کتاب های فارسی - آرشیو این وبلاگ در پایین صفحه قرار دارد

stat code

stat code

۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه

[farsibooks] Saturday 26 September 2009 Mehr 4th 1388, Fwd: بالاترین

 


From http://balatarin.com FYI...


---------- Forwarded message ----------
From: بالاترین <dailyemail@balatarin.com>
Date: 2009/9/26
Subject: بالاترین
To: iskandar.hai@gmail.com


بالاترین


اگر آمریکائی‌ها و انگلیسی‌ها «ندا» را کشته‌اند چرا دولت او را «شهید» اعلام نمی‌کند؟

Posted: 26 Sep 2009 05:31 AM PDT

آن‌گونه که آقای احمدی‌نژاد در مصاحبه‌ آخرشان با لری کینگ در مورد قتل «ندا آقا سلطان» می‌گویند دوربینی برای مدتی ندا را تعقیب می‌کرده و بعد از قتل او فیلم‌برداری کرده (ایشان حتی به صراحت از وجود دو دوربین صحبت می‌کنند) و بعد می‌گویند که در ونزوئلای تحت کنترل آقای چاوز هم مورد مشابه دیگری پیدا شده. و در نهایت آقای احمدی‌نژاد چنین نتیجه می‌گیرند که به احتمال زیاد دست‌های آمریکا و انگلیس در کار این قتل بوده‌اند. در این زمینه باید گفت: اول) در صورتی که دشمنان دولت فعلی ندا آقا‌سلطان را به قتل رسانده‌اند (دشمنان خارجی یا داخلی) چرا وی رسما از طرف دولت بعنوان «شهید» معرفی نمی‌شود؟ مگر وقتی دشمن از میان آدم‌های یک جامعه کسی را با قصد آدم‌کشی می‌کشد آن آدم «شهید» نشده؟ خوب اگر ندا را هم دشمنان دولت کشته باشند باید از نظر دولت شهید باشد. انگار که دشمنان در یک حمله تروریستی و کور بمب‌گذاری کنند و مثلا سه نفر آدم رهگذر کشته شوند. مگر آن سه نفر «شهید» اعلام نمی‌شوند؟ فرق‌شان با ندا چیست؟ دوم) در مورد ونزوئلا و چاوز و مورد مشابه قتل خانمی در تظاهرات می‌توان گفت که در هرکجای دنیا که پلیس یا نیروهای مسلح به روی تظاهرکنندگان شلیک کنند امکان این وجود دارد که فرد یا افرادی کشته‌شوند. آن همه آدم در تظاهرات سال‌ ۱۳۵۷ خودمان کشته شدند در خیابان‌ها. همه‌اش مشکوک بودند؟ هر وقت کسی بر روی تظاهر‌کنندگان شلیک کند بالاخره حداقل یک نفر کشته می‌شود. این دیگر مقایسه ندارد. فرقش این است که امروز دست هرکس یک موبایل هست که فیلم بگیرد سی‌سال پیش نبود. در ونزوئلا هم مردم موبایل دارند و فیلم می‌گیرند از حوادث مختلف.
با ۲۲۰ امتیاز و ۲۴ نظر جامعه فرستاده شده در بخش
نظرات

شاهکار جدید کردان: سگ خواندن کارمندان خود

Posted: 26 Sep 2009 04:13 AM PDT

سایت حامی دولت جهان نیوز با انتشار تصویر نامه ای مدعی شد علی کردان کارکنان معاونت اداری مالی ریاست جمهوری را با الفاظ غیر عادی خطاب قرار داده است. در پارافی که در زیر نامه توسط کردان نوشته شده است، وی، کارمندان امور مالی را سگ‌ نامیده است
با ۱۹۷ امتیاز و ۲۲ نظر جامعه فرستاده شده در بخش
نظرات

اگر میتوانید آیه ای مانند قرآن بیاورید

Posted: 26 Sep 2009 09:55 AM PDT

سوره نساء آیه 3 با زنانی که پاک و دلخواهتان هستند نکاح کنید..با یکی یا دوتا یا سه تا یا4تا..و اگر میترسید عدالت نکنید به یک زن یا به زنانی که در جنگ متصرف شده اید اکتفاء کنید-- سوره نسا آیه 24:و نکاح با زنان شوهردار برشما حرام شد مگر آن زنان شوهرداری که در جنگها به غنیمت گرفته اید// آیه من:با عشق ازدواج کنید و فقط یک همسر بگیرید و مبادا در جنگها..زنان طرف شکسخورده را تصاحب کنید
با ۱۹۰ امتیاز و ۱۹۸ نظر جامعه فرستاده شده در بخش
نظرات

گوردن براون: افشای وسعت تقلب های جمهوری اسلامی جهانیان را حیرت زده خواهد کرد

Posted: 25 Sep 2009 08:05 PM PDT

به گزارش روزنامهٔ «ایندپندنت»، گوردون براون، نخست وزیر انگلستان در آخرین اظهار نظر خود راجع به جمهوری اسلامی گفت، «وسعت تقلب های دولت جمهوری اسلامی ایران و میزان سرپیچی آنها از تعهدات بین المللی شان به حدی است که افشای آن تمام جامعه بین المللی را حیرت زده و خشمناک خواهد ساخت» و اضافه کرد، «وقت آن رسیده است که خط روشنی درمقابل پای این دولت ترسیم شود، این سومین باری است که انها را در حال تقلب دستگیر کرده ایم»
با ۱۹۰ امتیاز و ۹ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

در مصاحبه با لری کینگ٬ محمود سوسک شد! / ملاحسنی

Posted: 25 Sep 2009 11:12 PM PDT

آخ کیف کردم. هیچوقت احمدی نژاد را اینطوری توی منگنه ندیده بودم. بیچاره خودش را باخته بود. مثل خر مانده بود توی گل. چرت و پرت گویی‌هایش هم دیگر کفاف نمیداد. از او پرسید: شما چگونه چهل میلیون برگه رای را کمتر از ۲۴ ساعت شمردید و به مردم اعلام کردید؟ ان پاسخ داد: خیلی ساده! چهل میلیون رای در چهل هزار صندوق ریخته شده بود و شمارش هر صندوق بطور جداگانه فقط نیم ساعت وقت میگیرد! خب. منگول! مگر همین فرمول در مورد انتخابات قبلی نبود که معمولا سه چهار روز طول می‌کشید؟؟؟ تازه تعداد آرا در انتخابات قبلی کمتر هم بود. بعد آدم دروغگو کم حافظه میشود. انتخابات اخیر مثلا کامپیوترایز شده بود که محمود اصلا به آن اشاره ای نکرد و همین یعنی اعتراف به تقلب در شمارش آرا. یعنی محمود اصلا نمی دانست علت بظاهر منطقی اعلام زود هنگام آرا استفاده از کامپیوتر بوده و نه آنچه که او گفت و لذا قضیه تقلب در انتخابات را آق محمود همینجا لو داد. از او پرسید: هزاران نفر از مردم ایران به خیابانها آمدند و گفتند در انتخابات تقلب شده. شما چرا با خشونت با آنها برخورد کردید؟ ان پاسخ داد: مگر پلیس امریکا امروز با تظاهرکنندگان مقابل اجلاس گروه ۲۰ برخورد نکرد؟ ما هم همین کار را کردیم. لری کینگ زرنگی کرد و گفت: من از شما می‌پرسم. چرا باید مردم را به زندان انداخت؟ ان پاسخ داد: آیا میدانید توی امریکا چقدر زندانی دارید؟ لری کینگ گفت: ولی هیچکدام آنها زندانی سیاسی نیستند. هیچکدام را بخاطر اعتراض به انتخابات به زندان نیفتاده است! بعد لری کینگ از ان پرسید: وقتی توی زندانهای جمهوری اسلامی به زندانی‌ها تجاوز شد و شما هم خوب این را میدانید و یک آیت الله هم روی این مطلب تاکید دارد شما چه برخوردی کردید؟ ان کمی مکث کرد و گفت: این چیزها در حوزه کاری من نبود. قوه قضائیه ما مستقل است! (مثل اینکه در کشورهای دیگر قوه قضائیه مستقل نیست). بعد یادش نبود که جمله قبلی را گفته فورا گفت: البته من به قوه قضائیه دستور دادم همه چیز را بررسی کنند و هر کس تخلف کرده بود با او برخورد کنند.! اگر قوه قضاسیه مستقل است پس تو این وسط چه کاره هستی به آنها رهنمود دادی؟ آقاجان من نمیدانم مگر این آدم کرم دارد بلند میشود و می آید توی دنیای آزاد و خودش را اینطوری توی هچل می اندازد؟
با ۱۵۰ امتیاز و ۵۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

پارلمان نیوز : نامه کردان درباره سگ‌های نهاد ریاست جمهوری

Posted: 26 Sep 2009 04:52 AM PDT

سایت جهان تصویری از نامه علی کردان درباره سگ‌های نهاد ریاست جمهوری را منتشر کرد. این سایت نوشت: متن نامه اداری مالی ریاست جمهوری که برای امضای کردان فرستاده شده: اداره کل امور مالی باسلام بدینوسیله یک فقره چک به شماره ... مورخ 88.4.30... به مبلغ ... ریال بابت ... به اینجانب علی کردان تحویل گردید. نوشته کردان ذیل نامه: « تعجب می کنم چک صادره 88.4.30 چرا امروز آنهم با کنکاش دفتر و با استفاده از سگ های پول مزاج کشف می شود که بنظرم باید سگ های جدید را بجای یافتن در امور مالی تربیت کرد» خبرها و شواهد رسیده از برخی مسئولان دولتی که برخلاف اعتماد زایدالوصف رئیس جمهور به آنها، شباهت های ظاهری و فکری با دولت اصولگرا ندارد، حاکی از آنست که رفتار فردی این اشخاص نیز بر خلاف شعارهای رئیس جمهور محترم می باشد. به گزارش جهان، اهتمام دکتر احمدی نژاد به رسیدگی به حال محرومان و حمایت از زیر دستان که روایت ها و مطالب بسیاری در این باره نقل شده است در رفتار روزمره برخی از نزدیکان به دولت مانند علی کردان انعکاسی وارونه پیدا کرده است. در همین راستا سندی که منتشر شد پی نوشتی است که علی کردان بر نامه معاونت اداری مالی ریاست جمهوری زده و در آن متاسفانه کارمندان این بخش را سگ خطاب کرده است. این سند در زمانی منتشر می شود که شایعات مربوط به تصدی پست حساس معاونت نظارت راهبردی رئیس جمهور برای کردان قوت گرفته و بایستی چنین موردی برای تنویر بیشتر مقامات ارشد دولت منتشر و رسانه ای می شد.
با ۱۴۳ امتیاز و ۷ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

خوشا بحال مسافرکش های خط آزادی که بی ترس زندان آزادی آزادی را فریاد می زنند!

Posted: 26 Sep 2009 07:12 AM PDT

تعدادی عکس و ویدیو از راهپیمایی آزادی !
با ۱۳۶ امتیاز و ۱۰ نظر جامعه فرستاده شده در بخش
نظرات

دسته گل تازه کردان: دستور تربیت سگ در نهاد ریاست جمهوری!

Posted: 26 Sep 2009 05:35 AM PDT

سندی که منتشر شده پی نوشتی است که علی کردان بر نامه معاونت اداری مالی ریاست جمهوری زده و در آن کارمندان این بخش را سگ خطاب کرده است.
با ۱۳۲ امتیاز و ۹ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

احمدی نژاد در دام larry king دست و پا میزد

Posted: 25 Sep 2009 09:04 PM PDT

سریال افتضاحات سفر ا.ن به نیویورک در شوی larry king کامل شد. برای دوستانی که امکان دیدن پخش زنده مصاحبه ا.ن و larry king را نداشتند توضیح میدهم که بر خلاف تمامی دفعاتی که ا.ن از جواب دادن طفره میرفت اینبار بد جوری دردام king گرفتار شده بود . در بهترین فراز این مصاحبه موقعی که ا.ن سعی کرد جواب یکی از سوالات king در مورد هولوکاست را مثل همیشه با سوال بدهد king به وی گفت اینجا منم که سوال میکنم و شما باید جواب بدهید. وی در مورد قتل ندا ادعا کرد که قتل در یک کوچه فرعی توسط کسی که با موبایل خود از نیم ساعت پیش از قتل وی را تعقیب میکرده اتفاق افتاده که king در جواب گفت ولی در فیلمهای خبری که از ایران میبینیم همه مردم موبایل دارند و در مورد قتل ندا نیز چندین فیلم از چندین زاویه موجود است که توسط چند نفر ضبط شده. نکته بسیار جالب دیگر این بود که موقعی که larry king اعلام وقت استراحت یا همان break time کرد احمدی نژاد که گویا گمان میکرد در صدا و سیمای کودتا صحبت میکند جو گیر شد و گفت ولی من هنوز حرفم تموم نشده و شروع به ادامه صحبتهای خود کرد ولی بعد از مدتی در میانه صحبتهای وی برنامه قطع شد.
با ۱۲۹ امتیاز و ۹۶ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

آیا احمدی‌نژاد رفتنی است؟ (تحلیلی درباره خبر شگفت انگیز دویچه وله)

Posted: 26 Sep 2009 04:51 AM PDT

سه خبر شگفت‌انگیز و پیاپی در چند روز گذشته، گمانه‌زنی‌های فراوانی را در خصوص تحولات سیاسی پیش رو در ایران برانگیخته‌است. خبر اول این است که در حالی که احمدی‌نژاد در نیویورک در گیرودار کشمکش‌های سیاسی بود، ناگهان اعلام شد ایران از راه‌اندازی دومین مرکز غنی‌سازی خود که تاکنون مخفی مانده بود، پرده برداشت. (لینک) در تهران تقریبا همزمان با این خبر، به نقل از حساب‌رسان رسمی اعلام شد که حساب‌های مالی سال‌های ۸۲ تا ۸۴ شهرداری تهران(دوره‌ی احمدی‌نژاد) تأیید نخواهدشد. (لینک) در همین اثنا، در گوشه‌ی دیگری از دنیا، بخش فارسی دویچه‌وله این ادعا را به نقل از یک نشریه‌ی آلمانی منتشر کرد که، در تهران کمیسیونی تشکیل شده‌است که در کار فراهم کردن مقدمات یک دولت جدید در ایران است! بر اساس ادعای این نشریه، قالی‌باف جای احمدی‌نژاد را خواهد گرفت. (لینک) × یک فرض اولیه و بسیار محتمل این است که خبر دویچه‌وله را ساختگی و برکناری احمدی‌نژاد راغیرممکن بدانیم. در این صورت می‌توان حدس زد که سایر اخبار نیز مسیری طبیعی را طی می‌کنند و هیچ‌چیز شگفت‌آوری (جز شگفتی‌های طبیعی اخبار ایران) در بین نیست. فرض دیگر این است که احتمالی هرچند اندک، بدهیم که بهره‌ای از واقعیت در خبر دویچه‌وله وجود دارد و به اصطلاح فارسی‌زبانان، چیزکی (بخوانید نیم‌کاسه‌ای) پشت این چیز هست. در آن صورت این اخبار را چگونه می توان تفسیر کرد؟ خواهیم دید که قطعات این پازل به نحو مشکوکی با هم جور در می‌آیند. یک سناریو می‌تواند اینگونه باشد: با بالاگرفتن دامنه‌ی اعتراضات به‌خصوص در شهر تهران، مخالفت علما و مراجع تقلید و از همه مهمتر وقایع روز قدس و عید فطر که مهمترین پشتوانه‌های حکومت یعنی پایه‌ی مذهبی آن را به‌شدت با تهدید مواجه کرد، احتمال دارد گروهی از مقامات "راس نظام" به این نتیجه رسیده باشند که ادامه‌ی وضع موجود، ممکن یا به "مصلحت" نیست. سخنان هاشمی در افتتاحیه‌ی مجلس خبرگان و اشاره‌ی او به جلسه‌ی گروهی از افراد "خیرخواه" می‌تواند موید این احتمال باشد. درحال‌حاضر یکی از بهترین گزینه‌ها برای حکومت این است که احمدی‌نژاد به دلیلی از قدرت کناره‌گیری کند. این دلیل ممکن است شرایط خاص کشور باشد یا بیماری و کسالت، یا استیضاح به دلیل سوء مدیریت یا... اما برای اطمینان از اجرای چنین سناریوهایی، ابزارهای فشار و کنترل نیز لازم است که برملاکردن پرونده‌ی اقتصادی وی در شهرداری می‌تواند در همین راستا تعبیر شود. هر چند در چنین مواقعی معمولا "نقص‌فنی هواپیما" به عنوان عملی‌ترین و دم‌دست‌ترین گزینه، یه کمک برنامه‌ریزان می‌آید. به‌هر‌حال برکناری رئیس جمهور 24 میلیونی هرگز نباید به نحوی باشد که شائبه خیانت نظام به آرای مردم را برانگیزد. در گام بعد می‌توان تصور کرد که آقای قالیباف به ریاست یک دولت موقت انتقالی منصوب شود. از آنجا که کانون اعتراضات اخیر شهر تهران است و تهرانی‌ها رابطه نسبتا خوبی با قالیباف دارند، او گزینه‌ی مناسبی برای آرام کردن فضا محسوب می‌شود. پس از یک دوره انتقالی چندماهه، می‌توان فرض کرد که در انتخاباتی مشابه انتخابات‌های ریاست جمهوری دهه‌ی 60 با حضور دو کاندیدا که یکی از آنها هم در شب انتخابات بگوید به دیگری رای می‌دهد، موضوع را فیصله دهند. × خبر اعلام رسمی تاسیسات هسته‌ای جدید را هم اتفاقا می‌توان دقیقا در این چارچوب تفسیر کرد. اگر به یاد داشته باشید پیش از آنکه خاتمی عرصه‌ی ریاست جمهوری را ترک کند، ایران پلمپ تاسیسات هسته‌ای خود را برداشت. این کار باعث شد هزینه‌ی چنین اقدامی به دولتی منتقل شود که عملا دیگر وجود خارجی ندارد. حال آیا به نظر شما می‌تواند اعلام رسمی وجود تاسیسات هسته‌ای جدید را نشانه‌ای از پایان عمر سیاسی احمدی‌نژاد دانست؟
با ۱۱۳ امتیاز و ۳۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

پدر داماد احمدی نژاد:به چشم خودم دیدم كه در انتخابات، رای‌ها را به سادگی جابه‌جا می‌كردند

Posted: 26 Sep 2009 10:14 AM PDT

آینده وی در پاسخ به این سؤال كه: اگر شما را مسئول آرام‌سازی حوادث پس از انتخابات می‌كردند، چه رفتاری می‌كردید؟ گفت: اجازه حمل سلاح و باطوم به هیچ نیروی نظامی نمی‌دادم. نیروهای رسمی با یونیفرم مشخص نظامی كه نشان دهد نیروهای رسمی آرام‌سازی هستند را به خیابان‌ها می‌فرستادم، نه لباس شخصی‌ها كه هویتشان مشخص نیست. به جای اسلحه، بلندگو به دست می‌گرفتم و با مردم مذاكره می‌كردم. نوكری مردم را می‌كردم چون مردم نوكرهای خود را دوست دارد. ما در كردستان همین كار را كردیم. چرا یادشان رفت؟ بازجویی‌های ما با اسیران مانند اكنون نبود. حتی زمانی كه اسیر عراقی می‌گرفتیم، چنان برخورد می‌شد كه اسیر پس از 6 یا 7 ماه بر علیه عراق با ما متحد می‌شد و با صدام می‌جنگید. زیرا فرماندهان آن زمان اسیران را كتك نمی‌زدند بلكه در مواردی ناز آنها را می‌كشیدند و مانند انسان با آنها برخورد می‌شد. خورشیدی افزود: نظام اسلامی ما در گذشته بی‌احترامی به مخالف را نمی‌پذیرفت. شهید دقایقی را مثال می‌زنم كه در زمان دانشجویی به جنگ رفت. او با اسرای عراقی چنان رفتار می‌كرد و در غم و شادی‌های آنها شریك بود كه این اسیران پس از مدتی اسلحه به دست گرفتند و با صدام جنگیدند.ما باید مانند این شهید رفتار كنیم چرا كه مردم ما همان مردم گذشته هستند اما ما با آنها مانند اشد من الكفار رفتار می‌كنیم. اسیری را گرفته بودیم كه مجروح بود. به چشم خود دیدم كه فرماندهی، این اسیر را به دوش گرفت و به درمانگاه برد. آیا چنین متهمی نباید عاشق جمهوری اسلامی شود؟ متاسفانه در برخوردهایمان انحراف داریم. مردم انحراف ندارند و انحراف در برخورد مسئولان است كه باید اصلاح شود، لذا اول باید از خودمان به عنوان مسئولان كشور انتقاد كنیم.
با ۱۰۶ امتیاز و ۱ نظر جامعه فرستاده شده در بخش
نظرات

سنـد رسمـی یک سـرقت علمی دیگر دولت کودتا: این بار وزیـر راه !‌

Posted: 26 Sep 2009 11:08 AM PDT

بعد از رو شدن دست کامران دانشجو توسط مجله علمی و معتبر نیچر، اینک نوبت دزدی علمی آقای حمید بهبهانی وزیر راه کابینه کودتا بود که توسط نشریه فرانسوی لیبراسیون رونمایی شده است. طبق خبر این نشریه، یک دانشمند ایرانی به استاد دانشگاهی به نام «کریستف کلارمونت» که رییس موسسه تحقیقاتی آکادمی ناوال نیز هست ایمیل زده و در آن نشان داده که چگونه آقای بهبهانی قسمت‏هایی از مقاله‏های «کریستف کلارمونت» و همکاران چینی و یک همکار کانادیی او به نام «جری فوربز» را بدون ذکر منبع کاملا کپی برداری کرده است. لازم به توضیح است که مقاله‏های یاد شده در سال‏های 2002و2003 و 2004 منتشر شده‏اند.جناب حمید بهبهانی همراه با دو نفر ایرانی دیگر به نام‏های حسن زیاری و محمد خبیری قسمت‌هایی از مقاله‏های محققان نامبرده را کپی‏برداری کرده و مقاله‏ای به نام خود در سال 2006 و در مجله‏ای لیتوانیایی متعلق به «دانشگاه فنی ویلنیوس» منتشر کرده است. قسمت‌هایی که در دو نسخه اصلی و تقلبی مقاله در زیر با رنگ دیگری برجسته شده است، کپی‌برداری‌های جناب آقای بهبهانی از آثار علمی دیگران بدون ذکر مرجع را به خوبی نشان می دهد. موج سبز آزادی تنها دو نمونه از سرقت علمی وزیر راه را جهت آگاهی مخاطبان در پی می‌آورد. علاقمندان به مشاهده کلیه موارد تخلف و تقلب در این مقاله می‌توانند به اینجا مراجعه کنند.
با ۱۰۵ امتیاز و ۱۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

پدر داماد احمدی نژاد:اگر هر کدام از این مردمی که به خیابان ها آمدند یک چوب داشتند ارتش هم جلودار آنها نبود

Posted: 26 Sep 2009 07:48 AM PDT

سردار خورشیدی ، پدر داماد احمدی‌نژاد : اگر هر یك از مردم كه به خیابان‌ها آمدند، یك چوب در دست می‌گرفتند، كل ارتش نمی‌توانست با آنها مقابله كند/ به چشم خودم دیدم كه در انتخابات، رای‌ها را به سادگی جابه‌جا می‌كردند سردار احمد خورشیدی، از فرماندهان دفاع مقدس در كردستان، با مقایسه عملكرد دستگاه‌های مسئول با عملكرد فرماندهان و رزمندگان دفاع مقدس در حوادث كردستان اظهار داشت: با وجود آن‌كه در آن زمان مردم در كردستان مسلح بودند، ما به سوی آن ها تیراندازی نكردیم و رزمندگان از خود شهید دادند، ولی از مردم برای آرام كردن منطقه تلفات نگرفتند. وی در پاسخ به این سؤال كه: اگر شما را مسئول آرام‌سازی حوادث پس از انتخابات می‌كردند، چه رفتاری می‌كردید؟ گفت: اجازه حمل سلاح و باطوم به هیچ نیروی نظامی نمی‌دادم. نیروهای رسمی با یونیفرم مشخص نظامی كه نشان دهد نیروهای رسمی آرام‌سازی هستند را به خیابان‌ها می‌فرستادم، نه لباس شخصی‌ها كه هویتشان مشخص نیست. به جای اسلحه، بلندگو به دست می‌گرفتم و با مردم مذاكره می‌كردم. نوكری مردم را می‌كردم چون مردم نوكرهای خود را دوست دارد. ما در كردستان همین كار را كردیم. چرا یادشان رفت؟ بازجویی‌های ما با اسیران مانند اكنون نبود. حتی زمانی كه اسیر عراقی می‌گرفتیم، چنان برخورد می‌شد كه اسیر پس از 6 یا 7 ماه بر علیه عراق با ما متحد می‌شد و با صدام می‌جنگید. زیرا فرماندهان آن زمان اسیران را كتك نمی‌زدند بلكه در مواردی ناز آنها را می‌كشیدند و مانند انسان با آنها برخورد می‌شد. سردار خورشیدی كه پدر داماد احمدی‌نژاد هم هست، در خصوص نقش دولت در این تنش‌ها اظهار داشت: آرام‌سازی وظیفه شورای عالی امنیت ملی است كه به ریاست رئیس‌جمهور اداره می‌شود. اگر در جایی اعتراض یا اغتشاشی صورت گیرد، رئیس‌جمهور به عنوان بالاترین مرجع تصمیم‌گیری می‌كند و باید پاسخگو باشد و هیچ ارتباطی با رهبری ندارد. اگر رئیس‌جمهور این اختیار را به پایین‌تر از خود هم تفویض كند باید خودش پاسخگو باشد.
با ۱۰۴ امتیاز و ۶ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

کشته شدن یک نفر با تانک در همدان در هنگام اجرای نمایش !

Posted: 26 Sep 2009 01:22 PM PDT

بیر اجرایی مراسم شبهای آفتابی در همدان از کشته و زخمی شدن سه نفر در سانحه تصادف با تانک در هنگام اجرای این نمایش خبر داد. جعفر زمردیان در گفتگو با مهر گفت: در پی اجرای نمایش نامه شبهای آفتاب در شهر همدان در پرده یازدهم این نمایش ناگهان تانک جنگی که برای استفاده در این نمایش بکار گرفته شده بود به علت نقص فنی در سراشیبی محل استقرار به حرکت در آمد و موجب کشته شدن یکی از تماشاگران و زخمی شدن دو نفر دیگر شد. دبیر اجرایی نمایش مذکور ادامه داد: به علت حرکت این تانک به سمت مردم متاسفانه یکی از حاضران به بر اثر تصادف با تانک در دم جان خود را از دست داد و دو نفر دیگر شامل یک زن و یک مرد دچار مجروحیت شدند. مجروحان این حادثه هم اکنون در بیمارستان مورد درمان و مداوا هستند.
با ۱۰۴ امتیاز و ۹ نظر جامعه فرستاده شده در بخش
نظرات

این قفل بدست مردم باز می شود... وانقلاب سبز، بارانی است... بابک داد

Posted: 26 Sep 2009 08:01 AM PDT

ديشب باد سرد نگذاشت صدايم به وضوح به مخاطبان برنامه تفسيرخبر صداي آمريكا برسد. سه نكته كوتاه گفتم كه يكي درباره افشاي سايت جديد غني سازي اورانيوم بود. اعتراف ایران به داشتن این سایت در اين شرايط كه پل بروكلين نيويورك در اقدامي بي سابقه سبزپوش شده و احمدی نژاد با سیاه ترین استقبال(!) تاریخ و سخت ترین سئوالات رسانه ها مواجه شده، .شاید برای منحرف كردن اذهان و افكار عمومي جهاني از سرکوبها و جنایات داخلی صورت گرفته باشد. اما فرقي نمي كند. صداي حقانيت ملت ايران كه زير بار فشارهاي اين دستگاه سلطاني له مي شوند، دير يا زود به مردم جهان رسيده و مي رسد. همانطور كه انتظاري از مجلس خبرگان براي مؤاخذه جنایات رهبر نداريم، انتظاري هم از خارجي ها براي تحت فشار گذاشتن رژيم ايران نداريم. قفلي كه بر سرنوشت ما و ایرانیان سراسر جهان بسته شده، نه بدست خبرگان بي خاصيت و بی اثر باز مي شود و نه بدست دولتهاي خارجي كه بدرستي به فكر امنيت ملتهاي خود و بمب اتمي ايران هستند. اين قفل فروبسته بايد با همت خودمان باز شود و مي شود. اين نظام از پاي بست دچار خوردگي و استيصال شده و اگر همت كنيم، بيشتر از آنچه تا حالا كرده ايم، ساقط خواهد شد. از حالا بايد به فكر باشيم نتيجه اين تلاشهاي بي شائبه و سختي ها، به يك چيز و فقط به يك چيز ختم شود: آزادي و حق انتخاب مردم. و بشارت بزرگ اینکه قفل را زیر باران باز خواهیم کرد... برخلاف انقلابهاي خونين ديگر، انقلاب سبز چنان اتفاق مي افتد كه نمونه سمبليكش را در جاده ها مي توان ديد.از شعارنوشتن روي ديوارها در شهرهاي كوچك بشارت مي دهم كه مأموران وحشتزده با سطل رنگ، از پس پاك كردنشان بر نمي آيند. در جاده ها هم انقلاب سمبليك نور و V در جريان است. در آخرين روزهاي فصل سفر و تعطيلات، و حتي همين پريروز در جاده هاي عباس آباد و مرزن آباد و جاده چالوس، مردم براي ماشينهاي روبرويي علامت V نشان مي دادند و چراغ مي زدند. وقتي چراغ زدن و V نشان دادن مردم به يكديگر شروع مي شود، ماشينهاي عقبي و جلويي به اين علامت سبز مي پيوندند و ناگهان كارواني از ماشينهاي شاد شكل مي گيرد. حالا در جاده ها مردم، يك شاخه سبز درخت، تكه اي پارچه و حوله سبز رنگ و حتي ظروف سبز رنگ را از پنجره ماشين بيرون مي گيرند و به ماشينهاي مقابل نشان مي دهند و آنها هم پاسخ مشابهي مي دهند. پيروزي جنبش سبز به همين آرامي اتفاق مي افتد و انقلاب سبز به زودي همه گير خواهد شد و همه به سيل اين جمعيت صفاجو و صلح دوست و حق طلب ملحق مي شوند. جنبش سبز مسالمت آميز و آرام و متمدنانه و با همين شيوه هاي كاملا" مدني دارد جلو مي رود و روز به روز پوست مي اندازد و تازه تر مي شود. روز به روز خشونت كودتاچيان و مظلوميت قربانيان دارد به سود جنبش سبز و نهادينه شدن نفرت مردم از ولايت نظامي فقيه منتهي مي شود.اما مردم اين نفرت را با كينه و خشونت نمايش نمي دهند. مردم ما دشمن را با سبزي و ملايمت خود ديوانه كرده اند و عصبيت آقاي خامنه اي و جنتي و فرمانده سپاه و چنگ و دنداني كه نشان مي دهند، بابت همين ملايمت بي نظير ملت است. انقلاب سبز مثل باران است. گاهی رگباری است، گاهی نرم است. اما هرجور که ببارد؛ خیلی زود سیاهی را از ایران عزیزمان خواهد شست. پنجشنبه يك دختربچه و پدرش در ترافيك جاده چالوس، صدها ماشين روبرويي را به واكنش مثبت ناگزير كردند و به تنهايي كارواني از سبزها به راه انداختند. آن دو آنقدر براي سه نفر مأمور نيروي انتظامي كه كنار جاده ايستاده بودند علامت V نشان دادند تا آنها مجبور شدند دو انگشت خود را بالا ببرند و جواب بدهند:V! و باز كنسرتي از بوق و نورباراني از چراغهاي ماشينهاي عقبي و روبرويي برپا شد. به همين سادگي! شما برای رهایی چه كرده ايد؟ آيا قدم هايي براي آزادی و سقوط دیکتاتورهای خونریز برداشته ايد ؟ نكند جا بمانيد! بهرحال این کاخ فرو می ریزد؛ چه بهتر که با مشارکت ما فروریزد. اين كاخ كه مي بيني؛ خواه از من و خواه از تو جاويد نخواهد ماند، گاه از من و گاه از تو.
با ۱۰۳ امتیاز و ۸ نظر جامعه فرستاده شده در بخش
نظرات

آقای احمدی‌نژاد، دیگر بس است. شرم کنید. چشم‌هایتان را بگشایید. (آرش حجازی)

Posted: 26 Sep 2009 10:37 AM PDT

جناب آقای محمود احمدی‌نژاد، در سه ماه گذشته، میلیون‌ها ایرانی، به زبان‌های گوناگون، در تبلیغات قبل از انتخابات، در روز انتخابات، در اعتراضات بعد از انتخابات، روز ۲۵ خرداد، روز ۳۰ خرداد، روز قدس و روزهای دیگر، با ده‌ها شکل اعتراض مدنی علی‌رغم سرکوب‌های بی‌امان و بی‌رحمانه‌ی شما و همکارانتان، به شما اعلام کردند که شما را نمی‌خواهند. حتی یک بار هم از خودتان پرسیدید که این مردم چرا از شما راضی نیستند و به بهای از دست دادن امنیت و حتی جانشان این نارضایتی را به شما اعلام می‌کنند؟ گاهی، در میان توجیه‌هایی که حتی خودتان هم به آن‌ها باور ندارید، در فواصل جلساتی که با همکارانتان گذاشته‌اید و در آن‌ها از شرق تا غرب عالم را مسئول برانگیختن مردم برای اعتراض به روش‌ها و سیاست‌های خودتان دانستید، از خودتان پرسیده‌اید که چرا این مردم ساکت نمی‌شوند؟ آقای احمدی‌نژاد، چند بار گفته‌اید که مرگ ندا «مشکوک» است، اما آیا هرگز از خود پرسیده‌اید که ندا مگر چه کرده بود که سزاوار چنین سرنوشتی باشد؟ با وجود تمام اسناد و مدارک و شواهد غیرقابل انکاری که در مورد مرگ ندا منتشر شد، شما چه سندی را منتشر کردید که گواه بر راستگویی شما باشد؟ در مناظره تلویزیونی‌تان گفتید دروغگو ترسو است. اما این را هم دروغ گفتید. دروغگو وقیح است. دروغگو شرم را نمی‌شناسد. دروغگو وجدان ندارد. دروغگو در روز روشن، در وسط خیابان، سینه‌ی دختر بی‌گناه جوانی را با گلوله می‌شکافد و بعد گناه مرگش را به گردن ازمابهتران می‌اندازد. آقای احمدی‌نژاد، از وقتی رئیس جمهور شده‌اید، به ندرت حرف راستی از شما شنیده‌ایم. شهوت قدرت وجدان و روح شما را سوزانده. خرافات و عوام‌فریبی قوه‌ی تمییز شما را پوسانده و دستاوردش برای مردم ما جز ویرانی، نابودی صنعت، نابودی کشاورزی، نابودی فرهنگ، نابودی صنعت نشر و مطبوعات، نابودی ورزش، آوارگی هزاران نفر و برباد رفتن آبروی ملتی سه هزار ساله و بر جای ماندن قبرستانی پر از گور جوانان بی‌گناه نبوده است. واقعیت است آقای احمدی‌نژاد، میلیون‌ها ایرانی اعلام کرده‌اند که شما را نمی‌خواهند. از خودتان پرسیده‌اید این مردم چه می‌خواهند؟ کمی تأمل کرده‌اید که شاید خود شما بتوانید آنچه را این مردم می‌خواهند به آن‌ها بدهید؟ یا خداوند بر گوش و چشم شما مهر زده است و دیگر برای شما خیلی دیر شده؟ به شما می‌گویم. هرچند می‌دانم که می‌دانید و هرچند می‌دانم که از انجام خواسته‌ی مردم عاجزید، چرا که اگر از هویت سرکش و مستکبری که برای خود ساخته‌اید دست بکشید، چیزی جز مردی عاجز از شما نمی‌ماند، هرچند عاجز بودن بهتر است از ظالم بودن. ۱٫ مردم می‌خواهند در انتخاب رهبرانشان آزاد باشند. می‌خواهند هرکس را که خواستند، فارغ از جنس و دین و نژاد، به رهبری خود برگزینند. آیا در ایران مردم این حق را دارند؟ آیا برای انتخاب منتخبانشان مجبور نیستند اسیر دور باطل نظارت استصوابی شوند؟ ۲٫ مردم می‌خواهند نظر اکثریت در جامعه اجرا شود، اما حقوق اقلیت محترم دانسته شود. آیا این حقوق محترم شمرده می‌شود؟ آیا محل تجمع دراویش شیعه‌ی اثنی‌عشری با خاک یکسان نشد؟ آیا جوامع قومی و دینی مختلف جامعه، زرتشتی، مسیحی، یهودی، کرد، لر، ترک، بلوچ و… حقوق برابر با بقیه‌ی مردم دارند؟ ۳٫ مردم می‌خواهند آزادی‌های فردی‌شان محترم شمرده شود. قانونی را نمی‌خواهند که به حاکمان قدرت بدهد که به مردم بگویند چه بپوشند و چه نپوشند، چه بخورند و چه نخورند، چه بگویند و چه نگویند. آیا در ایران حقوق فردی مردم محترم است؟ ۴٫ مردم عدالت می‌خواهند، مایلند همه در پیشگاه قانون برابر باشند. به راستی اعتقاد دارید همه در برابر قانون برابرند؟ آیا در برابر شکایاتی که از روزنامه‌ی کیهان می‌شود، همان برخوردی می‌شود که با شکایات از روزنامه‌های غیرمقبول از نظر شما می‌شود؟ آیا با مردمی که فقط به جرم حضور در خیابان دستگیر شدند، همان برخوردی شد که با ضارب مسلح سعید حجاریان شد؟ ۵٫ مردم عدالت اجتماعی می‌خواهند، می‌خواهند بدانند ثروت‌های ملی‌شان چه‌گونه هزینه می‌شود. مایلند بدانند که چرا میلیاردها دلار از سرمایه‌های ملی ما بلاعوض به کشورهای دیگر منتقل می‌شود. ۶٫ مردم از رهبرانشان پاسخگویی می‌خواهند. نه اینکه در پاسخ خبرنگاری که از شما می‌پرسد آیا انتخابات را دزدیده‌اید، بگویید من نمی‌فهمم چه می‌گویید. ۷٫ مردم آزادی بیان می‌خواهند. بارها ادعا کرده‌اید که در ایران آزادی بیان مطلق است که در واقع یعنی مفهوم آزادی بیان را نمی‌دانید. آزادی بیان یعنی اینکه قلم و گردن هرکس را که مخالف میل شما حرف می‌زند، نشکنید؛ اگر کسی در اعتراض به شما فریاد زد، کشته نشود؛ روزنامه‌ها هراس نداشته باشند که مبادا چیزی بگویند که با یک حکم تعطیلی از سوی هیئت نظارت بر مطبوعات شما، صدها نفر بیکار بشوند؛ سانسور، به‌ویژه سانسور پیش از انتشار، بر کتاب‌ها اعمال نشود؛ آزادی انتخاب شغل وجود داشته باشد؛ فرد ممنوع‌القلم و ممنوع‌التصویر وجود نداشته باشد، برای روزنامه‌نگاران راهی جز تمکین، زندان یا تبعید وجود داشته باشد، کتابی ممنوع‌الانتشار نشود، اطلاعات به سهولت مبادله شود و با فیلترینگ سهمگین و پرهزینه‌ی شما مواجه نشود، کسی که شما را نمی‌خواهد همان‌قدر امنیت داشته باشد که کسی که شما را می‌خواهد دارد. هنوز هم می‌گویید در ایران آزادی بیان وجود دارد؟ ۸٫ مردم آزادی شاد بودن می‌خواهند. آیا تا کنون در عمرتان شاد بوده‌اید؟ باورم نمی‌شود بدانید شادی یعنی چه، چرا که نمودهای شادی شما را دیده‌ام: بزغاله نامیدن متخصصان، خس و خاشاک نامیدن مردمی که بر آن‌ها حکومت می‌کنید در جشنتان و هلهله کشیدن بر گورهای دسته‌جمعی مخالفانتان که در کمال صلح، فقط می‌گفتند شما را نمی‌خواهند. وقتی می‌گویم مردم شادی می‌خواهند، باید بدانید که شادی قاعده ندارد، قانون ندارد، به شمار انسان‌های روی زمین، راه برای شادی وجود دارد. کسی با پایکوبی شاد می‌شود و کسی دیگر با جشن‌های دینی و آیینی. ۹٫ مردم آزادی عقیده می‌خواهند. می‌دانید آزادی عقیده یعنی چه؟ یعنی بپذیرید که برای رستگاری فقط یک راه – راهی که شما به آن اعتقاد دارید – وجود ندارد. یعنی بپذیرید که به شمار انسان‌های روی زمین، راه برای رستگاری هست. ۱۰٫ مردم آزادی هویت می‌خواهند. می‌دانید آزادی هویت یعنی چه؟ یعنی بپذیرید که همه نباید رفتاری مطابق با استانداردهایی که شما تعریف می‌کنند داشته باشند. ۱۱٫ مردم حق تشکل می‌خواهند. لزوماً تشکل‌های مردم با علایق شما سازگار نیست. شما حق ندارید جلوی تشکل مسالمت‌آمیز جمعیتی هرچند کوچک را بگیرید. ۱۲٫ مردم نمی‌خواهند منفور کشورهای دیگر باشند، مایلند در کنار تمام مردم جهان، در راه سعادت این کره‌ی خاکی کوچک گام بردارند. آقای احمدی‌نژاد، متأسفانه به علت بی‌توجهی شما به خواسته‌های مردم، یکی از منفورترین شخصیت‌های تاریخ در میان مردم خودتان شده‌اید، حتی هیتلر و موسولینی و چنگیز خان هم در دوران حیاتشان و در میان مردم خودشان چنین منفور نبوده‌اند. اما هنوز دیر نیست. همیشه می‌توانید خودتان را از ننگین شدن در پیشگاه تاریخ نجات بدهید. به عنوان یک نویسنده و روشنفکر از شما می‌خواهم یک بار دیگر این متن را در خلوت خودتان بخوانید، بعد تصمیم بگیرید در کجای تاریخ می‌خواهید بایستید، در کنار مردم یا در برابر آن‌ها. در هنگام تصمیم گرفتن فراموش نکنید که حاکمان جمله رفتنی‌اند و از آن‌ها جز نام نیک یا ننگ نمی‌ماند. اما مردم ابدی‌اند و این مردم، خواسته‌های دوازده‌گانه‌شان را تحقق خواهند بخشید، با شما یا بی شما. نگذارید به سرنوشت اسفندیار دچار شوید که چشم‌هایش نقطه‌ی ضعفش بود و همان کوری او را بر خاک انداخت. آرش حجازی
با ۱۰۱ امتیاز و ۱۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

از دفترچه‌ی خاطرات یک کودتاچی - قسمت آخر

Posted: 26 Sep 2009 05:46 AM PDT

دیشب بعد از مهمانی با دانشجویان انقلابی مینوستا و یوتا حسابی خسته بودیم. بهشان پلو مرغ دادیم و من حسابی نفخ کرده بودم. اسفندیار و متکی تا 3 صبح هی با هم شوخی می‌کردند و می‌خندیدند نمی‌گذاشتند یک دقیقه کپه‌ی مرگمان را زمین بگذاریم. این مردم بیکار بلاد کفر هم شب‌ها به جای خوابیدن دنبال قاتل در هتل ما می‌گشتند و هی از پایین توی خیابان بلند داد می‌زدند: قاتل بیا بیرون. نمی‌گذاشتند خواب به چشم ما بیاید. در این کشورهای سوسول غربی نیروهای امنیتی‌شان مثل ما پیشرفته نیستند تا قاتل‌ها و متجاوزین به ناموس مردم را با آفتابه در خیابان‌های شهر بگردانند. مردم خودشان باید پشت ساختمان‌‌ها از قاتل خواهش کنند بیرون بیاید. اما خیلی از دانشجوهای امریکایی خوشم آمد. هیچ‌کدامشان مثل بچه‌های علامه و شریف و دانشگاه تهران طلب بابایشان را از من نداشتند و همش بر و بر من را نگاه می‌کردند و می‌خندیدند. نه شعار دادند و نه اهل این بودند که عکس‌های رییس‌جمهورشان را آتش بزنند. نه در کوی قلدری بکنند و برادرهای مظلوم بسیجی مجبور شوند کمی مهروزی کنند باهشان. بچه‌های سربه‌راهی بودند. کاش ما هم چنین دانشجوهای سربه‌زیری داشتیم و دایم از بازگشایی دانشگاه‌ها پشتمان نمی‌لرزید. صبح در لابی هتل هیات فلسطینی را دیدم. ازشان پرسیدم چرا وقتی من دارم درد بلای شما را به سرمان می‌زنم دستتان را تا مچ توی دماغتان می‌کنید؟ همه انکار کردند. گفتم: بگم؟ بگم؟ داشت روی سگ من بالا می‌آمد تا همه‌ی مدارک روابط پنهانی زنیکه را با صهیونیست‌ها و شوهر سابقش رو کنم و آبرویش را در هتل ببرم. دم بچه‌های اطلاعات و سربازان گمنام گرم که برای همه‌ی آدم‌های روی زمین پرونده‌های اخلاقی درست کرده‌اند تا هر وقت کم ‌می‌آوریم توی سرشان بزنیم. متکی خاک بر سر آمد و بحث را عوض کرد.
با ۹۵ امتیاز و ۵ نظر سرگرمی فرستاده شده در بخش
نظرات

زن جوان متاهل، قربانی آزار و تجاوز جنسی

Posted: 26 Sep 2009 10:22 AM PDT

سایت «تغییر»، پایگاه اطلاع‌رسانی حزب اعتماد ملی، در گزارش ویژه‌ای، درباره‌ی سرنوشت پرونده‌ی تجاوز در بازداشتگاه‌های غیرقانونی یادآور شده که به جای مجرمان، شاکیان محاکمه می‌شوند. خبرگزاری هرانا : به گزارش دویچه وله به نقل از سایت تغییر، در میان شاهدان آقای کروبی، نه تنها دختران و پسران جوان، که زن جوان متاهلی نیز وجود دارد که توسط ماموران مورد آزار و اذیت جنسی و تجاوز قرار گرفته است. طبق این گزارش، هنوز بسیاری اسناد متقن دیگر نزد مهدی کروبی است که در صورت لزوم منتشر خواهد شد. ناپدید شدن شاکیان در گزارش تکان‌دهنده‌ی «تغییر» همچنین آمده که یکی دیگر از قربانیان تجاوز در کهریزک، در سرکشی نمایندگان مجلس به زندان اوین، لب به اعترض گشوده و در حضور چند نماینده‌ی مجلس و تعداد دیگری از زندانیان گفته که چگونه مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و "هنوز هنگام رفع حاجت، از مقعد وی خون جاری می‌شود". این شاهد پس از چند روز توسط شخص قاضی مرتضوی از بند خارج شده و هنوز اطلاعی از سرنوشت وی در دست نیست. طبق همین گزارش، یکی از نمایندگان شناخته‌شده‌ی اصولگرا نیز در یکی از جلساتی که نمایندگان نزد مهدی کروبی داشته‌اند، وجود تجاوز در زندان‌ها را تایید و اشاره کرده که یکی از قربانیان تجاوز به وی مراجعه کرده، ولی پس از این مراجعه ناپدید شده است. مورد ابراهیم شریفی «تغییر» همچنین به ابراهیم شریفی، یکی از "شاهدان شجاعی" اشاره کرده که وجود تجاوز سیستماتیک در بازداشتگاه‌های غیرقانونی در حوادث پس از انتخابات را تایید کرده‌اند. ابراهیم شریفی پس از آزادی، چند بار قصد خودکشی داشته است. وی همراه با مدارک محکمه‌پسند نزد مهدی کروبی رفته و آنچه بر او رخ داده را بازگو کرده است. وی حاضر شده برای افشای جنایاتی که در حق وی و جمع گسترده‌ی دیگری روی داده، نزد مسئولان قضایی شهادت دهد. به گزارش «تغییر»، در حالی که آقایان کروبی و شریفی از مسئولان قضایی انتظار رسیدگی به این جنایات را داشته‌اند و با حسن نیت و اعتماد به دستگاه قضایی، شکایت خود را نزد نمایندگان دادستانی و نمایندگان رییس دستگاه قضایی مطرح کرده‌اند، به جای رسیدگی به این شکایات، ماموران به اذیت و آزار ابراهیم شریفی و خانواده‌ی وی روی آورده‌اند. گزارش یاد شده افزوده که آقای ابراهیم شریفی، پس از تحمل فشارهای شدید که گفته می‌شود از سوی نیروهای منتسب به دادستان سابق تهران انجام می‌شده، موفق به خروج از کشور شده است. به گزارش «تغییر»، این‌ها همه در حالی است که مرتکبان شکنجه و تجاوز آزادانه ایام می‌گذرانند و قربانیان و افشاکنندگان این جنایات، محاکمه و اذیت و آزار می‌شوند. «تغییر» این سخن میرحسین موسوی را صحیح خوانده است که: «سنگ‌ها را بسته‌اند و سگ‌ها را رها کرده‌اند».
با ۹۲ امتیاز و ۷ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

وب نوشتهای دکتر خزعلی: ملاقات پدر درccu

Posted: 26 Sep 2009 02:23 AM PDT

دیروز آخرین جلسه خبرگان رهبری بود، ظهر پدر به منزل می روند و خبر بازگشت من از سفر و ماجرای فرودگاه را به ایشان می دهند، معظم له با اطلاعات تماس می گیرند تا جلسه ای با حضور مسئولان مربوطه و حقیر در منزل معظم له تشکیل شود، متاسفانه ساعتی بعد به دلیل سکته خفیف مغزی در ccu بیمارستان شهید رجایی بستری می شوند. درccu به ملاقات پدر رفتم، از اجلاس خبرگان می گفتند، از نطق خودشان و آقای علم الهدی و نقدی بر سخنان دستغیب، نگران من بودند و این که پس از ایشان با من چه خواهند کرد! می فرمودند : تا هستم می خواهم مسئله تو حل شود ! راست می گویند، من هم فکر می کنم خدای ناکرده اگر پس از صد و بیست سال - که عمر پدر دراز باد - سایه او بر سر ما نباشد، چه انتقامی که از من نخواهند گرفت! من بر این باورم، اگر شکنجه جسمی در زندان نداشتم ، برای این بود که به معظم له ثابت کنند که ما در زندان ها شکنجه نداریم، نمی خواستند با شکنجه من یک حامی بزرگ را از دست بدهند، اینجا باید اعتراف کنم، از این رانت بهره برده ام، اگر روزی سایه پدر بر سر من نباشد، کهریزک ایستگاه اول من است! من هم امیدوارم در حیات پدر پرونده غیر قانونی و بی محتوای دادگاه انقلاب بسته شود، اگر این پرونده غیر قانونی و بازداشت و زندان غیر قانونی و اخیراً ممنوع الخروجی غیر قانونی ادامه پیدا کند، از آستانه تحمل من خارج و به گونه ای دیگر با ظلم و دروغ و بی ناموسی برخورد خواهم کرد که نه به صلاح من است و نه به نفع آنان! من به برادران اطلاعاتی و دستگاه قضایی توصیه می کنم پا روی دم من نگذارند، به عبارت مودبانه تر " پا در کفش من نکنند" کم کم از حوصله، صبر و تحمل حقیر خارج می شود و آنگاه به خونخواهی پدر خواهم نوشت، برای من سلامت پدر مهمتر است از آنچه آقایان مهم می دانند! صداقت داشته باشید، از خر شیطان پیاده شده و دست از سر کچل ما بردارید، صادق باشید، دروغ نگویید و این پیرمرد را با دروغ های شاخدار فریب ندهید، وسائل شخصی من و فرزندانم را که به ناحق از دفتر و منزل برده اید، بازگردانید، مرا به حال خود بگذارید، من هم شما و این سیاست بی ناموس را به حال خود می گذارم! امشب هم به ccu نزد پدر می روم، امیدوارم با صحت و سلامت از بیمارستان مرخص شوند، اگر برای معظم له هر عارضه ای پیش آید، من شما را در خون پدر مسئول می دانم، از هر چه بگذرم از این مهم نخواهم گذشت!
با ۹۰ امتیاز و ۲۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

خالی بودن صندلی لبنان٬ گواهی بر فرهیختگی و حقانیت شعاردهنگان &quot;نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران&quot;

Posted: 26 Sep 2009 01:34 PM PDT

پس از برگزاری راهپیمایی روز ق.د.س بسیاری از حکمرانان و زندانبانان کشور، بر خائن بودن افرادی که شعار "نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران" سر میدادند، اشاره کرده اند و این شعر را شعاری غیر قابل تحمل خواندند. حال با گذشت تنها هفته ای از آن حماسه مردمی، دیدیم که در زمان سخنرانی احمدی نژاد، همین هیات لبنان نیز جلسه مجمع عمومی را ترک کرد. آری رئیس جمهوری که در نطق خود کوچکترین توجهی به مردم کشور خود نداشته است و در کشورش چنین سرکوبی به وقوع پیوسته است، چگونه میتواند منادی سعادت برای دیگر کشورها باشد؟ و چه خوب لبنانی ها به این مسئله پی بردند.
با ۸۹ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

به كردان گفتن بيا اينجا رو امضاء كن ترسيد استعلام بشه انگشت زد ! (علیرضا رضایی)

Posted: 26 Sep 2009 08:17 AM PDT

در راستاي اينكه هركسي كو دور ماند از اصل خويش باز جويد روزگار سگي خويش و اينكه عوضعلي دكتردان به اداري مالي گفته است سگ در اينجا تعدادي از مكاتبات مربوطه بين عوضعلي و اداري مالي در سطح جهان منتشر ميگردد : اداري مالي : پدرسگ متقلب دزد ! احتراماً سه ماه است كه دو ميليارد دلار طي چك به شماره تاريخ بانك از صندوق ما دزديده اي بردار بيار . فكر كردي اينجا هم وزارت نفت است بي در و پيكر باشد ؟ درست فكر كرده اي . مايه را بيا بالا تا جريان ازاله بكارت را براي ننه ات ايميل نكرده ام . اينجا رياست جمهوري است حساب كتاب دارد حق و حساب ما را ندهي مموتي ميرود در اجتماع ميليوني عشاير قهرمان ممسني قول ميدهد كه اواخر زمستان اسم مفسدين اقتصادي را افشا بكند . بعداً نگي نگفتي . كردان : فاميليتو هم بگو از فردا بيا سر كار ! چه پولي چه كشكي چه پشمي ؟ تو برو سند آن سيصد ميليارد را طي چك به شماره تاريخ بانك پيدا كن بدبخت . اگر پيدا نكردي هم بشين بجاي زرت و پرت كردن براي من يك كمي سند سازي ياد بگير براي آينده كاري ات خوب است . اگر فهميدند هم بعداً بگو يكنفر از آكسفورد آمد اين سندها را داد بعد كه رفتم استعلام بگيرم ديدم فرار كرده . حرف دهنت را هم بفهم من خودم اراذلم اگر نبودم الآن توي رياست جمهوري نبودم . چخه ! اداري مالي : كچل ! مجدداً به استحضار الدنگت ميرساند كه طي چك به شماره تاريخ بانك مايه را بيا بالا . نه اينجا صدا سيما است كه دودره بازي دبياري نه من لاريجاني هستم كه بجاي تحقيق و تفحص پس كله ام را بخارانم . چطور موقع گرفتن ، من دوست و برادر عزيز بودم موقع پس دادن شدم سگ ؟ حقا كه همان بايد رفيق فابريك مموتي ميشدي . سگ جد و آبادته تا نزدم خشتكت را پشت و رو نكشيده ام سرت پول را بده . هرچي دوره خاتمي ما جناب آقا و حضرتعالي گفتيم اين چهار ساله فحش داديم . عوضعلي ! جوك جديد را درباره خودت شنيده اي ؟ به كردان گفتن بيا اينجا رو امضاء كن ترسيد استعلام بشه انگشت زد ! پول را نياوري ميدم بچه ها اينرا همه جا اس.ام.اس بكنند . خود داني . كردان : بردار عزيز و زحمتكش اداري مالي ! سلام عليكم ! الآن يادم افتاد جريان چي بود . راستش را بخواهي پول را طي چك به شماره تاريخ بانك گذاشته بودم كنار فردا برايت بياورم . خر نشي اس.ام.اس را بفرستي ها ! من تازه زنم دوباره برگشته خانه پسرم هنوز از خجالت دانشگاه نميرود دخترم هنوز از ساري برنگشته برادري كن و بي خيال شو . ضمناً ميخواستم نصف پول را هم بريزم به حساب خودت كه در اين مدت بما حال دادي . باور كن لياقت تو خيلي بيشتر از اينست بايد حداقل پرادو سوار بشوي جان برادر ! من گه خوردم بتو گفتم سگ الساعه خدمت ميرسم . اداري مالي : جان ؟ حالا كه اينطوري شد پول را طي چك به شماره تاريخ بانك نميخواهد بياوري . بجايش من طي چك به شماره تاريخ بانك بتو يك شماره حساب ميدهم حق منرا بريز سند پرداخت پول هم در وزارت خارجه موجود است . گور باباي ملت قهرمان ايران من سگتم ، واق واق !
با ۸۹ امتیاز و ۶ نظر سرگرمی فرستاده شده در بخش
نظرات

واکنش صفحه اول روزنامه نشنال پست کانادا به تأیید کارخانه غنی سازی توسط احمدی‌نژاد

Posted: 26 Sep 2009 01:09 PM PDT

چی هسته ای؟ اوه کارخونه غنی سازی رو می گید. پاک از یادم رفته بود. مگه می شه من به شما دروغ بگم؟
با ۸۸ امتیاز و ۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

سردبیر اسپرینگر : مقاله کامران دانشجو را از نشریه خود لغو می کنیم

Posted: 26 Sep 2009 09:00 AM PDT

نشریه منتشر کننده مقاله علمی کامران دانشجو و مجید شهروی پس از مدتها انتشار این مقاله در نشریه فوق اعلام کرد که پذیرش این مقاله را در نشریه خود لغو کرده است. آنتونی دویل سردبیر نشریه Engineering with Computers اسپرینگر که مقاله ای از کامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فناوری جمهوری اسلامی ایران در آن انتشار یافته است ، اعلام کرد پذیرش این مطلب را لغو کرده و آن را بازگشت خواهد داد و در نسخه بعدی خود اصلاحیه ای برای تصحیح این اشتباه منتشر خواهد کرد. وی گفت: اسپرینگر با موضوع تقلب علمی به سختی برخورد می کند.
با ۸۸ امتیاز و ۱ نظر علم و تکنولوژی فرستاده شده در بخش
نظرات

خبرهای مسخره این هفته مملکتمون رو باشین ! خاک بر سرت محمود با این مملکتی که درست کردی!

Posted: 26 Sep 2009 12:26 PM PDT

تو رو خدا یه نگاهی به سایتهای خبری بندازید . فقط مال این هفته رو نگاه کنید ... در یک مانور رزمی نمایشی درهمدان تانک جنگی وارد جمعیت شد و 3 کشته و زخمی بر جای گذاشت ! // سقوط یک فروند هواپیما همزمان با مانور هوایی ارتش ! // خطاب قرار دادن کارمندان دولت توسط وزیر سابق ایران به سگ و دستور تربیت سگها ! // احمدی نژاد : برای اعلام ساخت کارخانه غنی‌سازی باید تشویق شویم ! // و... // واقع تبدیل به جوک نشدیم ؟
با ۸۸ امتیاز و ۳ نظر سرگرمی فرستاده شده در بخش
نظرات

دیوانه چو دیوانه ببیند خیلی خوشش آید

Posted: 26 Sep 2009 07:49 AM PDT

دیدار معمر قذافی و احمدی نژاد! (تصویر)
با ۸۷ امتیاز و ۶ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

من برای پس گرفتن رأي ام به اينجا نيامده ام آمده ام تا کشورم را پس بگيرم

Posted: 26 Sep 2009 03:29 PM PDT

بدون شرح
با ۸۷ امتیاز و ۵ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

گوردن براون: وسعت تقلب های جمهوری اسلامی جهانیان را حیرت زده خواهد کرد

Posted: 26 Sep 2009 07:48 AM PDT

به گزارش روزنامهٔ «ایندپندنت»، گوردون براون، نخست وزیر انگلستان در آخرین اظهار نظر خود راجع به جمهوری اسلامی گفت، «وسعت تقلب های دولت جمهوری اسلامی ایران و میزان سرپیچی آنها از تعهدات بین المللی شان به حدی است که افشای آن تمام جامعه بین المللی را حیرت زده و خشمناک خواهد ساخت» و اضافه کرد، «وقت آن رسیده است که خط روشنی درمقابل پای این دولت ترسیم شود، این سومین باری است که انها را در حال تقلب دستگیر کرده ایم». متن انگلیسی مقاله
با ۸۱ امتیاز و ۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش
نظرات

آقای حداد عادل ، چند نفر باید در کهریزک کشته شوند تا مسئله اصلی شود ؟

Posted: 26 Sep 2009 01:53 PM PDT

قوم و خویش خامنه ای و رئیس کمیسیون فرهنگی ! مجلس گفته که عده ای به دلیل داشتن اختلاف با خامنه ای , با دنبال کردن ماجرای کهریزک می خواهند آن را به مسئله اصلی تبدیل کنند . وی در ادامه گفته : " مردن سه نفر در کهریزک مسئله اصلی نیست ! " بله اینها سخنان حداد ناعادل است . عجیب است که این فامیل فرزانه , حداقل شهادت سه نفر از بهترین جوانان را معترف است و عجب است که این شهادت ها را مسئله اصلی این ماجراها نمی داند . آقای حداد مثلا عادل ! به نظر شما چند نفر باید در این کشور کشته شوند تا به مسئله اصلی تبدیل شود ؟ اصلا مسئله اصلی در این مملکت چیست ؟ وقتی که جعفری , فرمانده خود فروخته سپاه اعلام می کند که سپاه سر خود وارد عمل نشده و دستور مافوق بوده است , یعنی گرفتن و بردن و زدن و شکنجه و کشتن و تجاوزها همگی به دستور شخص خامنه ای بوده است , آیا برکناری وی از منصب خلافت و محاکمه وی و نیز رئیس جمهوری تقلبی منتصب , مسئله اصلی است یا خیر ؟ آیا از نظر جنابعالی مسئله اصلی این است که باید در مجلس ششم آرای حوزه ها باطل می شد تا دکتر رجایی از دور حذف شده و شما به مجلس راهیابید ؟ آیا از نظر جنابعالی مسئله اصلی این است که اگر کسی بخواهد در دبیرستان فرهنگ در شمال پل سید خندان که متعلق به شخص جنابعالی است اسم نویسی کند , باید ثابت کند که خودش و جد و آبادش همگی در راستای افکار پوسیده جنابعالی است ؟ آیا از نظر جنابعالی مسئله اصلی این است که وقتی یک غاصب بر کرسی

__._,_.___
This is a non-political list.
Recent Activity
Visit Your Group
Give Back

Yahoo! for Good

Get inspired

by a good cause.

Y! Toolbar

Get it Free!

easy 1-click access

to your groups.

Yahoo! Groups

Start a group

in 3 easy steps.

Connect with others.

.

__,_._,___

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ