کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ مهر ۷, سه‌شنبه

[farsibooks] Fw: *ادبستان کاوه* الملک یبقی مع الظلم؛ دستِ‌کم در ایران//احمد صداقت

 

با درود

 این جمله را کاسبکاران دینی از قرآن استخراج کرده اند و همواره هدف آنها ساکت کردن مردم بوده تا خود و ولی نعمت شان از گزند شورش مردم در امان بمانند. همانطور که نویسنده ارجمند ادعا کرده  ظالم تا زمانی که مظلوم برای احقاق حق خود قیام نکند پا بر جا خواهد بود و به ظلم و ستم ادامه خواهد داد.  در واقع این مردم هستند که ظلم را تحمل می کنند و با اطاعت خود ظالم را تشویق به ظلم بیشتر می نمایند. اگر  رفتار دوران سی ساله نظام اسلام ناب محمدی را مورد مداقه قرار دهید به خوبی خواهید دید مظلومیت مردم ایران ،یک مشت گدای پای منبر نشین را به حالی واداشت که در تاریخ ایران بجز عربها هیچ مهاجمی با ایرانیان این رفتار را نکرد. این جمله که کشور با کفر می ماند ولی با ظلم نمی ماند وسیله دلخوش کنکی است برای مظلومان. مگر عمر ما چقدر است که تمام آنرا تحمل ظلم کنیم. سی سال مردم را می کشند به آنها و بچه هایشان تجاوز می کنند بعد بر سر منبر می روند می گویند کشور با کفر میماند ولی با ظلم نمی ماند این جمله مرا به یاد ضرب المثل معروف " کمپزه با خیار میاد" می اندازد. آقا جان کی این ظالمین از بین خواهند رفت حتما" عده یی می گویند صبر خدا زیاد است  کسی نیست به اینها بگوید صبر خود زیاد است ولی عمر من زیاد نیست  اگر خدا هم جای ما بود این ظلم و ستم بر او می رفت تا حالا صد کفن پوسانده بود و امروز به ما می گفت شما چقدر بیغیرت هستید که این همه تجاوز به خود ، زن و فرزندان تان را تحمل می کنید و نمی میرید. من توصیه می کنم مقاله جناب احمد صداقت را به دقت بخوانید. شاد و زنده باشید

درویش علی 

 


--- On Tue, 9/29/09, Saeed <SaeedBahmanian@Gmail.com> wrote:

From: Saeed <SaeedBahmanian@Gmail.com>
Subject: *ادبستان کاوه* الملک یبقی مع الظلم؛ دستِ‌کم در ایران//احمد صداقت
To:
Date: Tuesday, September 29, 2009, 12:45 PM

 

الملک یبقی مع الظلم؛ دستِ‌کم در ایران

altاین ادعاها فاقد هرگونه ریشه‌ی تاریخی و مابه‌ازای واقعی هستند و تنها دلیل شیوع آن‌ها تسکین ذهن مظلومان و آرامش‌بخشی به آنهاست.
 

 

 

الملک یبقی مع الظلم؛ دست کم در ایران
احمد صداقت، روزنامه نیم‌نما

 

«حکومت به کفر می‌ماند اما به ظلم نمی‌ماند»، «خون بر شمشیر پیروز می‌شود» یا «حق مظلوم پایمال نمی‌شود» و...
این‌ها ادعاهایی هستند که بسیار شنیده‌ایم و این روزها نیز ورد کلام مبارزان و حق‌جویان است
؛ در حالی که چنین ادعاهایی فاقد هرگونه ریشه‌ی تاریخی و مابه‌ازای واقعی هستند و تنها دلیل شیوع آن‌ها، تسکین ذهن مظلومان و آرامش‌بخشی به آنهاست؛ یعنی همان کارکردی که مارکس در بعد کلان در نقش دین در توده‌ها می‌دید.


آیا واقعاً حکومت با ظلم باقی نمی‌ماند؟
دستٍ‌کم در ایران می‌توان با اطمینان گفت که این گزاره نه تنها کاملاً نادرست است، بلکه حتی می‌توان ادعا کرد ظلم در ایران، لازمه‌ی بقای حکومت‌هاست
. کسانی که ادعا می‌کنند حکومت برای باقی ماندن نباید ظلم کند، حتی یک مثال برای ارایه از حکومت غیرظالم و باقی‌مانده (حتی یک نسل) ندارند.

به این شواهد تاریخی توجه کنید:
کریم‌خان زند را در تاریخ فردی دادگر می‌دانند که حتی خود را شاه نمی‌خواند و لقب وکیل‌الرعایا را برای خود برگزیده بود
. سرانجام حکومت او چه شد؟ کریم‌خان تنها بر بخش بسیار کوچکی از ایران حاکم بود و بلافاصله پس از مرگ او، جانشینانش به دست یکی از خونخوارترین حاکمان ایران یعنی آغامحمدخان قاجار نابود شدند و سلسله‌ی ظلم‌بنیاد قاجاریه برای سالیان دراز در ایران حاکم بود. تا آن که پادشاهی فرهیخته و بیزار از ظلم و ستم، به نام احمدشاه به سلطنت رسید و آن‌گاه بود که سلسله‌ی قاجاریه منقرض شد و این ادعا بار دیگر اثبات شد که در ایران ملک بر ظلم باقی می‌ماند.

به طریق مشابه، سلسله‌ی پهلوی دقیقاً زمانی فروریخت که شاه تصمیم گرفت دیگر از ابزارهای سرکوب و نظامی‌گری استفاده نکند. منشاء این تصمیم ممکن است بیماری او بوده باشد یا فشار روزافزون کارتر برای رعایت حقوق بشر در ایران یا هر دو، اما به هر روی انقلابیون ایران بیش از هر کس دیگری می‌دانند که پیروزی آن‌ها بیش از آنکه نتیجه مبارزات خودشان باشد، حاصل خودداری حکومت از برخورد سرکوبگرانه و خشونت‌بار با مردم بود.

ابراهیم یزدی خاطره‌ای تأمل‌برانگیز از ملاقاتش با هاشمی رفسنجانی نقل می‌کند که نشان می‌دهد حاکمان فعلی ایران به خوبی از این امر آگاهند: «درآن ملاقات (اوایل انقلاب) ما با انتقاد از توقیف مطبوعات و تحدید احزاب گفتیم كه «آقایان! شما تجربه‌ی شاه را تكرار نكنید» در پاسخ ما، آقای رفسنجانی گفت كه بله. ما تجربه شاه را تكرار نمی‌كنیم. چون دیدیم كه او وقتی در اواخر حكومت خود، فضا را باز كرد، حكومتش فروپاشید.» (لینک)

در حالی‌که هرچه تاریخ را جستجو می‌کنید، سراسر غلبه‌ی ظلم و جور بر عدل و مهر است و هیچ نشانه‌ای از پیروزی و بقای عدل دیده نمی‌شود، پس چرا یک توهم تاریخی مردم ما را فراگرفته است که تصور می‌کنند با دستان خالی می‌توانند در مقابل شمشیر برکشیده بایستند؟ و چرا چنین ادعاهای بی‌پشتوانه‌ای تا این حد در ادبیات مردم ما رایج و ورد کلام عوام و خواص است؟

شاید یک پاسخ این باشد که انسان‌ها دروغ شیرین را به واقعیت تلخ ترجیح می‌دهند. این همان مکانیزمی است که دیکتاتور را دیکتاتور می‌کند و چاپلوسان و متملقان را مجال ظهور و بروز در اطراف او می‌دهد و همان مکانیزمی است که به مردم امید می‌دهد که پیروزی «در نهایت» از آن آنهاست؛ حتی اگر این نهایت، پس از مرگ آن‌ها قرار داشته باشد و به روحانیون و کاسبان دینی فرصت ظهور و بروز در اطراف توده‌ها را می‌دهد.


__._,_.___
This is a non-political list.
Recent Activity
Visit Your Group
Give Back

Yahoo! for Good

Get inspired

by a good cause.

Y! Toolbar

Get it Free!

easy 1-click access

to your groups.

Yahoo! Groups

Start a group

in 3 easy steps.

Connect with others.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ