کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۷ دی ۲۱, شنبه

Re: [farsibooks] Fw: جمهوری اسلامی غزه

in etelati ke shoma ferestadi kamalan yek tarafe bodeh va neshan midahah ke shoma tam koshte shodan ya shahid shodan yeki az azizanetan ra na cheshidid
ensaf ham khob chizi ast\
marg bar esraeel mar bar sahyonism
marg bar tamami zaleman

--- On Fri, 1/9/09, ali allah <darvishalli@yahoo.co.in> wrote:
From: ali allah <darvishalli@yahoo.co.in>
Subject: [farsibooks] Fw: جمهوری اسلامی غزه
To: "A Democracy" <irdemocracy@gmail.com>, adabestan-kaveh-ahangar@yahoogroups.com, ahalimo@pacbell.net, "ali tanrisiz" <tanrisiz_atheist@yahoo.com>, "alireza nourizadeh" <nourizadeh@hotmail.com>, "Bahai Library" <bahai_library@yahoo.com>, daravish_gonabadi@yahoogroups.com, "Delavarane Iran" <delavarane-iran@t-online.de>, farsibooks@yahoogroups.com, forough_farokhzad@yahoogroups.com, "gzing ghazi" <gzingghazi@yahoo.com>, "Iran Azar" <info@iranazar.net>, iranianvoice@gmail.com, "iranMehr-" <iranmehr100@yahoo.com>, "IRANSCOPE INFO" <iranscope@hotmail.com>, "iskandar hai" <iskandar.hai@gmail.com>, "Jaano Kherad" <jaanokherad@yahoo.com>, jafrimail4@gmail.com, "JavidIranPeyman" <Javidiran@peymanmeli.org>, "ketabdar ketabdar" <farsibooks@gmail..com>, "Ketabkhaneh KetabFarsi" <ketab@ketabfarsi.com>, "m sahar" <m.sahar@free.fr>, "MAJID KAVEH" <estazista_iran@yahoo.com>, "Mansour Naraghi" <mansour.naraghi@gmx.de>, "Mazixo" <maziyarx@gmail..com>, "mina ahadi" <minaahadi@aol.com>, "Mohammad Bashehbaz" <faravahar07@gmail.com>, "Mosleheddin Nikaeen" <nikaeenms@yahoo.com>, "nazi pirooz" <nazipirooz@yahoo.com>, "Nukamel" <nukamel@gmail.com>, "parinaz" <parinaz_love_is_all@yahoo.com>, "Pirooz piroozi" <pipiroozi@yahoo.ca>, "Rezvaneh Dariush" <rezvaneh_dariush@yahoo.com>, "Rozeyeh Ghalb" <rozeyeh_ghalb@yahoo.com>, "S . L" <lostpersianboy@yahoo.com>, "shahriyar" <iranian@telus.net>, "tire akhar" <t_akhar@yahoo.com>, "tisphoun" <tisphoun@yahoo.fr>, "Yare Dabestani" <iranhp@gmail.com>, "ziba nobary" <zibanawak@googlemail.com>, "جبهه مقاومت" <niki.2008z@gmail.com>
Date: Friday, January 9, 2009, 7:34 PM





آدينه، 20 دی ماه 1387 برابر با 2009 Friday 09 January

http://www.iranpres snews.com/

کیهان لندن / 8 ژانویه

2009
الاهه بقراط
www.alefbe.com

 
در این سال ِ سی
 
سال نو میلادی که مصادف با سی‌امین سال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران است، در شرایطی آغاز می‌شود که با هیچ معیاری نمی‌توان آن را مطلوب ارزیابی کرد. نخستین روز ژانویه 2009 با ششمین روز حملات هوایی اسراییل به نوار غزه مصادف است که در پی موشک‌پرانی‌های مداوم گروه تروریستی حماس به مناطق مسکونی جنوب اسراییل آغاز گشت. تمامی مسؤلان دولتی اسراییل اعلام کرده‌اند تا زمانی که حمله‌های موشکی حماس به این مناطق قطع نشود، به بمباران‌ هوایی که در کنار نابود ساختن برخی تأسیسات نظامی و دولتی حماس تا کنون به کشته شدن دهها غیرنظامی انجامیده است، ادامه خواهند داد. اکنون اسراییل آماده حمله زمینی نیز هست و با توجه به شکست و تجربه‌ای که از جنگ بی‌سرانجام لبنان در تابستان 2006 به دست آورده، که آن هم با تحریکات حزب‌الله لبنان درگرفت، به نظر می‌رسد آنگونه که اعلام کرده است، واقعا و به هر قیمتی قصد دارد تا پای سرنگونی دستگاه دولتی حماس در نوار غزه پیش رود.
راز سرپوشیده‌ای نیست که اسراییل نه تنها از نظر نظامی چنین امکانی را دارد، بلکه با توجه به مجموعه شرایط جهانی و همچنین نقش فعال جمهوری اسلامی در دامن زدن به آتش نفرت و جنگ به مثابه یک هدف استراتژیک در این منطقه، چندان تنها نباشد حتی اگر این همراهی به صدای بلند اعلام نشود.
در این میان محکوم کردن یکجانبه حملات هوایی اسراییل بدون اشاره به موشک‌پرانی‌های حماس که تا شروع حمله اسراییل شمار آنها به سیصد راکت رسیده بود، تنها درک و بیان نیمی از حقیقت است. آن هم نیمه‌ای که دست دراز جمهوری اسلامی در آن به خوبی پیداست حتی اگر گاهی سررشته برخی از اقدامات حماس که تنها به پول و اسلحه جمهوری اسلامی نیاز دارد، از دستش در برود.
 
جمهوری اسلامی غزه

با این همه آنچه امروز در خاورمیانه جریان دارد، تصویریست تکراری که به این یا آن صورت، امروز یا فردا به پایان می‌رسد بدون آنکه به نتیجه نهایی رسیده و راهی صلح‌آمیز و دوستانه را در برابر مردم فلسطین واسراییل بگشاید.
تصاویر یاسر عرفات را به یاد می‌آورید که در ماه‌های پایانی عمر خویش در خرابه‌های دفتر خویش در رام‌الله نشسته بود و با شب‌کلاه و دهان کف کرده به عادت همیشگی انگشت نشانه خویش را بالا برده و داد سخن می‌داد؟ آن زمان این «گردان شهدای الاقصی» شاخه نظامی الفتح بود که دست به موشک‌پرانی زده بود. در دوران عرفات، الفتح با یک دست کمک‌های میلیونی غرب را برای بازسازی و گسترش آموزش و بهداشت می‌گرفت و با دست دیگر آن را خرج تسلیحات نظامی و رفاه اعضا و وابستگان تشکیلات خودگردان و هم چنین بخش مهمی از آن را هزینه تبلیغ نفرت و یهودستیزی در کتاب‌های درسی و رادیو و تلویزیون و افکار عمومی فلسطین می‌کرد.
با مرگ عرفات، سایه سنگین وی از روی کسانی که خواهان پیشبرد یک سیاست روراست در زمینه به رسمیت شناختن اسراییل و تشکیل یک دولت فلسطینی و زندگی صلح‌آمیز مردم اسراییل و فلسطین در کنار یکدیگر بودند، برداشته شد.
سازمان تروریستی حماس که گفته می‌شود اتفاقا خود اسراییلی‌ها در شکل‌گیری و حمایت آن در مقابله با یاسر عرفات نقش داشتند، با حمایت از سوی دولت‌هایی مانند جمهوری اسلامی و سوریه و به پشتوانه تونلی که به سوی مصر برای آنان امکانات فراهم می‌آورد، توانست در نوار غزه چنان پای خود را محکم کند که حتی در آنجا دولتی در کنار تشکیلات خودگردان فلسطین که به رهبری محمود عباس در کرانه غربی رود اردن مستقر است، تشکیل دهد.
نوار غزه پرجمعیت‌ترین نقطه کره زمین است. در مساحتی به اندازه نصف تهران جمعیتی حدود یک میلیون و ششصد هزار نفر زندگی می‌کند که اکثریت آن را جوانان و کودکان تشکیل می‌دهند. با چنین تراکمی، هیچ بمبارانی در غزه نمی‌تواند به کشته شدن غیرنظامیان نیانجامد حتی اگر حماس آنها را به سپر انسانی مناطق نظامی خود تبدیل نکرده باشد. ترور و فاجعه انسانی به سرنوشت مشترک فلسطینی‌ها و اسراییلی‌ها تبدیل شده است و جانبداری سیاسی و ایدئولوژیک از یک طرف و محکوم کردن طرف دیگر، تنها نشان دهنده کوتاهی درک و فکر کسانی است که انسان و زندگی یکباره او را در ظرف‌های تنگ‌چشمی خویش می‌سنجند و آن را تابعی از سیاست و ایدئولوژی می‌شمارند.
اگر ایران حکومتی می‌داشت که با محکوم‌کردن اقدامات نظامی هر دو طرف، دست یاری خود را به سوی تحقق صلح فلسطین و اسراییل و تثبیت دو دولت آنها دراز می‌نمود، قابل تصور نیست آنگاه برخی از این افراد و گروه‌های سیاسی که سینه را تنها به تنور فلسطین می‌چسبانند، چه موضعی می‌گرفتند.
ایران اما در درگیری اسراییل و فلسطین هیچ سودی ندارد. در این سی سالی که فلسطین‌زدگی همواره سیاست غالب جمهوری اسلامی بوده است، تاوانش تنها در سیاست خارجی گریبان مردم ایران را نگرفته است. کمک‌های پیدا و پنهانی که جمهوری اسلامی از نظر مادی و تدارکاتی به گروه‌های تروریستی، به ویژه در لبنان و فلسطین می‌رساند، همانا منابعی است که باید به کار بازسازی و رفاه کشور بیاید. فلسطینی‌ها تنها از اتحادیه اروپا سالانه ششصد میلیون دلار کمک برای بازسازی دریافت می‌کنند. بارها اتحادیه اروپا از همان زمان یاسر عرفات این کمکها را تعلیق کرد تا مگر آنها با تلاش برای خشک کردن ریشه‌های تروریسم درون خود بتوانند راه خویش را به سوی یک زندگی عادی بگشایند.
تلاش‌های دولت محمود عباس نیز برای بستن دست گروه‌های تروریستی و شبه‌نظامی هر بار با دخالت‌های خارجی از جمله از سوی جمهوری اسلامی با ناکامی روبرو شد. محمود عباس پس از عرفات ظاهرا توانست شاخه نظامی الفتح را مهار کند. حماس اما ترجیح داد نیروی خود را در نوار غزه متمرکز کند و در آنجا جمهوری اسلامی خود را بر پا دارد. امروز از محمود عباس به عنوان رییس تشکیلات خودگردان فلسطین همان گونه نام برده می‌شود که از خالد مشعل و اسماعیل هنیه به عنوان رهبران دولتی که امور غزه را در دست دارد. به راستی نه اسراییل، بلکه جامعه جهانی با کدام یک از اینها طرف است؟
 
چه سنگ چه دست

بی‌تردید در این سالِ سی، جمهوری اسلامی نقشی منفی و ویرانگر در رابطه بین فلسطینی‌ها و اسراییل بازی کرده است. در واقع نقشی که زمانی اعراب به رهبری جمال عبدالناصر بر دوش گرفته بودند، توسط حکومت اسلامی بر دوش ایرانی‌ها منتقل شد تا زیر بار سنگین‌اش چنان خُرد شوند که یارای برخاستن نداشته باشند. نخستین استفاده مطلوب را از این ضعف، صدام می‌خواست به عمل آورد و اندیشه دیرینه‌ای را که رژیم پیشین ایران اجازه‌اش را نمی‌داد، سرانجام جامه عمل بپوشاند. نتیجه‌اش مانند هر جنگ دیگری در این منطقه، سرازیرشدن سیل اسلحه و پر شدن جیب کشورهای قدرتمند و نابودی وتضعیف رقت‌انگیز دو کشور تا حد فلاکت بود.
امروز، بیست سال پس از پایان آن جنگ، هنوز ایران و عراق از فلاکت سر بر نیاورده‌اند، لیکن همچنان دو راه جداگانه می‌پیمایند. این بار با سرنگونی صدام، دست دراز جمهوری اسلامی در عراق به آتش‌افروزی مشغول است. استفاده از موج نیروی انسانی و امکانات تروریستی تنها اسلحه مؤثر جمهوری اسلامی در منطقه است. این رژیم افزودن امکان تولید بمب اتمی را بر امکانات تروریستی خود، پایان یک مرحله استراتژیک در راه تبدیل شدن‌اش به یک قدرت جهانی می‌پندارد. این همه چه بسا درست می‌بود، اگر امکان هرگونه واکنشی از جهان و هم چنین کشورهای منطقه سلب شده بود.
در درون کشور اما ایرانیان بهای عظیمی نه برای آرمان‌های سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی بلکه برای بلندپروازی‌ها و جاه‌طلبی‌های قدرت‌طلبانه‌ای می‌پردازند که محاسبه خطا در آنها نقشی تعیین‌کننده دارد.
امروز اول ژانویه 2009 برای نخستین بار پس از هجومی که نسبت به بهاییان صورت گرفت که به دستگیری بسیاری از آنها انجامید و از سرنوشت آنها اطلاعی در دست نیست، خبر اعدام یک بهایی در استان خراسان به صراحت اعلام شد. در طول فقط یک ماه گذشته بیش از چهل نفر به اتهام‌های مختلف به دار آویخته شدند. در چند روز گذشته دفتر کانون مدافعان حقوق بشر و هم چنین دفتر و منزل شیرین عبادی، حقوقدان، مورد هجوم قرار گرفت. دهها دانشجو و روزنامه‌نگار و کارگر و کارمند و پزشک و آموزگار به بهانه‌های واهی یا در زندان بسر می‌برند و یا بطور دائم زیر عملیات تعقیب و مراقبت و بازجویی قرار دارند. در محل کار و خیابان، زنان و جوانان مورد آزار و اذیت نیروهای مختلف گشت قرار می‌گیرند که گاه به دستگیری آنها می‌انجامد. حتی وضعیت گروه‌ها و احزاب بی‌خطر و بی‌اثر نیز از یک ضریب اطمینان و امنیت برخوردار نیست. روزنامه‌های آنها نیز به محض اینکه اندکی خلاف سیاست حاکم که از سوی بیت رهبری، نهاد ریاست جمهوری و عوامل مطبوعاتی آنها تعیین می‌شود، حرکت کنند، بلافاصله توقیف می‌شوند.
در چنین شرایطی سخن از «انتخابات» گفتن آن هم از نوع «آزاد» بیشتر به شوخی شبیه است.. اگر تا کنون از جمهوری اسلامی به عنوان مانعی بر سر راه رشد سیاسی و اقتصادی ایران سخن می‌رفت، اینک مسئله بر سر این حکومت به عنوان مانعی بر سر راه غلبه بر مشکلات مهم کشورهای منطقه و هم چنین جهان در این منطقه است. هنگامی که دو وجه این مانع بر همدیگر منطبق می‌شوند، آنگاه چاره‌ای جز تعیین تکلیف باقی نمی‌ماند.
جهان به سوی یک تعیین تکلیف نهایی پیش می‌رود و جمهوری اسلامی در آن نقشی اساسی بازی می‌کند. این اما دیگر به خودش مربوط است که آیا ترجیح می‌دهد نقش سنگی را بازی کند که برای ادامه راه جهت تقسیم مجدد منابع سیاسی و اقتصادی جهان باید از سر راه برداشته شود، و یا نقش دستی را بر عهده گیرد که برای به پا خاستن کشور ایران، به سوی جامعه جهانی دراز می‌شود. آنچه اما حتی واقع‌بین‌ترین زمامداران جمهوری اسلامی را به درستی نگران می‌کند،
این واقعیت است که جمهوری اسلامی در سی سال گذشته شرایطی را به وجود آورده است که چه نقش سنگ را ادامه بدهد و چه نقش دست را بازی کند، در هر دو صورت، هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی، نمی‌تواند به شکلی که امروز وجود دارد، همچنان وجود داشته باشد.

1 ژانویه 2009



Yahoo! Canada Toolbar : Search from anywhere on the web and bookmark your favourite sites. Download it now!



__._,_.___
This is a non-political list.
Recent Activity
Visit Your Group
Y! Messenger

PC-to-PC calls

Call your friends

worldwide - free!

Yahoo! Groups

Everyday Wellness Zone

Check out featured

healthy living groups.

Yahoo! Groups

Going Green Zone

Resources for a greener planet.

Resources for a greener you.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ