From http://balatarin.
From: بالاترین <dailyemail@balatari
Date: 2009/9/23
Subject: بالاترین
To: iskandar.hai@
بالاترین |
- تقلب علمی کامران دانشجو برگزار کننده انتخابات را ببینید.
- تیر خلاص به وزیر دزد: مقالات کامران دانشجو دزدی از دیگران است
- مهدیه محمدی، همسر دبیرکل سازمان ادوار تحکیم: احمد زیدآبادی را در زندان به شدت کتک میزنند
- مردم شریفینیا را از سالن کنسرت گروه سون بیرون کردند
- سایت الف نوشت: نیچر ادعا کرد که کامران دانشجو حاصل کار علمی دیگران را به نام خود منتشر کرده است.
- اولین ویدئو از نیویورک در مقابل سازمان ملل!
- داریم احمد زید آبادی را از دست می دهیم ….!
- همه سخن راني ميكنند مموتي سخن ريني ! (علیرضا رضائی)
- جواب قاطع و صریح علیرضا بهشتی به احمد توکلی
- سید حسن خمینی حاضر نشد با ا.ن در یک کادر تصویری بایستد (ویدیوی جدید)
- احمد زيد آبادی در زندان به شدت کتک زده می شود/ افشاگری مهديه محمدی همسر زيد آبادی
- مریم: در حال تجاوز میگفت دارم رایت را پس میدهم
- در کشور من آزادی نام یک میدان است ... همین
- هو شدن شریفی نیا در کنسرت گروه "سون"
- مستقیم از نیو یورک جا تون خالیه
- آیت الله دستغیب در مجلس خبرگان:ازحضرات موسوى و خاتمى و كروبى دعوت شود سخنانى كه دارند بزنند مردم اميدشان به شما است.
- سرنوشتی که مایه عبرت مجری تلویزیون ؛ مرتضی حیدری ؛ خواهد شد .
- استقبال گرم از احمدی نژاد در نیویورک/ گارد فرودگاه در حال چک کردن موبایل خود
- گزارش سایت nature.com درباره کپی کاری وزیر علوم دولت کودتا
- بیلبورد لوگوی بالاترین در تظاهرات نیویورک
- اگر خامنه ای رهبرتان نیست، لطفا از به کاربردن لقب «رهبر» در مقابل اسمش خودداری کنید!
- نشریه علمی نیچر:کامران دانشجو حاصل کار علمی دیگران را به نام خود منتشر کرده است. همراه با لینک مقاله اصلی و کپی ش
- سبزهای نیویورک! شهر را به جای ما سبز کنید!
- پاسخ محکم علیرضا بهشتی به احمد توکلی:امام حسین هم با منطق "متولیان امروز" کشته شد
- هموطن، من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه بر میخیزند - پیش بسوی نیویورک
- امروز اول مهر ماه تولد استاد شجریان است . استاد تولدت مبارک
- همان کسی که محتوا و حتی شکلهای یک مقاله علمی دیگر را کپی می کند، برگه های رای تانشده را جلوی دوربین بازشماری می کند!
- تا دیر نشده برای نجات جان زید آبادی کاری کنیم
- سپاه پاسداران بانک می زند
- شیوا نظر آهاری آزاد شد
تقلب علمی کامران دانشجو برگزار کننده انتخابات را ببینید. Posted: 23 Sep 2009 01:15 AM PDT مجله NATURE افشا کرده است که کامران دانشجو یک مقاله علمی را کپی کرده است.در لینک میتوانید مقاله دانشجو و اصل مقاله راببینید. http://blogs. با ۲۹۶ امتیاز و ۵۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
تیر خلاص به وزیر دزد: مقالات کامران دانشجو دزدی از دیگران است Posted: 23 Sep 2009 03:22 AM PDT به گزارش خبرگزاری مهر، نشریه نیچر در بخش وبلاگهای خود مطلبی منتشر کرده است که در آن ادعا شده قسمتهای زیادی از متون، کلمات و ارقام و بخشهای مقاله کامران دانشجو وزیر کنونی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران که در سال جاری منتشر شده است ، شباهت بسیار زیادی به مقاله دانشمندان کره جنوبی دارد که در سال 2002 انتشار یافته است. به گفته نیچر این مقاله که توسط کامران دانشجو و مجید شهراوی از بخش مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت ایران ارائه شده است Analysis of critical ricochet angle using two space discretization methods نام داشته و در نشریه مهندسی با رایانه (Engineering with Computers) در سال 2009 منتشر شده است. بر اساس این ادعا در بخشهای بسیار زیادی از متن این مقاله جملات به صورت لفظ و به لفظ از مقاله ای به عنوان Ricochet of a tungsten heavy alloy long-rod projectile from deformable steel plates که توسط دانشمندان کره جنوبی در سال 2002 ارائه شده کپی برداری شده است. این مقاله در نشریه Physics D منتشر شده است. در این مطلب ادعا شده است اعتبار علمی دانشجو که در اوایل ماه جاری به عنوان وزیر علوم در ایران منصوب شده است پس از انتشار گزارشی در لس آنجلس تایمز که علامت سئوالی را در برابر مدرک دکتری دانشجو قرار داد به مطلبی قابل بحث تبدیل شده است. بر اساس صفحه وب سایت دانشگاه وی مدرک دکترای خود را از موسسه سلطنتی علوم و تکنولوژی منچستر دریافت کرده است که پس از مدت زمانی این صفحه تغییر کرده و نام دانشگاه اعطا کننده دکتری به کالج سلطنتی لندن تغییر پیدا کرد. با این حال بر اساس تائید وزارت علوم ، دانشجو در دانشگاه امیرکبیر از پایان نامه خود دفاع کرده است. با ۲۰۱ امتیاز و ۱۶ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
مهدیه محمدی، همسر دبیرکل سازمان ادوار تحکیم: احمد زیدآبادی را در زندان به شدت کتک میزنند Posted: 23 Sep 2009 04:47 AM PDT احمد زید آبادی دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران و روزنامهنگار سرشناس در زندان اوین توسط تیم بازجویی به شدت کتکزده میشود و مهمترین اتهام او نگارش نامهای سرگشاده به رهبری است. مهدیه محمدی همسر احمد زید آبادی به بازگویی حقایق دردناکی در خصوص وضعیت همسرش دست زده است. به گزارش ادوار نیوز به نقل از روز انلاین مهدیه محمدی، همسر احمد زیدآبادی که روز دوشنبه برای ملاقات با همسرش به زندان اوین مراجعه کرده و موفق به ملاقات نشده بود ضمن دادن خبر ضرب و شتم این روزنامه نگار در زندان، به روز گفت: روز دوشنبه گفتند که احمد ممنوع الملاقات است؛ هفته گذشته هم که برای ملاقات رفتیم به دلیل نامه ای که از قاضی پرونده داشتیم اجازه ملاقات دادند. وی افزود: بازجویی آقای زیدآبادی که 35 روز در بند 2 الف و در جایی شبیه قبر زندانی بوده پس از انتقال به بند 240 شروع شده و بازجویی بسیار خشن به طرز وحشتناکی از او بازجویی کرده است. به گفته خانم محمدی، بازجو به آقای زیدآبادی گفته است که "دستور داریم تو را له کنیم و اگر همکاری نکنی هر کاری دلمان خواست با تو می کنیم و اگر این کاغذهای بازجویی را ننویسی همین کاغذها را به خوردت خواهیم داد." او که این سخنان را به نقل از زیدآبادی بیان میکرد افزود: "همین بازجو، احمد را به شدت کتک زده و خود احمد می گفت که خشونت وحشتناکی علیه او به کار برده اند." همسر آقای زیدآبادی گفت: این اواخر بازجوی او عوض شده و بازجوی جدید رفتاری انسانی تر با او داشته، اما چون او حاضر به قرائت متن نوشته شده توسط بازجو در دادگاه نشده است مجددا همان بازجوی خشن اولی برگشته و اکنون هم اوست که دوباره از آقای زیدآبادی بازجویی می کند. خانم محمدی سپس به اتهامات آقای زیدآبادی اشاره کرد و گفت: اوایل بازجویی اتهامات وحشتناکی از جمله اتهامات اخلاقی به احمد نسبت داده اند اما او حاضر به پذیرفتن این اتهامات دروغ نشده؛ اکنون هم یکی از اتهاماتش نامه ای است که به رهبری نوشته و در سایت ها منتشر شده بود. او را تحت فشار قرار داده اند که چرا نوشتی مقام رهبری و کلمه معظم را به کار نبرده ای!" وی با بیان اینکه ارتباط با روزآنلاین و بی بی سی و دیدار با ابراهیم یزدی از دیگر موارد در بازجویی هاست، افزود: حالا دوباره با تغییر بازجو و آمدن بازجوی قبلی باز احمد تحت فشار شدیدی قرار گرفته تا به جای دفاع از خود، متن نوشته بازجو را در دادگاه بخواند و طلب بخشش کند. ضمن اینکه بازجو که عوض شده بود هفته ای یکبار احمد به منزل زنگ میزد و به ما ملاقات میدادند اما با آمدن بازجوی سابقش نه تماس مگیرد و نه ملاقات می دهند؛ گویا میخواهند کاری راکه با آقای عبدالله مومنی کردند با او نیز بکنند که اورا 40 روز در بیخبری مطلق نگه داشتند و بعد مستقیم به دادگاه بردند. همسر آقای زیدآبادی گفت: آقایان اعلام کردند که زیدآبادی گفته وکیل نمیخواهم؛ من در آخرین ملاقاتی که داشتیم از احمد پرسیدم چرا گفته ای وکیل نمی خواهی که جا خورد و گفت من چنین چیزی نگفته ام؛ دروغ گفته اند. و از همان روز وکلای ایشان باز شروع به پیگیری کردند اما اکنون دقیقا دو هفته است که پرونده احمد روی میز آقای سبحانی، بازپرس شعبه دو است و از آقای سبحانی که می پرسیم چرا پرونده به صورت بلاتکلیف همچنان روی میز شما مانده، می گوید من قرار نهایی را صادر کرده ام، بروید از آقای حداد بپرسید. خانم محمدی با بیان اینکه همسرش از او خواسته است مصاحبه نکند گفت: احمد می گوید هر بار که من مصاحبه می کنم او را بیشتر تحت فشار قرار میدهند. من هم میدانم که با این مصاحبه فشار روی احمد بیشتر می شود اما چاره دیگری ندارم؛ احمد الان صد روز است که در انفرادی به سر می برد؛ او را به شدت کتک زده اند، به مرز جنون و خودکشی رسانده اند و اکنون نیز فشار می اورند که اعتراف بگیرند و دیکته کنند و او بنویسد و بعد در دادگاه بخواند! خانم محمدی می افزاید:بازجویان به آقای زیدآبادی گفته اند که باید از رهبری بابت اینکه مقابل اسمش کلمه معظم را ننوشته است عذرخواهی کند؛ من میخواهم بدانم رهبری که میگوید انتقاد کردن آزاد است چرا احمد باید بابت این قضیه از او عذرخواهی کند و این چه نوع آزادی انتقاد است که به خاطر ننوشتن کلمه معظم برای ایشان، یک روزنامه نگار را تحت وحشیانه ترین فشارها قرار می دهند؟ متن نامه سرگشاده احمد زیدآبادی خطاب به آیت الله خامنه ای که در فروردین ماه 86 در رسانه های اینترنتی منتشر شد در پی می آید: من از حساسیتهای نظام سیاسی ایران در باره هرگونه انتقاد و یا پرسش از رهبری نظام جمهوری اسلامی به خوبی آگاهم و میدانم که ورود به این حیطه، عبور از خط قرمزی است که عملا در کشور ما اعمال میشود. به همین علت، با آنکه از سالها پیش قصد نوشتن نامهای به ایشان داشتم و بویژه میخواستم از قانون شکنیها و اجحافهایی که در طول دوره بازداشتم در سال 1379 بر من و دوستانم روا شد، نزد وی شکایت ببرم، اما هر بار از تصمیم خود منصرف شدم، زیرا حساسیت موضوع میتوانست حمل بر خودنمایی و یا ابراز بیباکی و تهور شود. این بار اما بخصوص پس از سخنان رهبری در شهر مشهد، تصمیم گرفتم تا قصد دیرینه خود را عملی کنم و امیدوارم که این تصمیم به مسائلی مانند خودنمایی و ابراز بیباکی نسبت داده نشود. هر چند که من نیز مانند هر موجود انسانی دیگر، از وسوسه خودنمایی در امان نیستم و از بی باکی هم به سهم خود بهرهای دارم، اما برای گریز از مواضع تهمت، تاکید میکنم که قصدم از نوشتن این مطلب، ابراز وجود سیاسی از طریق به چالش کشیدن مقام عالی نظام نیست و از همین رو، در سرتاسر این نوشته، تلاش میکنم تا در کاربرد واژهها و عبارات، موقعیت خاص ایشان را در نظر داشته باشم و قلم را به ورطه بیاحترامی و جسارت نکشانم. در عین حال، هر چند که شاید از شجاعت هم خداوند برای من نصیبی قرار داده باشد، اما بر کسی پنهان نیست که من اهل ماجراجویی و گزافهگویی حتی در جایی که کمترین هزینه و خرجی هم نداشته باشد، نیستم و اینک نیز نمیخواهم با خطاب قرار دادن رهبری، دست به ماجراجویی بزنم. با این همه، ممکن است این پرسش پیش آید که چرا طبق سنت مالوف در ایران، پرسشها و یا انتقادهایم را از رهبری در قالب نامهای سربسته به دفتر ایشان ارسال نمیکنم و بر انتشار علنی آن اصرار دارم. پاسخ پرسش فوق این است که آنچه میخواهم در این نوشته مطرح کنم، در شمار مسائل شخصی نیست که نیازمند ارسال نامه خصوصی باشد. در این نوشته در واقع قصد دارم برخی از بزرگترین مشکلات رویاروی جامعه ایرانی را طرح کنم و نظر رهبری را هم در این باره جویا شوم، به این امید که طرح این موضوع برای سایر ایرانیانی هم که مانند من میاندیشند، مفید افتد. پرسش نخست من از رهبری به همان حساسیتهای موجود در مورد طرح پرسش و یا نقد اظهار نظرهای ایشان بر میگردد. سوال این است که به چه علت شرعی، عقلی، قانونی و یا عرفی و بر اساس کدام مصلحت عمومی، پرسش علنی از رهبری و یا نقد گفتهها و عملکرد وی، عملا در جامعه ایران ممنوع است؟ از نقطه نظر شرعی میدانیم که حتی انبیا و اولیای خداوند که در نزد ما از منزلت معنوی بیمانندی برخوردارند، هیچگاه افراد جامعه و از جمله پیروان خود را از به چالش کشیدن رفتار و گفتار خود بر حذر نداشتهاند و سیره پیامبر اسلام و خلفای راشدین بخصوص امیرالمومنین علی نیز نشان میدهد که آن بزرگان، هیچگاه در مقابل تندترین برخوردهایی که افراد عادی جامعه با آنها داشتهاند، شدت عمل نشان ندادهاند و اگر هم از تعرض لفظی بیادبانه و بیموردی به خشم آمدهاند، کلام را با کلام پاسخ دادهاند و نه با تشکیل پرونده و ارجاع به قاضی و وضع مجازات. در اینجا نمیخواهم با فهرست کردن شیوه برخورد پیامبر و اصحاب آن بزرگوار در برابر انتقادهای لفظی دیگران، فضل فروشی کنم، اما تاکید میکنم که مصونیت رهبری از طرح پرسش و انتقاد در جامعه ما، نه فقط سابقهای در شرع ندارد، بلکه بدعتی بیسابقه در تفکر اسلامی به شمار میرود. با ۱۷۵ امتیاز و ۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
مردم شریفینیا را از سالن کنسرت گروه سون بیرون کردند Posted: 23 Sep 2009 04:14 AM PDT محمدرضا شریفینیا بازیگر سینما هم جزو مهمانان سانس دوم بود که بههمراه 2 دختر بازیگر خود به این کنسرت آمد و بعد از معرفیشان توسط گروه «سون»، ناگهان عدهای از یک گوشهی سالن کنسرت به هوکردن(!) او پرداختند و مسئولان کنسرت هم بهناچار او و خانوادهاش را بهسرعت از گوشهای از سالن خارج کردند تا از هرجومرج بيشتر جلوگیری شود. با ۱۶۰ امتیاز و ۱۲ نظر فرهنگ و هنر فرستاده شده در بخش نظرات |
سایت الف نوشت: نیچر ادعا کرد که کامران دانشجو حاصل کار علمی دیگران را به نام خود منتشر کرده است. Posted: 23 Sep 2009 03:11 AM PDT |
اولین ویدئو از نیویورک در مقابل سازمان ملل! Posted: 23 Sep 2009 01:36 AM PDT کاری بسیار خلاق از ایرانیان مقیم آمریکا تا آنچه که بر مردم ایران میگذرد در مقابل سازمان ملل برای دنیا منعکس کنند!!!...نا گفته نماند که از صبح سه شنبه تابلوهای بزرگ سیار در سراسر نیو یورک با شعار هایی علیه احمدی نژاد در سطح شهر در حرکت است...عکس آنها را در قسمت نظرها گذاشتم. با ۱۵۰ امتیاز و ۱۷ نظر فرهنگ و هنر فرستاده شده در بخش نظرات |
داریم احمد زید آبادی را از دست می دهیم ….! Posted: 23 Sep 2009 05:37 AM PDT داریم احمد زید آبادی را از دست می دهیم ….! نگرانم… برای روزنامه نگاران زندانی نگرانم و برای احمد زید آبادی بسی نگرانیم بیشتر است … زید آبادی را سالهاست می شناسم و نگرانم که از دستمان برود …او آموزگار بزرگ ماست …. احمد کوتاه نخواهد آمد میدانم و یقین دارم …. وبازجویان ستمگر هم … احمد دروغ نخواهد گفت ، ولی شکنجه گران جز دروغ نمی خواهند… بازجویان رهبری اعلام کرده اند که فرمان آمده احمد را له کنید ، اما اجرای فرمان امکان پذیر نیست … زیرا کوهی چون زید، را با دستانی چنان نحیف و ناتوان له کردن از آن حرفهاست… احمد ممکن است از دست برود ، اما له نخواهد شد … زید آبادی در انفرادی قبر گونه خود حتی ایستاده ماند … او شکنجه ها شده و خواهد شد ، اما دروغ نخواهد گفت ، زیرا دروغ در ذات پاکش نیست … اگر کمرش را می شکنند ، اما استواریش را شکستن ممکن نیست … شنیده ام که برای فرسوده کردنش از آخرین فرمان و تکنیک رهبری ! بهره جسته اند و به او اتهامات اخلاقی زده اند !! و من خوب می دانم این حربه کثیف نخ نما چگونه وجود نازنین زید آبادی را خراش می دهد ، هنگامی که به جرات می توانم او را از جمله اخلاقی ترین روزنامه نگار ان کشور بدانیم و اسوه انسانیت و شرافت و جوانمردی … احمد را به سر حد جنون رسانده اند تا جایی که قصد خود کشی داشته ، نه از آن جهت که ناتوان است ، بلکه اتفاقا به دلیل توانمندی بی مانندش و رهایی از فشارهایی که می خواهد آرمان انسانیش را بشکند ، او می خواست با مرگ خود ساخته اش ، مرگ استبداد رهبری ضحاک صفت را تسریع کند و حسرت یک آه را در وجود پلیدش همیشگی سازد… او اسوه ایستادگی در برابر استبداد رژیمی ظالم به رهبری خامنه ایست … احمد آبروی روزنامه نگاری ایران است …او شخصیت نسل فرهیخته و اندیشمند ایرانیست… وجودش مایه مباهات ملت است … او سمبل آزادگی ، اخلاق ، آزاد اندیشی و مداراست و جان می دهد ، اما در برابر ظلم کرنش نخواهد کرد … اکنون رژیم ستمکار و رهبر خون آشام در برابر کوهی پر هیبت قرار گرفته اند که زید آبادی است و آبروی ستمگریشان را در ایستادگی او از دست رفته می بینند … و تداوم این مقاومت رسوا کننده هر روز برایشان نا گوارتر می شود … و من نگرانم … از درماندگی و حقارت بازجویان کودتا و رهبر حقیرشان ، که تشنه کرنش مخالفانند ، و دریافته اند که احمد اما از جنس دیگری است … همان مشی ای که روزنامه نگار عزیز دیگر ، عیسی سحرخیز هم در پیش گرفته است … اینک رو در رویی به جایی رسیده که رژیم سفاک برای اثبات خویش ناچار از له کردن سخن به میان آورده و من نگرانم …. مبادا احمد را از دست بدهیم حال آنکه هنوز نشناخته ایم او را و محتاجش هستم … که هنوز در آغاز راهیم … ایستادن و تماشا اکنون ، دریغی زود هنگام را در پی دارد …. با ۱۴۹ امتیاز و ۸ نظر جامعه فرستاده شده در بخش نظرات |
همه سخن راني ميكنند مموتي سخن ريني ! (علیرضا رضائی) Posted: 23 Sep 2009 03:23 AM PDT مشروح سخن ريني امروز مموتي با ذكر جزئيات و حوادث مربوطه در زير مي آيد : . . . اللهم عجل (هشت تا كفش قايم پرت ميشود ولي مموتي چون تجربه اش را دارد بخوبي جا خالي ميدهد) لوليك (يك نفر مي دود جلو نيم كيلو تف ميكند با دخالت نيروهاي امنيتي خارج ميشود) الفرج . ميخواهم خطاب به ملتهاي جهان (بيست نفر با خنده سالن را ترك ميكنند) نصيحت كنم (هشتاد نفر هو ميكشند) كه اختناق حاكم در غرب (دويست نفر از خنده غش ميكنند) و حقوق بشر (يكنفر ديگر مي دود جلو يك شيشكي قايم ميكشد فرار ميكند) كه جمهوري اسلامي (برق ميرود) بعنوان آزادترين كشور جهان (سقف ميريزد) كه احترام به حقوق شهروندي (سي نفر عكس ندا را مي آورند بالا) و امنيت شهروندان (چهل نفر عكس سهراب را مي آورند بالا) و حقوق اقليتهاي قومي و مذهبي (دويست تا عكس زندانيهاي بهائي مي آيد بالا) بدون وابستگي و كاملاً مستقل (پرچم روسيه و چين مي آيد بالا) ميباشيم . (هيچ اتفاقي نمي افتد) . . . . ما (هاله براي لحظه اي مشاهده ميشود) با تمسك به ابزار مقدس اسلام (يك بطري خطا ميرود ميخورد تو سر بغل دستي) و آموزه هاي ديني (سي تا عكس كتك خوردن مردم با چماق مي آيد بالا) در كمال رأفت اسلامي . . . . . با ۱۴۳ امتیاز و ۴ نظر سرگرمی فرستاده شده در بخش نظرات |
جواب قاطع و صریح علیرضا بهشتی به احمد توکلی Posted: 23 Sep 2009 03:36 AM PDT در پی نگارش نامهای از سوی دکتر احمد توکلی خطاب به مهندس میرحسین موسوی و حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی، سیدعلیرضا بهشتی، سردبیر روزنامه کلمه سبز در نامهای به موارد مطرح شده در این نامه پاسخ داد. به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، این نامه بدین شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم آقای دكتر احمد توكلی در نامهای خطاب به مهندس موسوی و حجت الاسلام و المسلمین خاتمی آنان را به قدرتطلبی و تخطی از خط امام متهم كرده است. او در این نامه ادعا می كند امام در زمان جنگ با سیاستهای دولت مخالف بودند و به خاطر وجود دشمن خارجی آن را تحمل میكردند. از دیگر سخنان قابل توجه در این نامه عبارتی است كه پیش درآمد خبری سایت الف را شکل میدهد: « گویا میخواهید حاكمیت را به برخورد با خود بكشانید. تردیدی نیست كه معارضه چیزی جز خیانت به امام، انقلاب، اسلام، مردم و ایران نیست. تصمیم به بازگشت بگیرید.» با این حال به عنوان كسی كه دوبار این نامه را خواندم هیچیك از عبارات فوق را جان كلام نیافتم. در نامه ایشان جان كلام این است كه آقای موسوی و آقای خاتمی چرا جلوی شعارهای ساختارشکنانه طرفدارانشان را نمیگیرند . آقای توكلی! امروز كسانی هستند كه شما بتوانید آنان را به این خاطر مورد مواخذه قرار دهید. تصور كنید كه این افراد به خواستههای دوستان شما تن می دادند، تسلیم میشدند و به حق ملت خیانت میكردند. در آن صورت اینک از چه كسانی انتظار داشتید مردم را به خویشتنداری دعوت كنند؟ كشور قطعا در شرایطی خوبی به سر نمیبرد. شعارهایی كه در نامه خود به آنها اشاره كردهاید یقینا مورد علاقه و توصیه كسانی كه برایشان نامه نوشتهاید نیست. آیا به صرف اعلام برائت آنان نگرانی شما رفع میشود؟ آنان حتما این كار را خواهند كرد، و مطمئنا این اقدام آنان صورت مسئله را از میان نخواهد برد، اگر نتواند اعتماد از دست رفته مردم نسبت به حاکمانشان را باز پس بیاورد. آیا فکر نمیکنید برای تامین چنین هدف مهمی متولیان امور هم وظایفی دارند؟ وظایفی که خود باید بار سنگین آن را بردارند؟ و لا تزر وازرة وزر اخری و ان تدع مثقلة الی حملها لا یحمل منه شی و لو کان ذا قربی. و هیچ باربردارندهای بار دیگری را بر نمیدارد و اگر دیگری را به برداشتن بار سنگین خود فراخواند، چیزی از آن برنخواهد داشت، اگرچه خویشاوند باشد. آقای توکلی! موسوی و خاتمی جایی نرفتهاند كه لازم باشد برگردند. آنها به خط امام پشت نكردهاند. آنها به جمهوری اسلامی، حتی پس از رویدادهای تلخ این چند ماه، پایبندند، زیرا آن را قابل اصلاح و غیر آن را موجد هزینههای سنگین و غیرقابل تحمل برای كشور میدانند. ضایعات این چندماهه، حتی حرکات عصبی گروهی از راهپیمایان در روز قدس، نتیجه خطاهای پی در پی متولیان امور است . متولیان امور!؟ مشکل امروز ما این است که کسی آنان را نمی شناسد. این روزها وقتی از دوستانی که در رسانه ملی مشغول به کارند به خاطر رفتارهای صدا و سیما گله میکنیم میگویند مگر ما تصمیمگیر هستیم؟ سپس رهبری هم در نماز عید از شبههافکنیهایی که در این رسانه انجام گرفته است انتقاد میکنند. پس چه کسی دارد این کارها را انجام می دهد؟ مشابه همین وضعیت را در قوه قضائیه ببینید. وقتی برای قاضی استدلالهای محکمهپسند ارائه میکنی در جواب میگوید مگر دست من است؟ سپس معلوم میشود رئیس قوه قضائیه هم تیغ برایی ندارد. مقام معظم رهبری هم که مخالفت خود را با برخی از مهمترین خطاهای انجام گرفته در دادگاههای اخیر اعلام کردهاند. پس چه کسی دارد این کارها را انجام میدهد؟ وقتی با دوستان سپاهی صحبت می کنی می گویند دل ما بیشتر از شما خون است. «آیا خیال می کنید پاسدارها بیرون از همین جامعه و جدا از همین مردم زندگی می کنند؟ نمی دانیم جواب بچه هایمان را چه باید بدهیم.» پس چه کسی دارد این کارها را انجام می دهد؟ پس از سه ماه هنوز معلوم نیست چه کسانی به کوی دانشگاه حمله کردهاند. رهبری این عمل را محکوم کردهاند. نیروی انتظامی از آن تبری میجوید. مجلس در به در دنبال عوامل این ماجرا میگردد. هیچکس آنها را نمیشناسد. هیچکس نمیداند از فرماندهان و سازماندهندگان حوادث تلخی که بر کشور گذشت باید با چه عنوانی نام ببرد. ما اجمالا نامشان را گذاشتهایم «متولیان امور»؛ متولیان اشتباهات این چند ماهه . با ۱۳۸ امتیاز و ۱۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
سید حسن خمینی حاضر نشد با ا.ن در یک کادر تصویری بایستد (ویدیوی جدید) Posted: 23 Sep 2009 02:35 AM PDT سید حسن خمینی بعد از اتمام مراسم روز عید سعید فطر حاضر نشد با ا.ن در یک کادر بایستد و با نمکدانهای بیست و سی مصاحبه کند. به خنده هیستریک ا.ن و همینطور لحن تحقیر آمیز سید حسن توجه کنید! جالب تر صحنه ضایع شدن نمکدانهای بیست و سی است ! ببینید! با ۱۲۳ امتیاز و ۲۲ نظر جامعه فرستاده شده در بخش نظرات |
احمد زيد آبادی در زندان به شدت کتک زده می شود/ افشاگری مهديه محمدی همسر زيد آبادی Posted: 23 Sep 2009 06:06 AM PDT احمد زيد آبادی دبيرکل سازمان دانش آموختگان ايران و روزنامه نگار سرشناس در زندان اوين توسط تيم بازجويی به شدت کتک زده می شود و مهم ترين اتهام او نگارش نامه سرگشاده به مقام رهبری آيت الله علی خامنه ای است. مهديه محمدی همسر احمد زيد آبادی در گفتگو با روز انلاين دست به افشاگری در خصوص وضعيت همسرش زده است. به گزارش روز انلاين احمد زيدآبادی، روزنامه نگار سرشناس ايرانی و دبير کل سازمان ادوار تحکيم در بند ۲۴۰ زندان اوين زير شديدترين فشارهاست تا قرائت متن نوشته شده توسط بازجويش را به جای دفاعيات خود در دادگاه بپذيرد. مهديه محمدی، همسر احمد زيدآبادی که روز دوشنبه برای ملاقات با همسرش به زندان اوين مراجعه کرده و موفق به ملاقات نشده بود ضمن دادن خبر ضرب و شتم اين روزنامه نگار در زندان، به روز گفت: روز دوشنبه گفتند که احمد ممنوع الملاقات است؛ هفته گذشته هم که برای ملاقات رفتيم به دليل نامه ای که از قاضی پرونده داشتيم اجازه ملاقات دادند. وی افزود: بازجويی آقای زيدآبادی که ۳۵ روز در بند ۲ الف و در جايی شبيه قبر زندانی بوده پس از انتقال به بند ۲۴۰ شروع شده و بازجويی بسيار خشن به طرز وحشتناکی از او بازجويی کرده است. با ۱۱۹ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
مریم: در حال تجاوز میگفت دارم رایت را پس میدهم Posted: 23 Sep 2009 08:43 AM PDT میگوید در یکی از بازداشتگاههای ایران مورد تجاوز و آزار و اذیت جنسی قرار گرفته است. او روزی را به خاطر میآورد که برای شرکت در مراسم چهلمین روز کشته شدن ندا آقاسلطان – که از او به عنوان سمبل اعتراضات به نتایج انتخابات نام برده میشود- به بهشت زهرای تهران رفته بود و پس از برخورد نیروهای امنیتی با تجمعکنندگان در یک تعقیب و گریز با نیروهای لباس شخصی دستگیر شد.میگوید در یکی از بازداشتگاههای ایران مورد تجاوز و آزار و اذیت جنسی قرار گرفته است. او روزی را به خاطر میآورد که برای شرکت در مراسم چهلمین روز کشته شدن ندا آقاسلطان – که از او به عنوان سمبل اعتراضات به نتایج انتخابات نام برده میشود- به بهشت زهرای تهران رفته بود و پس از برخورد نیروهای امنیتی با تجمعکنندگان در یک تعقیب و گریز با نیروهای لباس شخصی دستگیر شد. وبلاگ «بهشت خوبان» که به ظاهر نزدیک به اصولگرایان و دولت محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران، است تصویر میهمان گفتوگوی ویژه این هفته را در کنار دختر دیگری منتشر کرد و از آنان به عنوان «اغتشاشگران دستگیر شده» نام برد. میهمان گفتوگوی ویژه این هفته رادیوفردا مریم صبری است که دوستانش به او «ترانه» میگویند. خانم صبری، تصویری از شما در کنار دختر خانم دیگری در وبلاگی نزدیک به گروههای اصولگرا منتشر شده و در آنجا از شما دو نفر به عنوان دو تن از اغتشاشگران دستگیر شده نام برده شده است. آیا این تصویر از خود شماست؟ کجاست و در چه زمانی از شما عکسبرداری شده است؟ صبری: بله این تصویر متعلق به من است. در روز هشتم مردادماه که روز چهلم ندا آقا سلطان بود ما به بهشت زهرا رفته بودیم. من آنجا دستگیر شدم. این عکس هم توسط لباسشخصیها از من بعد از دستگیری گرفته شد. ما گوشه دیوار ایستاده بودیم تا ماشین سپاه برای بردنمان بیاید. از همه عکس گرفتند؟ فقط ما دو دختر بودیم و بقیه پسر بودند. دلیل این دستگیری چه بود؟ شرکت در تظاهراتی که برای چهلم ندا برگزار شد. برای این مراسم به سر مزار ندا رفته بودیم که لباسشخصیها ریختند و با باتوم مردم را کتک میزدند. بعد از آن تظاهرات گستردهای شد و تقریبا معترضان هفت یا هشت قطعه از بهشت زهرا را اشغال کرده بودند. قبل از این واقعه هم در تظاهرات شرکت کرده بودید؟ بله. من از قبل از انتخابات در ستادهای تبلیغاتی یکی از نامزدها حضور داشتم. کدام ستاد؟ کاندیدای مورد نظر من آقای موسوی بود. من از طرفداران ایشان بودم. بعد از انتخابات هم در تظاهراتهایی که در میدان آزادی، خیابان ولیعصر و میدان ونک برگزار شد شرکت کردم. گفتید که توسط لباسشخصیها بازداشت شدید. آیا مشخصا به شما گفتند که از چه ارگانی هستند؟ وقتی پرسیدیم گفتند شما حق سوال کردن ندارید. آن عکس را برای چه از شما برداشتند؟ نمیدانم. من آن زمان اعتراض کردم که شما حق عکس گرفتن از ما را ندارید. اما یک سیلی خوردم. به من گفتند که ما حق حرف زدن نداریم. شما را دقیقا با چه حالتی و به کجا منتقل کردند؟ وقتی ما را سوار ون سپاه کردند دیگر متوجه نشدیم که کجا ما را میبرند. هم دستبند و هم چشمبند داشتیم. یک یا دو ساعتی را در ماشین بودیم تا پیادهمان کردند. اما کجا بود، نمیدانم. اگر سرمان را از بین پایمان بالا میآوردیم با لگد به سرمان میکوبیدند. کی متوجه انتشار عکستان شدید؟ بعد از آزادیم یکی از دوستانم زنگ زد و آدرس سایت را به من داد. میدانید کجا بود که منتقل شدید؟ نه. من فقط مطمئن بودم که نه اوین بود و نه کهریزک. به خاطر این که این دو بازداشتگاه محیط صافی دارند. این را از اطلاعاتی که سایر دوستان بازداشتی به من دادند بعدا متوجه شدم. اما ما از پلههای زیادی پایین رفتیم. دوستانم بعدها گفتند که کهریزک و اوین پله ندارند. چند روز در آنجا نگهداری شدید؟ من دو هفته بازداشت بودم. زمانی که شما را دستگیر کردند به شما تفهیم اتهام کردند؟ هیچ تفهیم اتهامی در کار نبود. اول ماجرا بهشدت ترس از دستگیری وجود دارد. من اول انکار میکردم و میگفتم که با مادرم در بهشت زهرا بودم. اما گفتند غلط کردی. ما فیلمت را داریم که توی تظاهرات شرکت کردهای. یک برگه به من دادند من مشخصاتم را گفتم و آنها نوشتند. آدرس محل زندگی و محل کارم را و برای چند لحظه چشمانم را باز کردند تا برگه را امضا کنم. جایی بود که چشمان شما را باز کنند و شما قادر باشید موقعیت خود را شناسائی کنید؟ نه. دو بار چشمهای مرا باز کردند. که توی اتاقی بودم که دو مرد با نقاب حضور داشتند. آن دو بار چه مسائلی مطرح شد؟ حالت بازجویی داشت؟ بله. هر دو بار بازجویی بود. بار اول من روی صندلی نشسته بودم و یکی از آن دو آقا پشت سرم و دیگری روبهرویم نشسته بودند و سوال میکردند. از جزئیات که لیدرت کیست؟ از چه کسی خط میگیری؟ اسم بچهها را بگو. چه کسانی را میشناسی؟ اگر بگویی آزادت میکنیم . و مدام هم سیلی به صورتم میزدند یا موهایم را میگرفتند و به عقب میکشیدند. مگر حجاب نداشتید؟ خیر. این خواست ماموران بود؟ نه. روسریام در تعقیب و گریز به نرده کنار خیابان گیر کرد و پاره شد. چه شد که کار به مسئله تجاوز کشید؟ دو روز اول تهدید میکردند که اگر با ما همکاری نکنی با ۱۱۹ امتیاز و ۵ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
در کشور من آزادی نام یک میدان است ... همین Posted: 23 Sep 2009 12:48 PM PDT |
هو شدن شریفی نیا در کنسرت گروه "سون" Posted: 23 Sep 2009 04:20 AM PDT محمدرضا شریفینیا بازیگر سینما هم جزو مهمانان سانس دوم بود که بههمراه 2 دختر بازیگر خود به این کنسرت آمد و بعد از معرفیشان توسط گروه «سون»، ناگهان عدهای از یک گوشهی سالن کنسرت به هوکردن(!) او پرداختند و مسئولان کنسرت هم بهناچار او و خانوادهاش را بهسرعت از گوشهای از سالن خارج کردند تا از هرجومرج بيشتر جلوگیری شود. با ۱۱۸ امتیاز و ۷ نظر فرهنگ و هنر فرستاده شده در بخش نظرات |
مستقیم از نیو یورک جا تون خالیه Posted: 23 Sep 2009 10:33 AM PDT در نیو یورک هزاران ایرانی برای طرفداری از بچه های داخل حماسه می افرینند و چه زیباست این گرد هم ایی ایرانیان برای حمایت از سبزهای داخل من خودم در جمع هستم و این مطلب را با لب تاب وایرلس نوشتم جای شما خالی چه زیباست اتحاد از همه گروههااینجا هستند و ما با شما سبزهای داخل هستیم پیروزی با ماست چون بیشماریم با ۱۱۶ امتیاز و ۳۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
Posted: 23 Sep 2009 09:30 AM PDT اين چه وضعى است كه جامعه را فرا گرفته و حتى مجلسين را، كه هر صاحب نظرى و مرجع و مجتهدى انتقاد مىكند عدهاى آماده شده به پشتيبانى نيروهاى خاص به هر قيمتى او را از صحنه محو كنند تا عدهاى خواب راحت نمايند. 5 - خبرگان مأمور حفظ احكام اسلام و حفظ اعتقادات مردم به قرآن و سنت پيغمبر(صلّی الله عليه و آله) و اهل بيت عصمت است و اين وظيفه مهم در اين گير و دارها ايفاء نشد و متأسفانه زحمات علماء مقدارى ركود پيدا كرد. 6 - در خاتمه هنوز هم دير نشده، از اين مجلس مىخواهم و همچنين از رياست محترم مجلس كه از حضرات موسوى و خاتمى و كروبى دعوت شود سخنانى كه دارند بزنند همه چيز را تمامشده ندانيد. مردم اميدشان به شما است. توضیح مطلب: کتمان کردن بی اعتمادی قسمتی از جامعه و بی توجّهی به آن دور از انصاف است؛ از جمله: اعتراض علما و اساتید دانشگاه و غیرهما. لازم است این بی اعتمادی را به حداقل رساند؛ چنانچه دعوت از آقایان موسوی و کروبی در این اجلاسیّه میسّر نیست، اجازه داده شود که در یک دعوت از طرف صدا و سیما و اگر نمی شود، از طریق سایت مجلس خبرگان اعتراضات خود را بیان کنند و افراد خبرگان نسبت به تخلّف یا عدم تخلّف از قانون اساسی نظر خود را بیان کنند. با ۱۱۴ امتیاز و ۵ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
سرنوشتی که مایه عبرت مجری تلویزیون ؛ مرتضی حیدری ؛ خواهد شد . Posted: 23 Sep 2009 12:00 AM PDT نمی دانم چرا دیشب به یاد " تقی روحانی " افتادم . مجری توانا و با کلاس و خوش صدای رادیو درزمان رژیم سابق . به یادش آفتادم که چه مصیبتی بر وی آمد .تقی روحانی بر اساس وظیفه کاری خود و با توجه به پست سازمانی خود , مجری برنامه هایی بودکه انجام آنها از توان بسیاری خارج بود . باید دقیق اجرا می شد و باید آنچنان اجرا می شد که هم خدا را خوش بیاید و هم بنده خدا را ! دربار چنین می خواست اما چیزی که در آن زمان مشخص نبودعواقب این نوع اجرا بود که هیچکس فکرش را هم نمی کرد . با پیروزی خمینی و کسب قدرت توسط دژخیمان اسلامی , تقی روحانی ربوده و بعد از چند روز در بیابان های اطراف تهران پیدا شد . درحالیکه توسط سگ ها دریده شده بود و قسمتی از کاسه سر وی خورده شده بود . مغز آسیب دیده و اکنون مانند یک تکه گوشت بر روی صندلی چرخ دار می نشیند . چرا ؟ من هم نمی دانم . مگر وقتی مرحوم " ذبیحی " را کشتند و در بیابان رها کردند ,کسی یا قاتلینش که از اسلامی های افراطی بودند , دلیلی داشتند ؟ آن هم شخصی که صدای زیبایشزینت بخش سحر روزه داران بود .بله , دیشب با دیدن مرتضی حیدری به یاد تقی روحانی افتادم و لحظه ای وی را بر جای تقی روحانی نشاندم . اگر روحانی مقصر بود و گناهکار , جرم حیدری نمی تواند کمتر از او باشد . اجرای یک شوی تلویزیونی دستوری که به شعور و قدرت مردم ایران توهین می کند , چیزی نیست که این ملت بتواند به راحتی ازکنار آن بگذرد . عاقبت بدی در انتظار مرتضی حیدری است . با ۱۱۳ امتیاز و ۱۰ نظر جامعه فرستاده شده در بخش نظرات |
استقبال گرم از احمدی نژاد در نیویورک/ گارد فرودگاه در حال چک کردن موبایل خود Posted: 23 Sep 2009 05:08 AM PDT |
گزارش سایت nature.com درباره کپی کاری وزیر علوم دولت کودتا Posted: 23 Sep 2009 03:07 AM PDT نیچر ادعا کرد که کامران دانشجو حاصل کار علمی دیگران را به نام خود منتشر کرده است. به گزارش الف، نشریه علمی نیچر با انتشار مطلبی در سایت خود مدعی شد که کامران دانشجو وزیر علوم ایران مقالهای را در یکی از ژورنالهای غربی منتشر کرده که کپی برداری شده از از مقالات دیگر است. با ۱۱۲ امتیاز و ۵ نظر علم و تکنولوژی فرستاده شده در بخش نظرات |
بیلبورد لوگوی بالاترین در تظاهرات نیویورک Posted: 23 Sep 2009 02:01 PM PDT بالاش لوگو بالاترین هست پاییش نوشته: هر شهروند = یک رسانه با ۱۰۸ امتیاز و ۳۳ نظر جامعه فرستاده شده در بخش نظرات |
اگر خامنه ای رهبرتان نیست، لطفا از به کاربردن لقب «رهبر» در مقابل اسمش خودداری کنید! Posted: 23 Sep 2009 09:50 AM PDT حرف ساده ای دارم: میگویم فقط اگر واقعا عقیده دارید خامنه ای رهبر شماست از کلمه «رهبر» در مقابل اسمش استفاده کنید. اگر معتقد نیستید خامنه ای رهبر شماست در حرف زدن و نوشتنتان او را «رهبر» ننامید. با ۱۰۸ امتیاز و ۳۱ نظر جامعه فرستاده شده در بخش نظرات |
Posted: 23 Sep 2009 05:45 AM PDT سایت الف متعلق به احمد توکلی نوشت: نیچر ادعا کرد که کامران دانشجو حاصل کار علمی دیگران را به نام خود منتشر کرده است. نشریه علمی نیچر با انتشار مطلبی در سایت خود http://blogs. با ۱۰۷ امتیاز و ۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
سبزهای نیویورک! شهر را به جای ما سبز کنید! Posted: 23 Sep 2009 01:51 AM PDT روسای جمهور و مقامات بلند پایه صد و نود و شش کشور جهان در مقر سازمان ملل متحد گرد هم میآیند و نه تنها به سخنرانی که به رایزنی سیاسی با دیگر دول جهان خواهند پرداخت. موج سبز آزادی، همراه و همگام با سبزهای نیویورک، آخرین رویدادها و اخبار مربوط به موج سبز نیویورک که همزمان با حضور رئیس دولت کودتا در این شهر خروشان خواهد شد را از همین پایگاه خبری به اطلاع همه شما هموطنان عزیز داخل و خارج از کشور خواهد رساند. فردا محمود احمدینژاد ردای ریاست جمهوری، ردایی که نه ملت، که با تایید رهبری بر دوشش انداخته شده را به تن خواهد کرد و در صحن سازمان ملل حاضر خواهد شد. ردایی که به قیمت خون خواهران و برادران ما، به قیمت زندانی و شکنجه شدن صدها نفر از دوستان، یاران، همفکران و همراهان ما به او عطا شده است. ردایی که رنگ امنیت و آرامش را از شهرهای ما برده. ردایی که بر تن محمود احمدی نژاد زار می زند. او حالا رفته آن طرف مرزها، فرسنگها دورتر از هیاهوی این روزهای تهران، فرسنگها دورتر از شهری که او با چوب و چماق و باتوم و سر نیزه و دود و تهدید بر آن سایه افکنده. با خوردن حق خلق ردای دروغین به تن کرده تا برود آن دورها دست ها، خیلی دورتر از اینکه دیگر صدای ما که خیابان ها را قرق کرده ایم به او برسد تا فریاد بزنیم: "خس و خاشاک تویی، دشمن این خاک تویی." محمود احمدینژاد به نیویورک رفته تا در لباس کسی که بناست نمایندهی مردم ایران باشد، سخن بگوید. او که در تمام دوران بعد از انتخابات خواب و امن و آرام را از چشم مردمان شهرش ربوده، حالا میخواهد خود در سازمان ملل متحد ناجی امنیت جهانی بنماید. با ۱۰۷ امتیاز و ۵ نظر جامعه فرستاده شده در بخش نظرات |
پاسخ محکم علیرضا بهشتی به احمد توکلی:امام حسین هم با منطق "متولیان امروز" کشته شد Posted: 23 Sep 2009 09:22 AM PDT آقای دكتر احمد توكلی در نامهای خطاب به مهندس موسوی و حجت الاسلام و المسلمین خاتمی آنان را به قدرتطلبی و تخطی از خط امام متهم كرده است. او در این نامه ادعا می كند امام در زمان جنگ با سیاستهای دولت مخالف بودند و به خاطر وجود دشمن خارجی آن را تحمل میكردند. از دیگر سخنان قابل توجه در این نامه عبارتی است كه پیش درآمد خبری سایت الف را شکل میدهد: « گویا میخواهید حاكمیت را به برخورد با خود بكشانید. تردیدی نیست كه معارضه چیزی جز خیانت به امام، انقلاب، اسلام، مردم و ایران نیست. تصمیم به بازگشت بگیرید.» با این حال به عنوان كسی كه دوبار این نامه را خواندم هیچیك از عبارات فوق را جان كلام نیافتم. در نامه ایشان جان كلام این است كه آقای موسوی و آقای خاتمی چرا جلوی شعارهای ساختارشکنانه طرفدارانشان را نمیگیرند. آقای توكلی! امروز كسانی هستند كه شما بتوانید آنان را به این خاطر مورد مواخذه قرار دهید. تصور كنید كه این افراد به خواستههای دوستان شما تن می دادند، تسلیم میشدند و به حق ملت خیانت میكردند. در آن صورت اینک از چه كسانی انتظار داشتید مردم را به خویشتنداری دعوت كنند؟ كشور قطعا در شرایطی خوبی به سر نمیبرد. شعارهایی كه در نامه خود به آنها اشاره كردهاید یقینا مورد علاقه و توصیه كسانی كه برایشان نامه نوشتهاید نیست. آیا به صرف اعلام برائت آنان نگرانی شما رفع میشود؟ آنان حتما این كار را خواهند كرد، و مطمئنا این اقدام آنان صورت مسئله را از میان نخواهد برد، اگر نتواند اعتماد از دست رفته مردم نسبت به حاکمانشان را باز پس بیاورد. آیا فکر نمیکنید برای تامین چنین هدف مهمی متولیان امور هم وظایفی دارند؟ وظایفی که خود باید بار سنگین آن را بردارند؟ و لا تزر وازرة وزر اخری و ان تدع مثقلة الی حملها لا یحمل منه شی و لو کان ذا قربی. و هیچ باربردارندهای بار دیگری را بر نمیدارد و اگر دیگری را به برداشتن بار سنگین خود فراخواند، چیزی از آن برنخواهد داشت، اگرچه خویشاوند باشد. آقای توکلی! موسوی و خاتمی جایی نرفتهاند كه لازم باشد برگردند. آنها به خط امام پشت نكردهاند. آنها به جمهوری اسلامی، حتی پس از رویدادهای تلخ این چند ماه، پایبندند، زیرا آن را قابل اصلاح و غیر آن را موجد هزینههای سنگین و غیرقابل تحمل برای كشور میدانند. ضایعات این چندماهه، حتی حرکات عصبی گروهی از راهپیمایان در روز قدس، نتیجه خطاهای پی در پی متولیان امور است . با ۱۰۴ امتیاز و ۵ نظر جامعه فرستاده شده در بخش نظرات |
هموطن، من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه بر میخیزند - پیش بسوی نیویورک Posted: 23 Sep 2009 02:22 AM PDT هیچ وقت انقدر منتظر صبح شدن نبوده ام. آخه میخوام برم نیویورک! هموطن، من اگر برخیزم، تو اگر برخیزی، همه برمیخیزند. با ۱۰۳ امتیاز و ۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
امروز اول مهر ماه تولد استاد شجریان است . استاد تولدت مبارک Posted: 23 Sep 2009 09:46 AM PDT |
Posted: 23 Sep 2009 02:20 PM PDT (اندر احوال کامران دانشجو، وزیر متقلب احمدی نژاد!) ---کسی که آشکارا و جلوی چشم همه دنیا در مطلب علمی اش تقلب می کند، بی شک در خفا و به دور از چشم همه نیز در رای مردم تقلب می کند ... البته نکته مشترک این دو تقلب، احمقانه بودن آنهاست ... کسی که محتوا و حتی شکل های یک مقاله ی علمی دیگر را در مقاله ی خود کپی می کند، برگه های رای تا نشده را جلوی دوربین بازشماری می کند! با ۱۰۲ امتیاز و ۷ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
تا دیر نشده برای نجات جان زید آبادی کاری کنیم Posted: 23 Sep 2009 05:50 AM PDT اخبار مربوط به وضعیت افراد بازداشت شده بسیار نگران کننده است. در این میان احمد زید آبادی به خاطر نامهای که در فروردین ماه به رهبر جمهوری اسلامی نوشته تحت فشار شدیدی قرار دارد. مصاحبه اخیر همسر او نشان میدهد که جان زید آبادی در خطر است و باید برای نجات او کاری جدی انجام داد. جنبش سبز در این چند ماهه قدرت و انسجام خود را به خوبی نشان داده. باید از هرگونه اهرمی برای وادار ساختن سران نظام جمهوری اسلامی به رعایت حقوق انسانی این افراد استفاده نمود. آزادی همه زندانیان سیاسی از جمله روزنامه نگاران و فعالانی که اخیرا به طور غیر قانونی دستگیر شده اند باید در دستور کار سران جنبش قرار گیرد. این وضعیت تاسف بار به هیچ وجه قابل قبول نیست. جنبش سبز در صورت جدیت و پا فشاری بر این موضوع مهم به طور قطع قادر خواهد بود گامی مؤثّر در جهت آزادی این افراد بردارد. با ۹۸ امتیاز و ۸ نظر جامعه فرستاده شده در بخش نظرات |
Posted: 23 Sep 2009 10:03 AM PDT شورای پول و اعتبار اساسنامه موسسه مالی و اعتباری انصار را برای تبدیل به بانک تصویب کرده و این اولین بانک وابسته به سپاه پاسداران ایران به زودی فعالیت خود را از سر می گیرد محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی ایران به تلویزیون دولتی ایران گفته است: موسسه مالی و اعتباری انصار که سالهاست فعالیت می کند، برنامه های خود را با ضوابط پولی و بانکی کشور تطبیق داده است و ما نیز اجازه پذیره نویسی و تاسیس و ثبت می دهیم تا در قالب بانک فعال شود. سرمایه اولیه تاسیس بانک خصوصی ۲۰۰ میلیارد تومان است و به گفته آقای بهمنی، بانک انصار باید ۳۵ درصد از آن را به حساب نهاد پولی(بانک مرکزی) واریز کند. بانک جدید انصار حدود بیست سال پیش و بعد از پایان جنگ هشت ساله با عراق به عنوان صندوق قرض الحسنه انصارالمجاهدین فعالیت خود را آغاز کرد و در دولت محمود احمدی نژاد به موسسه مالی تبدیل شد و اکنون در شرف تبدیل شدن به بانک است. علاوه بر این، یک نهاد مالی دیگر وابسته به سپاه پاسداران نیز آماده تبدیل شدن به بانک است. موسسه مالی و اعتباری مهر وابسته به بسیج مقدمات تبدیل به بانک را فراهم کرده و به زودی این موسسه نیز تبدیل به بانک می شود. نهادهای نظامی در سالهای اخیر، صندوق های قرض الحسنه خود را تبدیل به موسسات مالی و اعتباری کرده اند و فعالیت های خود را در بخش های پولی گسترش داده اند و اکنون سعی دارند تا این موسسات را به بانک تبدیل کنند. صندوق قرض الحسنه قوامین وابسته به نیروی انتظامی نیز وضعیتی مشابه دارد. همه این نهادهای مالی روزی صندوق قرض الحسنه بودند اما بعد از مشکلاتی که صندوق های قرض الحسنه در اوایل دهه هشتاد خورشیدی با آن مواجه شدند، تغییر ماهیت دادند. البته برخی از این صندوق ها همان وقت نیز فعالیت های بانکی انجام می دادند، اما فعالیت آنها در پوشش قرض الحسنه ها قرار داشت. بانک مرکزی نسبت به فعالیت بانکی این گروه که مجوز رسمی از بانک مرکزی نداشتند معترض بود و سرانجام نیز در سال گذشته با همراهی دولت این گروه از صندوق های قرض الحسنه به موسسات مالی و اعتباری تبدیل شدند. با رسمی شدن فعالیت های بانکی از سوی این موسسات، برخی از آنها تغییراتی را در اسامی خود بوجود آوردند تا وجهه نظامی آنها به چشم نیاید. صندوق قرض الحسنه بسیجیان از این دسته بود که نامش را به موسسه مالی و اعتباری مهر تغییر داد. این موسسه اکنون با ایجاد یک شرکت سرمایه گذاری به نام مهر اقتصاد ایرانیان حضور پررنگی در بازار بورس دارد و سهام برخی شرکت های بزرگ دولتی را که در قالب اصل ۴۴ عرضه شده خریده است. در حال حاضر سپاه پاسداران علاوه بر این دو موسسه مالی که فعالیت های آنها در دولت آقای احمدی نژاد گسترش یافته است، از طریق برخی نهادهای وابسته نظیر قرارگاه خاتم الانبیاء و بنیاد تعاون سپاه نیز به فعالیت های گسترده اقتصادی مشغول است. قرارگاه خاتم الانبیاء قراردادهای کلانی با در بخش های زیربنایی راه، سد و نفت و گاز دارد. حجم قراردادهای این مجموعه حدود ۱۵ میلیارد دلار اعلام شده است. در دولت محمود احمدی نژاد سپاه پاسداران نقش مهمی در فعالیت های اقتصادی و بازار سرمایه بر عهده گرفته است و در اکثر معاملات بزرگ بازار بورس نام یکی از موسسات وابسته به سپاه پاسداران به چشم می خورد. با ۸۸ امتیاز و ۱۸ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
Posted: 23 Sep 2009 11:55 AM PDT کمیته گزارشگران حقوق بشر - شیوا نظر آهاری، فعال حقوق بشر لحظاتی پیش به قید وثیقه 200 میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد. این در حالی است که از حدود ساعت 5 بعد ازظهر عدهای از فعالان سیاسی و مدنی در نزدیکی زندان اوین به انتظار وی ایستاده بودند و سرانجام پس از 4 ساعت انتظار شیوا نظرآهاری آزاد شد. شيوا نظرآهاري، عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر ظهر روز يک شنبه، ٢٤ خرداد ماه، توسط نيروهاي اطلاعاتي در محل کار خود بازداشت شد. شب پيش از آن نيز، حدود ساعت ١ بامداد، ماموران وزارت اطلاعات بدون اعلام قبلي با ورود به منزل وی، اقدام به تفتيش خانه نموده و وسايل شخصي او را با خود بردند. وی مدت زمان بازداشت خود را در سلول انفرادی و سپس بند عمومی 209 زندان اوین سپری نمود و تحت این مدت برای عدم پیگیری فعالیتهای انسان دوستانه خود تحت فشار و بازجویی بود. شیوا نظر آهاری همچنین عضو جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان، شورای دفاع از حق تحصیل و کمپین یک میلیون امضا است. لازم به ذکر است قرار وثیقه صادر شده برای وی در ابتدا 500 میلیون تومان بود که با تلاشهای خانواده به 200 میلیون تومان کاهش یافت. کمیته گزارشگران حقوق بشر آزادی شیوای عزیز را به خانواده وی و تمام فعالان جامعه مدنی تبریک گفته و خواهان آزادی دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی است. با ۸۸ امتیاز و ۰ نظر جامعه فرستاده شده در بخش نظرات |
You are subscribed to email updates from بالاترین To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
Change settings via the Web (Yahoo! ID required)
Change settings via email: Switch delivery to Daily Digest | Switch format to Traditional
Visit Your Group | Yahoo! Groups Terms of Use | Unsubscribe
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر