From http://balatarin.
From: بالاترین <dailyemail@balatari
Date: 2009/9/28
Subject: بالاترین
To: iskandar.hai@
بالاترین |
- کروبی بازهم به رفسنجانی نامه نوشت:اجلاسيه مجلس خبرگان برگزار شد وآنچه در اين مجلس بايد مطرح میشد، مطرح نشد
- تجمع دانشجویان در حیاط دانشگاه تهران با نشانه های سبز ۶ مهر ۱۳۸۸
- بیانیه شماره 13 میر حسین موسوی: خشونت چاره ساز نیست
- اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران به حضور حداد عادل در دانشگاه
- بازخواست شیخ شجاع کروبی از هاشمی رفسنجانی: چرا به وظیفه نظارتی خود بر رهبری عمل نمی کنید؟
- فيلم تظاهرات اعتراضی دانشجويان دانشگاه تهران عليه دولت كودتا
- کروبی: دهان خبره ای که به مجلس خبرگان راه یافته را بايد با خاک پر کرد تا مبادا جز به مداحی وتجليل سخنی بگوید !
- بیانیه شماره 13 مهندس موسوی در مور دراهپیمایی روز قدس (میر حسین موسوی: خشونت چاره ساز نیست)
- تشنج در دانشگاه تهران؛ منع رفت وآمد خودروها در خیابان 16 آذر
- استقبال دانشجویان دانشگاه تهران از حداد عادل با "شعار مرگ بر دیکتاتور" و و "حداد عادل حامی قاتل"
- مردم آزاده تهران به حمايت از دانشجويان معترض پيوستند
- جنتي جنتي تو دشمن ملتي •سپاه و اطلاعات عامل افتضاحات - مجموعه فيلم های تظاهرات 6 مهر دانشجويان دانشگاه تهران
- ویدئوی سوتی وزیر شعار کودتاچیان در روز قدس: "مرگ بر فلسطین"!
- اعتراض دانشجويان دانشگاه تهران؛دانشجو بيدار است از ديكتاتور بيزار است
- صفحه اول روزنامه جهان ورزش:همه زندانیان سیاسی درایران راآزادکنید،نوشته سبزرنگ
- کروبی یک تنه در برابر رهبری و خبرگان ایستاد
- متن نامه دوم کروبی به هاشمی: ممتاز ترين نهاد نظارتی در نظام جمهوری اسلامی به نهادی بی اثر تبديل شده است
- ویدیو استقبال دانشجویان دانشگاه تهران از حداد عادل با شعار "وکیل ضد ملت خجالت خجالت"
- امام هفتم شیعان:شاشیدن در اب راکد موجب فراموشی است.
- دانشجویان سبز ایران کولاک کرده اند: احمدی احمدی این آخرین پیام است، جنبش سبز ایران آماده قیام است
- احمدی نژاد باز هم در دانشگاه حاضر نشد؛ مراسم آغاز سال تحصیلی در دانشگاه تهران همراه با فریادهای "مرگ بر دیکتاتور"
- تظاهرات ضد دولتي دانشجويان امروز ۶ مهر دانشگاه تهران Student demonstration, Tehran 28 sep
- موسوي:هرگاه مردمی به افرادی ازهمراهان عادی خودامتیازات بیدلیل قائل شدندبه جاه طلبان مجال دادند كه در آنان طمع كنند
- احمدی نژاد جرات نکرد به دانشگاه برود!
- دومين نامه كروبي به هاشمي(آنچه بايد ميشد،نشد)
- موسوی زیرکانه هدایت میکند:هر جمعی و جماعتی كه سرنوشت خود را به بود و نبودكسان پیوند زدند سرانجام- با فقدان او-سرخورده شد
- ميرحسين موسوی: تولد اينجانب روز آشنايی با شماست؛ حرکت شما به کيش شخصیت آلوده نشود!
- دومين نامه کروبی به رفسنجانی: پاسخ شما به مردمی که از وظايف مجلس تحت رياست شما در شرايطی چنين خطير پرسش می کنند، چيست؟
- میرحسین: تحریم ؛ نه تحریم یک دولت ، بلکه تحمیل رنجهای بسیار برمردمی است که مصیبت دولتمردان مالیخولیازده برایشان کافیست
- وحشت از حضور سبزها در استادیوم آزادی:فرمانده نیروی انتظامی تماشاگران دربی پایتخت را تهدید کرد
Posted: 28 Sep 2009 06:19 AM PDT چه باک که جريده هايی دهان دريده به اسم ايران و وطن، از زمين و کيهان بر من بتازند و بيت المال را خرج فحاشی خود کنند و از اين راه مواجب بگيرند و رسانه ملی را نيز تبديل به يک توپخانه حزبی و سياسی عليه اينجانب سازند و نماز مقدس جمعه را هم به مقاصد سياسی خود بيالايند...آيا اين مجلس بر اساس وظيفه خود در اين اجلاس عمل کرده است؟ آيا آن نطق های پيش از دستور و آن گزارش و بيانيه ای که صادر شد به واقع پاسخگوی پرسش ها و ابهامات جامعه امروز ايران بود؟ اگر جناب آيت الله دستغيب با آن سوابق درخشان و پايگاه عميق مردمی که دارند نيز در آن مجلس سخنی را از سر دلسوزی گفتند چنان با ايشان برخورد شد و از ضرورت طرد و حذف و تنبيه ايشان سخن به ميان آمد که گويی در آن مجلس جز به تمجيد و تجليل نبايد سخن گفت و هيچ خبره ای حق انتقاد از شرايط کشور را ندارد و دهان آن خبره ای که از هفت خوان شورای نگهبان گذشته و توانسته به مجلس خبرگان راه يابد را بايد با خاک پر کرد تا مبادا جز به مداحی و تجليل از شرايط موجود سخنی بگويد! با ۳۲۶ امتیاز و ۳۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
تجمع دانشجویان در حیاط دانشگاه تهران با نشانه های سبز ۶ مهر ۱۳۸۸ Posted: 28 Sep 2009 01:44 AM PDT الان دوشنبه ۶ مهر ۱۳۸۸ از جلوی دانشگاه تهران خبر رسید که دانشجوها توی حیاط دانشگاه جمع شدند و نشانه های سبر به همراه دارند هر لحظه هم تعدادشون بیشتر میشه خبر کاملا موثقه لطفا اطلاع رسانی کنید تکمیلی: دارن شعار مي دن. به شدت شعار مرگ بر ديكتاتور و الله اكبر گفته ميشه. دانشگاه تهران و خیابان انقلاب درگیری شدید. با ۲۹۲ امتیاز و ۵۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
بیانیه شماره 13 میر حسین موسوی: خشونت چاره ساز نیست Posted: 28 Sep 2009 06:56 AM PDT به گزارش خبرنگار رویداد مهندس میر حسین موسوی در مورد راهپیمایی روز قدس و حضور پر شور سبزها در این راهپیمایی بیانیه ای را صادر نمود. در این بیانیه آمده است: از قضا آنها که از رخدادهای قدس امسال احساس شکست میکردند بیشترین بهره را از آن بردند. آنها به واضحترین شکل دریافتند که سه ماه خشونت بیسابقه کمترین اثری در حضور مردم به جای نگذاشته ، بلکه آن را فراگیرتر کرده است. / / / / اینجانب آخرین جمعه از رمضان امسال را در میان کسانی حاضر شدم که جمعی از آنان با مشتهای گره کرده به پیشوازم آمده بودند و برایم آرزوی مرگ داشتند. در مسیر پرهیاهویی که بایکدیگر همراه شده بودیم سیمایشان را مرور میکردم و میدیدم که آن چهرهها را دوست دارم. و می دیدم پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد. / / / / وقتی که سخن از تقویت شبکههای اجتماعی و یا زندگی کردن راه سبز میشود بلافاصله میپرسند چگونه؟ همانگونه که هستید. سخن از آن نیست شبکههای اجتماعی که وجود ندارند را شکل دهیم و قدرتمند کنیم؛ سخن از آن است كه قدرت مردم در شبکههای اجتماعی است که به صورت طبیعی و به هدایتی فطری درمیانشان شکل گرفته است. باید اهمیت آنها را درک کنیم. روز قدس امسال نشان داد این شبکه همچون نوزادی که به راه افتاده باشد با سرعتی باورنکردنی در حال رشد است؛ به زودی سخن گفتن را هم آغاز میکند و به زودی بالغ میشود و همگان را به تحسین و احترام نسبت به خود وا میدارد. با ۲۷۲ امتیاز و ۹۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران به حضور حداد عادل در دانشگاه Posted: 27 Sep 2009 07:52 PM PDT "در دومین روز از آغاز به کار آموزشی دانشگاه در سال جدید دهها تن از دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به حضور حداد عادل جلوی دفتر گروه فلسفه جمع شدند و منتظر شدند تا او از گروه خارج شود تا با سر دادن شعار اعتراض خود را نسبت به او ابراز کنند. اما با طولانی شدن زمان حضور او در گروه، دانشجویان شروع به سر دادن شعار کردند. شعارهایی از قبیل: «حداد حیا کن، فلسفه رو رها کن»، «حداد عادل، حامی قاتل»، «آروم باش، آروم باش، دانشجوییم نه اوباش»، «هر کی که بی سواده، با احمدی نژاده»" با ۲۴۴ امتیاز و ۹ نظر جامعه فرستاده شده در بخش نظرات |
بازخواست شیخ شجاع کروبی از هاشمی رفسنجانی: چرا به وظیفه نظارتی خود بر رهبری عمل نمی کنید؟ Posted: 28 Sep 2009 07:03 AM PDT کروبی شیخ شجاع ایران زمین امروز ششم مهرماه بار دیگر نامه ای به هاشمی رفسنجانی نوشته است و او را به خاطر بی اعتنایی به خواست های مردم و بی عملی در مجلس خبرگان مورد بازخواست قرار داده است. وی با توجه به گفته های فراوان رفسنجانی در باره ی برنامه ی غلط دولت نهم و پیش بینی آتشفشان خشم مردم از وی پرسیده که چرا در مجلس خبرگان هیچ صحبتی از این نابسامانی ها نشد. وی همچنین با اشاره به حیف و میل ثروت ایران تحت نام اصل 44 و خیمه انداختن سپاه پاسداران بر دارایی های ایران زمین از او می خواهد که به وظایف خود عمل کند و نگذارد مجلس خبرگان صرفا یک نهاد تبلیغاتی باشد. /// اما مهترین نکته در این نامه نگاری پایداری آیت الله کروبی بر حقوق مردم است طوری که او حتی از رنجیده شدن هاشمی رفسنجانی نیز نمی هراسد و آشکارا او را نیز به نقد می کشد. مهدی کروبی نشان داده که با صداقت تمام انتقادات و اعتراضات مردم را با صدای بلند می گوید و مصلحتی بهتر از حقوق مردم نمی شناسد. تاریخ ایران این بزرگ مرد و پایداری اش را فراموش نخواهد کرد. همان طور که اگر رفسنجانی به ضرر مردم وارد معامله با کودتاچیان بشود مردم آن را نیز فراموش نخواهند کرد. // متن کامل نامه ... با ۲۳۰ امتیاز و ۱۸ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
فيلم تظاهرات اعتراضی دانشجويان دانشگاه تهران عليه دولت كودتا Posted: 28 Sep 2009 02:33 AM PDT دانشجويان معترض دانشگاه تهران برعليه دولت كودتااعتراضات خود را شروع كردند . تظاهرات ضد دولتي دانشجويان در مقابل کتابخانه مرکزي و نيز در خيابان هاي اصلي پرديس مرکزي دانشگاه به شدت ادامه دارد. هر لحظه بر تعداد دانشجويان معترض افزوده مي شود. با ۲۱۴ امتیاز و ۱۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
Posted: 28 Sep 2009 07:49 AM PDT "دومين نامه مهدی کروبی به هاشمی رفسنجانی" : . . . . پرسش من از شما به عنوان رئيس اين مجلس است که آيا اين مجلس بر اساس و ظيفه خود در اين اجلاس عمل کرده است؟ آيا آن نطق های پيش از دستور و آن گزارش و بيانيه ای که صادر شد به واقع پاسخگوی پرسش ها و ابهامات جامعه امروز ايران بود؟ اگر جناب آيت الله دستغيب با آن سوابق درخشان و پايگاه عميق مردمی که دارند نيز در آن مجلس سخنی را از سر دلسوزی گفتند چنان با ايشان برخورد شد و از ضرورت طرد و حذف و تنبيه ايشان سخن به ميان آمد که گويی در آن مجلس جز به تمجيد و تجليل نبايد سخن گفت و هيچ خبره ای حق انتقاد از شرايط کشور را ندارد و دهان آن خبره ای که از هفت خوان شورای نگهبان گذشته و توانسته به مجلس خبرگان راه يابد را بايد با خاک پر کرد تا مبادا جز به مداحی و تجليل از شرايط موجود سخنی بگويد! به راستی که ما به کجا می رويم؟ و اگر قرار بر اين بود و هدف مقدس همه ما در مبارزه با استبداد و استعمار رسيدن به چنين نقطه ای بود چه احتياجی بود به مجلس خبرگان؟ اگر قرار بر اين است که در مجلس خبرگان هيچ خبره ای جز به تاييد سخن نگويد آيا بهتر آن نيست که اجلاس سالانه ای هم برگزار نکند؟ به راستی ديگر چه احتياجی است به هزينه کردن از بيت المال و داشتن ساختمان و دفتر و کارمند واين همه هزينه کردن. آيا بهتر نيست چنين مجلسی را بگذاريد فقط برای روز مبادا که خدای نکرده اتفاقی برای مقام رهبری رخ دهد؟ با ۱۹۹ امتیاز و ۱۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
بیانیه شماره 13 مهندس موسوی در مور دراهپیمایی روز قدس (میر حسین موسوی: خشونت چاره ساز نیست) Posted: 28 Sep 2009 07:24 AM PDT بیانیه شماره 13 میرحسین موسوی منتشر شد: میر حسین موسوی: خشونت چاره ساز نیست آرمان این روز آن است که رنگهای گوناگون را آمیخته با یکدیگر به صحنه بیاورد. روز قدس امسال ما این گونه نبود، اما برای چنین چیزی بود. اتفاقا اینجانب آخرین جمعه از رمضان امسال را در میان کسانی حاضر شدم که جمعی از آنان با مشتهای گره کرده به پیشوازم آمده بودند و برایم آرزوی مرگ داشتند. در مسیر پرهیاهویی که بایکدیگر همراه شده بودیم سیمایشان را مرور میکردم و میدیدم که آن چهرهها را دوست دارم. و می دیدم پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد. همه باید با هم کامیاب شویم، اگرچه برخی مژده این کامیابی را دیرتر درک کنند. متن کامل این بیانیه به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم راهپیمایی روز قدس امسال در روند حوادث چند ماه گذشته بدون تردید یک نقطه عطف محسوب میشود. نتایجی بسیار مبارک از آنچه در این مناسبت اتفاق افتاد انتظار میرود که مختص به یک سلیقه و یک گرایش نیست، بلکه فضلی عام و دستاوردی برای تمام کسانی است که در این سرزمین ریشه دارند، حتی اگر برخی از آنها به خاطر پیشداوریهای نادرست اینک و امروز نتوانند این نعمت و رحمت را لمس کنند. این برکت، میوه دوراندیشیهای امام بود. او بارها به ما میگفت بنیانهای درست را چنان بگذارید که پس از شما اگر خواستند هم نتوانند آنها را خراب کنند. شاید ما نتوانسته باشیم حق این رهنمود را به درستی ادا کنیم، ولی او خود در سیرهاش اینگونه عمل میکرد؛ تمامی ستونهای جمهوری اسلامی را بر پایههایی از اعتماد مردم برافراشت و علاوه بر آن در هر سال چندین سنت و میعاد برای حضور عملی آنان در صحنه قرار داد، تا كسی قادر نباشد این شالوده را دیگرگون كند. روز قدس از جمله این میعادهاست. با چنین سنتی نمیتوان مردم را از صحنه دور کرد. با چنین دعوتی نمیتوان بدون تامین و ترویج عدل در داخل به وقوع ستم در دور دست معترض بود. آن گاه او این مناسبت را نه فقط مختص به فلسطین، که روز مستضعفین و اسلام نامید تا کمترین شائبهای باقی نگذارد. اینک ارزش اهتمام آن پدر دلسوز برای پر کردن مستمر صحنه از حضورهای میلیونی مردم معلوم میشود. سی سال پیش از این امام ما از مسلمانان جهان خواست با حفظ تعدد و تفاوتهایشان بر روی درد مشترکی که تمامی آنان را میآزرد همصدا شوند. چقدر این پیام با سخن امروز ما نزدیک است؛ اسلام نگفته است برای آن که وحدت پیدا کنیم باید مثل هم بیندیشیم. آن وحدتی که ما بدان دعوت شدهایم در عین قبول تفاوتهاست و قدس روزی است كه مسلمانان باید با تحمل تنوع در دیدگاههای خود درمان دردهای مشتركشان را دنبال کنند. از این روست که اگر این مناسبت به یک پسند سیاسی تعلق یابد سال به سال شکوه خود را از دست میدهد؛ آثاری که برایش آرزو شده است باقی نمیگذارد و دیگر نمیتواند روز اسلام و روز مستضعفان باشد. آرمان این روز آن است که رنگهای گوناگون را آمیخته با یکدیگر به صحنه بیاورد. روز قدس امسال ما این گونه نبود، اما برای چنین چیزی بود. اتفاقا اینجانب آخرین جمعه از رمضان امسال را در میان کسانی حاضر شدم که جمعی از آنان با مشتهای گره کرده به پیشوازم آمده بودند و برایم آرزوی مرگ داشتند. در مسیر پرهیاهویی که بایکدیگر همراه شده بودیم سیمایشان را مرور میکردم و میدیدم که آن چهرهها را دوست دارم. و می دیدم پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد. همه باید با هم کامیاب شویم، اگرچه برخی مژده این کامیابی را دیرتر درک کنند. از قضا آنها که از رخدادهای قدس امسال احساس شکست میکردند بیشترین بهره را از آن بردند. آنها به واضحترین شکل دریافتند که سه ماه خشونت بیسابقه کمترین اثری در حضور مردم به جای نگذاشته ، بلکه آن را فراگیرتر کرده است. اگر فرصت روز قدس نبود چه بسا تا چند ماه دیگر که میقات بهمن فرا برسد، آنان بینتیجه و پرخطا بودن سیاستهای خود را ملاقات نمیکردند و زمانی با هزینههای سنگین عملکرد خود روبرو میشدند که برای چاره کردن بسیار دیر بود. خشونت چاره ساز نیست. ادخلوا فی السلم کافه؛ همگی در مسالمت وارد شوید. خشم مرکبی است که سوار خود را به زمین میزند. درمقابل رفتارهای زشت امنیتی و تحریکهای مدوام تبلیغاتی مردم حق دارند عصبانی شوند، اگرچه این حقانیت تغییری در تبعات خشم آنان ایجاد نمیکند. ما به اندازهای که از خود صبر و خرد نشان بدهیم از کوششهایمان نتیجه میگیریم و اگر به سوی تندرویهای بیدلیل بلغزیم چه بسا که حاصل یک هفته و یک ماه تلاش را در یک روز و یک صحنه جا بگذاریم. مردم ما از آن رو خود را شایسته رفتارهایی مناسبتر از سوی حاکمان میبینند که هوشیار و خردمندند، و خردمند کسی است که نه فقط میان خوب و بد، بلکه میان خوب و خوبتر و بد و بدتر تمیز بدهد. خوبتر از نتایجی که در روز قدس به دست آوردیم هنوز وجود دارد، کما این که بدتر از وضعیتی که از آن رنج میبریم و بدان اعتراض میکنیم نیز هست. در پیشرو و در شرایط تاریخی ما تصویر روشنی از نتایج رفتارهای ساختارشکنانه نیست. همانگونه كه در نامه فرستاده شده برای تمامی مراجع تقلید به عرض رسید افغانستان و عراق دو عبرت بزرگ در دو سوی سرزمین ما هستند که هرگز نباید آنها را از نظر دور کنیم. البته این عبرتها ما را از استیفای حقوقمان منصرف نمیکنند، زیرا ما آن صبوری و دانایی را داریم که بدون پرداختن چنین هزینههای سنگینی سرنوشت خود را بهبود ببخشیم. آن چیزی که میتواند این هدف بزرگ را محقق کند پایبندی به شعارهای زرینی است که انتخاب کردهایم. هیچ كلمهای که دوستی و برادری میان مردم را تحت تاثیر قرار دهد به بازسازی هویت و وحدت ملی ما نمیانجامد. ما اسلام رحمانی را درمان دردهای خود میدانیم و آن چیزی را که اینک به نام دین از سوی بخشی از حاکمیت معرفی میشود پوستینی وارونه میبینیم. ما خواستار اجرای بدون تنازل قانون اساسی و بازگشت جمهوری اسلامی به اصالت اخلاقی نخستینش هستیم. ما جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد را میخواهیم، و آنانی را ساختارشکن و هرج ومرج طلب میشناسیم که با بهانه و بیبهانه از موازین اسلامی عدول میکنند و بنا بر امیال شخصی به تعطیل اصول قانون اساسی دست میزنند. فضای سیاسی امروز كشور آن چیزی نیست كه سی سال پیش از این ایرانیان آرزویش را داشتند. مردم اینك از خود میپرسند چه چیز ما را از رسیدن به آرمانهایمان بازداشت و به شرایط فعلی رساند. این سوالی اساسی است كه جا دارد درباره كوششهای امروز و فردای ما نیز پرسیده شود. ما چه باید بكنیم تا سی سال بعد از نو با همین پرسش روبرو نشویم؟ ما تنها در صورتی به این اطمینان میرسیم که دستاوردهای سیاسی - اجتماعی خود را به زندگیهای روزمرهمان متکی کنیم. در طول یك قرن گذشته مردم ما از این قبیل دستاوردها کم نداشتهاند، اما همه آنها متکی به مبارزه بوده است؛ تا فضای جهاد و تلاش وجود داشت این دستاوردها زنده بود و همین كه مردم خسته میشدند یا تصور میكردند باید به خانههایشان بازگردند محصول از میان میرفت. مبارزه امری مقدس است، اما دائمی نیست. آنچه دائمی است زندگی است. این درسی است كه ما از رزمندگان خود در هشت سال دفاع مقدس آموختیم. در آن سالها دو گروه در جبهههای جنگ حاضر میشدند؛ گروه نخست ایام جنگ را مبارزه كردند و سپس به نظرشان رسید وقت زندگی كردن رسیده است؛ وقت آن كه پول روی پول بگذارند و برج روی برج بسازند. و گروه دوم كه برای معنویتی سرشارتر به جبهه میرفتند. آنها برای ایثار کردن عازم جبهه نمیشدند؛ میرفتند تا از فضای نورانی آنجا بهرهمند شوند. شاید برای کسانی که آن فضا را تجربه نکردهاند هضم این کلمات آسان نباشد، اما واقعیت دارد. نه آن که ایثار نمیکردند؛ نامدارترین قهرمانان ما آنان بودند. اما درمقابل آن گوهرهایی که به دست میآوردند باور نداشتند که دارند از خودگذشتگی میکنند. آنها سالهای جنگ را زندگی کردند و پس از آن مبارزهشان شروع شد؛ مبارزهای آرام برای پاسداری از حیاتی، یا لااقل خاطره حیاتی که چشیده بودند. اگر آنها نبودند ما نمیتوانستیم هشت سال با دستان خالی بایستیم. در زمان انتخابات وقتی گروهی از آنان مرا مفتخر کردند و کمیته ایثارگران را به عنوان یکی از فعالترین بخشهای ستاد اینجانب شکل دادند احساس سربلندی میکردم و چون میگفتند به امید تجدید نورانیت ایام امام گردهم جمع شدهاند بار خود را به مراتب سنگینتر میدیدم. بعید میدانم کسی در میان ملت ما باشد که به آنان مباهات نکند. آنها درست در نقطه مشترک سبزی قرار دارند که همه ما را به یکدیگر پیوند داده است. به تاسی از آنان ما نیز باید راه سبز امید را زندگی کنیم؛ در این صورت همان معجزهای که آنان آفریدند در انتظار ما نیز هست. اهمیت روز قدس امسال در این بود که نشان داد حیات جدیدی که مردم انتخاب کردهاند امری گذرا و موقتی نیست. اگر همه در خانههایمان نشسته بودیم و در عین حال این پیام با همین صراحت ابلاغ شده بود دستاورد ما هیچ کمتر نبود. راه سبز را زندگی کردن یعنی هر روز و همزمان که در خانههایمان و سرکارمان و در کوچه و خیابان و بر سر معیشتهای روزمره خود هستیم این پیام با غیرقابل انکارترین ندا تکرار شود، آن گونه که مسلمان بودن و ایرانی بودن و این زمانی بودن ما تکرار میشود. وقتی که سخن از تقویت شبکههای اجتماعی و یا زندگی کردن راه سبز میشود بلافاصله میپرسند چگونه؟ همانگونه که هستید. سخن از آن نیست شبکههای اجتماعی که وجود ندارند را شکل دهیم و قدرتمند کنیم؛ سخن از آن است كه قدرت مردم در شبکههای اجتماعی است که به صورت طبیعی و به هدایتی فطری درمیانشان شکل گرفته است. باید اهمیت آنها را درک کنیم. روز قدس امسال نشان داد این شبکه همچون نوزادی که به راه افتاده باشد با سرعتی باورنکردنی در حال رشد است؛ به زودی سخن گفتن را هم آغاز میکند و به زودی بالغ میشود و همگان را به تحسین و احترام نسبت به خود وا میدارد. آن وظیفهای كه بر عهده ما قرار دارد آن است كه با تكثیر اندیشههایی كه در حوالی آن شكل میگیرد و با تذكر دائمی اهمیت این پدیده مبارك از آن پرستاری کنیم. به همین ترتیب اگر گفته میشود راه سبز را باید زندگی کرد سخنی پیچیده و تازهای و دعوت به امری ناشناخته نیست. بلکه توجه دادن به همان چیزی است که دارید تجربه میکنید، و این که حرکت امروز مردم ما به خلاف عهدهای پیشین، آغاز نوعی از زندگی است. در همصداییها و پیوندها و چشمپوشیها و یکرنگیها و هوشمندیها و سرزندگیهایی که ادامه این مسیر مستلزم آن است حظی وجود دارد که زندگی را سرشارتر میکند. علاوه بر آن در دانایی ملت ما قدرتی هست که او را از تحمل بسیاری رنجها بینیاز میکند. مردم ما برای استیفای حقوق خود از پرداختن هزینه مضایقه ندارند، زیرا بهشت را به بها دهند و نه به بهانه. اما در عین حال اگر برای نتایجی که از حرکات اجتماعی خود به دست میآوریم دوام میخواهیم باید شجاعت و فراست را به هم بیامیزیم. اینک بر اثر سیاست خارجی غلط و ماجراجویانه دولتی که مردم ما بدان دچار شدهاند کشور در آستانه بحرانهایی قرار گرفته است که بیشترین خسارت آن را قشرهای محروم خواهند پرداخت. اگر با منطق مبارزه پیش میرفتیم شاید سادهانگارانه تصور میكردیم كه این یک امتیاز برای راه سبز ماست، اما زمانی که میخواهیم مسیر سبز را زندگی کنیم چنین نیست. اینجا کشور ماست و این زندگانی ماست و این ما هستیم که باید نسبت به چنین مشکلاتی نگران باشیم و حساسیت نشان دهیم. اقتصاددانان با اتکا به آمارهای رسمی منتشر شده از سوی مراجع رسمی همین دولت دهها میلیارد دلار از درآمدهای ارزی کشور را ظرف سالهای گذشته مفقود اعلام میکنند و و مراجعی که باید درمقابل این امر واکنش دهند بیتفاوت نسبت به حجم این ارقام که میتواند چند ارتش را تجهیز کند در گیرودار یارکشیهای سیاسی افتادهاند. از کدامیک از آنان انتظار داریم به رنجهایی که بر اثر رفتارهایشان بر مردم تحمیل میشود اهمیت بدهند؟ اگر ما نسبت به آنچه زندگی در این خاک و بوم را مختل میکند حساسیت نشان ندهیم دیگری نشان نخواهد داد؛ كما اینكه اقتصاددانان ما بیمناك از آن كه سرنوشتی شبیه به معترضین نسبت به وقوع اعمال خلاف اخلاق در زندانها داشته باشند در اعتراض خود كاملا تنها هستند. زمانی مفقود شدن بیست هزار دلار درخزانه كشور برای ساقط كردن یك دولت كافی بود. اما اینك فریادهای اخطار نسبت به گم شدن چنین ارقام گزافی كمترین واكنشی بر نمیانگیزد. اخیرا گروهی از اساتید ایرانی مقیم خارج در نامهای ضمن تشریح برداشت خود از راه سبز امید هر چیزی که منافع ملت ایران را تامین کند هدف این جنبش معرفی کرده بودند. بر این اساس آنان توصیه میكردند که با سپاسگزاری از حمایت ملتهای دیگر ظرف این چندماه از آنها بخواهیم در هیچ تحریمی بر علیه ایران شرکت نکنند. اینجانب نظر آنان را پسندیدم و بر آن صحه گذاشتم، زیرا این نه تحریم یک دولت، بلکه تحمیل رنجهای بسیار بر مردمی است که مصیبت دولتمردان مالیخولیازده برایشان کافی است. راه سبز را زندگی کردن به این معناست و ما با اعمال هرگونه تحریمی بر علیه ملت خود مخالفیم. این یک نمونه است. کسی به کسانی که این خواسته را با ما در میان میگذارند از ضرورت زندگی کردن راه سبز نگفته بود. ما بقی ما نیز از این ضرورت آگاه باشیم یا نباشیم به هدایتی فطری در همین مسیر هستیم، لذا ضرورت ندارد که این شیوه را به یکدیگر تلقین کنیم؛ تنها کافی است از آن آگاه باشیم و پرستاری کنیم. زندگی ادامه دارد و افراد موقتی هستند. هر جمعی و جماعتی كه سرنوشت خود را به بود و نبودكسان پیوند زدند سرانجام - حداقل با فقدان او - سرخورده شدند. هرگاه مردمی برای به تنی یا افرادی از همراهان عادی خود امتیازات بیدلیل قائل شدند سرانجام تشخیص عقلانی خود را در مقابل خواست آنان واگذار كردند و به جاه طلبان مجال دادند كه در آنان طمع كنند. مردمی كه میخواهند سرپای خود بایستند و حیاتی كریمانه را تجربه كنند جا دارد كه از نخستین قدمهایی كه به ناكامیشان میانجامد بابیشترین دقتها پیشگیری كنند. تولد اینجانب نه هفتم مهر كه روز آشنایی با شماست. حتی اگر روز هفتم مهر به دنیا آمده بودم نیز جا نداشت حركت شما به كیش شخصیت آلوده شود. امیدوارم این كلمات مرا صمیمانه و از سر نگرانی و نه یک شكسته نفسی بیحقیقت و تعارف گونه تلقی كنید. با ۱۸۹ امتیاز و ۳۷ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
تشنج در دانشگاه تهران؛ منع رفت وآمد خودروها در خیابان 16 آذر Posted: 28 Sep 2009 02:47 AM PDT تازه ترین اخبار حاكی از آن است كه به تریج جمعیت معترضین به بیش از هزار نفر افزایش یافته و آنان حركت خود را در خیابانهای داخل دانشگاه و دور كتابخانه آغاز كرده و علیه احمدینژاد شعار میدهند. این افراد در مقطعی هم به سردر دانشگاه تهران رسیدهاند. با ۱۷۹ امتیاز و ۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
Posted: 28 Sep 2009 02:15 AM PDT بعد از ظهر روز گذشته، غلامعلی حداد عادل نماینده فعلی و رئیس پیشین مجلس، که به منظور شرکت در جلسه گروه علمی فلسفه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران راهی این دانشگاه شده بود بر خلاف انتظار خود با موج اعتراضی دانشجویان روبرو شد. به گزارش خبرنامه امیرکبیر این تجمع از ساعت 17 لحظه حضور حداد تا ساعت 18 ادامه داشت. او که قصد داشت در ساعات پایانی روز در دانشگاه حاضر شود تا با اعتراضات دانشجویان روبرو نشود. در حین حضور در جلسه گروه فلسفه و نیز هنگام خروج از جلسه با بیش از 50 دانشجوی معترض روبرو شد که با فریادهای "مرگ بر دیکتاتور" و نیز دیگر شعارها وی را تا درب دانشکده بدرقه کردند. تیم حفاظت خدادعادل از ترس دانشجویان بیش از یک ساعت از خروج وی امتناع می کردند. در نهایت پس از اضافه شدن بیش از 15 نفر مامورین حراست توانستند وی را از گروه فلسفه دانشگاه تهران فراری دهند. به گفته کسانی که داخل گروه حضور داشته اند حداد در حالی که از ترس می لرزیده لحظه به لحظه گزارش حضور دانشجویان را از محافظینش می گرفته و به اساتیدی که وی را به جلسه دعوت کرده بودند گفته است: «شما که گفتید دانشگاه هیچ خبری نیست؟! اینها چرا حرمت استاد را نگه نمی دارند؟ اگر حرمت استاد در دانشگاه از بین برود که هیچ چیز حرمتی ندارد؟!! که این سخنان با تعجب حاضرین مواجه شده است.» از جمله شعارهایی که دانشجویان تکرار می کردند: "مرگ بر دیکتاتور"، "وکیل ضد ملت خجالت خجالت"؛ "آروم باش آروم باش دانشجوییم نه اوباش"؛ "حداد عادل حامی قاتل"؛ "حداد حیا کن دانشگاه را رها کن"؛ "هر کی که بی سواده با احمدی نژاده"؛ "ترسو بیا بیرون"؛ "نترس نترس ما کهریزک نداریم". به گزارش خبرنامه امیرکبیر، دانشجویان در ادامه سرود "یار دبستانی" و "حداد قاتل آواره گردی خاک وطن را" خواندند. گفتنی است حداد عادل، عضو هیئت گروه علمی فلسفه دانشگاه تهران، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است که پس از برگزاری انتخابات 22 خرداد 88 و پیش از تأیید نهایی سلامت انتخابات توسط شورای نگهبان به حمایت صریح از احمدی نژاد پرداخته بود، اما با وجود این وی در هیئت «بی طرف» معرّفی شده ی شورای نگهبان حضور داشت! همچنین اخیراً وی درباره ی فجایع بازداشتگاه کهریزک گفته بود: «کشته شدن سه نفر در کهریزک مسئله ی مهمی نیست». با ۱۷۸ امتیاز و ۸ نظر جامعه فرستاده شده در بخش نظرات |
مردم آزاده تهران به حمايت از دانشجويان معترض پيوستند Posted: 28 Sep 2009 03:24 AM PDT آژانس ايران خبر , تهران ساعت 1130: هم اكنون جمعيت دانشجويان معترض به 3000 نفر رسيده است . دانشجويان معترض به دولت كودتا, هم صدا شعار ميدهند : •جنتي جنتي تو دشمن ملتي •سپاه و اطلاعات عامل افتضاحات •محمود خائن .... كشتي جوانان وطن الله واكبر • مرگ برتو مرگ برتو •مرگ برديكتاتور •نه سازش نه تسليم- نه سازش نه تسليم •دانشجومي ميرد ذلت نمي پذيرد تعدادي از مردم هم از بيرون سردرب دانشگاه به دانشجويان شعار دهنده پيوسته اند. مردم با نيروهاي انتظامي درگير شده اند . نيروهاي مزدور انتظامي همه را ميزنند . موبايل تعدادي ازجمعيت معترض را شكستند . هركس كه دوربينش را براي گرفتن فيلم بالا مي آورد به نحو وحشيانه اي مورد ضرب و جر ح نيروهاي انتظامي قرار ميگيرد . نيروهاي سركوبگربراي كنترل وسركوب دانشجويان يك سري از دربها را بسته اند. با ۱۶۷ امتیاز و ۹ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
Posted: 28 Sep 2009 04:08 AM PDT •جنتي جنتي تو دشمن ملتي •سپاه و اطلاعات عامل افتضاحات •محمود خائن .... كشتي جوانان وطن الله واكبر • مرگ برتو مرگ برتو •مرگ برديكتاتور •نه سازش نه تسليم- نه سازش نه تسليم •دانشجومي ميرد ذلت نمي پذيرد تعدادي از مردم هم از بيرون سردرب دانشگاه به دانشجويان شعار دهنده پيوسته اند. مردم با نيروهاي انتظامي درگير شده اند . نيروهاي مزدور انتظامي همه را ميزنند . موبايل تعدادي ازجمعيت معترض را شكستند . هركس كه دوربينش را براي گرفتن فيلم بالا مي آورد به نحو وحشيانه اي مورد ضرب و جر ح نيروهاي انتظامي قرار ميگيرد . (((فیلم های جدیدتر در بخش نظرات))) با ۱۵۹ امتیاز و ۱۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
ویدئوی سوتی وزیر شعار کودتاچیان در روز قدس: "مرگ بر فلسطین"! Posted: 28 Sep 2009 07:10 AM PDT (اینقدر گفتیم "مرگ بر روسیه" که طرف هنگ کرد!) هنوزم میگیم: نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران ... با ۱۴۴ امتیاز و ۲۹ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
اعتراض دانشجويان دانشگاه تهران؛دانشجو بيدار است از ديكتاتور بيزار است Posted: 28 Sep 2009 02:14 AM PDT به نقل از يك شاهد عيني دانشجويان دانشگاه تهران در اعتراض به وزاري دولت كودتا به خاطر حضور در دانشگاه تهران در حركتي خودجوش نسبت به رفتارهاي دولت كودتا اعتراض كرده اند . در حالي كه خيابان انقلاب تحت تدابير شديد امنيتي است و همهي درها دانشگاه تهران بسته است . دانشجويان در برابر درب اصلي دانشگاه از داخل دانشگاه شعارهايي را عليه دولت كودتا ميدهند . آنها يكپارچه با روبانهاي سبز شعار مرگ بر ديكتاتور، دانشجو بيدار است از ديكتاتور بيزار است سر دولت كودتا استعفا استعفا را سر ميدهند . گزارشها حاكي از حضور چند صد دانشجوي معترض در محوطهي دانشگاه تهران و برابر تالار برگزاري مراسم بازگشایی دانشگاهها درتالار علامه امینی است . با ۱۴۳ امتیاز و ۳ نظر علم و تکنولوژی فرستاده شده در بخش نظرات |
صفحه اول روزنامه جهان ورزش:همه زندانیان سیاسی درایران راآزادکنید،نوشته سبزرنگ Posted: 27 Sep 2009 11:46 PM PDT لطفا به تماشاچیان نگاه کنید،نوشته سبز رنگ. Free all Political Prisoners in Iran ما بیشماریم،حتی دوربینهای دولتی هم از دست جنبش سبز در امان نیستند با ۱۴۰ امتیاز و ۱۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
کروبی یک تنه در برابر رهبری و خبرگان ایستاد Posted: 28 Sep 2009 11:02 AM PDT پاسخ شما چیست به مردمی که از وظایف مجلس تحت ریاست شما در شرایطی چنین خطیر پرسش می کنند؟ آیا اگر مجلس خبرگان در اجلاس خود نگاهی گذرا به آنچه که در چهار سال گذشته بر این مملکت رفته است می انداخت نمی توانست بسیار بهتر زمینه های پیدایش بحرانی که بر مملکت حاکم است - و شما البته فتنه اش خوانده اید- را دریابد؟ شما در سخنرانی های قبل و بعد از انتخابات خود بارها به بحران های اقتصادی و به هم خوردن سند چشم انداز در کشور و انحراف از آن اشاره کرده اید ولی آیا پرداختن به این بحران ها نباید جایی در مجلس خبرگان پیدا می کرد؟ با ۱۳۰ امتیاز و ۶ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
Posted: 28 Sep 2009 07:46 AM PDT اين دومين نامه ای است که پس از شبه انتخابات رياست جمهوری اخير به شما می نويسم. نامه اول را پس ازآن به شما نوشتم که اخباری بسيار ناگوار و تکان دهنده از درون بازداشتگاهها به گوش من رسيد و بر خود ديدم که از شما بخواهم بنا بر جايگاه حقوقی خود به اين اتفاقات رسيدگی کنيد و نگذاريد در جمهوری اسلامی تعرض به جان و مال و ناموس مردم تبديل به امری معمول و عادی شود. متاسفانه اما آن نامه اثری در مسئولان نکرد و ديديد که بی توجهی و بی حرمتی به حقوق مردم، چه آتشی به خرمن اعتماد زد و چه آبرويی از نظام ما زايل کرد. البته صلاح مملکت خويش مسئولين دانند. با اين حال اگر آن نامه سرانجامی پيدا نکرد با خود گفتم که شايد رسيدگی به آن نامه از دايره اختيارات شما خارج بوده است. اکنون اما اين نامه دوم را از آن روی به شما می نويسم که ديدم اجلاسيه مجلس خبرگان رهبری برگزار شد و آنچه در اين مجلس بايد مطرح می شد، مطرح نشد و آنچه بايد توسط اعضای آن مجلس مورد کنکاش قرار می گرفت، مورد کنکاش قرار نگرفت؛ و در يک کلام مجلس خبرگان که ممتاز ترين نهاد نظارتی در نظام جمهوری اسلامی بايد باشد به نهادی بی اثر تبديل شد؛ و ماحصل اين اجلاس صرفا چند سخنرانی و صدور بيانيه ای بود که بدون برگزاری اجلاس وجمع شدن اعضای محترم آن مجلس و زحمت بردن بسيار، هم می شد آن را انجام داد. اينچنين بود که تصميم گرفتم اين نامه را به شما بنويسم و رشادت ها و دليری های حضرت امام خمينی و نيروهای انقلابی در عصر ستمشاهی را يادآوری کنم و تاکيدی که امام و شاگردان او همچون من و شما بر مقابله با ظلم و جور داشتيم را به خاطر شما بياورم، و توضيح دهم که فلسفه وجودی مجلس خبرگان رهبری و مسئوليت اعضای آن چه بود، تا بعد شما خود داوری کنيد که در شرايط خطير کنونی چه مسئوليتی بر عهده شما بوده و هست و شما تا چه حد جايگاه صندلی ای که بر آن تکيه زده ايد را حفظ کرده و به چه ميزان در جايگاه رياست مجلس خبرگان، حافظ انقلابی بوده ايد که اصلی ترين هدف آن مقابله با بی عدالتی وتضييع حقوق مردم بوده است. جناب آقای هاشمی امام خمينی در شرايطی سخت و خطير و در تاريکی استبداد پهلوی، برای دفاع از اسلام و آزادی مردم از استبداد و استعمار، پنجه در پنجه نظامی انداخت که مستظهر به حمايت خارجی و تا بن دندان مسلح بود و خون جوانان را به ارزانی در خيابانها می ريخت. شما که يکی از شاگردان امام و در رکاب ايشان بوديد می دانيد که اگر نبود اعتقادی الهی و عزمی راسخ، مقابله با قدرت مطلقه شاه و استبداد شاهنشاهی و آن فداکاری ها و جانفشانی ها ميسر نمی شد. حتما به خاطر داريد که در آن شرايط هولناک و در راه مبارزه با جور و استبداد، ابتدا تعداد همراهان همدل در صنف روحانيت بسيار کم بود. هنگامه خطر کردن بود و زمانه زندان و شکنجه و بگير و ببند و تبعيد و دربدری و آوارگی. نه احتمالی قوی به پيروزی بود و نه برنامه ای برای تقسيم غنايم. ايمان و باور قلبی به اسلام و عدالت و مردم در دلهای ما حاکم بود و شوق قدم زدن در بيابان به قصد کعبه. آن رشادت ها و فداکاری ها به رهبری حضرت امام به انقلابی اسلامی و ضد استبدادی منجر شد که ما امروز وارثان آن هستيم و عدالت خواهی آن به مرزهای کشور نيز محدود نميشد و هدفی جهانی داشت از جمله در سرزمين فلسطين و قدس شريف. با ۱۲۵ امتیاز و ۷ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
ویدیو استقبال دانشجویان دانشگاه تهران از حداد عادل با شعار "وکیل ضد ملت خجالت خجالت" Posted: 28 Sep 2009 03:30 AM PDT ویدیو استقبال دانشجویان دانشگاه تهران از حداد عادل با شعار "وکیل ضد ملت خجالت خجالت" ۶ مهرماه (امسال-امروز) با ۱۲۳ امتیاز و ۷ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
امام هفتم شیعان:شاشیدن در اب راکد موجب فراموشی است. Posted: 28 Sep 2009 11:39 AM PDT امام هفتم شیعیان فرمودند:نه چیز موجب فراموشی اند،خوردن سیب ترش و گشنیز و پنیر و خوردن دم زده موش و شاشیدن در اب راکدو خواندن نوشته سر گورها و راه رفتن میان دو زن و دور انداختن شپش و حجامت در گودی پشت سر. منبع:خصال شیخ صدوق،تحت نظر ایت اله کمره ای ، چاپ تهران به سال 1374صفحه 189 و 190 با ۱۲۲ امتیاز و ۵۸ نظر جامعه فرستاده شده در بخش نظرات |
دانشجویان سبز ایران کولاک کرده اند: احمدی احمدی این آخرین پیام است، جنبش سبز ایران آماده قیام است Posted: 28 Sep 2009 03:28 AM PDT دانشجویان سبز کولاک کرده اند. دانشگاه تهران غوغاست. شعار دانشجویان : احمدی احمدی این آخرین پیام است. جنبش سبز ایران آماده قیام است با ۱۱۸ امتیاز و ۴ نظر جامعه فرستاده شده در بخش نظرات |
Posted: 28 Sep 2009 05:19 AM PDT صبح امروز همزمان با حضور کودتاچیان در دانشگاه تهران، دانشجویان معترض با وجود همه فشارها و تهدیدهای نیروهای امنیتی طی یک ماه گذشته، فریادهای اعتراضی مرگ بر دیکتاتور سر دادند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر، این تجمع که با حضور هزار دانشجو همراه بود از مقابل دانشکده هنرهای زیبا آغاز شدند و به تدریج پس از به راه افتادن دانشجویان به سمت ضلع شمالی دانشگاه، لحظه لحظه بر شمار معترضین افزوده شد. دانشجویان معترض که نمادهای سبز از جمله پلاکاردهای سبز رنگ حاوی نوشته ها و دستبندها و بادکنک های سبز بهمراه داشتند با عبور از مقابل دانشکده های مختلف در مقابل کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ایستادند و یکصدا فریاد های "مرگ بر دیکتاتور"، "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد"، "مجتهد واقعی منتظری صانعی"، "دانشجوی زندانی ازاد باید گردد"، "ندائیم، سهرابیم، ما همه یکصدائیم"، "کروبی بازداشت دستگیر بشه ایران قیامت میشه"، "کروبی بت شکن بت بزرگ بشکن"، "شکنجه، تجاوز دیگر اثر ندارد"، "دولت کودتا استعقا استعفا"، "یا حسین میرحسین"، "احمدی دروغگو شصت و سه درصدت کو"، "رایم کو"، "آزادی" و ... سردادند. دانشجویان معترض هم چنین پلاکاردهای حاوی خوشامدگوئی به وزرای علوم و بهداشت دولت کودتا را به زیرکشیدند که با تشویق های ممتد دیگر دانشجویان همراه بودند. در این هنگام در حدود 50- دانشجوی بسیجی نیز به منظور مقابله با دانشجویان با در دست داشتن پرچم هائی به سر دادن شعار پرداختند که در مقابل نیز دانشجویان معترض فریاد زدند: "دانشجوی سهمیه، همینه همینه". نیروهای حراست و انتظامات دانشگاه نیز برای تامین امنیت سالن محل برگزاری مراسم در مقابل محوطه کتابخانه مرکزی صف کشیده بودند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و دانشجویان بسیجی نیز چون همیشه به شناسائی دانشجویان معترض مشغول بودند. با ۱۱۷ امتیاز و ۱۰ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
تظاهرات ضد دولتي دانشجويان امروز ۶ مهر دانشگاه تهران Student demonstration, Tehran 28 sep Posted: 28 Sep 2009 02:47 AM PDT |
Posted: 28 Sep 2009 08:41 AM PDT بسم الله الرحمن الرحیم راهپیمایی روز قدس امسال در روند حوادث چند ماه گذشته بدون تردید یک نقطه عطف محسوب میشود. نتایجی بسیار مبارک از آنچه در این مناسبت اتفاق افتاد انتظار میرود که مختص به یک سلیقه و یک گرایش نیست، بلکه فضلی عام و دستاوردی برای تمام کسانی است که در این سرزمین ریشه دارند، حتی اگر برخی از آنها به خاطر پیشداوریهای نادرست اینک و امروز نتوانند این نعمت و رحمت را لمس کنند. این برکت، میوه دوراندیشیهای امام بود. او بارها به ما میگفت بنیانهای درست را چنان بگذارید که پس از شما اگر خواستند هم نتوانند آنها را خراب کنند. شاید ما نتوانسته باشیم حق این رهنمود را به درستی ادا کنیم، ولی او خود در سیرهاش اینگونه عمل میکرد؛ تمامی ستونهای جمهوری اسلامی را بر پایههایی از اعتماد مردم برافراشت و علاوه بر آن در هر سال چندین سنت و میعاد برای حضور عملی آنان در صحنه قرار داد، تا كسی قادر نباشد این شالوده را دیگرگون كند. روز قدس از جمله این میعادهاست. با چنین سنتی نمیتوان مردم را از صحنه دور کرد. با چنین دعوتی نمیتوان بدون تامین و ترویج عدل در داخل به وقوع ستم در دور دست معترض بود. آن گاه او این مناسبت را نه فقط مختص به فلسطین، که روز مستضعفین و اسلام نامید تا کمترین شائبهای باقی نگذارد. اینک ارزش اهتمام آن پدر دلسوز برای پر کردن مستمر صحنه از حضورهای میلیونی مردم معلوم میشود. سی سال پیش از این امام ما از مسلمانان جهان خواست با حفظ تعدد و تفاوتهایشان بر روی درد مشترکی که تمامی آنان را میآزرد همصدا شوند. چقدر این پیام با سخن امروز ما نزدیک است؛ اسلام نگفته است برای آن که وحدت پیدا کنیم باید مثل هم بیندیشیم. آن وحدتی که ما بدان دعوت شدهایم در عین قبول تفاوتهاست و قدس روزی است كه مسلمانان باید با تحمل تنوع در دیدگاههای خود درمان دردهای مشتركشان را دنبال کنند. از این روست که اگر این مناسبت به یک پسند سیاسی تعلق یابد سال به سال شکوه خود را از دست میدهد؛ آثاری که برایش آرزو شده است باقی نمیگذارد و دیگر نمیتواند روز اسلام و روز مستضعفان باشد. آرمان این روز آن است که رنگهای گوناگون را آمیخته با یکدیگر به صحنه بیاورد. روز قدس امسال ما این گونه نبود، اما برای چنین چیزی بود. اتفاقا اینجانب آخرین جمعه از رمضان امسال را در میان کسانی حاضر شدم که جمعی از آنان با مشتهای گره کرده به پیشوازم آمده بودند و برایم آرزوی مرگ داشتند. در مسیر پرهیاهویی که بایکدیگر همراه شده بودیم سیمایشان را مرور میکردم و میدیدم که آن چهرهها را دوست دارم. و می دیدم پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد. همه باید با هم کامیاب شویم، اگرچه برخی مژده این کامیابی را دیرتر درک کنند. از قضا آنها که از رخدادهای قدس امسال احساس شکست میکردند بیشترین بهره را از آن بردند. آنها به واضحترین شکل دریافتند که سه ماه خشونت بیسابقه کمترین اثری در حضور مردم به جای نگذاشته ، بلکه آن را فراگیرتر کرده است. اگر فرصت روز قدس نبود چه بسا تا چند ماه دیگر که میقات بهمن فرا برسد، آنان بینتیجه و پرخطا بودن سیاستهای خود را ملاقات نمیکردند و زمانی با هزینههای سنگین عملکرد خود روبرو میشدند که برای چاره کردن بسیار دیر بود. خشونت چاره ساز نیست. ادخلوا فی السلم کافه؛ همگی در مسالمت وارد شوید. خشم مرکبی است که سوار خود را به زمین میزند. درمقابل رفتارهای زشت امنیتی و تحریکهای مدوام تبلیغاتی مردم حق دارند عصبانی شوند، اگرچه این حقانیت تغییری در تبعات خشم آنان ایجاد نمیکند. ما به اندازهای که از خود صبر و خرد نشان بدهیم از کوششهایمان نتیجه میگیریم و اگر به سوی تندرویهای بیدلیل بلغزیم چه بسا که حاصل یک هفته و یک ماه تلاش را در یک روز و یک صحنه جا بگذاریم. مردم ما از آن رو خود را شایسته رفتارهایی مناسبتر از سوی حاکمان میبینند که هوشیار و خردمندند، و خردمند کسی است که نه فقط میان خوب و بد، بلکه میان خوب و خوبتر و بد و بدتر تمیز بدهد. خوبتر از نتایجی که در روز قدس به دست آوردیم هنوز وجود دارد، کما این که بدتر از وضعیتی که از آن رنج میبریم و بدان اعتراض میکنیم نیز هست. در پیشرو و در شرایط تاریخی ما تصویر روشنی از نتایج رفتارهای ساختارشکنانه نیست. همانگونه كه در نامه فرستاده شده برای تمامی مراجع تقلید به عرض رسید افغانستان و عراق دو عبرت بزرگ در دو سوی سرزمین ما هستند که هرگز نباید آنها را از نظر دور کنیم. البته این عبرتها ما را از استیفای حقوقمان منصرف نمیکنند، زیرا ما آن صبوری و دانایی را داریم که بدون پرداختن چنین هزینههای سنگینی سرنوشت خود را بهبود ببخشیم. آن چیزی که میتواند این هدف بزرگ را محقق کند پایبندی به شعارهای زرینی است که انتخاب کردهایم. هیچ كلمهای که دوستی و برادری میان مردم را تحت تاثیر قرار دهد به بازسازی هویت و وحدت ملی ما نمیانجامد. ما اسلام رحمانی را درمان دردهای خود میدانیم و آن چیزی را که اینک به نام دین از سوی بخشی از حاکمیت معرفی میشود پوستینی وارونه میبینیم. ما خواستار اجرای بدون تنازل قانون اساسی و بازگشت جمهوری اسلامی به اصالت اخلاقی نخستینش هستیم. ما جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد را میخواهیم، و آنانی را ساختارشکن و هرج ومرج طلب میشناسیم که با بهانه و بیبهانه از موازین اسلامی عدول میکنند و بنا بر امیال شخصی به تعطیل اصول قانون اساسی دست میزنند. فضای سیاسی امروز كشور آن چیزی نیست كه سی سال پیش از این ایرانیان آرزویش را داشتند. مردم اینك از خود میپرسند چه چیز ما را از رسیدن به آرمانهایمان بازداشت و به شرایط فعلی رساند. این سوالی اساسی است كه جا دارد درباره كوششهای امروز و فردای ما نیز پرسیده شود. ما چه باید بكنیم تا سی سال بعد از نو با همین پرسش روبرو نشویم؟ ما تنها در صورتی به این اطمینان میرسیم که دستاوردهای سیاسی - اجتماعی خود را به زندگیهای روزمرهمان متکی کنیم. در طول یك قرن گذشته مردم ما از این قبیل دستاوردها کم نداشتهاند، اما همه آنها متکی به مبارزه بوده است؛ تا فضای جهاد و تلاش وجود داشت این دستاوردها زنده بود و همین كه مردم خسته میشدند یا تصور میكردند باید به خانههایشان بازگردند محصول از میان میرفت. مبارزه امری مقدس است، اما دائمی نیست. آنچه دائمی است زندگی است. این درسی است كه ما از رزمندگان خود در هشت سال دفاع مقدس آموختیم. در آن سالها دو گروه در جبهههای جنگ حاضر میشدند؛ گروه نخست ایام جنگ را مبارزه كردند و سپس به نظرشان رسید وقت زندگی كردن رسیده است؛ وقت آن كه پول روی پول بگذارند و برج روی برج بسازند. و گروه دوم كه برای معنویتی سرشارتر به جبهه میرفتند. آنها برای ایثار کردن عازم جبهه نمیشدند؛ میرفتند تا از فضای نورانی آنجا بهرهمند شوند. شاید برای کسانی که آن فضا را تجربه نکردهاند هضم این کلمات آسان نباشد، اما واقعیت دارد. نه آن که ایثار نمیکردند؛ نامدارترین قهرمانان ما آنان بودند. اما درمقابل آن گوهرهایی که به دست میآوردند باور نداشتند که دارند از خودگذشتگی میکنند. آنها سالهای جنگ را زندگی کردند و پس از آن مبارزهشان شروع شد؛ مبارزهای آرام برای پاسداری از حیاتی، یا لااقل خاطره حیاتی که چشیده بودند. اگر آنها نبودند ما نمیتوانستیم هشت سال با دستان خالی بایستیم. در زمان انتخابات وقتی گروهی از آنان مرا مفتخر کردند و کمیته ایثارگران را به عنوان یکی از فعالترین بخشهای ستاد اینجانب شکل دادند احساس سربلندی میکردم و چون میگفتند به امید تجدید نورانیت ایام امام گردهم جمع شدهاند بار خود را به مراتب سنگینتر میدیدم. بعید میدانم کسی در میان ملت ما باشد که به آنان مباهات نکند. آنها درست در نقطه مشترک سبزی قرار دارند که همه ما را به یکدیگر پیوند داده است. به تاسی از آنان ما نیز باید راه سبز امید را زندگی کنیم؛ در این صورت همان معجزهای که آنان آفریدند در انتظار ما نیز هست. اهمیت روز قدس امسال در این بود که نشان داد حیات جدیدی که مردم انتخاب کردهاند امری گذرا و موقتی نیست. اگر همه در خانههایمان نشسته بودیم و در عین حال این پیام با همین صراحت ابلاغ شده بود دستاورد ما هیچ کمتر نبود. راه سبز را زندگی کردن یعنی هر روز و همزمان که در خانههایمان و سرکارمان و در کوچه و خیابان و بر سر معیشتهای روزمره خود هستیم این پیام با غیرقابل انکارترین ندا تکرار شود، آن گونه که مسلمان بودن و ایرانی بودن و این زمانی بودن ما تکرار میشود. وقتی که سخن از تقویت شبکههای اجتماعی و یا زندگی کردن راه سبز میشود بلافاصله میپرسند چگونه؟ همانگونه که هستید. سخن از آن نیست شبکههای اجتماعی که وجود ندارند را شکل دهیم و قدرتمند کنیم؛ سخن از آن است كه قدرت مردم در شبکههای اجتماعی است که به صورت طبیعی و به هدایتی فطری درمیانشان شکل گرفته است. باید اهمیت آنها را درک کنیم. روز قدس امسال نشان داد این شبکه همچون نوزادی که به راه افتاده باشد با سرعتی باورنکردنی در حال رشد است؛ به زودی سخن گفتن را هم آغاز میکند و به زودی بالغ میشود و همگان را به تحسین و احترام نسبت به خود وا میدارد. آن وظیفهای كه بر عهده ما قرار دارد آن است كه با تكثیر اندیشههایی كه در حوالی آن شكل میگیرد و با تذكر دائمی اهمیت این پدیده مبارك از آن پرستاری کنیم. به همین ترتیب اگر گفته میشود راه سبز را باید زندگی کرد سخنی پیچیده و تازهای و دعوت به امری ناشناخته نیست. بلکه توجه دادن به همان چیزی است که دارید تجربه میکنید، و این که حرکت امروز مردم ما به خلاف عهدهای پیشین، آغاز نوعی از زندگی است. در همصداییها و پیوندها و چشمپوشیها و یکرنگیها و هوشمندیها و سرزندگیهایی که ادامه این مسیر مستلزم آن است حظی وجود دارد که زندگی را سرشارتر میکند. علاوه بر آن در دانایی ملت ما قدرتی هست که او را از تحمل بسیاری رنجها بینیاز میکند. مردم ما برای استیفای حقوق خود از پرداختن هزینه مضایقه ندارند، زیرا بهشت را به بها دهند و نه به بهانه. اما در عین حال اگر برای نتایجی که از حرکات اجتماعی خود به دست میآوریم دوام میخواهیم باید شجاعت و فراست را به هم بیامیزیم. اینک بر اثر سیاست خارجی غلط و ماجراجویانه دولتی که مردم ما بدان دچار شدهاند کشور در آستانه بحرانهایی قرار گرفته است که بیشترین خسارت آن را قشرهای محروم خواهند پرداخت. اگر با منطق مبارزه پیش میرفتیم شاید سادهانگارانه تصور میكردیم كه این یک امتیاز برای راه سبز ماست، اما زمانی که میخواهیم مسیر سبز را زندگی کنیم چنین نیست. اینجا کشور ماست و این زندگانی ماست و این ما هستیم که باید نسبت به چنین مشکلاتی نگران باشیم و حساسیت نشان دهیم. اقتصاددانان با اتکا به آمارهای رسمی منتشر شده از سوی مراجع رسمی همین دولت دهها میلیارد دلار از درآمدهای ارزی کشور را ظرف سالهای گذشته مفقود اعلام میکنند و و مراجعی که باید درمقابل این امر واکنش دهند بیتفاوت نسبت به حجم این ارقام که میتواند چند ارتش را تجهیز کند در گیرودار یارکشیهای سیاسی افتادهاند. از کدامیک از آنان انتظار داریم به رنجهایی که بر اثر رفتارهایشان بر مردم تحمیل میشود اهمیت بدهند؟ اگر ما نسبت به آنچه زندگی در این خاک و بوم را مختل میکند حساسیت نشان ندهیم دیگری نشان نخواهد داد؛ كما اینكه اقتصاددانان ما بیمناك از آن كه سرنوشتی شبیه به معترضین نسبت به وقوع اعمال خلاف اخلاق در زندانها داشته باشند در اعتراض خود كاملا تنها هستند. زمانی مفقود شدن بیست هزار دلار درخزانه كشور برای ساقط كردن یك دولت كافی بود. اما اینك فریادهای اخطار نسبت به گم شدن چنین ارقام گزافی كمترین واكنشی بر نمیانگیزد. اخیرا گروهی از اساتید ایرانی مقیم خارج در نامهای ضمن تشریح برداشت خود از راه سبز امید هر چیزی که منافع ملت ایران را تامین کند هدف این جنبش معرفی کرده بودند. بر این اساس آنان توصیه میكردند که با سپاسگزاری از حمایت ملتهای دیگر ظرف این چندماه از آنها بخواهیم در هیچ تحریمی بر علیه ایران شرکت نکنند. اینجانب نظر آنان را پسندیدم و بر آن صحه گذاشتم، زیرا این نه تحریم یک دولت، بلکه تحمیل رنجهای بسیار بر مردمی است که مصیبت دولتمردان مالیخولیازده برایشان کافی است. راه سبز را زندگی کردن به این معناست و ما با اعمال هرگونه تحریمی بر علیه ملت خود مخالفیم. این یک نمونه است. کسی به کسانی که این خواسته را با ما در میان میگذارند از ضرورت زندگی کردن راه سبز نگفته بود. ما بقی ما نیز از این ضرورت آگاه باشیم یا نباشیم به هدایتی فطری در همین مسیر هستیم، لذا ضرورت ندارد که این شیوه را به یکدیگر تلقین کنیم؛ تنها کافی است از آن آگاه باشیم و پرستاری کنیم. زندگی ادامه دارد و افراد موقتی هستند. هر جمعی و جماعتی كه سرنوشت خود را به بود و نبودكسان پیوند زدند سرانجام - حداقل با فقدان او - سرخورده شدند. هرگاه مردمی برای به تنی یا افرادی از همراهان عادی خود امتیازات بیدلیل قائل شدند سرانجام تشخیص عقلانی خود را در مقابل خواست آنان واگذار كردند و به جاه طلبان مجال دادند كه در آنان طمع كنند. مردمی كه میخواهند سرپای خود بایستند و حیاتی كریمانه را تجربه كنند جا دارد كه از نخستین قدمهایی كه به ناكامیشان میانجامد بابیشترین دقتها پیشگیری كنند. تولد اینجانب نه هفتم مهر كه روز آشنایی با شماست. حتی اگر روز هفتم مهر به دنیا آمده بودم نیز جا نداشت حركت شما به كیش شخصیت آلوده شود. امیدوارم این كلمات مرا صمیمانه و از سر نگرانی و نه یک شكسته نفسی بیحقیقت و تعارف گونه تلقی كنید. با ۱۱۳ امتیاز و ۵ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات<div class="fe |
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch format to Traditional
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر