sekoolar_politic@yahoogroups.com> Cc: "Ahmadi" <aaah79@yahoo.com>, "Kasra" <abbasghobadi@yahoo.com>, "Hasani" <al_hasani49@yahoo.com>, "Alireza" <ali_doc0411@yahoo.com>, "Anoosh" <anoosh_resha@yahoo.com>, "Keywan" <arash22@versatel.nl>, "Bassam" <bassam_kurbani2000@yahoo.com>, "Darvish" <darvishalli@yahoo.co.in>, "Elham" <emohammadii@yahoo.com>, "Elham" <emohammadii@yahoo.com>, "H-jallayeriyan" <h_jallayerian@yahoo.com>, "Hamid4578" <hamid4578@gmail.com>, "HNO" <hno2005@gmail.com>, "Hoseindaee" <hoseindaee@yahoo.com>, "JJ" <j_mah67@yahoo.com>, "Jaanokherad" <jaanokherad@yahoo.com>, "Kavir" <kavir_hamid@yahoo.com>, "Kiani" <kiani109@yahoo.com>, "Kianoosh" <kianoosh641@yahoo.com>, "Lorestan" <lorestan1340@yahoo.com>, "Mali" <mali_d2004@yahoo.com>, "Man0ucher" <manoucherhatami@yahoo.com>, "MF" <manouf@cogeco.ca>, "Maryam62" <maryam62ir2003@yahoo.com>, "Mitra" <Mitra_Bassiri@yahoo.com>, "Mostafa" <mostaf_s@yahoo.com>, "Mahdi" <mrahiminia@yahoo.com>, "Azimi" <sir_azimi@yahoo.com>, "Sadaf" <abishomal@yahoo.com>, "Adamak" <adamak2adamakha@gmail.com>, "dHashmati" <dhashmati@yahoo.com>, "Golshan" <golshan@golshan.com>, "Saeed polit" <info2lovelylove@yahoo.com>, "Shop" <ipodshop2006@yahoo.com>, "Sayyad" <jazaeri57@yahoo.com>, "sos-help" <kia_rambo@yahoo.com>, "hamsafare tanhaee" <mghkh3@yahoo.com>, "Nukamel" <nukamel@gmail.com>, "Payman" <p_rajabi@yahoo.com>, "padrap" <padrap@yahoo.com>, "Payam.Metro" <payam.metro@gmail.com>, "payandehgaan" <payandehgaan@yahoo.com>, "Peggi" <peggijaan@yahoo.com>, "Ray" <rainemidam@yahoo.com>, "Ramazani43" <ramazani43@yahoo.com>, rezaazizi.n@gmail.com, "Rezvaneh" <rezvaneh_dariush@yahoo.com>, "Rozeyeh" <rozeyeh_ghalb@yahoo.com>, "Shagaeg Kamali" <s.kamali@gmx.de>, "sasha" <sasha_poya@yahoo.com>, "sohrab nezamzadeh" <sorlyball@yahoo.com>, "Psos" <sosiransosiran@yahoo.com>, "Tanrisiz" <tanrisiz_atheist@yahoo.com>, "Tina" <trtr085@yahoo.com> Date: Sunday, April 5, 2009, 9:51 AM
| | الاهه بقراط |
هر گامی که به سوی رابطه ایران و آمریکا برداشته شود به سود مردم ایران است. این رابطه شمشیر دو دَم است. هیچ نظام ایدئولوژیک هرگز از رابطه با جهان باز و در رأس آنها آمریکا سودی نبرده است که جمهوری اسلامی دومی باشد. به ویژه آنکه مذهب و دکان دو نبش دین چنان این نظام را از ظرفیتهای سیاسی و مدرن تهی کرده است که هرگونه رابطه با جهان باز برایش به مثابه زهری است که گویی با قطره چکان به کامش ریخته میشود. در این رابطه، آمریکا امتیاز میدهد. در این تردیدی نیست. لیکن جمهوری اسلامی نیز باید عقبنشینی کند. در این هم نباید تردیدی داشت. دستِ حکومت ملایان که همیشه به گرفتن عادت کرده است، در این مورد باید «بدهد». وا بدهد. برنامه اتمی را! حماس و حزبالله را! ***** شمشیر دو دَمِ رابطه با آمریکا بیسوادی عیب نیست، کمبود است. کمبودی که حکومتها و دولتها موظف هستند با برنامهریزی بلندمدت و پایدار آن را ریشهکن کنند. خبرنگار روزنامه آلمانی «دی ولت» در گزارشی از تهران مینویسد پس از انتشار پیام اوباما، در نماز جمعه تهران از یک زن مسن که پس از نماز، باقیمانده ناهار خویش را جمع میکرد، درباره آنچه از سخنران این مراسم هفتگی شنیده و رابطه ایران و آمریکا میپرسد. زن که چیزی از خطبهها نفهمیده، پاسخ میدهد: من بیسوادم و نمیتوانم حواس خودم را جمع کنم که چه گفتند. اگر آمریکا اسلام را قبول کند، این رابطه بد نیست ولی به نظر من آمریکا می خواهد به ما کلک بزند. سطح فکر و سیاست رهبری سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی چیزی در همین حد است. دوام سی ساله جمهوری اسلامی ربطی به هوش و کاردانی زمامدارانش ندارد بلکه به سرکوب وحشیانه و ناتوانی و پراکندگی مخالفانش مربوط است. زمانی که «امام خمینی» میگفت رابطه با آمریکا را میخواهیم چه کنیم؟ قطع شود، به درک! نمیدانست با این حرف سرنوشت حکومت اسلامی را با آن گره میزند. دو بال نظام هنگامی که مادلن آلبرایت وزیر امور خارجه دولت بیل کلینتون در باره دخالت آمریکا در کودتای مشترک شاه و مصدق (در باره مشارکت دو مسئول اول مملکت یعنی شاه به عنوان رییس کشور و مصدق به عنوان رییس دولت در این کودتا در دو شماره مقاله «چه کسی کودتا کرد؟ شاه یا مصدق؟ هم شاه، هم مصدق!» پنج سال پیش در مرداد 1383 توضیح دادهام) سخن گفت، برخی غوغا بر پا کردند که همین امروز و فرداست سفارت آمریکا در تهران کار خود را شروع کند. آن دوران، به اصطلاح «اصلاحطلبان» دولت و مجلس را در دست داشتند. همان زمان در همین ستون نوشتم اگر قرار باشد رابطهای با آمریکا برقرار شود، کسانی که قدرت واقعی را در دست دارند امکان ندارد بگذارند این حلوای شیرین از گلوی رقبای قبیلهایشان پایین برود. نوشتم این گروه، که آن زمان هنوز «محافظهکار» خوانده میشدند وعنوان «اصولگرا» را بعد از نخنما شدن اصطلاح «محافظهکار» برای خود انتخاب کردند، اگر لازم باشد از هر اصلاحطلبی بیشتر هوادار «اصلاحات» خواهند شد و از آنجا که از پشتیبانی رهبری جمهوری اسلامی برخوردارند و اهرمهای مهم سیاسی و اقتصادی را نیز در دست دارند، بدون آنکه «اصلاحطلبان» بتوانند مانعی ایجاد کنند، تلاش خواهند کرد معامله با آمریکا را پیش ببرند. اساسا «اصلاحطلبان» نمیتوانند مانعی در این راه و هیچ مورد دیگری که خودشان ادعایش را داشتند بتراشند. چه بگویند؟ بگویند چون دست ما نیست، قبول نیست؟! امروز نیز اگر موضوع بر سر عمل است، مدافعان «اصلاحطلبان» باید از این «اصولگرایان اصلاحطلب» دفاع کنند و دبّه در نیاورند. راهش باز شده است: میرحسین موسوی پس از یک پیله بیست ساله مانند شبپره وارد عرصه حقیر سیاست در جمهوری اسلامی شده و در حالی که خود را به در و دیوار میکوبد مدعی میشود هم اصلاحطلب است و هم اصولگرا! نتیجه؟ همه را به دفاع از «دو بال نظام» که به شکلی سوررآلیست در وی تجسم یافته است، فرا میخواند. برای نخستین بار «دو بال نظام» بر هم منطبق میشوند تا آنهایی هم که به روی خودشان نمیآوردند و نمیآورند که به گفته «رهبر» شرکت در «انتخابات» یعنی دفاع و پشتیبانی و تقویت نظام، خوب شیرفهم شوند. رییس جمهوری این رژیم اما هر کسی که باشد، مشکل اصلی بر سر اختلافی است که جمهوری اسلامی و غرب و به ویژه آمریکا بر سر رابطه و معامله دارند. زمامداران و نوچگان جمهوری اسلامی فکر میکنند حالا که رییس جمهوری آمریکا، که دیگر برخی وی را «پرزیدنت» میخوانند تا هواداری (سمپاتی) خود را از وی نشان دهند (گذشته از معنای لغوی، چه فرقی بین پرزیدنت و رییس جمهوری از نظر سیاسی وجود دارد، من نمیدانم!) به زعم آنها پیام «فدایت شوم» فرستاده است، پس تمامی خط و ربط رسانههای جهان با آن همسو شده و همه رسانهها و روزنامهنگاران فدای «رهبر» و «نظام جمهوری اسلامی ایران» میشوند. البته این درست همان نکتهای است که جمهوری اسلامی در پیشبرد آن در میان هواداران مؤمن خودش عاجز است. اگر قرار باشد جمهوری اسلامی با عقبنشینی از مواضع ایدئولوژیک که تا کنون بر آنها اصرار ورزیده است، یعنی توقف برنامه اتمی و دست برداشتن از پشتیبانی حماس و حزبالله، گامی به سوی پاسخ مثبت به پیام اوباما بردارد، به این آسانی نخواهد توانست روزنامهها و رسانههای وابسته به خودش را که تا کنون مرتب در ستایش این سیاستها قلم زده و سخن گفتهاند، به راه راست، یعنی آن هم نه به راه دوستی با آمریکا بلکه به سوی عدم دشمنی با شیطان بزرگ هدایت کند. هر «دو بال نظام» در این زمینه با مؤمنان حکومت اسلامی که پرورده خود نظام هستند، «کمی» اختلاف دارند. پوپولیسم اوباما در این سوی جهان اما برعکس است. به دلیل محبوبیت اوباما و ناخوشایند بودن جمهوری اسلامی در افکار عمومی غرب، این پیام بیشتر با تفاسیر همراه با تردید روبرو شد. از همین رو اغلب به دنبال این رفتند که دریابند چه چیزی پشت این پیام خوابیده است. این را هم بگویم که گذشته از اینکه ریاست جمهوری یک سیاهپوست یک بار دیگر توانمندیهای جامعه آمریکا و قانون اساسی این کشور را به مثابه قدیمیترین قانون اساسی دمکراتیک جهان و تحقق «رؤیای آمریکایی» به نمایش گذاشت، من بر این عقیده هستم که اوباما نیز به پوپولیسم دچار است. لیکن از یک سو با سیاهپوست بودن وی و عدالتجوییای که با دستور بستن زندان گوانتانامو، تصویب بیمه بیماری کودکان و مورد حمله قرار دادن بانکداران، رباخواران و مدیرانی که درآمدهای میلیونی دارند، و از سوی دیگر با برخورداری از مشاوران کارشناس و نخبه و همچنین حاضرجوابی و رفتار هشیار، پوپولیسم وی در سایه قرار میگیرد. زمان نشان خواهد داد آیا این پوپولیسم که وی را به شو تلویزیونی «جی لنو» هم کشاند نهایتا به سود جامعه آمریکا تمام خواهد شد و یا برای غلبه بر مشکلات داخلی و خارجی آن جامعه به چیزی بیش از یک رییس جمهوری محبوب و مردمی نیاز هست. کاش میشد در اینجا سخن را به پایان رساند و گفت این موضوعی است که به خود آمریکاییان مربوط است. ولی چنین نیست. این موضوع، شاید نه به تمام جهان، ولی قطعا به ما ایرانیان نیز مربوط میشود. به نظر من هر گامی که به سوی رابطه ایران و آمریکا برداشته شود به سود مردم ایران است. نباید در این تردید داشت که برقراری رابطه آمریکا با جمهوری اسلامی، اگر روزی واقعا تحقق یابد، هیچ سودی به حال رژیم نخواهد داشت. این رابطه شمشیر دو دَم است. هیچ نظام ایدئولوژیک هرگز از رابطه با جهان باز و در رأس آنها آمریکا سودی نبرده است که جمهوری اسلامی دومی باشد به ویژه آنکه نظام جمهوری اسلامی نسبت به دیگر رژیمهای ایدئولوژیک از محدودیتهای بیشتری رنج میبرد. مذهب و دکان دو نبش دین چنان این نظام را از ظرفیتهای سیاسی و مدرن تهی کرده است که هرگونه رابطه با جهان باز برایش به مثابه زهری است که گویی با قطره چکان به کامش ریخته میشود. در این میان رابطه با «شیطان بزرگ» و کشوری که سی سال تمام به مثابه نماد امپریالیسم و مفسد فیالارض، نقش دشمن ازلی و ابدی جمهوری اسلامی بر دوشش گذاشته شده بود، از کیفیت دیگری برخوردار است. برای برقراری این رابطه، این آمریکا نیست که باید از مواضع خود عقبنشینی کند. آمریکا اتفاقا در این رابطه در جایگاهی قرار دارد که امتیاز میدهد. اینکه برخی از روزنامهنگاران و مفسران میگویند پیام اوباما و تلاش برای برقراری رابطه به این معنی است که آمریکا دست از «تغییر رژیم» برداشته است، صریحا بگویم، حرف بیاساسی بیش نیست. آمریکا تا کنون کی برای «تغییر رژیم» اقدام کرده بود که حالا دست برداشته باشد؟! به گروهی «اصلاحطلبان» که برخی از آنها در شکلگیری و تثبیت این نظام نقش داشتند، پناه داده است؟! مطمئن باشید آغوش آمریکا برای «اصولگرایان» و بقیه هم باز است. چند میلیون دلار خرج رادیو و تلویزیونی کرده است که گفتگوها و برنامههایی در آنها پخش میشود که در خود آمریکا و دیگر جوامع باز کاملا عادیست؟ پس باید گفت دولت فخیمه انگلیس با «بی بی سی» و دولتهای دیگر اروپایی با رادیوها و سایتهای فکسنی که همهشان در ایران فیلتر میشوند، در پی تغییر رژیم هستند! قومها و استانهای مرزی را تحریک میکند؟ چه کسی تحریکآمیزتر از خود جمهوری اسلامی؟! از گروههای مخالف حمایت میکند؟ اگر این گروهها مانند «امام خمینی» و شبکه وسیع پیرامون وی که با آمریکا و فرانسه و انگلیس رابطه مستقیم داشتند و بعد از انقلاب اسلامی همگی رییس جمهور و وزیر و وکیل شدند، مورد حمایت آمریکا و کشورهای غربی قرار داشتند، تا حالا مسیر نجف تا زیر درخت سیب در حومه پاریس را طی کرده و ساکن جماران شده بودند! خیر، تغییر رژیم مسئله و موضوع مردم ایران است. جمهوری اسلامی برای تغییر نکردن باید با مردم ایران وارد معامله شود و نه با آمریکا! چنین تغییری که در سرشت تحولات اجتماعی و یک جامعه زنده و پویا نهفته است، هنگامی که زمانش برسد، از آمریکا و اوباما که سهل است، از خدا هم کاری برای جلوگیری از آن بر نمیآید. پیام اوباما به این دلیل نیست که آمریکا از «تغییر رژیم» نا امید شده است. شمشیری که «پرزیدنت» بوش از رو بسته بود، فایدهای نداشت. درست همانگونه که کارد کُند و بسته پیشنهادی اروپا سودی نبخشید. این همه از چشم جهانیان پنهان نمانده است. «پرزیدنت» اوباما با پیام خود، شمشیر دو دَم بر کشید. به این معنی، این پیام اتفاقا بیشتر به آن «تغییر» یاری میرساند. آمریکا امتیاز میدهد. در این تردیدی نیست. لیکن جمهوری اسلامی نیز باید عقبنشینی کند. در این هم نباید تردیدی داشت. دستِ حکومت ملایان که همیشه به گرفتن عادت کرده است، در این مورد باید «بدهد». وا بدهد. برنامه اتمی را! حماس و حزبالله را! این نظام در تمام این سی سال تلاش کرد در جامعه جهانی تفرقه بیندازد و بار خود را ببندد: بین کشورهای اروپایی، بین آمریکا و اروپا، بین آمریکا و روسیه، بین اروپا و روسیه. حالا پیام اوباما تفرقه را میان زمامداران و هواداران رژیم انداخته است. آمریکا سیاست جمهوری اسلامی را به خودش بر میگرداند و این سیاست را به عراق و افغانستان و پاکستان و فلسطین و لبنان نیز گسترش میدهد. گفتگو با طالبان میانهرو! با حماسیهایی که بدشان نمیآید اسراییل را به رسمیت بشناسند و دولت مستقل خود را در فلسطین داشته باشند. با شبهنظامیان میانهرو در پاکستان. و حتی با میانهروهای حزبالله در لبنان. در یک کلام، با همه کسانی که از سالها درگیری بی سرانجام خسته شدهاند و به دنبال راه حل سیاسی میگردند تا به آسانی پشت به یاران و برادران «تندرو» خود بکنند. در پشت پیام اوباما هیچ چیز پنهان نیست. این پیام شمشیر دو دَم است. پاسخ جمهوری اسلامی هر چه باشد، چه آری، چه نه، و چه حتی ممتنع و کشدار، به زیان رژیم و به سود آمریکاست. پشتوانه این شمشیر دو دَم همانا محبوبیت و پوپولیسم اوباماست.
| | لینک این خبر | | توجه: استفاده از مطالب ایران ب ب ب فقط با ذکر ماخذ آزاد می باشد. | شمشیر دو دَمِ رابطه با آمریکا | | Yahoo! Canada Toolbar : Search from anywhere on the web and bookmark your favourite sites. Download it now!
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر