کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۶, شنبه

[farsibooks] هویت بهائی




Message:
http://negahedigar1.blogfa.com/post-207.aspx

نگارش: آنتـــي وار
http://www.goftman-iran.info/content/view/1251/10

هویت بهائی

نگارش: آنتـــي وار

این روزها و با نزدیك شدن به زمان انتخابات در ایران، كاندیداها و طرفدارانشان، در
مجالس تبلیغی و سخنرانی های خود و برای تاثیر گذاری هرچه بیشتر بر مخاطبانشان، با
تاكید بر هویت ایرانی و عنصر ملیت سعی در جذب آرای مردم دارند . در بسیاری از
روزنامه ها، سخنرانی ها، و مصاحبه ها بكرات با واژه "هویت ایرانی" یا "هویت ایرانی –
اسلامی" برخورد كرده ایم. در تحلیل هایی كه بعضی از تحلیلگران دینی در ایران،
دربارهء روی گردانی جوانان از دین ارائه می دهند، بارها و بارها بحث "بحران هویت
دینی" به میان آمده است؛ بنابراین لزوم توجه به این مسئله – هویت – بسیار ضروری است.
هویت دینی چیست ؟ هویت ایرانی چیست؟ اصولاً هویت چیست؟ و در این میان هویت بهائی در
چه جایگاهی قرار دارد؟

پرداختن به تمام سوالات بالا و یافتن پاسخ هایی مناسب برای آنها، از حوصله این مقاله
خارج است. اما دلیل اصلی نگارش این مقاله را شاید بتوان به نوعی در پاسخ – نقد – به
مقالهء "بهائیان و جامعه مدنی ایران" نوشته كاویان صادق زاده میلانی دانست. در آن
مقاله دكتر میلانی با اشاره ای گذرا به هویت بهائی اندكی به شروع بحث و دركی ابتدایی
از این واژه كمك كرده اند، دراینجا میخواهیم اندكی موضوع را بازتر كرده و به شناسایی
هویت بهائی و ارائه تعریفی، هرچند مختصر، از آن كمك كنیم.

هویت در لغت به معنای: "حقیقت‌شی‌یاشخص‌که‌مشتمل‌برصفات‌جوهری‌اوباشد، شخصیت، ذات،
هستی ‌ووجود" است. هویت در روانشناسی عبارت است از: "خود اساسی و مستمر فرد" یا
"مفهوم درونی و ذهنی از خویشتن بعنوان یك شخص مثلاً هویت جنسی، قومی یا گروهی..."
هویت را در دو حوزه فردی و اجتماعی باید مورد مطالعه و تحقیق قرار داد؛ البته این
نكته را نیز باید در نظر داشت كه "شكل گیری هویت فردی در فرآیندهای اجتماعی شدن ریشه
دارد"1 و این بدان معناست كه هویت فردی و هویت اجتماعی لازم و ملزوم یكدیگرند. در
تعریف جنكینز از فرآیندهای اجتماعی شدن سخن به میان آمده است نه اجتماع، به گفته
گیدنز "در همهء فرهنگها، خانواده عامل اصلی اجتماعی شدن كودك در دوران طفولیت است.
اما در مراحل بعدی زندگی فرد، بسیاری از عوامل دیگر اجتماعی شدن نقش دارند."2 گیدنز
خود توضیح میدهد كه یكی از آن "بسیاری عوامل دیگر" محیط های متفاوتی است كه فرد در
آن قرار می گیرد مانند محیط كار، تحصیل و ... ازاین منظر رفتار دولت ایران در قبال
بهائیان، كاملا قابل توضیح است، كه البته در مقاله بهائیان و جامعه مدنی ایران نیز
به آن اشاره شده است. دولت ایران قصد دارد تا با جدا كردن بهائیان از جامعه مدنی
ایران ضربه بزرگی را به هویت بهائیان وارد آورده و جامعه بهائیان ایران را با بحران
مواجه كند. این سیاست از ابتدای روی كار آمدن دولت اسلامی و مخصوصا در این اواخر به
شدت پیگیری می شود. ممنوعیت استخدام بهائیان در ادارات دولتی،‌ محرومیت از تحصیلات
عالیه، و حتی مشكل آفرینی برای صدور پروانه كسب بهائیان، همه و همه در همین راستا است.

از بحث بالا میتوان نتیجه گرفت كه هویت مفهومی ایستا ندارد. "چیز دیگری كه از همین
لحاظ اهمیت دارد، این است كه زمان و مكان نیز بعنوان منابع ساخته شدن هویت در صحنه
اجتماع، اهمیت كانونی دارند. شناسایی یك چیز به معنای این است كه آن را در زمان و
مكان جای بدهیم."3

برای مثال هویت یك یهودی در آلمان زمان هیتلر با هویت یك یهودی در این زمان و در
كشور اسرائیل بسیار متفاوت است. البته هردو گزاره هایی مشترك دارند. اما تفاوت ها
بسیار محسوس است. اینگونه است مسئله بهائیان ایران. هویت یك فرد بهائی در زمان تبعید
حضرت بهاالله به عكا، با هویت فرزندان همان شخص در رژیم پهلوی در ایران و حتی با
هویت یك بهائی در دولت اسلامی تفاوتهای بسیاری دارد. البته این تفاوتها را نباید با
دیدی منفی گرایانه نگریست زیرا، همانطور كه جنكینز ادعا میكند: " كنش متقابل شباهت و
تفاوت، منطق همه تعیین هویت ها اعم از فردی یا جمعی است."4

حال كه بحث زمان و مكان به میان آمد بد نیست اشاره ای گذرا به این مفهوم بیاندازیم.
به تعبیر رسای ویلیام هانوی، "ما تا ندانیم كه بودیم، نمی توانیم بدانیم كه هستیم."
بعبارتی: "تداوم اجتماعی مستلزم فرض كردن یك گذشتهء معنا دار است. گذشته منبع مهمی
است كه در تفسیر این جا – اكنون و در پیش بینی آینده باید به آن رجوع كرد. "گذشته"،
بطور فردی، خاطره؛ و به طور جمعی، تاریخ است" با درك این موضوع نكات بسیار بر ما
روشن می شود. اكنون می توانیم بفهمیم چرا بهائی ستیزان با انتشار آثار جعلی مانند
خاطرات كنیازدالغوركی، سعی در جعل و تحریف تاریخ دارند. همچنین رفتار آنان با
قبرستان های بهائی نیز در همین راستا قابل فهم و درك است. همانطور كه می دانید در
دیانت بهائی به تاریخ بسیار اهمیت داده شده است. برای مثال در كتابهای موسسه روحی،
كلاسهای درس اخلاق، و حتی كلاسهای نوجوانان تاریخ جزیی جدایی ناپذیر از مباحث آنان
است. در واقع بهائی ستیزان با درك اهمیت این مطلب، تاریخ و خاطرت بهائیان را مورد
حمله قرار داده اند تا به این وسیله زیربنای هویت بهائی را نابود كرده و یا آن را
دچار تزلزل كنند.

جدای از مسئله مذهب هر فردی در بدو تولد هویت هایی را دارا می باشد مانند جنسیت و
قومیت، فرد با بزرگ شدن و در نتیجه فرایندهای اجتماعی شدن برای تكمیل هویت خود به
گزارهای دیگری نیز نیاز پیدا میكند. در این میان نمیتوانیم به قطعیت بگوییم كه كدام
یك از این گزاره ها از دیگری محكم تر است و در واقع به یك مرزبندی مبادرت كنیم.
"واژه مرز با اشاراتی كه دلالت های توپولوژیك و جغرافیایی را به ذهن متبادر می كند،
استعاره ای است كه استفاده از آن نیازمند احتیاط است؛ به راستی اصلا معلوم نیست كه
مرز یك هویت خاص چیست و در كجا قرار میگیرد؛"5 برای مثال یك فرد بهائی ایرانی با یك
ایرانی مسلمان و حتی یك ایرانی بی دین را در نظر بگیرید، هر سه این اشخاص جدای از
نوع تربیت، قومیت، جنسیت و مذهب دارای گزاره هایی مشترك در هویشان هستند كه آن عنصر
ایرانیت است. خط و زبان مشترك، پیشینه تاریخی مشترك و ... اما در این میان میتوان
دین را یكی از مهم ترین گزارها و مهم ترین وجوه تمایز هویت این سه شخص دانست كه تا
حدود بسیار زیادی می تواند دیگر مسائل را تحت شعاع خود قرار دهد.

دكتر میلانی چكیده هویت بهائی را در این بیان حضرت بهاالله می دانند كه: "امروز
انسان كسی است كه به خدمت جمیع من الارض قیام نماید." اما بنظر بنده این تنها یك
تكهء كوچك از هویت بهائی است. میخواهم با مثالی مطلب خود را روشن كنم، بحث حقوق زنان
و جنبش های زنان مدتی است كه در ایران براه افتاده است. شاید برای عده ای از
ایرانیان كه با فرهنگ مردسالاری پرورش یافته اند این موضوع مسئله ای بزرگ باشد، اما
برای یك بهائی این مسئله حل شده است. زیرا كه بسیار قبل تر از آنكه اروپائیان به فكر
برابری و مساوات زن و مرد بیافتند، یك پیامبر ایرانی این امر را اعلام كرده بود.
هویت مردان بهائی، هویتی مردسالارانه نیست، بلكه هویتی شامل مبتنی بر احترام و رعایت
حق و حقوق زنان می باشد. در واقع اهمیت افراطی به عنصر جنسیت و نقش آن در انجام
وظایف فردی، اجتماعی و روحانی، و همچنین برتری جویی براساس جنسیت در دیانت بهائی و
برای هر یك از بهائیان امری نكوهیده می باشد.

در واقع مثال بالا نشان می دهد كه میتوان نقش تك تك عناصر و تعلیمات دیانت بهائی را
در شكل گیری هویت بهائی نشان داد. از طرفی ایرانی بودن، داشتن پیامبری ایرانی، وجود
اماكن مقدسه بسیار در ایران، بزرگی ایران در آثار بهائی، همه و همه تكه هایی از هویت
بهائی را تشكیل میدهند. در واقع این قِسم آخر میتواند به درك هویت بهائی به معنای عام
آن و نه تنها هویت بهائیان ایران، كمك شایانی نمیاد. بهائیان در هر كشوری كه باشند
ایران را عزیز دانسته و برای آن احترام خاصی قائلند. عنصر ایرانیت تا بدانجا اهمیت
دارد كه حضرت عبدالبهاء با افتخار از آن یاد میكند: "... و من نیز ایرانی هستم حتّی
با وجود اینکه شصت سال است که از ایران خارج شده‌ام هنور راضی بآن نگشته‌ام که عادات
جزئیه ایرانی ترک شود بهائیان ایران را میپرستند نه همین حرف میزنند شما نظر بعمل
کنید چه کار بقول دارید هزار خروار قول از غیرت و حمیت و مروّت و حمایت و فتوّت بیک
فلس نیرزد لکن یک عمل جزئی بیک گنج روان ارزش دارد..."6

بیان فوق اهمیت ایران را بعنوان خاستگاه دیانت بهائی نشان میدهد. حال چگونه میتوان
از بهائیان انتظار داشت كه از خدمت به وطن دست بردارند؟ در واقع عشق به ایران، خدمت
به وطن، و كوشش در راه آبادانی آن، گوشه ای دیگر از هویت بهائی را تشكیل میدهد. در
حقیقت دولت ایران، سعی دارد با دور نگاه داشتن بهائیان از جامعه ایران و محدود و
محسور كردن آنان، جدای از قرنطیهء آنان و جلوگیری از انتشار پیام بهائیان كه ناشی از
ترس حكومت از اقبال جامعه ایرنی به تعالیم بهائیان میباشد، باید به نوعی سعی حكومت
در آسیب رسانی به هویت بهائی قلمداد كرد.

ماخذ:

1. هویت اجتماعی - ریچارد جنكینز

2. جامعه شناسی-آنتونی گیدنز

3. هویت اجتماعی-ریچارد جنكینز

4. همان

5. همان

6. حضرت عبدالبهاء : مائده آسمانى جلد ۵

__._,_.___
This is a non-political list.
Recent Activity
Visit Your Group
Y! Messenger

Want a quick chat?

Chat over IM with

group members.

Group Charity

Food Bank

Feeding America

in tough times

Yahoo! Groups

Join people over 40

who are finding ways

to stay in shape.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ